علیاکبر دهخدا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|محل تولد = تهران، محله سنگلج | |محل تولد = تهران، محله سنگلج | ||
|پدر = خان بابا خان قزوینی | |پدر = خان بابا خان قزوینی | ||
|تاریخ مرگ = | |تاریخ مرگ = ۷اسفند۱۳۳۴ | ||
|محل مرگ = تهران | |محل مرگ = تهران | ||
|علت مرگ = | |علت مرگ = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|سالهای نویسندگی = | |سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = | |کتابها = لغتنامه، امثال و حکم | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|جوایز = | |جوایز = | ||
|گفتاورد = | |گفتاورد = | ||
|امضا = | |امضا = امضای دهخدا.jpg | ||
[[پرونده:دهخدا در جوانی.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''دهخدا در اوان جوانی'''</center>]] | |||
[[پرونده:جوانی دخو.jpg|jpg|140px|بندانگشتی|چپ|<center>'''جوانی'''</center>]] | |||
[[پرونده:دهخدا پرتره.jpg|jpg|160px|بندانگشتی|چپ|<center>'''دهخدا در اوان پیری'''</center>]] | |||
[[پرونده:دهخدا پیری.jpg|jpg|160px|بندانگشتی|چپ|<center>'''پیرانه سری'''</center>]] | |||
[[پرونده:دخو.jpg|jpg|170px|بندانگشتی|چپ|<center>'''تصویری از علیاکبر دهخدا که متخلص به دخو بود، این عکس در حیاط دفتر روزنامه صوراسرافیل گرفته شده است'''</center>]] | |||
'''علیاکبر دهخدا''' لغت شناس، ادیب، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و طنزنویس، فعال سیاسی و نماینده چند دوره مجلس شورای ملی و استاد دانشگاه بود. | '''علیاکبر دهخدا''' لغت شناس، ادیب، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و طنزنویس، فعال سیاسی و نماینده چند دوره مجلس شورای ملی و استاد دانشگاه بود. | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۶: | ||
با آغار جنگ جهانی اول و ورود نیرویهای نظامی روس به ایران علیاکبر به ایل بختیاری پناه میبرد که از آن میتوان به فصل جدید زندگی دهخدا نام برد. پس از آن دهخدا دیگر به طور جدی در عرصه سیاسی حضور نیافت و عمر خود را به تالیف لغت نامه سپری کرد. او به تالیف اثر دیگری با عنوان امثال و حکم همت گماشت که خود آن را تکمیل کننده لغتنامه می داند. مجموعه لغتنامه و امثال و حکم کتابهایی هستند که با نظارت مستقیم دهخدا تالیف گردید و باقی آثار او از جمله چرندپرند و دیوان اشعار از سوی دیگران گردآوری و منتشر شده یا مانند ترجمهها و تصحیحات وی اغلب به دلایل مختلف تاکنون انتشار نیافته است. دهخدا در سن ۷۷ سالگی فوت کرد و در آرامگاه خانوادگی خود در شهر ری استان تهران به خاک سپرده شد.<ref>{{پک|سلیمانی|۱۳۷۹|ک= همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا|ص=۱۷تا۹۴}}</ref> | با آغار جنگ جهانی اول و ورود نیرویهای نظامی روس به ایران علیاکبر به ایل بختیاری پناه میبرد که از آن میتوان به فصل جدید زندگی دهخدا نام برد. پس از آن دهخدا دیگر به طور جدی در عرصه سیاسی حضور نیافت و عمر خود را به تالیف لغت نامه سپری کرد. او به تالیف اثر دیگری با عنوان امثال و حکم همت گماشت که خود آن را تکمیل کننده لغتنامه می داند. مجموعه لغتنامه و امثال و حکم کتابهایی هستند که با نظارت مستقیم دهخدا تالیف گردید و باقی آثار او از جمله چرندپرند و دیوان اشعار از سوی دیگران گردآوری و منتشر شده یا مانند ترجمهها و تصحیحات وی اغلب به دلایل مختلف تاکنون انتشار نیافته است. دهخدا در سن ۷۷ سالگی فوت کرد و در آرامگاه خانوادگی خود در شهر ری استان تهران به خاک سپرده شد.<ref>{{پک|سلیمانی|۱۳۷۹|ک= همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا|ص=۱۷تا۹۴}}</ref> | ||
==حکایتوارهها== | ==حکایتوارهها== | ||
خط ۳۶۹: | خط ۳۶۹: | ||
[[پرونده:نامههای سیاسی دهخدا.jpg|jpg|120px|بندانگشتی|چپ|<center>'''نامههای سیاسی دهخدا به کوشش ایرج افشار''']] | [[پرونده:نامههای سیاسی دهخدا.jpg|jpg|120px|بندانگشتی|چپ|<center>'''نامههای سیاسی دهخدا به کوشش ایرج افشار''']] | ||
[[پرونده:محمد دبیر سیاقی.jpg|jpg|120px|بندانگشتی|چپ|<center>''' پیش از محمد دبیرسیاقی دیوان اشعار دهخدا راعبدالغفار طهوری و محمد معین منتشر کرده بودند''']] | [[پرونده:محمد دبیر سیاقی.jpg|jpg|120px|بندانگشتی|چپ|<center>''' پیش از محمد دبیرسیاقی دیوان اشعار دهخدا راعبدالغفار طهوری و محمد معین منتشر کرده بودند''']] | ||
* '''خاطرات دهخدا از زبان دهخدا، محمد دبیرسیاقی<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دبیر سیاقی | نام =محمد| پیوند نویسنده = | عنوان =[[خاطرات دهخدا از زبان دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۹| ناشر = نشر کتاب پایا |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> '''مرحوم [[محمد دبیرسیاقی]] همکار دهخدا در سازمان لغتنامه بود و همین همکاری و صمیمیت و شناخت بیواسطه موجب شده که به اسناد دست اول و دستنوشتههای منتشر نشده بسیاری از دهخدا دسترسی داشته باشد. دبیرسیاقی راه دهخدا را ادامه داد و میتوان وی را در کنار [[محمد معین]] مبلغ قابل اعتماد کارنامه دهخدا دانست. دبیرسیاقی در کتابهایی دیگری چون '''مقالات دهخدا<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهخدا | نام =علیاکبر| پیوند نویسنده = | عنوان =[[مجموعه مقالات]] | کوشش = سیدمحمد دبیر سیاقی | جلد = | سال = ۱۳۵۸| ناشر = نشر گلشن |مکان = | شابک = | صفحه =۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> ''' و '''دیوان اشعار دهخدا<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دبیر سیاقی | نام =محمد| پیوند نویسنده = | عنوان =[[دیوان اشعار دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۶| ناشر = نشر تیراژه |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> ''' آثاری از دهخدا را تنظیم و منتشر کرده است. | * '''خاطرات دهخدا از زبان دهخدا، محمد دبیرسیاقی<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دبیر سیاقی | نام =محمد| پیوند نویسنده = | عنوان =[[خاطرات دهخدا از زبان دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۹| ناشر = نشر کتاب پایا |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> '''مرحوم [[محمد دبیرسیاقی]] همکار دهخدا در سازمان لغتنامه بود و همین همکاری و صمیمیت و شناخت بیواسطه موجب شده که به اسناد دست اول و دستنوشتههای منتشر نشده بسیاری از دهخدا دسترسی داشته باشد. دبیرسیاقی راه دهخدا را ادامه داد و میتوان وی را در کنار [[محمد معین]] مبلغ قابل اعتماد کارنامه دهخدا دانست. دبیرسیاقی در کتابهایی دیگری چون '''مقالات دهخدا<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهخدا | نام =علیاکبر| پیوند نویسنده = | عنوان =[[مجموعه مقالات]] | کوشش = سیدمحمد دبیر سیاقی | جلد = | سال = ۱۳۵۸| ناشر = نشر گلشن |مکان = | شابک = | صفحه =۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> ''' و '''دیوان اشعار دهخدا<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دبیر سیاقی | نام =محمد| پیوند نویسنده = | عنوان =[[دیوان اشعار دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۶۶| ناشر = نشر تیراژه |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>''' آثاری از دهخدا را تنظیم و منتشر کرده است. | ||
* '''صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا، کامیار عابدی<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عابدی| نام =کامیار| پیوند نویسنده = | عنوان =[[صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۹| ناشر = نشر کتاب نادر |مکان = | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> '''[[کامیار عابدی]] در این مجموعه پس از مقدمهای در باب انقلاب مشروطه و بنیادهای فرهنگی آن، نکاتی درباره روزنامه صوراسرافیل بیان میکند و در پی آن شرحی از زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علیاکبر دهخدا همراه با تحلیلی در باب آرای سیاسی و اجتماعی، همچنین سرودهها، آثار و پژوهشهای وی به دست میدهد . | * '''صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا، کامیار عابدی<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عابدی| نام =کامیار| پیوند نویسنده = | عنوان =[[صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۹| ناشر = نشر کتاب نادر |مکان = | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> '''[[کامیار عابدی]] در این مجموعه پس از مقدمهای در باب انقلاب مشروطه و بنیادهای فرهنگی آن، نکاتی درباره روزنامه صوراسرافیل بیان میکند و در پی آن شرحی از زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علیاکبر دهخدا همراه با تحلیلی در باب آرای سیاسی و اجتماعی، همچنین سرودهها، آثار و پژوهشهای وی به دست میدهد . | ||
* '''نامههای سیاسی دهخدا، ایرج افشار<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =افشار | نام =ایرج| پیوند نویسنده = | عنوان =[[نامههای سیاسی دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۸| ناشر = نشر روزبهان |مکان =تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> ''' [[ایرج افشار]] در مقدمه کتاب مینویسد«درین دفتر، آن مقدار از نامههای علیاکبر دهخدا که جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و به دست من افتاده است به چاپ میرسد تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند ازین نوشتهها در نگارش و تحقیق آنچه درباره او نوشته میشود بهره درست ببرند و دهخدا را از روی نوشتههای دوستانه و سیاسیاش بیشتر و بهتر بشناسند.» در این کتاب نامههای دهخدا به [[سید نصرالله تقوی]]، [[سید محمد صراف]]، ابوالحسن معاضدالسلطنه، [[محمد قزوینی]] و نامههای اداری در زمان راهسازی خراسان چاپ شده است. | * '''نامههای سیاسی دهخدا، ایرج افشار<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =افشار | نام =ایرج| پیوند نویسنده = | عنوان =[[نامههای سیاسی دهخدا]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۸| ناشر = نشر روزبهان |مکان =تهران | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> ''' [[ایرج افشار]] در مقدمه کتاب مینویسد«درین دفتر، آن مقدار از نامههای علیاکبر دهخدا که جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و به دست من افتاده است به چاپ میرسد تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند ازین نوشتهها در نگارش و تحقیق آنچه درباره او نوشته میشود بهره درست ببرند و دهخدا را از روی نوشتههای دوستانه و سیاسیاش بیشتر و بهتر بشناسند.» در این کتاب نامههای دهخدا به [[سید نصرالله تقوی]]، [[سید محمد صراف]]، ابوالحسن معاضدالسلطنه، [[محمد قزوینی]] و نامههای اداری در زمان راهسازی خراسان چاپ شده است. |
نسخهٔ ۲۷ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۷
علیاکبر دهخدا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
پرونده:D01.jpg | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نام اصلی | میرزا علیاکبر خان قزوینی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمینهٔ کاری | لغت شناس، شاعر و ادیب، روزنامه نگار و سیاست مدار | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زادروز | ۱۲۵۷ تهران، محله سنگلج | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرگ | ۷اسفند۱۳۳۴ تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ملیت | ایرانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محل زندگی | تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جایگاه خاکسپاری | شهرری، گورستان ابن بابویه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کتابها | لغتنامه، امثال و حکم | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تخلص | دخو | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشگاه | مدرسه علوم سیاسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حوزه | ده سال | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استاد | غلامحسین بروجردی، حسن پیرنیا، محمدحسین فروغی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دلیل سرشناسی | تالیف لغت نامه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امضا | [[پرونده:امضای دهخدا.jpg
علیاکبر دهخدا لغت شناس، ادیب، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و طنزنویس، فعال سیاسی و نماینده چند دوره مجلس شورای ملی و استاد دانشگاه بود. شهرت دهخدا تنها به جهت تلاشهایش در تالیف اثر عظیم لغتنامه نیست، حتی نمیتوان نام او را با ذکر خلق روش نوین طنزنویسی و پیشتازی در تحول نثر فارسی به پایان برد، او یکی از چهرههای تاثیرگذار مشروطه و دگرگونیهای پس از آن بود. دهخدا با خلاقیت ادبی خود و آموخته اندیشه مدرن توانست روزنامه صوراسرافیل را به محبوبترین و کاراترین رسانه مشروطه تبدیل کند. یادداشتهای طنز چرندپرند او در این روزنامه شاهکاری در تاریخ طنز در ادبیات فارسی محسوب میشود. یادداشتهای تند دهخدا به مزاج بسیاری خوش نیامد و موجب تبعید او به اروپا شد. پس از فتح تهران به دست مشروطهخواهان به ایران بازگشت و به نمایندگی مردم کرمان در دومین مجلس شورای ملی رسید. با آغار جنگ جهانی اول و ورود نیرویهای نظامی روس به ایران علیاکبر به ایل بختیاری پناه میبرد که از آن میتوان به فصل جدید زندگی دهخدا نام برد. پس از آن دهخدا دیگر به طور جدی در عرصه سیاسی حضور نیافت و عمر خود را به تالیف لغت نامه سپری کرد. او به تالیف اثر دیگری با عنوان امثال و حکم همت گماشت که خود آن را تکمیل کننده لغتنامه می داند. مجموعه لغتنامه و امثال و حکم کتابهایی هستند که با نظارت مستقیم دهخدا تالیف گردید و باقی آثار او از جمله چرندپرند و دیوان اشعار از سوی دیگران گردآوری و منتشر شده یا مانند ترجمهها و تصحیحات وی اغلب به دلایل مختلف تاکنون انتشار نیافته است. دهخدا در سن ۷۷ سالگی فوت کرد و در آرامگاه خانوادگی خود در شهر ری استان تهران به خاک سپرده شد.[۱] حکایتوارههااستیضاح دهخدا روزنامهنگارپس از دومین توقیف روزنامه صوراسرافیل، دهخدا برای پاسخ به سوالات نمایندگان به مجلس رفت «جوان بودم و حاضرالذهن و با مطالعه و آگاه به دلایل و براهین مخالفان و حاضر به گفتن پاسخهای منطقی به اعتراضات ایشان، هر مساله را که طرح میکردند و هر نکتهای را که بر من و نوشته من گرفتند، با دلایل محکم، جوابها از سنخ سخن خودشان قاطع و مقنع گفتم، آیه را به آیه و حدیث را به حدیث و روایت را به روایت رد کردم و سپس با همان منطق و ابزار به اثبات و صحت مسائل طرح شده در خود پرداختم و کار بدان جا رسید که همه مجاب شدند و به برائت من و حقانیت سخنانم رای دادند» نائب رییس مجلس به دهخدا میگوید «... رفیق در مجلس همه حرفهای خودت را زیرکانه تکرار که کردی که هیچ، اثبات هم کردی و مانند گالیله سرانجام گفتی که "با این حال زمین میچرخد"»[۲] شان نزول چرند پرنددهخدا جر به ندرت و جز به حکم ضرورت شعر نمیگفت و حتی چرندپرند را هم در ساعات آخری که روزنامه صوراسرافیل بایستی در زیر چاپ برود مینوشت. دهخدا برای رعدی آذرخشی نقل میکند که هر وقت مرحوم میرزا جهانگیرخان و مرحوم میرزا قاسمخان با اصرار از من میخواستند که برای صوراسرافیل مقاله و چرندپرند بنویسم و مخصوصا شعر بگویم و من طفره میرفتم، در آخرین ساعات پیش از چاپ روزنامه مرا در اتاقی محبوس میکردند و مقدار زیادی سیگار در دسترسم میگذاشتند و من ناچار به نوشتن و سرودن میپرداختم.[۳] نان و نمک و جانامیر اعظم با پهلوانان رفاقتی داشت، روزی افصح المتکلمین مدیر روزنامه خیرالکلام رشت را به استناد عدم رعایت موازین قانون مطبوعات چوب میزند، روزنامههای تهران از آن جمله صوراسرافیل، از این رخداد مطلع میشوند و دهخدا در شماره ۱۷ روزنامه در بخش چرندوپرند، به سختی به امیراعظم انتقاد میکند و او را ریاکار و دورو مینامد. امیراعظم از این مقاله ناراحت میشود و به «آقا عزیز» که پهلوانی به نامی بود متوسل میشود تا دهخدا را سر جای خود بنشاند. دهخدا از ماجرا باخبر میشود و بطور ناشناس به دیدن آقا عزیز میرود و با خوردن نان و نمک او، جان خود را میخرد.[۴] روزی که مجلس به توپ بسته شدعصر روزی که فردای آن جنگ شد تقیزاده به من گفت شما امشب بیایید منزل من، میخواهم یک لایحه مفصل و جامع از اعمال ناشایست و کردار ناپسندیده محمد علیشاه تهیه کنم و مواردی را که او برخلاف مشروطیت و قانون اساسی رفتار کرده یک به یک شرح بدهم و خیانت او به ملک و ملت ثابت کنم، تا فردا آن لایحه را در مجلس قرائت نموده و کار او را یکسره کنیم. من شب را منزل تقیزاده رفتم و پس از صرف شام چون هوا گرم بود، روی پشت بام رفتم و روی فرشی که گسترده بودم نشستم و قلم در دست گرفتم و تا نزدیک طلوع صبح مشغول به نگارش لایحه مذکور بودم. هوا داشت روشن میشد که لایحه را تمام کردم و چون بسیار خسته بودم خوابم برد تا صدای توپ و شلیک تفنگ مرا از خواب بیدار کرد.[۵] پناهنده سیاسیالان بدون هیچ خجلت، چون چیزی از شما پنهان ندارم عرض میکنم سه روز است که با نان و شاهبلوط میگذرانم... با ۵\۳ فرانک پول که الان در کیف دارم، میخواهم محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کرده و مشروطه را به ایران عودت دهم» [۶] ملاقات با استبدادرضاخان در سالهای اولیه حکومت خود از دهخدا تقاضای تحریر مقالاتی از نوع چرندپرند را داشته است. دهخدا که تمایلی به این کار نداشته است با تجدید چاپ بخشی از مقالات قدیمی خود در «شفق سرخ» هم از خود رفع تکلیف میکند، هم از گزند رضاخان در امان میماند. البته بنا به گفته خود دهخدا، وی یکی دو دیدار با رضاخان داشته است.[۷]
دوره گردیکتابفروش دورهگرد پیری برای دهخدا کتاب میآورد. او کتابها را معمولا به بهای گرانتر میخرید، زیرا که آن کتابفروش جز خورجین کتابش سرمایهای نداشت. سالها پیرمرد به استاد کتاب میفروخت تا روزی از روزها رفت و دیگر بازنیامد، دهخدا به جستجوی او برخاست و دریافت که کتابفروش درگذشته است. و چون بیشتر جست خانواده او را یافت در نهایت عسرت و تنگدستی، زنی با دو فرزند صغیر: یک پسر و یک دختر. بیآنکه بگوید کیست و چه آشنایی و نسبتی با آن پیر درگذشته دارد وظیفهای برای آن خانواده کوچک معین کرد. مادر خانواده هر ماه به در خانه استاد میآمد، سهمش را میگرفت و میرفت. سالها از پی هم گذشت، پسر در پرتو این کمک بزرگ شد و از آنجا که مایهای به سزا داشت، بعد از تحصیلات خوب، رهسپار دیار فرنگ گردید و استاد، دختر را با جهیزیه مختصری به خانه شوهر فرستاد.[۸] ترانه تبسمدکتر رعدی آذرخشی میگوید«دهخدا را سر حوصله دیدم گفتم شما سالهاست که شعر نگفته اید، آیا اجازه میدهید استدعا کنم که در این باب آزمایش بفرمایید؟ دهخدا اول بر این حرف من خندید و بعد گفت چنین خواهشی از من نکنید زیرا از چند سال به این طرف هر وقت خواستهام شعری بگویم خندهام گرفته است. زیرا این سوال به خاطرم رسیده است که چرا گاهی انسان به جای اینکه مطلب و مقصود خود را نثر بیان کند خود را مقید به وزن و قافیه میسازد و به شعر روی میآورد.»[۹] روحالقوانین دهخدادر مجلس اول حقوقی برای نمایندگان تحت عنوان «مزد وکالت عامه» تصویب شد. تعدادی از وکلا از دریافت پول خودداری و آن را در صندوقی در مجلس واریز کردند. در دوره نمایندگی مصدق، با هدف «روشنی فکر و افزایش معلومات عمومی» پیشنهاد چاپ کتبی را از وجوه این صندوق دادند. مرحوم مصدق، محمد پرویز را دو بار به نزد دهخدا فرستاد تا ترجمه کتاب روحالقوانین او را از طریق این سپرده چاپ کند. دهخدا هر دو بار مخالفت کرد. بار سوم مصدق به پرویز گفت به نزد دهخدا برو، یا رضایت او را با چاپ ترجمه خود جلب کن یا موافقت او را بگیر که ترجمه این اثر را به دیگری بسپارند. دهخدا که این پیغام را شنید بسیار برافروخت و گفت: «کار غلط بیجایی میکنید که ترجمه چنین کتابی را میخواهید چاپ کنید. من الان برمیخیزم و به رضاشاه تلفون میکنم و میگویم چاپ این کتاب بر ضد تاجوتخت تست و برای همین بود که من ترجمه خود را تاکنون انتشار نداده بودم.» این کتاب سالها تنها مورد استفاده فرانسهدانان بود تا اینکه در سال ۱۳۲۶ علیاکبر مهتدی کتاب را ترجمه و چاپ کرد. [۱۰]
خانه لغتنامهمهدی آذر وزیر فرهنگ وقت نقل می کند «یکی دیگر از خدماتی که مرحوم دهخدا به من پیشنهاد کرد ساختن ساختمان تالار درازی در حیاط منزل او بود. من معاون و معمار اداره ساختمان وزارت فرهنگ را به نزد دهخدا بردم تا بار دیگر درباره نحوه ساخت تبادل نظر کرده و هزینه آن را برآورد نمایند. من قسمتی از هزینه را به مناسبت آنکه خانه مسکونی مرحوم دهخدا موقوفه وزارت فرهنگ بود از محل درآمد اوقاف و محلهای ساختمانی دیگر وزارت فرهنگ تامین کردم و ساختمان شروع شد. به واسطع کودتا ۲۸ مرداد و زندانی شدنم از عاقبت آن بیخبر ماندم. بعد از آزاد شدنم دیدم که ساختمان تالار تمام نشده است. بهانه ناتمام ماندن هم کسر بودجه بود. شاه به واسطه کینهای که نسبت به یاران و همکاران مرحوم مصدق داشت، دستور تخلیه آنجا را صادر کرده بود ولی ماموران این کار نظر به بیماری مرحوم دهخدا مسامحه کرده بودند تا زمانی که او فوت کرد.»[۱۱] تفتیش منزلفرهاد دهخدا برادرزاده دهخدا نقل میکند: «دوسه شب بعد از کودتای ۲۸ مرداد عده ای درجهدار و افسر پاسی از شب گذشته منزل عموجان را احاطه کردند! بعداز آنکه از به صدا آوردن کوبه در نتیجه نگرفتند به سراغ ما آمدند به این نیت که از طریق خانه ما به آنجا شبیخون بزنند! آنها مدعی بودند که هم اینک به آنها راپورت داده شده که جلسهای در خانه استاد برقرار است. ما انکار کردیم اما آنها نپذیرفتند. چند تن از آنها را تا پشت پنجره اتاق کار عموجان همراهی کردیم.آنها دیدند که استاد غرق در مطالعه هستند و با عذرخواهی رفتند.»[۱۲]
ادبای سبعهسعید نفیسی نقل می کند که «هر هفته روزهای پنجشنبه، اول شب چند تن از ما در خانهی آن مرحوم جمع میشدیم. در آن زمان خانهای در خیابان خانقاه در زاویهی کوچهی ظهیرالاسلام کرایه کرده بود ، مرحوم عباس اقبال آشتیانی و مرحوم رشید یاسمی و مرحوم عبدالحسین هژیر و آقایان نصرالله فلسفی و مجتبی مینوی و من مدتهای مدید در همان خانه گرد میآمدیم و سه چهار ساعت اول شب را با او بودیم. بزرگ علوی و صادق هدایت نام ما را «ادبای سبعه» گذاشته بودند. پیداست که هر هفته نقل مجلس ما در خانه دهخدا مسائل ادبی بود. همین که مجلس گرم میشد پیرمرد یک سینی از تنقل که در این مورد به آن به اصطلاح «مزه» میگویند با آنچه با آن میآشامند میآورد. اقبال و یاسمی و دیگران گاهی به ندرت لب تر میکردند.[۱۳] عشق پیری گر بجنبدیکی از همکاران دهخدا در سازمان لغتنامه خاطرهای از عاشق شدن دهخدا در سن ۶۸ سالگی میگوید «خانم ... که دورهی پزشکاری را گذارنده بود به خواست دکتر سرپرست بخش که برای دهخدا احترام فراوانی قائل بود، تزریقات روزانهی استاد را به عهده میگیرد. مهربانی و بیمارداری این دوشیزه که دختر ۱۹-۱۸ ساله بود، کم کم سبب میشود که استاد بزرگوار دلباخته شود و محبتی پاک و انسانی و دور از هر نوع شائبه و هوسهای جسمی و زمینی بینشان ایجاد میشود که آن دختر نیز با فداکاری و خدمتکاری بیشتر نسبت به استاد، این عشق مقدس را به مرحله اعلا میرساند. این خدمت از شهریور ۱۳۲۹ شروع شده و تا سال ۱۳۳۱ که استاد به پرستاری و تزریق نیاز داشته، ادامه پیدا میکند.»[۱۴]
کاغذ سیگاردهخدا برای لغتنامه چهار میلیون فیش نوشت.[۱۵]از عجایب این بود که قلم و دوات مرتبی نداشت و بارها شد که با سر سوختهی کبریت چیزی نوشت و یادداشت کرد. روی هر کاغذ پارهای که مییافت یادداشت میکرد. مکرر روی پاکت شیرینی یا میوه و روی کاغذ پارهای که سیگار در آن پیچیده بودند چیزی مینوشت. گاهی قوطی خالی کبریت را پاره میکرد و روی چوب سفید آن یادداشتی میکرد. [۱۶]وصیتنامه او با دستی لرزان بر پشت کاغذ سیگار هما نوشته شده بود. دهخدا ذیل این وصیتنامه نوشته است:«حال دوباره نوشتن ندارم و وصیت من درباره لغتنامه همین است»[۱۷] واپسین نوادهخدا با صورت متورم و چشمان برآمده دو زانو نشسته بود، بیماری و خستگی ۴۸ سال کار او را از پای درآورده بود. سنگینی ۴۸ سال مطالعه و تحقیق و جستجو شانههای ناتوان او را خرد میکرد. هزاران جلد کتاب که در مدت ۴۸ سال با او سخن گفته و گفتگو کرده بودند، اینک همه خاموش نشسته و استاد پیر را تماشا میکردند. در این هنگام دکتر معین و سیدجعفر شهیدی همکاران صمیمی و مهربان او به عیادتش آمدند. دهخدا در همان حال گفت: پوست بر استخوان ترنجیده، لحظاتی چند به سکوت گذشت. استاد پیر هر چند لحظه یکبار به حالت اغما فرو میرفت و باز به حالت عادی برمیگشت. در یکی از این لحظات لبان دهخدا سکوت سنگین را شکست و گفت «که مپرس» باز چند لحظه سکوت برقرار شد و دهخدا مجددا گفت: «که مپرس» در این موقع آقای دکتر معین پرسید: منظورتان شعر حافظ است: دهخدا جواب داد: بله. دکتر معین گفت: «مایل هستید برایتان بخوانم؟» دهخدا گفت: بله. آنگاه دکتر معین دیوان حافظ را برداشت و غزل را خواند. از آن لحظه به بعد دهخدا به حالت اغما فرو رفت و روز بعد جان سپرد. [۱۸] زندگی و تراثسوانح عمر[۱۹]
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیریعلیاکبر دهخدا در تاریخ ۱۲۵۸ در تهران به دنیا آمد. پدر او خانباباخان قزوینی، خان دو روستا در حوالی قزوین بود که پیش از تولد علیاکبر مایملک خود در دو روستا یعنی خانه و زمین و آب را فروخته و به تهران آمد. علیاکبر در نه سالگی پدر خود را از دست داد و چیزی نگذشت که دامادهای قیم او داراییهای خانواده دهخدا را تصاحب کردند و خانواده دهخدا فقیر شد.
دهخدا به پاریس رفت. در پاریس، فقر مالی، چندان دهخدا را دچار استیصال میکند که وی پانسیون را رها کرده و به منزل شیخ محمد قزوینی پناه میبرد. این در حالی است که حتی پولی در بساط برای سیر کردن شکم خود نیز ندارد. او بیپول، فقیر، شکست خورده و تنهاست. غم غربت، بیکفایتی هموطنان، پریشانی خانوادهاش در ایران، دو چهرگی دوستان، دست به دست هم میدهد تا او را به سوی یاس و نومیدی هدایت کند، تا آنجا که حتی به خودکشی فکر میکند.[۲۷] اولین تکانه روحی برای دوری گزیدن از عرصه سیاسی در اینجا رخ میدهد. دهخدا در این شرایط کم کم روحیات مبارزهطلبی خود را از دست میدهد.
دهخدا بعد از بازگشت به ایران وارد دنیای سیاست عملی شد و به نمایندگی مجلس از سوی مردم کرمان انتخاب شد. البته دهخدا در مجلس دوم برخلاف انتظار به حزب محافظهکار اعتدالیون پیوست و مواضعی کاملا خلاف گذشته خود اتخاذ کرد. او تا پیش از نمایندگی از جمله تندروترین چهرههای سیاسی بود، اما از این پس از همدلی با شاه و اصلاح گام به گام صحبت میکرد.[۳۰] مواضع و رویکرد سیاسی او دگرگون شده بود. بهار که در حزب مخالف (عامیون) فعالیت داشت، او را جزو رهبران حزب اعتدالیون معرفی میکند.[۳۱] بدین ترتیب میتوان کنش سیاسی او را در حوادث بعدی از جمله برچیده شدن نهاد مجلس و روی کار آمدن رضاخان بسیار موثر دانست.[۳۲]
در نهایت علیاکبر دهخدا در ۱۳۳۴ به مرگ طبیعی و براثر سکته درگذشت. برخی در پی آن بودهاند که مرگ دهخدا را به عوامل حکومت وقت نسبت دهند.[۳۴] اندیشهاندیشه سیاسی دهخدا سه فصل دارد و دارای تلاطمها و تغییر نگرشهای بسیاری است. فصل اول مربوط به دوران پیشا مشروطه و نقش سردبیری دهخدا در روزنامه صوراسرافیل است. اعضای روزنامه صوراسرافیل بیشتر مشی سوسیالیستی داشتند و سیدحسن تقیزاده به عنوان نماینده اندیشه سوسیال دموکراسی با این مجموعه در رفت و آمد بود. دهخدا «ياري به روستائيان و ضعفا و فقرا و مظلومين» را سرلوحه قرار داده و مساپلی مانند واگذاری زمین به کشاورزان را مطرح میکرد. در آن زمان ایران هنوز صنعتی نشده بود و عموم روشنفکران بیشتر با پدیده استبداد مبارزه میکردند و سخنها بیشتر بر حول شعار حریت میگردید.
با آغاز استبداد صغیر و تبعید دهخدا فصل دوم اندیشه سیاسی وی در حال شکلگیری است. او به فرانسه میرود و با اندیشههای جاری در آن دیار روبرو میشود. فقر و مشکلات شدید روحی، روند تغییر بنیادهای فکری را در وی تسریع میبخشد، به طوری که پس از بازگشت به ایران دقیقا رودررو دوستان سابق خود میایستد و با همان اشخاصی که روزی در چرندپرند به بار انتقاد میگرفت هم پیمان میشود. دهخدا که روزی به معاضدالسلطنه نامه نوشت و گفت «می خواهم محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کرده و مشروطه را به ایران عودت دهم» از شاه و درباریان و خانزادگان حمایت و از اصلاحات ذیل شاه صحبت میکرد.
نامهای مستعاردخو پرکاربردترین نام مستعار دهخداست. دخو، دخوعلی، خرمگس، رزنومهچی، غلام گدا، آزادخان علیاللهی، خادم الفقرا، دخوعلی شاه، نخود همه آش، برهنه خوشحال،[۳۶] سگ حسن دله، اسیرالجوال [۳۷] نامهای مستعار دیگری است که دهخدا مقالات چرند پرند را امضا کرده است. او در سرمقالههای صوراسرافیل را که جنبه سیاسی داشتند ع.ا.دهخدا امضا میکرد و تنها در شماره آخر نام کامل او به صورت میرزاعلیاکبرخان قزوینی با عنوان دبیر و نگارنده درج شده است.[۳۸]
یادبودهابه نام دهخدادر ذهن و ضمیر دیگرانپرویز ناتل خانلری
ابوالقاسم پاینده
محمد بهارلو
ایرج پزشکزاد
منوچهر آتشی
عبدالحسین زرینکوب
مهدی اخوان ثالث
محمدرضا شفیعی کدکنی
غلامحسین یوسفی
یحیی آرینپور
عمران صلاحی
رضا براهنی
سعید نفیسی
سیدابوالقاسم انجویشیرازی
محمد قزوینی
غلامعلی رعدی آذرخشی
محمد معین
صادق هدایت
دهخدا از زبان دهخدا
دیگران از زبان دهخدابرای محمد مصدقدر زمانی که دولت مصدق تحت فشار اقتصادی بود، علیاکبر دهخدا مبلغ ده هزار تومان بلاعوض همراه با نامهای برای مصدق فرستاد. مصدق ضمن قدردانی این مبلغ را بازگرداند تا در ایام انتشار اوراق بهادار قرضه ملی از آن اوراق خریداری کند. دهخدا در بخشی از این نامه نوشت: «قربانت شوم، اگر دل یک کتاب چند هزار صفحه بود، دلم میخواست آن کتاب را به ضمیمه این نامه برای شما بفرستم تا معلوم شود همه صفحات آن مشحون از ذکر جمیل و تمجید و تجلیل بشردوستی و وطنپرستی و شجاعت و فداکاری شخص شخیص شما است.»[۵۸]|frameless|upright=0.72|alt=]] |
منزلی که زندگی میکرد
دهخدا در منزلی در خیابان طالقانی تهران زندگی میکرد. این خانه موقوفه وزارت فرهنگ بود. بعدها این خانه محل استقرار اعضای سازمان لغتنامه شد. پس از مرگ دهخدا سازمان لغتنامه به جایی دیگر منتقل شد و خانه از سوی دولت وقت ضبط شد.
بنیان گذاری
روزنامه صوراسرافیل
دهخدا از بنیان گذاران روزنامه صوراسرافیل بود. او به پیشنهاد میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی به سردبیری این مجموعه با حقوق ۴۰ تومان ماهانه منصوب شد. صوراسرافیل با بیش از ۲۴ هزار تیراژ پرمخاطبترین جریده وقت بود. مقالات طنز چرندوپرند و سبک عامیانهای که در بطن خود مفاهیم و اندیشه مدرن داشت و بار انتقادی زیاد مطالب، با جامعه شهری آن روز ارتباط برقرار میکرد و این روزنامه را به اثربخش ترین رسانه عصر مشروطه تبدیل کرده بود.
این روزنامه در مجموع پنج بار تعطیل شد. بار اول در شماره ۶ به مدت یک ماه و به علت اعتراض روحانیون به مقالات چرندپرند بود. بار دوم در شماره ۱۴ به حکم مجلس شش هفته متوقف شد و دهخدا را برای محاکمه فراخواندند. سومین توقف در شماره ۱۹ به علت حمله به دفتر روزنامه بود. چهارمین توقف بعد از شماره ۲۵ بود که علت آن را بیماری دهخدا مطرح کردند. و آخرین تعطیلی سه روز پیش از به توپ بستن مجلس و آغاز استبداد صغیر بود. پس از به توپ بستن مجلس و شهادت میرزا جهانگیرخان سه شماره درسوییس منتشر شد و پس از آن این روزنامه برای همیشه بسته و تعطیل شد.
دهخدا مطالب خود را در روزنامه با اسامی مستعار چاپ میکرد و تنها در صورتی که مایل بود که مطلبی با امضای خود به چاپ برسد از نام مستعار دخو استفاده میکرد. چنانچه میبینید در تمام فراز و نشیبهای این روزنامه علیاکبر دهخدا نقش اساسی و حیاتی داشته است. [۵۹]
حوزه مخفی اجتماعیون عامیون
دهخدا همزمان با روزنامهنگاری به کمیته انقلاب که خود شاخه و شعبهای از حوزه اجتماعیون عامیون بود، پیوست و تلاش برای حفظ مشروطیت و نگهبانی از این نهال نوپا را آغاز کرد. برخی از «کمیته انقلاب»، به عنوان «کمیته سری انقلاب ملی» یا «حوزه مخفی اجتماعیون عامیون» نام بردهاند.
در این کمیته دو نفر ناطق درجه اول تهران، یعنی آقا سیدجمالالدین اصفهانی و ملکالمتکلمین و سه نفر نویسنده و روزنامهنگار درجه اول تهران، یعنی میرزاجهانگیرخان شیرازی، میرزاعلیاکبر دهخدا و سیدمحمدرضا مساوات و چند نفر از وکلای آزادیطلب فعالیت داشتند. این کمیته علاوه بر اتخاذ سیاستهای تعیینکننده در پیشبرد اهداف مشروطه، در شکلگیری نیروهای نظامی که به مجاهدین شهرت داشتند و در کودتای محمدعلیشاه از مدافعان مشروطیت و مجلس محسوب میشدند، نقش مهمی داشت. [۶۰]
نشریه سروش
در سال ۱۲۸۸ ش نشریه سروش به مدیرمسئولی محمد توفیق و سردبیری علیاکبر دهخدا تاسیس شد. سروش مروج افکار و دیدگاههای اعضای انجمن سعادت ایران به ریاست معاضدالسلطنه بود.[۶۱] هدف از انتشار این نشریه، تقویت رابطه ایران و عثمانی در برابر روس و انگلیس بود. خط سیاسی که پس از عزیمت مشروطه خواهان و دهخدا به ایران، همچنان دنبال میشد. نشریه سروش ۱۴ شماره در استانبول منتشر شد و پس از وقفهای کوتاه انتشار خود را در تهران از ادامه داد.[۶۲]مقالات دهخدا در سروش عمدتا سرمقالههای سیاسی هستند و از مقالههای طنزآمیز چرندپرند در آنها نشانی نیست.[۶۳] با توجه به موضوع نگارش چرندپرند تردیدی باقی نمیماند که رهبر واقعی و اصلی سروش تهران نیز مرحوم دهخدا بوده و در بین هیات تحریریه آن سمت مرشدی داشته است. [۶۴]
جمعیت مبارزه با بیسوادی ایران
این جمعیت در بهار ۱۳۳۰ با انتشار اعلامیهای اعلام موجودیت کرد. دهخدا یک هفته پس از انتشار اعلامیه در مصاحبهای با نشریه کبوترصلح میگوید:«سه ماه است جمعیت مبارزه با بیسوادی را تاسیس کردهایم. هدف ما این است که دور از کشمکشهای سیاسی برای همه امکان باسواد شدن را در مدتی کوتاه فراهم کنیم. دفتر جمعیت را دایر کردهایم. امیدواریم بتوانیم مجلهای هم داشته باشیم. برای توسعه تشکیلات خود در دهات و قصاب نقشه داریم. همه باید به ما کمک کنند از علما و روحانیون گرفته تا ارباب قلم، وعاظ، دوستاداران ادب و بالاخره همه باسوادان»[۶۵]
سازمان لغتنامه دهخدا
سازمان لغتنامۀ دهخدا نخستین سازمان در ایران است که برای تألیف فرهنگ لغت یا واژهنامه تأسیس شده است. حیات این سازمان در دی ماه سال ۱۳۲۴ خورشیدی، حدود ۳۰ سال پس از آنکه دهخدا طرح تألیف لغتنامه را ریخت، با تصویب مجلس شورای ملی، در خانۀ دهخدا در خیابان ایرانشهر تهران آغاز شد. در سال ۱۳۳۴ با درگذشت دهخدا این سازمان به دو اتاق در کنار عمارت مجلس در میدان بهارستان منتقل گردید. بنابر وصیت دهخدا دکتر محمد معین سرپرستی ادارۀ را برعهده گرفت و دیگر یاران دهخدا، دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی و دکتر سیدجعفر شهیدی او را یاری دادند. در آذرماه ۱۳۳۶ بنابر مصوبۀ مجلس این سازمان با بودجۀ پیشبینی شده به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران منتقل شد. در سال ۱۳۵۳ شادروان دکتر محمود افشار، ساختمانی در محل موقوفات خود به سازمان لغتنامه دهخدا اهدا کرد. از سال ۱۳۸۳ سازمان لغتنامۀ دهخدا و اعضا و کارکنان آن در ساختمان بزرگی که توسط دانشگاه تهران در محل موقوفات دکتر محمود افشار ساخته شد مستقر گردیدهاند. [۶۶]
در هنرهای هفتگانه
نقاشیها، مجسمهها و آثار سمعیوبصری هنرمندان نشان میدهد که دهخدا تنها در میان اهالی ادب مورد توجه نبوده است. درباره علیاکبر دهخدا فیلم سینمایی با نام زندگی دهخدا به کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه کنندگی علی لدنی در سال ۱۳۸۶ ساخته شد و در صدا و سیما و شبکه خانگی انتشار یافت.[۶۷]بخشهای قابل توجهی از مستند شناسای سخن به کارگردانی منوچهر مشیری به شخصیت ادبی دهخدا اختصاص یافته است.[۶۸]
هادی حیدری و بهمن عبدی از جمله کاریکاتوریستهایی هستند که از شمایل دهخدا، سوژه کارتن ساختد. علیاکبر صنعتی نقاش و مجسمهساز نامی نیز دو پرتره نقاشی و یک مجسمه از دهخدا ساخته است. مجسمه با همکاری شخص دهخدا و کار ماسک برداری از چهره ایشان انجام شد.متن صفحه.[۶۹]
-
دهخدا در قاب نقاشی، اثری از علیاکبر صنعتی، تاریخ اثر ۱۳۵۷، آبرنگ، از مجموعه خصوصی -
مجسمه دهخدا، اثری دیگر از علیاکبر صنعتی، گچ فرنگی، تاریخ اثر ۱۳۲۸، مجموعه موزه صنعتی تهران -
دهخدا در قاب نقاشی، اثری دیگر از علیاکبر صنعتی،آبرنگ، تاریخ اثر ۱۳۶۶، از مجموعه خصوصی -
دهخدا در قاب نقاشی، اثری از هادی حیدری -
دهخدا در قاب نقاشی، اثری از بهمن عبدی
کتاب شناسی
آثار
کتب برجسته
- لغت نامهلغتنامه دهخدا عظیمترین فرهنگ فارسی است که تالیف آن مدت چهل و پنج سال به درازا کشید. دهخدا تا روزهایی که زنده بود در خانه خود سرپرستی اداره سازمان لغتنامه را برعهده داشت. هر روز صبح از ساعت ۸ تا اذان ظهر و از ۳ بعدظهر تا پاسی از شب روی زمین مینشست و فیش مینوشت. صبح روز بعد فیشها را برداشته و مرتب میکردند و باز روز از نو. لغتنامه مشتمل بر ۲۰۰ هزار واژه اصلی، حدود ۶۰۰ هزار ترکیب و قریب ۸۰ هزار اعلام اشخاص و اعلام جغرافیایی، ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار شاهد منثور و منظوم برای معنی واژهها و ترکیبها است. چاپ لغتنامه نخستین بار در سال ۱۳۱۹ در چاپخانه بانک ملی آغاز شد و ک مجلد از آن در ۴۸۶ صفحه به چاپ رسید و سپس به دلیل شروع جنگ جهان دوم چاپ آن متوقف ماند تا مجلس شورا ملی در ۲۵ دی ۱۳۲۴ طرح پیشنهادی تعدادی از نمایندگان را برای تامین هزینههای چاپ لغتنامه تصویب کرد. از آن پس با تصویب مجلس و تایید دهخدا گروه وسیعی از دانشمندان و محققان به کمک دهخدا شتافتند تا کار تهیه و تنظیم فیشها را سر و سامان دهند. طبق وصیت دهخدا محمدمعین و سیدمحمد هاشمی بر چاپ مجلدات کتاب از حیث علمی و فنی مامور شدند. کار چاپ و انتشار مجلدات مختلف لغتنامه، پس از مرگ دهخدا، تا سال ۱۳۵۹ ادامه یافت.[۷۰]
- امثال و حکم دهخدا، چنان که خود روایت کرده، مواد کتاب امثال و حکم را ضمن آنکه کتابها و آثار ادبی زبان فارسی را به قصد تحقیق در لغت برای فرهنگ بزرگ خود، لغتنامه، مطالعه میکرد، گرد آورد؛ به عبارت دیگر این کار عظیم خود فرع کار بزرگتری بود که لغتنامه است و به سالهای ۱۳۱۱-۱۳۰۸ در چهار جلد چاپ شد.
- مجموعه مقالات مقالات اجتماعی و سیاسی دهخدا به نام چرندوپرند و سرمقاله در روزنامه صوراسرافیل تهران و ایوردون (سوییس) و روزنامههای سروش و ایران کنونی و آفتاب طبع شده است. سعید نفیسی مقالات چرندوپرند وی را از روزنامه صوراسرافیل تهران برای اولین بار استخراج کرد و در شاهکارهای نثر فارسی معاصر در تهران در سال ۱۳۳۰ به طبع رسانید.
- چرند و پرند سلسله مقالات طنز دهخدا که در روزنامه صوراسرافیل چاپ شده است.
- دیوان اشعاردیوان اشعار دهخدا نخستین بار، در زمان حیات دهخدا، به همت عالی عبدالغفار طهوری، مدیر انتشارات طهوری، و سپس دکتر محمد معین به ترتیب در سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ شمسی منتشر شد.
- شرح حال ابوریحان بیرونیاین رساله نخستین بار در مهرماه ۱۳۲۴ با نام شرح حال نابغه شهیر ابوریحان محمد بن احمد خوارزمی بیرونی در ۸۴ صفحه توسط انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ منتشر و سپس در لغتنامه تجدید چاپ شد.
- پندها و کلمات قصار مجموعهای است شامل جملههای کوتاه و حاوی مطالب فلسفی و نغز استاد دهخدا که منتشر نشده است.
- فرهنگ فرانسه به زبان فارسی این کتاب هنوز چاپ نشده است.
تصحیحات و دواوین
- تعلیقات بر دیوان ناصر خسرودیوان قصاید و مقطعات ناصر خسرو قبادیانی به تصحیح نصرالله تقوی و مقدمه سیدحسن تقیزاده و تعلیقات مجتبی مینوی در سالهای ۱۳۰۷-۱۳۰۴ به ضمیمه روشنایینامه و سعادتنامه به طبع رسید. یادداشتهای دهخدا در تصحیح اشعار در مقدمهای مفید و سودمند در همین کتاب درج است. پس از آنکه نسخه قدیمی دیوان ناصر خسرو متعلق به سال ۷۳۶ هجری قمری پیدا شد و مجتبی مینوی و مهدی محقق به تصحیح دیوان پرداختند که بسیاری از تصحیحهای قیاسی دهخدا درست بوده است.
- تصحیح صحاح الفرس از صحاح الفرس، که دومین کتاب لغت فارسی کهن موجود است، تاکنون سه نسخه به دست آمده است که یک نسخه متعلق به کتابخانه استاد دهخداست. استاد آن را تصحیح کرده و مقدمه ای بر آن نوشتهاند. عبدالعلی طاعتی تصحیح این کتاب را به عنوان پایاننامه دکتری ادبیات فارسی به عهده گرفته و یادداشتهای دهخدا را در طی کتاب خود با ماخذ وارد کرده است. این کتاب در سال ۱۳۵۵ توسط انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شده است.
- تصحیح دیوان سیدحسن غزنویاین دیوان در اختیار دهخدا قرار گرفت و او تصحیحاتی نوشت که به اهتمام مدرس رضوی در سال ۱۳۲۸ به طبع رسید.
- تصحیح دیوان حافظدهخدا بر دیوان حافظ چاپ خلخالی (۱۳۰۶) و دیوان حافظ چاپ محمد قزوینی (۱۳۲۰) تحشیه نوشته است. بعدها دکتر معین تعلیقات او بر نسخه طبع قزوینی را در مجله دانش منتشر کرد.[۷۱]
- تصحیح لغت فرس اسدیتصحیحات لغت فرس اسدی به قلم استاد دهخدا در طی سالهای متمادی در حواشی دو نسخه چاپ هرن و چاپ مرحوم عباس اقبال یادداشت شده است. قسمتی از این تصحیحات در مجله یغما و مجله دانش به طبع رسیده است.
- تصحیح دیوان ابن یمیننسخه تصحیح شده این دیوان به دست دهخدا در کتابخانه مجلس موجود است. این اثر چاپ نشده است.
- تصحیح یوسف و زلیخایک نسخه خطی با تصحیح دهخدا از این دیوان موجود بوده است. حاشیهنوشتههای مذکور تاکنون چاپ نشده است.
- تصحیح دیوان سوزنی سمرقندینسخه تصحیح شده دهخدا از دیوان سوزنی در کتابخانه سازمان لغتنامه موجود است. این اثر چاپ نشده است.
- تصحیح مسعود سعدبخشی از این دیوان توسط دهخدا تصحیح شده که هنوز به چاپ نرسیده است.
- تصحیح دیوان منوچهریبه واسطه پاره ای از بهم ریختگیهای یادداشتهای دهخدا، تنقیح و تدوین یادداشتهای او بر دیوان منوچهری مقدور نشده و هنوز به طبع نرسیده است.
- تصحیح دیوان فرخی سیستانیدهخدا تصحیح دیوان فرخی را به کمک تعدادی از همکاران فاضل خود که با او محشور بودهاند از روی نسخ متعدد خطی و چاپی انجام داده اما تاکنون به چاپ نرسیده است.[۷۲]
ترجمهها
- ترجمه روح القوانین اثر منتسکیو این اثر تاکنون منتشر نشده است.
- ترجمه عظمت و انحطاط رومیان اثر منتسکیو این کتاب نیز هنوز به چاپ نرسیده است
ویژگی چند کتاب
لغتنامه
امثال و حکم
- دهخدا در امثال و حکم و حکایتهای بازنویسی شده آن به همان سبک پر تکلف قدما بازگشت و راهی را که با درخشش آغاز کرده بود، ادامه نداد.[۷۳]
- امثال و حکم شامل امثال و حکم، قصههای کهن و اصطلاحات، اخبار و احادیث، به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده و شان نزول هر مثل ذکر شده است. روش دهخدا نوعی کار تطبیقی است و نشان میدهد که اغلب مثلهای عرب ریشه فارسی دارد. در این کتاب به نکتههای علمی و تاریخی هم توجه شده است.[۷۴]
چرندوپرند
- چرندپرندها زبانی گزنده و لحنی شوخ داشت، آنطور که مردم کوچه و بازار از هر قشر و طبقه میپسندیدند. به تعبیری جملات و ترکیبات ادبی دهخدا در چرندپرند، به خلاف شیوه رایج ادبی، به زبان جاری تودههای مردم نزدیک است و کوشش شده در شیوه بیان خارق عادت عمل شود. نثر دهخدا از زبان زنده و جاری مردم، مثلها و متلها، کنایهها و متلکها، تکیهکلامها و اصطلاحها، دشنامها، شوخیها و اعتقادها و خرافههای مردم مدد میگیرد.[۷۵]
- پیدایش عامل لحن زبان، تغییر زاویه دید، شکست زمان، نقش گفتگو در پیشبرد روایت و به کارگیری زبان توصیفی متفاوت برای تیپهای مختلف اجتماعی، برخی از ویژگیهای مقالات دهخدا در صوراسرافیل است.
- چرندوپرند به عنوان شاخصی از آغاز یک دوره جدید ادبی دارای ارزش و اعتبار ویژهای است که اهل نظر جملگی آن را تایید میکند و آن را سنگبنای سبکی در نثر فارسی میدانند که بعدها در یکی بود یکی نبود جمالزاده به عنوان اولین داستاننویس فارسی تبلور پیدا کرد.[۷۶]
- دهخدا برای هر چرندپرند و بیان هر ایده و مطلب تازهای که به ذهنش میرسید سبک و شیوهای تر و تازه انتخاب میکرد. گاهی مطالبش را به صورت نامه یا پاسخ آنها و عریضه و شکواییه مینوشت و گاهی هم به صورت مقالهای که گردهای شبیه داستانهای کوتاه و نمایشنامههای نویسندگان نسل پس از خود داشت.[۷۷]
- این مقالات را با آثار عبیدزاکانی مقایسه کرده اند.
آثار ترجمه شده از دهخدا به زبانهای دیگر
Charand-o Parand, Revolutionary Satire from Iran, Ali Akbar Dehkhoda, 1907-1909, Janet Afary, John R. Perry, Yale University Press
منبع شناسی
آمیختگی شخصیت ادبی و سیاسی ممتاز علیاکبر دهخدا موجب توجه بسیاری از نویسندگان به بررسی زندگی و اندیشه وی گشته است. او را شاید بتوان به عنوان یکی از زنده ترین چهرههای ایرانی در میان پژوهشها و بالاخص سوژه زندگی نامه نویسان نامید. درباره او کتابها و مقالات بیشماری نوشته شده است
- دخوی نابغه[۷۸] ولیالله درودیان گزیدهای از مقالات چاپ نشده یا کمتر دیده شده علیاکبر دهخدا را در این کتاب جمع آوری کرده است. گردآورنده در نخستین بخش کتاب، اظهارنظرها و بازتابهای چاپ اول این کتاب را همراه با زندگینامهای از دهخدا نگاشته و طبع کرده است. آثار و تالیفاتی که از دهخدا در این کتاب درج شده عبارت است از «ترجمه عظمت و انحطاط رومیان و ترجمه روحالقوانین اثر منتسکیو»، «فرهنگ فرانسه به فارسی» که تاکنون طبع نشده است، «شرححال ابوریحان محمدبن احمد خوارزمی بیرونی» و تصحیح و تحشیه دیوانهای ناصرخسرو، سیدحسن غزنوی، حافظ، منوچهری، فرخی سیستانی، مسعود سعد سلمان، سوزنی سمرقندی، ابن یمین، یوسف و زلیخای منسوب به فردوسی، صحاحالفرس، لغت فرس اسدی، امثال و حکم، مجموعه مقالات و دیوان اشعار.
از همین نویسنده آثار دیگری نیز در شرح دهخدا وجود دارد که میتوان به سه کتاب دهخدای شاعر (نقد و بررسی)[۷۹]، برگزیده و شرح آثار دهخدا (مجموعه ادب جوان) [۸۰] و بازخوانی چرند و پرند دهخدا [۸۱] و [[دهخدا مرغ سحر در شب تار[۸۲]]] اشاره کرد.
- خاطرات دهخدا از زبان دهخدا، محمد دبیرسیاقی[۸۳] مرحوم محمد دبیرسیاقی همکار دهخدا در سازمان لغتنامه بود و همین همکاری و صمیمیت و شناخت بیواسطه موجب شده که به اسناد دست اول و دستنوشتههای منتشر نشده بسیاری از دهخدا دسترسی داشته باشد. دبیرسیاقی راه دهخدا را ادامه داد و میتوان وی را در کنار محمد معین مبلغ قابل اعتماد کارنامه دهخدا دانست. دبیرسیاقی در کتابهایی دیگری چون مقالات دهخدا[۸۴] و دیوان اشعار دهخدا[۸۵] آثاری از دهخدا را تنظیم و منتشر کرده است.
- صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا، کامیار عابدی[۸۶] کامیار عابدی در این مجموعه پس از مقدمهای در باب انقلاب مشروطه و بنیادهای فرهنگی آن، نکاتی درباره روزنامه صوراسرافیل بیان میکند و در پی آن شرحی از زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علیاکبر دهخدا همراه با تحلیلی در باب آرای سیاسی و اجتماعی، همچنین سرودهها، آثار و پژوهشهای وی به دست میدهد .
- نامههای سیاسی دهخدا، ایرج افشار[۸۷] ایرج افشار در مقدمه کتاب مینویسد«درین دفتر، آن مقدار از نامههای علیاکبر دهخدا که جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و به دست من افتاده است به چاپ میرسد تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند ازین نوشتهها در نگارش و تحقیق آنچه درباره او نوشته میشود بهره درست ببرند و دهخدا را از روی نوشتههای دوستانه و سیاسیاش بیشتر و بهتر بشناسند.» در این کتاب نامههای دهخدا به سید نصرالله تقوی، سید محمد صراف، ابوالحسن معاضدالسلطنه، محمد قزوینی و نامههای اداری در زمان راهسازی خراسان چاپ شده است.
- احوال و افکار علیاکبر دهخدا، عباس قنبرزاده[۸۸] نمونهای از شرح حال نویسی و ج معآوری خاطراتی از دهخدا را می توان در اثر عباس قنبرزاده مشاهده کرد.
- معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، شهناز مرادیکوچی و فتحالله اسماعیلیگلهرانی آنچه در این کتاب عرضه میشود کوششی است برای نشان دادن و ارزیابی کردم کم و کیف فعالیت ادبی و فرهنگی و سیاسی علامه علیاکبر دهخدا، از طریق ثبت پارهای از آثار خود او و همچنین آرا و نظراتی که نویسندگان، شاعران، محققان، منتقدان درباره حیات سیاسی و اجتماعی و آثار ادبی و فرهنگی او نوشتهاند.[۸۹] شهناز مرادیکوچی و فتحالله اسماعیلیگلهرانی علاوه بر گردآوری مقالات و هماهنگی موضوعی بین آنان، زندگینامه مفصلی از دهخدا نوشتند که شاید بتوان آن را کاملترین و مستندترین اثر در معرفی دهخدا دانست.
- همنوا با مرغ سحر؛ زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، بلقیس سلیمانی عناوین این کتاب شامل از تولد تا مبارزه، از مبارزه تا تبعید، مبارزه در غربت، دهخدا در عرصه سیاست، قافله مرگ، علامه علیاکبر دهخدا مبتکر یا موسس نثر نوین فارسی، دهخدا و سوسیالیسم، لغتنامه بنایی سترگ، در کسوت شاعری، شعر فکاهی، اشعار متجددانه، شعر سنتی، منابع و گزیده اشعار. این کتاب به نویسندگی بلقیس سلیمانی منتشر شده است.
- یاد آر ز شمع مرده یاد آر؛ زندگی، نقد و تحلیل اشعار دهخدا، سحر مازیار سحر مازیار در ابتدای کتاب نوشته است «گردآوری این کتاب تلاشی است در جهت شناساندن دهخدا با تمرکز بر وجه شاعرانه او و اشعارش. از آن رو که کتابها و مقالات بسیاری در باب زندگی سیاسی او نوشته شده، ما در این کتاب به وجه سیاسی او کمتر پرداختهایم و در کنار وجه شاعریش تا حدودی نیز به جنبه طنزپردازی او توجه نشان دادهایم، چرا که بسیاری از اشعار مهم او در قالب طنز سراییده شده است. در مجموع باید گفت که این کتاب مجموعهایست از جستارهایی که در باب شعر دهخدا و جنبه شاعری او نگاشته شده است.[۹۰] مقالات این کتاب شامل عناوین طنز دهخدا، دهخدای شاعر، یاد و خاطرات، گزیده اشعار و کتابشناسی است.
- زندگینامه علامه علیاکبر دهخدا با تاکید بر جنبه سیاسی آن، رضا یعقوبی[۹۱] سعی رضا یعقوبی بر آن بوده است تا حد امکان، با استافاده از مدارک و مستندات موجود به جمعبندی و تنظیم خلاصهای از زندگی آن بزرگوار با تاکید بر جنبههای مختلف فعالیتهای سیاسی وی بپردازد. «علت عمده شهرت و برجستگی علیاکبر دهخدا فعالیتهای سیاسی وی است و همین امر ما را بر آن داشت که با انتشار کتاب حاضر قسمتی از دین خویش را به یکی از عناصر فرهنگساز این سامان ادا کنیم.»[۹۲]
- علیاکبر دهخدا، علیاکبر ولایتی[۹۳] جلد هشتم از مجموعه آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران که به کوشش علیاکبر ولایتی منتشر شده است. این کتاب در 9 فصل تدوین شده است. فصل اول درباره اوضاع سیاسی - اجتماعی ایران در دوران قاجار است. فصل دوم کتاب «تولد در عصر استبداد» نام دارد و در فصل سوم که «دمیدن صور اسرافیل» نام دارد، چگونگی به راه افتادن نشریه صور اسرافیل روایت میشود. فصل چهارم کتاب درباره «اندیشههای سیاسی - اقتصادی» دهخدا است. فصل پنجم این کتاب، درباره «لغتنامه دهخدا» است. «امثال و حکم دهخدا» هم در فصل ششم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. نمونههایی از شعر دهخدا در فصل هفتم کتاب با عنوان «دهخدای شاعر» بررسی شده است. در فصل هشتم هم آثار دهخدا تجزیه و تحلیل شدهاند. فصل نهم و پایانی کتاب هم سالشمار زندگی دهخدا است که منابع و ماخذ تهیه کتاب را در برمیگیرد.[۹۴]
- مسافر روشنی، میترا بیات[۹۵] این رمان - مستند به نویسندگی میترا بیات براساس زندگی علیاکبر دهخدا نوشته شده است. محمدباقر رضایی از طرف «گروه اخلاق و زندگی شهروندی»[۹۶] این رمان را در سال ۱۳۹۶ برای سلسله برنامه کتاب شب رادیو تهران تنظیم کرد و با صدای بهروز رضوی پخش شد.[۹۷]
علاوه بر این میتوان به کتابچه علیاکبر دهخدا[۹۸] از مجموعه دانشوران دیروز و امروز انتشارات محراب قلم به کوشش حسن سالاری برای گروه سنی کودک و نوجوان؛ علیاکبر دهخدا[۹۹] به کوشش مهناز بهمن در ۹۹ صفحه با نشر موسسه فرهنگي مدرسه برهان؛ حکایتهای دهخدا[۱۰۰] گزیده حکایتهای ترتیبی از لغتنامه دهخدا به انتخاب محمدحسین صفاخواه؛ گزیده آثار دهخدا[۱۰۱] به انتخاب حسن احمدی گیوی و علامه علیاکبر دهخدا[۱۰۲] به اهتمام علی جانزاده اشاره کرد.
مقاله شناسی
درباره دهخدا و بررسی آثار، اندیشه سیاسی و نقد ادبی وی صدها مقاله ژورنالیستی و علمی وجود دارد و نام وی به عنوان یک فصل در بسیاری از کتابهای تاریخی، ادبی، اجتماعی و سیاسی دیده میشود. از جمله میتوان به چرند و پرند دهخدا و مکان در طنزنویسی فارسی نوشته ایرج افشار، دهخدا، شاعر یا استاد شعر؟ نوشته عبدالحسین زرین کوب، درباره اثر بزرگ علیاکبر دهخدا: امصال و حکم نوشته احسان طبری، سرمقالههای سروش استانبول نوشته مهرداد سلیمی، دهخدا به عنوان آغازگر تحول نوشته مهدی اخوانثالت، دخو نوشته غلامحسین یوسفی اشاره کرد.
علاوه بر این نام دهخدا به عنوان یک فصل در بسیاری از کتابهای تاریخی، ادبی، اجتماعی و سیاسی دیده میشود.
پایاننامه شناسی
- بررسی و تحلیل شگردهای طنزآفرینی علیاکبر دهخدا در چرندپرند و دیوان اشعارش، سیداحمد پارسا، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۵
- بازتاب اندیشههای سیاسی-اجتماعی علیاکبر دهخدا بر تحولات سیاسی دوران مشروطه، محمد قدمگاهی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲
- بررسی جایگاه طنز از گذشته تا به امروز با تأکید بر آثار عبید زاکانی، علیاکبر دهخدا و کیومرث صابری فومنی (گلآقا)، زهرا امینی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۳
- بررسی و مقایسه اشعار طنزآمیز علیاکبر دهخدا و احمد مطر، مهسا منافی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲
- کتابشناسی توصیفی ده شاعر مشروطه (ملکالشعرای بهار، علیاکبر دهخدا، ایرج میرزا، عارف قزوینی، سید اشرفالدین حسینی، میرزاده عشقی، محمد فرخی یزدی، ادیبالممالک فراهانی، ابوالقاسم لاهوتی، ادیب نیشابوری)، موسی مرتضوی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۸
- بررسی تطبیفی سخریه و طنز در ((چرند و پرند)) علیاکبر دهخدا و ((صندوق الدنیا)) عبدالقادر مازنی، معصومه نوری قیطاس آبادی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۳
- بررسی تأثیر ادبیات ژورنالیستی بر نثر و نظم عهد مشروطه باتکیه بر آثار علیاکبر دهخدا، فرخی یزدی و ملکالشعرا بهار، آمنه فدوی بوستانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۶
- ادبیات کودکان و نوجوانان در آثار (ملکالشعرای بهار، ایرج میرزا، علیاکبر دهخدا و نسیم شمال)، علیرضا سعیدینژاد، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۴
- بازتاب انقلاب مشروطه در شعر فارسی (با تکیه بر شعر ادیبالمملک فراهانی، ملکالشعرای بهار، میرزا علیاکبر خان دهخدا، عارف قزوینی و نسیم شمال)، سیداحمد پارسا، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۳
- کتاب شناسی توصیفی - انتقادی دهخدا، محترم قربانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰
- مقایسه شیوه طنزپردازی دهخدا و کیومرث صابر فومنی (گلآقا)، علیاشرف کریمی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰
- تصحیح و شرح و ترجمه ی بخش ایرانی امثال و حکم دهخدا، کاوه قنبری، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰
- تصحیح و نقد ابیات عربی امثال و حکم دهخدا، فاطمه آراندشتی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۹
- تحلیل گفتمان ساختارهای فرهنگی ضربالمثلهای فارسی با تکیه بر امثال و حکم دهخدا، مریم عشقدوست خاتمی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۷
- بررسی تاثیر ادبیات ژورنالیستی بر نثر و نظم عهد مشروطه با تکیه بر آثار علیاکبر دهخدا ، فرخی یزدی و ملک الشعرای بهار، آمنه فدوی بوستانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۷
- بررسی مقایسهای طنزهای سیاسی-ادبی دهخدا و سیداشرفالدین گیلانی، مهرناز عسگری، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲
- نقد و بررسی اشعار علیاکبر، لیلی معنویگیوی، کارشناسی ارشد، ۱۳۷۷
- کارنامه سیاسی و فرهنگی علیاکبر دهخدا، رضا سبزواری، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۸
- بررسی جنبههای طنز در آثار مظفرالنواب و علیاکبر دهخدا، طاهره گودرزی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۷
- ارزشهای فرهنگی ایران به ترتیبی که در فرهنگ امثال و حکم دهخدا جمعآوری شده است، اعظم ترکان، کارشناسی ارشد، ۱۳۵۰
- مقایسه شگردهای طنزپردازی دهخدا و عمران صلاحی، سودابه طهماسبینژاد، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۵
- صور خیال در اشعار دهخدا، مجتبی نعیمی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰
- تحلیل خاستگاه اشارات و رخدادهای سیاسی و اجتماعی در چرندپرند دهخدا، رباب وحدتی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۱
- بررسی و تحلیل شگردهای طنزآفرینی علیاکبر دهخدا در چرند پرند و دیوان اشعارش، ارسطو حیدری گندمان، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۴
- بررسی تطبیقی ضربالمثلهای فارسی و عربی (براساس کتاب امثال و حکم دهخدا از مدخل مزن تا پایان مدخل ی)، مریم جعفری، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۱
- بررسی مردمشناختی کنایهها در ادبیات فارسی (مطالعه موردی امثال و حکم دهخدا)، مرضیه صایمی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۵
- تصحیح و نقد ابیات عربی امثال و حکم دهخدا، بهاره صمدی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۹
- رویکرد چندرشتهای به وجوه طنز در امثال و حکم دهخدا، حمیده مظفری، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۹
- بررسی شعر "یاد آر ز شمع مرده یادآر" دهخدا و مقلدان آن، محمدمهدی منصور، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۱
- تحلیل و بررسی آرایههای ادبی امثال و حکم دهخدا، حامد نگهداری، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲
- بررسی تطبیقی ضربالمثلهای فارسی وعربی (براساس امثال و حکم دهخدا از حرف ک تا پایان مزن)، رویا زلفی قاسمی ، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۸
- یادآر، ز شمع مرده یادآر؛ بنیاد ادبی و یادمان علامه دهخدا در قزوین، آسیه سامه، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۸
- واکاوی مفهوم کارناوالیسم در آرای باختین و ردیابی آن در ادبیات طنز ایران با تأکید بر آثار دهخدا، میمنت عطاریانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲
- زمینههای استبدادستیزی و استبدادپذیری در امثال و حکم دهخدا، مصطفا قهرمانی ارشد، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۹
- بررسی ذهن و زبان در دیوان اشعار دهخدا، منیره صلاحدید رودی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۳
- طرح معماری بنیاد ادبی علامه دهخدا با رویکرد پایداری فرهنگی، مهسا شوندی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۶
- تحلیل و نقد نکات دستوری لغتنامه دهخدا، شهرزاد نیازی، دکتری تخصصی، ۱۳۹۱
ناشران آثار دهخدا
نوا و نما
-
نامهای به مجلس شورای ملی، نمونهای از دست خط علیاکبر دهخدا -
یاد آر ز شمع مرده یاد آر، نمونه ای از دست خط علیاکبر دهخدا -
نامهای به مجلس شورای ملی، نمونهای از دست خط علیاکبر دهخدا -
شعری از دهخدا، نمونهای از دست خط علیاکبر دهخدا
پانویس
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۱۷تا۹۴.
- ↑ سیاقی، خاطرات دهخدا از زبان دهخدا، ۹تا۱۰.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۴۴۷.
- ↑ بالایی، کریستف (۱۳۶۶). سرچشمههای داستان کوتاه فارسی. ترجمهٔ احمد کریمی حکاک. تهران: نشر پاپیروس. ص. ۶۹.
- ↑ یعقوبی، زندگینامه علامه علیاکبر دهخدا، ۱۸تا۱۹.
- ↑ افشار، نامههای سیاسی دهخدا، ۲۵.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۸۶.
- ↑ دامادی، سیدمحمد. فارسی عمومی. تهران: نشر دانشگاه تهران. ص. ۶۴.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۴۴۸.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۵۵۷تا۵۶۱.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۱۴۵.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۱۳۲.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۱۷۴.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۷۲.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۶۷.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۱۷۴.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۷.
- ↑ مجله آینده، شماره ۹-۷ ص ۴۷۷-۴۷۶
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۱۰تا۱۴.
- ↑ دهخدا، مجموعه مقالات، ۵.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۸.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۱۷.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۳.
- ↑ عکسی از دهخدا با دانش آموزان مدرسه سن لویی وجود دارد. زندگینامه نویسان این عکس را تفسیر نکردهاند اما به راحتی میتوان جایگاه شاگرد و استادی را از آن تصویر استنباط کرد.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۳۱تا۴۳.
- ↑ کسروی، احمد. تاریخ مشروطه ایران. ص. ۶۵۶-۶۵۵. احمد کسروی در همین جا ذکر میکند «سیدحسین بروجردی گفت: بنا شده است شش نفر از مفسدین که در سفارتخانه انگلیس بودند نفی و تبعید شوند که هر یک را از قرار ماهی ۱۵۰ تومان پول بدهند. جز تقیزاده که بینیازی نموده، پولی نگرفت، دیگران گرفتند.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۵۰.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۶۴.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۶۶.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۷۱تا۸۱.
- ↑ بهار، محمدتقی. تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران. ص. ۱۰-۹.
- ↑ یکی از نقش آفرینیهای حزب اعتدال در دوره مجلس دوم که تبعاتی کم و بیش منفی با خود داشت، پیروزی این حزب در انتخاب نائبالسلطنه بود که به رای مجلس واگذار شده بود. در دوران سه ساله نیابت سلطنت ناصرالملک، دموکراتها بیش از پیش در تنگنا قرار گرفتند. برخی از جراید آنها تعطیل و برخی از اعضا آن تبعید شدند. البته در نهایت نیز وی در پاسخ به التیماتوم روسیه مبنی بر اخراج مستر شوستر آمریکایی، مجلس را تعطیل و بساط هر دو گروه اعتدال و دموکرات را برچید.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۸۲تا۸۵.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۴۶۴.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۱۶تا۹۴.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۴.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۵تا۲۶.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۳۰.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۱۸۴.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۹۳.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۱۰.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۱۸۳.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۲۱۱.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۲۶۰.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۲۴۵.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۷۶.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۴۴۸.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۱۰۰.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۱۷۷.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار، ۷۳.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۲۱۸.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۲۲۴.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۷۳.
- ↑ از سخنرانی مجتبی مینوی در جلسه یادبود هدایت،مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۷۴. و نیز کتاب عقاید و افکار درباره هدایت، ص ۱۰۸
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۷۵.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۱۰۶.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۱۷تا۲۵.
- ↑ عمواوغلی، حیدر. چکیده انقلاب. ترجمهٔ رضازاده ملک. ص. ۴۳-۲۵.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۹۳.
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا، ۶۳تا۶۵.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۰.
- ↑ رضوانی، محمداسماعیل، مجله آینده، شماره ۹-۷، ص ۵۰۷
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۳.
- ↑ مقدمه لغتنامه دهخدا، ص ۴۰۷
- ↑ سینمایی دهخدا، شبکه دو سیما.
- ↑ مستند پرتره «شناسای سخن» آماده نمایش شد، خبرگزاری مهر.
- ↑ [www.instagram.com/aliakbarsanati_foundation صفحه اینستاگرام مربوط به علیاکبر صنعتی] .
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۵تا۴۸.
- ↑ مجله دانش، سال دوم، شماره هشتم
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۵۲تا۶۸.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۱۹۷.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۴۳.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۵تا۲۶.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۱۹۷.
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۲۵تا۲۶.
- ↑ درودیان، ولیالله (۱۳۸۴). دخوی نابغه. تهران: نشر گل آقا.
- ↑ درودیان، ولیالله (۱۳۶۲). دهخدای شاعر (نقد و بررسی). تهران: نشر امیرکبیر.
- ↑ درودیان، ولیالله (۱۳۷۴). برگزیده و شرح آثار دهخدا (مجموعه ادب جوان). تهران: نشر فرزان روز.
- ↑ درودیان، ولیالله (۱۳۸۸). بازخوانی چرند پرند دهخدا. تهران: نشر سوره مهر.
- ↑ درودیان، دهخدا، مرغ سحر در شب تار.
- ↑ دبیر سیاقی، محمد (۱۳۵۹). خاطرات دهخدا از زبان دهخدا. تهران: نشر کتاب پایا.
- ↑ دهخدا، علیاکبر (۱۳۵۸). مجموعه مقالات. به کوشش سیدمحمد دبیر سیاقی. نشر گلشن. ص. ۵.
- ↑ دبیر سیاقی، محمد (۱۳۶۶). دیوان اشعار دهخدا. تهران: نشر تیراژه.
- ↑ عابدی، کامیار (۱۳۷۹). صوراسرافیل و علیاکبر دهخدا. نشر کتاب نادر.
- ↑ افشار، ایرج (۱۳۵۸). نامههای سیاسی دهخدا. تهران: نشر روزبهان.
- ↑ {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =قنبرزاده| نام =عباس| پیوند نویسنده = | عنوان =[[احوال و افکار علیاکبر دهخدا] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۵۵| ناشر = نشر پویش |مکان = | شابک = | صفحه = | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}
- ↑ شهناز، معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا، ۹تا۱۰.
- ↑ مازیار، یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا، ۱۰.
- ↑ یعقوبی، رضا (۱۳۷۷). زندگینامه علامه علیاکبر دهخدا با تاکید بر جنبههای سیاسی آن. نشر زهد.
- ↑ یعقوبی، زندگینامه علامه علیاکبر دهخدا، ۱۸تا۱۹.
- ↑ ولایتی، علیاکبر (۱۳۹۳). علیاکبر دهخدا. تهران: نشر امیرکبیر.
- ↑ علیاکبر دهخدا به قلم علیاکبر ولایتی منتشر شد، خبرگزاری مهر.
- ↑ بیات، میترا (۱۳۸۷). مسافر روشنی. نشر سروش.
- ↑ داستان زندگی علیاکبر دهخدا یک هفته در کتاب شب رادیو تهران، صدای جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ مسافر روشنی، ایران صدا.
- ↑ سالاری، حسن (۱۳۹۲). علیاکبر دهخدا. نشر محراب قلم.
- ↑ بهمن، مهناز (۱۳۸۲). دهخدا. نشر موسسه فرهنگي مدرسه برهان.
- ↑ صفاخواه، محمدحسین (۱۳۷۸). حکایتهای دهخدا. نشر قدیانی.
- ↑ احمدی گیوی، حسن (۱۳۷۵). گزیده آثار دهخدا. نشر قطره.
- ↑ جانزاده، علی (۱۳۶۲). علامه علیاکبر دهخدا. نشر جانزاده.
منابع
- سلیمانی، بلقیس (۱۳۷۹). همنوا با مرغ سحر، زندگی و شعر علیاکبر دهخدا. تهران: ثالث.
- دبیر سیاقی، سیدمحمد. خاطرات دهخدا از زبان دهخدا. کتاب پایا.
- درودیان، ولیالله (۱۳۸۳). دهخدا، مرغ سحر در شب تار. نشر اختران.
- شهناز، مرادی کوچکی؛ فتحالله، اسماعیلی گلهرانی (۱۳۸۲). معرفی و شناخت علیاکبر دهخدا. نشر قطره.
- یعقوبی، رضا (۱۳۷۷). زندگینامه علامه علیاکبر دهخدا با تاکید بر جنبههای سیاسی آن. نشر زهد.
- مازیار، سحر (۱۳۶۲). یادآر ز شمع مرده یادآٰر، زندگی، نقد، تحلیل اشعار دهخدا. سخن.