ایرج افشار
ایرج افشار نویسنده، مصحح، نسخهپژوه، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی، کتابشناس، کتابدار، ایرانشناس بود.
بهعقیده جملهٔ پژوهشگران و محققان معاصر، ایرج افشار از پرکارترین، پراثرترین و تأثیرگذارترین پژوهشگران ایران در پهنه گستردهٔ تراث ایران، تاریخ، جغرافیا، تمدن و فرهنگ، زبان پارسی و هنر طی قرن بیستم است. اکثر قریب بهاتفاق نوشتهها و آثار او جزو نخستین و مهمترین منابع دستاول ایرانشناسی در داخل و خارج از ایران بهشمار میرود. او سراسر دقایق و لحظات عمر خود را صرف بازشناسی و ترویج فرهنگ و ادب و تاریخ ایرانزمین کرد.
ایرج افشار در تهران به دنیا میآید؛ در یک خانوادهٔ یزدی و بافرهنگ. پدرش محمود افشار یزدی از شخصیتهای فرهنگی و ایراندوست روزگار خود است. ایرج در محیطی بالیده که در آن همنشینی با پیشکستوتان بزرگ فرهنگ و ادب ایرانی را بهطور مستقیم و شخصی تجربه میکند. از طریق پدر، با دانشمندان مهم نسل پیشین از جمله عباس اقبال آشتیانی، ابراهیم پورداود، محمد قزوینی و سعید نفیسی آشنا میشود. اصول و مبانی آنها را درک میکند و اندیشهاش بهدست آنان ورزیده میشود. این شرایط و هوشمندی و ذکاوت ایرج، راهی پیش رویش میگذارد تا مانند اساتید شایشته پیشینش، دقایق عمر را در راه پژوهش و کاوش درباره وطن صرف کند.
افشار سالها و دقایق عمرش را با پرهیز از هرگونه اتلاف وقت به تحقیق و کاوش در رشتههای مختلف چون ایرانشناسی، نسخهشناسی، کتابشناسی، فهرستنگاری، مجلهنگاری، مدیریت مجلات، رجالشناسی، قاجارشناسی، اطلاعرسانی فرهنگی، متون کهن فارسی، بررسی اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخ، سفرنامه و... به طور گسترده و عمیق پرداخت.
شمار آثار و نوشتههای ارزشمند او چنان نظرگیر است که اگر همه کارهایش را که او یکتنه انجام داده، کنار هم بگذاریم، گمان میکنیم آنچه به نام افشار بهچاپ رسیده است کار گروهی از دانشمندان خستگیناپذیر است که شبانهروز سرگرم کار پژوهش و تحقیق بودند.
یکی دیگر از شفگتیهای زندگی افشار، نامهنگاریهای او با بزرگان و دانشمندان همروزگار خود اوست. تاکنون چند کتاب حاوی نامههای دیگرانی چون محمدعلی جمالزاده نویسنده نامدار به افشار به دست چاپ سپرده شده است.
تألیف، تصحیح و نگارش بیش از ۳۰۰ اثر در زمینه ایرانپژوهشی، نسخهشناسی، کتابشناسی، فهرست نگاری، قاجارشناسی، رجالشناسی، اطلاعرسانی فرهنگی، متون کهن فارسی، ۲۰۰۰ مقاله، گزارش و یادداشت کوتاه و بلند در همین زمینهها و ... به زبان فارسی، تدوین ۷۷ مقاله به زبانهای غیرفارسی، ۱۶۲ مقدمهنگاری بر آثار دیگران، حدود ۶۶ هزار عنوان نامهنویسی، همکاری با ۱۱۷ ناشر، نظارت بر ۲۱ مجموعه انتشارات، عضویت در ۳۲ شورا و انجمن ایرانی و جهانی، ۶۶ سال تلاش مطبوعاتی و گردانندگی ۱۴ عنوان نشریه که جمعا عمرشان به ۱۸۰ سال میرسد اداره ۴ کتابخانه معتبر و یک مرکز پژوهشی، مدیریت ۵ مرکز انتشارات و یک نشر خصوصی تنها بخشی از خدمات ارزنده و کممانند او در عرصه خدمت به فرهنگ و تاریخ و ادب این مرزوبوم بهشمار میرود.
بنا به نوشته سید فرید قاسمی او را میتوان اینگونه توصیف کرد: افشارِ مرجعنگار، مجلهنویس، کتابشناس، مصحح، نسخهپژوه، سندپرداز، متنشناس، مجموعهساز، فهرستنویس، گردشگر، کتابدار، تاریخنویس، کتابآفرین، مقالهنگار، پایهگذار و...
مگر همه کارها را باید من بکنم!
سعید نفیسی مشوق افشار برای نگارش نخستین کتابش بود. در جایی مینویسد: «...در عنفوان جوانی یا بیست و یکیدو سالگی هوس کتابنویسی داشتم. در آن اوقات به منزل سعید نفیسی زیاد میرفتم؛ زیرا درِ خانهاش به روی جوانها باز بود. هم، روز خاصی داشت که مینشست و جمعی به دیدنش میشتافتند و هم، گاهوبیگاه میشد به او سر زد. روزی گفت به گزینش بخشی از ادبیات معاصر پرداخته است و قصد دارد مجموعهای از داستانها و نوشتههای جمالزاده و دهخدا و صادق هدایت را منتشر سازد. گفتم چرا این کار را بهطور عامتر انجام نمیدهید و چرا از انتخاب نوشتههای محققان و ادیبان پرهیز دارید؟ گفت آنها ادیبات نیست. من فعلاً برای آگاهی جوانها منحصراً درپی آنم که منتخباتی از نوشتههای ادبی فراهم کنم. چون باز اصرار کردم گفت: مگر همه کارها را باید من یا طبقه من بکنند. شما جوانها خودتان باید دست به کار شوید و آنچه را مفید میدانید بکنید تا این رشته قطع نشود؛ بنابرین خودت این کار را بکن و فردا بیا با هم برویم پیش حسن معرفت (مدیر کانون معرفت که کتاب او را چاپ میکرد) تا بگویم که جلد دیگر این مجموعه را این جوان تهیه خواهد کرد. گفت بر آن مقدمهای خواهم نوشت که کتاب شما شناسانده شود... این همان کتاب است که من یادداشتهای آن را بهتدریج فراهم میکردم. حسن معرفت توصیه مرحوم نفیسی را پذیرفت وکتاب با مقدمه آن شادروان به چاپ رسید» بدینترتیب نخستین کتابش با عنوان نثر فارسی معاصر در فروردین۱۳۳۰ منتشر میشود.
ساعت دیوارکوب دانشگاه تهران
علیاصغر حکمت مردی است که به گفته افشار تا پایان عمر دست از حمایت از فرهنگ و مراقبت در کارهای فرهنگی برنداشت. در سنین آخر عمر که نزدیک نود سال سن داشت، یک ساعت بزرگ دیوارکوب به دانشگاه تهران آورد و گفت میخواهم این ساعت را به دانشگاه تقدیم کنم تا به برج کتابخانه مرکزی دانشگاه نصب شود و دانشجویان و دیگران از زمان اطلاع پیدا کنند. افشار و سایر مسئولان دانشگاه با کمال تشکر هدیه او را پذیرا شدند. افشار میگوید: مرحوم حکمت را هر دو سه ماه یکبار میدیدم. با سختی به کتابخانه میآمد. یکبار از او میپرسد جناب آقای حکمت! چرا با این همه زحمت تشریف میآورید؟ اگر کتابی، چیزی لازم است، تلفن بفرمایید تا بفرستیم. گفت: نه، میآیم ببینم این ساعت درست کار میکند یا نه.[۱]
عروسی داریم
سالهای دور، افشار و اصغر مهدوی در ایرانگردی خود به شهری دورافتاده میرسند. کسی را در شهر نمیشناسند، به ناچار درب خانهای را میکوبند. صاحبخانه در را باز میکند. وقتی از قصد آنها برای بیتوته خبردار میشود، میگوید «عروسی داریم، جان خودم حتی یک اطاق خالی ندارم». ایرج خیلی ساده میپرسد آیا در پشتبام هم کسی هست؟ پاسخ منفی میشنود. بههمراه مهدوی از نردبان بالا میرود و شب را همانجا بر روی یک پتو و در کمال سادگی بهصبح میرسانند.[۲]
نخستین باری که «نه» گفت
نخستین بار به پدرش نه میگوید. او میگفت: به کار دولتی نرو و بیا آب و ملکی را که داریم سروسامان بده. من به کار دولتی رفتم و خیری ندیدم. من گفتم نه و کار به جایی کشید که ترک خانه پدری گفتم و با همسرم به خانهای که پدر زنم یعنی عمویم برای زندگی دخترش ساخت منتقل شدم. رابطهام با پدرم گسیخت و ۱۵ سالی یکدیگر را ندیدم.
اتومبیلش نه ساعت داشت نه رادیو
مجید مهران از اولین سفرش با افشار به دور ایران میگوید.اتومبیلش نه رادیو داشت نه ساعت و نه کولر. به درخواست خودش آنها را برداشته بودند. میگفت شنیدن برنامههای رادیویی حواس راننده را پرت میکند. به ساعت هم نیازی ندارد و به قول دوستش منوچهر ستوده، هنگام ظهر هرگاه گرسنه شود، معلوم میشود که حوالی ظهر است. شنیدن وقایع ایران و جهان هم ضرورتی ندارد؛ چرا که اخبار مهم به سرعت برق، به انسان میرسد. تکیه کلامش این بود تاریخ ایران را که ورق بزنید مملو از این قبیل رخدادهای وحشتناک، بنابرین بدترین خبرهای دنیا برایش تازگی نداشت.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
دوستی با زریاب
فصل بهار بود. چون کلاس بهپایان رسید با شاگردان به باغ انجمن میروند. دوسه تا دوسه تا روی نیکمتهایی که در باغ نهاده بود، مینشینند. ایرج روی همان نیمکتی مینشیند که زریاب نشسته بود. «پس بر روی کارتی که آن مواقع به تقلید بزرگترها چاپ کرده بودم و در جیب داشتم نوشتم: آیا شما نویسنده آن مقالهاید؟ ایشان به سخن آمد و خندان گفت: بلی. ضمنا پرسید آیا شما نویسنده مجله آیندهاید؟ گفتم: بلی.» از اینجا بود که باب دوستی با زریاب خویی برای ایرج باز میشود. از آن غروب بود که دوستی و همنشینی و همسخنی میانشان آغاز میشود. «هفتهای نبود که چند بار یکدیگر را نبینیم. هم در کلاسهای درس فرانسه و هم گاهی در کتابخانه مجلس یا در کتابفروشیهای ابنسینا و دانش. چند صباحی هم با او در درس زبان آلمانی (مدرسه صنعتی) همنشین بودم. او به مقصدها رسید و من هنوز آوارهام.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زندگی و تراث
سالشمار
- ۱۳۰۴: (۱۶مهر، ۱۹ربیعالاول ۱۳۴۴ق، ۶اکتبر۱۹۲۵م) زاده شد در تهران، چهارراه سرْدرسنگی، دربند دکتر محمود افشار؛ پدر: «محمود افشار»، مادر: «نصرت برازنده»
- ۱۳۰۶: صدور شناسنامه ۱۷۰ از حوزه ۳ تهران بهتاریخ ۲۰دی، مأمور صدور: فرهمندخو.
- ۱۳۱۲: آغاز تحصیل در دبستانهای زرتشتیان، شاهپور تجریش تا ۱۳۱۸.
- ۱۳۱۵:انتقال خانۀ پدری به باغ فردوس شمیران.
- ۱۳۱۸تا۱۳۲۴: تحصیل در دبیرستان فیروزبهرام.
- ۱۳۲۱: تنظیم روزنامه دیواری.
- ۱۳۲۲: چاپ عکس وی بهعنوان تحویلدار انجمن ادبی دبیرستان در صفحۀ ۵۰ سالنامۀ دبیرستان فیروزبهرام.
- ۱۳۲۳تا۱۳۲۵: همکاری با سالنامۀ شاهپور تجریش؛ مدیر داخلی مجلهٔ آینده.
- ۱۳۲۴: پیمان ازدواج با شایسته افشاریه در ۱۵آذر؛ تنظیم نخستین فهرست مطالب سالانه برای مجلۀ آینده؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آئین و خاور زمین؛ دریافت گواهینامه دبیرستان (رشتۀ ادبی)؛ آموزش دانشگاهی (دانشکده حقوق دانشگاه تهران: رشتۀ قضایی) تا ۱۳۲۸
- ۱۳۲۵تا۱۳۴۰: تدوین ۴ شماره جزوه کاخ ادب و هنر؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یادگارز، پیام نو، مردم؛ ترجمۀ مقالۀ «نفت ایران و مسئلۀ بینالمللی نفت» و چاپ در مجلۀ آینده با نام «الف.الف»؛ همکاری با مجلۀ جهان نو به(صاحب امتیازی: حسین حجازی).
- ۱۳۲۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای جهانِ نو، خواندنیها، قیام ایران [بهجای] داریا، با نام «الف. افشار»؛ تولد بابک اولین پسرش در ۲۴آبان.
- ۱۳۲۷: انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، یغما، شرق میانه.
- ۱۳۲۸: ارائه پایاننامۀ تحصیلی با عنوان: «اقلیتها در ایران»؛ دریافت مدرک لیسانس قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران؛ تولد بهرام پسر دومش در ۲۸مهر؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو و دانش.
- ۱۳۲۹: نگارش مقالهها و یادداشتهایی با نامهای مستعار: «پناه»، «الف»، «جویا» و «کریم محمدی»؛استخدام در وزارت فرهنگ بهعنوان دبیر دبیرستانها؛ تدریس در دبیرستانهای شرف و قریب (ایرانشهر) تهران؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، سالنامه کشور ایران، اطلاعات ماهانه، شهر ری، مهر ایران، دانش و نمایشگاه.
- ۱۳۳۰: کتابدار کتابخانۀ دانشکده حقوق دانشگاه تهران بهتشویق و اشراف دکتر محسن صبا و محمدتقی دانشپژوه تا ۱۳۳۹؛ عضو انجمن ایرانشناسی بهریاست ابراهیم پورداود و دبیری دکتر محمّد معین؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، یغما، اطلاعات ماهانه، آموزش و پرورش، ایران ما با نام مستعار «پناه»، سپیدهدم، نور جهان، سالنامه کشور ایران، عالم هنر؛ نقد یکی از مقالههای افشار در نشریۀ خروس جنگی بهوسیلۀ "ش" (دوره دوم، ش ۲، ۱۵اردیبهشت۱۳۳۰، ص۱۱)؛ نگارش تقریظ بر «تاریخ جراید و مجلات ایران»؛ چاپ کتابهای «نثر فارسی معاصر»؛ نپذیرفتن سردبیری مجلهٔ شیر و خورشید سرخ ایران.
- ۱۳۳۱: چاپ کتابهای «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر»، «سمریه: در مزارات سمرقند و سایر معلومات راجع به آن شهر»، «سمریه: مزارات سمرقند»(چاپ دوم)؛انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما، سخن، مهر، نورجهان، آموزش و پرورش، جهان نو، آسیا، کبوتر صلح، گلهای رنگارنگ، عالم هنر و ستاره با نام مستعار «ساسان»؛ دبیر «گروه ملی کتابشناسی ایران» تا سال۱۳۳۷؛ سردبیری مجلۀ مهر سالهای ۸ و ۹ به (صاحبامتیازی: مجید موقر)؛ راهاندازیِ مجلۀ فرهنگ ایرانزمین با همکاری محمدتقی دانشپژوه، منوچهر ستوده، مصطفی مقربی و عباس زریاب خویی.
- ۱۳۳۲: تولد کوشیار سومین پسرش در ۲۶شهریور؛ مدیریت مجلهٔ مجموعۀ فرهنگ ایرانزمین تا ۱۳۸۴؛ چاپ کتاب «قندیه: در بیان مزارات سمرقند» و رسالۀ «مادهْالحیوة» (در آشپزی)؛ چاپ کتاب «یادداشتهای قزوینی»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای سخن، یغما، جهان نو، آموزشوپرورش، مهر، هوخت، تئاتر، تربیت و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ تدوین «کتابشناسی ایران» (کتابهای ایران) تا۱۳۴۵.
- ۱۳۳۳: سردبیری مجلۀ سخن: سالهای ۵ و ۶ و۷ به صاحب امتیازی: دکتر پرویز ناتل خانلری تا ۱۳۳۵؛ چاپ کتاب «فردوسالمرشدیه فی اسرارالصمدیه»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای سخن، یغما و مجموعهٔ فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش «نخستین سفرنامچه به کرمان و سیستان».
- ۱۳۳۴: نپذیرفتن سردبیری مجلهٔ کیهان فرهنگی؛ تدوین «کتابشناسی ایران» (کتابهای ایران)؛ نگارش یادداشت بر «فرهنگ لارستانی»؛ مدیریت مجلۀ کتابهای ماه و نشریۀ انجمن ناشران تا ۱۳۳۹؛ چاپ کتاب «قندیه: در بیان مزارات سمرقند»؛ عضو مؤسس «انجمن ایرانی فلسفه و علومانسانی» وابسته به کمیسیون ملی یونسکو؛ همکاری با «دایرةالمعارف فارسی» تا سال۱۳۵۷؛ عضو «انجمن ایرانی فلسفه و علومانسانی» وابسته به کمیسیون ملی یونسکو تا ۱۳۵۷؛ مدیریت و نظارت بر انتشارات فرهنگ ایرانزمین تا ۱۳۸۴؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کیهان فرهنگی و مجموعه فرهنگ ایرانزمین.
- ۱۳۳۵: نگارش یادداشت بر «فرهنگ کرمانی»؛ قائممقام موقت مدیرعامل «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در حین نبودن احسان یارشاطر و نظارت بر انتشارات بنگاه تا ۱۳۴۲؛ درج خبرهای دوران مسؤولیت در نشریه اخبار دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ گذراندن دورهٔ آموزشی و تجربی کتابداری یونسکو در اروپا؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سخن، کیهان فرهنگی، یغما، بامشاد، مهر ایران و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ مقدمهنگاری بر «دیوان وحشی بافقی»؛ چاپ کتابهای «آغاز و انجام»، «عالمآرای عباسی»، «عرض سپاه اوزونحسن»، «فردوسالمرشدیه فی اسرارالصّمدیه» بهانضمام «انوارالمرشدیه و اسرارالصمدیه»(چاپ دوم)؛ «تاریخ کاشان: مرآهالقاسان».
- ۱۳۳۶: همکاری در تأسیس «کلوب کتاب» که بعد «انجمن کتاب» نام گرفت؛صدور مجوز برای نشریۀ فرهنگ ایرانزمین؛انتشار چاپ دوم «دفتر اوّل کتابشناسی ایران»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما و مجموعه فرهنگ ایرانزمین.
- ۱۳۳۷: آموزش رانندگی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای کتابهای ماه، راهنمای کتاب، '[یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ تدریس متون کتابداری و نسخهشناسی در دانشسرای عالی تا ۱۳۴۸؛ نپذیرفتن سردبیری مجله پیام نوین؛ نظارت بر انتشارات «گروه ملی کتابشناسی ایران» تا ۱۳۴۰؛ مدیر مجلۀ راهنمای کتاب به صاحب امتیازی دکتر احسان یارشاطر و چاپ عکسهای تاریخی در مجلۀ راهنمای کتاب و دبیریِ «انجمن کتاب» تا ۱۳۵۷؛ نظارت بر انتشارات «انجمن کتاب»؛ نظارت بر انتشار مجموعۀ «کتابشناسی فارسی و ایرانی»؛ عضو شورای کتابخانه وزارتامورخارجه؛ چاپ کتابهای «تاریخ کاشان: مرآةالقاسان»، «بیانالصناعات»، «کتابشناسی فهرستهای نسخههای خطی فارسی در دنیا»، «یادداشتهای قزوینی» (چاپ دوم مجلد اوّل).
- ۱۳۳۸: عضو کمیتۀ تشکیل بایگانی کل کشور از طرف کمیسیون ملی یونسکو؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما که پارهای در خواندنیها نقل شد، اطلاعات و لغتنامه دهخدا؛ چاپ کتاب «تاریخ یزد»، «یادداشتهای قزوینی» (جلد چهارم)؛ عضو «کمیتۀ تقویم اسناد ملی» تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۳۹: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ چاپ کتابهای «تاریخ کبیر»، «رساله موقوفات یزد»، «میرزا تقیخان امیرکبیر»؛ نگارش سرآغاز بر نسخههای خطی: نشریۀ کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛ تأسیس نشریۀ نسخههای خطی کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران با همکاری محمدتقی دانشپژوه؛ مدیریت نشریه نسخههای خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (۸ دفتر) تا ۱۳۵۷.
- ۱۳۴۰:انتقال از دانشکده حقوق دانشگاه تهران به دانشسرای عالی؛ رئیس کتابخانۀ دانشسرای عالی تا ۱۳۴۱؛ چاپ جلد اوّل فهرست «مقالات فارسی»؛ چاپ کتابهای «مسالک و ممالک»، «جامع مفیدی»، رساله «اصول خطوط سته»، «یادداشتهای قزوینی» (جلد پنجم)؛ انتشار جزوهٔ «به یاد فرزند فضیلت شعار رشید ایران سیدّ محمود نریمان»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش و نشر ۲ مقاله بهزبان غیرفارسی.
- ۱۳۴۱: رئیس کتابخانۀ ملی و تأسیس شعبۀ ایرانشناسی، تفکیک مراجع، راهاندازی کتابشناسی ایران و آغاز فهرست نگاری نسخههای خطی کتابخانه ملی بههمت عبدالله انوار) به مدت (هفت ماه)؛ بازگشت به تدریس در دانشسرای عالی؛ عضو شورای کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ عضو شورای «مؤسسه تحقیق در ادبیات و زبانهای ایران» در وزارت فرهنگ و هنر؛ نگارش دیباچهای بر «فرهنگ لغات عامیانه»، مقدمه بر «تاریخ مغول: تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ چاپ کتابهای «جامعالخیرات: وقفنامۀ سید رکنالدین حسینی یزدی»، «تاریخ کاشان؛ مرآةالقاسان»(چاپ دوم)، «پندنامه»، «یادگار زندگی»، «حالات و سخنان شیخ ابوسعید ابوالخیر»(چاپ دوم)، «یادداشتهای قزوینی»(جلد ششم)، «سرگذشت سیفالدین باخزری» (مستخرج از مجلۀ دانشکده ادبیات).
- ۱۳۴۲: تولد آرش (۱۸ تیر)؛ نگارش سفرنامهٔ «قم به بم»؛ بازگشت به دانشگاه تهران؛ رئیس مرکز تحقیقات کتابشناسی؛ فهرستنگاری مجموعه «کتابهای چاپی فارسی دانشگاه هاروارد(آمریکا)» به مدت هفت ماه؛ چاپ کتابهای «فهرستنامۀ کتابشناسیهای ایران»، «مجموعۀ اسناد و مدارک چاپنشده درباره سیدّ جمالالدین [اسدآبادی]» و «یادداشتهای قزوینی» (جلد هفتم)؛انتشار نوشتههایی در نشریههای ایرانشناسی، راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کاوه، سالنامه ایساتیس و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، مجموعه مقالات تحقیقی خاورشناسی اهدا به آقای پروفسور هانری ماسه، کتاب ایرانشهر؛ نگارش و نشر مقالههایی در نشریۀ «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا»؛ نگارش مقدمهای بر «سفرنامهٔ حاجی پیرزاده»؛ مدیر مجلۀ «ایرانشناسی»: نشریۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۰.
- ۱۳۴۳: چاپ کتابهای «جامع مفیدی» (جلد اوّل)، «اسکندرنامه»، «تاریخ مختصر اصفهان»، کتابهای درسی، «سمریه: در بیان اوصاف طبیعی و مزارات سمرقند» (چاپ سوم)، «کتابخانههای ایران» (مستخرج از مجلۀ یغما)؛ نگارش مقدمهای بر «نمونهٔ نظم و نثر فارسی از آثار اساتید متقدم»؛ مدیر فنی دوره کتابداری «شورای خواندنی هاینو سوادان» (کمیسیون ملی یونسکو)؛ رئیس اداره انتشارات و روابط فرهنگی (بعدها به نام اداره انتشارات و روابط کتابخانهها) دانشگاه تهران تا ۱۳۵۰؛ راهاندازی «فهرستنویسی پیش از انتشار» برای انتشارات دانشگاه تهران؛ عضو هیئت انتخاب کتاب (وزارتخانههای فرهنگ، آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر) تا ۱۳۵۷؛ مدیریت انتشارات کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۸؛ نظارت بر مجموعه فهرستها و کتابشناسیهای انتشارات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۸؛ نگارش نوشتههایی برای نشریۀ اخبار دانشگاه تهران؛ چاپ متن سخنرانی در مجلۀ فردوسی؛ نگارش سفرنامه «شبهای زندان اسکندر»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ارمغان، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز، مهر، فردوسی، و مجموعه فرهنگ ایرانزمین.
- ۱۳۴۴: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبی دانشگاه تبریز، وحید؛ عضو شورای اجرایی «مرکز تحقیق و معرفی تمدن و فرهنگ ایران» در وزارت فرهنگ و هنر؛ عضو هیئت مؤسسان «انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب»؛ رئیس کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ عضو «هیئت تقویم نسخ خطی دانشگاه تهران» تا ۱۳۸۹؛ عضو هیئت تقویم نسخ خطی کتابخانههای مجلس شورای ملی، مجلس سنا تا ۱۳۵۷؛ تدریس درسی با عنوان «نهادهای اجتماعی تاریخی ایران» در دانشکده علوم اجتماعی تا ۱۳۵۲؛ نگارش بحثی در اسناد مربوط به «فرخخان بر مخزن الوقایع: شرح مأموریت و مسافرت فرخخان امینالدوله». Term inologie M edico-pharm aceutique et : نگارش یادداشتی بر .anthropologique Francaise-Persane parjoh SchIim m er؛ چاپ کتابهای «ذخیره خوارزمشاهی»، «تذکره جلالی»، «تاریخ یزد» (چاپ دوم)، «سفرنامه سیستان و خراسان»، «قواعد ضرب و قسمت و طریق تقسیم آب هرات»، «کارنامه اوقاف»، «سیر کتاب در ایران»، «کتابخانههای ایران» و مقدمهای درباره «کتابخانههای قدیم»؛ نظارت بر انتشار کتاب «اصول ساده کتابداری»؛ چاپ جلد اوّل «سواد و بیاض»؛ چاپ «تاریخ کاشان: مرآهً القاسان» با «یادداشتهای اللهیار صالح»؛ عضو هیئتامنای «بنیاد فرهنگ ایران».
- ۱۳۴۵: نظارت بر چاپ «فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای ملی» تا ۱۳۴۸؛ نگارش مقدمهای بر «فهرست کتابخانۀ مجلس شورای ملی» و یادداشتی در باب مؤلف بر «حقایقالاخبار ناصری»؛ نگارش سفرنامه «بیست شهر و هزار فرسنگ»؛ تأسیس مجلۀ «کتابداری»: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛چاپ کتابهای «اورادالاحباب و فصوصالآداب»، «تاریخ جدید یزد»، «عرائسالجواهر و نفائسالاطایب»، «رمزالریاحین»، «فهرست کتابهای فارسی چاپی کتابخانه وایدنر»(دانشگاه هاروارد)، «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه»، «یادداشتهای قزوینی»؛ مدیریت مجلۀ «کتابداری»: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (۷ دفتر) تا ۱۳۵۷؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، مهر، بررسیهای تاریخی، هنر و مردم، یغما، نشریه وزارت امور خارجه، وحید و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، مجموعه سخنرانیها و خطابههای انجمن فلسفه و علوم انسانی؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نظارت بر «مجموعه خاطرات و سفرنامههای ایران» انتشارات امیرکبیر تا ۱۳۵۷.
- ۱۳۴۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، نشریه نسخههای خطی و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه «گشتی در خاک یزد»؛ نگارش توضیحی بر «کتابشناسی آموزش و پرورش»؛ چاپ کتابهای «خوابگزاری»، «فرخنامه»، «انیسالعاشقین»، «سوانح فی العشق»، «شرایط مریدی»، «فصل در عرفان»، «یادداشتهای قزوینی» (چاپ سوم؛ جلد اوّل)، «کتابشناسی دهساله».
- ۱۳۴۷: نگارش یادداشت بر سه «سفرنامۀ هرات، مرو، مشهد»، «چند کلمه» بر کتابداری: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، یادداشت بر کتابشناسی، نوشتههای فارسی برای کودکان و نوجوانان، «توضیح» بر مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی؛انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هنر و مردم، ایرانشناسی، یغما، وحید، بررسیهای تاریخی و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «کتابشناسی کتاب و کتابخانه در زبان فارسی»؛ چاپ کتابهای گزیده، «چار تخت»، سفرنامه «کلنل لوات»، سفرنامۀ «نظامالملک از تهران به شیراز»، «کمانداری»، «گلزار سعادت»، «یادداشتهای قزوینی»(جلد دوم)، «کتابشناسی فردوسی»، «یادنامۀ ایرانی مینورسکی»، «مسالک و ممالک» (چاپ دوم)؛ چاپ کتاب «یادگارهای یزد» تا ۱۳۵۴؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «کتابشناسی فهرست انتشارات دولتی ایران تا شهریور۱۳۲۰».
- ۱۳۴۸: چاپ کتابهای «دیوان کهنۀ حافظ»، «ترجمهای قدیم از قرآن کریم» در مجله یغما، «ترجمهای قدیم از قرآن کریم» در مجله راهنمای کتاب(چاپ دوم)، «مقامات سدیدالدین اعور»، «هدایـهالتصدیق الی حکایهالحریق»، «فهرست مقالات حقوقی»، «استرآبادنامه»، «رشیدالدین فضلالله»؛ بازچاپ جلد اوّل و چاپ جلد دوم «فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه نسخههای خطی، یغما، سخن، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد، تحقیقات روزنامهنگاری، هنر و مردم، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین و یادنامۀ ایرانی مینورسکی؛ نگارش و نشر ۳ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش توضیح بر احوال و آثار خوشنویسان: نستعلیقنویسان، مقدمه بر «استرآبادنامه»، «فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران»، یادداشت بر «فهرست نسخههای خطی فارسی»؛ رئیس مرکز ملی کتاب وابسته به کمیسیون ملی یونسکو؛ نظارت بر نشر مجموعه آثار رشیدالدین فضلالله همدانی؛ نگارش سفرنامه «هفت بند سفر مشهد»؛ ابلاغ حُکم دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی به وی؛ عضو هیئتتحریریه مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۰؛ دبیر ثابت کنگره تحقیقات ایرانی (۹ دوره سالانه) تا ۱۳۵۷؛ دانشیار و سپس استاد رشتۀ تاریخ (اسناد تاریخی و تاریخهای محلی) در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، همچنین تدریس نسخههای خطی برای دانشجویان رشتۀ کتابداری در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷.
- ۱۳۴۹: نگارش یادداشت بر بیان واقع سرگذشت احوال نادرشاه، فهرست کتابهای آلمانی درباره ایران؛ نگارش تاریخچه بر فهرست ده ساله راهنمای کتاب (۱۳۳۷ تا ۱۳۴۶)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، بررسیهای تاریخی، کتابداری، تحقیقات روزنامهنگاری، یغما، ایرانشناسی، نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، سواد و بیاض (جلد دوم)، مقالات تقیزاده، فردوسی و شاهنامه او، یادنامه فردوسی، یادنامه تقیزاده؛ چاپ کتابهای «اصطلاحاتالصوفیه»، «اوقاف رشیدی در یزد»، «تحفهالعشاق» به ترکی، «جلدسازی»، «قصهای از اسکندر»، «سرگذشت محمّدحسن ملکالحکماء»، «راهنمای تحقیقات ایرانی»، «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر» (چاپ سوم)، جلد دوم «سواد و بیاض»؛ چاپ «مقالات تقیزاده» تا ۱۳۵۷؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان راهنمای کتابخانههای دانشگاهی در تهران؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان نامنامۀ علما و خطاطان مأخوذ از کُتبُ «عالمآرای عباسی»، «قصصالعلماء»، «المآثر والآثار» و «مجالسالمومنین و مطلعالشمس».
- ۱۳۵۰: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، هنر و مردم، ارمغان و مجموعههای نامه مینوی، مجموعۀ خطابههای تحقیقی درباره رشیدالدین فضلالله؛ نگارش و نشر ۳ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه «یاران در شیراز»؛ نگارش یادداشت بر «مصباحالارواح از شمسالدین محمد بردسیری کرمانی، مقدمه بر فهرست نسخههای خطی کتابخانه وزیری یزد، یادداشت بر نمایشگاه نسخهها و اسناد خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، مجموعۀ خطابههای نخستین کنگره تحقیقات ایرانی؛ تدریس در دانشگاه ساپورو(ژاپن)؛ چاپ کتابهای «نوادرالتبادر لتحفهْالبهادر»، «انیسالناس»، ترجمهای قدیم از قرآن کریم در مجموعه کمینه (چاپ سوم)، «دافعالغرور: سفرنامۀ عبدالعلی ادیبالملک مقدم»، «وقفنامه ربعرشیدی: الوقفیهالرشیدیه»، مجموعۀ خطابههای تحقیقی درباره رشیدالدین فضلالله همدانی، نامۀ مینوی، «عالمآرای عباسی» (چاپ دوم)، «جامعالخیرات: وقفنامۀ رکنالدین حسین یزدی» (چاپ دوم)، مقالات سدیدالدین اعور (چاپ دوم)، «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه» (چاپ دوم)، «دیوان کهنه حافظ» (چاپ دوم)؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «فهرست مشترک مجلات علوم خالص دانشگاه تهران»؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «فهرست کتابهای انتقادشده در سال۱۳۴۸ و نیمۀ اول ۱۳۴۹ در ۷ مجله فارسی؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «فهرست مجلات علوم عملی خارجی و فارسی کتابخانههای دانشگاه تهران و مؤسسات وابسته به آن.
- ۱۳۵۱: راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «فهرست مقالات جغرافیایی ایران ۱۳۳۷تا۱۳۴۹»؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «کتابشناسی آثار نویسندگان هند درباره ایران»؛ چاپ کتابهای «آثار درویش محمد طبسی»، «دیوان عبید زاکانی»، «خاطرات و اسناد ظهیرالدوله»؛ عضو شورای کتابخانههای عمومی تهران تا ۱۳۵۵؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما، راهنمای کتاب، هنر و مردم، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تحقیقات روزنامهنگاری، هوخت، و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش یادداشت بر فهرست نسخههای خطی چهار کتابخانه مشهد، و «این مجموعه چیست؟» بر مجموعۀ منابع و اسناد تاریخی دوره قاجار؛ عضو کمیتۀ جایزه کتاب سالتا ۱۳۵۷؛ عضو انجمن کتابداران ایران تا ۱۳۵۵؛ نظارت بر "مجموعه منابع و اسناد تاریخی دوره قاجار".
- ۱۳۵۲: راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «سیر تذهیب در ایران»؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «القاب دولتی، علمی و ادبی و مذهبی در دوره قاجاریه»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، خرد و کوشش، کتابداری، گوهر، بررسیهای تاریخی، کتاب امروز، و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، مقالاتی درباره زندگی و شعر سعدی؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش مقدمه و توضیح بر «اسناد مربوط به روابط تاریخی ایران و جمهوری ونیز»، یادداشت بر سر عنوان موضوعی، کتابشناسی کتابهای مناسب برای کودکان تهیه شده در شورای کتاب کودک، مقدمه بر کتابشناسی موضوعی ایران سالهای ۱۳۴۳تا۱۳۴۸؛ یادداشت بر «مسیر طالبی: سفرنامه میرزا ابوطالبخان»؛ چاپ کتابهای «صیدنه»، «تشخیص و ترقیم القاب در ۱۲۷۹»، «ترتیب القاب»، «سفرنامه تلگرافچی»، «روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران»؛ نظارت بر سلسلۀ چاپ لوحی و عکسی تا ۱۳۵۶.
- ۱۳۵۳: چاپ فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک تا ۱۳۸۰؛ نگارش مقدمه بر فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛ چاپ کتابهای درسی قدیم، «وصایا به شمسالدین حسینی»، «جامع جعفری»، «نامههای قزوینی به تقیزاده»، «بیاض تاجالدین احمد وزیر»، «قواعد فهرستنویسی انگلوآمریکن»؛ اعطای جایزه فروغ فرخزاد به «فهرست مقالات فارسی»؛انتشار نوشتههایی در نشریههای روابط بینالمللی، یغما، راهنمای کتاب، هنر و مردم، بررسیهای تاریخی، کتاب امروز، و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، یادنامه بیرونی، عامرینامه، مقالات فروغی؛ نگارش یادداشت بر فهرست نسخههای خطی کتابخانههای رشت و همدان، کتابشناسی شعر نو در ایران؛ دبیر و عضو هیئتاجرایی «انجمن تاریخ» وابسته به «فرهنگستان زبان و ادب تا۱۳۵۷؛ عضو هیئتامنای کتابخانۀ اهدایی مجتبی مینوی به «بنیاد شاهنامه تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۵۴: نگارش مقدمه بر فهرست روزنامههای فارسی در مجموعۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، توضیح و تشکر بر مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، یادداشت بر مجموعۀ خطابههای نخستین کنگره تحقیقات ایرانی، کارنامه بیست سال فرهنگ ایرانزمین؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه نسخههای خطی، یغما، نامه انجمن کتابداران ایران، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، مجموعه کمینه، جشننامه پروین گنابادی، سخنانی درباره فروغی؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی؛ چاپ کتابهای «التحبیر فی علم التعبیر»، «وقفیۀ کججی»، «ترغیبالمتعلمین»، «عمدهالکتاب و عده ذویالالباب»، «صورت انتظامات باغ و خلوت ناصری در سال۱۲۹۸ق»، «نامههای ادوارد براون به تقیزاده»، مجموعه کمینه، ابونصر فارابی؛ تدوین شماری از سفرنامههای شخصی به خارج از کشور، یادداشتهای دیگر و چاپ کتاب «بیاض سفر: یادداشتهای سفر در زمینۀ ایرانشناسی، کتابشناسی و نسخهشناسی».
- ۱۳۵۵: عضو هیئتامنای چاپ آثار محمدعلی جمالزاده سپرده به دانشگاه تهران تا ۱۳۸۹؛ نگارش سفرنامه «اطلال پارس»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نامه انجمن کتابداران ایران، هنر و مردم، تاریخ، سخن، دانشکده، مقالات و بررسیها و مجموعههای فرهنگ ایران زمین، صائب و سبک هندی، کتاب و کتابخانه، همایینامه، یادنامۀ ناصرخسرو، یادنامه دقیقی طوسی، ارمغانی برای زرینکوب؛ چاپ دوم دوره بیست ساله فرهنگ ایرانزمین در ده مجلد به وسیله بنیاد نیکوکاری نوشیروانی؛ چاپ کتابهای «رصدخانۀ مراغه»، «شاهنامه از خطی تا چاپی»، «المختارات من الرسائل»، «یادگارنامۀ ابراهیم پورداود»، «مجلۀ کاوه»، «کتابشناسی فردوسی» (چاپ دوم)، «میرزا تقیخان امیرکبیر» (چاپ دوم)، «جلد سوم فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی»؛ نگارش پیشگفتار بر خاطرات سیاسی امینالدوله، یادداشت بر صائب و سبک هندی، فهرستواره نسخههای خطی مجموعۀ مشکوهْ اهدایی به کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، کتابشناسی جانوران، کتابشناسی نقد کتاب، لطایفالحقایق.
- ۱۳۵۶: ناظر استصوابی خوابگاه اهدایی محمدصادق فاتح به دانشگاه تهران؛ عضو شورای عالیی «سازمان اسناد ملی ایران تا ۱۳۵۷؛ نگارش ی یادداشت بر خاطرات حاج سیاح، فهرست رسالههای تحصیلیی دانشگاه تهران، فهرست مجلههای فارسی از ابتدا تا سال۱۳۲۰ شمسی، مجموعۀ سخنرانیهای هفتمین کنگره تحقیقات ایرانی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، هنر و مردم، نشریه نسخههای خطی، یغما، گوهر، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، جشننامۀ مدرس رضوی، جشننامه هانری کُربن، مقالات تقیزاده، پانزده گفتار درباره مجتبی مینوی، یادگارنامۀ حبیب یغمایی، یادنامۀ سپهبد فرجالله آقاولی؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه «گویان گویان تا اسفراین و جوین»؛ چاپ کتابهای «الاکیال و الاوزان»، «جغرافیای کاشان»، «راپورت سفر فارس»، «منتخبالزمان در بیان تیراندازی»، «رساله در معنی شمشیر و قلم»، «فهرست مقالات ایرانشناسی در زبان عربی»، «یادگارنامۀ حبیب یغمایی»، «پانزده گفتار درباره مجتبی مینوی»، «نامههای قزوینی به تقیزاده» (چاپ دوم)، «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه» (چاپ سوم)، «جلد دوم فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی» (چاپ دوم).
- ۱۳۵۷: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، گوهر و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش و نشر ۳ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه « کاشان، آران و نطنز»؛ چاپ کتابهای استرآبادنامه (چاپ دوم)، الوقفیه الرشیدیه: وقفنامۀ ربع رشیدی، خطاینامه: شرح مسافرت در چین، حجازیه یا سفرنامه حج، قلعۀ کرفتو، فایدة زیارت، وقفنامۀ مدرسۀ سلطانی کاشان، سفرنامۀ راه تبریز به طهران، قواعد دفتر و حساب، بیاضی از مکاتیب عصر صفوی، شجرة طیبه، سیاست و آزادی، محیط ادب، جلدسازی در صحافی سنتی (چاپ دوم)، تاریخ جدید یزد (چاپ دوم)؛ نگارش یادداشت بر فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه تهران، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، مجموعه گفتارهایی دربارهٔ چند تن از رجال ادب و تاریخ ایران و مقدمه بر «نمایشگاهی از ۲۴۰۰ اثر تازهٔ ایرانشناسی (موزه و مرکز فرهنگی و هنری رضا عباسی)، شهریور»؛ داور جایزة فردوسی(جایزهٔ ایران شناسان شوروی)؛ تأسیس «سازمان کتاب» (بهطور مستقل)؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دورهٔ فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان فهرست راهنمای کتاب از ۱۳۳۷تا۱۳۴۶؛ مدیریت «سازمان کتاب.» تا ۱۳۶۱.
- ۱۳۵۸: درخواست بازنشستگی از دانشگاه تهران در فروردین؛ اعلام موافقت با بازنشستگی از دانشگاه تهران در تیر؛ صدور پروانه انتشار مجلۀ آینده به شمارهٔ ۷۶۸۶ از سوی ادارهکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد ملی در ۱۶دی؛ نگارش سرگذشت نهمین کنگره تحقیقات ایرانی در پانزده گفتار: مجموعۀگفتار نهمین کنگرهٔ تحقیقات ایرانی؛ نگارش یادداشت بر نسخههای خطی (دفتر هشتم)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای گوهر، آینده، نگین، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تربیت معلم و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، محیط ادب؛ چاپ کتابهای چراغان: جغرافیای قصبۀ بیدگُل، وقفنامه و تقسیم آب شاه، معرفه الحواس و ترتیب رئاسه الناس، فتوتنامۀ آهنگران، صحافی سنتی، مصدق و مسائل حقوق و سیاست، نامههای سیاسی دهخدا، اوراق تازه یاب مشروطیت، تاریخ کاشان: مرآةالقاسان (چاپ سوم)، صیدنه (چاپ دوم)؛ نظارت بر انتشارات سازمان کتاب تا۱۳۶۰؛ عضو هیئت مؤسسان «انجمن آثار ملی.» تا۱۳۶۱؛ انتشار مجلۀ «آینده» بهصورت چاپ عکس و سند از دورهٔ پنجم بهمدت پانزده سال(تا۱۳۷۲)؛ عضو انجمن ایرانشناسی اروپا و نظارت بر مجموعه انتشارات تاریخی و ادبی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۵۹: انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، مسائل کشاورزی ایران؛ چاپ کتابهای انوارالمرشدیه و اسرارالصمدیه، کارنامه و مادهْ الحیوة، دو رساله عرفانی در عشق، مبارزه با محمدعلیشاه، تقریرات مصدق در زندان، فردوس المرشدیه فی اسرار الصّمدیه به انضمام «انوارالمرشدیه و اسرارالصمدیه» (چاپ سوم)،اورادالاحباب و فصوص الآداب (چاپ دوم).
- ۱۳۶۰: چاپ کتابهای لوایح و لوامع، دیوان کهنه حافظ(چاپ سوم)؛ نگارش یادداشت بر سه رساله در تصوف؛ انتشار نوشتههای در نشریههای آینده، فردای ایران، اثر، و مجموعۀ فرخنده پیام.
- ۱۳۶۱: چاپ دوم کتابهای دو رساله عرفانی در عشق (خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق)؛ مجموعه اول: یادداشتهای تاریخی و اسناد سیاسی، دیوان گلچین؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده و مجموعه فرهنگ ایرانزمین؛ نگارش و نشر یک مقاله بهزبان غیرفارسی؛ نگارش یادداشت بر تذکرة سخنوران نائین، خاطرات ممتحن الدوله شقاقی.
- ۱۳۶۲: انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، نشریۀ نسخههای خطی و مجموعههای ایلات و عشایر (کتاب آگاه)، آرامنامه، آیین جوانمردی؛ بنیادگذاری هیئت گزینش کتاب بنیاد موقوفات دکتر افشار؛ درگذشت پدرش، محمود افشار، ۲۸آذر؛ چاپ کتابهای خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعه دوم: اسناد مشروطیت ۱۳۲۵تا۱۳۳۰ق، مناقب الصوفیه، سفرنامه... ناصرالدینشاه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک؛ عضو شورای تولیت موقوفات دکتر محمود افشار (از متولیان منصوص) تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۶۳: انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده و مجموعههای نامواره محمودافشار یزدی، یادگارنامۀ فخرایی؛ نگارش و نشر ۲ مقاله بهزبان غیرفارسی؛ نگارش سخنی دربارهٔ مدایح نگار و تذکرههای او بر تذکرة انجمن ناصری بههمراه تذکرة مجدیه؛ نگارش «چند سخن» بر مقدمات مشروطیت، «پیش سخن» بر سفرنامۀ جنوب ایران، یادداشتی برای معرفی بر سفرنامه فرنگستان (سفر دوم ناصرالدین شاه قاجار)، یادداشت بر گرگان نامه؛ چاپ کتابهای دیوان وثوق، سفرنامۀ عتبات، رجال عصر مشروطیت، خاطرات و اسناد ناصر دفتر روایی خلخالی، تذکرة انجمن ناصری بههمراه تذکرة مجدیه، گرگان نامه، یادداشتهای قزوینی (تجدید چاپ ۵ جلد)؛ نظارت بر مجموعه "گذشتۀ ایران در نوشتههای پیشینیان" انتشارات فردوسی؛ نظارت بر نشر مجموعۀ "ایران و ایرانیان" انتشارات علمی؛ نظارت برنشر مجموعۀ "گنجینهٔ خاطرات و سفرنامههای ایرانی" انتشارات اساطیر؛ چاپ چهل سال تاریخ ایران جلد اوّل المآثروالآثار؛ چاپ مخابرات استرآباد تا ۱۳۶۴؛ عضو هیئت گزینش کتاب بنیاد موقوفات دکتر افشار تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۶۴: چاپ کتابهای تاریخ ایران در دورهٔ قاجار، خاطرات و تألمات، دومین سفرناصرالدینشاه به فرنگستان، مرآتالسفر و اردوی همایون به خط کلهر، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک؛ نگارش یادداشت بر نامواره دکتر محمود افشار (جلد اوّل)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، بیاض و مجموعههای حافظشناسی، مجموعه مقالات محمّد معین، خاطرات اللهیار صالح؛ نگارش و نشر یک مقاله بهزبان غیرفارسی؛ ایجاد «ناموارة دکتر محمود افشار» از انتشارات بنیاد موقوفات؛ از جلد یازدهم نام پژوهشهای ایرانشناسی به آن الحاق شد تا ۱۳۷۷.
- ۱۳۶۵: نگارش سفرنامه «از دریا بارفارس به درون اقلیم پارس.»؛ انتشار نوشتههایی درنشریههای آینده و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، حافظشناسی؛ صدور پروانه انتشار نو برای مجلۀ آینده بهشمارهٔ ۲۲۵۹۴/۲۱ از سوس ادارهکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در ۲۷دی؛ چاپ کتابهای امیرنامه (منظومه)، خاطرات و تألمات (چاپ در آمریکا بدون کسب اجازه)، خاطرات و تألمات (چاپ در انگلیس بدون کسب اجازه)؛ نگارش و نشر یک مقاله به زبان غیرفارسی.
- ۱۳۶۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، آدینه، عاشقانه و مجموعههای کتاب نمای ایران، نامواره دکتر محمود افشار، حافظشناسی؛ نگارش یادداشت بر تذکرة شعرای یزد، تکاب افشار، شناخت زعفران ایران؛ چاپ کتابهای جامع التواریخ حسنی، ترجمه منتخب کتاب مرآة الزمان، رجال وزارت امور خارجه در عصر ناصری و مظفری، منتخب التواریخ، میرزا تقیخان امیرکبیر (چاپ سوم)، دیوان کهنه حافظ (چاپ چهارم)، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک؛ نگارش سفرنامه «از نوشهر به خراسان و کرمان.»؛ مدیریت و نظارت بر انتشارات گنجینۀ حسین بشارت تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۶۷: نگارش یادداشت بر کتابهای اللهیار صالح، فرمانفرمایان گمنام، زبان فارسی در آذربایجان؛ چاپ کتابهای آثار و احیاء، سمریه: مزارات سمرقند به انضمام قندیه (چاپ سوم)، تاریخ ایران در دورة قاجار (چاپ دوم)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده و مجموعههای نامواره دکتر محمود افشار، دربارهٔ حافظ، حافظشناسی، مجموعه مقالات حمید زرینکوب، حافظ از دیدگاه قزوینی؛ نگارش و نشر ۳ مقاله بهزبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه «طواف سهند.»
- ۱۳۶۸: نگارش یادداشت بر اسناد محرمانه وزارت خارجۀ بریتانیا دربارهٔ قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس، به یاد مؤلف دانشمند بر تاریخ مؤسسات تمدنی جدید درایران، یادداشت بر خاطرات ظلالسلطان، گزارش سفارت کابل، گنجینۀ مقالات دکتر محمود افشار، وهرود وارنگ؛ چاپ کتابهای خاطرات و اسناد ظهیرالدوله (چاپ دوم)، قندیه و سمریه، خلاصه السیر، جغرافیای بلوچستان (سه رساله، دو تا از سرتیپ مهدی قاینی و یکی از نویسنده ناشناس)زندگی طوفانی، زندگی طوفانی (چاپ آمریکا بهاهتمام آرش افشار)، قباله تاریخ، مسالک و ممالک (چاپ سوم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ سوم: گزارشهای پلیس مخفی در دورةاحمد شاه، جلد دوم و سوم چهل سال تاریخ ایران: المآثر و الآثار؛ انتشار فهرست چاپکردههای ایرج افشار؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، نامواره دکتر محمود افشار، زبان فارسی در آذربایجان، عابدینامه؛ تدریس در دانشگاه برن پسوییس در زمستان؛ عضو افتخاری مؤسسۀ مطالعات آسیای مرکزی و غربی؛ دانشگاه کراچی(Institute of Central and West Asian Studies)؛ نگارش یادداشتهای سفر از تهران به قم، راوند، مرق، موته، دلیجان، محلات، آتشگاه، گلپایگان، خمین، خوانسار، داران، سد کوهرنگ، چادگان، پل زمانخان، سامان، شهرکرد، بروجن، قمشه، اقلید، نمدان، آسپاس، احمدآباد، کافتر، قصر یعقوب، ده بید، سعادتآباد، ارسنجان، آبادهٔ طشک، نیریز، اصطهبانات، قطرو، بشنه، سیرجان، بردسیر، لالهزار، قریهٔ العرب، جوپار، ماهان، کرمان، فتحآباد، رفسنجان، یزد، اردستان، کاشان تا تهران و سفر کرمان و فارس؛ چاپ زبان فارسی در آذربایجان تا ۱۳۷۱.
- ۱۳۶۹تا۱۳۷۱: نگارش سفرنامه «میان الویر و الوند.»؛ نگارش یادداشت بر عین الوقایع، فلسفۀ اشراق (حی اتالنفوس)، فین بندرعباس، گلشن مراد؛ چاپ هفتاد مقاله، انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، فصلنامه تئاتر، دنیای سخن، صوفی،کهکشان، کلک، آرمان، آدینه، جُنگ، دانش و فن، و مجموعه هفتاد مقاله؛ چاپ کتابهای واژه نامه یزدی، فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی (جلد چهارم)، فهرست نسخههای خطی؛ ارمغان فرهنگی به دکتر غلامحسین صدیقی؛ عضو هیئت کارشناسان بنیاد میراث اسلامی (الفرقان) لندن.(Al-Furqan, Islamic Heritge Foundation. Board of Experts) تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۷۰: نگارش یادداشت بر تاریخ سال شمار یزد، مقدمه نگاری مراغه (افرازه رود)؛ چاپ کتابهای عالم آرای شاه طهماسب، قانون قزوینی: انتقاد اوضاع اجتماعی ایران دورة ناصری، نامههای ادوارد براون به تقی زاده (چاپ دوم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ چهارم: مشروطیت در آذربایجان؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، کلک، فصل کتاب، فصلنامه تئاتر، آدینه،ایرانشناسی و مجموعههای نامگانی علی سامی، یکی قطره باران، کتاب پاژ، قافله سالار سخن، یغمای سیودوم؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی.
- ۱۳۷۱: نگارش مقدمه برتاریخ و جغرافیای کهگیلویهوبویراحمد، تاریخ و جغرافیای ممسنی، زبان فارسی در آذربایجان، سفرنامۀ منشیزاده (محمّدحسینی)، قندپارسی: هجده گفتار ادبی و تاریخی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، ایرانشناسی، دنیای سخن، نشر دانش، ایندوایرانیکا، کلک، گلچرخ و مجموعههای یزدنامه، گیلاننامه، حافظشناسی؛ نگارش و نشر ۲ مقاله بهزبان غیرفارسی؛ چاپ کتابهای یزدنامه (جلداوّل)، گنجینۀ عکسهای ایران همراهبا تاریخچه ورود صنعت عکاسی به ایران، یغمای سیودوم: یادنامۀ حبیب یغمایی، زندگی طوفانی؛ نگارش سفرنامه «از باغ پسته تا کوی نارنج.»
- ۱۳۷۲: نگارش یادداشت بر تاریخ روابط روس و ایران، شورش هندوستان۷۵۸۱، مجموعه اسناد و مدارک تاریخی دوران قاجار: عینالوقایع؛ چاپ عکس در نشریه گیله وا؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آینده، ایرانشناسی، نشر دانش، رهآورد، تصویر، گیلهوا، دنیای سخن و مجموعه نامواره محمود افشار؛ نگارش و نشر ۳ مقاله غیرفارسی؛ توقف انتشار مجلۀ آینده؛ چاپ کتابهای کلیات آثار ادیب قاسمی کرمانی، ذیل تاریخ گزیده، زنگی نامه، فتوت نامه چیتسازان، یادگار حسن از آثار وین، فهرست مقالات ایرانشناسی در زبان اردو، روزنامه خاطرات سردار اسعد )جعفرقلی(، خاطرات حبیب یغمایی از روزگار مجله نویسی برگرفته از مجلۀ آینده، زبان فارسی در آذربایجان )چاپ دوم(، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک، خطای نامه به پیوست سفرنامههای چین (چاپ دوم)؛ عضو هیئت ناظران دانشنامه ایرانیکا Encyclopaedia Iranica و عضو هیئتامنای کتابخانۀ اهدایی دکتر سیاسی به دانشگاه یزد تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۷۳: انتشار نوشتههایی در نشریههای کلک، آینه پژوهش، نشر دانش، کرانه، ایران نامه، سالنامه گل آقا، گی لهوا، گردون و مجموعه نامواره محمود افشار؛ نگارش و نشر ۳ مقاله غیرفارسی؛ چاپ کتابهای ممالک و مسالک، مقالهها و رسالهها، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ پنجم: سیاست داخلی ایران در دوره احمدشاه؛ نگارش یادداشت بر تاریخ وقایع عشایری فارس، تاریخ نگاران ایران، دستور شهریاران، دیوان اشعاراشرف مازندرانی، کتابشناسی اطلاعات و ارتباطات، مجموعهمقالات هادی حسن، معاهدات و قراردادهای تاریخی دوره قاجاریه، مقالهها و رسالهها، نامههای خاناحمد خان گیلانی، یزد در سفرنامهها؛ انتشار ویرایش دوم فهرست چاپکردههای ایرج افشار؛ عضو هیئت امنا و ناظر استشاره ای منصوب علیاکبر سیاسی برای ادارهٔ کتابخانۀ اهدایی به دانشگاه یزد تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۷۴: مرگ همسرش، شایسته افشاریه در ۲۶دی؛ نگارش یادداشت بر شمیران؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای کلک، معارف، تحقیقات اسلامی، رهآورد و مجموعههای زبان اهل بشارت، سعی مشکور، نامواره محمود افشار، نامۀ شهیدی، سیمای فضیلت یزد؛ نگارش سفرنامه «از فیروزکوه تا جاجرم.»؛ نگارش و نشر ۲ مقاله غیرفارسی؛ فهرست نگاری نسخههای خطی فارسی کتابخانۀ ملی وین اتریش؛ چاپ کتابهای بستان العقول فی ترجمان المنقول( یا)مناظره انسان و حیوان، فهرستوارة کتابخانۀ مجتبی مینوی، روزنامه خاطرات بصیرالملک شیبانی: میرزا طاهرمستوفی، روزنامه سفر خراسان بههمراهی ناصرالدینشاه، گزارشها و نامههای دیوانی/ سیاسینظامی امیرنظام گروسی، فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی (جلد پنجم)، گزیده (چاپ دوم)، انیس الناس (چاپ دوم)؛ چاپ روزنامه خاطرات عین السلطنۀ سالور (قهرمان میرزا) تا ۱۳۷۹.
- ۱۳۷۵: چاپ کتابهای مجملالحکمه، کارنامۀ نصرهً الدوله ماکویی، الاکیال و الاوزان، فردنامۀ پاریس، بازنامه، نامههای لندن: از دوران سفارت تقیزاده در انگلستان، نامههای دوستان، یادگارهای یزد (چاپ دوم)، خاطرات و تألمات (چاپ هشتم)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای کلک، معارف، نامۀ فرهنگستان، جهان کتاب، نگاه نو، گیله وا و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین، میراث اسلامی ایران، نامواره دکتر محمود افشار، اردبیل، المحقق الطباطبایی، پند و سخن؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ نگارش یادداشت بر دیوان مجد همگر، «مجموعۀ تاریخ» انتشارات فرزان روز، و نامههای دوستان؛ نظارت بر نشر «مجموعۀ تاریخ» انتشارات فرزان روز، فهرست الفبایی مؤلفان و مصنفان....؛ نگارش سفرنامههای «حلقۀ ابرقویهجرقویه»، «جاجرمفریومید از راهی دیگر» سیررود، علمدار گرگر، جلفا، مرند، اردک لو، النجق، کهل، ایوند، امُند، خسروشاه، اسکو، کندوان، میلان، تبریز، ممقان، آذرشهر، قدمگاه، گوگان، اسکو، عجبشیر، خانیان، بناب، مراغه، ینگیآباد، صائین دژ، تکاب، غارکرفتو، تکاب، تختسلیمان، بابانظر، فلفله، بهستان، آدام اتا، زنجان، سُجاس، قیدار، حصار خرقان، حسین آباد، تاکستان و بازگشت به تهران» «کرمانشاه، هرسین، نورآباد، الشتر، خرمآباد، دزفول، شوش، شوشتر، مسجد سلیمان، منجنیق، قلعۀ تل، ایذه، «از سرخس به ازادوار»، «زادگاه رستم.»
- ۱۳۷۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای کلک، گلستان، ایرانشناسی، رهآورد، معارف، آینۀ میراث، جهان کتاب، فرهنگ، نگاه نو، نامه فرهنگستان، فصلنامه شقایق و مجموعههای سخنواره، یاد بهار، درخت معرفت، دبیر ادیب: جشن نامۀ محمددبیرسیاقی، یادگارنامۀ زرینکوب، میراث اسلامی ایران؛ نگارش یادداشت بر ارمغان ادبی؛ نگارش سفرنامههای «ناکجا آباد، تادل پارس»، «طواف شاه جهان»، «بیدرکجا به شوق تنگ غرقاب.»؛نگارش و نشر ۱۴ مقاله غیرفارسی؛ عضو افتخاری انجمن مطالعات ایرانی Society for Iranian Studies (امریکا)؛ عضو شورای علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی؛ چاپ کتابهای تحفهً المحبین: درآیین خوشنویسی و لطایف معنوی آن، کاروانسراهای اصفهان در دورهٔ صفوی، شهر آشوب، معزیه (رساله در علم فراست)، تذکرة نقشبندی، سخنواره: یادنامۀ دکتر پرویز ناتل خانلری، نامۀ مینوی (چاپ دوم).
- ۱۳۷۷: انتشار ارجنامۀ ایرج (۲مجلد)؛ انتشار «ایران و تحقیقات ایرانی: جستارهایی بهافتخار ایرج افشار.»؛ نگارش سفرنامههای کرد کوی کجا و کرد شول کجا»، «چرخی دیگر در خراسان»، «اقلیم پارس، قندمکرر.»؛ چاپ عکس در نشریههای نگاه نو، بخارا، لرُستانپژوهی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای بخارا، آینه میراث، جهان کتاب، میراث شهاب، ایرانشناسی، رواق، خبرنامۀ خراسانشناسی، فرهنگ یزد، نگاه نو، لرستان پژوهی، عکسنامه، نامۀ فرهنگستان، و مجموعههای جشن نامۀ استاد ذبیحالله صفا، یزدنامه، نامواره دکتر محمود افشار، میراث اسلامی ایران؛ نگارش یادداشت بر دارالضربهای ایران در دوره اسلامی، گفتارهای پژوهشی در زمینۀ ادبی ات فارسی، جغرافیای تاریخی ایران، «ملطفه» بر کوچه باغیها، «پیشگفتار» بر خاطراتنویسی ایرانیان؛ چاپ کتابهای نامههای برلن: از بزرگ علوی در دوران اقامت در آلمان، یزدنامه (جلد دوم)، «اشعار نصرت رازی، شهاب سمنانی و حمزه کوچک»، رسالۀ امامیه، حالات و اخبار دارالعلم شیراز و سفر به اصفهان، سفرنامۀ اصفهان و کاشان و قم و طهران، سفرنامۀ پطرزبورغ، سفرنامه قم، واژهنامۀ بوربسّه، کشف حقیقت؛ عضو شورای عالی مشاوران کتابخانۀ ملی (ایران) تا ۱۳۸۴.
- ۱۳۷۸: چاپ کتابهای فروغستان، المختارات من الرسائل، بازماندهٔ دستورالملوک، جاجرودنامه، سالشمار وقایع مشهد در قرنهای پنجم تا سیزدهم، خاطرات مهاجرت: از دولت موقت کرمانشاه تا کمیته ملیون برلن، روزنامۀ خاطرات میرزا قهرمان امین لشکر، خاطرات سیدّمحمّدعلی جمالزاده، دیوان کهنه حافظ (چاپ پنجم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ ششم: نامههای تبریز از ثقهالاسلام تبریزی به مستشارالدوله (در روزگار مشروطیت)، روزنامه خاطرات سردار اسعد (چاپ دوم)؛ نگارش مقدمه بر پژوهشهای ایرانشناسی: نامواره دکتر محمود افشار (جلد۱۱)، نگارش یادداشت بر پیکار با سرنوشت؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای ایران فردا، معارف، فصلنامه کتاب، جهان کتاب، بخارا، رواق، نگاه نو، زبانشناسی، نامۀ فرهنگستان، گلستان و مجموعههای پژوهشهای ایرانشناسی (ناموارة دکتر محمود افشار)، برگ بی برگی: یادنامه استاد رضا مایل هروی، مهدوینامه، دهخدای نابغه، دانشنامه جهان اسلام، یادنامه علامه محمد قزوینی، برگزیدهٔ آثار سیدّمحمّدعلی جمال زاده، یادنامه جلال آلاحمد، پورداود پژوهنده روزگار نخست، یاد سیدّمحمّد علی جمالزاده، ده چهره ده نگاه؛ نگارش سفرنامههای «سفر در جبال (غرب۱)»، «سفر پیچاپیچ تا پیفانج (غرب ۲) »، «از فیروزکوه تا جاسک.»؛ انتشار ویرایش سوم «فهرست موضوعی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار.»؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ انتشار پژوهشهای ایرانشناسی تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۷۹: انتشار نوشتههایی در نشریههای بخارا، آینه میراث، فصلنامه کتاب، میراث شهاب، نامۀ بهارستان، معارف، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، جهان کتاب، گلستان، نشر دانش، آینه پژوهش، تحقیقات جغرافیایی، نگاه نو و مجموعههای گلزار خاموش، میراث مکتوب، یادنامه دکتر احمد تفضلی، یزد در سفرنامهها، ایران و مدرنیته، کارنامه زرین، نامههای احمد گلچین معان؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ نگارش یادداشت بر جستارهایی درباره زبان مردم آذربایگان،القاب رجال دورة قاجاریه، پیشگفتار بر دیوان اشعار تقی بینش آق اوِلی؛ چاپ کتابهای سعادت نامه یا روزنامه غزوات هندوستان، فارس در ریاض الفردوس، خاطرات حسام الدولۀ معزی، نامههای تهران: شامل ۱۵۴ نامه از رجال دوران به سیدّحسن تقی زاده، مجمل التواریخ و القصص، تاریخ کاشان: مرآةالقاسان (چاپ چهارم)، اسناد تجارت ایران در ۱۲۸۷ه.ق.؛ نگارش سفرنامههای «شش هزار کیلومتر»، «سفر به خزاق(کاشان)، قهرود، میمه، دهق، داران، چادگان، بنِ، شهرکُرد، بروجن، لردگان، فلارد، چیتاب، نقارهخانه، یاسوج، بابامیدان، کازرون، پل آبگینه، کتل دختر (امامزاده بنکی)، کلّانی، گاوکش، بوالحیات، نودان، بوالحیات، شیراز، زرقان، بندامیر، کربال، سلطان آباد، قدمگاه، فاروق، سیوند، سعادتآباد، ارسنجان، شیرخان، جلودار، تنگ اشکن، چشمه میشور، اسلامآباد، محمودآباد، حسامی، توجرد، برازجان، خوانسار، چاهک )بوانات (شهریاری، مشکان، سیرجان، امامزاده سلطان محمد، بافت، رابرُ، جواران، هنزا، سرمشک، گلوچار، جواران، گردنۀ دو ساعته، چارطاق، شیرینک، سرزه، لاله زار، نگار، بهرامجرد، کرمان، اردکان، اردستان و بازگشت به تهران» «تدوین سفرنامههای قم، دلیجان، خورهه، محلات، کوه گیلویه، اسفراین، نهاوند، ماه نشان، بهستان، پیرزبید، گنبد چهارطاقی، اسپی مزگت، خداآفرین، قهرود، دهق، لرُدگان، میدانک لورا.»؛ نظارت بر نشر «گنجینه نسخه برگردان متون فارسی» سازمان گسترش فرهنگ پارسی (امریکا) و عضوشورای علمی مجلۀ نامۀ بهارستان تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۸۰: نگارش یادداشت بر نامههای ارومیه، نگارش «رگههای پیوند» بر یاد یار مهربان، دفتر تاریخ؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای فارسشناخت، بخارا، جهان کتاب، نامه بهارستان، کتاب هفته، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دانش و مردم، گیلان ما، ایرانشناسی، آینه میراث و مجموعههای غازان نامه منظوم، گنجینه شهاب، میراث مکتوب، ارجنامۀ شهریاری، دانشنامه جهان اسلام، یاد پاینده، دفتر تاریخ، بلند آفتاب خراسان، یاد یار مهربان؛ چاپ کتابهای معرفت آفرینش انسان، مآثرالصدریه، سفرنامه سررشتهدار، تبریز به طهران( ۱۲۸۸)، کتابچۀ حالت سیستان، منازل شیراز تا بهبهان، تاریخ سفارت حاجی خلیل خان و محمدنبی خان سفرای فتحعلی شاه قاجار به هندوستان، برگهای مشروطه، دو رساله عرفانی در عشق (چاپ سوم)، دستورالملوک، یزد در اسناد امین الضرب، اسنادتجارت ایران در سال۱۲۸۷قمری، مباحث فرهنگی عصر ناصری(برگرفته از روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه)، برگهای جنگل، بوستان سعدی؛ نگارش سفرنامههای «سپیدی نمک لاخ و سرود هونه گان» «سیوپنج گذر در سفری پیچاپیچ»، «از کُردشیر(قم) تا بردسیر(کرمان)»؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ عضو شورای ناظران مجلۀ Eurasian Studies(ایتالیا) و انتشار«دفترتاریخ» برای نشراسنادورسالههای کوچک از انتشارات بنیاد موقوفات تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۸۱: چاپ کتابهای «مطبعه و نقاشی و کاغذسازی از مطلع العلوم و مجمع الفنون»، دورساله کنانه از مجموعه مجتبی مینوی، مجمل الاقوال فی الحکم و الامثال؛ انتشار نوشتههای یدرنشری ههای جهان کتاب، تحقیقات جغرافیایی، گنجینه اسناد، کتاب ماه کلیات، بخارا، نامۀ بهارستان، کتاب هفته، روزنامه اطلاعات،آینۀ میراث، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مترجم، پیام بهارستان، باختر، ندای یزد، گیلان ما، نقد و بررسی کتاب فرزان،دفترهنر و مجموعههای اشراقینامه، میراث مکتوب، اردستاننامه، سروش پیرمغان، یادنامۀ ابوالقاسم انجوی شیرازی، پژوهشهای ایرانشناسی (نامواره دکترمحمودافشار)، یادمان سمینار مقدماتی نسخههای خطی، غازان نامۀ منظوم نوری اژدری، یادداشتهای سدید، حدیث عشق، فهرستوارهٔ کتابهای فارسی، یادنامۀ استاد کریم پیرنیا؛ نظارت بر نشر بوستان سعدی به خط قوام السلطنه؛ انتشار ویرایش چهارم «فهرست موضوعی از چاپکردههاو نوشتههای ایرج افشار مربوط به سالهای۱۳۲۳تا۱۳۸۱»؛ نگارش نامه بر میبد در آیینه اشعار، یادداشت بر ایران و ماوراءالنهر درنوشتههای چینی ومغولی سدههای میانه، جستارهای شاهنامهشناسی، حدیث عشق: ۲ دانشپژوه در قلمرو جستارهای نسخههای خطی(دفتر اوّل)، عارف نامه: مجموعه مقالات عارف نوشاهی؛ نگارش و نشر ۲ مقاله غیرفارسی.
- ۱۳۸۲: نگارش یادداشت بر زندگینامه اللهیار صالح، جامعالعلوم، مقدمهنگاری بر خاطرات شرفا شرفایی، ضربالمثلهای دری افغانستان، ایران فتحعلیشاهی؛ نگارش سفرنامه «هفت عشق ماه، کورهها شهرها»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای نامه بهارستان، آینۀ میراث، تحقیقات جغرافیایی، میراث شهاب، سالنامه گلآقا، کتابماه کلیات، گزارش کتاب، فرهنگ مردم، کتاب هفته، نشر دانش، رهآورد گیل، جهان کتاب، اباختر، نامه فرهنگستان، پژوهش و حوزه، کتابماه تاریخ و جغرافیا، رهآورد، گیلان ما، نقد و بررسی کتاب فرزان و مجموعههای کتاب توس، فردنامۀ پاریس، سایهسار مهربانی: ستایش میلاد و کارنامۀ دکتر منصوره اتحادیه، خاطرات علی جواهرکلام، پژمان نامه(۲)، کتاب مرتضی کیوان، حدیث عشق(۳)، حدیث عشق(۵)، جُنگ کتاب، فرهنگ عامیانه در گذر اندیشهها و گفتههایی در تاریخ شفاهی مطبوعات ایران؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ چاپ کتابهای تاریخ عالم آرای عباسی (چاپ سوم)، فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین، خاطرات دیوان بیگی از سالهای ۱۲۷۵تا۱۲۱۷ق : کردستان و طهران، مصدق و مسائل حقوق و سیاست (چاپ دوم)، جُنگ مرتضی قلی شاملو، هزار حکایت صوفیان؛ درگذشت فرزندش، بابک در ۵اسفند؛ عضو هیئت مشاوران علمی مجله آینۀ میراث تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۸۳: انتشار نوشتههایی در نشریههای نامۀ بهارستان، کتاب هفته، حافظ،جهان کتاب، آینۀ میراث، ایرانشناسی، گویششناسی، بیدار، نقد و بررسی کتاب فرزان، بخارا و مجموعههای درخت تناور کویر: یادواره ابوالفضل ساغر یغمایی، خط خوش فارسی و گفتههایی در تاریخ شفاهی نشر ایران؛ نگارش «پیش سخن» بر سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله، «پیشگفتار» بر فهرست نسخههای خطی کتابخانه میرزا محمّد کاظمینی(یزد)، کتابفروشی (جلد اوّل)، زعفران از دیرباز تا امروز و بازچاپ مجلههای فرهنگ نو و نامۀ فرهنگستان؛ انتشار جلد اوّل کتابفروشی: یادنمای بابک افشار؛ چاپ کتابهای نامههای فروغ الدوله، مانیشناسی سیدّحسن تقی زاده، مسافرت نامۀ کرمان و بلوچستان، جواهر نظامی، اسناد پادریان: بازمانده از عصر شاه عباس صفوی، فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی (جلد ششم؛ انتشار نادره کاران: سوکنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴تا۱۳۸۱ش)؛ نگارش سفرنامه «هفت هزار کیلومتر در خاک وطن.»؛ برنده جایزه کتاب سال و اهدای آن به کتابخانۀ دانشگاه تهران؛ انتشار فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی (جلد ششم)؛ انتشار «پیوست نخست مربوط به سالهای ۱۳۸۰تا۱۳۸۳» به ویرایش چهارم «فهرست موضوعی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار»؛ نظارت بر نشر «گنجینۀ نشریات ادواری» انتشارات اساطیر تا ۱۳۸۹.
- ۱۳۸۴: انتشارکتاب گلگشت در وطن: سفرنامچۀ ایرج افشار، چاپ کتابهای نامههای پاریس از قزوینی به تقیزاده (تجدی دطبع با اضافات)، ظهیرالدوله در حکومت مازندران، کاوه(با یادداشت نو)، شاهنامه فردوسی (نسخه برگردان از روی نسخه کتابخانه بریتانیا با همکاری محمود امیدسالار)، کرمان در اسناد امینالضرب (با همکاری نرگس پدرام)، ستودهنامه (پژوهشهای ایرانشناسی جلدهای پانزدهم و شانزدهم)، دفتر تاریخ (جلد دوم)، پرونده صالح: دربارهٔ اللهیار صالح، ذخیرهٔ خوارزمشاهی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای فرهنگ مردم، معارف، پیام بهارستان، نامۀ بهارستان، جهان کتاب، میراث شهاب، وقف (میراث جاویدان)، بخارا، اباختر، آینۀ میراث و مجموعههای فرهنگ ایرانزمین (جلد سیام)، مجموعه مقالات مطالعات ایرانی، ارجنامۀ محمد قهرمان، مجموعهمقالات شاهنامهخوانی، پژوهشهای ایرانشناسی (جلد پانزده: ستوده نامه)، دفتر تاریخ (جلد دوم)؛ نگارش و نشر یک مقاله غیرفارسی؛ درگذشت مادرش، نصرت برازنده در ۴آبان؛ نگارش مقاله و یادداشت بر پژوهشهای ایرانشناسی (جلد پانزده: ستوده نامه)، احوال و آثار میرغلامعلی آزاد بلگرامی، بدایع الصنایع و بازچاپ مجلههای تقدم، دانشنامه، شرق، شیوه و کاوه.
- ۱۳۸۵: چاپ کتابهای خوابگزاری همراه التعبیر امام فخر رازی (چاپ دوم)، ختم الغرایب تحفهً العراقین خاقانی شروانی، ریاض الفردوس خانی، رجال عصر مشروطیت (چاپ دوم)، قصۀ حسین کُرد شبستری براساس روایت ناشناخته موسوم به حسیننامه (با همکاری مهران افشاری)، نامههای برلن (چاپ دوم)، نامههای تهران (چاپ دوم)، جامع مفیدی (چاپ دوم)، مسائل پاریسیه از محمّد قزوینی (با همکاری علیمحمّد هنر)، میرزاتقی خان امیرکبیر(چاپ چهارم)، المفیدالخاص فی علم الخواص منسوب به محمّدبنزکریای رازی، ستودهنامه (پژوهشهای ایرانشناسی جلدهای پانزدهم و شانزدهم)، خاطرات ابوالقاسم کسمای؛ چاپ سوم دوره ۳۰ جلدی فرهنگ ایرانزمین در ۱۵ مجلد بهوسیله انتشارات سخن؛ دریافت جایزه انجمن مطالعات ایرانی آمریکا با وجود عدم حضور در مراسم؛ نگارش مقدمه و یادداشت بر کتابهای یزد شهر من؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای حافظ، نامۀ بهارستان، گزارش میراث، فرهنگ مردم، بخارا، ایرانشناسی، بررسی کتاب، نامۀ فرهنگستان، نگاه نو، اباختر، جهان کتاب، پیام بهارستان، گیلان ما و مجموعههای ارجنامۀ حبیب یغمایی، متنشناسی شاهنامۀ فردوسی، مجموعه مقالاتی در پاسداشت مقام علمی فرهنگی و تاریخی دکتر عبدالحسین نوایی، زندگینامه و خدمات علمی و پژوهشی استاد تاریخ علم و زبانشناس برجسته دکتر هوشنگ اعلم، مطالعات صفوی: گزیده مقالات همایش پاریس، ارجنامۀ ملکالشعرا بهار، یونانیان و بربرها (جلد پانزدهم)، آفتاب معرفت، بزمآوردی دیگر؛ نگارش و نشر ۵ مقاله غیرفارسی.
- ۱۳۸۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای نامۀ فرهنگستان، نشان، چهرهنما، گزارش میراث، کتاب ماه ادبیات، نگاه نو، گنجینۀ اسناد، بخارا، جهان کتاب، حافظ، دفتر هنر، دانشنامه جهان اسلام، فرهنگ یزد و مجموعههای دیار فرزانگان، بهیاد محمد قزوینی؛ چاپ کتاب به یاد محمّد قزوینی، نامههای مشروطیت و مهاجرت: از رجال سیاسی و بزرگان محلی به سیدّحسن تقی زاده، اسناد تاریخی خاندان غفاری (جلد دوم دستخطهای ناصرالدین شاه قاجار)، هفت کشور و سفرهای ابن تراب (با همکاری مهران افشاری)، منظومات شرفالدین علی یزدی، مقالات تقیزاده: جلد یکم، فرخنامه (چاپ دوم)، دفتر اشعار صوفی، عرایس الجواهر و نفایس الاطایب؛ نگارش مقدمه و یادداشت بر کتابهای فهرست کتابخانه اصغر مهدوی، سالشمار وقایع مشهد، مقالات سعید نفیسی، میراث آسیای مرکزی، گُل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، تاریخ اراک، جستارهای ژاپنی در قلمرو ایرانشناسی، مجلۀ تقدم، ترجمۀ هفتصد ساله انجیلهای چهار گانه، الایضاح عن اصول صناعهً المساح.
- ۱۳۸۷: انتشار نوشتههایی در نشریههای گزارش میراث، فرهنگ مردم، نامۀ بهارستان، فرهنگستان، پیام بهارستان، آینه میراث، جهان کتاب، دفتر هنر، گیلهوا، بخارا، پادنگ، صنعت نشر، گیلان ما، و مجموعههای کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی (دفتر پنجم)، جستارهایی در تاریخ پزشکی، پژوهشهای ایرانشناسی(۱۷)، دفتر تاریخ(۳)، ارجنامۀ غلامحسین ابراهیمی دینانی، جشننامۀ دکتر بدرالزمان قریب، ای عشق همه بهانه از تسُت: نقد و تحلیل و گزیده اشعار امیرهوشنگ ابتهاج، شط شیرین پرُشوکت، با راستقامتان پهنه اندرز: یادنامه حسینعلی راشد؛ نگارش و نشر ۷ مقاله غیرفارسی؛ نگارش مقدمه، یادداشت و پیشگفتار برکتابهای تاریخ هرات، یادنامۀ حسینعلی راشد، تبریز در اسناد امین الضرب، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی جمعیت نشر فرهنگ رشت، فرائد الادب، و بازچاپ دورهٔ مجلۀ یادگار؛ چاپ کتابهاب «هدایهالمتعلمین فی الطب»، «محمدعلی میرزا ولیعهد و محمّدعلی شاه مخلوع»، «معرفت فلاحت»، «صیدنه» (تجدید چاپ)، «شمسالحساب الفخری»، «اسکندرنامه».
- ۱۳۸۸: انتشار بازچاپ دوره ۲۱ جلدی راهنمای کتاب در ۲۰ مجلد بهوسیلۀ انتشارات سخن؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای گیلان ما، بخارا، فرهنگ مردم، پیام بهارستان، نگاه نو، گزارش میراث، نامۀ بهارستان، آینۀ میراث، و... و مجموعههای: شاعری از دیار آذرآبادگان، پژوهشهای ایرانشناسی،(۱۸) ارجنامۀ محمد معین، عقاب: کارنامۀ زندگی و نقد و تحلیل اشعار پرویز ناتل خانلری، کتابفروشی(۲)؛ نگارش مقدمه و یادداشت بر: دوره راهنمای کتاب (بازچاپ)، کتابفروشی (جلد دوم)، «القاب و مناصب عصر قاجاری و اسناد امینالضرب: یادگاری از دکتر اصغر مهدوی»، «پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر»، «منافع حیوان»، «نامههای ژنو از سیدمحمّدعلی جمالزاده»، «فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی» (جلد هفتم)، «خاطرات عارف قزوینی»، «الابنیه عن حقایقالأدویه روضهالانس و منفعهالنفس»؛ «کوچ: تجربه نیمقرن زندگی در کهگیلویه و بویراحمد»، «خاطرات وکیلالتولیه: میرزا محمّد نواب رضوی»، «هزار سال استواری»؛ چاپ کتابهای «منشئات شرفالدین علی یزدی» (با همکاری محمدرضا ابویی مهریزی)، «کتابفروشی» (جلد دوم)، «یادداشتهای روزانه (۲۶شوال۱۳۲۱، ۲۸ربیعالاول۱۳۲۲) محمدعلی فروغی»، «پژوهشهای ایرانشناسی» (جلد هجدهم)، «دستورالجمهور فی مناقب سلطانالعارفین ابویزید طیفور» (با همکاری محمدتقی دانش پژوه)، «آدابالمضیفین و زادالآکلین»، «نوادرالتبادر لتحفهالبهادر»، «مقالات تقیزاده: مانیشناسی» (بازچاپ)، «گاهشماری در ایران قدیم»، «فیروزشاهنامه: دنباله داراب نامه»، «گزارش مردمگریز: ترجمۀ منظوم میزانتروپ»، «دفتر تاریخ(۳)»، «تجزیهالمصار و تزجیهالاعصار: تاریخ وصاف»، «خاطرات و تأملات محمّد مصدق»... مشتمل بر دو کتاب (بازچاپ)؛ نظارت بر انتشار فهرست مقالات فارسی (جلد هفتم).
- ۱۳۸۹: چاپ کتابهای «اخبار مغولان در انبانه ملاقطب»، «اسناد تاریخی خاندان غفاری» (جلد سوم)، «اسناد معماری ایران: کتابچۀ املاک اینجوی فارس»، «ذخیره خوارزمشاهی» (بازچاپ)، «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده دربارهٔ سیدّ جمالالدین افغانی اسدآبادی» (بازچاپ)، «پژوهشهای ایرانشناسی: نامواره دکتر محمود افشار یزدی» (جلد نوزدهم)، «تواریخ شیخ اویس»(جریده)، «جامعالصنایع: آشپزینامه از عصر قاجار»، «آشپزی دوره صفویه»، «دفتر تاریخ»(۴)، «سواد و بیاض»؛ دو مجلد (بازچاپ)، «سیاستنامه ذکاءالملک: مقالهها و نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمدعلی فروغی»، «شاهنامه فردوسی»، «قصۀ مهر و ماه»، «گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان اللهیار صالح»، «مقالات تقیزاده: گاهشماری در ایران قدیم»(بازچاپ)، «پژوهشهای ایرانشناسی (۲۰)» و...؛ انتشار کتاب «ایرانشناس مجله نگار: زندگی و کارنامۀ مطبوعاتی ایرج افشار»؛ مقدمهنگاری و یادداشتنویسی بر مهر و ماه، کاشان در گذر سیاحان، فهرست مجلۀ آینده، رسالۀ بیماری قند و پساورد سیاستنامه ذکاءالملک و...؛انتشار نوشتههایی در نشریههای بخارا، گزارش میراث، گیلان ما، نقد و بررسی کتاب تهران، پیام بهارستان، آینه میراث، نامۀ بهارستان، اباختر، کتابنامه (ضمیمه مهرنامه)و مجموعههای پژوهشهای ایرانشناسی (۲۰)، تا به خورشید به پرواز برم، دفتر تاریخ(۴)، زندگی و خدمات علمیوفرهنگی مرحوم استاد دکتر محمّدامین ریاحی و...؛ بستری در بیمارستان سیدر ساینای لوسآنجلس طی آبان و آذر؛ بستری در بیمارستان جم تهران و خانه طی دیواسفند؛ آخرین خروج از خانه و بستری در بیمارستان جم تهران در ۱۲اسفند؛ انتشار خبر اعطای دکترای افتخاری تاریخ از سوی دانشگاه اسکاتلند در ۱۴اسفند؛ وداع با دنیا در بیمارستان جم تهران در ۲بعدازظهر ۱۸اسفند؛ تشییع از مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی از کاشانک شمیران به تهران و تدفین پیکر در ورودیه آرامگاه خانوادگی شماره ۳۰۰ بهشت زهرا(س) در ۲۰اسفند.
- ۱۳۸۹تا۱۳۹۰: انتقال بخش دیگری از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار (کتاب خطی و چاپی، نشریۀ ادواری، جزوه، رساله، عکس، نامه و...) به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
ایرج افشار بامداد ۱۶مهر۱۳۰۴ خورشیدی در تهران زاده شد: «پدرم پشت قرآن خطی جهیزیه مادرم زادهشدن مرا شانزدهم مهر۱۳۰۴ نوشته است.»[۳] او در نیمروز ۱۸ اسفند۱۳۸۹ در بیمارستان جم چشم از این جهان فروبست.
ایرج در خانه پدری واقع در چهارراه سردرسنگی، دربند دکتر محمود افشار در دامن کتاب بالید و قد کشید؛ زیر سایهٔ پدری فرهنگمدار، ایراندوست، ادیب و محقق. محمود افشار یزدی، پدر ایرج، بنیادگذار مجله آینده بود و بیش از شصت سال از عمر خود را در فعالیتهای فرهنگی، ادبی، دانشگاهی، مطبوعاتی، سیاسی و اقتصادی گذراند و همنشین و همصحبت بزرگان زمانه بود.
ایرج درباره پدر میگوید، پدربزرگش «او را به سوئیس میفرستد. در لوزان دوره متوسطه را میگذراند و در سال ۱۹۲۰میلادی به اخذ درجه دکتری در علوم اجتماعی (رشتهٔ سیاسی) نایل میشود. رسالهاش سیاست اروپا در ایران نام داشت و حدود چهل سال از مراجع کسانی بود که در زمینه تاریخ دیپلماسی ایران تحقیق میکردند.»[۴]
ایرج بهواسطه آشنایی و دوستی پدرش با بزرگان و فرهنگمداران، با فرزندان آنان همبازی میشود. دوران ابتدایی را در دبستانهای زردتشیان و شاهپور تهران سپری میکند. پس از ششم ابتدایی، به دبیربستان فیروزبهرام میرود. صبحها در مدرسه میآموزد و پای درس معلمانی مینشیند که اشتیاقش را به یادگیری و شناخت، شعلهور میکردند؛ عصرها هم در خانه همنشین و همصحبت بزرگانی است که به خانه پدری رفتوآمد دارند و از خوشه علم آنان دانش میآموزد.
دکتر محمود افشار یزدی بنیادگذار مجله آینده بود و بیش از شصت سال از عمر خود را در فعالیتهای فرهنگی، ادبی، دانشگاهی، مطبوعاتی، سیاسی و اقتصادی گذراند و همنشین و همصحبت بزرگان زمانه بود.
پدری که اینچنین وطنپرست بود و به زبان و فرهنگ کشورش میبالید و حفظ و گسترش آن را از اهم وظایف خود و هموطنانش میدانست، الگوی ایرج بود.
نصرت برازندههمدانی مادر افشار در یکی از خانوادههای سرشناس یزد متولد شد؛ «مادرم سیزده ساله بود که به عقد پدرم درآمد و از یزد به تهران آورده شد. پدرم به او تکلیف کرده بود که به تکمیل سواد و حسن خط بپردازد. همه روزه میبایست مقداری مشق بنویسد و مقداری فرانسه بخواند. خطش پیشرفت میکند. نمونه نوشته او کتاب تألیف محمدامین رسولزاده است که پدرم خواسته بود از روی نسخهای نوشته شود. اینگونه کارها و تفننها را از وقتی که فرزند میزاید ترک میکند.»
مدیرِ ۱۹ساله
افشار ۱۹ساله است که دوره سوم مجلهٔ آینده در سال۱۳۲۳ منتشر میشود. پدر او را بهعنوان مدیر داخلی مجله انتخاب میکند.
محمود افشار به درستی علاقه و شوق به کارهای علمی و به ویژه ایرانشناسی را در جسم و جان پسرش دیده بود. محمدحسن رهی معیری شاعر و ستوننویس بابا شمل درباره ایرج از زبان پدرش محمود افشار مینویسد: «... دیدهاید بچهها چوبی دارند که گاهی عصا، گاهی اسلحه، گاهی اسبشان است! خلفالصدق من نیز در عین حال که بندهزاده است مدیر داخلی، مصحح، موزع و پادو مجله بوده، ضمنا مأمور وصول مالالاجاره دربند شخصی هم میباشد! خداوند او را به علیاکبر حسین ببخشد که پسر نیست یکپارچه جواهر است!».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
در سال۱۳۲۴ و در سن بیستسالگی، مدرک دیپلم در رشته ادبی را میگیرد و برای تحصیل در رشته حقوق وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران میشود. در همین سال است که با شایسته افشاریه ازدواج میکند. نیز در همین سال، علاوهبر فعالیت در مجله آینده، همکاری با سایر نشریهها از جمله جهان نو را آغاز میکند.
عضویت در انجمن ایرانشناسی دبیرستان
عضو انجمن ایرانشناسی دبیرستان میشود که در سال۱۳۲۳ به ابتکار ابراهیم پورداود تشکیل شد. پورداود، محمد دبیرسیاقی، منوچهر ستوده، دکتر ذبیحالله صفا، هانری کُربن، محمدجواد مشکور، دکتر محمد معین، مصطفی مقربی از جمله اعضای اولیه این انجمن بودند. این انجمن کلاسهایی برای آموزش فرهنگ ایران باستان برگزار میکرد. «انجمن پنج نشریه بیش منتشر نکرد، ولی دورههای همنشینی آن تا سال۱۳۳۰ در خانه پورداود و گاه خانه دکتر معین دوام داشت و من که به عضویت آن پذیرفته شده بودم و در آن جلسات گاهبهگاهی از محضر دوستان مستفیض میشدم».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار و پاتوقهای هفتگی
افشار بیشتر سالهای دهه ۱۳۲۰ را در پاتوق هفتگی نشریهها از جمله راه نو، جهان نو، داریا و ... میگذراند و به «محفل»های اهل قلم میرود: «... میان سالهای ۲۷ تا ۳۰ هوشنگ ایرانی که خروس جنگی را با همکاران خود نشر میکرد، در یکی از روزهای هفته که دوست عزیز علی کسمایی (نویسنده و مترجم) در منزل خود محفلی داشت، جملهٔ آنها بدانجا میآمدند و بحثهای تند ادبی درمیگرفت. کسانی که بدانجا آمدوشد داشتند (و نامشان به یاد مانده- اگر اشتباه نکنم) چون حسین کسمایی، سیروس ذکاء، مصطفی فرزانه، محمدعلی اسلامیندوشن، محمود تفضلی، احمد شاملو، محمدجعفر محجوب، حسین حجازی و دو سه نفر دیگر، خوب به یاد دارند که ایرانی چگونه ضمن کشیدن پیپ ( آنهم پیپهایی که خود از چوبهای طبیعی جنگل درست کرده بود) از عقاید اعجوبه خود دفاع میکرد و به کوبیدن سنتها میپرداخت...»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
او در سال۱۳۲۸ پس از دفاع از پایاننامهاش تحتعنوان "اقلیتها در ایران"، به کارآموزی وکالت روی میآورد. اما پشیمان میشود و به دنبال کار قضاوت میرود. وقتی محل مأموریتش را ورامین اعلام میکنند، برای همیشه کار وکالت و قضاوت را کنار و قدم در راهی دیگر میگذارد.
در سال۱۳۲۹ با استخدام شدن در وزارت فرهنگ، مدتی در دبیرستانهای شرف و قریب (ایرانشهر) تهران تدریس میکند.
عشق به کتاب
بذر عشق و دلبستگی به کتاب از همان دوران کودکی در نهاد او کاشته شد. پدرش کتابخانه بزرگی داشت که کتاب هایش دوست و یار همیشگی ایرج بود. این کتابخانه بعدها به کتابخانه بانک ملی واگذار شد و اکنون در زمرهٔ مجموعه کتابخانه بانک مرکزی است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
مجلهٔ آینده
مجله آینده در سال۱۳۰۴ بهدست دکتر محمود افشار یزدی تاسیس شد. این مجله بارها منتشر و پس از مدتی متوقف میشد. نخستین بار پس از دو سال فعالیت، در سال۱۳۰۶ تعطیل شد اما پس از ۱۶ سال وقفه، مهر۱۳۲۳ بار دیگر فعالیتش را از سر گرفت و ۱۲۲۵ بار دیگر تعطیل شد. سال چهارم آینده در سال۱۳۳۸ آغاز شد و در اردیهشت۱۳۳۹ دفترش را بستند.
سرآغاز مجلهداری و مجلهنگاری افشار
انتشار سال سوم مجله آینده در سال۱۳۲۳ است. ایرج درباره فعالیت در مجلهٔ آینده میگوید: «... مدت دو سال این کار (غلطگیری مقالات) ادامه داشت و یکی از بهترین فرصتهایی بود برای من که با عده کثیری از بزرگان ادب و بعضی از رجال آشنایی پیدا کردم. برای اینکه بایست مقالاتشان را میبردم غلطگیری کنند و برگردانم. مقاله بگیرم و این واسطهگی موجب این آشناییها شد. تااینکه مجله دوره سومش، شاید اواخر ۱۳۲۵ بود به پایان رسید. و فهرست مندرجات لازم داشت. این کار را هم شاید برای تمرین و یا به هر حال از باب اینکه کاری کرده باشم، به عهده من گذاشتند و براساس نمونهای که قبلا داشت. این فهرست، که نخستن فهرستی است که توسط من تهیه شده است، به عهده من گذاشته شد. آنجا بود که کمی با اصول الفبایی کردن نامها اُنس گرفتم».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
بنابرین نگارش فهرست مندرجات سال سوم آینده، نخستین گام در فهرستنگاری افشار بهشمار میرود.
ایرجِ کتابدار
افشار در سال۱۳۳۰ کتابدار کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران میشود. در واقع ورودش به دانشگاه تهران، نقطه عطفی در زندگی اوست. آغازی بسمبارک در عرصه کتابآفرینی و کتابداری که ۶۰ سال تداوم یافت: «من از سال۱۳۲۴ که به تحصیل در دانشکده حقوق مشغول شدم چون زبان خارجی را زبان فرانسه اختیار کرده بودم، به شاگردی دکتر محسن صبا درآمدم. او به دو مناسبت به لطف و محبت خاص به من مینگریست و در تربیت من کوشش داشت. یکی آنکه به هنگام تحصیل در مدرسه علوم سیاسی نزد پدرم که معلم آنجا بود دو سه درس خوانده بود. دیگر آنکه من به ذوق شخصی صفحاتی چند از کتاب فهرست او را که نام کتابهای فرانسه درباره ایران است به فارسی برگردانیده بودم. (دو سه سال بعد آنها را در سالنامه کشور ایران جلدهای ۵ و ۶ در سالهای ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ چاپ کردم و البته دنبال نکردم زیرا ملتفت شدم که ترجمه کردن نام کتاب کار درستی نیست و مراجعهکننده میباید به اصل نام کتاب در هر زبان مراجعه کند. به هر حال یادگار دوره خامی کامل من بود). از همانگاه پیوند معنوی میان ما جوانه زد و بالید و چون دوره تحصیل من در دانشکده به پایان رسید و پیدا کردن شغل در دادگستری تهران تقریبا محال بود و هم به مناسبت دلبستگی که تجسس در کتابخانه داشتم و نیز آشنایی چند سالهای که با محمدتقی دانشپژوه معاون کتابخانه یافته بودم و تقریبا همهروز از راهنمایی و آگاهیهای علمی ایشان بهرهوری مییافتم، بیتابانه از شادروان صبا درخواست کردم تا در کتابخانه حقوق کاری به من داده شود... سهچهار ماهی نگذشت که به کتابخه دانشکده حقوق منتقل شدم و با شوق و لذت و دلپذیری به کار کتابداری پرداختم. فیض و سعادت خاصی که نصیب شد آن بود که محمدتقی دانشپژوه معاون کتابخانه بود و چنان که گفته شد چهار سال میشد که از محبت انسانی و ارشاد علمی ایشان بهرهیاب بودم. پس زیر دست ایشان، پشت میزی که چسبیده به میز ایشان بود نشستم و به فهرستنویسی کتابهای چاپی و سفارشدهی کتاب مشغول شدم، یعنی عملا به تحصیل رشته کتابداری پرداختم و در زمینه کتابشناسی و فن کتابداری روزی نبود که از سخنان دکتر صبا یا همصحبتی دائمی با دانشپژوه بهرهای نبرم. مخصوصا پس از ختم کار، تقریبا شش روز هفته را پیاده با دانش پژوه از دانشگاه تا چهار راه کافه شهرداری پیاده میآمدیم تا اتوبوس سوار شود و به یوسفآباد برود من به خانه و در این قدمزدن صحبتمان بر سر کتاب بود، که دانش پژوه جز آن لذتی نداشت...»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه از اینرو دکتر محسن صبا و محمدتقی دانشپژوه دو نامور ایرانی از مشوقان و همکاران بهنام او در عرصه کتابداری بودند.
علاقهاش به کتابداری زمینهای شد برای حضور در دورههای آموزشی کتابداری از جمله دوره آموزشی و تجربی کتابداری یونسکو در پاریس.
فعالیتهایش در دههٔ سی
- کتابدار کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران
- عضویت انجمن ایرانشناسی
- دبیری گروه ملی کتابشناسی ایران
- عضو مؤسس انجمن ایرانی فلسفه و علومانسانی وابسته به کمیسیون ملی یونسکو
- قائممقام مدیر عامل بنگاه ترجمه و نشر کتاب
- عضو مؤسس و دبیر کلوب کتاب، انجمن کتاب
- عضو شورای کتابخانه وزارت خارجه
- عضو کمیته تشکیل بایگانی کل کشور از طرف کمیسیون ملی یونسکو
- نظارت بر انتشارات گروه ملی کتابشناسی ایران و انجمن ایران
- سردبیری مجلههای مهر، سخن و کتابهای ماه نیز از دیگر فعالیتهای مجلهنگاری افشار در این دهه است.
تأسیس فرهنگ ایرانزمین و راهنمای کتاب در دهه سی با همکاری دوستانش، از دیگر فعالیتهای اوست. فرهنگ ایرانزمین پس از ۵۲ سال (۱۳۳۲تا۱۳۸۴) در ۳۰ مجلد و راهنمای کتاب بعد از ۲۱ سال (۱۳۳۷تا۱۳۵۷) در ۱۱۰ مجلد منتشر شد.
نشریه نسخههای خطی را با همکاری محمدتقی دانش پژوه در سال۱۳۳۹ منتشر کرد.
افشار از سال۱۳۳۷ بهطور رسمی تدریس متون کتابداری را در دانشسرای عالی وابسته به دانشگاه تهران آغاز میکند و تا ۱۱ سال آن را ادامه میدهد. در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶، در دوره آموزشی و تجربی کتابداری یونسکو در پاریس شرکت میکند. حضور او در مجامع بینالمللی و سفرهای خارجی و داخلیاش از دهه ۳۰ شروع میشود.
فعالیتهایش در دههٔ چهل
در سال۱۳۴۰ رئیس کتابخانه دانشسرای عالی میشود. پس از آن در سال۱۳۴۱ مدیریت کتابخانه ملی به او واگذار میشود. طی مدت هفت ماهی که در آن بود، سنگ بنای شعبه ایرانشناسی را تاسیس و پایه کتابشناسی ایران و آغاز فهرست نگاری نسخههای خطی کتابخانه را بنا گذاشت. تا آمد تغییر و تحولی در آن ایجاد کند، عذرش را خواستند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار برای تدریس به دانشسرای عالی بازگشت و در همان سال۱۳۴۱ به عضویت شورای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و شورای مؤسسه تحقیق در ادبیات و زبانهای ایران (وزارت فرهنگ و هنر) درآمد. اما افشار چندان در دانشسرا نمیماند و قصد میکند به دانشگاه تهران برود. نامهای به جمالزاده مینویسد و از او میخواهد در نامهای به دکتر فرهاد رئیس وقت دانشگاه، زمینه انتقال او از دانشسرا به دانشگاه تهران را فراهم کند. این درخواست «برای آن بود که مرحوم دکتر فرهاد با بازگشت من از دانشسرا به دانشگاه تهران موافقت کند. ایشان با لطف پذیرفت و متعاقب آن مرکز کتابشناسی ایران در دانشگاه تأسیس گردید و به اداره انتشارات وابسته شد».
افشار در سال۱۳۴۲ رئیس مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران میشود این امر، راه او را برای فهرستنگاری مجموعه کتابهای چاپی فارسی دانشگاه هارواد آمریکا برایش باز میکند.
او در سال۱۳۴۴ رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران میشود. ۱۴ سال طول عمر کاری او در این سمت است که نقطهعطفی در زندگی حرفهای و دانشگاهی او بهشمار میرود. طی این مدت خدمات ارزندهای از او بر جریده علم و دانش ثبت میشود:
- بنیان گذاری و نشر مجله کتابداری از شهریور۱۳۴۵ تا اسفند۱۳۵۵ (درمجموع ۶ دفتر)
- تداوم انتشار نسخههای خطی که بانیاش، خود او و دانشپژوه بود.
- برگزاری نمایشگاهها و جلسههای علمی و فرهنگی و گرامیداشت بزرگان ادب و فرهنگ ایران
- تدریس و راهنمایی پایاننامههای تحصیلی دانشجویان
- جذب، فهرستنگاری و سازماندهی مجموعههای غنی خصوصی، واردات اصل و تصویر مدارک ایرانشناسی و جهان زبان فارسی برون مرزی
- تدوین و نشر منابع مرجع
- و...
او در دههٔ چهل، ۶۶ کتاب منتشر میکند و بر نشر دهها کتاب و شماری مجموعه نظارت میکند. بر ۱۲۰ اثر نیز مقدمه مینویسد.
تدریس نسخههای خطی برای دانشجویان رشته کتابداری دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، تدریس بنیادهای نهادهای اجتماعی تاریخی ایران در دانشکده علوم اجتماعی و راهنمایی ۴ پایاننامه تنها پارهای از فعالیتهای بیشمار افشار در این دهه است.
در همین دهه، به عضویت هیئت مؤسسان انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب، شورای اجرای "مرکز تحقیق و معرفی تمدن و فرهنگ ایران" وزرات فرهنگ و هنر، ریاست مرکز ملی کتاب وابسته به کمیسیون ملی یونسکو، عضویت هیئت تحریریه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مدیریت ایرانشناسی: نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که در سه مجلد عرضه شد، دبیر ثابت ۹ دوره کنگره تحقیقات ایرانی درمیآید.
راهنمای کتاب، یغما، سخن، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کاوه، ارمغان، مهر، فردوسی، وحید، ایرانشناسی، هنر و مردم و ... از جمله نشریههایی است که نوشتهها و یادداشتهایش در دهه ۱۳۴۰ در آن منتشر شده است.
فعالیت هایش در دههٔ پنجاه
ایرج افشار در دهه ۵۰ به عضویت شورای کتابخانههای عمومی تهران، کمیته جایزه کتاب سال، انجمن کتابداران ایران، دبیر ی و عضویت هیئت اجرایی انجمن تاریخ وابسته به فرهنگستان زبان و ادب، عضویت هیئت امنای کتابخانه اهدایی مجتبی مینوی به بنیاد شاهنامه، عضویت هیئت امنای چاپ آثار سید محمدعلی جمالزاده سپرده به دانشگاه تهران از سال۱۳۵۵ تاکنون، ناظر استصوابی خوابگاه اهدایی محمدصادق فاتح به دانشگاه تهران، عضویت هیئت امنای "بنیاد فرهنگ ایران" عضویت شورای عالی اسناد ملی ایران، عضویت هیئت مؤسسان انجمن آثار ملی و عضویت انجمن ایرانشناسی اروپا از ۱۳۵۸ درمیآید.
فعالیتش در دههٔ شصت
او در همین دهه است که سازمان کتاب را فعال میکند. ۴۷ کتاب که اغلب آنها چاپ یا ویرایشهای بعدی چاپکردههای پیشین او هستند، منتشر میشود. ۲۵ مقدمه و پیشگفتار بر آثار دیگران مینویسد. نشریههایی چون آینده، کهکشان، کلک، آرمان، جُنگ، دانش و فن، بیاض، آدینه، دنیای سخن، صوفی، فردای ایران، اثر، بیاض و مجموعههایی مانند آیین جوانمردی، یادگارنامه غلامحسین یوسفی، نامواره محمود افشار یزدی، یادگارنامه فخرایی، حافظشناسی، عابدی نامه، کتابنمای ایران، مجموعه مقالات دکتر محمد معین]]، حافظ از دیدگاه قزوینی، زبان فارسی در آذربایجان و دهها نشر دیگر پذیرای چاپ نوشتهها و مقالات او بودند و هستند.
نظارت بر شماری از مجموعههای ناشران گوناگون، ایجاد و تدوین نامواره دکتر محمود افشار از سال۱۳۶۴ تا ۱۳۷۷ در ده مجلد که از جلد یازدهم یا هجدهم به نام پژوهشهای ایرانشناسی انتشار پیدا کرد نمونهای از فعالیتهای ایرج افشار در دههٔ شصت است.
مدیریت و نظارت بر انتشارات گنجینه حسین بشارت، تدریس در دانشگاه برن سوئیس در سال۱۳۶۸، عضویت افتخاری مؤسسه مطالعات آسیای مرکزی و غربی دانشگاه کراچی و هیئت کارشناسان بنیاد میراث اسلامی (الفرقان) لندن در سال۱۳۶۹ از دیگر فعالیتهای او در دههٔ شصت است که در دههٔ هفتاد نیز بیشتر آنها تداوم یافت.
فعالیتهایش در دههٔ هفتاد
افشار علاوهبر مسئولیتهای پیشین، بهطور افتخاری عضویت هیئتهایی را نیز پذیرفت.
- عضویت در هیئت ناظران دانشنامه ایرانیکا، ناظر استشارهای و عضو هیئت امنای کتابخانه اهدایی دکتر علیاکبر سیاسی به دانشگاه یزد، انجمن مطالعات ایرانیکا (آمریکا)، شورای علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، شورای عالی مشاوران کتابخانه ملی و...
- انتشار ۷۷ کتاب، نگارش مقدمه و یادداشت بر ۳۶ کتاب حاصل کوشندگیهای او در این دهه است.
مقالات و نگاشتههایش در نشریههایی چون آینده، کلک، رهآورد، تصویر، گیلهوا، ایندو ایرانیکا، ایرانشاسی، دنیای سخن، گلچرخ، معارف، کرانه، ایراننامه، جهان کتاب، نامه فرهنگستان، گلستان، آینه میراث، فرهنگ، فصلنامه شقایق، میراث شهاب، بخارا، رواق، فرهنگ یزد، عکس نامه، نامه بهارستان، و مجموعههایی چون یادگارنامه زرینکوب جشننامه استاد ذبیحالله صفا، یزدنامه، پژوهشهای ایرانشناسی، برگ بیبرگی: یادنامه رضا مایل هروی، مهدوینامه، یاد سیدمحمدعلی جمالزاده، یادنامه جلال آلاحمد، پورداود پژوهنده روزگار نخست، گلزار خاموش، یادنامه دکتر احمد تفضلی، یزد در سفرنامهها، ایران و مدرنیته و دهها نشر دیگر بهچاپ رسید.
تعطیلی مجله آینده
البته در این دهه است که مجله آینده پس از ۱۸۰ شماره در ۸۰ مجلد، در سال۱۳۷۲ از کار بازایستاد. «آینده را میتوان یکی از غنیترین مجلههای کشور از حیث نشر خاطره، سند، زندگی نامه و... در پانزده سال پایانی حیات افشار دانست.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
فعالیتهایش در دههٔ هشتاد
با تعطیلی آینده، فراغتی برای افشار به وجود آمد تا بیشتر وقت را صرف نامواره پدرش دکتر محمود افشار یا پژوهشهای ایرانشناسی کند و در دههٔ هشتاد چاپ "دفتر تاریخ" را آغاز کرد. او دفتر تاریخ را به منظور "نشر اسناد و رسالههای کوچک" در کنار پژوهشهای ایرانشناسی عرضه کرد تا خلا نبود آینده پر شود.
او به عضویت شورای ناظران مجله Eurasian Studies (ایتالیا)در آمد و در این دهه به تکمیل و آمادهسازی چاپکردههایش پرداخت.
۵۵ کتاب از او در دههٔ هشتاد چاپ شد. ۳۸ یادداشت و مقدمه بر آثار دیگران، به قلم او نوشته شد. نوشتههایش در مجلههای فارسشناخت، تحقیقات جغرافیایی، کتاب ماه کلیات، روزنامه اطلاعات، مترجم، پیام بهارستان، بخارا، نامه بهارستان، دانش و مردم، اباختر، ندای یزد، میراث شهاب، ایرانشناسی، گیلان ما، گزارش کتاب، فرهنگ مردم، نشر دانش، رهآورد گیل، نگاه نو، نشان، چهرهنما و مجموعههایی چون ارجنامه حبیب یغمایی، متنشناسی شاهنامه فردوسی، ارجنامه محمد قهرمان، یادنامه استاد کریم پیرنیا، یادداشتهای سدید، اشراقینامه، اردستاننامه، ارجنامه ملکالشعرای بهار، آفتاب معرفت، سروش پیر مغان، یادنامه ابوالقاسم انجوی، جُنگ کتاب و دهها نشر دیگر به دست چاپ سپرده شد.
بازنشستگیِ افشار
۱۳۵۸ به خواست خود از دانشگاه تهران بازنشسته میشود. این مرحله آغازی تازه در زندگی کاری و علمی افشار به شمار میرود. در همین ایام است که مجله راهنمای کتاب تعطیل میشود و او چراغ مجله آینده را بار دیگر روشن میکند. انتشار این مجله از دوره پنجم بار دیگر آغاز میشود و تا سال۱۳۷۲ بهطورمستمر ادامه مییابد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
همسرش بار سفر میبندد
شایسته افشاریه همسر و همراه ایرج در سال۱۳۷۴ او را ترک گفت و به دیار ابدیت پیوست.
دیدار افشار با رهبری
آیت الله علی خامنهای رهبر کشورمان، افشار را ایرانشناسی برجسته توصیف کردند و پس از دریافت خبر درگذشت او گفتند: «ایرج افشار، ایرانشناسی برجسته و پرکار بود».
افشار چند ماه قبل از درگذشتش با رهبر انقلاب، دیدار و گفتوگو کرده بود.[۵]
حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره دیدار افشار با رهبری میگوید: «مطلع شدیم که آقا حدود ۹ ماه قبل از درگذشت ایرج افشار، ملاقاتی با آن مرحوم داشتهاند که به پیشنهاد خود آقا بوده است. ایشان یادداشتی برای آقای افشار فرستاده بودند که من مایلم شما را ملاقات کنم و وی هم قبول کرده بود.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
رهبری در این دیدار گفته بود: «من از دورانی که شما سردبیر مجلهٔ سخن بودید، مقالات و نوشتههای شما را میخواندم تا بعد در مجلهٔ راهنمای کتاب و ... من از نثر فارسی شما خوشم میآید، چون خوندار و جاندار است و نثر دلپذیر و درست و دلنشینی مینویسید.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
بنیاد موقوفات محمود افشار
این بنیاد موقوفهای است عام که هدف اساسی و منظور اصلی از بنیاد آن، تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی در ایران است.
دکتر محمود افشار ادیب و روزنامهنگار برجسته، هسته نخستین این بنیاد را با وقف دائمی بخش اعظمی از املاک و مستغلات و اندوختههای مالی خویش در سال۱۳۳۷ شمسی تأسیس کرد و باقی را تا سال۱۳۴۱ جمعا در پنج وقفنامه، به آن افزود.
این بنیاد تا ۱۳۶۲شمسی (سال درگذشت واقف) حدود ۱۵ عنوان کتاب در موضوعات ادبیات فارسی، جغرافیای تاریخی و تاریخ ایران منتشر کرد. از آن سال تا این زمان، بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب در همان موضوعات منتشر شده است.[۶]
هر سال «جایزه تاریخی و ادبی محمود افشار برای زبان فارسی و وحدت ملی ایران» به شخصی ایرانی یا غیر ایرانی که دارای آثار شعری یا نثری برجسته یا تحقیقات ارزشمند باشد و کاملاً با مقاصد واقف مطابقت داشته باشد، تعلق میگیرد.
نامهای مستعار
افشار شماری از مقالهها و نوشتههایش را با نام مستعار امضا کرده است: الف جویا، ساسان، کریم محمدی است. امضای او گاه با اختصار "ا.افشار" و "ا.ا" نیز آمده است.
کتابخانه افشار
استاد افشار کتابخانه شخصیاش را که مجموعهٔ غنی و تخصصی بهویژه در حوزهٔ کتابشناسی و ایرانشناسی که بالغبر ۳۰۰۰۰ فقره خطی و چاپی است، به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرده است.
عنایتالله مجیدی اقدام افشار در اهدای گنجینهٔ شخصیاش به دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را «حادثه قرن» نامیده و میگوید: «از آن تاریخ، کتابخانهٔ مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بیش از گذشته محل توجه و اعتماد برخی از خاندانهای فرهنگی واقع گردید. استاد فقید در حقیقت با سپردن مجموعهٔ خود به مرکز، تردیدی را که احیانا در نظر برخی از خاندانهای در اهدای مجموعهٔ خود به این نهاد وجود داشت، از میان برداشت. ادامهٔ راه او کاری مطمئن و دلپسند تلقی شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ایرانگردی افشار
افشار اکثر نقاط ایران بهویژه نقاط دورافتاده را با پای پیاده بیشتر همراه با منوچهر ستوده و گاه با دیگران مانند زریاب خویی، پازوکی، شفیعی کدکنی و حتی پورداوود طی کرده بود و هرجا کتیبهای بر دیواری یا بر سنگ قبری دیده بود که فواید تاریخی داشت آنها را یادداشت میکردو منتشر مینمود.
شخصیت و اندیشه
دقت
دقت در تنظیم و سرعت در چاپ، شیوه افشار است. به آثاری که سالها تدوین و نشر آنها بهطول میانجامد" فسفسنامه" میگوید.[۷]
تشویق دیگر برای انتشار آثارشان
افشار مشوق و حامی دلسوز دیگران برای نشر آثارشان بود و آنها را ترغیب میکرد تا نوشتههای خود را چاپ کنند. فریدون تولَّلی در این باره میگوید: «اگر ایرج افشار، با محبت خاص خود، اصراری به طبع و نشر گاهگاهی اشعار و آثار من نداشت، شاید این منظومه [منظومه محکمه] هم که تنی چند از یاران قدیم، از وجودش آگاهاند، همچنان بهگونه بسیاری دیگر از آثار سراینده، به کُنجی فرو میماند...»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نحوهٔ آشنایی او با نسخههای خطی
افشار که از مصححان بزرگ نسخ خطی بهشمار میرود و کارنامه ارزشمندی در این حوزه دارد میگوید: «...وقتی او عباس اقبال آشتیانی مجله یادگار را منتشر میکرد و من در سن حدود بیست سالگی بودم، تعدادی اوراق یک نسخه خطی را که به تصادف در اختیارم قرار گرفته بود، با شرح مختصری که به استنباط کودکانه خود از آن دریافته بودم، طی نامهای برای مرحوم اقبال فرستادم. وی با سماحت و سعه صدر علمی خاص خودش، یادداشت کوتاه و ابتدایی مرا در مجله یادگار چاپ و مرا تشویق کرد و توضیحاتی هم به دنبال این مقاله [یادداشت] افزود که این کتاب چنین است و چنان. بدین ترتیب، مردی که به آن درجه از علم و تبحر و استادی بود، با رفتار معلمانه و دوستانه خودش موجب شد که من به مسائل مربوط به نسخ خطی علاقه پیدا کنم».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نه گفتنهای افشار
در کمال شهامت و مردانگی و استقلال رفتار میکرد. شجاع بود و جسور. اهل تسلیم شدن و زبونی نبود. آزادانه و در کمال احترام به هر خواسته یا چیزی که خارج از مرام فکری و چارچوب عملی او بود، «نه» میگفت.
در سال۱۳۵۷ در پاریس بود و قصد داشت به آمریکا برود. دکتر حسین نصر به او تلفن کرد و گفت چون کارمندان کتابخانه پهلوی اعتصاب کردهاند ضرورت دارد که فوری به ترهان بیاید و تصدی امور آنجا را بهعهده بگیرد. این موضوع به تصویب رسیده است. افشار در پاسخ میگوید: «در راه رفتن به آمریکا هستم و باید یک فرزند خود را که در سوئیس است برای ادامه تحصیل به آمریکا ببرم و امکان ندارد که در این ایام بتوانم بازگردم». نصر اصرار میکند که الا بالله که باید بیایی؛ اما افشار پاسخ رد میدهد.
احسان یارشاطر از او خواست که عضویت شورای وقفی ایرانیکا را بپذیرد، به او «نه» گفت.
به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که میخواستند برای افشار بزرگداشت بگیرند، «نه» گفت.
به سیدکاظم بجنوری رئیس کتابخانه ملی که او را به مراسم «چهرههای ماندگاری» معرفی کرد، نامه نوشت و بیهیچ دغدغهای عذر خواست.
جایزه فروغ فرخزاد را قبول نمیکرد. متصدیان آن، جایزه رشته تحقیقات را به افشار اختصاص داده بودند. اما او برای آزاد بودن از حضور در جلسه به کاشان سفر کرد.
زمانی در خدمت بدیعالزمان فروزانفر به سفر افغانستان میرود. محمود فروغی سفیر وقت ایران در آنجا بود. چند ماه پس از آن، مرد موقری به کتابخانه دانشکده حقوق میآید و میگوید در نخستوزیر صحبت شما بوده است که تصدی رایزنی فرهنگی افغانستان به شما واگذار شود. افشار در پاسخ میگوید: «چون امور خانوادگیم طوری نیست که بتوانم خارج از ایران کار کنم، معذورم».
به پیشنهاد محمدعلی هدایتی وزیر وقت دادگستری برای تصدی اداره انتشارات آن وزارتخانه، «نه» میگوید.
به علیاصغر حکمت که وزیر امور خارجه شد و علاقه داشت که افشار نیز به وزارتخانه منتقل شود و به کتابخانه و اسناد آن سروسامان بدهد، «نه» گفت و فقط فهرستنگاری آن را قبول کرد.
به پیشنهاد سعید نفسی برای پذیرفتن مدیریت مجله پیام نوین نیز نه میگوید.
رد پیشنهاداتی چون ریاست دانشکده ادبیات از سوی دکتر یحیی مهدوی، عضویت شورای عالی دایرةالمعارف جغرافیای تاریخی دنیا اسلام، عضویت شورای علیمشروطیی، عدم قبول فیلمبرداری از او توسط تلویزیون که آذرنگ در سال۱۳۸۴ واسطه شده بود، عدم قبول مصاحبه در فیلم مرتضی کیوان، رد کردن تجلیل انجمن و شعبه یزدیها از جمله مواردی است که افشار حاضر به پذیرش آنها نمیشود.
زمینهٔ فعالیت
افشار انسانی چندبعدی است که در عصر معاصر کسی را به پُرکاری و پُرباری عمر او کمتر میتوان سراغ گرفت. سراسر زندگی را صرف ایران و شناخت ایران کرد. خود را نگاهبان زبان فارسی و «خدمتگزار فرهنگ ایران و ایرانشناسی» میدانست.[۸]
یادمان و بزرگداشتها
- سیمنار ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا، مراسمی را در روز جمعه ۱۲فروردین۱۳۸۹ برای بزرگداشت یاد ایرج افشار برگزار کرد.
- روز یکشنبه ۱۵فروردین۱۳۸۹ مجلس ترحیم و بزرگداشت افشار در دانشگاه یوسیالدی شهر لسآنجلس برگزار شد. در این مراسم بهرام، کوشیار و آرش فرزندان افشار نیز حضور داشتند.
- برگزاری مراسم بزرگداشت استادِ ایران مدار در ۲۳اسفند۱۳۸۹ در مراکز همایشهای رایزن، مستقر در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- برگزاری مراسم نکوداشت ایرج افشار و هفتمین سالگرد درگذشت او شنبه در ۱۹اسفند۱۳۹۶ در مرکز اسناد و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.
- برگزاری مراسم بزرگداشت افشار همزمان با نودمین سال تولد ایشان، در مرکز همایشهای کتابخانه ملی.
- برگزاری مراسم بزرگداشت افشار در ۹خرداد۱۳۹۰ در دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و رونمایی از سه کتاب ایشان.
- برگزاری مراسم بزرگداشت ایرج افشار در دانشگاه هنر اصفهان به همت انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران شاخه اصفهان در ۵اردیبهشت۱۳۹۰.
- برگزاری آیین نکوداشت شادروان استاد ایرج افشار همزمان با هشتادوهفتمین زادروز وی در سالن اجتماعات وزیری یزد.
- فراخوان خاطرهنگاری به یاد ایرج افشار (خاطرات و یادداشتهای استادان، دانشجویان و پژوهشگران از ایرج افشار به مناسبت سومین سالگرد درگذشت این استاد برجستهٔ عرصه کتابداری و فهرستنویسی در اسفند۱۳۹۲ منتشر شد).
- جایزه سالانه گنجینه پژوهشی ایرج افشار توسط هیئت امنای این گنجینه بنیان گذاشته شده است. این جایزه به دانشجویان دوره دکتری و کارشناسی ارشد اختصاص دارد. این جایزه هرسال در ۱۶مهرماه بهمناسبت سالروز تولد استاد افشار، به فرد حایزه شرایط در آئیننامه، داده میشود.
منوچهر ستوده: در سفر و حضر یار و یاور بود
ایرج افشار نهتنها در حضر بلکه در سفر هم یار و یاور مخلص بود..رفیقی بود مهربان و از بذل جان و مال در مورد دوستان بیدریغ. یار و یاور و پشت و پناه دوستان.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
احسان یارشاطر: ایرج افشار پدر واقعی کتابشناسی است
یارشاطر، استاد افشار را کسی میداند که از آغاز قرن بیستم مجموعاً بزرگترین خدمات را به فرهنگ ایران انجام داده است... همچنین او را به سبب فعالیتهای گستردهای که در حوزه کتابشناسی داشته، پدر واقعی کتابشناسی در ایران برمیشمارد. یارشاطر میگوید «چگونه افشار توانست یک تنه کار چندین دانشمند و مدیر فعال را انجام دهد؟! سوالی است که پاسخ آن برای من به درستی معلوم نیست، جز آنکه پشتکار معروف مردم موطنش یزد، ایراندوستی عمیق او و شوق به آموختن و آموزاندن نباید بیتأثیر بوده باشند.»[۹]
محمدابراهیم باستانیپاریزی: وقتشناس بود
افشار قدرشناس وقت بود بهخوبی میدانست چگونه از لحظات و دقایق خود بهره ببرد. جزء درسهایی که از ایرج افشار آموختم؛ ولی کمتر آن را بهکار بستهام یکی این بود که در سفرها معمولاً آخرین کتاب خود را که غلطگیری کرده بود همراه برمیداشت و توی هواپیما یا فرودگاه، مشغول علامتگذاری و خط کشیدن زیر اسامی خاص میشد. وقتی از هواپیما پیاده میشدیم، او یک فهرست اعلام استخراج شده داشت که چون به ایران میرسید تحویل حروفچینی میداد. اینها گفتههای پاریزی درباره افشار است.
محمدتقی دانشپژوه: یک پشتیبان معنوی بود
دانش پژوه درباره ورود افشار به کتابخانه دانشگاه تهران و همکاری با او میگوید: «... با آمدن ایرج افشار من یک پشتیبان معنوی پیدا کردم، به خصوص که من کار عجیبی از ایشان دیدم که شبیه معجزه بود، ایشان در عرض دو هفته به شناختن کتابهای کتابخانه مشغول شد و همهٔ آنها را از نظر گذراند و دانست که جای هر کتابی کجاست. چون در آن اوقات استفاده از فیش و فیشیه (برگه و برگهدان) در میان استادان و دانشجویان چندان معمول نبود ناچار خودمان کتابها را به دانشجویان معرفی میکردیم. به هر حال وجود ایشان باعث شد که کتابخانه پیشرفت کند...»[۱۰]
میلاد عظیمی: شیر آهنکوه مرد فرهنگ ایران بود
افشار «شیر آهنکوه مرد» فرهنگ ایران بود؛ نه یک فرد که یک مکتب و نهاد شامخ فرهنگی بود؛ تلفیق کیمیاکارانه دانش و اخلاق بود؛ جوهره کوشش مستمر و راستین در عرصه فرهنگ بود؛ آیینه تمامنمایی بود که جنس و جنم مجاهدتهای عظیم فرهنگی مردانی از تبار فردوسی را بازتاب میداد؛ همه عمر کار و کار وکار و از ملامت ملامتگران نهراسیدن و فریفته دمدمه ابنای زمان نشدن و برخلاف جریان روزگار شنا کردن... آموزگاری بزرگ بود. بیآنکه بر نکتهای تصریح کند، عملاً از او میآموختی. نظم را از او میآموختی؛ پشتکار را راه و رسم جستوجوگری را عشق به فرهنگ ایران را تعهد در قبال ایران را حقیقتجویی را و بلندنگری را از او میآموختی.
رودی مته: هیچ خستی بهخرج نمیداد
ایرانشناس هلندی و تاریخنگار عصر صفویه میگوید: ایرج افشار انسانی بهدرستی پاک بود. کسانی که او از نزدیک او را میشناسند و فرصت عالی ملاقات با او را در کتابخانه حیرتانگیزش داشتهاند؛ عاشق شوخطبعی، مهربانی، کنجکاوی و بالاتر از اینها صداقت و سادگیاش شدهاند. او از اینکه دانشش را در اختیار دیگران بگذارد هیچ خستی بهخرج نمیداد. ایرج افشار همچنین انسان جذابی بود. حتی وقتی که سوار بر جیپ رامبلرش بود و ترافیک پر هرجومرج تهران را بهسمت تجریش میپیمود، باز هم او جنتلمن بهنظر میرسید.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ریچارد فرای: نبودافشار فقدانی وحشتناک است
ایرج افشار قدیمیترین و عزیزترین دوست من در ایران بود. پدر و مادرش را نیز بهخوبی میشناختم و زمانی که من در سالهای ۱۹۵۱تا۱۹۵۲ در ایران بودم ایرج دانشجو بود و ما دربارهٔ بسیار چیزها، بحثهای فراوان و بهیادماندنی داشتیم... نیازی نیست بگویم که دانشی عظیم داشت و همواره این دانش گسترده را با دیگران قسمت میکرد. نبودِ ایرج افشار فقدانی وحشتناک است و من فقط میتوانم بگویم "خداوند روحش را قرین آرامش فرماید". این صحبتهای فرای، شرقشناس و ایرانشناس برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد درباره افشار است.
جان گرنی: درختی عظیم و نادر بود
گرنی، افشار را به درختی عظیم و نادر تشبیه میکند؛ درختی که سمبل دوستی است، دستاوردهای علمیاش، ماندگاری آنها اِشراف او بر میدان پژوهش، تنوع گستردهٔ معلوماتش و حمایتش از هر گوشهٔ جهان که ایران مورد مطالعه و ستایش بود، بس عظیم و بیهمتا است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
کارلو چرتی: ایراندوستی بهتمام معنا بود
آخرین خاطرهای که چرتی، ایرانشناس ایتالیایی و مشاور فرهنگی سفارت ایتالیا در ایران، از آخرین دیدارش با افشار در ذهنش نقش بسته است: اندیشمندی بزرگ، طلیعهدار کهکشان پژوهشگران و ادیبان، مردی عاشق فرهنگ سرزمینش، یک مهینپرست، ایراندوستی بهتماممعنا.[۱۱]
سیدفرید قاسمی: با کتاب بالید
«ایرج افشار زادهٔ خانهای پُرکتاب بود. او با کتاب بالید، با کتاب زیست و با کتاب دیده از جهان فرو بست. وی را میتوان کتابدوست، کتابجوی، کتابشناس، کتاببان، کتابخوان، کتابدار، کتابخانهدار، کتابپژوه، کتابآفرین، کتابپرداز، کتابنویس، ... و بهطور کلی کتابورزی بهتماممعنا دانست که در تمام عرصههای مرتبط با کتاب اثرگذار بود.»[۱۲]
محقق داماد: افشار همپایه ابن ندیم است
سیدمصطفی محقق داماد تولیت بنیاد موقوفات افشار درباره افشار میگوید: «ایرج افشار کارهای بسیاری کرده که تمام اهلفن نسبت به هنگامهای که او آفریده، انگشت حیرت به دندان هستند. میان ابعاد گوناگون کارهای او چند بعد از همه بزرگتر و درشتتر است که باید به آنها توجه شود. ایرج افشار کتابشناس، نسخهشناس و کتابدار است. اگر بخواهیم او را در این زمینه تحلیل کنیم باید او را با محمدبن اسحاقبن ندیم در قرن چهارم مقایسه کنیم. ابن ندیم کتاب الفهرست را نسبت به کتابهای موجود تا زمان خودش مینویسد او یک دایرةالمعارفنویس است فقط نام کتاب را نمیگوید خلاصه کتاب و زندگی مولف را هم میگوید و از علوم زمان خود به یک تقسیمبندی میرسد».[۱۳]
نامهنگاریهای ایرج افشار و محمدعلی جمالزاده
رابطه نزدیک و عمیقی میان افشار و جمالزاده که دور از وطن بود، برقرار بود. با نامهنگاری از حال و احوال یکدیگر مطلع میشدند. جمالزاده از طریق همین نامهها بود که در جریان رخدادهای ادبی و فرهنگی کشور قرار میگرفت. او صدها نامه برای افشار نوشت که در کتابی با عنوان نامههای ژنو چاپ شده است. این کتاب شامل ۳۵۵ نامه از سوی جمالزاده طی سالها دوری از وطن به افشار است.
جمالزاده در این نامهها القاب و ترکیبهای توصیفی شایستهای درباره افشار بهکار برده است: روح زنده و فعال کتاب در ایران، محیی المعرفة، نمک زندگی روحی مملکت، ایرج پهلوان، نمونهٔ کامل انسان خدمتگزار و با عشق و شور، مرد مردانه. نیز او را ابوالکتاب نامیده که از همه شیرینتر و نغزتر است.
در یکی از نامههای جمالزاده به افشار چنین آمده است:
گفت:ابوالکتابی
«خدا به تو مرد کار و همت، عمر و سلامتی و دل خوش و نیرو بدهد تا باز سالهای بسیار همچنان که سالیان بسیار است که به راستی ابوالکتاب بودهای، باز خرمنهای کتاب و مجله و رساله و دفتر و نسخ خطی و چاپی به زبانهای گوناگون حتی چپنی و ژاپنی جمعآوری نمایی و دنیایی از اهل معرفت و علم و ذوق را قدران خود بسازی».(۲۰مرداد۱۳۶۲)
تو راستی آیتی شدهای
«از همه بهتر و خوبتر کتاب مستطاب و پرفایدهٔ خودت، فهرست مقالات فارسی، چشم و دلم را روشن ساخت. مرحبا به این همت و پشتکار. تو راستی آیتی شدهای و درستوحسابی مایهٔ امیدواری و امید حقیقی تمام کسانی شدهای که باب فیض را بهروی ایرانیان مسدود پنداشته بودند. بدان که نام تو در تاریخ احیای ادبی و علمی و معنوی ایران خواهد ماند. خدا به تو سلامت و نشاط و قوت بدهد که یک تنه کار یک لشکر انبوه را انجام میدهی و صدایت را هم کسی نمیشنود و اشتلم و رجزخوانی نداری و مانند مارگیری چنانی هر چند از چنتهٔ غیبی یک کتاب خوشخط و خال بیرون میاندازی به جای زهر، سرتا پا شهد و شکر است و همانطور که کام دوستان را شیرین میکنی، خدا کامت را شیرن کند. (تاریخ نامه ۱۳۴۰/۱۰/۲۸)
عمر خود را بدهم
«من بدون شوخی حاضرم در مقابل قاضی و محضر شرع سند بسپارم که دو سه سال از عمرم را با کمال میل و رغبت حاضرم به روی عمر شما بگذارم». (تاریخ نامه ۲۳مهر۱۳۴۱)
نامههای سیاوش کسرایی به افشار
کسرایی چند نامهٔ محبتآمیز خطاب به افشار دارد که نشان از علاقه و محبت قلبی به او افشار و خدمات ارزنده اوست. در نامهای مینویسد: «ایرج جان اگر بدانی که شادیها وقتی بدون انتظار قبلی به آدم رو میکنند، چقدر انگیزانندهترند. میتوانی اثر نامههایی را که گاهگاهی از گوشههای مختلف این دنیا برای من فرستادهای بدانی. تو به علت فعالیتهای گوناگون و آثاری که در نشریات مختلف داری نمیتوانی از یاد بروی و من دورادور اما خیلی از نزدیک تحقیقات جستهگریخته ولی دانشمندانه ترا نگاه و تحسین میکنم. ولی هر چه میاندیشم نمیتوانم بفهمم که چه چیزهایی مرا به یاد تو میاندازد و درست در مواقعی که هیچ انتظار یادآوری و اظهار لطف ترا ندارم خبری از خودت به من میرسانی...» قربان ایرج جانم میروم.... سیاوش
در نامهای دیگر چنین میخوانیم:
- «... ایرج جان، تو هرچه دورتر میشوی بیشتر جلوه میکنی؛ یعنی انسانیت توست که جلوه میکند و تو به قول آن بزرگوار از زمره دوران در حضوری. و خلاصه از اینکه در بلاد غربت یاد این غریب در وطن میکنی سپاسگزارم و امیدوارم که این سفر برای چشمهای گرسنه ما پربرکت باشد و ما باز خوشهچین خرمن تو باشیم. به کوری چشم آنها که تو را در اینجا (ایران) نمیتوانستند در کنار کتاب ببیند، حالا خودت را (خارج از ایران) در اقیانوسش غرق کن...»۸آبان۱۳۴۲،سیاوشخطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
محمد قزوینی
افشار «روح علمی» و «انصاف در علم» را از خصایص برجسته قزوینی درشمار میآورد و میگوید: «قزوینی را نوشتهها و سخنانی گرانبهاست که او را جاودانی و بزرگمرد ساخت»... «قزوینی در علم و آنچه بدان متعلق است، متعصب بود. نمیتوانست دید که کتابی نادرست یا جملهای از آن مغلوط و نافصیح باشد. در چنین هنگامی میخروشید و صد طعن و لعن را در حق نویسنده آن روا میدانست. چنین کسانی برای او «الاحمق بن الاحمق و الجاهل بن الجاهل» بودند»... «قزوینی مرد درست و پاک و بیغلوغشی بود. برای کار ناکرده مزد پذیرفتن را گناه میدانست.» پس از کشف مطالب مجهول و گنگ به وجد میآمد و عزت دانایی، وی را مسرور و شادمان میکرد، چنان که وجد و سرور باطنی او از خلال نوشتههای محققانهاش نیک مشهودست.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
سعید نفیسی
«نفیسی صاحب صفات برجستهای بود که جمع آن صفات در یک فرد کمتر دیده میشود. تندکار و پرکار بود. از بسیاری کار خستگی احساس نمیکرد. کتابها و رسالهها و مقالههایی که چاپ کرده، مصاحبه و خطابههایی که از او نشر شده، گوشهای است از مقدار کار او»»... ««در نوشتن توانا بود. مقاله و خطابههای خود را سریع و بیقلمخوردگی مینوشت. نثرش زیبا و استوار و فصیح بود. بسیاری از نوشتههای او از بهترین آثار نثری عصر کنونی بهشمار میآید»... «نفیسی مرد مادی نبود. برای مال دنیا ارزشی قائل نبود. گشادهدست بود. کتب عزیز و نفیس خود را بیهیچ نگرانی و خستی به دوست و آشنا میسپرد و کماتفاق میافتاد که خواستار برگرداندنش باشد، مگراینکه بدان نیازمند شود. چون مادی نبود، در گرفتن حقالتالیف سختگیر نبود، بهآسانی و ارزانی قبول طبع کتاب برای هر ناشر و کتابفروش میکرد، بدان حد که حیرت رقیبان را برمیانگیخت و غالباً او را سرزنش میکردند.» این بخشی از گفتههای افشار درباره نفیسی است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
محمد مصدق
افشار مصدق را از لحاظ شخصیت و حیثیت در تاریخ ایران «کمنظیر» میداند و دربارهاش میگوید: «او جامع صفات ممتاز بود. یعنی هوش، وطنپرستی، ملتدوستی، کمال سیاسی، پاکی و تقوی، شهامت، دقتنظر، بینش و دانایی، قوه بیان و خطابه، دانش اکتسابی، نکتهبینی و حاضرجوابی را با هم داشت. بالاتر از همه اینها، نیروی کمهمتای با مردم بودن و از آنها سخن گفتن را در نهانخانه خود داشت.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ادوارد براون
افشار معتقد است که بروان بیش از تمام مستشرقین و ایرانشناسان، به ایران خدمت کرده است «زیرا او در روزگاری قلم خود را وقف مملکت ما کرد که از ایران برای دیگران جز نامی آن هم افسانهآمیز وجود نداشت. براون یکی از جواهرات رخشان و گرانبهایی است که بر تاج ادبیات ما درخشش دارد»... «اگر به نتیجه کار و میزان فعالیت براون نگاه کنیم تصدیق خواهیم کرد که وی عاشق ایران بوده است و اگرنه یک نفر خارجی درباره یک کشور دورافتاده به چه دلیل باید استخوان خرد کند و دود چراغ بخورد؟...»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
خانه پدری ایرج افشار افشار درباره خانه پدریاش که سالهای دور کودکی را در آن سپری کرده است، اینچنین میگوید: «خانهای که من در آنجا زاده شدم و روزگار کودکیم در آن گذشت، باغی بود پوشیده از درختان میوه (سیادرخت) و کاجهای بلند کهنسال. این باغ در ضلع شمال غربی چهارراهی بود که یک سوی آن راهی بود که به سردر سنگی میرسید و از سوی دیگر به چهارراه آقا شیخ هادی، یعنی در تقاطع خیابان پهلوی خیابان قنات (معروف به فرمانفرما) بود. روبروی باغ ما بخشی از تملکات وسیع عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که عاقبت کاخ مرمر شد».
پدرش در سال۱۳۱۵ مجبور به ترک خانه بزرگ، نزدیک سردر سنگی، در خیابان پهلوی شد. «زیرا باغ پهلو به پهلوی باغی بود که رضاشاه برای سکنای یکی از همسران خود خریده بود و بعضی از ایام را در آنجا میگذرانید. برای اینکه از خانه مجاور، که باغ ما بود، کسی به باغ شاه نرود و خطر احتمالیش پیش نیاید پدرم را واداشتند خانه مسکونی را به کلانتری محل اجاره بدهد. پس ناچار شدیم که از اینجا به باغ فردوس شمیران که در همان اوقات پدرم خریده بود برویم. تابستان بود و دشواری نداشت، اما نمیدانم چه شد که پدرم تصمیم گرفت همانجا بماند و نخواست که به یکی دیگر از مستغلات خود در شهر منتقل شود.»[۱۴]
گزارش جامعی از سفرها
افشار در ردیف معدود محققان کثیرالسفر معاصر ایران است.
او عاشق سفر بود؛ از اینرو همواره با تعدادی از علاقهمند و دوستان محققش، فراوان به سفرهای داخلی و یا خارجی رفته است. منوچهر ستوده، احمد اقتداری، کاووس جهانداری، مجید مهران و چند تن دیگر از جمله دوستان و همراهان او در سفرهای داخلی بودند.
افشار سعی میکرد به جایجای ایران سفر کند. به مناطق دوردستی از جمله روستاهای دورافتاده، جادههای کوهستانی، کوهسارها و جاهای بکر و ناشناخته سفر میکرد که هنوز پای آدمیزاد به آنجا نرسیده بود. بیتفاوت از کنار هیچ منطقه و مکانی نمیگذشت. آثار و بناهای قدیمی را شناسایی و معرفی میکرد و سنگ نوشتههای قبور را میخواند و متن آنها را ثبتوضبط میکرد. او بود که بسیاری از مناطق بکر و دستنخورده و دورافتاده ایران را که در آن اثری تاریخی یا باستانی دیده بود، برای نخستین بار به جامعه ایرانی و دنیا شناساند.
بنیانگذاری
- مؤسس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، پایهٔ تأسیس این کتابخانه در سال۱۳۲۸ با اهدای نسخههای خطی دکتر مشکات ریخته شد.
- تأسیس بخش ایرانشناسی در کتابخانه ملی، مدت مدیریت او فقط ۷ ماه بود و بعد از این مدت استعفا داد. بهگفته نورالله مرادی در واقع کوتاهترین دوره ریاست کتابخانه ملی به ایرج افشار اختصاص دارد؛ اما در بررسی هر کار مهمی که در کتابخانه ملی انجام شده به ایرج افشار میرسیم.[۱۵]
- تدوین کتابشناسی نوین ایران، در سال۱۳۳۴ نخستین کتابشناسی را ایرج افشار جمعآوری میکند و نامش را کتابشناسی افشار میگذارد. از آن سال افشار این کار را به کتابخانه ملی واگذار کرد.
- انتشار نخستین فهرست مقالات فارسی در سال۱۳۴۰، وی مقالاتی که در خارج از ایران درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته شده بود را در این کتاب فهرست میکند.
هماکنون این کار افشار را بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه میدهد.
- تأسیس مجله «فرهنگ ایرانزمین»
- همکاری در تأسیس «کلوب کتاب» که بعد «انجمن کتاب» نام گرفت
- تأسیس «نشریه نسخههای خطی»
- تأسیس مجله «کتابداری» (نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)
- تأسیس «سازمان کتاب»
- ایجاد «نامواره دکتر محمود افشار» که بعدها بهنام «پژوهشهای ایرانشناسی» تغییرنام یافت.
استادان و شاگردان
پرویز ناتل خانلری، ذبیحالله صفا، محمدعلی حکیمالهی ، محمدحسین مشایخ فریدنی ، جواد تربتی، عبدالرحیم نبهی، ابراهیم کوکلان، عبدالله رهنما و فروغان از جمله معلمان افشار در دبیرستان فیروزبهرام بودند که با آموزههای خود جهان تازهای بر روی او گشودند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار ناتل خانلری را «دبیر بعضی از درسهای رسمی و در حقیقت مربی ذوقی چند تنی» میداند و میگوید در دبیرستان نسبت به سایر معلمان، به ادبیات علاقمندی بیشتری داشت.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
فیلم ساختهشده براساس
فرزانهٔ فروتن ایرانمداریها
مستند فرزانهٔ فروتن ایرانمداریها پرترهای از استاد ایرج افشار محقق، مورخ و ایرانشناس برجسته ایرانی است که به کارگردانی سیدجواد میرهاشمی ساخته شده است. این مستند در ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در سالن «سینما حقیقت» بهنمایش درآمد.
نام جاهایی که به اسم این فرد است
- نامگذاری سالنی بهنام ایرج افشار در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
مراسم رونمایی از تندیس افشار روز یکشنبه ۲۸اردیبهشت۱۳۹۳، در محل دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با حضور جمعی از پژوهشگران، اندیشمندان و فرهیختگان کشور برگزارشد.
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و کتابشناسی
کارنامه و فهرست آثار
نشر آثار و نوشتههای افشار تنها به دوران پرثمر زندگی او و آنچه در سالشمار آمده، محدود نمیشود. دهها نگاشتهٔ او پس از رفتنش بهچاپ رسیده یا درانتظار چاپ است:[۱۶]
- خاطرات فروغی در جوانی
- خاطرات منوچهر ستوده
- تذکرة شعرا
- گلگشت در وطن؛ جلد دوم، استبداد و آزادی (با همکاری کاوه بیات)
- نطقهای مجلس شورا (دورههای ۱، ۲، ۵ و ۶)
- نطقهای مجلس شورا (دورههای ۷ و ۸ و ۱۵)
- اوراق تازهیاب مشروطیت
- تاریخ عربستان
- تاریخ علوم و پزشکی
- جوهر تاریخ
- روزگار قاجار
- خاطرات و خیالات رکنالممالک سنجر
- و...
سبک و لحن و ویژگی آثار
جوایز و افتخارات
کتاب «فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین» که توسط نشر فهرستگان در ۱۳۸۲ منتشر شد، بهعنوان کتاب سال۱۳۸۲ خورشیدی برگزیده شد.
در رثای افشار
عبدالکریم تمنا هروی اهل افغانستان
اگر از پاسدارانِ سخن هریک سخن گویم | سخن یابد فزونی و بیان را نیست یارایی | |
چنین خواهم که لختی خامه را از نو بگریانم | به سوگ بیبدل مرد خردورز و توانایی | |
ز افشار گرامی یاد باید کرد با حسرت | نگنجد گرچه در ظرف سخن، توفنده دریایی | |
دریغا کان گرانْگنج معانی شد نهان از چشم | ندارد زندگی بیاو به یاران حُسن و معنایی | |
نشد یک دم زبان پارسی از دل فراموشش | به هر حالت که بود و هر کجا بگذاشتی پایی | |
گهرهایی که کلک سحر کارش نقش دفتر بست | ز بس افزون بوَد، نتوان گرفتن نام و احصایی | |
نوشت و خواند و در راه طلب پیوسته کوشان بود | حقیقت جُست و او را بود فهم و هوش پویایی | |
هزاران روستا و معبد و دارالکتب را دید | به امیدی که مجنونوار بیند روی لیلایی | |
نیالایید در مدح زبونان خامه بر کاغذ | نبودش از ریاکاران نادان، خوف و پروایی | |
به سر، سودای سود خویش را هرگز نپروردی | به سود دیگران همواره در سر داشت سودایی | |
نپندارم که در دنیا چو او فردی پدید آید | مگر کز نو پدید آرد پدیدآرنده، دنیایی |
مهربان و کارساز
روح ایرج افشار چون ملایک پر کشید | رفت زین دنیا و آن دنیا گزید | |
یکهمردی بود در دوران ما | عاقل و اندیشمند و پربها | |
مهربان و کارساز و دوربین | من ندیدم مثل او روی زمین | |
دست هر درماندهای را میگرفت | هرکسی میشد در این یاری شگفت | |
پنج با هشتاد شد دورش تمام | رفت سوی خالق والامقام | |
از سپیدهدم سرش اندر کتاب | تا در آن ساعت که او میشد بهخواب | |
درب خانهاش باز بر روی همه | بیسگ و بیحاجب و بیهمهمه | |
با مسلمانان قرین و یار بود | با فرنگان دست در سفره نمود | |
از سرش تا پا همه حسن و ادب | هم ز پایش تا بهسر نیک ایعجب | |
اینچنین مردی مرا یار و رفیق | این رفیق بینظیر بس شفیق | |
ای خدا ای خالق کون و مکان | بردی او را همچو تیری از کمان | |
خانه مر مرا عزاخانه نمود | ساکنانش جمله دیوانه نمود | |
گر گناهی کرد آن را تو ببخش | ای خداوند کریم گنجبخش | |
ای گرامیخالق کن فیکون | بردی او را همچو تیری از کمان | |
آن بهشت عدن کن مأوای او | در کنارآب زمزم جای او |
«درد» از خسرو احتشامی هونگانی
فریاد که فرزانه «گلگشتِ وطن» رفت | آن نادرهٔ «نادرهکاران» سخن رفت | |
آیینهٔ «آیندهٔ» فرهنگ فرو ریخت | گنجینهٔ افسانهٔ ایران کهن رفت | |
از طایفهٔ طرفهٔ طرازان قلم بود | تاریخشکن آمد و تاریخشکن رفت | |
مرغان غزل سوگ سروران صبورند | سیمرغ سهورانه سوریان چمن رفت | |
ای چرخ کبوداختر ارباب ادب مرد | ای دُر زمان زایر آداب و سنن رفت | |
هم غرب بنالید فریبانه و هم شرق | در جامجهان اشک ز پاریس و پکن رفت | |
شیرازهٔ اوراق «بیاض سفر» آشفت | زین فصل پریشان گل مجموعهشدن رفت | |
ای خفتهٔ بیدار ز مهرابهٔ دیدار رفت | رفتی و از این داغ ندانی چه به من رفت | |
از تسلیت یاد تو نوروز نخندید | با تعزیت مرگ تو شادی ز وطن رفت |
ناشرانی که با او کار کردهاند
همکاری با بیش از ۱۱۷ ناشر، ثمره بیش از ۶۰ سال جویندگی و پویندگی خستگیناپذیر این کتابشناس برجسته است.
نشرهایی چون ابنسینا، اختران، اساطیر، اسدی، امیرکبیر، خوارزمی، خجسته، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، انجمن کتاب، توس، ثریا، جیحون، ایران، ایران و اسلام، دانشگاه فارابی، بابک، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، بنیاد پژوهشهای اسلامی، بنیاد فرهنگ ایران، بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی، دانشگاه تهران، سنایی، سروش، عطار، فرهنگ ایران، مؤسسه تحقیقات علوم آسیای میانه و غربی، نشر آبی، نشر تاریخ ایران، نشر و پژوهش فرزانروز، ستوده، سحر، سازمان کتاب، شرق، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، سخن، شهاب ثاقب، روزبهان، زرین، فروغی و طهوری تنها شماری از دهها انتشاراتی است که توفیق .
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
منبعشناسی
کتابها و مقالهها
- مقالهشناسی توصیفیتحلیلی شاعران قرن چهارم(بر اساس فهرست مقالات فارسی ایرج افشار)، ۱۳۹۶.
- تحلیل محتوای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مقالات مشروطهشناسی بر اساس شش جلد فهرست مقالات فارسی تألیف ایرج افشار، ۱۳۸۶.
- فعالیتهای ایرانشناسی ایرج افشار: روش، رویکرد وحوزههای تحقیق، ۱۳۹۶.
- مقالهشناسی توصیفیانتقادی فردوسی و شاهنامه براساس فهرست مقالات ایرج افشار تا پایان دفتر پنجم(۱۳۷۰)، ۱۳۸۰.
- ساختمان فعل در کتاب "روزنامهٔ خاطرات اعتمادالسلطنه"، ۱۳۹۲.
- طبقهبندی و تحلیل موضوعی و محتوایی نامههای ژنو (از جمالزاده به ایرج افشار)، نامههای پاریس (از محمّد قزوینی به تقیزاده) و نامههای برلن (از بزرگ علوی در دوران اقامت در آلمان، ۱۳۹۵.
راهنمایی پایاننامه
افشار استاد راهنمای دهها پایاننامه در مقطع کارشناسی ارشد بوده که به برخی از آنها اشاره میشود:
- تصحیح نسخه خطی «کشفالصنایع»، پدیدآور: فریبا افکاری، ۱۳۷۳.
- فهرست انتشارات دولتی ایران تا شهریور۱۳۲۰، پدیدآور: منیره مجتهدی، ۱۳۴۶.
- القاب دولتی، علمی و ادبی و مذهبی در دوره قاجاریه، پدیدآور: پری نازشاهنواز، ۱۳۵۲.
- فهرست راهنمای کتاب (۱۳۳۷تا۱۳۴۶)، پدیدآورد: اشرفالسادات میرشاهزاده، ۱۳۵۷.
- کتابشناسی کتاب و کتابخانه در زبان فارسی، پدیدآور: علی بیانفر، ۱۳۴۷.
- تذکرةالخطاطین میرزا هدایتالله لسانالملکسپهر و عبدالمحمدخان افخمالممالک با مقدمه و تصحیح و توضیح و معانی لغات دشوار، پدیدآور: محمدرضا تقیزادهکردی، ۱۳۷۳.
- راهنمای کتابخانههای دانشگاهی در تهران، پدیدآور: آذر آزموده، ۱۳۴۹.
پانویس
- ↑ نیکویه، نادرهکاران، ۴۳۸.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۷۵۰.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۴۵.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۴۷.
- ↑ «رهبر معظم انقلاب: ایرج افشار، ایرانشناسی برجسته و پرکار بود». کیهان.
- ↑ «معرفی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار». محمود افشار.
- ↑ قاسمی، ایرانشناس مجلهنگار، ۱۰۸۷.
- ↑ قاسمی، ایرانشناس مجلهنگار، ۲۱.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۱۱۷تا۱۲۱.
- ↑ قاسمی، ایرانشناس مجلهنگار، ۱۵.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۷۹۴.
- ↑ قاسمی، ایرانشناس مجلهنگار، ۵۷.
- ↑ «ایرج افشار همپایه محمدبن اسحاقبن ندیم است». ایبنا.
- ↑ «خاطرات چاپنشده ایرج افشار». بخارا.
- ↑ «ایرج افشار را باید با محمدبن اسحاقبن ندیم مقایسه کنیم».
- ↑ قاسمی، ایرانشناس مجلهنگار، ۷۱تا۷۳.
منابع
- قاسمی، سید فرید (۱۳۸۹). ایرانشناس مجلهنگار: زندگی و کارنامهٔ مطبوعاتی ایرج افشار. تهران: امرود و خانه فرهنگ هنر گویا. ص. ۱۲۰۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۳۲۷-۳۰-۴. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - دهباشی، علی (۱۳۹۰). ویژهنامه ایرج افشار. تهران: بخارا. ص. ۹۳۳.
- قاسمی، سید فرید (۱۳۹۰). کتابورز اطلاعرسان: برگی از شناختنامهٔ ایرج افشار. تهران: کتابخانهٔ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. شابک ۶۰۰-۲۲۰-۰۳۵-۸ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). پارامتر|چاپ=
اضافه است (کمک) - نیکویه، محمود (۱۳۸۳). نادرهکاران. تهران: قطره. ص. ۱۱۱۲. شابک ۹۶۴-۳۴۱-۲۷۴-۱. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک)