یکی بود و یکی نبود

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۳ توسط بهار (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
یکی بود و یکی نبود
نویسندهسیدمحمدعلی جمال‌زاده
ناشرمجله کاوه
محل نشربرلین
تاریخ نشر۱۳۳۰ ش
تعداد صفحات۱۲۸
موضوعداستان
سبکرئالیسم
زبانفارسی
نوع رسانهکتاب


یک بود و یکی نبود اتفاق بزرگی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. نخستین مجموعه‌داستان کوتاه فارسی به سبک جدید است که به‌قلم سید محمدعلی جمال‌زاده نوشته شده‌است. این کتاب سرآغاز سبک واقع‌گرایی در ادبیات معاصر فارسی است. نثر فارسی با این مجموعه‌داستان قدم در دنیای جدید می‌گذارد و عرصه جدیدی به‌نام داستان‌نویسی کوتاه را تجربه می‌کند.

برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود را سوزاندن

یکی بود و یکی نبود در تهران غوغا به‌پا کرد و به جان کهنه‌پرستان که به همان سبک و سیاق سنتی معتقد بودند، ولوله انداخت. محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران با آن مخالفت کردند. این کتاب، بوی آزادی، دموکراسی، تغییر،‌ حرکت به سوی اصلاحات می‌داد. توجه به اقشار مختلف مردم و زبان و عادات و خصلت‌های آنان برای نخستین بار بود که در نثر فارسی معاصر مطرح می‌شد؛ اما تعصب و کهنه‌اندیشی این‌بار نیز خود را نشان داد و سوزان کتاب در ملأعام و اتهام کفر به نویسنده نخستین برخورد قدرتمندان و مرتجعان با این کتاب بود. عبدالرحیم خلخالی صاحب کتاب‌فروشی «کاوه» در خیابان ناصریه آن زمان، به دنبال انتشار این کتاب به جمال‌زاده نوشت: «چماق‌های تکفیر به حرکت و فریادهای واشریعتا بلند شد. علمای اعلام و ذاکرین ذوی العز و الاحترام و سایر مؤمنین عالی‌مقام در مساجد و منابر اجتماع نمودند در مقابل کفر و زندقه مشغول صف‌آرایی گشتند... مجازات و تبعید دو نفر جریده‌نگار که یکی از آنها همان ناشر قصه شما بود، جدّا خواسته شد. بازار و دکاکین بسته گردید و از هر طرف حملات شروع شد. عجالتا به‌واسطه کتاب شما کم مانده بود کتابخانه ما آتش بگیرد و خودمان نیز شهید این راه بشویم.» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود نخستین بار در سال ۱۳۰۰ ش توسط چاپخانه کاویانه در برلین به‌دست چاپ سپرده می‌شود. این مجموعه، یک دیباچه و شش داستان کوتاه دارد. جمال‌زاده نویسندهٔ‌ طعن و طنز در داستان‌های این مجموعه با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابه‌سامانی‌ها و معایب جامعهٰ طوفان‌زاده ایران را پس از شکست دوران مشروطیت، توصیف می‌کند. فارسی شكر است، رجل سياسی، دوستی خاله‌خرسه، درد دل ملّا قربانعلی، بيله ديگ بيله چغندر، ويلان‌الدوله داستان‌های این مجموعه هستند.

گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش

شخصیت‌های موجود در هر یک از داستان‌های این مجموعه نماینده قشر‌ خاصی از جامعه ایران آن‌روز هستند که جمال‌زاده با توصیف خوی و خصلت‌های آنان‌، تصویر روشنی از خصوصیت‌های ایرانیان را ترسیم می‌کند.

در فارسی شکر است که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دوری از وطن به ایران بازگشته است؛ اما بی‌دلیل به زندان‌ می‌افتد و هم‌سلولی‌هایش یا به عربی نامفهوم سخن می‌گویند و یاب به فرنگی سنگین، تنها با یک روستایی به زبان ساده فارسی می‌تواند ارتباط برقرار کند. این داستان، دربردارنده رویارویی سنت و مدرنتیه از خلال تنوع زبانی شخصیت‌های آن است.

داستان رجل سیاسی روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. او نماينده قشر وكلاي مجلس در دوره اول است؛ كساني كه سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسي چیزی نمی دانستند، اما به‌واسطه جهل مردم یا حرافی به وكالت برگزيده‌ می‌شوند.

دوستی خاله‌خرسه، داستان کمک جوان خوش‌مشرب و دلسوز و خون‌گرمی به‌نام حبیب‌الله است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات می‌دهد اما سربازان روس پاسخ نیک‌رفتاری او را گرفتن جانش می‌دهند. داستان درد دل ملا قربانعلی، روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت شغل روضه‌خوانی سوق می‌دهد. او نماینده جامعه روحانی‌نمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.

دلیل شهرت

جملهٔ ادبا و نویسندگان ایرانی و خارجی جمال‌زاده را عملدار سبک رئالیسم و اثرش را پیشقدم نثر فارسی جدید می‌دانند. جمال‌زاده با یکی بود و یکی نبود، به‌عنوان یکی از احیاگران نثر فارسی مطرح شد. به‌عقیده بسیاری از نویسندگان او یک انقلابی است که با ایجاد اصلاحات در سبک، مضمون و زبان داستان‌نویسی، جنبش ادبی جدید را در نثر فارسی به وجود‌ آورد.

چرا باید این کتاب را خواند

نخستین نوشته به سبک جدید است

مانیسفت ادبیات جدید فارسی است

دیباچه مجموعه یکی بود و یکی نبود، یکی از مهم‌ترین مانیفیست‌های ادبی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. او در مقدمه کتاب، از «دموکراسی ادبی» و آزادی در خلق آثار و نوشته‌های ادبی سخن می‌گوید. از نثر نویسندگان دوران گذشته انتقاد می‌کند و آن را مختص طبقه خواص و نخبگان می‌داند. معتقد است این نثر نمی‌تواند با عامه مردم ارتباط برقرار کند. به‌عقیده او باید اصلاحاتی در شیوه نثرنویسی ایجاد شود و با بهره‌گیری از زبان مردم، اصطلاحات و تعابیر، ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها، آن را به مردم نزدیک کرد. نیز، ضمن آنکه ادبیات داستانی را برای رشد معنوی مردم امری حیاتی می‌داند، بر نقش بسزای داستان در غنا بخشیدن به زبان تأکید می‌کند.

آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار

جمال‌زاده در داستان‌هایش ما را با مردم عوام، کاسب‌کارها، بازاری‌ها، بازرگانان، پیشه‌وران، ملاها، نظامی‌ها، سیاست‌مداران و سایر طبقات مردم با عادات و رسوم ویژه خودشان در آن روزگار آشنا می‌کند. ظلم، ستم، مظلومیت، خست، شاعرمنش بودن، اهل حساب‌وکتاب بودن، ساده‌لوحی، دیوانگی، دانایی از جمله خصلت‌های شخصیت‌های این داستان‌هاست. به‌همین جهت جمال‌زاده را می‌توان ثبت‌کنندهٔ عادات و رفتارهای ایرانیان دانست.

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

مُهر نویسندگی‌اش خورده شد

دل به دریا می‌زند. با ترس و لرز داستان را می‌خواند. در محضر اساتید و بزرگانی چون محمد قزوینی و سید حسن تقی‌زاده است. منتظر پرخاش است اما همه ساکت هستند و به‌دقت‌ گوش می‌دهند. چشم‌هایش به سمت قزوینی می‌چرخد. برق را در چشم‌هایش می‌بیند اما نمی‌داند برق غضب است یا برق قبول. هنوز داستان به پایان نرسیده که از سوی حضار به ویژه شخص قزوینی مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرد. غرق در تعجب و حیرت است، از این‌جاست که مُهر نویسندگی‌اش خورده می‌شود. بدین‌ترتیب اولین قصه جمال‌زاده با عنوان فارسی شکر است به‌چاپ می‌رسد. «تشویق بزرگوارانه سرورهای محترم به‌جایی رسید که در همان شب و همان ساعت مهر قطعی و دائمی نویسندگی بر دامن سرنوشت من زده شد و در سایه عنایت آمیخته به دلالت و هدایت آنها نویسنده از آب درآمدم و از آن تاریخ به‌بعد... این دو انیس و مؤنس روسفید و روسیاه یعنی قرطاس و قلم دست از سرم برنداشته‌اند و اطمینان دارم که تا به لب گور همراه و هم‌رکابم خواهند بود». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


سال‌شمار کتاب

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند

محل نوشته‌شدن در کتاب (در صورت مهم‌بودن این امر)

داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است)

سبک کتاب

واقع‌گرایی

سبک این کتاب رئالیسم است. مؤلف با واقع‌بینی و بدون ستایش و تمجید که ناشی از احساسات است، زندگانی شخصیت‌های داستانی این مجموعه را به‌تصویر کشیده است.

توصیف

جمال‌زاده بیشتر به توصیف مستقیم ظاهر و اخلاق و عادات شخصیت‌ها می‌پردازد و به‌طور سطحی از کنارش رد می‌شد و نمی‌توان وارد درون پیچیده انسان‌ها شود.

استفاده از شعر

استفاده از اشعار کلاسیک در عنوان، میان و پایان داستان‌ها برای هدایت خواننده به‌سوی مضمون اصلی داستان، یکی از ویژگی‌های سبکی جمال‌زاده به‌شمار‌ می‌رود.

راوی دانای کل است

بیشتر داستان‌های او به غیر از چند داستان مانند ویلان‌الدوله، توسط «اول شخص» روایت می‌شود. شکل روایت در آن‌ها «دانای کل مطلق» است که یکی از اشکال قدیمی روایت به‌شمار می‌ود. راوی در این داستان‌ها خود جمال‌زاده است که یکی از شخصیت‌های اصلی یا غیر اصلی داستان به‌شمار می‌رود.

استفاده از نامه‌ و مستندات

استفاده از نامه، یادداشت، گزارش، سفرنامه از دیگر ویژگی‌های سبک جمال‌‌زاده به‌شمار می‌رود. در داستان «بیله دیگ بیله چغندر» بخشی از سفرنامهٔ دلاک را عینا می‌آورد.

پیشینهٔ کتاب

پیرنگ

جدال بر سر کهنه و نو، مسئله زبان فارسی، فساد سیاسی، بی‌دانشی و جهل مردم، ریاکاری‌، خسّت، زُهدنمایی، خرافات، آشفتگی اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم در سال‌های پس از مشروطه، شاد زیستن و نیکوکاری، از عمده‌ترین مضمامین و مفاهیم به‌کار رفته در داستان‌های جمال‌زاده است. می‌توان گفت که پیرنگ‌های داستان‌های او اغلب ساده و مشابه یکدیگر است.

شخصیت‌پردازی

جمال‌زاده علاقه خاصی به شخصیت‌پردازی داد اما شخصیت‌های داستان‌های او چندان پیچیده نیستند و به سبب سادگی و سطحی بودن بیشتر به تیپ نزدیک می‌شود. او از شیوه‌های مدرن برای پردازش شخصیت‌هایش کمتر بهره برده است. شخصیتی را برای نخستین‌بار معرفی می‌کند. پس از آن، خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را به‌تفصیل شرح می‌دهد. «می‌توان گفت که همهٔ شخصیت‌های جمال‌زاده ساده، مسطح و تک‌بعدی‌اند. وی در خلق شخصیت‌های پیچیده، مدور و چندبعدی ناتوان می‌نماید. تنها «ملا قربانعلی» توانسته است به مرزهای شخصیت گرد و مدور نزدیک شود.» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه تعداد شخصیت‌ها در داستان‌های کوتاه جمالزاده کم است و بسیاری از آنها بر اساس واقعیت و برگفته از دیده‌ها و شنیده‌های اویند نه مخلوق تخیلش.

طراحی جلد و تصویرسازی

ویژگی‌های مهم کتاب

زبان

جمال‌زاده به‌وفور در داستان‌هایش از اصطلاحات، تعابیر، ضرب‌المثل‌های عوامانه بهره برده است. زبان او در داستان‌هایش در مرز «سنت» و «تجدد» قرار دارد و مایه‌ها و عناصر و عبارات کهن در آن بسیار دیده می‌شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه استفاده از این زبان برای تاختن به وضع سیاسی و اجتماعی زمانه، عقب‌ماندگی قشرهای مختلف مذهبی و سیاسی و ناآگاهی و جهل مردم از جمله ویژگی‌های مهم این اثر به‌شمار می‌رود.


طنز

جمال‌زاده طنزپرداز توانمندی است. با طنزی شاد عیوب و زشتی‌های اجتماعی را گوشزد و برای اصلاح آن تلاش می‌کند.

انتقادهای نیش‌دار

انتقاد از وضعیت سیاسی جامعه، رفتار و عادات اقشار مختلف مردم و تلاش برای اصلاح عیوب آنها از دیگر ویژگی‌های داستان‌های جمال‌زاده است.

گزارشی از فروش کتاب

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

  • کتاب یکی بود و یکی نبود با عنوان سوئدی «Det Var en gang» که برگردان همان یکی بودو یکی نبود داستان است، توسط «نیلز ویکلند» به سوئدی ترجمه شده است. [۱]
  • ترجمه آن به زبان اکراینی توسط ب.نی کی تین و ا. صفراف، ن. فورزنکو با مقدمه‌ای به‌قلم م. دیاکونوف در سال ۱۹۳۲.
  • ترجمه روسی کتاب توسط استاد زاخو فارسی دان روسی در ده هزار جلد در مسکو.

اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب

اظهارنظرها

نقدهای مثبت

چایکین

چایکین خاورشناس روس یکی بود و یکی نبود راا آغازگر مکتب و سبک رئالیستی در ایران می‌داند و می‌نویسد: «همین سبک و مکتب است که در واقع شالودهٰ جدید ادبیات داستان‌سرایی در ایران گردید و فقط از آن روز به‌بعد می‌توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزار سالهٰ ایران سخن راند... و هم باید اضافه کرد که در میان نام‌های بهترین نویسندگان امروز ایران، نام جمال‌زاده به‌خصوص به‌عنوان نویسنده یکی بود و یکی نبود، نه‌تنها از لحاظ تقدم تاریخی بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی، مقام اول را دارد. به‌طور خلاصه باید گفت که جمال‌زاده...از عهدهٰ وظیفهٰ بسیار مشکلی برآمده و آن اینکه روح و فرهنگ نثر اروپایی و نیروی تجسم و بیان بدیع آن را به قالب دو هزارسالهٰ نثر فارسی درآورده است. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یاکووماشیاه

یاکوماشیاه استاد دانشگاه اوهیو در آمریکا معتقد است که یکی بود و یکی نبود در نثر دوره خود «حکم کاخی» را داشت و «سرمشق زنده‌ای» شد برای نویسندگانی که پس از آن تاریخ ظهور کردند. «مقدمه جمال‌زاده را بر کتاب یکی بود و یکی نبود در عین حال هم نویسندگان و هم ارباب نقد و انتقاد، «مانیفست» نثر فارسی دانستند و به‌همین ملاحظه، سند ادبی بسیار مهمی گردید. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ژورژ رودار

رودار ایران‌شناس سوئیسی در کتاب خود به نام «ایران» به زبان فرانسه، جمال‌زاده را ترقی‌خواه و آثارش را بسیار آموزنده و اجتماعی می‌داند و معتقد است که نخستین کتاب او ملت ایران را بیدار و تشویق به کتاب خواندن کرد... نیز بر این عقیده است که نخستین کتاب او «مایه جنگ و جدال گردید میان او طرفداران سبک و طرز انشای قدیمی و مباحثانی درگرفت که آیا انشاء و طرز نگارش تحسین‌انگیز جمال‌زاده با قواعد انشاء و فن نگارش سنتی موافق است یا نه.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ا. شوی تف

این نویسنده روس در مقاله‌ای،‌ سال ۱۹۲۲ که جمال‌زاده کتاب یکی بود و یکی نبود را منتشر کرد، سال «آغاز یک دورهٔ‌ جدید در توسعه داستانسرائی فکاهی فارسی می‌داند». وی مقدمه این کتاب را «مانیفست ظهور یک مکتب ادبی جدید به‌شمار می‌آورد؛ یعنی مکتب رئالیسم در نثر فارسی». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

محمد قزوینی

«کتاب یکی بود و یکی نبود او نموداری از شیوه انشای شیرین سهل ساده خالی از عناصر خارجی اوست و اگرچه این سبک انشاء کار آسانی نیست و به‌اصطلاح سهل ممتنع است ولی معذلک فقط این طرز و شیوه است که باید سرمشق چیزنویسی هر ایرانی جدیدی باشد که میل دارد به‌زبان پدر مادری خودش چیز بنویسد و نمی‌خواهد که به‌واسطه عجز از ادای مقصود خود به‌زبان فارسی محتاج به‌دریوزه نمودن کلمات و جمل و اسالیب تعبیر کلام از اروپائی‌ها بشود؛ چنان‌که شیوه ناخوش بعضی از نویسندگان دوره جدید است.» این اظهارنظر قزوینی درباره اثر جمال‌زاده است. [۲]

قزوینی در نامه‌ای دیگر می‌نویسد: «حکایت اول کتاب یکی بود و یکی نبود آقای جمال‌زاده که گمان می‌کنم بنظر مبارک رسیده باشد، تا اندازه‌ای این نمونه‌ای از عقیده و مسلک بنده (و عقیده و مسلک هر ایرانی معمولی متعارفی) است در خصوص شیوه چیزنویسی به‌ زبان فارسی امروزه که آقای جمال‌زاده تشریح کرده و مثال‌های قشنگی برای آن زده‌اند و عنوان آن حکایت این است: فارسی شکر است.» [۳]

بزرگ علوی

علوی معتقد است که استفاده هنرمندانه از زبان عامه باعث شده که قهرمانان جمال‌زاده به چهرها‌های داستانیِ واقعی و طبیعی و بومی تبدیل شوند.

نقدهای منفی

بسیاری معتقدند که جمال‌زاده در ادامه نویسندگی‌اش گرفتار تکرار شد و از آن شتاب نخستن در مسیر نوآوری و خلاقیت بازماند.

اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران

برخی از اهالی ادبیات معتقدند که آثار جمال‌زاده با همه بدایع و بدعت‌هایش نتوانست مرزهای قرن نوزدهم داستان‌نویسی جهان را درنوردد. او هر چند که در خلق داستان کوتاه جزو پیشگامان تلقی می‌شود اما گویی تقدیر آن بود که ادبیات فارسی با صادق هدایت به سمت‌وسوی قرن بیستم هدایت شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

تأثیرپذیرفته از

طهمورث ساجدی استاد زبان و ادبیات فرانسه معتقد است که جمال‌زاده تحت تأثیر کتاب آرتور دوگوبینو، یکی بود و یکی نبود را نوشته است: «جمال‌زاده با خواندن «داستان‌های آسیایی» به این فکر می‌افتد که حوادث و رویدادهایی که در ایران گذشته، مانند گوبینو به صورت کتاب منتشر کند و «یکی بود و یکی نبود» را می‌نویسد که آن هم ۶ داستان دارد. فاصله زمانی بین گوبینو و جمالزاده ۵۰ سال بوده است.» [۴]

تأثیرگذاشته بر

آثار و نوشته‌های جمال‌زاده سرمشق و الگویی برای نویسندگان پس از او شد.صادق هدایت، بزرگ علوی،‌ صادق چوبک، جلال آل‌احمد و ... تحت‌تأثیر مکتب او دست به‌قلم بردند.. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

فهرست اماکن نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب

جمله «یکی بود یکی نبود» بخشی از فرهنگ ایرانیان و ادبیات فرهنگی و داستانی آنهاست. این جمله در کتاب‌ها و آثار و نوشته‌های بسیاری آمده است.

جمله‌های ماندگار کتاب

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)

نخستین نقدها و بررسی آثار داستانی جمال‌زاده از سال ۱۳۲۵ - ۱۳۲۶ آغاز شد. بیش از ۱۰ پایان نامه به بررسی و نقد یکی بود و یکی نبود به لحاظ جامعه‌شناختی، سبک‌شناسی، تجزیه و تحلیل گفتمانی و ... پرداخته است.[۵] ده‌ها مقاله‌ به زبان‌های فارسی و انگلیس و ... نیز درباره داستان‌های این اثر، به رشته تحریر درآمده است و داستان‌های این مجموعه را از جنبه‌های مختلفی از جمله کارکرد و کاربرد مَثل، کارکرد دیالکتیک، تحلیل شخصیت‌های داستان و ... بررسی کرده‌‌اند. «نقد و بررسی کتاب: یکی بود و یکی نبود» اثر حسن کامشاد در سال ۱۳۶۶ و «توصیف شخصیتهای داستانی در یکی بود و یکی نبود» از معصومه افشار در سال ۱۳۸۶ از جمله این نوشته‌هاست.

  1. یاکووماشیاه مقاله‌ای مفصل درباره «یکی بود و یکی نبود» در مجله دانمارکی «Acto orientalia» به‌سال ۱۹۷۱ منتشر کرد.
  2. بولو تنیکوف نویسنده و نقاد نامدار روسیه، مقاله‌ای درباره جمال‌زاده و یکی بود و یکی نبود چاپ کرد.
  3. ا. شوی تف در مقاله‌ای با عنوان «فکاهیات امروزی ایران» به جمال‌زاده و نخستین اثر داستانی او پرداخته است.
  4. مجله «ادبیات جهانی» چاپ پراگ، مقاله‌ای درباره ادبیات ایران کنونی دارد که بخشی از آن درباره جمال‌زاده و یکی بود و یکی نبود است.


مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

یکی بود و یکی نبود برای نخستین بار توسط چاپخانه کاویانی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین به دست چاپ سپرده شد. بعدها، این کتاب در صفحاتی بین ۱۲۸ تا ۲۳۴ بیش از ۱۰ بار توسط ناشران مختلف در ایران به چاپ رسید. چاپخانه کاویانی (در برلین)، کانون معرفت، شهاب ثاقب، بنگاه پروین و سخن از جمله نشرهایی هستند که یکی بود و یکی نبود را از آغاز ورود آن به بازار نشر تاکنون منتشر کرده‌اند. تیراژ این کتاب در سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۲ بین ۳۳۰۰ تا ۵۵۰۰ نسخه بوده است.

نوا، نما و نگاه

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

  1. میرانصاری، علی (۱۳۸۲). مشاهیر ادب معاصر ایران. ۵. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
  2. قزوینی، محمد (۱۳۳۲). بیست‌مقاله قزوینی. ۱. کتاب‌فروشی ابن‌سینا و کتاب‌فروشی ادب.
  3. افشار، دهباشی، ایرج، علی (۱۳۷۸). خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده. شهاب ثاقب، سخن.
  4. مشتاق‌مهر،رحمان و قره‌بابا، سعید کریمی، روایت‌شناسی داستان‌های کوتاه محمد‌علی جمال‌زاد، سال۵۱، ش ۲۰۷، پاییز و زمستان ۱۳۸۷، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، صص ۱۳۶ تا ۱۶۱.

پیوند به بیرون