مهدی قزلی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = ۲۳فروردین۱۳۵۹ | | تاریخ تولد = ۲۳فروردین۱۳۵۹ | ||
|محل تولد = تهران<ref name=''گفتوگو''>{{یادکرد وب|نشانی= http://jamejamonline.ir/online/3346803874876360667/%D8%AC%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان= گفتوگو با مهدی قزلی}}</ref> | |محل تولد = تهران<ref name= ''گفتوگو''>{{یادکرد وب|نشانی= http://jamejamonline.ir/online/3346803874876360667/%D8%AC%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان= گفتوگو با مهدی قزلی}}</ref> | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = | ||
| محل مرگ = | | محل مرگ = | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ = | ||
| محل زندگی = تهران | | محل زندگی = تهران | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
| سبک نوشتاری = | | سبک نوشتاری = | ||
| کتابها = ''[[ | | کتابها = ''جای پای [[جلال]]''، ''پنجرههای تشنه''، ''روزی روزگاری جنگی'' و... | ||
| مقالهها = | | مقالهها = | ||
| نمایشنامهها = | | نمایشنامهها = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| همسر = دارد | | همسر = دارد | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان = فاطمه و نرگس | ||
| تحصیلات = مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید {{سخ}}کارشناسی ارشد تاریخ اسلام گرایش تشیع | | تحصیلات = مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید{{سخ}}کارشناسی ارشد تاریخ اسلام گرایش تشیع | ||
| دانشگاه = روزانهٔ امیرکبیر {{سخ}}پیام نور | | دانشگاه = روزانهٔ امیرکبیر {{سخ}}پیام نور | ||
| حوزه = | | حوزه = | ||
| شاگرد = | | شاگرد = | ||
| استاد = | | استاد = | ||
| علت شهرت = | | علت شهرت = | ||
| تأثیرگذاشته بر = | | تأثیرگذاشته بر = | ||
| تأثیرپذیرفته از = | | تأثیرپذیرفته از = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
| جوایز = | | جوایز = | ||
| گفتاورد = | | گفتاورد = | ||
| امضا = | | امضا = Ghezeli.amza.png | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli41.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli41.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''کودکیها'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli46.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli46.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|بنیاد]]'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli42.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli42.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''عاشقِ سفر'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli3.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli3.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''همراهی با کاروانِ ضریح'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli14.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli14.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مدرّسِ داستاننویسی'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli47.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli47.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حاشیهنویسِ سفرِ کرمانشاهِ [[سیدعلی خامنهای|رهبر]] در زلزلهٔ۹۷'''</center>]] | ||
'''مهدی قِزِلّی''' نویسنده، مستندنگار، روزنامهنگار و مدیر فرهنگی است. مسئولیتهایی همچون مدیریت [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] و دبیری اجرایی جشنواره و جایزههای ملی برعهدهٔ اوست.<ref name= ''جلال''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4399426/%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D9%81%D9%82%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%86%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85|عنوان= دربارهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد]]}}</ref> | |||
'''مهدی قِزِلّی''' نویسنده، مستندنگار، روزنامهنگار و مدیر فرهنگی است. مسئولیتهایی همچون مدیریت [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] | |||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
مهدی قزلی جزو نویسندههای مستندنویس شناخته میشود. برخی قزلی را روزنامهنگاری میدانند که با فعالیت در ماهنامههای «داستان» و «آیه» از گروه مجلات همشهری و «نگارستان» در ژورنالیسم ادبی پیشینه دارد.<ref name= ''جلال''/>{{سخ}} | |||
مهدی قزلی فروردینماهِ آخرین سال از دههٔ۵۰ در شهرک ولیعصر تهران زاده شد و از تبار ایلیاتهای شاهسون است. کلاسهای اول و دوم ابتدایی را در یک سال خواند و از همان کودکی به مطالعه علاقه داشت. بهسبب شغل پدر که نظامی بود، مدتی را در شهر بهبهان، مدتی را نیز در بابلسر اقامت | مهدی قزلی فروردینماهِ آخرین سال از دههٔ۵۰ در شهرک ولیعصر تهران زاده شد و از تبار ایلیاتهای شاهسون است. کلاسهای اول و دوم ابتدایی را در یک سال خواند و از همان کودکی به مطالعه علاقه داشت. بهسبب شغل پدر که نظامی بود، مدتی را در شهر بهبهان، مدتی را نیز در بابلسر اقامت داشت و دوباره به پایتخت بازگشت. او در دبیرستان نمونهدولتی امام صادق در سهراه آذری رشتهٔ ریاضیفیزیک را خواند و در دانشگاه امیرکبیر در رشتهٔ مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید پذیرفته شد. مقطع کارشناسی ارشد را نیز با فاصلهای اندک در رشتهٔ تاریخ تشیعِ دانشگاه پیام نور گذراند.{{سخ}} وی از همان جوانی کلاسهای نویسندگی برگزار میکرد و بهسفارش اتحادیهٔ انجمنهای اسلامی دانشآموزی کتابی با عنوان ''داستاننویسی از صفر'' را نوشت.<ref name= ''مدهوش''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13910822000841/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%88%D9%86-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%AF%D9%87%D9%88%D8%B4-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%86%D8%A8%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان= مدیون کسی نیستم؛ اما مدهوش جلالم}}</ref>{{سخ}} | ||
او برندهٔ بخش جنبی جایزهٔ ادبی اصفهان | او برندهٔ بخش جنبی جایزهٔ ادبی اصفهان و بهعنوان جوان نمونهٔ سال در حوزهٔ ادبیات برگزیده شده است. | ||
==از میان یادها== | ==از میان یادها== | ||
===ماجرای کتاب ''داستاننویسی از صفر''=== | |||
مجمع کانونهای ادبی در دانشگاه امیرکبیر میخواست جزوهای دربارهٔ داستاننویسی بنویسد. آنها از قزلی خواستند تا این جزوه را بنویسد. قزلی پذیرفت. زبان نوشتاری این جزوه ساده و قابلِفهم بود و توجه کانون را بهسوی خود جلب کرد. بعدها این جزوه به کتاب ''داستاننویسی از صفر'' تبدیل و منتشر شد و با تیراژ دههزار نسخه در مدت کوتاهی بهفروش رفت.<ref name= ''فیروزه''>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.aviny.com/clip/enghelab_eslami/firoze/firoze-ghazali/firoze-ghazali.aspx?title=%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C&mode=print|عنوان= مستند فیروزه؛ مهدی قزلی}}</ref> | |||
مجمع کانونهای ادبی | |||
===نُه روز مشهد تا ''قصهٔ کربلا''=== | |||
قزلی وقتی میخواست کتاب ''قصهٔ کربلا'' را بنویسد، تحقیقاتی انجام داده، اطلاعاتش را کامل کرده و آمادهٔ نوشتن بود. ولی کار شروع نمیشد و او کلافه شده بود. به مشهد رفت و نه روز در جوار علیبن موسی اقامت کرد. چهارپنج روز اول را از هتل بیرون نرفت، شروع نوشتهها در ذهنش نشست و روی کاغذ آورد و کار روی سراشیبی افتاد. در همان مدتی که مشهد بود قسمت زیادی از کار را پیش بُرد.<ref name= ''فیروزه''/> | |||
===حالوهوای ''پنجرههای تشنه''=== | |||
{{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:green">'''روایت «مرد تعمیرکار» از ''پنجرههای تشنه'': ''' <ref>{{پک|قزلی |۱۳۹۲|ک= پنجرههای تشنه|ص= ۱۰۵}}</ref> {{سخ}} | {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:green">'''روایت «مرد تعمیرکار» از ''پنجرههای تشنه'': '''<ref>{{پک|قزلی |۱۳۹۲|ک= پنجرههای تشنه|ص= ۱۰۵}}</ref>{{سخ}} | ||
'''اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازهٔ مکانیکیاش همانجا بود، با تعجب بیرون آمد و ماتمات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را ششتیغه کرده بود و تمام لباسهایش روغنی بود. خواست دستهایش را بگذارد روی شیشههای جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دستهایش شد. دستهایش را پشت کمرش بُرد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آنطرفتر، دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباسهای سفیدِ کار و یکیشان فرصت نکرده بود کلاهش را هم بردارد. کمکم مردم جمع شدند. تعمیرکار برای | '''اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازهٔ مکانیکیاش همانجا بود، با تعجب بیرون آمد و ماتمات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را ششتیغه کرده بود و تمام لباسهایش روغنی بود. خواست دستهایش را بگذارد روی شیشههای جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دستهایش شد. دستهایش را پشت کمرش بُرد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آنطرفتر، دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباسهای سفیدِ کار و یکیشان فرصت نکرده بود کلاهش را هم بردارد. کمکم مردم جمع شدند. تعمیرکار برای اینکه مردم به لباسهایش برخورد نکنند و روغنی نشوند، عقبتر ایستاده بود. حال خوبی پیدا کرده بود. روزیِ تعمیرکار از خیلیها مثل من بیشتر بود آن روز.'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۲%|رنگ پسزمینه=#B0E0E6}} | ||
پاییز بود و هوا کمی سرد. تلفنِ قزلی زنگ خورد، جواب داد، [[رضا امیرخانی]] بود. بعد از سلام و احوالپرسی به قزلی گفت: «در قم گروهی برای انتقال ضریح | پاییز بود و هوا کمی سرد. تلفنِ قزلی زنگ خورد، جواب داد، [[رضا امیرخانی]] بود. بعد از سلام و احوالپرسی به قزلی گفت: «در قم گروهی برای انتقال ضریح حسینبنعلی تشکیل شده که میخواهند یک نویسنده همراهشون باشه و ماجراها رو بنویسه. تو بیا و بالای سر این کار باش. با مسئولهای انتقال ضریح تماس بگیر.» قزلی تماس گرفت و در دیدارشان قرار بر این شد که قزلی نویسندهٔ این سفر باشد. آغاز سفر روز عاشورا و پایانش یکم ماه صفر بود. قزلی در این سفر دفترچه یادداشتی دستش بود و تُندوتُند مینوشت. او سه دفترچه پُر کرد که حاصلش ''پنجرههای تشنه'' شد.<ref name= ''فیروزه''/> | ||
===بهدنبال ''جای پای [[جلال]]''=== | |||
فرشاد مهدیپور در خبرگزاری مهر به قزلی پیشنهاد داد | فرشاد مهدیپور در خبرگزاری مهر به قزلی پیشنهاد داد به جاهایی از ایران برود که [[جلال آلاحمد|جلال]] حدود پنجاه تا هفتاد سال پیش رفته و سفرنامهاش را نوشته بود و دوباره دربارهٔ آن مکانها بنویسد. حاصلْ کتاب «جای پای جلال» بود.<ref name= ''فیروزه''/><ref name= ''مدهوش''/> | ||
===یک کرسی گرم با انار قندهار=== | |||
هوا سرد بود، قزلی قدمزنان در کابل ویترین مغازهها را دید میزد، به یک کتابفروشی رسید و کتاب خودش را در مغازه دید. ذوق کرده بود و در پوست خودش نمیگنجید، کتابفروش هم همینطور. فروشنده با مهربانی، قزلی را به یک کرسی گرم و کاسهای انار قندهار دعوت کرد.<ref name= ''گفتوگو''/> | |||
هوا سرد بود، قزلی قدمزنان در کابل ویترین مغازهها را دید میزد، به یک کتابفروشی رسید و کتاب خودش را در مغازه دید. ذوق کرده بود و در پوست خودش نمیگنجید، کتابفروش هم همینطور. فروشنده با مهربانی، قزلی را به یک کرسی گرم و کاسهای انار قندهار دعوت کرد. <ref name=''گفتوگو''/> | |||
{{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:darkblue">'''چند خطی از حاشیهنگاری سفر رهبر به کردستان:<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=6724|عنوان= حاشیهنگاری سفر رهبر به کردستان}}</ref> ''' | {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:darkblue">'''چند خطی از حاشیهنگاری سفر رهبر به کردستان:<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=6724|عنوان= حاشیهنگاری سفر رهبر به کردستان}}</ref> ''' | ||
{{سخ}}'''...بچههای کوچکتر با ذوق خودشان از دشت شقایق چیده بودند و دستهگل درست کرده بودند. وقتی مینیبوس رهبر نزدیک میشد، دستهگل را پرت میکردند سمت ماشین و اگر دستهگل میخورد به شیشهٔ جلوی مینیبوس، گلبرگهای قرمز پخش میشد در هوا. دختر نوجوانی کار بامزهای کرد. دستهگل را نشان رهبر داد و کمی مانده که مینیبوس برسد به او، دستهگل را جلوی چرخ ماشین گذاشت.'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۴۰%|رنگ پسزمینه=silver}} | {{سخ}}'''...بچههای کوچکتر با ذوق خودشان از دشت شقایق چیده بودند و دستهگل درست کرده بودند. وقتی مینیبوس رهبر نزدیک میشد، دستهگل را پرت میکردند سمت ماشین و اگر دستهگل میخورد به شیشهٔ جلوی مینیبوس، گلبرگهای قرمز پخش میشد در هوا. دختر نوجوانی کار بامزهای کرد. دستهگل را نشان رهبر داد و کمی مانده که مینیبوس برسد به او، دستهگل را جلوی چرخ ماشین گذاشت.'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۴۰%|رنگ پسزمینه=silver}} | ||
===رفتوآمد به حوزهٔ هنری=== | |||
روزهایی که قزلی در دانشگاه امیرکبیر درس میخواند، بهدلیل نزدیک بودن دانشگاه به حوزهٔ هنری، وقتهایی که کلاس نداشت به آنجا میرفت و در جلسات داستانخوانی شرکت میکرد.<ref name= ''مدهوش''/> | |||
روزهایی که | |||
===ماجرایی دلخواه از کتاب ''روزگاری جنگی بود''=== | |||
در بندرعباس جلسهای بود و شخصی در سخنانش بخشی از کتاب ''روزگاری جنگی بود'' را استفاده کرد. موقع شام، قزلی بدون اینکه خود را معرفی کند کنار آن شخص نشست و پرسید: «اون حرفهایی رو که توی جلسه گفتی از کجا آورده بودی؟» شخص جواب داد: «کتابی خواندم به اسم ''روزگاری جنگی بود''. این کتاب معروف نیست؛ ولی مطالب خوبی دارد.» | در بندرعباس جلسهای بود و شخصی در سخنانش بخشی از کتاب ''روزگاری جنگی بود'' را استفاده کرد. موقع شام، قزلی بدون اینکه خود را معرفی کند کنار آن شخص نشست و پرسید: «اون حرفهایی رو که توی جلسه گفتی از کجا آورده بودی؟» شخص جواب داد: «کتابی خواندم به اسم ''روزگاری جنگی بود''. این کتاب معروف نیست؛ ولی مطالب خوبی دارد.»<ref name= ''فیروزه''/> | ||
{{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:#000000">'''بُرشی از حاشیهٔ [[شب شعر سیدعلی خامنهای در نیمهٔ رمضان|مهمانی افطاری نیمهٔ رمضان]]''':<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=39775|عنوان= دوست داریم شعر بخوانند}}</ref> | {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color:#000000">'''بُرشی از حاشیهٔ [[شب شعر سیدعلی خامنهای در نیمهٔ رمضان|مهمانی افطاری نیمهٔ رمضان]]''':<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=39775|عنوان= دوست داریم شعر بخوانند}}</ref> | ||
{{سخ}}'''هنوز حدود دو ساعت مانده بود به افطار. من در راه بودم و تهران طوفان شده بود. باد، باران را به رقص گرفته و درختها را پریشاناحوال کرده بود...'''{{سخ}} | {{سخ}}'''هنوز حدود دو ساعت مانده بود به افطار. من در راه بودم و تهران طوفان شده بود. باد، باران را به رقص گرفته و درختها را پریشاناحوال کرده بود...'''{{سخ}} | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۲: | ||
'''...[[فاضل نظری]] که شعرش را خواند، آقا به [[میلاد عرفانپور|عرفانپور]] رو کرد و گفت: «میلاد دو تا رباعی بخوان برای ما!» آقا امشب خیلی به میلاد عرفانپور توجه کرد. تنها کسی بود که آقا چند بار با اسم کوچک صدایش زد. میلاد پنج رباعی خواند که لااقل سه تایش تکراری بود. و البته میلاد آخرین نفر بود.'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۴۰%|رنگ پسزمینه=#B0E0E6}} | '''...[[فاضل نظری]] که شعرش را خواند، آقا به [[میلاد عرفانپور|عرفانپور]] رو کرد و گفت: «میلاد دو تا رباعی بخوان برای ما!» آقا امشب خیلی به میلاد عرفانپور توجه کرد. تنها کسی بود که آقا چند بار با اسم کوچک صدایش زد. میلاد پنج رباعی خواند که لااقل سه تایش تکراری بود. و البته میلاد آخرین نفر بود.'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۴۰%|رنگ پسزمینه=#B0E0E6}} | ||
===آقای قَزَلی!=== | |||
در یکی از جلسههای [[شب شعر سیدعلی خامنهای در نیمهٔ رمضان|دیدار همیشگی رهبر با شاعران در ماه رمضان | در یکی از جلسههای [[شب شعر سیدعلی خامنهای در نیمهٔ رمضان|دیدار]] همیشگی رهبر با شاعران در ماه رمضان که مهدی قزلی هم حضور داشته، سر سفرهٔ افطار به [[سیدعلی خامنهای|آقا]] سلام کرده و او هم برخلاف همیشه که سلامی میداده و رد میشده، اینبار اسمش را هم گفته: «سلام آقای قَزَلی.» قزلی هم جواب داده: «قِزِلی هستم آقا، مخلصیم.» رهبر گفته: «من این کتاب شما را خواندم، الحمدلله کتاب خوبی شده است.» قزلی هول شده بوده: «خیلی لطف کردید آقا، بهزحمت افتادید.» او گفته: «کتابخواندن زحمت نیست.»{{سخ}} | ||
آقا بعد از افطار به قزلی اشاره کرد که نزدش برود. او پرسید: «شما اهل کجایید؟ فامیلی شما که به تُرکها میخورد.» قزلی هم جواب داد: «بله، من تُرک هستم.» سپس نکاتی دربارهٔ کتاب به قزلی گفت که نشان میداد کتاب را بادقت خوانده است.{{سخ}} | آقا بعد از افطار به قزلی اشاره کرد که نزدش برود. او پرسید: «شما اهل کجایید؟ فامیلی شما که به تُرکها میخورد.» قزلی هم جواب داد: «بله، من تُرک هستم.» سپس نکاتی دربارهٔ کتاب به قزلی گفت که نشان میداد کتاب را بادقت خوانده است.{{سخ}} | ||
وقت خداحافظی قزلی به او گفت: «آقا ما را هم دعا کنید.» آقا گفت: «بله آقای قِزِلی، حتماً.» وقتی که او گفت «آقای قِزِلی» قزلی متوجه شد آقا فامیلیاش را بلد بوده و به شوخی گفته «آقای قَزَلی» و درحقیقت به یکی از شخصیتهای کتاب ''پنجرههای تشنه'' اشاره میکرده است که «قِزِلی» را «قَزَلی» صدا میکرده است و قزلی در اواخر کتاب نوشته «سفر تمام شد اما حاجمحمود هنوز من را «قَزَلی» صدا میکند.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=28441|عنوان= یک کاروان موفق}}</ref> | وقت خداحافظی قزلی به او گفت: «آقا ما را هم دعا کنید.» آقا گفت: «بله آقای قِزِلی، حتماً.» وقتی که او گفت «آقای قِزِلی» قزلی متوجه شد آقا فامیلیاش را بلد بوده و به شوخی گفته «آقای قَزَلی» و درحقیقت به یکی از شخصیتهای کتاب ''پنجرههای تشنه'' اشاره میکرده است که «قِزِلی» را «قَزَلی» صدا میکرده است و قزلی در اواخر کتاب نوشته «سفر تمام شد اما حاجمحمود هنوز من را «قَزَلی» صدا میکند.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=28441|عنوان= یک کاروان موفق}}</ref> | ||
===نقدِ راست و درست با چاشنی فلفل=== | |||
قزلی، دانشجوی رشتهٔ مهندسی مکانیک، آن روزها با پسری همرشتهٔ خودش در دانشگاه آشنا شده بود. آنها در گروه تئاتر نیز یکدیگر را میدیدند. اسمش حسین بهدوج بود و از نظر قزلی چیزهای خوبی دربارهٔ داستان میدانست. قزلی یکی از داستانهایش را که بر اساس خوابش در برگههای یک تقویم قدیمی با حاشیهٔ بُریدهبُریده نوشته بود به او داد تا برایش نقد کند. چند هفتهای گذشت و خبری از نقد نشد و هر بار که حسین را میدید، احوال داستانش را میپرسید، ولی جوابی نمیگرفت. یک روز قزلی در راهپلهٔ دانشکده جلوی حسین را گرفت، بادی توی گلویش انداخت و گفت: «حسینآقا چی شد این داستان ما، اصلاً نخواستیم، داستانم رو پس بده. فکر میکنی چون توی گروه تئاتر قدیمیتری و استادت اصغر فرهادی هست و من تازهواردم و استادم مهدی مُکاری هست؛ میتونی من رو بکشونی دنبال خودت برای داستان سهچهار صفحهای. نمیخوام، نه راهنماییت رو و نه کممحلیت رو. داستان رو بده.» لبخند حسین گوشههای سبیلش را که برای نقشِ جدیدِ تئاتر بلند کرده بود، کمی بالا برد. کیفش را باز کرد، سهچهار برگهٔ تقویم با حاشیهٔ بریدهبریده را بههمراه چند کاغذ آ۴ تایپشده درآورد و مقابل مهدی نگهداشت و گفت: «همون روزی که داستان رو دادی نقدش رو نوشتم، بهحرمت سلاموعلیکِ بینمون نقدِ راست و درست نوشتم، فلفلی شد و من نگران این گرمی سلام بودم که سرد نشود. حالا که سلام از کلامت رفت، دیگه نگران نیستم. بفرما این هم داستانت.» قزلی کاغذها را گرفت و بیآنکه چیزی بگوید رفت. نقد را خواند و فهید داستانش با داستانشدن فاصلهها دارد. دانست که او کجاست و داستان کجا و البته خیلی هم از داستان دور نیست و میتواند نوشتههایش را به داستان برساند. فردای همان روز روی پلههای دانشکده منتظر حسین نشست، وقتی حسین آمد، بلند شد و گفت: «سلام حسینآقا.» ویرایش جدید داستان را جلویش گرفت و گفت: «ببین بهتر شده.» قزلی نگران بود که حسین ناراحتی کند و پس بزند؛ ولی حسین کاغذها را گرفت، گوشههای سبیلش بالا آمد و لبخندش پیدا شد. کتابی را از کیفش درآورد، «من، بانو و آقای نویسنده»، جلوی مهدی گرفت و گفت:«دیروز این کتاب رو خریدم، بهخاطر گرمای سلاموعلیک بینمون گفتم اگر برگشتی تُندی نقد رو با این کتاب برایت شیرین کنم.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%ad%d8%a7%d9%84%d8%a7-%d8%ae%db%8c%d8%a7%d9%84%d9%85-%d8%b1%d8%a7%d8%ad%d8%aa-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c/|عنوان= حالا خیالم راحت است}}</ref> | |||
===دعوت از نویسنده=== | |||
عماد افروغ، نویسندهٔ کتاب ''روزنگاشت تنهایی فریادهای خاموش'' با قزلی تماس گرفت و از او خواست تا برای رونمایی از کتابش حاضر شود و صحبت کند. قزلی جواب داد: «من نسبتی با کتاب ندارم و ربطی با خودم در آن نمیبینم.» افروغ گفت: «رونمایی از روزنگاشت بنده است و من در این اثر از کتاب ''جای پای جلال'' شما یاد کردم.» نویسندهٔ ''جای پای جلال'' خوشحال شد؛ چون در این روزگار که کسی کتاب نمیخواند یک نفر پیدا شده و کتابش را مطالعه کرده بود و او این اتفاق را مهم و مبارک تلقی میکرد. قزلی همانجا فوراً گفت: «خدمت شما میرسم.»<ref name=''افروغ''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4387166/%D8%A7%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B2%D9%87%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D8%B4-%D8%B4%D8%AF|عنوان= افروغ رزمایش زهد و تجمل نمیدهد}}</ref> | عماد افروغ، نویسندهٔ کتاب ''روزنگاشت تنهایی فریادهای خاموش'' با قزلی تماس گرفت و از او خواست تا برای رونمایی از کتابش حاضر شود و صحبت کند. قزلی جواب داد: «من نسبتی با کتاب ندارم و ربطی با خودم در آن نمیبینم.» افروغ گفت: «رونمایی از روزنگاشت بنده است و من در این اثر از کتاب ''جای پای [[جلال]]'' شما یاد کردم.» نویسندهٔ ''جای پای جلال'' خوشحال شد؛ چون در این روزگار که کسی کتاب نمیخواند یک نفر پیدا شده و کتابش را مطالعه کرده بود و او این اتفاق را مهم و مبارک تلقی میکرد. قزلی همانجا فوراً گفت: «خدمت شما میرسم.»<ref name= ''افروغ''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4387166/%D8%A7%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B2%D9%87%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D8%B4-%D8%B4%D8%AF|عنوان= افروغ رزمایش زهد و تجمل نمیدهد}}</ref> | ||
===راستهٔ کتابفروشها در دهافغانان=== | |||
قزلی در سفری که به افغانستان داشته؛ در دهافغانانِ کابل، مغازهٔ کتابفروشی ندیده است و فروشندهها کتابهایشان را در راستهٔ کتابفروشها کنارِ خیابان میفروختند و شبها هم کتابها را همانجا در کُمد نگه میداشتند. او دلش میخواهد در تهران هم در پیادهروها راستهٔ کتابفروشی باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.rooydadfarhangi.ir/farhang-archive/item/72-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%C2%AB%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C%C2%BB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%87|عنوان= زندگی اهالی فرهنگ در «جمعههای مجازی» شمارهٔ سه}}</ref> | قزلی در سفری که به افغانستان داشته؛ در دهافغانانِ کابل، مغازهٔ کتابفروشی ندیده است و فروشندهها کتابهایشان را در راستهٔ کتابفروشها کنارِ خیابان میفروختند و شبها هم کتابها را همانجا در کُمد نگه میداشتند. او دلش میخواهد در تهران هم در پیادهروها راستهٔ کتابفروشی باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.rooydadfarhangi.ir/farhang-archive/item/72-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%C2%AB%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C%C2%BB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%87|عنوان= زندگی اهالی فرهنگ در «جمعههای مجازی» شمارهٔ سه}}</ref> | ||
===داستانهایی که فیلم شدند=== | |||
قزلی داستانی با عنوان «یک فانوس روشن» دارد. این داستان در مسابقهٔ مهر هشتم برگزیده شد و بههمراه چند داستان برگزیدهٔ دیگر در کتابی با نام همین داستان چاپ شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.gisoom.com/book/1646661/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85/|عنوان= یک فانوس روشن: داستانهای برگزیدهٔ مسابقهٔ مهر هشتم}}</ref> روحالله حجازی تلهفیلمی از این داستان ساخت. در نوزدهمین جشنوارهٔ بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری | قزلی داستانی با عنوان «یک فانوس روشن» دارد. این داستان در مسابقهٔ مهر هشتم برگزیده شد و بههمراه چند داستان برگزیدهٔ دیگر در کتابی با نام همین داستان چاپ شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.gisoom.com/book/1646661/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85/|عنوان= یک فانوس روشن: داستانهای برگزیدهٔ مسابقهٔ مهر هشتم}}</ref> روحالله حجازی تلهفیلمی از این داستان ساخت. در نوزدهمین جشنوارهٔ بینالمللی قصهگویی [[کانون پرورش فکری]] نیز بانویی این اثر را اجرا کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://vidia24.ir/video/4410/%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86|عنوان= یک فانوس روشن}}</ref>{{سخ}} | ||
''نامهای به یک دوست'' عنوان فیلم کوتاهی است که قزلی فیلمنامهاش را نوشت و مسعود اطیابی آن را کارگردانی کرد. همچنین داستان «آخرین نامه» او به فیلم کوتاهی تبدیل شد که فیلمنامه را خودش نوشت | ''نامهای به یک دوست'' عنوان فیلم کوتاهی است که قزلی فیلمنامهاش را نوشت و مسعود اطیابی آن را کارگردانی کرد. همچنین داستان «آخرین نامه» او به فیلم کوتاهی تبدیل شد که فیلمنامه را خودش نوشت. | ||
=== | ===حاشیهنویسشدنش=== | ||
در سال۱۳۸۸ [[سیدعلی خامنهای]] رهسپار کردستان بود. یکی از افراد مجموعهٔ حفظ و نشر آثار رهبری از پیش با قزلی و نوشتههایش آشنا بود و او را برای نوشتنِ این سفر دعوت کرد. قزلی که ذهنیتش به این کار مثبت بود و میدانست این نوشتار میتواند برای افراد جامعه و مجموعهٔ حفظ آثار مفید باشد و سفر با رهبر تجربهٔ جذابی خواهد بود، کار را پذیرفت. حاصل کار هنوز منتشر نشده است. | |||
===بلیطی که هنوز مانده است=== | |||
زمانیکه قزلی مدیر آفرینشهای ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود به رئیس سازمان و فدراسیون فوتبال پیشنهاد داد درباره جام جهانی که اتفاق مهمی است، کتابی بنویسند تا از جزئیات این رفتوآمدها چیزی بیشتر از چند عکس و خبر باقی بماند. آنها نیز پذیرفتند. نامهنگاریها با فدراسیون و ارگانهای مربوطه انجام شد. ویزا و بلیط پرواز را هم گرفتند. سفر به برزیل برای جام جهانی با معارفهٔ قزلی برای مدیریت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان همزمان شد، او برای اینکه حاشیهای پیش نیاید از رفتن به این سفر صرفِنظر کرد و بلیطش هنوز در کشوی میزش باقی مانده است. | |||
{{جعبه گفتاورد|نقلقول=<center><span style="color:purple">'''قزلی: '''نویسنده باید هنر خوبزندگیکردن و خوبتجربهکردن داشته باشد.'''<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3738205/%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان= کبوتر حرم؛ ماندگارترین جشنوارههای ادبی کشور}}</ref></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۲%|رنگ پسزمینه=#d5fdf4}} | |||
خط ۱۵۴: | خط ۱۲۳: | ||
==زندگی و یادگار== | ==زندگی و یادگار== | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli2.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli2.jpg|130px|راست]] | ||
===زماننگارِ زندگی=== | ===زماننگارِ زندگی=== | ||
* '''۱۳۵۹''' | * '''۱۳۵۹''': تولد، ۲۳فروردین، تهران | ||
* ''' | * '''۱۳۶۶''': کوچ به بهبهانِ خوزستان و اقامت بهمدت ۲ سال<ref>{{پک|قزلی|۱۳۹۳|ک= جای پای جلال|ص= ۲۱۷}}</ref> | ||
* ''' | * '''۱۳۶۸''': نقلِ مکان به بابلسر و زیستن بهمدت دو سال | ||
* ''' | * '''۱۳۷۶''': آغاز تحصیل در دانشگاه امیرکبیر با رشتهٔ مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید | ||
* '''۱۳۸۸''' نگارش نخستین حاشیه از سفر [[سیدعلی خامنهای|رهبر]] به کردستان | * '''۱۳۸۸''': نگارش نخستین حاشیه از سفر [[سیدعلی خامنهای|رهبر]] به کردستان | ||
* '''۱۳۹۲''' انتشار کتاب ''پنجرههای تشنه'' | * '''۱۳۹۲''': انتشار کتاب ''پنجرههای تشنه'' | ||
* '''۱۳۹۳''' انتخاب بهعنوان مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]]؛ انتشار کتاب ''جای پای جلال'' | * '''۱۳۹۳''': انتخاب بهعنوان مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]]؛ انتشار کتاب ''جای پای [[جلال]]'' | ||
* '''۱۳۹۹''': کناررفتن از مدیریت [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|بنیاد ادبیات]] در پیِ ادغام مؤسسهها، انتخاب از جانب [[وزارت ارشاد]] بهعنوان مشاور معاونت امور فرهنگی در امور ادبیات و پاسداشت زبان فارسی<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b2/|عنوان= مهدی قزلی مشاور امور ادبیات و پاسداشت زبان فارسی شد.}}</ref> | |||
===گریزی بر زندگی=== | ===گریزی بر زندگی=== | ||
<span style="color:darkred{{{1|}}};background:#F99{{{2|}}}">'''کودکیها:'''</span><noinclude> علاقهٔ | <span style="color:darkred{{{1|}}};background:#F99{{{2|}}}">'''کودکیها:'''</span><noinclude> علاقهٔ قزلی در کودکی برای خواندن و نوشتن در کنار مادربزرگش ننهشاهسون شکل گرفت. همان روزهایی که با ننه به نهضت سوادآموزی میرفت. ننه و پدر و مادرش بهعنوان جایزه برایش مداد، پاککن و تراش میخریدند و او توانست سال اول و دوم ابتدایی را در یک سال بخواند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%85%d8%b4%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c%d8%8c-%d8%b6%d8%a7%d9%85%d9%86-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a7/|عنوان= قزلی در پارسآبادِ مُغان}}</ref> وقتی کلاس سوم ابتدایی بود، کتاب ''سیمون بولیوار آزادیبخش آمریکای جنوبی'' را با پولتوجیبی خودش خرید. علاقهٔ بسیاری به کتابخواندن داشت، بههمینسبب موردتوجه والدین و معلمانش قرار گرفته بود و آنها کتابها و مجلههای زیادی را برایش تهیه میکردند.<ref name= ''مدهوش''/> سالهای سوم و چهارم ابتدایی که در شهر بهبهان ساکن بودند، مجلههای «سورهٔ بچههای مسجد» و «کیهان بچهها» را میخواند.{{سخ}} | ||
<span style="color:DarkBlue{{{1|}}};background:lime{{{2|}}}">'''نوجوانیها:'''</span><noinclude> مهدی از همان نوجوانی به داستاننویسی علاقه داشت. او داستانی نوشت و به یک مسابقهٔ داستاننویسی در بابلسر فرستاد و برنده شد.<ref name=''فیروزه''/>{{سخ}} | <span style="color:DarkBlue{{{1|}}};background:lime{{{2|}}}">'''نوجوانیها:'''</span><noinclude> مهدی از همان نوجوانی به داستاننویسی علاقه داشت. او داستانی نوشت و به یک مسابقهٔ داستاننویسی در بابلسر فرستاد و برنده شد.<ref name= ''فیروزه''/>{{سخ}} | ||
<span style="color:darkmagenta{{{1|}}};background:#B0E0E6{{{2|}}}">'''جوانیها:'''</span><noinclude> مهدی زمانیکه دانشجو بود در همان مدرسهای که تحصیل کرده بود، هندسه | <span style="color:darkmagenta{{{1|}}};background:#B0E0E6{{{2|}}}">'''جوانیها:'''</span><noinclude> مهدی زمانیکه دانشجو بود در همان مدرسهای که تحصیل کرده بود، هندسه تدریس میکرد.<ref name= ''مدهوش''/> او در نشریهٔ دانشجویی «مجال» و نشریهٔ «نقطهسرخط» قلم میزد، در مجموعهٔ «کفا» نویسنده و بعدتر عضو شورای سردبیری مجلهٔ «نگارستان» بود. وی «همشهری داستان» را راه انداخت و بهعنوان سردبیر در «همشهری آیه» فعالیت میکرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%af%d9%88%d9%86-%d8%b5%d8%af%db%8c%d9%82%db%8c-%d9%85%d8%b1%d9%87%d9%88%d9%86-%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%87%d8%b3%d8%aa%d9%85/|عنوان= محفل شاعران رسانه}}</ref> مدتی هم در پایگاه لوح داستان کوتاه مینوشت.<ref name= ''مدهوش''/> | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli30.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli30.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''قزلی در دوازدهمین [[جشنواره شعر فجر]] در قم'''</center>]] | ||
===تکاپوی ادبی=== | ===تکاپوی ادبی=== | ||
مهدی قزلی که مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] است، | مهدی قزلی که مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] است، دبیر اجرایی جایزههای ادبی [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جلال آلاحمد]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4726308/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%AF|عنوان= قزلی دبیر اجرایی جایزهٔ جلال آلاحمد شد}}</ref>، [[جایزه ادبی پروین اعتصامی|پروین اعتصامی]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4096555/%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5-%D8%B4%D8%AF|عنوان= دبیر اجرایی دهمین دورهٔ جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد}}</ref>، [[جایزه ادبی ملکالشعرا بهار|ملکالشعرای بهار]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%ac%d9%85%d9%86%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%8c-%d8%a7%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%82/|عنوان= همراهیِ انجمنهای ادبی}}</ref> و [[جشنواره شعر فجر]]<ref name= ''غیر''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4227098/%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%84-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان= محفل فارسیزبانان غیرایرانی}}</ref> را نیز در دورههای متوالی از سال۱۳۹۳ تا کنون بر عهده داشته است.{{سخ}} | ||
در چهل سالگی انقلاب، قزلی بخشی بهعنوان «آتیهٔ داستان ایرانی» را در حاشیهٔ جایزهٔ جلال قرار داد، در این بخش بهانتخاب مردم از نویسندگانی که بعد از انقلاب زاده شدهاند و در حوزهٔ انقلاب کتابی نوشتهاند تجلیل شد.<ref name=''فرهنگ'' | در چهل سالگی انقلاب، قزلی بخشی بهعنوان «آتیهٔ داستان ایرانی» را در حاشیهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ جلال]] قرار داد، در این بخش بهانتخاب مردم از نویسندگانی که بعد از انقلاب زاده شدهاند و در حوزهٔ انقلاب کتابی نوشتهاند تجلیل شد.<ref name= ''فرهنگ''>{{یادکرد وب|نشانی= http://farhangemrooz.com/news/57474/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF|عنوان= کسانی که در جوایز بنیاد دبیر شدند}}</ref> | ||
{{ | {{سخ}}قزلی برای ارتقای سطح نویسندگان جوان کشور، «دورههای متمرکز آموزش داستاننویسی آلجلال» را برگزار کرد. این دورهها بهمنظور تمرکززدایی غیر از تهران در شهرهای دیگر ازجمله اندیمشک، مشهد مقدس و پارسآبادِ مُغان برگزار شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%86%d9%88%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a2%d9%84/|عنوان= برگزاری دوازدهمین دورهٔ داستاننویسی آلجلال}}</ref> او بهنمایندگی از طرف معاونت امور فرهنگی [[وزارت ارشاد]] با هدف همراهی طرح «عید و داستان»، داستانخوانی جایگزین تکالیف نوروزی، بیستوپنجهزار عنوان کتاب برای فرستادن به مناطق محروم در اختیار آموزش و پرورش قرار داده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%86%d8%ae%d8%b3%d8%aa%db%8c%d9%86-%da%af%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%87%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%b9%db%8c%d8%af-%d9%88-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7/|عنوان= نخستین گام برای همراهی طرح «عید و داستان»}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی که رئیس کارگروه اجرای آییننامهٔ امور انجمنهای ادبی است. در دوره مدیریت قزلی بیش از هزار انجمن ادبی از سراسر کشور با بنیاد مرتبط شدهاند و سه دو دوره جایزه ملی بهار ویژه انجمنهای برتر ادبی و دو دروه مجمع انجمنهای ادبی برگزار شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4466803/%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%DB%B1%DB%B1%DB%B5%DB%B3-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9|عنوان= ثبت انجمنهای ادبی در سامانهٔ جامع}}</ref> بهمنظور پرورش شاعران و نویسندگان مستعد جوان سراسر کشور، دهها بار دورههای آموزشی «کلک خیال» و «آل جلال » هر بار با حضور صدها ادبجو برگزار شده است. در دوره مدیریت قزلی صدها شاعر و نویسنده جوان از راهنماییهای اختصاصی و دورههای پیشرفته و پیوسته در بنیاد استفاده کردهاند.<ref name= ''غیر''/>{{سخ}} | |||
وی پیش از منسوبشدن به مدیریت بنیاد ادبیات ایرانیان، مدیر آفرینشهای ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و پیش از آن موسس و سردبیر هفت شمارهٔ مجلهٔ «داستان» و چند شماره از ماهنامهٔ «آیه» از گروه مجلات همشهری بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/2308006/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF|عنوان= قزلی مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی شد}}</ref>{{سخ}} | |||
قزلی که از مدرسان دورهٔ آموزشی مستندنگاریِ بنیاد ادبیات ایرانیان است<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af%d9%86%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d8%ae/|عنوان= دورهٔ مستندنگاری با تدریس قزلی}}</ref>، حاشیهٔ دیدارها و بازدیدهای [[سیدعلی خامنهای]] را از سال۱۳۸۸تا۱۳۹۷ قلم زده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3840213/%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF|عنوان= قزلی همچنان مدیرعامل بنیاد ادبیات ماند}}</ref>{{سخ}} | قزلی که از مدرسان دورهٔ آموزشی مستندنگاریِ بنیاد ادبیات ایرانیان است<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af%d9%86%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d8%ae/|عنوان= دورهٔ مستندنگاری با تدریس قزلی}}</ref>، حاشیهٔ دیدارها و بازدیدهای [[سیدعلی خامنهای]] را از سال۱۳۸۸تا۱۳۹۷ قلم زده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3840213/%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF|عنوان= قزلی همچنان مدیرعامل بنیاد ادبیات ماند}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی | قزلی محافل [[جشنواره شعر فجر]] را در سراسر ایران همچون کاشان، البرز، مشهد، تهران، ری، هرمزگان، جزیرهٔ هرمز و... برگزار کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3902496/%D8%B4%D8%B4%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%84-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%81%D8%AC%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1|عنوان= ششمین محفل شعرخوانی جشنوارهٔ شعر فجر}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی | قزلی به گستره ایران فرهنگی معتقد است و بر این باور است مرزهای فرهنگی ایران پنهاورتر از مرزهای سیاسیاش است و باید آن را به رسمیت شناخت و آن را توسعه بخشید. او برای تحقق این هدف، بخش ویژهٔ افغانستان را در نهمین دورهٔ جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد گُنجاند و در یازدهمین دورهٔ جشنوارهٔ شعر فجر نیز محمدکاظم کاظمی شاعر افغانستانی را برای سِمت دبیری جشنواره به وزیر ارشاد پیشنهاد کرد.<ref name= ''تجلیل''>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%d8%b9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a8%d9%86%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%db%8c/|عنوان= تجلیل از مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی}}</ref>{{سخ}} | ||
ترجمهٔ کتابهای برگزیدهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ جلال]] به زبان روسی، از فعالیتهای قزلی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%a2%d8%ab%d8%a7%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b2%db%8c%d8%af%d9%87-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d8%b1/|عنوان= ترجمهٔ آثار برگزیده به زبان روسی}}</ref>{{سخ}} | ترجمهٔ کتابهای برگزیدهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ جلال]] به زبان روسی، از فعالیتهای قزلی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%a2%d8%ab%d8%a7%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b2%db%8c%d8%af%d9%87-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d8%b1/|عنوان= ترجمهٔ آثار برگزیده به زبان روسی}}</ref>{{سخ}} | ||
او ده هزار جلد کتاب با محوریت ادبیات از سوی بنیاد ادبیات ایرانیان به کتابخانهٔ خلیل عمرانی هدیه کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b9%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%ae%d8%b5%d8%b5%db%8c-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4/|عنوان= اهدای کتاب به کتابخانهٔ خلیل عمرانی}}</ref> | او ده هزار جلد کتاب با محوریت ادبیات از سوی بنیاد ادبیات ایرانیان به کتابخانهٔ خلیل عمرانی هدیه کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b9%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%ae%d8%b5%d8%b5%db%8c-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4/|عنوان= اهدای کتاب به کتابخانهٔ خلیل عمرانی}}</ref> | ||
{{سخ}}تارنماهای اینترنتی «پایگاه نقد | {{سخ}}تارنماهای اینترنتی «پایگاه نقد شعر» و «پایگاه نقد داستان» ازسوی قزلی برای کمک به هزاران شاعر و نویسنده جوان راهاندازی شده است. | ||
این پایگاهها با چندین هزار عضو بهدبیریِ [[غلامرضا طریقی]] در شعر و [[احسان رضایی]] و یزدان سلحشور در داستان، بیش از دههزار شعر و داستان را منتشر و نقد کرده است. قزلی همینطور بهمنظور دسترسی درست و معتبر به اطلاعات ادبیات معاصر ایران، دانشنامهٔ مجازی شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با نام مختصر «ویکیادبیات» را راهاندازی کرده است. این پایگاه با بیش از دویست مدخل، سال نخست کار خود را پیش میبرد و بیش از دو میلیون واژه دربارهٔ شعر و ادبیات معاصر، دادههای دانشنامهای در استاندارهای ویکی منتشر کرده است. | |||
===تقدیرها و تجلیلها=== | ===تقدیرها و تجلیلها=== | ||
مدیر کل کتابخانههای عمومی استان فارس در مجتمع شهر کاغذی در شهر شیراز بههنگام نقد کتاب ''پنجرههای تشنه'' از مهدی قزلی تجلیل و تقدیر کرد.<ref name=''تشنه''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3820375/%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%BA%D8%B0%DB%8C|عنوان= «پنجرههای تشنه» نقد شد}}</ref> | مدیر کل کتابخانههای عمومی استان فارس در مجتمع شهر کاغذی در شهر شیراز بههنگام نقد کتاب ''پنجرههای تشنه'' از مهدی قزلی تجلیل و تقدیر کرد.<ref name= ''تشنه''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3820375/%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%BA%D8%B0%DB%8C|عنوان= «پنجرههای تشنه» نقد شد}}</ref> | ||
در همایش فرهنگی «روایت همدلی» که بهابتکار خانهٔ ادبیات افغانستان در حوزهٔ هنری برگزار شد، از مهدی قزلی بهعنوان چهرهٔ خادم فرهنگی تجلیل بهعمل آمد.<ref name=''تجلیل''/> | در همایش فرهنگی «روایت همدلی» که بهابتکار خانهٔ ادبیات افغانستان در حوزهٔ هنری برگزار شد، از مهدی قزلی بهعنوان چهرهٔ خادم فرهنگی تجلیل بهعمل آمد.<ref name= ''تجلیل''/> در مراسمی که برای تودیع قزلی در ساختمان [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] برگزار شد، نهادهای مختلف فرهنگی با اهدای لوح سپاس و هدیه از تلاشها و زحمات وی در طول شش سال مدیریت [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان|بنیاد ادبیات]] تجلیل کردند.<ref name=''تودیع''>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d8%aa%d9%88%d8%af%db%8c%d8%b9-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81%d9%87-%d8%a8%d9%87%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%ac%d9%84/|عنوان= مراسم تودیع مهدی قزلی و معارفهٔ بهروز جلالی}}</ref> | ||
[[ | |||
===خودش و آرزوهایش را میگوید=== | ===خودش و آرزوهایش را میگوید=== | ||
{{بلی}}قزلی توجه فراوان و صرف انرژی زیاد برای برگزاری سه جایزهٔ ادبی [[جشنواره شعر فجر| شعر فجر]]، [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جلال]] و [[جایزه ادبی پروین اعتصامی|پروین]] را چنین بیان میکند:<ref name=''مقدرات''/> | {{بلی}} قزلی توجه فراوان و صرف انرژی زیاد برای برگزاری سه جایزهٔ ادبی [[جشنواره شعر فجر| شعر فجر]]، [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جلال]] و [[جایزه ادبی پروین اعتصامی|پروین]] را چنین بیان میکند:<ref name= ''مقدرات''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4395904/%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF|عنوان= مقدرات ادبیات}}</ref> | ||
{{گفتاورد تزیینی|ما از بستر این جوایز استفاده کردیم که فضای ادبیات و حاکمیت بتوانند بههم بیشتر اعتماد کنند. ما از این فرصت جوایز حُسن استفاده را کردیم که بتوانیم با تعداد بیشتری آدم صحبت کنیم که اگر دشمن هستند بیطرفشان کنیم، اگر بیطرف هستند دوستشان کنیم و اگر دوست هستند همکارشان کنیم. در این حوزه بهنظرم از توفیق نسبی برخوردار بودهایم... .}} | {{گفتاورد تزیینی|ما از بستر این جوایز استفاده کردیم که فضای ادبیات و حاکمیت بتوانند بههم بیشتر اعتماد کنند. ما از این فرصت جوایز حُسن استفاده را کردیم که بتوانیم با تعداد بیشتری آدم صحبت کنیم که اگر دشمن هستند بیطرفشان کنیم، اگر بیطرف هستند دوستشان کنیم و اگر دوست هستند همکارشان کنیم. در این حوزه بهنظرم از توفیق نسبی برخوردار بودهایم... .}} | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli9.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli9.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''اهدای کتاب به سیلزدگان گلستان'''</center>]] | ||
{{بلی}}قزلی آرزوهای کتابی دارد<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3757866/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%AF%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF|عنوان= خواندن قرآن با تدبر}}</ref> | {{بلی}} قزلی آرزوهای کتابی دارد:<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/3757866/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%AF%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF|عنوان= خواندن قرآن با تدبر}}</ref> | ||
{{گفتاورد تزیینی|پخشکردن کتاب در روستاها و مناطق محروم از فعالیتهای کتابی مورد علاقهٔ من است و | {{گفتاورد تزیینی|پخشکردن کتاب در روستاها و مناطق محروم از فعالیتهای کتابی مورد علاقهٔ من است.}} | ||
===از نگاه دیگران=== | |||
====[[شهریار عباسی]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|...همیشه دوست داشتم با مهدی قزلی کار کنم، صداقتش را دوست دارم، جدیت در کار و احترام به کسانی که داور و اعضای علمی بودند را همواره با کسانی که به بنیاد میآمدند رعایت میکرد، اعضای هیئتعلمی جوایز را بدون دخالت همراهی میکرد. | |||
...مهدی قزلی بسیار خوشسفر است؛ چراکه در بخش آموزشی داستاننویسی چند سفر همراهش بودم. او فرد بسیار زحمتکشی است، یادم هست در سفر به بلوچستان کمکهایی برای کودکان مهیا کرده و در فرودگاه مرتب کارتنهای آن را جابهجا میکرد. من چهرهٔ مدیر کلاسیک را در او ندیدم.<ref name=''تودیع''/>}} | |||
===نگاه او به دیگران=== | ===نگاه او به دیگران=== | ||
====[[جلال آلاحمد]]==== | ====[[جلال آلاحمد]]==== | ||
{{گفتاورد تزیینی|جلال آلاحمد بهخاطر شخصیت خود، بنای تارکدنیاشدن داشت، یک سال در نجف درس خواند، تودهای شد، خط | {{گفتاورد تزیینی|جلال آلاحمد بهخاطر شخصیت خود، بنای تارکدنیاشدن داشت، یک سال در نجف درس خواند، تودهای شد، خط سومی شد و دوست داشت چیزهایی که شنیده و بحث کرده برای جامعه بهعنوان نسخه و کلید از آن استفاده کند؛ اما کارساز نبود. بهزعم من جلال متوجه شد نسخههایی که برای مردم میخواهد با آنها وضعشان را بهتر کند، نسخههایی عملی نیست؛ پس وارد جامعه شد و کوشید از جایی درون آنها برگشت به آنها را شروع کند. او سفر در حاشیهٔ کویر را آغاز کرد. از یزد و کرمان به سیستان رفت. همهٔ نقاط بهشکلی انتخاب شده بود که به آنجا تکنولوژی ورود نکرده باشد؛ ولی من فکر میکنم جلال میگشت تا متوجه شود چرا کلیدش بهدرد مردم نمیخورد؛ بنابراین متوجه شد باید بهمیان مردم رفته و از آنجا به میان خودشان بازگردد.<ref name= ''افروغ''/>}} | ||
====[[سیمین دانشور]]==== | ====[[سیمین دانشور]]==== | ||
{{گفتاورد تزیینی|سیمین دانشور خانم آرامی بود که خروج از معیارش در مقایسه با [[جلال آلاحمد|جلال]] کم بود؛ بهعنوان مثال جلال یک بار داستان نوشت، بار دیگر سفرنامه و سایر انواع ادبی را نیز نوشت، در گروههای مختلف عضو میشد و خارج میشد؛ ولی سیمین در نوشتن داستان پایمرد باقی ماند، رفتار مشخصی داشت، درس خواند و استاد دانشگاه شد.}} | {{گفتاورد تزیینی|سیمین دانشور خانم آرامی بود که خروج از معیارش در مقایسه با [[جلال آلاحمد|جلال]] کم بود؛ بهعنوان مثال جلال یک بار داستان نوشت، بار دیگر سفرنامه و سایر انواع ادبی را نیز نوشت، در گروههای مختلف عضو میشد و خارج میشد؛ ولی سیمین در نوشتن داستان پایمرد باقی ماند، رفتار مشخصی داشت، درس خواند و استاد دانشگاه شد.}} | ||
====[[احمد محمود]]==== | ====[[احمد محمود]]==== | ||
خط ۲۲۴: | خط ۱۸۴: | ||
{{گفتاورد تزیینی|حسین منزوی در میان غزلسرایانِ بعد از [[نیما یوشیج|نیما]] چهرهای متمایز است که ویژگی بارزش تفاخر درعین تعادل است. به این معنا که در تمام ویژگیهای شعر تا حدّ قابلقبولی توانایی داشته و نوآوریهایش ریشه در سنت داشته. بههمیندلیل بدون افتادنازیکطرفبام درخشیده. وجود حسین منزوی و اقبال به غزلش در سالهای پس از او نشاندهندهٔ این است که شعر اگر قابلیت داشته باشد، راه خود را پس به دل مخاطبان پیدا میکند... .<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%b2%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c-%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%86/|عنوان= جایزهٔ ادبی منزوی}}</ref>}} | {{گفتاورد تزیینی|حسین منزوی در میان غزلسرایانِ بعد از [[نیما یوشیج|نیما]] چهرهای متمایز است که ویژگی بارزش تفاخر درعین تعادل است. به این معنا که در تمام ویژگیهای شعر تا حدّ قابلقبولی توانایی داشته و نوآوریهایش ریشه در سنت داشته. بههمیندلیل بدون افتادنازیکطرفبام درخشیده. وجود حسین منزوی و اقبال به غزلش در سالهای پس از او نشاندهندهٔ این است که شعر اگر قابلیت داشته باشد، راه خود را پس به دل مخاطبان پیدا میکند... .<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%b2%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c-%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%86/|عنوان= جایزهٔ ادبی منزوی}}</ref>}} | ||
==== | ====میرزاحسین کریمی مراغهای==== | ||
{{گفتاورد تزیینی| | {{گفتاورد تزیینی|ایشان بیش از پنجاه سال است که با سرودن اشعار ترکی و فارسی به دل و جان مردم این سرزمین راه یافتهاند. بسیاری از شاعران خطهٔ آذربایجان در استقبال از اشعار استاد کریمی مراغهای اشعار فراوانی سرودهاند. با اینکه بیشتر اشعار این استاد به زبان ترکی سروده شده و محدودهٔ شعری ایشان مخصوص تمدن شیعه و ایرانی است و اقبال یک شعر این است که پس از سرودهشدن در زبان مردم زمزمه شود، اشعار ایشان بیش از نیمقرن است در میان مردم زمزمه میشود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%da%a9%d9%86%da%af%d8%b1%d9%87-%d9%85%d9%84%db%8c-%d9%86%da%a9%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%b1%db%8c%d9%85%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%ba%d9%87%e2%80%8c-2/|عنوان= نکوداشت استاد کریمی مراغهای}}</ref>}} | ||
=== | ===دربابِ آثارش میگوید=== | ||
{{گفتاورد تزیینی| | * <font color=darkorange>'''جای پای [[جلال]]'''</font> | ||
{{گفتاورد تزیینی|جلال بهطور معمول از نگاه روشنفکران روایت شده است و تلاش من در این کتاب بر این بود که جلال را از دریچه چشمهای مردمان عادی نشان دهم و در قسمت سفرنامهٔ اسالم نیز صحبتهای مردم محلی که جلال مدتی را ساکن آن منطقه بوده ذکر شده است.}} | |||
* <font color=green>'''پنجرههای تشنه'''</font> | |||
{{گفتاورد تزیینی|معمولاً وقتی نویسنده کتابی را مینویسد، باید دنبالش راه بیفتد و برای کتاب کار کند و آن را معرفی کند تا کتاب دیده شود؛ اما این کتاب مرا دنبال خودش میکشاند و از ابتدای چاپ این کتاب این من هستم که بهدنبال ماجراهای کتاب کشیده میشوم و آن هم از برکت حسینبنعلی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.yjc.ir/fa/news/5598828/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%AF|عنوان= «پنجرههای تشنه» مرا دنبال خود میکشاند}}</ref>{{سخ}} | |||
در انتقال ضریح جدید حسینبنعلی مردم هر شهر با آداب خودشان از کاروان استقبال میکردند و بسیاری از تصاویر و رویدادها را تلویزیون نتوانست نمایش دهد. آنچه سعی کردم در این اثر بنویسم واقعیتهایی بود که در قالب داستان بیان کردم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/report/268714/%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D9%82%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%AF|عنوان= نقد «پنجرههای تشنه» در قم}}</ref>}} | |||
* <font color=darkcyan>'''قصهٔ کربلا'''</font> | |||
{{گفتاورد تزیینی|...یکوقتی دغدغهٔ حسینبنعلی برایم مهمتر بوده است و همین باعث شده دربارهٔ آن بنویسم. اتفاقاً اینها سبب شده که خیلی توجهها به من زیاد شود... .<ref name= ''مدهوش''/>}} | |||
* <font color=violet>'''حاشیههایی که نوشته است'''</font> | |||
{{گفتاورد تزیینی|حاشیهنویسی چیزی جز گزارش و یا سفرنامه نیست؛ این نوشتهها از این بابت حاشیه نام گرفت که متن اصلی را در بر نمیگیرد و به موضوعاتی میپردازد که پیرامون دیدارهای [[سیدعلی خامنهای]] پیش میآید. من میخواستم چیزی را بگویم که همه نمیگویند و در گزارشها و خبرها دیده نمیشود.}} | |||
===نامهها=== | ===نامهها=== | ||
==== | ====درخواست نامگذاری خیابانی به نام [[ابوالفضل زرویی نصرآباد]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%af%d8%b1%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85%e2%80%8c%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%ae%db%8c%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%a7/|عنوان= درخواست نامگذاری خیابان}}</ref>==== | ||
{{گفتاورد تزیینی| | {{گفتاورد تزیینی|همانطورکه مستحضر هستید عالیجناب ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر، طنزپرداز، پژوهشگر و از بزرگان ادبیات امروز بود که بهگفتهٔ مرحوم [[کیومرث صابری|کیومرث صابری فومنی]]، پدر طنز معاصر ایران، قلمِ عبید و [[دهخدا]] را در دست داشت تا کار ایشان زمین نمانده باشد. ابوالفضل زرویی کمحرف، بیادعا، دور از حاشیه و البته مظلوم بود. هر آنچه بهدست آورد، با تلاش بود و از ادبیات، نه با زدوبند و توصیه و معامله.{{سخ}} | ||
شایستهٔ شهر ادیبپروری مثل یزد است که یکی از خیابانها یا میادین مهمش را به نام این افتخار ملی ثبت کند تا نامش بر سر زبان مردم بماند؛ آنچنان که در دل و دیدهٔ اهل ادب و فرهنگ ماندگار است.{{سخ}} | شایستهٔ شهر ادیبپروری مثل یزد است که یکی از خیابانها یا میادین مهمش را به نام این افتخار ملی ثبت کند تا نامش بر سر زبان مردم بماند؛ آنچنان که در دل و دیدهٔ اهل ادب و فرهنگ ماندگار است.{{سخ}} | ||
امیدوارم این مهم در سایهٔ توجه جنابعالی و دیگر اعضای آن شورای محترم بهتصویب برسد و در روز تولد ابوالفضل در نیمهٔ اردیبهشت | امیدوارم این مهم در سایهٔ توجه جنابعالی و دیگر اعضای آن شورای محترم بهتصویب برسد و در روز تولد ابوالفضل در نیمهٔ اردیبهشت سال۱۳۹۸ در مراسمی محترم و درخورِ شأن او و همهٔ یزدیها رونمایی شود.}} | ||
===خلقوخو=== | ===خلقوخو=== | ||
حرفهایش | حرفهایش صریح، بیپرده و تند است و صادقانه انتقاد میکند. شور و هیجانی بر کلامش حاکم است که گفتوگو را جذاب میکند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%aa%d9%88%d8%b5%db%8c%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b3%d8%a6%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86-%d8%b3%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d8%a2%da%af%d8%a7%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%88-%d8%ad/|عنوان= سفارش آگاهانه و حرفهای}}</ref> او به کتابخواندن علاقهٔ بسیار دارد و عاشق سفر، کوه و بیرونزدن از شهر است.<ref name= ''گفتوگو''/>{{سخ}} | ||
او در روز دو یا سه ساعت مینویسد و بیشتر از این انرژی ندارد. خودش میگوید: «بعدش باید بروم کلهمعلق بزنم تا حالم برای نوشتن فرداش خوب بشود.»<ref name=''مدهوش''/> | او در روز دو یا سه ساعت مینویسد و بیشتر از این انرژی ندارد. خودش میگوید: «بعدش باید بروم کلهمعلق بزنم تا حالم برای نوشتن فرداش خوب بشود.»<ref name= ''مدهوش''/> | ||
===سفرها=== | ===سفرها=== | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli33.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli33.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''قزلی در میان ادیبان افغان در کابل'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli10.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli10.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بازدید از موزهٔ جنگ مسکو در سال۱۳۹۸'''</center>]] | ||
قزلی به سفر بسیار علاقه دارد و به هر بهانهای از شهر بیرون میزند. این علاقه به جابهجایی بخشی از شخصیت او و از حس ماجراجویانهای که در وجود اوست سرچشمه گرفته. به تعبیر خودش: <font color=darkmagenta>'''«حس ماجراجویی بهکمک داستاننویس میآید و حسّ مشترکی بین بیشتر نویسندگان است؛ حتی اگر امکان سفرکردن نباشد نویسنده میکوشد تا با خلق دنیای جدید، حس ماجراجویی خود را کنترل کند.»'''</font>{{سخ}} | قزلی به سفر بسیار علاقه دارد و به هر بهانهای از شهر بیرون میزند. این علاقه به جابهجایی بخشی از شخصیت او و از حس ماجراجویانهای که در وجود اوست سرچشمه گرفته. به تعبیر خودش: <font color=darkmagenta>'''«حس ماجراجویی بهکمک داستاننویس میآید و حسّ مشترکی بین بیشتر نویسندگان است؛ حتی اگر امکان سفرکردن نباشد نویسنده میکوشد تا با خلق دنیای جدید، حس ماجراجویی خود را کنترل کند.»'''</font>{{سخ}} | ||
مهدی قزلی تعدادی از شاعران را به شهر بصرهٔ عراق برای شرکت در جلسهٔ شعرخوانی بُرد.{{سخ}} | مهدی قزلی تعدادی از شاعران را به شهر بصرهٔ عراق برای شرکت در جلسهٔ شعرخوانی بُرد.{{سخ}} | ||
او برای نشستهای ادبی به آستراخان روسیه، افغانستان و باکو سفر کرده است.<ref name=''مقدرات''/> وی در آستراخان که از سوی وزیر فرهنگ و گردشگری استان آستراخان دعوت شده بود؛ در نشست «چالشهای ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر کودکان و نوجوانان» شرکت کرد. در این نشست نمایندگانی از ایران، اُکراین، بلاروس، آذربایجان، قزاقستان و روسیه حضور داشتند و قزلی دربابِ ادبیات و مسئولیتهای نویسندگان سخنرانی کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%86%d9%88%db%8c%d8%b3%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9-%d9%88-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d9%86%d8%af/|عنوان= نشست چالشهای ادبیات در روسیه}}</ref>{{سخ}} | او برای نشستهای ادبی به آستراخان روسیه، افغانستان و باکو سفر کرده است.<ref name= ''مقدرات''/> وی در آستراخان که از سوی وزیر فرهنگ و گردشگری استان آستراخان دعوت شده بود؛ در نشست «چالشهای ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر کودکان و نوجوانان» شرکت کرد. در این نشست نمایندگانی از ایران، اُکراین، بلاروس، آذربایجان، قزاقستان و روسیه حضور داشتند و قزلی دربابِ ادبیات و مسئولیتهای نویسندگان سخنرانی کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%86%d9%88%db%8c%d8%b3%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9-%d9%88-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d9%86%d8%af/|عنوان= نشست چالشهای ادبیات در روسیه}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی بههمراه ده نفر از نویسندگان و شاعران به کشور بوسنی و هرزهگوین سفر کرده و در راهپیمایی «مارشمیرا»، مراسم یادبود قربانیان نسلکشی سربرنیتسا، شرکت کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4039317/%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%DB%B2%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%88-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85|عنوان= نویسندگان در بوسنی}}</ref>{{سخ}} | قزلی بههمراه ده نفر از نویسندگان و شاعران به کشور بوسنی و هرزهگوین سفر کرده و در راهپیمایی «مارشمیرا»، مراسم یادبود قربانیان نسلکشی سربرنیتسا، شرکت کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4039317/%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%DB%B2%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%88-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85|عنوان= نویسندگان در بوسنی}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی بههمراه رایزن فرهنگی ایران در سفر به مسکو، با الکساندر اشکولنیک دیدار کرده و پیشنهاد ایجاد یک پل ادبی بهمعنای ترجمهٔ سالانهٔ آثار روسی و ایرانی با موضوع جنگ و وطندوستی را داده است. او در این سفر از موزهٔ جنگ روسیه نیز بازدید کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%b3%d9%86%da%af-%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%87-%d9%87%d9%86%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%ac%d9%86%da%af-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%b1/|عنوان= هفتهٔ هنر و ادبیاتِ جنگ ایران و روسیه}}</ref> | قزلی بههمراه رایزن فرهنگی ایران در سفر به مسکو، با الکساندر اشکولنیک دیدار کرده و پیشنهاد ایجاد یک پل ادبی بهمعنای ترجمهٔ سالانهٔ آثار روسی و ایرانی با موضوع جنگ و وطندوستی را داده است. او در این سفر از موزهٔ جنگ روسیه نیز بازدید کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d8%b3%d9%86%da%af-%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%87-%d9%87%d9%86%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%ac%d9%86%da%af-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%b1/|عنوان= هفتهٔ هنر و ادبیاتِ جنگ ایران و روسیه}}</ref> | ||
{{سخ}}در دانشگاه دولتی زبانشناسی مسکو جلسهای با حضور الکساندر پالیشوک، رئیس بخش زبان فارسی دانشگاه، ماریا گِن، فارغالتحصیل دکترای ادبیاتِ دانشگاه تهران و استادِ دانشگاه زبانشناسی | {{سخ}}در دانشگاه دولتی زبانشناسی مسکو جلسهای با حضور الکساندر پالیشوک، رئیس بخش زبان فارسی دانشگاه، ماریا گِن، فارغالتحصیل دکترای ادبیاتِ دانشگاه تهران و استادِ دانشگاه زبانشناسی بههمراه دانشجویانش برگزار شد و مهدی قزلی دربارهٔ اعتبار و غنای زبان فارسی صحبت کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4625337/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%AE%D8%AA%D9%85-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF|عنوان= آموزش زبان فارسی برابر با عشق}}</ref> | ||
قزلی ردّپای [[ | قزلی ردّپای [[جلال]] را گرفته و به همهٔ شهرهایی که او سر زده بود، سفر کرده که حاصلش کتاب ''جای پای جلال'' شده است.{{سخ}} | ||
او با کاروان جابهجایی ضریح | او با کاروان جابهجایی ضریح حسینبنعلی از قم تا کربلا همراه شده و شیوهٔ برخورد مردم را با ضریح دیده و در کتاب ''پنجرههای تشنه'' بهقلم آورده است.<ref name= ''گفتوگو''/> | ||
===برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است=== | ===برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است=== | ||
خط ۲۶۳: | خط ۲۲۴: | ||
===بنیانگذاری=== | ===بنیانگذاری=== | ||
قزلی در گروه مجلات همشهری، «همشهری داستان» را راهاندازی کرد.<ref name=''مدهوش''/>{{سخ}} | قزلی در گروه مجلات همشهری، «همشهری داستان» را راهاندازی کرد.<ref name= ''مدهوش''/>{{سخ}} | ||
او برای کمک به نویسندگان و شاعران جوان «پایگاه نقد داستان» و «پایگاه نقد شعر» را پِیریزی کرده است.<ref name=''فرهنگ''/> | او برای کمک به نویسندگان و شاعران جوان «پایگاه نقد داستان» و «پایگاه نقد شعر» را پِیریزی کرده است.<ref name= ''فرهنگ''/> | ||
===علت شهرت=== | ===علت شهرت=== | ||
مهدی قزلی داستاننویس، اهل مطبوعات، سفرنامهنویس و تکنگار است.<ref name=''مدهوش''/> او در حوزۀ تألیفات فعالیتهای چشمگیری | مهدی قزلی داستاننویس، اهل مطبوعات، سفرنامهنویس و تکنگار است.<ref name= ''مدهوش''/> او در حوزۀ تألیفات فعالیتهای چشمگیری دارد با ادبیات آشناست و در کارنامۀ خود تجربههای مدیریتی دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mashreghnews.ir/news/317187/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C|عنوان= توصیۀ رحماندوست به قزلی}}</ref> وی مدیرعامل [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]]، دبیر اجرایی جشنوارههای بزرگ ادبی و فعال در امور اجرایی ادبیات خلّاقه است.<ref name= ''جلال''/> | ||
===قزلی در جعبهٔ جادویی=== | ===قزلی در جعبهٔ جادویی=== | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli15.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli15.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حضور در برنامهٔ «چهلچراغ»'''</center>]] | ||
[[پرونده:Mahdi ghezeli23.jpg| | [[پرونده:Mahdi ghezeli23.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حضور در برنامهٔ «با کاروان»'''</center>]] | ||
مهدی قزلی با حضور در برنامهٔ «چهلچراغ» از شبکهٔ سه سیما دربابِ ترویج کتاب و کتابخوانی صحبت کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%da%86%d9%87%d9%84%e2%80%8c%da%86%d8%b1%d8%a7%d8%ba/|عنوان= قزلی در برنامهٔ چهلچراغ}}</ref>{{سخ}} | مهدی قزلی با حضور در برنامهٔ «چهلچراغ» از شبکهٔ سه سیما دربابِ ترویج کتاب و کتابخوانی صحبت کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://adabiatirani.com/%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%da%86%d9%87%d9%84%e2%80%8c%da%86%d8%b1%d8%a7%d8%ba/|عنوان= قزلی در برنامهٔ چهلچراغ}}</ref>{{سخ}} | ||
یک قسمت از مجموعهٔ مستند «فیروزه» به زندگی و آثار قزلی از زبان خودش | یک قسمت از مجموعهٔ مستند «فیروزه» به زندگی و آثار قزلی از زبان خودش اختصاص دارد.<ref name= ''فیروزه''/> {{سخ}} | ||
در برنامهٔ «با کاروان» که در ایام اربعینِ | در برنامهٔ «با کاروان» که در ایام اربعینِ حسینبنعلی در شهر کربلا ضبط و از شبکهٔ یک سیما پخش شده؛ از تقریظ [[سیدعلی خامنهای]] بر کتاب ''پنجرههای تشنه'' با حضور قزلی رونمایی شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://farsi.khamenei.ir/others-report?id=28443|عنوان= گزارشی از رونمایی تقریظ کتاب}}</ref>{{سخ}} | ||
قزلی در برنامهٔ «کتابباز» که از شبکهٔ نسیم پخش میشود، حضور پیدا کرده است.<ref name=''کتابباز''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.aparat.com/v/XL1wW/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%A8%D8%A7%D8%B2_-_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%AF%D9%88%D9%85_-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C|عنوان= کتابباز، فصل دوم، مهدی قزلی}}</ref>{{سخ}} | قزلی در برنامهٔ «کتابباز» که از شبکهٔ نسیم پخش میشود، حضور پیدا کرده است.<ref name= ''کتابباز''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.aparat.com/v/XL1wW/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%A8%D8%A7%D8%B2_-_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%AF%D9%88%D9%85_-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C|عنوان= کتابباز، فصل دوم، مهدی قزلی}}</ref>{{سخ}} | ||
او با حضور در برنامه «هفت» با سایر کارشناسان دو مستند درباره [[جلال آلاحمد]] که سازنده یکی مصطفی آلاحمد، برادرزاده جلال، | او با حضور در برنامه «هفت» با سایر کارشناسان دو مستند درباره [[جلال آلاحمد]] که سازنده یکی مصطفی آلاحمد، برادرزاده جلال، به نام «نویسندهبودن» و سازنده دیگری [[بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان]] و براساس سفرنامه اسالم قزلی با نام «جلال در اسالم» است را بررسی کردهاند. | ||
قزلی در برنامه شب روایت نیز شرکت کرد و پرسشها دربارهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ جلال]] در دوره دوازدهم پاسخ داد. | |||
[[پرونده:Mahdi ghezeli39.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''پنجرههای تشنه'''</center>]] | |||
[[پرونده:Mahdi ghezeli8.jpg|210px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''تقریظ [[سیدعلی خامنهای|خامنهای]] بر «پنجرههای تشنه»'''</center>]] | |||
==آثار و منبعشناسی== | ==آثار و منبعشناسی== | ||
{{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color: darkred ">'''متن تقریظ [[سیدعلی خامنهای]]:''' {{سخ}} | {{جعبه گفتاورد |نقلقول=<center><span style="color: darkred ">'''متن تقریظ [[سیدعلی خامنهای]]:''' {{سخ}} | ||
'''بسماللهالرحمنالرحیم'''{{سخ}} | '''بسماللهالرحمنالرحیم'''{{سخ}} | ||
'''این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست'''{{سخ}} | '''این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست'''{{سخ}} | ||
'''این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست'''{{سخ}} | '''این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست'''{{سخ}} | ||
'''ای شعلهٔ فروزان، ای فروغ تابان، ای گرمابخش دلهای خلایق! تو کیستی با این شکوه و جلال، با این شیرینی و دلنشینی، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهٔ فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستی ای نورِ خدا، ای ندای حقیقت، ای فرقان و ای سفینةالنجاة؟ چه کردهای در راه خدایت که پاداشِ آن خداییشدنِ هر آن چیزی است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسی انت، بروحی انت، بِمُهجَةِ قلبی انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخراً و مَفخَراً. | '''ای شعلهٔ فروزان، ای فروغ تابان، ای گرمابخش دلهای خلایق! تو کیستی با این شکوه و جلال، با این شیرینی و دلنشینی، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهٔ فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستی ای نورِ خدا، ای ندای حقیقت، ای فرقان و ای سفینةالنجاة؟ چه کردهای در راه خدایت که پاداشِ آن خداییشدنِ هر آن چیزی است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسی انت، بروحی انت، بِمُهجَةِ قلبی انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخراً و مَفخَراً. ۲۹اردیبهشت۱۳۹۳''' {{سخ}} | ||
'''بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا | '''بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا ۲۸اردیبهشت۱۳۹۳'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۲%|رنگ پسزمینه=#F99 }} | ||
===کارنامه و فهرست آثار=== | ===کارنامه و فهرست آثار=== | ||
====آثار ادبی==== | |||
# «آخرین امتحان» ۱۳۸۲ | |||
# «امتحان نهایی» ۱۳۸۲ | |||
# «اصول داستاننویسی» ۱۳۸۲ | |||
# «روزگاری جنگی بود» ۱۳۸۴ | |||
# «کتاب نوجوانان» ۱۳۸۶ | |||
# «کتاب یادها» ۱۳۸۶ | |||
# «کتاب دانشآموزان» ۱۳۸۶ | |||
# «کتاب دانشآموز» ۱۳۹۰ | |||
# «کتاب نوجوان» ۱۳۹۰ | |||
# «جای پای [[جلال]]» ۱۳۹۳ | |||
# «روزی روزگاری جنگی» ۱۳۹۶ | |||
# «اصول داستاننویسی از صفر» ویراست جدیدی از «اصول داستاننویسی» ۱۳۹۷ | |||
====آثار مذهبی==== | |||
# پیامبر صلیاللهعلیهوآله» ۱۳۸۲ | |||
# یادش» ۱۳۸۴، خاطرات زندگی [حجتالاسلام] اسکندری | |||
# آفتاب آخرین» ۱۳۸۵، روایت داستانی زندگی محمدبنعبدالله، پیامبر اسلام | |||
# یک جرعه تا زیارت» ۱۳۸۶ | |||
# کتاب آسمانیها» ۱۳۸۶ | |||
# محمد آفتاب آخرین» ۱۳۸۶، نگاهی به زندگی پیامبر اسلام | |||
# علیاکبر پیامبر حسین بود» ۱۳۸۶، گذری بر زندگی علیاکبر | |||
# آخرین پیامبر خدا» ۱۳۸۸، کوتاهههایی از زندگانی رسول اکرم | |||
# فصل اسارت» ۱۳۸۸ | |||
# فصل امام» ۱۳۸۸ | |||
# فصل انتقام» ۱۳۸۸ | |||
# فصل پیامبر دوباره» ۱۳۸۸ | |||
# فصل دشمنان» ۱۳۸۸ | |||
# فصل صبر» ۱۳۸۸ | |||
# «فصل عاشقی» ۱۳۸۸ | |||
# «فصل علمدار» ۱۳۸۸ | |||
# «فصل کوفه» ۱۳۸۸ | |||
# «فصل باران» ۱۳۸۸ | |||
# «سکاندار بر کرانه خلیج فارس» ۱۳۸۸، بیانات فرماندهی کل قوا در خلیج فارس | |||
# «بهانه خلقت» ۱۳۸۹، کوت اهههایی از زندگانی فاطمه بنت رسول | |||
# «تنهاتر از تنها» ۱۳۸۹، کوتاهههایی از زندگانی حسن مجتبی | |||
# «طلایهدار ولایت» ۱۳۸۹، کوتاهههایی از زندگانی علیبنابیطالب | |||
# «خون خدا» ۱۳۸۹، کوتاهههایی از زندگانی حسینبنعلی | |||
# «غریب قریب» ۱۳۹۰، کوتاهههایی از زندگانی علیبنموسی(رضا) | |||
# «ماه در محاق» ۱۳۹۰، کوتاهههایی از زندگانی موسوی کاظم | |||
# «مکتبدار» ۱۳۹۰، کوتاهههایی از زندگانی جعفر صادق | |||
# «نگین حلقه بندگی» ۱۳۹۰، کوتاهههایی از زندگانی علیبنحسین(سجاد) | |||
# «تیری به جان عالم» ۱۳۹۰، کوتاهههایی از زندگانی محمد باقر | |||
# «هادی امت» ۱۳۹۱، کوتاهههایی از زندگانی علیالنقی(هادی) | |||
# «بخشنده غریب» ۱۳۹۱، کوتاهههایی از زندگانی محمدتقی(جواد) | |||
# «پنجرههای تشنه» ۱۳۹۲، روزنوشتهای انتقال ضریح حسینبنعلی از قم به کربلا | |||
# «ماه در میان نیزهها» ۱۳۹۲، کوتاهههایی در زندگانی حسن عسکری | |||
# «امام امروز» ۱۳۹۲، کوتاهههایی از زندگانی حجتبنحسن(مهدی) | |||
===سبک، لحن و ویژگی آثار=== | ===سبک، لحن و ویژگی آثار=== | ||
مهدی قزلی بیش از سی اثر دارد. قلمش زیبا، روان و جذاب است و اغلب آثار وی در حوزۀ مستندنویسی است.<ref name=''نسیم''>{{یادکرد وب|نشانی= http://old.nasimonline.ir/Content/Detail/927042/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF|عنوان= رونماییِ «جای پای | مهدی قزلی بیش از سی اثر دارد. قلمش زیبا، روان و جذاب است و اغلب آثار وی در حوزۀ مستندنویسی است.<ref name= ''نسیم''>{{یادکرد وب|نشانی= http://old.nasimonline.ir/Content/Detail/927042/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D8%AF|عنوان= رونماییِ «جای پای [[جلال]]»}}</ref> منتقدی بر این باور است که شاید قزلی نخستین کسی باشد که در زمینهٔ جنگ مینیمال نوشته است. او حدود بیستوپنج کتاب در رابطه با اهل بیت را بهشکل مینیمال نوشته و در این نوع نوشتن تبحّر پیدا کرده است.<ref name= ''واقعی''>{{یادکرد وب|نشانی= http://razavi.news/fa/report/22309/%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C|عنوان= داستانهای واقعیِ «روزی روزگاری جنگی»}}</ref> | ||
{{سخ}}قزلی که مجموعهمینیمالهای خوبی دارد، با نوشتن کتاب ''پنجرههای تشنه'' نشان داد که روایتنویس ماهری است و قلم روایتهایش گیراتر از قلم داستاننویسیاش است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://shahrestanadab.com/Content/ID/6045/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87|عنوان= روایتی از زبان «پنجرههای تشنه»}}</ref> | {{سخ}}قزلی که مجموعهمینیمالهای خوبی دارد، با نوشتن کتاب ''پنجرههای تشنه'' نشان داد که روایتنویس ماهری است و قلم روایتهایش گیراتر از قلم داستاننویسیاش است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://shahrestanadab.com/Content/ID/6045/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87|عنوان= روایتی از زبان «پنجرههای تشنه»}}</ref> | ||
===جوایز و افتخارات=== | ===جوایز و افتخارات=== | ||
مهدی قزلی زمانیکه نوجوان بود در مسابقۀ داستاننویسی شهر بابلسر شرکت کرد و برنده شد. در یک دوره نیز جایزهٔ جنبی ادبی اصفهان را از آنِ خود کرد و یک سال نیز بهعنوان جوان نمونهٔ سال در حوزهٔ ادبیات شناخته شد. کتاب ''پنجرههای تشنه'' از وی در یک دوره نامزد [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد]] شد؛ ولی بهدلیل مسئولیتهای اجرایی در آن روزگار، از این جایزه انصراف داد. | مهدی قزلی زمانیکه نوجوان بود در مسابقۀ داستاننویسی شهر بابلسر شرکت کرد و برنده شد. در یک دوره نیز جایزهٔ جنبی ادبی اصفهان را از آنِ خود کرد و یک سال نیز بهعنوان جوان نمونهٔ سال در حوزهٔ ادبیات شناخته شد. کتاب ''پنجرههای تشنه'' از وی در یک دوره نامزد [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد]] شد؛ ولی بهدلیل مسئولیتهای اجرایی در آن روزگار، از این جایزه انصراف داد. | ||
===منتقدان آثارش را اینچنین میبینند=== | ===منتقدان آثارش را اینچنین میبینند=== | ||
====''[[ | ====جای پای [[جلال]]==== | ||
این کتاب انتقال ضریح | ''جای پای جلال'' فقط یک سفرنامۀ شخصی نیست؛ بلکه سفرنامهای است که گویا بر مسیر واژههای مسافری دیگر گام مینهد. مسافری که همین مکانها را در سالهای دور سیر کرده و آنچه را دیده نوشته است و اکنون مسافر دیگری نیز همین مکانها را بار دیگر مشاهده میکند و مینویسد. نویسنده رهسپار شهرهایی که [[جلال آلاحمد]] به آن جاها سفر کرده بود شده و تفاوتهای چهرهٔ شهرها، جغرافیا و مردمان را در زمان جلال با امروز بهقلم درآورده است. البته قزلی مکانهای دیگری را نیز علاوهبر جاهایی که جلال رفته، به سفر خود افزوده است؛ بهعنوان مثال قزلی دو روز روی سکوی نفتی در خارگ خوابیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.sooremehr.ir/fa/book/2163/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84|عنوان= معرفی کتاب: جای پای جلال}}</ref> او برای نوشتن این سفرنامه بیش از پنجاههزار کیلومتر سفر کرده و نگارش آن بیش از یک سال طول کشیده است.<ref name= ''نسیم''/> بنا به گفتهٔ منتقدی یکی از ضعفهای این اثر، نقد نشدنِ رویکردِ جلال است و نقد تنها در جاهایی صورت گرفته که جلال ندیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.farsnews.com/news/13940320000671/%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B6%D8%B9%D9%81-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A8%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-|عنوان= نقدنشدنِ جلال ضعف کتاب است}}</ref> | ||
عنوان کتاب پیشنهاد یکی از دوستان نویسنده بوده است و نویسنده وجهتسمیه آن را اینگونه بیان میکند:<ref name=''نشست''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.iranpl.ir/news/13712/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان= نشست نقد کتاب «پنجرههای تشنه}}</ref> | |||
{{گفتاورد تزیینی|پنجره در فرهنگ ایران دریچهای بهسوی نور است و تشنه هم اشارهای به لب عطشان | ====پنجرههای تشنه==== | ||
مخاطب از همان ابتدا متوجه میشود نویسنده این اثر را با درخواست دیگران و بهصورت قراردادی نوشته؛ ولی با مهارت زیادی وجه سفارشیبودن کتاب را کمرنگ کرده است و تبلیغ در کتاب دیده نمیشود. البته در برخی قسمتها سفارشی و ساختگی بودن کتاب کمی نمایان میشود. نویسنده ماجرای حمل یک شیء مقدس یعنی ضریح ساختهشده را نه بهصورت گزارش بلکه بهشکل روایی نوشته و داستان خود را از زمانیکه پذیرفته تا بهعنوان نویسنده ضریح را همراهی کند بهزیبایی در دلِ روایت نشانده است. قزلی در نوشتن ''پنجرههای تشنه'' از مؤلفههای داستانی مثل شخصیتپردازی و کنشگری بهره گرفته و داستان را با نثری ساده همراه با خردهروایتهایی بهجا نوشته است. نویسنده بهاندازهٔ کتابهای سفرنامه به توصیف مکانها و شیوهٔ زندگی مردم نپرداخته و در توصیف مکانی و زیستی صرفجویی کرده است.<ref name=''تشنه''/>{{سخ}} | این کتاب انتقال ضریح حسینبنعلی را از شهر قم تا کربلا روایت میکند و ارادت مردم ایران را به سرور و سالار شهیدان نشان میدهد. ''پنجرههای تشنه'' در یک صفحه صحنهٔ روبهرو شدن یک پیرمرد و پیرزن روستایی را با ضریح بهتصویر میکشد و در صفحهای دیگر احساسات مردم را به خادمان و بانیان ساخت ضریح نمایان میکند و در صفحههای دیگر نیز... .<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4710283/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D9%88%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87|عنوان= پویش مطالعاتی روشنا با «پنجرههای تشنه»}}</ref>{{سخ}} | ||
کتاب زبانی شیوا دارد، صادقانه و شفاف روایت شده، بهسادگی فضای معنوی حاکم بر ایران را نشان داده و نویسنده با استفاده از ابزار نویسندگی، اطلاعات را برطبق رویدادهای روز عاشورا نوشته است.<ref name=''نشست''/ | عنوان کتاب پیشنهاد یکی از دوستان نویسنده بوده است و نویسنده وجهتسمیه آن را اینگونه بیان میکند:<ref name= ''نشست''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.iranpl.ir/news/13712/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان= نشست نقد کتاب «پنجرههای تشنه}}</ref> | ||
{{گفتاورد تزیینی|پنجره در فرهنگ ایران دریچهای بهسوی نور است و تشنه هم اشارهای به لب عطشان حسینبنعلی و یاران باوفای ایشان در هنگام شهادت دارد.}} | |||
مخاطب از همان ابتدا متوجه میشود نویسنده این اثر را با درخواست دیگران و بهصورت قراردادی نوشته؛ ولی با مهارت زیادی وجه سفارشیبودن کتاب را کمرنگ کرده است و تبلیغ در کتاب دیده نمیشود. البته در برخی قسمتها سفارشی و ساختگی بودن کتاب کمی نمایان میشود. نویسنده ماجرای حمل یک شیء مقدس یعنی ضریح ساختهشده را نه بهصورت گزارش بلکه بهشکل روایی نوشته و داستان خود را از زمانیکه پذیرفته تا بهعنوان نویسنده ضریح را همراهی کند بهزیبایی در دلِ روایت نشانده است. قزلی در نوشتن ''پنجرههای تشنه'' از مؤلفههای داستانی مثل شخصیتپردازی و کنشگری بهره گرفته و داستان را با نثری ساده همراه با خردهروایتهایی بهجا نوشته است. نویسنده بهاندازهٔ کتابهای سفرنامه به توصیف مکانها و شیوهٔ زندگی مردم نپرداخته و در توصیف مکانی و زیستی صرفجویی کرده است.<ref name= ''تشنه''/>{{سخ}} | |||
کتاب زبانی شیوا دارد، صادقانه و شفاف روایت شده، بهسادگی فضای معنوی حاکم بر ایران را نشان داده و نویسنده با استفاده از ابزار نویسندگی، اطلاعات را برطبق رویدادهای روز عاشورا نوشته است.<ref name= ''نشست''/> | |||
==== | ====روزی روزگاری جنگی==== | ||
این کتاب حاوی خاطرات واقعی از جنگ است که قزلی آنها را مطالعه کرده، بخشهای اضافی را تراش داده و بهصورت مینیمال نوشته است. برخی از خاطرات این کتاب مدتی در سایت لوح منتشر میشد و بازدید خوبی هم داشت.<ref name=''واقعی''/> | این کتاب حاوی خاطرات واقعی از جنگ است که قزلی آنها را مطالعه کرده، بخشهای اضافی را تراش داده و بهصورت مینیمال نوشته است. برخی از خاطرات این کتاب مدتی در سایت لوح منتشر میشد و بازدید خوبی هم داشت.<ref name= ''واقعی''/> | ||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ||
انتشارات سورهٔ مهر، امیرکبیر، آیندهسازان، فراندیش، مرکز نشر انقلاب اسلامی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ مؤسسهٔ نشر شهر، کتاب یوسف، عماد فردا، قدس رضوی، سپیدهٔ باوران، شهید کاظمی و... . | انتشارات سورهٔ مهر، امیرکبیر، آیندهسازان، فراندیش، مرکز نشر انقلاب اسلامی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ مؤسسهٔ نشر شهر، کتاب یوسف، عماد فردا، قدس رضوی، سپیدهٔ باوران، شهید کاظمی و... . | ||
===چاپها و تجدید چاپها=== | ===چاپها و تجدید چاپها=== | ||
از مجموعهٔ ده جلدی فصلهای کربلا که توسط خانم یوریانو به زبان روسی ترجمه شده؛ ''فصل صبر'' که دربارهٔ حضرت زینب(س) است در سیصد نسخه چاپ شده است.<ref name=''کتابباز''/> | از مجموعهٔ ده جلدی فصلهای کربلا که توسط خانم یوریانو به زبان روسی ترجمه شده؛ ''فصل صبر'' که دربارهٔ حضرت زینب(س) است در سیصد نسخه چاپ شده است.<ref name= ''کتابباز''/> | ||
==نوا، نما و نگاه== | ==نوا، نما و نگاه== | ||
فعالیتهای ادبی داخل ایران: | فعالیتهای ادبی داخل ایران: | ||
<gallery widths="170px" heights="180px" perrow="4"> | <gallery widths="170px" heights="180px" perrow="4"> | ||
پرونده:Mahdi ghezeli34.jpg|<center>'''قزلی در میان طنزپردازانِ سیزدهمین [[جشنواره | پرونده:Mahdi ghezeli34.jpg|<center>'''قزلی در میان طنزپردازانِ سیزدهمین [[جشنواره شعر فجر]] در قم'''</center> | ||
پرونده:Mahdi ghezeli32.jpg|<center>'''محفل شاعران رسانه از سلسلهمحافل سیزدهمین جشنوارهٔ شعر فجر'''</center> | پرونده:Mahdi ghezeli32.jpg|<center>'''محفل شاعران رسانه از سلسلهمحافل سیزدهمین جشنوارهٔ شعر فجر'''</center> | ||
پرونده:Mahdi ghezeli28.jpg|<center>'''قزلی در جشنواره شعر فجر در شهر گُتوند استان خوزستان'''</center> | پرونده:Mahdi ghezeli28.jpg|<center>'''قزلی در جشنواره شعر فجر در شهر گُتوند استان خوزستان'''</center> | ||
خط ۳۸۳: | خط ۳۴۷: | ||
پرونده:Mahdi ghezeli19.jpg|<center>'''دیدار با الکسی وارلاموف، نویسنده و رئیس انستیتو ادبیات ماکسیم گورکی، در مسکو'''</center> | پرونده:Mahdi ghezeli19.jpg|<center>'''دیدار با الکسی وارلاموف، نویسنده و رئیس انستیتو ادبیات ماکسیم گورکی، در مسکو'''</center> | ||
</gallery> | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= قزلی|نام= مهدی|عنوان=پنجرههای تشنه|سال=۱۳۹۲|ناشر= |مکان= |شابک= | | * {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= قزلی|نام= مهدی|عنوان= پنجرههای تشنه|سال= ۱۳۹۲|ناشر= سوره مهر|مکان= تهران|شابک= ۹۷۸۶۰۰۱۷۵۲۱۹۳}} | ||
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= قزلی|نام= مهدی|عنوان= جای پای [[جلال]]|سال= ۱۳۹۳|ناشر= سوره مهر|مکان= تهران|شابک= ۹۷۸۶۰۰۱۷۵۶۹۲۴}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
# {{یادکرد وب|نشانی= http://jamejamonline.ir/online/3346803874876360667/%D8%AC%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%BA%D8% |