فرشید مثقالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = فرشید مثقالی
| نام                    = فرشید مثقالی
| تصویر                  = فرشید مثقالی - Farshid Mesghali.jpg  
| تصویر                  = Mesghali2.jpg  
| توضیح تصویر            =   
| توضیح تصویر            =   
| نام اصلی              =  
| نام اصلی              =  
خط ۴۹: خط ۴۹:
}}
}}


[[پرونده:Mesghali.jpg|230px|thumb|بند انگشتی|چپ|<center> «[[فرشید مثقالی]]» در چهل‌و‌پنجمین نشست نقد آثار تصویری کودک و نوجوان <ref name=''تصویرگرعالی''>{{پک|اکرمی|۱۳۸۴|ک= تصویرگران عالی؟ داریم‌، صنعت تصویرسازی؟ نداریم|ص=}}</ref> </center>]]


'''فرشید مثقالی''' (متولد ۱۳ تیر ماه ۱۳۲۲، اصفهان) تصویرگر، انیماتور، مجسمه‌ساز، کارگردان، نویسنده و طراح گرافیک ایرانی است. او برنده‌ٔ جایزه‌ٔ معتبر ''«[[هانس کریستین آندرسون]]»'' در حوزه‌ٔ ادبیات کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۳ است. وی این جایزه را وقتی گرفت که فقط ۳۱ سال داشت.  
'''فرشید مثقالی''' (متولد ۱۳تیر۱۳۲۲، اصفهان) تصویرگر، انیماتور، مجسمه‌ساز، کارگردان، نویسنده و طراح گرافیک ایرانی است. او برنده‌ٔ جایزه‌ٔ معتبر ''«[[هانس کریستین آندرسون]]»'' در حوزه‌ٔ ادبیات کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۳ است. وی این جایزه را وقتی گرفت که فقط ۳۱ سال داشت.  
<center>* * * *</center>
<center>* * * *</center>
او در دانشگاه تهران در رشته‌ٔ نقاشی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۶۴ فعالیت حرفه‌ای خود را به‌عنوان طراح گرافیک و تصویرگر آغاز کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به عضویت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد. طی سال‌های ۱۹۷۰تا۱۹۷۸ جوایز زیادی را برای تصویرگری، انیمیشن‌سازی و طرحی پوستر فیلم برای کودکان کسب کرد. در سال ۱۹۷۹ به پاریس رفت. در ۴ سال بعدی به‌عنوان نقاش و مجسمه‌ساز فعالیت کرد و مجموعه‌ٔ کارهایش در گالری «سامی‌کینگ» در پاریس به‌نمایش درآمد. در سال ۱۹۸۶ به کالیفرنیای جنوبی در آمریکا رفت و استودیوی طراحی گرافیک شخصی خود با نام «دسک‌تاپ» را در لس‌آنجلس افتتاح کرد. فرشید مثقالی در سال‌های ۱۹۹۰تا۱۹۹۴ کارهای هنری دیجیتالی براساس اسنپ‌شات عکس‌های مختلف خلق کرد که در برخی گالری‌ها و سپس در موزهٔ هنرهای مدرن لس‌آنجلس نمایش داده شد. او درحال‌حاضر در استودیوی شخصی خود مشغول نقاشی، مجسمه‌سازی و پروژه‌های تصویرسازی گوناگون است. <ref name=''وب فرشید''/>  
فرشید مثقالی دوران کودکی و نوجوانی خود را در اصفهان سپری کرد و سپس برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران آمد. او در دانشگاه تهران در رشته‌ٔ نقاشی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۴۲ فعالیت حرفه‌ای خود را به‌عنوان طراح گرافیک و تصویرگر آغاز کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به عضویت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد.{{سخ}}
 
طی سال‌های ۱۳۴۸تا۱۳۵۶ جوایز زیادی را برای تصویرگری، انیمیشن‌سازی و طرحی پوستر فیلم برای کودکان کسب کرد. در سال ۱۳۵۷ به پاریس رفت و طی چهار سال به‌عنوان نقاش و مجسمه‌ساز فعالیت کرد و درنهایت مجموعه‌ٔ کارهایش در گالری «سامی‌کینگ» در پاریس به‌نمایش درآمد.{{سخ}}
در سال ۱۳۶۴ به کالیفرنیای جنوبیِ آمریکا رفت و استودیوی طراحی گرافیک شخصی خود با نام «دسک‌تاپ» را در لس‌آنجلس افتتاح کرد. فرشید مثقالی در سال‌های ۱۳۶۸تا۱۳۷۲ کارهای هنری دیجیتالی براساس اسنپ‌شات (بریدهٔ) عکس‌های مختلف، خلق کرد که در برخی گالری‌ها و سپس در موزهٔ هنرهای مدرن لس‌آنجلس نمایش داده شد. او درحال‌حاضر در استودیوی شخصی خود مشغول نقاشی، مجسمه‌سازی و پروژه‌های تصویرسازی گوناگون است. <ref name=''وب فرشید''/>


==داستانک==
==داستانک==
===دوران ِخوش دانشکده===
روزگار بچه‌های هنر آن زمان خیلی فرق داشت. یکی‌دو سال اول صرفاً به تحصیل می‌گذشت؛ اما بعد از آن هرکدام بیرون از دانشگاه به‌کار و فعالیت مشغول می‌شدند و هم‌زمان تحصیل را هم پیش می‌بردند. دانشگاه و محیط آکادمیک برای هنری‌ها معنای متفاوتی داشت. همه باهم و در کنار هم زندگی می‌کردند؛ بچه‌های نقاشی، معماری و رشته‌های دیگر. آن‌چنان‌که فرشید مثقالی می‌گوید ''۹ سال طول کشید تا دانشگاه را تمام کنم''.<ref name=''کودکی''>{{پک|صفی‌نیا|۱۳۸۳|ک= از پشت سال‌های کودکی |ص=}}</ref>
===در کنار مرتضی ممیز===
===در کنار مرتضی ممیز===
[[مرتضی ممیز]] اسطورهٔ فرشید مثقالی بود تا آنجا که در دربیرستان زمانی‌که دوستی از او خواست تا یکی از اشعارش را برایش تصویرسازی کند، فرشید کارهای ممیز را عیناً کپی کرد. بعدها این‌دو با هم در دانشکده آشنا شدند و مثقالی تعریف می‌کند که هنگام ورود به دانشکده، ممیز پروژهٔ جالبی داشته است. یک مجلس عروسی با حضور اساتید دانشکده که عروس، مجسمهٔ ونوس بود و داماد، خود ممیز!
[[مرتضی ممیز]] اسطورهٔ فرشید مثقالی بود تا آنجا که در دربیرستان زمانی‌که دوستی از او خواست تا یکی از اشعارش را برایش تصویرسازی کند، فرشید کارهای ممیز را عیناً کپی کرد. بعدها این‌دو باهم در دانشکده آشنا شدند و مثقالی تعریف می‌کند که هنگام ورود به دانشکده، ممیز پروژهٔ جالبی داشته است. یک مجلس عروسی با حضور اساتید دانشکده که عروس، مجسمهٔ ونوس بود و داماد، خود ممیز!


===پیک سیاسی===
===پیک سیاسی===
خط ۷۰: خط ۶۸:


===نخستین گام‌ها===
===نخستین گام‌ها===
احتمالاً زمانی‌که آتلیه‌ٔ گرافیک «چهل‌ودو» در سال ۱۳۴۸ افتتاح شد، خیلی‌ها نمی‌دانستند که خروجی آن، چه دستاوردهای مهمی برای کانون به‌همراه دارد و سرآغاز دوران جدیدی از فعالیت‌های هنری این نهاد تاثیرگذار خواهد شد؛ اما امروز با نگاهی به اسامی رفقای پایه‌گذار آن، فهم این مهم به‌سادگی میسر است. آدم‌هایی همچون: «فرشید مثقالی» و «[[مرتضی ممیز]]» و «[[علی‌اصغر معصومی]]».
احتمالاً زمانی‌که آتلیه‌ٔ گرافیک «چهل‌ودو» در سال ۱۳۴۸ افتتاح شد، خیلی‌ها نمی‌دانستند که خروجی آن، چه دستاوردهای مهمی برای کانون و نیز هنر تصویرسازی کشور به‌همراه دارد و سرآغاز دوران جدیدی از فعالیت‌های هنری این نهاد تاثیرگذار خواهد شد؛ اما امروز با نگاهی به اسامی رفقای پایه‌گذار آن، فهم این مهم به‌سادگی میسر است. آدم‌هایی همچون: «فرشید مثقالی» و «[[مرتضی ممیز]]» و «[[علی‌اصغر معصومی]]».


===[[ماهی سیاه کوچولو]]===
===[[ماهی سیاه کوچولو]]===
خط ۷۹: خط ۷۷:


===مجسمه‌های قیمتی===
===مجسمه‌های قیمتی===
سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ برای مثقالی سال‌های بازگشت به نقاشی است. آتلیه‌ٔ انیمیشن‌سازی او نیمه‌تعطیل می‌شود و او برای مدتی به انگلیس می‌رود. هشت ماه اقامت انگلیس مساوی می‌شود با تجربهٔ جدید مجسمه‌سازی که در ایران هرگز انجام نداده بود؛ اما خودش چنان‌که باید و شاید از این تجربه راضی نیست و تصمیم می‌گیرد انگلیس را به مقصد پاریس ترک کند. موقع جمع‌آوری وسایل، دو مجسمه از کارهایش را در خیابان کنار سطل آشغال می‌گذارد. یکی‌دو ساعت بعد که از همان‌جا عبور می‌کند می‌بیند که مجسمه‌ها نیستند و متوجه می‌شود که آثار هنری‌‌اش مشتری دارند فقط قیمت آن‌ها مسئله است.
سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ برای مثقالی سال‌های بازگشت به نقاشی است. آتلیه‌ٔ انیمیشن‌سازی او نیمه‌تعطیل می‌شود و او برای مدتی به انگلیس می‌رود. هشت ماه اقامت انگلیس مساوی می‌شود با تجربهٔ جدید مجسمه‌سازی که در ایران هرگز انجام نداده بود؛ اما خودش چنان‌که باید و شاید از این تجربه راضی نیست و تصمیم می‌گیرد انگلیس را به مقصد پاریس ترک کند. موقع جمع‌آوری وسایل، دو مجسمه از کارهایش را در خیابان کنار سطل آشغال می‌گذارد. یکی‌دو ساعت بعد که از همان‌جا عبور می‌کند می‌بیند که مجسمه‌ها نیستند و بعدها خودش با خنده و شوخی تعریف می‌کند که بعد آن ماجرا متوجه شدم که همهٔ آثار هنری‌‌ مشتری دارند فقط قیمت آن‌ها مسئله است!


===غیرمنتظره===
===غیرمنتظره===
خط ۸۹: خط ۸۷:
===آرزوی اسپیلبرگ===
===آرزوی اسپیلبرگ===
استیون اسپیلبرگ کارگردان مطرح هالیوودی در سال‌های ابتدای ظهور اینترنت رویایی در سر داشت. دلش می‌خواست کودکان بیمار سراسر دنیا بتوانند از این طریق با یکدیگر بازی کنند و رنج بیماری را بر خود هموار سازند. اسپیلبرگ این ایده را برای فرشید مثقالی که هنرمندی کارآمد و به‌روز بود مطرح ساخت و از او خواست تا پروژه‌ای در این زمینه برای او انجام دهد.
استیون اسپیلبرگ کارگردان مطرح هالیوودی در سال‌های ابتدای ظهور اینترنت رویایی در سر داشت. دلش می‌خواست کودکان بیمار سراسر دنیا بتوانند از این طریق با یکدیگر بازی کنند و رنج بیماری را بر خود هموار سازند. اسپیلبرگ این ایده را برای فرشید مثقالی که هنرمندی کارآمد و به‌روز بود مطرح ساخت و از او خواست تا پروژه‌ای در این زمینه برای او انجام دهد.
[[پرونده:Mesghali sculpture.jpg|220px|thumb|بند انگشتی|چپ|<center> '''دریچهٔ تصویر، تریبونی گران‌بها{{سخ}} برای فرشید مثقالی''' </center>]]
===روزگار دیگر===
مثقالی در سال ۱۳۶۵ به کالیفرنیا رفت و «دسک‌‌تاپ» را در آنجا راه انداخت: استودیوی گرافیکی کوچک شخصی خودش. اما این دوران هم سرانجام در سال ۱۳۷۳ و با نقل مکان به شهر سانفرانسیسکو پایان یافت و مثقالی مشغول فصل دیگری از فعالیت‌های هنری‌اش شد، فصلی که با توليد آثار مالتى‌مديا و طراحى و ساخت فضاهاى ويرچوال رئاليستى براى اينترنت همراه بود.
===داستانک‌های انتشار===
===داستانک عشق===
===داستانک استاد===
===داستانک شاگرد===
===داستانک مردم===
===ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود===
===داستانک‌های دشمنی===
===داستانک‌های دوستی===
===داستانک‌های قهر===
===داستانک‌های آشتی‌ها===
===داستانک نگرفتن جوایز===
===داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است===
===داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا===
===داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن===
===داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن===
===داستانک‌های دارایی===
===داستانک‌های زندگی شخصی===
===داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)===
===داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده===
===داستانک‌های مشهور ممیزی===
===داستان‌های دیگر===


==زندگی و تراث==
==زندگی و تراث==
===کودکی و جوانی===
===کودکی و جوانی===
فرشید مثقالی در سال۱۳۳۹تا۱۳۴۰از دبیرستان معروف «سعدی» اصفهان دیپلم ریاضی گرفت و سپس برای کنکور به تهران آمد. او در ابتدا هیچ تصوری از شغلی که در آینده می‌خواست نداشت. برای رشته‌‌‌های معماری و حسابداری و نقاشی امتحان داد. در رشته‌ٔ معماری پذیرفته نشد <ref name=''کودکی''>{{پک|صفی‌نیا|۱۳۸۳|ک= از پشت سال‌های کودکی |ص=}}</ref>  
فرشید مثقالی در سال ۱۳۳۹تا۱۳۴۰از دبیرستان معروف «سعدی» اصفهان دیپلم ریاضی گرفت و سپس برای کنکور به تهران آمد. او در ابتدا هیچ تصوری از شغلی که در آینده می‌خواست نداشت. برای رشته‌‌‌های معماری و حسابداری و نقاشی امتحان داد. در رشته‌‌های معماری و حسابداری پذیرفته نشد <ref name=''کودکی''>{{پک|صفی‌نیا|۱۳۸۳|ک= از پشت سال‌های کودکی |ص=}}</ref> و سرانجام نقاشی را در دانشکده‌‌ٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در حضور کسانی مانند [[علی‌محمد حیدریان]]، [[محمود جوادی‌پور]] و [[جواد حمیدی]] آموخت.
درعوض نقاشی را در دانشکده‌‌ٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در حضور کسانی مانند [[علی‌محمد حیدریان]]، [[محمود جوادی‌پور]] و [[جواد حمیدی]] آغاز کرد.  


===در مسیر تخصص===
آغاز کار حرفه‌ای او در سال‌های ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ و با همکاری با مجله‌ٔ «نگین» رقم خورد که در آن تصویرگری و تنظیم صفحات را برعهده داشت. پس از آن و با فاصله‌ٔ چند سال، مثقالی همکاری خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و برهمین‌اساس زندگی هنری او برای سنین پایین شکل منسجمی گرفت. تصويرگرى چند كتاب كودک، كه ''[[عمو نوروز]]'' نخستين آن‌ها بود، حاصل اين دوره از همكارى مثقالی با كانون بود. دوره‌اى دوسه‌ساله كه تصويرگرى ''[[ماهى سياه كوچولو]]'' هم در آن جاى می‌گيرد و جايزهٔ اول نمایشگاه «بولونيا»ى ايتاليا را در سال ۱۳۴۸ نصيب او می‌كند. جايزه‌اى كه در همان سال با افتخار نمایشگاه «براتيسلاوا» چكسلواكى و براى همان كتاب همراه می‌شود.  
آغاز کار حرفه‌ای او در سال‌های ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ و با همکاری با مجله‌ٔ «نگین» رقم خورد که در آن تصویرگری و تنظیم صفحات را برعهده داشت. پس از آن و با فاصله‌ٔ چند سال، مثقالی همکاری خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و برهمین‌اساس زندگی هنری او برای سنین پایین شکل منسجمی گرفت. تصويرگرى چند كتاب كودک، كه ''[[عمو نوروز]]'' نخستين آن‌ها بود، حاصل اين دوره از همكارى مثقالی با كانون بود. دوره‌اى دوسه‌ساله كه تصويرگرى ''[[ماهى سياه كوچولو]]'' هم در آن جاى می‌گيرد و جايزهٔ اول نمایشگاه «بولونيا»ى ايتاليا را در سال ۱۳۴۸ نصيب او می‌كند. جايزه‌اى كه در همان سال با افتخار نمایشگاه «براتيسلاوا» چكسلواكى و براى همان كتاب همراه می‌شود.  


در سال ۱۳۴۹ همراه‌با «[[آراپيک باغداساريان]]» بخش فيلم‌هاى كارتونى اين نهاد فرهنگی را پایه‌ریزی کرد. فيلم‌هاى کوتاه «آقاى هيولا» و «سوءتفاهم» نخستین آثاراین هنرمندان جوان به‌شمار می‌آيد كه بازهم به درخشش مثقالی می‌انجامند و در جشنواره فيلم‌هاى كودک تهران جايزه مخصوص و ديپلم افتخار را به‌ارمغان مى‌آورد. در سال ۱۳۴۹ مثقالی علاوه‌بر ادامهٔ فعالیت‌های قبلی به طراحی پوستر فیلم کودک نیز روی آورد.
در سال ۱۳۴۹ همراه‌با [[آراپيک باغداساريان]] بخش فيلم‌هاى كارتونى اين نهاد فرهنگی را پایه‌ریزی کرد. فيلم‌هاى کوتاه «آقاى هيولا» و «سوءتفاهم» نخستین آثاراین هنرمندان جوان به‌شمار می‌آيد كه بازهم به درخشش مثقالی می‌انجامند و در جشنواره فيلم‌هاى كودک تهران جايزهٔ مخصوص و ديپلم افتخار را به‌ارمغان مى‌آورد. در سال ۱۳۴۹ مثقالی علاوه‌بر ادامهٔ فعالیت‌های قبلی به طراحی پوستر فیلم کودک نیز روی آورد.


''[[پسر و ساز و پرنده]]''، ''[[شهر خاكسترى]]''، ''[[دوباره نگاه كن]]''، ''[[كرم خيلی‌خيلى خوب]]''، ''[[بهتر، بيشتر]]''، ''[[يک قطره خون، يک قطره نفت]]'' و نیز مجموعه فيلم‌هاى ''[[آيا مى‌دانيد چطور؟]]'' عنوان ساخته‌هاى سينمايى اين هنرمند اواخر دههٔ پنجاه و در كانون به‌حساب مى‌آيد.
''[[پسر، ساز و پرنده]]''، ''[[شهر خاكسترى]]''، ''[[دوباره نگاه كن]]''، ''[[كرم خيلی‌خيلى خوب]]''، ''[[بهتر، بيشتر]]''، ''[[يک قطره خون، يک قطره نفت]]'' و نیز مجموعه فيلم‌هاى ''[[آيا مى‌دانيد چطور؟]]'' عنوان ساخته‌هاى سينمايى اين هنرمند اواخر دههٔ پنجاه و در كانون به‌حساب مى‌آيد.


طی تمامی این سالیان، او همچنان به تصویرسازی كتاب‌هاى كودک ادامه مى‌دهد و در سال ۱۳۵۰ جايزهٔ افتخار نمایشگاه كتاب «بولونيا» (ايتاليا) را براى تصويرگرى کتاب «قهرمان»، در سال ۱۳۵۱ جايزهٔ «سيب طلا» نمایشگاه «براتيسلاوا» (چكسلواكى) را براى تصويرگرى کتاب «آرش کمانگير» و بالاخره جايزهٔ ''هانس كريستين اندرسون'' (نوبل ادبيات كودكان و نوجوانان) را در سال ۱۳۵۳ براى مجموعه آثار تصويرگرى كودكانش دريافت مى‌كند.  
[[پرونده:Mesghali sculpture.jpg|220px|thumb|بند انگشتی|چپ|<center> '''دریچهٔ تصویر، تریبونی گران‌بها{{سخ}} برای فرشید مثقالی''' </center>]]
 
طی تمامیِ این سالیان، او همچنان به تصویرسازی كتاب‌هاى كودک ادامه مى‌دهد و در سال ۱۳۵۰ جايزهٔ افتخار نمایشگاه كتاب «بولونيا» (ايتاليا) را براى تصويرگرى کتاب «قهرمان»، در سال ۱۳۵۱ جايزهٔ «سيب طلا» نمایشگاه «براتيسلاوا» (چكسلواكى) را براى تصويرگرى کتاب «آرش کمانگير» و بالاخره جايزهٔ ''هانس كريستين اندرسون'' (نوبل ادبيات كودكان و نوجوانان) را در سال ۱۳۵۳ براى مجموعه آثار تصويرگرى كودكانش دريافت مى‌كند.
 
مثقالی در سال ۱۳۶۵ به کالیفرنیا رفت و «دسک‌‌تاپ» را در آنجا راه انداخت: استودیوی گرافیکی کوچک شخصی خودش. اما این دوران هم سرانجام در سال ۱۳۷۳ و با نقل مکان به شهر سانفرانسیسکو پایان یافت و مثقالی مشغول فصل دیگری از فعالیت‌های هنری‌اش شد، فصلی که با توليد آثار مالتى‌مديا و طراحى و ساخت فضاهاى ويرچوال رئاليستى براى اينترنت همراه بود.


آخرین نمایشگاه انفرادی او در گالری هما در تهران از تاریخ ۲تا۱۳دی۱۳۹۰ برگزار شد.<ref>[http://lilit.ir/25957/ لیلیت]</ref>  
آخرین نمایشگاه انفرادی او در گالری هما در تهران از تاریخ ۲تا۱۳دی۱۳۹۰ برگزار شد.<ref>[http://lilit.ir/25957/ لیلیت]</ref>  


===تأثیرپذیری===
===درباره‌ٔ زندگی حرفه‌ای فرشید مثقالی===
فرشید مثقالی به‌گفتهٔ خودش جزو نژادی است که از آقای ممیز، زاده شده است. اولین تصویرهایی که دیده در مجلهٔ «ایران آباد» و سپس در «کتاب هفته» بوده‌ است. این دوران عملاً دوران درخشان تصویرگری ایران است و آقای ممیز کارهای بسیار ارزشمندی در این دوره دارند.
====بنیان‌‌گذاری انیمشین====
 
===بنیان‌‌گذاری انیمشین ===
مثقالی و [[آراپیک باغداساریان]] را اساساً بنیان‌‌‌‌گذاران بخش انیمیشن کانون می‌دانند که فصل نوینی را در فعالیت‌های این نهاد فرهنگی گشود. خود مثقالی در این باره می‌گوید:
مثقالی و [[آراپیک باغداساریان]] را اساساً بنیان‌‌‌‌گذاران بخش انیمیشن کانون می‌دانند که فصل نوینی را در فعالیت‌های این نهاد فرهنگی گشود. خود مثقالی در این باره می‌گوید:
: «برای ساختن فیلم، من فیلم‌هایی که از آلمان آورده بودند را فریم به فریم نگاه کردم تا بفهمم تفاوت این فریم با آن یکی در چیست؟ چگونه این آدم‌‌‌ها را ساخته‌اند؟ چطوری حرکت می‌‌کنند؟ و از همان کار کشف کردم که اینها از یک نقاشی دو یا چهار عکس می‌گیرند و سپس میزهای انیمیشن را طراحی کردیم.»
: «برای ساختن فیلم، من فیلم‌هایی که از آلمان آورده بودند را فریم به فریم نگاه کردم تا بفهمم تفاوت این فریم با آن یکی در چیست؟ چگونه این آدم‌‌‌ها را ساخته‌اند؟ چطوری حرکت می‌‌کنند؟ و از همان کار کشف کردم که اینها از یک نقاشی دو یا چهار عکس می‌گیرند و سپس میزهای انیمیشن را طراحی کردیم.»
خط ۱۶۳: خط ۱۱۴:
آثاری همچون [[آقای هیولا]] و «[[سوءتفاهم]]» محصول همان فعالیت‌‌هاست.<ref name=''یک‌طرفه''>{{پک|غریب‌پور|۱۳۷۷|ک= تولید یک‌طرفهٔ تصویرگر|ص=}}</ref>  
آثاری همچون [[آقای هیولا]] و «[[سوءتفاهم]]» محصول همان فعالیت‌‌هاست.<ref name=''یک‌طرفه''>{{پک|غریب‌پور|۱۳۷۷|ک= تولید یک‌طرفهٔ تصویرگر|ص=}}</ref>  


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
====تصویرگری شعر نیما====
فرشید مثقالی تا قبل از تصویرگری ''[[تو را من چشم در راهم]]''، یکی دو شعر بیشتر از نیما نخوانده بود و آشنایی چندانی با او نداشت. یک روز «[[سیروس طاهباز]]» در «انتشارات امیرکبیر» از فرشید مثقالی می‌خواهد که تصویرگری کتاب نیما را برعهده بگیرد، از آن پس بود که او با دنیای شاعرانهٔ نیما آشنا شد. این دنیای لطیف از نظر مثقالی قلمی لرزان می‌طلبید. به‌همین‌دلیل تصویرها پر از خطوط ناپیوسته شدند که مرتب قطع می‌شوند. درست مثل خود شعر نو که منظم نیست. مدل‌هایی که فرشید مثقالی برای این کار انتخاب کرد، برداشتی از یک مینیاتور یا کاراکتری از یک مینیاتور بود که در تطبیق با شعر یا قسمتی از آن به‌کار گفته می‌شد. به‌طرزی نیماوار، یعنی معاصر، شکسته، پیوسته، درهم و موزون.


===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
====رابطهٔ ارگانیک====
مرتضی ممیز در جایی گفته: آثار فرشید مثقالی راه خود را (در جامعهٔ هنری ایران) چندان راحت باز نکرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است و اگر تأیید جشنواره‌های جهانی نبود، همچنان با مخالفت‌های زیادی مواجه می‌شد.<ref name="aftab">[http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/painting/c5c1170330990_farshid_mesghali_p1.php/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C آفتاب آنلاین]</ref>
 
===دربارهٔ تصویرگری کتاب نیما===
فرشید مثقالی تا قبل از تصویرگری ''[[تو را من چشم در راهم]]''، یکی دو شعر بیشتر از نیما نخوانده بود و آشنایی چندانی با او نداشت. یک روز «[[سیروس طاهباز]]» از «انتشارات امیرکبیر» از فرشید مثقالی می‌خواهد که تصویرگری کتاب نیما را برعهده بگیرد، از آن پس بود که او با دنیای شاعرانهٔ نیما آشنا شد. این دنیای لطیف از نظر مثقالی قلمی لرزان می‌طلبید. به‌همین‌دلیل تصویرها پر از خطوط ناپیوسته شدند که مرتب قطع می‌شوند. درست مثل خود شعر نو که منظم نیست. مدل‌هایی که فرشید مثقالی برای این کار انتخاب کرد، برداشتی از یک مینیاتور یا کاراکتری از یک مینیاتور بود که در تطبیق با شعر یا قسمتی از آن به‌کار گفته می‌شد. به‌طرزی نیماوار، یعنی معاصر، شکسته، پیوسته، درهم و موزون.
 
===رابطهٔ ارگانیک===
فرشید مثقالی معتقد است که برای کار باید از بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دربارهٔ موضوع تصویرگری، رنگ و کاراکتراها نظرخواهی کرد و به‌صورت مستدل و مستند آمار موفقیت یک اثر را به‌دست آورد؛ چراکه در همین تحقیقات میدانی است که توانایی‌های یک هنرمند خودش را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که در تصمیم‌گیری‌های بعدی از او در موقعیت مناسب استفاده کرد. حتی اگر اثری با استقبال کم عموم مواجه شود می‌توان علل شکست آن را دریافت. او این موضوع را «رابطهٔ ارگانیک» می‌نامد. رابطه‌ای که در آن همه چیز در ارتباط باهم حرکت می‌کند.  
فرشید مثقالی معتقد است که برای کار باید از بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دربارهٔ موضوع تصویرگری، رنگ و کاراکتراها نظرخواهی کرد و به‌صورت مستدل و مستند آمار موفقیت یک اثر را به‌دست آورد؛ چراکه در همین تحقیقات میدانی است که توانایی‌های یک هنرمند خودش را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که در تصمیم‌گیری‌های بعدی از او در موقعیت مناسب استفاده کرد. حتی اگر اثری با استقبال کم عموم مواجه شود می‌توان علل شکست آن را دریافت. او این موضوع را «رابطهٔ ارگانیک» می‌نامد. رابطه‌ای که در آن همه چیز در ارتباط باهم حرکت می‌کند.  


===جوایز ویژه===
====تأسیس کانون؛ سیاسی یا غیرسیاسی؟====
این هنرمند باتجربه در سال ۱۳۹۶ به‌همراه «مهدی حجوانی»، «بهزاد غریب‌پور» و «عاطفه ملکی‌جو» موفق به دریافت  ''«نشان آبان»'' شد. این نشان قرار است هر ساله در ۱۵آبان، روز تصویرگر، به برندگان اهدا شود. <ref name=''نشان آبانیک''>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.irna.ir/fa/News/82722500/‏|عنوان =نشان آبان در هفتهٔ تصویرگری به چهار تصویرگر اهدا شد|ناشر=ایرنا|تاریخ انتشار=۱۶آبان۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۱۱بهمن۱۳۹۷}}</ref>
در ششمین نشست نقد آثار تصویری، «محمدعلی کشاورز» خاطرنشان می‌کند که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور یک انگلیسی تأسیس شد تا کتابخانه‌هایی راه بیندازد و اینکه چه اهدافی پشت تأمین این کتابخانه بود بماند. بعد که کار نشر در کانون راه افتاد، دوستانی که در آنجا حضور پیدا کردند، عوامل اصلی رژیم بودند و برای رسیدن به مطامع و منظورهایی که داشتند، تلاش می‌کردند. مثقالی در همان نشست پاسخ می‌‌دهد که یک انگلیسی دستور تأسیس کانون را نداده؛ بلکه حرف از آقای ''فیروز شیروانلو'' بوده که ایشان در انگلیس تحصیل کرده‌‌اند.<ref>{{پک|حجوانی|۱۳۸۰|ک= کتاب ماه کودک و نوجوان|ص=۸۰}}</ref>


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
====بخوانیم و بنویسیم====
در پانزدهمین نشست نقد آثار تصویری، یکی از حضار که برای پانزده سال معلم کلاس اول بود و نام فرشید مثقالی را به‌عنوان تصویرگر کتاب «بخوانیم و بنویسیم؛ پایه‌ٔ اول» دیده بود دربارهٔ تصویرگری ضعیف کتاب صحبت کرد و نظر مثقالی را جویا شد. او پاسخ داد که اساساً کتاب دارای اشکال‌های بنیادی است و همچنین از نظر عرضه‌ اطلاعات بسیار شلوغ و مغشوش است و ترتیب ارزش اطلاعات در ارائه‌ٔ آن‌ها رعایت نشده است. به‌همین دلیل من با اینکه یک‌سال‌ونیم هفته‌ای سه روز بعدازظهرها به‌عنوان ناظر در جلسه شرکت کردم، پس از آن خود را کنار کشیدم و خواستم که نام مرا حذف کنند. <ref name=''بازاری''>{{پک|مثقالی|۱۳۸۱|ک= یا خیلی بازاری، یا خیلی هنری، حد وسط غایب است|ص=۵۵}}</ref>


====انتقادهای دلسوزانه===
فرشید مثقالی همواره در نشست‌‌هایی که داشته به نزدیک‌شدن تصویرگری کتاب و بالاخص تصویرگری کتاب کودک به فرهنگ عموم جامعه تأکید می‌کند و به هنرمندان متذّکر می‌شود که:
:''«ما مملکتی هستیم با اختلاف فرهنگی خیلی عجیب و غریب؛ یعنی آدم‌هایی هستند خیلی مدرن و با دنیای بیرون بسیار مرتبط‌اند و... از‌ آن طرف آدم‌هایی هستند که در روستا زندگی می‌کنند، ما برای این‌ها هیچ تولیدی نداریم که قشر وسیعی هم هستند. ما کتابی نداریم که برای عموم تولید شود.»''
او همچنین معتقد است که:
:''«تصویرسازی‌های ما نمی‌توانند طیف کامل نیازهای بازار را پوشش بدهند. ما یا تصویرسازی فوق‌العاده بازاری داریم یا تصویرسازی فوق‌العاده هنری. درصورتی‌که این وسط، طیف وسیعی وجود دارد که این طیف کاملاً خالی است.»''<ref name=''تصویرگرعالی''>{{پک|اکرمی|۱۳۸۴|ک= تصویرگران عالی؟ داریم‌، صنعت تصویرسازی؟ نداریم|ص=}}</ref> </center>


===تأسیس کانون؛ سیاسی یا غیرسیاسی؟===
===تأثیرپذیری===
در ششمین نشست نقد آثار تصویری، «محمدعلی کشاورز» خاطرنشان می‌کند که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور یک انگلیسی تأسیس شد تا کتابخانه‌هایی راه بیندازد و اینکه چه اهدافی پشت تأمین این کتابخانه بود بماند. بعد که کار نشر در کانون راه افتاد، دوستانی که در آنجا حضور پیدا کردند، عوامل اصلی رژیم بودند و برای رسیدن به مطامع و منظورهایی که داشتند، تلاش می‌کردند. مثقالی در همان نشست پاسخ می‌‌دهد که یک انگلیسی دستور تأسیس کانون را نداده؛ بلکه حرف از آقای ''فیروز شیروانلو'' بوده که ایشان در انگلیس تحصیل کرده‌‌اند.<ref>{{پک|حجوانی|۱۳۸۰|ک= کتاب ماه کودک و نوجوان|ص=۸۰}}</ref>
فرشید مثقالی به‌گفتهٔ خودش جزو نژادی است که از آقای ممیز، زاده شده است. اولین تصویرهایی که دیده در مجلهٔ «ایران آباد» و سپس در «کتاب هفته» بوده‌ است. این دوران عملاً دوران درخشان تصویرگری ایران است و آقای ممیز کارهای بسیار ارزشمندی در این دوره دارند.  


===نامه‌های سرگشاده===
===از نگاه دیگران===
 
مرتضی ممیز در جایی گفته: آثار فرشید مثقالی راه خود را (در جامعهٔ هنری ایران) چندان راحت باز نکرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است و اگر تأیید جشنواره‌های جهانی نبود، همچنان با مخالفت‌های زیادی مواجه می‌شد.<ref name="aftab">[http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/painting/c5c1170330990_farshid_mesghali_p1.php/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C آفتاب آنلاین]</ref>
===نام‌های دسته‌جمعی===


===بیانیه‌ها===
===جوایز ویژهٔ داخلی===
این هنرمند باتجربه در سال ۱۳۹۶ به‌همراه «مهدی حجوانی»، «بهزاد غریب‌پور» و «عاطفه ملکی‌جو» موفق به دریافت  ''نشان آبان'' شد. این نشان قرار است هر ساله در ۱۵آبان، روز تصویرگر، به برندگان اهدا شود. <ref name=''نشان آبانیک''>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.irna.ir/fa/News/82722500/‏|عنوان =نشان آبان در هفتهٔ تصویرگری به چهار تصویرگر اهدا شد|ناشر=ایرنا|تاریخ انتشار=۱۶آبان۱۳۹۶|تاریخ بازدید=۱۱بهمن۱۳۹۷}}</ref>


===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===
===حضور در هیئت داوری===
فرشید مثقالی در فهرست هیئت داوری جایزهٔ نمایشگاه «سرو نقره‌ای» است که هر دو سال یک‌‌بار، انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، در آبان‌ماه برگزار می‌کند. سرو نقره‌ای یک رویداد مهم در عرصهٔ گرافیک است و چون در سالیان اخیر خلأ برگزاری بی‌ینال گرافیک در جامعه محسوس است، سرو نقره‌ای توانسته به‌خوبی جایگاه خود را میان گرافیست‌های ایرانی باز کرده و تاحدودی این خلأ را پرکنید. <ref name=''سرونقره''>{{یادکرد وب|نشانی = https://article.tebyan.net/263030/%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7|عنوان =سرو نقره‌ای برای گرافیست‌‌ها|ناشر = وبگاه تبیان |تاریخ بازدید = ۱۱بهمن۱۳۹۷ |تاریخ =۲۸آبان۱۳۹۲}}</ref>


===نظرات هنرمند===
===نظرات هنرمند===
خط ۱۹۶: خط ۱۴۹:
* «ما آدم‌هایی بسیار تک‌رو هستیم و حتی به‌قیمت خوب درنیامدن کارمان، نمی‌خواهیم لذت تک‌روی را از دست بدهیم.»<ref name= ''یکطرفه۲''/>
* «ما آدم‌هایی بسیار تک‌رو هستیم و حتی به‌قیمت خوب درنیامدن کارمان، نمی‌خواهیم لذت تک‌روی را از دست بدهیم.»<ref name= ''یکطرفه۲''/>
* «شما چه بخواهید چه نخواهید ایرانی کار می‌کنید. به‌شکل ایرانی کارکردن یا نکردن درست مثل خواب‌دیدن است.»<ref name= ''یکطرفه۲''/>
* «شما چه بخواهید چه نخواهید ایرانی کار می‌کنید. به‌شکل ایرانی کارکردن یا نکردن درست مثل خواب‌دیدن است.»<ref name= ''یکطرفه۲''/>
===نحوهٔ پوشش===
===تکیه‌کلام‌ها===
===خلقیات===
===منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)===
===گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)===
===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
===بنیان‌گذاری===
===استادان و شاگردان===
===علت شهرت===
===فیلم ساخته شده براساس===
===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
===اتفاقات بعد از انتشار آثار===
===نام جاهایی که به اسم این فرد است===
===کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند===
===مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند===
===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===


==آثار و منبع‌شناسی==
==آثار و منبع‌شناسی==
خط ۲۴۰: خط ۱۵۷:
===کارنامه و فهرست آثار===
===کارنامه و فهرست آثار===
====تصویرگر====
====تصویرگر====
* ''[[آسیابان و فرزندش]]''  
* ''[[کیش]]''  
* ''[[قصه‌هایی از باله]]''  
* ''[[مازن]]''  
* ''[[شهر ماران]]''  
* ''[[تو را من چشم در راهم]]''، انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران، [[نیما یوشیج]](۱۳۶۳)
* ''[[مارمولک اتاق من]]''  
* ''[[من و خارپشت و عروسکم]]''، انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران، «راضیه دهگان»(۱۳۶۲)
* ''[[آرش کمانگیر]]''  
* ''[[افسانه‌ آفرینش در ایران]]''، انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران، «خانم دکتر کشکولی»(۱۳۵۶)
* ''[[پسرک چشم آبی]]''  
* ''[[می‌تراود مهتاب]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «مجموعه شاعران»(۱۳۵۶)
* ''[[قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب]]'' (۱۳۵۹)
* ''[[مارمولک اتاق من]]''،‌ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،(۱۳۵۴)
* ''[[افسانه‌ آفرینش در ایران]]'' و ''[[می‌تراود مهتاب]]'' (۱۳۵۶)
* ''[[پسرک چشم آبی]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «جواد مجابی»(۱۳۵۱)
* ''[[قهرمان]]'' (۱۳۴۹)
* ''[[آرش کمان‌گیر]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «سیاوش کسرایی»(۱۳۵۰)
* ''[[کوروش کبیر]]'' و ''[[پرویز و آینه]]'' (۱۳۴۸)
* ''[[شهر ماران]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «فریدون هدایت‌پور»(۱۳۴۹)
* ''[[ماهی سیاه کوچولو]]'' (۱۳۴۷)
* ''[[قهرمان]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «تقی کیارستمی»(۱۳۴۹)
* ''[[عمو نوروز]]'' و ''[[جمشید شاه]]'' (۱۳۴۶)
* ''[[کوروش کبیر]]'' (۱۳۴۸)
* ''[[کره اسب سیاه]]'' و ''[[خروس زری، پیرهن پری]]'' (۱۳۴۵)
* ''[[پرویز و آینه]]''، انتشارات امیرکبیر، [[عباس یمینی شریف]](۱۳۴۸)
* ''[[قصه‌هایی از باله]]'' ترجمهٔ [[همایون نوراحمد]]
* ''[[آسیابان و فرزندش]]''
* ''[[ماهی سیاه کوچولو]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، [[صمد بهرنگی]](۱۳۴۷)
* ''[[قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب]]''، انتشارات امیرکبیر، [[مهدی آذریزدی]](۱۳۴۷)
* ''[[امیرارسلان نامدار]]''
*''[[عمو نوروز]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، [[م. آزاد]] و [[فریده فرجام]](۱۳۴۶)
* ''[[جمشیدشاه]]''، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، [[مهرداد بهار]](۱۳۴۶)
* ''[[خروس زری، پیرهن پری]]''، انتشارات نیل، شعر و نثر از [[احمد شاملو]](۱۳۴۵)
* ''[[کره اسب سیاه]]''، انتشارات پیک (۱۳۴۵)
 
====فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان====
* ''[[یک قطره خون، یک قطره نفت]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۵۸)
* ''[[دوباره نگاه کن]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۵۲)
* ''[[پسر، ساز و پرنده]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۴۹)
* ''[[آقای هیولا]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۴۸)
* ''[[سوء تفاهم]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۴۸)


====کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس====
==== فیلم‌نامه‌نویس و انیمشن‌ساز====
* ''[[یک قطره خون، یک قطره نفت]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۸۰)
* ''[[از جهت مخالف]]'' (فیلم کوتاه ۱۳۵۶)
* ''[[از جهت مخالف]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۸)
* ''[[دوباره نگاه کن]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۴)
* ''[[پسر، ساز و پرنده]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۱)
* ''[[آقای هیولا]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۰)
* ''[[سوء تفاهم]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۰)


====کارگردان و انیمشن‌ساز====
====انیمشن‌ساز و کارگردان====
* ''[[شهر خاکستری]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۲)
* ''کرم ِ خیلی‌خیلی خوب'' (فیلم کوتاه ۱۳۵۲)
* ''[[کرم ِ خیلی‌خیلی خوب]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۳)
* ''شهر خاکستری'' (فیلم کوتاه ۱۳۵۰)
* ''[[از جهت مخالف]]'' (فیلم کوتاه ۱۹۷۸)


====کارگردان هنری====
====کارگردان هنری====
* ''[[دریای مینا]]'' (۱۹۷۷)
* ''دریای مینا'' (۱۹۷۷)


====دیگر آثار مکتوب====
====دیگر آثار مکتوب====
* ''[[تایپوگرافی (حروف‌چینی)]]'' و ''[[تصویرسازی]]'' (۱۳۹۳)
* «تایپوگرافی (حروف‌چینی)» و «تصویرسازی» (۱۳۹۳)
* ''[[مجسمه‌ها]]'' و ''[[مجسمه‌های فرشید مثقالی]]'' (۱۳۹۱)
* «مجسمه‌ها» و «مجسمه‌های فرشید مثقالی» (۱۳۹۱)
* ''[[واژه‌نامه تصویری کودکان و نوجوانان]]'' (۱۳۹۰)
* ''[[واژه‌نامهٔ تصویری کودکان و نوجوانان]]'' (۱۳۹۰)
* ''[[مقدمه‌ای بر گرافیک دیزاین]]'' (۱۳۸۹)
* «مقدمه‌ای بر گرافیک دیزاین» (۱۳۸۹)
* ''[[فرشید مثقالی]]'' (۱۳۸۶)
* «فرشید مثقالی» (۱۳۸۶)
* ''[[باغ ایرانی: حکمت کهن، منظر جدید]]'' (۱۳۸۳)
* «باغ ایرانی: حکمت کهن، منظر جدید» (۱۳۸۳)
* ''[[منتخبی از کارهای گرافیک فرشید مثقالی]]'' (۱۳۷۹)
* «منتخبی از کارهای گرافیک فرشید مثقالی» (۱۳۷۹)


===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
خط ۲۸۴: خط ۲۱۱:
* نمایشگاه پوستر «ورشو» لهستان (۱۳۵۶)  
* نمایشگاه پوستر «ورشو» لهستان (۱۳۵۶)  
* نمايشگاه كتاب «لايپزيک» براى كتاب «مارمولک اتاق من» (۱۳۵۴)
* نمايشگاه كتاب «لايپزيک» براى كتاب «مارمولک اتاق من» (۱۳۵۴)
* [[هانس کریستین آندرسون]] نوبل ادبیات کودکان و نوجوانان برای [[مجموعه آثار تصویرگری کودکان]] (۱۳۵۳)
* [[هانس کریستین آندرسون]] نوبل ادبیات کودکان و نوجوانان برای «مجموعه آثار تصویرگری کودکان» (۱۳۵۳)
* ویژه‌ٔ جشنوارهٔ فیلم «مسکو»، فیلم کوتاه کودکان برای فیلم «دوباره نگاه کن» (۱۹۷۵)
* جشنوارهٔ فیلم «مسکو»، فیلم کوتاه کودکان برای فیلم «دوباره نگاه کن» ''جایزه‌ٔ ویژه''(۱۳۵۳)
* جشنوارهٔ فیلم «جیفونی» ایتالیا برای فیلم «دوباره نگاه کن» (۱۹۷۵)
* جشنوارهٔ فیلم «جیفونی» ایتالیا برای فیلم «دوباره نگاه کن» (۱۳۵۳)
* نفر اول گرافیک، ششمین نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب [[ماهی سیاه کوچولو]] (۱۳۵۱)
* نمایشگاه پوستر فیلم «کن» ''جایزه‌ٔ ویژه'' (۱۳۵۲)
* ویژه‌ٔ نمایشگاه پوستر فیلم «کن» (۱۹۷۴)
* ششمین نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب [[ماهی سیاه کوچولو]] ''نفر اول گرافیک'' (۱۳۵۱)
* ویژه‌ٔ فستیوال فیلم ونیز برای «پسر، ساز و پرنده» (۱۹۷۳)
* فستیوال فیلم ونیز برای «پسر، ساز و پرنده» ''جایزه‌ٔ ویژه''(۱۳۵۱)
* «سیب طلا» دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «آرش کمانگیر» (۱۹۷۰)
* «سیب طلا» دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «آرش کمانگیر» (۱۳۴۸)


====دیپلم افتخار====
====دیپلم افتخار====
* بهترین طراحی کتاب لاپیزیک آلمان براى كتاب «من و خارپشت و عروسكم» (۱۳۶۲)
* دوسالانهٔ تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «ماهی سیاه کوچولو» (۱۳۵۱)
* دوسالانهٔ تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «ماهی سیاه کوچولو» (۱۳۵۱)
* نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب [[قهرمان]] (۱۳۵۱)
* نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب [[قهرمان]] (۱۳۵۱)
خط ۳۰۷: خط ۲۳۵:
==نوا، نما، نگاه==
==نوا، نما، نگاه==
===برخی از تصویرسازی‌های ماندگار===
===برخی از تصویرسازی‌های ماندگار===
[[پرونده:MahiSiah.jpg|220px|thumb|بند انگشتی|راست|<center> ''[[ماهی سیاه کوچولو]]'' نوشتهٔ [[صمد بهرنگی]] که از جملهٔ درخشان‌ترین تصویرگری‌های فرشید مثقالی محسوب می‌شود. </center>]]
[[پرونده:Arash.jpg|220px|thumb|بند انگشتی|چپ|<center> [[آرش کمان‌گیر]] نوشتهٔ [[سیاوش کسرایی]]</center>]]
[[پرونده:KhorousZari2.jpg|220px|thumb|بند انگشتی|وسط|<center> ''[[خروس زری، پیرهن پری]]'' نوشتهٔ [[احمد شاملو]] و تصویرگری فرشید مثقالی </center>]]
 
[[پرونده:MahiSiah.jpg|240px|thumb|بند انگشتی|راست|<center> [[ماهی سیاه کوچولو]] نوشتهٔ [[صمد بهرنگی]]{{سخ}} از آثار بسیار درخشان‌ مثقالی</center>]]
[[پرونده:KhorousZari2.jpg|260px|thumb|بند انگشتی|وسط|<center> [[خروس زری، پیرهن پری]] نوشتهٔ [[احمد شاملو]]</center>]]
 
 
 




خط ۳۱۷: خط ۲۵۰:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =صفی‌نیا | نام =کوروش | پیوند نویسنده =کوروش صفی‌نیا | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =از پشت سال‌های کودکی | ژورنال = هفت | مکان = | دوره = | شماره =۴۷ | سال =۱۳۸۳ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =صفی‌نیا | نام =کوروش | پیوند نویسنده =کوروش صفی‌نیا | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =از پشت سال‌های کودکی | ژورنال = هفت | مکان = | دوره = | شماره =۴۷ | سال =۱۳۸۳ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حجوانی | نام =مهدی | پیوند نویسنده =مهدی حجوانی | نام خانوادگی۲ =کلانتری و دیگران| نام۲ =پرویز | پیوند نویسنده =پرویز کلانتری | عنوان =بررسی تصویرگری دههٔ چهل-۱ | ژورنال = کتاب ماه کودک و نوجوان | مکان = | دوره = | شماره = | سال =دی۱۳۸۰ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حجوانی | نام =مهدی | پیوند نویسنده =مهدی حجوانی | نام خانوادگی۲ =کلانتری | نام۲ =پرویز | عنوان =بررسی تصویرگری دههٔ چهل-۱ | ژورنال = کتاب ماه کودک و نوجوان | مکان = | دوره = | شماره = ۵۱| سال =دی۱۳۸۰ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =غریب‌پور | نام =بهزاد | پیوند نویسنده =بهزاد غریب‌پور | نام خانوادگی۲ =خسروی | نام۲ =نسرین | پیوند نویسنده =نسرین خسروی | نام خانوادگی۳ =بنی‌اسدی| نام۳ =محمدعلی | پیوند نویسنده =محمدعلی بنی‌اسدی | عنوان =تولید یک طرفهٔ تصویرگر | ژورنال = چهره‌به‌چهره؛ پژوهش‌نامهٔ ادبیات کودک و نوجوانان | مکان = | دوره = | شماره = ۱۱-۱۲| سال =۱۳۷۷ | تاریخ بازبینی = | ص=۳۵-۴۷}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =غریب‌پور | نام =بهزاد | پیوند نویسنده =بهزاد غریب‌پور | نام خانوادگی۲ =خسروی | نام۲ =نسرین | نام خانوادگی۳ =بنی‌اسدی| نام۳ =محمدعلی | عنوان =تولید یک طرفهٔ تصویرگر | ژورنال = چهره‌به‌چهره؛ پژوهش‌نامهٔ ادبیات کودک و نوجوانان | مکان = | دوره = | شماره = ۱۱-۱۲| سال =۱۳۷۷ | تاریخ بازبینی = | ص=۳۵-۴۷}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =مثقالی | نام =فرشید | پیوند نویسنده =فرشید مثقالی |عنوان =یا خیلی بازاری، یا خیلی هنری، حد وسط غایب است | ژورنال = کتاب ماه کودک و نوجوان | مکان = | دوره = | شماره = | سال =آذر۱۳۸۱ | تاریخ بازبینی = | ص=۴۵-۵۵}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =مثقالی | نام =فرشید | پیوند نویسنده =فرشید مثقالی | عنوان =یا خیلی بازاری، یا خیلی هنری، حد وسط غایب است | ژورنال = کتاب ماه کودک و نوجوان | مکان = | دوره = | شماره = ۶۲| سال =آذر۱۳۸۱ | تاریخ بازبینی = | ص=۴۵-۵۵}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =اکرمی | نام =جلال‌الدین | پیوند نویسنده =جلال‌الدین اکرمی | نام خانوادگی۲ =مثقالی | نام۲ =فرشید | نام خانوادگی۳ =آقاخانی| نام۳ =سیروس | نام خانوادگی۴ =خسروی| نام۴ =نسرین |عنوان =تصویرگران عالی؟ داریم‌، صنعت تصویرسازی؟ نداریم | ژورنال = کتاب ماه کودک و نوجوان | مکان = | دوره = | شماره = ۹۴| سال =مرداد۱۳۸۴ | تاریخ بازبینی = | ص=۱۸-۳۱}}
 


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.iribnews.ir/fa/news/2267443/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86|عنوان=نمایش آثار تصویرگران برندهٔ نشان آبان|ناشر= خبرگزاری صداوسیما|تاریخ انتشار= ۱۰آبان۱۳۹۷| تاریخ بازبینی =  ۱۱بهمن۱۳۹۷|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخ‌نگار}}}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.iribnews.ir/fa/news/2267443/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86|عنوان=نمایش آثار تصویرگران برندهٔ نشان آبان|ناشر= خبرگزاری صداوسیما|تاریخ انتشار= ۱۰آبان۱۳۹۷| تاریخ بازبینی =  ۱۱بهمن۱۳۹۷|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخ‌نگار}}}}
 
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-4/47984-%D8%B3%D8%B1%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%D8%AF|عنوان=سرو نقره‌ای میزبان دو گرافیست مطرح دنیا شد|ناشر= وبگاه هنرآنلاین |تاریخ انتشار=۲۸مهر۱۳۹۲| تاریخ بازبینی =۱۱بهمن۱۳۹۷|شناسه={{شناسه یادکرد|تاریخ‌نگار}}}}





نسخهٔ ‏۱۲ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۵۷

فرشید مثقالی

زمینهٔ کاری تصویرگر، انیمشن‌ساز، کارگردان و طراح گرافیک
زادروز ۱۳تیر۱۳۲۲خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
اصفهان
محل زندگی کالیفرنیا (آمریکا)
بنیانگذار انیمیشن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان[۱]
کتاب‌ها تصویرگریِ پسر، ساز و پرنده
ماهی سیاه کوچولو
آرش کمانگیر و...
اثرپذیرفته از مرتضی ممیز
وب‌گاه رسمی http://www.farshidmesghali.com/
«فرشید مثقالی» در چهل‌و‌پنجمین نشست نقد آثار تصویری کودک و نوجوان [۲]

فرشید مثقالی (متولد ۱۳تیر۱۳۲۲، اصفهان) تصویرگر، انیماتور، مجسمه‌ساز، کارگردان، نویسنده و طراح گرافیک ایرانی است. او برنده‌ٔ جایزه‌ٔ معتبر «هانس کریستین آندرسون» در حوزه‌ٔ ادبیات کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۳ است. وی این جایزه را وقتی گرفت که فقط ۳۱ سال داشت.

* * * *

فرشید مثقالی دوران کودکی و نوجوانی خود را در اصفهان سپری کرد و سپس برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران آمد. او در دانشگاه تهران در رشته‌ٔ نقاشی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۴۲ فعالیت حرفه‌ای خود را به‌عنوان طراح گرافیک و تصویرگر آغاز کرد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به عضویت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد.
طی سال‌های ۱۳۴۸تا۱۳۵۶ جوایز زیادی را برای تصویرگری، انیمیشن‌سازی و طرحی پوستر فیلم برای کودکان کسب کرد. در سال ۱۳۵۷ به پاریس رفت و طی چهار سال به‌عنوان نقاش و مجسمه‌ساز فعالیت کرد و درنهایت مجموعه‌ٔ کارهایش در گالری «سامی‌کینگ» در پاریس به‌نمایش درآمد.
در سال ۱۳۶۴ به کالیفرنیای جنوبیِ آمریکا رفت و استودیوی طراحی گرافیک شخصی خود با نام «دسک‌تاپ» را در لس‌آنجلس افتتاح کرد. فرشید مثقالی در سال‌های ۱۳۶۸تا۱۳۷۲ کارهای هنری دیجیتالی براساس اسنپ‌شات (بریدهٔ) عکس‌های مختلف، خلق کرد که در برخی گالری‌ها و سپس در موزهٔ هنرهای مدرن لس‌آنجلس نمایش داده شد. او درحال‌حاضر در استودیوی شخصی خود مشغول نقاشی، مجسمه‌سازی و پروژه‌های تصویرسازی گوناگون است. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

داستانک

در کنار مرتضی ممیز

مرتضی ممیز اسطورهٔ فرشید مثقالی بود تا آنجا که در دربیرستان زمانی‌که دوستی از او خواست تا یکی از اشعارش را برایش تصویرسازی کند، فرشید کارهای ممیز را عیناً کپی کرد. بعدها این‌دو باهم در دانشکده آشنا شدند و مثقالی تعریف می‌کند که هنگام ورود به دانشکده، ممیز پروژهٔ جالبی داشته است. یک مجلس عروسی با حضور اساتید دانشکده که عروس، مجسمهٔ ونوس بود و داماد، خود ممیز!

پیک سیاسی

مجله‌ٔ پیک قرار بود یک منبع مطالعاتی آموزشی برای دانش‌آموزان در کنار کتاب‌های درسی باشد. ایده‌ٔ کار را فیروز شیروانلو که تازه از انگلیس برگشته بود برعهده داشت که برای کار طراحی مجله از سه نفر یعنی بهمن بروجنی، آراپیک باغداساریان و فرشید مثقالی دعوت کرد. مثقالی این کار را خیلی دوست داشت؛ چون برخلاف کارهای قبلی در ازای آن پول دریافت می‌کرد. چندی نگذشت که به جان شاه سوءقصد شد و عده‌ای را دستگیر کردند که شیروانلو هم جزو آن‌ها بود. هفته‌ٔ بعد هم همگی آنان از مجله اخراج شدند!

مثقالی، کیمیایی و کیارستمی

مثقالی چند سالی را هم به‌عنوان گرافیست آزاد کار کرد و بعد به «نگاره» رفت؛ شرکتِ جدید شیروانلو که بعد از جریانِ سوءقصد آزاد شده بود. در آنجا بود که با «عباس کیارستمی»، «احمدرضا احمدی»، «فرید فرجام» و «نیکزاد نجومی» همکار شد. آن‌ها به‌واسطه‌ٔ روابط شیروانلو سفارش‌های زیادی می‌گرفتند و پوسترهای سینمایی طراحی می‌کردند. همان‌جا بود که کیارستمی پوسترهای فیلم‌های کیمیایی را طراحی کرد.

نخستین گام‌ها

احتمالاً زمانی‌که آتلیه‌ٔ گرافیک «چهل‌ودو» در سال ۱۳۴۸ افتتاح شد، خیلی‌ها نمی‌دانستند که خروجی آن، چه دستاوردهای مهمی برای کانون و نیز هنر تصویرسازی کشور به‌همراه دارد و سرآغاز دوران جدیدی از فعالیت‌های هنری این نهاد تاثیرگذار خواهد شد؛ اما امروز با نگاهی به اسامی رفقای پایه‌گذار آن، فهم این مهم به‌سادگی میسر است. آدم‌هایی همچون: «فرشید مثقالی» و «مرتضی ممیز» و «علی‌اصغر معصومی».

ماهی سیاه کوچولو

مثقالی در سال ۱۳۴۸ تصویرگری اثر منحصربه‌فرد ماهی سیاه کوچولو را انجام داد که در آن نسبت به کارهای پیشینش در کانون، از تکنیک‌ها متفاوتی مانند کنده‌کاری و چاپ استفاده می‌کند که هنوز هم پالت اولیه‌اش را نزد خود محفوظ داشته است؛ اما نغز آنجاست که نسخه‌ٔ اول این اثر بعدها گم می‌شود تااینکه پس از انقلاب کسی از آمریکا پیدا می‌شود و آن را دوباره به کانون می‌فروشد. این کتاب در دو جشنواره‌ٔ بولونیا و براتیسلاو جایزه می‌گیرد و سکوی پرش فرشید مثقالی می‌شود.

سیرک انیمیشن‌ساز!

فرشید مثقالی خودش به کانون پیشنهاد می‌دهد که انیمیشن جمشید شاه را بسازد؛ اما بودجه‌ٔ کانون در آن روزها هم محدود بود. بنابراین شیروانلو کار جالبی انجام می‌دهد. او سیرک مسکو را به تهران دعوت می‌کند و آن‌ها در هتل لاله به‌اجرا می‌پردازند. عواید فروش این سیرک صرف راه‌اندازی قسمت تولید و انتشار این فیلم در کانون می‌شود.

مجسمه‌های قیمتی

سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ برای مثقالی سال‌های بازگشت به نقاشی است. آتلیه‌ٔ انیمیشن‌سازی او نیمه‌تعطیل می‌شود و او برای مدتی به انگلیس می‌رود. هشت ماه اقامت انگلیس مساوی می‌شود با تجربهٔ جدید مجسمه‌سازی که در ایران هرگز انجام نداده بود؛ اما خودش چنان‌که باید و شاید از این تجربه راضی نیست و تصمیم می‌گیرد انگلیس را به مقصد پاریس ترک کند. موقع جمع‌آوری وسایل، دو مجسمه از کارهایش را در خیابان کنار سطل آشغال می‌گذارد. یکی‌دو ساعت بعد که از همان‌جا عبور می‌کند می‌بیند که مجسمه‌ها نیستند و بعدها خودش با خنده و شوخی تعریف می‌کند که بعد آن ماجرا متوجه شدم که همهٔ آثار هنری‌‌ مشتری دارند فقط قیمت آن‌ها مسئله است!

غیرمنتظره

کمتر کسی باورش می‌شد که فرشید مثقالی ِ جوان جایزه‌ٔ مهم و ارزشمند هانس کریستین آندرسون را از آن خود کند؛ اما انگار داوران به‌خوبی معنا و مفهوم عمیق و اشراف والای مثقالی را از پس تصویرسازی‌های ساده‌اش دریافته و به شایستگی او را لایق تقدیر دانسته بودند. مجموعه‌ آثار هنری فرشید مثقالی برای کودکان و نوجوانان درحالی مفتخر به دریافت چنین جایزه‌ٔ ارزشمندی شد که هنوز هیچ تصویرگر ایرانی دیگری آن را دریافت نکرده است.

رویای پاریس

روزگار فرشید مثقالی در پاریس به نقاشی و مجسمه‌سازی گذشت. نقاشی‌ها و مجسمه‌هایی به‌همان سادگی و لطافت تصویرسازی‌های کودکانه‌ی او که اغلب از مواد اولیه‌ٔ خلاقانه‌ای مانند چسب، چوب و کاغذ ساخته شده‌اند. چند سال پیش یکی از مجسمه‌های او از سقف موزه هنرهای معاصر تهران آویزان بود. همان اثرى كه او در نمايشگاه «باغ ايرانى» و در كنار مجسمهٔ جنباى «الكساندر كالدر» و بالاى حوض روغن هنرمند ژاپنى شركت داده بود. بعدها کتاب کوچک «مجسمه‌هاى كاغذى» که یادآور دوران تصویرسازی او برای کودکان بود، مجموعه‌ٔ مجسمه‌هایش را در خود جای داد.

آرزوی اسپیلبرگ

استیون اسپیلبرگ کارگردان مطرح هالیوودی در سال‌های ابتدای ظهور اینترنت رویایی در سر داشت. دلش می‌خواست کودکان بیمار سراسر دنیا بتوانند از این طریق با یکدیگر بازی کنند و رنج بیماری را بر خود هموار سازند. اسپیلبرگ این ایده را برای فرشید مثقالی که هنرمندی کارآمد و به‌روز بود مطرح ساخت و از او خواست تا پروژه‌ای در این زمینه برای او انجام دهد.

زندگی و تراث

کودکی و جوانی

فرشید مثقالی در سال ۱۳۳۹تا۱۳۴۰از دبیرستان معروف «سعدی» اصفهان دیپلم ریاضی گرفت و سپس برای کنکور به تهران آمد. او در ابتدا هیچ تصوری از شغلی که در آینده می‌خواست نداشت. برای رشته‌‌‌های معماری و حسابداری و نقاشی امتحان داد. در رشته‌‌های معماری و حسابداری پذیرفته نشد [۳] و سرانجام نقاشی را در دانشکده‌‌ٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و در حضور کسانی مانند علی‌محمد حیدریان، محمود جوادی‌پور و جواد حمیدی آموخت.

در مسیر تخصص

آغاز کار حرفه‌ای او در سال‌های ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ و با همکاری با مجله‌ٔ «نگین» رقم خورد که در آن تصویرگری و تنظیم صفحات را برعهده داشت. پس از آن و با فاصله‌ٔ چند سال، مثقالی همکاری خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و برهمین‌اساس زندگی هنری او برای سنین پایین شکل منسجمی گرفت. تصويرگرى چند كتاب كودک، كه عمو نوروز نخستين آن‌ها بود، حاصل اين دوره از همكارى مثقالی با كانون بود. دوره‌اى دوسه‌ساله كه تصويرگرى ماهى سياه كوچولو هم در آن جاى می‌گيرد و جايزهٔ اول نمایشگاه «بولونيا»ى ايتاليا را در سال ۱۳۴۸ نصيب او می‌كند. جايزه‌اى كه در همان سال با افتخار نمایشگاه «براتيسلاوا» چكسلواكى و براى همان كتاب همراه می‌شود.

در سال ۱۳۴۹ همراه‌با آراپيک باغداساريان بخش فيلم‌هاى كارتونى اين نهاد فرهنگی را پایه‌ریزی کرد. فيلم‌هاى کوتاه «آقاى هيولا» و «سوءتفاهم» نخستین آثاراین هنرمندان جوان به‌شمار می‌آيد كه بازهم به درخشش مثقالی می‌انجامند و در جشنواره فيلم‌هاى كودک تهران جايزهٔ مخصوص و ديپلم افتخار را به‌ارمغان مى‌آورد. در سال ۱۳۴۹ مثقالی علاوه‌بر ادامهٔ فعالیت‌های قبلی به طراحی پوستر فیلم کودک نیز روی آورد.

پسر، ساز و پرنده، شهر خاكسترى، دوباره نگاه كن، كرم خيلی‌خيلى خوب، بهتر، بيشتر، يک قطره خون، يک قطره نفت و نیز مجموعه فيلم‌هاى آيا مى‌دانيد چطور؟ عنوان ساخته‌هاى سينمايى اين هنرمند اواخر دههٔ پنجاه و در كانون به‌حساب مى‌آيد.

دریچهٔ تصویر، تریبونی گران‌بها
برای فرشید مثقالی

طی تمامیِ این سالیان، او همچنان به تصویرسازی كتاب‌هاى كودک ادامه مى‌دهد و در سال ۱۳۵۰ جايزهٔ افتخار نمایشگاه كتاب «بولونيا» (ايتاليا) را براى تصويرگرى کتاب «قهرمان»، در سال ۱۳۵۱ جايزهٔ «سيب طلا» نمایشگاه «براتيسلاوا» (چكسلواكى) را براى تصويرگرى کتاب «آرش کمانگير» و بالاخره جايزهٔ هانس كريستين اندرسون (نوبل ادبيات كودكان و نوجوانان) را در سال ۱۳۵۳ براى مجموعه آثار تصويرگرى كودكانش دريافت مى‌كند.

مثقالی در سال ۱۳۶۵ به کالیفرنیا رفت و «دسک‌‌تاپ» را در آنجا راه انداخت: استودیوی گرافیکی کوچک شخصی خودش. اما این دوران هم سرانجام در سال ۱۳۷۳ و با نقل مکان به شهر سانفرانسیسکو پایان یافت و مثقالی مشغول فصل دیگری از فعالیت‌های هنری‌اش شد، فصلی که با توليد آثار مالتى‌مديا و طراحى و ساخت فضاهاى ويرچوال رئاليستى براى اينترنت همراه بود.

آخرین نمایشگاه انفرادی او در گالری هما در تهران از تاریخ ۲تا۱۳دی۱۳۹۰ برگزار شد.[۴]

درباره‌ٔ زندگی حرفه‌ای فرشید مثقالی

بنیان‌‌گذاری انیمشین

مثقالی و آراپیک باغداساریان را اساساً بنیان‌‌‌‌گذاران بخش انیمیشن کانون می‌دانند که فصل نوینی را در فعالیت‌های این نهاد فرهنگی گشود. خود مثقالی در این باره می‌گوید:

«برای ساختن فیلم، من فیلم‌هایی که از آلمان آورده بودند را فریم به فریم نگاه کردم تا بفهمم تفاوت این فریم با آن یکی در چیست؟ چگونه این آدم‌‌‌ها را ساخته‌اند؟ چطوری حرکت می‌‌کنند؟ و از همان کار کشف کردم که اینها از یک نقاشی دو یا چهار عکس می‌گیرند و سپس میزهای انیمیشن را طراحی کردیم.»

آثاری همچون آقای هیولا و «سوءتفاهم» محصول همان فعالیت‌‌هاست.[۵]

تصویرگری شعر نیما

فرشید مثقالی تا قبل از تصویرگری تو را من چشم در راهم، یکی دو شعر بیشتر از نیما نخوانده بود و آشنایی چندانی با او نداشت. یک روز «سیروس طاهباز» در «انتشارات امیرکبیر» از فرشید مثقالی می‌خواهد که تصویرگری کتاب نیما را برعهده بگیرد، از آن پس بود که او با دنیای شاعرانهٔ نیما آشنا شد. این دنیای لطیف از نظر مثقالی قلمی لرزان می‌طلبید. به‌همین‌دلیل تصویرها پر از خطوط ناپیوسته شدند که مرتب قطع می‌شوند. درست مثل خود شعر نو که منظم نیست. مدل‌هایی که فرشید مثقالی برای این کار انتخاب کرد، برداشتی از یک مینیاتور یا کاراکتری از یک مینیاتور بود که در تطبیق با شعر یا قسمتی از آن به‌کار گفته می‌شد. به‌طرزی نیماوار، یعنی معاصر، شکسته، پیوسته، درهم و موزون.

رابطهٔ ارگانیک

فرشید مثقالی معتقد است که برای کار باید از بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دربارهٔ موضوع تصویرگری، رنگ و کاراکتراها نظرخواهی کرد و به‌صورت مستدل و مستند آمار موفقیت یک اثر را به‌دست آورد؛ چراکه در همین تحقیقات میدانی است که توانایی‌های یک هنرمند خودش را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که در تصمیم‌گیری‌های بعدی از او در موقعیت مناسب استفاده کرد. حتی اگر اثری با استقبال کم عموم مواجه شود می‌توان علل شکست آن را دریافت. او این موضوع را «رابطهٔ ارگانیک» می‌نامد. رابطه‌ای که در آن همه چیز در ارتباط باهم حرکت می‌کند.

تأسیس کانون؛ سیاسی یا غیرسیاسی؟

در ششمین نشست نقد آثار تصویری، «محمدعلی کشاورز» خاطرنشان می‌کند که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور یک انگلیسی تأسیس شد تا کتابخانه‌هایی راه بیندازد و اینکه چه اهدافی پشت تأمین این کتابخانه بود بماند. بعد که کار نشر در کانون راه افتاد، دوستانی که در آنجا حضور پیدا کردند، عوامل اصلی رژیم بودند و برای رسیدن به مطامع و منظورهایی که داشتند، تلاش می‌کردند. مثقالی در همان نشست پاسخ می‌‌دهد که یک انگلیسی دستور تأسیس کانون را نداده؛ بلکه حرف از آقای فیروز شیروانلو بوده که ایشان در انگلیس تحصیل کرده‌‌اند.[۶]

بخوانیم و بنویسیم

در پانزدهمین نشست نقد آثار تصویری، یکی از حضار که برای پانزده سال معلم کلاس اول بود و نام فرشید مثقالی را به‌عنوان تصویرگر کتاب «بخوانیم و بنویسیم؛ پایه‌ٔ اول» دیده بود دربارهٔ تصویرگری ضعیف کتاب صحبت کرد و نظر مثقالی را جویا شد. او پاسخ داد که اساساً کتاب دارای اشکال‌های بنیادی است و همچنین از نظر عرضه‌ اطلاعات بسیار شلوغ و مغشوش است و ترتیب ارزش اطلاعات در ارائه‌ٔ آن‌ها رعایت نشده است. به‌همین دلیل من با اینکه یک‌سال‌ونیم هفته‌ای سه روز بعدازظهرها به‌عنوان ناظر در جلسه شرکت کردم، پس از آن خود را کنار کشیدم و خواستم که نام مرا حذف کنند. [۷]

=انتقادهای دلسوزانه

فرشید مثقالی همواره در نشست‌‌هایی که داشته به نزدیک‌شدن تصویرگری کتاب و بالاخص تصویرگری کتاب کودک به فرهنگ عموم جامعه تأکید می‌کند و به هنرمندان متذّکر می‌شود که:

«ما مملکتی هستیم با اختلاف فرهنگی خیلی عجیب و غریب؛ یعنی آدم‌هایی هستند خیلی مدرن و با دنیای بیرون بسیار مرتبط‌اند و... از‌ آن طرف آدم‌هایی هستند که در روستا زندگی می‌کنند، ما برای این‌ها هیچ تولیدی نداریم که قشر وسیعی هم هستند. ما کتابی نداریم که برای عموم تولید شود.»

او همچنین معتقد است که:

«تصویرسازی‌های ما نمی‌توانند طیف کامل نیازهای بازار را پوشش بدهند. ما یا تصویرسازی فوق‌العاده بازاری داریم یا تصویرسازی فوق‌العاده هنری. درصورتی‌که این وسط، طیف وسیعی وجود دارد که این طیف کاملاً خالی است.»[۸]

تأثیرپذیری

فرشید مثقالی به‌گفتهٔ خودش جزو نژادی است که از آقای ممیز، زاده شده است. اولین تصویرهایی که دیده در مجلهٔ «ایران آباد» و سپس در «کتاب هفته» بوده‌ است. این دوران عملاً دوران درخشان تصویرگری ایران است و آقای ممیز کارهای بسیار ارزشمندی در این دوره دارند.

از نگاه دیگران

مرتضی ممیز در جایی گفته: آثار فرشید مثقالی راه خود را (در جامعهٔ هنری ایران) چندان راحت باز نکرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است و اگر تأیید جشنواره‌های جهانی نبود، همچنان با مخالفت‌های زیادی مواجه می‌شد.[۹]

جوایز ویژهٔ داخلی

این هنرمند باتجربه در سال ۱۳۹۶ به‌همراه «مهدی حجوانی»، «بهزاد غریب‌پور» و «عاطفه ملکی‌جو» موفق به دریافت نشان آبان شد. این نشان قرار است هر ساله در ۱۵آبان، روز تصویرگر، به برندگان اهدا شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

حضور در هیئت داوری

فرشید مثقالی در فهرست هیئت داوری جایزهٔ نمایشگاه «سرو نقره‌ای» است که هر دو سال یک‌‌بار، انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، در آبان‌ماه برگزار می‌کند. سرو نقره‌ای یک رویداد مهم در عرصهٔ گرافیک است و چون در سالیان اخیر خلأ برگزاری بی‌ینال گرافیک در جامعه محسوس است، سرو نقره‌ای توانسته به‌خوبی جایگاه خود را میان گرافیست‌های ایرانی باز کرده و تاحدودی این خلأ را پرکنید. [۱۰]

نظرات هنرمند

  • «راهی به‌جز [تأثیر]گرفتن [از آثار دیگران] وجود ندارد. ما می‌توانیم به راه دیگران برویم. یا در همان راه می‌مانیم یا اینکه راه خودمان را می‌یابیم.»[۱۱]
  • «مشکل ما در ایران همواره فقدان رابطهٔ سازمان‌یافته با مخاطبان است و نتیجه‌اش تولید یک طرفه از جانب تصویرگر است. انگار بچه‌ها حق انتخاب ندارند.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • «ما آدم‌هایی بسیار تک‌رو هستیم و حتی به‌قیمت خوب درنیامدن کارمان، نمی‌خواهیم لذت تک‌روی را از دست بدهیم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • «شما چه بخواهید چه نخواهید ایرانی کار می‌کنید. به‌شکل ایرانی کارکردن یا نکردن درست مثل خواب‌دیدن است.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

آثار و منبع‌شناسی

ویژگی آثار هنرمند

یکی از ویژگی‌های بنیادی و بکر در اغلب آفرینده‌های فرشید مثقالی، استفاده از توان فرهنگ غنی ایرانی است. به‌طوری‌که او بیشتر این فرهنگ و آرایه‌های آن را به‌عنوان دست‌مایه‌های آثار خود برگزیده و در برگردان امروزی آن نیز تا حد زیادی موفق بوده است. [۱۲]

کارنامه و فهرست آثار

تصویرگر

فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان

فیلم‌نامه‌نویس و انیمشن‌ساز

انیمشن‌ساز و کارگردان

  • کرم ِ خیلی‌خیلی خوب (فیلم کوتاه ۱۳۵۲)
  • شهر خاکستری (فیلم کوتاه ۱۳۵۰)

کارگردان هنری

  • دریای مینا (۱۹۷۷)

دیگر آثار مکتوب

  • «تایپوگرافی (حروف‌چینی)» و «تصویرسازی» (۱۳۹۳)
  • «مجسمه‌ها» و «مجسمه‌های فرشید مثقالی» (۱۳۹۱)
  • واژه‌نامهٔ تصویری کودکان و نوجوانان (۱۳۹۰)
  • «مقدمه‌ای بر گرافیک دیزاین» (۱۳۸۹)
  • «فرشید مثقالی» (۱۳۸۶)
  • «باغ ایرانی: حکمت کهن، منظر جدید» (۱۳۸۳)
  • «منتخبی از کارهای گرافیک فرشید مثقالی» (۱۳۷۹)

جوایز و افتخارات

جوایز

  • «نوا» از ژاپن براى كتاب «من و خارپشت و عروسكم» (۱۳۶۶)
  • نمایشگاه پوستر «ورشو» لهستان (۱۳۵۶)
  • نمايشگاه كتاب «لايپزيک» براى كتاب «مارمولک اتاق من» (۱۳۵۴)
  • هانس کریستین آندرسون نوبل ادبیات کودکان و نوجوانان برای «مجموعه آثار تصویرگری کودکان» (۱۳۵۳)
  • جشنوارهٔ فیلم «مسکو»، فیلم کوتاه کودکان برای فیلم «دوباره نگاه کن» جایزه‌ٔ ویژه(۱۳۵۳)
  • جشنوارهٔ فیلم «جیفونی» ایتالیا برای فیلم «دوباره نگاه کن» (۱۳۵۳)
  • نمایشگاه پوستر فیلم «کن» جایزه‌ٔ ویژه (۱۳۵۲)
  • ششمین نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب ماهی سیاه کوچولو نفر اول گرافیک (۱۳۵۱)
  • فستیوال فیلم ونیز برای «پسر، ساز و پرنده» جایزه‌ٔ ویژه(۱۳۵۱)
  • «سیب طلا» دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «آرش کمانگیر» (۱۳۴۸)

دیپلم افتخار

  • بهترین طراحی کتاب لاپیزیک آلمان براى كتاب «من و خارپشت و عروسكم» (۱۳۶۲)
  • دوسالانهٔ تصویرگری براتیسلاوا چکسلواکی برای تصویرگری کتاب «ماهی سیاه کوچولو» (۱۳۵۱)
  • نمایشگاه کتاب کودکان در بولونیا برای کتاب قهرمان (۱۳۵۱)

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

برخی از تصویرسازی‌های ماندگار

آرش کمان‌گیر نوشتهٔ سیاوش کسرایی
ماهی سیاه کوچولو نوشتهٔ صمد بهرنگی
از آثار بسیار درخشان‌ مثقالی
خروس زری، پیرهن پری نوشتهٔ احمد شاملو



پانویس

منابع

  1. صفی‌نیا، کوروش. «از پشت سال‌های کودکی». هفت، ش. ۴۷ (۱۳۸۳). 
  2. حجوانی، مهدی و پرویز کلانتری. «بررسی تصویرگری دههٔ چهل-۱». کتاب ماه کودک و نوجوان، ش. ۵۱ (دی۱۳۸۰). 
  3. غریب‌پور، بهزاد، نسرین خسروی و محمدعلی بنی‌اسدی. «تولید یک طرفهٔ تصویرگر». چهره‌به‌چهره؛ پژوهش‌نامهٔ ادبیات کودک و نوجوانان، ش. ۱۱-۱۲ (۱۳۷۷): ۳۵-۴۷. 
  4. مثقالی، فرشید. «یا خیلی بازاری، یا خیلی هنری، حد وسط غایب است». کتاب ماه کودک و نوجوان، ش. ۶۲ (آذر۱۳۸۱): ۴۵-۵۵. 
  5. اکرمی، جلال‌الدین، فرشید مثقالی، سیروس آقاخانی و نسرین خسروی. «تصویرگران عالی؟ داریم‌، صنعت تصویرسازی؟ نداریم». کتاب ماه کودک و نوجوان، ش. ۹۴ (مرداد۱۳۸۴): ۱۸-۳۱. 


پیوند به بیرون