ایرج افشار
ایرج افشار نویسنده، ایرانشناس، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی، کتابشناس، کتابدار، نسخهپژوه، نسخهشناس و استاد دانشگاه بود.
به عقیده جملهٔ پژوهشگران و محققان معاصر، ایرج افشار از پرکارترین، پراثرترین و تأثیرگذارترین پژوهشگران ایران در پهنه گستردهٔ تراث ایران، تاریخ، جغرافیا، تمدن و فرهنگ، زبان پارسی و هنر طی قرن بیستم است. اکثر قریب بهاتفاق نوشتهها و آثار او جزو نخستین و مهمترین منابع دستاول ایرانشناسی در داخل و خارج از ایران بهشمار میرود. او سراسر دقایق و لحظات عمر خود را صرف بازشناسی و ترویج فرهنگ و ادب و تاریخ ایران زمین کرد.
ایرج افشار در تهران به دنیا میآید؛ در یک خانوادهٔ یزدی و بافرهنگ. پدرش محمود افشار یزدی از شخصیتهای فرهنگی و ایراندوست روزگار خود است. ایرج در محیطی بالیده که در آن همنشینی با پیشکستوتان بزرگ فرهنگ و ادب ایرانی را بهطور مستقیم و شخصی تجربه میکند. از طریق پدر، با دانشمندان مهم نسل پیشین از جمله عباس اقبال آشتیانی، ابراهیم پورداود، محمد قزوینی و سعید نفیسی آشنا میشود.اصول و مبانی آنها را درک میکند و اندیشهاش بهدست آنان ورزیده میشود. این شرایط و هوشمندی و ذکاوت ایرج، راهی پیش رویش میگذارد تا مانند اساتید شایشته پیشینش، دقایق عمر را در راه پژوهش و کاوش درباره وطن صرف کند.
افشار سالها و دقایق عمرش را با پرهیز از هرگونه اتلاف وقت به تحقیق و کاوش در رشتههای مختلف چون ایرانشناسی، نسخهشناسی، کتابشناسی، فهرستنگاری، مجلهنگاری، مدیریت مجلات، رجالشناسی، قاجارشناسی، اطلاعرسانی فرهنگی، متون کهن فارسی، بررسی اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخ، سفرنامه و... به طور گسترده و عمیق پرداخت. شمار آثار و نوشتههای ارزشمند او چنان نظرگیر است که اگر همه کارهایش را که او یکتنه انجام داده، کنار هم بگذاریم، گمان میکنیم آنچه به نام افشار بهچاپ رسیده است، کار گروهی از دانشمندان خستگیناپذیر است که شبانهروز سرگرم کار پژوهش و تحقیق بودند. یکی دیگر از شفگتیهای زندگی افشار، نامهنگاریهای او با بزرگان و دانشمندان همروزگار خود اوست. تاکنون چند کتاب حاوی نامههای دیگرانی چون محمدعلی جمالزاده نویسنده نامدار به افشار به دست چاپ سپرده شده است.
تأليف، تصحيح و نگارش بيش از ۳۰۰ اثر در زمینه ایرانپژوهشی، نسخهشناسی، کتابشناسی، فهرست نگاری، قاجارشناسی، رجالشناسی، اطلاعرسانی فرهنگی، متون کهن فارسی، ۲۰۰۰ مقاله، گزارش و یادداشت كوتاه و بلند در همین زمینهها و ... به زبان فارسی، تدوين ۷۷ مقاله به زبانهای غيرفارسی، ۱۶۲ مقدمهنگاری بر آثار ديگران، حدود ۶۶ هزار عنوان نامهنويسی، همكاري با ۱۱۷ ناشر، نظارت بر ۲۱ مجموعه انتشارات، عضويت در ۳۲ شورا و انجمن ايرانی و جهانی، ۶۶ سال تلاش مطبوعاتی و گردانندگی ۱۴ عنوان نشريه كه جمعا عمرشان به ۱۸۰ سال میرسد، اداره ۴ كتابخانه معتبر و يك مركز پژوهشی، مديريت ۵ مركز انتشارات و يك نشر خصوصی تنها بخشی از خدمات ارزنده و کممانند او در عرصه خدمت به فرهنگ و تاریخ و ادب این مرزوبوم بهشمار میرود.
بنا به نوشته سید فرید قاسمی او را میتوان اينگونه توصیف کرد: افشارِ مرجعنگار، مجلهنويس، كتابشناس، مصحح، نسخهپژوه، سندپرداز، متنشناس، مجموعهساز، فهرستنويس، گردشگر، كتابدار، تاريخنويس، كتابآفرين، مقالهنگار، پايه گذار و ...
آثار افشار، بارها و بارها تجدید چاپ شده است....
مگر همه کارها را باید من بکنم!
سعيد نفیسی مشوق افشار برای نگارش نخستين كتابش بود. در جایی مینویسد: « ...در عنفوان جوانی يا بيست و يكیدو سالگی هوس كتابنويسی داشتم. در آن اوقات به منزل سعيد نفيسی زياد میرفتم. زيرا درِ خانهاش به روی جوانها باز بود. هم، روز خاصی داشت كه مینشست و جمعی به ديدنش میشتافتند و هم، گاهوبيگاه میشد به او سر زد. روزی گفت به گزينش بخشی از ادبيات معاصر پرداخته است و قصد دارد مجموعهای از داستانها و نوشتههای جمالزاده و دهخدا و صادق هدايت را منتشر سازد. گفتم چرا اين كار را بهطور عامتر انجام نمیدهيد و چرا از انتخاب نوشتههای محققان و اديبان پرهيز داريد؟ گفت آنها اديبات نيست. من فعلا برای آگاهی جوانها منحصرا در پي آنم كه منتخباتی از نوشتههای ادبی فراهم كنم. چون باز اصرار كردم، گفت: مگر همه كارها را بايد من يا طبقه من بكنند. شما جوانها خودتان بايد دست به كار شويد و آنچه را مفيد میدانيد بكنيد، تا اين رشته قطع نشود. بنابرين خودت اين كار را بكن و فردا بيا با هم برويم پيش حسن معرفت (مدير كانون معرفت كه كتاب او را چاپ میكرد) تا بگويم كه جلد ديگر اين مجموعه را اين جوان تهيه خواهد كرد. گفت بر آن مقدمهای خواهم نوشت كه كتاب شما شناسانده شود... اين همان كتاب است كه من يادداشتهای آن را به تدريج فراهم میكردم. حسن معرفت توصيه مرحوم نفيسی را پذيرفت وكتاب با مقدمه آن شادروان به چاپ رسيد» بدینترتیب نخستين كتابش با عنوان نثر فارسی معاصر در فروردين ماه ۱۳۳۰ منتشر میشود.
ساعت دیوارکوب دانشگاه تهران
علیاصغر حكمت مردی است كه به گفته افشار تا پايان عمر دست از حمايت از فرهنگ و مراقبت در كارهای فرهنگي برنداشت. در سنين آخر عمر كه نزديك نود سال سن داشت، يك ساعت بزرگ ديواركوب به دانشگاه تهران آورد و گفت میخواهم اين ساعت را به دانشگاه تقديم كنم تا به برج كتابخانه مركزی دانشگاه نصب شود و دانشجويان و ديگران از زمان اطلاع پيدا كنند. افشار و ساير مسئولان دانشگاه با كمال تشكر هديه او را پذيرا شدند. افشار میگويد: مرحوم حكمت را هر دو سه ماه يكبار میديدم. با سختی به كتابخانه میآمد. يكبار از او میپرسد جناب آقای حكمت! چرا با اين همه زحمت تشريف میآوريد؟ اگر كتابی، چيزی لازم است، تلفن بفرماييد تا بفرستيم. گفت: نه، میآيم ببينم اين ساعت درست كار میكند يا نه. [۱]
عروسی داریم
سالهای دور، افشار و اصغر مهدوی در ایرانگردی خود به شهری دورافتاده میرسند. کسی را در شهر نمیشناسند، به ناچار درب خانهای را میکوبند. صاحبخانه در را باز میکند. وقتی از قصد آنها برای بیتوته خبردار میشود، میگوید «عروسی داریم، جان خودم حتی یک اطاق خالی ندارم». ایرج خیلی ساده میپرسد آیا در پشتبام هم کسی هست؟ پاسخ منفی میشنود. به همراه مهدوی از نردبان بالا میرود و شب را همانجا بر روی یک پتو و در کمال سادگی بهصبح میرسانند.[۲]
نخستین باری که «نه» گفت
نخستین بار به پدرش نه میگوید. او میگفت: به کار دولتی نرو و بیا آب و ملکی را که داریم سروسامان بده. من به کار دولتی رفتم و خیری ندیدم. من گفتم نه و کار به جایی کشید که ترک خانه پدری گفتم و با همسرم به خانهای که پدر زنم یعنی عمویم برای زندگی دخترش ساخت منتقل شدم. رابطهام با پدرم گسیخت و ۱۵ سالی یکدیگر را ندیدم.
اتومبیلش نه ساعت داشت نه رادیو
مجید مهران از اولین سفرش با افشار به دور ایران میگوید.اتومبیلش نه رادیو داشت نه ساعت و نه کولر. به درخواست خودش آنها را برداشته بودند. میگفت شنیدن برنامههای رادیویی حواس راننده را پرت میکند. به ساعت هم نیازی ندارد و به قول دوستش منوچهر ستوده، هنگام ظهر هرگاه گرسنه شود، معلوم میشود که حوالی ظهر است. شنیدن وقایع ایران و جهان هم ضرورتی ندارد؛ چرا که اخبار مهم به سرعت برق، به انسان میرسد. تکیه کلامش این بود، تاریخ ایران را که ورق بزنید مملو از این قبیل رخدادهای وحشتناک، بنابرین بدترین خبرهای دنیا برایش تازگی نداشت. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
دوستی با زریاب
فصل بهار بود. چون كلاس به پايان رسيد با شاگردان به باغ انجمن میروند. دوسه تا دوسه تا روی نيكمتهايی كه در باغ نهاده بود، مینشینند. ایرج روی همان نيمكتی مینشیند که زریاب نشسته بود. «پس بر روی كارتی كه آن مواقع به تقليد بزرگترها چاپ كرده بودم و در جيب داشتم نوشتم: آيا شما نويسنده آن مقالهايد؟ ايشان به سخن آمد و خندان گفت: بلی. ضمنا پرسيد آيا شما نويسنده مجله آيندهايد؟ گفتم: بلی.» از اینجا بود که باب دوستی با زریاب خوئیبرای ایرج باز میشود. از آن غروب بود كه دوستی و همنشينی و همسخنی ميانشان آغاز میشود. «هفتهای نبود كه چند بار يكديگر را نبينيم. هم در كلاسهای درس فرانسه و هم گاهی در كتابخانه مجلس يا در كتابفروشیهای ابنسينا و دانش. چند صباحی هم با او در درس زبان آلمانی (مدرسه صنعتی) همنشين بودم. او به مقصدها رسيد و من هنوز آوارهام.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زندگی و تراث
سوانح عمر
۱۳۰۴:(۱۶ مهر/۱۹ ربیعالاول ۱۳۴۴ق/ ۶ اکتبر ۱۹۲۵م) زاده شد در تهران، چهارراه سرْدرسنگی، دربند دکتر محمود افشار؛ پدر: «محمود افشار»، مادر: «نصرت برازنده».
۱۳۰۶: (۲۰ دی) صدور شناسنامه ۱۷۰ از حوزه ۳ تهران، مأمور صدور: فرهمندخو.
۱۳۱۲: (۲۴ شهریورماه) تا ۱۳۱۸:آغاز تحصیل و آموزش دبستانی (دبستان: زرتشتیان، شاهپور تجریش).
۱۳۱۵: انتقال خانۀ پدری به باغ فردوس شمیران.
۱۳۱۸ تا ۱۳۲۴: آموزش دبیرستانی (دبیرستان: فیروزبهرام).
۱۳۲۱: تنظیم روزنامه دیواری.
۱۳۲۲: چاپ عکس وی بهعنوان تحویلدار انجمن ادبی دبیرستان در صفحۀ ۵۰ سالنامۀ دبیرستان فیروزبهرام (سالنامه ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۳).
۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵: همکاری با سالنامۀ شاهپور تجریش؛ مدیر داخلی مجلهٔ آینده.
۱۳۲۴ تا ۱۳۲۸: دریافت گواهینامه دبیرستان (رشتۀ ادبی)؛ آموزش دانشگاهی (دانشکده حقوق دانشگاه تهران: رشتۀ قضایی).
۱۳۲۴: (۱۵ آذر) پیمان همسری با شایسته افشاریه؛ تنظیم نخستین فهرست مطالب سالانه برای مجلۀ آینده؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای آئین و خاور زمین.
۱۳۲۵ تا ۱۳۴۰: تدوین ۴ شماره جزوه کاخ ادب و هنر؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یادگارز، پیام نو، مردم؛ ترجمۀ مقالۀ «نفت ایران و مسالۀ بینالمللی نفت» و چاپ در مجلۀ آینده با نام «الف.الف»؛ همکاری با مجلۀ جهان نو به(صاحب امتیازی: حسین حجازی).
۱۳۲۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای جهانِ نو، خواندنیها، قیام ایران [به جای] داریا، با نام «الف. افشار»؛ تولد بابك اولین پسرش در (۲۴آبان).
۱۳۲۷: انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، یغما، شرق میانه.
۱۳۲۸: ارائه پایاننامۀ تحصیلی با عنوان: «اقلیتها در ایران»؛ دریافت مدرک لیسانس قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران؛ تولد بهرام پسر دومش (۲۸ مهر)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو و دانش.
۱۳۲۹: نگارش مقالهها و یادداشتهایی با نامهای مستعار: «پناه»، «الف»، «جویا» و «کریم محمدی»؛استخدام در وزارت فرهنگ بهعنوان دبیر دبیرستانها. تدریس در دبیرستانهای شرف و قریب (ایرانشهر) تهران؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، سالنامه کشور ایران، اطلاعات ماهانه، شهر ری، مهر ایران، دانش و نمایشگاه.
۱۳۳۰: کتابدار کتابخانۀ دانشکده حقوق دانشگاه تهران بهتشویق و اشراف دکتر محسن صبا و محمدتقی دانشپژوه تا سال ۱۳۳۹؛ عضو انجمن ایرانشناسی به ریاست ابراهیم پورداود و دبیری دکتر محمّد معین؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای جهان نو، یغما، اطلاعات ماهانه، آموزش و پرورش، ایران ما با نام مستعار «پناه»، سپیدهدم، نور جهان، سالنامه کشور ایران، عالم هنر؛ نقد یکی از مقالههای افشار در نشریۀ خروس جنگی بهوسیلۀ "ش" (دوره دوم، ش ۲، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۰، ص۱۱)؛ نگارش تقریظ بر «تاریخ جرائد و مجلات ایران»؛ چاپ کتابهای «نثر فارسی معاصر»؛ نپذیرفتن سردبیری مجلهٔ شیر و خورشید سرخ ایران.
۱۳۳۱: چاپ کتابهای «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر»، «سمریه: در مزارات سمرقند و سایر معلومات راجع به آن شهر»، «سمریه: مزارات سمرقند»(چاپ دوم)؛انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما، سخن، مهر، نورجهان، آموزش و پرورش، جهان نو، آسیا، کبوتر صلح، گلهای رنگارنگ، عالم هنر و ستاره با نام مستعار «ساسان»؛ دبیر «گروه ملی کتابشناسی ایران» تا سال ۱۳۳۷؛ سردبیری مجلۀ مهر سالهای ۸ و ۹ به (صاحبامتیازی: مجید موقر)؛ بنیادگذاری مجلۀ فرهنگ ایرانزمین با همکاری محمدتقی دانشپژوه، منوچهر ستوده، مصطفی مقربی و عباس زریابخوئی.
۱۳۳۲: مدیریت مجله - مجموعۀ فرهنگ ایرانزمین تا سال ۱۳۸۴؛ تولد کوشیار سومین پسرش (۲۶ شهریور)؛ چاپ کتاب «قندیه: در بیان مزارات سمرقند» و رسالۀ «مادهْالحیوهْ» (در آشپزی)؛ چاپ کتاب «یادداشتهای قزوینی»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای سخن، یغما، جهان نو، آموزش و پرورش، مهر، هوخت، تئاتر، تربیت و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ تدوین «کتابشناسی ایران» (کتابهای ایران) تا سال ۱۳۴۵.
۱۳۳۳: سردبیری مجلۀ سخن: سالهای ۵، ۶ و۷ به صاحب امتیازی: دکتر پرویز ناتل خانلری تا سال ۱۳۳۵؛ چاپ کتاب «فردوسالمرشدیه فی اسرارالصمدیه»؛انتشار نوشتههایی در نشریههای سخن، یغما و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ نگارش «نخستین سفرنامچه به کرمان و سیستان».
۱۳۳۴: نپذیرفتن سردبیری مجله کیهان فرهنگی؛ تدوین «کتابشناسی ایران» (کتابهای ایران)؛ نگارش یادداشت بر «فرهنگ لارستانی»؛ مدیریت مجلۀ کتابهای ماه: نشریۀ انجمن ناشران تا سال ۱۳۳۹؛ چاپ کتاب «قندیه: در بیان مزارات سمرقند»؛ عضو مؤسس «انجمن ایرانی فلسفه و علومانسانی» وابسته به کمیسیون ملی یونسکو؛ همکاری با دایرهْالمعارف فارسی تا سال ۱۳۵۷؛ عضو «انجمن ایرانی فلسفه و علومانسانی» وابسته به کمیسیون ملی یونسکو تا سال ۱۳۵۷؛ مدیریت و نظارت بر انتشارات فرهنگ ایرانزمین تا ۱۳۸۴؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کیهان فرهنگی و مجموعه فرهنگ ایران زمین.
۱۳۳۵: نگارش یادداشت بر «فرهنگ کرمانی»؛ قائممقام موقت مدیرعامل «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در حین نبودن احسان یارشاطر و نظارت بر انتشارات بنگاه تا سال ۱۳۴۲؛ درج خبرهای دوران مسؤولیت در نشریه اخبار دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ گذراندن دورهٔ آموزشی و تجربی کتابداری یونسکو در اروپا؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سخن، کیهان فرهنگي، یغما، بامشاد، مهر ایران و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ مقدمهنگاری بر «دیوان وحشی بافقی»؛ چاپ کتابهای «آغاز و انجام»، «عالمآرای عباسی»، «عرض سپاه اوزونحسن» ، «فردوسالمرشدیه فی اسرارالصّمدیه» بهانضمام «انوارالمرشدیه و اسرارالصمدیه»(چاپ دوم)؛ «تاریخ کاشان: مرآهالقاسان».
۱۳۳۶: همکاری در تأسیس «کلوب کتاب» که بعد «انجمن کتاب» نام گرفت؛صدور مجوز برای نشریۀ فرهنگ ایران زمین؛انتشار چاپ دوم «دفتر اوّل کتابشناسی ایران»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای یغما و مجموعه فرهنگ ایران زمین.
۱۳۳۷: آموزش رانندگی؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای کتابهای ماه، راهنمای کتاب، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ تدریس متون کتابداری و نسخهشناسی در دانشسرای عالی تا ۱۳۴۸؛ نپذیرفتن سردبیری مجله پیام نوین؛ نظارت بر انتشارات «گروه ملی کتابشناسی ایران» تا ۱۳۴۰؛ مدیر مجلۀ راهنمای کتاب به صاحب امتیازی دکتر احسان یارشاطر تا ۱۳۵۷؛ چاپ عکسهای تاریخی در مجلۀ راهنمای کتاب تا ۱۳۵۷؛ دبیر «انجمن کتاب» تا ۱۳۵۷؛ نظارت بر انتشارات «انجمن کتاب»؛ نظارت بر انتشار مجموعۀ «کتابشناسی فارسی و ایرانی»؛ عضو شورای کتابخانه وزارتامورخارجه؛ چاپ کتابهای «تاریخ کاشان: مرآهْالقاسان»، «بیانالصناعات»، «کتابشناسی فهرستهای نسخههای خطی فارسی در دنیا»، «یادداشتهای قزوینی» (چاپ دوم مجلد اوّل).
۱۳۳۸: عضو کمیتۀ تشکیل بایگانی کل کشور از طرف کمیسیون ملی یونسکو؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما که پارهای در خواندنیها نقل شد، اطلاعات و لغتنامه دهخدا؛ چاپ کتاب «تاریخ یزد»، «یادداشتهای قزوینی» (جلد چهارم)؛ عضو «کمیتۀ تقویم اسناد ملی» تا سال ۱۳۸۹.
۱۳۳۹: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ چاپ کتابهای «تاریخ کبیر»، «رساله موقوفات یزد»، «میرزا تقیخان امیرکبیر»؛ نگارش سرآغاز بر نسخههای خطی: نشریۀ کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛ تأسیس نشریۀ نسخههای خطی کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران با همکاری محمدتقی دانشپژوه؛ مدیریت نشریه نسخههای خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (۸ دفتر) تا ۱۳۵۷.
۱۳۴۰: انتقال از دانشکده حقوق دانشگاه تهران به دانشسرای عالی؛ رئیس کتابخانۀ دانشسرای عالی تا ۱۳۴۱؛ چاپ جلد اوّل فهرست «مقالات فارسی»؛ چاپ کتابهای «مسالك و ممالك»، «جامع مفیدی»، رساله «اصول خطوط سته»، «یادداشتهای قزوینی» (جلد پنجم)؛ انتشار جزوهٔ «به یاد فرزند فضیلت شعار رشید ایران سیدّ محمود نریمان»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی.
۱۳۴۱: رئیس کتابخانۀ ملی و تأسیس شعبۀ ایرانشناسی، تفکیك مراجع، راهاندازی کتابشناسی ایران و آغاز فهرست نگاری نسخههای خطی کتابخانه ملی بههمت عبدالله انوار) به مدت (هفت ماه)؛ بازگشت به تدریس در دانشسرای عالی؛ عضو شورای کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ عضو شورای «مؤسسه تحقیق در ادبیات و زبانهای ایران» در وزارت فرهنگ و هنر؛ نگارش دیباچهای بر «فرهنگ لغات عامیانه»، مقدمه بر «تاریخ مغول: تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ چاپ کتابهای «جامعالخیرات: وقفنامۀ سید رکنالدین حسینی یزدی»، «تاریخ کاشان؛ مرآهْ القاسان»(چاپ دوم)، «پندنامه»، «یادگار زندگی»، «حالات و سخنان شیخ ابوسعید ابوالخیر»(چاپ دوم)، «یادداشتهای قزوینی»(جلد ششم)، «سرگذشت سیفالدین باخزری» (مستخرج از مجلۀ دانشکده ادبیات).
۱۳۴۲: تولد آرش (۱۸ تیر)؛ نگارش سفرنامهٔ «قم به بم»؛ بازگشت به دانشگاه تهران؛ رئیس مرکز تحقیقات کتابشناسی؛ فهرستنگاری مجموعه «کتابهای چاپی فارسی دانشگاه هاروارد(آمریکا)» به مدت هفت ماه؛ چاپ کتابهای «فهرستنامۀ کتابشناسیهای ایران»، «مجموعۀ اسناد و مدارك چاپنشده درباره سیدّ جمالالدین [اسدآبادی]» و «یادداشتهای قزوینی» (جلد هفتم)؛انتشار نوشتههایی در نشریههای ایرانشناسی، راهنمای کتاب، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کاوه، سالنامه ایساتیس و مجموعههای فرهنگ ایران زمین، مجموعه مقالات تحقیقی خاورشناسی اهدا به آقای پروفسور هانری ماسه، کتاب ایرانشهر؛ نگارش و نشر مقالههایی در نشریۀ «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا»؛ نگارش مقدمهای بر «سفرنامهٔ حاجی پیرزاده»؛ مدیر مجلۀ «ایرانشناسی»: نشریۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تا سال ۱۳۵۰.
۱۳۴۳: چاپ کتابهای «جامع مفیدی» (جلد اوّل)، «اسکندرنامه»، «تاریخ مختصر اصفهان»، کتابهای درسی، «سمریه: در بیان اوصاف طبیعی و مزارات سمرقند» (چاپ سوم)، «کتابخانههای ایران» (مستخرج از مجلۀ یغما)؛ نگارش مقدمهای بر «نمونهٔ نظم و نثر فارسی از آثار اساتید متقدم»؛ مدیر فنی دوره کتابداری «شورای خواندنی هاينو سوادان» (کمیسیون ملی یونسکو)؛ رئیس اداره انتشارات و روابط فرهنگی (بعدها به نام اداره انتشارات و روابط کتابخانهها) دانشگاه تهران تا ۱۳۵۰؛ راهاندازی «فهرستنویسی پیش از انتشار» برای انتشارات دانشگاه تهران؛ عضو هیأت انتخاب کتاب (وزارتخانههای فرهنگ، آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر) تا ۱۳۵۷؛ مدیریت انتشارات کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۸؛ نظارت بر مجموعه فهرستها و کتابشناسیهای انتشارات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۸؛ نگارش نوشتههایی برای نشریۀ اخبار دانشگاه تهران؛ چاپ متن سخنرانی در مجلۀ فردوسی؛ نگارش سفرنامه «شبهای زندان اسکندر»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ارمغان، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز، مهر، فردوسی، و مجموعه فرهنگ ایران زمین.
۱۳۴۴: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یغما، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبی دانشگاه تبریز، وحید؛ عضو شورای اجرایی «مرکز تحقیق و معرفی تمدن و فرهنگ ایران» در وزارت فرهنگ و هنر؛ عضو هیأت مؤسسان «انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب»؛ رئیس کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷؛ عضو «هیأت تقویم نسخ خطی دانشگاه تهران» تا ۱۳۸۹؛ عضو هیأت تقویم نسخ خطی کتابخانههای مجلس شورای ملی، مجلس سنا تا ۱۳۵۷؛ تدریس درسی با عنوان «نهادهای اجتماعی تاریخی ایران» در دانشکده علوم اجتماعی تا ۱۳۵۲؛ نگارش بحثی در اسناد مربوط به «فرخخان بر مخزن الوقایع: شرح مأموریت و مسافرت فرخخان امینالدوله». Term inologie M edico-pharm aceutique et : نگارش یادداشتی بر .anthropologique Francaise-Persane parjoh SchIim m er؛ چاپ کتابهای «ذخیره خوارزمشاهی»، «تذکره جلالی»، «تاریخ یزد» (چاپ دوم)، «سفرنامه سیستان و خراسان»، «قواعد ضرب و قسمت و طریق تقسیم آب هرات»، «کارنامه اوقاف»، «سیر کتاب در ایران»، «کتابخانههای ایران» و مقدمهای درباره «کتابخانههای قدیم»؛ نظارت بر انتشار کتاب «اصول ساده کتابداری»؛ چاپ جلد اوّل «سواد و بیاض»؛ چاپ «تاریخ کاشان: مرآهً القاسان» با «یادداشتهای اللهیار صالح»؛عضو هیأتامنای «بنیاد فرهنگ ایران».
۱۳۴۵: نظارت بر چاپ «فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای ملی» تا ۱۳۴۸؛ نگارش مقدمهای بر «فهرست کتابخانۀ مجلس شورای ملی» و یادداشتی در باب مؤلف بر «حقایقالاخبار ناصری»؛ نگارش سفرنامه «بیست شهر و هزار فرسنگ»؛ تأسیس مجلۀ «کتابداری»: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛چاپ کتابهای «اورادالاحباب و فصوصالآداب»، «تاریخ جدید یزد»، «عرائسالجواهر و نفائسالاطایب»، «رمزالریاحین»، «فهرست کتابهای فارسی چاپی کتابخانه وایدنر»(دانشگاه هاروارد)، «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه»، «یادداشتهای قزوینی»؛ مدیریت مجلۀ «کتابداری»: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (۷ دفتر) تا ۱۳۵۷؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، مهر، بررسیهای تاریخی، هنر و مردم، یغما، نشریه وزارت امور خارجه، وحید و مجموعههای فرهنگ ایران زمین، مجموعه سخنرانیها و خطابههای انجمن فلسفه و علوم انسانی؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نظارت بر «مجموعه خاطرات و سفرنامههای ایران» انتشارات امیرکبیر تا ۱۳۵۷.
۱۳۴۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، نشریه نسخههای خطی و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش سفرنامه «گشتی در خاك یزد»؛ نگارش توضیحی بر «کتابشناسی آموزش و پرورش»؛ چاپ کتابهای «خوابگزاری»، «فرخنامه»، «انیسالعاشقین»، «سوانح فی العشق»، «شرایط مریدی»، «فصل در عرفان»، «یادداشتهای قزوینی» (چاپ سوم؛ جلد اوّل)، «کتابشناسی دهساله».
۱۳۴۷: نگارش یادداشت بر سه «سفرنامۀ هرات، مرو، مشهد»، «چند کلمه» بر کتابداری: نشریۀ کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، یادداشت بر کتابشناسی، نوشتههای فارسی برای کودکان و نوجوانان، «توضیح» بر مجموعه اسناد و مدارك فرخخان امینالدوله؛ نگارش و نشر ۲ مقاله به زبان غیرفارسی؛انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هنر و مردم، ایرانشناسی، یغما، وحید، بررسیهای تاریخی و مجموعه فرهنگ ایران زمین؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «کتابشناسی کتاب و کتابخانه در زبان فارسی»؛ چاپ کتابهای گزیده، «چار تخت»، سفرنامه «کلنل لوات»، سفرنامۀ «نظامالملك از تهران به شیراز»، «کمانداری»، «گلزار سعادت»، «یادداشتهای قزوینی»(جلد دوم)، «کتابشناسی فردوسی»، «یادنامۀ ایرانی مینورسکی»، «مسالك و ممالك» (چاپ دوم)؛ چاپ کتاب «یادگارهای یزد» تا ۱۳۵۴؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان «کتابشناسی فهرست انتشارات دولتی ایران تا شهریور ۱۳۲۰».
۱۳۴۸: چاپ کتابهای «دیوان کهنۀ حافظ»، «ترجمهای قدیم از قرآن کریم» در مجله یغما، «ترجمهای قدیم از قرآن کریم» در مجله راهنمای کتاب(چاپ دوم)، «مقامات سدیدالدین اعور»، «هدایـهالتصدیق الی حکایهالحریق»، «فهرست مقالات حقوقی»، «استرآبادنامه»، «رشیدالدین فضلالله»؛ بازچاپ جلد اوّل و چاپ جلد دوم «فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی»؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، نشریه نسخههای خطی، یغما، سخن، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد، تحقیقات روزنامهنگاری، هنر و مردم، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و مجموعههای فرهنگ ایران زمین و یادنامۀ ایرانی مینورسکی؛ نگارش و نشر ۳ مقاله به زبان غیرفارسی؛ نگارش توضیح بر احوال و آثار خوشنویسان: نستعلیقنویسان، مقدمه بر «استرآبادنامه»، «فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران»، یادداشت بر «فهرست نسخههای خطی فارسی»؛ رئیس مرکز ملی کتاب وابسته به کمیسیون ملی یونسکو؛ نظارت بر نشر مجموعه آثار رشیدالدین فضلالله همدانی؛ نگارش سفرنامه «هفت بند سفر مشهد»؛ ابلاغ حُکم دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی به وی؛ عضو هیأتتحریریه مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۰؛ دبیر ثابت کنگره تحقیقات ایرانی (۹ دوره سالانه) تا ۱۳۵۷؛ دانشیار و سپس استاد رشتۀ تاریخ (اسناد تاریخی و تاریخهای محلی) در دانشکده ادبیات و علوم انساني دانشگاه تهران، همچنین تدریس نسخههای خطی برای دانشجویان رشتۀ کتابداری در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران تا ۱۳۵۷.
۱۳۴۹: نگارش یادداشت بر بیان واقع سرگذشت احوال نادرشاه، فهرست کتابهای آلمانی درباره ایران؛ نگارش تاریخچه بر فهرست ده ساله راهنمای کتاب (۱۳۳۷ تا ۱۳۴۶)؛ انتشار نوشتههایی در نشریههای راهنمای کتاب، یغما، بررسیهای تاریخی، کتابداری، تحقیقات روزنامهنگاری، یغما، ایرانشناسی، نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان و مجموعههای فرهنگ ایران زمین، سواد و بیاض (جلد دوم)، مقالات تقیزاده، فردوسی و شاهنامه او، یادنامه فردوسی، یادنامه تقیزاده؛ چاپ کتابهای «اصطلاحاتالصوفیه»، «اوقاف رشیدی در یزد»، «تحفهالعشاق» به ترکی، «جلدسازی»، «قصهای از اسکندر»، «سرگذشت محمّدحسن ملكالحکماء»، «راهنمای تحقیقات ایرانی» ، «حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر» (چاپ سوم)، جلد دوم «سواد و بیاض»؛ چاپ «مقالات تقیزاده» تا ۱۳۵۷؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان راهنمای کتابخانههای دانشگاهی در تهران؛ راهنمایی پایاننامه تحصیلی دوره فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران با عنوان نامنامۀ علما و خطاطان مأخوذ از کُتبُ «عالمآرای عباسی»، «قصصالعلماء»، «المآثر والآثار» و «مجالسالمومنین و مطلعالشمس».
1350: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي راهنماي کتاب ،یغما، هنر و مردم، ارمغان، و مجموعه هاي نامه مینوي، مجموعۀ خطابه هاي تحقیقي دربارة رشیدالدین فضل الله.
1350: نگارش و نشر 3 مقاله به زبان غیرفارسي.
1350: نگارش سفرنامه« یاران در شیراز.»
1350: نگارش یادداشت بر مصباح الارواح از شمس الدین محمد بردسیري کرماني، مقدمه بر فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه وزیري یزد ،یادداشت بر نمایشگاه نسخه ها و اسناد خطي کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران، مجموعه اسناد و مدارك فرخ خان امی نالدوله ،مجموعۀ خطابه هاي نخستین کنگره تحقیقات ایراني.
1350: تدریس در دانشگاه ساپورو(ژاپن).
1350: چاپ کتاب هاي نوادرالتبادر لتحفهْ البهادر، انیس الناس ،ترجمه اي قدیم از قرآن کریم درمجموعه کمینه (چاپ سوم) ،دافع الغرور: سفرنامۀ عبدالعلي ادیب الملك مقدم ،وقفنامه ربع رشیدي: الوقفیه الرشیدیه، مجموعۀ خطابه هاي تحقیقي دربارة رشیدالدین فضل الله همداني،نامۀ مینوي، عالم آراي عباسي (چاپ دوم) ، جامع الخیرات: وقفنامۀ رکن الدین حسین یزدي (چاپ دوم)، مقالات سدیدالدین اعور (چاپ دوم)، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه (چاپ دوم)، دیوان کهنه حافظ(چاپ دوم).
1350: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان فهرست مشترك مجلات علوم خالص دانشگاه تهران.
1350: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان فهرست کتابهاي انتقاد شده در سال 48 و نیمۀ اوّل سال 49 در 7 مجله فارسي.
1350: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان فهرست مجلات علوم عملي خارجي و فارسي کتابخانه هاي دانشگاه تهران و مؤسسات وابسته به آن.
1351: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان فهرست مقالات جغرافیایي ایران 1337ـ1349.
1351: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان کتابشناسي آثار نویسندگان هند دربارة ایران.
1351: چاپ کتابهاي آثار درویش محمد طبسي، دیوان عبید زاکاني، خاطرات و اسناد ظهیرالدوله.
1351-1355: عضو شوراي کتابخانه هاي عمومي تهران.
1351: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي یغما ،راهنماي کتاب، هنرومردم، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تحقیقات روزنامه نگاري،هوخت، و مجموعه فرهنگ ایران زمین.
1351: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1351: نگارش یادداشت بر فهرست نسخه هاي خطي چهارکتابخانه مشهد، و «این مجموعه چیست؟» بر مجموعۀ منابع و اسناد تاریخي دورة قاجار.
1351-1357: عضو کمیتۀ جایزة کتاب سال.
1351-1355: عضو انجمن کتابداران ایران.
1351-1377: نظارتبر "مجموعه منابع و اسناد تاریخي دورة قاجار" شرکت سهامي کتابهاي جیبي وابسته به فرانکلین/…/ شرکت انتشارات علمي و فرهنگي.
1352: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان سیر تذهیب در ایران.
1352: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان القاب دولتي، علمي و ادبي و مذهبي در دورة قاجاریه.
1352: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي راهنماي کتاب ،یغما، خرد و کوشش ،کتابداري ،گوهر ،بررسي هاي تاریخي ،کتاب امروز، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، مقالاتي درباره زندگي و شعر سعدي.
1352: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1352: نگارش مقدمه و توضیح بر اسناد مربوط به روابط تاریخي ایران و جمهوري ونیز ،یادداشت بر سر عنوان موضوعي ،کتابشناسي کتابهاي مناسب براي کودکان تهیه شده در شوراي کتاب کودك، مقدمه بر کتابشناسي موضوعي ایران، سالهاي1343 ـ 1348، یادداشت بر مسیر طالبي: سفرنامه میرزا ابوطالب خان.
1352: چاپ کتاب هاي صیدنه، تشخیص و ترقیم القاب در سال 1279، ترتیب القاب، سفرنامه تلگرافچي، روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران.
1352-1356: نظارت بر سلسلۀ چاپ لوحي و عکسي.
1353-1380: چاپ فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ملي ملك.
1353: نگارش مقدمه بر فهرست میکروفیلم هاي کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران.
1353: چاپ کتابهاي درسي قدیم، وصایا به شمس الدین حسیني، جامع جعفري ، نامه هاي قزویني به تقي زاده، بیاض تاج الدین احمد وزیر، قواعد فهرست نویسي انگلوآمریکن.
1353(24 بهمن): اعطاي جایزة فروغ فرخزاد به فهرست مقالات فارسي.
1353: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي روابط بین المللي ،یغما، راهنماي کتاب، هنر ومردم ،بررسي هاي تاریخي ،کتاب امروز، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین،یادنامه بیروني ، عامري نامه، مقالات فروغي.
1353: نگارش یادداشت بر فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه هاي رشت و همدان ،کتابشناسي شعر نو در ایران.
1353-1357: دبیر و عضو هیأت اجرایي «انجمن تاریخ »وابسته به «فرهنگستان زبان و ادب.»
1353-1389: عضو هیأت امناي کتابخانۀ اهدایي مجتبي مینوي به «بنیاد شاهنامه.»
1354: نگارش مقدمه بر فهرست روزنامه هاي فارسي در مجموعۀ کتابخانه مرکزي ومرکز اسناد دانشگاه تهران، توضیح و تشکر بر مجموعه اسناد و مدارك فرخخان امین الدوله، یادداشت بر مجموعۀ خطابه هاي نخستین کنگرة تحقیقات ایراني ،کارنامه بیست سال فرهنگ ایران زمین.
1354: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي راهنماي کتاب، نشریه نسخه هاي خطي ،یغما، نامه انجمن کتابداران ایران، یغما، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، مجموعه کمینه، جشن نامه پروین گنابادي، سخناني دربارة فروغي.
1354: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1354: چاپ کتاب هاي التحبیر في علم التعبیر، وقفیۀ کججي، ترغیب المتعلمین،عمده الکتاب وعده ذوي الالباب ،صورت انتظامات باغ و خلوت ناصري در سال 1298قمري،نامه هاي ادوارد براون به تقيزاده، مجموعه کمینه، ابونصر فارابي.
1354: تدوین شماري از سفرنامه هاي شخصي به خارج از کشور ،یادداشتهاي دیگر و چاپ کتاب بیاض سفر: یادداشتهاي سفر در زمینۀ ایران شناسي ،کتاب شناسي و نسخه شناسي.
1355-1389: عضو هیأت امناي چاپ آثار سیدّ محمّدعلي جمال زاده سپرده به دانشگاه تهران.
1355: نگارش سفرنامه «اطلال پارس.»
1355: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي راهنماي کتاب ،یغما، نامه انجمن کتابدارانایران، هنر و مردم، تاریخ، سخن، دانشکده ،مقالات وبررسی ها،ومجموعه هاي فرهنگ ایران زمین ،«صائب وسبك هندي ،»کتاب و کتابخانه ،همایي نامه ،یادنامۀ ناصرخسرو ،یادنامه دقیقي طوسي، ارمغاني براي زرین کوب.
1355: چاپ دوم دورة بیست ساله فرهنگ ایران زمین در ده مجلد به وسیله بنیاد نیکوکاري نوشیرواني.
1355: چاپ کتاب هاي رصدخانۀ مراغه، شاهنامه از خطي تا چاپي، المختارات من الرسائل ،یادگارنامۀ ابراهیم پورداود، مجلۀ کاوه ،کتابشناسي فردوسي (چاپ دوم)، میرزا تقي خان امیرکبیر (چاپ دوم)، جلد سوم فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني.
1355: نگارش پیشگفتار بر خاطرات سیاسي امین الدوله ،یادداشت بر صائب و سبك هندي ،فهرستوارة نسخه هاي خطي مجموعۀ مشکوهْ اهدایي به کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران ،کتابشناسي جانوران ،کتابشناسي نقد کتاب، لطایف الحقایق.
1356: ناظر استصوابي خوابگاه اهدایي محمدصادق فاتح به دانشگاه تهران.
1356-1357: عضو شوراي عالي «سازمان اسناد ملي ایران.»
1356: نگارش ی ادداشت بر خاطرات حاج سیاح، فهرست رسالههاي تحصیلي دانشگاه تهران ،فهرست مجله هاي فارسي از ابتدا تا سال 1320 شمسي، مجموع ۀ سخنرانیهاي هفتمین کنگره تحقیقات ایراني.
1356: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي راهنماي کتاب، هنر و مردم، نشریه نسخه هاي خطي ،یغما ،گوهر، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین ،جشن نامۀ مدرس رضوي ،جشن نامه هانري کُربن، مقالات تقيزاده، پانزده گفتار دربارةمجتبي مینوي ،یادگارنامۀ حبیب یغمایي ،یادنامۀ سپهبد فرج الله آق اولي.
1356: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1356: نگارش سفرنامه «گویان گویان تا اسفراین و جوین.»
1356: چاپ کتاب هاي الاکیال و الاوزان، جغرافیاي کاشان، راپورت سفر فارس،منتخب الزمان در بیان تیراندازي ،رساله در معني شمشیر و قلم ،فهرست مقالات ایرانشناسي در زبان عربي ،یادگارنامۀ حبیب یغمایي، پانزده گفتار دربارة مجتبي مینوي ،نامه هاي قزویني به تقي زاده (چاپ دوم)، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه (چاپ سوم)، جلد دوم فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني (چاپ دوم).
1357: انتشار نوشتههایي در نشری ههاي راهنماي کتاب ،یغما، گوهر، و مجموعه هايفرهنگ ایران زمین، مجموعه گفتارها. ..، صحافي سنتي.
1357: نگارش و نشر 3 مقاله به زبان غیرفارسي.
1357: نگارش سفرنامه« کاشان، آران و نظنز.»
1357: چاپ کتاب هاي استرآبادنامه (چاپ دوم)، الوقفیه الرشیدیه: وقفنامۀ ربع رشیدي ،خطاي نامه: شرح مسافرت در چین، حجازیه یا سفرنامه حج، قلعۀ کرفتو، فایدة زیارت ،وقفنامۀ مدرسۀ سلطاني کاشان، سفرنامۀ راه تبریز به طهران، قواعد دفتر و حساب، بیاضي از مکاتیب عصر صفوي، شجرة طیبه، سیاست و آزادي، محیط ادب، جلدسازي در صحافي سنتي (چاپ دوم)، تاریخ جدید یزد (چاپ دوم).
1357: نگارش یادداشت بر فهرست رساله هاي تحصیلي دانشگاه تهران، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران، مجموعه گفتارهایي دربارة چند تن از رجال ادب و تاریخ ایران و مقدمه بر «نمایشگاهي از 2400 اثر تازة ایرانشناسي (موزه و مرکز فرهنگي و هنري رضا عباسي)، شهریور]1357[» .
1357: داور جایزة فردوسي(جایزة ایران شناسان شوروي).
1357: تأسیس «سازمان کتاب»(به طور مستقل).
1357: راهنمایي پایان نامه تحصیلي دورة فوق لیسانس کتابداري دانشگاه تهران با عنوان فهرست راهنماي کتاب.(1346 -1337)
1357-1361: مدیریت «سازمان کتاب.»
1358(فروردین): درخواست بازنشستگي از دانشگاه تهران.
1358(تیر): اعلام موافقت با بازنشستگي از دانشگاه تهران.
1358(16دي): صدور پروانه انتشار مجلۀ آینده به شمارة 7686 به وسیلۀ اداره کل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد ملي.
1358-1372: انتشار مجلۀ «آینده» از دورة پنجم به مدت پانزده سال.
1358-1361: عضو هیأت مؤسسان «انجمن آثار ملي.»
1358-1389: عضو انجمن ایرانشناسي اروپا.
1385: نگارش سرگذشت نهمین کنگره تحقیقات ایراني در پانزده گفتار: مجموعۀگفتارهاي نهمین کنگرة تحقیقات ایراني.
1358: نگارش یادداشت بر نسخه هاي خطي (دفتر هشتم).
1358-1360: نظارت بر انتشارات سازمان کتاب.
1358-1372: چاپ عکس و سند در نشریه آینده.
1358-1389: نظارت بر مجموعه انتشارات تاریخي و ادبي بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدي.
1358: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي گوهر، آینده، نگین، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تربیت معلم، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، محیط ادب.
1358: چاپ کتاب هاي چراغان: جغرافیاي قصبۀ بیدگُل، وقفنامه و تقسیم آب شاه ،معرفه الحواس و ترتیب رئاسه الناس ،فتوت نامۀ آهنگران، صحافي سنتي، مصدق و مسائل حقوق و سیاست ،نامه هاي سیاسي دهخدا، اوراق تازه یاب مشروطیت،تاریخ کاشان: مرآهً القاسان (چاپ سوم)، صیدنه (چاپ دوم).
1359: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، مسائل کشاورزي ایران.
1359: چاپ کتاب هاي انوارالمرشدیهّ و اسرارالصمدیه ،کارنامه و مادهْ الحیوهْ، دو رساله عرفاني در عشق، مبارزه با محمدعلي شاه، تقریرات مصدق در زندان، فردوس المرشدیه في اسرار الصّمدیه به انضمام «انوارالمرشدیه و اسرارالصمدیه» (چاپ سوم) ،اورادالاحباب و فصوص الآداب (چاپ دوم).
1360: چاپ کتاب هاي لوایح و لوامع، دیوان کهنه حافظ(چاپ سوم).
1360: نگارش یادداشت بر سه رساله در تصوف.
1360: انتشارنوشته های درنشریه هاي آینده، فرداي ایران، اثر، و مجموعۀ فرخنده پیام.
1361: چاپ کتاب هاي دو رساله عرفاني در عشق )چاپ دوم(، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعه اول: یادداشتهاي تاریخي و اسناد سیاسي، دیوان گلچین.
1361: انتشار نوشته هایي در نشری ههاي آینده، و مجموعه فرهنگ ایران زمین.
1361: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1361: نگارش یادداشت بر تذکرة سخنوران نائین، خاطرات ممتحن الدوله شقاقي.
1362: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، نشریۀ نسخه هاي خطي، و مجموعه هاي ایلات و عشایر( کتاب آگاه)، آرام نامه، آیین جوانمردي.
1362-1389: عضو شوراي تولیت موقوفات دکتر محمود افشار (از متولیان منصوص).
1362: بنیادگذاري هیأت گزینش کتاب بنیاد موقوفات دکتر افشار.
1362 (28 آذر): درگذشت پدر (دکتر محمود افشار).
1362: چاپ کتاب هاي خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعه دوم: اسناد مشروطیت 1325ـ1330 ق، مناقب الصوفیه، سفرنامه... ناصرالدین شاه، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ملي ملك.
1363: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، و مجموعه هاي ناموارة دکتر محمودافشار یزدي ،یادگارنامۀ فخرایي.
1363: نگارش و نشر 2 مقاله به زبان غیرفارسي.
1363: نگارش سخني دربارة مدایح نگار و تذکره هاي او بر تذکرة انجمن ناصري به همراه تذکرة مجدیه.
1363: نگارش «چند سخن» بر مقدمات مشروطیت، «پیش سخن» بر سفرنامۀ جنوب ایران ،یادداشتي براي معرفي بر سفرنامه فرنگستان (سفر دوم ناصرالدین شاه قاجار) ،یادداشت بر گرگان نامه.
1363: چاپکتاب هاي دیوان وثوق، سفرنامۀ عتبات، رجال عصر مشروطیت، خاطرات و اسناد ناصر دفتر روائي خلخالي، تذکرة انجمن ناصري به همراه تذکرة مجدیه ،گرگان نامه ،یادداشتهاي قزویني (تجدید چاپ5 جلد).
1363: نظارت بر مجموعه "گذشتۀ ایران در نوشته هاي پیشینیان" انتشارات فردوسي.
1363: نظارت بر نشر مجموعۀ "ایران و ایرانیان" انتشارات علمي.
1363: نظارت برنشر مجموعۀ"گنجینۀ خاطرات و سفرنامه هاي ایراني" انتشارات اساطیر.
1363: چاپ چهل سال تاریخ ایران جلد اوّل المآثر و الآثار.
1363-1389: عضویت هیأت گزینش کتاب بنیاد موقوفات دکتر افشار.
1363-1364: چاپ مخابرات استر آباد.
1364: چاپ کتاب هاي تاریخ ایران در دورة قاجار، خاطرات و تألمات، دومین سفرناصرالدین شاه به فرنگستان، مرآت السفر و اردوي همایون به خط کلهر، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ملي ملك.
1364-1377: ایجاد «ناموارة دکتر محمود افشار» از انتشارات بنیاد موقوفات؛ از جلدیازدهم نام پژوهش هاي ایرانشناسي به آن الحاق شد.
1364: نگارش یادداشت بر نامواره دکتر محمود افشار(جلد اوّل).
1364: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، بیاض و مجموعه هاي حافظ شناسي، مجموعه مقالات دکتر محمّد معین، خاطرات اللهیار صالح.
1364: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1365: نگارش سفرنامه «از دریا بارفارس به درون اقلیم پارس.»
1365:انتشار نوشته هایی درنشریههاي آینده، ومجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، حافظ شناسي.
1365(27 دي): صدور پروانه انتشار نو براي مجلۀ آینده به شمارة 22594/21 به وسیلۀ اداره کل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
1365: چاپ کتاب هاي امیرنامه (منظومه)، خاطرات و تألمات (چاپ در آمریکا بدون کسب اجازه)، خاطرات و تألمات(چاپ در انگلیس بدون کسب اجازه).
1365: نگارش و نشر یك مقاله به زبان غیرفارسي.
1366: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، آدینه، عاشقانه و مجموعه هاي کتاب نماي ایران ،ناموارة دکتر محمود افشار، حافظ شناسي.
1366: نگارش یادداشت بر تذکرة شعراي یزد، تکاب افشار، شناخت زعفران ایران.
1366: چاپ کتابهاي جامع التواریخ حسني، ترجمه منتخب کتاب مرآهً الزمان، رجال وزارت امور خارجه در عصر ناصري و مظفري، منتخب التواریخ، میرزا تقيخان امیرکبیر (چاپ سوم)، دیوان کهنه حافظ (چاپ چهارم)، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ملي ملك.
1366: نگارش سفرنامه «از نوشهر به خراسان و کرمان.»
1366-1389: مدیریت و نظارت بر انتشارات گنجینۀ حسین بشارت.
1367: نگارش یادداشت بر کتاب هاي اللهیار صالح، فرمانفرمایان گمنام، زبان فارسي در آذربایجان.
1367: چاپ کتاب هاي آثار و احیاء، سمریه: مزارات سمرقند به انضمام قندیه (چاپ سوم) ،تاریخ ایران در دورة قاجار (چاپ دوم).
1367: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، و مجموعه هاي نامواره دکتر محمود افشار ،دربارة حافظ ،حافظ شناسي ،مجموعه مقالات دکتر حمید زرین کوب، حافظ از دیدگاه قزویني.
1367: نگارش و نشر 3 مقاله به زبان غیرفارسي.
1367: نگارش سفرنامه «طواف سهند.»
1368: نگارش یادداشت بر اسناد محرمانه وزارت خارجۀ بریتانیا دربارة قرارداد 1919 ایران و انگلیس ،به یاد مؤلف دانشمند بر تاریخ مؤسسات تمدني جدید درایران ،یادداشت بر خاطرات ظل السلطان، گزارش سفارت کابل، گنجینۀ مقالات دکتر محمود افشار، وهرود وارنگ.
1368: چاپ کتاب هاي خاطرات و اسناد ظهیرالدوله (چاپ دوم)، قندیه و سمریه ،خلاصه السیر، جغرافیاي بلوچستان (سه رساله ـ دو تا از سرتیپ مهدي قایني و یکي از نویسنده ناشناس)زندگي طوفاني، زندگي طوفاني(چاپ آمریکا به اهتمام آرش افشار) ،قباله تاریخ، مسالك و ممالك (چاپ سوم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ سوم: گزارشهاي پلیس مخفي در دورةاحمد شاه، جلد دوم و سوم چهل سال تاریخ ایران: المآثر و الآثار.
1368: انتشار فهرست چاپکرده هاي ایرج افشار.
1368 ـ 1371: چاپ زبان فارسي در آذربایجان.
1368: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، نامواره دکتر محمود افشار، زبان فارسي در آذربایجان، عابدينامه.
1368(زمستان): تدریس در دانشگاه برن(سوییس).
1368: عضو افتخاري مؤسسۀ مطالعات آسیاي مرکزي و غربي دانشگاه کراچي(Institute of Central and W est Asian Studies)
1368: نگارش یادداشت هاي سفر از تهران به قم، راوند، مرق، موته، دلیجان، محلات، آتشگاه ،گلپایگان، خمین، خوانسار، داران ،سد کوهرنگ، چادگان، پل زمان خان، سامان، شهرکرد ،بروجن، قمشه، اقلید، نمدان، آسپاس ،احمدآباد ،کافتر ،قصر یعقوب ،ده بید ، سعادتآباد ،ارسنجان، آبادة طشك، نیریز، اصطهبانات، قطرو، بشنه، سیرجان، بردسیر ،لاله زار، قریه ًالعرب ،جوپار ،ماهان ،کرمان ،فتح آباد ،رفسنجان ،یزد ،اردستان ،کاشان تا تهران و سفر کرمان و فارس.
1369-1371: چاپ هفتاد مقاله: ارمغان فرهنگي به دکتر غلامحسین صدیقي.
1369: نگارش سفرنامه «میان الویر و الوند.»
1369-1389: عضو هیأت کارشناسان بنیاد میراث اسلامي (الفرقان) لندن.)Al-Furqan, Islamic Heritge Foundation. Board of Experts(
1369: نگارش یادداشت بر عین الوقایع، فلسفۀ اشراق (حی اتالنفوس)، فین بندرعباس، گلشن مراد.
1369: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، فصلنامه تئاتر، دنیاي سخن، صوفي،کهکشان ،کلك، آرمان، آدینه، جُنگ، دانش و فن، و مجموعه هفتاد مقاله.
1369: چاپ کتابهاي واژه نامه یزدي، فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني (جلد چهارم)، فهرست نسخه هاي خطي.
1370: نگارش یادداشت بر تاریخ سال شمار یزد، مقدمه نگاري مراغه (افرازه رود).
1370: چاپ کتاب هاي عالم آراي شاه طهماسب، قانون قزوینی: انتقاد اوضاع اجتماعي ایران دورة ناصري ،نامه هاي ادوارد براون به تقي زاده (چاپ دوم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ چهارم: مشروطیت در آذربایجان.
1370: انتشار نوشته هایي در نشری ههاي آینده ،کلك ،فصل کتاب، فصلنامه تئاتر، آدینه ،ایرانشناسي، و مجموعه هاي نامگاني علي سامي ،یکي قطره باران ،کتاب پاژ ،قافله سالار سخن ،یغماي سيودوم.
1370: نگارش و نشر 2 مقاله به زبان غیرفارسي.
1371:نگارش مقدمه برتاریخ وجغرافیاي کهگیلویه وبویراحمد، تاریخ و جغرافیاي ممسني، زبان فارسي در آذربایجان ،سفرنامۀ منشي زاده (محمّدحسیني)، قندپارسي: هجده گفتار ادبي و تاریخي.
1371: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، ایرانشناسي، دنیاي سخن، نشر دانش، ایندو ایرانیکا ،کلك، گلچرخ، و مجموعه هاي یزدنامه، گیلان نامه، حافظ شناسي.
1371: نگارش ونشر ۲ مقاله بهزبان غیرفارسي .
1371:چاپ کتاب هاي یزدنامه (جلداوّل)، گنجینۀ عکسهاي ایران همراه با تاریخچه ورود صنعت عکاسي به ایران ،یغماي سي ودوم: یادنامۀ حبیب یغمایي ،زندگي طوفاني.
1371: نگارش سفرنامه «از باغ پسته تا کوي نارنج.»
1372: نگارش یادداشت بر تاریخ روابط روس و ایران، شورش هندوستان7581 ، مجموعه اسناد و مدارك تاریخي دوران قاجار: عین الوقایع.
1372: چاپ عکس در نشریه گیله وا.
1372: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي آینده، ایرانشناسي، نشر دانش ،رهآورد، تصویر ،گیلهوا، دنیاي سخن، و مجموعه ناموارة دکتر محمود افشار.
1372: نگارش و نشر 3 مقاله غیرفارسي.
1372-1389: عضو هیأت ناظران دانشنامه ایرانیکا Encyclopaedia Iranica.
1389-1372: عضو هیأت امناي کتابخانۀ اهدایي دکتر سیاسي به دانشگاه یزد.
1372: توقف انتشار مجلۀ آینده
1372: چاپ کتاب هاي کلیات آثار ادیب قاسمي کرماني، ذیل تاریخ گزیده ،زنگي نامه ،فتوت نامه چیت سازان ،یادگار حسن از آثار وین، فهرست مقالات ایرانشناسي در زبان اردو ،روزنامه خاطرات سردار اسعد )جعفرقلي(، خاطرات حبیب یغمایي از روزگار مجله نویسي برگرفته از مجلۀ آینده، زبان فارسي در آذربایجان )چاپ دوم(، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ملي ملك، خطاي نامه به پیوست سفرنامه هاي چین )چاپ دوم.(
1373: انتشار نوشته هایي در نشری ههاي کلك، آینه پژوهش، نشر دانش ،کرانه، ایران نامه ،سالنامه گل آقا، گی لهوا، گردون، و مجموعه ناموارة دکتر محمود افشار.
1373: نگارش و نشر 3 مقاله غیرفارسي.
1373: چاپ کتاب هاي ممالك و مسالك ،مقاله ها و رساله ها، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ پنجم: سیاست داخلي ایران در دوره احمدشاه.
1373: نگارش یادداشت بر تاریخ وقایع عشایري فارس، تاریخ نگاران ایران، دستور شهریاران، دیوان اشعاراشرف مازندراني ،کتابشناسي اطلاعات و ارتباطات، مجموعه مقالات هادي حسن، معاهدات و قراردادهاي تاریخي دوره قاجاریه ، مقاله ها و رساله ها ،نامه هاي خان احمد خان گیلاني ،یزد در سفرنامه ها.
1373-1389: عضو هیأت امنا و ناظر استشاره اي منصوب دکتر علي اکبر سیاسي براي ادارة کتابخانۀ اهدایي به دانشگاه یزد.
1373: انتشار ویرایش دوم فهرست چاپکرده هاي ایرج افشار.
1374(26 دي): مرگ همسر (شایسته افشاریه).
1374: نگارش یادداشت بر شمیران.
1374: انتشار نوشته هایي در نشری ههاي کلك، معارف، تحقیقات اسلامي ،ره آورد، و مجموعه هاي زبان اهل بشارت، سعي مشکور، ناموارة دکتر محمود افشار، نامۀ شهیدي ،سیماي فضیلت یزد.
1374: نگارش سفرنامه «از فیروزکوه تا جاجرم.»
1374: نگارش و نشر 2 مقاله غیرفارسي.
1374: فهرست نگاري نسخه هاي خطي فارسي کتابخانۀ ملي اتریش(وین).
1374: چاپ کتاب هاي بستان العقول في ترجمان المنقول( یا)مناظره انسان و حیوان ،فهرستوارة کتابخانۀ مجتبي مینوي، روزنامه خاطرات بصیرالملك شیباني: میرزا طاهرمستوفي ،روزنامه سفر خراسان به همراهي ناصرالدین شاه، گزارشها و نامه هاي دیوانی/ سیاسي ـ نظامي امیرنظام گروسي، فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني (جلد پنجم) ،گزیده (چاپ دوم)، انیس الناس (چاپ دوم)
1347-1379: چاپ روزنامه خاطرات عین السلطنۀ سالور (قهرمان میرزا)
1375: چاپ کتاب هاي مجمل الحکمه ،کارنامۀ نصرهً الدوله ماکویي، الاکیال و الاوزان، فردنامۀ پاریس، بازنامه ،نامه هاي لندن: از دوران سفارت تقيزاده در انگلستان ، نامه هاي دوستان ،یادگارهاي یزد (چاپ دوم)، خاطرات و تألمات (چاپ هشتم).
1375: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي کلك، معارف، نامۀ فرهنگستان ،جهان کتاب، نگاه نو ،گیله وا، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین، میراث اسلامي ایران، ناموارة دکتر محمود افشار ،اردبیل، المحقق الطباطبایي، پند و سخن.
1375: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1375: نگارش یادداشت بر دیوان مجد همگر، «مجموعۀ تاریخ» انتشارات فرزان روز، و نامه هاي دوستان.
1375: نظارت بر نشر «مجموعۀ تاریخ» انتشارات فرزان روز، فهرست الفبایي مؤلفان ـ مصنفان....
1375: نگارش سفرنامه هاي «حلقۀ ابرقویه - جرقویه»، «جاجرم - فریومید از راهي دیگر ،» سیررود، علمدار گرگر، جلفا، مرند ،اردك لو ،النجق ،کهل، ایوند ،امُند، خسروشاه، اسکو ،کندوان، میلان، تبریز، ممقان، آذرشهر، قدمگاه، گوگان، اسکو ،عجب شیر، خانیان، بناب ،مراغه ،ینگي آباد، صائین دژ، تکاب، غارکرفتو، تکاب ،تخت سلیمان، بابا نظر، فلفله ،بهستان ،آدام اتا، زنجان، سُجاس، قیدار، حصار خرقان، حسین آباد، تاکستان و بازگشت به تهران ،»«کرمانشاه، هرسین، نورآباد، الشتر ،خرم آباد، دزفول، شوش، شوشتر، مسجد سلیمان، منجنیق ،قلعۀ تل، ایذه، «از سرخس به ازادوار»، «زادگاه رستم.»
1376: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي کلك، گلستان، ایرانشناسي ،ره آورد، معارف، آینۀ میراث ،جهان کتاب، فرهنگ، نگاه نو، نامه فرهنگستان، فصلنامه شقایق، و مجموعه هاي سخنواره ،یاد بهار، درخت معرفت، دبیر ادیب: جشن نامۀ محمددبیرسیاقي ،یادگارنامۀ زرین کوب، میراث اسلامي ایران.
1376: نگارش یادداشت بر ارمغان ادبي.
1376: نگارش سفرنامه هاي «ناکجا آباد، تادل پارس»، «طواف شاه جهان»، «بیدرکجا به شوق تنگ غرقاب.»
1376: نگارش و نشر 14 مقاله غیرفارسي.
1376: عضو افتخاري انجمن مطالعات ایراني Society for Iranian Studies (امریکا).
1376: عضو شوراي علمي دائرهْ المعارف بزرگ اسلامي.
1376: چاپ کتاب هاي تحفهً المحبین: درآیین خوشنویسي و لطایف معنوي آن ،کاروانسراهاي اصفهان در دورة صفوي، شهر آشوب، معزیه (رساله در علم فراست)، تذکرة نقشبندي ،سخنواره: یادنامۀ دکتر پرویز ناتل خانلري، نامۀ مینوي (چاپ دوم).
1377: انتشار ارج نامۀ ایرج (2مجلد).
1377: انتشار «ایران و تحقیقات ایراني: جستارهایي به افتخار ایرج افشار.»
1377-1384: عضو شوراي عالي مشاوران کتابخانۀ ملي (ایران).
1377: نگارش سفرنامه هاي کرد کوي کجا و کرد شول کجا»، «چرخي دیگر در خراسان ،»«اقلیم پارس، قندمکرر.»
1377: چاپ عکس در نشریه هاي نگاه نو، بخارا، لرُستان پژوهي.
1377: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي بخارا، آینه میراث ،جهان کتاب، میراث شهاب ،ایرانشناسي، رواق، خبرنامۀ خراسان شناسي ،فرهنگ یزد، نگاه نو ،لرستان پژوهي، عک سنامه ،نامۀ فرهنگستان، و مجموعه هاي جشن نامۀ استاد ذبیح الله صفا ،یزدنامه، ناموارة دکتر محمود افشار، میراث اسلامي ایران.
1377: نگارش یادداشت بر دارالضربهاي ایران در دوره اسلامي ،گفتارهاي پژوهشي در زمینۀ ادبی ات فارسي، جغرافیاي تاریخي ایران، «ملطفه »بر کوچه باغیها، «پیشگفتار» بر خاطرات نویسي ایرانیان.
1377: چاپ کتابهاي نامه هاي برلن: از بزرگ علوي در دوران اقامت در آلمان ،یزدنامه (جلد دوم)، «اشعار نصرت رازي، شهاب سمناني و حمزه کوچك»، رسالۀ امامیه، حالات و اخبار دارالعلم شیراز و سفر به اصفهان، سفرنامۀ اصفهان و کاشان و قم و طهران، سفرنامۀ پطرزبورغ، سفرنامه قم، واژه نامۀ بوربسّه ،کشف حقیقت.
1378: چاپ کتاب هاي فروغستان، المختارات من الرسائل، بازماندة دستورالملوك ،جاجرود نامه، سالشمار وقایع مشهد در قرنهاي پنجم تا سیزدهم ،خاطرات مهاجرت: از دولت موقت کرمانشاه تا کمیته ملیون برلن، روزنامۀ خاطرات میرزا قهرمان امین لشکر، خاطرات سیدّ محمّدعلي جمال زاده، دیوان کهنه حافظ (چاپ پنجم)، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق؛ مجموعۀ ششم: نامه هاي تبریز از ثقه الاسلام تبریزي به مستشارالدوله (در روزگار مشروطیت)، روزنامه خاطرات سردار اسعد (چاپ دوم).
1378: نگارش مقدمه بر پژوهش هاي ایرانشناسي: ناموارة دکتر محمود افشار (جلد ،)11 نگارش یادداشت بر پیکار با سرنوشت.
1378-1389: انتشار پژوهش هاي ایرانشناسي.
8731: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي ایران فردا، معارف ،فصلنامه کتاب ،جهان کتاب ،بخارا، رواق، نگاه نو، زبانشناسي، نامۀ فرهنگستان، گلستان، و مجموعه هاي پژوهش هاي ایران شناسي (ناموارة دکتر محمود افشار) ، برگ بي برگي: یادنامه استاد رضا مایل هروي ،مهدوي نامه، دهخداي نابغه، دانشنامه جهان اسلام ،یادنامه علامه محمد قزویني، برگزیدة آثار سیدّمحمّدعلي جمال زاده ،یادنامه جلال آل احمد، پورداود پژوهندة روزگار نخست ،یاد سیدّمحمّد علي جمالزاده، ده چهره ده نگاه.
1378: نگارش سفرنامه هاي «سفر در جبال (غرب1)»، «سفر پیچاپیچ تا پیفانج (غرب 2) » ، «از فیروزکوه تا جاسك.»
1378: انتشار ویرایش سوم «فهرست موضوعي از چاپکرده ها و نوشته هاي ایرج افشار.»
1378: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1379-1389: عضوشوراي علمي مجلۀ نامۀ بهارستان.
1379: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي بخارا، آینه میراث ،فصلنامه کتاب، میراث شهاب ،نامۀ بهارستان، معارف ،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ،جهان کتاب، گلستان، نشر دانش، آینه پژوهش، تحقیقات جغرافیایي، نگاه نو، و مجموعه هاي گلزار خاموش، میراث مکتوب ،یادنامه دکتر احمد تفضلي ،یزد در سفرنامه ها، ایران و مدرنیته ،کارنامه زرین ،نامه هاي احمد گلچین معاني.
1379: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1379: نگارش یادداشت بر جستارهایي درباره زبان مردم آذربایگان ،القاب رجال دورة قاجاریه، پیشگفتار بر دیوان اشعارتقي بینش آق اوِلي.
1379: چاپ کتاب هاي سعادت نامه یا روزنامه غزوات هندوستان، فارس در ریاض الفردوس ،خاطرات حسام الدولۀ معزي ، نامه هاي تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سیدّ حسن تقي زاده ،مجمل التواریخ و القصص، تاریخ کاشان: مرآهْ القاسان (چاپ چهارم)، اسناد تجارت ایران در سال 1287 هـ .ق.
1379-1389: نظارت بر نشر «گنجینه نسخه برگردان متون فارسي» سازمان گسترش فرهنگ پارسي (امریکا).
1379: نگارش سفرنامه هاي «شش هزار کیلومتر»، «سفر به خزاق(کاشان)، قهرود، میمه ،دهق، داران، چادگان، بنِ، شهرکُرد، بروجن، لردگان، فلارد، چیتاب ، نقارهخانه ،یاسوج ،بابامیدان ،کازرون، پل آبگینه ،کتل دختر (امامزاده بنکي) ،کلّاني، گاوکش، بوالحیات، نودان ،بوالحیات، شیراز، زرقان، بندامیر ،کربال ،سلطان آباد، قدمگاه، فاروق، سیوند ، سعادتآباد ،ارسنجان، شیرخان، جلودار ، تنگ اشکن، چشمه میشور ،اسلام آباد، محمودآباد، حسامي ،توجرد، برازجان، خوانسار، چاهك )بوانات(، شهریاري، مشکان، سیرجان، امامزاده سلطان محمد، بافت، رابرُ، جواران، هنزا، سرمشك، گلوچار، جواران، گردنۀ دو ساعته، چارطاق ،شیرینك، سرزه ،لاله زار، نگار ،بهرامجرد ،کرمان، اردکان، اردستان و بازگشت به تهران ،»«تدوین سفرنامه هاي قم، دلیجان، خورهه ،محلات ،کوه گیلویه، اسفراین، نهاوند ،ماه نشان ،بهستان، پیرزبید، گنبد ـ چهارطاقي، اسپي مزگت، خداآفرین، قهرود، دهق، لرُدگان، میدانك لورا.»
1380: نگارش یادداشت بر نامه هاي ارومیه، نگارش «رگه هاي پیوند »بر یاد یار مهربان، دفتر تاریخ.
1380-1389: عضو شوراي ناظران مجلۀ Eurasian Studies(ایتالیا).
0831-9831: انتشار«دفترتاریخ»براي نشراسنادورساله هاي کوچك از انتشارات بنیاد موقوفات.
1380: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي فارس شناخت، بخارا ،جهان کتاب، نامه بهارستان ،کتاب هفته ،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دانش و مردم، گیلان ما، ایرانشناسي، آینه میراث، و مجموعه هاي غازان نامه منظوم، گنجینه شهاب، میراث مکتوب ،ارج نامۀ شهریاري ،دانشنامه جهان اسلام ،یاد پاینده، دفتر تاریخ، بلند آفتاب خراسان ،یاد یار مهربان.
1380: چاپ کتاب هاي معرفت آفرینش انسان، مآثرالصدریه، سفرنامه سررشته دارـ تبریز به طهران(1288)، کتابچۀ حالت سیستان، منازل شیراز تا بهبهان، تاریخ سفارت حاجي خلیل خان و محمدنبي خان سفراي فتحعلي شاه قاجار به هندوستان، برگهاي مشروطه، دو رساله عرفاني در عشق (چاپ سوم) ،دستورالملوك ،یزد در اسناد امین الضرب، اسنادتجارت ایران در سال 1287 قمري، مباحث فرهنگي عصر ناصري(برگرفته از روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه)، برگهاي جنگل، بوستان سعدي.
1380: نگارش سفرنامه هاي «سپیدي نمك لاخ و سرود هونه گان ،»«سي وپنجگذر در سفري پیچاپیچ»، «از کُردشیر(قم) تا بردسیر(کرمان).»
1380: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1381: چاپکتاب هاي «مطبعه و نقاشي و کاغذسازي از مطلع العلوم و مجمع الفنون»، دورساله کنانه از مجموعه مجتبي مینوي، مجمل الاقوال في الحکم و الامثال.
1381: انتشارنوشته های يدرنشری ههاي جهان کتاب، تحقیقات جغرافیایي، گنجینه اسناد ،کتاب ماه کلیات، بخارا، نامۀ بهارستان ،کتاب هفته، روزنامه اطلاعات،آینۀ میراث ،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مترجم، پیام بهارستان، اباختر ،نداي یزد، گیلان ما، نقد و بررسي کتاب فرزان،دفترهنر ،و مجموعه هاي اشراقي نامه، میراث مکتوب ، اردستان نامه، سروش پیرمغان ،یادنامۀ ابوالقاسم انجوي شیرازي ،پژوهش هاي ایرانشناسي (ناموارة دکترمحمودافشار) ،یادمان سمینار مقدماتي نسخه هاي خطي ،غازان نامۀ منظوم نوري اژدري ،یادداشتهاي سدید، حدیث عشق، فهرست وارة کتابهاي فارسي ،یادنامۀ استاد کریم پیرنیا.
1381: نظارت بر نشر بوستان سعدي به خط قوام السلطنه.
1381: انتشار ویرایش چهارم «فهرست موضوعي از چاپکرده ها و نوشته هاي ایرج افشار مربوط به سالهاي1323-1381.»
1381: نگارش نامه بر میبد در آیینه اشعار، یادداشت بر ایران و ماوراءالنهر درنوشته هاي چیني ومغولي سده هاي میانه، جستارهايشاهنامه شناسي، حدیث عشق : 2دانش پژوه در قلمرو جستارهاي نسخه هاي خطي(دفتر اوّل)، عارف نامه: مجموعه مقالات عارف نوشاهي.
1381: نگارش و نشر 2 مقاله غیرفارسي.
1382: نگارش یادداشت بر زندگینامه اللهیار صالح ،جامع العلوم ،مقدمه نگاري بر خاطرات شرفا شرفایي، ضرب المثل هاي دري افغانستان، ایران فتحعلیشاهي.
1382-1389: عضو هیأت مشاوران علمي مجله آینۀ میراث.
1382: نگارش سفرنامه «هفت عشق ماه ،کوره ها شهرها.»
1382: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي نامه بهارستان، آینۀ میراث، تحقیقات جغرافیایي، میراث شهاب، سالنامه گل آقا،کتابماه کلیات، گزارش کتاب، فرهنگ مردم ،کتاب هفته، نشر دانش ،ره آورد گیل ،جهان کتاب، اباختر، نامه فرهنگستان، پژوهش و حوزه ،کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ،ره آورد، گیلان ما، نقد و بررسي کتاب فرزان و مجموعه هاي کتاب توس، فردنامۀ پاریس، سایه سارمهرباني: ستایش میلاد و کارنامۀ دکتر منصوره اتحادیه، خاطرات علي جواهرکلام ، پژمان نامه(2)، کتاب مرتضي کیوان، حدیث عشق (3)، حدیث عشق (5)، جُنگ کتاب، فرهنگ عامیانه در گذر اندیشه ها و گفته هایي در تاریخ شفاهي مطبوعات ایران.
1382: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1382: چاپ کتاب هاي تاریخ عالم آراي عباسي (چاپ سوم)، فهرست دستنویس هاي فارسي در کتابخانه ملي اتریش و آرشیو دولتي اتریش در وین، خاطرات دیوان بیگي از سالهاي 1275ـ1217 ق : کردستان و طهران، مصدق و مسائل حقوق و سیاست (چاپ دوم) ،جُنگ مرتضي قلي شاملو، هزار حکایت صوفیان.
1382(5 اسفند): درگذشت فرزند (بابك).
1383: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي نامۀ بهارستان ، کتاب هفته ،حافظ ،جهان کتاب، آینۀ میراث، ایرانشناسي، گویش شناسي، بیدار، نقد و بررسي کتاب فرزان، بخارا و مجموعه هاي درخت تناور کویر: یادوارة ابوالفضل ساغر یغمایي ،خط خوش فارسي، و گفته هایي در تاریخ شفاهي نشر ایران.
1383: نگارش «پیش سخن» بر سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله، «پیشگفتار» بر فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه میرزا محمّد کاظمیني(یزد) ،کتابفروشي (جلد اوّل)، زعفران از دیرباز تا امروز، و بازچاپ مجله هاي فرهنگ نو و نامۀ فرهنگستان.
1383: انتشار جلد اوّل کتابفروشي: یادنماي بابك افشار.
1383: چاپ کتاب هاي نامه هاي فروغ الدوله، ماني شناسي سیدّحسن تقي زاده، مسافرت نامۀ کرمان و بلوچستان، جواهر نظامي، اسناد پادریان: بازمانده از عصر شاه عباس صفوي ،فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني (جلد ششم).
1383: انتشار نادره کاران: سوکنامۀ ناموران فرهنگي و ادبي (1304-1381ش).
1383: نگارش سفرنامه «هفت هزار کیلومتر در خاك وطن.»
1383: برنده جایزه کتاب سال،عدم دریافت جایزه و اهدا آن به کتابخانۀ دانشگاه تهران.
1383: انتشار فهرست مقالات فارسي در زمینۀ تحقیقات ایراني (جلد ششم).
1383-1389: نظارت بر نشر «گنجینۀ نشریات ادواري» انتشارات اساطیر.
1383: انتشار «پیوست نخست مربوط به سال هاي 1380-1383» به ویرایش چهارم «فهرست موضوعي از چاپکرده ها و نوشته هاي ایرج افشار.»
1384: انتشارکتاب گلگشت در وطن: سفرنامچۀ ایرج افشار ،چاپ کتاب هاي نامه هاي پاریس از قزویني به تقي زاده (تجدی دطبع با اضافات)، ظهیرالدوله در حکومت مازندران ،کاوه(با یادداشت نو)،شاهنامه فردوسي (نسخه برگردان از روي نسخه کتابخانه بریتانیا با همکاري محمود امیدسالار) ،کرمان در اسناد امین الضرب (با همکاري نرگس پدرام) ،ستوده نامه (پژوهش هاي ایران شناسي جلدهاي پانزدهم و شانزدهم)، دفتر تاریخ (جلد دوم)، پرونده صالح: دربارة اللهیار صالح، ذخیرة خوارزمشاهي.
1384: انتشار نوشته هایي در نشریه هاي فرهنگ مردم، معارف، پیام بهارستان، نامۀ بهارستان ،جهان کتاب، میراث شهاب، وقف (میراث جاویدان)، بخارا، اباختر، آینۀ میراث، و مجموعه هاي فرهنگ ایران زمین (جلد سي ام)، مجموعه مقالات مطالعات ایراني، ارجنامۀ محمّدقهرمان ،مجموعه مقالات شاهنامه خواني ،پژوهش هاي ایران شناسي (جلد پانزده: ستوده نامه)، دفتر تاریخ (جلد دوم). 1384: نگارش و نشر یك مقاله غیرفارسي.
1384: (4 آبان) درگذشت مادر (نصرت برازنده).
1384: نگارش مقاله و یادداشت بر پژوهش هاي ایران شناسي (جلد پانزده: ستوده نامه)، احوال و آثار میرغلامعلي آزاد بلگرامي، بدایع الصنایع و بازچاپ مجله هاي تقدم، دانشنامه، شرق ،شیوه و کاوه.
1385: چاپ کتابهای خوابگزاری همراه التعبیر امام فخر رازی (چاپ دوم)، ختم الغرایب تحفهً العراقین خاقانی شروانی، ریاض الفردوس خانی، رجال عصر مشروطیت (چاپ دوم)، قصۀ حسین کُرد شبستری براساس روایت ناشناخته موسوم به حسیننامه (با همکاری مهران افشاری)، نامههای برلن (چاپ دوم)، نامههای تهران (چاپ دوم)، جامع مفیدی (چاپ دوم)، مسائل پاریسیه از محمّد قزویني (با همکاري علیمحمّد هنر)، میرزاتقی خان امیرکبیر(چاپ چهارم)، المفیدالخاص في علم الخواص منسوب به محمّدبن زکریای رازی، ستودهنامه (پژوهشهای ایرانشناسی جلدهای پانزدهم و شانزدهم)، خاطرات ابوالقاسم کسمایی.
1385: چاپ سوم دوره ۳۰ جلدی فرهنگ ایران زمین در ۱۵ مجلد به وسیله انتشارات سخن.
۱۳۸۵: دریافت جایزه انجمن مطالعات ایرانی آمریکا با وجود عدم حضور در مراسم.
۱۳۸۵: نگارش مقدمه و یادداشت بر کتابهای یزد شهر من.
۱۳۸۵: انتشار نوشتههایی در نشریههای حافظ، نامۀ بهارستان، گزارش میراث، فرهنگ مردم، بخارا، ایرانشناسی، بررسي کتاب، نامۀ فرهنگستان، نگاه نو، اباختر، جهان کتاب، پیام بهارستان، گیلان ما و مجموعههای ارجنامۀ حبیب یغمایی، متنشناسی شاهنامۀ فردوسي، مجموعه مقالاتی در پاسداشت مقام علمی فرهنگي و تاریخی دکتر عبدالحسین نوایی، زندگینامه و خدمات علمی و پژوهشی استاد تاریخ علم و زبانشناس برجسته دکتر هوشنگ اعلم، مطالعات صفوی: گزیده مقالات همایش پاریس، ارجنامۀ ملكالشعرا بهار، یونانیان و بربرها (جلد پانزدهم)، آفتاب معرفت، بزمآوردی دیگر.
۱۳۸۵: نگارش و نشر ۵ مقاله غیرفارسی.
۱۳۸۶: انتشار نوشتههایی در نشریههای نامۀ فرهنگستان، نشان، چهرهنما، گزارش میراث، کتاب ماه ادبیات، نگاه نو، گنجینۀ اسناد، بخارا، جهان کتاب، حافظ، دفتر هنر، دانشنامه جهان اسلام، فرهنگ یزد و مجموعههای دیار فرزانگان، بهیاد محمد قزوینی.
۱۳۸۶: چاپ کتاب به یاد محمّد قزویني ،نامه هاي مشروطیت و مهاجرت: از رجال سیاسي و بزرگان محلي به سیدّحسن تقي زاده، اسناد تاریخي خاندان غفاري (جلد دوم دستخط هاي ناصرالدین شاه قاجار) ،هفت کشور و سفرهاي ابن تراب (با همکاري مهران افشاري) ،منظومات شرف الدین علي یزدي، مقالات تقي زاده: جلد یکم ، فرخنامه (چاپ دوم)، دفتر اشعار صوفي، عرایس الجواهر و نفایس الاطایب. 1386: نگارش مقدمه و یادداشت بر کتاب هاي فهرست کتابخانه اصغر مهدوي، سالشمار وقایع مشهد، مقالات سعید نفیسي، میراث آسیاي مرکزي، گُل و گیاه در هزار سال شعر فارسي، تاریخ اراك، جستارهاي ژاپني در قلمرو ایران شناسي، مجلۀ تقدم، ترجمۀ هفتصد ساله انجیل هاي چهار گانه، الایضاح عن اصول صناعهً المساح.
۱۳۸۷: انتشار نوشتههایی در نشریههای گزارش میراث، فرهنگ مردم، نامۀ بهارستان، فرهنگستان، پیام بهارستان، آینه میراث، جهان کتاب، دفتر هنر، گیلهوا، بخارا، پادنگ، صنعت نشر، گیلان ما، و مجموعههای کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی (دفتر پنجم)، جستارهایی در تاریخ پزشکی، پژوهشهای ایرانشناسي(۱۷)، دفتر تاریخ(۳)، ارجنامۀ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، جشننامۀ دکتر بدرالزمان قریب، ای عشق همه بهانه از تسُت: نقد و تحلیل و گزیده اشعار امیرهوشنگ ابتهاج (سایه)، شط شیرین پرُشوکت، با راستقامتان پهنه اندرز: یادنامه حسینعلی راشد.
۱۳۸۷: نگارش و نشر ۷ مقاله غیرفارسی.
1387: نگارش مقدمه ،یادداشت و پیشگفتار برکتابهاي تاریخ هرات ،یادنامۀ حسینعلي راشد، تبریز در اسناد امین الضرب، فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه عمومي جمعیت نشر فرهنگ رشت، فرائد الادب، و بازچاپ دورة مجلۀ یادگار.
۱۳۸۷: چاپ کتابهاب «هدایهالمتعلمین فی الطب»، «محمدعلي میرزا ولیعهد و محمّدعلی شاه مخلوع»، «معرفت فلاحت»، «صیدنه» (تجدید چاپ)، «شمسالحساب الفخری»، «اسکندرنامه».
۱۳۸۸: انتشار بازچاپ دوره ۲۱ جلدی راهنمای کتاب در ۲۰ مجلد به وسیلۀ انتشارات سخن.
۱۳۸۸: انتشار نوشتههایی در نشریههای گیلان ما، بخارا، فرهنگ مردم، پیام بهارستان، نگاه نو، گزارش میراث، نامۀ بهارستان، آینۀ میراث، و... و مجموعههای: شاعری از دیار آذرآبادگان، پژوهشهای ایرانشناسی،(۱۸) ارجنامۀ دکتر محمد معین، عقاب: کارنامۀ زندگی و نقد و تحلیل اشعار پرویز ناتل خانلری، کتابفروشی(۲).
۱۳۸۸: نگارش مقدمه و یادداشت بر: دوره راهنمای کتاب (بازچاپ)، کتابفروشی (جلد دوم)، «القاب و مناصب عصر قاجاری و اسناد امینالضرب: یادگاری از دکتر اصغر مهدوی»، «پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر»، «منافع حیوان»، «نامههای ژنو از سید محمّدعلی جمالزاده»، «فهرست مقالات فارسی در زمینۀ تحقیقات ایرانی» (جلد هفتم)، «خاطرات عارف قزوینی»، «الابنیه عن حقایقالأدویه روضهالانس و منفعهالنفس»؛ «کوچ: تجربه نیمقرن زندگی در کهگیلویه و بویراحمد»، «خاطرات وکیلالتولیه: میرزا محمّد نواب رضوی»، «هزار سال استواری».
۱۳۸۸: چاپ کتابهای «منشئات شرفالدین علی یزدی» (با همکاري محمدرضا ابویی مهریزي)، «کتابفروشی» (جلد دوم)، «یادداشتهای روزانه (۲۶ شوال ۱۳۲۱ ـ ۲۸ ربیع الاول ۱۳۲۲ قمري) محمدعلی فروغی»، «پژوهشهای ایرانشناسی» (جلد هجدهم)، «دستورالجمهور فی مناقب سلطانالعارفین ابویزید طیفور» (با همکاری محمدتقی دانش پژوه) ، «آدابالمضیفین و زادالآکلین»، «نوادرالتبادر لتحفهالبهادر»، «مقالات تقیزاده: مانی شناسی» (بازچاپ)، «گاهشماری در ایران قدیم»، «فیروزشاهنامه: دنباله داراب نامه»، «گزارش مردمگریز: ترجمۀ منظوم میزانتروپ»، «دفتر تاریخ(3)»، «تجزیهالمصار و تزجیهالاعصار: تاریخ وصاف»، «خاطرات و تأملات دکتر محمّد مصدق»... مشتمل بر دو کتاب (بازچاپ).
۱۳۸۸: نظارت بر انتشار فهرست مقالات فارسی (جلد هفتم).
۱۳۸۹: چاپ کتابهای «اخبار مغولان در انبانه ملاقطب»، «اسناد تاریخی خاندان غفاری» (جلد سوم)، «اسناد معماری ایران: کتابچۀ املاك اینجوی فارس»، «ذخیره خوارزمشاهی» (بازچاپ)، «مجموعه اسناد و مدارك چاپ نشده دربارهٔ سیدّ جمالالدین افغانی اسدآبادی» (بازچاپ)، «پژوهشهای ایران شناسی: نامواره دکتر محمود افشار یزدی» (جلد نوزدهم)، «تواریخ شیخ اویس»(جریده)، «جامعالصنایع: آشپزینامه از عصر قاجار»، «آشپزی دوره صفویه»، «دفتر تاریخ»(4)، «سواد و بیاض»؛ دو مجلد (بازچاپ)، «سیاستنامه ذکاءالملك: مقالهها و نامهها و سخنرانیهای سیاسی محمدعلی فروغی»، «شاهنامه فردوسی»، «قصۀ مهر و ماه»، «گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان اللهیار صالح»، «مقالات تقیزاده: گاهشماری در ایران قدیم»(بازچاپ)، «پژوهشهای ایرانشناسی (۲۰)» و...
۱۳۸۹: انتشار کتاب «ایرانشناس مجله نگار: زندگی و کارنامۀ مطبوعاتی ایرج افشار».
۱۳۸۹: مقدمهنگاری و یادداشتنویسی بر مهر و ماه، کاشان در گذر سیاحان، فهرست مجلۀ آینده، رسالۀ بیماری قند و پساورد سیاستنامه ذکاءالملك و...
۱۳۸۹: انتشار نوشتههایی در نشریههای بخارا، گزارش میراث، گیلان ما، نقد و بررسی کتاب تهران، پیام بهارستان، آینه میراث، نامۀ بهارستان، اباختر، کتابنامه (ضمیمه مهرنامه)و مجموعههای پژوهشهای ایرانشناسی (۲۰)، تا به خورشید به پرواز برم، دفتر تاریخ(۴)، زندگی و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم استاد دکتر محمّدامین ریاحي و...
۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰: انتقال بخش دیگری از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار( کتاب خطی و چاپی، نشریۀ ادواری، جزوه، رساله، عکس، نامه و...) به مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
۱۳۸۹ (آبان و آذر): بستری در بیمارستان سیدر ساینای لوسآنجلس.
۱۳۸۹ (دی –اسفند): بستری در بیمارستان جم تهران و خانه.
۱۳۸۹ (۱۲ اسفند): آخرین خروج از خانه و بستری در بیمارستان جم تهران.
۱۳۸۹ (۱۴ اسفند): انتشار خبر اعطای دکترای افتخاری تاریخ از سوی دانشگاه اسکاتلند.
۱۳۸۹ (۱۸ اسفند، ۲ بعدازظهر): وداع با دنیا در بیمارستان جم تهران.
۱۳۸۹ (۲۰ اسفند، ۱۰ صبح): تشییع از مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی از کاشانک شمیران به بهشت زهرا(س).
۱۳۸۹ (۲۰ اسفند، ۱۲ ظهر): تدفین پیکر در ورودیه آرامگاه خانوادگی شماره ۳۰۰ بهشت زهرا (س).
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
ايرج افشار بامداد ۱۶ مهر ۱۳۰۴ خورشيدی در تهران زاده شد: «پدرم پشت قرآن خطی جهیزیه مادرم زادهشدن مرا شانزدهم مهر ۱۳۰۴ نوشته است.» [۳] او در نيمروز ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ در بیمارستان جم چشم از اين جهان فروبست.
ایرج در خانه پدری واقع در چهارراه سردرسنگی، دربند دكتر محمود افشار در دامن كتاب باليد و قد كشيد؛ زیر سایهٔ پدری فرهنگمدار، ایراندوست، ادیب و محقق. دکتر محمود افشار یزدی، پدر ایرج، بنیادگذار مجله آینده بود و بیش از شصت سال از عمر خود را در فعالیتهای فرهنگی، ادبی، دانشگاهی، مطبوعاتی، سیاسی و اقتصادی گذراند و همنشین و همصحبت بزرگان زمانه بود.
ایرج درباره پدر میگوید، پدربزرگش «او را به سوئیس میفرستد. در لوزان دوره متوسطه را میگذراند و در سال ۱۹۲۰ میلادی به اخذ درجه دکتری در علوم اجتماعی (رشته سیاسی) نایل میشود. رسالهاش سیاست اروپا در ایران نام داشت و حدود چهل سال از مراجع کسانی بود که در زمینه تاریخ دیپلماسی ایران تحقیق میکردند.» [۴]
ایرج بهواسطه آشنایی و دوستی پدرش با بزرگان و فرهنگمداران، با فرزندان آنان همبازی میشود. دوران ابتدايی را در دبستانهای زردتشيان و شاهپور تهران سپری میكند. پس از ششم ابتدايی، به دبيربستان فيروزبهرام میرود. صبحها در مدرسه میآموزد و پای درس معلمانی مینشیند كه اشتياقش را به یادگیری و شناخت، شعلهور میكردند؛ عصرها هم در خانه همنشين و همصحبت بزرگانی است كه به خانه پدری رفتوآمد دارند و از خوشه علم آنان دانش میآموزد.
دکتر محمود افشار یزدی بنیادگذار مجله آینده بود و بیش از شصت سال از عمر خود را در فعالیتهای فرهنگی، ادبی، دانشگاهی، مطبوعاتی، سیاسی و اقتصادی گذراند و همنشین و همصحبت بزرگان زمانه بود.
پدری که اینچنین وطنپرست بود و به زبان و فرهنگ کشورش میبالید و حفظ و گسترش آن را از اهم وظایف خود و هموطنانش میدانست، الگوی ایرج بود.
نصرت برازندههمدانی مادر افشار در یکی از خانوادههای سرشناس یزد متولد شد؛ «مادرم سیزده ساله بود که به عقد پدرم درآمد و از یزد به تهران آورده شد. پدرم به او تکلیف کرده بود که به تکمیل سواد و حسن خط بپردازد. همه روزه میبایست مقداری مشق بنویسد و مقداری فرانسه بخواند. خطش پیشرفت میکند. نمونه نوشته او کتاب تألیف محمدامین رسولزاده است که پدرم خواسته بود از روی نسخهای نوشته شود. اینگونه کارها و تفننها را از وقتی که فرزند میزاید ترک میکند.»
مدیرِ ۱۹ ساله
افشار ۱۹ ساله است که دوره سوم مجلهٔ آينده در سال ۱۳۲۳ منتشر میشود. پدر او را بهعنوان مدير داخلی مجله انتخاب میكند.
محمود افشار به درستی علاقه و شوق به كارهای علمي و به ویژه ايرانشناسی را در جسم و جان پسرش ديده بود. محمدحسن رهي معيري شاعر و ستوننويس بابا شمل درباره ايرج از زبان پدرش محمود افشار مینويسد: «... ديدهايد بچهها چوبي دارند كه گاهی عصا، گاهی اسلحه، گاهی اسبشان است! خلفالصدق من نيز در عين حال كه بندهزاده است مدير داخلی، مصحح، موزع و پادو مجله بوده، ضمنا مأمور وصول مالالاجاره دربند شخصی هم میباشد! خداوند او را به علیاكبر حسين ببخشد كه پسر نيست يكپارچه جواهر است!».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
در سال ۱۳۲۴ و در سن بيستسالگی، مدرك ديپلم در رشته ادبیرا میگيرد و برای تحصيل در رشته حقوق وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران میشود. در همين سال است كه با شايسته افشاريه ازدواج میكند. نیز در همین سال، علاوه بر فعاليت در مجله آينده، همكاری با ساير نشريهها از جمله جهان نو را آغاز میكند.
عضویت در انجمن ایرانشناسی دبیرستان
عضو انجمن ایرانشناسی دبیرستان میشود که در سال ۱۳۲۳ به ابتکار ابراهیم پورداود تشکیل شد. پورداود، محمد دبیرسیاقی، منوچهر ستوده، دکتر ذبیحالله صفا، هانری کُربن، محمدجواد مشکور، دکتر محمد معین، مصطفی مقربی از جمله اعضای اولیه این انجمن بودند. این انجمن کلاسهایی برای آموزش فرهنگ ایران باستان برگزار میکرد. «انجمن پنج نشریه بیش منتشر نکرد، ولی دورههای همنشینی آن تا سال ۱۳۳۰ در خانه پورداود و گاه خانه دکتر معین دوام داشت و من که به عضویت آن پذیرفته شده بودم و در آن جلسات گاهبهگاهی از محضر دوستان مستفیض میشدم» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار و پاتوقهای هفتگی
افشار بيشتر سالهای دهه ۱۳۲۰ را در پاتوق هفتگی نشريهها از جمله راه نو، جهان نو، داريا و ... میگذراند و به «محفل»های اهل قلم میرود: «... ميان سالهای ۲۷ تا ۳۰ هوشنگ ايرانی كه خروس جنگی را با همكاران خود نشر میكرد، در يكی از روزهای هفته كه دوست عزيز علی كسمايی (نويسنده و مترجم) در منزل خود محفلی داشت، جملهٔ آنها بدانجا میآمدند و بحثهای تند ادبی درمیگرفت. كسانی كه بدانجا آمدوشد داشتند (و نامشان به ياد مانده- اگر اشتباه نكنم) چون حسين كسمايی، سيروس ذكاء، مصطفی فرزانه، محمدعلی اسلامیندوشن، محمود تفضلی، احمد شاملو، محمدجعفر محجوب، حسين حجازی و دو سه نفر ديگر، خوب به ياد دارند كه ايرانی چگونه ضمن كشيدن پيپ ( آنهم پيپهايی كه خود از چوبهای طبيعی جنگل درست كرده بود) از عقايد اعجوبه خود دفاع میكرد و به كوبيدن سنتها میپرداخت...» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
او در سال ۱۳۲۸ پس از دفاع از پاياننامهاش تحتعنوان "اقليتها در ايران"، به كارآموزی وكالت روی میآورد. اما پشيمان میشود و به دنبال كار قضاوت میرود. وقتی محل مأموريتش را ورامين اعلام میكنند، برای هميشه كار وكالت و قضاوت را كنار و قدم در راهی دیگر میگذارد.
در سال ۱۳۲۹ با استخدام شدن در وزارت فرهنگ، مدتی در دبيرستانهای شرف و قريب (ايرانشهر) تهران تدريس میكند.
عشق به کتاب
بذر عشق و دلبستگی به كتاب از همان دوران كودكی در نهاد او کاشته شد. پدرش كتابخانه بزرگی داشت كه كتاب هايش دوست و يار هميشگی ايرج بود. اين كتابخانه بعدها به كتابخانه بانك ملی واگذار شد و اكنون در زمرهٔ مجموعه كتابخانه بانك مركزی است. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
مجلهٔ آینده
مجله آینده در سال ۱۳۰۴ بهدست دکتر محمود افشار یزدی تاسیس شد. این مجله بارها منتشر و پس از مدتی متوقف میشد. نخستینبار پس از دو سال فعالیت، در سال ۱۳۰۶ تعطیل شد اما پس از ۱۶ سال وقفه، مهر ۱۳۲۳ بار دیگر فعالیتش را از سر گرفت و ۱۲۲۵ بار دیگر تعطیل شد. سال چهارم آینده در سال ۱۳۳۸ آغاز شد و در اردیهشت ۱۳۳۹ دفترش را بستند.
سرآغاز مجلهداری و مجلهنگاری افشار
انتشار سال سوم مجله آینده در سال ۱۳۲۳ است. ایرج درباره فعالیت در مجله آینده میگوید: «... مدت دو سال این کار (غلطگیری مقالات) ادامه داشت و یکی از بهترین فرصتهایی بود برای من که با عده کثیری از بزرگان ادب و بعضی از رجال آشنایی پیدا کردم. برای اینکه بایست مقالاتشان را میبردم غلطگیری کنند و برگردانم. مقاله بگیرم و این واسطهگی موجب این آشناییها شد. تا اینکه مجله دوره سومش- شاید اواخر ۱۳۲۵ بود- به پایان رسید. و فهرست مندرجات لازم داشت. این کار را هم شاید برای تمرین و یا به هر حال از باب اینکه کاری کرده باشم، به عهده من گذاشتند و بر اساس نمونهای که قبلا داشت. این فهرست، که نخستن فهرستی است که توسط من تهیه شده است، به عهده من گذاشته شد. آنجا بود که کمی با اصول الفبایی کردن نامها اُنس گرفتم». ref name=کتابخانه ملی>قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۲۶.</ref> بنابرین نگارش فهرست مندرجات سال سوم آینده، نخستین گام در فهرستنگاری افشار بهشمار میرود.
ایرجِ کتابدار
افشار در سال ۱۳۳۰ كتابدار كتابخانه دانشكده حقوق دانشگاه تهران میشود. در واقع ورودش به دانشگاه تهران، نقطه عطفی در زندگی اوست. آغازی بسمبارک در عرصه كتابآفرينی و كتابداری كه ۶۰ سال تداوم يافت: «من از سال ۱۳۲۴ كه به تحصيل در دانشكده حقوق مشغول شدم چون زبان خارجی را زبان فرانسه اختيار كرده بودم، به شاگردی دكتر محسن صبا درآمدم. او به دو مناسبت به لطف و محبت خاص به من مینگريست و در تربيت من كوشش داشت. يكی آنكه به هنگام تحصيل در مدرسه علوم سياسی نزد پدرم كه معلم آنجا بود دو سه درس خوانده بود. ديگر آنكه من به ذوق شخصی صفحاتي چند از كتاب فهرست او را كه نام كتابهای فرانسه درباره ايران است به فارسی برگردانيده بودم. (دو سه سال بعد آنها را در سالنامه كشور ايران جلدهای ۵ و ۶ / ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ چاپ كردم و البته دنبال نكردم زيرا ملتفت شدم كه ترجمه كردن نام كتاب كار درستی نيست و مراجعهكننده میبايد به اصل نام كتاب در هر زبان مراجعه كند. به هر حال يادگار دوره خامی كامل من بود). از همانگاه پيوند معنوی ميان ما جوانه زد و باليد و چون دوره تحصيل من در دانشكده به پايان رسيد و پيدا كردن شغل در دادگستری تهران تقريبا محال بود و هم به مناسبت دلبستگی كه تجسس در كتابخانه داشتم و نيز آشنايی چند سالهای كه با محمدتقي دانشپژوه معاون كتابخانه يافته بودم و تقريبا همهروز از راهنمايی و آگاهیهای علمی ايشان بهرهوری میيافتم، بیتابانه از شادروان صبا درخواست كردم تا در كتابخانه حقوق كاري به من داده شود... سهچهار ماهی نگذشت كه به كتابخه دانشكده حقوق منتقل شدم و با شوق و لذت و دلپذيری به كار كتابداری پرداختم. فيض و سعادت خاصی كه نصيب شد آن بود كه محمدتقی دانشپژوه معاون كتابخانه بود و چنان كه گفته شد چهار سال میشد كه از محبت انسانی و ارشاد علمی ايشان بهرهياب بودم. پس زير دست ايشان، پشت ميزی كه چسبيده به ميز ايشان بود نشستم و به فهرستنويسی كتابهای چاپی و سفارشدهی كتاب مشغول شدم، يعنی عملا به تحصيل رشته كتابداری پرداختم و در زمينه كتابشناسی و فن كتابداری روزی نبود كه از سخنان دكتر صبا يا همصحبتی دائمي با دانشپژوه بهرهای نبرم. مخصوصا پس از ختم كار، تقريبا شش روز هفته را پياده با دانش پژوه از دانشگاه تا چهار راه كافه شهرداری پياده میآمديم تا اتوبوس سوار شود و به يوسفآباد برود من به خانه و در اين قدمزدن صحبتمان بر سر كتاب بود، كه دانش پژوه جز آن لذتی نداشت...»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه از اینرو دكتر محسن صبا و محمدتقی دانشپژوه دو نامور ايراني از مشوقان و همكاران بهنام او در عرصه كتابداری بودند.
علاقهاش به كتابداری زمينهای شد برای حضور در دورههای آموزشی كتابداری از جمله دوره آموزشی و تجربی كتابداری يونسكو در پاريس.
فعالیتهایش در دهه ۳۰
افشار در سال های ۱۳۳۰تا ۱۳۳۹ علاوه بر کتابداری کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران متصدی امور زیر نیز بود:
- عضویت انجمن ایرانشناسی
- دبیری گروه ملی کتابشناسی ایران
- عضو مؤسس انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی وابسته به کمیسیون ملی یونسکو
- قائم مقام مدیر عامل بنگاه ترجمه و نشر کتاب
- عضو مؤسس و دبیر کلوب کتاب / انجمن کتاب
- عضو شورای کتابخانه وزارت خارجه
- عضو کمیته تشکیل بایگانی کل کشور از طرف کمیسیون ملی یونسکو
- نظارت بر انتشارات گروه ملی کتابشناسی ایران و انجمن ایران
سردبیری مجلههای مهر، سخن و کتابهای ماه نیز از جمله فعالیت های مجلهنگاری افشار در این دهه است.
تأسیس فرهنگ ایرانزمین و راهنمای کتاب در دهه ۳۰ با همکاری دوستانش، از دیگر فعالیتهای اوست. فرهنگ ایرانزمین پس از ۵۲ سال (۱۳۳۲ تا ۱۳۸۴) در ۳۰ مجلد و راهنمای کتاب بعد از ۲۱ سال (۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷) در ۱۱۰ مجلد منتشر شد.
نشریه نسخههای خطی را با همکاری محمدتقی دانش پژوه در سال ۱۳۳۹ منتشر کرد.
افشار از سال ۱۳۳۷ بهطور رسمی تدریس متون کتابداری را در دانشسرای عالی وابسته به دانشگاه تهران آغاز میکند و تا ۱۱ سال آن را ادامه میدهد. در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶، در دوره آموزشی و تجربی کتابداری یونسکو در پاریس شرکت میکند. حضور او در مجامع بینالمللی و سفرهای خارجی و داخلیاش از دهه ۳۰ شروع میشود.
فعالیتهایش در دهه ۴۰
در سال ۱۳۴۰ رئیس کتابخانه دانشسرای عالی میشود. پس از آن در سال ۱۳۴۱ مدیریت کتابخانه ملی به او واگذار میشود. طی مدت هفت ماهی که در آن بود، سنگ بنای شعبه ایرانشناسی را تاسیس و پایه کتابشناسی ایران و آغاز فهرست نگاری نسخههای خطی کتابخانه را بنا گذاشت. تا آمد تغییر و تحولی در آن ایجاد کند، عذرش را خواستند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار به عنوان مدرس به دانشسرای عالی بازگشت و در همان سال ۱۳۴۱ به عضویت شورای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و شورای مؤسسه تحقیق در ادبیات و زبانهای ایران (وزارت فرهنگ و هنر) درآمد. اما افشار چندان در دانشسرا نمیماند و قصد میکند به دانشگاه تهران برود. نامهای به جمالزاده مینویسد و از او میخواهد در نامهای به دکتر فرهاد رئیس وقت دانشگاه، زمینه انتقال او از دانشسرا به دانشگاه تهران را فراهم کند. این درخواست «برای آن بود که مرحوم دکتر فرهاد با بازگشت من از دانشسرا به دانشگاه تهران موافقت کند. ایشان با لطف پذیرفت و متعاقب آن مرکز کتابشناسی ایران در دانشگاه تأسیس گردید و به اداره انتشارات وابسته شد».
افشار در سال ۱۳۴۲ رئیس مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران میشود این امر، راه او را برای فهرستنگاری مجموعه کتابهای چاپی فارسی دانشگاه هارواد آمریکا برایش باز میکند.
او در سال ۱۳۴۴ رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران میشود. ۱۴ سال طول عمر کاری او در این سمت است که نقطهعطفی در زندگی حرفهای و دانشگاهی او بهشمار میرود. طی این مدت خدمات ارزندهای از او بر جریده علم و دانش ثبت میشود:
- بنیان گذاری و نشر مجله کتابداری از شهریور ۱۳۴۵ تا اسفند ۱۳۵۵ (در مجموع ۶ دفتر)
- تداوم انتشار نسخههای خطی که بانیاش، خود او و دانشپژوه بود.
- برگزاری نمایشگاهها و جلسههای علمی و فرهنگی و گرامیداشت بزرگان ادب و فرهنگ ایران
- تدریس و راهنمایی پایاننامههای تحصیلی دانشجویان
- جذب، فهرستنگاری و سازماندهی مجموعه های غنی خصوصی، واردات اصل و تصویر مدارک ایرانشناسی و جهان زبان فارسی برون مرزی
- تدوین و نشر منابع مرجع
و...
او در دهه ۱۳۴۰، ۶۶ کتاب منتشر میکند و بر نشر دهها کتاب و شماری مجموعه نظارت میکند. بر ۱۲۰ اثر نیز مقدمه مینویسد.
تدریس نسخههای خطی برای دانشجویان رشته کتابداری دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، تدریس بنیادهای نهادهای اجتماعی تاریخی ایران در دانشکده علوم اجتماعی و راهنمایی ۴ پایاننامه تنها پارهای از فعالیتهای بیشمار افشار در این دهه است.
در همین دهه، به عضویت هیأت مؤسسان انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب، شورای اجرای "مرکز تحقیق و معرفی تمدن و فرهنگ ایران" وزرات فرهنگ و هنر، ریاست مرکز ملی کتاب وابسته به کمیسیون ملی یونسکو ، عضویت هیأت تحریریه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مدیریت ایرانشناسی: نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که در سه مجلد عرضه شد، دبیر ثابت ۹ دوره کنگره تحقیقات ایرانی درمیآید.
راهنمای کتاب، یغما، سخن، نشریه نسخههای خطی، نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کاوه، ارمغان، مهر، فردوسی، وحید، ایرانشناسی، هنر و مردم و ... از جمله نشریههایی است که نوشتهها و یادداشتهایش در دهه ۱۳۴۰ در آن منتشر شده است.
فعالیت هایش در دهه ۵۰
او در دهه ۵۰ به عضویت شورای کتابخانههای عمومی تهران، کمیته جایزه کتاب سال، انجمن کتابداران ایران، دبیر ی و عضویت هیأت اجرایی انجمن تاریخ وابسته به فرهنگستان زبان و ادب، عضویت هیأت امنای کتابخانه اهدایی مجتبی مینوی به بنیاد شاهنامه، عضویت هیات امنای چاپ آثار سید محمدعلی جمالزاده سپرده به دانشگاه تهران از سال ۱۳۵۵ تاکنون، ناظر استصوابی خوابگاه اهدایی محمدصادق فاتح به دانشگاه تهران، عضویت هیات امنای "بنیاد فرهنگ ایران" عضویت شورای عالی اسناد ملی ایران، عضویت هیات مؤسسان انجمن آثار ملی و عضویت انجمن ایرانشناسی اروپا از ۱۳۵۸ درمیآید.
فعالیتش در دهه ۶۰
او در همین دهه است که سازمان کتاب را فعال میکند. ۴۷ کتاب که اغلب آنها چاپ یا ویرایشهای بعدی چاپکردههای پیشین او هستند، منتشر میشود. ۲۵ مقدمه و پیشگفتار بر آثار دیگران مینویسد. نشریههایی چون آینده، کهکشان، کلک، آرمان، جُنگ، دانش و فن، بیاض، آدینه، دنیای سخن، صوفی، فردای ایران، اثر، بیاض و مجموعههایی مانند آیین جوانمردی، یادگارنامه دکتر علامحسین یوسفی، نامواره دکتر محمود افشار یزدی، یادگارنامه فخرایی، حافظ شناسی، عابدی نامه، کتابنمای ایران، مجموعه مقالات دکتر محمد معین، حافظ از دیدگاه قزوینی، زبان فارسی در آذربایجان و ده ها نشر دیگر پذیرای چاپ نوشته ها و مقالات او بودند و هستند.
نظارت بر شماری از مجموعههای ناشران گوناگون، ایجاد و تدوین نامواره دکتر محمود افشار از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۷ در ده مجلد که از جلد یازدهم یا هجدهم به نام پژوهشهای ایرانشناسی انتشار پیدا کرد از جمله فعالیتهای او در دهه ۶۰ است. مدیریت و نظارت بر انتشارات گنجینه حسین بشارت، تدریس در دانشگاه برن سوئیس در سال ۱۳۶۸، عضویت افتخاری مؤسسه مطالعات آسیای مرکزی و غربی دانشگاه کراچی و هیأت کارشناسان بنیاد میراث اسلامی (الفرقان) لندن در سال ۱۳۶۹ از دیگر فعالیتهای او در دهه ۶۰ است که در دهه ۷۰ نیز بیشتر آنها تداوم یافت.
فعالیتهایش در دهه ۷۰
افشار علاوه بر مسئولیتهای پیشین، بهطور افتخاری عضویت هیاتهایی را نیز پذیرفت.
- عضویت در هیأت ناظران دانشنامه ایرانیکا، ناظر استشارهای و عضو هیأت امنای کتابخانه اهدایی دکتر علیاکبر سیاسی به دانشگاه یزد، انجمن مطالعات ایرانیکا (امریکا)، شورای علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، شورای عالی مشاوران کتابخانه ملی و ...
- انتشار ۷۷ کتاب، نگارش مقدمه و یادداشت بر ۳۶ کتاب حاصل کوشندگیهای او در این دهه است.
مقالات و نگاشتههایش در نشریههایی چون آینده، کلک، رهآورد، تصویر، گیلهوا، ایندو ایرانیکا، ایرانشاسی، دنیای سخن، گلچرخ، معارف، کرانه، ایراننامه، جهان کتاب، نامه فرهنگستان، گلستان، آینه میراث، فرهنگ، فصلنامه شقایق، میراث شهاب، بخارا، رواق، فرهنگ یزد، عکس نامه، نامه بهارستان، و مجموعههایی چون یادگارنامه زرین کوب، جشننامه استاد ذبیحالله صفا، یزدنامه، پژوهشهای ایرانشناسی، برگ بیبرگی: یادنامه استاد رضا مایل هروی، مهدوینامه، یاد سید محمدعلی جمالزاده، یادنامه جلال آلاحمد، پورداود پژوهنده روزگار نخست، گلزار خاموش، یادنامه دکتر احمد تفضلی، یزد در سفرنامهها ،ایران و مدرنیته و دهها نشر دیگر به چاپ رسید.
تعطیلی مجله آینده
البته در این دهه است که مجله آینده پس از ۱۸۰ شماره در ۸۰ مجلد، در سال ۱۳۷۲ از کار بازایستاد. «آینده را میتوان یکی از غنیترین مجلههای کشور از حیث نشر خاطره، سند، زندگی نامه و... در پانزده سال پایانی حیات افشار دانست» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
فعالیتهایش در دهه ۸۰
با تعطیلی آینده، فراغتی برای افشار به وجود آمد تا بیشتر وقت را صرف نامواره پدرش دکتر محمود افشار یا پژوهشهای ایرانشناسی کند و در دهه ۸۰ چاپ" دفتر تاریخ" را آغاز کرد. او دفتر تاریخ را به منظور "نشر اسناد و رسالههای کوچک" در کنار پژوهشهای ایرانشناسی عرضه کرد تا خلا نبود آینده پر شود.
او به عضویت شورای ناظران مجله Eurasian Studies (ایتالیا)در آمد و در این دهه به تکمیل و آمادهسازی چاپکردههایش پرداخت. ۵۵ کتاب از او در دهه ۸۰ چاپ شد. ۳۸ یادداشت و مقدمه بر آثار دیگران، به قلم او نوشته شد. نوشتههایش در مجلههای فارسشناخت، تحقیقات جغرافیایی، کتاب ماه کلیات، روزنامه اطلاعات، مترجم، پیام بهارستان، بخارا، نامه بهارستان، دانش و مردم، اباختر، ندای یزد، میراث شهاب، ایرانشناسی، گیلان ما، گزارش کتاب، فرهنگ مردم، نشر دانش، رهآورد گیل، نگاه نو، نشان، چهرهنما و مجموعههایی چون ارجنامه حبیب یغمایی، متنشناسی شاهنامه فردوسی، ارجنامه محمد قهرمان، یادنامه استاد کریم پیرنیا، یادداشتهای سدید، اشراقینامه، اردستاننامه، ارجنامه ملکالشعرای بهار، آفتاب معرفت، سروش پیر مغان، یادنامه ابوالقاسم انجوی، جُنگ کتاب و دهها نشر دیگر به دست چاپ سپرده شد.
بازنشستگیِ افشار
۱۳۵۸ به خواست خود از دانشگاه تهران بازنشسته میشود. این مرحله آغازی تازه در زندگی کاری و علمی افشار به شمار میرود. در همین ایام است که مجله راهنمای کتاب تعطیل میشود و او چراغ مجله آینده را بار دیگر روشن میکند. انتشار این مجله از دوره پنجم بار دیگر آغاز میشود و تا سال ۱۳۷۲ به طور مستمر ادامه مییابد. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
همسرش بار سفر میبندد
شایسته افشاریه همسر و همراه ایرج در سال ۱۳۷۴ او را ترک گفت و به دیار ابدیت پیوست.
دیدار افشار با رهبری
آيت الله علی خامنهای رهبر کشورمان، افشار را ایرانشناسی برجسته توصیف کردند و پس از دريافت خبر درگذشت او گفتند: «ايرج افشار، ايرانشناسی برجسته و پركار بود».
افشار چند ماه قبل از درگذشتش با رهبر انقلاب، دیدار و گفتوگو کرده بود.[۵]
حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان وادب فارسی درباره دیدار افشار با رهبری میگوید: «مطلع شدیم که آقا حدود 9 ماه قبل از درگذشت ایرج افشار، ملاقاتی با آن مرحوم داشتهاند که به پیشنهاد خود آقا بوده است. ایشان یادداشتی برای آقای افشار فرستاده بودند که من مایلم شما را ملاقات کنم و وی هم قبول کرده بود.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
رهبری در این دیدار گفته بود: «من از دورانی که شما سردبیر مجلهی سخن بودید، مقالات و نوشتههای شما را میخواندم تا بعد در مجلهی راهنمای کتاب و ... من از نثر فارسی شما خوشم میآید، چون خوندار و جاندار است و نثر دلپذیر و درست و دلنشینی مینویسید.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
این بنیاد موقوفهای است عام که هدف اساسی و منظور اصلی از بنیاد آن، تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی در ایران میباشد.
دکتر محمود افشار ادیب و روزنامهنگار برجسته، هسته نخستین این بنیاد را با وقف دائمی بخش اعظمی از املاک و مستغلات و اندوختههای مالی خویش در سال ۱۳۳۷ شمسی تأسیس کرد و باقی را تا سال ۱۳۴۱ جمعا در پنج وقفنامه، به آن افزود.
این بنیاد تا ۱۳۶۲ شمسی (سال درگذشت واقف) حدود ۱۵ عنوان کتاب در موضوعات ادبیات فارسی، جغرافیای تاریخی و تاریخ ایران منتشر کرد. از آن سال تا این زمان، بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب در همان موضوعات منتشر شده است.[۶]
هر سال «جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی و وحدت ملی ایران» به شخصی ایرانی یا غیر ایرانی که دارای آثار شعری یا نثری برجسته یا تحقیقات ارزشمند باشد و کاملا با مقاصد واقف مطابقت داشته باشد، تعلق میگیرد.
نامهای مستعار
افشار شماری از مقالهها و نوشتههایش را با نام مستعار امضا کرده است. از جمله آنها: الف جویا، ساسان، کریم محمدی است. امضای او گاه با اختصار "ا.افشار" و "ا.ا" نیز آمده است.
کتابخانه افشار
استاد افشار کتابخانه شخصیاش را که مجموعه غنی و تخصصی بهویژه در حوزه کتابشناسی و ایرانشناسی که بالغ بر ۳۰۰۰۰ فقره خطی و چاپی است، به مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرده است.
عنایتالله مجیدی اقدام افشار در اهدای گنجینهٔ شخصیاش به دایرهالمعارف بزرگ اسلامی را «حادثه قرن» نامیده و میگوید: «از آن تاریخ، کتابخانهٔ مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بیش از گذشته محل توجه و اعتماد برخی از خاندانهای فرهنگی واقع گردید. استاد فقید در حقیقت با سپردن مجموعهٔ خود به مرکز، تردیدی را که احیانا در نظر برخی از خاندانهای در اهدای مجموعهٔ خود به این نهاد وجود داشت، از میان برداشت. ادامهٔ راه او کاری مطمئن و دلپسند تلقی شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ایرانگردی افشار
افشار اکثر نقاط ایران بهویژه نقاط دورافتاده را با پای پیاده بیشتر همراه با منوچهر ستوده و گاه با دیگران مانند زریابخوئی، پازوکی، شفیعی کدکنی و حتی پورداود طی کرده بود و هرجا کتیبهای بر دیواری یا بر سنگ قبری دیده بود که فوائد تاریخی داشت آنها را یادداشت میکردو منتشر مینمود.
شخصیت و اندیشه
دقت
دقت در تنظیم و سرعت در چاپ، شیوه افشار است. به آثاری که سالها تدوین و نشر آنها به طول میانجامد" فسفسنامه" میگوید. [۷]
تشویق دیگر برای انتشار آثارشان
افشار مشوق و حامی دلسوز دیگران برای نشر آثارشان بود و آنها را ترغیب میکرد تا نوشتههای خود را چاپ کنند. فریدون توللی در این باره میگوید: «اگر ایرج افشار، با محبت خاص خود، اصراری به طبع و نشر گاهگاهی اشعار و آثار من نداشت، شاید این منظومه [منظومه محکمه] هم که تنی چند از یاران قدیم، از وجودش آگاهند، همچنان بهگونه بسیاری دیگر از آثار سراینده، به کُنجی فرو میماند...» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نحوه آشنايی او با نسخههای خطی
افشار که از مصححان بزرگ نسخ خطی بهشمار میرود و کارنامه ارزشمندی در این حوزه دارد میگوید: «...وقتی او عباس اقبال آشتيانی مجله يادگار را منتشر میكرد و من در سن حدود بيست سالگی بودم، تعدادي اوراق يك نسخه خطی را كه به تصادف در اختيارم قرار گرفته بود، با شرح مختصری كه به استنباط كودكانه خود از آن دريافته بودم، طی نامهای برای مرحوم اقبال فرستادم. وی با سماحت و سعه صدر علمی خاص خودش، يادداشت كوتاه و ابتدايی مرا در مجله يادگار چاپ و مرا تشويق كرد و توضيحاتی هم به دنبال اين مقاله [يادداشت] افزود كه اين كتاب چنين است و چنان. بدين ترتيب، مردی كه به آن درجه از علم و تبحر و استادی بود، با رفتار معلمانه و دوستانه خودش موجب شد كه من به مسائل مربوط به نسخ خطی علاقه پيدا كنم».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نه گفتنهای افشار
در کمال شهامت و مردانگی و استقلال رفتار میکرد. شجاع بود و جسور. اهل تسلیم شدن و زبونی نبود. آزادانه و در کمال احترام به هر خواسته یا چیزی که خارج از مرام فکری و چارچوب عملی او بود، «نه» میگفت.
در سال ۱۳۵۷ در پاریس بود و قصد داشت به آمریکا برود. دکتر حسین نصر به او تلفن کرد و گفت چون کارمندان کتابخانه پهلوی اعتصاب کردهاند ضرورت دارد که فوری به ترهان بیاید و تصدی امور آنجا را بهعهده بگیرد. این موضوع به تصویب رسیده است. افشار در پاسخ میگوید: «در راه رفتن به آمریکا هستم و باید یک فرزند خود را که در سوئیس است برای ادامه تحصیل به آمریکا ببرم و امکان ندارد که در این ایام بتوانم بازگردم». نصر اصرار می کند که الا بالله که باید بیایی. اما افشار پاسخ رد میدهد.
احسان یارشاطر از او خواست که عضویت شورای وقفی ایرانیکا را بپذیرد، به او «نه» گفت.
به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که میخواستند برای افشار بزرگداشت بگیرند، «نه» گفت.
به سید کاظم بجنوری رئیس کتابخانه ملی که او را به مراسم «چهرههای ماندگاری»معرفی کرد، نامه نوشت و بیهیچ دغدغهای عذر خواست.
جایزه فروغ فرخزاد را قبول نمیکرد. متصدیان آن، جایزه رشته تحقیقات را به افشار اختصاص داده بودند. اما او برای آزاد بودن از حضور در جلسه به کاشان سفر کرد.
زمانی در خدمت بدیعالزمان فروزانفر به سفر افغانستان میرود. محمود فروغی سفیر وقت ایران در آنجا بود. چند ماه پس از آن، مرد موقری به کتابخانه دانشکده حقوق میآید و میگوید در نخستوزیر صحبت شما بوده است که تصدی رایزنی فرهنگی افغانستان به شما واگذار شود. افشار در پاسخ میگوید: «چون امور خانوادگیم طوری نیست که بتوانم خارج از ایران کار کنم، معذورم».
به پیشنهاد محمدعلی هدایتی وزیر وقت دادگستری برای تصدی اداره انتشارات آن وزارتخانه، «نه» میگوید.
به علیاصغر حکمت که وزیر امور خارجه شد و علاقه داشت که افشار نیز به وزارتخانه منتقل شود و به کتابخانه و اسناد آن سروسامان بدهد، «نه» گفت و فقط فهرستنگاری آن را قبول کرد.
به پیشنهاد سعید نفسی برای پذیرفتن مدیریت مجله پیام نوین نیز نه میگوید.
رد پیشنهاداتی چون ریاست دانشکده ادبیات از سوی دکتر یحیی مهدوی، عضویت شورای عالی دایرهالمعارف جغرافیای تاریخی دنیا اسلام، عضویت شورای علیمشروطیی، عدم قبول فیلمبرداری از او توسط تلویزیون که آذرنگ در سال ۱۳۸۴ واسطه شده بود، عدم قبول مصاحبه در فیلم مرتضی کیوان، رد کردن تجلیل انجمن و شعبه یزدیها از جمله مواردی است که افشار حاضر به پذیرش آنها نمیشود.
زمینهٔ فعالیت
افشار انسانی چندبعدی است كه در عصر معاصر كسی را به پُركاری و پُرباری عمر او کمتر میتوان سراغ گرفت. سراسر زندگی را صرف ايران و شناخت ايران كرد. خود را نگاهبان زبان فارسی و «خدمتگزار فرهنگ ايران و ايرانشناسی» میدانست.[۸]
یادمان و بزرگداشتها
- سیمنار ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا، مراسمی را در روز جمعه ۱۲ فروردین سال ۱۳۸۹ برای بزرگداشت یاد ایرج افشار برگزار کرد.
- روز یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۹ مجلس ترحیم و بزرگداشت افشار در دانشگاه یوسیالدی شهر لسآنجلس برگزار شد. در این مراسم بهرام، کوشیار و آرش فرزندان افشار نیز حضور داشتند.
- برگزاری مراسم بزرگداشت استادِ ایران مدار در ۲۳ اسفندماه ۱۳۸۹ در مراکز همایشهای رایزن، مستقر در مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
- برگزاری مراسم نکوداشت ایرج افشار و هفتمین سالگرد درگذشت او شنبه در ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۶ در مرکز اسناد و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.
- برگزاری مراسم بزرگداشت افشار همزمان با نودمین سال تولد ایشان، در مرکز همایش های کتابخانه ملی.
- برگزاری مراسم بزرگداشت افشار در ۹ خرداد ۱۳۹۰ در دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و رونمایی از سه کتاب ایشان.
- برگزاری مراسم بزرگداشت ايرج افشار در دانشگاه هنر اصفهان به همت انجمن کتابداری و اطلاع سانی ایران شاخه اصفهان در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ .
- برگزاری آیین نکوداشت شادروان استاد ایرج افشار همزمان با هشتاد و هفتمین زادروز وی در سالن اجتماعات وزیری یزد.
- فراخوان خاطرهنگاری به یاد ایرج افشار (خاطرات و یادداشتهای استادان، دانشجویان و پژوهشگران از ایرج افشار به مناسبت سومین سالگرد درگذشت این استاد برجستهٔ عرصه کتابداری و فهرست نویسی در اسفند ۱۳۹۲ منتشر شد).
- جایزه سالانه گنجینه پژوهشی ایرج افشار توسط هیات امنای این گنجینه بنیان گذاشته شده است. این جایزه به دانشجویان دوره دکتری و کارشناسی ارشد اختصاص دارد. این جایزه هرسال در ۱۶ مهرماه به مناسبت سالروز تولد استاد افشار، به فرد حایزه شرایط در آئیننامه ، داده میشود.
منوچهر ستوده: در سفر و حضر یار و یاور بود
ایرج افشار نهتنها در حضر بلکه در سفر هم یار و یاور مخلص بود..رفیقی بود مهربان و از بذل جان و مال در مورد دوستان بیدریغ. یار و یاور و پشت و پناه دوستان.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
احسان یارشاطر: پدر واقعی کتابشناسی است
یارشاطر، استاد افشار را کسی میداند که از آغاز قرن بیستم مجموعا بزرگترین خدمات را به فرهنگ ایران انجام داده است... همچنین او را به سبب فعالیتهای گستردهای که در حوزه کتابشناسی داشته، پدر واقعی کتابشناسی در ایران برمیشمارد. یارشاطر میگوید «چگونه افشار توانست یک تنه کار چندین دانشمند و مدیر فعال را انجام دهد؟! سوالی است که پاسخ آن برای من به درستی معلوم نیست، جز آنکه پشتکار معروف مردم موطنش یزد، ایراندوستی عمیق او و شوق به آموختن و آموزاندن نباید بیتأثیر بوده باشند.» [۹]
محمدابراهیم باستانیپاریزی: وقتشناس بود
افشار قدرشناس وقت بود، بهخوبی میدانست چگونه از لحظات و دقایق خود بهره ببرد. جزء درسهایی که از ایرج افشار آموختم ولی کمتر آن را بهکار بستهام یکی این بود که در سفرها معمولا آخرین کتاب خود را که غلطگیری کرده بود- همراه برمیداشت- و توی هواپیما یا فرودگاه، مشغول علامتگذاری و خط کشیدن زیر اسامی خاص میشد. وقتی از هواپیما پیاده میشدیم- او یک فهرست اعلام استخراج شده داشت- که چون به ایران میرسید تحویل حروفچینی میداد. اینها گفتههای پاریزی درباره افشار است.
محمدتقی دانشپژوه: یک پشتیبان معنوی بود
دانش پژوه درباره ورود افشار به کتابخانه دانشگاه تهران و همکاری با او میگوید: «... با آمدن ایرج افشار من یک پشتیبان معنوی پیدا کردم، به خصوص که من کار عجیبی از ایشان دیدم که شبیه معجزه بود، ایشان در عرض دو هفته به شناختن کتابهای کتابخانه مشغول شد و همه آنها را از نظر گذراند و دانست که جای هر کتابی کجاست. چون در آن اوقات استفاده از فیش و فیشیه (برگه و برگهدان) در میان استادان و دانشجویان چندان معمول نبود ناچار خودمان کتابها را به دانشجویان معرفی میکردیم. به هر حال وجود ایشان باعث شد که کتابخانه پیشرفت کند...» [۱۰]
میلاد عظیمی: شیر آهنکوه مرد فرهنگ ایران بود
افشار «شیر آهنکوه مرد» فرهنگ ایران بود؛ نه یک فرد که یک مکتب و نهاد شامخ فرهنگی بود؛ تلفیق کیمیاکارانه دانش و اخلاق بود؛ جوهره کوشش مستمر و راستین در عرصه فرهنگ بود؛ آیینه تمامنمایی بود که جنس و جنم مجاهدتهای عظیم فرهنگی مردانی از تبار فردوسی را بازتاب میداد؛ همه عمر کار و کار وکار و از ملامت ملامتگران نهراسیدن و فریفته دمدمه ابنای زمان نشدن و برخلاف جریان روزگار شنا کردن... آموزگاری بزرگ بود. بیآنکه بر نکتهای تصریح کند، عملا از او میآموختی. نظم را از او میآموختی؛ پشتکار را؛ راه و رسم جستوجوگری را؛ عشق به فرهنگ ایران را؛ تعهد در قبال ایران را؛ حقیقتجویی را؛ بلندنگری را از او میآموختی.
رودی مته: هیچ خستی به خرج نمیداد
رودی مته -ایرانشناس هلندی و تاریخنگار عصر صفویه- میگوید: ایرج افشار انسانی به درستی پاک بود. کسانی که او از نزدیک او را میشناسند و فرصت عالی ملاقات با او را در کتابخانه حیرتانگیزش داشتهاند؛ عاشق شوخطبعی، مهربانی، کنجکاوی و بالاتر از اینها صداقت و سادگیاش شدهاند. او از اینکه دانشش را در اختیار دیگران بگذارد هیچ خستی بهخرج نمیداد. ایرج افشار همچنین انسان جذابی بود. حتی وقتی که سوار بر جیپ رامبلرش بود و ترافیک پر هرجومرج تهران را بهسمت تجریش میپیمود، باز هم او جنتلمن بهنظر میرسید.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ریچارد فرای: نبودافشار فقدانی وحشتناک است
ایرج افشار قدیمیترین و عزیزترین دوست من در ایران بود. پدر و مادرش را نیز به خوبی میشناختم و زمانی که من در سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۲ در ایران بودم، ایرج دانشجو بود و ما دربارهٔ بسیار چیزها، بحثهای فراوان و بهیادماندنی داشتیم... نیازی نیست بگویم که دانشی عظیم داشت و همواره این دانش گسترده را با دیگران قسمت میکرد. نبودِ ایرج افشار فقدانی وحشتناک است و من فقط میتوانم بگویم "خداوند روحش را قرین آرامش فرماید". این صحبتهای فرای -شرقشناس و ایرانشناس برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد درباره افشار است.
جان گرنی: درختی عظیم و نادر بود
گرنی، افشار را به درختی عظیم و نادر تشبیه میکند؛ درختی که سمبل دوستی است، دستاوردهای علمیاش، ماندگاری آنها، اِشراف او بر میدان پژوهش، تنوع گستردهی معلوماتش و حمایتش از هر گوشهی جهان که ایران مورد مطالعه و ستایش بود، بس عظیم و بیهمتا است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
کارلو چرتی: ایراندوستی بهتمام معنا بود
آخرین خاطرهای که چرتی -ایرانشناس ایتالیایی و مشاور فرهنگی سفارت ایتالیا در ایران- از آخرین دیدارش با افشار در ذهنش نقش بسته است: اندیشمندی بزرگ، طلیعهدار کهکشان پژوهشگران و ادیبان، مردی عاشق فرهنگ سرزمینش، یک مهینپرست، ایراندوستی به تماممعنا.[۱۱]
سید فرید قاسمی: با کتاب بالید
سيد فريد قاسمي درباره افشار مینويسد: «ايرج افشار زاده خانهای پُركتاب بود. او با كتاب باليد، با كتاب زيست و با كتاب ديده از جهان فرو بست. وی را میتوان كتابدوست، كتابجوی، كتابشناس، كتاببان، كتابخوان، كتابدار، كتابخانهدار، كتابپژوه، كتابآفرين، كتابپرداز، كتابنويس، ... و بهطور كلی كتابورزی بهتماممعنا دانست كه در تمام عرصههای مرتبط با كتاب اثرگذار بود.» [۱۲]
محقق داماد: افشار همپایه ابن ندیم است
سیدمصطفی محقق داماد تولیت بنیاد موقوفات افشار درباره افشار میگوید: «ایرج افشار کارهای بسیاری کرده که تمام اهلفن نسبت به هنگامهای که او آفریده، انگشت حیرت به دندان هستند. میان ابعاد گوناگون کارهای او چند بعد از همه بزرگتر و درشتتر است که باید به آنها توجه شود. ایرج افشار کتابشناس، نسخهشناس و کتابدار است. اگر بخواهیم او را در این زمینه تحلیل کنیم باید او را با محمدبن اسحاقبن ندیم در قرن چهارم مقایسه کنیم. ابن ندیم کتاب الفهرست را نسبت به کتابهای موجود تا زمان خودش مینویسد او یک دایرةالمعارفنویس است فقط نام کتاب را نمیگوید خلاصه کتاب و زندگی مولف را هم میگوید و از علوم زمان خود به یک تقسیمبندی میرسد». [۱۳]
نامهنگاریهای ایرج افشار و محمدعلی جمالزاده
رابطه نزدیک و عمیقی میان افشار و جمالزاده که دور از وطن بود، برقرار بود. با نامهنگاری از حال و احوال یکدیگر مطلع میشدند. جمالزاده از طریق همین نامهها بود که در جریان رخدادهای ادبی و فرهنگی کشور قرار میگرفت. او صدها نامه برای افشار نوشت که در کتابی با عنوان نامههای ژنو چاپ شده است. این کتاب شامل ۳۵۵ نامه از سوی جمالزاده طی سالها دوری از وطن به افشار است.
جمالزاده در این نامهها القاب و ترکیبهای توصیفی شایستهای درباره افشار بهکار برده است: روح زنده و فعال کتاب در ایران، محیی المعرفة، نمک زندگی روحی مملکت، ایرج پهلوان، نمونهٔ کامل انسان خدمتگزار و با عشق و شور، مرد مردانه. نیز او را ابوالکتاب نامیده که از همه شیرینتر و نغزتر است.
در یکی از نامههای جمالزاده به افشار چنین آمده است:
گفت:ابوالکتابی
«خدا به تو مرد کار و همت، عمر و سلامتی و دل خوش و نیرو بدهد تا باز سالهای بسیار همچنان که سالیان بسیار است که به راستی ابوالکتاب بودهای، باز خرمنهای کتاب و مجله و رساله و دفتر و نسخ خطی و چاپی به زبانهای گوناگون حتی چپنی و ژاپنی جمعآوری نمایی و دنیایی از اهل معرفت و علم و ذوق را قدران خود بسازی». (تاریخ نامه ۱۳۶۲/۵/۲۰)
تو راستی آیتی شدهای
«از همه بهتر و خوبتر کتاب مستطاب و پرفایدهٔ خودت، فهرست مقالات فارسی، چشم و دلم را روشن ساخت. مرحبا به این همت و پشتکار. تو راستی آیتی شدهای و درستوحسابی مایهٔ امیدواری و امید حقیقی تمام کسانی شدهای که باب فیض را بهروی ایرانیان مسدود پنداشته بودند. بدان که نام تو در تاریخ احیای ادبی و علمی و معنوی ایران خواهد ماند. خدا به تو سلامت و نشاط و قوت بدهد که یک تنه کار یک لشکر انبوه را انجام میدهی و صدایت را هم کسی نمیشنود و اشتلم و رجزخوانی نداری و مانند مارگیری چنانی هر چند از چنتهٔ غیبی یک کتاب خوشخط و خال بیرون میاندازی به جای زهر، سرتا پا شهد و شکر است و همانطور که کام دوستان را شیرین میکنی، خدا کامت را شیرن کند. (تاریخ نامه ۱۳۴۰/۱۰/۲۸)
عمر خود را بدهم
«من بدون شوخی حاضرم در مقابل قاضی و محضر شرع سند بسپارم که دو سه سال از عمرم را با کمال میل و رغبت حاضرم به روی عمر شما بگذارم». (تاریخ نامه ۱۳۴۱/۷/۲۳)
نامههای سياوش كسرايی به افشار
کسرایی چند نامهٔ محبتآمیز خطاب به افشار دارد که نشان از علاقه و محبت قلبی به او افشار و خدمات ارزنده اوست. در نامهای مینویسد: «ايرج جان اگر بدانی كه شادیها وقتی بدون انتظار قبلی به آدم رو میكنند، چقدر انگيزانندهتر هستند. میتوانی اثر نامههايی را كه گاهگاهی از گوشههای مختلف اين دنيا برای من فرستادهای بدانی. تو به علت فعاليتهای گوناگون و آثاری كه در نشريات مختلف داری نمیتوانی از ياد بروی و من دورادور اما خيلی از نزديك تحقيقات جستهگريخته ولی دانشمندانه ترا نگاه و تحسين میكنم. ولی هر چه میانديشم نمیتوانم بفهمم كه چه چيزهايی مرا به ياد تو میاندازد و درست در مواقعی كه هيچ انتظار يادآوری و اظهار لطف ترا ندارم خبری از خودت به من میرساني...» قربان ايرج جانم میروم.... سياوش
در نامهای ديگر اینگونه میخوانیم
«... ايرج جان، تو هر چه دورتر میشوی بيشتر جلوه میكني. يعنی انسانيت توست كه جلوه میكند و تو به قول آن بزرگوار از زمره دوران در حضوری. و خلاصه از اينكه در بلاد غربت ياد اين غريب در وطن میكني سپاسگزارم و اميدوارم كه اين سفر برای چشمهای گرسنه ما پربركت باشد و ما باز خوشهچين خرمن تو باشيم. به كوری چشم آنها كه تو را در اينجا (ایران) نمیتوانستند در كنار كتاب ببيند، حالا خودت را (خارج از ایران) در اقيانوسش غرق كن...» ۸/۸/۱۳۴۲
سياوش خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
محمد قزوینی
افشار «روح علمی» و «انصاف در علم» را از خصائص برجسته قزوينی درشمار میآورد و میگويد: «قزوينی را نوشتهها و سخنانی گرانبهاست كه او را جاودانی و بزرگمرد ساخت»... «قزوينی در علم و آنچه بدان متعلق است، متعصب بود. نمیتوانست ديد كه كتابی نادرست يا جملهای از آن مغلوط و نافصيح باشد. در چنين هنگامي میخروشيد و صد طعن و لعن را در حق نويسنده آن روا میدانست. چنين كسانی برای او «الاحمق بن الاحمق و الجاهل بن الجاهل» بودند»... «قزوينی مرد درست و پاك و بیغلوغشی بود. برای كار ناكرده مزد پذيرفتن را گناه میدانست.» پس از كشف مطالب مجهول و گنگ به وجد میآمد و عزت دانايی، وی را مسرور و شادمان میكرد، چنان كه وجد و سرور باطنی او از خلال نوشتههای محققانهاش نيك مشهودست.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
سعيد نفيسی
«نفيسی صاحب صفات برجستهای بود كه جمع آن صفات در يك فرد كمتر ديده میشود. تندكار و پركار بود. از بسياری كار خستگی احساس نمیكرد. كتابها و رسالهها و مقالههايی كه چاپ كرده، مصاحبه و خطابههايی كه از او نشر شده، گوشهای است از مقدار كار او»»... ««در نوشتن توانا بود. مقاله و خطابههای خود را سريع و بیقلمخوردگی مینوشت. نثرش زيبا و استوار و فصيح بود. بسياری از نوشتههای او از بهترين آثار نثری عصر كنونی بهشمار میآيد»...«نفیسی مرد مادی نبود. برای مال دنيا ارزشی قائل نبود. گشادهدست بود. كتب عزيز و نفيس خود را بیهيچ نگرانی و خستی به دوست و آشنا میسپرد و كماتفاق میافتاد كه خواستار برگرداندنش باشد، مگر اينكه بدان نيازمند شود. چون مادی نبود، در گرفتن حقالتاليف سختگير نبود، بهآسانی و ارزانی قبول طبع كتاب برای هر ناشر و كتابفروش میكرد، بدان حد كه حيرت رقيبان را برمیانگيخت و غالبا او را سرزنش میكردند.» این بخشی از گفتههای افشار درباره نفیسی است. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
محمد مصدق
افشار مصدق را از لحاظ شخصيت و حيثيت در تاريخ ايران «كمنظير» میداند و دربارهاش میگويد: «او جامع صفات ممتاز بود. يعنی هوش، وطنپرستی، ملتدوستی، كمال سياسی، پاكی و تقوی، شهامت، دقتنظر، بينش و دانايی، قوه بيان و خطابه، دانش اكتسابی، نكتهبينی و حاضرجوابی را با هم داشت. بالاتر از همه اينها، نيروی كمهمتای با مردم بودن و از آنها سخن گفتن را در نهانخانه خود داشت.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ادوارد براون
افشار معتقد است كه بروان بیش از تمام مستشرقين و ايرانشناسان، به ايران خدمت كرده است «زيرا او در روزگاری قلم خود را وقف مملكت ما كرد كه از ايران برای ديگران جز نامی آن هم افسانهآميز وجود نداشت. براون يكی از جواهرات رخشان و گرانبهایی است كه بر تاج ادبيات ما درخشش دارد»... «اگر به نتيجه كار و ميزان فعاليت براون نگاه كنيم تصديق خواهيم كرد كه وی عاشق ايران بوده است و اگرنه يك نفر خارجی درباره يك كشور دورافتاده به چه دليل بايد استخوان خرد كند و دود چراغ بخورد؟...» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
خانه پدری ایرج افشار افشار درباره خانه پدریاش که سالهای دور کودکی را در آن سپری کرده است، اینچنین میگوید: «خانهای که من در آنجا زاده شدم و روزگار کودکیم در آن گذشت، باغی بود پوشیده از درختان میوه (سیادرخت) و کاجهای بلند کهنسال. این باغ در ضلع شمال غربی چهارراهی بود که یک سوی آن راهی بود که به سردر سنگی میرسید و از سوی دیگر به چهارراه آقا شیخ هادی، یعنی در تقاطع خیابان پهلوی خیابان قنات (معروف به فرمانفرما) بود. روبروی باغ ما بخشی از تملکات وسیع عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که عاقبت کاخ مرمر شد».
پدرش در سال ۱۳۱۵ مجبور به ترک خانه بزرگ، نزدیک سردر سنگی، در خیابان پهلوی شد. «زیرا باغ پهلو به پهلوی باغی بود که رضاشاه برای سکنای یکی از همسران خود خریده بود و بعضی از ایام را در آنجا میگذرانید. برای اینکه از خانه مجاور، که باغ ما بود، کسی به باغ شاه نرود و خطر احتمالیش پیش نیاید پدرم را واداشتند خانه مسکونی را به کلانتری محل اجاره بدهد. پس ناچار شدیم که از اینجا به باغ فردوس شمیران که در همان اوقات پدرم خریده بود برویم. تابستان بود و دشواری نداشت، اما نمیدانم چه شد که پدرم تصمیم گرفت همانجا بماند و نخواست که به یکی دیگر از مستغلات خود در شهر منتقل شود.» [۱۴]
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
افشار در ردیف معدود محققان کثیرالسفر معاصر ایران است.
او عاشق سفر بود؛ از اینرو همواره با تعدادی از علاقهمند و دوستان محققش، فراوان به سفرهای داخلی و یا خارجی رفته است. منوچهر ستوده، احمد اقتداری، کاووس جهانداری، مجید مهران و چند تن دیگر از جمله دوستان و همراهان او در سفرهای داخلی بودند.
افشار سعی میکرد به جایجای ایران سفر کند. به مناطق دوردستی از جمله روستاهای دورافتاده، جادههای کوهستانی، کوهسارها و جاهای بکر و ناشناخته سفر میکرد که هنوز پای آدمیزاد به آنجا نرسیده بود. بیتفاوت از کنار هیچ منطقه و مکانی نمیگذشت. آثار و بناهای قدیمی را شناسایی و معرفی میکرد و سنگ نوشتههای قبور را میخواند و متن آنها را ثبتوضبط میکرد. او بود که بسیاری از مناطق بکر و دستنخورده و دورافتاده ایران را که در آن اثری تاریخی یا باستانی دیده بود، برای نخستین بار به جامعه ایرانی و دنیا شناساند.
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
همكاری با بيش از ۱۱۷ ناشر، ثمره بيش از ۶۰ سال جويندگی و پويندگی خستگیناپذير اين كتابشناس برجسته است.
نشرهایی چون ابنسينا، اختران، اساطير، اسدی، اميركبير، خوارزمی، خجسته، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، انجمن ايرانشناسی فرانسه در ايران، انجمن كتاب، توس، ثريا، جيحون، ايران، ايران و اسلام، دانشگاه فارابی، بابك، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، بنياد پژوهشهای اسلامی، بنياد فرهنگ ايران، بنياد موقوفات دكتر محمود افشار يزدی، دانشگاه تهران، سنايی، سروش، عطار، فرهنگ ايران، مؤسسه تحقيقات علوم آسيای ميانه و غربی، نشر آبی، نشر تاريخ ايران، نشر و پژوهش فرزانروز، ستوده، سحر، سازمان كتاب، شرق، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، سخن، شهاب ثاقب، روزبهان، زرين، فروغی و طهوری تنها شماری از دهها انتشاراتی است كه افشار با آنها همكاري داشته است.
بنیانگذاری
- مؤسس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
پایه تأسیس این کتابخانه در سال ۱۳۲۸ با اهدای نسخههای خطی دکتر مشکات ریخته شد.
- تأسیس بخش ایرانشناسی در کتابخانه ملی
مدت مدیریت او فقط ۷ ماه بود و بعد از این مدت استعفا داد. بهگفته نورالله مرادی در واقع کوتاهترین دوره ریاست کتابخانه ملی به ایرج افشار اختصاص دارد. اما در بررسی هر کار مهمی که در کتابخانه ملی انجام شده به ایرج افشار میرسیم.[۱۵]
- تدوین کتابشناسی نوین ایران
در سال ۱۳۳۴ نخستین کتابشناسی را ایرج افشار جمعآوری میکند و نامش را کتابشناسی افشار میگذارد.از سال ۱۳۴۳ افشار این کار را به کتابخانه ملی واگذار کرد.
- انتشار نخستین فهرست مقالات فارسی در سال ۱۳۴۰
حتی مقالاتی که در خارج از ایران درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته شده بود را در این کتاب فهرست میکند.
هماکنون این کار افشار را بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه میدهد.
- تأسیس مجله «فرهنگ ایران زمین»
- همکاری در تاسیس «کلوب کتاب» – که بعد «انجمن کتاب» نام گرفت
- تأسیس «نشریه نسخههای خطی»
- تأسیس مجله «کتابداری» (نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)
- تأسیس «سازمان کتاب»
- ایجاد «نامواره دکتر محمود افشار» که بعدها بهنام «پژوهشهای ایرانشناسی» تغییرنام یافت.
استادان و شاگردان
پرویز ناتل خانلری، ذبیحالله صفا، محمدعلی حکیمالهی، محمدحسین مشایخ فریدنی، جواد تربتی، عبدالرحیم نبهی، ابراهیم کوکلان، عبدالله رهنما و فروغان از جمله معلمان افشار در دبیرستان فیروزبهرام بودند که با آموزههای خود جهان تازهای بر روی او گشودند. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
افشار ناتل خانلری را «دبیر بعضی از درسهای رسمی و در حقیقت مربی ذوقی چند تنی» میداند و میگوید در دبیرستان نسبت به سایر معلمان، به ادبیات علاقمندی بیشتری داشت.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
فیلم ساخته شده براساس
فرزانهٔ فروتن ایرانمداریها
مستند فرزانهٔ فروتن ایرانمداریها پرترهای از استاد ایرج افشار محقق، مورخ و ایرانشناس برجسته ایرانی است که به کارگردانی سیدجواد میرهاشمی ساخته شده است. این مستند در ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در سالن «سینما حقیقت» بهنمایش درآمد.
نام جاهایی که به اسم این فرد است
- نامگذاری سالنی بهنام ایرج افشار در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
مراسم رونمایی از تندیس افشار روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳، در محل دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با حضور جمعی از پژوهشگران، اندیشمندان و فرهیختگان کشور برگزارشد.
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
کارنامه و فهرست آثار
نشر آثار و نوشتههای افشار تنها به دوران پرثمر زندگی او محدود نمیشود، دهها مورد از نگاشتههای او پس از وفاتش به چاپ رسيده يا در انتظار چاپ است: بهشماری از آنها اشاره میشود: خاطرات فروغی در جوانی، خاطرات منوچهر ستوده، تذكره شعرا:انتشارات سخن، گلگشت در وطن؛ جلد دوم، استبداد و آزادی (با همكاری كاوه بيات)، نطقهای مجلس شورا (دورههای ۱ و ۲ و ۵ و ۶)، نطقهای مجلس شورا (دورههای ۷ و ۸ و ۱۵)، اوراق تازهياب مشروطيت، تاريخ عربستان، تاريخ علوم و پزشكی، جوهر تاريخ، روزگار قاجار، خاطرات و خيالات ركنالممالك سنجر: انتشارات اساطير و ... . [۱۶]
سبک و لحن و ویژگی آثار
جوایز و افتخارات
کتاب «فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین» که توسط نشر فهرستگان در ۱۳۸۲ منتشر شد، بهعنوان کتاب سال ۱۳۸۲ خورشیدی برگزیده شد.
در رثای افشار
گنج معانی شد نهان
از عبدالکریم تمنا هروی اهل افغانستان
اگر از پاسداران سخن هر یک سخن گویم
سخن یابد فزونی و بیان را نیست یارایی
چنین خواهم که لختی خامه را، از نو بگریانم
به سوگ بیبدل مرد خردورز و توانایی
ز افشار گرامی یاد باید کرد با حسرت
نگنجد گرچه در ظرف سخن، توفنده دریایی
دریغا کان گران گنج معانی شد نهان از چشم
ندارد زندگی بیاو، به یاران حسن و معنایی
نشد یک دم زبان پارسی از دل فراموشش
به هرحالت که بود و هر کجا بگذاشتی پایی
گهرهایی که کلک سحر کارش نقش دفتر بست
ز بس افزون بوَد، نتوان گرفتن نام و احصایی
نوشت و خواند و در راه طلب پیوسته کوشان بود
حقیقت جست و او را بود فهم و هوش پویایی
هزاران روستا و معبد و دارالکتب را دید
به امیدی که مجنونوار بیند روی لیلایی
نیالایید در مدح زبونان خامه بر کاغذ
نبودش از ریاکاران نادان، خوف و پروایی
به سر، سودای سود خویش را هرگز نپروردی
به سود دیگران همواره در سر داشت سودایی
نپندارم که در دنیا چو او فردی پدید آید
مگر کز نو پدید آرد پدیدآرنده، دنیایی
مهربان و کارساز
روح ایرج افشار چون ملایک پر کشید
رفت زین دنیا و آن دنیا گزید
یکه مردی بود در دوران ما
عاقل و اندیشمند و پربها
مهربان و کارساز و دوربین
من ندیدم مثل او روی زمین
دست هر درماندهای را میگرفت
هر کسی میشد در این یاری شگفت
پنج با هشتاد شد دورش تمام
رفت سوی خالق والامقام
از سپیدهدم سرش اندر کتاب
تا در آن ساعت که او میشد بخواب
درب خانهاش باز بر روی همه
بیسگ و بیحاجب و بیهمهمه
با مسلمانان قرین و یار بود
با فرنگان دست در سفره نمود
از سرش تا پا همه حسن و ادب
هم ز پایش تا بهسر نیک ای عجب
این چنین مردی مرا یار و رفیق
این رفیق بینظیر بس شفیق
ای خدا ای خالق کون و مکان
بردی او را همچو تیری از کمان
خانه مر مرا عزاخانه نمود
ساکنانش جمله دیوانه نمود
گر گناهی کرد آن را تو ببخش
ای خداوند کریم گنجبخش
ای گرامیخالق کن فیکون
آن بهشت عدن کن مأوای او
در کناب آب زمزم جای او
غزل درد
برای قافلهسالار ایرانشناسی استاد ایرج افشار
فریاد که فرزانه «گلگشتِ وطن» رفت
آن نادرهٔ «نادرهکاران» سخن رفت
آیینهٔ «آیندهٔ» فرهنگ فرو ریخت
گنجینهٔ افسانهٔ ایران کهن رفت
از طایفهٔ طرفهٔ طرازان قلم بود
تاریخشکن آمد و تاریخ شکن رفت
مرغان غزل سوگ سروران صبورند
سیمرغ سهورانه سوریان چمن رفت
ای چرخ کبوداختر ارباب ادب مرد
ای دُر زمان زایر آداب و سنن رفت
هم غرب بنالید فریبانه و هم شرق
در جامجهان اشک ز پاریس و پکن رفت
شیرازهٔ اوراق «بیاض سفر» آشفت
زین فصل پریشان گل مجموعهشدن رفت
ای خفتهٔ بیدار ز مهرابهٔ دیدار رفت
رفتی و از این داغ ندانی چه به من رفت
از تسلیت یاد تو نوروز نخندید
با تعزیت مرگ تو شادی ز وطن رفت
خسرو احتشامی هونگانی (۱۳۸۹/۱۲/۲۰اصفهان)
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
مقالات و کتابهایی درباره آثار افشار نوشته شده است که چند مورد آن در ادامه میآید:
- مقاله شناسی توصیفی - تحلیلی شاعران قرن چهارم(بر اساس فهرست مقالات فارسی ایرج افشار)، ۱۳۹۶.
- تحلیل محتوای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مقالات مشروطهشناسی بر اساس شش جلد فهرست مقالات فارسی تألیف ایرج افشار، ۱۳۸۶.
- فعالیتهای ایرانشناسی ایرج افشار: روش، رویکرد وحوزههای تحقیق، ۱۳۹۶.
- مقالهشناسی توصیفی- انتقادی فردوسی و شاهنامه بر اساس فهرست مقالات ایرج افشار تا پایان دفتر پنجم (۱۳۷۰)، ۱۳۸۰.
- ساختمان فعل در کتاب "روزنامهی خاطرات اعتماد السلطنه"، ۱۳۹۲.
- طبقهبندی و تحلیل موضوعی و محتوایی نامههای ژنو (از جمالزاده به ایرج افشار)، نامههای پاریس (از محمّد قزوینی به تقیزاده) و نامههای برلن (از بزرگ علوی در دوران اقامت در آلمان، ۱۳۹۵.
راهنمایی پایاننامه
افشار استاد راهنمای دهها پایاننامه در مقطع کارشناسی ارشد بوده که به برخی از آنها اشاره میشود:
- تصحیح نسخه خطی "کشفالصنایع"، پدیدآور: فریبا افکاری، ۱۳۷۳.
- فهرست انتشارات دولتی ایران تا شهریور 1320، پدیدآور: منیره مجتهدی، سال ۱۳۴۶.
- القاب دولتی، علمی و ادبی و مذهبی در دوره قاجاریه، پدیدآور: پری نازشاهنواز، سال ۱۳۵۲.
- فهرست راهنمای کتاب (۱۳۴۶-۱۳۳۷)، پدیدآورد: اشرفالسادات میرشاهزاده، سال ۱۳۵۷.
- کتابشناسی کتاب و کتابخانه در زبان فارسی، پدیدآور: علی بیانفر، سال ۱۳۴۷.
- تذکرهالخطاطین میرزا هدایتالله لسانالملکسپهر و عبدالمحمدخان افخمالممالک با مقدمه و تصحیح و توضیح و معانی لغات دشوار، پدیدآور: محمدرضا تقیزادهکردی، ۱۳۷۳.
- راهنمای کتابخانههای دانشگاهی در تهران، پدیدآور: آذر آزموده، سال ۱۳۴۹.
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ نیکویه، نادرهکاران، ۴۳۸.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۷۵۰.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۴۵.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۴۷.
- ↑ «رهبر معظم انقلاب: ايرج افشار، ايرانشناسی برجسته و پركار بود». کیهان.
- ↑ «معرفی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار». محمود افشار.
- ↑ قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۱۰۸۷.
- ↑ قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۲۱.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۱۱۷ تا ۱۲۱.
- ↑ قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۱۵.
- ↑ دهباشی، بخارا، ۷۹۴.
- ↑ قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۵۷.
- ↑ «ایرج افشار همپایه محمدبن اسحاقبن ندیم است». ایبنا.
- ↑ «خاطرات چاپنشده ایرج افشار». بخارا.
- ↑ الگو:یادکرد وب نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/258732
- ↑ قاسمی، ایرانشناسِ مجلهنگار، ۷۱ تا ۷۳.
منابع
- قاسمی، سید فرید (۱۳۸۹). ایرانشناسِ مجلهنگار: زندگی وکارنامهٔ مطبوعاتی ایرج افشار. تهران: امرود و خانه فرهنگ هنر گویا. ص. ۱۲۰۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۳۲۷-۳۰-۴. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - دهباشی، علی (۱۳۹۰). ویژهنامه ایرج افشار. تهران: بخارا. ص. ۹۳۳.
- قاسمی، سید فرید (۱۳۹۰). کتابورز اطلاعرسان: برگی از شناختنامهٔ ایرج افشار. تهران: کتابخانهٔ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. شابک ۶۰۰-۲۲۰-۰۳۵-۸ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). پارامتر|چاپ=
اضافه است (کمک) - نیکویه، محمود (۱۳۸۳). نادرهکاران. تهران: نشر قطره. ص. ۱۱۱۲. شابک ۹۶۴-۳۴۱-۲۷۴-۱. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک)