ادبیات دفاع مقدس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
محمد ایذجی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
«جنگ» در طول تاریخ، همواره یکی از دستمایههای آفرینش ادبی به شمار آمده است. از آنجا که این پدیده، نقش موثری در شکلگیری و فروپاشی تمدنهای مختلف داشته و تغییرات اجتماعی و سیاسی جهان معمولاً بر | «جنگ» در طول تاریخ، همواره یکی از دستمایههای آفرینش ادبی به شمار آمده است. از آنجا که این پدیده، نقش موثری در شکلگیری و فروپاشی تمدنهای مختلف داشته و تغییرات اجتماعی و سیاسی جهان معمولاً بر پایهٔ آن صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند در آثار خود، جنبههای مختلفی از این رخداد را به تصویر بکشند. آن دسته از آثار ادبی که به مسئله جنگ و تبعات آن میپردازند را میتوان درون حوزههای '''ادبیات جنگ''' و '''ادبیات مقاومت''' تعریف کرد. وقوع جنگ تحمیلی هشتساله در ایران نیز با توجه به اهمیت آن، باعث شکلگیری جریانی از آثار ادبی در کشور شده است؛ جریانی که با عنوان '''ادبیات دفاع مقدس''' از آن نام برده میشود. | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
==ادبیات و جنگ== | |||
جنگ، | جنگ، پدیدهای است که قدمتی طولانی در حیات بشری دارد. در واقع جنگ، این رخداد غیرانسانی، همواره همراه تاریخ انسان بوده است. «جنگ آفریده تاریخ است و تاریخ صرفاً با شرح کشمکشهای مسلحانه آغاز شده و بعید است که این پدیده، زمانی کاملا از بین برود؛ زیرا جنگها به هر حال مشخصترین مبادی تاریخ و در عین حال مرزهایی هستند که مراحل مهم مواریث را از یکدیگر متمایز میکنند. تقریبا همهٔ تمدنهای معروف در اثر جنگ از بین رفتهاند. تمام تمدنهای جدید نیز با جنگ پا به عرصهٔ وجود نهادهاند.<ref>{{پک|بوتول|۱۳۸۲|ک= جامعه شناسی جنگ|ص=۱۲۵}}</ref> | ||
«گاستول بوتول»، ضمن هدفدار معرفیکردن پدیدۀ جنگ، معتقد است هرگاه در مطالعهٔ جنگ از علیت و وقایعنگاری دور شویم پای ادبیات بهمیان کشیده میشود. فرازونشیب و تحول جوامع در طول تاریخ که در اثر ایجاد حکومت حاکمان ایجاد شده است، با بازگویی این حوادث، سیل خروشانی را در بستر ادبیات جوامع جاری کرده که به ادبیات جنگ معروف است. | |||
===ادبیات جنگ و مقاومت؛ از تعریف تا کالبدشکافی=== | |||
در | {{گفتاورد تزیینی|'''ادبیات جنگ'''، ادبیاتی است دربرگیرندهٔ تمامی آثار مربوط به اصل یک حادثهٔ بزرگ به نام تهاجم.}} | ||
بازتاب این تعریف کلی را در دانشنامهٔ ادب فارسی میتوان دید: «نوشتههایی که بهنوعی با مسألهٔ جنگ و مقولههای مرتبط با آن در ارتباط است.»<ref>{{پک|انوشه|۱۳۷۶|ک= فرهنگنامه ادب فارسی|ص=۲۷۲}}</ref> | |||
حال این انعکاس چه از سوی مهاجم باشد یا مدافع یا ضد جنگ یا ستایشگر آن. «'''ادبیات جنگ'''، اعم از صورت گسترده یا پارتیزانی آن، تصویر صحنههایی جاندار همراه با درس پایداری است که مرز نمیشناسد و در جغرافیای خاصی محصور نمیماند.<ref>{{پک|گری|۱۳۸۹|ک= آشنایی با ادبیات دفاع مقدس|ص=۱۴}}</ref> | |||
اما دکتر کوثری، بر اساس دیدگاه «غالی شکری»، در روشن کردن حدود و ثغور '''ادبیات جنگ''' دو نکته را مطرح کرده است: | |||
*ادبیات جنگ شامل دو دسته از آثار میشود: آثاری که مستقیما به توصیف جنگ (رزمندگان وقایع و صحنههای جنگ) میپردازند و هم آن دسته از آثار که غیرمستقیم مسائل مربوط به جنگ نظیر مهاجرت و بمباران شهرها و خانواده رزمندگان را توصیف میکند. | |||
*ادبیات جنگی، نهتنها شامل آثار ادبی تولید شده در صحنههای جنگ و زمان جنگ است بلکه آثار تولید شده در خارج از صحنههای نبرد و زمان پس از جنگ را هم در بر میگیرد.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۹|ک= تاملی در جامعهشناسی ادبیات|ص=۱۰۰}}</ref> | |||
در کتاب «[[ادبیات دفاع مقدس]]» نیز این تعریف با شکلی دیگر آمده است «این اصطلاح (ادبیات جنگ) دامنهای بسیار گسترده و فراگیر دارد و هرآنچه را که در جنگ تولید میشود و وجههٔ ادبی دارد، شامل میشود.» نویسنده سپس اجزای ادبیات جنگ را به جبههٔ دشمن، جبههٔ خودی و مخالفان با جنگ تقسیم میکند و مینویسد: | |||
{{گفتاورد تزیینی|در ادبیات جنگ چون معیار خود جنگ است نه معیارهای دیگر، هر دو جبهه مساوی در نظر گرفته میشود؛ در اینجا ادبیت اثر مطرح است نه ارزش و سوگیری اثر. اگر داوری در ادبیات جنگ صرفا متکی بر عنصر انسانی باشد که معمولا هست، کشتن سرباز دشمن یا زخمی شدن او نیز تراژیک و غمانگیز و محکوم است. در ادبیات جنگ، مرز میان ظالم و مظلوم و مهاجم و متهاجم فرومیریزد.<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۲۷}}</ref>}} | |||
تاریخچهای از تعاریف ادبیات پایداری در ایران | ===ریشهیابی ادبیات مقاومت و پایداری=== | ||
در تاریخ نقد ادبی ایران، تعاریف و اصطلاحات مختلفی برای موضوع ادبیات پایداری ذکر شده است. | در فرهنگ معین، واژهٔ مقاومت همراه ایستادگی تعریف شده و ذیل واژهٔ پایداری آمده است: «مقاومت، ایستادگی، دوام و توان» <ref>{{پک|معین|۱۳۸۸|ک= فرهنگ معین|ص=۲۷۲}}</ref> | ||
منصور رستگار فسایی در تعریفی از ادبیات پایداری در کتاب | اما نکتهای که در باب معنی این دو واژه وجود دارد، این است که مقاومت، واژهای عربی و جایگاه استفاده از آن در ادب عربی است و پایداری، واژهای فارسی است و جایگاه استفاده از آن در ادب فارسی است. در واقع این دو واژه، دو مصداق از معنایی بزرگ در دو زبان متفاوت اما نزدیک به هم هستند که حوزهٔ کاربرد زبانی و فرهنگی مشابه، باعث ورود و نفوذ یکی در دیگری شده است. جستوجوی پیشینهٔ ادبیات مقاومت از لحاظ مضمون و محتوی، ما را به حماسههای قرن دوم هجری میرساند. نخستین کسی که در تاریخ ادبیات عرب کتابی با عنوان حماسه نوشت، «ابوتمام طایی» بود که در قرن دوم هجری میزیست. کلمهٔ حماسه از شجاعت و دلاوری و نبردهای بیامان سخن میگوید. شعرهای حماسی که شعر مقاومت نیز به شمار میآیند، گسترهٔ تاریخ را پر کردهاند. هدف اصلی در این گونه شعرها دعوت به صبر و ثبات و استقامت در برابر دشمنان است.<ref>{{پک|بیدج|۱۳۸۹|ک= مقاومت و پایداری در شعر عرب|ص=۱۷}}</ref> | ||
«ترابی» دربارهٔ پیشینهٔ کاربرد اصطلاح «ادبیات مقاومت» مینویسد: اگرچه اصطلاح ادبیات مقاومت، جدید و مربوط به سدهٔ معاصر است اما با نگاهی دقیق به تاریخ ادبیات معاصر جهان بهراحتی میتوان نمونههای فراوانی از این ادبیات را بین آثار ادبی پیشینیان به دست آورد. برای نخستین بار، نویسندهٔ معاصر فلسطینی «غسان كنفانی» (۱۹۷۲-۱۹۳۶) نام مجموعهای از شعرها و داستانهای شاعران و نویسندگان معاصر فلسطینی را «ادبیات مقاومت فلسطین» گذاشت و بدین ترتیب اصطلاح ادبیات مقاومت در بین شاعران و نویسندگان عرب و بعد از آن در جهان رایج شد؛ ادبیاتی که مبارزه، پایداری، ازجانگذشتگی و درد و رنج مردم مبارز را شرح و بیان میکند؛ مردمی که برای بهدستآوردن آزادی و استقلال، رسیدن به برابری، ازبینبردن جور و ستم، کوتاهکردن دست متجاوزان و اشغالگران از سرزمین نیاکانی خود، دفاع از فرهنگ و سنتهای قومی و حمایت از دین و باورهای مردم سرزمینشان، به دفاع و مبارزه میپردازند.<ref>{{پک|ترابی|۱۳۸۹|ک= آشنایی با ادبیات مقاومت جهان|ص=۷}}</ref> | |||
در سال ۱۳۷۳ نخستین سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان برگزار شد. در مقالات این سمینار، ادبیات مقاومت، ادبیات دفاع مقدس دانسته شده است. | «دکتر سنگری» نیز بهنقل از پژوهشهایی در تاریخ و ادب مینویسد: « عنوان «ادب المقاومة» و معادل فارسی آن، «ادبیات پایداری» در دههٔ شصت در ایران کاربرد یافت. این عنوان نخستینبار در جریان مبارزات ضداستعماری مردم مغرب عربی بهخصوص الجزایر رایج شده است.<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۱۸۰}}</ref> | ||
جمال میرصادقی | |||
میرصادقی به «دوران خاص» اشاره | ===تاریخچهای از تعاریف ادبیات پایداری در ایران=== | ||
محمدرضا سنگری | در تاریخ نقد ادبی ایران، تعاریف و اصطلاحات مختلفی برای موضوع ادبیات پایداری ذکر شده است. هریک از منتقدان ویژگیهای بهخصوصی را به این موضوع مربوط دانستهاند. | ||
سنگری پیدایش ادبیات پایداری را وابسته به | |||
شریفی در فرهنگ ادبیات | ====[[منصور رستگار فسایی]]==== | ||
وی در تعریفی از ادبیات پایداری در کتاب «[[انواع شعر فارسی]]» نوشته است: «ادبیات پایداری، بازتاب سلحشوری، پایداری و تحرک دلاورانهٔ جوانان معاصر ایرانی در حفاظت از مرز و بوم سرزمین نیاکان خویش است که با باورهای اسلامی و عقاید استوار شیعی آنان همراه گشته است.»<ref>{{پک|رستگار فسایی|۱۳۷۲|ک= انواع شعر فارسی|ص=۳۹۰}}</ref> | |||
«رستگار فسایی» برای ادبیات پایداری، یک محدودهٔ زمانی در نظر گرفته؛ دورهٔ معاصر و به طور خاص، آن را با ادبیات دفاع مقدس یکی دانسته است و منظور از پایداری را، پایداری در برابر تجاوزگران و سلطهگران بیگانه میداند. | |||
====[[محمد اسماعیلزاده]]==== | |||
در سال ۱۳۷۳ نخستین سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان برگزار شد. در مقالات این سمینار، ادبیات مقاومت، ادبیات دفاع مقدس دانسته شده است. «محمد اسماعیلزاده» در مقالهٔ «جایگاه رمان در ادبیات انقلاب اسلامی»، ادبیات مقاومت را ادبیاتی دگرخواه میداند که عناصر اصلی آن، تودهٔ مردم، تحولات اجتماعی و پیشروان فکری جامعه هستند. نطفهٔ این نوع ادبیات در بستری از حوادث و رویدادهای اجتماعی بسته شده و از سوی پیشروان فکری جامعه آفریده میشود و در بین مردم رشد میکند و نضج میگیرد.<ref>{{پک|اسماعیل زاده|۱۳۷۳|ک= مجموعه مقالات بررسی رمان جنگ در ایران و جهان|ص=۱۴}}</ref> | |||
====[[جمال میرصادقی]]==== | |||
«جمال میرصادقی» در «واژه نامهٔ هنر داستاننویسی» آورده: «ادبیات پایداری به شعرها، داستانها، نمایشها، سرودها، ترانهها و تصنیفهایی گفته میشود که در دوران خاصی از تاریخ ملت یا قومی به وجود میآید و هدف آن ایجاد روحیهٔ مبارزه و پایداری در مردم است. معمولا این نوع آثار در دورهٔ خاصی به وجود میآیند و اگر هنرمندانه پرداخته شوند از حيطهٔ محدود ادبیات قومی و ملی بیرون آمده و به صورت شاهکارهای ادبیات، ماندگار میشوند. ادبیات مقاومت معمولا به توصيف دلاوریها و جدالها و از خودگذشتگیهایی میپردازد که ملت یا قومی در مقابل ملت یا قومی دیگر که اغلب اشغالگر یا متجاوز است، از خود نشان میدهد.»<ref>{{پک|میرصادقی|۱۳۷۷|ک= واژهنامه هنر داستاننویسی|ص=۱۶}}</ref> | |||
میرصادقی به «دوران خاص» اشاره میکند که در این دوران بستری برای پیدایش ادبیات پایداری فراهم میشود. با این که وی توضیح آشکاری نداده که مراد از دورههای خاص چیست، این تعریف، وابستگی ادبیات پایداری را به وضعیت اجتماعی، سیاسی و تاریخی نشان میدهد. | |||
[[پرونده:سنگری.jpeg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''محمدرضا سنگری: یکی از منتقدان و نظریه پردازان مهم در حوزه ادبیات دفاع مقدس'''</center>]] | |||
====[[محمدرضا سنگری]]==== | |||
«محمدرضا سنگری» ادبیات پایداری را آثاری میداند که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق، استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب و غارت سرزمین و سرمایههای ملی و فردی شکل میگیرد؛ بنابراین، جانمایه این آثار، مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی در همهٔ حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و ایستادگی در برابر جریانهای ضد آزادی است.<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۴۵}}</ref> | |||
سنگری پیدایش ادبیات پایداری را وابسته به بحرانهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی میداند و نوعی مبارزه در ذات ادبیات پایداری میبیند؛ مبارزهای در برابر جریانهای ضد آزادی. این مبارزه افزون بر دشمنان خارجی، میتواند با بیدادگران داخلی هم باشد. | |||
====[[محمد شریفی]]==== | |||
«محمد شریفی» در [[فرهنگ ادبیات فارسی]]، ذیل مدخل ادبیات جنگ آورده است: »ادبیات جنگ، نوشتهها و آثاری است که به نوعی به جنگ و مسایل مرتبط با آن میپردازد. جنگنامهها، ظفرنامهها، جهادیهها و فتحنامهها را میتوان از این زمره دانست. در دوره معاصر، ادبیات جنگی به نوشتهها و آثاری اطلاق میگردد که محور اصلی مضامین آنها جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹- ۱۳۶۷) است و در این معنی، عناوین دیگری چون ادب مقاومت، یا ادبیات مقاومت نیز مورد اشاره قرار میگیرد. منظومهٔ »جنگنامهٔ ِکشم« -منظومه کوچکی در بحر متقارب دربارهٔ دستاندازی پرتغالیها از سال ۱۰۳۰ به جزیرهٔ قشم و حوالی هرمز- <ref>{{پک|صفا|۱۳۷۹|ک= تاریخ ادبیات ایران|ص=۳۶۶-۳۶۹}}</ref>، رمان [[زمین سوخته]] و اغلب اشعار [[سلمان هراتی]]، نمونههای قدیم و جدید از این نوع ادبیات در زبان فارسی است.» | |||
<ref>{{پک|شریفی|۱۳۸۷|ک= فرهنگ ادبیات فارسی|ص=۱۰۱}}</ref> | <ref>{{پک|شریفی|۱۳۸۷|ک= فرهنگ ادبیات فارسی|ص=۱۰۱}}</ref> | ||
در این مدخل، | محمد شریفی در این مدخل، هم به ادبیات جنگ در ادبیات کهن پارسی و هم به ادبیات جنگی در دوره معاصر اشاره کرده است. | ||
با نگاهی کلی به تعاریف موجود، میتوان '''ادبیات پایداری''' را اینگونه تعریف کرد: | |||
{{گفتاورد تزیینی|ادبیات پایداری، به مجموعه آثار ادبی متعهد و ملتزمی گفته میشود که به منظور ایجاد انگیزه در جامعه، برای حفظ هویت در برابر عوامل تهدیدکننده آن پدید آمده باشد.}} | |||
در این تعریف بر شناخت و حفظ هویت ملی و فرهنگی و ایستادگی در برابر عوامل تهدیدکنندهٔ آن، تأکید میشود. این نیروها ممکن است سلطهگران داخلی یا متجاوزان بیگانه باشند؛ بنابراین، ادبیات پایداری تنها در دوره جنگ به وجود نمیآید؛ چرا که تنها در جنگ نیست که هویت ملی مورد تهاجم قرار میگیرد؛ هر نوع تهاجم فرهنگی و اندیشگی حالت پایداری، تدافع و واکنش به وجود میآورد و زمینهای برای بالیدن ادبیات پایداری در جوامعی که شعور سیاسی و درک ادبی و هنری و توان آفرینش ادبی داشته باشند، فراهم میآورد. | |||
از ادبیات پایداری تا ادبیات دفاع مقدس | ===از ادبیات پایداری تا ادبیات دفاع مقدس=== | ||
نقش ادبیات و هنر در انتقال فرهنگ ملل مختلف بر کسی پوشیده نیست. تاریخ اکثر ملل جهان مشحون از مقاومت در برابر نیروهای متجاوز است و '''از آنجا که ادبیات مقاومت برآیند انعکاس فرهنگ ملتی است که در مقابل دشمن متجاوز به مقاومت و ایستادگی برخاستهاند، نقش رمان و مشخصاً «رمان مقاومت» نقش غیرقابلانکاری است. حتی کشورهای متجاوز برای انتقال فرهنگ ضد بشری خویش و ثبت وقایع ایام جنگ خود، دست به نگارش رمانهای جنگ زدهاند.''' | |||
در این میان، اگرچه اصلاحات مختلف ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مقاومت و پایداری وجود دارد اما مرزهای میان این اصطلاحات نامرئی هستند. | در کشور ما نیز «دفاع مقدس» از جمله موضوعاتی مهمی است که پس از انقلاب اسلامی، نویسندگان متعدد از چشماندازهای گوناگون به آن پرداختهاند. ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس به عنوان بخش مهمی از ادبیات داستانی ایران قلمداد میشود. در این میان، اگرچه اصلاحات مختلف ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مقاومت و پایداری وجود دارد اما مرزهای میان این اصطلاحات نامرئی هستند. | ||
در واقع ادبیات دفاع مقدس آیینه | در واقع ادبیات دفاع مقدس آیینه تمامنمایی است برای نشان دادن تجربهها و آرمانهای ملتی که هشت سال با عظمت، ایمان، عشق، شهادتطلبی، رشادت و ولایت، در مقابل شرورترین و جنایتکارترین جنایتپیشگان تاریخ و استکبار جهانی ایستادگی کرد. این افتخارات، حماسهها و مبارزات، سند حقانیت و پاکی ملت ما و پلیدی و باطل بودن دشمن، برای آگاهی نسلهای آینده است. اما '''ادبیات دفاع مقدس''' باید ادبیاتی باشد که متکی بر اندیشه، تخیل، شخصیتپردازی درست و بهجا، و ارائه قالبهای زیبا و بدیع با ساختارهای منسجم و هنرمندانهٔ داستانی باشد.<ref>{{پک|سلیمانی|۱۳۷۷|ک= ادبیات دفاع مقدس در یک نگاه|ص=۱۴۴}}</ref> | ||
عنوان | عنوان «ادبیات دفاع مقدس» دربارهٔ بسیاری از آثاری که درباره جنگ و پایداری پدید آمده همخوان است و قطعاً درباره بسیاری از آثار، کاربردی صحیح و منطقی دارد. | ||
رضا امیرخانی نیز در این رابطه میگوید: | {{گفتاورد تزیینی|ادبیات دفاع مقدس شامل سه دسته از آثار است؛دستهٔ اول آثاری که مستقیما به توصیف رزمندگان، حماسهها، بازآفرینی ارزشهای دینی و انقلابی و وقایع و صحنههای جنگ میپردازد، دستهٔ دوم آثاری که در آن تاثیر جنگ بر تمام وجوه زندگی مردم بیان شده است و دستهٔ سوم آثاری که در آن انتقاد از جنگ جایگاه مهمی دارد.<ref>{{پک|سعیدی|۱۳۸۶|ک= ادبیات جنگ و تعابیر دیگر آن در ایران|ص=۷۹}}</ref>}} | ||
{{گفتاورد تزیینی|[[رضا امیرخانی]] نیز در این رابطه میگوید: میتوانیم به عنوان «ادبیات جنگ» ایراد بگیریم؟ چرا نگوییم ادبیات دفاع مقدس؟ يا ادبیات مقاومت؟ یا ادبیات پایداری؟ نگاهم به هیچ رو یک نگاه ایتمولوژیک نیست. اینکه دفاع مقدس را جنگ یا مقاومت یا پایداری بنامیم، نه یک روز از تاريخ حماسه میکاهد، نه یک واقعه به وقایع جنگ اضافه میکند. تغییر اسامی، مراد از معانی را تغییر نمیدهد. چه بگوییم جنگ و چه بگوییم دفاع مقدس، مرادمان از معانی یکی است. توجه کنیم که در هشت سال اول جنگ میگفتیم: ادبیات جنگ. در هشت سال دوم میگفتیم: ادبیات دفاع مقدس و در هشت سال بعدی ادبیات مقاومت و پایداری و فقط این نکته را جهت تقريب اذهان به حقیقت عرض میکنم که دورههای مدیریت در این ملک گویا هشت ساله است.<ref>{{پک|امیرخانی|۱۳۸۹|ک= گفتاری در جشنواره ادبی اصفهان|ص=۱۸۰}}</ref>}} | |||
[[پرونده:پرستو۱۱.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رمان پرستو از [[محمود گلابدرهای]]: یکی از رمانهای مهم در زمینهٔ ادبیات دفاع مقدس'''</center>]] | |||
===کالبدشکافی ادبیات دفاع مقدس=== | |||
[[محمدرضا سنگری]] در تعریف '''ادبیات دفاع مقدس''' میگوید: «ادبیات دفاع مقدس به مجموعه آثاری گفته میشود که درون مایه و موضوع آنها به مسائل هشت سال جنگ و دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن برگردد.»<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۷}}</ref> | |||
او در ادامه میگوید: «سرودهها و نوشتههایی که به هشت سال دوران جنگ تحمیلی و تبعات آن از جمله بازگشت آزادگان، بازگشت پیکر پاک مفقودالاثرها، موضوع شهادت، بسیجی و بسیجیها، دلواپسی کم رنگ شدن ارزشهای به یادگار مانده از شهیدان و رزمندگان اختصاص دارد. معمولاً اطلاق عنوان ادبیات دفاع مقدس عمدتاً شامل این آثار ادبی است.»<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۸}}</ref> | |||
در این زمینه، از سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۳ بیش از ۲۷۰ نویسنده در حوزهٔ ادبیات دفاع مقدس قلم زدند و بیش از ۱۶۰۰ عنوان داستان در این زمینه موجود است که از این عناوین، ۴۶ عنوان در زمینه رمان و داستان بلند دفاع مقدس است. از خلق اولین شعر تا خلق اولین داستان ۱۲ روز فاصله است. نخستین شعر دفاع مقدس در تاریخ ۲ مهر ۵۹ به نام سرباز توسط [[میثاق امیر فجر]] سروده شد و با اختلاف زمانی کمی اولین داستان دفاع مقدس نیز نگاشته شد.<ref>{{پک|سنگری|۱۳۸۹|ک= ادبیات دفاع مقدس|ص=۷}}</ref>[[پرونده:زمین سوخته.jpeg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''[[زمین سوخته]] از [[احمد محمود]]: ترسیم شهری جنگزده'''</center>]] | |||
هرچند به نظر میرسد که کتاب [[وقتی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده میشود]] اثر [[قاصى ربيحاوی]] که در سال ۱۳۵۹ منتشر شد، اولین کتاب داستان جنگ در ایران است، اما [[حسن میرعابدینی]] داستانهایی از مجموعهٔ [[دو چشم بی سو]] از [[محسن مخملباف]]، [[شش تابلو]] از [[عبدالحی شماسی]] در کنار [[مرغ آمین]] اثر [[سیروس طاهباز]] به عنوان اولین داستانهای جنگ نام میبرد که البته این آثار در سال ۱۳۶۰ منتشر شدند.<ref>{{پک|میرعابدینی|۱۳۷۷|ک= صدسال داستاننویسی ایران|ص=۸۹۰}}</ref> | |||
پس از این کتابها داستانهای دیگری منتشر شده است که از آن جملهاند: [[زمین سوخته]] اثر [[احمد محمود]]، [[نخلهای بی سر]] اثر [[ قاسمعلی فراست]]، [[عروج و راه بی کنار]] اثر [[ناصر ایرانی]]، [[اقیانوس سوم]] اثر [[حسن خادم]]، [[مهاجر]] اثر [[رضا رهگذر]]، [[پرستو]] اثر [[محمود گلابدرهای]]، [[باز گشت از مرگ]] اثر [[عبدالجبار اسدی حویزیان]]، [[آفتاب در سیاهی جنگ گم میشود]] اثر [[اصغر عبداللهی]]، [[خاطرات یک سرباز]] اثر [[قاضى ربيحاوی]]، [[اسماعيل اسماعيل]] اثر [[محمود گلابدرهای]]. | |||
[[پرونده:مهاجر.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''کتاب [[مهاجر کوچک]] از [[رضا رهگذر]]: روایت یک نوجوان از جنگ'''</center>]] | |||
بررسی موضوعات مطرح شده در آثار داستانی نویسندگان دفاع مقدس در یک نگاه کلی و عمومی دارای دو بعد متفاوت است:{{سخ}} | |||
* یکی بُعد کلی مصائب جنگ است همانند ویرانی، کشت و کشتار، تجاوز، هجران و از دست دادن، لطمهها و زیانها.{{سخ}} | |||
* بُعد دیگر، تولد ارزشهای جدید است مانند دلاوریها، سلحشوریها، ایثارها، فداکاریها و رشادتها که به وادی تقدس راه میبایند.{{سخ}} | |||
چگونگی پرداخت و نشاندادن این موضوعات مسئلهای است که در ادبیات دفاع مقدس اهمیت بهسزایی دارد. با این حال دو وضعیت کلی برای پرداختن به مسئله جنگ در این نوع ادبیات وجود دارد:{{سخ}} | |||
* اول، آثاری که به طور کلی موضوع آن به مسائل مبتلا به جنگ مربوط است و پیامدها و مسائل بعدی آن را سوژه خود قرار میدهد. از قبیل خانواده شهدا، وضع زنان شهدا، چگونگی تاثیر بمباران شهرها در خلق یک حادثه و امثال آن.{{سخ}} | |||
* دیگر آثاری است که به طور اخص به رویدادها و حوادث به وقوع پیوسته در جبهههای جنگ و مناطق عملیاتی مربوط میشود. بنابراین در این آثار، موضوع جنگ یا در میدانهای نبرد و خطوط تماس با دشمن پیوند مییابد و یا در پشت جبهه و مناطق آرام، در هر دو صورت مذکور، اثر ادبی یا به شرح و پرداخت رخدادهای واقع می پردازد و واقعیات به وقوع پیوسته را موضوع خود قرار میدهد و ملزم به نوعی روایت واقعی و داستانی می شود، یا آنکه با الهام، اشارات و برخورداری از واقعیت حوادث جنگ، موضوعی را محمل خود قرار میدهد که در اصل سوژه و اتفاق، پرداخته ابداع و تخیل نویسنده است.{{سخ}} | |||
به | |||
در هر دو صورت '''رمان جنگ''' از واقعیات مشهود بیرونی، موضوع و جانمایه میگیرد و از این رو رمان جنگ در شمار رمانهای:{{سخ}} | |||
* «مستند»{{سخ}} | |||
* «تاریخی»{{سخ}} | |||
* و تا حدودی «اجتماعی» قرار میگیرد.{{سخ}} | |||
در تعریف رمان مستند گفته شده است: «رمانی که بر اساس شواهد، مدارک و اسناد نوشته میشود«. نوع دیگر رمانهای مستند، رمانهایی است که داستانش از وقایع و حوادث مهم روز-که نویسندهٔ رمان خود در آنها حضور داشته- الهام گرفته شده است. رمان تاریخی، رمانی است که به نوسازی شخصیت، سلسله حوادث، نهضت، روح و یا حال و هوای یکی از اعصار گذشته میپردازد و برای خلق دوبارهٔ آنها دست به تحقیقی جدی و وسيع در وقایع و حقایق دوران گذشته میزند. نویسندهٔ رمان تاریخی باید تصویری واقعی از دورانی را که تشریح میکند، به نمایش بگذارد.<ref>{{پک|برادبری|۱۳۸۹|ک= رمان چیست|ص=۶۶}}</ref> | |||
در | |||
بنابراین '''رمان جنگ'''، که در شمار رمانهای '''مستند و تاریخی''' قرار میگیرد، در هر صورت و شکل، باید در ماده و موضوع با واقعیتهای جنگ چه در جبهه و یا غیر آن پیوند و نسبت داشته باشد. از طرف دیگر، موجودیت هر اثر مصنوع انسانی و از آن جمله رمان، حاصل ترکیب سه عامل است:{{سخ}} | |||
* موضوع که در اینجا جنگ است.{{سخ}} | |||
* ماده و مصالح که با تغییر، تبدیل و بهرهوری از آن، خلق اثر امکانپذیر میشود.{{سخ}} | |||
* پدید آورنده{{سخ}} | |||
بدیهی است تا بین این سه عامل، وحدت و ربط منطقی برقرار نشود، پیدایی اثر امکانپذیر نخواهد بود. | |||
مادهٔ اولیه در زمان جنگ، عمدتاً در جریان ماجراهایی به دست میآید که در جبهه و پشت جبهه رخ داده و به وقوع پیوسته است. یعنی این مادهٔ اولیه از بطن وقایع به وقوع پیوستهٔ قوت و غنا مییابد. | |||
اما چگونگی آگاهی و ارتباط نویسنده با این ماده و مصالح اولیه در رمان جنگ به سه شکل کلی تقسیم میشود:{{سخ}} | |||
* یکی آنکه نویسنده در جریان وقایع موضوع، شخصا حضور داشته است و این حضور و شهود مراتب دارد.{{سخ}} | |||
* دیگر که نویسنده در جریان حوادث رخ داده حضور ندارد و با تکیه و بهرهوری از شنیدهها و برداشت کسانی که شاهد ماجرا بودهاند و نیز مدارک و اسناد به عنوان مادهٔ اولیه، به نوشتن اهتمام میورزد.{{سخ}} | |||
* سوم آنکه نویسنده صورتی مخيل و مبدع از موضوع را آن گونه که خود در ذهن پرورانده است و با توجه به سطح واقعی و خارجی رویدادها، در هم میآمیزد و اهتمام به نوشتن میکند.{{سخ}} | |||
بنابراین رمان جنگ با جانمایههایی گرم، گیرا و همرنگ جنگ به وسیله راویان راستینِ ادب مقاومت که همان نویسندگان هستند شکل گرفته است. چه آن نویسندگانی که خود از نزدیک شاهد جنگ بودند و چه نویسندگانی که از طریق شنود و شهود دیگران دریافتهاند. با گذشت زمان و رسیدن به عصر حاضر، جنگ دو چهره واقعی در ادبیات یافته است؛ یکی '''چهره شیرین پیروزی و غلبه بر ناحق و ستمگر''' و دیگری '''چهره تلخ خرابی و ویرانی''' که جنگ مسبب آن گردیده است و ادبیات معاصر به هر دو چهره پرداخته است. | |||
===سیر تحول ادبیات داستانی دفاع مقدس در ایران=== | |||
و | هجوم رژیم عراق در شهریور سال ۱۳۵۹ به خاک ایران در حالی آغاز شد که ملت ایران هنوز به ثبات سیاسی و اجتماعی لازم و ضروری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نایل نشده بود و از جهت فرهنگی نیز در حال انتقال به سر میبرد. در این میان نسل جوان که انقلاب را تجربه کرده و به ارزشهای آن پایبند بود محیط را برای عرضهٔ محصولات فرهنگی مطابق با شرایط بعد از انقلاب مساعد دیده و آثاری را به جامعه فرهنگی ایران عرضه کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، این نسل که به تعهد و مسئولیت اجتماعی سخت پایبند بود، جهت قلم و آثار خود را با جهت حرکت رزمندگان در جبههها یکی کرد و از آنجایی که به نفس آثار ملى در ایجاد حرکت و ثبت و ضبط آن ایمان داشت، آثاری رئالیستی خلق کرد که بیشتر به کارکرد آن میاندیشید تا به جنبههای فنی و تکنیکی آن، و از آنجایی که نسلی جوان بود و در آغاز راه، گاه نیز آثاری خام و میانمایه خلق کرد.<ref>{{پک|سلیمانی|۱۳۸۶|ک= تفنگ و ترازو|ص=۴۰}}</ref> | ||
====از نگاه [[منوچهر اکبرلو]]==== | |||
«منوچهر اکبرلو» درباره '''تحولات ادبیات اسلامی در ژانر دفاع مقدس''' می گوید:{{سخ}} | |||
به طور کلی ادبیات دفاع مقدس به چند دوره تقسیم می شود؛{{سخ}} | |||
# به طور کلی ما در دههٔ ۶۰ یک نگاه آرمانی به جنگ داریم. این نگاه آرمانی در شخصیتهای داستانی موافق و مخالف وجود دارد. به نوعی بسیار نگاه مطلقگرایانه به این شخصیتها داشتیم. در این دوره شخصیتی با نقاط ضعف نداریم. این مصداق در دو حوزه داستانی کودک و نوجوان و بزرگسال وجود دارد. اما در این ادوار آثاری نیز وجود دارد که استثنا به حساب میآیند. یعنی همهٔ ویژگیهای این ادوار در این آثار مصداق پیدا میکند.{{سخ}} | |||
# در دهه ۷۰ شاهد نوعی تغییر در این نگرش هستیم. رزمندگان از جبههها بازگشتهاند. زمان سازندگی فرا رسیده است. بسیاری از رزمندگان ما در جبهه شهید شدند و یا دچار یک نوع معلولیت یا ضایعه هستند. به نوعی جهاد وجود دارد اما نوع آن تغییر کرده است. رزمنده که از جبهه برمیگردد به شغل قبل خود رجوع میکند یا ادامه تحصیل میدهد. گروهی دیگر از رزمندگان که نتوانستند خودشان را با شرایط محیط سازگار کنند، شرایط را هنوز به شدت آرمانی در نظر میگیرند یا دچار سرخوردگی و افسردگی میشوند، به خلوت پناه میبرند و سعی میکنند گذشتگان را فراموش کنند. عدهای دیگر دست به عصیان میزنند و حرکتهای همسو با جنگ و جبهه انجام میدهند که معیار مشخصی برای این فعالیتها وجود ندارد و شخصیت ثابتی نیز برای انجام دهنده این رفتار نمیتوان در نظر گرفت. این دستهبندی بخش عمدهٔ قصههای دفاع مقدس دههٔ ۷۰ را تشکیل میدهد.{{سخ}} | |||
# در دههٔ ۸۰ که از آن میتوان با عنوان عصرِ عکسالعمل به تابوها نام برد، دیگر تقریبا خط قرمزی وجود ندارد. درستی و نادرستی در یکدیگر ادغام شدهاند. رفتارها یا بر اساس عرف انجام میگیرد یا افرادی این رفتارها را دیکته میکنند. هنرمند سعی میکند خطوط قرمز را بشکند و وارد جبهههایی شود که میتوان با تسامح از آن به عنوان ادبیات فرهنگ نام برد.{{سخ}} | |||
این رویکرد در ادبیات کودک و نوجوان هم مصداق پیدا میکند، چون در دهه ۶۰ کودکان میتوانند در جنگ حضور داشته باشند یا پدر در حال خداحافظی از خانواده است، یا مادری که فرزند او به جبهه رفته است، چشم انتظار و چشم به در دوخته است و به طور کلی تنش عاطفی در داستانها پررنگ است. ولی در دهه ۷۰ این روند بیشتر میشود و ما شاهد نوجوانانی هستیم که شیفته جنگ هستند و با کلی مرارت خودشان را به جبهههای جنگ میرسانند. این سخن در عرصههای گوناگون ادبی و هنری هم صدق میکند.{{سخ}} | |||
از | در صحنههایی میبینیم که پدری معلول با نوجوان خود برخورد دارد و شاهد عکسالعمل نوجوان هستیم که عدهای از این نوجوانان از پدر فاصله میگیرند، عدهای این افسردگی را با سرخوردگی پدر جبران میکنند و عدهای دیگر مبهوت میشوند. این جدایی پدر و فرزند مشکل اصلی روایت ماست و یا اینکه سعی میشود پدر را به نوعی نشان دهیم که راهی که پیموده راه گزافی بوده است. در عرصههای دیگر ادبیات کودک و نوجوان شاهد این رویکرد هستیم که مادر پس از شهادت همسر با مرد دیگری ازدواج میکند و این هجران روی کودک تاثیر میگذارد. بخش بعدی خود کودک و نوجوان در عرصه ادبیات جنگ است که کودک و نوجوان بنا بر ظلم و زور وارد این معرکه شدهاند؛ شهری اشغال شده است و این افراد در شهر حضور دارند و اتفاقاتی از این دست که در داستانهای ما روی میدهد.{{سخ}} | ||
و به طور کلی ارمانگرایی در دههٔ ۶۰ بیشتر از دهههای اخیر حتی دههٔ ۷۰ بوده است. در سالهای اخیر شاهد آثاری هستیم که به تابوها جواب میدهد. بسیاری از آثار دفاع مقدس از خطوط قرمز گذر کردهاند و به نوعی تابوشکنی شده است و این داستانها نیز به عنوان داستانهای متعالی معرفی و دیده شده است. در سال گذشته شاهد چند فیلم جنگی بودیم. آثار افرادی چون احمد زاده، قیصری، و کتاب [[من قاتل پسرتان هستم]] از [[احمد دهقان]] از شاخص ترین آثار در زمینهٔ تابوشکنی به حساب میآیند.<ref>{{پک|اکبرلو|۱۳۸۷|ک= دفاع مقدس: پیوند دهنده خدا و عشق|ص=۲۹}}</ref>{{سخ}} | |||
====از نگاه [[ابراهیم حسن بیگی]]==== | |||
«ابراهيم حسن بیگی» نیز در پیشگفتار کتاب [[کنکاش در رمان جنگ]] '''ادبیات داستانی دفاع مقدس''' را به دو دوره ٔ '''زمان جنگ''' و '''پس از آن''' تقسیم میکند. وی مضمون اغلب داستانهای دورهٔ اول را حوادث جبهههای جنگ و مستند به شنیدهها و دیدههای نویسندگان میداند و به همین دلیل، برخورد احساسی با جنگ، شعار زدگی، سطحینگری و بیتوجهی به مبانی ساختاری و ادبی را از ویژگیهای آثار این دوره از ادبیات دفاع مقدس میداند. او پس از اشاره به سیر نزولی اولیه داستاننویسی جنگ در اوایل سالهای پس از قبول قطعنامه و رویکرد حمایتی بعدی، به تنوع مضمون و قالب داستانی دفاع مقدس میپردازد و در پایان ضمن اشاره به آنچه در آغاز دوران شکوفایی ادبیات دفاع مقدس در این دوره به چاپ رسیده و آنچه در سالهای پس از جنگ انتشار یافته، نتایج زیر را بیان میکند:{{سخ}} | |||
# رویکرد نویسندگان این دوره به رمان و داستان بلند بیش از داستان کوتاه بوده است.{{سخ}} | |||
# آثار این دوره نسبت به دورهٔ قبل به لحاظ تنوع و فرم و توجه به صناعات ادبی و تلاش برای رسیدن به تکنیک و ساختار مناسب قابل توجه بوده است . نویسندگان با استفاده از تجربه به دست آمده، کسب توانمندیهای ادبی و پرهیز از برخوردهای احساسی با مقولهٔ جنگ توانستند در حد قابل ملاحظهای سطح آثار خود را ارتقا بدهند.{{سخ}} | |||
# کنش و واکنشهای منطقی نویسنده و شخصیتهای داستانی، پرهیز از شعارزدگی و بروز احساسات تند و اتخاذ مواضع سیاسی و حذف قابل توجه ردّ پای نویسنده در اثر، از ویژگیهای دیگر آثار این دوره است.{{سخ}} | |||
# در آثار دورهٔ اول، مکان وقوع داستان، اغلب جبهههای نبرد بود. اما در آثار دورهٔ دوم، شاهد آثارِ مربوط به پشت جبههها نیز هستیم. جنگ شهرها، مسائل خانوادهٔ رزمندگان، تاثير شهادت یا اسارت آنها بر افراد خانواده و مشکلات ریز و درشت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از جنگ دستمایهٔ آثار بسیاری از داستانها و رمانهای این دوره است.{{سخ}} | |||
# موضوع اسیران آزاد شده جنگی یعنی آزادگان و نیز مسائل جانبازان و خانواده شهدا از موضوعات مهم بسیاری از رمانهای این دوره است که البته حمایت بنیاد جانبازان از چاپ این نوع کتابها را باید مزید بر علت دانست.{{سخ}} | |||
# در آثار این دوره، نویسندگان بدون دغدغهٔ خاطر به ویرانیها و مصائب جنگ نیز پرداختند. در واقع آن روی سکهٔ جنگ را نیز به تصویر کشیدند. در این نوع آثار نارساییها، سوء مدیریت و بی توجهی به خانوادهٔ رزمندگان بیپرده بیان میشد و مورد نقد قرار میگرفت که البته جهتگیری کلی نویسنده و انتقادهای آنها در جهت سازندگی بود.{{سخ}} | |||
# در این دوره شاهد چاپ آثاری بودیم که عدهای به آنها داستانهای ضد جنگ گفتند. داستانهای ضد جنگ به داستانهایی اطلاق میشد که نویسندگان آنها نسبت به جنگ موضع منفی داشتند و این موضع به معنی انتقاد از عملکرد و سوء رفتارها نبود، بلکه جنگ و خرابیهای ناشی از آن را متوجه نظام حکومتی ایران میکردند که البته چاپ این نوع آثار با واکنشهای منفی و انتقادآمیز بسیاری از مردم مواجه شد که بعضا برخی از این آثار از سطح جامعه جمعآوری شد و یا حتی مجوز چاپ نگرفت.<ref>{{پک|حسن بیگی|۱۳۸۴|ک= کنکاش در رمان جنگ|ص=۱۷}}</ref>{{سخ}} | |||
===نگاه کلی === | |||
به هر صورت خلق آثار داستانی جنگ بر اوضاع و احوال جامعه از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تاثیر مستقیم دارد و تحولات دو دههٔ اخیر نیز توانسته است بر این روند تاثیر بگذارد. پس میتوان گفت «جنگ» و «ادبیات داستانی» با یکدیگر رابطهٔ مستقیم و تنگاتنگ دارند و همین رابطهٔ مستقیم و تعاملی در ثبت و ضبط، شرح و ذکر جنگها به وسیلهٔ ادبیات داستانی مکمل یکدیگر بوده، هر دو با هم این رابطه را به وجود آوردهاند. زیرا آنچه جنگ برای ماندگاری خود و حوادث و دلاوریهایش از ادبیات داستانی اخذ میکند بدون کمک و یاری و همراهی ادبیات داستانی، هرگز نمیتوانست با این زیبایی و دلانگیزی در تاریخ بشریت ماندگار شود؛ همچنین اگر ادبیات داستانی ما به سراغ جنگها نمیرفت و جنگها، صف آراییها، جدالها و دلاوریهای پهلوانان و رزمندگان را - که در گذشته به صورت قصه و داستان و در قالب شعر و نثر در دوران معاصر و امروز به صورت شرح جنگها و رمان جنگی شکل میگیرد- شرح نمیکرد، چیزی جز یک مقدار تکرار مکررات عشق و عاشقیها و حوادث معمولی و روزمره و پیش پا افتاده در اختیار قرار ما نمیگرفت. البته داستانهای مذهبی و عرفانی به طوری که داستانهای مذهبی خود آکنده از جنگ هستند، مورد دیگری است.{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی| رمان نزدیکترین گونهٔ ادبی به زندگی روزمرهٔ بشر است، زندگی در قالب زمان و زندگی در قالب ارزشها. پس رمان و داستانهایی که حول ادبیات جنگ شکل میگیرند با توجه به رابطهٔ تعاملی جنگ و ادبیات داستانی، برخلاف سایر رمانها و داستانهایی است که بر اساس خیال و اندیشهٔ نویسنده شکل میگیرد.}}{{سخ}} | |||
در اینجا، جنگی واقعی مایهٔ کار، خیال و اندیشهٔ نویسنده قرار میگیرد یا اینکه نویسنده گوشهٔ چشمی به یک نگاه حقیقی و واقع شده دارد. بنابراین دست اندرکاران این عرصه باید فضای بازی را برای داستاننویسان این عرصه فراهم کنند تا بتوانند بازار واقعی چنین محصولات فرهنگی را رونق بخشند. | |||
===نگرشهای مختلف به ادبیات داستانی دفاع مقدس=== | |||
هر واقعهٔ بزرگی که به وقوع میپیوندد به طور طبیعی چند دسته را دربرمیگیرد و به خود مشغول میدارد:{{سخ}} | |||
# کسانی که در متن حادثه قرار میگیرند و آسیب میبینند. | |||
# عدهای که در ارتباط با آسیبدیده هستند. | |||
# تخریبگران | |||
# تماشاچیان | |||
حال اگر این افراد بخواهند واقعه را شرح دهند هر کدام از جایگاه خود و چیزی که درک کردهاند میگویند و طبیعی است که نظریات هر کدام از آنها میتواند درست یا غلط باشد. در جنگ ایران و عراق نیز عدهای در متن حادثه قرار گرفتند و به خیل شهدا و ایثارگران پیوستند. عدهای پشت جبهه هواداری نمودند و مایحتاج جنگ و رزمندگان را فراهم کرده و از مجروحان پرستاری کردند. عدهای به کسب و کار مشغول شدند و گاه کارشکنی کردند و عدهای هم تنها تماشاچی بودند تا وقایع را آن طور که میبینند ثبت کنند.<ref>{{پک|غفاری جاهد|۱۳۸۹|ک= زنان در ادبیات دفاع مقدس|ص=۱۱۳}}</ref> | |||
====[[رضا رهگذر]]==== | |||
«رضا رهگذر»، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی، در مورد تقسیمبندی نویسندگان جنگ یا دفاع مقدس میگوید:{{سخ}} | |||
* دسته اول، عدهای که برای آشنایی و تماس هرچه نزدیکتر با مسألهٔ جنگ، به مناطق جنگی سفرهایی کردند و از فاصله نزدیک جنگ را لمس نمودند و قبول خطر کردند و حتی بعضی در این میان جان خود را بر سر این کار گذاشتند و به فیض عظمای شهادت نایل شدند که از آنها میتوان شهیدان؛ [[حبیب غنیپور]] نویسنده کتابهای [[عمو سبدی]] و [[گل خاکی]]، [[علیرضا شاهی]] نویسنده کتاب [[مادرم آسمان است]]، [[عباس بروغنی]] (م. خوشدل) نویسنده کتاب [[محمد مین یاب]] را نام برد.{{سخ}} | |||
* دسته دوم، نویسندگانی بودند که برادرانشان در جبهههای جنگ یا بمباران شهرها شهید با جانباز شده بودند. مانند [[قاسمعلی فراست]]، [[مصطفی خرامان]]، [[مصطفی رحماندوست]]، [[مهرداد غفارزاده]]، [[محمد میرکیانی]]، [[احمد محمود]].{{سخ}} | |||
* دسته سوم، نویسندگانی بودند که در جبهههای جنگ حضور نداشتند اما جنگ و صحنههای مهیب آن را از طریق تصاویر و گزارشهایی که در صدا و سیما منعکس میشد، میشناختند و یا بر اساس خاطرات جنگ که توسط رزمندگان، جانبازان و آزادگان بیان میشد، داستانهای جنگی نوشتند.<ref>{{پک|رهگذر|۱۳۷۰|ک= نیمنگاهی به هشت سال قصه جنگ|ص=۴۰}}</ref> | |||
بنابراین جنگ از چنان ابعادی برخوردار است و آن گونه جامعه را تحت تاثیر خود قرار میدهد که خواه ناخواه هر روح حساسی را به خلق اثری متأثر از خود وا میدارد. حتی آنان که چشمان خود را بر حماسههای مردمشان میبندند و تنها زشتیهای جنگ را نشان میدهند، حاصل تلاششان نسبت به آنان که نمیخواهند صدای شلیک گلولهها را بشنوند، باارزشتر است. نوشتن از جنگ با هر نگاهی به خودی خود کاری دردمندانه است. چه آنان که از بیتابی کودکان در پناهگاه فریاد برمیآورند و ناله آژیر قرمز را جانکاه تصویر میکنند و چه آنان که مرگ را در برابر دفاع از ارزشهای دینی و حدود ملی، عملی قهرمانانه تلقی میکنند. | |||
====[[محمد حنیف]]==== | |||
داستاننویسان ایرانی نیز نگاه یکسانی به جنگ نداشتند، برخی تلخیهای جنگ را بیشتر نشان دادهاند، برخی هیچ از تلخی یاد نکرده و جنگ را نعمتی قلمداد نمودهاند که در بروز آن امکان ابراز رشادتهایی در راه خدا را فراهم آورده است و بعضی دیگر نگاه بینابین داشتهاند.<ref>{{پک|حنیف|۱۳۸۸|ک= کندو کاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ دفاع مقدس|ص=۷}}</ref> | |||
====[[مهدی سعیدی]]==== | |||
«مهدی سعیدی» نیز نوع نگاه به جنگ و نیز درونمایهها، شخصیتهای اصلی را در چهار رویکرد تحت عنوان مقالهای با نام «رویکردهای عمدهٔ ادبیات داستانی جنگ» این گونه بیان میکند:{{سخ}} | |||
# رویکرد ارزشمحور | |||
# رویکرد جامعهمحور | |||
# رویکرد انتقادمحور | |||
# رویکرد انسانمحور | |||
* در رویکرد ارزشمحور ستایش از پایداری، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگی و اعتقادی دفاع، در مرکز توجه داستاننویسان بوده است. هدف نویسندگان این آثار تهیج و تقویت روح سلحشوری و ارتقاء روحیهٔ استقلالخواهی، انجام دادن رسالت عقیدتی و دفاع از ارزشهای انقلابی و اسلامی است.{{سخ}} | |||
* در رویکرد جامعهمحور به بازتاب مصائب جنگ و جنبههای منفی و تاثیر تخریبهای آن بر زندگی مردم و جامعه پرداخته شده است. مسائل جانبی و اجتماعی جنگ و تصویر ویرانگرانهٔ آن در این رویکرد بارزتر است و اثر جنگ در زندگی آن دسته از مردمان شهر و روستا که بنیاد خانواده و روابط اجتماعیشان دگرگون شده بررسی میشود.{{سخ}} | |||
* در رویکرد انتقادمحور نویسندگان به ردّ یا تشکیک در جنگ و انتقاد از آن میپردازد. نوع نگاه نویسندگان این رویکرد به جنگ بدبینانه است و اغلب به جنگ شهرها نظر دارند.{{سخ}} | |||
*در رویکرد انسانمحور نیز ارزشهای والای انسانی مطرح است و به انسانِ در جنگ و انسانِ برآمده از جنگ پرداخته میشود.<ref>{{پک|سعیدی|۱۳۸۶|ک= رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ|ص=۲۱}}</ref> | |||
====[[بلقیس سلیمانی]]==== | |||
«بلقیس سلیمانی»، نویسنده، محقق و پژوهشگر ادبیات داستانی دفاع مقدس در این مورد میگوید: | |||
نویسندگان ما در برخورد با مسائل جنگ و دفاع هشت سالهٔ این مردم به سه نحو عکسالعمل نشان دادهاند:{{سخ}} | |||
* عدهای از نویسندگان که برای حرفه خود تعهد و مسئولیتی احساس میکردند و جنگ را میدانگاه ارزشهای متعالی و انسانی میدیدند، وظیفهٔ خود میدانستند تا ارزشهای جنگ را در قالب اثر هنری به مردم نشان دهند. اینان به ادبیت اثر هنری چندان پایبند نبوده و آثار فنی و تکنیکی از خود به جا نگذاشتهاند، بلکه به پیام و ارزشهایی که وظیفهٔ بازنمونی و انتقال آن را بر عهده داشتهاند، اهمیت دادهاند و با قلمی ساده و صمیمی، بدون پیچیدگی فنی، ارزشهای جنگ و دفاع را به رشتهٔ تحریر درآوردهاند. این نویسندگان به جنگ و تبعات آن به عنوان مرحلهای از تاریخ و زندگی مردم این سامان نگریسته و با ثبت وقایع جنگ در قالب داستانی، سعی داشتهاند تا تاریخ درونی این مرحلهٔ خاص تاریخ را به نگارش درآورند.{{سخ}} | |||
* گروهی از نویسندگان به جنگ به عنوان امری شگرف که حوادث آن استعداد پردازش داستانی داشته و جنبههای سرگرمکنندگی و جذابیت آن، میتواند خوانندگان زیادی را به خود جلب کند، پرداخته و با تلفيق حوادث شگرف آن با ملودرامهای خانوادگی و عشقی آثار میانمایه خلق کردهاند.{{سخ}} | |||
* گروهی از نویسندگان به جنگ به مثابهٔ امری انسانی که هستی و ابعاد آدمی در آن متجلی شده و شناخت و تحلیل ماهیت وجود آدمی در آن امکان بازیابی بیشتری مییابد، پرداختهاند.<ref>{{پک|سلیمانی|۱۳۸۶|ک= تفنگ و ترازو|ص=۳۳}}</ref> | |||
===رویکرد کلی=== | |||
اما در یک تقسیمبندی کلی، آثاری را که در ارتباط با جنگ منتشر شدهاند، به سه دسته میتوان تقسیم کرد:{{سخ}} | |||
# آثاری که در جهت تأیید مقاومت، نشان دادن مظلومیت ما در این جنگ، تشجيع مردم به ایستادگی تا دفع تجاوز دشمن و ناامید شدن او از تسلط بر کشور و انقلابمان است. | |||
# آثاری که در جهت نفی مقاومت به طور کلی و پاشیدن بذر تردید و تزلزل و یأس در مردم نسبت به حقانیت مقابلهٔ ما با دشمن و یا امکان پیروزی بر او و ناامید ساختنش از سلطه بر ماست. | |||
# آثاری که موضعی کجدار و مریز دارند. یعنی اگرچه در مجموع در جهت نفی حقانیت ما در جنگ تحمیلی گام برنمیدارند اما عملا تأییدی هم از آن به عمل نمیآورند. یا آن که مجموعهای از تأیید و تکذیب هستند، و یا یک موضعگیری خاص دارند و سوگوارههایی هستند برای قهرمانانشان.<ref>{{پک|رهگذر|۱۳۸۸|ک= نیمنگاهی به هشت سال قصه جنگ|ص=۲۸}}</ref> | |||
===آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس=== | |||
برخی از منتقدان اعتقاد دارند ادبیات دفاع مقدس چنان که باید و شاید در جامعه، مخاطبان را جذب خود نکرده است و علاوه بر آن نویسندگان ادبیات جنگ در ایران، از لحاظ ساختاری و ویژگیهای ادبی ضعفهای عمدهای دارند. درواقع در آسیبشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس ما با دو نگاه روبرو هستیم:{{سخ}} | |||
*اول نگاهی که این ضعف را به جامعه و دولت مربوط میداند.{{سخ}} | |||
* دوم نگاهی که آن را به نویسندگان ادبیات دفاع مقدس ارتباط میدهد. | |||
====[[ناصر ایرانی]]==== | |||
[[ناصر ایرانی]] معتقد است شش مشکل اجتماعی و فرهنگی عمده باعث فقر در ادبیات دفاع مقدس ایران شده است:{{سخ}} | |||
# کمکاری: این کمکاری متوجه نویسندگان رمانهای دفاع مقدس است. از قول ایرانی، همت و پشتکاری که در میان نویسندگان بزرگ چون همینگوی وجود دارد در نویسندگان عرصه دفاع مقدس وجود ندارد. | |||
# فقیر بودن سنت ایرانی روایت داستانی: فرهنگ ایرانی از لحاظ سنت شفاهی روایت داستانی غنی است ولی از حیث سنت کتبی روایت داستان فقیر. درواقع وضعیت ادبی ایران در گذشته به شعر و نظم متکی بوده است و سنت داستاننویسی قدمت کوتاه صدساله دارد. بههمین دلیل با فقر گذشته فرهنگی و داستانی روبرو هستیم. | |||
# پذیرفته نشدن نقش ویژه رمان: ایرانی مینویسد، جامعه ما هنور نپذیرفته است که رمان آداب و آیین خاص خود را دارد و اگر رمان میخواهی آن آداب و آیین خاص را هم ناگزیری که بخواهی. رمان نوعی کالبدشکافی است، منتهی کالبدشکافی درونی فرد و چون فرد در جامعه زندگی میکند طبعاً کالبدشکافی درونی جامعه. | |||
# دوقطبی شدن جامعه: مشکل چهارم یک مشکل اجتماعی است و آن دوقطبی شدن جامعه ماست که در نتیجه انقلاب اسلامی ایران پیش آمد. در جامعهٔ دوقطبی شده همه چیز رنگ سیاسی به خود میگیرد و موضوع متضاد و سیاسی میشود. ایرانی معتقد است که برخی از نویسندگان پیش از انقلاب در ایران به مقولهٔ دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، به صورت سیاسی میاندیشیدند و در آن حضور نیافتند. به همین دلیل نوعی جداافتادگی میان نویسندگان مسنتر نسل پیش از انقلاب و نویسندگان جوان پس از انقلاب ایجاد میشود. | |||
# سیاستهای فرهنگی مربوط به رمان: ایرانی معتقد است که مسئولین فرهنگی به بیشتر آثار نویسندگان جوان پس از انقلاب بیتوجه بودهاند و برخی از این آثار از حمایت هیچ نهادی برخوردار نبوده است. | |||
# مشکل تربیتی- مالی: ایرانی دربارهٔ این عامل مینویسد، ما نویسندگان ایرانی طوری تربیت میشویم که وقتی طوفان درمیگیرد ترجیح میدهیم به کنج عافیت پناه ببریم و به همین دلیل نهتنها به سوی جنگهایی که در کشورهای دیگر در میگیرد نمیرویم بلکه از جنگ وحشیانه و ظالمانهای هم که بر ملت عزیزمان تحمیل شد تقریباً گریختیم و حتی نرفتیم حالی از رزمندگان حماسهسازمان بپرسیم که دست خالی با دشمن سفاک جنگیدند و او را از سرزمین پدریمان بیرون راندند.<ref>{{پک|ایرانی|۱۳۸۴|ک= آسیبشناسی ادبیات جنگ|ص=۱۹}}</ref> | |||
از نظر ایرانی، این شش عامل عمده دست به دست هم دادهاند و باعث شدهاند که جنگ هشتسالهٔ عراق علیه ایران به صورت معدن غنی بهرهبرداری نشدهای از موضوعهای بزرگ درآید. در این شش عامل جامعه، مسئولین فرهنگی و نویسندگی نقش دارند. | |||
====[[داوود امیریان]]==== | |||
[[داوود امیریان]] به عنوان یکی از نویسندگان ادبیات دفاع مقدس در این باره سیاستگذاری و نقش مسئولین را پررنگ میداند؛ | |||
معمولاً رمانهای جنگ مسألهای است که در اثر جنگ به وجود میآید و اتفاقاتی است که در برخورد ناگهانی جامعه با یک حادثه غیرمترقبه و مقابله با ناملایمات جنگ خانمانسوز، ویرانی و خرابی و از بین رفتن نسل جوان، مرگ و نابودی سرمایههاست. اما بهترین رمانهای جهان، رمانهای جنگی آنهاست. به این خاطر که جامعه خود را مطرح میکنند و حقایق مطرح میشود. مثل جنگ و صلح تولستوی، بربادرفته مارگریت میچل. اما آنطور که میدانم و میبینم رمانها و داستان خوب جنگی را مردم میخوانند و استقبال میکنند. اما در این وسط سیاستهایی اعمال میشود مثل عدم تبلیغات و عدم ارائه کتاب خوب به جامعه و سیاستهای بسته وزارت ارشاد و در ضمن موجهای تبلیغاتی برعلیه رمانهای جنگی وجود دارد که اغلب ما کاروانهای شادیبخش را به عنوان مقابله با مطالعه جوانان در جامعه میبینیم. دلیل این که تصور میشود رمانهای جنگی خوانده نمیشود یا کمتر خوانده میشود، بیشتر همین است که عرض شد. ما آنقدر که سمینار برای کتابهای دیگر داریم برای کتابهای جنگ نداریم. | |||
ّ[[پرونده:امیرخانی۲.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>[[رضا امیرخانی]] نویسنده و منتقد در حوزه ادبیات دفاع مقدس'''</center>]] | |||
====[[رضا امیرخانی]]==== | |||
[[رضا امیرخانی]] اما این مسئله را در کمتوجهی و بیدقتی نویسندگان میداند:{{سخ}} | |||
جنگ چه خوب چه بد جزئی از زندگی گذشته و حال و شاید آینده مردم ما شده است. نفس جنگ به خودی خود مشمئزکننده و تأسفآور است. فکر اینکه در کنار خانواده باشی و به یکباره توسط بمباران هوایی و یا یورش دشمن خانواده را از دست بدهی تکاندهنده است. | |||
اما دفاع از ناموس و کیان بعضی از مسائل را حل میکند که یکی از آنها همین جنگیدن است. جنگ ما یک دفاع بوده، حتی اگر بخواهیم شعار بدهیم و یا پافشاری کنیم و علیه آن موضع بگیریم. دشمن به ما حمله کرد و وظیفهٔ میهنی ما بود که پوزه دشمن را به خاک بمالیم. | |||
و اما این که چرا مردم از کتابهای جنگ یا همان دفاع مقدس استقبال میکنند یا نمیکنند به بحث مفصلی نیاز دارد که در این مجال کوتاه جای آن نیست. اما در چند جمله نظر بنده این است که به علت نگاه نادرستی که به دفاع مردم ما شده، خوانندگان در برابر اکثر داستانها و فیلمها واکنش منفی نشان میدهند. چون ما هنوز نتوانستهایم آن حس وحال وطنپرستی را در کتابهایمان بیاوریم. مذهب و پرستش خدا در فطرت ما ایرانیهاست. وقتی ما فقط بر وجهه مذهبی بودن جنگمان تکیه کنیم و از وطنپرستی در کارهایمان نشانهای نباشد این واقعه زمانی را به یک جنگ ایدئولوژی تبدیل کردهایم. البته نباید از آن سوی بام افتاد. رزمندگان ما با عشق به اسلام و خدا توانستند از میهن دفاع کنند.اما نبود عرق وطنپرستی و زندگی در اکثر داستانها این معضل را پدید آورده است. بسیجی و رزمنده یک کماندوی عضلانی و رمبو نبوده است. ماشین کشتار نبوده است که از عشق و زندگی بیخبر باشد. همچنین باباطاهر عریان هم نبوده است که فقط عارف باشد و قدسی. او هم مثل من و شما بوده است. عاشق میشده. تشکیل خانواده میداده و خانواده و دوستانش را دوست میداشته و به خاطر همین علایق به جنگ رفته تا دشمن آنها را نابود نکند. | |||
نبود طنز و خوشطبعی که اگر سراغ بگیرید در وجود رزمندههای ما بوده به داستانهای ما لطمه جبرانناپذیری زده است. انشاالله داستانهای ما به سرنوشت فیلمهای جنگی ما دچار نشود که دیگر بینندهای ندارد و به حال زار افتاده است. با دمیدن روح زندگی در داستانهای جنگی میشود با مردم آشتی کرد. چیزی که یک اثر را جاودانه میکند بودن عشق، نفرت، زندگی، مرگ، مبارزه، شکست و پیروزی است. | |||
===گونههای دیگر ادبیات دفاع مقدس=== | |||
====شعر==== | |||
شعر جنگ، در این مرز و بوم از سابقهای بس طولانی و ریشهدار برخوردار است. بدین لحاظ، حیات مردم این دیار با حماسه پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد؛ و شعر جنگ استمرار شکوهمند همین تاریخ سراسر مبارزه و پایداری است. شعر مقاومت در طول دوران ادبی ایران دارای فراز و فرودهایی است. به عنوان مثال در عهد صفویه به اوج نزدیک میشود. اما بیشترین اوج این جریان را میتوانیم پس از پیروزی انقلاب و در جنگ ببینیم.<ref>{{پک|بیگی|۱۳۷۸|ک= شعر انقلاب و جنگ|ص=۴}}</ref> | |||
در | اگرچه شعر در انعکاس ابعاد مختلف جنگ پیشقدم است، اما از نظر برخی محققین آنچه پایداری و ایستادگی مردم را در برابر دشمن نمایان ساخت، قبل از اینکه صورتی از قالبهای نوین ادبی چون داستان، فیلم، رمان و نمایشنامه باشد، در سرودها، مراثی و شعارها تجلی یافت. ارج نهادن بر شهادت و گره خوردن جنگ با نهضت امام حسین (ع)، تا جایی که رسیدن به زیارتگاه کربلا آرزوی بیشتر جنگجویان جبههها شد، نشانههای عمومی این ادب شفاهی بودند. البته در کنار ادب شفاهی که صورت غالب ادبیات مقاومت در طول جنگ به شمار میرفت، شعر، به دلیل راه کوتاهتری که بین تحریک قریحه و آفرینش میپیماید، نسبت به دیگر قالبهای ادبی، از فراوانی بیشتری برخوردار بوده است.<ref>{{پک|بهبودی|۱۳۷۳|ک= کندو کاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ دفاع مقدس|ص=۸۱}}</ref> | ||
[[محمدرضا سنگری]] ویژگیهای کلی '''شعر جنگ''' را در سه عنوان بیان میکند:{{سخ}} | |||
از | * بهرهگیری از نماد | ||
* داشتن چهرهٔ انسانی عام | |||
* مشترکات زبانی و فکری | |||
و محتوای اندیشگی آن را در تقسیمی ریزتر این گونه بر میشمرد: | |||
# ترسیم چهرهٔ رنج کشیدهٔ مردم | |||
# دعوت به مبارزه | |||
# بیان جنایات و بیدادگریها | |||
# توصیف جانباختگان و شهدا | |||
# القای امید به آینده و موعود | |||
# ستایش آزادی و آزادگی | |||
# ستایش سرزمین خود | |||
# طرح نمادهای اسطورهای، ملی و تاریخی.<ref>{{پک|سنگری|۱۳۷۸|ک= نقد و بررسی ادبیات منظوم جنگ|ص=۱۹}}</ref> | |||
از جمله شاعران دفاع مقدس و جنگ میتوان از [[حمید سبزواری]]، [[حسن حسینی]]، [[سلمان هراتی]]، [[علی معلم]] و [[علیرضا قزوه]] نام برد. | |||
====نمایشنامه==== | |||
'''تئاتر و ادبیات نمایشی دفاع مقدس''' با محوریت مسائل جنگ ایران و عراق (۱۳۶۷ - ۱۳۵۹) گونهای از تئاتر دربارهٔ جنگ است که از نظر شکل و محتوا ضمن پرداختن به مضامین، موقعیتها، رویدادها و شخصیتهایی که با جنگ و پیامدهای آن ارتباط داشته و دارند، الزاماً بازتابدهندهٔ ارزشهای دینی و اخلاقی، حماسهها و ایثار رزمندگان و عموم مردم ایران است. این تعریف ریشه در این تفکر دارد که دفاع مقدس به دلیل تکیه بر مبنای ارزشی (بویژه حماسهٔ عاشورا) خود را از جنگهای سرزمینی و متعارف متمایز میداند. | |||
پس از جنگ، تئاتر دفاع مقدس نه تنها رو به زوال ننهاد بلکه به دلیل لزوم حفظ ارزشهای حاصل از مقاومت و پایداری ملت ایران در مقابل تجاوز دشمن، حیاتی تازه یافت؛ بر این اساس، بعد از جنگ، تئاتر دفاع مقدس با موضوعات گوناگون اجتماعی گره خورد و آثار زیادی را در موقعیتهای مختلف مکانی و زمانی خلق کرد.<ref>{{پک|سقاییان|۱۳۸۸|ک= ارزیابی کمی و کیفی نمایش دفاع مقدس|ص=۳۶}}</ref> در این میان میتوان به نمایشنامهنویسانی چون [[علیرضا نادری]] و [[نصرالله قادری]] اشاره کرد. | |||
====خاطره نویسی==== | |||
در دوران هشت سال دفاع مقدس و حتی در زیر آتش سنگین دشمن، موضوعی به نام خاطرهنویسی رونق گرفت و همهگیر شد چرا که جبهه و جنگ برای بیشتر رزمندگان واژهای ناآشنا بود. | |||
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، رویکرد عامهٔ مردم به خاطرهنویسی و توجه و اهتمام به آن، بسیار محدود و ناچیز بود. در آن دوران، اکثر کتب منتشر شده در زمینه خاطرات، مربوط بود به رجال عصر قدیم که بیشتر دوره مشروطیت را در بر میگرفت. با پیش آمدن انقلاب اسلامی که فضای فرهنگی جامعه ایرانی را بهکلی تغییر داد، انتشار کتب خاطرات نیز دستخوش تحولی عظیم شد. | |||
در سالهای اول پیروزی، خاطرات مبارزان و زندانیان سیاسی از زندانها، مبارزات و شکنجههای دورهٔ شاهنشاهی، که بیشتر انتقال تجربه به نیروهای مبارز جوان مد نظر بود، توسط احزاب و گروههای سیاسی باب شد. در آن روزها برخی از اهل ادب نیز به نگارش خاطرات خود از روزهای انقلاب، در مطبوعات پرداختند. | |||
جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید نیز تحولی عظیم در فرهنگ خاطرهنویسی به وجود آورد. آنانی که جنگ را دیده و درک کرده بودند، ناخواسته این وظیفه را در خود احساس کردند که در برابر نسلهای آینده مسئولیت خطير انتقال حقایق جنگ و انقلاب بر دوش آنان است، لذا با وجود عدم تجربه در نویسندگی و گاهی با تحصیلات پایین، اقدام به نوشتن خاطرات (روزشمار) حضور خود در جنگ کردند. در این گونه خاطرات، خود فرد رزمنده را بسیار کمتر میتوان دید و بیشتر شاهد صحنههایی هستیم که وی در آن حضور داشته است. | |||
کتاب [[دا]] یکی از معروفترین کتابها در این زمینه است. | |||
==پانویس== | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۵
«جنگ» در طول تاریخ، همواره یکی از دستمایههای آفرینش ادبی به شمار آمده است. از آنجا که این پدیده، نقش موثری در شکلگیری و فروپاشی تمدنهای مختلف داشته و تغییرات اجتماعی و سیاسی جهان معمولاً بر پایهٔ آن صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند در آثار خود، جنبههای مختلفی از این رخداد را به تصویر بکشند. آن دسته از آثار ادبی که به مسئله جنگ و تبعات آن میپردازند را میتوان درون حوزههای ادبیات جنگ و ادبیات مقاومت تعریف کرد. وقوع جنگ تحمیلی هشتساله در ایران نیز با توجه به اهمیت آن، باعث شکلگیری جریانی از آثار ادبی در کشور شده است؛ جریانی که با عنوان ادبیات دفاع مقدس از آن نام برده میشود.
ادبیات و جنگ
جنگ، پدیدهای است که قدمتی طولانی در حیات بشری دارد. در واقع جنگ، این رخداد غیرانسانی، همواره همراه تاریخ انسان بوده است. «جنگ آفریده تاریخ است و تاریخ صرفاً با شرح کشمکشهای مسلحانه آغاز شده و بعید است که این پدیده، زمانی کاملا از بین برود؛ زیرا جنگها به هر حال مشخصترین مبادی تاریخ و در عین حال مرزهایی هستند که مراحل مهم مواریث را از یکدیگر متمایز میکنند. تقریبا همهٔ تمدنهای معروف در اثر جنگ از بین رفتهاند. تمام تمدنهای جدید نیز با جنگ پا به عرصهٔ وجود نهادهاند.[۱] «گاستول بوتول»، ضمن هدفدار معرفیکردن پدیدۀ جنگ، معتقد است هرگاه در مطالعهٔ جنگ از علیت و وقایعنگاری دور شویم پای ادبیات بهمیان کشیده میشود. فرازونشیب و تحول جوامع در طول تاریخ که در اثر ایجاد حکومت حاکمان ایجاد شده است، با بازگویی این حوادث، سیل خروشانی را در بستر ادبیات جوامع جاری کرده که به ادبیات جنگ معروف است.
ادبیات جنگ و مقاومت؛ از تعریف تا کالبدشکافی
« | ادبیات جنگ، ادبیاتی است دربرگیرندهٔ تمامی آثار مربوط به اصل یک حادثهٔ بزرگ به نام تهاجم. | » |
بازتاب این تعریف کلی را در دانشنامهٔ ادب فارسی میتوان دید: «نوشتههایی که بهنوعی با مسألهٔ جنگ و مقولههای مرتبط با آن در ارتباط است.»[۲] حال این انعکاس چه از سوی مهاجم باشد یا مدافع یا ضد جنگ یا ستایشگر آن. «ادبیات جنگ، اعم از صورت گسترده یا پارتیزانی آن، تصویر صحنههایی جاندار همراه با درس پایداری است که مرز نمیشناسد و در جغرافیای خاصی محصور نمیماند.[۳] اما دکتر کوثری، بر اساس دیدگاه «غالی شکری»، در روشن کردن حدود و ثغور ادبیات جنگ دو نکته را مطرح کرده است:
- ادبیات جنگ شامل دو دسته از آثار میشود: آثاری که مستقیما به توصیف جنگ (رزمندگان وقایع و صحنههای جنگ) میپردازند و هم آن دسته از آثار که غیرمستقیم مسائل مربوط به جنگ نظیر مهاجرت و بمباران شهرها و خانواده رزمندگان را توصیف میکند.
- ادبیات جنگی، نهتنها شامل آثار ادبی تولید شده در صحنههای جنگ و زمان جنگ است بلکه آثار تولید شده در خارج از صحنههای نبرد و زمان پس از جنگ را هم در بر میگیرد.[۴]
در کتاب «ادبیات دفاع مقدس» نیز این تعریف با شکلی دیگر آمده است «این اصطلاح (ادبیات جنگ) دامنهای بسیار گسترده و فراگیر دارد و هرآنچه را که در جنگ تولید میشود و وجههٔ ادبی دارد، شامل میشود.» نویسنده سپس اجزای ادبیات جنگ را به جبههٔ دشمن، جبههٔ خودی و مخالفان با جنگ تقسیم میکند و مینویسد:
« | در ادبیات جنگ چون معیار خود جنگ است نه معیارهای دیگر، هر دو جبهه مساوی در نظر گرفته میشود؛ در اینجا ادبیت اثر مطرح است نه ارزش و سوگیری اثر. اگر داوری در ادبیات جنگ صرفا متکی بر عنصر انسانی باشد که معمولا هست، کشتن سرباز دشمن یا زخمی شدن او نیز تراژیک و غمانگیز و محکوم است. در ادبیات جنگ، مرز میان ظالم و مظلوم و مهاجم و متهاجم فرومیریزد.[۵] | » |
ریشهیابی ادبیات مقاومت و پایداری
در فرهنگ معین، واژهٔ مقاومت همراه ایستادگی تعریف شده و ذیل واژهٔ پایداری آمده است: «مقاومت، ایستادگی، دوام و توان» [۶] اما نکتهای که در باب معنی این دو واژه وجود دارد، این است که مقاومت، واژهای عربی و جایگاه استفاده از آن در ادب عربی است و پایداری، واژهای فارسی است و جایگاه استفاده از آن در ادب فارسی است. در واقع این دو واژه، دو مصداق از معنایی بزرگ در دو زبان متفاوت اما نزدیک به هم هستند که حوزهٔ کاربرد زبانی و فرهنگی مشابه، باعث ورود و نفوذ یکی در دیگری شده است. جستوجوی پیشینهٔ ادبیات مقاومت از لحاظ مضمون و محتوی، ما را به حماسههای قرن دوم هجری میرساند. نخستین کسی که در تاریخ ادبیات عرب کتابی با عنوان حماسه نوشت، «ابوتمام طایی» بود که در قرن دوم هجری میزیست. کلمهٔ حماسه از شجاعت و دلاوری و نبردهای بیامان سخن میگوید. شعرهای حماسی که شعر مقاومت نیز به شمار میآیند، گسترهٔ تاریخ را پر کردهاند. هدف اصلی در این گونه شعرها دعوت به صبر و ثبات و استقامت در برابر دشمنان است.[۷] «ترابی» دربارهٔ پیشینهٔ کاربرد اصطلاح «ادبیات مقاومت» مینویسد: اگرچه اصطلاح ادبیات مقاومت، جدید و مربوط به سدهٔ معاصر است اما با نگاهی دقیق به تاریخ ادبیات معاصر جهان بهراحتی میتوان نمونههای فراوانی از این ادبیات را بین آثار ادبی پیشینیان به دست آورد. برای نخستین بار، نویسندهٔ معاصر فلسطینی «غسان كنفانی» (۱۹۷۲-۱۹۳۶) نام مجموعهای از شعرها و داستانهای شاعران و نویسندگان معاصر فلسطینی را «ادبیات مقاومت فلسطین» گذاشت و بدین ترتیب اصطلاح ادبیات مقاومت در بین شاعران و نویسندگان عرب و بعد از آن در جهان رایج شد؛ ادبیاتی که مبارزه، پایداری، ازجانگذشتگی و درد و رنج مردم مبارز را شرح و بیان میکند؛ مردمی که برای بهدستآوردن آزادی و استقلال، رسیدن به برابری، ازبینبردن جور و ستم، کوتاهکردن دست متجاوزان و اشغالگران از سرزمین نیاکانی خود، دفاع از فرهنگ و سنتهای قومی و حمایت از دین و باورهای مردم سرزمینشان، به دفاع و مبارزه میپردازند.[۸] «دکتر سنگری» نیز بهنقل از پژوهشهایی در تاریخ و ادب مینویسد: « عنوان «ادب المقاومة» و معادل فارسی آن، «ادبیات پایداری» در دههٔ شصت در ایران کاربرد یافت. این عنوان نخستینبار در جریان مبارزات ضداستعماری مردم مغرب عربی بهخصوص الجزایر رایج شده است.[۹]
تاریخچهای از تعاریف ادبیات پایداری در ایران
در تاریخ نقد ادبی ایران، تعاریف و اصطلاحات مختلفی برای موضوع ادبیات پایداری ذکر شده است. هریک از منتقدان ویژگیهای بهخصوصی را به این موضوع مربوط دانستهاند.
منصور رستگار فسایی
وی در تعریفی از ادبیات پایداری در کتاب «انواع شعر فارسی» نوشته است: «ادبیات پایداری، بازتاب سلحشوری، پایداری و تحرک دلاورانهٔ جوانان معاصر ایرانی در حفاظت از مرز و بوم سرزمین نیاکان خویش است که با باورهای اسلامی و عقاید استوار شیعی آنان همراه گشته است.»[۱۰] «رستگار فسایی» برای ادبیات پایداری، یک محدودهٔ زمانی در نظر گرفته؛ دورهٔ معاصر و به طور خاص، آن را با ادبیات دفاع مقدس یکی دانسته است و منظور از پایداری را، پایداری در برابر تجاوزگران و سلطهگران بیگانه میداند.
محمد اسماعیلزاده
در سال ۱۳۷۳ نخستین سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان برگزار شد. در مقالات این سمینار، ادبیات مقاومت، ادبیات دفاع مقدس دانسته شده است. «محمد اسماعیلزاده» در مقالهٔ «جایگاه رمان در ادبیات انقلاب اسلامی»، ادبیات مقاومت را ادبیاتی دگرخواه میداند که عناصر اصلی آن، تودهٔ مردم، تحولات اجتماعی و پیشروان فکری جامعه هستند. نطفهٔ این نوع ادبیات در بستری از حوادث و رویدادهای اجتماعی بسته شده و از سوی پیشروان فکری جامعه آفریده میشود و در بین مردم رشد میکند و نضج میگیرد.[۱۱]
جمال میرصادقی
«جمال میرصادقی» در «واژه نامهٔ هنر داستاننویسی» آورده: «ادبیات پایداری به شعرها، داستانها، نمایشها، سرودها، ترانهها و تصنیفهایی گفته میشود که در دوران خاصی از تاریخ ملت یا قومی به وجود میآید و هدف آن ایجاد روحیهٔ مبارزه و پایداری در مردم است. معمولا این نوع آثار در دورهٔ خاصی به وجود میآیند و اگر هنرمندانه پرداخته شوند از حيطهٔ محدود ادبیات قومی و ملی بیرون آمده و به صورت شاهکارهای ادبیات، ماندگار میشوند. ادبیات مقاومت معمولا به توصيف دلاوریها و جدالها و از خودگذشتگیهایی میپردازد که ملت یا قومی در مقابل ملت یا قومی دیگر که اغلب اشغالگر یا متجاوز است، از خود نشان میدهد.»[۱۲] میرصادقی به «دوران خاص» اشاره میکند که در این دوران بستری برای پیدایش ادبیات پایداری فراهم میشود. با این که وی توضیح آشکاری نداده که مراد از دورههای خاص چیست، این تعریف، وابستگی ادبیات پایداری را به وضعیت اجتماعی، سیاسی و تاریخی نشان میدهد.
محمدرضا سنگری
«محمدرضا سنگری» ادبیات پایداری را آثاری میداند که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق، استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب و غارت سرزمین و سرمایههای ملی و فردی شکل میگیرد؛ بنابراین، جانمایه این آثار، مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی در همهٔ حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و ایستادگی در برابر جریانهای ضد آزادی است.[۱۳] سنگری پیدایش ادبیات پایداری را وابسته به بحرانهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی میداند و نوعی مبارزه در ذات ادبیات پایداری میبیند؛ مبارزهای در برابر جریانهای ضد آزادی. این مبارزه افزون بر دشمنان خارجی، میتواند با بیدادگران داخلی هم باشد.
محمد شریفی
«محمد شریفی» در فرهنگ ادبیات فارسی، ذیل مدخل ادبیات جنگ آورده است: »ادبیات جنگ، نوشتهها و آثاری است که به نوعی به جنگ و مسایل مرتبط با آن میپردازد. جنگنامهها، ظفرنامهها، جهادیهها و فتحنامهها را میتوان از این زمره دانست. در دوره معاصر، ادبیات جنگی به نوشتهها و آثاری اطلاق میگردد که محور اصلی مضامین آنها جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹- ۱۳۶۷) است و در این معنی، عناوین دیگری چون ادب مقاومت، یا ادبیات مقاومت نیز مورد اشاره قرار میگیرد. منظومهٔ »جنگنامهٔ ِکشم« -منظومه کوچکی در بحر متقارب دربارهٔ دستاندازی پرتغالیها از سال ۱۰۳۰ به جزیرهٔ قشم و حوالی هرمز- [۱۴]، رمان زمین سوخته و اغلب اشعار سلمان هراتی، نمونههای قدیم و جدید از این نوع ادبیات در زبان فارسی است.» [۱۵] محمد شریفی در این مدخل، هم به ادبیات جنگ در ادبیات کهن پارسی و هم به ادبیات جنگی در دوره معاصر اشاره کرده است. با نگاهی کلی به تعاریف موجود، میتوان ادبیات پایداری را اینگونه تعریف کرد:
« | ادبیات پایداری، به مجموعه آثار ادبی متعهد و ملتزمی گفته میشود که به منظور ایجاد انگیزه در جامعه، برای حفظ هویت در برابر عوامل تهدیدکننده آن پدید آمده باشد. | » |
در این تعریف بر شناخت و حفظ هویت ملی و فرهنگی و ایستادگی در برابر عوامل تهدیدکنندهٔ آن، تأکید میشود. این نیروها ممکن است سلطهگران داخلی یا متجاوزان بیگانه باشند؛ بنابراین، ادبیات پایداری تنها در دوره جنگ به وجود نمیآید؛ چرا که تنها در جنگ نیست که هویت ملی مورد تهاجم قرار میگیرد؛ هر نوع تهاجم فرهنگی و اندیشگی حالت پایداری، تدافع و واکنش به وجود میآورد و زمینهای برای بالیدن ادبیات پایداری در جوامعی که شعور سیاسی و درک ادبی و هنری و توان آفرینش ادبی داشته باشند، فراهم میآورد.
از ادبیات پایداری تا ادبیات دفاع مقدس
نقش ادبیات و هنر در انتقال فرهنگ ملل مختلف بر کسی پوشیده نیست. تاریخ اکثر ملل جهان مشحون از مقاومت در برابر نیروهای متجاوز است و از آنجا که ادبیات مقاومت برآیند انعکاس فرهنگ ملتی است که در مقابل دشمن متجاوز به مقاومت و ایستادگی برخاستهاند، نقش رمان و مشخصاً «رمان مقاومت» نقش غیرقابلانکاری است. حتی کشورهای متجاوز برای انتقال فرهنگ ضد بشری خویش و ثبت وقایع ایام جنگ خود، دست به نگارش رمانهای جنگ زدهاند. در کشور ما نیز «دفاع مقدس» از جمله موضوعاتی مهمی است که پس از انقلاب اسلامی، نویسندگان متعدد از چشماندازهای گوناگون به آن پرداختهاند. ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس به عنوان بخش مهمی از ادبیات داستانی ایران قلمداد میشود. در این میان، اگرچه اصلاحات مختلف ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مقاومت و پایداری وجود دارد اما مرزهای میان این اصطلاحات نامرئی هستند. در واقع ادبیات دفاع مقدس آیینه تمامنمایی است برای نشان دادن تجربهها و آرمانهای ملتی که هشت سال با عظمت، ایمان، عشق، شهادتطلبی، رشادت و ولایت، در مقابل شرورترین و جنایتکارترین جنایتپیشگان تاریخ و استکبار جهانی ایستادگی کرد. این افتخارات، حماسهها و مبارزات، سند حقانیت و پاکی ملت ما و پلیدی و باطل بودن دشمن، برای آگاهی نسلهای آینده است. اما ادبیات دفاع مقدس باید ادبیاتی باشد که متکی بر اندیشه، تخیل، شخصیتپردازی درست و بهجا، و ارائه قالبهای زیبا و بدیع با ساختارهای منسجم و هنرمندانهٔ داستانی باشد.[۱۶] عنوان «ادبیات دفاع مقدس» دربارهٔ بسیاری از آثاری که درباره جنگ و پایداری پدید آمده همخوان است و قطعاً درباره بسیاری از آثار، کاربردی صحیح و منطقی دارد.
« | ادبیات دفاع مقدس شامل سه دسته از آثار است؛دستهٔ اول آثاری که مستقیما به توصیف رزمندگان، حماسهها، بازآفرینی ارزشهای دینی و انقلابی و وقایع و صحنههای جنگ میپردازد، دستهٔ دوم آثاری که در آن تاثیر جنگ بر تمام وجوه زندگی مردم بیان شده است و دستهٔ سوم آثاری که در آن انتقاد از جنگ جایگاه مهمی دارد.[۱۷] | » |
« | رضا امیرخانی نیز در این رابطه میگوید: میتوانیم به عنوان «ادبیات جنگ» ایراد بگیریم؟ چرا نگوییم ادبیات دفاع مقدس؟ يا ادبیات مقاومت؟ یا ادبیات پایداری؟ نگاهم به هیچ رو یک نگاه ایتمولوژیک نیست. اینکه دفاع مقدس را جنگ یا مقاومت یا پایداری بنامیم، نه یک روز از تاريخ حماسه میکاهد، نه یک واقعه به وقایع جنگ اضافه میکند. تغییر اسامی، مراد از معانی را تغییر نمیدهد. چه بگوییم جنگ و چه بگوییم دفاع مقدس، مرادمان از معانی یکی است. توجه کنیم که در هشت سال اول جنگ میگفتیم: ادبیات جنگ. در هشت سال دوم میگفتیم: ادبیات دفاع مقدس و در هشت سال بعدی ادبیات مقاومت و پایداری و فقط این نکته را جهت تقريب اذهان به حقیقت عرض میکنم که دورههای مدیریت در این ملک گویا هشت ساله است.[۱۸] | » |
کالبدشکافی ادبیات دفاع مقدس
محمدرضا سنگری در تعریف ادبیات دفاع مقدس میگوید: «ادبیات دفاع مقدس به مجموعه آثاری گفته میشود که درون مایه و موضوع آنها به مسائل هشت سال جنگ و دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن برگردد.»[۱۹] او در ادامه میگوید: «سرودهها و نوشتههایی که به هشت سال دوران جنگ تحمیلی و تبعات آن از جمله بازگشت آزادگان، بازگشت پیکر پاک مفقودالاثرها، موضوع شهادت، بسیجی و بسیجیها، دلواپسی کم رنگ شدن ارزشهای به یادگار مانده از شهیدان و رزمندگان اختصاص دارد. معمولاً اطلاق عنوان ادبیات دفاع مقدس عمدتاً شامل این آثار ادبی است.»[۲۰]
در این زمینه، از سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۳ بیش از ۲۷۰ نویسنده در حوزهٔ ادبیات دفاع مقدس قلم زدند و بیش از ۱۶۰۰ عنوان داستان در این زمینه موجود است که از این عناوین، ۴۶ عنوان در زمینه رمان و داستان بلند دفاع مقدس است. از خلق اولین شعر تا خلق اولین داستان ۱۲ روز فاصله است. نخستین شعر دفاع مقدس در تاریخ ۲ مهر ۵۹ به نام سرباز توسط میثاق امیر فجر سروده شد و با اختلاف زمانی کمی اولین داستان دفاع مقدس نیز نگاشته شد.[۲۱]
هرچند به نظر میرسد که کتاب وقتی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده میشود اثر قاصى ربيحاوی که در سال ۱۳۵۹ منتشر شد، اولین کتاب داستان جنگ در ایران است، اما حسن میرعابدینی داستانهایی از مجموعهٔ دو چشم بی سو از محسن مخملباف، شش تابلو از عبدالحی شماسی در کنار مرغ آمین اثر سیروس طاهباز به عنوان اولین داستانهای جنگ نام میبرد که البته این آثار در سال ۱۳۶۰ منتشر شدند.[۲۲] پس از این کتابها داستانهای دیگری منتشر شده است که از آن جملهاند: زمین سوخته اثر احمد محمود، نخلهای بی سر اثر قاسمعلی فراست، عروج و راه بی کنار اثر ناصر ایرانی، اقیانوس سوم اثر حسن خادم، مهاجر اثر رضا رهگذر، پرستو اثر محمود گلابدرهای، باز گشت از مرگ اثر عبدالجبار اسدی حویزیان، آفتاب در سیاهی جنگ گم میشود اثر اصغر عبداللهی، خاطرات یک سرباز اثر قاضى ربيحاوی، اسماعيل اسماعيل اثر محمود گلابدرهای.
بررسی موضوعات مطرح شده در آثار داستانی نویسندگان دفاع مقدس در یک نگاه کلی و عمومی دارای دو بعد متفاوت است:
- یکی بُعد کلی مصائب جنگ است همانند ویرانی، کشت و کشتار، تجاوز، هجران و از دست دادن، لطمهها و زیانها.
- بُعد دیگر، تولد ارزشهای جدید است مانند دلاوریها، سلحشوریها، ایثارها، فداکاریها و رشادتها که به وادی تقدس راه میبایند.
چگونگی پرداخت و نشاندادن این موضوعات مسئلهای است که در ادبیات دفاع مقدس اهمیت بهسزایی دارد. با این حال دو وضعیت کلی برای پرداختن به مسئله جنگ در این نوع ادبیات وجود دارد:
- اول، آثاری که به طور کلی موضوع آن به مسائل مبتلا به جنگ مربوط است و پیامدها و مسائل بعدی آن را سوژه خود قرار میدهد. از قبیل خانواده شهدا، وضع زنان شهدا، چگونگی تاثیر بمباران شهرها در خلق یک حادثه و امثال آن.
- دیگر آثاری است که به طور اخص به رویدادها و حوادث به وقوع پیوسته در جبهههای جنگ و مناطق عملیاتی مربوط میشود. بنابراین در این آثار، موضوع جنگ یا در میدانهای نبرد و خطوط تماس با دشمن پیوند مییابد و یا در پشت جبهه و مناطق آرام، در هر دو صورت مذکور، اثر ادبی یا به شرح و پرداخت رخدادهای واقع می پردازد و واقعیات به وقوع پیوسته را موضوع خود قرار میدهد و ملزم به نوعی روایت واقعی و داستانی می شود، یا آنکه با الهام، اشارات و برخورداری از واقعیت حوادث جنگ، موضوعی را محمل خود قرار میدهد که در اصل سوژه و اتفاق، پرداخته ابداع و تخیل نویسنده است.
در هر دو صورت رمان جنگ از واقعیات مشهود بیرونی، موضوع و جانمایه میگیرد و از این رو رمان جنگ در شمار رمانهای:
- «مستند»
- «تاریخی»
- و تا حدودی «اجتماعی» قرار میگیرد.
در تعریف رمان مستند گفته شده است: «رمانی که بر اساس شواهد، مدارک و اسناد نوشته میشود«. نوع دیگر رمانهای مستند، رمانهایی است که داستانش از وقایع و حوادث مهم روز-که نویسندهٔ رمان خود در آنها حضور داشته- الهام گرفته شده است. رمان تاریخی، رمانی است که به نوسازی شخصیت، سلسله حوادث، نهضت، روح و یا حال و هوای یکی از اعصار گذشته میپردازد و برای خلق دوبارهٔ آنها دست به تحقیقی جدی و وسيع در وقایع و حقایق دوران گذشته میزند. نویسندهٔ رمان تاریخی باید تصویری واقعی از دورانی را که تشریح میکند، به نمایش بگذارد.[۲۳]
بنابراین رمان جنگ، که در شمار رمانهای مستند و تاریخی قرار میگیرد، در هر صورت و شکل، باید در ماده و موضوع با واقعیتهای جنگ چه در جبهه و یا غیر آن پیوند و نسبت داشته باشد. از طرف دیگر، موجودیت هر اثر مصنوع انسانی و از آن جمله رمان، حاصل ترکیب سه عامل است:
- موضوع که در اینجا جنگ است.
- ماده و مصالح که با تغییر، تبدیل و بهرهوری از آن، خلق اثر امکانپذیر میشود.
- پدید آورنده
بدیهی است تا بین این سه عامل، وحدت و ربط منطقی برقرار نشود، پیدایی اثر امکانپذیر نخواهد بود. مادهٔ اولیه در زمان جنگ، عمدتاً در جریان ماجراهایی به دست میآید که در جبهه و پشت جبهه رخ داده و به وقوع پیوسته است. یعنی این مادهٔ اولیه از بطن وقایع به وقوع پیوستهٔ قوت و غنا مییابد.
اما چگونگی آگاهی و ارتباط نویسنده با این ماده و مصالح اولیه در رمان جنگ به سه شکل کلی تقسیم میشود:
- یکی آنکه نویسنده در جریان وقایع موضوع، شخصا حضور داشته است و این حضور و شهود مراتب دارد.
- دیگر که نویسنده در جریان حوادث رخ داده حضور ندارد و با تکیه و بهرهوری از شنیدهها و برداشت کسانی که شاهد ماجرا بودهاند و نیز مدارک و اسناد به عنوان مادهٔ اولیه، به نوشتن اهتمام میورزد.
- سوم آنکه نویسنده صورتی مخيل و مبدع از موضوع را آن گونه که خود در ذهن پرورانده است و با توجه به سطح واقعی و خارجی رویدادها، در هم میآمیزد و اهتمام به نوشتن میکند.
بنابراین رمان جنگ با جانمایههایی گرم، گیرا و همرنگ جنگ به وسیله راویان راستینِ ادب مقاومت که همان نویسندگان هستند شکل گرفته است. چه آن نویسندگانی که خود از نزدیک شاهد جنگ بودند و چه نویسندگانی که از طریق شنود و شهود دیگران دریافتهاند. با گذشت زمان و رسیدن به عصر حاضر، جنگ دو چهره واقعی در ادبیات یافته است؛ یکی چهره شیرین پیروزی و غلبه بر ناحق و ستمگر و دیگری چهره تلخ خرابی و ویرانی که جنگ مسبب آن گردیده است و ادبیات معاصر به هر دو چهره پرداخته است.
سیر تحول ادبیات داستانی دفاع مقدس در ایران
هجوم رژیم عراق در شهریور سال ۱۳۵۹ به خاک ایران در حالی آغاز شد که ملت ایران هنوز به ثبات سیاسی و اجتماعی لازم و ضروری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نایل نشده بود و از جهت فرهنگی نیز در حال انتقال به سر میبرد. در این میان نسل جوان که انقلاب را تجربه کرده و به ارزشهای آن پایبند بود محیط را برای عرضهٔ محصولات فرهنگی مطابق با شرایط بعد از انقلاب مساعد دیده و آثاری را به جامعه فرهنگی ایران عرضه کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، این نسل که به تعهد و مسئولیت اجتماعی سخت پایبند بود، جهت قلم و آثار خود را با جهت حرکت رزمندگان در جبههها یکی کرد و از آنجایی که به نفس آثار ملى در ایجاد حرکت و ثبت و ضبط آن ایمان داشت، آثاری رئالیستی خلق کرد که بیشتر به کارکرد آن میاندیشید تا به جنبههای فنی و تکنیکی آن، و از آنجایی که نسلی جوان بود و در آغاز راه، گاه نیز آثاری خام و میانمایه خلق کرد.[۲۴]
از نگاه منوچهر اکبرلو
«منوچهر اکبرلو» درباره تحولات ادبیات اسلامی در ژانر دفاع مقدس می گوید:
به طور کلی ادبیات دفاع مقدس به چند دوره تقسیم می شود؛
- به طور کلی ما در دههٔ ۶۰ یک نگاه آرمانی به جنگ داریم. این نگاه آرمانی در شخصیتهای داستانی موافق و مخالف وجود دارد. به نوعی بسیار نگاه مطلقگرایانه به این شخصیتها داشتیم. در این دوره شخصیتی با نقاط ضعف نداریم. این مصداق در دو حوزه داستانی کودک و نوجوان و بزرگسال وجود دارد. اما در این ادوار آثاری نیز وجود دارد که استثنا به حساب میآیند. یعنی همهٔ ویژگیهای این ادوار در این آثار مصداق پیدا میکند.
- در دهه ۷۰ شاهد نوعی تغییر در این نگرش هستیم. رزمندگان از جبههها بازگشتهاند. زمان سازندگی فرا رسیده است. بسیاری از رزمندگان ما در جبهه شهید شدند و یا دچار یک نوع معلولیت یا ضایعه هستند. به نوعی جهاد وجود دارد اما نوع آن تغییر کرده است. رزمنده که از جبهه برمیگردد به شغل قبل خود رجوع میکند یا ادامه تحصیل میدهد. گروهی دیگر از رزمندگان که نتوانستند خودشان را با شرایط محیط سازگار کنند، شرایط را هنوز به شدت آرمانی در نظر میگیرند یا دچار سرخوردگی و افسردگی میشوند، به خلوت پناه میبرند و سعی میکنند گذشتگان را فراموش کنند. عدهای دیگر دست به عصیان میزنند و حرکتهای همسو با جنگ و جبهه انجام میدهند که معیار مشخصی برای این فعالیتها وجود ندارد و شخصیت ثابتی نیز برای انجام دهنده این رفتار نمیتوان در نظر گرفت. این دستهبندی بخش عمدهٔ قصههای دفاع مقدس دههٔ ۷۰ را تشکیل میدهد.
- در دههٔ ۸۰ که از آن میتوان با عنوان عصرِ عکسالعمل به تابوها نام برد، دیگر تقریبا خط قرمزی وجود ندارد. درستی و نادرستی در یکدیگر ادغام شدهاند. رفتارها یا بر اساس عرف انجام میگیرد یا افرادی این رفتارها را دیکته میکنند. هنرمند سعی میکند خطوط قرمز را بشکند و وارد جبهههایی شود که میتوان با تسامح از آن به عنوان ادبیات فرهنگ نام برد.
این رویکرد در ادبیات کودک و نوجوان هم مصداق پیدا میکند، چون در دهه ۶۰ کودکان میتوانند در جنگ حضور داشته باشند یا پدر در حال خداحافظی از خانواده است، یا مادری که فرزند او به جبهه رفته است، چشم انتظار و چشم به در دوخته است و به طور کلی تنش عاطفی در داستانها پررنگ است. ولی در دهه ۷۰ این روند بیشتر میشود و ما شاهد نوجوانانی هستیم که شیفته جنگ هستند و با کلی مرارت خودشان را به جبهههای جنگ میرسانند. این سخن در عرصههای گوناگون ادبی و هنری هم صدق میکند.
در صحنههایی میبینیم که پدری معلول با نوجوان خود برخورد دارد و شاهد عکسالعمل نوجوان هستیم که عدهای از این نوجوانان از پدر فاصله میگیرند، عدهای این افسردگی را با سرخوردگی پدر جبران میکنند و عدهای دیگر مبهوت میشوند. این جدایی پدر و فرزند مشکل اصلی روایت ماست و یا اینکه سعی میشود پدر را به نوعی نشان دهیم که راهی که پیموده راه گزافی بوده است. در عرصههای دیگر ادبیات کودک و نوجوان شاهد این رویکرد هستیم که مادر پس از شهادت همسر با مرد دیگری ازدواج میکند و این هجران روی کودک تاثیر میگذارد. بخش بعدی خود کودک و نوجوان در عرصه ادبیات جنگ است که کودک و نوجوان بنا بر ظلم و زور وارد این معرکه شدهاند؛ شهری اشغال شده است و این افراد در شهر حضور دارند و اتفاقاتی از این دست که در داستانهای ما روی میدهد.
و به طور کلی ارمانگرایی در دههٔ ۶۰ بیشتر از دهههای اخیر حتی دههٔ ۷۰ بوده است. در سالهای اخیر شاهد آثاری هستیم که به تابوها جواب میدهد. بسیاری از آثار دفاع مقدس از خطوط قرمز گذر کردهاند و به نوعی تابوشکنی شده است و این داستانها نیز به عنوان داستانهای متعالی معرفی و دیده شده است. در سال گذشته شاهد چند فیلم جنگی بودیم. آثار افرادی چون احمد زاده، قیصری، و کتاب من قاتل پسرتان هستم از احمد دهقان از شاخص ترین آثار در زمینهٔ تابوشکنی به حساب میآیند.[۲۵]
از نگاه ابراهیم حسن بیگی
«ابراهيم حسن بیگی» نیز در پیشگفتار کتاب کنکاش در رمان جنگ ادبیات داستانی دفاع مقدس را به دو دوره ٔ زمان جنگ و پس از آن تقسیم میکند. وی مضمون اغلب داستانهای دورهٔ اول را حوادث جبهههای جنگ و مستند به شنیدهها و دیدههای نویسندگان میداند و به همین دلیل، برخورد احساسی با جنگ، شعار زدگی، سطحینگری و بیتوجهی به مبانی ساختاری و ادبی را از ویژگیهای آثار این دوره از ادبیات دفاع مقدس میداند. او پس از اشاره به سیر نزولی اولیه داستاننویسی جنگ در اوایل سالهای پس از قبول قطعنامه و رویکرد حمایتی بعدی، به تنوع مضمون و قالب داستانی دفاع مقدس میپردازد و در پایان ضمن اشاره به آنچه در آغاز دوران شکوفایی ادبیات دفاع مقدس در این دوره به چاپ رسیده و آنچه در سالهای پس از جنگ انتشار یافته، نتایج زیر را بیان میکند:
- رویکرد نویسندگان این دوره به رمان و داستان بلند بیش از داستان کوتاه بوده است.
- آثار این دوره نسبت به دورهٔ قبل به لحاظ تنوع و فرم و توجه به صناعات ادبی و تلاش برای رسیدن به تکنیک و ساختار مناسب قابل توجه بوده است . نویسندگان با استفاده از تجربه به دست آمده، کسب توانمندیهای ادبی و پرهیز از برخوردهای احساسی با مقولهٔ جنگ توانستند در حد قابل ملاحظهای سطح آثار خود را ارتقا بدهند.
- کنش و واکنشهای منطقی نویسنده و شخصیتهای داستانی، پرهیز از شعارزدگی و بروز احساسات تند و اتخاذ مواضع سیاسی و حذف قابل توجه ردّ پای نویسنده در اثر، از ویژگیهای دیگر آثار این دوره است.
- در آثار دورهٔ اول، مکان وقوع داستان، اغلب جبهههای نبرد بود. اما در آثار دورهٔ دوم، شاهد آثارِ مربوط به پشت جبههها نیز هستیم. جنگ شهرها، مسائل خانوادهٔ رزمندگان، تاثير شهادت یا اسارت آنها بر افراد خانواده و مشکلات ریز و درشت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از جنگ دستمایهٔ آثار بسیاری از داستانها و رمانهای این دوره است.
- موضوع اسیران آزاد شده جنگی یعنی آزادگان و نیز مسائل جانبازان و خانواده شهدا از موضوعات مهم بسیاری از رمانهای این دوره است که البته حمایت بنیاد جانبازان از چاپ این نوع کتابها را باید مزید بر علت دانست.
- در آثار این دوره، نویسندگان بدون دغدغهٔ خاطر به ویرانیها و مصائب جنگ نیز پرداختند. در واقع آن روی سکهٔ جنگ را نیز به تصویر کشیدند. در این نوع آثار نارساییها، سوء مدیریت و بی توجهی به خانوادهٔ رزمندگان بیپرده بیان میشد و مورد نقد قرار میگرفت که البته جهتگیری کلی نویسنده و انتقادهای آنها در جهت سازندگی بود.
- در این دوره شاهد چاپ آثاری بودیم که عدهای به آنها داستانهای ضد جنگ گفتند. داستانهای ضد جنگ به داستانهایی اطلاق میشد که نویسندگان آنها نسبت به جنگ موضع منفی داشتند و این موضع به معنی انتقاد از عملکرد و سوء رفتارها نبود، بلکه جنگ و خرابیهای ناشی از آن را متوجه نظام حکومتی ایران میکردند که البته چاپ این نوع آثار با واکنشهای منفی و انتقادآمیز بسیاری از مردم مواجه شد که بعضا برخی از این آثار از سطح جامعه جمعآوری شد و یا حتی مجوز چاپ نگرفت.[۲۶]
نگاه کلی
به هر صورت خلق آثار داستانی جنگ بر اوضاع و احوال جامعه از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تاثیر مستقیم دارد و تحولات دو دههٔ اخیر نیز توانسته است بر این روند تاثیر بگذارد. پس میتوان گفت «جنگ» و «ادبیات داستانی» با یکدیگر رابطهٔ مستقیم و تنگاتنگ دارند و همین رابطهٔ مستقیم و تعاملی در ثبت و ضبط، شرح و ذکر جنگها به وسیلهٔ ادبیات داستانی مکمل یکدیگر بوده، هر دو با هم این رابطه را به وجود آوردهاند. زیرا آنچه جنگ برای ماندگاری خود و حوادث و دلاوریهایش از ادبیات داستانی اخذ میکند بدون کمک و یاری و همراهی ادبیات داستانی، هرگز نمیتوانست با این زیبایی و دلانگیزی در تاریخ بشریت ماندگار شود؛ همچنین اگر ادبیات داستانی ما به سراغ جنگها نمیرفت و جنگها، صف آراییها، جدالها و دلاوریهای پهلوانان و رزمندگان را - که در گذشته به صورت قصه و داستان و در قالب شعر و نثر در دوران معاصر و امروز به صورت شرح جنگها و رمان جنگی شکل میگیرد- شرح نمیکرد، چیزی جز یک مقدار تکرار مکررات عشق و عاشقیها و حوادث معمولی و روزمره و پیش پا افتاده در اختیار قرار ما نمیگرفت. البته داستانهای مذهبی و عرفانی به طوری که داستانهای مذهبی خود آکنده از جنگ هستند، مورد دیگری است.
« | رمان نزدیکترین گونهٔ ادبی به زندگی روزمرهٔ بشر است، زندگی در قالب زمان و زندگی در قالب ارزشها. پس رمان و داستانهایی که حول ادبیات جنگ شکل میگیرند با توجه به رابطهٔ تعاملی جنگ و ادبیات داستانی، برخلاف سایر رمانها و داستانهایی است که بر اساس خیال و اندیشهٔ نویسنده شکل میگیرد. | » |
در اینجا، جنگی واقعی مایهٔ کار، خیال و اندیشهٔ نویسنده قرار میگیرد یا اینکه نویسنده گوشهٔ چشمی به یک نگاه حقیقی و واقع شده دارد. بنابراین دست اندرکاران این عرصه باید فضای بازی را برای داستاننویسان این عرصه فراهم کنند تا بتوانند بازار واقعی چنین محصولات فرهنگی را رونق بخشند.
نگرشهای مختلف به ادبیات داستانی دفاع مقدس
هر واقعهٔ بزرگی که به وقوع میپیوندد به طور طبیعی چند دسته را دربرمیگیرد و به خود مشغول میدارد:
- کسانی که در متن حادثه قرار میگیرند و آسیب میبینند.
- عدهای که در ارتباط با آسیبدیده هستند.
- تخریبگران
- تماشاچیان
حال اگر این افراد بخواهند واقعه را شرح دهند هر کدام از جایگاه خود و چیزی که درک کردهاند میگویند و طبیعی است که نظریات هر کدام از آنها میتواند درست یا غلط باشد. در جنگ ایران و عراق نیز عدهای در متن حادثه قرار گرفتند و به خیل شهدا و ایثارگران پیوستند. عدهای پشت جبهه هواداری نمودند و مایحتاج جنگ و رزمندگان را فراهم کرده و از مجروحان پرستاری کردند. عدهای به کسب و کار مشغول شدند و گاه کارشکنی کردند و عدهای هم تنها تماشاچی بودند تا وقایع را آن طور که میبینند ثبت کنند.[۲۷]
رضا رهگذر
«رضا رهگذر»، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی، در مورد تقسیمبندی نویسندگان جنگ یا دفاع مقدس میگوید:
- دسته اول، عدهای که برای آشنایی و تماس هرچه نزدیکتر با مسألهٔ جنگ، به مناطق جنگی سفرهایی کردند و از فاصله نزدیک جنگ را لمس نمودند و قبول خطر کردند و حتی بعضی در این میان جان خود را بر سر این کار گذاشتند و به فیض عظمای شهادت نایل شدند که از آنها میتوان شهیدان؛ حبیب غنیپور نویسنده کتابهای عمو سبدی و گل خاکی، علیرضا شاهی نویسنده کتاب مادرم آسمان است، عباس بروغنی (م. خوشدل) نویسنده کتاب محمد مین یاب را نام برد.
- دسته دوم، نویسندگانی بودند که برادرانشان در جبهههای جنگ یا بمباران شهرها شهید با جانباز شده بودند. مانند قاسمعلی فراست، مصطفی خرامان، مصطفی رحماندوست، مهرداد غفارزاده، محمد میرکیانی، احمد محمود.
- دسته سوم، نویسندگانی بودند که در جبهههای جنگ حضور نداشتند اما جنگ و صحنههای مهیب آن را از طریق تصاویر و گزارشهایی که در صدا و سیما منعکس میشد، میشناختند و یا بر اساس خاطرات جنگ که توسط رزمندگان، جانبازان و آزادگان بیان میشد، داستانهای جنگی نوشتند.[۲۸]
بنابراین جنگ از چنان ابعادی برخوردار است و آن گونه جامعه را تحت تاثیر خود قرار میدهد که خواه ناخواه هر روح حساسی را به خلق اثری متأثر از خود وا میدارد. حتی آنان که چشمان خود را بر حماسههای مردمشان میبندند و تنها زشتیهای جنگ را نشان میدهند، حاصل تلاششان نسبت به آنان که نمیخواهند صدای شلیک گلولهها را بشنوند، باارزشتر است. نوشتن از جنگ با هر نگاهی به خودی خود کاری دردمندانه است. چه آنان که از بیتابی کودکان در پناهگاه فریاد برمیآورند و ناله آژیر قرمز را جانکاه تصویر میکنند و چه آنان که مرگ را در برابر دفاع از ارزشهای دینی و حدود ملی، عملی قهرمانانه تلقی میکنند.
محمد حنیف
داستاننویسان ایرانی نیز نگاه یکسانی به جنگ نداشتند، برخی تلخیهای جنگ را بیشتر نشان دادهاند، برخی هیچ از تلخی یاد نکرده و جنگ را نعمتی قلمداد نمودهاند که در بروز آن امکان ابراز رشادتهایی در راه خدا را فراهم آورده است و بعضی دیگر نگاه بینابین داشتهاند.[۲۹]
مهدی سعیدی
«مهدی سعیدی» نیز نوع نگاه به جنگ و نیز درونمایهها، شخصیتهای اصلی را در چهار رویکرد تحت عنوان مقالهای با نام «رویکردهای عمدهٔ ادبیات داستانی جنگ» این گونه بیان میکند:
- رویکرد ارزشمحور
- رویکرد جامعهمحور
- رویکرد انتقادمحور
- رویکرد انسانمحور
- در رویکرد ارزشمحور ستایش از پایداری، مقاومت و دفاع از میهن و اثر مثبت فرهنگی و اعتقادی دفاع، در مرکز توجه داستاننویسان بوده است. هدف نویسندگان این آثار تهیج و تقویت روح سلحشوری و ارتقاء روحیهٔ استقلالخواهی، انجام دادن رسالت عقیدتی و دفاع از ارزشهای انقلابی و اسلامی است.
- در رویکرد جامعهمحور به بازتاب مصائب جنگ و جنبههای منفی و تاثیر تخریبهای آن بر زندگی مردم و جامعه پرداخته شده است. مسائل جانبی و اجتماعی جنگ و تصویر ویرانگرانهٔ آن در این رویکرد بارزتر است و اثر جنگ در زندگی آن دسته از مردمان شهر و روستا که بنیاد خانواده و روابط اجتماعیشان دگرگون شده بررسی میشود.
- در رویکرد انتقادمحور نویسندگان به ردّ یا تشکیک در جنگ و انتقاد از آن میپردازد. نوع نگاه نویسندگان این رویکرد به جنگ بدبینانه است و اغلب به جنگ شهرها نظر دارند.
- در رویکرد انسانمحور نیز ارزشهای والای انسانی مطرح است و به انسانِ در جنگ و انسانِ برآمده از جنگ پرداخته میشود.[۳۰]
بلقیس سلیمانی
«بلقیس سلیمانی»، نویسنده، محقق و پژوهشگر ادبیات داستانی دفاع مقدس در این مورد میگوید:
نویسندگان ما در برخورد با مسائل جنگ و دفاع هشت سالهٔ این مردم به سه نحو عکسالعمل نشان دادهاند:
- عدهای از نویسندگان که برای حرفه خود تعهد و مسئولیتی احساس میکردند و جنگ را میدانگاه ارزشهای متعالی و انسانی میدیدند، وظیفهٔ خود میدانستند تا ارزشهای جنگ را در قالب اثر هنری به مردم نشان دهند. اینان به ادبیت اثر هنری چندان پایبند نبوده و آثار فنی و تکنیکی از خود به جا نگذاشتهاند، بلکه به پیام و ارزشهایی که وظیفهٔ بازنمونی و انتقال آن را بر عهده داشتهاند، اهمیت دادهاند و با قلمی ساده و صمیمی، بدون پیچیدگی فنی، ارزشهای جنگ و دفاع را به رشتهٔ تحریر درآوردهاند. این نویسندگان به جنگ و تبعات آن به عنوان مرحلهای از تاریخ و زندگی مردم این سامان نگریسته و با ثبت وقایع جنگ در قالب داستانی، سعی داشتهاند تا تاریخ درونی این مرحلهٔ خاص تاریخ را به نگارش درآورند.
- گروهی از نویسندگان به جنگ به عنوان امری شگرف که حوادث آن استعداد پردازش داستانی داشته و جنبههای سرگرمکنندگی و جذابیت آن، میتواند خوانندگان زیادی را به خود جلب کند، پرداخته و با تلفيق حوادث شگرف آن با ملودرامهای خانوادگی و عشقی آثار میانمایه خلق کردهاند.
- گروهی از نویسندگان به جنگ به مثابهٔ امری انسانی که هستی و ابعاد آدمی در آن متجلی شده و شناخت و تحلیل ماهیت وجود آدمی در آن امکان بازیابی بیشتری مییابد، پرداختهاند.[۳۱]
رویکرد کلی
اما در یک تقسیمبندی کلی، آثاری را که در ارتباط با جنگ منتشر شدهاند، به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
- آثاری که در جهت تأیید مقاومت، نشان دادن مظلومیت ما در این جنگ، تشجيع مردم به ایستادگی تا دفع تجاوز دشمن و ناامید شدن او از تسلط بر کشور و انقلابمان است.
- آثاری که در جهت نفی مقاومت به طور کلی و پاشیدن بذر تردید و تزلزل و یأس در مردم نسبت به حقانیت مقابلهٔ ما با دشمن و یا امکان پیروزی بر او و ناامید ساختنش از سلطه بر ماست.
- آثاری که موضعی کجدار و مریز دارند. یعنی اگرچه در مجموع در جهت نفی حقانیت ما در جنگ تحمیلی گام برنمیدارند اما عملا تأییدی هم از آن به عمل نمیآورند. یا آن که مجموعهای از تأیید و تکذیب هستند، و یا یک موضعگیری خاص دارند و سوگوارههایی هستند برای قهرمانانشان.[۳۲]
آسیبشناسی ادبیات دفاع مقدس
برخی از منتقدان اعتقاد دارند ادبیات دفاع مقدس چنان که باید و شاید در جامعه، مخاطبان را جذب خود نکرده است و علاوه بر آن نویسندگان ادبیات جنگ در ایران، از لحاظ ساختاری و ویژگیهای ادبی ضعفهای عمدهای دارند. درواقع در آسیبشناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس ما با دو نگاه روبرو هستیم:
- اول نگاهی که این ضعف را به جامعه و دولت مربوط میداند.
- دوم نگاهی که آن را به نویسندگان ادبیات دفاع مقدس ارتباط میدهد.
ناصر ایرانی
ناصر ایرانی معتقد است شش مشکل اجتماعی و فرهنگی عمده باعث فقر در ادبیات دفاع مقدس ایران شده است:
- کمکاری: این کمکاری متوجه نویسندگان رمانهای دفاع مقدس است. از قول ایرانی، همت و پشتکاری که در میان نویسندگان بزرگ چون همینگوی وجود دارد در نویسندگان عرصه دفاع مقدس وجود ندارد.
- فقیر بودن سنت ایرانی روایت داستانی: فرهنگ ایرانی از لحاظ سنت شفاهی روایت داستانی غنی است ولی از حیث سنت کتبی روایت داستان فقیر. درواقع وضعیت ادبی ایران در گذشته به شعر و نظم متکی بوده است و سنت داستاننویسی قدمت کوتاه صدساله دارد. بههمین دلیل با فقر گذشته فرهنگی و داستانی روبرو هستیم.
- پذیرفته نشدن نقش ویژه رمان: ایرانی مینویسد، جامعه ما هنور نپذیرفته است که رمان آداب و آیین خاص خود را دارد و اگر رمان میخواهی آن آداب و آیین خاص را هم ناگزیری که بخواهی. رمان نوعی کالبدشکافی است، منتهی کالبدشکافی درونی فرد و چون فرد در جامعه زندگی میکند طبعاً کالبدشکافی درونی جامعه.
- دوقطبی شدن جامعه: مشکل چهارم یک مشکل اجتماعی است و آن دوقطبی شدن جامعه ماست که در نتیجه انقلاب اسلامی ایران پیش آمد. در جامعهٔ دوقطبی شده همه چیز رنگ سیاسی به خود میگیرد و موضوع متضاد و سیاسی میشود. ایرانی معتقد است که برخی از نویسندگان پیش از انقلاب در ایران به مقولهٔ دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، به صورت سیاسی میاندیشیدند و در آن حضور نیافتند. به همین دلیل نوعی جداافتادگی میان نویسندگان مسنتر نسل پیش از انقلاب و نویسندگان جوان پس از انقلاب ایجاد میشود.
- سیاستهای فرهنگی مربوط به رمان: ایرانی معتقد است که مسئولین فرهنگی به بیشتر آثار نویسندگان جوان پس از انقلاب بیتوجه بودهاند و برخی از این آثار از حمایت هیچ نهادی برخوردار نبوده است.
- مشکل تربیتی- مالی: ایرانی دربارهٔ این عامل مینویسد، ما نویسندگان ایرانی طوری تربیت میشویم که وقتی طوفان درمیگیرد ترجیح میدهیم به کنج عافیت پناه ببریم و به همین دلیل نهتنها به سوی جنگهایی که در کشورهای دیگر در میگیرد نمیرویم بلکه از جنگ وحشیانه و ظالمانهای هم که بر ملت عزیزمان تحمیل شد تقریباً گریختیم و حتی نرفتیم حالی از رزمندگان حماسهسازمان بپرسیم که دست خالی با دشمن سفاک جنگیدند و او را از سرزمین پدریمان بیرون راندند.[۳۳]
از نظر ایرانی، این شش عامل عمده دست به دست هم دادهاند و باعث شدهاند که جنگ هشتسالهٔ عراق علیه ایران به صورت معدن غنی بهرهبرداری نشدهای از موضوعهای بزرگ درآید. در این شش عامل جامعه، مسئولین فرهنگی و نویسندگی نقش دارند.
داوود امیریان
داوود امیریان به عنوان یکی از نویسندگان ادبیات دفاع مقدس در این باره سیاستگذاری و نقش مسئولین را پررنگ میداند؛
معمولاً رمانهای جنگ مسألهای است که در اثر جنگ به وجود میآید و اتفاقاتی است که در برخورد ناگهانی جامعه با یک حادثه غیرمترقبه و مقابله با ناملایمات جنگ خانمانسوز، ویرانی و خرابی و از بین رفتن نسل جوان، مرگ و نابودی سرمایههاست. اما بهترین رمانهای جهان، رمانهای جنگی آنهاست. به این خاطر که جامعه خود را مطرح میکنند و حقایق مطرح میشود. مثل جنگ و صلح تولستوی، بربادرفته مارگریت میچل. اما آنطور که میدانم و میبینم رمانها و داستان خوب جنگی را مردم میخوانند و استقبال میکنند. اما در این وسط سیاستهایی اعمال میشود مثل عدم تبلیغات و عدم ارائه کتاب خوب به جامعه و سیاستهای بسته وزارت ارشاد و در ضمن موجهای تبلیغاتی برعلیه رمانهای جنگی وجود دارد که اغلب ما کاروانهای شادیبخش را به عنوان مقابله با مطالعه جوانان در جامعه میبینیم. دلیل این که تصور میشود رمانهای جنگی خوانده نمیشود یا کمتر خوانده میشود، بیشتر همین است که عرض شد. ما آنقدر که سمینار برای کتابهای دیگر داریم برای کتابهای جنگ نداریم.
ّ
رضا امیرخانی
رضا امیرخانی اما این مسئله را در کمتوجهی و بیدقتی نویسندگان میداند:
جنگ چه خوب چه بد جزئی از زندگی گذشته و حال و شاید آینده مردم ما شده است. نفس جنگ به خودی خود مشمئزکننده و تأسفآور است. فکر اینکه در کنار خانواده باشی و به یکباره توسط بمباران هوایی و یا یورش دشمن خانواده را از دست بدهی تکاندهنده است.
اما دفاع از ناموس و کیان بعضی از مسائل را حل میکند که یکی از آنها همین جنگیدن است. جنگ ما یک دفاع بوده، حتی اگر بخواهیم شعار بدهیم و یا پافشاری کنیم و علیه آن موضع بگیریم. دشمن به ما حمله کرد و وظیفهٔ میهنی ما بود که پوزه دشمن را به خاک بمالیم.
و اما این که چرا مردم از کتابهای جنگ یا همان دفاع مقدس استقبال میکنند یا نمیکنند به بحث مفصلی نیاز دارد که در این مجال کوتاه جای آن نیست. اما در چند جمله نظر بنده این است که به علت نگاه نادرستی که به دفاع مردم ما شده، خوانندگان در برابر اکثر داستانها و فیلمها واکنش منفی نشان میدهند. چون ما هنوز نتوانستهایم آن حس وحال وطنپرستی را در کتابهایمان بیاوریم. مذهب و پرستش خدا در فطرت ما ایرانیهاست. وقتی ما فقط بر وجهه مذهبی بودن جنگمان تکیه کنیم و از وطنپرستی در کارهایمان نشانهای نباشد این واقعه زمانی را به یک جنگ ایدئولوژی تبدیل کردهایم. البته نباید از آن سوی بام افتاد. رزمندگان ما با عشق به اسلام و خدا توانستند از میهن دفاع کنند.اما نبود عرق وطنپرستی و زندگی در اکثر داستانها این معضل را پدید آورده است. بسیجی و رزمنده یک کماندوی عضلانی و رمبو نبوده است. ماشین کشتار نبوده است که از عشق و زندگی بیخبر باشد. همچنین باباطاهر عریان هم نبوده است که فقط عارف باشد و قدسی. او هم مثل من و شما بوده است. عاشق میشده. تشکیل خانواده میداده و خانواده و دوستانش را دوست میداشته و به خاطر همین علایق به جنگ رفته تا دشمن آنها را نابود نکند.
نبود طنز و خوشطبعی که اگر سراغ بگیرید در وجود رزمندههای ما بوده به داستانهای ما لطمه جبرانناپذیری زده است. انشاالله داستانهای ما به سرنوشت فیلمهای جنگی ما دچار نشود که دیگر بینندهای ندارد و به حال زار افتاده است. با دمیدن روح زندگی در داستانهای جنگی میشود با مردم آشتی کرد. چیزی که یک اثر را جاودانه میکند بودن عشق، نفرت، زندگی، مرگ، مبارزه، شکست و پیروزی است.
گونههای دیگر ادبیات دفاع مقدس
شعر
شعر جنگ، در این مرز و بوم از سابقهای بس طولانی و ریشهدار برخوردار است. بدین لحاظ، حیات مردم این دیار با حماسه پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد؛ و شعر جنگ استمرار شکوهمند همین تاریخ سراسر مبارزه و پایداری است. شعر مقاومت در طول دوران ادبی ایران دارای فراز و فرودهایی است. به عنوان مثال در عهد صفویه به اوج نزدیک میشود. اما بیشترین اوج این جریان را میتوانیم پس از پیروزی انقلاب و در جنگ ببینیم.[۳۴]
اگرچه شعر در انعکاس ابعاد مختلف جنگ پیشقدم است، اما از نظر برخی محققین آنچه پایداری و ایستادگی مردم را در برابر دشمن نمایان ساخت، قبل از اینکه صورتی از قالبهای نوین ادبی چون داستان، فیلم، رمان و نمایشنامه باشد، در سرودها، مراثی و شعارها تجلی یافت. ارج نهادن بر شهادت و گره خوردن جنگ با نهضت امام حسین (ع)، تا جایی که رسیدن به زیارتگاه کربلا آرزوی بیشتر جنگجویان جبههها شد، نشانههای عمومی این ادب شفاهی بودند. البته در کنار ادب شفاهی که صورت غالب ادبیات مقاومت در طول جنگ به شمار میرفت، شعر، به دلیل راه کوتاهتری که بین تحریک قریحه و آفرینش میپیماید، نسبت به دیگر قالبهای ادبی، از فراوانی بیشتری برخوردار بوده است.[۳۵]
محمدرضا سنگری ویژگیهای کلی شعر جنگ را در سه عنوان بیان میکند:
- بهرهگیری از نماد
- داشتن چهرهٔ انسانی عام
- مشترکات زبانی و فکری
و محتوای اندیشگی آن را در تقسیمی ریزتر این گونه بر میشمرد:
- ترسیم چهرهٔ رنج کشیدهٔ مردم
- دعوت به مبارزه
- بیان جنایات و بیدادگریها
- توصیف جانباختگان و شهدا
- القای امید به آینده و موعود
- ستایش آزادی و آزادگی
- ستایش سرزمین خود
- طرح نمادهای اسطورهای، ملی و تاریخی.[۳۶]
از جمله شاعران دفاع مقدس و جنگ میتوان از حمید سبزواری، حسن حسینی، سلمان هراتی، علی معلم و علیرضا قزوه نام برد.
نمایشنامه
تئاتر و ادبیات نمایشی دفاع مقدس با محوریت مسائل جنگ ایران و عراق (۱۳۶۷ - ۱۳۵۹) گونهای از تئاتر دربارهٔ جنگ است که از نظر شکل و محتوا ضمن پرداختن به مضامین، موقعیتها، رویدادها و شخصیتهایی که با جنگ و پیامدهای آن ارتباط داشته و دارند، الزاماً بازتابدهندهٔ ارزشهای دینی و اخلاقی، حماسهها و ایثار رزمندگان و عموم مردم ایران است. این تعریف ریشه در این تفکر دارد که دفاع مقدس به دلیل تکیه بر مبنای ارزشی (بویژه حماسهٔ عاشورا) خود را از جنگهای سرزمینی و متعارف متمایز میداند. پس از جنگ، تئاتر دفاع مقدس نه تنها رو به زوال ننهاد بلکه به دلیل لزوم حفظ ارزشهای حاصل از مقاومت و پایداری ملت ایران در مقابل تجاوز دشمن، حیاتی تازه یافت؛ بر این اساس، بعد از جنگ، تئاتر دفاع مقدس با موضوعات گوناگون اجتماعی گره خورد و آثار زیادی را در موقعیتهای مختلف مکانی و زمانی خلق کرد.[۳۷] در این میان میتوان به نمایشنامهنویسانی چون علیرضا نادری و نصرالله قادری اشاره کرد.
خاطره نویسی
در دوران هشت سال دفاع مقدس و حتی در زیر آتش سنگین دشمن، موضوعی به نام خاطرهنویسی رونق گرفت و همهگیر شد چرا که جبهه و جنگ برای بیشتر رزمندگان واژهای ناآشنا بود. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، رویکرد عامهٔ مردم به خاطرهنویسی و توجه و اهتمام به آن، بسیار محدود و ناچیز بود. در آن دوران، اکثر کتب منتشر شده در زمینه خاطرات، مربوط بود به رجال عصر قدیم که بیشتر دوره مشروطیت را در بر میگرفت. با پیش آمدن انقلاب اسلامی که فضای فرهنگی جامعه ایرانی را بهکلی تغییر داد، انتشار کتب خاطرات نیز دستخوش تحولی عظیم شد. در سالهای اول پیروزی، خاطرات مبارزان و زندانیان سیاسی از زندانها، مبارزات و شکنجههای دورهٔ شاهنشاهی، که بیشتر انتقال تجربه به نیروهای مبارز جوان مد نظر بود، توسط احزاب و گروههای سیاسی باب شد. در آن روزها برخی از اهل ادب نیز به نگارش خاطرات خود از روزهای انقلاب، در مطبوعات پرداختند. جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید نیز تحولی عظیم در فرهنگ خاطرهنویسی به وجود آورد. آنانی که جنگ را دیده و درک کرده بودند، ناخواسته این وظیفه را در خود احساس کردند که در برابر نسلهای آینده مسئولیت خطير انتقال حقایق جنگ و انقلاب بر دوش آنان است، لذا با وجود عدم تجربه در نویسندگی و گاهی با تحصیلات پایین، اقدام به نوشتن خاطرات (روزشمار) حضور خود در جنگ کردند. در این گونه خاطرات، خود فرد رزمنده را بسیار کمتر میتوان دید و بیشتر شاهد صحنههایی هستیم که وی در آن حضور داشته است. کتاب دا یکی از معروفترین کتابها در این زمینه است.
پانویس
- ↑ بوتول، جامعه شناسی جنگ، ۱۲۵.
- ↑ انوشه، فرهنگنامه ادب فارسی، ۲۷۲.
- ↑ گری، آشنایی با ادبیات دفاع مقدس، ۱۴.
- ↑ کوثری، تاملی در جامعهشناسی ادبیات، ۱۰۰.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۲۷.
- ↑ معین، فرهنگ معین، ۲۷۲.
- ↑ بیدج، مقاومت و پایداری در شعر عرب، ۱۷.
- ↑ ترابی، آشنایی با ادبیات مقاومت جهان، ۷.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۱۸۰.
- ↑ رستگار فسایی، انواع شعر فارسی، ۳۹۰.
- ↑ اسماعیل زاده، مجموعه مقالات بررسی رمان جنگ در ایران و جهان، ۱۴.
- ↑ میرصادقی، واژهنامه هنر داستاننویسی، ۱۶.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۴۵.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات ایران، ۳۶۶-۳۶۹.
- ↑ شریفی، فرهنگ ادبیات فارسی، ۱۰۱.
- ↑ سلیمانی، ادبیات دفاع مقدس در یک نگاه، ۱۴۴.
- ↑ سعیدی، ادبیات جنگ و تعابیر دیگر آن در ایران، ۷۹.
- ↑ امیرخانی، گفتاری در جشنواره ادبی اصفهان، ۱۸۰.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۷.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۸.
- ↑ سنگری، ادبیات دفاع مقدس، ۷.
- ↑ میرعابدینی، صدسال داستاننویسی ایران، ۸۹۰.
- ↑ برادبری، رمان چیست، ۶۶.
- ↑ سلیمانی، تفنگ و ترازو، ۴۰.
- ↑ اکبرلو، دفاع مقدس: پیوند دهنده خدا و عشق، ۲۹.
- ↑ حسن بیگی، کنکاش در رمان جنگ، ۱۷.
- ↑ غفاری جاهد، زنان در ادبیات دفاع مقدس، ۱۱۳.
- ↑ رهگذر، نیمنگاهی به هشت سال قصه جنگ، ۴۰.
- ↑ حنیف، کندو کاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ دفاع مقدس، ۷.
- ↑ سعیدی، رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ، ۲۱.
- ↑ سلیمانی، تفنگ و ترازو، ۳۳.
- ↑ رهگذر، نیمنگاهی به هشت سال قصه جنگ، ۲۸.
- ↑ ایرانی، آسیبشناسی ادبیات جنگ، ۱۹.
- ↑ بیگی، شعر انقلاب و جنگ، ۴.
- ↑ بهبودی، کندو کاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ دفاع مقدس، ۸۱.
- ↑ سنگری، نقد و بررسی ادبیات منظوم جنگ، ۱۹.
- ↑ سقاییان، ارزیابی کمی و کیفی نمایش دفاع مقدس، ۳۶.