مهدی اخوان ثالث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آقای مستقیم (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
آقای مستقیم (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
 
====شب مهدی اخوان ثالث====
عصر سه شنبه، پنجم بهمن ماه سال ۱۳۹۵، شب ۲۷۹ مجلۀ  بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و نشر زمستان به مهدی اخوان ثالث اختصاص یافت. این جلسه با حضور [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، [[محمود دولت آبادی]]، [[بهرام پروین‌گنابادی]]، [[مرتضی امیری اسفندقه]]، زردشت اخوان ثالث و [[علی دهباشی]] به‌عنوان سخن‌ران و با حضور [[محمد استعلامی]] به‌مناسبت رونمایی از کتاب مجموعۀ کامل اشعار اخوان ثالث که توسط نشر زمستان منتشر شده بود، برگزار شد. همچنین نمایشگاه آثار خوشنویسی علی پسندیده از اشعار مهدی اخوان ثالث، بخشی دیگر از این شب بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =http://bukharamag.com/1395.11.16322.html|عنوان=کلیات دیوان اشعار مهدی اخوان ثالث با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و محمود دولت آبادی رونمایی شد|}}</ref>
====بزرگداشت در خانهٔ هنرمندان====
مراسم بزرگداشت مهدی اخوان ثالث با سخنرانی [[محمد بقایی‌]] (ماکان)، [[اصغر دادبه]]، [[قدمعلی سرامی]]، اردشیر خورشیدیان، [[بهرام پروین‌گنابادی]]، [[بهادر باقری]] و زردشت و مزدک اخوان ثالث روز جمعه، پانزدهم شهریور ماه ۱۳۹۸ در خانهٔ هنرمندان ایران توسط انجمن فرهنگی افراز و انتشارات زمستان برگزار شد. این مراسم با اخوان‌خوانی فرنگیس طوسی، نسرین ارمکان، زینب دریس‌محافی، چیستا سلامتی و فرزانه زمانی همراه شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/98061105827/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB|عنوان=مراسمی برای بزرگداشت مهدی اخوان ثالث|}}</ref>
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
====[[ابراهیم گلستان]]====
====[[ابراهیم گلستان]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Golestan0097.jpg|80px|thumb|بندانگشتی|راست|]]... او را بردم و ‌می‌دیدم راه به بیغوله می‌رود. جایی که روشنی نبود و راه نبود و سکوت بود و خانه‌ها، اگر خانه‌ای بودند در شب، زواردررفته حس می‌شد. به‌چشم نمی‌دیدی که او با آن‌جا که بیشتر بیابان بود آشنایی داشت، راهنماییم می‌کرد. اگر می‌شد این را راهنمایی گفت، در ظلمات می‌رفتیم. ساکت بود، شاید اندیشه‌های مرا می‌خواند و خاموش مانده‌بود و من کشیده‌بودن اعصاب را در سکوت درک می‌کرد و هیچ نمی‌خواستم که سخت بگذراند. تا این‌که گفت نگه دارم. یک‌کم نشسته ماند، بعد هم گفت: «عزیزجان اینیم!» اینی که گفت پیشم نفی درخشندگی‌ها بود؛ تسلیم تلخ که پیوسته نابه‌جاست. پیاده شد، دیدم که در سیاهی‌هاست.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = قرایی|نام =یدالله|عنوان =چهل و چند سال با امید |ص= ۲۱۴}}</ref>}}  
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Golestan0097.jpg|80px|بی‌قاب|راست|هیچ|]]... او را بردم و ‌می‌دیدم راه به بیغوله می‌رود. جایی که روشنی نبود و راه نبود و سکوت بود و خانه‌ها، اگر خانه‌ای بودند در شب، زواردررفته حس می‌شد. به‌چشم نمی‌دیدی که او با آن‌جا که بیشتر بیابان بود آشنایی داشت، راهنماییم می‌کرد. اگر می‌شد این را راهنمایی گفت، در ظلمات می‌رفتیم. ساکت بود، شاید اندیشه‌های مرا می‌خواند و خاموش مانده‌بود و من کشیده‌بودن اعصاب را در سکوت درک می‌کرد و هیچ نمی‌خواستم که سخت بگذراند. تا این‌که گفت نگه دارم. یک‌کم نشسته ماند، بعد هم گفت: «عزیزجان اینیم!» اینی که گفت پیشم نفی درخشندگی‌ها بود؛ تسلیم تلخ که پیوسته نابه‌جاست. پیاده شد، دیدم که در سیاهی‌هاست.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = قرایی|نام =یدالله|عنوان =چهل و چند سال با امید |ص= ۲۱۴}}</ref>}}  
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Kadkani.jpeg|80px|thumb|بندانگشتی|راست|]]دو خصوصیت برجسته، شعر «اخوان ثالث» را از دیگر شاعران معاصر جدا می‌کند: نخست زبان غنی و پرطنین او و دیگر جنبهٔ اجتماعی شعرش که تصویرهایی از زندگی و تاریخ معاصر دارد. شاعران دیگری هستند که شعرشان از نظرگاه‌های دیگر ارزش فراوان دارند، اما از این دو نقطهٔ دید بی‌‌هیچ گمان شعر اخوان برجسته‌ترین نمونه است. توفیق اخوان در ایجاد یک زبان مشخص و شیوهٔ بیان فصیج و مستقل- نه یاوه‌گویی و هرزه‌درایی تک‌روانه- از مهم‌ترین خصایص هنر او به‌شمار می‌رود. باید او را پیشوای سبک خراسانی جدید در شعر معاصر فارسی نامید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |ص= ۳۰۹}}</ref>{{سخ}}
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Kadkani.jpeg|80px|بی‌قاب|راست|هیچ|]]دو خصوصیت برجسته، شعر «اخوان ثالث» را از دیگر شاعران معاصر جدا می‌کند: نخست زبان غنی و پرطنین او و دیگر جنبهٔ اجتماعی شعرش که تصویرهایی از زندگی و تاریخ معاصر دارد. شاعران دیگری هستند که شعرشان از نظرگاه‌های دیگر ارزش فراوان دارند، اما از این دو نقطهٔ دید بی‌‌هیچ گمان شعر اخوان برجسته‌ترین نمونه است. توفیق اخوان در ایجاد یک زبان مشخص و شیوهٔ بیان فصیج و مستقل- نه یاوه‌گویی و هرزه‌درایی تک‌روانه- از مهم‌ترین خصایص هنر او به‌شمار می‌رود. باید او را پیشوای سبک خراسانی جدید در شعر معاصر فارسی نامید.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |ص= ۳۰۹}}</ref>{{سخ}}
در این عرصهٔ پهناور که از هرسوی کوششی و کششی به‌جانبی ـ دانسته یا نادانسته ـ هست، و هرکسی با اندک آگاهی، یا بی هیچ‌آگاهی، یا بی‌هیچ آگاهی، از رمزهای زبان، باافزودن حرف اضافه‌ای بر صفتی، دعوی آوردن شیوه‌ای خاص دارد و می‌گوید: مرا شیوه‌ای خاص و تازه است و داشت/ همان شیوهٔ باستانی عنصری ـ در این چو هنری آشفته، از این دعوی‌های کودکانه که بگذریم، پس از [[نیما یوشیج|نیما]]، م. امید را با اسلوب‌ترین شاعر زبان فارسی خواهیم‌یافت. زیرا تنها اوست که با پذیرفتن اصولی در زمینهٔ موسیقی شعر و قالب آن و عناصر پیوند معنوی در شعر(چه آن‌ها که خود به‌وجودآورده و چه آن‌ها که از میراث گذشتگان بوده و او دگرباره در شعر امروز احیا کرده)اسلوبی به‌وجود آورده‌است که از همهٔ اسلوب‌های شعر امروز به‌نیروتر و پرتأثیرتر است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |ص= ۶۵}}</ref>}}
در این عرصهٔ پهناور که از هرسوی کوششی و کششی به‌جانبی ـ دانسته یا نادانسته ـ هست، و هرکسی با اندک آگاهی، یا بی هیچ‌آگاهی، یا بی‌هیچ آگاهی، از رمزهای زبان، باافزودن حرف اضافه‌ای بر صفتی، دعوی آوردن شیوه‌ای خاص دارد و می‌گوید: مرا شیوه‌ای خاص و تازه است و داشت/ همان شیوهٔ باستانی عنصری ـ در این چو هنری آشفته، از این دعوی‌های کودکانه که بگذریم، پس از [[نیما یوشیج|نیما]]، م. امید را با اسلوب‌ترین شاعر زبان فارسی خواهیم‌یافت. زیرا تنها اوست که با پذیرفتن اصولی در زمینهٔ موسیقی شعر و قالب آن و عناصر پیوند معنوی در شعر(چه آن‌ها که خود به‌وجودآورده و چه آن‌ها که از میراث گذشتگان بوده و او دگرباره در شعر امروز احیا کرده)اسلوبی به‌وجود آورده‌است که از همهٔ اسلوب‌های شعر امروز به‌نیروتر و پرتأثیرتر است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |ص= ۶۵}}</ref>}}
====[[هوشنگ گلشیری]]====
====[[هوشنگ گلشیری]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Gholshiri.jpg|80px|thumb|بندانگشتی|راست|]] مهدی اخوان ثالث، م. امید، بی‌شک رندی است از تبار خیام، با زبانی بیش‌وکم میانهٔ شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. تعلق خاطر او را به ادب کهن هم در التزام به‌وزن عروضی و قافیه‌بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت در همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره. مهم‌تر این‌که شعر شکل بیشتر اشعار او متکی بر نقل یک قصه است و گاه حتی از ساخت قصه در قصه مألوف ادب شرق سود می‌برد... آبشخور بینش او از همان سرچشمه‌ای است که [[نیما یوشیج|نیما]] از سال ۱۳۱۶ یا ۱۳۱۷ به‌بعد دست‌یافت، که اصطلاحاً «مترقی» خوانده‌می‌شد، و اصول آن را اخوان گاه به‌صراحتی بیش‌تر از نیما اعلام داشته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |صص= ۱۸۱ و ۱۸۲}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Gholshiri.jpg|80px|بی‌قاب|راست|هیچ]] مهدی اخوان ثالث، م. امید، بی‌شک رندی است از تبار خیام، با زبانی بیش‌وکم میانهٔ شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. تعلق خاطر او را به ادب کهن هم در التزام به‌وزن عروضی و قافیه‌بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت در همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره. مهم‌تر این‌که شعر شکل بیشتر اشعار او متکی بر نقل یک قصه است و گاه حتی از ساخت قصه در قصه مألوف ادب شرق سود می‌برد... آبشخور بینش او از همان سرچشمه‌ای است که [[نیما یوشیج|نیما]] از سال ۱۳۱۶ یا ۱۳۱۷ به‌بعد دست‌یافت، که اصطلاحاً «مترقی» خوانده‌می‌شد، و اصول آن را اخوان گاه به‌صراحتی بیش‌تر از نیما اعلام داشته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |صص= ۱۸۱ و ۱۸۲}}</ref>}}
====[[اسماعیل خویی]]====
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Artworks-000230413973-3run05-t500x500.jpg|80px|بی‌قاب|راست|هیچ]] م. امید شاعر «این‌جا» و «اکنون» است. سروکار شعر او با همین وجب از خاک خدا در همین روزگار است. و اصالت او نیز چون یک شاعر اجتماعی، در همین محدودبودن زمینهٔ مکانی - زمانی شعر اوست. امید با آن‌که «مرثیه‌خوان» است، هیچ‌گاه مثلاً برای لومومبا یا چه، سوگ‌نامه‌ای نسروده‌است و من این را بزرگ‌ترین دلیل اصالت و صمیمیت او می‌دانم؛ زیرا برآنم که شاعر این سرزمین پیش از آن‌که شاعر جهان، یا حتی جهان‌ سوم باشد، شاعر این سرزمین است.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = طاهباز|نام =سیروس|عنوان =دفترهای زمانه: بدرودی با مهدی اخوان ثالث و دیدار و شناخت م. امید |ص=۲۰۷}}</ref>}}
 
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===


خط ۱۹۸: خط ۲۰۴:


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
 
===اخوان ثالث و سیاست===
===همراهی‌های سیاسی===
به‌باور [[سیمین بهبهانی]]:
 
{{گفتاورد تزیینی|اخوان یک شاعر سیاسی است، بی‌آن‌که به سیاست چندان گرایشی یا از آن چندان اطلاعی داشته‌باشد، یا صریحاً به آن تظاهر کند. (زیرا که شعر جای این‌گونه تظاهرات نیست) شعر او مدام از وقایع و حوادث سیاسی که در کشور می‌گذرد بارور می‌شود. شور و هیجان مردم و دسته‌ها و احزاب قبل از کودتای ۲۸ مرداد، حالت انتظار و بهت‌زدگی بعد از آن، تصور این‌که دست‌های بیگانه در کارها دخیلند:{{سخ}}
===مخالفت‌های سیاسی===
پوشیده می‌خندید با هم پیر فرزینان{{سخ}}
من سیل اشک و خون بینم{{سخ}}
در خندهٔ اینان{{سخ}}
انعکاس یأس عمیق و شکسته‌دلی جوانان در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد، انعکاس نارضایی‌های مردم در طول سالیان، دوبار زندانی‌شدنش (که مردم دوست‌داشتند به دومین‌بار هم جهت سیاسی بدهند) و نق‌زدن همیشگیش و «چه و چه‌ها» (این لفظ مفر و پناهگاهی بود برای اخوان به هنگامی که دیگر نمی‌خواست یا نمی‌توانست چیزی بگوید.) همه و همهٔ این‌ها موجب می‌شود که مردم حضور او را همراه با سرنوشت و رویداد‌های کشورشان حس کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =مجموعهٔ نویسندگان |نام =|عنوان =ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث) |صص= ۲۰۰ و ۲۰۱}}</ref>}}


===نامه‌های سرگشاده===
===نامه‌های سرگشاده===
خط ۲۸۴: خط ۲۹۳:
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.yjc.ir/fa/news/5683928/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D8%B3%D8%AA|عنوان=خاطرهٔ کیارستمی از مهدی اخوان ثالث در فرودگاه لندن|ناشر=وبگاه باشگاه خبرنگاران جوان| تاریخ انتشار=۱۹ تیر ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی=۲۸ مهر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.yjc.ir/fa/news/5683928/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%BE%D8%B3%D8%AA|عنوان=خاطرهٔ کیارستمی از مهدی اخوان ثالث در فرودگاه لندن|ناشر=وبگاه باشگاه خبرنگاران جوان| تاریخ انتشار=۱۹ تیر ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی=۲۸ مهر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/574301-%D8%B2%D8%AE%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B5%D9%88%D8%AA|عنوان=زخمه‌هایی که اخوان ثالث را گریه انداخت|ناشر=وبگاه ایلنا| تاریخ انتشار=۴ دی ۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۲۸ مهر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/574301-%D8%B2%D8%AE%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B5%D9%88%D8%AA|عنوان=زخمه‌هایی که اخوان ثالث را گریه انداخت|ناشر=وبگاه ایلنا| تاریخ انتشار=۴ دی ۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۲۸ مهر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =http://bukharamag.com/1395.11.16322.html|عنوان=کلیات دیوان اشعار مهدی اخوان ثالث با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و محمود دولت آبادی رونمایی شد|ناشر=وبگاه مجلهٔ بخارا| تاریخ انتشار=۶ بهمن ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی=۲۹ مهر۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.isna.ir/news/98061105827/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB|عنوان=مراسمی برای بزرگداشت مهدی اخوان ثالث|ناشر=وبگاه ایسنا| تاریخ انتشار=۱۱ شهریور ۱۳۹۸|تاریخ بازبینی=۲۹ مهر۱۳۹۸}}

نسخهٔ ‏۲۹ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۵

مهدی اخوان ثالث

ولیکن عزت آزادگی را
نگهبانیم، آزادیم، آزاد
[۱]
زمینهٔ کاری سرایش، نویسندگی و نظریه‌پردازی ادبی
در زمان حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی
رویدادهای مهم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انقلاب اسلامی ۵۷
کتاب‌ها زمستان، ارغنون، آخر شاهنامه و...
تخلص م. امید
اثرپذیرفته از نیما یوشیج

بخش لید (معرفی ویژه و ناب در حد ۳۰۰تا۵۰۰ واژه)



داستانک

تعارف‌های کشکی

به‌نقل از عماد خراسانی:

مودونم اما نمی‌گووَم

نصرت رحمانی از دیدارش با اخوان می‌گوید:

شاید که ابله بود

یدالله قرایی از ابراهیم گلستان نقل می‌کند:

قرایی در ادامه توضیح می‌دهد:

این خاطره این ارزش را دارد که بگویم آن‌کس شادروان مهدی عنایتی بوده‌است که از عاشقان اخوان بود و گمان می‌کرده آقای گلستان نجات‌دهندهٔ اخوان از زندان‌اند. آن شادروان کمی در آخرهای عمر به‌علت فقر ناگزیری حالش به‌هم‌خورده‌بود و خیالات واهی در او راه می‌یافت. او اخوان را خوب می‌شناخت، معلمی دربه‌در و سوخته‌ بود و اخوان در هیچ نشستی نبود که از او یاد نکند.[۴]

بی‌داد رفت لالهٔ بربادرفته را

به‌نقل از یدالله قرایی:

از قبای پیر، مدد

به‌نقل از نویسندهٔ وبلاگ کارورز:

خون پاش و نغمه ریز

روزی مرتضی کاخی برای اخوان نواری از دوتار نوازی غلام‌حسین سمندری، همراه با خوانندگی ابراهیم شریف‌زاده آورده‌بود. روزهای آغازین بهار ۱۳۶۳ بود و باران می‌بارید. نوار را توی ضبط صوت گذاشت و دکمهٔ «پلی» را فشار داد. «غمش در نهان خانه دل نشیند/ بنازی که لیلی به محمل نشیند...» غلام‌حسین سمندری دوتار می‌زد و ابراهیم شریف‌زاده می‌خواند. نوار کاست که به‌آخر رسید، پهنای صورت اخوان خیس بود. بی‌اختیار قلم و کاغذش را برداشت و سیاهه کرد:
قربان زخمه‌های تو، خون پاش و نغمه‌ ریز!
«سبز پری»ست این‌که زنی یا «شتر خجو»؟
تو با دو سیم محشر کبری به‌پا کنی
شش‌تار خویش من شکنم یا نه؟ هان بگو...
پایان شعر هم در بخشی از یادداشتش که دربارهٔ علت سرودن این قطعه بود، نوشت «برای استاد بزرگ حسین سمندری خوافی و حضرت‌آقای شریف‌زاده همراه سازش، که هنوز هیچ‌کدامشان را ندیده‌ام، اما ساز و آوازشان را شنیدم.»[۷]

در وطن‌ خویش غریب

پرویز پرستویی خاطره‌ای را از عباس کیارستمی نقل می کند:

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

نگاه تند به زندگی لولی‌وش

  • ۱۳۰۷: تولد در توس، مشهد.
  • ۱۳۲۶: دیپلمهٔ هنرستان فنی مشهد.
  • ۱۳۲۷: سفر به تهران و آغاز کار معلمی در کریم‌آباد ورامین.
  • ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰: ادامهٔ کار معلمی در پلشت ورامین.
  • ۱۳۳۰: نشر اغنون.
  • ۱۳۳۲: ازدواج. اقامت در تهران.
  • ۱۳۳۳: زندان به‌علت فعالیت سیاسی.
  • ۱۳۳۴: انتظار خدمت (وابسته به وزارت کار)
  • ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵: کار ادبی با نشریات جهان، ایران ما، آژنگ و بامشاد. ادیتور ادبی در گلستان فیلم.
  • ۱۳۳۵: نشر زمستان.
  • ۱۳۳۶: ادیتور ادبی رادیو ایران.
  • ۱۳۳۸: نشر آخر شاهنامه
  • ۱۳۴۴: نشر از این اوستا
  • ۱۳۴۵: زندان عادی.
  • ۱۳۴۸: نشر عاشقانه‌ها و کبود، نشر در حیاط کوچک پاییز در زندان، نشر بهترین امید.
  • ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۳: کار ادبی در تلوزیون آبادان.
  • ۱۳۵۳: غرق‌شدن دخترش لاله در رودخانهٔ کرج. مراجعت و اقامت در تهران.
  • ۱۳۵۴: نشر «مرد جن‌زده». نشر «آورده‌اند که فردوسی».
  • ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷: تدریس در دانشگاه تهران، ملی و تربیت مدرس.
  • ۱۳۵۷: نشر دوزخ اما سرد، نشر «بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج»، نشر «درخت پیر و جنگل».
  • ۱۳۵۸: کار در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
  • ۱۳۶۱: نشر «عطا و لقای نیما».
  • ۱۳۶۸: نشر تو را ای کهن بوم و بر دوست‌دارم.
  • ۱۳۶۹: سفر به اروپا، مراجعت و بدرود زندگی.


کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

... من اصلاً سرگذشت و شرح‌حال ندارم. حتی همین اسم و شناسنامه هم زیادی است. من نه خانوادهٔ چنین و چنانی و نه حسب و نسب فلان و بهمان دارم، نه ماجراهای عجیب و غریب بر من گذشته، نه سفرنامه به دیارهای دور و نزدیک‌دست دارم، نه تحصیلات منظم و غیرمنظم در دانشگاه‌های خارج و داخل داشته‌ام، نه اقدامات و فعالیت‌های درخشان و پرتاب و تب داشته‌ام و نه هیچ هیچ هیچ. به‌جای تمام این حرف‌ها و ستون‌های خالی بگذار در دائرة‌المعارف زمان ما بنویسند: هیچ پسر هیچ که هیچ جا نرفت و هیچ‌کاری هم نکرد و هرچه هم بر سرش کوبیدند هیچ نگفت، هیچ درسی نخواند، هیچ دوستی نگرفت و خلاصه هیچستان محض. حالا خوب شد؟
مهدی اخوان ثالث در نامه‌ای به سیروس طاهباز، دفترهای زمانه: بدرودی با مهدی اخوان ثالث و دیدار و شناخت م. امید، صفحات ۲۴۲ و ۲۴۳

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

شب مهدی اخوان ثالث

عصر سه شنبه، پنجم بهمن ماه سال ۱۳۹۵، شب ۲۷۹ مجلۀ بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و نشر زمستان به مهدی اخوان ثالث اختصاص یافت. این جلسه با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، محمود دولت آبادی، بهرام پروین‌گنابادی، مرتضی امیری اسفندقه، زردشت اخوان ثالث و علی دهباشی به‌عنوان سخن‌ران و با حضور محمد استعلامی به‌مناسبت رونمایی از کتاب مجموعۀ کامل اشعار اخوان ثالث که توسط نشر زمستان منتشر شده بود، برگزار شد. همچنین نمایشگاه آثار خوشنویسی علی پسندیده از اشعار مهدی اخوان ثالث، بخشی دیگر از این شب بود.[۹]

بزرگداشت در خانهٔ هنرمندان

مراسم بزرگداشت مهدی اخوان ثالث با سخنرانی محمد بقایی‌ (ماکان)، اصغر دادبه، قدمعلی سرامی، اردشیر خورشیدیان، بهرام پروین‌گنابادی، بهادر باقری و زردشت و مزدک اخوان ثالث روز جمعه، پانزدهم شهریور ماه ۱۳۹۸ در خانهٔ هنرمندان ایران توسط انجمن فرهنگی افراز و انتشارات زمستان برگزار شد. این مراسم با اخوان‌خوانی فرنگیس طوسی، نسرین ارمکان، زینب دریس‌محافی، چیستا سلامتی و فرزانه زمانی همراه شد.[۱۰]

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

ابراهیم گلستان

محمدرضا شفیعی کدکنی

هوشنگ گلشیری

اسماعیل خویی

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

اخوان ثالث و سیاست

به‌باور سیمین بهبهانی:

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. اخوان ثالث، مهدی. زمستان. ص. ۸۳.
  2. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). صص. ۵۲۱ و ۵۲۲.
  3. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). صص. ۵۲۶.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ قرایی، یدالله. چهل و چند سال با امید. ص. ۲۱۵.
  5. قرایی، یدالله. چهل و چند سال با امید. صص. ۸۱ و ۸۲.
  6. «سه خاطره(از بیستمین سال‌مرگ مهدی اخوان ثالث)». 
  7. «زخمه‌هایی که اخوان ثالث را گریه انداخت». 
  8. «خاطرهٔ کیارستمی از مهدی اخوان ثالث در فرودگاه لندن». 
  9. «کلیات دیوان اشعار مهدی اخوان ثالث با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و محمود دولت آبادی رونمایی شد». 
  10. «مراسمی برای بزرگداشت مهدی اخوان ثالث». 
  11. قرایی، یدالله. چهل و چند سال با امید. ص. ۲۱۴.
  12. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). ص. ۳۰۹.
  13. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). ص. ۶۵.
  14. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). صص. ۱۸۱ و ۱۸۲.
  15. طاهباز، سیروس. دفترهای زمانه: بدرودی با مهدی اخوان ثالث و دیدار و شناخت م. امید. ص. ۲۰۷.
  16. مجموعهٔ نویسندگان. ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). صص. ۲۰۰ و ۲۰۱.

منابع

  1. اخوان ثالث، مهدی (۱۳۴۸). زمستان. تهران: مروارید. شابک ۹۷۸۹۶۴۶۲۰۰۲۶۵.
  2. طاهباز، سیروس (۱۳۷۰). دفترهای زمانه: بدرودی با مهدی اخوان ثالث و دیدار و شناخت م. امید. تهران: گردآورنده.
  3. قرایی، یدالله (۱۳۷۰). چهل و چند سال با امید. تهران: بزرگمهر.
  4. مجموعهٔ نویسندگان (۱۳۷۰). ناگه غروب کدامین ستاره...(یادنامهٔ مهدی اخوان ثالث). تهران: بزرگمهر.

پیوند به بیرون