سعید نفیسی
سعید نفیسی | ||||
---|---|---|---|---|
«تا عاشق نباشد کسی، شادکام و نیکنام در جهان نمیزید و نامش پس از مرگ جاودان نمیماند.» از یادداشتی به خط سعید نفیسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| ||||
زمینهٔ کاری | تاریخنگاری، تصحیح متون کهن، نقد ادبی، نمایشنامهنویسی، شعر، داستان، ترجمه و ...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
زادروز | ۱۸ خرداد ۱۲۷۴خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردتهرانخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
پدر و مادر | علیاکبر نفیسی(ناظمالاطباء)و جلیله جمالالدوله خواجه نوریخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
مرگ | ۲۲ آبان ۱۳۴۵خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی داردتهران، بیمارستان شورویخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
جایگاه خاکسپاری | سر قبر آقا، جنوب تهران[۱] | |||
پیشه | مورخ، مصحح، مترجم، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار و ...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
سالهای نویسندگی | ۱۲۹۰ تا ۱۳۴۵خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
کتابها | «احوال و اشعار رودکی»، «تاریخ ادبیات روسی»، «ماه نخشب»، «مسیحیت در ایران تا صدر اسلام»، «فرهنگ فرانسه به فارسی»، تصحیح «تاریخ مسعودی» و ...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
نوشتارها | چندصد مقاله در موضوعات گوناگون پژوهشی و ایرانشناسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
نمایشنامهها | «آخرین یادگار نادرشاه» و ...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
دیوان سرودهها | گلچینی از دیوان سعید نفیسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
همسر(ها) | پریمرز نفیسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
فرزندان | دو دختر و دو پسرخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
مدرک تحصیلی | دبیرستان کلژلاتن نوشاتل سوئیس و ادامهٔ تحصیلات در دورهٔ لیسه(سیکل دوم) در پاریسخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
| |||
|
سعید نفیسی مورخ، منتقد، نویسنده، نمایشنامهنویس، شاعر، لغتنویس، زبانشناس، مترجم، پژوهشگر و روزنامهنگار بود که تسلطش بر تاریخ ادبیات باعث شد بسیاری از متنهای منثور و منظوم فارسی را بهشیوهٔ علمی منتشر کند.[۲]
سعید نفیسی از مهمترین ادبا، محققین و استادان صدسالهٔ اخیر ایران به شمار میرود چنانکه جلالالدین همایی او را در تعدد تالیفات، تالی «جلالالدین سیوطی» شمرده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد اگرچه، در واقع، فرهنگ و ادب فارسی از همان ایام جوانی، نفیسی را مسحور کرده بود، ولی در عین حال، سیر فعالیتهای او نشان از گرایش به ساختن پلی بین شرق و غرب میدهد که شرق، بیآنکه از سیل تمدن غرب ویران شود، بتواند از برکت هدیهٔ آن بهره یابد. به همین سبب او از یک طرف، دست به ترجمهٔ ادبیات اروپایی زد و از سوی دیگر، به تدوین و احیای متون قدیمی همت گماشت؛ از یک سو، شیوهٔ اروپایی را در تاریخنویسی، داستاننویسی و لغتنویسی پیروی کرد و از سوی دیگر، به تحقیق در سنتهای ادبی و در احوال و آثار شاعران و نویسندگان قدیم ایران پرداخت. تحقیقات راجع به تاریخ ایران نیز، سالهای دراز مایهٔ خاطر وی بود و قسمت عمدهای از حاصل عمر وی مصروف این کارها میشد. به علاوه، مسائل مربوط به تاریخ خاندانها، تاریخ اجتماعی ادوار مختلف و حتی تاریخ عمومی هم از حوزهٔ وسیع علایق او دور نماند.[۳]
در حقیقت، میتوان گفت آنچه بحث دربارهٔ سعید نفیسی و ارزیابی آثار وی را دشوار میکند، گذشته از تعدد آثار و تالیفات او در حوزههای مختلف، بیشتر همین شخصیت چندبعدی اوست که از وی وجودی مورخ، ادیب، منتقد، و نویسنده ساخته است. این چندبعدی بودن شخصیت نفیسی موجب شده است که نفیسی نه ادیب و منقد سادهای باشد و نه مورخ و نویسندهای معمولی. وی به عنوان نویسنده، هم داستان کوتاه مینویسد، هم رمان، هم نمایشنامه و هم شعر؛ و به عنوان منتقد، هم از ادبیات فارسی صحبت میکند و هم از ادبیات روسیه و فرانسه. ضمنا در تاریخنویسی هم، نه گذشتههای باستانی و روزگاران پیش از تاریخ از قلمرو علاقهٔ او بیرون میماند و نه تاریخ معاصر ایران و جهان. آثار او به قدری متنوع و متعدد و پراکنده است که تنها فهرست آنها مقالهای مستقل خواهد شد. به جز آثاری که از او منتشر شده، مقادیر زیادی نوشتههای چاپ نشده و کتب استنساخ شده از او به جای مانده که مقدارش کمتر از آثار چاپشدهٔ او نیست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سعید نفیسی از بدو تاسیس دانشگاه تهران، در آنجا در رشتههایی مانند تاریخ ادبیات، تاریخ تمدن و تاریخ تصوف مشغول به تدریس شد. آخرین سمت او، تدریس در دورهٔ دکترای ادبیات فارسی بود و در عین حال در موسسهٔ مطالعات اجتماعی دانشگاه درس میداد. نفیسی از اعضای پیوسته و اولیهٔ فرهنگستان ایران بود و عضویت شورای فرهنگی سلطنتی را داشت. او مدتها در دانشگاههای هند، پاکستان، افغانستان، اتحاد جماهیر شوروی، سوئد، دانمارک، بلژیک، آلمان، اتریش، سوئیس، چکسلواکی، رومانی، بلغارستان، فرانسه، ایتالیا، انگلیس، ایالات متحدهٔ آمریکا، سوریه و مصر تدریس میکرد و با دانشمندان فرانسه، شوروی و هند رابطهٔ نزدیک داشت.[۴]
از میان یادها
قزوینی، مرزبان رازی و نفیسی
« | دوست من علی دشتی در روزنامهٔ «شفق سرخ» موضوعی را به عنوان «طرز نگارش فارسی» طرح کرده بود. من یک سلسله مقالات در آن روزنامه به امضای «مرزبان رازی» نوشتم و در آن عقایدی را که امروز طبیعی همه شده است و در آن زمان بسیار تند و تیز بود بیان کرده بودم... آقای تقیزاده در یک سلسله مقاله به امضای «مرزبان بن رستم باوندی» بر تندرویهای من خرده گرفته بودند. عدهای از جوانان ایرانی که پس از جنگ جهانی به آلمان رفته بودند، در برلن «مجلهٔ فرنگستان» را چاپ میکردند. مرحوم قزوینی در آن مجله مقالهای انتشار داد و در اختلافی که در میان من و آقای تقیزاده بود و بعد کاملا به یکدیگر رسیدیم، قهرا جانب آقای تقیزاده را گرفته بود و در ضمن، در پای صفحه، همان جایی که به «مرزبان رازی» یعنی من، تاخته بود، چند تن از نویسندگان را نام برده و به «مرزبان رازی» توصیه کرده بود که نوشتن را از این چند تن و از جمله از من یاد بگیرد! |
» |
شب اول زندگی مشترک
- از آخرین شبهای بلند آذرماه ۱۳۰۸ شمسی بود. تنها در اتاق کوچک گرم منزلی که که برای زندگی مشترکمان تهیه شده بود، زیر کرسی بلاتکلیف نشسته بودم... انتظارم طولانی نشد، با یک جلد کتاب لغت قطور فرانسه، پتی لاروس و چند فرم چاپشدهٔ مطبعه و مقداری صفحات نیمه چاپ برای غلطگیری داخل شد و آنها را روی کرسی گذاشت و با چشمان مردد و نگران و لحنی خجالتزده، که تقریبا به زحمت شنیده میشد، گفت: اول این غلطگیریها را میکنیم و بعد میخوابیم... این نگرانی از طرف او کاملا طبیعی بود. زیرا اولین شب آشنایی ما بود که میخواست زیر یک سقف بگذرد، گرچه عقد ازدواج ما چند ماه قبل بسته شده بود، ولی تا آن روزی که در آن خانه قدم گذاشتیم با هم کوچکترین آشنایی نداشتیم؛ حتی، به رسم زمان، داماد سر عقد هم نیامده بود که لااقل نگاهی به هم در آیینه انداخته باشیم... با کنجکاوی به اینکه یک نسخهٔ غلطگیری چاپ چگونه باید باشد و همچنین رهایی از دست بلاتکلیفی، با خوشحالی از پیشنهادش استقبال کردم. او میخواند و تصحیح میکرد و من مقابله میکردم...
- این برنامه مدتها سرگرمی شبهای ماه عسل ما بود. متاسفانه من همراه چندان خوبی نبودم و بعد از یکی دو ساعت خوابم درمیربود. ولی او تا ساعتها بعد از نیمهشب به کار یا سرگرمی ذوقیاش ادامه میداد... به این ترتیب کار مداوم و طاقتفرسا به تدریج موجب ضعف جسمانی نفیسی گردید...[۵]
کتاببازی نفیسی
ایرج افشار می نویسد:
« | سعید نفیسی دانشمند و نویسندهٔ شهیر ما از کتاببازان(Bibliophile) نامی ایران بود. او در جمعکردن کتاب حریص بود... در سفرها هم فرصت را از دست نمیداد و هر وقت مسافرتی میکرد، بستههای کتاب همراه میآورد. یادم است در تابستان ۱۹۵۷ م. / ۱۳۳۶ ش.، که از کنگرهٔ خاورشناسان(مونیخ) به ژنو آمده بود، از من پرسید: تو، که چندی است در این شهر بودهای، در کدام کتابفروشی، کتابهای قدیم مربوط به ایران دیدهای؟... او را به کتابفروشیای بردم که در انبارش مقادیری کتاب دربارهٔ شرق دیده بودم. کتابها در زیرزمینی که حدود ۲۰ پله میخورد قرار داشت. غباری که سالیان دراز لابهلای کتابها خفته بود از میان آنها برمیخواست. نفیسی یکی یکی را زیر و رو میکرد و بعضی را کنار میگذاشت. عاقبت به کتابفروش گفت: این کتابها را جدا کردم، چند میشود؟ کتابفروش صورت برداشت و حساب کرد و گفت: دوهزار و یکصد فرانک. نفیسی اینقدر پول نداشت، همهٔ سرمایهٔ جیبش تا به تهران برسد حدود هزار فرانک بود، اما نمیتوانست دل از این کتابها بردارد. گفت: من پول کافی همراه ندارم، پانصد فرانک بیعانه میدهم. شما کتابها را مدت یک هفته نگه دارید تا پول برایم برسد و حسابم را صاف کنم. همانجا کاغذی به برادرش در پاریس نوشت که من اینجا احتیاج به پول پیدا کردهام...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
حریص در احیای متون کهن
عیسی صدیق اعلم در سال ۱۳۲۸، در سفری به هندوستان چندی با سعید نفیسی بود. نفیسی مطلع میشود که نزدیک شهر علیگره، در قصبهای به نام حبیبگنج، کتابخانهای با چند هزار جلد کتاب خطی و چاپی به فارسی از آن یک نفر ایرانی است که در قدیم از شیروان به هندوستان رفته و در آنجا سکنی گزیده است. اعلم مینویسد:
« | در اثر تمایل شدید نفیسی بدانجا رفتیم. در اطراف حیاطی که مبدل به اصطبل و سرگینزار شده بود، چند اتاق مملو از کتاب بود، ولی هوای سوزان و گزنده و میلیونها مگس و پشه توقف در آن محل را غیرممکن میساخت. معذلک، عشق سعید نفیسی باعث شد که مدتی تمام مشقات طاقتفرسا را تحمل کند تا از یک کتاب خطی نسخه بردارد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
زندگی و یادگار
دفتر ایام
- ۱۲۷۴: تولد در تهران، ۱۸خرداد[۶]
- ۱۲۷۹تا۱۲۸۲: تحصیلات ابتدایی در «مدرسهٔ شرف» تأسیسشده بههمت پدرش، علیاکبر نفیسی ناظمالاطباخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۲۸۲تا۱۲۸۷: ادامهٔ تحصیلات ابتدایی و دورهٔ متوسطهٔ اول در مدرسهٔ علمیه؛ فراگیری زبان فرانسهخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۲۸۸تا۱۲۸۹: سفر به اروپا همراهِ برادرش (حسن مشرف نفیسی)؛ آغاز تحصیلات دورهٔ متوسطهٔ دوم در «دبیرستان کلژلاتن» در نوشاتل سوییس؛ شروع فراگیری زبان یونانی و لاتینخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۲۸۹: سفر به پاریس و ادامهٔ تحصیل در یکی از دبیرستانهای پاریس بهمدت سه سال[۷]
- ۱۲۹۰: انتشار اولین اثر (ترجمهٔ کتابی با موضوع دندانپزشکی)[۸]
- ۱۲۹۲تا۱۲۹۹: بازگشت به ایرانخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ تدریس زبان فرانسه در «دبیرستان اقدسیه» و «مدرسهٔ سنلویی»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ استخدام در وزارت داخله بهسمت مترجم یک مستشار فرانسویخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ تدریس رایگان به سالمندان در منزل شخصیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ آشنایی با محمدتقی بهار و عضویت در انجمن ادبی «دانشکده»؛ همکاری با محمدتقی بهار، غلامرضا رشید یاسمی و عباس اقبال آشتیانی در مجلهٔ «دانشکده»(۱۲۹۸ ش.)؛ ورود به محافل ادبی تهران از جمله «انجمن ادبی ایران»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ مدیریت «مجلهٔ فلاحت و تجارت» بهدرخواست «حسین علا» (وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه در حکومت صمصامالسلطنهٔ بختیاری)؛ ریاست «ادارهٔ فلاحت» در وزارتخانه با حکم وزیروقت؛ تدریس در مدارس مختلف مانند «مدرسهٔ نظام»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۰۰تا۱۳۰۷: ریاست «ادارهٔ امتیازات»؛ ریاست «راهداری تهراندماوند»؛ تدریس در مدارس مختلفخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ مدیریت روزنامهٔ «عهد انقلاب» با همکاری «میرزاآقاخان فریور تهرانی» و تاسیس نشریهٔ سیاسی و اجتماعی «امید»(۱۳۰۲ ش.)[۹]؛ تأسیس مجلهٔ «شرق»(۱۳۰۳ش.)[۱۰]؛ ریاست «ادارهٔ کارگزینی (پرسنل)» در وزارت فواید عامه؛ ریاست «مدرسهٔ عالی تجارت»؛ انصراف از کار اداریخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار آثاری مانند «هدیهٔ دوستانه»، نمایشنامهٔ «آخرین یادگار نادرشاه»، «نخلبند شعرا (احوال و منتخب اشعار خواجوی کرمانی» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۰۸تا۱۳۱۲: تدریس تاریخ در «مدرسهٔ علوم سیاسی» و تاریخ ادبیات در «مدرسهٔ دارالفنون»؛ تدریس در «مدرسهٔ عالی تجارت» و «مدرسهٔ صنعتی»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار آثاری مانند «فرهنگ فرانسه به فارسی»، «احوال و اشعار رودکی»، تصحیح جلد اول «شاهنامه»، «رباعیات باباافضل کاشانی» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۱۳: تدریس در دانشگاه تهران از بدو تأسیس دانشگاه (ابتدا در دانشکدهٔ حقوق و بعد در دانشکدهٔ ادبیات)خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار «مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۱۴: برگزیدهشدن در سمت عضو پیوستهٔ فرهنگستان ایران (فرهنگستان اول) و آغاز سفرهای متعدد به ممالک دیگر؛ شرکت در کنگرههای شرقشناسی و ایرانشناسی؛ تدریس در دانشگاههای مختلف دنیا بهمدت سه دههخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۱۵: خدمت در بانک ملی ایران؛ صدور گواهی استادی در رشتهٔ تاریخ ایران بعد از اسلام؛ سفر به مسکوخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار «آثار گمشدهٔ ابوالفضل بیهقی»؛ پایان انتشار شاهنامهٔ چاپ بروخیم که جلد ۷تا۱۰ آن به تصحیح سعید نفیسی بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۱۶: انتشار «احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی»، «سامنامهٔ خواجوی کرمانی»، «سیرالعباد الی المعاد سنایی» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۱۷تا۱۳۲۰: دریافت نشان اول علمیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار آثاری مانند تصحیح «تاریخ گیتیگشا»، «دیوان قصاید و غزلیات عطار نیشابوری» و...؛ آغاز تصحیح «تاریخ مسعودی» و اتمام آن در سه جلد بهسال۱۳۳۲خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۱تا۱۳۲۳: انتشار آثاری مانند «در پیرامون احوال و اشعار حافظ»، «افسانهٔ کریلوف» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۴: تأسیس مجلهٔ «پیام نو»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۵: تدریس تمدن ساسانیان و مقایسه ادبیات ایرانی و خارجیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار «پوشکین»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۶: عضویت در انجمن تألیف و ترجمهٔ دانشگاهخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار تصحیح «مواهب الهی: در تاریخ آل مظفر» و زندگینامهٔ عبدالعظیم قریبخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۷: شرکت در جشن پانصدمین سال ولادت «امیر علیشیر نوایی» در اتحاد جماهیر شوروی؛ شرکت در هیئت عالی برنامهخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۸: بازنشستگی از تدریس دانشگاهی بهدرخواست خودشخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار تصحیح «گشایش و رهایش» ناصرخسرو، «ماه نخشب» (مجموعه داستان) و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۲۹تا۱۳۳۳: انتشار آثاری مانند «تاریخ بیمارستانهای ایران»، «آتشهای نهفته»، «شاهکارهای نثر فارسی معاصر» و...؛ آغاز تألیف «تاریخ تمدن ایران ساسانی» و تکمیل آن بعد از حدود یک دهه.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۳۴: دیدار از پاکستان به دعوت آکادمی اقبالخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار «سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۳۵تا۱۳۳۶: تقاضای علیاکبر سیاسی رئیس دانشکدهٔ ادبیات از ریاست دانشگاه تهران برای تجدید درس نفیسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار آثاری مانند «پل و ویرژینی»(ترجمه)، «دیوان ازرقی هروی»، «کلیات عراقی» و «لبابالالباب»(تصحیح) و «تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورهٔ معاصر»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۳۷: تصویب لایحهٔ خاص مجلس برای بازگشت سعید نفیسی به دانشگاه و تدریس در دانشکدهٔ ادبیاتخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار ترجمهٔ «آرزوهای بربادرفته» اثر بالزاک و تصحیح «دیوان انوری» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۳۸: مسافرت یکماهه به مشهد و کنفرانس در دانشکدهٔ ادبیات مشهدخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ دریافت جایزهٔ سلطنتی دربار ایران برای ترجمهٔ «آرزوهای بربادرفته» اثر بالزاک[۱۱]؛ انتشار «دیوان قصاید و غزلیات نظامی» بهتصحیح نفیسیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۳۹تا۱۳۴۱: انتشار آثاری مانند «ابنخلدون و تیمور لنگ» (ترجمه)، «کلیات اوحدی مراغی» (تصحیح) و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۴۱: شروع تدریس منابع تاریخ ایران در مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات تاریخیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۴۲تا۱۳۴۳: انتشار آثاری مانند «تاریخ اجتماعی در ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان»، «در پیرامون تاریخ بیهقی»، «فرهنگ فارسی جیبی» و...خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۴۴: مسافرت به اتحاد جماهیر شوروی؛ بازگشت به ایرانخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد؛ انتشار «تاریخ ادبیات روسی»، «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۴۵: درگذشت در تهران، ۲۲آبانخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد - ۱۳۵۳: انتشار «گفتوگوی خانوادگی دربارهٔ تهران قدیم»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
فرازهایی از زندگی سعید نفیسی
تولد و تحصیلات ابتدایی
از چهار پسر و سه دختر که حاصل ازدواج علیاکبر نفیسی ناظمالاطباء با جلیله جمالالدولهٔ خواجهنوری بودند، سعید نفیسی پیش از همه در تهران به تاریخ ۱۸ خردادماه ۱۲۷۴ شمسی در تهران دیده به جهان گشود. ناظمالاطباء که از پزشکان معروف روزگار خود بود، از ارکان اصلی «انجمن معارف» بود. در این انجمن هر یک از اعضای برجسته به عهده گرفته بودند که مدرسهای به روش اروپایی در تهران تاسیس کنند و ناظمالاطباء، «مدرسهٔ شرف» را در خیابان «چراغ گاز» تاسیس کرد. سعید نفیسی سه سال اول ابتدایی را در همین مدرسه تحصیل کرد. از سال چهارم ابتدایی تا سال سوم متوسطه را هم در «مدرسهٔ علمیه»-که یگانه مدرسهای در تهران به جز دارالفنون بود که دورهٔ اول متوسطه را داشت- گذراند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سفر به اروپا برای ادامه تحصیل
بعد از اتمام دورهٔ اول متوسطه، دکتر علیاصغر مودبالدولهٔ نفیسی، فرزند بزرگتر ناظمالاطباء از زنی دیگر، سعید نفیسی و برادرش، حسن مشرف نفیسی، را برای ادامهٔ تحصیل به اروپا برد. در پاییز سال ۱۲۸۸، سعید نفیسی دورهٔ دوم متوسطه را در «دبیرستان کلژلاتن» در شهر نوشاتل سوئیس آغاز کرد. بعد از یک سال، خانوادهٔ نفیسی مناسبتر دانست که این دو برادر برای ادامهٔ تحصیلات به پاریس بروند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد . طبق گفتهٔ محمود امیدسالار، شرححالنویسان سعید نفیسی به اشتباه تحصیلات سعید نفیسی را در پاریس، تحصیلات دانشگاهی دانستهاند و سال بازگشت او به ایران را هم ۱۲۹۷ شمسی ذکر کردهاند؛ اما با دقت در خاطرات و نوشتههای مختلف سعید نفیسی درمییابیم که احتمالا او پس از سه سال، در سال ۱۲۹۲ شمسی به تهران بازمیگردد. بدین ترتیب، احتمال بیشتر این است که او دورهٔ سیکل دوم(لیسه) را در یکی از دبیرستانهای پاریس به اتمام رسانده باشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
بازگشت به ایران و ورود به محافل ادبی
سعید نفیسی پس از بازگشت به ایران، مشغول به تدریس زبان فرانسه در دو دبیرستان «اقدسیه» و «سنلویی» شد. در ضمن در آن زمان معمول بود کسانی که چیزی میدانستند در خانهٔ خود به سالمندان درس میدادند و او هم از این سنت پسندیده پیروی کرد. در این سالها، سعید نفیسی در یکی از جلسات درس فیزیک که برادرش، اکبر مودب نفیسی، در خانهٔ پدری برگزار میکرد، با محمدتقی بهار که از شاگردان برادرش بود آشنا شد. این آشنایی بعدها به همکاری آنها در انجمن ادبی و مجلهٔ «دانشکده» انجامید. نفیسی از طریق رفتوآمد پدرش با رجال ادبی عصر، به محیط ادبی تهران وارد شد و به قول خودش، ذوق فطریاش کمکم پرورش یافت و بر تجاربش افزوده شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد در سال ۱۲۹۹ «انجمن ادبی ایران» به همت حسن وحید دستگردی، محمدعلی عبرت نایینی و ... تشکیل شد که نفیسی از جوانترین اعضای آن بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
اشتغال به کار اداری و تدریس
در ۱۲۹۷ شمسی، آقای حسین علا که مامور تشکیل وزارتخانهٔ فلاحت و تجارت و فواید عامه شده بود، از نفیسی خواست که مدیریت مجلهٔ «فلاحت و تجارت» را برعهده بگیرد. موفقیت نفیسی در چند شماره از مجله باعث شد او به مدت دو سال ریاست «ادارهٔ فلاحت» برگزیده شود. از دیگر فعالیتهای اداری نفیسی در این سالها میتوان به ریاست «ادارهٔ امتیازات»، ریاست «راهداری تهران-دماوند»، ریاست «ادارهٔ کارگزینی(پرسنل)» و ریاست «مدرسهٔ عالی تجارت» اشاره کرد که همگی از سوی وزارتخانهٔ مذکور به او محول شد؛ تا اینکه پس از مدتی، به دلایل بسیار، طبعش از کار دولتی رمیده شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
در تمام مدت اشتغال به کار اداری، نفیسی در مدارس مختلف تهران مانند «مدرسهٔ نظام» مشغول بود و پس از آن نیز در «مدرسهٔ عالی تجارت»، «مدرسهٔ علوم سیاسی» و «مدرسهٔ صنعتی» به تدریس در حوزههایی مانند تاریخ و تاریخ ادبیات پرداخت. با تاسیس دانشگاه تهران، نفیسی به دانشگاه منتقل شد و ابتدا در دانشکدهٔ حقوق و سپس در دانشکدهٔ ادبیات به تدریس پرداخت..خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
استادی دانشگاه و سفرهای فرهنگی
بعد از رسیدن به استادی دانشگاه و عضویت فرهنگستان، نفیسی سفرهای متعدد به خارج از ایران داشت و در جشنها و کنگرههای ادبی و علمی بسیاری در سراسر جهان شرکت کرد. از فعالیتهای او در این سفرها میتوان به تدریس در دانشگاههای مختلف مانند دانشگاه قاهره و کابل، تاسیس شعبهٔ ادبیات فارسی در انستیتوی مطالعات اسلامی دانشگاه علیگره و ... اشاره کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سعید نفیسی در همهٔ این سالها با پشتکاری بینظیر، آثار متعددی را در زمینههای تاریخ، جستجو در احوال شعرا و نویسندگان، تصحیح متون و آثار کهن، فرهنگنویسی، ترجمه، رمان، داستان، نمایشنامه و ... منتشر کرد. سرانجام در شامگاه یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۴۵، دست روزگار او را در ربود و در بیمارستان شوروی تهران درگذشت. پیکرش با تشییعی عظیم از مدرسهٔ عالی سپهسالار به آرامگاه خانوادگیاش «سر قبر آقا» واقع در جنوب تهران حمل و به خاک سپرده شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
شخصیت و اندیشه
نفیسی به زبان و ادب فارسی عشق می ورزید و در راه نشر فرهنگ و تمدن ایران و آثار ادبی فارسی عاشقانه می کوشید. همین عشق و شور، نیرو و توانایی خاص و فوقالعادهای به او داده بود که موجب شد هرگز از کار بازنماند و خسته نشود؛ به طوری که گاهی حتی خواب و خوراک را بر خود حرام میکرد و هرجا که باید در زمینهٔ شناساندن فرهنگ ایران و رواج زبان و ادب فارسی سخن میگفت یا مینوشت، با کمال علاقه و بدون تامل آغاز به کار میکرد و نیکو انجامدادن آن را بر خود فرض میدانست.[۱۲]
گرایشی مردمی و انسانی در قریب به اتفاق آثار نفیسی که به نحوی با ایران و ایرانی مرتبط است دیده میشود. او شعور اجتماعی مردم و عقل و درایت تودهها را باور داشت و معتقد بود که شعور اجتماعی، صبر و استقامت مردم در دراز مدت بر مستبدان و ستمگران و خرافهپرستان غلبه خواهد کرد.[۱۳]
نفیسی به ادبیات معاصر توجه خاص داشت. او بارها از ادبیات معاصر و ضرورت توجه به آن سخن گفته و از اولین کسانی بود که طی مقالهای، از لزوم گنجانیدن ادبیات معاصر در برنامههای آموزشی مدارس و دانشگاهها سخن گفت. در واقع میتوان گفت نفیسی بیشتر طرفدار مطرح کردن ادبیات معاصر بود نه نقد و بررسی آن. ظاهرا استنباط او این بود که ادبیات معاصر نخست باید مجال بروز و ظهور یابد و آنگاه به ترازوی نقد برکشیده شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
با نگاهی به آثار نفیسی اعم از تالیف و تصحیح و ترجمه، میتوان دریافت که بیشتر کارهای وی را مطالب تاریخی و ادبی تشکیل میدهند؛ با این حال در نوشتههای او کمتر میتوان مطلبی را یافت که با نقد ادبی در ارتباط باشد و آنجا هم که سخنی در این باره هست، متاسفانه اغلب چندان استوار نیست که بتواند توجهی را برانگیزد. مثلا نفیسی معتقد است که هر زبانی، خواه مرده یا زنده در سه مرحله از تکامل سیر کرده است:
- زبان محاوره: مورد استفاده در گفتگوهای روزمرهٔ مردم
- زبان نثر: شامل لغات و ترکیبات مخصوص که در زبان محاوره به کار نمیروند و گاهی صنایع لفظی و معنوی و از همه بالاتر، تشبیهات و کنایات و استعارات را در خود میپذیرد و به طور کلی «علم معانی و بیان» را پدید میآورد.
- زبان نظم: که صنایع لفظی و معنوی را به کمال میرساند و اصول قوافی و عروض و نقدالشعر را نیز بر آن میافزاید.
با تاملی در این تقسیمبندی میتوان دریافت که او دیدگاهی کلی دربارهٔ ادبیات و نقد ادبی ندارد. همین که او از سه زبان محاوره، نظم و نثر یاد میکند، نشاندهندهٔ این است که ادبیات را به عنوان پیکرهای واحد نمینگرد و به دنبال اصولی کلی نیست که بتوان آن را به همهٔ بخشهای ادبیات، اعم از شعر و نثر، تسری داد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زمینهٔ فعالیت
روزنامهنگاری و مقالهنویسی
اولین مقالههای نفیسی بعد از بازگشت به ایران در روزنامهٔ «ارشاد» با امضای «سعید بن ناظمالاطباء» منتشر شد. بعد از کار کردن در مجلهٔ دولتی «فلاحت و تجارت»، نفیسی در سال ۱۳۰۱ به عنوان سردبیر در نشریهٔ ادبی «پرتو» که به مدیریت «میرزامحمدعلی واله خراسانی» در تهران منتشر میشد، به کار پرداخت؛ اما این هفتهنامه خیلی زود تعطیل شد و نفیسی در سال ۱۳۰۲ پیشنهاد «میرزاآقاخان فریور تهرانی» را پذیرفت و مدیریت نشریهٔ «عهد انقلاب» را بر عهده گرفت. با توقیف عهد انقلاب، نفیسی امتیاز نشریهٔ سیاسی و اجتماعی «امید» را گرفت. شمارهٔ اول امید به صورت مستقل و شمارهٔ دوم آن به جای عهد انقلاب منتشر شد که آن هم توقیف شد. با توقیف دورهٔ اول امید، در سال ۱۳۰۳ «محمد رمضانی» به تشویق نفیسی، مجلهٔ ادبی «شرق» را منتشر کرد. مدیریت این مجله را که تا سال ۱۳۱۰ منتشر میشد، سعید نفیسی عهدهدار شد. در سال ۱۳۱۳ هم موسسهٔ اطلاعات، تصمیم به انتشار روزنامهای به زبان فرانسه به نام «ژورنال دو تهران» گرفت که قسمت ادبی آن به نفیسی واگذار شد. از دیگر فعالیتهای او در زمینهٔ روزنامهنگاری، همکاری دائم او با مجلهٔ «پیام نو» در سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۶ بود که توسط انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منتشر میشد. این همکاری بعد از تغییر نام مجله به «پیام نوین» در ۱۳۳۷ هم ادامه یافت و البته باعث سوءظن دستگاههای امنیتی به نفیسی شده بود. علاوه بر این، مقالات نفیسی در نشریههای متعدد دیگری از جمله «ارمغان»، «یغما»، «سخن»، «سپید و سیاه» و ... هم چاپ میشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
تصحیح متون
سعید نفیسی از پیشروان احیای متون فارسی است و در طی حیات پربار خود، ۳۸ متن از متون ادبی و تاریخی را تصحیح و منتشر کرد. کارهای نفیسی در زمینهٔ تصحیح متون متنوع است و متون منظوم و منثور را در بر میگیرد. اولین شاعری که توجه وی را به خود مشغول کرد، حکیم عمر خیام نیشابوری بود که نفیسی مجموعهای از رباعیات وی را فراهم کرد. چاپ نفیسی از دیوان رشید وطواط-که اولین تصحیح از این اثر است- برخی نکات را که در احوال و آثار این شاعر وجود داشت و در تحقیقات پژوهشگران قبل، مانند عباس اقبال آشتیانی و قاسم تویسرکانی به نتیجهٔ قطعی نرسیده بود، مشخص کرد. در متون منثور نیز از کارهای نفیسی میتوان از معرفی و تصحیح «گشایش و رهایش» برای اولین بار(و اثبات تعلق آن به ناصرخسرو) و تصحیح «تاریخ بیهقی» یاد کرد که تعلیقات مفصل ادبی و تاریخی او بر آن نکات زیادی را روشن ساخت.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
شعر، رمان، داستان و نمایشنامه
نفیسی گاهی از باب تفنن و رفع خستگی شعر میگفت که البته در مقابل نثر او جلوه و جلایی ندارد، ولی در بین آنها میتوان به بعضی اشعار خوب با مضامین بکر و اغلب طنزآمیز برخورد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد او خود میگوید:
« | «روزی که قلم بر کاغذ گذاشتم... گمان میبردم که شاعر میشوم. میکوشیدم چند مصراع در آن وزن و قافیهای که به دلم نشسته بود بسازم... از ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۲ بیش از هشت هزار بیت شعر گفتم، چون باز هم کتاب میخواندم، خود میدنستم که بهتر از دیگران شعر نگفتهام. همان حس برتریجویی مرا برانگیخت که دست از این کار بیهوده بردارم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
نفیسی از اولین کسانی است که در زمینهٔ داستان کوتاه در فارسی اثر قابل ملاحظهای به وجود آورد. اولین نمونهای که وی در این باب عرضه کرد، «خانهٔ پدری» نام دارد که بعدها در مجموعهٔ «ستارگان سیاه» منتشر شد و در اصل مربوط به ۱۲۹۵ است. در رماننویسی هم اولین تجربهاش رمان «فرنگیس» بود. از دیگر آثار او در این حوزهها میتوان به رمانگونهای به نام «نیمهٔ راه بهشت» و مجموعهای از داستانهای کوتاه تاریخی با عنوان «ماه نخشب» اشاره کرد که چیزی بین مقالهٔ تاریخی و داستان کوتاه بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نفیسی در زمینهٔ نمایشنامهنویسی هم آثاری دارد؛ از جمله «قاضی واقواق» و «آخرین یادگار نادرشاه». ابوالقاسم جنتی عطایی از نمایشنامهٔ دیگری به قلم نفیسی با عنوان «قربانی یک دختر» هم نام میبرد و نفیسی را از جمله منتقدانی میشمارد که پس از جنگ جهانی اول در کنار افرادی مانند خانملک ساسانی، مرتضی مشفق کاظمی و علی دشتی، به رشد و توسعهٔ نمایشنامهنویسی و استحکام بنیاد نمایشی ایران کمک به سزایی نمودند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
پژوهشهای ادبی و تاریخی
پژوهش در تاریخ ادبی ایران برای سعید نفیسی، که به متون کهن و میراث تاریخ ایران عشق میورزید، جاذبهای خاص داشت. او نه فقط در ضمن «احوال و اشعار رودکی» و به مناسبت بحث در احوال شاعران عهد رودکی، احوال و اشعار تمام گویندگان قدیم ایران را مورد تحقیق و تدقیق قرار داد، بلکه در «سالنامهٔ پارس» هم نشر یک دوره تاریخ ادبیات ایران را به سبک دایرهالمعارف و بر حسب ترتیب عصر شاعران و نویسندگان بر عهده گرفت که چندین سال ادامه یافت و متاسفانه ناتمام ماند و بعدها در اواخر عمر، آن را تکمیل کرد و با عنوان «تاریخ نظم و نثر در ایران تا قرن دهم هجری» در دو جلد منتشر کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
از جمله پژوهشهای تاریخی سعید نفیسی هم میتوان به «تاریخ مسیحیت در ایران» اشاره کرد که مورد توجه دربار واتیکان قرار گرفت. اهمیت این کتاب در این است که اروپاییان دربارهٔ اسلام و شرق زیاد نوشتهاند، ولی از شرق مسلمان دربارهٔ مسیحیت چندان منبعی در دست نیست و این کتاب را باید یکی از اولین منابع دانست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد به علاوه، نفیسی آثار متعدد دیگری هم در باب تاریخ گذشته و معاصر ایران نوشته است که از جملهٔ آنها میتوان به «بابک خرمدین، دلاور آذربایجان» و «تاریخ تمدن ایران ساسانی» اشاره کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
فرهنگنگاری
در این حوزه از آثار سعید نفیسی میتوان به فرهنگ «فرانسه به فارسی» یاد کرد که در دو جلد و دو هزار صفحه به انجام رسید. با تدوین این فرهنگ، وی به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد و نشانهای «لژیون دونور» و «پالم آکادمیک» را دریافت کرد. علاوه بر این، آثار دیگری مانند «فرهنگنامهٔ پارسی» و تکمیل فرهنگ ناظمالاطباء از سعید نفیسی در دست است که این مورد دوم در پنج جلد با عنوان «فرهنگ نفیسی» و با مقدمهٔ محمدعلی فروغی به چاپ رسید.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ترجمه
نفیسی با توجه به آشنایی با زبان فرانسوی از همان آغاز جوانی به ترجمهٔ آثار مختلف همت گماشت. به جز زبان فرانسوی، روسی، عربی و انگلیسی را هم خوب میدانست.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه از جمله ترجمههای او میتوان به «ایلیاد» و «ادیسه» اثر هومر و «آرزوهای بربادرفته» اثر بالزاک اشاره کرد که نثر روان و شیوای نفیسی به آنها چاشنی ملایمی از شعر بخشیده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نفیسی از نگاه صاحبنظران
عبدالحسین زرینکوب
« | نمیتوان نادیده گرفت که در آثار نفیسی، به قول ادیبان، غث و سمین وجود دارد. بعضی حاصل اندیشهای زودگذر و شتابکارانه است و پارهای نیز نتیجهٔ تاملات دور و دراز و درنگآمیز. از این روست که در مجموعهٔ این آثار، از حیث عمق و دقت، تفاوتهای بارز هست. نفیسی البته انسان بود و نمیتوانست از خطا مصون باشد؛ به علاوه، کار زیاد میکرد و کسی که کار میکند و خوب کار میکند، خطا و اشتباه از دستش در میرود. به اقتضای همین امر بود که نفیسی گهگاه شتابکاریهایی هم در اظهار بعضی عقاید، که خلاف دریافت همگان بود، داشت. حتی پارهای از سخنانش مبنی بر تجرید و تصمیم ناسنجیده میشد، لیکن این عیبها را، که هیچ نویسندهای از آنها عاری نیست، بعضی ستیزهجویان از آنچه بود بزرگتر جلوه میدادند و به این بهانه بر وی میتاختند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
ایرج افشار
« | نفیسی از وجودهای گرانقدر و بامایهای بود که جوهر حیات را از آغاز جوانی تا دم آخر زندگی بر زادبوم خود موقوف ساخته بود و ایران از قلمش و پندارش دور نمیشد و اگر بر صدر داستانی از داستانهای ملی خود نوشته است: «به ایرانم، به ایران گرامیم، به ایران جاودانیم.»، گزافه سخن نیست. ایران را دوست میداشت. به فرهنگ و تاریخ و زبان کشورش خدمت بسیار کرد، آنچنان که یادش همیشه در دلهای دوستان و شاگردانش به جا و در صحایف کتب زبان فارسی و تحقیقات ایرانی جاودان خواهد ماند و آیندگان بیش از همزمانان او بر آثارش خواهند نگریست.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
|
» |
حبیب یغمایی
« | نفیسی پرکارترین و معروفترین نویسندگان این عصر است، تالیفات او به دویست و پنجاه کتاب و رساله میرسد و مقالاتش را نمیتوان تحدید کرد، و اوراقی را که به خط دست خود نوشته شاید از میلیونها سطر به در بگذرد. بسیاری از دواوین شاعران قدیم را به خط خود نوشته، و همچنین اشعار بسیاری از شاعران معروف و غیر معروف معاصر را فراهم آورده و کتابت فرموده که اگر آن همه یکجا شود، تذکرهای از تمامی و کمال بیمانند خواهد بود. نفیسی در فارسینویسی مهارتی شگفتانگیز داشت، از نویسندگان معاصر کسی را نمیشناسم که به شتاب و سرعت چیز بنویسد، بی هیچ اشتباه و بیقلمخوردگی و در نهایت سادگی و روانی. هنرمندی نفیسی در این بود که یک بار مینوشت و روان و بیغلط مینوشت و اگر گاهی تساهلی در موضوعهایی معدود در نوشتههایش دیده شود، به علت شتاب و حرارت و زبردستی اوست در نوشتن.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
از نگاه نفیسی
علامه محمد قزوینی
نفیسی در خاطرات خود دربارهٔ علامه قزوینی میگوید:
« | «اصول انتقاد و تحقیق درست و تتبع را ما همه از تصحیحات و مقدمههای چند کتابی که مرحوم قزوینی نوشته بودند، مانند چهار مقاله و مرزباننامه و یکی از مجلدات لبابالالباب و تذکرهالاولیا و ... فرا میگرفتیم... دو صفت مردانهٔ بسیار بزرگ در او بود. یکی آن که در دوستی بسیار باوفا و راسخ و حقشناس بود. دیگر آن که به دانش و هنر احترام بسیار میگذاشت و گاهی هم معایب برجستهٔ دانشمندان و هنرمندان را چشمپوشی میکرد و نام ایشان را همیشه با کمال ادب و احترام میبرد. در تسلط او در تاریخ و ادب و مخصوصا صرف و نحو زبان عرب و اشعار بزرگان زبان تازی چیزی نمینویسم، زیرا که آثار وی بهترین معرف احاطهٔ کامل او در این رشتهها بود. بیشتر مطالبی را که در کتابها خوانده بود، در ذهن داشت و کمتر خطا میکرد... |
» |
احمد کسروی
- «این مرد، اگر خود را بدین سرکشیها آلوده نکرده بود، حتما یکی از بزرگترین دانشمندان کشور ما میشد. قطعا، تا امروز زنده مانده بود عوام او را از پای درنیاورده و جرئت نکرده بودند درخت تناور دانش او را به بادی ریشهکن کنند. از همه گذشته، آن همه وقتی را که صرف کارهایی در حاشیهٔ علم کرد، اگر در همان راهی که در روز نخست با آن همه اندوختهٔ فراوان با آن گام برداشته بود صرف کرده بود، امروز، بسیاری از مسائل علمی به نام او در جهان مانده بود و کوهی در برابر جهانیان گذاشته بود که هیچ بادی آن را نمیلرزاند...
- کاری که با او کردند، زشتتر از کاری بود که با سقراط و حسین بن منصور حلاج و دیگران، که در راه عقیدهشان کشته شدند، کردند؛ زیرا که در آن زمانها دیگر به قانون و دادگستری، آن همه که امروز مینازیدند، نمینازیدند.»[۱۵]
نیما و دیگران
در روزهایی که در محافل ادبی ایران، بین طرفداران شعر نو و هواداران شعر قدیم مبارزه شدت گرفته بود، از نفیسی خواسته شد که نظر خود را در این باره ابراز دارد. او ضمن بحث مفصلی با توجه به پیشینهٔ شعر فارسی در تمدنهای کهن، نه قافیه و نه وزن عروضی را جزء شرایط اساسی شعر فارسی نمیداند و با این استدلال، ملامت نوسرایان را جایز نمیداند. البته به نظر او، با توجه به سابقهٔ شعر عروضی، اگر شاعری بخواهد سخنش در دل مردم بنشیند بهتر است وزن عروضی را از دست ندهد، اگر قافیه را رعایت نکرد، باز چندان ماخوذ نخواهد بود و اگر شاعری، جسورتر بود و خواست وزن عروضی را رعایت نکند، باز به نظر نفیسی میتواند شعر هجایی بگوید؛ اما نفیسی شعری را که نه وزن عروضی داشته باشد و نه وزن هجایی، شعر نه، بلکه نثر مقطع یا موزون میداند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد او در ادامه میگوید:
:«این روزها، چند تن از گویندگان هستند که شعر نو میسرایند، مانند آقایان شین پرتو، تندرکیا، منوچهر شیبانی، شوریده، شرنگ، آرزو، نیما یوشیج، کولی، آریا، سایه، ا. صبحیاب، غروب و گلچین گیلانی که، بیشتر از دیگران، آثارشان را در مطبوعات دیدهام. برخی از ایشان اصولی را که نوشتم رعایت میکنند و، به همین جهت، گاهی شاهکارهای جالبی بیرون دادهاند و این پسند و اقبال مردم خود بهترین میزان و معیار کار هنری است؛ زیرا مقصود از هنر تاثیر در ذهن و احساسات و اندیشهٔ مردم است. اگر اثری که هنرمند میخواهد نکند، رنج هنرمند بیهوده خواهد ماند و هنر بیاثر، کالای بیخریدار است.»[۱۶]
یادمان و بزرگداشتها
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و کتابشناسی
شیوهٔ نثر سعید نفیسی
از دیدگاه صادق رضازادهٔ شفق، شیوهٔ فارسی سعید نفیسی بسیار شیرین و نغز بود. او در این باره مینویسد:
- «ما در وصف سبکهای مختلف از طرز انشای ابوالمعالی نصرالله در «کلیله» و بیهقی در «تاریخ مسعودی» و سعدی در «گلستان» نام میبریم. اینان بیتردید استادان نثر بدیع فارسی هستند اما سبک هیچ یک در زمان حاضر قابل پیروی نیست. از آن سوی هم نویسندگان تازیمنش یعنی «قلمبهنویسان» از طرفی و سرهنویسان و فرنگیمآبان از آن سوی، حق انشایی را که هم بیان مقصود کند و هم زیبایی و لحن و آهنگ جملهبندی زبان را نگه دارد و در عین حال از افراط و تفریط بپرهیزد و سره را از ناسره بشناسد، نمیتوانند ادا کنند. شیوهٔ نفیسی در نتیجهٔ نیمقرن آزمایش دمادم و نویسندگی پیاپی توام با مطالعه و مقایسهٔ سبکهای گوناگون ادوار مختلف در نغزنگاری و تنسیق لغات و عبارات به مرحلهای رسیده که میتوان آن را بیاغراق بهترین نمونهٔ نثر فارسی شمرد.»[۱۷]
عبدالحسین زرینکوب نیز وجه مشترک تمام آثار سعید نفیسی را، به رغم تنوع و پراکندگی آنها، شیوایی و دلاویزی انشای او میداند که حتی فنیترین و پیچیدهترین تحقیقات او نیز با لطافت بیان همراه است. او سعید نفیسی را از معماران واقعی نثر جدید ایران میشمارد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
از منظر نادر نادرپور نیز، سعید نفیسی از بنیادگذاران مکتب نثر دانشگاهی است که از جمله ویژگیهای این نثر، پیراستگی عبارات در لفظ و معنی بود، به طوری که نویسنده میکوشید اندیشهٔ خود را چنان ساده بیان کند که عبارات او از هرگونه پیچش و پیرایهای دور باشد و به جای آرایههای بیهودهٔ لفظی، از استحکام دستوری برخوردار باشند.[۱۸]
کتابشناسی سعید نفیسی
تألیف و تصحیحخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد[۱۹]
- هدیهٔ دوستانه، از طرف حیدرعلی کمالی، محمدحسین حسابی و سعید نفیسی، تهران: مطبعهٔ فاروس، ۱۳۰۴. این کتاب به یادگار کنسرتهای بزرگ ۱۷، ۲۰، ۲۳ و ۲۴تیرماه۱۳۰۴ به علینقی وزیری تقدیم شد.
- آخرین یادگار نادرشاه (نمایشنامه)، تهران: مجلهٔ شرق، ۱۳۰۵، تجدیدچاپها تهران: فرهنگ جاوید۱۳۸۱، ۱۳۹۷ با عنوان «آخرین یادگار نادرشاه: بازی در سه پرده»
- شیخ زاهد گیلانی، رشت، ۱۳۰۶
- نخلبند شعرا (احوال و منتخب اشعار خواجوی کرمانی)، تصحیح، تهران: موسسهٔ خاور، ۱۳۰۷. تجدیدچاپ تهران: نشر دف، ۱۳۹۸ با عنوان «نخلبند شعرا»
- رباعیات حکیم عمر خیام، با ترجمهٔ حال، تهران: کتابخانه و مطبعهٔ بروخیم، ۱۳۱۰ با ترجمهٔ شعر فرانسه اثر ابوالقاسم اعتصامزاده و دیباچهٔ فارسی بهقلم سعید نفیسی.(چاپ سربی)، تجدیدچاپها تهران، ۱۳۱۴؛ تهران: مطبعهٔ فرهومند(بدون تاریخ)؛ تهران: نامک، ۱۳۸۳، پورشاد، ۱۳۸۵ و کتاب پارسه، ۱۳۸۶ که هر سه چاپ همراهبا ترجمهٔ فرانسوی ژیلبر لازار و ترجمهٔ انگلیسی ادوارد فیتزجرالد بهخط میرجمالالدین جلالی و مقدمهٔ سعید نفیسی (ترجمهٔ مقدمه از مهدی افشار در چاپهای پورشاد و کتاب پارسه)
- فرهنگ فرانسه به فارسی، ۲ج، تهران: کتابخانهٔ بروخیم، ۱۳۰۹تا۱۳۱۰. تجدیدچاپها تهران: کتابفروشی پهودا بروخیم و پسران، ۱۳۵۲، تهران: کتابخانهٔ بروخیم، ۱۳۴۶و۱۳۵۲، تهران: صفیعلیشاه: مرکز یادگارهای سعید نفیسی، ۱۳۶۷، ۱۳۷۱، ۱۳۷۵، ۱۳۷۸ و ۱۳۸۴، تهران: فروغی، ۱۳۶۳ با عنوان «فرهنگ فروغی فرانسه به فارسی»
- احوال و اشعار رودکی، ۳ج، تصحیح، تهران: ادب، ۱۳۰۹تا۱۳۱۰. تجدیدچاپ تهران: کتابخانهٔ ترقی، ۱۳۰۹ با عنوان «احوال و اشعار ابوعبدالله جعفربنمحمد رودکی سمرقندی» (جلد۱)؛ جلد۲، ۱۳۱۰ و جلد۳ این اثر شرکت کتابفروشی ادب در سال ۱۳۱۹؛ تهران: نشر دف، ۱۳۹۸؛ تهران: ابنسینا، ۱۳۴۱، شهرکتاب، هرمس، ۱۳۸۱، امیرکبیر، ۱۳۸۲ و اهورا، ۱۳۸۲ با عنوان «محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی»؛ براساس نسخهٔ سعید نفیسی از اشعار رودکی نیز چاپهای متفاوتی از «دیوان رودکی» در دست است؛ مانند مشهد: داریوش، ۱۳۹۰(براساس نسخهٔ نفیسی و براگینسکی بهکوشش علیاصغر طاهری)، تهران: نگاه، ۱۳۷۳(بر اساس نسخهٔ نفیسی و براگینسکی)، شهر کتاب، هرمس، ۱۳۸۱(براساس نسخهٔ نفیسی و برینسکی)، آرشام، ۱۳۸۸ براساس نسخهٔ نفیسی و براگینسکی)، مهرآوید، ۱۳۹۳(بهکوشش عبدالله اکبریانراد)، انتشارات فرهنگ دانشجو، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۴(بهکوشش عباس یزدی) و نشر گویا، ۱۳۹۸
- شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی، ج۱، تصحیح، تهران: خاور، ۱۳۱۰
- فرنگیس(رمان)، تهران، ۱۳۱۰. تجدیدچاپها تهران: کتابفروشی مروج، ۱۳۲۷، بنگاه نشر اندیشه، ۱۳۳۸، امیرکبیر، گوهرخای، ۱۳۴۴، ساحل گیسوم، توساکو، ۱۳۹۷، امید فردا، ۱۳۹۸ و نشر دف، ۱۳۹۸، قم: اثر قلم، ۱۳۹۷ و گوهر ماندگار، ۱۳۹۷
- رباعیات باباافضل کاشانی، تصحیح، تهران، ۱۳۱۱. تجدیدچاپ تهران: فارابی، ۱۳۶۳ با عنوان «رباعیات باباافضل کاشانی: به ضمیمهٔ مختصری از احوال و آثار وی»
- پندنامهٔ انوشیروان، بدایعی بلخی، تصحیح، تهران، ۱۳۱۲
- نصیحتنامه معروف به قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر، با مقدمه و حواشی سعید نفیسی، تصحیح، تهران: ۱۳۱۲. تجدیدچاپها تهران: فردوس ۱۳۸۵ و دنیای کتاب، ۱۳۹۴
- مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد، تهران: مطبعهٔ مهر، ۱۳۱۳
- یزدگرد سوم، تهران، ۱۳۱۴. این کتاب شامل چهار متن از سعید نفیسی است؛ شامل: مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد(۱۳۱۳)، پندنامهٔ انوشیروان(۱۳۱۲)، مجدالدین همگر شیرازی(۱۳۱۴) و یزدگرد سوم(۱۳۱۴)
- مجدالدین همگر شیرازی، تهران، ۱۳۱۴
- نظامی در اروپا، تهران، ۱۳۱۴
- آثار گمشدهٔ ابوالفضل بیهقی، تهران: مجلهٔ مهر، ۱۳۱۵
- به یاد ماکسیم گورکی، تهران، ۱۳۱۵
- شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی، ج ۷تا۱۰، تصحیح. تهران: بروخیم، ۱۳۱۳تا۱۳۱۵. دیگر جلدهای این چاپ بههمت مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی و سلیمان حییم آمادهٔ چاپ شده بود. تجدیدچاپها طلایه، ۱۳۸۶ و ۱۳۹۳ بهاهتمام بهمن خلیفه
- احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، تصحیح، تهران: اقبال، ۱۳۱۶. تجدیدچاپها تهران: چکامه، ۱۳۷۳ و اقبال، ۱۳۸۹؛ قم: توسعهٔ قلم، ۱۳۹۲؛ چاپهایی از دیوان شیخ بهایی هم با مقدمهٔ سعید نفیسی در دست است؛ همچون: تهران: زرین، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۸ با عنوان «دیوان شیخ بهایی، با مقدمهٔ سعید نفیسی» و تهران: اکباتان، ۱۳۹۶ با عنوان «دیوان کامل شیخ بهایی، با مقدمهٔ سعید نفیسی»
- سامنامهٔ خواجوی کرمانی، ج۱. تصحیح، تهران، ۱۳۱۶
- ستارگان سیاه(مجموعه داستان)، تهران: علی جعفری، ۱۳۱۶. تجدیدچاپها تهران: علی جعفری، ۱۳۱۷، صفیعلیشاه، ۱۳۲۸، امیرکبیر، ۱۳۴۹، مجید، ۱۳۷۹، فردوس، ۱۳۹۱، پرنیان خیال، ۱۳۹۶، ساحل گیسوم، توساکو، ۱۳۹۷، اساطیر، ۱۳۹۷ و نشر دف: ۱۳۹۸؛ قم: اثر قلم، ۱۳۹۷، گوهر ماندگار، ۱۳۹۷
- سخنان سعدی دربارهٔ خودش، تهران، ۱۳۱۶
- سیرالعباد الی المعاد، سنایی غزنوی، تصحیح و مقدمه، بهکوشش حسین کرمانی، تهران: آفتاب، ۱۳۱۶. تجدیدچاپها تهران: مجلهٔ نسیم صبا، ۱۳۱۶، مانی، ۱۳۷۸، نشر دف، ۱۳۹۸
- تاریخ گیتیگشا (در تاریخ خاندان زند)، میرزا محمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تصحیح، تهران: اقبال، ۱۳۱۷. تجدیدچاپها تهران: اقبال، ۱۳۶۳ و ۱۳۹۰ و نشر دف، ۱۳۹۸
- تاریخ خاندان طاهری، تهران: اقبال، ۱۳۱۷. تجدیدچاپها تهران: اقبال، ۱۳۳۵، اساطیر، ۱۳۸۶ و انتشارات دف، ۱۳۹۸
- دستورالوزرا، خواندمیر، تصحیح، تهران: اقبال، ۱۳۱۷. تجدیدچاپ تهران: شرکت نسبی اقبال و شرکا، ۱۳۵۵
- پیشرفتهای ایران در دورهٔ پهلوی، تهران: سازمان پرورش افکار، ۱۳۱۸
- دیوان قطعات و رباعیات ابن یمین، تصحیح، تهران: مروج، ۱۳۱۸
- دیوان قصاید و غزلیات عطار نیشابوری، تصحیح، تهران: اقبال، ۱۳۱۹. تجدیدچاپ تهران: شرکت نشر نقد افکار، ۱۳۸۸، ذهنآویز، ۱۳۹۰، آدینهٔ سبز، ۱۳۹۲، پورصائب، ۱۳۹۲، پورنگ، ۱۳۹۳، آفرینه، ۱۳۹۳، گسترش فرهنگ و مطالعات، ۱۳۹۷، کتابسرای میردشتی، ۱۳۹۷؛ قم: نگاران قلم، ۱۳۸۹، آثار قلم، ۱۳۹۲، ۱۳۹۳، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ و هنارس، ۱۳۹۷ و...؛ در برخی از تجدیدچاپ با عنوان «دیوان قصاید، ترجیعات و غزلیات عطار» ذکر شده است.
- دیوان حکیم لامعی گرگانی، تصحیح، تهران: علمی، ۱۳۱۹. تجدیدچاپها تهران: چاپخانهٔ ایران، ۱۳۱۹، شهرکتاب، هرمس، ۱۳۸۱ و نشر دف: ۱۳۹۸
- فرهنگنامهٔ پارسی، ج ۱، تهران: وزارت فرهنگ، ۱۳۱۹
- تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی، (۳ج)، تصحیح، ج۱. تهران: ادب، ج۲ و ج۳. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۱۹تا۱۳۳۲؛ تجدیدچاپها تهران: سنایی، ۱۳۸۶ در دو جلد با عنوان «تاریخ بیهقی»
- جستوجو در احوال و آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، تهران: اقبال، ۱۳۲۰. تجدیدچاپها اقبال، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۳ با عنوان «زندگینامهٔ عطار نیشابوری» و نشر دف، ۱۳۹۸ با عنوان «زندگینامهٔ عطار»
- دیوان قصاید و غزلیات معینالدین جنید شیرازی، تصحیح، شیراز: احمدی، ۱۳۲۰. تجدیدچاپ تهران: کتابخانهٔ مرکزی، ۱۳۲۰
- منتخب قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووسبناسکندر قابوس، تهران: وزارت فرهنگ، ۱۳۲۰. تجدیدچاپها چاپخانهٔ سپهر، ۱۳۲۰ و نشر دف، ۱۳۹۸
- در پیرامون احوال و اشعار حافظ، تهران: اقبال، ۱۳۲۱
- افسانهٔ کریلوف، تهران، ۱۳۲۳
- پیشرفتهای فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی، تهران، ۱۳۲۳
- سازمان آموزش عمومی در اتحاد جماهیر شوروی، تهران، ۱۳۲۳
- پوشکین، تهران: انتشارات انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی، ۱۳۲۵
- مواهب الهی: در تاریخ آل مظفر، معینالدین بن جلالالدین محمد معلم یزدی، ج ۱، تصحیح، تهران: کتابخانه و چاپخانهٔ اقبال، ۱۳۲۶. تجدیدچاپ نشر دف، ۱۳۹۸
- هفتاد سال زندگی، پنجاه سال خدمت به دانش (زندگی عبدالعظیم قریب)، تهران: ضمیمهٔ نشریهٔ «خبرهای دانشگاه»، ادارهٔ انتشارات و روابط دانشگاهی دانشگاه تهران، ۱۳۲۶.
- گشایش و رهایش، ناصرخسرو، تصحیح، بمبئی، ۱۳۲۸. تجدیدچاپها بمبئی: انجمن اسمعیلی، ۱۳۲۸؛ تهران: سازمان چاپ کیهان، ۱۳۴۰، جامی، ۱۳۶۳، اساطیر، ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ بهاهتمام عبدالکریم جربزهدار
- درفش ایران و شیر و خورشید، تهران: زینعلی، ۱۳۲۸
- ماه نخشب(مجموعه داستان)، تهران: صفیعلیشاه، ۱۳۲۸. تجدیدچاپها تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۷، مؤسسهٔ انتشاراتی فردوسی ایران، ۱۳۷۹، افسون، ۱۳۸۰، سمیر، ۱۳۸۶، اساطیر، ۱۳۹۶، پرنیان خیال، ۱۳۹۶، ساحل گیسوم، ۱۳۹۷ و نشر دف، ۱۳۹۸
- تاریخ بیمارستانهای ایران، تهران، ۱۳۲۹
- کنجکاویهای علمی و ادبی، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۲۹
- آتشهای نهفته: حسابها درنیامد، تهران، ۱۳۳۰. تجدیدچاپها تهران: پرسمان، ۱۳۸۵ و سمیر، ۱۳۸۶ با عنوان «آتشهای نهفته: حسابها درست درنیامد» و پر، ۱۳۸۹ با عنوان «آتشهای نهفته: حسابهای درست درنیامده»
- نثر فارسی معاصر: منتخباتی از بهترین آثار مورخان و محققان نامی ایران از صدر مشروطیت تا معاصر، تدوین ایرج افشار، با مقدمهٔ سعید نفیسی، تهران: کانون معرفت، ۱۳۳۰
- روزگار ابن سینا، تهران، ۱۳۳۲. تجدیدچاپها تهران: دانش، سعدی، ۱۳۵۵ با عنوان «زندگی و کار و اندیشه و روزگار پور سینا»، انتشارات کتابخانهٔ دانش، ۱۳۳۳ و ۱۳۸۳ با عنوان «زندگی و کار و اندیشهٔ پور سینا»، اساطیر، ۱۳۸۴ با عنوان «زندگی و کار و اندیشه و روزگار پور سینا»، کتاب پارسه، ۱۳۸۸تا۱۳۹۱ با عنوان «ابن سینا: زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی»، هرمس، ۱۳۸۹ با عنوان «پور سینا: زندگی، کار، اندیشه و روزگار»، نشر دف، ۱۳۸۹ با عنوان «ابوعلی سینا»
- شاهکارهای نثر فارسی معاصر، (۲ج)، تالیف و تدوین، تهران: کانون معرفت، ۱۳۳۰تا۱۳۳۲. تجدیدچاپ تهران: کانون معرفت، ۱۳۳۶تا۱۳۴۰ بهضمیمهٔ مقدمهٔ جامع و تاریخچهٔ مبسوطی از تحول و تکامل نثر فارسی از آغاز ادبیات کنونی تا زمان حاضر و تعریف سبکهای ادبی به روش اروپایی و...
- تاریخ تمدن ایران ساسانی، (۲ج)، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۱تا۱۳۴۴. تجدیدچاپها تهران: افسون، ۱۳۸۰، دنیای کتاب، ۱۳۸۱، اساطیر، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، ۱۳۸۳، اساطیر، ۱۳۸۴، کتاب پارسه، ۱۳۸۸ و نشر دف، ۱۳۹۸ با عنوان «تاریخ تمدن ساسانی»
- نیمهٔ راه بهشت (داستان)، تهران، ۱۳۳۲. تجدیدچاپها تبریز: ستاره، ۱۳۳۶؛ تهران: گوهرخای، امیرکبیر، ۱۳۴۴، ماهریس، ۱۳۹۷ و نشر دف، ۱۳۹۸
- ابن سینا در اروپا، تهران، ۱۳۳۳
- بابک خرمدین دلاور آذربایجان، تهران: ابن سینا، ۱۳۳۳. تجدیدچاپ: با عنوان «بابک خرمدین» در تهران: عطار، ۱۳۸۴، کتاب پارسه، ۱۳۸۸، دنیای کتاب، ۱۳۸۹، یاقوت کویر، ۱۳۹۵، نیلوفر نقرهای، ۱۳۹۷، آوینا، ۱۳۹۸، نشر دف، ۱۳۹۸ و... و با عنوان اصلی در تهران: فروغی، ۱۳۴۲ و ۱۳۴۸، اساطیر، ۱۳۸۴، معین، ۱۳۸۵، ثالث، ۱۳۸۷ و...
- بحرین: حقوق ۱۷۰۰ سالهٔ ایران، تهران: طهوری، ۱۳۳۳. تجدیدچاپ: اساطیر، ۱۳۹۴
- زینالاخبار (شامل تاریخ ساسانیان تا پایان دورهٔ صفاری)، ابوسعید عبدالحی گردیزدی، تصحیح، تهران: چاپخانهٔ رنگین، ۱۳۳۳. تجدیدچاپ: اساطیر، ۱۳۸۴
- گلچینی از دیوان سعید نفیسی، تهران: طهوری، ۱۳۳۳
- سهراب و رستم شاهکار شاعر بزرگ انگلیسی ماتیو آرنولد، ترجمه و مقایسه با رستم و سهراب شاهنامهٔ فردوسی بهانضمام دیباچه و حواشی، منوچهر امیری، با مقدمهٔ سعید نفیسی، تهران: ۱۳۳۳
- سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، تهران: شمس، ۱۳۳۴. تجدیدچاپها تهران: سنایی، ۱۳۶۹ ۱۳۷۳، ۱۳۷۶ و ۱۳۹۷، نشر دف، ۱۳۹۸
- تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورهٔ معاصر، (۲ج)، تهران: شرق، ۱۳۳۵. تجدیدچاپها تهران: بنیاد، ۱۳۴۴(اولین چاپ جلد۲)، ۱۳۴۵، ۱۳۷۲ و ۱۳۷۶، افسون، ۱۳۸۰، شهر کتاب، ۱۳۸۱، دنیای کتاب، ۱۳۸۲ اساطیر، ۱۳۸۳، اهورا، ۱۳۸۴، آسمان نیلگون، ۱۳۹۳ و ارس، ۱۳۹۷
- کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص به عراقی، تصحیح، تهران، ۱۳۳۵. تجدیدچاپها تهران: سنایی، ۱۳۳۸، ۱۳۶۸ و ۱۳۷۲، گلشایی، ۱۳۶۲، جاویدان، ۱۳۶۲ و ۱۳۶۶، شهر کتاب، هرمس، ۱۳۸۱ و بدرقهٔ جاویدان، ۱۳۸۱
- لبابالالباب، محمد عوفی، به تصحیح ادوارد جی. براون و تصحیحات جدید و حواشی و تعلیقات سعید نفیسی؛ با مقدمهٔ محمد قزوینی. تهران، ۱۳۳۵. تجدیدچاپها فخر رازی، ۱۳۶۱، هرمس، ۱۳۸۴ و ۱۳۸۹ و پیامبر، ۱۳۸۹
- دیوان ازرقی هروی، تصحیح، تهران: زوار، ۱۳۳۶
- زندگی و کار و هنر ماکسیم گورکی(با چند داستان دیگر)، تالیف و ترجمه، تهران، ۱۳۳۶. تجدیدچاپ تهران: نشر دف، ۱۳۹۸
- دیوان انوری، تصحیح، تهران: پیروز، ۱۳۳۷. تجدیدچاپ: تهران: سکه، ۱۳۶۴ با عنوان «گزیدهٔ دیوان انوری شامل قصاید، قطعات و...»، نگاه، ۱۳۸۹، سنایی، ۱۳۹۷ و شهر کتاب، هرمس، ۱۳۸۱
- کلیات قاسم انوار، تصحیح، تهران: سنایی، ۱۳۳۷. تجدیدچاپ: تهران: نشر دف، ۱۳۹۸
- دیوان هلالی جغتایی، تصحیح، تهران: سنایی، ۱۳۳۷
- قاضی واقواق(نمایشنامه)، تهران: گوتنبرگ، ۱۳۳۷
- دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی، تصحیح، تهران: فروغی، ۱۳۳۸. تجدیدچاپ: تهران: فروغی، ۱۳۶۲
- قرائت فارسی و دستور زبان برای سال اول، دوم، سوم و چهارم دبیرستانها (چهار کتاب مجزا)، تألیف سعید نفیسی و دیگران، تهران: برادران علمی، ۱۳۳۸
- دیوان رشیدالدین وطواط، تصحیح، تهران: بارانی، ۱۳۳۹. چاپ اول این اثر همراهبا کتاب «حقایقالسحر فی دقایقالشعر» از روی چاپ عباس اقبال آشتیانی؛ تجدیدچاپ: نشر دف، ۱۳۹۸
- دیوان عمعق بخاری، تصحیح، تهران: فروغی، ۱۳۳۹
- کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی، تصحیح، تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۰. تجدیدچاپها امیرکبیر، ۱۳۷۵، سنایی، ۱۳۹۱ و نشر دف، ۱۳۹۸
- گلستان سعدی شیرازی، تصحیح، تهران، ۱۳۴۰. تجدیدچاپ: تهران: فروغی، ۱۳۴۱ و ۱۳۴۵
- تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان، (۲ج)، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۲. تجدیدچاپها تهران: اساطیر، ۱۳۸۴، کتاب پارسه، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ و نشر دف، ۱۳۹۸
- تاریخ اجتماعی ایران در دوران پیش از تاریخ و آغاز تاریخ، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۲. تجدیدچاپ تهران: اساطیر، ۱۳۸۴
- در پیرامون تاریخ بیهقی: شامل آثار گمشدهٔ ابوالفضل بیهقی و تاریخ غزنویان، (۲ج)، تهران: فروغی، ۱۳۴۲. تجدیدچاپ تهران: فروغی، ۱۳۵۲ و نشر دف، ۱۳۹۸
- فرهنگ فارسی جیبی، تهران، ۱۳۴۳
- در مکتب استاد: از برنامههای رادیو ایران شامل مباحثی دربارهٔ درست گفتن، درست نوشتن و درست خواندن، تهران: عطایی، ۱۳۴۳. تجدیدچاپ تهران: عطایی، ۱۳۴۴، اساطیر، ۱۳۸۶ و نشر دف، ۱۳۹۸
- مسیحیت در ایران تا صدر اسلام، تهران: نورجهان، ۱۳۴۳. تجدیدچاپها تهران: اساطیر، ۱۳۸۳ و ۱۳۹۲ و کتاب پارسه، ۱۳۸۷
- تاریخ ادبیات روسی: تا پایان دورهٔ پیش از انقلاب، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۴. تجدیدچاپها تهران: توس، ۱۳۶۷ ؛ نشر دف، ۱۳۹۸ با عنوان «تاریخ ادبیات روسیه»
- تاریخ شهریاری شاهنشاه رضاشاه پهلوی از ۳اسفند۱۲۹۹ تا ۲۴شهریور۱۳۲۰، تهران: شورای مرکزی جشنهای بنیادگذاری شاهنشاهی ایران، ۱۳۴۴. تجدیدچاپها تهران: فروغی، ۱۳۴۵ با عنوان «تاریخ معاصر ایران از ۴اسفند۱۲۹۹ تا ۲۴شهریور۱۳۲۰»
- تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم، تهران: فروغی، ۱۳۴۴. تجدیدچاپها تهران: کتاب هرمس، ۱۳۸۶ و نشر دف، ۱۳۹۸
- فهرست کتابخانهٔ مجلس شورای ملی: کتب خطی فارسی، ج ۶، تهران، ۱۳۴۴
- سرچشمهٔ تصوف در ایران: تأثیر تعلیمات بودایی در فرهنگ ایران و تصوف ایران از منظر فلسفی، تهران، ۱۳۴۵. تجدیدچاپها تهران: فروغی، ۱۳۴۶، ۱۳۶۸ و ۱۳۷۱، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، ۱۳۸۳، اساطیر، ۱۳۸۵، کتاب پارسه، ۱۳۸۸ بهزاد، ۱۳۹۴ و نشر دف، ۱۳۹۸
- گفتوگوی خانوادگی دربارهٔ تهران قدیم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۳. تجدیدچاپ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ با عنوان اصلی و ۱۳۹۴ با عنوان «تهران قدیم» و انتشارات دف، ۱۳۹۸ با عنوان «تهران قدیم»
- حماسهٔ ملی ایران، تئودور نولدکه، ترجمهٔ بزرگ علوی، با مقدمهٔ سعید نفیسی، تهران: سپهر، ۱۳۵۳. تجدیدچاپها تهران: سپهر، ۱۳۵۷، نشر جامی، ۱۳۶۹ و نگاه، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴
- احوال و آثار نظامی گنجوی، تهران: نشر دف، ۱۳۹۸
ترجمهخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد[۲۰]
- معالجهٔ تازه برای دندانهای طبیعی و دهان، گریگوریان، تهران، ۱۲۹۰.
- صنعت تخم نوغان در ایران، ف. د. لافن و ه. ل. رابینو، تهران، ۱۲۹۸.
- نمونهای از آثار پوشکین، تهران: بروخیم، ۱۳۱۵.
- تاریخ ترکیه، لاموش، تهران: کمیسیون معارف، ۱۳۱۶. تجدیدچاپها تهران: دنیای کتاب، ۱۳۸۳، اساطیر، ۱۳۸۴ و نشر دف، ۱۳۹۸
- سرانجام آلمان، ۱۳۲۶.
- نایب چاپارخانه، الکساندر سرگییویچ پوشکین، تهران، ۱۳۲۶.
- عشق چگونه زایل میشود؟ (مجموعه داستان)، لئون تولستوی، تهران، ۱۳۳۱. تجدیدچاپها تهران: کتاب پارسه، ۱۳۸۸، آتیلا، ۱۳۹۴ با عنوان «عشق چنین زایل میشود»، نشر باهم، ۱۳۹۷، نشر دف، ۱۳۹۸ با عنوان «زوال عشق و چند داستان دیگر»؛ قم: نوید ظهور، ۱۳۹۱ با عنوان «عشق چنین زایل میشود»، سرای کتاب، ۱۳۹۷ و گوهر ماندگار، ۱۳۹۷
- یادبود هزارهٔ ابنسینا، طباطبایی ذوالمجد، با مقدمهٔ محمود تفضلی، ترجمهٔ سعید نفیسی، تهران: کمیتهٔ ملی هزارهٔ ابن سینا. هوشنگ اتحاد در کتابشناسی نفیسی از ترجمهای با عنوان «جشننامهٔ ابن سینا» نام میبرد که احتمالاً همین اثر است.
- سرگذشت ابن سینا بهقلم خود او و شاگردش ابوعبید عبدالواحد جوزجانی، با ترجمهٔ فارسی بهقلم سعید نفیسی، تهران: دانش.
- فهرست آثار اروپایی دربارهٔ ابن سینا، تهران.
- آدام متیسکیه ویچ، میچیسلاو یاسترون، تهران، ۱۳۳۴
- ایلیاد، هومر، تهران، ۱۳۳۴. تجدیدچاپها تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۷، ۱۳۴۲ و ۱۳۴۹، شهرکتاب، هرمس، ۱۳۸۰، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ، ۱۳۶۴، ۱۳۷۳، ۱۳۷۵، ۱۳۷۸، ۱۳۷۹، ۱۳۸۰، ۱۳۸۳، ۱۳۸۵، ۱۳۸۶، و ۱۳۸۹، دنیای کتاب، ۱۳۸۳، ۱۳۸۵، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹، جامی، ۱۳۸۵، زوار، ۱۳۸۷، الهام، ۱۳۸۹، ارمغان، ۱۳۹۱، پر، ۱۳۹۵، یاقوت کویر، ۱۳۹۵، نشر عقیل، ۱۳۹۶، نیکفرجام، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶، آهنگ فردا، ۱۳۹۷ نشر دف، ۱۳۹۸ و...؛ قم: آوای ماندگار، ۱۳۹۵ و...
- تاریخ اجتماعی قرون معاصر، تهران، ۱۳۳۴
- پل و ویرژینی، برناردن دو سن پیر، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۵. تجدیدچاپها تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۳ و ۱۳۴۸، نشر دف، ۱۳۹۸؛ قم: سرای کتاب، ۱۳۹۸
- آرزوهای بربادرفته، بالزاک، تهران: امیرکبیر، ۱۳۳۷. تجدیدچاپها تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۵، اکباتان، ۱۳۸۲، کتاب پارسه، ۱۳۸۷، نیلوفر، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۸، پر، ۱۳۹۶، یمام، ۱۳۹۷، باهم، ۱۳۹۷ و نشر دف، ۱۳۹۸
- ادیسه، هومر، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۷. تجدیدچاپها تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴، ۱۳۴۹ و ۱۳۵۹، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۳۷، ۱۳۶۴، ۱۳۷۰، ۱۳۷۱، ۱۳۷۵، ۱۳۷۸، ۱۳۷۹ ۱۳۸۰، ۱۳۸۲، ۱۳۸۵، ۱۳۸۶ و ۱۳۸۹، شهر کتاب، هرمس، ۱۳۸۰، دنیای کتاب، ۱۳۸۴، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹، جامی، ۱۳۸۵، بهزاد، ۱۳۸۵؛ قم: آوای ماندگار، ۱۳۹۵ و...
- ابن خلدون و تیمور لنگ، والتر ج. فیشل، ترجمه با همکاری نوشین نفیسی، تهران: زوار، ۱۳۳۹. تجدیدچاپ تهران: نشر دف، ۱۳۹۸
- ایلیاد و ادیسه، هومر، تهران: کتابهای هرمس، ۱۳۸۷. تجدیدچاپ تهران: ارس، ۱۳۹۱
جوایز و افتخارات
سیری در آثار سعید نفیسی
«شاهکارهای نثر فارسی معاصر» (۱۳۳۰-۱۳۳۲)
این اثر شامل بهترین نمونههای نثر معاصر به انتخاب سعید نفیسی است و آثاری از عبدالرحیم طالبوف، علیاکبر دهخدا، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت را در بر میگیرد. نفیسی مقدمهای مبسوط نیز بر این اثر نگاشته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد چاپ این کتاب در سالیانی که از ادبیات معاصر در مجامع ادبی و آموزشی خبری نبود، کاری درخور توجه است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه سعید نفیسی خود در این باره مینویسد:
« | «در نظر بسیاری که من میشناسم، اصلا ادبیات معاصری نیست. گویا سالهاست که ایرانیان لب از سخن گفتن و دست از نوشتن بستهاند. همچنان که امروز کسی تاج اسماعیل سامانی را بر سر نمیگذارد و جامهٔ احمد بن حسن میمندی را نمیپوشد و ...، قهرا به زبان گذشتگان هم سخن نمیگوید. در کتابهای درسی سخن از فارسی امروز نیست. در دانشکدهٔ ادبیات، یگانه کالای معرفت، مردهپرستی است.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
|
» |
نفیسی با چاپ این اثر جریان تاریخ ادبیات را تا امروز کشاند و ادبیات معاصر را شناساند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه البته، مقدمهٔ نفیسی بر این اثر، خالی از اشکال نیست. نفیسی در سی صفحه از مقدمهٔ این اثر، «تاریخچهای از تکامل نثر فارسی» بیان میکند که در آن نکتهٔ تازهای دیده نمیشود. در ادامه بحث مفصلی ذیل عنوان «روشهای ادبی اروپا در زبان فارسی» پیش میآورد و در آن سراسر از شعر سنتی فارسی سخن میگوید تا آن را با چهار مکتب رئالیسم، ناتورالیسم، سمبولیسم و امپرسیونیسم تطبیق دهد و در این راه، سخت خود را به تکلف میافکند. او معتقد است این چهار مکتب به ترتیب در تاریخ ادبیات ایران ظاهر شدهاند. به نظر او در حقیقت مراد از سبک خراسانی همان سبک رئالیسم و مراد از سبک عراقی همان ناتورالیسم و مراد از سبک هندی همان امپرسیونیسم است. او شاعران صوفی را بیشتر پیرو سمبولیسم میداند و کوشش میکند سبک دیگر شاعران را هم بر این اساس دستهبندی کند. این نتیجهگیری شگفتانگیز از برداشت ساده و ناقص او از مکاتب اروپایی و البته درآمیختن آنها با دو مبحث بلاغی تشبیه و استعاره برمیآید. به این صورت که تشبیه را مهمترین چیز در ادبیات میداند و عقیده دارد در رئالیسم و ناتورالیسم، هر چهار رکن تشبیه موجود است ، در سمبولیسم تنها مشبهبه و وجه شبه باقی میماند و در امپرسیونیسم تنها وجه شبه.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نگاهی به رویکرد نفیسی در تصحیح متون
بررسی متون تصحیحشده به وسیلهٔ نفیسی نشان میدهد که وی در تصحیح متونی که در ایام جوانی و بعد از آن تا سالهای ۱۳۲۰ تصحیح کرده، از شیوهٔ متداول خاورشناسان، یعنی تصحیح بر پایهٔ اصول انتقادی پیروی کرده است. نفیسی سالها بعد، شیوهٔ متداول مستشرقان را کافی ندانست و به انتقاد از آن پرداخت. او در مقدمهٔ تصحیح خود از «دیوان انوری» ضبط نسخهبدلها در شیوهٔ مستشرقان را بیهوده و باعث افزایش حجم کتاب و سرگردانی خواننده میداند. به نظر او در تصحیح اشعار، آگاهی کامل مصحح از زبان هر شاعر و انس وی با کلمات و ترکیبات و اصطلاحات، لازمتر از هر چیزی است و اگر هم همهٔ نسخهها نادرست باشد، مصحح میتواند و باید کلمهٔ درست را، با توجه به پیش و پس آن و مناسبات آن با معنی شعر و لطایف و صنایع متکی به آن کلمه، از ذهن خود و انس و عادت خود و عرف زبان به دست آورده و به جای کلمهٔ نادرست بگذارد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
در مورد اشعار مشکوک در نسخهبدلها یا اشعار منسوب به شاعران، نفیسی در تصحیحهای خود دیدگاه انتقادی را از دست نمیدهد و در اکثر متونی که تصحیح کرده، با ارائهٔ استدلالهایی از تاریخ و سبک و سیاق اشعار و زندگی شعرا، انتساب برخی از اشعار را از شاعری سلب میکند و به دیگری منسوب میدارد و تا حد امکان با جستجو در منابع، به همهٔ آنچه دیگر منابع به نام دیگری ضبط کردهاند اشاره میکند. با این همه هنوز ظرفیت انتساب برخی از این اشعار به دیگران وجود دارد و گاهی ملاکهای نفیسی برای درج یک شعر در دیوان یک شاعر، در متون مختلف یکدست نیست.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
با توجه به اینکه نفیسی در صورت اشکال نسخهها، به مصحح اجازهٔ دخالت میدهد، در تصحیحات وی گاه افتادگی نسخ در قلاب آمده و موارد تصحیح قیاسی به علامت خاص خود (ظ) مشخص شدهاند. در متون منظوم مورد تصحیح او، نمونههایی از ذوقیات را با مقایسهٔ کتاب «محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی» (که بدون نسخه بدل است)، با کتاب «احوال و اشعار رودکی» (که مشتمل بر نسخهبدل است)، میتوان دید. در متون نثر، از جمله «لبابالالباب»، نفیسی تصحیحاتی اعمال میکند که برخی از آنها به اصلاح متن میانجامد و برخی از آنها که تفاوتّهای عمدهای با کار محمد قزوینی دارد، بدون اشاره رها میشود. تاریخ بیهقی چاپ نفیسی نیز نسبت به چاپ غنی و فیاض در برخی موارد ضبطهای مناسبتری دارد و دقتهای تحقیقی نفیسی قابل توجه است؛ ضمن اینکه تعلیقات مفصل نفیسی بر این کتاب نیز در مورد خاندانهای مختلف و ...، خود اثر جداگانهای است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
در کل میتوان گفت گرچه شیوههای تصحیح نفیسی در برخی متون با شیوههای رایج عصر کاملا مطابقت ندارد، با توجه به نسخههای در دسترس او، اکثر ضبطهای او روایتهایی مناسباند و نیامدن نسخهبدلها نمیتواند ایرادی اساسی بر آنها باشد. در متون منثور تصحیحشده توسط او نیز، با وجود برخی ضعفها، چون نسخهها معدود بوده است، نسخهبدلها مشخص است و برای منتقدان، ظرفیت بحثهای انتقادی را فراهم میآورد. با وجود تصحیحات جدید از برخی از این آثار(و البته نه همهٔ آنها)، متون مصحح نفیسی را نمیتوان یکباره کنار نهاد و وقتی قلمرو زمانی این کارها را در نظر میگیریم، اهمیت آنها بیشتر روشن میشود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
منابعی برای مطالعهٔ بیشتر
- پژوهشگران معاصر ایران، هوشنگ اتحاد، ج ۴، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷.
- استاد سعید نفیسی بزرگمرد ادب فارسی: شرح حال و زندگی و آثار و افکار، فاطمه شیخلووند، تهران: جامی، ۱۳۸۴.
- به روایت سعید نفیسی: خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی، به کوشش علیرضا اعتصام، تهران: مرکز، ۱۳۸۱.
- خاطرات ادبی یک استاد، سعید نفیسی، تهران: امید فردا، ۱۳۹۰.
- زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد سعید نفیسی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۷.
- سعید نفیسی، محمدجواد احمدینیا، تهران: خانه کتاب، ۱۳۹۴.
- سعید نفیسی: زندگی و آثار مفاخر استان کرمان، محمدصادق بصیری و نازنین غفاری، کرمان: یادگاران همایون، ۱۳۹۸.
- سعید نفیسی، فرید قاسمی، تهران: امیرکبیر، کتابهای جیبی، ۱۳۸۷.
- یادنامهٔ سعید نفیسی، گردآورنده: پریمرز نفیسی، زیر نظر دفتر امور انتشارات و مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تهران: دانشگاه تهران، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، ۱۳۵۱.
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ یغمایی. «به یاد مردی صمیم و پاکدل». بخارا، ش. ۸۲، ۳۰۸ تا ۳۱۰.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ۴: ۳۵۱تا۴۲۳.
- ↑ زرینکوب. «دربارهٔ سعید نفیسی». پیام نوین، ش. ۱، ۴۴ تا ۵۳.
- ↑ مشیر سلیمی. «شمهای از زندگانی استاد سعید نفیسی». مجلهٔ آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت، ش. ۶، ۶ تا ۸.
- ↑ نفیسی، پریمرز. «آغاز و پایان یک زندگی». بخارا، ش. ۸۲، ۲۲۴ تا ۲۲۹.
- ↑ نفیسی، سعید. «فرازهایی از زندگی من». بخارا، ش. ۸۲، ۲۳۰تا۲۳۹.
- ↑ امیدسالار. «دو نکته در شرحِحال مرحوم سعید نفیسی». بخارا، ش. ۱۰۰، ۱۱۵تا۱۲۴.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ۴: ۴۳۷تا۴۴۰.
- ↑ بهزادی. «سعید نفیسی؛ روزنامهنگار و ...». بخارا، ش. ۸۲، ۲۷۷ تا ۲۹۷.
- ↑ «زندگانی سعید نفیسی در چند سطر». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش. ۳، ۲۵۹تا۲۶۴.
- ↑ نفیسی، پریمرز. «عمری با سعید نفیسی». بخارا، ش. ۸۲، ۲۵۲تا۲۶۱.
- ↑ سجادی. «سعید نفیسی و شناساندن فرهنگ ایران». دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش. ۳، ۳۶۱ تا ۳۶۴.
- ↑ اصغری. «سرچشمهها(به مناسبت یکصدمین سال تولد سعید نفیسی)». چیستا، ش. ۱۲۸ و ۱۲۹، ۶۴۸ تا ۶۵۶.
- ↑ آزاده تفرشی. «خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی به روایت سعید نفیسی». پیام بهارستان، ش. ۴۷، ۲۰ تا ۲۲.
- ↑ نفیسی. «خیمه شببازی». سپید و سیاه، ش. ۲۴، ۱۲و۱۳.
- ↑ نفیسی. «شعر نو و کهن». اطلاعات ماهانه، ش. ۶۱، ۳۹ تا ۴۱.
- ↑ رضازاده شفق. «به یاد سعید نفیسی». بخارا، ش. ۸۲، ۳۱۱ تا ۳۱۶.
- ↑ نادرپور. «خانلری و نثر جدید دبیری». دنیای سخن، ش. ۳۴، ۱۹ و ۲۰.
- ↑ «آثار سعید نفیسی از سایت کتابخانه ملی ایران».
- ↑ «آثار سعید نفیسی از سایت کتابخانه ملی ایران».
منابع
- اتحاد، هوشنگ (۱۳۸۷). پژوهشگران معاصر ایران. ۴. فرهنگ معاصر.
- نفیسی، سعید. «فرازهایی از زندگی من». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- امیدسالار، محمود. «دو نکته در شرح حال مرحوم سعید نفیسی». بخارا، ش. ۱۰۰ (خرداد و تیر ۱۳۹۳).
- «زندگانی سعید نفیسی در چند سطر». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش. ۳ (بهمن۱۳۴۵).
- نفیسی، پریمرز. «عمری با سعید نفیسی». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- زرینکوب، عبدالحسین. «دربارهٔ سعید نفیسی». پیام نوین، ش. ۱ (۱۳۵۱).
- مشیر سلیمی، علیاکبر. «شمهای از زندگانی استاد سعید نفیسی». مجلهٔ آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت)، ش. ۶ (آبان ۱۳۴۵).
- یغمایی، حبیب. «به یاد مردی صمیم و پاکدل». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- ذوالفقاری، حسن. «یاد یاران: استاد سعید نفیسی». رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش. ۷۵ (پاییز ۱۳۸۴).
- بهزادی، علی. «سعید نفیسی؛ روزنامهنگار و ...». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- اصغری، حسن. «سرچشمهها(به مناسبت یکصدمین سال تولد سعید نفیسی)». چیستا، ش. ۱۲۸ و ۱۲۹ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۵).
- سجادی، ضیاءالدین. «سعید نفیسی و شناساندن فرهنگ ایران». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش. ۳ (بهمن۱۳۴۵).
- نیکوبخت؛ رنجبران، ناصر؛ عباس. «نقد و تحلیل شیوه سعید نفیسی در تصحیح متون ادبی کلاسیک فارسی». زبان و ادبیات فارسی، ش. ۶۰ (بهار ۱۳۸۷).
- افشار، ایرج. «آوازی که از دل میآید(سیری در زندگی و آثار سعید نفیسی)». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- رضازاده شفق، صادق. «به یاد سعید نفیسی». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
- نادرپور، نادر. «خانلری و نثر جدید دبیری». دنیای سخن، ش. ۳۴ (۱۳۶۹).
- آزاده تفرشی، فریدون. «خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی به روایت سعید نفیسی». پیام بهارستان، ش. ۴۷ (اردیبهشت ۱۳۸۴).
- نفیسی، سعید. «خیمه شببازی». سپید و سیاه، ش. ۲۴ (۱۳۳۴).
- نفیسی، سعید. «شعر نو و کهن». اطلاعات ماهانه، ش. ۶۱ (۱۳۳۲).
- نفیسی، پریمرز. «آغاز و پایان یک زندگی». بخارا، ش. ۸۲ (مرداد و شهریور۱۳۹۰).
پیوند به بیرون
- «آثار سعید نفیسی از سایت کتابخانه ملی ایران». بازبینیشده در ۱۰دی۱۳۹۸.