ماهی سیاه کوچولو

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ماهی سیاه کوچولو
به لُری نیز ترجمه شد
نویسندهصمد بهرنگی
ناشرکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۴۷
موضوعقصه کودک و نوجوان
سبک
نوع رسانهکتاب
تصویرگرفرشید مثقالی


ماهی سیاه کوچولو قصه‌ای است که صمد بهرنگی دربارهٔ ماهی کوچکی نوشته که رهایی برایش با رسیدن به دریا معنا دارد و درپی آرزویش، سفری می‌کند بسیار پرخطر و البته پربار و پرتجربه. این اثر خلقی از صمد در زمستان سال ۱۳۴۶ است. انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تصویرگری این قصه را به فرشید مثقالی می‌سپارد و کتاب درست یک سال بعد از اتمام نگارش، منتشر می‌شود.[۲]

ماهی سیاه کوچولو را باید خواند

صمد بهرنگی این داستان را برای کودکان نوشت، اما ماهی سیاه کوچولو دل بزرگ‌ترها را هم به دست آورد و خواندنش در دنیا همه‌گیر شد. داستان ماهی سیاه کوچولو، آموزشی است به نسل جوان برای نشان دادن ارزش شجاعت و دانش در مقابل ترس و جهل؛ واقعیت مردم فقیری است که در یک نظام سرکوبگر در شرایط دشوار زندگی می کنند و به آن عادت کرده‌اند و از نسل‌های بعد هم می‌خواهند ساکت بمانند و به دنیای بهتری فکر نکنند.[۳]

خلاصه کتاب

«یکی بود یکی نبود.» آغاز قصهٔ شبانهٔ ماهی پیر برای دوازده هزار ماهی‌ کوچولو است. قصه‌ای که از جویبار شروع و به دریا ختم می‌شود با ماهی سیاه کوچولویی که رؤیاهای بزرگ در سر دارد و می‌خواهد دنیا را ببیند. ماهی کوچولویی که از تکرار و خُردیِ دنیایش به تنگ آمده و دل به دریای بزرگ می‌زند. در قصهٔ مادربزرگ‌ماهی، ماهی سیاه کوچولو با سرسختی و درایت خطرات را پشت سر می‌گذارد و به آرزوی‌اش (شنا کردن در دریا) می‌رسد و قصهٔ مادربزرگ تمام می شود. هزار و نهصد و نود و نه ماهی می‌خوابند اما یکی از آن‌ها «شب تا صبح همه‌اش در فکر دریا بود...»

دلیل شهرت کتاب

  • ماهی سیاه کوچولو محدود به ردهٔ سنی خاصی نیست. بهرنگی نویسنده رئالیسم اجتماعی است و قصدش از نویسندگی سرگرم کردن نیست که آگاهی و بیداری است، گیرم که مخاطبانش را به دنیای بزرگترها راهی نباشد، اما خود او آنچنان جدی می گیردشان که بزرگسالان هم درگیر داستان‌های کودکانه‌اش می‌شوند.[۴]
  • برای کودکان روستا یا شهر نیست. برای کودکان سراسر دنیا این کتاب جذاب و آموزنده است.
  • با توجه به بستر تاریخی چاپ کتاب، ماهی سیاه کوچولو نشانه‌ای از اعتراض و مبارزهٔ نرم بر علیه خفقان است.
  • به قولی بخشی از معروفیت کتاب مدیون اسم صمد بهرنگی است.
  • تصاویر کتاب و هم‌خوانی متناسب آن‌ها با متن، برای کودکان انگیزه و هیجان به همراه دارد.
    تصاویر کتاب به کودکان انگیزه می‌دهد.
  • جوایز متعددی که این کتاب گرفته ارزش آن را در جهان آشکار می‌کند.
  • ماهی سیاه کوچولو در صدر فهرست ١٠ کتاب برگزیده‌ منتقد روزنامه گاردین قرار گرفته است.[۵]

چرا باید این کتاب را خواند؟

صمد بهرنگی در طول سال‌های دهه پنجاه برجسته‌ترین نویسنده کودک و نوجوان بود و معروف‌ترین داستان او یعنی «ماهی سیاه کوچولو» هنوز پس از این همه سال در صدر پرفروش‌ترین آثار ادبیات کودکان در سرتاسر جهان است.[۶]

ماهی سیاه کوچولو در کارگاه‌های داستان‌خوانی کودکان جهان

اما کتاب ماهی سیاه کوچولو در حالی که در کارگاه‌های متعدد داستان‌خوانی و آموزشی کودکان جهان کاربرد دارد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهبه نظر می‌رسد به دلایل سیاسی زمانهٔ خود در میان کودکان ایرانی کمتر شناخته شده است.

ماهی سیاه کوچولو تنها یک قصهٔ کودکانه نیست

این داستانِ کلاسیک ایرانی یک قصهٔ کودکانه نیست، که سمبل مردمی محرومی است که زیر سلطهٔ حکومتی سرکوبگر شرایط دشواری را متحمل می‌شوند؛ پس بزرگسالان را هم ترغیب به خواندنِ خود می‌کند.[۷]

سال‌شمار کتاب

  • ۱۳۴۶: اتمام نگارش کتاب
  • مرداد۱۳۴۷: چاپ ماهی سیاه کوچولو توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کسب عنوان "کتاب برگزیده" از طرف شورای کتاب کودک.
  • شهریور۱۳۴۷: مرگ صمد بهرنگی
  • ۱۹۶۹میلادی(۱۳۴۸): دریافت جایزهٔ نمایشگاه بولون ایتالیا، جایزهٔ بی‌ینال براتیسلای چکسلواکی.

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب

شب چله است. دوازده هزار بچه ماهی‌، پای قصهٔ مادربزرگ نشسته‌اند. قصهٔ ماهی سیاه کوچولو و مادرش که در جویباری کوچک زندگی می‌کنند. زندگی یکنواخت آنها در رفت و برگشت‌های محدود در یک جا و شکار حشرات ریز سپری می‌شود. ماهی سیاه کوچولو از این زندگی خسته شده، می‌خواهد بداند در جاهای دیگر چه خبرهایی است. مادر و همسایه‌ها نمی‌توانند ماهی کوچولو را از تصمیمش منصرف کنند و او سفر خود را آغاز می‌کند.

ماهی کوچولو در این سفر با افراد مختلفی روبه‌رو می‌شود که برخی سعی در نابودی او دارند و بعضی ها راه درست را به او رهنمود می‌شوند؛ کفچه‌ماهی، قورباغه، خرچنگ، پسربچه و مارمولک مهربان و دانا و ماهی‌های کوچک هر کدام به نحوی پیرنگ داستان را پر می‌کنند. ماهی سیاه کوچولوی داستان به دریا می رسد در حالی که خواب آرام ماهی کوچولوی دیگری را آشفته می‌کند.[۸]

من ماهی سیاه کوچولو هستم

در مراسم رونمایی از لوگوی ماهی سیاه کوچولو در سال ۱۳۹۴ کلیپی از خانم میرهادی پخش شد که گفته بود: «همهٔ ما ماهی سیاه کوچولو هستیم.»[۹]

اشتباه کردم

بهرنگی از بابت نشر اوّل کتاب ماهی سیاه کوچولو به شکل لوکس و گران‌قیمت ابراز پشیمانی کرده و دچار عذاب وجدان شده بود. قیمت تمام‌شدهٔ کتاب بیش از بیست ریال بود. او در نامه‌ای به دو تن از شاگردانش نوشته: «من کار غلطی کرده‌ام که قصه‌ام را به این ناشر داده‌ام.درست است که تقریباً ۱۲۰۰-۱۳۰۰ تومن به من خواهند داد، اما حتم می‌دانم برخلاف قصه‌های دیگرم به دست بچه‌هایی که شما هم می‌شناسید و من می‌شناسم که با چه مشقّتی زندگی می‌کنند، نخواهد رسید. در این فکرم که ناشر را وادارم چاپ ارزان‌قیمتی هم درآورد مثلا به قیمت ۱۵ تا ۲۰ ریال.»[۱۰]

سبک کتاب

ماهی سیاه کوچولو به زبان ساده و روان نوشته شده، با روایت خطی و زاویه دید «دانای کل» که به نویسنده کمک کرده تا همهٔ زوایای شخصیت‌های داستان را برای خواننده به روشنی بیان کند.این قصه دو راوی دارد. راوی اول، کسی است که تنها در چند خط، اوّل و آخر قصه را حکایت می‌کند. راوی دوم ماهی پیرِ قصه گو است که برای مخاطبانش یعنی؛ نوه‌هایش، کل ماجرای سفر ماهی سیاه کوچولو را قصه‌وار روایت می‌کند.

قصه به نوعی فابل است چرا که تمامی شخصیت‌های موجود در آن را حیوانات تشکیل می‌دهند، به جز راوی اول، و پسرک چوپانی که نقشی گذرا در قصه دارد و دیالوگی برایش در نظر گرفته نشده‌است.

شخصیت اصلی و قهرمان قصه، ماهی سیاه کوچولو است، تمامی شخصیت‌های دیگر تنها برای رسیدن قهرمان قصه به هدفش، طراحی شده‌اند. بنابراین قصه قهرمان محور است و بقیهٔ شخصیت‌ها به شکل کنشگرهای مثبت و منفی در مسیر سفر قهرمان قصه حضور دارند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
اما چیزی که این داستان را از داستان‌های کلاسیک متمایز می‌کند، ویژگی شکنندگی روایت است. به عبارتی تکثیر روایت در خود روایت. این داستان یک گفتمان سیال است که با معناهایی در حال «شدن» مواجه می‌شویم، نه با معانیِ منجمد از قبل تعیین شده. در زنجیره اول (ترک جویبار) نقصان دیده می شود اما در زنجیره بعدی(کشتن مرغ) نقصان نداریم و «تنش» کنشگر را به حرکت درمی‌آورد. این داستان از مشخصهٔ شکنندگی روایت بهره گرفته و از خود فراتر رفته و کنش‌های جدیدی را در خود آفریده است. فرآیند تنشی تکثر روایی این داستان را به روشنی نشان می‌دهد، زیرا فرآیند تنشی سیالیت معنا را دربردارد و سیالیت معنا سبب سیالیت ارزش می‌شود.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

پیرنگ

داستان در محیط آب (دریا و جویبار) اتفاق می‌افتد. ماهی سیاه کوچولو از نظر روحی در وضعیت نابسامانی به سر می‌برد. در این داستان، «نخواستنِ» (یکنواختی زندگی) است که «خواستنِ» (دریا) را در ماهی سیاه کوچولو برمی‌انگیزاند و او را به کنش وامی‌دارد. ترس از پیری و اشتیاقِ به شناخت دنیا «بایستن» کنشگر را شکل داده و او را راهی سفر می‌کند؛ مادر: «حتما باید بروی؟»، «آره مادر، باید بروم.» از آن‌جا که ماهی سیاه کوچولو بدون برنامه راهی می‌شود، پس به‌سان شورشگری بی‌باک ظاهر می‌شود. مبدأ حرکت جویبار و زمان صبح زود(فراارزشی) است، از مکان بسته به مکان باز. مادر که در ابتدا نقش بازدارنده دارد بعد از تصمیم همسایه‌ها برای نابودی ماهی سیاه کوچولو به نیروی کمکی تبدیل می‌شود.
مارمولک دانا به او خنجر می‌دهد، پس قهرمان داستان طی سفر هم می‌آموزد و هم توانایی کسب می‌کند. انگیزهٔ قهرمان قصه درونی است؛ «ماهی سیاه کوچولو از فراوانی آب لذت می‌برد.» و رسیدن ماهی سیاه کوچولو به دریا باعث شادی او می‌شود. شاد بودن انرژی عاطفی می شود برای حرکت جدید تا در یک حرکت جدید وارد عمل شود و فراتر از خود عمل کند. به عبارتی از خود بگذرد و دیگری را هم در مرکز نگاه خود قرار دهد. از خودگذشتگی کنش جدیدی را در ماهی سیاه کوچولو ایجاد می‌کند که در نهایت قهرمان قصه زندگی آرام و بدون مرغ ماهی‌خوار را برای ماهی‌های دیگر فراهم می‌کند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

شخصیت‌پردازی

قهرمان قصّه: ماهی سیاه کوچولو|قهرمان داستان، شخصیتی متفکر، پویا، فعال، پرسشگر و به دنبال پاسخ است. او شجاع و باهوش است، خط قرمزها را زیر پا می‌گذارد و تابوها را می‌شکند؛ پس از جمع خود طرد می‌شود. شخصیت‌های یاری‌گر: قهرمان قصّه، راهنمایان و حامیانی دارد.

  • حلزون پیچ پیچه که جرقه‌های سفر به دریا را اوّلین بار در ذهن ماهی سیاه روشن می‌کند.
  • مارمولک مهربان و دانا که هم بادادن اطلاعاتی مفید، ماهی سیاه کوچولو را از خطرات راه آگاه میکند و هم اینکه به او خنجری می‌دهد که دو بار در داستان مورد استفاده قرار می‌گیرد، یک بار برای نجات خودش و بار دوم برای نجات ماهی‌های دریا.
  • پسربچهٔ چوپان که با مداخلهٔ به موقع و کشتن خرچنگ، یکی دیگر از موانع مسیر ماهی سیاه کوچولو را رفع می‌کند.

شخصیت‌های بازدارنده:

  • همسایه‌های خشمگین و معترض که قصد جان ماهی سیاه کوچولو را می‌کنند.

ٰٰ*مرغ سقا

  • قورباغه
  • خرچنگ
  • اره‌ماهی
  • مادر که در ابتدا شخصیت بازدارنده به شمار می‌رود ولی بعد از مبادرت همسایه‌ها به نابودی ماهی سیاه کوچولو به شخصیت یاری‌گر تغییر می‌کند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع‌کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

انتشارات «نار» ترکیه اولین ناشر ترک است که حق تألیف و حق چاپ را از خانوادهٔ بهرنگی خرید. ماهی سیاه کوچولو پرفروش‌ترین کتاب این نشر در سال ۱۳۹۵ بود و در طول یک سال کتاب به چاپ دوم رسید.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

گزارشی از فروش کتاب

ماهی سیاه کوچولو در نمایشگاه فرانکفورت، پر فروش‌ترین کتاب کودک و نوجوان ترجمه شدهٔ فارسی شد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

ماهی سیاه کوچولو را می‌توان کتابی برای شناساندن زبان فارسی به دنیا دانست. ماهی سیاه کوچکی که به سادگی کودکان دنیا را به آشنایی و فراگیری زبان فارسی ترغیب کرده.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
کتاب «ماهی سیاه کوچولو» با تصویرگری فرشید مثقالی و چاپ نشر نظر و ترجمه‌ٔ «آزیتا راثی »توسط انتشارات «تاینی‌آول» لندن به زبان انگلیسی منتشر شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد آخرین ترجمهٔ این کتاب به انگلیسی در ۲۰۱۵ و با تصاویر اصلی کتاب از فرشید مثقالی چاپ شده است. ترجمه‌های انگلیسی «ماهی سیاه کوچولو» در چاپ‌های مختلف، همچنین برگردان ایتالیایی و سوئدی آن در سایت آمازون در دسترس است.[۱۱]

اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

صمد بهرنگی زمانی برای کودکان نوشت که فضای ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان از وضع خوبی برخوردار نبود و تعداد معدودی از افراد دست به قلم می‌شدند. برجسته‌ترین و واقع‌گراترین قصه‌گوی کودکان سرزمین ما خیلی سریع در میان کودکان قشر پایین راه پیدا کرد و با قلم و گام مؤثر خود انقلابی در ادبیات کودکان و نوجوانان به وجود آورد که سبب رشد و ارتقاء و پرورش فکری کودکان گردید. قطعاً او در دگرگونی ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان تأثیر بسزایی داشته است، خصوصا در داستان «ماهی سیاه کوچولو» به مخاطب می‌آموزد که باید با ترک یک جای یکنواخت از همنوعان متمایز شد و با تفکر مصلحت‌اندیشانه و آگاهانه به دنبال سرگذشت و سرنوشتی با شهامت رفت و برای مقابله با رویارویی با خطر هیچ ترسی را به خود راه نداد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ماهی سیاه کوچولو خوب یا بد؟

ماهی سیاه کوچولوی خوب!

  • غلامحسین ساعدی: می گویند « ماهی سیاه کوچولو » شاهکار صمد بهرنگی است . همان که در ایتالیا و چکسلواکی شایسته دریافت جایزه شناخته شد، اما غلامحسین ساعدی می گوید: «شاهکار او زندگی‌اش بود.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • جمال میرصادقی: به گفته جمال میرصادقی همین یک اثر کافی است تا ما صمد بهرنگی را نویسنده‌ای بزرگ بدانیم؛ نویسنده‌ای که در ذهن‌ها خواهد ماند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

این توجیه ابتذال‌گونه او از زندگی که حالی از سکون و بی‌حرکتی است در مقابل با جوشش و حرکت فرزند کاملا بی‌اثر می‌ماند،چون ماهی سیاه کوچولو به خوبی می‌داند که هرچیزی به آخر می‌رسد.

ماهی سیاه کوچولوی بد!

  • با وجود همسويی داستان با آموزه‌های دينی‌ای همچون ياری رساندن به ديگران، مرگ‌انديشی، نفرت از غرور و دروغ، گاه در آن ناهمگونی‌هایی در این زمینه ديده می‌شود؛ مثل سلام نکردن، مسخره کردنِ ديگران، کتک زدن و... .خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
  • منصور یاقوتی معتقد است ماهی سیاه، تک‌رو است. بی‌توجه به‌ رهنمودهای دلسوزانه یاران، به دریا می‌رود و طعمه مرغ ماهیخوار می‌شود:«اگر روی آب رفتی، مواظب مرغ ماهیخوار باش که این روزها دیگر از هیچ‌کس پروایی ندارد.» او معتقد است: «قصه ماهی سیاه کوچولو، روحیهٔ تک‌روی را در وجود کودکان تقویت می‌کند و صمد، بی‌آنکه‌ بخواهد، در این جهان نابه‌سامان و پر از خوف و خطر که در هر گام دامی تعبیه شده و در هر کجا کانونی از دسیسه و بدخواهی شکل گرفته است، به‌ کودکان می‌آموزد که جاده دشوار زندگی را به‌ تنهایی در نوردند و سرانجام، مانند ماهی سیاه‌ کوچولو، طعمه مرغان ماهی‌خوار شوند!»[۱۲]
  • در داستان ماهی سیاه کوچولو نویسنده با پیاده کردن اوضاع اجتماعی خودش در روی یک نظام‌ طبیعی مثل دریا، هر یک از شخصیت‌های داستان را تبدیل به یک سمبل اجتماعی می‌کند و در پایان داستان این‌ پرسش پیش می‌آید که آیا ماهی سیاه کوچولو قصدش نجات دادن ماهی‌ها از شر ماهیخوار بوده‌ است و یا زندگی در شکل تازه‌ای از محیط؟ از طبیعت و جوانب در آثار صمد بعنوان زمینه‌ای استفاده شده تا موارد و مسایل‌ اجتماعی روشن شود. زیرا صمد از دو شکل‌ (Form) متفاوت در نشان دادن تم داستان استفاده می‌کند، یکی شکل اجتماعی و دیگری‌ شکل تخیلی طبیعت. اَشکال از نظر طبیعی کامل هستند ولی جنبه‌های‌ اجتماعی که مد نظر نویسنده بوده است در رساندن تم داستان چنان نیست که مکمل آن باشد، اگر نقاش می‌خواست این نکات را رعایت کند، می‌بایست به ماهی سیاه کوچولو خصوصیاتی‌ انسانی می‌بخشید. شاید این یکی از دلایلی باشد که تا به حال آثار صمد، حز یکی که‌ ماهی سیاه کوچولو باشد و آن هم از موفقیت چندانی برخوردار نیست مصور نشده‌اند.[۱۳]

از نظر اهالی ادبیات و روشنفکران

کدجی، منتقد گاردین در مورد کتاب‌های برتر حوزه کودک و نوجوان چنین نوشته است: «جست‌وجو برای یافتن و سفرهای ماجراجویانه از درون‌مایه‌های بسیار جذاب در ادبیات کودک به شمار می‌رود. کتاب‌های تصویری فراوانی وجود دارند که با شیوه‌های متفاوتی این جست‌وجو را نشان داده‌اند.» او ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی از کتاب‌های برگزیده خود در کنار چطور یک ستاره بگیریم اثر اولیور جفرز، سفر شکلتن اثر ویلیام گریل و... دانسته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

از «ماهی سیاه کوچولو» تاداستان موشک v2

«محسن هاشمی رفسنجانی» درباره‌ٔ عادت‌های کتاب‌خوانی‌اش می‌گوید: «تا جایی که به خاطر دارم داستان‌های صمد بهرنگی مانند ماهی سیاه کوچولو از نخستین کتاب‌هایی بود که خواندم. وقتی پسرهایم کوچک بودند، شب‌ها کتاب ماهی سیاه کوچولو را برایشان می‌خواندم.»[۱۴]

تأثیرپذیرفته از

احمد بیانی در مقاله‌ای ماهی سیاه کوچولو را با یک داستان چینی با عنوان «ماهی‌ها از دروازهٔ اژدها پریدند» قیاس کرده است. شاید ماهی سیاه کوچولو را بتوان متاثر از شعری از اخوان ثالث دانست؛

من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که میبینم بدآهنگ است

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟

تأثیرگذاشته بر

ماهی سیاه کوچولو را با «جاناتان مرغ دریایی» اثر ریچارد باخ نیز قابل مقایسه خوانده‌اند. با توجه به این که یک سال قبل از چاپ «جاناتان مرغ دریایی»، ماهی سیاه کوچولو در دو کشور اروپایی برندهٔ جایزه شده و شهرت جهانی یافته است، احتمال تاثیرپذیری «ریچارد باخ» از صمد بهرنگی قابل تأمل است، مگر آن که هر دو نویسنده جداگانه در فاصلهٔ زمانی نزدیک از یک منبع الهام گرفته و دچار توارد شده باشند.[۱۵]
آثار صمد بهرنگی و شل سیلورستاین، شاعر و نویسنده ادبیات کودک در امریکا را می‌توان از دیدگاه محتوایی و ساختاری مقایسه کرد. گرچه ممکن است این دو نویسنده اثر مستقیم بر یکدیگر نداشته باشند، از نظر توارد می توان نقاط اشتراک و افتراق این دو نویسنده از لحاظ فضای زمانی و مکانی، نگرش قالب، تطابق ساختاری، شخصیت پردازی، تلاقی افکار و دیگر عوامل، وجوهی مشترک در بین آنها یافت.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

«ماهی سیاه کوچولو» بیرون از کِت‌آب

دستبند ماهی سیاه کوچولو در بازار

زیورآلات گرته‌برداری‌شده از تصویرهای کتابِ «ماهی سیاه کوچولو» با تأییدیه‌‌ی استاد فرشید مثقالی روانهٔ بازار می‌شود.[۱۶]

جمله‌های ماندگار کتاب

  • مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید ، اما من تا می توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم –که می شوم– مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد.
  • راستی زندگی یعنی اینکه توی یه تیکه جا هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟
  • درد من حصار برکه نیست، درد زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است.[۱۷]

جوایز کتاب

  • کتاب برگزیدهٔ کودک در سال ۱۳۴۷.
  • جایزهٔ اول ششمین نمایشگاه کتاب کودک بلون ایتالیا.
  • دیپلم افتخار بی‌ینال براتیسلاوای چک‌اسلواکی سال ۱۹۶۹.
  • کتاب برگزیدهء شورای کتاب کودک ایران، ١٣۵٧
  • فهرست افتخار دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان، ١٣۵٣

تصویرهای ساخته شده درباهٔ کتاب (فیلم و مستند)

نمایش ماهی سیاه کوچولو به کارگردانی «محمد عاقبتی» در تابستان ۲۰۱۶ به عنوان یکی از طرح های برگزیده کارگاه تولید پروژه‌های جدید، توسط کمپانی نیو ویکتوری در نیویورک انتخاب شد. پاییز ۲۰۱۶ در Down Town Art در منهتن و در African American Arts & Culture Complex سانفرانسیسکو، همچنین بهار ۲۰۱۸ درTriskelion Arts بروکلین به زبان انگلیسی به‌روی صحنه رفت و نسخه فارسی آن در در پاییز ۱۳۹۶ در پردیس تئاتر شهرزاد به مدت یک هفته اجرا شد.[۱۸] این نمایش در چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۷ به کانادا می‌رود.[۱۹]

  • فیلم سینمایی ماهی سیاه کوچولو اولین ساخته مجید اسماعیلی در دههٔ ۶۰ می گذرد و روایتی از حماسه مردم آمل به رهبری امام خمینی(ره) علیه منافقان را در اوایل انقلاب به نمایش می‌گذارد.

پانویس

  1. خرمشاهی، نامهٔ انجمن، ص ۴۵۸.
  2. «عصیان علیه فراموشی؛ روایت هنرمندان معاصر و جوان از صمد بهرنگی». 
  3. «ماهی سیاه کوچولو». 
  4. «ماهی سیاه کوچولو یا زندگی». 
  5. ««ماهی سیاه کوچولو» برصدر فهرست آثار برگزیده «گاردین» نشست». 
  6. «نقد و بررسی کتاب «ماهی سیاه کوچولو»». 
  7. الگو:یادکرد وب‌
  8. «ماهی سیاه کوچولو». ویکی‌نبشته. بازبینی‌شده در ۲۵بهمن۱۳۹۷. 
  9. «صمد بهرنگی و ترویج تفکر انتقادی مدرن در ادبیات کودک». 
  10. نامه‌های صمد بهرنگی- اسد بهرنگی
  11. «Il pesciolino nero. Testo originale a fronte». 
  12. «صمد و کودکی جنبش». 
  13. «جنبه‌های تجسمی ادبیات کودکان در آثار صمد بهرنگی». 
  14. «عادت های جالب کتابخوانی مهدی هاشمی رفسنجانی رییس شورای شهر». 
  15. «در جستجوی کمال مطلوب(بررسی تطبیقی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگ با «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ)». 
  16. «گرته‌برداری‌شده از تصویرسازی‌های فرشید مثقالی در کتابِ «ماهی سیاه کوچولو» نوشته‌ی صمد بهرنگی». 
  17. «Samad Behrangi». Goodreads. بازبینی‌شده در ۱۰اسفند۱۳۹۷. 
  18. «نمایش ماهی سیاه کوچولو». 
  19. ««ماهی سیاه کوچولو» به کانادا می‌رود». 

منابع

الگو:نامه‌های صمد بهرنگی

پیوند به بیرون