غلام‌حسین یوسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ذرّه (بحث | مشارکت‌ها)
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.{{سخ}}
به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.{{سخ}}
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت و دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد، چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = پورنامداریان|نام = تقی|تاریخ= دی‌ماه ۱۳۷۰|عنوان= دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج |پیوند= |ژورنال= آدینه|دوره= |شماره= ۶۵-۶۶|صفحات=۹۰-۹۱ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>{{سخ}}
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت و دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد، چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = پورنامداریان|نام = تقی|تاریخ= دی‌ماه ۱۳۷۰|عنوان= دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج |پیوند= |ژورنال= آدینه|دوره= |شماره= ۶۵و۶۶|صفحات=۹۰-۹۱ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>{{سخ}}
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب‌های ممتازی چون ''دیداری با اهل قلم'' و ''چشمه روشن'' نقد ادبی ما را وارد دوره‌ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی‌ترین و علمی‌ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد.
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب‌های ممتازی چون ''دیداری با اهل قلم'' و ''چشمه روشن'' نقد ادبی ما را وارد دوره‌ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی‌ترین و علمی‌ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد.
نثر وی خوش‌تراش، خوش‌آهنگ و خوش‌آیند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می‌توان برای خلق واژه‌های جدید از لهجه‌های زبان فارسی مدد گرفت، می‌گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه‌ها موجود باشد<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= ۱۳۶۳|عنوان= یادنامهٔ استاد نامه‌ای که به مقصد نرسید|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۳-۴|صفحات=۳۳۳-۳۴۵ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
نثر وی خوش‌تراش، خوش‌آهنگ و خوشایند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می‌توان برای خلق واژه‌های جدید از لهجه‌های زبان فارسی مدد گرفت، می‌گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه‌ها موجود باشد<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= ۱۳۶۳|عنوان= یادنامهٔ استاد نامه‌ای که به مقصد نرسید|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۳-۴|صفحات=۳۳۳-۳۴۵ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
غلام‌حسین در سنین کودکی پدرش را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود،امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقش حساس و مهمی را در زندگیش ایفا می‌کنند، خواهرش معلم ادبیات بود، یکی از مشوقینش در ادبیات خواهرش بود؛ زمانی  که خواهرش را بر اثر سرطان در سال ۱۳۵۲ از دست می‌دهد برای مدتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود برمی‌گردد تا در غم از دست دادن خواهرش مویه کند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = خدیوجم|نام = حسین|تاریخ= مرداد ۱۳۵۲|عنوان= خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست |پیوند= |ژورنال= یغما|دوره= |شماره= ۵|صفحات=۲۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
غلام‌حسین در سنین کودکی پدرش را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود،امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقش حساس و مهمی را در زندگیش ایفا می‌کنند، خواهرش معلم ادبیات بود، یکی از مشوقینش در ادبیات خواهرش بود؛ زمانی  که خواهرش را بر اثر سرطان در سال ۱۳۵۲ از دست می‌دهد برای مدتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود برمی‌گردد تا در غم از دست دادن خواهرش مویه کند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = خدیوجم|نام = حسین|تاریخ= مرداد ۱۳۵۲|عنوان= خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست |پیوند= |ژورنال= یغما|دوره= |شماره= ۵|صفحات=۲۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود؛ در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از [[دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران]] هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش بکند وسایل دست‌ساز هنری درست می‌کند و آنها را می‌فروشد، به مدت یک‌سال این کار را انجام می‌دهد تا بتواند نسخه‌ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک= زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [داوود غلام زاده. «هم به قدر تشنگی باید چشید»]|ص=۹۰}}</ref>.{{سخ}}
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود؛ در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از [[دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران]] هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش بکند وسایل دست‌ساز هنری درست می‌کند و آنها را می‌فروشد، به مدت یک‌سال این کار را انجام می‌دهد تا بتواند نسخه‌ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک= زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [داوود غلام زاده. «هم به قدر تشنگی باید چشید»]|ص=۹۰}}</ref>.{{سخ}}
خط ۵۵: خط ۵۵:
==داستانک==
==داستانک==
===خط خوب===
===خط خوب===
شادروان اشرف‌‏زاده می‌گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه‌‏های دانش‏‌آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‌‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یوسفی|نام = غلام‌حسین|تاریخ= اردیبهشت ۱۳۴۴|عنوان= یادی از معلم بزرگوار |پیوند= |ژورنال= ایرانشناسی|دوره= ۵|شماره= ۹|صفحات=۱-۴ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.
شادروان اشرف‌‏زاده می‌گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه‌‏های دانش‏‌آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‌‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‌‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یوسفی|نام = غلام‌حسین|تاریخ= اردیبهشت ۱۳۴۴|عنوان= یادی از معلم بزرگوار |پیوند= |ژورنال= ایرانشناسی|دوره= ۵|شماره= ۹|صفحات=۱-۴ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>
 
===معلم ریاضی===
===معلم ریاضی===
در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در ۱۵ بهمن‏ ماه هر سال، که‏ مصادف با جشن تأسیس [[دانشگاه تهران]] بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏ آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ‌وجه نمی ‏توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‌‏زاده که‏ دلش نمی‌خواست یکی از شاگردان او از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می‌اندیشیدم و تعجب می‏‌کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‌‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد">{{پک|یوسفی|۱۳۸۸|ک=برگ هایی در آغوش باد|ص=}}</ref>.
در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در ۱۵ بهمن‏ ماه هر سال، که‏ مصادف با جشن تأسیس [[دانشگاه تهران]] بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏ آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ‌وجه نمی ‏توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‌‏زاده که‏ دلش نمی‌خواست یکی از شاگردان او از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می‌اندیشیدم و تعجب می‏‌کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‌‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم.<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد">{{پک|یوسفی|۱۳۸۸|ک=برگ هایی در آغوش باد|ص=}}</ref>
 
===چهارپایه===
===چهارپایه===
در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‌‏ایستادم، حاضران مرا نمی‌‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‌‏ای زیر پایم‏ می‌‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‌‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‌‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏‌خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن»<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد"/>.
در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‌‏ایستادم، حاضران مرا نمی‌‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‌‏ای زیر پایم‏ می‌‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‌‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‌‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏‌خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن».<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد"/>
 
===دفتر جلد سبز===
===دفتر جلد سبز===
یک ماهی بود که به نیویورک سفر کرده بود گفته بود آدرس پستی و نمرۀ تلفنش را از رئیس دفتر دانشکده بگیرم که اگر مشکلی داشتم ازو بپرسم وگرنه در موعد معیّن تکلیف‌ها را برایش ارسال کنم درست به یاد ندارم که رفت و برگشتِ دفترِ چهارصد و چند برگی که یکرویه نوشته چندماه طول کشید، اما این را فراموش نکرده‌ام که وقتی دفتر جلد سبزم با یادداشت چشم‌نواز پایانی‌اش از طریق پست به دستم رسید از سرعت و دقّت و دلسوزی استاد به شگفت درمانده بودم<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یاحقی|نام = محمدجعفر|تاریخ= ۱۳۷۷|عنوان= ره‌شناسی می‌بباید |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات=۴۱-۴۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.
یک ماهی بود که به نیویورک سفر کرده بود گفته بود آدرس پستی و نمرۀ تلفنش را از رئیس دفتر دانشکده بگیرم که اگر مشکلی داشتم ازو بپرسم وگرنه در موعد معیّن تکلیف‌ها را برایش ارسال کنم درست به یاد ندارم که رفت و برگشتِ دفترِ چهارصد و چند برگی که یکرویه نوشته چندماه طول کشید، اما این را فراموش نکرده‌ام که وقتی دفتر جلد سبزم با یادداشت چشم‌نواز پایانی‌اش از طریق پست به دستم رسید از سرعت و دقّت و دلسوزی استاد به شگفت درمانده بودم.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یاحقی|نام = محمدجعفر|تاریخ= ۱۳۷۷|عنوان= ره‌شناسی می‌بباید |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات=۴۱-۴۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>
 
===نقطۀ اضافی===
===نقطۀ اضافی===
آن روزها را هرگز فراموش نمی‌کنم که دکتر دور نقطه‌ای خط کشید و نوشت: «دخترم –مهدخت- به اصل متن رجوع کن، اگر در داخل متن کلمه غصب است بگذار بماند وگرنه آن را حذف کن». وقتی به اصل متن رجوع کردم دیدم که در متن غصب است و من به اشتباه غضب نوشته‌ام، ایشان با صعه صدری که داشتند دانشجو را راهنمایی می کردند که خود متوجه اشتباهش بشود<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک=زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [مهدخت پورخالقی. «دوران ترس و عشق»]|ص=۷۳}}</ref>.
آن روزها را هرگز فراموش نمی‌کنم که دکتر دور نقطه‌ای خط کشید و نوشت: «دخترم –مهدخت- به اصل متن رجوع کن، اگر در داخل متن کلمه غصب است بگذار بماند وگرنه آن را حذف کن». وقتی به اصل متن رجوع کردم دیدم که در متن غصب است و من به اشتباه غضب نوشته‌ام، ایشان با صعه صدری که داشتند دانشجو را راهنمایی می کردند که خود متوجه اشتباهش بشود.<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک=زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [مهدخت پورخالقی. «دوران ترس و عشق»]|ص=۷۳}}</ref>
 
===برادران سحرخیز===
===برادران سحرخیز===
رسم بود که بعضی از بزرگان شهر مشهد حواله‌هایی تهیه می‌کردند و یک نفر رابط آن را به مستمندان می‌داد. او نیز یکی از آنها بود. چندباری او را در مغازۀ پدرمان دیده بودیم آنچه در ذهن و حافظۀ روزهای کودکی‌مان نقش بسته، تواضع و فروتنی او بود<ref name="ارج‌نامه"/>.
رسم بود که بعضی از بزرگان شهر مشهد حواله‌هایی تهیه می‌کردند و یک نفر رابط آن را به مستمندان می‌داد. او نیز یکی از آنها بود. چندباری او را در مغازۀ پدرمان دیده بودیم آنچه در ذهن و حافظۀ روزهای کودکی‌مان نقش بسته، تواضع و فروتنی او بود.<ref name="ارج‌نامه"/>
 
===عنوان دکتر===
===عنوان دکتر===
روزی در منزل ایشان بودم، می‌خواست با حبیب یغمایی در تهران تماس بگیرد، آن موقع باید با مرکز مخابرات مشهد تماس می‌گرفت و شمارۀ تلفن تهران را می‌داد تا شمارۀ مورد نظر را برایش بگیرند. حدود هفت روز در ساعات مختلف به مرکز مخابرات شماره داده بود، اما تلفن‌چی شمارۀ تهران را نگرفته بود. سرانجام آن روز وقتی خود را با عنوان «دکتر» معرفی کرد چند دقیقه بعد تماس برقرار شد<ref name="ارج‌نامه"/>.
روزی در منزل ایشان بودم، می‌خواست با حبیب یغمایی در تهران تماس بگیرد، آن موقع باید با مرکز مخابرات مشهد تماس می‌گرفت و شمارۀ تلفن تهران را می‌داد تا شمارۀ مورد نظر را برایش بگیرند. حدود هفت روز در ساعات مختلف به مرکز مخابرات شماره داده بود، اما تلفن‌چی شمارۀ تهران را نگرفته بود. سرانجام آن روز وقتی خود را با عنوان «دکتر» معرفی کرد چند دقیقه بعد تماس برقرار شد.<ref name="ارج‌نامه"/>
 
===ضبط===
===ضبط===
دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد ادیان و اسلام‌شناسی [[دانشگاه ویرجینیای آمریکا]] می‌گوید: حدود سال‌های ۴۶ تا ۴۷ وارد ایران شدم، در اوایل صدای استاد را ضبط می‌کردم؛ گاهی نوارها را از من می‌گرفت و آن‌ها را گوش می‌داد متوجه شدم بعد از گوش‌دادن سخنرانی‌های خود، منظم‌تر و منسجم‌تر صحبت می‌کند. معلمی سخت‌گیر و بسیار منظمی بود.  
دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد ادیان و اسلام‌شناسی [[دانشگاه ویرجینیای آمریکا]] می‌گوید: حدود سال‌های ۴۶تا۴۷ وارد ایران شدم، در اوایل صدای استاد را ضبط می‌کردم؛ گاهی نوارها را از من می‌گرفت و آن‌ها را گوش می‌داد متوجه شدم بعد از گوش‌دادن سخنرانی‌های خود، منظم‌تر و منسجم‌تر صحبت می‌کند. معلمی سخت‌گیر و بسیار منظمی بود.  
[[پرونده:Abdulaziz_Sachedina.jpg|260px|thumb|بندانگشتی|چپ|عبدالعزیز ساشادینا<center><span style="color:darkcyan"> </span><noinclude></center>]]
[[پرونده:Abdulaziz_Sachedina.jpg|260px|thumb|بندانگشتی|چپ|عبدالعزیز ساشادینا<center><span style="color:darkcyan"> </span><noinclude></center>]]
یوسفی از ما امتحان شفاهی می‌گرفت و این باعث می‌شد که نوعی ترس و اضطراب بر ما حاکم شود. البته این شیوۀ امتحان برای من لذّت خاصی داشت و بعدها خود من هم در دانشگاه ویرجینیا این شیوه را به کار بردم<ref name="ارج‌نامه"/>.
یوسفی از ما امتحان شفاهی می‌گرفت و این باعث می‌شد که نوعی ترس و اضطراب بر ما حاکم شود. البته این شیوۀ امتحان برای من لذّت خاصی داشت و بعدها خود من هم در دانشگاه ویرجینیا این شیوه را به کار بردم.<ref name="ارج‌نامه"/>
 
===رادیو===
===رادیو===
استاد برای تشویق دانشجویان ادبیات، از گردانندگان رادیو مشهد درخواست کرده بود که مقالات بگزیدۀ دانشجویان با معرفی خود ایشان، از رادیو پخش شود<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = سلطانی گردافرازی|نام = علی|تاریخ= پاییز ۱۳۷۰|عنوان= خاطراتی با دکتر غلام‌حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات=۴۱-۴۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.
استاد برای تشویق دانشجویان ادبیات، از گردانندگان رادیو مشهد درخواست کرده بود که مقالات بگزیدۀ دانشجویان با معرفی خود ایشان، از رادیو پخش شود<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = سلطانی گردافرازی|نام = علی|تاریخ= پاییز ۱۳۷۰|عنوان= خاطراتی با دکتر غلام‌حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات=۴۱-۴۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


==زندگی و تراث<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= سالشمار استاد غلام حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات=۷-۸ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> <ref name="ارج‌نامه"/> <ref name="زندگی‌نامه"/> <ref name="سالشمار"/>==
۱۳۰۶: متولد دوم بهمن ماه در مشهد{{سخ}}
۱۳۱۳-۱۹: تحصیل در دبستان عنصری{{سخ}}
۱۳۱۹-۲۵: تحصیل در دورۀ متوسطه و اتمام ششم ادبی در دبیرستان شاهرضای مشهد؛ اخذ یک قطعه مدال علمی درجۀ دوم به دلیل شاگرد اول شدن در پایۀ ششم ادبی؛ همدرس بودن با طلاب علوم دینی در صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع و عروض همزمان با تحصیل در مدارس قدیمی {{سخ}}
۱۳۲۵-۲۸: ترک مشهد به مقصد تهران برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی{{سخ}}
۱۳۲۸-۳۰: ادامه تحصیل در [[دانشگاه تهران]] تا مقطع دکتری{{سخ}}
۱۳۲۹: استخدام آموزش و پرورش و تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی در دبیرستان های مشهد{{سخ}}
۱۳۲۹-۳۰: به پایان رساندن دورۀ لیسانس حقوق قضایی و سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران{{سخ}}
۱۳۲۹-۳۱: همکاری با [[کمیسیون ملّی یونسکو]]، شرکت در [[انجمن ادبی فرخ]]، [[انجمن ادبی خراسان]] و [[انجمن نگارنده]]{{سخ}}
۱۳۳۰-۳۲: تاسیس مجله ای به نام [[ماهنامۀ ادبی و تربیتی‏ نامۀ  فرهنگ]] به مدت دو سال{{سخ}}
۱۳۳۲-۳۳: سفر به آمریکا جهت تکمیل مطالعه در باب امور تربیتی{{سخ}}
۱۳۳۴: تدریس دروس تاریخ ادبیات با تأسیس [[دانشکده ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد]]؛ تصدی تربیت معلم خراسان{{سخ}}
۱۳۳۵: اخذ درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی با عنوان رسالۀ «وصف طبیعت در شعر فارسی تا قرن هفتم هجری» به راهنمایی استاد [[بدیع الزمان فروزانفر]]{{سخ}}۱۳۳۶: ارتقاء به مرتبۀ دانشیاری زبان و ادب فارسی در شهریورماه و انتقال به مشهد{{سخ}}
۱۳۳۷: ازدواج با خانم نیکو بازرگان، برادرزادۀ مهندس بازرگان، در بیست و پنجم آذرماه{{سخ}}
۱۳۳۸: تأسيس ادارۀ انتشارات و روابط دانشگاهي و انتصاب به عنوان ریاست آن؛ بنیان نهادن [[نشر کتاب های دانشگاهي]] و کوشش برای ایجاد چاپخانۀ دانشگاه مشهد{{سخ}}
۱۳۳۸: تولد نخستین فرزند به نام روشنک در اسفندماه{{سخ}}
۱۳۴۱: برگزیده شدن کتاب ''[[فرخی سیستانی]]'' به عنوان کتاب سال{{سخ}}
۱۳۴۲: ارتقاء به درجه استادی{{سخ}}
۱۳۴۲-۴۳: سفرهای مطالعاتی به کشورهای مختلف از جمله فرانسه و انگلستان{{سخ}}
۱۳۴۳: تصدّی مديريت گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي به مدت 13 سال{{سخ}}
۱۳۴۴: بنیان نهادن [[مجلۀ دانشکدۀ ادبیات]] با همکاری دکتر احمد علی رجایی{{سخ}}
۱۳۴۵: برگزیده شدن کتاب ''[[قابوس نامه]]'' به عنوان تصحیح سال{{سخ}}
۱۳۴۸: تولد دومین فرزند به نام سروش در آذرماه{{سخ}}
۱۳۴۹: تأسیس دورۀ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی در مشهد برای نخستین بار پس از تهران{{سخ}}
۱۳۵۱-۵۲: تحقیق و تدریس پاره ای از دروس ایران شناسی در [[دانشگاه کلمبیا آمریکا]]{{سخ}}
۱۳۵۲: فوت خواهر وی به نام عصمت یوسفی در تابستان{{سخ}}
۱۳۵۵: تأسیس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی پس از تهران در مشهد{{سخ}}
۱۳۵۶: تصدّی مدیریت دوره های تخصصی زبان و ادبیات فارسی{{سخ}}
۱۳۵۸: بازنشسته شدن در مهرماه به درخواست خود و انتقال زندگی به تهران{{سخ}}
۱۳۶۷: انتخاب ترجمۀ کتاب ''[[شیوه های نقد ادبی]]'' اثر دیوید دیچز به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران{{سخ}}
۱۳۶۹: نپذیرفتن عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی{{سخ}}
۱۳۶۹: فوت در ۱۴آذرماه بر اثر سرطان ریه و انتقال پیکر وی به مشهد و دفن وی در حرم مطهر{{سخ}}
۱۳۶۹: جایزۀ ادبی موقوفات افشار{{سخ}}


==دیدگاه یوسفی راجع به جامعه==
==زندگی و تراث<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= سالشمار استاد غلام حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات=۷و۸ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref><ref name="ارج‌نامه"/><ref name="زندگی‌نامه"/><ref name= "سالشمار"/>==
===مخالفت‌های سیاسی===
===در گذر تاریخ===
مبارزات آرام، خردمندانه و دور از تظاهر و هیاهو و شعارِ آن زنده یاد با غرب‌زدگی، بی‌دینی و فرهنگ وابسته مصرفی که تبلور آن در مقالاتی چون «مرد حق»، «ایران را بشناسیم»، «راه کج»، «افسون تبلیغات» و «لندن میعادگاه تابستانی ایرانیان» قابل درک است، بخشی از زندگی اخلاق مدارانه وی بود.
* ۱۳۰۶: متولد دوم بهمن ماه در مشهد
===رواشناسی ایرانیان===
* ۱۳۱۳تا۱۹: تحصیل در دبستان عنصری
دکتر یوسفی به روان‌شناسی ایرانیان هم توجه دارد و بر این خصلت بد انگشت نهاده است، که برخی ایرانیان بویژه درس‌خواندگان، بر این باورند که کسی ارج و قدر ایشان را نمی‌داند و به اصطلاح «مجهول‌القدر»ند. او با مقایسۀ روش و امکانات زندگی استادان برجسته مغرب‌زمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بی‌پیرایگی آن استادان غربی را می‌ستاید و بر کوته‌بینی و کاهلی و تنبلی این مدعیان خرده می‌گیرد. {{سخ}}
* ۱۳۱۹تا۲۵: تحصیل در دورۀ متوسطه و اتمام ششم ادبی در دبیرستان شاهرضای مشهد؛ اخذ یک قطعه مدال علمی درجۀ دوم به دلیل شاگرد اول شدن در پایۀ ششم ادبی؛ همدرس بودن با طلاب علوم دینی در صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع و عروض همزمان با تحصیل در مدارس قدیمی
در مقالۀ «خطر جهل» از نادانی و جهل فراگیر در میان مردم به فغان آمده و بعضی از مطبوعات را عامل اصلی دامن زدن به جهل مردم دانسته است. تا آنجا که با ترویج جهل و نادانی، قوّهٔ فکر و استدلال و تعقل و فهم را از جوانان سلب کرده و آنان را افرادی سطحی، قشری، ظاهرپرست، بدبین، پرتوقع و کم‌کار بار آورده است.
* ۱۳۲۵تا۲۸: ترک مشهد به مقصد تهران برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی
===دستگاه تعلیم و تربیت===
* ۱۳۲۸تا۳۰: ادامه تحصیل در [[دانشگاه تهران]] تا مقطع دکتری
در یادداشتی مسخ‌شدن دستگاه تعلیم و تربیت را نیز نشان می‌دهد و شعر زیر را در که در کتب درسی آن زمان وجود داشته، به تمسخر می‌گرفت:{{سخ}}
* ۱۳۲۹: استخدام آموزش و پرورش و تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی در دبیرستان های مشهد
به علی گفت مادرش روزی{{سخ}}
* ۱۳۲۹تا۳۰: به پایان رساندن دورۀ لیسانس حقوق قضایی و سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران
که بترس و کنار حوض مرو{{سخ}}
* ۱۳۲۹تا۳۱: همکاری با [[کمیسیون ملّی یونسکو]]، شرکت در [[انجمن ادبی فرخ]]، [[انجمن ادبی خراسان]] و [[انجمن نگارنده]]
رفت و افتاد ناگهان در حوض{{سخ}}
* ۱۳۳۰تا۳۲: تأسیس مجله ای به نام [[ماهنامۀ ادبی و تربیتی‏ نامۀ  فرهنگ]] به مدت دو سال
بچه جان حرف مادرت بشنو!{{سخ}}
* ۱۳۳۲تا۳۳: سفر به آمریکا جهت تکمیل مطالعه در باب امور تربیتی
* ۱۳۳۴: تدریس دروس تاریخ ادبیات با تأسیس [[دانشکده ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد]]؛ تصدی تربیت معلم خراسان
* ۱۳۳۵: اخذ درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی با عنوان رسالۀ «وصف طبیعت در شعر فارسی تا قرن هفتم هجری» به راهنمایی استاد [[بدیع‌الزمان فروزانفر]]
* ۱۳۳۶: ارتقاء به مرتبۀ دانشیاری زبان و ادب فارسی در شهریورماه و انتقال به مشهد
* ۱۳۳۷: ازدواج با خانم نیکو بازرگان، برادرزادۀ مهندس بازرگان، در بیست و پنجم آذرماه
* ۱۳۳۸: تأسيس ادارۀ انتشارات و روابط دانشگاهي و انتصاب به عنوان ریاست آن؛ بنیان نهادن [[نشر کتاب های دانشگاهي]] و کوشش برای ایجاد چاپخانۀ دانشگاه مشهد؛ تولد نخستین فرزند به نام روشنک در اسفندماه
* ۱۳۴۱: برگزیده شدن کتاب ''[[فرخی سیستانی]]'' به عنوان کتاب سال
* ۱۳۴۲: ارتقاء به درجه استادی
* ۱۳۴۲تا۴۳: سفرهای مطالعاتی به کشورهای مختلف از جمله فرانسه و انگلستان
* ۱۳۴۳: تصدّی مديريت گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي به مدت ۱۳ سال
* ۱۳۴۴: بنیان نهادن [[مجلۀ دانشکدۀ ادبیات]] با همکاری دکتر احمد علی رجایی
* ۱۳۴۵: برگزیده شدن کتاب ''[[قابوس نامه]]'' به عنوان تصحیح سال
* ۱۳۴۸: تولد دومین فرزند به نام سروش در آذرماه
* ۱۳۴۹: تأسیس دورۀ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی در مشهد برای نخستین بار پس از تهران
* ۱۳۵۱تا۵۲: تحقیق و تدریس پاره ای از دروس ایران شناسی در دانشگاه کلمبیا آمریکا
* ۱۳۵۲: فوت خواهرش عصمت، در تابستان
* ۱۳۵۵: تأسیس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی پس از تهران در مشهد
* ۱۳۵۶: تصدّی مدیریت دوره های تخصصی زبان‌وادبیات فارسی
* ۱۳۵۸: بازنشسته شدن در مهرماه به درخواست خود و انتقال زندگی به تهران
* ۱۳۶۷: انتخاب ترجمۀ کتاب ''شیوه‌های [[نقد ادبی]]'' اثر دیوید دیچز به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
* ۱۳۶۹: نپذیرفتن عضویت فرهنگستان زبان‌وادب فارسی؛ فوت در ۱۴آذرماه بر اثر سرطان ریه و انتقال پیکر وی به مشهد و دفن وی در حرم مطهر؛ اهدای جایزۀ ادبی موقوفات افشار پس از درگذشتش
 
===کودکی، نوجوانی، جوانی و پیری===
 
 


==یوسفی در آینهٔ نگاه بزرگان==
===تصویرش در پیشانیِ نگاه دیگران===
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گرانبهایی که به ادب کرده است سخنی به میان آورده باشد.{{سخ}}
هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گران‌بهایی که به ادب کرده است سخنی به‌میان آورده باشد.
 
====[[محمدابراهیم باستانی پاریزی|باستانی پاریزی]]====
====[[محمدابراهیم باستانی پاریزی|باستانی پاریزی]]====
{{گفتاورد تزیینی| در مراسم بازنشستگی‌اش، چنین گفت:
{{گفتاورد تزیینی| در مراسم بازنشستگی‌اش، چنین گفت:
:با آنکه دستان لرزان او یک استکان چای را به زحمت نگاه می‌داشت ولی همین دست‌ها، پایه‌ها و ستون‌های ادب خراسان را -در زادگاه بهار و فرخ همچنان پایدار و استوار نگه داشته است. او کلام و بیانی دارد که گویی بیهقی و نظام‌الملک و خواجه نصیر، دُرج کلام خود را به وی به امانت سپرده بودند.}}
:با آنکه دستان لرزان او یک استکان چای را به زحمت نگاه می‌داشت ولی همین دست‌ها، پایه‌ها و ستون‌های ادب خراسان را -در زادگاه بهار و فرخ همچنان پایدار و استوار نگه داشته است. او کلام و بیانی دارد که گویی بیهقی و نظام‌الملک و خواجه نصیر، دُرج کلام خود را به وی به امانت سپرده بودند.}}
====[[ایرج افشار]]====
====[[ایرج افشار]]====
او دانشمندی بی‌تکلّف، بی‌تکبّر، مشوّق علم و شیفتۀ معارف ایرانی و مقام انسانیت است که این ویژگی‌ها کمتر در یک شخص جمع می‌‌شوند.
او دانشمندی بی‌تکلّف، بی‌تکبّر، مشوّق علم و شیفتۀ معارف ایرانی و مقام انسانیت است که این ویژگی‌ها کمتر در یک شخص جمع می‌‌شوند.
====[[بهاءالدین خرمشاهی]]====
====[[بهاءالدین خرمشاهی]]====
تصحیح کتاب گلستان سعدی توسط استاد غلامحسین یوسفی، کاری است کارستان و درجه یک.
تصحیح کتاب گلستان سعدی توسط استاد غلامحسین یوسفی، کاری است کارستان و درجه یک.
====[[محمد مهدی ناصح]]====
====[[محمد مهدی ناصح]]====
او معلمی واقعی بود. بسیار به درس اهمیت می‌داد. درس و دانشجو برایش مقدس بودند تا آنجا که حتی یک ثانیه از کلاس درس را هدر نمی‌داد و دقت می‌کرد چیزی از قلم نیفتد. همیشه همراه درس و بحث در حوزه ادبیات منابع و ماخذی نیز معرفی می‌کرد و از ما می‌خواست تا آن‌ها را مطالعه کنیم.
او معلمی واقعی بود. بسیار به درس اهمیت می‌داد. درس و دانشجو برایش مقدس بودند تا آنجا که حتی یک ثانیه از کلاس درس را هدر نمی‌داد و دقت می‌کرد چیزی از قلم نیفتد. همیشه همراه درس و بحث در حوزه ادبیات منابع و ماخذی نیز معرفی می‌کرد و از ما می‌خواست تا آن‌ها را مطالعه کنیم.
====[[پرویز اتابکی]]====
====[[پرویز اتابکی]]====
هنگام مقابلۀ غزلیات سعدی، بارها و بارها به اجمال میگفتم ببین فروغی چه آورده؟ یوسفی کتاب را نگاه میکرد و میگفت: «مرحوم فروغی در متن چنین آوردهاند ولی دلیل این ترجیح را ذکر نکردهاند» گویی شخص فروغی حضور دارند که چنین مؤدبانه از نسخه چاپیِ ایشان سخن میگوید.
هنگام مقابلۀ غزلیات سعدی، بارها و بارها به اجمال میگفتم ببین فروغی چه آورده؟ یوسفی کتاب را نگاه میکرد و میگفت: «مرحوم فروغی در متن چنین آوردهاند ولی دلیل این ترجیح را ذکر نکردهاند» گویی شخص فروغی حضور دارند که چنین مؤدبانه از نسخه چاپیِ ایشان سخن می‌گوید.
 
====[[ابوالقاسم قوام]]====
====[[ابوالقاسم قوام]]====
دکتر قوام استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ارزش علمی و آموزش او را علاقه به کار و داشتن رابطه ای کاملاً عاطفی و دوستانه با شاگردانش عنوان کرد. دکتر یوسفی به این وسیله خصوصیات و صفات اخلاقی ممتاز خودش را به شاگردانش منتقل کرد.
دکتر قوام استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ارزش علمی و آموزش او را علاقه به کار و داشتن رابطه‌ای کاملاً عاطفی و دوستانه با شاگردانش عنوان کرد. دکتر یوسفی به این وسیله خصوصیات و صفات اخلاقی ممتاز خودش را به شاگردانش منتقل کرد.
 
====[[علی دهباشی]]====
====[[علی دهباشی]]====
سردبیر مجلۀ دهخدا می‌گوید: میگوید: اصل اول مجله که «حفظ و توسعه و گسترش زبان فارسی» است از راهنمایی‌های دکتر یوسفی است.
سردبیر مجلۀ دهخدا می‌گوید: اصل اول مجله که «حفظ و توسعه و گسترش زبان فارسی» است از راهنمایی‌های دکتر یوسفی است.
 
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
معلم بینظیری بود، تمام ساعت درس میداد و پرانرژی بود. تمام منابع در مورد موضوعی که تدریس میکرد معرفی میکرد و شاگردان را وادار میکرد که همۀ آنها را بخوانند.
معلم بینظیری بود، تمام ساعت درس میداد و پرانرژی بود. تمام منابع در مورد موضوعی که تدریس میکرد معرفی میکرد و شاگردان را وادار میکرد که همۀ آن‌ها را بخوانند.
 
====[[میلاد عظیمی]]====
====[[میلاد عظیمی]]====
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به قول آخوندها رعایت حال «اضعف مأمومین» را میکرد؛ یعنی طوری مینوشت که مخاطب عام و فرهنگ دوست هم از خوان رنگارنگ دانشش بهرهمند گردد. اولین کتابی که از دکتر یوسفی خواندم کتاب روانهای روشن بود، با خواندن این کتاب، ادبیات دوستتر و کتابخوانتر شدم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به‌قول آخوندها رعایت حال «اضعف مأمومین» را میکرد؛ یعنی طوری مینوشت که مخاطب عام و فرهنگ دوست هم از خوان رنگارنگ دانشش بهرهمند گردد. اولین کتابی که از دکتر یوسفی خواندم کتاب روانهای روشن بود، با خواندن این کتاب، ادبیات دوستتر و کتاب‌خوان‌تر شدم.
 
====[[رامپور صدر نبوی]]====
====[[رامپور صدر نبوی]]====
استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ایشان جنبهای داشتند که کمتر کسی از آن برخوردار بود و آن عبارت بود از «کسب علم به معنای نیل به درمان».
استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ایشان جنبهای داشتند که کمتر کسی از آن برخوردار بود و آن عبارت بود از «کسب علم به معنای نیل به درمان».
====[[حسین رزمجو]]====
====[[حسین رزمجو]]====
بُعد اول کار یوسفی این است که معلم باسوادی بود. میدانید تنها فضل و علم، یک معلم خوب را نمی‌سازد. قدرت رهبری، کلاسداری و طرز برخورد خوب او، حسن سلوکی که این مرد با دوستان و شاگردان خودش داشت، شفقت، دلسوزی و فروتنی این مرد، محبوبیتی برای او فراهم کرد.
بُعد اول کار یوسفی این است که معلم باسوادی بود. میدانید تنها فضل و علم، یک معلم خوب را نمی‌سازد. قدرت رهبری، کلاسداری و طرز برخورد خوب او، حسن سلوکی که این مرد با دوستان و شاگردان خودش داشت، شفقت، دلسوزی و فروتنی این مرد، محبوبیتی برای او فراهم کرد.
====[[احسان یارشاطر]]====
====[[احسان یارشاطر]]====
در احوال او من عموماً روح بوستان سعدی را ممثّل می‌دیدم: همان تواضع و قناعت و همان رضا و استغنا که سعدی فضیلت آنها را برشمرده و در حکایات خود آورده است.
در احوال او من عموماً روح بوستان سعدی را ممثّل می‌دیدم: همان تواضع و قناعت و همان رضا و استغنا که سعدی فضیلت آنها را برشمرده و در حکایات خود آورده است.


==منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)==
===یوسفی جامع را چگونه می‌دید؟!===
===بررسی چند اثر===
====مخالفت‌های سیاسی====
مبارزات آرام، خردمندانه و دور از تظاهر و هیاهو و شعارِ آن زنده یاد با غرب‌زدگی، بی‌دینی و فرهنگ وابسته مصرفی که تبلور آن در مقالاتی چون «مرد حق»، «ایران را بشناسیم»، «راه کج»، «افسون تبلیغات» و «لندن میعادگاه تابستانی ایرانیان» قابل درک است، بخشی از زندگی اخلاق مدارانه وی بود.


==آثار و منبع‌شناسی==
====روان‌شناسی ایرانیان====
'''''تمرین فارسی اول ابتدایی'''''، ۱۳۳۳ [کمک درسی، مشتمل بر تمریناتی برای تقویت دانشآموزان در یادگیری زبان فارسی]{{سخ}}
دکتر یوسفی به روان‌شناسی ایرانیان هم توجه دارد و بر این خصلت بد انگشت نهاده است، که برخی ایرانیان بویژه درس‌خواندگان، بر این باورند که کسی ارج و قدر ایشان را نمی‌داند و به اصطلاح «مجهول‌القدر»ند. او با مقایسۀ روش و امکانات زندگی استادان برجسته مغرب‌زمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بی‌پیرایگی آن استادان غربی را می‌ستاید و بر کوته‌بینی و کاهلی و تنبلی این مدعیان خرده می‌گیرد. {{سخ}}
'''''فرخي سيستاني'''''، ۱۳۴۱ [شرححال فرخی به علاوه مطالبی راجع به حکومت غزنویان به ویژه محمود غزنوی]{{سخ}}
در مقالۀ «خطر جهل» از نادانی و جهل فراگیر در میان مردم به فغان آمده و بعضی از مطبوعات را عامل اصلی دامن زدن به جهل مردم دانسته است. تاآنجاکه با ترویج جهل و نادانی، قوّهٔ فکر و استدلال و تعقل و فهم را از جوانان سلب کرده و آنان را افرادی سطحی، قشری، ظاهرپرست، بدبین، پرتوقع و کم‌کار بار آورده است.
'''''نامه اهل خراسان'''''، ۱۳۴۶ [علل و عوامل ظهور و سقوط قیام ابومسلم خراسانی]{{سخ}}
'''''دیداری با اهل قلم'''''، دو جلد، 1355 و ۱۳۵7 [دربارۀ بیست کتاب نثر فارسی؛ نقد و تحلیل بیست اثر برگزیدۀ نثر فارسی از ادبیات کهن و معاصر؛ نگاه تازه به ادبیات قدیم با بینشی نقدآمیز به آثار نویسندگان و شاعران[ ]]{{سخ}}
'''''برگ‏هایی در آغوش باد'''''، دوجلد، 1365 [مجموعۀ مقاله، یادداشت و نقد و پژوهش]{{سخ}}
'''''کاغذ زر'''''، ۱۳۶۳ [مجموعه مقالات ادبی و تاریخی، بعضی از این مقالات ابتدا در دانشنامۀ ایران و اسلام به چاپ رسیده بود]{{سخ}}
'''''روان‏های روشن'''''، 1363 [بیست مقالۀ جداگانه، معرفی یکی از انسانهای کامل در هر بخش]{{سخ}}
'''''چشمه روشن'''''، ۱۳۶۹ [هفتاد و دو مقالۀ جداگانه در نقد و تحلیل یک شعر برگزیده از هر یک از هفتاد شاعر از رودکی تا دوران معاصر؛ گاهی در تجزیه و تحلیل اشعار و شاعران از نظریههای نقادان شرق و غرب بهره جسته و در برخی موارد نیز وارد حوزه ادبیات تطبیقی شده است]{{سخ}}
ب) ترجمه{{سخ}}
الف) از زبان فرانسه {{سخ}}
-مقاله{{سخ}}
'''''سرگذشت علی بیگ'''''، فنلن  ؟؟؟ {{سخ}}
'''''پدر سیمون'''''، دو مو پاسان، 1331 [داستام کوتاه]{{سخ}}
'''''سرمایۀ عرب'''''، ک.و.گئورگیو، 1342 [زندگانی محمّد (ص)]{{سخ}}
'''''روزی یک سکۀ طلا'''''، ژان دو تور، 1344 [یکی از داستانهای کوتاه]{{سخ}}
-کتاب{{سخ}}
'''''سرگذشت جوان تاجر'''''، 1329 [داستانی است مشتمل بر مضامین اخلاقی و اجتماعی برای مطالۀ کودکان و نوجوانان]{{سخ}}
'''''انسان دوستی در اسلام'''''، مارسل بوازار، 1362 [مؤلف سوئیسی کوشیده است اشتباه غربیان در طرز رفتار نسبت به مسلمانان و اسلام را به نمایش گذاشته است]{{سخ}}
'''''تحقیق دربارۀ سعد'''''ی، هنری ماسه، 1364 [پژوهشی در احوال و نقد آثار سعدی همراه با مطالعات تطبیقی و مقایسۀ برخی از افکار و عواطف شاعرانۀ سعدی با نویسندگان و شاعران اروپایی]{{سخ}}
'''''اما، من شما را دوست دارم'''''، ژیلبر سیرون 1362 [رمان]{{سخ}}
ب) از زبان عربی{{سخ}}
-مقاله{{سخ}}
'''''شعری از ایلیا ابوماضی'''''، با همکاری دکتر یوسف بکّار، 1354{{سخ}}
'''''شعری از الیاس فرحات'''''، با همکاری یوسف بکّار، 1354{{سخ}}
'''''رقص با کلمات، نزار قبانی'''''، با همکاری یوسف بکّار، 1354{{سخ}}
-کتاب {{سخ}}
'''''داستان من و شعر، نزار قبانی'''''، با همکاری یوسف بکّار، 1365{{سخ}}
'''''برگزیدهای از شعر عربی معاصر'''''، مصطفی بدوی، با همکاری یوسف بکّار، 1369{{سخ}}
ج) از زبان انگلیسی{{سخ}}
-مقاله{{سخ}}
'''''دختر شرقی من'''''، درینا ویلز 1343 [طرز تفکر عامۀ مردم اروپا در باب موضوع رنگ و نژاد]{{سخ}}
'''''هدف ادبیات اسلوب عالی و فضایل ادبی'''''، دیوید دیچز 11363 [ترجمۀ بخشی از کتاب شیوههای نقد ادبی]{{سخ}}
'''''ادبیات کلی، تطبیقی و ملی'''''، رنه وِلک 1369 [ترجمه فصلی از کتاب چشماندازی از ادبیات و هنر]{{سخ}}
'''''ادب'''''، ؟؟؟ [ترجمۀ سخنرانی یکی از منتقدان انگلیسی دربارۀ «رمان»]{{سخ}}
-کتاب{{سخ}}
'''''شیوههای نقد ادبی'''''، دیوید دیچز 1366{{سخ}}
'''''چشم‌اندازی از ادبیات و هنر'''''، رنه وِلک و دیگران 1370{{سخ}}
ج) تصحیحات{{سخ}}
'''''قابوسنامه'''''، 1345 {{سخ}}
به تشویق و ترغیب مجتبی مینوی موجب شد تصحیح جدیدی بر اساس نسخههاس قدیمیتر را ارائه کند. چاپ اوّل در سلسله انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب با مقدمۀ کلی احسان یارشاطر انتشار یافت؛ چاپهای بعدی که جزو انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود، همگی از روی چاپ نخستین افست شده است. از آنجا که وی بهترین تصحیح انتقادی را در سال 45 فراهم آورد کار تهیۀ گزیده به وی واگذار شد[ ].{{سخ}}
'''''التصفیه فی احوال المتصوّفه (صوفینامه)'''''، 1347 {{سخ}}
برای تصحیح این کتاب  از119 منبع فارسی و عربی و 5 منبع به زبانهای اروپایی استفاده کرد. {{سخ}}
'''''ترجمۀ تقویم الصحّه'''''، 1349 {{سخ}}
علاوه بر تشویقهای دکتر خانلری و دکتر فیاض، آنچه موجب شد که یوسفی تصحیح این کتاب را برعهده بگیرد ارزش کتاب از لحاظ تاریخ طب بود[ ].{{سخ}}
'''''لطائف الحکمة'''''، 1351 {{سخ}}
علاقۀ یوسفی به تصحیح این کتاب به این دلیل بود که سراجالدین محمود ارموی در زمان مولوی، قاضی القضاة شهر قونیه را برعهده داشته است و با جلالالدین رومی درارتباط بود[ ].{{سخ}
'''''ملّخص اللغات'''''، 1362 {{سخ}}}
فرهنگی است دو زبانه. و دربردارندۀ 4000 لغت است. برای آنکه کار با دقت صورت پذیرد با بسیاری از فرهنگهای فارسی و عربی و بعضی از تفاسیر و متون علمی از جمله منتهی الارب و مهذّب الاسماء مورد استفاده قرار گرفت[ ].{{سخ}}


====دستگاه تعلیم و تربیت====
در یادداشتی مسخ‌شدن دستگاه تعلیم‌وتربیت را نیز نشان می‌دهد و شعر زیر را در که در کتب درسی آن زمان وجود داشته، به تمسخر می‌گرفت:
:به علی گفت مادرش روزی
::که بترس و کنار حوض مرو
::رفت و افتاد ناگهان در حوض
:::بچه جان حرف مادرت بشنو!




===سبک و لحن و ویژگی آثار===
===انعکاس آینهٔ نگاهش از بزرگان===
===کارنامه و فهرست آثار===
====[[ملک الشعرای بهار]]====
به بب‌نظير بودن او معتقدم، از آن جهت كه او شاعر زندگی بود. همان‌طور كه شعر حافظ و سعدي و فردوسي و ديگر هنرمندان را همه دوست مي‌دارند و بر چشم هنرشناسان قرار دارد، بدان سبب كه در زمان خود نواي زندگی از خلال كلام خويش به گوش جهانيان رسانده‌اند، به همين دليل نيز شعر بهار را همه دوست دارند و دوست خواهند داشت و هميشه ارزش هنري خود را حفظ خواهد كرد.


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
====[[ملک الشعرای بهار]]====
به بي‌نظير بودن او معتقدم، از آن جهت كه او شاعر زندگي بود. همان‌طور كه شعر حافظ و سعدي و فردوسي و ديگر هنرمندان را همه دوست مي‌دارند و بر چشم هنرشناسان قرار دارد، بدان سبب كه در زمان خود نواي زندگي از خلال كلام خويش به گوش جهانيان رسانده‌اند، به همين دليل نيز شعر بهار را همه دوست دارند و دوست خواهند داشت و هميشه ارزش هنري خود را حفظ خواهد كرد.
====[[علی اکبر دهخدا]]====
====[[علی اکبر دهخدا]]====
تصادفی شگفتانگیز است که دو نویسندۀ منقد و ظریفِ زبانِ فارسی، عبید زاکانی و دهخدا هردو از شهر قزوین برخاستهاند، هردو با نهایت ژرفبینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفتهاند. فکر هردو نکتهیاب و دقیق، و قلمشان شیرین و طنزآمیزست و بسیار پرتأثیر.
تصادفی شگفتانگیز است که دو نویسندۀ منقد و ظریفِ زبانِ فارسی، عبید زاکانی و دهخدا هردو از شهر قزوین برخاسته‌اند، هردو با نهایت ژرفبینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفتهاند. فکر هردو نکتهیاب و دقیق، و قلمشان شیرین و طنزآمیزست و بسیار پرتأثیر.
 
====[[سیّد محمود فرّخ]]====
====[[سیّد محمود فرّخ]]====
فرّخ علاوه بر مراتب علمی و ادبی، مردی شریف و اصیل و جوانمرد بود. امانت و درستکاری و مردم‌دوستی او به زندگیاش درخششی خاص داده بود و در بین مردم احترام و اعتبار بسیار داشت.
فرّخ علاوه بر مراتب علمی و ادبی، مردی شریف و اصیل و جوانمرد بود. امانت و درستکاری و مردم‌دوستی او به زندگیاش درخششی خاص داده بود و در بین مردم احترام و اعتبار بسیار داشت.
====[[ابوالقاسم حبیب اللهی]]====
 
در پس آن قیافۀ آرام، در درون او طوفانی در جوشش بود؛ از اینرو وقتی پیرامون خویش کاستی و فقر و ستم و تیرهروزی میدید، مرگ را از زندگی خوشتر میانگاشت. بر روی هم اندیشۀ پخته و عواطف انسانی و لطف تخیّل و زبان روشن و گیرا، به شعر نوید زیبایی و حسنِ تأثیری بخشیده است که خوانندۀ سخنشناس خودر در مطالعۀ دیوان او در مییابد.
====[[ابوالقاسم حبیب‌اللهی]]====
در پس آن قیافۀ آرام، در درون او طوفانی در جوشش بود؛ از اینرو وقتی پیرامون خویش کاستی و فقر و ستم و تیرهروزی می‌دید، مرگ را از زندگی خوشتر میانگاشت. بر روی هم اندیشۀ پخته و عواطف انسانی و لطف تخیّل و زبان روشن و گیرا، به شعر نوید زیبایی و حسنِ تأثیری بخشیده است که خوانندۀ سخنشناس خودر در مطالعۀ دیوان او در می‌یابد.
 
====[[سید حسین خدیوجم]]====
====[[سید حسین خدیوجم]]====
نثر فارسی را خوب و روان مینوشت و از زبان عربی مایهور بود ترجمههایش رسا و دلپذیرست. او توانست متون علمی و دشوار از زبان عربی را به فارسی ترجمه کند.
نثر فارسی را خوب و روان می‌نوشت و از زبان عربی مایهور بود ترجمه‌هایش رسا و دلپذیر است. او توانست متون علمی و دشوار از زبان عربی را به فارسی ترجمه کند.
 
====[[حبیب یغمایی]]====
====[[حبیب یغمایی]]====
مردی که بر خویشتمن سخت میگرفت، چندان که وقتی مطّلع شده بود که ارادتمندان وی درصددند یادگارنامهای به نام او فراهم آورند به اصرار هخواست از این کار منصرف شوند. او حتی پشت مجموعۀ اشعار خود به نام سرنوشت نوشت: «بها: چهل تومان (و ارزش ندارد)».
مردی که بر خویشتمن سخت میگرفت، چندان که وقتی مطّلع شده بود که ارادتمندان وی درصددند یادگارنامهای به نام او فراهم آورند به اصرار خواست از این کار منصرف شوند. او حتی پشت مجموعۀ اشعار خود به نام سرنوشت نوشت: «بها: چهل تومان (و ارزش ندارد)».
 
====[[پرویز ناتل خانلری]]====
====[[پرویز ناتل خانلری]]====
شعر عقاب در حقیقت افقی بلند و آرمانیزا را فرا روی ما مینهد، میل به رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستی است و پرواز به آسمان بیکران و نورانی شرف و آزادگی.
شعر عقاب در حقیقت افقی بلند و آرمانی‌زا را فرا روی ما مینهد، میل به رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستی است و پرواز به آسمان بیکران و نورانی شرف و آزادگی.
 
====[[مجتبی مینوی]]====
====[[مجتبی مینوی]]====
با این همه دانش و آگاهی، مینوی – به شیوۀ علمای حقیقی- بیشتر میگفت: «نمیدانم» یعنی تا چیزی بر او مسلم نبود و در آن باب تحقیق نکرده بود، به اظهار نمی‌پرداخت.
با این همه دانش و آگاهی، مینوی، به‌شیوۀ علمای حقیقی، بیشتر میگفت: «نمیدانم» یعنی تا چیزی بر او مسلم نبود و در آن باب تحقیق نکرده بود، به اظهار نمی‌پرداخت.
====[[محمدعلی جمالزاده]]====
 
زندگی او پر از حادثه بود، پیشآمدهای گوناگون سبب شد تا از او پولای آبدیده ساخته، آشنا با فراز و نشیب کار جهان و مردم جهان[ ]. ما همه مدیون جمالزادهایم که توانست با استفاده از زبان زندۀ عامّۀ مردم و ترکیب هنرمندانۀ آن با زبان ادبی نثر پرتوان و گرم و حسّاس پدید آورد.  
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
زندگی او پر از حادثه بود، پیشآمدهای گوناگون سبب شد تا از او پولای آبدیده ساخته، آشنا با فراز و نشیب کار جهان و مردم جهان[ ]. ما همه مدیون جمالزادهایم که توانست با استفاده از زبان زندۀ عامّۀ مردم و ترکیب هنرمندانۀ آن با زبان ادبی نثر پرتوان و گرم و حسّاس پدید آورد.
 
====[[صادق هدایت]]====
====[[صادق هدایت]]====
علیرغم پرهیز وی از هرگونه خودنمایی و شهرت طلبی، شاید درباب هیچ نویسندهای در ایران این همه بحثهای موافق و مخالف نشده است.  چهاثری برتر از آن که نویسنده بتواند نه فقط از نظر هنری در ادبیات کشورش تاثیری بجای نهد، بلکه فکرها را تکان دهد و به ژرفنگری برانگیزد؛ معیارهای ظاهری و پوک را درهم شکند و حکیمانه به زندگی بنگرد و اندیشهها را دگرگون سازد.
علیرغم پرهیز وی از هرگونه خودنمایی و شهرت طلبی، شاید درباب هیچ نویسندهای در ایران این همه بحثهای موافق و مخالف نشده است.  چهاثری برتر از آن که نویسنده بتواند نه فقط از نظر هنری در ادبیات کشورش تاثیری بجای نهد، بلکه فکرها را تکان دهد و به ژرفنگری برانگیزد؛ معیارهای ظاهری و پوک را درهم شکند و حکیمانه به زندگی بنگرد و اندیشهها را دگرگون سازد.
====[[فیاض]]====
====[[فیاض]]====
تحقیق و پژوهش در دکتر فیاض انگیزهای جز فهم حقیقت نداشت، به قول محمّد قزوینی وی دوستدار حقیقت بود «من حیث هی هی».  
تحقیق و پژوهش در دکتر فیاض انگیزهای جز فهم حقیقت نداشت، به قول محمّد قزوینی وی دوستدار حقیقت بود «من حیث هی هی».
====[[اخوان ثالث]]====
 
در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شعر زمستان را سرود، او زمستانِ اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.
====[[مهدی اخوان ثالث|اخوان ثالث]]====
در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸مرداد۱۳۳۲ شعر زمستان را سرود، او زمستانِ اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.
 
====[[فروغ فرخزاد]]====
====[[فروغ فرخزاد]]====
در برخورد با آثار فروغ با شاعری صاحب ذوق سر و کار داریم، شعر او ما را به عوالم تازهای میبرد. مجموعۀ تولدی دیگر به دلیل تجدد بیشتر و استقلال سبک و به خصوص طرح مسائل اجتماعی بیشتر مورد پسند واقع شده است.
در برخورد با آثار فروغ با شاعری صاحب ذوق سر و کار داریم، شعر او ما را به عوالم تازهای می‌برد. مجموعۀ تولدی دیگر به دلیل تجدد بیشتر و استقلال سبک و به خصوص طرح مسائل اجتماعی بیشتر مورد پسند واقع شده است.


===نامه‌نگاری===
===یادمان و پاسداشت‌ها===
در نامهنگاری شکیبایی و حوصلهای بیمانند داشت. حتّی در نامه‌های دوستانه‌ای که می‌نوشت این نظم و دقت و متانت را در خط و ربط و انشاء و تنظیم مطالب در سطح محدود صفحه کاغذ می‌شد مشاهده کرد. همیشه با خودنویس و جوهر مینوشت؛ اعتقاد داشت که خودکار خط و ربط آدمی را خراب میکند.
====شب بخارای غلامحسین یوسفی====
سال۱۳۹۶ به‌مناسبت نودمین سالگرد تولد غلامحسین یوسفی، سیصد و بیست و هفتمین شب از شبهای بخارا با همکاری دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، در عصر دوشنبه دوم بهمن‌ماه در تالار فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد با حضور گروه کثیری از دانشجویان و استادان دانشگاه با سخنرانی علی دهباشی برگزار شد؛ در پایان جلسه از کتاب روشنان دانشگاه با حضور خانم نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی شد.
 
====کتابخانه====
افتتاح کتابخانۀ غلامحسین یوسفی در ۱۷آذرماه۱۳۸۱ به عنوان کتابخانۀ تخصصی قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان، دارای 4000 کتاب نفیس.  


==زبان فارسی==
===تندیس===
خود را ملزم به پاسداری از زبان فارسی میدانست؛ در این راستا 13 مقاله دربارۀ زبان و نثر فارسی نوشت.
رونمایی از تندیس دکتر یوسفی در سال۱۳۹۶ کار هادی عرب نامی در کنار کتابخانه اهدایی ایشان به دانشکده ادبیات.
===شرقشناس پارسیخوان===
تاکید برخی از پژوهندگان معاصر در بهرهگیری از زبان و ادبیات فصیح پیشین به جای آن که گرهگشا باشد بر اثر تفریط طرفداران این سلیقه به حالتی میرسد که گاه مانند آن پاسخ شرقشناس میماند که وقتی کسی ازو به فارسی پرسید: «حال شما چه طورست؟» جواب داد: «منّت خدای را عزّوجلّ» و به خیال خود پاسخی بسیار به جا داده بود
===اهلیّت زباندانی===
برای احراز توانایی در ترجمۀ تعبیرات خارجی به زبان فارسی انس داشتن با روح و شیوۀ بیان طبیعی این زبان است و این اهلیّت جز با فارسی آموختن و آثار فصیح پیشینیان و معاصران را به دقّت خواندن و تأمّل کردن و بهرهبردن دست نمیدهد
===ترجمه===
در مقالۀ فعل معلوم به جای مجهول مینویسد ساخت جملۀ فارسی را تابع بافت جملات بیگانه کردن زیانش به مراتب بیش از ورود لغات بیگانه است
تلاش وی موجب شد که با پیشنهاد وی درس فارسی عمومی به عنوان دو واحد درسی اجباری در برنامۀ درسی دانشکدههای غیر ادبیات و علوم انسانی گنجانده شود.


===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
==پروردۀ عشق==
==پروردۀ عشق==
به دعوت‏ وزارت فرهنگ افغانستان، از بیست و پنجم مهرماه تا اول آبانماه 1356در کنگره‏ای جهانی که به مناسبت نهصدمین سال پس از روزگار تولد سنایی غزنوی‏ برای بزرگداشت آن شاعر عارف در کابل برپا بود حضور یافتند و این چکامه را در آن مجلس عرضه‏ داشتند.{{سخ}}
به دعوت‏ وزارت فرهنگ افغانستان، از بیست و پنجم مهرماه تا اول آبان۱۳۵۶ در کنگره‌ه‏ای جهانی که به‌مناسبت نهصدمین سال پس از روزگار تولد سنایی غزنوی‏ برای بزرگداشت آن شاعر عارف در کابل برپا بود حضور یافتند و این چکامه را در آن مجلس عرضه‏ داشتند.{{سخ}}
<span style="color:orange{{{1|}}};background:purple{{{2|}}}"><center>'''پروردهٔ عشق '''</center></span><noinclude>
<span style="color:orange{{{1|}}};background:purple{{{2|}}}"><center>'''پروردهٔ عشق'''</center></span><noinclude>
{{شعر|نستعلیق|سبک=color: purple}
{{شعر|نستعلیق|سبک=color: purple}}
{{ب|با دلی پر شوق من از ملک ایران آمدم|از دیار جان به سوی شهر جانان آمدم}}
{{ب|با دلی پر شوق من از ملک ایران آمدم|از دیار جان به سوی شهر جانان آمدم}}
{{ب|با دلی آکنده از مهر و وفا و دوستی|پرکشان تا سرزمین مهربانان آمدم}}
{{ب|با دلی آکنده از مهر و وفا و دوستی|پرکشان تا سرزمین مهربانان آمدم}}
خط ۲۷۲: خط ۲۵۰:


===شاعری گمنام===
===شاعری گمنام===
یوسفی شعر هم میگفت اما هیچگاه علاقهای به این که شاعر معروفی بشود از خود نشان نداد بنابراین شعرهای او را پراکنده باید در نشریات و جنگهای ادبی خراسان و مانند آن پیدا کرد[ ]؛ علاوه بر شعر کلاسیک، شعر نو هم گفته‌ است در دشت ناپیدا کران شب یکی از شعرهای نو استاد است که در ۱۳۵۵ در مشهد سروده شد[ ].
یوسفی شعر هم می‌گفت؛ اما هرگز علاقه‌ای به اینکه شاعر معروفی بشود از خود نشان نداد. بنابراین شعرهای او را پراکنده باید در نشریات و جنگ‌های ادبی خراسان و مانند آن پیدا کرد[ ]؛ علاوه‌بر شعر کلاسیک، شعر نو هم گفته‌ است. «در دشت ناپیدا کران شب» یکی از شعرهای نو استاد است که در ۱۳۵۵ در مشهد سروده شد[ ]:
امشب مرا حالی است دیگر{{سخ}}
:''امشب مرا حالی است دیگر''
با اختران در گفتگویم{{سخ}}
:''با اختران در گفت‌وگویم''
گویی پیامی آورد از سوی یزدان{{سخ}}
:''گویی پیامی آورد از سوی یزدان''
هر پرتوی کز آسمان آید به سویم{{سخ}}
:''هر پرتوی کز آسمان آید به سویم''
گهگاهی برای دوستانش در خلال نامههایش شعر میسرود.
 
شعر یوسفی برای دوستش احمد گلچین
گهگاهی برای دوستانش در خلال نامه‌هایش شعر می‌سرود. شعر یوسفی برای دوستش احمد گلچین
«گلچین» مگر به لطف بجوید نشان ما{{سخ}}
:''«گلچین» مگر به لطف بجوید نشان ما''
شاخ گلی فرستد جای گیاه من {{سخ}}
:''شاخ گلی فرستد جای گیاه من''
خوش باد وقت آن هنری شاعر ادیب{{سخ}}
:''خوش باد وقت آن هنری شاعر ادیب''
آن یار همزبان من و نیکخواه من{{سخ}}
:''آن یار همزبان من و نیکخواه من''
 
شعر گلچین در رسای یوسفی
شعر گلچین در رسای یوسفی
جز یوسفی که بود؟ که از نیک فطرتی{{سخ}}
:''جز یوسفی که بود؟ که از نیک فطرتی''
باشد درین زمانۀ بَد، خیرخواه من{{سخ}}
:''باشد درین زمانۀ بَد، خیرخواه من''
از بَخت بد جلای وطن کرد ناگهان{{سخ}}
:''از بَخت بد جلای وطن کرد ناگهان''
پیر من و مراد من و خضر راه من{{سخ}}
:''پیر من و مراد من و خضر راه من''
پشتم شکست تا زخراسان بتافت روی{{سخ}}
:''پشتم شکست تا زخراسان بتافت روی''
کو بود بیمضایقه پشت و پناه من{{سخ}}
:''کو بود بیمضایقه پشت و پناه من''


===هنر و موسیقی===  
===هنر و موسیقی===  
خط ۲۹۵: خط ۲۷۴:
در باب خط وقتی در شورای سردبیری دانشنامۀ ایرانیکا خواستند کسی را برای تحریر مقالۀ «خط و خطاطی[ ]» نامزد کنند به اتفاق نام وی به عنوان شایستهترین کس به میان آمد؛ خود او نستعلیق و به ویژه شکسته نستعلیق را شیرین مینوشت[ ].
در باب خط وقتی در شورای سردبیری دانشنامۀ ایرانیکا خواستند کسی را برای تحریر مقالۀ «خط و خطاطی[ ]» نامزد کنند به اتفاق نام وی به عنوان شایستهترین کس به میان آمد؛ خود او نستعلیق و به ویژه شکسته نستعلیق را شیرین مینوشت[ ].


===یادنامه‌ها و ویژهنامه‌ها===
===یادنامه‌ها و ویژه‌نامه‌ها===
1360: دانشگاه فردوسی مشهد، فرخنده پیام، مجموعه مقالات تحقیقی-علمی، یادگارنامۀ استاد غلام‌حسین یوسفی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.{{سخ}}
* ۱۳۶۰: دانشگاه فردوسی مشهد، فرخنده پیام، مجموعه مقالات تحقیقی-علمی، یادگارنامۀ استاد غلام‌حسین یوسفی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
1366: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش9.{{سخ}}
* ۱۳۶۶: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش۹
1369: آذرماه. ماهنامۀ کلک، ش 8، سردبیر: علی دهباشی.{{سخ}}
* ۱۳۶۹: آذرماه. ماهنامۀ کلک، ش۸، سردبیر: علی دهباشی؛ پاییز و زمستان. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، یادنامۀ زنده‌یاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال۲۳، ش۳و۴؛ دی‌ماه. ماهنامۀ خاوران، ش۲، سردبیر: احمد فیلی حقیقی؛ اسفند. ماهنامۀ کلک، سال ۱۱و۱۲، سردبیر: علی دهباشی؛ زمستان. ایرانشناسی، سال دوم، ش۴، به یاد استاد غلام‌حسین یوسفی، سردبیر: جلال متینی؛ چیستا، ش۸
1369: پاییز و زمستان. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، یادنامۀ زنده‌یاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، س23، ش4-3.{{سخ}}
* ۱۳۷۰: آذرماه. کتاب پاژ، ش۲، زیر نظر دکتر محمّد جعفر یاحقی-محمّد رضا خسروی؛ رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش۲
1369: دی‌ماه. ماهنامۀ خاوران، ش 2، سردبیر: احمد فیلی حقیقی.{{سخ}}
* ۱۳۷۲: آبان وآذر. بینالود، ش۴۵و۴۶
1369: اسفند. ماهنامۀ کلک، س 12-11، سردبیر: علی دهباشی.{{سخ}}
* ۱۳۷۸: پاییز، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ویژنامۀ بزرگداشت استاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال۳۱، ش۳و۴
1369: زمستان. ایرانشناسی، س دوم، ش 4، به یاد استاد غلام‌حسین یوسفی، سردبیر: جلال متینی.{{سخ}}
* ۱۳۶۳: آذرماه، زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا، دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
1369: چیستا، ش8.{{سخ}}
* ۱۳۸۶: محمّد جعفر یاحقی: ارجنامۀ دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب؛ دوم بهمن‌ماه. مرکز آثار و مفاخر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، روشنان دانشگاه، ش۳
1370: آذرماه. کتاب پاژ، زیر نظر دکتر محمّد جعفر یاحقی-محمّد رضا خسروی.{{سخ}}
1370: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش2.{{سخ}}
1372: آبان-آذر. بینالود، ش 46-45.{{سخ}}
1378: پاییز. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ویژنامۀ بزرگداشت استاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، س 31، ش4-3.{{سخ}}
1383: آذرماه. زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا، دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.{{سخ}}
1386: محمّد جعفر یاحقی: ارجنامۀ دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.{{سخ}}
1396: دوم بهمن‌ماه. مرکز آثار و مفاخر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، روشنان دانشگاه 3.{{سخ}}


===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
کتاب فرخی سیستانی در سال 1341 به عنوان کتاب سال، تصحیح قابوسنامه در سال 1345 به عنوان تصحیح سال و ترجمۀ کتاب شیوههای نقد ادبی در سال 1367 به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. هفت سکۀ بهار آزادی به یوسفی تعلق گرفت وی طی نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد آن را وقف دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد کرد تا به دانشجویانی که در زمینۀ نقد ادبی تحقیق شایستهای انجام دهد اهدا شود. در سال 1369 دومین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی به وی تعلق گرفت، متأسفانه برنامه زمانی انجام شد که یوسفی دار فانی را واع گفته بود بنابراین همسر نیکونهاد وی به شیوۀ همسرش آن را در اختیار گروه زبان و ادبیات فارسی نهاد با به صورت قرضالحسنه به دانشجویان کمبضاعت قرار گیرد. مبلغ این سرمایه بعدها توسط خانم یوسفی تقویت شد و هم اکنون زیر نظر سه تن از اعضای گروه به فعالیت خود ادامه می‌دهد. <ref>{{پک|یاحقی، محمدجعفر|1388|ک=ارج‌نامه|ص=16-17}}</ref>  
کتاب فرخی سیستانی در سال ۱۳۴۱ به عنوان کتاب سال، تصحیح قابوسنامه در سال ۱۳۴۵ به عنوان تصحیح سال و ترجمۀ کتاب شیوههای نقد ادبی در سال ۱۳۷۶ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. هفت سکۀ بهار آزادی به یوسفی تعلق گرفت وی طی نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد آن را وقف دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد کرد تا به دانشجویانی که در زمینۀ نقد ادبی تحقیق شایستهای انجام دهد اهدا شود. در سال ۱۳۶۹ دومین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی به وی تعلق گرفت، متأسفانه برنامه زمانی انجام شد که یوسفی دار فانی را واع گفته بود بنابراین همسر نیکونهاد وی به‌شیوۀ همسرش آن را در اختیار گروه زبان و ادبیات فارسی نهاد با به صورت قرضالحسنه به دانشجویان کمبضاعت قرار گیرد. مبلغ این سرمایه بعدها توسط خانم یوسفی تقویت شد و هم اکنون زیر نظر سه تن از اعضای گروه به فعالیت خود ادامه می‌دهد. <ref>{{پک|یاحقی، محمدجعفر|1388|ک=ارج‌نامه|ص=16-17}}</ref>  
 
 
==آثار و کتاب‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
====نامه‌نگاری====
در نامه‌نگاری شکیبایی و حوصله‌ای بی‌مانند داشت. حتّی در نامه‌های دوستانه‌ای که می‌نوشت این نظم و دقت و متانت را در خط و ربط و انشاء و تنظیم مطالب در سطح محدود صفحه کاغذ می‌شد مشاهده کرد. همیشه با خودنویس و جوهر مینوشت؛ اعتقاد داشت که خودکار خط و ربط آدمی را خراب می‌کند. خود را ملزم به پاسداری از زبان فارسی می‌دانست؛ در این راستا ۱۳ مقاله دربارۀ زبان و نثر فارسی نوشت.
====شرق‌شناس پارسی‌خوان====
تأکید برخی از پژوهندگان معاصر در بهره‌گیری از زبان‌وادبیات فصیح پیشین به‌جای آنکه گره‌گشا باشد بر اثر تفریط طرفداران این سلیقه به حالتی می‌رسد که گاه مانند آن پاسخ شرق‌شناس می‌ماند که وقتی کسی ازو به فارسی پرسید: «حال شما چه طورست؟» جواب داد: «منّت خدای را عزّوجلّ» و به خیال خود پاسخی بسیار به جا داده بود.
 
====اهلیّت زبان‌دانی====
برای احراز توانایی در ترجمۀ تعبیرات خارجی به زبان فارسی انس داشتن با روح و شیوۀ بیان طبیعی این زبان است و این اهلیّت جز با فارسی آموختن و آثار فصیح پیشینیان و معاصران را به دقّت خواندن و تأمّل کردن و بهره‌بردن دست نمی‌دهد.
 
====ترجمه====
در مقالۀ فعل معلوم به‌جای مجهول مینویسد ساخت جملۀ فارسی را تابع بافت جملات بیگانه کردن زیانش به مراتب بیش از ورود لغات بیگانه است
تلاش وی موجب شد که با پیشنهاد وی درس فارسی عمومی به عنوان دو واحد درسی اجباری در برنامۀ درسی دانشکدههای غیر ادبیات و علوم انسانی گنجانده شود.
 
 
===کارنامهٔ برجامانده از وی===
====تألیف====
* ''تمرین فارسی اول ابتدایی''، ۱۳۳۳ [کمک درسی، مشتمل بر تمریناتی برای تقویت دانشآموزان در یادگیری زبان فارسی]
* ''فرخي سيستاني''، ۱۳۴۱ [شرححال فرخی به علاوه مطالبی راجع به حکومت غزنویان به ویژه محمود غزنوی]
* ''نامه اهل خراسان''، ۱۳۴۶ [علل و عوامل ظهور و سقوط قیام ابومسلم خراسانی]
* ''دیداری با اهل قلم''، دو جلد، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷ [دربارۀ بیست کتاب نثر فارسی؛ نقد و تحلیل بیست اثر برگزیدۀ نثر فارسی از ادبیات کهن و معاصر؛ نگاه تازه به ادبیات قدیم با بینشی نقدآمیز به آثار نویسندگان و شاعران[ ]]
* ''برگ‏‌هایی در آغوش باد''، دوجلد، ۱۳۶۵ [مجموعۀ مقاله، یادداشت و نقد و پژوهش]
* ''کاغذ زر''، ۱۳۶۳ [مجموعه مقالات ادبی و تاریخی، بعضی از این مقالات ابتدا در دانشنامۀ ایران و اسلام به چاپ رسیده بود]
* ''روان‌‏های روشن''، ۱۳۶۳ [بیست مقالۀ جداگانه، معرفی یکی از انسانهای کامل در هر بخش]
* ''چشمه روشن''، ۱۳۶۹ [هفتاد و دو مقالۀ جداگانه در نقد و تحلیل یک شعر برگزیده از هریک از هفتاد شاعر از رودکی تا دوران معاصر؛ گاهی در تجزیه و تحلیل اشعار و شاعران از نظریههای نقادان شرق و غرب بهره جسته و در برخی موارد نیز وارد حوزه ادبیات تطبیقی شده است]
 
====ترجمه====
=====از زبان فرانسه=====
'''''کتاب'''''
* سرگذشت جوان تاجر، ۱۳۲۹ [داستانی است مشتمل بر مضامین اخلاقی و اجتماعی برای مطالۀ کودکان و نوجوانان]
* انسان دوستی در اسلام، مارسل بوازار، ۱۳۶۲[مؤلف سوئیسی کوشیده است اشتباه غربیان در طرز رفتار نسبت به مسلمانان و اسلام را به نمایش گذاشته است]
* تحقیق دربارۀ سعدی، هنری ماسه، ۱۳۶۴ [پژوهشی در احوال و نقد آثار سعدی همراه با مطالعات تطبیقی و مقایسۀ برخی از افکار و عواطف شاعرانۀ سعدی با نویسندگان و شاعران اروپایی]
* اما، من شما را دوست دارم'''''، ژیلبر سیرون ۱۳۶۲ [رمان]
 
'''''مقاله'''''
* سرگذشت علی بیگ، فنلن  ؟؟؟
* پدر سیمون، دو مو پاسان، ۱۳۳۱ [داستام کوتاه]
* سرمایۀ عرب، ک.و.گئورگیو، ۱۳۴۲ [زندگانی محمّد(ص)]
* روزی یک سکۀ طلا، ژان دو تور، ۱۳۴۴ [یکی از داستانهای کوتاه]
 
=====از زبان عربی=====
'''''کتاب''''' مشترک با یوسف بکار
* داستان من و شعر، نزار قبانی، ۱۳۶۵
* برگزیدهای از شعر عربی معاصر'''''، مصطفی بدوی، ۱۳۶۹
 
'''''مقاله''''' مشترک با یوسف بکار، همگی در ۱۳۵۴
* شعری از ایلیا ابوماضی
* شعری از الیاس فرحات
* رقص با کلمات، نزار قبانی
 
=====از زبان انگلیسی=====
'''''کتاب'''''
* شیوه‌های نقد ادبی، دیوید دیچز ۱۳۶۶
* چشم‌اندازی از ادبیات و هنر، رنه وِلک و دیگران ۱۳۷۰
 
'''''مقاله'''''
* دختر شرقی من، درینا ویلز ۱۳۴۳ [طرز تفکر عامۀ مردم اروپا در باب موضوع رنگ و نژاد]
* هدف ادبیات اسلوب عالی و فضایل ادبی'''''، دیوید دیچز ۱۳۶۳ [ترجمۀ بخشی از کتاب شیوه‌های نقد ادبی]
* ادبیات کلی، تطبیقی و ملی'''''، رنه وِلک ۱۳۶۹ [ترجمه فصلی از کتاب چشماندازی از ادبیات و هنر]
* ادب، ؟؟؟ [ترجمۀ سخنرانی یکی از منتقدان انگلیسی دربارۀ «رمان»]
 
====تصحیحات====
* قابوسنامه، ۱۳۴۵، تشویق و ترغیب‌های [[مجتبی مینوی]] موجب شد تصحیح جدیدی براساس نسخه‌های قدیمی‌تر ارائه کند. چاپ اوّل در سلسله انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب با مقدمۀ کلی احسان یارشاطر انتشار یافت؛ چاپهای بعدی که جزو انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود، همگی از روی چاپ نخستین افست شده است. از آنجا که وی بهترین تصحیح انتقادی را در سال۱۳۴۵ فراهم آورد کار تهیۀ گزیده به وی واگذار شد.[ ]
* التصفیه فی‌احوال المتصوّفه (صوفی‌نامه)، ۱۳۴۷، برای تصحیح این کتاب  از ۱۱۹ منبع فارسی و عربی و ۵ منبع به زبان‌های اروپایی استفاده کرد.
* ترجمۀ تقویم الصحّه، ۱۳۴۹، علاوه‌بر تشویق‌های [[پرویز ناتل خانلری|خانلری]] و دکتر فیاض، آنچه موجب شد که یوسفی تصحیح این کتاب را برعهده بگیرد ارزش کتاب از لحاظ تاریخ طب بود.[ ]
* لطائف الحکمة، ۱۳۵۱، علاقۀ یوسفی به تصحیح این کتاب به این دلیل بود که سراجالدین محمود ارموی در زمان مولوی، قاضی القضاة شهر قونیه را برعهده داشته است و با جلالالدین رومی درارتباط بود.[ ]
* ملّخص اللغات، ۱۳۶۲، فرهنگی است دو زبانه. و دربردارندۀ ۴۰۰۰ لغت است. برای آنکه کار با دقت صورت پذیرد با بسیاری از فرهنگ‌های فارسی و عربی و بعضی از تفاسیر و متون علمی از جمله منتهی الارب و مهذّب الاسماء مورد استفاده قرار گرفت.[ ]
 
===بررسی چند اثر===
 
 
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
 


===فهرست پایان‌نامه‌هایی که دکتر غلامحسین راهنمایی کرده به ترتیب مقطع تحصیلی و تاریخ دفاع===
===فهرست پایان‌نامه‌هایی که دکتر غلامحسین راهنمایی کرده به ترتیب مقطع تحصیلی و تاریخ دفاع===
#'''ارزش فرهنگهای فارسی'''، محمد علی قدسی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 37-1336{{سخ}}
# «ارزش فرهنگهای فارسی»، محمد علی قدسی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
#'''بحثی در سماع صوفیان'''، مهدخت صدیقیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 37-1336{{سخ}}
#‌ «بحثی در سماع صوفیان»، مهدخت صدیقیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
#'''بحثی راجع به داستانپردازی نظامی'''، ناهید اعتماد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 37-1336{{سخ}}
# «بحثی راجع به داستانپردازی نظامی»، ناهید اعتماد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
#'''داستان کوتاه در ادبیات فارسی بعد از مشروطه'''، ژاله متحدین، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 37-1336{{سخ}}
# «داستان کوتاه در ادبیات فارسی بعد از مشروطه»، ژاله متحدین، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
#'''رابطۀ شعر و تصوف'''، صدیقه حبیب اللّهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 37-1336 {{سخ}}
# «رابطۀ شعر و تصوف»، صدیقه حبیب اللّهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
#'''گلستان و بوستان سعدی از نظر تعلیم و تربیت'''، علی سالیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 38-1337{{سخ}}
# «گلستان و بوستان سعدی از نظر تعلیم و تربیت»، علی سالیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۷تا۳۸
#'''تصحیح و نقد متون ادبی'''، حسین کیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 38-1337{{سخ}}
# «تصحیح و نقد متون ادبی»، حسین کیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۷تا۳۸
#'''آداب و رسوم و مشاغل مهم دربار غزنه'''، پرویز بزرگ گرایلی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 39-1338{{سخ}}
# «آداب و رسوم و مشاغل مهم دربار غزنه»، پرویز بزرگ گرایلی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸تا۳۹
#'''فنّ قصهپردازی (فابلنگاری) و افسانه‌های جانوران و پرندگان در شعر فارسی'''، [[تقی وحیدیان کامیار]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 39-1338{{سخ}}
# «فنّ قصهپردازی (فابلنگاری) و افسانه‌های جانوران و پرندگان در شعر فارسی»، [[تقی وحیدیان کامیار]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸تا۳۹
#'''تاریخ زمان عبید زاکانی و نقد آثار او'''، نصرالله داودی، دانشگاه مشهد، کارشناسی، 39-1338{{سخ}}
# «تاریخ زمان عبید زاکانی و نقد آثار او»، نصرالله داودی، دانشگاه مشهد، کارشناسی، ۱۳۳۸تا۳۹
#'''گویش بیرجندی'''، ذبیح‌الله اشرفزاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 40-1339{{سخ}}
# «گویش بیرجندی»، ذبیح‌الله اشرفزاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
#'''موسیقی کلام حافظ'''، شکرالله قریب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 40-1339{{سخ}}
# «موسیقی کلام حافظ»، شکرالله قریب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
#'''بحثی دربارۀ اشعار پروین'''، اختر پویان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 40-1339{{سخ}}
# «بحثی دربارۀ اشعار پروین»، اختر پویان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
#'''بحثی انتقادی در علم بدیع فارسی'''، حمید زرین‌کوب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 41-1340{{سخ}}
# «بحثی انتقادی در علم بدیع فارسی»، حمید زرین‌کوب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
#'''تنظیم فرهنگ لغات و اصطلاحات رزمی و بزمی در برهان قاطع'''، فرزین شکوهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 41-1340{{سخ}}
# «تنظیم فرهنگ لغات و اصطلاحات رزمی و بزمی در برهان قاطع»، فرزین شکوهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
#'''دهخدا و تأثیر او در نثر فارسی معاصر'''، مهیندخت پوررحیمی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 41-1340{{سخ}}
# «دهخدا و تأثیر او در نثر فارسی معاصر»، مهین‌دخت پوررحیمی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
#'''فرهنگ لغات و اصطلاحات بزمی (مربوط به میگساری) در برهان قاطع'''، عیسی نیکوکار، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 41-1340{{سخ}}
# «فرهنگ لغات و اصطلاحات بزمی (مربوط به میگساری) در برهان قاطع»، عیسی نیکوکار، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
#'''بررسی آثار جمالزاده'''، رضا نوابپور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 41-1340{{سخ}}
# «بررسی آثار جمال‌زاده»، رضا نوابپور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
#'''بحثی راجع به کتاب سمک عیّار'''، محمد ولی شاهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 42-1341{{سخ}}
# «بحثی راجع به کتاب سمک عیّار»، محمد ولی شاهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
#'''داستانسرایی عطّار'''، نپتون جبیب اللهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 42-1341{{سخ}}
# «داستانسرایی عطّار»، نپتون جبیب اللهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
#'''فرهنگ لغات و ترکیبات و اصطلاحات دیوان مسعود سعد همراه با بحثی در مختصات دستوری اشعار او به انضمام معانی ملمّعات'''، طوبی خواجه میری مقدم، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 42-1341{{سخ}}
# «فرهنگ لغات و ترکیبات و اصطلاحات دیوان مسعود سعد همراه با بحثی در مختصات دستوری اشعار او به‌انضمام معانی ملمّعات»، طوبی خواجه میری مقدم، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
#'''لغات و اصطلاحات مربوط به آرایش در برهان قاطع، شهین معین افشار'''، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 42-1341{{سخ}}
# «لغات و اصطلاحات مربوط به آرایش در برهان قاطع، شهین معین افشار»، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
#'''قافیه و هنر شعر (جستوجویی تاریخی و انتقادی دربارۀ قافیه و پیوستگیهای آن با هنر شعر)'''، [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 44-1343{{سخ}}
# «قافیه و هنر شعر (جستوجویی تاریخی و انتقادی دربارۀ قافیه و پیوستگی‌های آن با هنر شعر)»، [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۴
#'''انتخاب و تحریر داستانهای مناسب کودکان از آثار منظوم سنایی'''، عطّار، مولوی و بحثی دربارۀ آنها، فلور مجاور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 45-1343{{سخ}}
# «انتخاب و تحریر داستان‌های مناسب کودکان از آثار منظوم سنایی»، عطّار، مولوی و بحثی دربارۀ آن‌ها، فلور مجاور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۵
#'''انعکاس اوضاع اجتماعی عصر در شعر انوری، محمود اقلیمی ترشیز'''، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 45-1343{{سخ}}
# «انعکاس اوضاع اجتماعی عصر در شعر انوری، محمود اقلیمی ترشیز»، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۵
#'''رنگ محلی در شعر فرخی، منوچهری، نظامی، حافظ و نیما یوشیج'''، محمد کریم‌زاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 45-1344{{سخ}}
# «رنگ محلی در شعر فرخی، منوچهری، نظامی، حافظ و نیما یوشیج»، محمد کریم‌زاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۴تا۴۵
#'''انعکاس اوضاع اجتماعی در شعر بهار'''، عزّت آل داوود، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 51-1350{{سخ}}
# «انعکاس اوضاع اجتماعی در شعر بهار»، عزّت آل داوود، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
#'''تصویر در شعر حافظ'''، لیدا مهرپویا، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 51-1350{{سخ}}
# «تصویر در شعر حافظ»، لیدا مهرپویا، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
#'''تمثیل در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی'''، ثریا خدیوی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 51-1350{{سخ}}
# «تمثیل در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی»، ثریا خدیوی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
#'''طنز حافظ نسبت به اجتماع خودش'''، فائقه رستمیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 51-1350{{سخ}}
# «طنز حافظ نسبت به اجتماع خودش»، فائقه رستمیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
#'''بحث انتقادی در شعر شهریار'''، مصطفی کریمی‌اصل، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «بحث انتقادی در شعر شهریار»، مصطفی کریمی‌اصل، کارشناسی، دانشگاه مشهد،۱۳۵۱تا۵۲
#'''هنر بیان نظامی در خسرو و شیرین'''، استاد مشاور: جلال متینی، محمد حسین خسروان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «هنر بیان نظامی در خسرو و شیرین»، استاد مشاور: جلال متینی، محمد حسین خسروان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''ولی و ولایت از دیدگاه صوفیه'''، استاد مشاور: جلال متینی، غلامرضا شیرزادی‌نژاد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «ولی و ولایت از دیدگاه صوفیه»، استاد مشاور: جلال متینی، غلامرضا شیرزادی‌نژاد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''نقد و بررسی آثار دکتر سیمین دانشور'''، استاد مشاور: جلال متینی، زهره سیادت، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «نقد و بررسی آثار دکتر سیمین دانشور»، استاد مشاور: جلال متینی، زهره سیادت، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''نقد و بررسی آثار داستانی صداق هدایت'''، استاد مشاور: جلال متینی، عباسقلی محمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «نقد و بررسی آثار داستانی صادق هدایت»، استاد مشاور: جلال متینی، عباسقلی محمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''عشق در دیوان حافظ'''، استاد مشاور: جلال متینی، نورمحمد رحیمی کازرونی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «عشق در دیوان حافظ»، استاد مشاور: جلال متینی، نورمحمد رحیمی کازرونی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''تمثیل در مثنوی مولانا جلالالدین محمد مولوی'''، محمود هنری، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «تمثیل در مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد مولوی»، محمود هنری، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''عشق در مثنوی مولوی'''، نرگس بردیده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 55-1354{{سخ}}
# «عشق در مثنوی مولوی»، نرگس بردیده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۴تا۵۵
#'''نقد و بررسی شعر وصال شیرازی'''، اقدس دلیل، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 55-1354{{سخ}}
# «نقد و بررسی شعر وصال شیرازی»، اقدس دلیل، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۴تا۵۵
#'''نقد و بررسی شعر رهی معیری'''، فریده احمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 65-1355{{سخ}}
# «نقد و بررسی شعر رهی معیری»، فریده احمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۵تا۵۶
#'''بررسی لغات و ترکیبات دیوان کبیر مولانا جلال‌الدین بلخی'''، [[نجیب مایل هروی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، 57-1356{{سخ}}
# «بررسی لغات و ترکیبات دیوان کبیر مولانا جلال‌الدین بلخی»، [[نجیب مایل هروی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
#'''آفرینش ترکیبات بدیع در دیوان حافظ'''، محمدحسین سعادت‌فر، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «آفرینش ترکیبات بدیع در دیوان حافظ»، محمدحسین سعادت‌فر، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''بحثی انتقادی در داستانسرایی نظامی'''، ژاله متحدین، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 52-1351{{سخ}}
# «بحثی انتقادی در داستانسرایی نظامی»، ژاله متحدین، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
#'''تجلّی شاعرانۀ اساطیر و روایات در شعر عطّار نیشابوری'''، رضا اشرف‌زاده، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 57-1356{{سخ}}
# «تجلّی شاعرانۀ اساطیر و روایات در شعر عطّار نیشابوری»، رضا اشرف‌زاده، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
#'''نقد و بررسی شعر صائب'''، محمد حسن خسروان، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 57-1356{{سخ}}
# «نقد و بررسی شعر صائب»، محمد حسن خسروان، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
#'''تصویرگری در غزلیات شمس'''، سید حسین فاطمی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 1356{{سخ}}
# «تصویرگری در غزلیات شمس»، سید حسین فاطمی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶
#'''تجلّی شاعرانۀ اسطوره و اشارات داستانی در مثنوی مولوی'''، مهدخت پورخالقی چترودی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، 64-1363{{سخ}}
# «تجلّی شاعرانۀ اسطوره و اشارات داستانی در مثنوی مولوی»، مهدخت پورخالقی چترودی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۶۳تا۶۴
#'''مآخذ قصص و تمثیلات مثنویهای عطّار'''، فاطمه صنعتی‌نیا، کارشناسی ارشد، ؟؟؟، موسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی{{سخ}}
# «مآخذ قصص و تمثیلات مثنویهای عطّار»، فاطمه صنعتی‌نیا، کارشناسی ارشد، ؟؟؟، موسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی
#'''مبانی اخلاق در مثنوی'''، استاد مشاور: یاحقی، هما حجّتی، کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 69-1368{{سخ}}
# «مبانی اخلاق در مثنوی»، استاد مشاور: یاحقی، هما حجّتی، کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸تا۶۹
#'''فرهنگ اشارات داستانی در ادبیات فارسی'''، استاد مشاور: مهرداد بهار، [[محمّد جعفر یاحقی]]، دکتری، دانشگاه تهران، 1359{{سخ}}
# «فرهنگ اشارات داستانی در ادبیات فارسی»، استاد مشاور: مهرداد بهار، [[محمّد جعفر یاحقی]]، دکتری، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹
#'''سیمای انسان در تعلیمات و آثار عرفانی تا پایان قرن دهم هجری'''، [[محمد مهدی ناصح]]، دکتری، 1360{{سخ}}
# «سیمای انسان در تعلیمات و آثار عرفانی تا پایان قرن دهم هجری»، [[محمد مهدی ناصح]]، دکتری، ۱۳۶۰


===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===


===شب بخارای غلامحسین یوسفی===
سال 96 به مناسبت نودمین سالگرد تولد غلامحسین یوسفی، سیصد و بیست و هفتمین شب از شبهای بخارا با همکاری دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، در عصر دوشنبه دوم بهمن‌ماه در تالار فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد با حضور گروه کثیری از دانشجویان و استادان دانشگاه با سخنرانی علی دهباشی برگزار شد؛ در پایان جلسه از کتاب روشنان دانشگاه با حضور خانم نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی شد.
 
===کتابخانه===
افتتاح کتابخانۀ غلامحسین یوسفی در 17 آذرماه 1381 به عنوان کتابخانۀ تخصصی قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان، دارای 4000 کتاب نفیس.


===تندیس===
 
رونمایی از تندیس دکتر یوسفی در سال 1396 کار هادی عرب نامی در کنار کتابخانه اهدایی ایشان به دانشکده ادبیات.
==منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)==
 
 


==نوا، نما، نگاه==
==نوا، نما، نگاه==
خط ۳۸۸: خط ۴۳۲:


== منابع ==
== منابع ==
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =یوسفی | نام =غلام‌حسین | عنوان =مسخ | ژورنال = نامۀ فرهنگ | مکان = | دوره = اوّل| شماره =5 | اردیبهشت سال =۱۳31 | | صفحه = 193-196| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =یوسفی | نام =غلام‌حسین | عنوان =مسخ | ژورنال = نامۀ فرهنگ | مکان = | دوره = اوّل| شماره =۵ | سال = اردیبهشت۱۳۳۱| | صفحه = ۱۹۳تا۱۹۶| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = پورنامداریان | نام = تقی| عنوان = دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتندار، نکته‌یاب و سخن‌سنج| ژورنال = آدینه| مکان = | دوره = | شماره = 65-66| ادی¬ماه سال = 1370| | صفحه = 90-91| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = پورنامداریان | نام = تقی| عنوان = دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج| ژورنال = آدینه| مکان = | دوره = | شماره = ۶۵و۶۶| سال =دی۱۳۷۰ | صفحه = ۹۰و۹۱| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = خدیوجم | نام = حسین| عنوان = خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست| ژورنال = یغما| مکان = | دوره = | شماره =| مرداد سال = 1352| | صفحه = 26| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = خدیوجم | نام = حسین| عنوان = خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست| ژورنال = یغما| مکان = | دوره = | شماره =| سال = مرداد۱۳۵۲ | صفحه = ۲۶| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = یادی از معلم بزرگوار| ژورنال = نشریۀ فرهنگ خراسان| مکان = | دوره = | شماره =9| سال = 5، اردیبهشت 1344| | صفحه = 1-4| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = یادی از معلم بزرگوار| ژورنال = نشریۀ فرهنگ خراسان| مکان = | دوره = | شماره =۹| سال = ۵،اردیبهشت۱۳۴۴ | صفحه = ۱تا۴| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یاحقی| نام = محمدجعفر| عنوان = ره‌شناسی می‌بباید| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد| مکان = | دوره = | شماره = 3-4| سال = 1377| | صفحه = 305-310| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یاحقی| نام = محمدجعفر| عنوان = ره‌شناسی می‌بباید| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد| مکان = | دوره = | شماره = ۳تا۴| سال = ۱۳۷۷ | صفحه = ۳۰۵تا۳۱۰| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = سلطانی گردفرامرزی| نام = علی | عنوان = خاطراتی با استاد غلام‌حسین یوسفی| ژورنال = مجلۀ رشد آموزش زبان و ادب فارسی| مکان = | دوره = | شماره =26| پائیز سال = 137| | صفحه = 41-42 | تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = سلطانی گردفرامرزی| نام = علی | عنوان = خاطراتی با استاد غلام‌حسین یوسفی| ژورنال = مجلۀ رشد آموزش زبان و ادب فارسی| مکان = | دوره = | شماره =۲۶| سال = پائیز۱۳۷۷| صفحه = ۴۱و۴۲ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = جمال‌زاده| نام = محمدعلی| عنوان = مقام اخلاقی و عملی دکتر غلام‌حسین یوسفی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =8| آبان سال = 1389| | صفحه = 47-49| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = جمال‌زاده| نام = محمدعلی| عنوان = مقام اخلاقی و عملی دکتر غلام‌حسین یوسفی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =۸| سال = آبان۱۳۸۹ | صفحه = ۴۷تا۴۹| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = افشار| نام = ایرج| عنوان = یادآوری علمی و فرهنگی دکتر یوسفی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =8| آبان سال = 1369| | صفحه = 59-62| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = افشار| نام = ایرج| عنوان = یادآوری علمی و فرهنگی دکتر یوسفی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =۸| سال = آبان۱۳۶۹| صفحه = ۵۹تا۶۲| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = خرمشاهی| نام = بهاء‌الدین| عنوان = فرزانه‌ای سعدی خصال| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره = 8| سال = | | صفحه = 59-62| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = خرمشاهی| نام = بهاء‌الدین| عنوان = فرزانه‌ای سعدی خصال| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره = ۸| سال = | صفحه = ۵۹تا۶۲| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = اتابکی| نام = پرویز| عنوان = یاد و یادبودها: پاسداران زبان فارسی| ژورنال =کلک | مکان = | دوره = | شماره =21| آذر سال = 1370| | صفحه = 174-187| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = اتابکی| نام = پرویز| عنوان = یاد و یادبودها: پاسداران زبان فارسی| ژورنال =کلک | مکان = | دوره = | شماره =۲۱| سال = آذر۱۳۷۰ | صفحه = ۱۷۴تا۱۸۷| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یارشاطر | نام = احسان| عنوان = یادداشت‌ها (13) به یاد دوست| ژورنال = ایرانشناسی| مکان = | دوره = | شماره =8| سال = 1369| | صفحه = 700-707| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یارشاطر | نام = احسان| عنوان = یادداشت‌ها (۱۳) به یاد دوست| ژورنال = ایران‌شناسی| مکان = | دوره = | شماره =۸| سال = ۱۳۶۹ | صفحه = ۷۰۰تا۷۰۷| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = مجهول‌القدر| ژورنال = مجلۀ وحید| مکان = | دوره = اوّل| شماره =8| مرداد سال = 1343| | صفحه = 22-26| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = مجهول‌القدر| ژورنال = مجلۀ وحید| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۸| سال = مرداد۱۳۴۳ | صفحه = ۲۲تا۲۶| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین | عنوان = خطر جهل | ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل | شماره =12| بهمن سال = 1330| | صفحه = 49-51| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین | عنوان = خطر جهل | ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل | شماره =۱۲| سال = بهمن۱۳۳۹ | صفحه = ۴۹تا۵۱| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = افراط، تفریط، اعتدال در نگارش فارسی | ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = 9| شماره =2| بهمن و اسفند سال = 1367| | صفحه = 2-4| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = افراط، تفریط، اعتدال در نگارش فارسی | ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = ۹| شماره =۲| سال = بهمن‌واسفند۱۳۶۷| صفحه = ۲تا۴| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = فعل معلوم به جای فعل مجهول| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = 8| شماره =1| آذر و دی سال = 1366| | صفحه = 10-15| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = فعل معلوم به جای فعل مجهول| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = ۸| شماره =۱| سال = آذرودی۱۳۶۶| صفحه = ۱۰تا۱۵| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین|  عنوان = مرد حق| ژورنال = نامۀ آستان قدس| مکان = | دوره = 7| شماره = اوّل| اسفند سال = 1345| | صفحه = 1-8| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین|  عنوان = مرد حق| ژورنال = نامۀ آستان قدس| مکان = | دوره = ۷| شماره = اوّل| سال =اسفند۱۳۴۵ | صفحه = ۱تا۸| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = ایران را بشناسیم| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = 23| شماره = اوّل| فروردین سال = 1349| | صفحه = 18-21| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = ایران را بشناسیم| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = ۲۳| شماره = اوّل| سال =فروردین۱۳۴۹ | صفحه = ۱۸تا۲۱| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = راه کج| ژورنال = نشریۀ فرهنگ خراسان| مکان = | دوره = 5| شماره =5| مهر سال = 1343| | صفحه = 18-20| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = راه کج| ژورنال = نشریۀ فرهنگ خراسان| مکان = | دوره = ۲| شماره =۵| سال = مهر۱۳۴۳| صفحه = ۱۸تا۲۰| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = افسون تبلیغات| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = 22| شماره =اوّل| فروردین سال = 1348| | صفحه = 1-5 | تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = افسون تبلیغات| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = ۲۲| شماره =اوّل| سال = فروردین۱۳۸۴| صفحه = ۱تا۵ | تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = اندن، میعادگاه تابستانی ایرانیان| ژورنال = نشریۀ هیرمند| مکان = | دوره = اوّل| شماره =4| سال = 1344| | صفحه = 392-397| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = اندن، میعادگاه تابستانی ایرانیان| ژورنال = نشریۀ هیرمند| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۴| سال = ۱۳۴۴ | صفحه = ۳۹۲تا۳۹۷| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = ای بهشت من | ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد| مکان = | دوره = | شماره =| سال = 1369| | صفحه = 847| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = ای بهشت من | ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد| مکان = | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۶۹ | صفحه = ۸۴۷| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = شمع سبز| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد| مکان = | دوره = | شماره =| سال = 1369| | صفحه = 849| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = شمع سبز| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد| مکان = | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۶۹| صفحه = ۸۴۹| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = آواز بنان| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره = 11 و 12| بهمن و اسفند سال = 1369| | صفحه = 43-47| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = آواز بنان| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره = ۱۱ و۱۲| سال =بهمن‌واسفند۱۳۶۹| صفحه = ۴۳تا۴۷| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = استاد بهار: شاعری ملی و هنرمند واقعی بود| ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل| شماره =1-3| دی؛ بهمن، اسفند سال = | | صفحه = 16-19، 78-81، 123-125| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = استاد بهار: شاعری ملی و هنرمند واقعی بود| ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۱تا۳| سال = دی‌و بهمن‌واسفند  | صفحه = ۱۶تا۱۹و ۷۸تا۸۱ و ۱۲۳تا۱۲۵| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = سرگذشت فرّخ| ژورنال = مجلۀ یغما (زیر نظر مجتبی مینوی)| مکان = | دوره = | شماره =| سال = 1344| | صفحه = 1-23| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = سرگذشت فرّخ| ژورنال = مجلۀ یغما (زیر نظر مجتبی مینوی)| مکان = | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۴۴| صفحه = ۱تا۲۳| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = تصویری از استاد فیاض، یادنامۀ دکتر فیاض| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد| مکان = | دوره =7 | شماره =4| زمستان سال = 1350| | صفحه = 707-716| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = یوسفی| نام = غلام‌حسین| عنوان = تصویری از استاد فیاض، یادنامۀ دکتر فیاض| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد| مکان = | دوره =۷ | شماره =۴| سال = زمستان۱۳۵۰| صفحه = ۷۰۷تا۷۱۱| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = ناصح| نام = محمدمهدی| عنوان = توضیحی در باب روش تصحیح متون کهن به شیوۀ علمی-اجتهادی| ژورنال = کنگرۀ کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی| مکان = مشهد| دوره = | شماره =| سال = 1374| | صفحه = 1-11| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = ناصح| نام = محمدمهدی| عنوان = توضیحی در باب روش تصحیح متون کهن به شیوۀ علمی‌اجتهادی| ژورنال = کنگرۀ کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی| مکان = مشهد| دوره = | شماره =| سال = ۱۳۷۴ | صفحه = ۱تا۱۱| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حمیدیان | نام = سعید| عنوان = بوستان سعدی| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره =5 | شماره =6| مهر و آبان سال = 1364| | صفحه = 56| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حمیدیان | نام = سعید| عنوان = بوستان سعدی| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره =۵ | شماره =۶| سال = مهروآبان۱۳۶۴| صفحه = ۵۶| تاریخ بازبینی = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =یوسفی | نام =غلام‌حسین | عنوان = زبان فارسی: سلام به سنائی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =5| مرداد سال = 1369| | صفحه = 19-20| تاریخ بازبینی = }}{{سخ}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =یوسفی | نام =غلام‌حسین | عنوان = زبان فارسی: سلام به سنائی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =۵| سال = مرداد۱۳۶۹ | صفحه = ۱۹و۲۰| تاریخ بازبینی = }}
<ref>{{یادکرد|نویسنده = یوسفی غلام‌حسین|عنوان = دیداری با اهل قلم|ناشر = مرکز پژوهشی میراث مکتوب = تهران|تاریخ = ۱۳۸۸}}</ref>
# {{یادکرد|نویسنده = یوسفی غلام‌حسین|عنوان = دیداری با اهل قلم|ناشر = مرکز پژوهشی میراث مکتوب = تهران|تاریخ = ۱۳۸۸}}
 
 
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==

نسخهٔ ‏۱ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۵

غلام‌حسین یوسفی

با سعدی محشور می‌شوم
زمینهٔ کاری تألیف، تصحیح، ترجمه
زادروز ۲بهمن۱۳۰۶ [۱]
مشهد
مرگ ۱۴آذر۱۳۶۹ [۱]
محل زندگی مشهد و تهران
علت مرگ سرطان ریه
جایگاه خاکسپاری حرم امام رضا (دارالعباده)
بنیانگذار مجلۀ فرهنگ
همسر(ها) نیکو بازرگان
فرزندان روشنک و سروش
مدرک تحصیلی دکتری ادبیات فارسی
کارشناس حقوق
امضا

غلام‌حسین یوسفی نویسنده، مترجم، مصحح، شاعر، ویراستار و استاد ادبیات فارسی بود.

* * * * *

به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت و دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد، چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت.[۲]
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب‌های ممتازی چون دیداری با اهل قلم و چشمه روشن نقد ادبی ما را وارد دوره‌ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی‌ترین و علمی‌ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد. نثر وی خوش‌تراش، خوش‌آهنگ و خوشایند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می‌توان برای خلق واژه‌های جدید از لهجه‌های زبان فارسی مدد گرفت، می‌گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه‌ها موجود باشد[۳].
غلام‌حسین در سنین کودکی پدرش را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود،امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقش حساس و مهمی را در زندگیش ایفا می‌کنند، خواهرش معلم ادبیات بود، یکی از مشوقینش در ادبیات خواهرش بود؛ زمانی که خواهرش را بر اثر سرطان در سال ۱۳۵۲ از دست می‌دهد برای مدتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود برمی‌گردد تا در غم از دست دادن خواهرش مویه کند[۴].
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود؛ در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش بکند وسایل دست‌ساز هنری درست می‌کند و آنها را می‌فروشد، به مدت یک‌سال این کار را انجام می‌دهد تا بتواند نسخه‌ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند[۵].
به خواست همسرش بعد از بازنشستگی زندگی خود را به تهران منتقل کرد[۶]. در مدت ۱۱ سال بعد از بازنشستگی تا جایی که در توان داشت با استفاده از قلم پرتوانش در راه گسترش فرهنگ و ادب پارسی تلاش کرد. بنا به وصیتش پیکرش در مشهد به خاک سپرده شد[۷].

دوران جوانی یوسفی

داستانک

خط خوب

شادروان اشرف‌‏زاده می‌گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه‌‏های دانش‏‌آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‌‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‌‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است.[۸]

معلم ریاضی

در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در ۱۵ بهمن‏ ماه هر سال، که‏ مصادف با جشن تأسیس دانشگاه تهران بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏ آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ‌وجه نمی ‏توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‌‏زاده که‏ دلش نمی‌خواست یکی از شاگردان او از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می‌اندیشیدم و تعجب می‏‌کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‌‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم.[۹]

چهارپایه

در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‌‏ایستادم، حاضران مرا نمی‌‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‌‏ای زیر پایم‏ می‌‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‌‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‌‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏‌خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن».[۹]

دفتر جلد سبز

یک ماهی بود که به نیویورک سفر کرده بود گفته بود آدرس پستی و نمرۀ تلفنش را از رئیس دفتر دانشکده بگیرم که اگر مشکلی داشتم ازو بپرسم وگرنه در موعد معیّن تکلیف‌ها را برایش ارسال کنم درست به یاد ندارم که رفت و برگشتِ دفترِ چهارصد و چند برگی که یکرویه نوشته چندماه طول کشید، اما این را فراموش نکرده‌ام که وقتی دفتر جلد سبزم با یادداشت چشم‌نواز پایانی‌اش از طریق پست به دستم رسید از سرعت و دقّت و دلسوزی استاد به شگفت درمانده بودم.[۱۰]

نقطۀ اضافی

آن روزها را هرگز فراموش نمی‌کنم که دکتر دور نقطه‌ای خط کشید و نوشت: «دخترم –مهدخت- به اصل متن رجوع کن، اگر در داخل متن کلمه غصب است بگذار بماند وگرنه آن را حذف کن». وقتی به اصل متن رجوع کردم دیدم که در متن غصب است و من به اشتباه غضب نوشته‌ام، ایشان با صعه صدری که داشتند دانشجو را راهنمایی می کردند که خود متوجه اشتباهش بشود.[۱۱]

برادران سحرخیز

رسم بود که بعضی از بزرگان شهر مشهد حواله‌هایی تهیه می‌کردند و یک نفر رابط آن را به مستمندان می‌داد. او نیز یکی از آنها بود. چندباری او را در مغازۀ پدرمان دیده بودیم آنچه در ذهن و حافظۀ روزهای کودکی‌مان نقش بسته، تواضع و فروتنی او بود.[۶]

عنوان دکتر

روزی در منزل ایشان بودم، می‌خواست با حبیب یغمایی در تهران تماس بگیرد، آن موقع باید با مرکز مخابرات مشهد تماس می‌گرفت و شمارۀ تلفن تهران را می‌داد تا شمارۀ مورد نظر را برایش بگیرند. حدود هفت روز در ساعات مختلف به مرکز مخابرات شماره داده بود، اما تلفن‌چی شمارۀ تهران را نگرفته بود. سرانجام آن روز وقتی خود را با عنوان «دکتر» معرفی کرد چند دقیقه بعد تماس برقرار شد.[۶]

ضبط

دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد ادیان و اسلام‌شناسی دانشگاه ویرجینیای آمریکا می‌گوید: حدود سال‌های ۴۶تا۴۷ وارد ایران شدم، در اوایل صدای استاد را ضبط می‌کردم؛ گاهی نوارها را از من می‌گرفت و آن‌ها را گوش می‌داد متوجه شدم بعد از گوش‌دادن سخنرانی‌های خود، منظم‌تر و منسجم‌تر صحبت می‌کند. معلمی سخت‌گیر و بسیار منظمی بود.

عبدالعزیز ساشادینا

یوسفی از ما امتحان شفاهی می‌گرفت و این باعث می‌شد که نوعی ترس و اضطراب بر ما حاکم شود. البته این شیوۀ امتحان برای من لذّت خاصی داشت و بعدها خود من هم در دانشگاه ویرجینیا این شیوه را به کار بردم.[۶]

رادیو

استاد برای تشویق دانشجویان ادبیات، از گردانندگان رادیو مشهد درخواست کرده بود که مقالات بگزیدۀ دانشجویان با معرفی خود ایشان، از رادیو پخش شود[۱۲].


زندگی و تراث[۱۳][۶][۱][۷]

در گذر تاریخ

  • ۱۳۰۶: متولد دوم بهمن ماه در مشهد
  • ۱۳۱۳تا۱۹: تحصیل در دبستان عنصری
  • ۱۳۱۹تا۲۵: تحصیل در دورۀ متوسطه و اتمام ششم ادبی در دبیرستان شاهرضای مشهد؛ اخذ یک قطعه مدال علمی درجۀ دوم به دلیل شاگرد اول شدن در پایۀ ششم ادبی؛ همدرس بودن با طلاب علوم دینی در صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع و عروض همزمان با تحصیل در مدارس قدیمی
  • ۱۳۲۵تا۲۸: ترک مشهد به مقصد تهران برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی
  • ۱۳۲۸تا۳۰: ادامه تحصیل در دانشگاه تهران تا مقطع دکتری
  • ۱۳۲۹: استخدام آموزش و پرورش و تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی در دبیرستان های مشهد
  • ۱۳۲۹تا۳۰: به پایان رساندن دورۀ لیسانس حقوق قضایی و سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران
  • ۱۳۲۹تا۳۱: همکاری با کمیسیون ملّی یونسکو، شرکت در انجمن ادبی فرخ، انجمن ادبی خراسان و انجمن نگارنده
  • ۱۳۳۰تا۳۲: تأسیس مجله ای به نام ماهنامۀ ادبی و تربیتی‏ نامۀ فرهنگ به مدت دو سال
  • ۱۳۳۲تا۳۳: سفر به آمریکا جهت تکمیل مطالعه در باب امور تربیتی
  • ۱۳۳۴: تدریس دروس تاریخ ادبیات با تأسیس دانشکده ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد؛ تصدی تربیت معلم خراسان
  • ۱۳۳۵: اخذ درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی با عنوان رسالۀ «وصف طبیعت در شعر فارسی تا قرن هفتم هجری» به راهنمایی استاد بدیع‌الزمان فروزانفر
  • ۱۳۳۶: ارتقاء به مرتبۀ دانشیاری زبان و ادب فارسی در شهریورماه و انتقال به مشهد
  • ۱۳۳۷: ازدواج با خانم نیکو بازرگان، برادرزادۀ مهندس بازرگان، در بیست و پنجم آذرماه
  • ۱۳۳۸: تأسيس ادارۀ انتشارات و روابط دانشگاهي و انتصاب به عنوان ریاست آن؛ بنیان نهادن نشر کتاب های دانشگاهي و کوشش برای ایجاد چاپخانۀ دانشگاه مشهد؛ تولد نخستین فرزند به نام روشنک در اسفندماه
  • ۱۳۴۱: برگزیده شدن کتاب فرخی سیستانی به عنوان کتاب سال
  • ۱۳۴۲: ارتقاء به درجه استادی
  • ۱۳۴۲تا۴۳: سفرهای مطالعاتی به کشورهای مختلف از جمله فرانسه و انگلستان
  • ۱۳۴۳: تصدّی مديريت گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي به مدت ۱۳ سال
  • ۱۳۴۴: بنیان نهادن مجلۀ دانشکدۀ ادبیات با همکاری دکتر احمد علی رجایی
  • ۱۳۴۵: برگزیده شدن کتاب قابوس نامه به عنوان تصحیح سال
  • ۱۳۴۸: تولد دومین فرزند به نام سروش در آذرماه
  • ۱۳۴۹: تأسیس دورۀ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی در مشهد برای نخستین بار پس از تهران
  • ۱۳۵۱تا۵۲: تحقیق و تدریس پاره ای از دروس ایران شناسی در دانشگاه کلمبیا آمریکا
  • ۱۳۵۲: فوت خواهرش عصمت، در تابستان
  • ۱۳۵۵: تأسیس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی پس از تهران در مشهد
  • ۱۳۵۶: تصدّی مدیریت دوره های تخصصی زبان‌وادبیات فارسی
  • ۱۳۵۸: بازنشسته شدن در مهرماه به درخواست خود و انتقال زندگی به تهران
  • ۱۳۶۷: انتخاب ترجمۀ کتاب شیوه‌های نقد ادبی اثر دیوید دیچز به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
  • ۱۳۶۹: نپذیرفتن عضویت فرهنگستان زبان‌وادب فارسی؛ فوت در ۱۴آذرماه بر اثر سرطان ریه و انتقال پیکر وی به مشهد و دفن وی در حرم مطهر؛ اهدای جایزۀ ادبی موقوفات افشار پس از درگذشتش

کودکی، نوجوانی، جوانی و پیری

تصویرش در پیشانیِ نگاه دیگران

محمدعلی جمال‌زاده

هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گران‌بهایی که به ادب کرده است سخنی به‌میان آورده باشد.

باستانی پاریزی

ایرج افشار

او دانشمندی بی‌تکلّف، بی‌تکبّر، مشوّق علم و شیفتۀ معارف ایرانی و مقام انسانیت است که این ویژگی‌ها کمتر در یک شخص جمع می‌‌شوند.

بهاءالدین خرمشاهی

تصحیح کتاب گلستان سعدی توسط استاد غلامحسین یوسفی، کاری است کارستان و درجه یک.

محمد مهدی ناصح

او معلمی واقعی بود. بسیار به درس اهمیت می‌داد. درس و دانشجو برایش مقدس بودند تا آنجا که حتی یک ثانیه از کلاس درس را هدر نمی‌داد و دقت می‌کرد چیزی از قلم نیفتد. همیشه همراه درس و بحث در حوزه ادبیات منابع و ماخذی نیز معرفی می‌کرد و از ما می‌خواست تا آن‌ها را مطالعه کنیم.

پرویز اتابکی

هنگام مقابلۀ غزلیات سعدی، بارها و بارها به اجمال میگفتم ببین فروغی چه آورده؟ یوسفی کتاب را نگاه میکرد و میگفت: «مرحوم فروغی در متن چنین آوردهاند ولی دلیل این ترجیح را ذکر نکردهاند» گویی شخص فروغی حضور دارند که چنین مؤدبانه از نسخه چاپیِ ایشان سخن می‌گوید.

ابوالقاسم قوام

دکتر قوام استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ارزش علمی و آموزش او را علاقه به کار و داشتن رابطه‌ای کاملاً عاطفی و دوستانه با شاگردانش عنوان کرد. دکتر یوسفی به این وسیله خصوصیات و صفات اخلاقی ممتاز خودش را به شاگردانش منتقل کرد.

علی دهباشی

سردبیر مجلۀ دهخدا می‌گوید: اصل اول مجله که «حفظ و توسعه و گسترش زبان فارسی» است از راهنمایی‌های دکتر یوسفی است.

محمدرضا شفیعی کدکنی

معلم بینظیری بود، تمام ساعت درس میداد و پرانرژی بود. تمام منابع در مورد موضوعی که تدریس میکرد معرفی میکرد و شاگردان را وادار میکرد که همۀ آن‌ها را بخوانند.

میلاد عظیمی

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به‌قول آخوندها رعایت حال «اضعف مأمومین» را میکرد؛ یعنی طوری مینوشت که مخاطب عام و فرهنگ دوست هم از خوان رنگارنگ دانشش بهرهمند گردد. اولین کتابی که از دکتر یوسفی خواندم کتاب روانهای روشن بود، با خواندن این کتاب، ادبیات دوستتر و کتاب‌خوان‌تر شدم.

رامپور صدر نبوی

استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ایشان جنبهای داشتند که کمتر کسی از آن برخوردار بود و آن عبارت بود از «کسب علم به معنای نیل به درمان».

حسین رزمجو

بُعد اول کار یوسفی این است که معلم باسوادی بود. میدانید تنها فضل و علم، یک معلم خوب را نمی‌سازد. قدرت رهبری، کلاسداری و طرز برخورد خوب او، حسن سلوکی که این مرد با دوستان و شاگردان خودش داشت، شفقت، دلسوزی و فروتنی این مرد، محبوبیتی برای او فراهم کرد.

احسان یارشاطر

در احوال او من عموماً روح بوستان سعدی را ممثّل می‌دیدم: همان تواضع و قناعت و همان رضا و استغنا که سعدی فضیلت آنها را برشمرده و در حکایات خود آورده است.

یوسفی جامع را چگونه می‌دید؟!

مخالفت‌های سیاسی

مبارزات آرام، خردمندانه و دور از تظاهر و هیاهو و شعارِ آن زنده یاد با غرب‌زدگی، بی‌دینی و فرهنگ وابسته مصرفی که تبلور آن در مقالاتی چون «مرد حق»، «ایران را بشناسیم»، «راه کج»، «افسون تبلیغات» و «لندن میعادگاه تابستانی ایرانیان» قابل درک است، بخشی از زندگی اخلاق مدارانه وی بود.

روان‌شناسی ایرانیان

دکتر یوسفی به روان‌شناسی ایرانیان هم توجه دارد و بر این خصلت بد انگشت نهاده است، که برخی ایرانیان بویژه درس‌خواندگان، بر این باورند که کسی ارج و قدر ایشان را نمی‌داند و به اصطلاح «مجهول‌القدر»ند. او با مقایسۀ روش و امکانات زندگی استادان برجسته مغرب‌زمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بی‌پیرایگی آن استادان غربی را می‌ستاید و بر کوته‌بینی و کاهلی و تنبلی این مدعیان خرده می‌گیرد.
در مقالۀ «خطر جهل» از نادانی و جهل فراگیر در میان مردم به فغان آمده و بعضی از مطبوعات را عامل اصلی دامن زدن به جهل مردم دانسته است. تاآنجاکه با ترویج جهل و نادانی، قوّهٔ فکر و استدلال و تعقل و فهم را از جوانان سلب کرده و آنان را افرادی سطحی، قشری، ظاهرپرست، بدبین، پرتوقع و کم‌کار بار آورده است.

دستگاه تعلیم و تربیت

در یادداشتی مسخ‌شدن دستگاه تعلیم‌وتربیت را نیز نشان می‌دهد و شعر زیر را در که در کتب درسی آن زمان وجود داشته، به تمسخر می‌گرفت:

به علی گفت مادرش روزی
که بترس و کنار حوض مرو
رفت و افتاد ناگهان در حوض
بچه جان حرف مادرت بشنو!


انعکاس آینهٔ نگاهش از بزرگان

ملک الشعرای بهار

به بب‌نظير بودن او معتقدم، از آن جهت كه او شاعر زندگی بود. همان‌طور كه شعر حافظ و سعدي و فردوسي و ديگر هنرمندان را همه دوست مي‌دارند و بر چشم هنرشناسان قرار دارد، بدان سبب كه در زمان خود نواي زندگی از خلال كلام خويش به گوش جهانيان رسانده‌اند، به همين دليل نيز شعر بهار را همه دوست دارند و دوست خواهند داشت و هميشه ارزش هنري خود را حفظ خواهد كرد.

علی اکبر دهخدا

تصادفی شگفتانگیز است که دو نویسندۀ منقد و ظریفِ زبانِ فارسی، عبید زاکانی و دهخدا هردو از شهر قزوین برخاسته‌اند، هردو با نهایت ژرفبینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفتهاند. فکر هردو نکتهیاب و دقیق، و قلمشان شیرین و طنزآمیزست و بسیار پرتأثیر.

سیّد محمود فرّخ

فرّخ علاوه بر مراتب علمی و ادبی، مردی شریف و اصیل و جوانمرد بود. امانت و درستکاری و مردم‌دوستی او به زندگیاش درخششی خاص داده بود و در بین مردم احترام و اعتبار بسیار داشت.

ابوالقاسم حبیب‌اللهی

در پس آن قیافۀ آرام، در درون او طوفانی در جوشش بود؛ از اینرو وقتی پیرامون خویش کاستی و فقر و ستم و تیرهروزی می‌دید، مرگ را از زندگی خوشتر میانگاشت. بر روی هم اندیشۀ پخته و عواطف انسانی و لطف تخیّل و زبان روشن و گیرا، به شعر نوید زیبایی و حسنِ تأثیری بخشیده است که خوانندۀ سخنشناس خودر در مطالعۀ دیوان او در می‌یابد.

سید حسین خدیوجم

نثر فارسی را خوب و روان می‌نوشت و از زبان عربی مایهور بود ترجمه‌هایش رسا و دلپذیر است. او توانست متون علمی و دشوار از زبان عربی را به فارسی ترجمه کند.

حبیب یغمایی

مردی که بر خویشتمن سخت میگرفت، چندان که وقتی مطّلع شده بود که ارادتمندان وی درصددند یادگارنامهای به نام او فراهم آورند به اصرار خواست از این کار منصرف شوند. او حتی پشت مجموعۀ اشعار خود به نام سرنوشت نوشت: «بها: چهل تومان (و ارزش ندارد)».

پرویز ناتل خانلری

شعر عقاب در حقیقت افقی بلند و آرمانی‌زا را فرا روی ما مینهد، میل به رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستی است و پرواز به آسمان بیکران و نورانی شرف و آزادگی.

مجتبی مینوی

با این همه دانش و آگاهی، مینوی، به‌شیوۀ علمای حقیقی، بیشتر میگفت: «نمیدانم» یعنی تا چیزی بر او مسلم نبود و در آن باب تحقیق نکرده بود، به اظهار نمی‌پرداخت.

محمدعلی جمال‌زاده

زندگی او پر از حادثه بود، پیشآمدهای گوناگون سبب شد تا از او پولای آبدیده ساخته، آشنا با فراز و نشیب کار جهان و مردم جهان[ ]. ما همه مدیون جمالزادهایم که توانست با استفاده از زبان زندۀ عامّۀ مردم و ترکیب هنرمندانۀ آن با زبان ادبی نثر پرتوان و گرم و حسّاس پدید آورد.

صادق هدایت

علیرغم پرهیز وی از هرگونه خودنمایی و شهرت طلبی، شاید درباب هیچ نویسندهای در ایران این همه بحثهای موافق و مخالف نشده است. چهاثری برتر از آن که نویسنده بتواند نه فقط از نظر هنری در ادبیات کشورش تاثیری بجای نهد، بلکه فکرها را تکان دهد و به ژرفنگری برانگیزد؛ معیارهای ظاهری و پوک را درهم شکند و حکیمانه به زندگی بنگرد و اندیشهها را دگرگون سازد.

فیاض

تحقیق و پژوهش در دکتر فیاض انگیزهای جز فهم حقیقت نداشت، به قول محمّد قزوینی وی دوستدار حقیقت بود «من حیث هی هی».

اخوان ثالث

در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸مرداد۱۳۳۲ شعر زمستان را سرود، او زمستانِ اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.

فروغ فرخزاد

در برخورد با آثار فروغ با شاعری صاحب ذوق سر و کار داریم، شعر او ما را به عوالم تازهای می‌برد. مجموعۀ تولدی دیگر به دلیل تجدد بیشتر و استقلال سبک و به خصوص طرح مسائل اجتماعی بیشتر مورد پسند واقع شده است.

یادمان و پاسداشت‌ها

شب بخارای غلامحسین یوسفی

سال۱۳۹۶ به‌مناسبت نودمین سالگرد تولد غلامحسین یوسفی، سیصد و بیست و هفتمین شب از شبهای بخارا با همکاری دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، در عصر دوشنبه دوم بهمن‌ماه در تالار فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد با حضور گروه کثیری از دانشجویان و استادان دانشگاه با سخنرانی علی دهباشی برگزار شد؛ در پایان جلسه از کتاب روشنان دانشگاه با حضور خانم نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی شد.

کتابخانه

افتتاح کتابخانۀ غلامحسین یوسفی در ۱۷آذرماه۱۳۸۱ به عنوان کتابخانۀ تخصصی قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان، دارای 4000 کتاب نفیس.

تندیس

رونمایی از تندیس دکتر یوسفی در سال۱۳۹۶ کار هادی عرب نامی در کنار کتابخانه اهدایی ایشان به دانشکده ادبیات.

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

پروردۀ عشق

به دعوت‏ وزارت فرهنگ افغانستان، از بیست و پنجم مهرماه تا اول آبان۱۳۵۶ در کنگره‌ه‏ای جهانی که به‌مناسبت نهصدمین سال پس از روزگار تولد سنایی غزنوی‏ برای بزرگداشت آن شاعر عارف در کابل برپا بود حضور یافتند و این چکامه را در آن مجلس عرضه‏ داشتند.

پروردهٔ عشق
با دلی پر شوق من از ملک ایران آمدماز دیار جان به سوی شهر جانان آمدم
با دلی آکنده از مهر و وفا و دوستیپرکشان تا سرزمین مهربانان آمدم
دامنی پر گل ز شعر پارسی آورده‌امبهر کسب فیض از انوار عرفان آمدم
آمدم آغوش بگشوده به روی دوستانبر فراز ابرها، من از خراسان آمدم
از دیار پاک فردوسی، به بال آرزوتا سنایی را درود آرم فراوان آمدم
همچنان پروانه‌ای مجذوب نوراز راه دور دفتر سنایی را ثناخوان آمدم
من که خود پروردهٔ عشقم به نزد پیر عشقنکته آموزان و ره‌پرسان و شادان آمدم
زندگی خود چیست، جز مشتی خیال و آرزوروزگار خوش‌خیالی‌ها به پایان آمدم
رو به سوی عشق بنهادم که نور جان ازوستزان تعلق‌های جانفرسا پشیمان آمدم
* * * * *

بنیان‌گذاری

در زمانی که کمتر کسی به فکر انتشار مجله فرهنگی است یوسفی بدون هرگونه شائبه اقتصادی مجله‌ای مرتبط با نیازهای آموزشی تأسیس می‌کند و نه تنها برخی مقالات هر شماره را می‌نویسد بلکه تلاش می‌نماید مجله با پائین‌ترین قیمت و بهترین کیفیت محتوائی و چاپی ارائه گردد.
صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله نامه‌فرهنگ نامشخص است اما با توجه به یادداشت مرتضی مدرسی (رئیس فرهنگ خراسان وقت)، اداره فرهنگ خراسان عهده‌دار این دو سمت است. سردبیر مجله یوسفی بود. اولین شمارۀ نشریه در دی 1330 در مشهد منتشر شد. نوبت انتشار آن ماهیانه و محل اداره این نشریه مشهد، دبیرستان شاهرضا قرار داشت. از مجله نامه فرهنگ در طی دو سال جمعاً ‎۱۸شماره منتشر شد و پس‌ازآن برای همیشه متوقف شد.

شاعری گمنام

یوسفی شعر هم می‌گفت؛ اما هرگز علاقه‌ای به اینکه شاعر معروفی بشود از خود نشان نداد. بنابراین شعرهای او را پراکنده باید در نشریات و جنگ‌های ادبی خراسان و مانند آن پیدا کرد[ ]؛ علاوه‌بر شعر کلاسیک، شعر نو هم گفته‌ است. «در دشت ناپیدا کران شب» یکی از شعرهای نو استاد است که در ۱۳۵۵ در مشهد سروده شد[ ]:

امشب مرا حالی است دیگر
با اختران در گفت‌وگویم
گویی پیامی آورد از سوی یزدان
هر پرتوی کز آسمان آید به سویم

گهگاهی برای دوستانش در خلال نامه‌هایش شعر می‌سرود. شعر یوسفی برای دوستش احمد گلچین

«گلچین» مگر به لطف بجوید نشان ما
شاخ گلی فرستد جای گیاه من
خوش باد وقت آن هنری شاعر ادیب
آن یار همزبان من و نیکخواه من

شعر گلچین در رسای یوسفی

جز یوسفی که بود؟ که از نیک فطرتی
باشد درین زمانۀ بَد، خیرخواه من
از بَخت بد جلای وطن کرد ناگهان
پیر من و مراد من و خضر راه من
پشتم شکست تا زخراسان بتافت روی
کو بود بیمضایقه پشت و پناه من

هنر و موسیقی

وی به دو هنر خط و موسیقی آراسته بود، در باب آشنایی او به علم موسیقی، مقالهای که محققانه با عنوان «آواز بنان[ ]» نوشت؛ یوسفی معتقد بود بنان روح شعر فارسی را خوب درک کرده و فراز و فرود آواز و زیر و بم صدای خود و تحریرها و تکیهها را با تموج معانی و ظرایف سخن کاملاً پیوند میداد. در باب خط وقتی در شورای سردبیری دانشنامۀ ایرانیکا خواستند کسی را برای تحریر مقالۀ «خط و خطاطی[ ]» نامزد کنند به اتفاق نام وی به عنوان شایستهترین کس به میان آمد؛ خود او نستعلیق و به ویژه شکسته نستعلیق را شیرین مینوشت[ ].

یادنامه‌ها و ویژه‌نامه‌ها

  • ۱۳۶۰: دانشگاه فردوسی مشهد، فرخنده پیام، مجموعه مقالات تحقیقی-علمی، یادگارنامۀ استاد غلام‌حسین یوسفی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
  • ۱۳۶۶: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش۹
  • ۱۳۶۹: آذرماه. ماهنامۀ کلک، ش۸، سردبیر: علی دهباشی؛ پاییز و زمستان. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، یادنامۀ زنده‌یاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال۲۳، ش۳و۴؛ دی‌ماه. ماهنامۀ خاوران، ش۲، سردبیر: احمد فیلی حقیقی؛ اسفند. ماهنامۀ کلک، سال ۱۱و۱۲، سردبیر: علی دهباشی؛ زمستان. ایرانشناسی، سال دوم، ش۴، به یاد استاد غلام‌حسین یوسفی، سردبیر: جلال متینی؛ چیستا، ش۸
  • ۱۳۷۰: آذرماه. کتاب پاژ، ش۲، زیر نظر دکتر محمّد جعفر یاحقی-محمّد رضا خسروی؛ رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش۲
  • ۱۳۷۲: آبان وآذر. بینالود، ش۴۵و۴۶
  • ۱۳۷۸: پاییز، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ویژنامۀ بزرگداشت استاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال۳۱، ش۳و۴
  • ۱۳۶۳: آذرماه، زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا، دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
  • ۱۳۸۶: محمّد جعفر یاحقی: ارجنامۀ دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب؛ دوم بهمن‌ماه. مرکز آثار و مفاخر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، روشنان دانشگاه، ش۳

جوایز و افتخارات

کتاب فرخی سیستانی در سال ۱۳۴۱ به عنوان کتاب سال، تصحیح قابوسنامه در سال ۱۳۴۵ به عنوان تصحیح سال و ترجمۀ کتاب شیوههای نقد ادبی در سال ۱۳۷۶ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. هفت سکۀ بهار آزادی به یوسفی تعلق گرفت وی طی نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد آن را وقف دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد کرد تا به دانشجویانی که در زمینۀ نقد ادبی تحقیق شایستهای انجام دهد اهدا شود. در سال ۱۳۶۹ دومین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی به وی تعلق گرفت، متأسفانه برنامه زمانی انجام شد که یوسفی دار فانی را واع گفته بود بنابراین همسر نیکونهاد وی به‌شیوۀ همسرش آن را در اختیار گروه زبان و ادبیات فارسی نهاد با به صورت قرضالحسنه به دانشجویان کمبضاعت قرار گیرد. مبلغ این سرمایه بعدها توسط خانم یوسفی تقویت شد و هم اکنون زیر نظر سه تن از اعضای گروه به فعالیت خود ادامه می‌دهد. [۱۴]


آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

نامه‌نگاری

در نامه‌نگاری شکیبایی و حوصله‌ای بی‌مانند داشت. حتّی در نامه‌های دوستانه‌ای که می‌نوشت این نظم و دقت و متانت را در خط و ربط و انشاء و تنظیم مطالب در سطح محدود صفحه کاغذ می‌شد مشاهده کرد. همیشه با خودنویس و جوهر مینوشت؛ اعتقاد داشت که خودکار خط و ربط آدمی را خراب می‌کند. خود را ملزم به پاسداری از زبان فارسی می‌دانست؛ در این راستا ۱۳ مقاله دربارۀ زبان و نثر فارسی نوشت.

شرق‌شناس پارسی‌خوان

تأکید برخی از پژوهندگان معاصر در بهره‌گیری از زبان‌وادبیات فصیح پیشین به‌جای آنکه گره‌گشا باشد بر اثر تفریط طرفداران این سلیقه به حالتی می‌رسد که گاه مانند آن پاسخ شرق‌شناس می‌ماند که وقتی کسی ازو به فارسی پرسید: «حال شما چه طورست؟» جواب داد: «منّت خدای را عزّوجلّ» و به خیال خود پاسخی بسیار به جا داده بود.

اهلیّت زبان‌دانی

برای احراز توانایی در ترجمۀ تعبیرات خارجی به زبان فارسی انس داشتن با روح و شیوۀ بیان طبیعی این زبان است و این اهلیّت جز با فارسی آموختن و آثار فصیح پیشینیان و معاصران را به دقّت خواندن و تأمّل کردن و بهره‌بردن دست نمی‌دهد.

ترجمه

در مقالۀ فعل معلوم به‌جای مجهول مینویسد ساخت جملۀ فارسی را تابع بافت جملات بیگانه کردن زیانش به مراتب بیش از ورود لغات بیگانه است تلاش وی موجب شد که با پیشنهاد وی درس فارسی عمومی به عنوان دو واحد درسی اجباری در برنامۀ درسی دانشکدههای غیر ادبیات و علوم انسانی گنجانده شود.


کارنامهٔ برجامانده از وی

تألیف

  • تمرین فارسی اول ابتدایی، ۱۳۳۳ [کمک درسی، مشتمل بر تمریناتی برای تقویت دانشآموزان در یادگیری زبان فارسی]
  • فرخي سيستاني، ۱۳۴۱ [شرححال فرخی به علاوه مطالبی راجع به حکومت غزنویان به ویژه محمود غزنوی]
  • نامه اهل خراسان، ۱۳۴۶ [علل و عوامل ظهور و سقوط قیام ابومسلم خراسانی]
  • دیداری با اهل قلم، دو جلد، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷ [دربارۀ بیست کتاب نثر فارسی؛ نقد و تحلیل بیست اثر برگزیدۀ نثر فارسی از ادبیات کهن و معاصر؛ نگاه تازه به ادبیات قدیم با بینشی نقدآمیز به آثار نویسندگان و شاعران[ ]]
  • برگ‏‌هایی در آغوش باد، دوجلد، ۱۳۶۵ [مجموعۀ مقاله، یادداشت و نقد و پژوهش]
  • کاغذ زر، ۱۳۶۳ [مجموعه مقالات ادبی و تاریخی، بعضی از این مقالات ابتدا در دانشنامۀ ایران و اسلام به چاپ رسیده بود]
  • روان‌‏های روشن، ۱۳۶۳ [بیست مقالۀ جداگانه، معرفی یکی از انسانهای کامل در هر بخش]
  • چشمه روشن، ۱۳۶۹ [هفتاد و دو مقالۀ جداگانه در نقد و تحلیل یک شعر برگزیده از هریک از هفتاد شاعر از رودکی تا دوران معاصر؛ گاهی در تجزیه و تحلیل اشعار و شاعران از نظریههای نقادان شرق و غرب بهره جسته و در برخی موارد نیز وارد حوزه ادبیات تطبیقی شده است]

ترجمه

از زبان فرانسه

کتاب

  • سرگذشت جوان تاجر، ۱۳۲۹ [داستانی است مشتمل بر مضامین اخلاقی و اجتماعی برای مطالۀ کودکان و نوجوانان]
  • انسان دوستی در اسلام، مارسل بوازار، ۱۳۶۲[مؤلف سوئیسی کوشیده است اشتباه غربیان در طرز رفتار نسبت به مسلمانان و اسلام را به نمایش گذاشته است]
  • تحقیق دربارۀ سعدی، هنری ماسه، ۱۳۶۴ [پژوهشی در احوال و نقد آثار سعدی همراه با مطالعات تطبیقی و مقایسۀ برخی از افکار و عواطف شاعرانۀ سعدی با نویسندگان و شاعران اروپایی]
  • اما، من شما را دوست دارم، ژیلبر سیرون ۱۳۶۲ [رمان]

مقاله

  • سرگذشت علی بیگ، فنلن ؟؟؟
  • پدر سیمون، دو مو پاسان، ۱۳۳۱ [داستام کوتاه]
  • سرمایۀ عرب، ک.و.گئورگیو، ۱۳۴۲ [زندگانی محمّد(ص)]
  • روزی یک سکۀ طلا، ژان دو تور، ۱۳۴۴ [یکی از داستانهای کوتاه]
از زبان عربی

کتاب مشترک با یوسف بکار

  • داستان من و شعر، نزار قبانی، ۱۳۶۵
  • برگزیدهای از شعر عربی معاصر، مصطفی بدوی، ۱۳۶۹

مقاله مشترک با یوسف بکار، همگی در ۱۳۵۴

  • شعری از ایلیا ابوماضی
  • شعری از الیاس فرحات
  • رقص با کلمات، نزار قبانی
از زبان انگلیسی

کتاب

  • شیوه‌های نقد ادبی، دیوید دیچز ۱۳۶۶
  • چشم‌اندازی از ادبیات و هنر، رنه وِلک و دیگران ۱۳۷۰

مقاله

  • دختر شرقی من، درینا ویلز ۱۳۴۳ [طرز تفکر عامۀ مردم اروپا در باب موضوع رنگ و نژاد]
  • هدف ادبیات اسلوب عالی و فضایل ادبی، دیوید دیچز ۱۳۶۳ [ترجمۀ بخشی از کتاب شیوه‌های نقد ادبی]
  • ادبیات کلی، تطبیقی و ملی، رنه وِلک ۱۳۶۹ [ترجمه فصلی از کتاب چشماندازی از ادبیات و هنر]
  • ادب، ؟؟؟ [ترجمۀ سخنرانی یکی از منتقدان انگلیسی دربارۀ «رمان»]

تصحیحات

  • قابوسنامه، ۱۳۴۵، تشویق و ترغیب‌های مجتبی مینوی موجب شد تصحیح جدیدی براساس نسخه‌های قدیمی‌تر ارائه کند. چاپ اوّل در سلسله انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب با مقدمۀ کلی احسان یارشاطر انتشار یافت؛ چاپهای بعدی که جزو انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود، همگی از روی چاپ نخستین افست شده است. از آنجا که وی بهترین تصحیح انتقادی را در سال۱۳۴۵ فراهم آورد کار تهیۀ گزیده به وی واگذار شد.[ ]
  • التصفیه فی‌احوال المتصوّفه (صوفی‌نامه)، ۱۳۴۷، برای تصحیح این کتاب از ۱۱۹ منبع فارسی و عربی و ۵ منبع به زبان‌های اروپایی استفاده کرد.
  • ترجمۀ تقویم الصحّه، ۱۳۴۹، علاوه‌بر تشویق‌های خانلری و دکتر فیاض، آنچه موجب شد که یوسفی تصحیح این کتاب را برعهده بگیرد ارزش کتاب از لحاظ تاریخ طب بود.[ ]
  • لطائف الحکمة، ۱۳۵۱، علاقۀ یوسفی به تصحیح این کتاب به این دلیل بود که سراجالدین محمود ارموی در زمان مولوی، قاضی القضاة شهر قونیه را برعهده داشته است و با جلالالدین رومی درارتباط بود.[ ]
  • ملّخص اللغات، ۱۳۶۲، فرهنگی است دو زبانه. و دربردارندۀ ۴۰۰۰ لغت است. برای آنکه کار با دقت صورت پذیرد با بسیاری از فرهنگ‌های فارسی و عربی و بعضی از تفاسیر و متون علمی از جمله منتهی الارب و مهذّب الاسماء مورد استفاده قرار گرفت.[ ]

بررسی چند اثر

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

فهرست پایان‌نامه‌هایی که دکتر غلامحسین راهنمایی کرده به ترتیب مقطع تحصیلی و تاریخ دفاع

  1. «ارزش فرهنگهای فارسی»، محمد علی قدسی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
  2. ‌ «بحثی در سماع صوفیان»، مهدخت صدیقیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
  3. «بحثی راجع به داستانپردازی نظامی»، ناهید اعتماد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
  4. «داستان کوتاه در ادبیات فارسی بعد از مشروطه»، ژاله متحدین، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
  5. «رابطۀ شعر و تصوف»، صدیقه حبیب اللّهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۶تا۳۷
  6. «گلستان و بوستان سعدی از نظر تعلیم و تربیت»، علی سالیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۷تا۳۸
  7. «تصحیح و نقد متون ادبی»، حسین کیانی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۷تا۳۸
  8. «آداب و رسوم و مشاغل مهم دربار غزنه»، پرویز بزرگ گرایلی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸تا۳۹
  9. «فنّ قصهپردازی (فابلنگاری) و افسانه‌های جانوران و پرندگان در شعر فارسی»، تقی وحیدیان کامیار، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸تا۳۹
  10. «تاریخ زمان عبید زاکانی و نقد آثار او»، نصرالله داودی، دانشگاه مشهد، کارشناسی، ۱۳۳۸تا۳۹
  11. «گویش بیرجندی»، ذبیح‌الله اشرفزاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
  12. «موسیقی کلام حافظ»، شکرالله قریب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
  13. «بحثی دربارۀ اشعار پروین»، اختر پویان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۹تا۴۰
  14. «بحثی انتقادی در علم بدیع فارسی»، حمید زرین‌کوب، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
  15. «تنظیم فرهنگ لغات و اصطلاحات رزمی و بزمی در برهان قاطع»، فرزین شکوهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
  16. «دهخدا و تأثیر او در نثر فارسی معاصر»، مهین‌دخت پوررحیمی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
  17. «فرهنگ لغات و اصطلاحات بزمی (مربوط به میگساری) در برهان قاطع»، عیسی نیکوکار، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
  18. «بررسی آثار جمال‌زاده»، رضا نوابپور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۰تا۴۱
  19. «بحثی راجع به کتاب سمک عیّار»، محمد ولی شاهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
  20. «داستانسرایی عطّار»، نپتون جبیب اللهی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
  21. «فرهنگ لغات و ترکیبات و اصطلاحات دیوان مسعود سعد همراه با بحثی در مختصات دستوری اشعار او به‌انضمام معانی ملمّعات»، طوبی خواجه میری مقدم، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
  22. «لغات و اصطلاحات مربوط به آرایش در برهان قاطع، شهین معین افشار»، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۱تا۴۲
  23. «قافیه و هنر شعر (جستوجویی تاریخی و انتقادی دربارۀ قافیه و پیوستگی‌های آن با هنر شعر)»، محمدرضا شفیعی کدکنی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۴
  24. «انتخاب و تحریر داستان‌های مناسب کودکان از آثار منظوم سنایی»، عطّار، مولوی و بحثی دربارۀ آن‌ها، فلور مجاور، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۵
  25. «انعکاس اوضاع اجتماعی عصر در شعر انوری، محمود اقلیمی ترشیز»، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳تا۴۵
  26. «رنگ محلی در شعر فرخی، منوچهری، نظامی، حافظ و نیما یوشیج»، محمد کریم‌زاده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۴تا۴۵
  27. «انعکاس اوضاع اجتماعی در شعر بهار»، عزّت آل داوود، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
  28. «تصویر در شعر حافظ»، لیدا مهرپویا، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
  29. «تمثیل در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی»، ثریا خدیوی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
  30. «طنز حافظ نسبت به اجتماع خودش»، فائقه رستمیان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰تا۵۱
  31. «بحث انتقادی در شعر شهریار»، مصطفی کریمی‌اصل، کارشناسی، دانشگاه مشهد،۱۳۵۱تا۵۲
  32. «هنر بیان نظامی در خسرو و شیرین»، استاد مشاور: جلال متینی، محمد حسین خسروان، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  33. «ولی و ولایت از دیدگاه صوفیه»، استاد مشاور: جلال متینی، غلامرضا شیرزادی‌نژاد، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  34. «نقد و بررسی آثار دکتر سیمین دانشور»، استاد مشاور: جلال متینی، زهره سیادت، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  35. «نقد و بررسی آثار داستانی صادق هدایت»، استاد مشاور: جلال متینی، عباسقلی محمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  36. «عشق در دیوان حافظ»، استاد مشاور: جلال متینی، نورمحمد رحیمی کازرونی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  37. «تمثیل در مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد مولوی»، محمود هنری، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  38. «عشق در مثنوی مولوی»، نرگس بردیده، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۴تا۵۵
  39. «نقد و بررسی شعر وصال شیرازی»، اقدس دلیل، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۴تا۵۵
  40. «نقد و بررسی شعر رهی معیری»، فریده احمدی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۵تا۵۶
  41. «بررسی لغات و ترکیبات دیوان کبیر مولانا جلال‌الدین بلخی»، نجیب مایل هروی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
  42. «آفرینش ترکیبات بدیع در دیوان حافظ»، محمدحسین سعادت‌فر، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  43. «بحثی انتقادی در داستانسرایی نظامی»، ژاله متحدین، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱تا۵۲
  44. «تجلّی شاعرانۀ اساطیر و روایات در شعر عطّار نیشابوری»، رضا اشرف‌زاده، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
  45. «نقد و بررسی شعر صائب»، محمد حسن خسروان، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶تا۵۷
  46. «تصویرگری در غزلیات شمس»، سید حسین فاطمی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶
  47. «تجلّی شاعرانۀ اسطوره و اشارات داستانی در مثنوی مولوی»، مهدخت پورخالقی چترودی، کارشناسی ارشد، دانشگاه مشهد، ۱۳۶۳تا۶۴
  48. «مآخذ قصص و تمثیلات مثنویهای عطّار»، فاطمه صنعتی‌نیا، کارشناسی ارشد، ؟؟؟، موسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی
  49. «مبانی اخلاق در مثنوی»، استاد مشاور: یاحقی، هما حجّتی، کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸تا۶۹
  50. «فرهنگ اشارات داستانی در ادبیات فارسی»، استاد مشاور: مهرداد بهار، محمّد جعفر یاحقی، دکتری، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹
  51. «سیمای انسان در تعلیمات و آثار عرفانی تا پایان قرن دهم هجری»، محمد مهدی ناصح، دکتری، ۱۳۶۰



منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی.
  2. پورنامداریان، تقی. «دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج». آدینه، ش. ۶۵و۶۶ (دی‌ماه ۱۳۷۰): ۹۰-۹۱. 
  3. «یادنامهٔ استاد نامه‌ای که به مقصد نرسید». مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ش. ۳-۴ (۱۳۶۳): ۳۳۳-۳۴۵. 
  4. خدیوجم، حسین. «خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست». یغما، ش. ۵ (مرداد ۱۳۵۲): ۲۶. 
  5. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [داوود غلام زاده. «هم به قدر تشنگی باید چشید»]، ۹۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ «سالشمار استاد غلام حسین یوسفی». ایرانشناسی، ش. ۸ (زمستان ۱۳۶۹): ۶۹۶-۶۹۹. 
  8. یوسفی، غلام‌حسین. «یادی از معلم بزرگوار». ایرانشناسی ۵، ش. ۹ (اردیبهشت ۱۳۴۴): ۱-۴. 
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ یوسفی، برگ هایی در آغوش باد.
  10. یاحقی، محمدجعفر. «ره‌شناسی می‌بباید». مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات فردوسی مشهد، ش. ۲۶ (۱۳۷۷): ۴۱-۴۲. 
  11. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی [مهدخت پورخالقی. «دوران ترس و عشق»]، ۷۳.
  12. سلطانی گردافرازی، علی. «خاطراتی با دکتر غلام‌حسین یوسفی». مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش. ۲۶ (پاییز ۱۳۷۰): ۴۱-۴۲. 
  13. «سالشمار استاد غلام حسین یوسفی». مجلهٔ کلک، ش. ۸ (آبان ۱۳۶۹): ۷و۸. 
  14. یاحقی، محمدجعفر، ارج‌نامه، 16-17.

منابع

  1. یوسفی، غلام‌حسین. «مسخ». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۵ (اردیبهشت۱۳۳۱): ۱۹۳تا۱۹۶. 
  2. پورنامداریان، تقی. «دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج». آدینه، ش. ۶۵و۶۶ (دی۱۳۷۰): ۹۰و۹۱. 
  3. خدیوجم، حسین. «خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست». یغما، مرداد۱۳۵۲، ۲۶. 
  4. یوسفی، غلام‌حسین. «یادی از معلم بزرگوار». نشریۀ فرهنگ خراسان، ش. ۹ (۵،اردیبهشت۱۳۴۴): ۱تا۴. 
  5. یاحقی، محمدجعفر. «ره‌شناسی می‌بباید». مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، ش. ۳تا۴ (۱۳۷۷): ۳۰۵تا۳۱۰. 
  6. سلطانی گردفرامرزی، علی. «خاطراتی با استاد غلام‌حسین یوسفی». مجلۀ رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش. ۲۶ (پائیز۱۳۷۷): ۴۱و۴۲. 
  7. جمال‌زاده، محمدعلی. «مقام اخلاقی و عملی دکتر غلام‌حسین یوسفی». کلک، ش. ۸ (آبان۱۳۸۹): ۴۷تا۴۹. 
  8. افشار، ایرج. «یادآوری علمی و فرهنگی دکتر یوسفی». کلک، ش. ۸ (آبان۱۳۶۹): ۵۹تا۶۲. 
  9. خرمشاهی، بهاء‌الدین. «فرزانه‌ای سعدی خصال». کلک، ش. ۸، ۵۹تا۶۲. 
  10. اتابکی، پرویز. «یاد و یادبودها: پاسداران زبان فارسی». کلک، ش. ۲۱ (آذر۱۳۷۰): ۱۷۴تا۱۸۷. 
  11. یارشاطر، احسان. «یادداشت‌ها (۱۳) به یاد دوست». ایران‌شناسی، ش. ۸ (۱۳۶۹): ۷۰۰تا۷۰۷. 
  12. یوسفی، غلام‌حسین. «مجهول‌القدر». مجلۀ وحید اوّل، ش. ۸ (مرداد۱۳۴۳): ۲۲تا۲۶. 
  13. یوسفی، غلام‌حسین. «خطر جهل». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۱۲ (بهمن۱۳۳۹): ۴۹تا۵۱. 
  14. یوسفی، غلام‌حسین. «افراط، تفریط، اعتدال در نگارش فارسی». نشر دانش ۹، ش. ۲ (بهمن‌واسفند۱۳۶۷): ۲تا۴. 
  15. یوسفی، غلام‌حسین. «فعل معلوم به جای فعل مجهول». نشر دانش ۸، ش. ۱ (آذرودی۱۳۶۶): ۱۰تا۱۵. 
  16. یوسفی، غلام‌حسین. «مرد حق». نامۀ آستان قدس ۷، ش. اوّل (اسفند۱۳۴۵): ۱تا۸. 
  17. یوسفی، غلام‌حسین. «ایران را بشناسیم». مجلۀ یغما ۲۳، ش. اوّل (فروردین۱۳۴۹): ۱۸تا۲۱. 
  18. یوسفی، غلام‌حسین. «راه کج». نشریۀ فرهنگ خراسان ۲، ش. ۵ (مهر۱۳۴۳): ۱۸تا۲۰. 
  19. یوسفی، غلام‌حسین. «افسون تبلیغات». مجلۀ یغما ۲۲، ش. اوّل (فروردین۱۳۸۴): ۱تا۵. 
  20. یوسفی، غلام‌حسین. «اندن، میعادگاه تابستانی ایرانیان». نشریۀ هیرمند اوّل، ش. ۴ (۱۳۴۴): ۳۹۲تا۳۹۷. 
  21. یوسفی، غلام‌حسین. «ای بهشت من». مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد، ۱۳۶۹، ۸۴۷. 
  22. یوسفی، غلام‌حسین. «شمع سبز». مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد، ۱۳۶۹، ۸۴۹. 
  23. یوسفی، غلام‌حسین. «آواز بنان». کلک، ش. ۱۱ و۱۲ (بهمن‌واسفند۱۳۶۹): ۴۳تا۴۷. 
  24. یوسفی، غلام‌حسین. «استاد بهار: شاعری ملی و هنرمند واقعی بود». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۱تا۳ (دی‌و بهمن‌واسفند): ۱۶تا۱۹و ۷۸تا۸۱ و ۱۲۳تا۱۲۵. 
  25. یوسفی، غلام‌حسین. «سرگذشت فرّخ». مجلۀ یغما (زیر نظر مجتبی مینوی)، ۱۳۴۴، ۱تا۲۳. 
  26. یوسفی، غلام‌حسین. «تصویری از استاد فیاض، یادنامۀ دکتر فیاض». مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد ۷، ش. ۴ (زمستان۱۳۵۰): ۷۰۷تا۷۱۱. 
  27. ناصح، محمدمهدی. «توضیحی در باب روش تصحیح متون کهن به شیوۀ علمی‌اجتهادی». کنگرۀ کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی (مشهد)، ۱۳۷۴، ۱تا۱۱. 
  28. حمیدیان، سعید. «بوستان سعدی». نشر دانش ۵، ش. ۶ (مهروآبان۱۳۶۴): ۵۶. 
  29. یوسفی، غلام‌حسین. «زبان فارسی: سلام به سنائی». کلک، ش. ۵ (مرداد۱۳۶۹): ۱۹و۲۰. 
  30. یوسفی غلام‌حسین. دیداری با اهل قلم. مرکز پژوهشی میراث مکتوب = تهران، ۱۳۸۸. 


پیوند به بیرون