هوشنگ اتحاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
زمستان (بحث | مشارکت‌ها)
ایجاد صفحه خالی
 
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
|نام = هوشنگ اتحاد
|تصویر     = etehadpazhouhesh.jpg
|توضیح تصویر =
|نام اصلی =
|زمینه فعالیت =
|ملیت =
|تاریخ تولد       =۲۹اردیبهشت‌۱۳۱۷
|محل تولد = بابل
|والدین =
|تاریخ مرگ =
|محل مرگ =
|علت مرگ =
|آخرین محل زندگی = بابل و تهران
|مختصات محل زندگی = منطقه ۶
|مدفن         =
|تقارن زندگی با نظام‌های سیاسی= پهلوی اول و دوم و انقلاب۵۷
|اتفاقات مهم =
|نام‌های دیگر =
|لقب =
|بنیانگذار =
|پیشه = کارمند سازمان پارک‌ها، پژوهشگر و نویسنده
|سال‌های نویسندگی   = ۱۳۴۲تاکنون
|سبک نوشتاری = مقاله و تألیف کتاب
|کتاب‌ها = «[[پژوهشگران معاصر ایران]]» و «چهره‌های موسیقی ایران معاصر»
|مقاله‌ها = [[علامه قزوینی]] و مهدی بدیع
|نمایشنامه‌ها =
|فیلم‌نامه‌ها =
|دیوان اشعار =
|تخلص =
|فیلم ساخته براساس اثر  =
|همسر = ملیحه فاروق
|شریک زندگی =
|فرزندان = فاران و تابان
|تحصیلات                = فوق‌لسانس مهندسی باغبانی
|دانشگاه = دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران
|حوزه =
|شاگرد =
|استاد =
|علت شهرت = [[پژوهشگران معاصر ایران]]
|تأثیرگذاشته بر =
|تأثیرپذیرفته از =
|وب‌گاه =
|imdb_id =
|soure_id       =
|جوایز سیمرغ بلورین =
|جوایز جشن سینمای ایران =
|جوایز حافظ =
|جوایز =
|گفتاورد         =
|امضا                 =
}}


[[پرونده:Hoshang.atahad.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''سال‌های تحصیل در دبیرستان رهنما،اواخر۱۳۳۴، تهران'''</center>]]
[[پرونده:Hoshang..atahad.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''اوایل دههٔ۱۳۴۰، سال‌های فعالیت در سازمان پارک‌ها'''</center>]]
[[پرونده:001.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''طوری نوشته‌ام که کتاب‌هایم را همهٔ مردم بخوانند نه فقط پژوهشگرها'''</center>]]
[[پرونده:003.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''همیشه به فرزاندانم می‌گویم باید کارهای بزرگ انجام دهید'''</center>]]
[[پرونده:etehadmotale.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' [[پژوهشگران معاصر ایران]]، سبکی نو در تذکره‌نویسی'''</center>]]
[[پرونده:fani.etehad.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''به‌همراه [[کامران فانی]] در جلسهٔ نقد '''</center>]]
[[پرونده:khaneketabetehad.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''اتحاد از چهره‌های موسیقی می‌گوید '''</center>]]
[[پرونده:neshastnaghd.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''به‌همراه ناشر در جلسهٔ نقد'''</center>]]
'''هوشنگ اتحاد''' پژوهشگر، نویسنده و خالق مجموعه ۱۴جلدیِ [[پژوهشگران معاصر ایران]] است.
<center>* * * * *</center>
مادرش از اهالی موسیقی و هنردوست بود. به‌گفتهٔ اتحاد مادرش بوده که او را با کتاب و کتاب‌خوانی آشنا کرده و بنیاد تعلیماتش را شکل داده است.<ref name=''پژوهش‌اول''>{{پک|اتحاد|۱۳۷۸|ک= پژوهشگران معاصر ایران جلد اول|ص= ۱}}</ref>اگرچه در دانشگاه رشتهٔ ‌مهندسی باغبانی را انتخاب کرده و بعدها تا مقطع کارشناسی ارشد نیز آن را ادامه داد، عشق و علاقهٔ اصلی او ادبیات بود.<ref name=''اختصاصی''>{{یادکرد وب|نشانی= https://ana.ir/fa/news/57/178263|عنوان= گفت‌وگوی اختصاصی با هوشنگ اتحاد در استودیو خانه کتاب برگزار شد}}</ref>
مهندسی کشاورزی حرفه‌اش بوده است و ادبیات معشوقه‌اش.<ref name=''اطلاعات''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۹۳|عنوان= پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران، گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد|ژورنال= اطلاعات حکمت و معرفت|شماره= ۹پیاپی۱۰۴}}</ref>. ریشهٔ این علاقه را در دوران کودکی او باید جست آنجاکه آن‌قدر به ادبیات علاقه نشان داده که هم‌کلاسی‌هایش او را با «ادبیات و شعر» می‌شناخته‌اند.<ref name=''رادیو''>{{یادکرد وب|نشانی= http://radio.iranseda.ir/timeArchivePart/?VALID=TRUE&ch=16&ti=21:30&d=2017/9/3|عنوان= کلماتی که بوی تازگی می‌دهند}}</ref>این عشق همیشه با او می‌ماند. از طرفی به کارهای پژوهشی نیز علاقه داشته و در زمان اشتغال در سازمان پارک‌ها علاوه‌بر انجام کارهای محوله به امر پژوهش نیز می‌پرداخته است. به‌تدریج و با مطالعهٔ‌ بیشتر متوجه خلأ بزرگی در ادبیات می‌شود: «متوجه شدم زندگی‌نامهٔ شاعران، موسیقی‌دانان و... داریم ولی زندگی‌نامهٔ پژوهشگران نداریم و واقعاً به پژوهشگران کم‌التفاتی شده و ادبیات زندگی‌نامه‌ای ما فاقد شاخهٔ پژوهشگران است، شخصیت‌هایی که وارثان میراث عظیم فرهنگی و ادبی گذشته و بانیان استمرار و بقای آن در نسل‌های آینده‌اند». پس از چند ماه درگیری با خود و با علم به اینکه با شروع پژوهش در این عرصه خود را به مابین کتاب‌های نفسی حبس خواهد کرد، قدم در این راه می‌گذارد.<ref name=''بخارا''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۱|عنوان= تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران مصاحبه با هوشنک اتحاد|ژورنال= بخارا|شماره= ۲۶}}</ref>از آن زمان به‌مدت بیش از دو دهه به‌صورتی خستگی‌ناپذیر و عاشقانه به این کار مشغول شده و به‌گفتهٔ خودش آن‌چنان غرق نوشتن می‌شده‌ که گاه گذشت زمان را احساس نکرده‌ و متوجه نمی‌شده آفتاب کی و از کجا طلوع کرده است. او درنهایت موفق می‌شود مجموعهٔ چهارده جلدی [[پژوهشگران معاصر ایران]] را به‌رشتهٔ تحریر درآورد.<ref name=''بهار''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۷۹|عنوان= جلد اول کتاب موسیقی‌دان‌ها منتشر می‌شود|ژورنال= ایران|شماره= ۲۲۵۲}}</ref>{{سخ}}
مجموعهٔ سترگی که [[محمدرضا شفیعی کدکنی|شفیعی کدکنی]] آن را به‌لحاظ جذب مخاطب، کتاب مرجعی کم‌مانند خوانده و تلفیق ذوق، تحقیق و نگاهداشت بی‌طرفی را در آن چشمگیر دانسته است و [[ایرج افشار]] آن را کتابی قابل‌اعتماد و استناد می‌داند.<ref name=''اعتماد''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۷|عنوان= پژوهشگران از پژوهشگران معاصر ایران می‌گویند|ژورنال= اعتماد ملی|شماره= ۸۴۵}}</ref>{{سخ}}
اتحاد پس از اتمام این کار نیز از پای ننشست و به پژوهش دربارهٔ موسیقی‌دانان معاصر پرداخت. نتیجهٔ سال‌ها تلاش او مجموعهٔ دیگری با عنوان «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» است. مجموعه‌ای جامع که در آن به همه‌ٔ افرادی که در اعتلای موسیقی سنتی ایران به‌نحوی سهم داشته‌اند اعم از آهنگساز، نوازنده، خواننده، سازنده‌ٔ ساز، پژوهشگر موسیقی، رهبر ارکستر، ترانه‌سرا و... پرداخته است.<ref name=''موسیقی‌اول''>{{پک|اتحاد|۱۳۹۶|ک= چهره‌های موسیقی ایران معاصر|ص= ۲۳}}</ref>
==از میان یادها==
===صدای تار مادر لالایی دوران کودکی===
مادرش نوازندهٔ تار بود، شاگرد درویش‌خان با «پنجه‌ای شیرین». با نوای زخمهٔ مادرش بر تار به‌خواب می‌رفته و از خواب بیدار می‌شده‌ است.{{سخ}}<font color=darkviolet>{{گفتاورد تزیینی|''بعدها به‌تدریج و با گذر زمان، آنچنان شیفتهٔ نوازندگی‌اش شده بودم که وقتی شروع به نواختن می‌کرد اگر مشغول مطالعه‌ هم بودم، گاهی به سراغش می‌رفتم و کلی محظوظ می‌شدم. یاد باد آن روزگاران یاد باد.''<ref name=''ایبنا''>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/258710|عنوان= بر این باورم که دنیای ما را عاشقان ساختند و بس}}</ref>}}</font>{{سخ}}جلد دوم «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» این‌گونه آغاز می‌شود:
<font color=darkblue>{{گفتاورد تزیینی|''تقدیم به مادرم، شاگرد درویش‌خان که بنیاد تعلیمات من از اوست و همو بود که با تشویق‌های ممتد، دلنشین و ضرباهنگ‌های عقل‌آفرینش مدام بر جام وجودم می‌ریخت و می‌نواخت. طنین ترنم‌هایش در گذر زمان مرا بر این داشت «تا بشنوم ز صوت مغنی هوالغنی» و امروز، خلق دو اثر [[پژوهشگران معاصر ایران]] و چهره‌های موسیقی ایران معاصر دستاوردی از آن نغمه‌های جان‌فزاست.''<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= چهره‌های موسیقی ایران معاصر جلد دوم}}</ref>}}</font>
===علاقه به ادبیات از کودکی===
از کودکی به ادبیات علاقه‌مند شده، اشعار [[عباس یمینی شریف]] و داستان‌های [[محسن فارسی]] و [[حسین‌قلی مستعان]] را می‌خوانده است. هم‌کلاسی‌هایش او را به «شعر و ادبیات» می‌شناخته‌اند. «در نوجوانی در مدرسه به‌روی نیمکت می‌رفتم و اشعار [[گلچین گیلانی]] را برای هم‌کلاسی‌هایم می‌خواندم». به‌تدریج دامنهٔ مطالعات ادبی‌اش وسیع‌تر شده و با ادبیات معاصر و شعر معاصر نیز آشنا می‌شود. اولین رمان خارجی‌اش، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» « ارنست همینگوی» را در دبیرستان خوانده است.<ref name=''رادیو''/>
===[[بوف کور]] را نیمه‌کاره رها می‌کند===
اوایل دبیرستان داستان «درددل میرزا یدالله» از [[صادق هدایت]] را می‌خواند. خودش می‌گوید که معنای بعضی کلمه‌ها مانند محلل را نفهمیده، اما محتوای داستان او را با آن سن و سال جذب خود کرده و نام هدایت برای نخستین‌ بار در ذهنش ثبت شده است. سال بعد بوف کور را از دست‌فروشی به زیرقیمت می‌خرید و شروع به‌خواندن می‌کند؛ اما با مطالعهٔ آن دچار اغتشاش فکری می‌شود. «آنچه مرا در این میان رنج می‌داد این بود که چرا نمی‌توانم آن را تا آنجایی که خوانده‌ام برای دوستانم تعریف کنم آن را نیمه‌کاره رها کرده و به حساب این گذاشتم که سوادم قد نداده است». دفعات بعد هم که بوف کور را می‌خواند هنوز این درگیری‌ها وجود دارد.{{سخ}}
<font color=darkblue>{{گفتاورد تزیینی|''بعدها که بوف کور را خواندم و خواندم، حتی هنوز هم وقتی به پایان کتاب و برداشت تازه‌ای از آن می‌رسم نگرانم که نکند هدایت در عالم خواب و رویا جلوی چشمم ظاهر شود و با لبخند رندانه‌اش بگوید «زهی تأسف چقدر در اشتباهی».''<ref name=''پژوهش‌ ششم''>{{پک|اتحاد|۱۳۸۲|ک=پژوهشگران معاصر ایران جلد ششم|ص=نه}}</ref>}}</font>
===رهبر ارکستر، نشانه‌گیری و پرتاب===
در کودکی با مرتضی حنانه، که با خانواده‌اش دوستی داشته، به هنرستان عالی موسیقی می‌رود. روزی در حین تماشای  تمرین‌های ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «روبیک گریگوریان» می‌بیند که او حین اجرای ارکستر، ناگهان چوب رهبری را بدون آنکه ظاهراً عصبی شود، با خونسردی به‌سوی یکی از نوازندگان پرتاب می‌کند، بدون اینکه حتی خم به‌ابرو آورد. در عالم کودکی تا مدت‌ها علت چگونگی این تغییر حالت او برایش چون معمایی لاینحل می‌ماند تا اینکه بعدها درمی‌یابد که گریگوریان آنچنان گوش حساس و تسلط بر اجرای آهنگ داشته که تا می‌شنیده نواختن نوازنده‌ای با نواختن بقیه اعضای ارکستر هماهنگی لازم را ندارد، بلافاصله چوب رهبری را به‌سوی او نشانه می‌گرفته و آن را پرتاب می‌کرده است.<ref name=''ایبنا''/>
===پژوهش، علاقهٔ دیرین او===
رشته‌ٔ تحصیلی‌اش مهندسی کشاورزی است. در سا‌ل‌هایی که در سازمان پارک‌ها کار می‌کرده به کارهای پژوهشی نیز می‌پرداخته است. برای نخستین بار در زمینهٔ گل و گلکاری و نگه‌داری و ازدیاد گیاهان زینتی، اعم از ساختمانی و فضای‌آزاد و موضوع آموزش آن تحقیق کرده و مقاله‌هایی را در مطبوعات به‌چاپ رسانده است.<ref name=''اعتماد''/>
===جرقهٔ نخستین===
انگیزه و نقطهٔ محرکش در زمینهٔ پژوهش‌ ادبی مقاله‌ای از [[سعید نفیسی]] در رثای [[عباس اقبال آشتیانی]] است:{{سخ}}
<font color=darkviolet>{{گفتاورد تزیینی|''بسیار این سوگنامه در مرگ او پرسوز و گداز بود. در جایی از آن گفته بود اقبال آشتیانی فرزند بزرگ ایران بود. این ایرانی است که به فرزند بزرگ‌ پروردن خو گرفته است. این جملات به‌قدری مرا گرفت و بر من تاثیر گذاشت که از فردای آن روز تصمیم گرفتم ببینم در مورد اقبال چه آثاری موجود است.''<ref name=''همشهری''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.hamshahrionline.ir/news/103968|عنوان= گزارش همشهری‌آنلاین از نشست دربارهٔ کتابی با ۹ هزار منبع}}</ref>}}</font>
===مشورت با این سه تن===
قبل از آنکه کارش در زمینهٔ [[پژوهشگران معاصر ایران]] را شروع کند تصمیم می‌گیرد با صاحب‌نظران در این زمینه مشورت کند:{{سخ}}
====آرزوهای واهی را زمین بگذار====
ابتدا به دیدار [[محمدتقى دانش‌پژوه]] می‌رود. «وارد خانه شدم، خانه‌‌ای عجیب و غیرعادی بود. تمام گوشه‌های خانه، راهرو و میزها پر از کتاب بود» چگونگى کاری را که می‌خواهد انجام دهد برای دانش‌پژوه شرح می‌دهد و پاسخ می‌شنود که: «جوانک نیستى که خام باشى، عمرى گذرانده‌اى. بی‌جهت به‌دنبال آمال و آرزوهاى واهى و دست‌نیافتنى نرو»{{سخ}}
<font color=darkviolet>{{گفتاورد تزیینی|''اما از آنجا که به خودم و کارم اطمینان داشتم، وقتى از ایشان خداحافظى کردم، در حدود بیست دقیقه اى در کوچه‌شان قدم زدم و فکر کردم که با شنیدن سخنان این‌چنینى چه باید بکنم و تکلیفم چیست. اما چون به معلوماتم در زمینهٔ کار مورد علاقه‌ام که می‌خواستم انجام دهم آگاهى داشتم، کوتاه نیامدم.''<ref name=''همشهری''/>}}</font>
====قبا را به اندازهٔ قامت بدوز====
دو سه روز بعد به دیدار [[علی‌اکبر سعیدى سیرجانى]] می‌رود. از برنامه‌اش و عشقش به ادبیات می‌گوید. سعیدی می‌گوید: این کار سه چیز می‌خواهد: «ذوق، حوصله و سواد.» اتحاد جواب می‌دهد: به‌قول [[سهراب سپهری|سپهری]] سر سوزن ذوقى دارم، بیش از آن چیزى که زندگى اجازه می‌دهد حوصله دارم، اما سواد چندانى ندارم چون همان‌طور که عرض کردم مهندسم.» سعیدی می‌گوید:{{سخ}}
<font color=darkred>{{گفتاورد تزیینی|''چه بهتر، چون با ریاضیات سروکار دارى بهتر می‌توانى قباى هرکسى را به اندازهٔ قامتش بدوزى.''<ref name=''دایرةالمعارف''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.cgie.org.ir/fa/news/26681|عنوان= پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران در گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد}}</ref>}}</font>
====از زنده‌ها ننویس====
[[ایرج افشار]] سومین شخصیتى است که با او مشورت می‌کند. افشار ضمن اظهار نظرها و بیان راهنمایی‌‌هایش می‌گوید:{{سخ}}
<font color=darkblue>{{گفتاورد تزیینی|''از زنده‌ها ننویس که مثل من گرفتار نشوى. من تذکره‌اى نوشتم و پس از گذشت سال‌ها یکى از آن‌ها در خیابان در‌حالى‌که با قامت خمیده و عصازنان به طرف من می‌آمد، وقتى به من رسید، اولین جمله‌اى که به‌زبان آورد این بود که: ایرج جان از من چرا این‌قدر کم نوشتى؟.''<ref name=''دایرةالمعارف''/>}}</font>اتحاد نصیحت افشار را به‌کار می‌بندد.
===نگاه دقیق و تیزبین===
برای ذکر تاریخ تولد [[صادق رضازاده شفق]]، که خودش هیچ‌گاه از تاریخ تولد خود سخن نگفته و اگرچه در منابع مختلف و برگه‌دان کتابخانه‌های عمومی تاریخ تولد او را۱۲۷۴ش ذکر کرده‌اند، اتحاد با دقت و تیزبینی ضمن مطالعهٔ زندگینامهٔ او و باتوجه‌به تاریخ تأسیس روزنامهٔ شفق و قلم‌زدن صادق شفق در آن روزنامه در کنار همکار دیگرش [[محمود غنی‌زاده]]، درمی‌یابد که اگر ۱۲۷۴ش مبنای تولد شفق باشد، همکاری او با آن سن و سال در کنار غنی‌زاده بعید به‌نظر می‌رسد، لذا با مراجعه به دختر شفق و رویت شناسنامهٔ او تاریخ تولد درست را پیدا می‌کند. ۱۲۷۱ش.
<ref name=''مهرنامه''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۹|عنوان= گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد، مؤلف مجموعهٔ ۱۴ جلدی پژوهشگران معاصر ایران|ژورنال= مهرنامه|شماره= ۲}}</ref>
===غلط‌گیری از [[علی‌اکبر دهخدا|دهخدا]] و [[ محمد معین|معین]]===
هنگام نوشتن زندگی‌نامهٔ [[محمدتقی بهار|ملک‌الشعرا بهار]] متوجه می‌شود که هر دو فرهنگ دهخدا و معین تاریخ تولد او را اشتباه نوشته‌اند، دهخدا ۱۲۶۶ه-ق و معین ۱۲۶۶ش ذکر کرده‌اند. تاریخ تولد صحیح را در زندگی‌نامهٔ خودنوشت بهار پیدا می‌کند. ۱۲۶۵ش.<ref name=''مهرنامه''/>
===راوی صادق===
آنجا که دربارهٔ [[محمدتقی بهار]] می‌نویسد، پس از نظرات [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، [[محمدعلی اسلامی ندوشن]] و... که همه از بهار تعریف کرده‌اند نوشته است: [[رضا براهنی]] هم نظری دارد: شعر بهار انحطاط شعر فارسی است. اتحاد معتقد است:{{سخ}}
<font color=darkviolet>'''<center>''باید همهٔ نظرات را نوشت و در کنار هم قرار داد تا خواننده بخواند و برداشت خود را داشته باشد.''<ref name=''رادیو''/></center>'''</font>
===پژوهشگری پیگیر===
برای شرح زندگی [[عبدالعظیم قریب]] با مشکل نبود منبع مواجه می‌شود به نوهٔ او مراجعه می‌کند. او مقاله‌ای با عنوان « هفتاد سال زندگی و پنجاه سال خدمت به فرهنگ» به‌قلم [[سعید نفیسی]] را در اختیارش می‌گذارد. سوگنامه‌ای در رثای قریب. از این مقاله استفاده می‌کند و بر مبنای آن به منابع دیگر دسترسی پیدا کرده و شرح زندگی قریب را می‌نویسد.<ref name=''همشهری''/> 
===حافظ او حافظ نیست===
دربارهٔ آوردن اسم [[مسعود فرزاد]] در پژوهشگرها شک داشته. با [[ایرج افشار]] مشورت می‌کند. افشار می‌گوید فرزاد کار شاخصی نکرده حافظ او حافظ نیست.
<ref name=''کلیات''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۹|عنوان= نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران|ژورنال= کلیات کتاب ماه}}</ref>
===ورق بزن رد شو===
برای گرفتن اطلاعات جهت شرح زندگی‌نامه‌ای به سراغ پسر آن شخص می‌رود که خاطرات او را در کتابی جمع کرده: «کتابچهٔ خاطرات را که ورق می‌زدم او گفت چه می‌کنی؟ داری مکث می‌کنی؟ داری فکر می‌کنی؟ می‌خواهی به‌خاطر بسپری؟ نکن این کار را ورق بزن رد شو، من هم کتابچه را پس دادم و  دست ‌از پا درازتر برگشتم، محتوای آن دفتر به‌چاپ نرسید و خود او هم چندی بعد فوت شد.»<ref name=''همشهری۲''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۱|عنوان=دقیق، علمی، بی‌ریا و بی‌ولوله. گفت‌وگو با هوشنک اتحاد|ژورنال= همشهری}}</ref>
===زنده‌کردن نام فراموش‌شدگان===
در خلال توضیحات و یادداشت‌ها دربارهٔ یکی از پژوهشگران به [[سلیمان حییم]] برخورد کرده و قصد می‌کند دربارهٔ او بنویسد. اما به‌سبب گوشه‌گیری حییم و ناشناخته‌ماندنش در جامعه هیچ منبعی دربارهٔ او در دسترس نبوده است. طی مشورت با دوستش که ناشر بوده با ناشر کارهای حییم، تماس گرفته و آن‌ها کپی مقالهٔ کوتاهی که در مجله «سپید و سیاه» چاپ شده بود را در اختیارش قرار می‌دهند{{سخ}}براساس آن توانستم پیش بروم، منابع جدیدی پیدا کنم و حدود ۱۲صفحه درباره‌اش بنویسم. حییم نویسنده، شاعر، مترجم، نوازندهٔ تار و عاشق سفر بوده است.<ref name=''همشهری''/>
===حافظهٔ بی‌نظیر [[ایرج افشار]]===
برای پیداکردن منابع راجع به [[سیدمحمدعلی امام شوشتری]] با ایرج افشار مشورت می‌کند. افشار می‌گوید: «مجلهٔ هنر و مردم را بگیر و از شمارهٔ ۲۰به بعد را ببین موضوع مربوط به او را پیدا خواهی کرد». اتحاد مجله را تهیه کرده و در شمارهٔ ۲۲مطلب موردنظر را پیدا می‌کند: «افشار حافظهٔ بی‌نظیری داشت». <ref name=''رادیو''/>
===کدام بهزاد؟===
در خلال پژوهش به نام حسین طاهرزاده بهزاد برخورد می‌کند. خودش او را نمی‌شناخته و دوستانش نیز او را با حسین بهزاد مینیاتوریست اشتباه می‌گرفته‌اند. اتحاد با توجه به محتوای آنچه در متن کتاب‌های دیگر پیدا کرده و همچنین کلمهٔ طاهرزاده که این دو را از هم جدا می‌کند، متوجه می‌شود که این‌ها دو نفرند نه یک نفر. پس از مدت‌ها تلاش و تحقیق بسیار بالاخره موفق می‌شود شرح بسیار جامعی از این فرد بزرگ، که به‌نظر او دست کمی از حسین بهزاد مینیاتوریست ندارد، تهیه کند. مردی با این خدمات و هنرها: بنیانگذار موزهٔ هنرهای زیبا، مینیاتورساز، تذهیب‌کار، خطاط، نقاش، کاریکاتورساز، معلم، از خدمتگزاران صدیق صدر مشروطیت ایران که گمنام مانده بود و اتحاد با پشتکار خود توانست چهرهٔ او را مرئی کند.<ref name=''بخارا''/>
===یک اتفاق ساده، آشنایی با ناشر===
برای شرح زندگی سلیمان حییم وقتی با نبود منبع مواجه می‌شود به پیشنهاد یکی از دوستانش با ناشر کتاب‌های حییم، تماس می‌گیرد. پس از چند بار مکالمه مدیر نشر از کاری که اتحاد در حال انجام‌دادنش است آگاهی پیدا کرده و از آن استقبال می‌کند. دو نمونه کار، [[محمد قزوینی]] و [[سعید نفیسی]] را می‌خواند و این سرآغاز همکاری حدود ۱۵سالهٔ اتحاد و «فرهنگ معاصر» می‌شود.<ref name=''کلیات''/>
==زندگی و تراث==
===از کودکی تا خلق آثاری ماندگار===
* ۱۳۱۷: تولد در شهر بابل و گذراندن دوران کودکی در این شهر. مادرش که خود از اهالی هنر بود نقش اصلی را در تربیت و شکل‌دهی شخصیت او بر عهده داشت.<ref name=''موسیقی‌اول''/>
* ۱۳۲۳: مادرش او را در مدرسهٔ ملی تربیت ثبت‌نام می‌کند اما علی‌رغم اینکه این کلاس را با موفقیت پشت سر می‌گذارد به‌علت کمبود سن به او کارنامه نمی‌دهند.
* ۱۳۲۴: نقل مکان به تهران به‌اتفاق خانواده. مرگ پدر در شهریور‌ماه همین سال. ثبت‌نام مجدد در کلاس اول در دبستان کیهان.
* ۱۳۲۶:برای گذراندن کلاس ششم به هنرستان عالی موسیقی می‌رود. در این سال بسیاری از کنسرت‌های موسیقی ارکستر سمفونیک تهران به‌رهبری «روبرت گریگوریان» را می‌بیند.
* ۱۳۲۷: از هنرستان موسیقی بیرون آمده و کلاس هفتم را در دبیرستان ادیب به‌پایان می‌برد.
* ۱۳۳۰: در این سال و سال‌های بعدی در اجرای چند برنامهٔ رادیویی به‌عنوان گوینده همکاری می‌کند.<ref name=''فرهنگ''>{{یادکرد وب|نشانی= http://radio.iranseda.ir/epgarchivePart/?VALID=TRUE&ch=16&e=78348185|عنوان= نام‌آوران ایران‌زمین، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد}}</ref>
* ۱۳۳۵: وارد دانشگاه شده و در رشتهٔ مهندسی کشاورزی به ادامه تحصیل می‌پردازد.
* ۱۳۳۹: در رشتهٔ مهندسی کشاورزی، گرایش باغبانی، در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشکدهٔ کشاورزی دانشگاه تهران می‌شود.
* ۱۳۴۱: در آزمون ورودی استخدامی سازمان پارک‌های شهرداری تهران شرکت کرده و از بین هشتاد نفر حائز رتبهٔ برتر شده و به استخدام سازمان پارک‌ها درمی‌آید.
* ۱۳۴۲: ضمن انجام امور معمول در سازمان‌ پارک‌ها به پژوهش نیز می‌پردازد. با همکاری کمپانی بایر آلمان پژوهش‌هایی در زمینهٔ آفات گیاهان و درختان،  بیماری زنگ گل میخک و مبارزه با آن، رفع کمبود آهن و مواد عذایی در گل کاغذی انجام داده و همچنین مقالاتی را برای نخستین بار در زمینهٔ نحوهٔ نگه‌داری و ازدیاد گیاهان زینتی، اعم از ساختمانی و فضای آزاد در نشریات کیهان و مدروز به‌چاپ می‌رساند. مطالعاتش را در زمینهٔ ادبیات بی‌وقفه پی گرفته و از اواخر دههٔ شصت به‌صورت جدی پژوهش در زمینهٔ پژوهشگران معاصر را شروع کرده و بیش از ۲۵ سال از عمر خود را در تنهایی و خلوت صرف انجام این کار می‌کند. اولین جلد این مجموعه را به‌سال۱۳۷۸ منتشر می‌کند. در ادامه پژوهش‌های خود در زمینهٔ موسیقی معاصر را که هم‌زمان با تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر شروع کرده بود را ادامه داده و از سال۱۳۹۶ نیز «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» را به‌چاپ می‌رساند.<ref name=''اعتماد''/><ref name=''همشهری''/>
* ۱۳۷۴: با [[محمدعلی اسلامی ندوشن]] در فصل‌نامهٔ هستی و [[احسان یارشاطر]] همکاری می‌کند.<ref name=''فرهنگ''/>
[[پرونده:h.e.p.j1.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد اول '''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj2.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد دوم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj3.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد سوم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj4.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد چهارم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj5.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد پنجم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj6.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد ششم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj7.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد هفتم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj8.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد هشتم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj9.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد نهم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj10.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد دهم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj11.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد یازدهم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj12.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد دوازدهم'''</center>]]
[[پرونده:h.e.pj13.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد سیزدهم'''</center>]]
[[پرونده:aalam.jpg|230px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''جلد چهاردهم'''</center>]]
* ۱۳۷۸: انتشار [[پژوهشگران معاصر ایران]]، جلد اول
* ۱۳۷۹: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوم
* ۱۳۸۰: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد سوم و چهارم
* ۱۳۸۱: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد پنجم
* ۱۳۸۲: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد ششم
* ۱۳۸۳: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد هفتم. تهیهٔ بیش از ۸۰۰بیوگرافی برای [[دانش‌نامهٔ دانش‌گستر]]. و حدود ۱۵۰۰زندگی‌نامه برای [[فرهنگ خاورشناسان]] و [[فرهنگ ایران‌شناسان]]<ref name=''فرهنگ''/>
* ۱۳۸۴: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد هشتم
* ۱۳۸۵: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلدهای نهم، دهم و یازدهم
* ۱۳۸۶: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوازدهم
* ۱۳۸۷: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد سیزدهم
* ۱۳۸۸: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهاردهم، فهرست اعلام جلد اول تا سیزدهم
* ۱۳۹۶تا۱۳۹۸: انتشار چهره‌های موسیقی ایران معاصر، جلد اول تا سوم
===شخصیت و اندیشه===
====پیروی از سبک [[محمد معین]]====
اتحاد در تحقیق خود را دنباله‌روی [[محمد معین]] می‌داند. او می‌گوید: محمد معین به‌نقل عین عبارات و اقوال معتقد بود و این روش ظاهراً بیشتر به‌خاطر اجتناب ایشان بود از درگیر‌شدن با پیش‌داوری‌های بی‌اساس و تعصب‌آمیز. در این شیوه، که موردتأیید [[احسان یارشاطر]] نیز بوده است، مخاطب خودش از اطلاعات موجود نتیجه می‌گیرد و ما به تحلیل موضوع نمی‌پردازیم. <ref name=''معین''>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/report/247929|عنوان= هوشنگ اتحاد: من در تحقیق دنباله‌روی دکتر معین هستم}}</ref><ref name=''کلیات''/>
====کار فردی====
اتحاد به کار انفرادی معتقد است:{{سخ}}
من اصولاً در کارهای پژوهشی به کار گروهی معتقد نیستم و تصور می‌کنم در کار گروهی نه احساس مسئولیت وجود دارد و نه ابتکار و نه انسجام. مضافاً آن که بر این باورم که در ایران، تیم سرعت کار را پایین آورده و دقت را کم می‌کند. در سال‌هایی که کار پژوهش را آغاز کرده‌ام، وقتی به بستر می‌روم دلم شور کار را می‌زند و گاهی دچار بی‌خوابی می‌شوم. اگر در همان عوالم موردی به‌نظرم برسد برمی‌خیزم و آن را اصلاح می‌کنم. اما آیا اگر در کار گروهی باشم، این‌چنین عمل می‌کنم؟<ref name=''ایبنا''/>{{سخ}}
اتحاد در پژوهش دارای نگاهی تیزبین، شکّاک و دقیق است. خودش می‌گوید:{{سخ}}
<font color=darkviolet>{{گفتاورد تزیینی|''در کارهای پژوهشی‌ام، همواره از هنگام شروع به خواندن مطلب تا به‌پایان‌رساندن آن با چشمان باز و با شک و تردید به صحت آن نگاه می‌کنم تا هنگامی که خلافش ثابت شود. همیشه به‌خود یادآور می‌شوم که شک، مادر خرد است.''<ref name=''ایبنا''/>}}</font>{{سخ}}
وی در مورد نحوهٔ انتخاب منابع می‌گوید: شیوهٔ تصمیم‌گیری‌ام در انتخاب منابع با هم فرق می‌کند، مثلاّ وقتی به منابعی برمی‌خورم که لحن تملق یا عناد دارند، آن‌ها را ندیده می‌گیرم یا وقتی به تاریخ تولدهای شخصیتی برمی‌خورم که متناقض هستند، چاره‌ای ندارم که به صحت همهٔ آن‌ها شک کنم و دامنه پژوهش‌هایم را گسترش داده و پژوهشی میدانی را آغاز کنم تا به نتیجهٔ نهایی برسم، از مراجعه به برگه‌دان سه کتابخانهٔ معتبر و موثق تا مراجعه به نزدیکان، اقوام و شاگردان شخصیت. از سویی نیز گاهی پیش می‌آید که مطالبی که دربارهٔ شخصیتی آمده، متناقض، اما متعادل و مقبول است که به‌راحتی می‌توانند در کنار هم قرار گرفته و به‌اتفاق نقد کامل و جامعی را به‌وجود بیاورند. در این‌ خصوص سعی می‌کنم آن‌ها را به‌صورت دلچسب و خواندنی در کنار هم قرار دهم.<ref name=''ایبنا''/>
====شیوهٔ پژوهشی====
هوشنگ اتحاد دربارهٔ اتخاذ شیوهٔ پژوهشی‌اش می‌گوید به هیچ روشى نظیر روش‌هاى داخلى و خارجى مراجعه و با کسی نیز در این رابطه مشورت نکرده است.
شیوهٔ کارش این‌گونه است که به‌طور مثال براى یک شخصیت منابع مربوط به او را تا حدى که می‌تواند جمع‌آورى کرده و مطالب هر منبع را برحسب موضوع با مداد از هم متمایز کرده و با قیچى از هم تفکیک و پس از الصاق بر روى نصف کاغذ A۴ و نوشتن منبع بر روى آن در پاکت‌هایى باعناوین: ابتداى ابتدا، ابتدا، شرح زندگى، قبل از مرگ، مرگ، پس از مرگ و آثار قرار می‌دهد. برای آنکه کار باز هم دقیق‌تر انجام شود سه رنگ به‌کار می‌برد تا فیش کامل شود: یادداشت‌برداری و مشخصات منبع با خودکار آبی، شماره‌های توک برای مشخص‌کردن اسامی خاص با خودکار سبز و شماره‌گذاری فیش با خودکار قرمز. پس از پایان کار با مطالعهٔ فیش‌ها به‌صورت زنجیر آن‌ها را طورى ردیف می‌کند که مثل اینکه یک نفر آن‌ها را نوشته است. در مرحلهٔ آخر و هنگام نوشتن از روی فیش‌ها همهٔ متن‌ها با شیوه‌های نگارشی مختلف را به‌کارگرفتن شیوهٔ نگارشی خودش یک‌دست می‌کند.<ref name=''اطلاعات''/><ref name=''بخارا''/>
====جست‌وجوی منابع و جمع‌آوری اطلاعات====
اتحاد دربارهٔ شیوهٔ جمع‌آوری مطلب درباره آثار پژوهشی خود می‌گوید:
برای پیداکردن منابع از روش‌های متفاوتی استفاده می‌کنم؛ یکی از این روش‌ها استفاده از کتاب‌های فهرست مقالات است. از این کتاب‌ها مقالات مورد نیاز خود را پیدا کرده و بعد با مراجعه به کتابخانه از اصل مقالات استفاده می‌کنم. روش دیگر این است که در کتابخانه‌ها به تورق مجلات و کتاب‌هایی از نوع مجموعه مقالات می‌پردازم و هر مقاله‌ای که به‌نظرم جالب می‌آید و ممکن است در آینده مورد استفاده قرار گیرد در دفترچه‌ای که به این منظور همراهم است یادداشت می‌کنم. به‌علت وجود این دفترچه، در طول سالیان دراز به هر موضوع جدید یا شخصیتی برمی‌خوردم از قبل منابعی داشتم که برای منظورم مورد استفاده قرار می‌گرفت، این دفترچه کمبود کتاب‌های فهرست مقالات را برایم جبران می‌کند. یکی دیگر از روش‌های من پرس و جو از شخصیت‌های آشنا با موضوع مورد نظرم است که به من منابعی را معرفی کنند. اتحاد از شیوهٔ تحقیقات میدانی نیز بهره می‌برد: «از دیگر روش‌هایم ارتباط با اقوام و بستگان شخصیت‌ها است که گفت‌وگو با ایشان به‌عنوان مصاحبه، برایم به منبع تبدیل می‌شود. با این روش به نکات ناب، مهجور و گاهی کشف نشده در مورد موضوع پژوهشم آگاهی می‌یابم. استفاده از این روش، هم موجب لذت خودم و هم غنی‌تر و جذاب‌تر شدن پژوهش‌هایم می‌شود.<ref name=''معین''/><ref name=''دایرةالمعارف''/>
====آدم سیاست نیستم====
اتحاد در کتاب‌هایش تنها به شرح احوال و آثار اشخاص و گاهی به خاطرات آنان پرداخته‌ است، در کارهای او از سیاست خبری نیست، مگر ذکر پاره‌ای حوادث تاریخی که نقل آن‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده است. او شخصیت‌ها را از نظر خدمات هنری، فرهنگی و ادبی مورد ارزیابی و توجه قرار داده است.<ref name=''ایبنا''/>
می گوید: آدم سیاسی نیستم و نمی‌توانم راجع به ردهٔ سیاسی افراد قضاوت درستی داشته باشم و بی‌طرفی را حفظ کنم.<ref name=''رادیو''/>
===زمینهٔ فعالیت===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===از دیدگاه دیگران===
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
طی نامه‌ای به هوشنگ اتحاد می‌نویسد:
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:ksdkani.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] جناب آقای مهندس اتحاد، کار بزرگی را که شما آغاز کرده‌اید، آیندگان بیشتر از معاصران تجلیل و تقدیر خواهند کرد. هم‌اکنون نیز در محافل فرهنگی و ادبی، انعکاس کار شما به گونهٔ آشکاری، همه‌جا مورد بحث و گفت‌وگوست. کمتر کتاب مرجعی را می‌شناسم، از کارهای معاصران، که خواننده را بدین‌گونه جذب خود کند. معمولاً، در لحظه‌ها نیاز به کسب اطلاع است که ما به کتاب‌های مرجع نگاه می‌کنیم ولی کتاب شما به‌گونه‌ای تدوین شده است که خواننده بی‌اختیار صفحاتی را می‌خواند و غافل است از اینکه مورد مراجعه او چند صفحه قبل تمام شده و این اوراق بعدی را بی‌آنکه خواسته باشد خوانده است. تلفیق ذوق و تحقیق و نگاهداشت بی‌طرفی در کار شما چشم‌گیر است و در چنین کتاب‌هایی حفظ این دو اصل از دشوارترین کارهاست. بنده به سهم خود به‌عنوان یکی از دوستداران فرهنگ ایران‌زمین این توفیق را به شما و ناشر فرهیخته و باسلیقه داوود موسایی تبریک عرض می‌کنم.<ref name=''اعتماد''/>}}
====[[ایرج افشار]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:afshaaar.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] شما که در رشته های علمی تخصص دارید خوب پی‌برده‌اید که ایران به فرهنگ خود باید ببالد و نمایندگان این فرهنگ را بستاید از این روی بیش از هر ادب‌شناسی توجه کرده‌اید که در راه بقای فرهنگ ایرانی باید دلسوز بود و کسانی را که با دلسوختگی به این فرهنگ خدمت شایان کرده‌اند به آیندگان شناسانید و نگذاشت فراموش شوند یا مخدوش گردند.<ref name=''اعتماد''/>}}
====[[مجتبی بشردوست]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:bashardoost.jpg|60px|بی‌قاب|راست]]کار اصلی مورخ گزینش است و مشکل بزرگ هوشنگ اتحاد عدم حضور در کتاب‌هایش، به‌عنوان یک گزینشگر، است جای خالی او در آثارش احساس می‌شود.  اقوالی که او در کتاب‌هایش آورده بدون مبنا و بدون هدف انتخاب شده‌اند و این باعث شده که در کارش فاقد روش و فرضیهٔ خاص باشد. او به داده‌ها فرم و روش نمی‌دهد و خیلی از گزاره‌ها توصیفی، تمثیلی و شاعرانه است.<ref name=''رادیو''/>}}
====[[سیدفرید قاسمی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:faridghasemiii.jpg|60px|بی‌قاب|راست]]اهل تحقیق و نگارش در کشور ما دو دسته‌اند برخوردار یا محروم. برخوردار آن‌هایی هستند که دستیار و شاگرد دارند، پروندهٔ علمی در اختیار دارند. پژوهش‌گران محروم از اینها محرومند. اتحاد هم جزو گروه دوم است نه پرونده علمی داشته و نه دستیار. از لحظهٔ شروع و انتخاب سوژه تا آخرین مراحل، خودش حضور داشته. او ۲۵ سال از عمر بی‌بازگشت خود را صرف پژوهش کرده. باید به او دست‌مریزاد گفت و پیشانی‌اش را بوسید.<ref name=''همشهری''/>}}
====[[احمد سمیعی گیلانی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:samaieegilani.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] هوشنگ اتحاد کاری که باید صد نفر انجام می‌دادند را یک‌تنه به‌انجام رسانده است. او مجموعه‌ای خلق کرده که از با ارزش‌ترین مدارک و منابع برای تاریخ ادبیات معاصراست. اگر روزی مجبور شوم بخشی از کتاب‌‌‌هایم را از کتاب‌خانه‌ خارج کنم قطعاً این مجموعه، [[پژوهشگران معاصر ایران]] را حفظ خواهم کرد.<ref name=''فرهیختگان''>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۱۳۸۹|عنوان= گزارش نقد و یررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران|ژورنال= روزنامهٔ فرهیختگان}}</ref>}}
====[[فرخ امیرفریار]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:faryar.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] اتحاد نیز به‌مانند [[قاسم غنی]]، که دکتر بود و تحصیلاتش در زمینهٔ ادبیات نبود، مهندس است تحصیلات و زمینهٔ کاری‌اش در زمینهٔ دیگری بوده است، اینان عاشق کارشان بوده‌اند و صرفاً از روی عشق و علاقه کار کرده‌اند و اثر سترگی از خود برجا گذاشته‌اند.<ref name=''کلیات''/>}}
====[[محمد‌علی سپانلو]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:sepanloo.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] من در پاسخ به برخی که فکر می‌کنند اتحاد باید یک محقق باشد می‌گویم که اتحاد یک مورخ است نه یک محقق. او کار خود را به‌درستی انجام داده و بی‌طرفانه منابع، مدارک و اسناد تاریخی را جمع‌آوری کرده و در کنار یکدیگر قرار داده است. یکی از کارهایی که باید انجام شود تقدس‌زدایی از چهره‌های ادبی است، هوشنگ اتحاد با روشی که انتخاب کرده این کار را به‌درستی انجام داده است.<ref name=''فرهیختگان''/>}}
====[[سیدعلی آل‌داوود]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:thumbnail.jpg|60px|بی‌قاب|راست]] قلم اتحاد بسیار روان و خوش‌آهنگ است، نثر خوب و محققانه‌ای دارد و در تلفیق و یک‌دست‌کردن متون ماهرانه عمل کرده است. این‌گونه سعی، تلاش، جدیت و پی‌گیری او در ایران چندان مرسوم نیست و این خود حاصل چیزی جز عشق نیست. ایشان به فرهنگ ایران، زبان فارسی و دانشمندانی که اسباب سربلندی ایران بوده‌اند عشق ورزیده‌اند.<ref name=''کلیات''/>}}
===اتحاد از نگاه خودش===
اتحاد درباره مجموعهٔ [[پژوهشگران معاصر ایران]] معتقد است با انتشار این کتاب توانسته شاخه‌ای به ادبیات اضافه کرده و به تذکره‌نویسی سبک بدهد؛ چراکه تا قبل از این نوشتن تذکره‌نویسی به این شکل نبوده و تنها به زندگی افراد می‌پرداخته‌اند اما در شیوه‌ای که او در پیش گرفته، نه‌تنها به زندگی که به افکار و اندیشه‌ها نیز پرداخته شده است.<ref name=''معین''/>{{سخ}}
اتحاد در مقایسهٔ این اثر با تذکره‌های گذشته می‌گوید:{{سخ}}
<font color=darkviolet>{{گفتاورد تزیینی|''طی بیش از شصت سال مطالعه، مطالب اغلب تذکره‌ها برایم خشک و کسالت‌آور بوده‌اند. به این سبب کوشیدم در این کتاب موضوع را به‌طرزی متنوع و شیرین ارائه دهم تا هم برای مخاطب دلچسب باشد و هم جامع‌ترین و دقیق‌ترین اطلاعات را در اختیار او بگذارد، آن را طوری پرداخته‌ام که هم می‌توان به‌‌عنوان کتاب مرجع به آن مراجعه کرد و هم می‌توان آن را برای مطالعه انتخاب کرده و از جلد اوّل تا آخر را بااشتیاق مطالعه کرد، به‌این‌ترتیب به تذکره‌نویسی سبک دادم. ویژگی دیگر کتاب‌، آن است که پیش از این، تذکره‌ای برای پژوهشگرانی که روی متون قدیمی کار کرده باشند، وجود نداشت و برای نخستین بار این کتاب شاخهٔ نورسته‌ای است از درخت تناور ادب و فرهنگ ایران. برای نگارش این مجموعه از بیش از ۹۰۰۰ منبع استفاده شده است. ماحصل کلام آنکه، طی حدود ۲۵ سال، زمین وسیعی را به‌طوری آماده کردم که هرکه، هرچه می‌خواهد در آن بکارد.''<ref name=''اطلاعات''/><ref name=''ایبنا''/>}}</font>
===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
===همراهی‌های سیاسی===
===مخالفت‌های سیاسی===
===نامه‌های سرگشاده===
===نام‌های دسته‌جمعی===
===بیانیه‌ها===
===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===
===جمله‌ای از ایشان===
===نحوهٔ پوشش===
===تکیه‌کلام‌ها===
===خلقیات===
===منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)===
===گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)===
===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
===بنیان‌گذاری===
===تأثیرپذیری‌ها===
===استادان و شاگردان===
===علت شهرت===
===فیلم ساخته شده براساس===
===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
===اتفاقات بعد از انتشار آثار===
===نام جاهایی که به اسم این فرد است===
===کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند===
===مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند===
===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===
==آثار و کتاب‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
===کارنامه و فهرست آثار===
* [[پژوهشگران معاصر ایران]] جلد اول، ۱۳۷۸، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[محمد قزوینی]]، [[محمدعلی فروغی]]، [[سیدحسن تقی‌زاده]]، [[عبدالعظیم قریب]]، [[علی‌اکبر دهخدا]] و [[احمد بهمنیار]]. همچنین شرح زندگی، آثار و افکار ادبایی چون [[محمدعلی جمالزاده]]، [[مهدی حمیدی]]، [[ابوالقاسم حالت]]، [[پروین اعتصامی]]، [[ایرج میرزا]]، [[علی‌اکبر سعیدی سیرجانی]] و... در بخش یادداشت‌های این جلد آورده شده است.<ref name=''پژوهش‌اول''/>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد دوم، ۱۳۷۹، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[ابراهیم پورداوود]]، [[محمدتقی بهار]]، [[ذبیح بهروز]] و [[علی‌اصغر حکمت]]. در بخش یادداشت‌های این جلد به شرح زندگی، اندیشه و آثار ادیبانی نظیر [[نیما یوشیج]]، [[مهدی اخوان ثالث]]، [[فروغ فرخزاد]]، [[شهریار]]، [[عارف قزوینی]]،[[میرزادهٔ عشقی]] و...پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد سوم، ۱۳۸۰، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[قاسم غنی]]، [[صادق رضازاده شفق]] و [[غلامرضا رشید یاسمی]]. همچنین [[یحیی دولت‌آبادی]]، [[غلام‌علی رعدی آذرخشی]]، [[نظام وفا]] و... از چهره‌های ادبی هستند که نویسنده در بخش یادداشت‌ها به شرح زندگی، افکار و آثار آنان پرداخته است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد سوم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد چهارم، ۱۳۸۰، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[احمد کسروی]] و [[سعید نفیسی]]. در بخش یادداشت‌های این جلد به شرح احوال، افکار و آثار شخصیت‌هایی چون [[زین‌العابدین مراغه‌ای]]، [[تندر کیا]]، [[ابوالقاسم جنتی عطایی]] و... پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهارم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد پنجم، ۱۳۸۱، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[عباس اقبال آشتیانی]] و [[بدیع‌الزمان فروزانفر]]. نویسنده در قسمت یادداشت‌های این جلد به شرح زندگی، افکار و آثار افرادی مانند [[سلیمان حییم]]، [[سیدصادق گوهرین]]، [[فاطمه سیاح]]، [[امیرحسین آریان‌پور]] و... پرداخته است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد پنجم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد ششم، ۱۳۸۲، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[صادق هدایت]]. نویسنده در قسمت یادداشت‌های این جلد به شرح زندگی، اندیشه و آثار شخصیت‌هایی نظیر [[بزرگ علوی]]، [[احسان طبری]]، [[عبدالحسین نوشین]]، [[حسین‌قلی مستعان]]، [[تقی مدرسی]]، [[بهرام صادقی]]، [[صادق چوبک]]، [[نصرت رحمانی]]، [[احمد شاملو]]، [[حسن هنرمندی]]، [[هوشنگ گلشیری]]، [[غلام‌حسین ساعدی]]، [[حسن شهید نورایی]]، [[تقی رفعت]] و...پرداخته است.<ref name=''پژوهش‌ ششم''/>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد هفتم، ۱۳۸۳، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[علی دشتی]] و [[نصرالله فلسفی]]. همچنین [[رهی معیری]]، [[نادر نادرپور]] و... از جمله ادیبانی هستند که در بخش یادداشت‌ها به شرح احوال، آثار و افکار آنان پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد هفتم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد هشتم، ۱۳۸۴، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[جلال‌الدین همایی]] و [[حبیب یغمایی]]. در قسمت یادداشت‌های این جلد به شرح زندگی، افکار و آثار [[ذبیح‌الله منصوری]]، [[فریدون توللی]]، [[کریم کشاورز]] و... پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد هشتم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد نهم، ۱۳۸۵، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[مجتبی مینوی]]. همچنین [[مسعود فرزاد]]، [[ابوالقاسم پاینده]] و... از جمله ادیبانی هستند که در بخش یادداشت‌ها به شرح زندگی، اندیشه و آثار آنان پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد نهم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد دهم، ۱۳۸۵، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[غلام‌حسین مصاحب]]، [[ذبیح‌الله صفا]]، [[محمد‌تقی دانش‌پژوه]]، [[عباس زریاب خویی]] و [[محمد معین]]. نویسنده در بخش یاداشت‌های این جلد شرح حال [[مهری آهی]]، [[مرتضی کیوان]] و... را آورده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد دهم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد یازدهم، ۱۳۸۵، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[پرویز ناتل خانلری]]. همچنین [[فریدون مشیری]]، [[جلال احمد]]، [[سیروس طاهباز]] و...از جمله شخصیت‌هایی هستند که نویسنده در این جلد شرح زندگی، اندیشه و آثار آنان را نوشته است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد یازدهم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد دوازدهم، ۱۳۸۶، انتشارات فرهنگ معاصر.شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[عبدالحسین زرین‌کوب]] و [[محمدجعفر محجوب]].نویسنده در قسمت یادداشت‌ها شرح زندگی شماری از ادبا از جمله [[سیاوش کسرایی]]، [[سهراب سپهری]]، [[احمد محمود]]، [[شاهرخ مسکوب]]، [[فریدون رهنما]] و... را نقل کرده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوازدهم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد سیزدهم، ۱۳۸۷، انتشارات فرهنگ معاصر. شرح زندگی، اندیشه‌ و آثار [[غلام‌حسین یوسفی]]، [[مهرداد بهار]] و [[احمد تفضلی]]. در بخش یادداشت‌ها به شرح زندگی افرادی مثل [[پرویز اتابکی]]، [[کریم امامی]] و...پرداخته شده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد سیزدهم}}</ref>
* پژوهشگران معاصر ایران جلد چهاردهم، فهرست اعلام جلد اول تا سیزدهم.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۱|ک= پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهاردهم}}</ref>
* چهره‌های موسیقی ایران معاصر، جلد اول، ۱۳۹۶، جلد دوم، ۱۳۹۷ و جلد سوم، ۱۳۹۸، فرهنگ نشر نو
===جوایز و افتخارات===
===بررسی چند اثر===
====[[پژوهشگران معاصر ایران]]====
=====جرقهٔ شروع کار=====
هوشنگ اتحاد دربارهٔ انگیزه و علت اولیه برای شروع کارش می‌گوید:
طی سال‌ها در محافل دوستانه‌ای که بحث ادبی پیش می‌آمد، می‌دیدم بعضی‌ها با آنکه تحصیل‌کرده بودند [[عزت‌الله همایون‌فر]] را با [[بدیع‌الزمان فروزانفر]]، [[عارف قزوینی]] را با [[محمد قزوینی]]، [[عباس اقبال آشتیانی|اقبال آشتیانی]] را با «اقبال لاهوری» شاعر پاکستانی اشتباه می‌گرفتند. تصمیم گرفتم به دنبال شرح احوال و آثار اقبال آشتیانی بروم، که رفتم ولی چیزی که مطلوب باشد پیدا نکردم. منابع پراکنده و بسیار ناقص بودند. دربارهٔ پژوهشگران دیگر هم وضع به‌همین‌منوال بود. دیدم زندگی‌نامهٔ شاعران، موسیقی‌دانان و ... داریم؛ ولی زندگی‌نامهٔ پژوهشگران نداریم و ادبیات زندگینامه‌ای ما فاقد شاخهٔ پژوهشگران است.
<font color=darkolive>{{گفتاورد تزیینی|''چند ماهی فکرم درگیر بود و به تمام جوانب کار فکر کردم به تنهاشدن و حبس خودخواسته‌ام، در صورت شروع کار، و در نهایت تصمیم گرفتم وارد گود شوم.''<ref name=''بخارا''/>}}</font>
=====نحوهٔ انتخاب پژوهشگر=====
معیار اتحاد براى انتخاب پژوهشگرها شخصیتى است که روى متون قدیمى کار کرده و حق تقدم با کسانی بوده که صرف‌نظر از جامع‌الاطراف بودنشان، حداقل یک اثر آن‌ها در زمینهٔ پرداختن به متون شاخص بوده باشد. <ref name=''مهرنامه''/>ترتیب پرداختن به پژوهشگران براساس تاریخ تولدشان بوده و تولد [[محمد قزوینی]]، بنیانگذار تحقیقات علمی در ایران و اولین پژوهش‌گر و مصحح متون فارسی با روشی علمی، را شروع کار قرار داده است.البته اتحاد در انتخاب کلیهٔ پژوهش‌گرها با [[ایرج افشار]] و [[محمدرضا شفیعی کدکنی|شفیعی کدکنی]] مشورت می‌کرده و در صورت تأیید ایشان به او می‌پرداخته است.<ref name=''بخارا''/> وی در مورد شروع کار با قزوینی می‌گوید: «البته ابتدا فکر کردیم به‌جای قزوینی، [[مشیرالدوله پیرنیا]] صاحب تاریخ ایران باستان درنظر گرفته شود منتهی به این نتیجه رسیدیم که اگر به‌همین‌ترتیب آن‌هایی را که تاریخ تولدشان جلوتر است بیاوریم به شخصیت‌هایی برمی‌خوریم که کار تحقیقی داشته‌اند اما چندان اصولی و جامع نبوده است. به‌این‌جهت و طی مشورت با شفیعی کدکنی محمد قزوینی را انتخاب کردیم.»{{سخ}}
[[کامران فانی]] معتقد است: «پژوهشگر انتخابی اول محمد قزوینی و نفر آخر احمد تفضلی بهترین نفرات برای شروع و پایان کتاب هستند.»<ref name=''همشهری''/>
=====مناقشه بر سر یک نام، [[صادق هدایت]]=====
جلد ششم از این مجموعه به هدایت اختصاص یافته است. در این مورد نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی منتقدان نظیر [[سیدعلی آل‌داوود]]،<ref name=''کلیات''/>[[کامران فانی]]<ref name=''اعتماد''/> و میلاد عظیمی<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ=۱۳۸۵|عنوان= سخت خوبست و لیکن قدری بهتر از این|ژورنال= روزنامهٔ شرق|شماره=۷۲۹|صفحات=۲۰}}</ref>معتقدند هدایت در عرصهٔ پژوهش کار اساسی و جدی نکرده است. اما اتحاد معتقد است که هدایت از معدود افرادی است که جامعیت دارد و نه تنها نویسنده‌ای عالی‌قدر و صاحب سبک است، بلکه خیام‌شناس و بنیان‌گذار خیام‌شناسی در ایران است و هنوز کسی چون او نتوانسته است، آن چنان که باید، به ژرفنای اندیشه خیام نزدیک شود. همچنین اتحاد معتقد است هدایت بنیان‌گذار نقد تحلیلی است و در مقاله‌هایش راجع به «ویس و رامین» و خیام پایهٔ نقد تحلیلی را گذاشته است. او هدایت را اولین کسی می‌داند که به‌عنوان محقق علمی فولکلور وارد میدان شده و بعد از او دیگران کارش را ادامه داده‌اند. همچنین اتحاد دلیل دیگر انتخاب هدایت را ترجمهٔ پنج رساله از زبان پهلوی به زبان فارسی می‌داند.<ref name=''پژوهش‌ ششم''/>
=====ساختار کتاب=====
در این کتاب بخش مربوط به هر پژوهشگر داراى چهار قسمت است:
* شرح زندگى آن شخصیت.
* یادداشت‌ها که شامل توضیح کامل دربارهٔ اسم‌هاى خاص اعم از نام اشخاص یا مؤسسات است که در متن آمده است.
* نمونهٔ نثر. براى هر پژوهش‌گر نمونهٔ نثرى درنظر گرفته شده و به پیشنهاد [[محمدعلی اسلامی ندوشن]] برای کسانی که در شیوهٔ نگارش چندگانگى دارند، از هر شیوه یک نمونه آورده شده است.<ref name=''رادیو''/>نمونه نثر نشان می‌دهد که شخصیتى که معرفى شده، صاحب چه قلمى است و قلم او نشان می‌دهد که نویسنده از چه مواضعى تأثیر پذیرفته است و ضمناً موقعیت او را در اجتماع نشان می‌دهد. همچنین مجموعهٔ نثرها در این کتاب سیر تطور و تحول نثر فارسى را در صدسال اخیر می‌نمایاند.<ref name=''اطلاعات''/>
* فهرست آثار. در این قسمت آثار پژوهشگر به‌طورکامل همراه با تاریخ نشر، محل نشر و نام ناشر آن آثار آمده است.<ref name=''دایرةالمعارف''/>
=====نحوهٔ پرداخت متن و یادداشت‌ها=====
[[کامران فانی]] دربارهٔ ساختار کتاب و بخش یادداشت‌ها می‌گوید:{{سخ}}
این کتاب از دو جزء تشکیل شده است. دو جزء متفاوت اما به یک نحو یک جزئی. اتحاد زندگی کسانی را که نام آن‌ها در متن این ۳۴ زندگی‌نامه آمده در یادداشت‌های آخر مربوط به همان فصل معرفی کرده است. این قسمت یادداشت‌ها ویژگی اصلی و کار اصلی اتحاد است. من فکر می‌کنم زحمتی که او برای بخش دوم این زندگی‌نامه‌ها کشیده، که شاید حدود هزار زندگی‌نامه را شامل شود بسیار بیشتر است. چرا که در برخی موارد حجمی که به زندگی‌نامهٔ این افراد اختصاص داده شده از حجمی که به زندگی‌نامهٔ برخی از ۳۴ فرد اصلی اختصاص داده شده بسیار بیشتر است.
دید ادبی، ذوق و نثر شیوای اتحاد سبب شده است بخش‌های این کتاب بیشتر به یک داستان خواندنی شباهت داشته باشد. بدون‌تردید این کتاب با این فهرست اعلام، جلد چهاردهم، یک کتاب مرجع مهم خواهد شد.<ref name=''فرهیختگان''/>{{سخ}}
[[ایرج افشار]] هم راجع به گستردگی کار اتحاد می‌گوید:{{سخ}}
بی گمان این مجموعه قسمت زیادی از تاریخ ایران‌شناسی را در بر دارد. زیرا منحصر به آن نیست که در هر جلد چند تن از ایرانیان معرفی شده باشند، بلکه احوال عده‌ای از ایران‌شناسان خارجی هم به مناسبت مطلب و موضوع در خلال حواشی کتاب آمده است. اتحاد از سر حقیقت‌خواهی از اظهار رأی شخصی خودداری کرده و کوشیده افراد را با نقل‌قول از دیگران بشناساند. ضمناً نگفته‌ای هم در سرگذشت‌ها نمانده است که خواننده در جست‌وجوی آن به این سو و آن سو بدود. تلاش اتحاد برای آوردن ذکر مراجع و منابع جهت هر نکته و گفته‌ای نشان آن است که خواننده کتابی قابل اعتماد و استناد در دست دارد.<ref name=''فرهیختگان''/>{{سخ}}
[[احسان یارشاطر]] درباره بخش یادداشت‌ها و همچنین انتخاب افراد می‌گوید:{{سخ}}
هوشنگ اتحاد با کوشش و پشتکار مخصوصی کار بسیار سودمندی انجام داده است. یکی از محاسن بزرگ این مجلدات حواشی آن‌هاست. توضیحات افرادی که در یادداشت‌ها آورده کم از شرح‌حال افراد اصلی نیست.{{سخ}}
در انتخاب افراد به‌طورکلی خوب عمل شده و تنها تردید در مورد [[ذبیح بهروز]] است که هرچند طنزپردازی باذوق و فکاهی‌سرایی کم‌نظیر و صاحب نثری شیوا است نمی‌توان او را اهل علم محسوب کرد.<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ=۱۳۶۲|عنوان= نقد، بررسی و معرفی کتاب. پژوهشگران معاصر|ژورنال=ره‌آورد|شماره=۶۲|صفحات=۲۶۶تا۲۶۸}}</ref>{{سخ}}
هوشنگ اتحاد اما معتقد است بهروز را به‌دلیل صحبتی که [[جلال‌الدین همایی]] درباره‌اش کرده بود و همچنین بنا به تأیید [[کامران فانی]] که او را صاحب مکتب دانسته آورده است.<ref name=''رادیو''/>
=====سرنوشت نامعلوم این چند نفر=====
اتحاد بعد از چاپ جلد سیزدهم کتاب ضمن بیان این نکته که به چند شخصیت از جمله:[[ایرج افشار]]، [[منوچهر مرتضوی]]، [[فریدون آدمیت]]، [[محمدامین ریاحی]]، [[سیدجعفر شهیدی]] و... پرداخته نشده است از تصمیم خود برای پرداختن به آن‌ها در جلد چهاردهم خبر داده است.<ref name=''کلیات''/> اتحاد در آخرین اظهار نظر خود عنوان کرده است که پس از اتمام کار «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» به افراد جامانده نیز خواهد پرداخت.<ref name=''فرهنگ''/>
====چهره‌های موسیقی ایران معاصر====
هوشنگ اتحاد، در این اثر به بررسی سبک آثار و احوال موسیقی‌دانان معاصر ایران پرداخته است. او در این کتاب پا را فراتر از نقل‌های تاریخی گذاشته و به تحلیل فعالیت‌ها و راهبردهایی که این چهره‌ها نشان داده‌اند، همّت کرده است. در هربخش، برآیند فعالیت‌های هرفرد به‌عنوان دستاوردهای او بررسی شده و مخاطب علاوه‌بر آشنایی با چهره‌های موسیقی به‌ تأثیر آنان بر سیر تاریخی تحول موسیقی در ایران نیز پی می‌برد.<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ=۱۳۹۶|عنوان=ستایش تحقیق در «چهره های موسیقی ایران معاصر»|ژورنال= روزنامهٔ جام‌جم|شماره=۴۰۹۳|صفحات=۱۶}}</ref>
اتحاد دربارهٔ شکل‌گیری ایده و نحوهٔ پرداخت این کتاب می‌گوید:{{سخ}}
چندی پس از آنکه به کار جمع‌آوری منابع در کتابخانه‌ها اشتغال داشتم، به مطالبی هم دربارهٔ موسیقی‌دانان ایران برمی‌خوردم و از آنجا که می‌دانستم اهالی هنر موسیقی از گذشته‌ها تا حال، همواره مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند، تصمیم گرفتم با یک تیر، دو نشان زده و مطالب مربوط به آن‌ها را هم جمع‌آوری کنم. پس از چاپ آخرین جلد کتاب پژوهشگران به‌سال ۱۳۸۷، پس از گذشت سال‌ها، مجموعه چشم‌گیری از منابع آماده شد، با این حال قبل از نگارش کتاب به تکمیل آن‌ها پرداخته و طبق روند پژوهشی‌ام مجدانه کوشیدم به بیشترین منابع دربارهٔ آن‌ها دست یابم.<ref name=''ایبنا''/>{{سخ}}
اتحاد شخصیت‌هایی را درنظر گرفته که به‌نحوی در پیشرفت موسیقی ایران تأثیرگذار بوده‌اند. ترتیب شخصیت‌های متن براساس تاریخ تولد آن‌هاست و علی‌اکبر فراهانی متولد ۱۲۰۰ش سررشتهٔ ردیف در محدودهٔ یک و نیم قرن اخیر ایران را مبنا قرار داده است.<ref>{{پک|اتحاد|۱۳۹۶|ک= چهره‌های موسیقی معاصر ایران جلد اول|ص=۲۳}}</ref>
=====نحوهٔ تهیهٔ عکس‌ها=====
از مهم‌ترین ویژگی‌های «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» عکس‌هایی است که لابه‌لای کتاب به مقدار متنابهی به‌صورت سیستماتیک آمده‌اند. برای تهیهٔ این عکس‌ها که هیچ‌کدام منبعی با آدرس اینترنتی ندارند یک تیم سه‌نفره به مدت چندسال حدود سه هزار عکس تدارک دیده‌اند. این عکس‌ها دو دسته‌اند: دستهٔ اول آن‌هایی است که از کتاب‌ها و نشریات مختلف انتخاب شده‌ و دستهٔ دوم عکس‌هایی که آن‌ها را بستگان، نزدیکان و دوستان موسیقی‌دانان در اختیار گذاشته‌اند. کار شناسایی عکس‌ها را اتحاد خود شخصاً انجام داده است.<ref name=''ایبنا''/>
=====جواب اتحاد به یک نقد=====
مهدی فیرزیان در نشریهٔ جهان کتاب در مطلبی با عنوان «گردآوری درازدامن و پرکاستی» به نقد «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» می‌پردازد.<ref>{{یادکرد ژورنال|تارخ=۱۳۹۷|عنوان= گردآوری درازدامن و پرکاستی|ژورنال= جهان کتاب|شماره= ۶تا۸}}</ref> هوشنگ اتحاد در شمارهٔ بعدی این نشریه در مطلبی با عنوان «چون غرض آمد هنر پوشیده شد» به نقد فیروزیان پاسخ می‌دهد. اتحاد که نقد او را نوعی «شبه نقد به‌ظاهر علمی» خوانده و معتقد است فیروزیان حتی در اسم‌گذاری مطلبش نیز مغرضانه عمل کرده است، به نقدهای او بر چهره‌های موسیقی پاسخ می‌دهد.<ref>{{یادکرد ژورنال|تارخ=۱۳۹۷|عنوان= چون غرض آمد هنر پوشیده شد|ژورنال= جهان کتاب|شماره= ۱۱و۱۲}}</ref>
===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
==منبع‌شناسی==
===منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است.===
==نوا، نما، نگاه==
===خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)===
==جستارهای وابسته==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== منابع ==
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =اتحاد|نام= هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد اول|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۷۸|شابک =۹۶۴-۵۵۴۵-۴۳-۹}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= پنج‌تنی|نام= منیره|تاریخ= آذرماه۱۳۹۳|عنوان= پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد|ژورنال= ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت|شماره= ۹، پیاپی۱۰۴|صفحات=۷۰تا۷۲|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی=دهباشی|نام=علی|تاریخ= مرداد۱۳۸۱|عنوان= تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران مصاحبه با هوشنگ اتحاد|ژورنال= بخارا|شماره=۲۶|صفحات= ۹۳تا۹۸|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= قربان‌پور|نام=فرشاد|تاریخ= ۵آبان ۱۳۷۹|عنوان= جلد اول کتاب موسیقی‌دان‌ها منتشر می‌شود|ژورنال= روزنامهٔ بهار|شماره= ۲۲۵۲|صفحات= ۵|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|تاریخ= ۷آبان ۱۳۸۷|عنوان= پژوهشگران از پژوهشگران معاصر ایران می‌گویند|ژورنال=روزنامهٔ اعتماد ملی|شماره= ۸۴۵|صفحات= ۵تا۸|تاریخ بازبینی= ۱۱آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= اتحاد|نام =هوشنگ|عنوان= چهره‌های موسیقی ایران معاصر جلد اول|ناشر= فرهنگ نشر نو|شهر= تهران|سال=۱۳۹۶|شابک =۹۷۸-۶۰۰-۷۴۳۹-۴۸-۷}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام= هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد ششم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۲|شابک= ۹۶۴-۵۵۴۵-۸۱-۱}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= مختاباد|نام= سیدابوالحسن|تاریخ= ۳۰خرداد۸۱|عنوان= دقیق، علمی، بی‌ریا و بی‌ولوله. گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد|ژورنال= روزنامهٔ همشهری|شماره=۲۷۵۵|صفحات=۱۹|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|تاریخ= بهمن۱۳۸۹|عنوان= نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران|ژورنال= کلیات، کتاب ماه|شماره=۲|صفحات=۱۶تا۲۴|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= قربان‌پور|نام= فرشاد|تاریخ= ۲۴فروردین۱۳۸۹|عنوان= گزارش نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران|ژورنال= روزنامه فرهیختگان|شماره=۲۵۰|صفحات=۶|تاریخ بازبینی= ۱۰آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= عظیمی|نام=میلاد|تاریخ= ۱۷فروردین۱۳۸۵|عنوان= سخت خوبست و لیکن قدری بهتر ازاین|ژورنال=روزنامهٔ شرق|شماره=۷۲۹|صفحات=۲۰|تاریخ بازبینی= ۱۳آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= محمدی|نام=سیدکریم|تاریخ= ۳۱مرداد۱۳۹۶|عنوان= ستایش تحقیق در چهره‌های موسیقی معاصر ایران|ژورنال= روزنامهٔ جام‌جم|شماره=۴۰۹۳|صفحات=۱۶|تاریخ بازبینی= ۱۱آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی= یارشاطر|نام=احسان|تاریخ= زمستان۱۳۸۱|عنوان= نقد، بررسی و معرفی کتاب. پژوهشگران معاصر|ژورنال=ره‌آورد|شماره=۶۲|صفحات=۲۶۶تا۲۶۸|تاریخ بازبینی= ۱۱آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام= هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد دوم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۷۹|شابک=۹۶۴-۵۵۴۵-۴۷-۱}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد سوم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۰شابک =۹۶۴-۵۵۴۵-۵۰-۱}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد چهارم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۰|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۵۵۴۵-۶۵-۷}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد پنجم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۱|شابک=۹۶۴-۵۵۴۵-۷۲-۲}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد هفتم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۳|شابک=۹۶۴-۵۵۴۵-۹۴-۳}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد هشتم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۴|شابک=۹۶۴-۸۶۳۷-۰۱-۶}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد نهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۵|شابک=۹۶۴-۸۶۳۷-۲۰-۲}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد دهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۵|شابک=۹۶۴-۸۶۳۷-۳۳-۴}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد یازدهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۵|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۴۳-۴}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد دوازدهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۶|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۵۵-۷}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد سیزدهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۷|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۷۳-۱}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= پژوهشگران معاصر ایران جلد چهاردهم|ناشر= فرهنگ معاصر|شهر=تهران|سال=۱۳۸۷|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۹۷-۷}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|عنوان= چهره‌های موسیقی ایران معاصر|ناشر= فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم|شهر=تهران|سال=۱۳۹۷|شابک =۹۷۸-۶۰۰-۸۵۴۷-۴۸-۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی=فیروزیان|نام=مهدی|تاریخ= شهریور تا آبان ۱۳۹۷|عنوان= گردآوری درازدامن و پرکاستی|ژورنال=جهان کتاب|شماره=۶تا۸|صفحات=۲۶تا۲۹|تاریخ بازبینی= ۱۴آبان۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام‌خانوادگی=اتحاد|نام=هوشنگ|تاریخ= بهمن و اسفند۱۳۹۷|عنوان= چون غرض آمد هنر پوشیده شد|ژورنال=جهان کتاب|شماره=۱۱و۱۲|صفحات=۷۰و۷۱|تاریخ بازبینی= ۱۴آبان۱۳۹۸}}
==پیوند به بیرون==
# {{یادکرد وب|نشانی= http://radio.iranseda.ir/timeArchivePart/?VALID=TRUE&ch=16&ti=21:30&d=2017/9/3|عنوان=کلماتی که بوی تازگی می‌دهند |ناشر= رادیو فرهنگ|تاریخ= ۱۲شهریور۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ۱۰آبان ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/258710|عنوان=بر این باورم که دنیای ما را عاشقان ساختند و بس، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد |ناشر= ایبنا|تاریخ= ۱۵فروردین۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۱۲آبان ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی= https://www.cgie.org.ir/fa/news/26681|عنوان=پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران در گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد|ناشر= مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|تاریخ= ۷دی۱۳۹۳|تاریخ بازدید= ۱۲آبان ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/103968|عنوان=گزارش همشهری آنلاین از نشست دربارهٔ کتابی با بیش از ۹۰۰۰منبع|ناشر=همشهری آنلاین|تاریخ= ۱۰فروردین۱۳۸۹|تاریخ بازدید= ۱۲آبان ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/247929|عنوان=هوشنگ اتحاد: من در  تحقیق دنباله‌روی دکتر معین هستم|ناشر=ایبنا، خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ= ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ۱۱آبان ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی=http://radio.iranseda.ir/epgarchivePart/?VALID=TRUE&ch=16&e=78348185|عنوان=نام‌آوران ایران زمین، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد|ناشر=رادیو فرهنگ|تاریخ= ۱۴بهمن ۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ۱۸آبان ۱۳۹۸}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۳

هوشنگ اتحاد

زادروز ۲۹اردیبهشت‌۱۳۱۷
بابل
پیشه کارمند سازمان پارک‌ها، پژوهشگر و نویسنده
سال‌های نویسندگی ۱۳۴۲تاکنون
سبک نوشتاری مقاله و تألیف کتاب
کتاب‌ها «پژوهشگران معاصر ایران» و «چهره‌های موسیقی ایران معاصر»
نوشتارها علامه قزوینی و مهدی بدیع
همسر(ها) ملیحه فاروق
فرزندان فاران و تابان
مدرک تحصیلی فوق‌لسانس مهندسی باغبانی
دانشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران
دلیل سرشناسی پژوهشگران معاصر ایران
سال‌های تحصیل در دبیرستان رهنما،اواخر۱۳۳۴، تهران
اوایل دههٔ۱۳۴۰، سال‌های فعالیت در سازمان پارک‌ها
طوری نوشته‌ام که کتاب‌هایم را همهٔ مردم بخوانند نه فقط پژوهشگرها
همیشه به فرزاندانم می‌گویم باید کارهای بزرگ انجام دهید
پژوهشگران معاصر ایران، سبکی نو در تذکره‌نویسی
به‌همراه کامران فانی در جلسهٔ نقد
اتحاد از چهره‌های موسیقی می‌گوید
به‌همراه ناشر در جلسهٔ نقد

هوشنگ اتحاد پژوهشگر، نویسنده و خالق مجموعه ۱۴جلدیِ پژوهشگران معاصر ایران است.

* * * * *

مادرش از اهالی موسیقی و هنردوست بود. به‌گفتهٔ اتحاد مادرش بوده که او را با کتاب و کتاب‌خوانی آشنا کرده و بنیاد تعلیماتش را شکل داده است.[۱]اگرچه در دانشگاه رشتهٔ ‌مهندسی باغبانی را انتخاب کرده و بعدها تا مقطع کارشناسی ارشد نیز آن را ادامه داد، عشق و علاقهٔ اصلی او ادبیات بود.[۲] مهندسی کشاورزی حرفه‌اش بوده است و ادبیات معشوقه‌اش.[۳]. ریشهٔ این علاقه را در دوران کودکی او باید جست آنجاکه آن‌قدر به ادبیات علاقه نشان داده که هم‌کلاسی‌هایش او را با «ادبیات و شعر» می‌شناخته‌اند.[۴]این عشق همیشه با او می‌ماند. از طرفی به کارهای پژوهشی نیز علاقه داشته و در زمان اشتغال در سازمان پارک‌ها علاوه‌بر انجام کارهای محوله به امر پژوهش نیز می‌پرداخته است. به‌تدریج و با مطالعهٔ‌ بیشتر متوجه خلأ بزرگی در ادبیات می‌شود: «متوجه شدم زندگی‌نامهٔ شاعران، موسیقی‌دانان و... داریم ولی زندگی‌نامهٔ پژوهشگران نداریم و واقعاً به پژوهشگران کم‌التفاتی شده و ادبیات زندگی‌نامه‌ای ما فاقد شاخهٔ پژوهشگران است، شخصیت‌هایی که وارثان میراث عظیم فرهنگی و ادبی گذشته و بانیان استمرار و بقای آن در نسل‌های آینده‌اند». پس از چند ماه درگیری با خود و با علم به اینکه با شروع پژوهش در این عرصه خود را به مابین کتاب‌های نفسی حبس خواهد کرد، قدم در این راه می‌گذارد.[۵]از آن زمان به‌مدت بیش از دو دهه به‌صورتی خستگی‌ناپذیر و عاشقانه به این کار مشغول شده و به‌گفتهٔ خودش آن‌چنان غرق نوشتن می‌شده‌ که گاه گذشت زمان را احساس نکرده‌ و متوجه نمی‌شده آفتاب کی و از کجا طلوع کرده است. او درنهایت موفق می‌شود مجموعهٔ چهارده جلدی پژوهشگران معاصر ایران را به‌رشتهٔ تحریر درآورد.[۶]
مجموعهٔ سترگی که شفیعی کدکنی آن را به‌لحاظ جذب مخاطب، کتاب مرجعی کم‌مانند خوانده و تلفیق ذوق، تحقیق و نگاهداشت بی‌طرفی را در آن چشمگیر دانسته است و ایرج افشار آن را کتابی قابل‌اعتماد و استناد می‌داند.[۷]
اتحاد پس از اتمام این کار نیز از پای ننشست و به پژوهش دربارهٔ موسیقی‌دانان معاصر پرداخت. نتیجهٔ سال‌ها تلاش او مجموعهٔ دیگری با عنوان «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» است. مجموعه‌ای جامع که در آن به همه‌ٔ افرادی که در اعتلای موسیقی سنتی ایران به‌نحوی سهم داشته‌اند اعم از آهنگساز، نوازنده، خواننده، سازنده‌ٔ ساز، پژوهشگر موسیقی، رهبر ارکستر، ترانه‌سرا و... پرداخته است.[۸]

از میان یادها

صدای تار مادر لالایی دوران کودکی

مادرش نوازندهٔ تار بود، شاگرد درویش‌خان با «پنجه‌ای شیرین». با نوای زخمهٔ مادرش بر تار به‌خواب می‌رفته و از خواب بیدار می‌شده‌ است.


جلد دوم «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» این‌گونه آغاز می‌شود:

علاقه به ادبیات از کودکی

از کودکی به ادبیات علاقه‌مند شده، اشعار عباس یمینی شریف و داستان‌های محسن فارسی و حسین‌قلی مستعان را می‌خوانده است. هم‌کلاسی‌هایش او را به «شعر و ادبیات» می‌شناخته‌اند. «در نوجوانی در مدرسه به‌روی نیمکت می‌رفتم و اشعار گلچین گیلانی را برای هم‌کلاسی‌هایم می‌خواندم». به‌تدریج دامنهٔ مطالعات ادبی‌اش وسیع‌تر شده و با ادبیات معاصر و شعر معاصر نیز آشنا می‌شود. اولین رمان خارجی‌اش، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» « ارنست همینگوی» را در دبیرستان خوانده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

بوف کور را نیمه‌کاره رها می‌کند

اوایل دبیرستان داستان «درددل میرزا یدالله» از صادق هدایت را می‌خواند. خودش می‌گوید که معنای بعضی کلمه‌ها مانند محلل را نفهمیده، اما محتوای داستان او را با آن سن و سال جذب خود کرده و نام هدایت برای نخستین‌ بار در ذهنش ثبت شده است. سال بعد بوف کور را از دست‌فروشی به زیرقیمت می‌خرید و شروع به‌خواندن می‌کند؛ اما با مطالعهٔ آن دچار اغتشاش فکری می‌شود. «آنچه مرا در این میان رنج می‌داد این بود که چرا نمی‌توانم آن را تا آنجایی که خوانده‌ام برای دوستانم تعریف کنم آن را نیمه‌کاره رها کرده و به حساب این گذاشتم که سوادم قد نداده است». دفعات بعد هم که بوف کور را می‌خواند هنوز این درگیری‌ها وجود دارد.

رهبر ارکستر، نشانه‌گیری و پرتاب

در کودکی با مرتضی حنانه، که با خانواده‌اش دوستی داشته، به هنرستان عالی موسیقی می‌رود. روزی در حین تماشای تمرین‌های ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «روبیک گریگوریان» می‌بیند که او حین اجرای ارکستر، ناگهان چوب رهبری را بدون آنکه ظاهراً عصبی شود، با خونسردی به‌سوی یکی از نوازندگان پرتاب می‌کند، بدون اینکه حتی خم به‌ابرو آورد. در عالم کودکی تا مدت‌ها علت چگونگی این تغییر حالت او برایش چون معمایی لاینحل می‌ماند تا اینکه بعدها درمی‌یابد که گریگوریان آنچنان گوش حساس و تسلط بر اجرای آهنگ داشته که تا می‌شنیده نواختن نوازنده‌ای با نواختن بقیه اعضای ارکستر هماهنگی لازم را ندارد، بلافاصله چوب رهبری را به‌سوی او نشانه می‌گرفته و آن را پرتاب می‌کرده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

پژوهش، علاقهٔ دیرین او

رشته‌ٔ تحصیلی‌اش مهندسی کشاورزی است. در سا‌ل‌هایی که در سازمان پارک‌ها کار می‌کرده به کارهای پژوهشی نیز می‌پرداخته است. برای نخستین بار در زمینهٔ گل و گلکاری و نگه‌داری و ازدیاد گیاهان زینتی، اعم از ساختمانی و فضای‌آزاد و موضوع آموزش آن تحقیق کرده و مقاله‌هایی را در مطبوعات به‌چاپ رسانده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جرقهٔ نخستین

انگیزه و نقطهٔ محرکش در زمینهٔ پژوهش‌ ادبی مقاله‌ای از سعید نفیسی در رثای عباس اقبال آشتیانی است:

مشورت با این سه تن

قبل از آنکه کارش در زمینهٔ پژوهشگران معاصر ایران را شروع کند تصمیم می‌گیرد با صاحب‌نظران در این زمینه مشورت کند:

آرزوهای واهی را زمین بگذار

ابتدا به دیدار محمدتقى دانش‌پژوه می‌رود. «وارد خانه شدم، خانه‌‌ای عجیب و غیرعادی بود. تمام گوشه‌های خانه، راهرو و میزها پر از کتاب بود» چگونگى کاری را که می‌خواهد انجام دهد برای دانش‌پژوه شرح می‌دهد و پاسخ می‌شنود که: «جوانک نیستى که خام باشى، عمرى گذرانده‌اى. بی‌جهت به‌دنبال آمال و آرزوهاى واهى و دست‌نیافتنى نرو»

قبا را به اندازهٔ قامت بدوز

دو سه روز بعد به دیدار علی‌اکبر سعیدى سیرجانى می‌رود. از برنامه‌اش و عشقش به ادبیات می‌گوید. سعیدی می‌گوید: این کار سه چیز می‌خواهد: «ذوق، حوصله و سواد.» اتحاد جواب می‌دهد: به‌قول سپهری سر سوزن ذوقى دارم، بیش از آن چیزى که زندگى اجازه می‌دهد حوصله دارم، اما سواد چندانى ندارم چون همان‌طور که عرض کردم مهندسم.» سعیدی می‌گوید:

از زنده‌ها ننویس

ایرج افشار سومین شخصیتى است که با او مشورت می‌کند. افشار ضمن اظهار نظرها و بیان راهنمایی‌‌هایش می‌گوید:

اتحاد نصیحت افشار را به‌کار می‌بندد.

نگاه دقیق و تیزبین

برای ذکر تاریخ تولد صادق رضازاده شفق، که خودش هیچ‌گاه از تاریخ تولد خود سخن نگفته و اگرچه در منابع مختلف و برگه‌دان کتابخانه‌های عمومی تاریخ تولد او را۱۲۷۴ش ذکر کرده‌اند، اتحاد با دقت و تیزبینی ضمن مطالعهٔ زندگینامهٔ او و باتوجه‌به تاریخ تأسیس روزنامهٔ شفق و قلم‌زدن صادق شفق در آن روزنامه در کنار همکار دیگرش محمود غنی‌زاده، درمی‌یابد که اگر ۱۲۷۴ش مبنای تولد شفق باشد، همکاری او با آن سن و سال در کنار غنی‌زاده بعید به‌نظر می‌رسد، لذا با مراجعه به دختر شفق و رویت شناسنامهٔ او تاریخ تولد درست را پیدا می‌کند. ۱۲۷۱ش. [۱۴]

غلط‌گیری از دهخدا و معین

هنگام نوشتن زندگی‌نامهٔ ملک‌الشعرا بهار متوجه می‌شود که هر دو فرهنگ دهخدا و معین تاریخ تولد او را اشتباه نوشته‌اند، دهخدا ۱۲۶۶ه-ق و معین ۱۲۶۶ش ذکر کرده‌اند. تاریخ تولد صحیح را در زندگی‌نامهٔ خودنوشت بهار پیدا می‌کند. ۱۲۶۵ش.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

راوی صادق

آنجا که دربارهٔ محمدتقی بهار می‌نویسد، پس از نظرات محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدعلی اسلامی ندوشن و... که همه از بهار تعریف کرده‌اند نوشته است: رضا براهنی هم نظری دارد: شعر بهار انحطاط شعر فارسی است. اتحاد معتقد است:

باید همهٔ نظرات را نوشت و در کنار هم قرار داد تا خواننده بخواند و برداشت خود را داشته باشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

پژوهشگری پیگیر

برای شرح زندگی عبدالعظیم قریب با مشکل نبود منبع مواجه می‌شود به نوهٔ او مراجعه می‌کند. او مقاله‌ای با عنوان « هفتاد سال زندگی و پنجاه سال خدمت به فرهنگ» به‌قلم سعید نفیسی را در اختیارش می‌گذارد. سوگنامه‌ای در رثای قریب. از این مقاله استفاده می‌کند و بر مبنای آن به منابع دیگر دسترسی پیدا کرده و شرح زندگی قریب را می‌نویسد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

حافظ او حافظ نیست

دربارهٔ آوردن اسم مسعود فرزاد در پژوهشگرها شک داشته. با ایرج افشار مشورت می‌کند. افشار می‌گوید فرزاد کار شاخصی نکرده حافظ او حافظ نیست. [۱۵]

ورق بزن رد شو

برای گرفتن اطلاعات جهت شرح زندگی‌نامه‌ای به سراغ پسر آن شخص می‌رود که خاطرات او را در کتابی جمع کرده: «کتابچهٔ خاطرات را که ورق می‌زدم او گفت چه می‌کنی؟ داری مکث می‌کنی؟ داری فکر می‌کنی؟ می‌خواهی به‌خاطر بسپری؟ نکن این کار را ورق بزن رد شو، من هم کتابچه را پس دادم و دست ‌از پا درازتر برگشتم، محتوای آن دفتر به‌چاپ نرسید و خود او هم چندی بعد فوت شد.»[۱۶]

زنده‌کردن نام فراموش‌شدگان

در خلال توضیحات و یادداشت‌ها دربارهٔ یکی از پژوهشگران به سلیمان حییم برخورد کرده و قصد می‌کند دربارهٔ او بنویسد. اما به‌سبب گوشه‌گیری حییم و ناشناخته‌ماندنش در جامعه هیچ منبعی دربارهٔ او در دسترس نبوده است. طی مشورت با دوستش که ناشر بوده با ناشر کارهای حییم، تماس گرفته و آن‌ها کپی مقالهٔ کوتاهی که در مجله «سپید و سیاه» چاپ شده بود را در اختیارش قرار می‌دهند
براساس آن توانستم پیش بروم، منابع جدیدی پیدا کنم و حدود ۱۲صفحه درباره‌اش بنویسم. حییم نویسنده، شاعر، مترجم، نوازندهٔ تار و عاشق سفر بوده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

حافظهٔ بی‌نظیر ایرج افشار

برای پیداکردن منابع راجع به سیدمحمدعلی امام شوشتری با ایرج افشار مشورت می‌کند. افشار می‌گوید: «مجلهٔ هنر و مردم را بگیر و از شمارهٔ ۲۰به بعد را ببین موضوع مربوط به او را پیدا خواهی کرد». اتحاد مجله را تهیه کرده و در شمارهٔ ۲۲مطلب موردنظر را پیدا می‌کند: «افشار حافظهٔ بی‌نظیری داشت». خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

کدام بهزاد؟

در خلال پژوهش به نام حسین طاهرزاده بهزاد برخورد می‌کند. خودش او را نمی‌شناخته و دوستانش نیز او را با حسین بهزاد مینیاتوریست اشتباه می‌گرفته‌اند. اتحاد با توجه به محتوای آنچه در متن کتاب‌های دیگر پیدا کرده و همچنین کلمهٔ طاهرزاده که این دو را از هم جدا می‌کند، متوجه می‌شود که این‌ها دو نفرند نه یک نفر. پس از مدت‌ها تلاش و تحقیق بسیار بالاخره موفق می‌شود شرح بسیار جامعی از این فرد بزرگ، که به‌نظر او دست کمی از حسین بهزاد مینیاتوریست ندارد، تهیه کند. مردی با این خدمات و هنرها: بنیانگذار موزهٔ هنرهای زیبا، مینیاتورساز، تذهیب‌کار، خطاط، نقاش، کاریکاتورساز، معلم، از خدمتگزاران صدیق صدر مشروطیت ایران که گمنام مانده بود و اتحاد با پشتکار خود توانست چهرهٔ او را مرئی کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

یک اتفاق ساده، آشنایی با ناشر

برای شرح زندگی سلیمان حییم وقتی با نبود منبع مواجه می‌شود به پیشنهاد یکی از دوستانش با ناشر کتاب‌های حییم، تماس می‌گیرد. پس از چند بار مکالمه مدیر نشر از کاری که اتحاد در حال انجام‌دادنش است آگاهی پیدا کرده و از آن استقبال می‌کند. دو نمونه کار، محمد قزوینی و سعید نفیسی را می‌خواند و این سرآغاز همکاری حدود ۱۵سالهٔ اتحاد و «فرهنگ معاصر» می‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

زندگی و تراث

از کودکی تا خلق آثاری ماندگار

  • ۱۳۱۷: تولد در شهر بابل و گذراندن دوران کودکی در این شهر. مادرش که خود از اهالی هنر بود نقش اصلی را در تربیت و شکل‌دهی شخصیت او بر عهده داشت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • ۱۳۲۳: مادرش او را در مدرسهٔ ملی تربیت ثبت‌نام می‌کند اما علی‌رغم اینکه این کلاس را با موفقیت پشت سر می‌گذارد به‌علت کمبود سن به او کارنامه نمی‌دهند.
  • ۱۳۲۴: نقل مکان به تهران به‌اتفاق خانواده. مرگ پدر در شهریور‌ماه همین سال. ثبت‌نام مجدد در کلاس اول در دبستان کیهان.
  • ۱۳۲۶:برای گذراندن کلاس ششم به هنرستان عالی موسیقی می‌رود. در این سال بسیاری از کنسرت‌های موسیقی ارکستر سمفونیک تهران به‌رهبری «روبرت گریگوریان» را می‌بیند.
  • ۱۳۲۷: از هنرستان موسیقی بیرون آمده و کلاس هفتم را در دبیرستان ادیب به‌پایان می‌برد.
  • ۱۳۳۰: در این سال و سال‌های بعدی در اجرای چند برنامهٔ رادیویی به‌عنوان گوینده همکاری می‌کند.[۱۷]
  • ۱۳۳۵: وارد دانشگاه شده و در رشتهٔ مهندسی کشاورزی به ادامه تحصیل می‌پردازد.
  • ۱۳۳۹: در رشتهٔ مهندسی کشاورزی، گرایش باغبانی، در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشکدهٔ کشاورزی دانشگاه تهران می‌شود.
  • ۱۳۴۱: در آزمون ورودی استخدامی سازمان پارک‌های شهرداری تهران شرکت کرده و از بین هشتاد نفر حائز رتبهٔ برتر شده و به استخدام سازمان پارک‌ها درمی‌آید.
  • ۱۳۴۲: ضمن انجام امور معمول در سازمان‌ پارک‌ها به پژوهش نیز می‌پردازد. با همکاری کمپانی بایر آلمان پژوهش‌هایی در زمینهٔ آفات گیاهان و درختان، بیماری زنگ گل میخک و مبارزه با آن، رفع کمبود آهن و مواد عذایی در گل کاغذی انجام داده و همچنین مقالاتی را برای نخستین بار در زمینهٔ نحوهٔ نگه‌داری و ازدیاد گیاهان زینتی، اعم از ساختمانی و فضای آزاد در نشریات کیهان و مدروز به‌چاپ می‌رساند. مطالعاتش را در زمینهٔ ادبیات بی‌وقفه پی گرفته و از اواخر دههٔ شصت به‌صورت جدی پژوهش در زمینهٔ پژوهشگران معاصر را شروع کرده و بیش از ۲۵ سال از عمر خود را در تنهایی و خلوت صرف انجام این کار می‌کند. اولین جلد این مجموعه را به‌سال۱۳۷۸ منتشر می‌کند. در ادامه پژوهش‌های خود در زمینهٔ موسیقی معاصر را که هم‌زمان با تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر شروع کرده بود را ادامه داده و از سال۱۳۹۶ نیز «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» را به‌چاپ می‌رساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • ۱۳۷۴: با محمدعلی اسلامی ندوشن در فصل‌نامهٔ هستی و احسان یارشاطر همکاری می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
جلد اول
جلد دوم
جلد سوم
جلد چهارم
جلد پنجم
جلد ششم
جلد هفتم
جلد هشتم
جلد نهم
جلد دهم
جلد یازدهم
جلد دوازدهم
جلد سیزدهم
جلد چهاردهم
  • ۱۳۷۸: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد اول
  • ۱۳۷۹: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوم
  • ۱۳۸۰: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد سوم و چهارم
  • ۱۳۸۱: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد پنجم
  • ۱۳۸۲: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد ششم
  • ۱۳۸۳: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد هفتم. تهیهٔ بیش از ۸۰۰بیوگرافی برای دانش‌نامهٔ دانش‌گستر. و حدود ۱۵۰۰زندگی‌نامه برای فرهنگ خاورشناسان و فرهنگ ایران‌شناسانخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • ۱۳۸۴: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد هشتم
  • ۱۳۸۵: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلدهای نهم، دهم و یازدهم
  • ۱۳۸۶: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوازدهم
  • ۱۳۸۷: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد سیزدهم
  • ۱۳۸۸: انتشار پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهاردهم، فهرست اعلام جلد اول تا سیزدهم
  • ۱۳۹۶تا۱۳۹۸: انتشار چهره‌های موسیقی ایران معاصر، جلد اول تا سوم

شخصیت و اندیشه

پیروی از سبک محمد معین

اتحاد در تحقیق خود را دنباله‌روی محمد معین می‌داند. او می‌گوید: محمد معین به‌نقل عین عبارات و اقوال معتقد بود و این روش ظاهراً بیشتر به‌خاطر اجتناب ایشان بود از درگیر‌شدن با پیش‌داوری‌های بی‌اساس و تعصب‌آمیز. در این شیوه، که موردتأیید احسان یارشاطر نیز بوده است، مخاطب خودش از اطلاعات موجود نتیجه می‌گیرد و ما به تحلیل موضوع نمی‌پردازیم. [۱۸]خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

کار فردی

اتحاد به کار انفرادی معتقد است:
من اصولاً در کارهای پژوهشی به کار گروهی معتقد نیستم و تصور می‌کنم در کار گروهی نه احساس مسئولیت وجود دارد و نه ابتکار و نه انسجام. مضافاً آن که بر این باورم که در ایران، تیم سرعت کار را پایین آورده و دقت را کم می‌کند. در سال‌هایی که کار پژوهش را آغاز کرده‌ام، وقتی به بستر می‌روم دلم شور کار را می‌زند و گاهی دچار بی‌خوابی می‌شوم. اگر در همان عوالم موردی به‌نظرم برسد برمی‌خیزم و آن را اصلاح می‌کنم. اما آیا اگر در کار گروهی باشم، این‌چنین عمل می‌کنم؟خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
اتحاد در پژوهش دارای نگاهی تیزبین، شکّاک و دقیق است. خودش می‌گوید:


وی در مورد نحوهٔ انتخاب منابع می‌گوید: شیوهٔ تصمیم‌گیری‌ام در انتخاب منابع با هم فرق می‌کند، مثلاّ وقتی به منابعی برمی‌خورم که لحن تملق یا عناد دارند، آن‌ها را ندیده می‌گیرم یا وقتی به تاریخ تولدهای شخصیتی برمی‌خورم که متناقض هستند، چاره‌ای ندارم که به صحت همهٔ آن‌ها شک کنم و دامنه پژوهش‌هایم را گسترش داده و پژوهشی میدانی را آغاز کنم تا به نتیجهٔ نهایی برسم، از مراجعه به برگه‌دان سه کتابخانهٔ معتبر و موثق تا مراجعه به نزدیکان، اقوام و شاگردان شخصیت. از سویی نیز گاهی پیش می‌آید که مطالبی که دربارهٔ شخصیتی آمده، متناقض، اما متعادل و مقبول است که به‌راحتی می‌توانند در کنار هم قرار گرفته و به‌اتفاق نقد کامل و جامعی را به‌وجود بیاورند. در این‌ خصوص سعی می‌کنم آن‌ها را به‌صورت دلچسب و خواندنی در کنار هم قرار دهم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شیوهٔ پژوهشی

هوشنگ اتحاد دربارهٔ اتخاذ شیوهٔ پژوهشی‌اش می‌گوید به هیچ روشى نظیر روش‌هاى داخلى و خارجى مراجعه و با کسی نیز در این رابطه مشورت نکرده است. شیوهٔ کارش این‌گونه است که به‌طور مثال براى یک شخصیت منابع مربوط به او را تا حدى که می‌تواند جمع‌آورى کرده و مطالب هر منبع را برحسب موضوع با مداد از هم متمایز کرده و با قیچى از هم تفکیک و پس از الصاق بر روى نصف کاغذ A۴ و نوشتن منبع بر روى آن در پاکت‌هایى باعناوین: ابتداى ابتدا، ابتدا، شرح زندگى، قبل از مرگ، مرگ، پس از مرگ و آثار قرار می‌دهد. برای آنکه کار باز هم دقیق‌تر انجام شود سه رنگ به‌کار می‌برد تا فیش کامل شود: یادداشت‌برداری و مشخصات منبع با خودکار آبی، شماره‌های توک برای مشخص‌کردن اسامی خاص با خودکار سبز و شماره‌گذاری فیش با خودکار قرمز. پس از پایان کار با مطالعهٔ فیش‌ها به‌صورت زنجیر آن‌ها را طورى ردیف می‌کند که مثل اینکه یک نفر آن‌ها را نوشته است. در مرحلهٔ آخر و هنگام نوشتن از روی فیش‌ها همهٔ متن‌ها با شیوه‌های نگارشی مختلف را به‌کارگرفتن شیوهٔ نگارشی خودش یک‌دست می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جست‌وجوی منابع و جمع‌آوری اطلاعات

اتحاد دربارهٔ شیوهٔ جمع‌آوری مطلب درباره آثار پژوهشی خود می‌گوید: برای پیداکردن منابع از روش‌های متفاوتی استفاده می‌کنم؛ یکی از این روش‌ها استفاده از کتاب‌های فهرست مقالات است. از این کتاب‌ها مقالات مورد نیاز خود را پیدا کرده و بعد با مراجعه به کتابخانه از اصل مقالات استفاده می‌کنم. روش دیگر این است که در کتابخانه‌ها به تورق مجلات و کتاب‌هایی از نوع مجموعه مقالات می‌پردازم و هر مقاله‌ای که به‌نظرم جالب می‌آید و ممکن است در آینده مورد استفاده قرار گیرد در دفترچه‌ای که به این منظور همراهم است یادداشت می‌کنم. به‌علت وجود این دفترچه، در طول سالیان دراز به هر موضوع جدید یا شخصیتی برمی‌خوردم از قبل منابعی داشتم که برای منظورم مورد استفاده قرار می‌گرفت، این دفترچه کمبود کتاب‌های فهرست مقالات را برایم جبران می‌کند. یکی دیگر از روش‌های من پرس و جو از شخصیت‌های آشنا با موضوع مورد نظرم است که به من منابعی را معرفی کنند. اتحاد از شیوهٔ تحقیقات میدانی نیز بهره می‌برد: «از دیگر روش‌هایم ارتباط با اقوام و بستگان شخصیت‌ها است که گفت‌وگو با ایشان به‌عنوان مصاحبه، برایم به منبع تبدیل می‌شود. با این روش به نکات ناب، مهجور و گاهی کشف نشده در مورد موضوع پژوهشم آگاهی می‌یابم. استفاده از این روش، هم موجب لذت خودم و هم غنی‌تر و جذاب‌تر شدن پژوهش‌هایم می‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

آدم سیاست نیستم

اتحاد در کتاب‌هایش تنها به شرح احوال و آثار اشخاص و گاهی به خاطرات آنان پرداخته‌ است، در کارهای او از سیاست خبری نیست، مگر ذکر پاره‌ای حوادث تاریخی که نقل آن‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده است. او شخصیت‌ها را از نظر خدمات هنری، فرهنگی و ادبی مورد ارزیابی و توجه قرار داده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد می گوید: آدم سیاسی نیستم و نمی‌توانم راجع به ردهٔ سیاسی افراد قضاوت درستی داشته باشم و بی‌طرفی را حفظ کنم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

از دیدگاه دیگران

محمدرضا شفیعی کدکنی

طی نامه‌ای به هوشنگ اتحاد می‌نویسد:

ایرج افشار

مجتبی بشردوست

سیدفرید قاسمی

احمد سمیعی گیلانی

فرخ امیرفریار

محمد‌علی سپانلو

سیدعلی آل‌داوود

اتحاد از نگاه خودش

اتحاد درباره مجموعهٔ پژوهشگران معاصر ایران معتقد است با انتشار این کتاب توانسته شاخه‌ای به ادبیات اضافه کرده و به تذکره‌نویسی سبک بدهد؛ چراکه تا قبل از این نوشتن تذکره‌نویسی به این شکل نبوده و تنها به زندگی افراد می‌پرداخته‌اند اما در شیوه‌ای که او در پیش گرفته، نه‌تنها به زندگی که به افکار و اندیشه‌ها نیز پرداخته شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
اتحاد در مقایسهٔ این اثر با تذکره‌های گذشته می‌گوید:

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

بررسی چند اثر

پژوهشگران معاصر ایران

جرقهٔ شروع کار

هوشنگ اتحاد دربارهٔ انگیزه و علت اولیه برای شروع کارش می‌گوید: طی سال‌ها در محافل دوستانه‌ای که بحث ادبی پیش می‌آمد، می‌دیدم بعضی‌ها با آنکه تحصیل‌کرده بودند عزت‌الله همایون‌فر را با بدیع‌الزمان فروزانفر، عارف قزوینی را با محمد قزوینی، اقبال آشتیانی را با «اقبال لاهوری» شاعر پاکستانی اشتباه می‌گرفتند. تصمیم گرفتم به دنبال شرح احوال و آثار اقبال آشتیانی بروم، که رفتم ولی چیزی که مطلوب باشد پیدا نکردم. منابع پراکنده و بسیار ناقص بودند. دربارهٔ پژوهشگران دیگر هم وضع به‌همین‌منوال بود. دیدم زندگی‌نامهٔ شاعران، موسیقی‌دانان و ... داریم؛ ولی زندگی‌نامهٔ پژوهشگران نداریم و ادبیات زندگینامه‌ای ما فاقد شاخهٔ پژوهشگران است.

نحوهٔ انتخاب پژوهشگر

معیار اتحاد براى انتخاب پژوهشگرها شخصیتى است که روى متون قدیمى کار کرده و حق تقدم با کسانی بوده که صرف‌نظر از جامع‌الاطراف بودنشان، حداقل یک اثر آن‌ها در زمینهٔ پرداختن به متون شاخص بوده باشد. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردترتیب پرداختن به پژوهشگران براساس تاریخ تولدشان بوده و تولد محمد قزوینی، بنیانگذار تحقیقات علمی در ایران و اولین پژوهش‌گر و مصحح متون فارسی با روشی علمی، را شروع کار قرار داده است.البته اتحاد در انتخاب کلیهٔ پژوهش‌گرها با ایرج افشار و شفیعی کدکنی مشورت می‌کرده و در صورت تأیید ایشان به او می‌پرداخته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد وی در مورد شروع کار با قزوینی می‌گوید: «البته ابتدا فکر کردیم به‌جای قزوینی، مشیرالدوله پیرنیا صاحب تاریخ ایران باستان درنظر گرفته شود منتهی به این نتیجه رسیدیم که اگر به‌همین‌ترتیب آن‌هایی را که تاریخ تولدشان جلوتر است بیاوریم به شخصیت‌هایی برمی‌خوریم که کار تحقیقی داشته‌اند اما چندان اصولی و جامع نبوده است. به‌این‌جهت و طی مشورت با شفیعی کدکنی محمد قزوینی را انتخاب کردیم.»
کامران فانی معتقد است: «پژوهشگر انتخابی اول محمد قزوینی و نفر آخر احمد تفضلی بهترین نفرات برای شروع و پایان کتاب هستند.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

مناقشه بر سر یک نام، صادق هدایت

جلد ششم از این مجموعه به هدایت اختصاص یافته است. در این مورد نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی منتقدان نظیر سیدعلی آل‌داوود،خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردکامران فانیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد و میلاد عظیمی[۳۲]معتقدند هدایت در عرصهٔ پژوهش کار اساسی و جدی نکرده است. اما اتحاد معتقد است که هدایت از معدود افرادی است که جامعیت دارد و نه تنها نویسنده‌ای عالی‌قدر و صاحب سبک است، بلکه خیام‌شناس و بنیان‌گذار خیام‌شناسی در ایران است و هنوز کسی چون او نتوانسته است، آن چنان که باید، به ژرفنای اندیشه خیام نزدیک شود. همچنین اتحاد معتقد است هدایت بنیان‌گذار نقد تحلیلی است و در مقاله‌هایش راجع به «ویس و رامین» و خیام پایهٔ نقد تحلیلی را گذاشته است. او هدایت را اولین کسی می‌داند که به‌عنوان محقق علمی فولکلور وارد میدان شده و بعد از او دیگران کارش را ادامه داده‌اند. همچنین اتحاد دلیل دیگر انتخاب هدایت را ترجمهٔ پنج رساله از زبان پهلوی به زبان فارسی می‌داند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

ساختار کتاب

در این کتاب بخش مربوط به هر پژوهشگر داراى چهار قسمت است:

  • شرح زندگى آن شخصیت.
  • یادداشت‌ها که شامل توضیح کامل دربارهٔ اسم‌هاى خاص اعم از نام اشخاص یا مؤسسات است که در متن آمده است.
  • نمونهٔ نثر. براى هر پژوهش‌گر نمونهٔ نثرى درنظر گرفته شده و به پیشنهاد محمدعلی اسلامی ندوشن برای کسانی که در شیوهٔ نگارش چندگانگى دارند، از هر شیوه یک نمونه آورده شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردنمونه نثر نشان می‌دهد که شخصیتى که معرفى شده، صاحب چه قلمى است و قلم او نشان می‌دهد که نویسنده از چه مواضعى تأثیر پذیرفته است و ضمناً موقعیت او را در اجتماع نشان می‌دهد. همچنین مجموعهٔ نثرها در این کتاب سیر تطور و تحول نثر فارسى را در صدسال اخیر می‌نمایاند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • فهرست آثار. در این قسمت آثار پژوهشگر به‌طورکامل همراه با تاریخ نشر، محل نشر و نام ناشر آن آثار آمده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
نحوهٔ پرداخت متن و یادداشت‌ها

کامران فانی دربارهٔ ساختار کتاب و بخش یادداشت‌ها می‌گوید:
این کتاب از دو جزء تشکیل شده است. دو جزء متفاوت اما به یک نحو یک جزئی. اتحاد زندگی کسانی را که نام آن‌ها در متن این ۳۴ زندگی‌نامه آمده در یادداشت‌های آخر مربوط به همان فصل معرفی کرده است. این قسمت یادداشت‌ها ویژگی اصلی و کار اصلی اتحاد است. من فکر می‌کنم زحمتی که او برای بخش دوم این زندگی‌نامه‌ها کشیده، که شاید حدود هزار زندگی‌نامه را شامل شود بسیار بیشتر است. چرا که در برخی موارد حجمی که به زندگی‌نامهٔ این افراد اختصاص داده شده از حجمی که به زندگی‌نامهٔ برخی از ۳۴ فرد اصلی اختصاص داده شده بسیار بیشتر است. دید ادبی، ذوق و نثر شیوای اتحاد سبب شده است بخش‌های این کتاب بیشتر به یک داستان خواندنی شباهت داشته باشد. بدون‌تردید این کتاب با این فهرست اعلام، جلد چهاردهم، یک کتاب مرجع مهم خواهد شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
ایرج افشار هم راجع به گستردگی کار اتحاد می‌گوید:
بی گمان این مجموعه قسمت زیادی از تاریخ ایران‌شناسی را در بر دارد. زیرا منحصر به آن نیست که در هر جلد چند تن از ایرانیان معرفی شده باشند، بلکه احوال عده‌ای از ایران‌شناسان خارجی هم به مناسبت مطلب و موضوع در خلال حواشی کتاب آمده است. اتحاد از سر حقیقت‌خواهی از اظهار رأی شخصی خودداری کرده و کوشیده افراد را با نقل‌قول از دیگران بشناساند. ضمناً نگفته‌ای هم در سرگذشت‌ها نمانده است که خواننده در جست‌وجوی آن به این سو و آن سو بدود. تلاش اتحاد برای آوردن ذکر مراجع و منابع جهت هر نکته و گفته‌ای نشان آن است که خواننده کتابی قابل اعتماد و استناد در دست دارد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
احسان یارشاطر درباره بخش یادداشت‌ها و همچنین انتخاب افراد می‌گوید:
هوشنگ اتحاد با کوشش و پشتکار مخصوصی کار بسیار سودمندی انجام داده است. یکی از محاسن بزرگ این مجلدات حواشی آن‌هاست. توضیحات افرادی که در یادداشت‌ها آورده کم از شرح‌حال افراد اصلی نیست.
در انتخاب افراد به‌طورکلی خوب عمل شده و تنها تردید در مورد ذبیح بهروز است که هرچند طنزپردازی باذوق و فکاهی‌سرایی کم‌نظیر و صاحب نثری شیوا است نمی‌توان او را اهل علم محسوب کرد.[۳۳]
هوشنگ اتحاد اما معتقد است بهروز را به‌دلیل صحبتی که جلال‌الدین همایی درباره‌اش کرده بود و همچنین بنا به تأیید کامران فانی که او را صاحب مکتب دانسته آورده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

سرنوشت نامعلوم این چند نفر

اتحاد بعد از چاپ جلد سیزدهم کتاب ضمن بیان این نکته که به چند شخصیت از جمله:ایرج افشار، منوچهر مرتضوی، فریدون آدمیت، محمدامین ریاحی، سیدجعفر شهیدی و... پرداخته نشده است از تصمیم خود برای پرداختن به آن‌ها در جلد چهاردهم خبر داده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد اتحاد در آخرین اظهار نظر خود عنوان کرده است که پس از اتمام کار «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» به افراد جامانده نیز خواهد پرداخت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

چهره‌های موسیقی ایران معاصر

هوشنگ اتحاد، در این اثر به بررسی سبک آثار و احوال موسیقی‌دانان معاصر ایران پرداخته است. او در این کتاب پا را فراتر از نقل‌های تاریخی گذاشته و به تحلیل فعالیت‌ها و راهبردهایی که این چهره‌ها نشان داده‌اند، همّت کرده است. در هربخش، برآیند فعالیت‌های هرفرد به‌عنوان دستاوردهای او بررسی شده و مخاطب علاوه‌بر آشنایی با چهره‌های موسیقی به‌ تأثیر آنان بر سیر تاریخی تحول موسیقی در ایران نیز پی می‌برد.[۳۴] اتحاد دربارهٔ شکل‌گیری ایده و نحوهٔ پرداخت این کتاب می‌گوید:
چندی پس از آنکه به کار جمع‌آوری منابع در کتابخانه‌ها اشتغال داشتم، به مطالبی هم دربارهٔ موسیقی‌دانان ایران برمی‌خوردم و از آنجا که می‌دانستم اهالی هنر موسیقی از گذشته‌ها تا حال، همواره مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند، تصمیم گرفتم با یک تیر، دو نشان زده و مطالب مربوط به آن‌ها را هم جمع‌آوری کنم. پس از چاپ آخرین جلد کتاب پژوهشگران به‌سال ۱۳۸۷، پس از گذشت سال‌ها، مجموعه چشم‌گیری از منابع آماده شد، با این حال قبل از نگارش کتاب به تکمیل آن‌ها پرداخته و طبق روند پژوهشی‌ام مجدانه کوشیدم به بیشترین منابع دربارهٔ آن‌ها دست یابم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
اتحاد شخصیت‌هایی را درنظر گرفته که به‌نحوی در پیشرفت موسیقی ایران تأثیرگذار بوده‌اند. ترتیب شخصیت‌های متن براساس تاریخ تولد آن‌هاست و علی‌اکبر فراهانی متولد ۱۲۰۰ش سررشتهٔ ردیف در محدودهٔ یک و نیم قرن اخیر ایران را مبنا قرار داده است.[۳۵]

نحوهٔ تهیهٔ عکس‌ها

از مهم‌ترین ویژگی‌های «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» عکس‌هایی است که لابه‌لای کتاب به مقدار متنابهی به‌صورت سیستماتیک آمده‌اند. برای تهیهٔ این عکس‌ها که هیچ‌کدام منبعی با آدرس اینترنتی ندارند یک تیم سه‌نفره به مدت چندسال حدود سه هزار عکس تدارک دیده‌اند. این عکس‌ها دو دسته‌اند: دستهٔ اول آن‌هایی است که از کتاب‌ها و نشریات مختلف انتخاب شده‌ و دستهٔ دوم عکس‌هایی که آن‌ها را بستگان، نزدیکان و دوستان موسیقی‌دانان در اختیار گذاشته‌اند. کار شناسایی عکس‌ها را اتحاد خود شخصاً انجام داده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جواب اتحاد به یک نقد

مهدی فیرزیان در نشریهٔ جهان کتاب در مطلبی با عنوان «گردآوری درازدامن و پرکاستی» به نقد «چهره‌های موسیقی ایران معاصر» می‌پردازد.[۳۶] هوشنگ اتحاد در شمارهٔ بعدی این نشریه در مطلبی با عنوان «چون غرض آمد هنر پوشیده شد» به نقد فیروزیان پاسخ می‌دهد. اتحاد که نقد او را نوعی «شبه نقد به‌ظاهر علمی» خوانده و معتقد است فیروزیان حتی در اسم‌گذاری مطلبش نیز مغرضانه عمل کرده است، به نقدهای او بر چهره‌های موسیقی پاسخ می‌دهد.[۳۷]

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است.

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران جلد اول، ۱.
  2. «گفت‌وگوی اختصاصی با هوشنگ اتحاد در استودیو خانه کتاب برگزار شد». 
  3. «پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران، گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد». اطلاعات حکمت و معرفت، ش. ۹پیاپی۱۰۴ (۱۳۹۳). 
  4. «کلماتی که بوی تازگی می‌دهند». 
  5. «تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران مصاحبه با هوشنک اتحاد». بخارا، ش. ۲۶ (۱۳۸۱). 
  6. «جلد اول کتاب موسیقی‌دان‌ها منتشر می‌شود». ایران، ش. ۲۲۵۲ (۱۳۷۹). 
  7. «پژوهشگران از پژوهشگران معاصر ایران می‌گویند». اعتماد ملی، ش. ۸۴۵ (۱۳۸۷). 
  8. اتحاد، چهره‌های موسیقی ایران معاصر، ۲۳.
  9. «بر این باورم که دنیای ما را عاشقان ساختند و بس». 
  10. اتحاد، چهره‌های موسیقی ایران معاصر جلد دوم.
  11. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران جلد ششم، نه.
  12. «گزارش همشهری‌آنلاین از نشست دربارهٔ کتابی با ۹ هزار منبع». 
  13. «پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران در گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». 
  14. «گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد، مؤلف مجموعهٔ ۱۴ جلدی پژوهشگران معاصر ایران». مهرنامه، ش. ۲ (۱۳۸۹). 
  15. «نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران». کلیات کتاب ماه، ۱۳۸۹. 
  16. «دقیق، علمی، بی‌ریا و بی‌ولوله. گفت‌وگو با هوشنک اتحاد». همشهری، ۱۳۸۱. 
  17. «نام‌آوران ایران‌زمین، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». 
  18. «هوشنگ اتحاد: من در تحقیق دنباله‌روی دکتر معین هستم». 
  19. «گزارش نقد و یررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران». روزنامهٔ فرهیختگان، ۱۳۸۹. 
  20. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوم.
  21. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد سوم.
  22. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهارم.
  23. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد پنجم.
  24. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد هفتم.
  25. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد هشتم.
  26. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد نهم.
  27. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد دهم.
  28. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد یازدهم.
  29. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد دوازدهم.
  30. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد سیزدهم.
  31. اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، جلد چهاردهم.
  32. «سخت خوبست و لیکن قدری بهتر از این». روزنامهٔ شرق، ش. ۷۲۹ (۱۳۸۵): ۲۰. 
  33. «نقد، بررسی و معرفی کتاب. پژوهشگران معاصر». ره‌آورد، ش. ۶۲ (۱۳۶۲): ۲۶۶تا۲۶۸. 
  34. «ستایش تحقیق در «چهره های موسیقی ایران معاصر»». روزنامهٔ جام‌جم، ش. ۴۰۹۳ (۱۳۹۶): ۱۶. 
  35. اتحاد، چهره‌های موسیقی معاصر ایران جلد اول، ۲۳.
  36. «گردآوری درازدامن و پرکاستی». جهان کتاب، ش. ۶تا۸. 
  37. «چون غرض آمد هنر پوشیده شد». جهان کتاب، ش. ۱۱و۱۲. 

منابع

  1. اتحاد، هوشنگ (۱۳۷۸). پژوهشگران معاصر ایران جلد اول. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۴۳-۹.
  2. پنج‌تنی، منیره. «پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، ش. ۹، پیاپی۱۰۴ (آذرماه۱۳۹۳): ۷۰تا۷۲. 
  3. «تحقیق دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران مصاحبه با هوشنگ اتحاد». بخارا، ش. ۲۶ (مرداد۱۳۸۱): ۹۳تا۹۸. 
  4. «جلد اول کتاب موسیقی‌دان‌ها منتشر می‌شود». روزنامهٔ بهار، ش. ۲۲۵۲ (۵آبان ۱۳۷۹): ۵. 
  5. «پژوهشگران از پژوهشگران معاصر ایران می‌گویند». روزنامهٔ اعتماد ملی، ش. ۸۴۵ (۷آبان ۱۳۸۷): ۵تا۸. 
  6. اتحاد، هوشنگ (۱۳۹۶). چهره‌های موسیقی ایران معاصر جلد اول. تهران: فرهنگ نشر نو. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۴۳۹-۴۸-۷.
  7. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۲). پژوهشگران معاصر ایران جلد ششم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۸۱-۱.
  8. «دقیق، علمی، بی‌ریا و بی‌ولوله. گفت‌وگو با هوشنگ اتحاد». روزنامهٔ همشهری، ش. ۲۷۵۵ (۳۰خرداد۸۱): ۱۹. 
  9. «نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران». کلیات، کتاب ماه، ش. ۲ (بهمن۱۳۸۹): ۱۶تا۲۴. 
  10. «گزارش نقد و بررسی کتاب پژوهشگران معاصر ایران». روزنامه فرهیختگان، ش. ۲۵۰ (۲۴فروردین۱۳۸۹): ۶. 
  11. «سخت خوبست و لیکن قدری بهتر ازاین». روزنامهٔ شرق، ش. ۷۲۹ (۱۷فروردین۱۳۸۵): ۲۰. 
  12. «ستایش تحقیق در چهره‌های موسیقی معاصر ایران». روزنامهٔ جام‌جم، ش. ۴۰۹۳ (۳۱مرداد۱۳۹۶): ۱۶. 
  13. «نقد، بررسی و معرفی کتاب. پژوهشگران معاصر». ره‌آورد، ش. ۶۲ (زمستان۱۳۸۱): ۲۶۶تا۲۶۸. 
  14. اتحاد، هوشنگ (۱۳۷۹). پژوهشگران معاصر ایران جلد دوم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۴۷-۱.
  15. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۰شابک =۹۶۴-۵۵۴۵-۵۰-۱). پژوهشگران معاصر ایران جلد سوم. تهران: فرهنگ معاصر. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  16. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۰). پژوهشگران معاصر ایران جلد چهارم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۵۴۵-۶۵-۷.
  17. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۱). پژوهشگران معاصر ایران جلد پنجم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۷۲-۲.
  18. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۳). پژوهشگران معاصر ایران جلد هفتم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۹۴-۳.
  19. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۴). پژوهشگران معاصر ایران جلد هشتم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۰۱-۶.
  20. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۵). پژوهشگران معاصر ایران جلد نهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۲۰-۲.
  21. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۵). پژوهشگران معاصر ایران جلد دهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۳۳-۴.
  22. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۵). پژوهشگران معاصر ایران جلد یازدهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۴۳-۴.
  23. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۶). پژوهشگران معاصر ایران جلد دوازدهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۵۵-۷.
  24. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۷). پژوهشگران معاصر ایران جلد سیزدهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۷۳-۱.
  25. اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۷). پژوهشگران معاصر ایران جلد چهاردهم. تهران: فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۶۳۷-۹۷-۷.
  26. اتحاد، هوشنگ (۱۳۹۷). چهره‌های موسیقی ایران معاصر. تهران: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۵۴۷-۴۸-۸.
  27. «گردآوری درازدامن و پرکاستی». جهان کتاب، ش. ۶تا۸ (شهریور تا آبان ۱۳۹۷): ۲۶تا۲۹. 
  28. «چون غرض آمد هنر پوشیده شد». جهان کتاب، ش. ۱۱و۱۲ (بهمن و اسفند۱۳۹۷): ۷۰و۷۱. 

پیوند به بیرون

  1. «کلماتی که بوی تازگی می‌دهند». رادیو فرهنگ، ۱۲شهریور۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۰آبان ۱۳۹۸. 
  2. «بر این باورم که دنیای ما را عاشقان ساختند و بس، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». ایبنا، ۱۵فروردین۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۲آبان ۱۳۹۸. 
  3. «پژوهشی دربارهٔ پژوهشگران معاصر ایران در گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۷دی۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ۱۲آبان ۱۳۹۸. 
  4. «گزارش همشهری آنلاین از نشست دربارهٔ کتابی با بیش از ۹۰۰۰منبع». همشهری آنلاین، ۱۰فروردین۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۱۲آبان ۱۳۹۸. 
  5. «هوشنگ اتحاد: من در تحقیق دنباله‌روی دکتر معین هستم». ایبنا، خبرگزاری کتاب ایران، ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۱آبان ۱۳۹۸. 
  6. «نام‌آوران ایران زمین، گفت‌و‌گو با هوشنگ اتحاد». رادیو فرهنگ، ۱۴بهمن ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۸آبان ۱۳۹۸.