یکی بود و یکی نبود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
شخصیت‌های موجود در هر یک از داستان‌های این مجموعه نماینده قشر‌ خاصی از جامعه ایران آن‌روز هستند که جمال‌زاده با توصیف خوی و خصلت‌های آنان‌، تصویر روشنی از خصوصیت‌های ایرانیان را ترسیم کرده است.
شخصیت‌های موجود در هر یک از داستان‌های این مجموعه نماینده قشر‌ خاصی از جامعه ایران آن‌روز هستند که جمال‌زاده با توصیف خوی و خصلت‌های آنان‌، تصویر روشنی از خصوصیت‌های ایرانیان را ترسیم کرده است.
====فارسی شکر است====
====فارسی شکر است====
در ''فارسی شکر است'' که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دربه‌دری به ایران بازگشته است؛ در همان بدو ورود بی‌دلیل به عنوان فردی خارجی شناخته‌ می‌شود و به زندان‌ می‌افتد. هر یک از هم‌سلولی‌های راوی در زندان نماینده طبقهٔ‌ خاصی از مردم ایران هستند.
در ''فارسی شکر است'' که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دربه‌دری به وطن بازگشته است؛ در همان بدو ورود بی‌دلیل به عنوان فردی خارجی شناخته‌ می‌شود و به زندان‌ می‌افتد. هر یک از هم‌سلولی‌های راوی در زندان نماینده طبقهٔ‌ خاصی از مردم ایران هستند.


مأموران تذکره نماینده «طبقه حاکم، سودجو و ستمگر» هستند. مردی که به عربی نامفهوم سخن می‌گوید نمایندهٔ طبقه «سنت گرایان» است. جوان فرهنگی‌ماب نماینده قشر «روشن‌فکر نماها و متجددان بیگانه از وطن» است. رمضان نماینده «عامه مردم ایران» است. <ref name='' شخصیت‌های داستان''>{{یادکرد|نویسنده= افشار|مقاله= توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود|ترجمه=|ژورنال= مجله ادبیات داستانی|تاریخ= ۱۳۸۶|دوره=|شماره= ۱۱۰|صفحه ۷۸ تا ۸۵}}</ref>
مأموران تذکره نماینده «طبقه حاکم، سودجو و ستمگر» هستند. مردی که به عربی نامفهوم سخن می‌گوید نمایندهٔ طبقه «سنت گرایان» است. جوان فرهنگی‌ماب نماینده قشر «روشن‌فکر نماها و متجددان بیگانه از وطن» و رمضان نماینده «عامه مردم ایران» است. <ref name=''داستان''>{{یادکرد|نویسنده= افشار|مقاله= توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود|ترجمه=|ژورنال= مجله ادبیات داستانی|تاریخ= ۱۳۸۶|دوره=|شماره= ۱۱۰|صفحه ۷۸ تا ۸۵}}</ref>
====رجل سیاسی====
====رجل سیاسی====
داستان ''رجل سیاسی'' روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. او نماينده قشر وكلاي مجلس در دوره اول است؛ كساني كه سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسي چیزی نمی دانستند، اما به‌واسطه جهل مردم یا حرافی به وكالت برگزيده‌ می‌شوند.
داستان ''رجل سیاسی'' روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. روزی در یکی از اجتماعات مردمی با صدای بلند صبحت‌ می‌کند و با جمعی از عوام بازار به سوی مجلس می‌رود. او از طرف مردمی که سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسی چیزی نمی‌دانستند، به عنوان نماینده انتخاب می‌شود. در این داستان بسیاری از زشتی‌های عالم سیاست نمایانده شده است.
 
در ادامه این داستان، پادوی سیاسی یکی از نمایندگان مجلس به حلاج رشوه می‌دهد اما او به پیشنهاد حاج‌علی پس از سخنرانی در جمع مردم، پول را به شاگردش می‌دهد تا به رشوه‌دهندگان برگرداند. اما کیسهٔ پول نادانسته به خانه‌اش بازمی‌گردد و همهٔ این حوادث موجب می‌شود مردم او را به‌عنوان سیاستمداری امین و مورداعتماد بشناسند... جمال‌زاده به‌خوبی تملق‌گویی و چاپلویسی این پادوی سیاسی را توصیف کرده است. <ref name=''داستان''/>
====دوستی خاله‌خرسه====
====دوستی خاله‌خرسه====
''دوستی خاله‌خرسه''، داستان کمک جوان خوش‌مشرب و دلسوز و خون‌گرمی به‌نام حبیب‌الله است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات می‌دهد اما سربازان روس پاسخ نیک‌رفتاری او را گرفتن جانش می‌دهند.
داستان درباره ایام حضور نیروهای بیگانه در ایران است. روای داستان برای دیدن مادرش به سفر می‌رود. در میانه راه، یکی از همسفرانش به‌نام حبیب‌الله که خوش‌مشرب، دلسوز و خون‌گرم است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات می‌دهد اما در نزدیکی کنگاور به گروهی سرباز روسی برخورد می‌کند. آنها پاسخ نیک‌رفتاری او را با گرفتن جانش می‌دهند؛ به‌اتهام بدرفتاری با قزاق مجروح و در واقع برای ربودن پول‌هایش.
داستان ''درد دل ملا قربانعلی''، روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت  شغل روضه‌خوانی سوق می‌دهد. او نماینده جامعه روحانی‌نمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.
====درد دل ملاقربانعلی====
روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت  شغل روضه‌خوانی سوق می‌دهد. او نماینده جامعه روحانی‌نمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.
====بیله دیگ بیله چغندر====
راوی داستان یک ایرانی است که در فرنگستان با دلاکی فرنگی هم‌کلام می‌شود. دلاک در این داستان که دست تصادف او را به مستشاری کارهای مهم در ایران رسانده از خاطرات خود سخن می‌گوید.
 
سخنان دلاک فرنگی، انتقاد آمیز و به‌گونه‌ای با طنز و هجو همراه است. او به‌صراحت از برخی خصوصیات و صفات ایرانیان انتقاد می‌کند. اما هرجا سخنی از آداب و رسوم ملی یا ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی آنان به میان می‌آید، برای کاستن از لبهٔ تیز انتقاداتش، از نوعی تجاهل‌العارف بهره می‌گیرد.<ref name=''داستان''/>
====ویلان‌الدوله====
حکایت زندگی سربازی است که به‌شیوه خودش زندگی می‌کند. حالت مفت‌خوری دارد. آدم بی‌هویی که سربار دیگران است.
 
این شخصیت قادر به بازیابی جایگاه اصلی خود در جامعه نیست. هر شب در جایی می‌خوابد و هر روز میهمان کسی است. سرانجام از این وضعیت خسته و دلزده‌ می‌شود و خودکشی می‌کند. <ref name=''داستان''/>


===دلیل شهرت===
===دلیل شهرت===
شهرت و آوازهٔ این اثر مرهون حق‌تقدمی است که جمال‌زاده در خلق داستان کوتاه داشته است. بسیاری از ادبا و نویسندگان ایرانی و خارجی جمال‌زاده را عملدار سبک رئالیسم و اثرش را پیشقدم نثر فارسی جدید می‌دانند.
شهرت و آوازهٔ این اثر مرهون حق‌تقدمی است که جمال‌زاده در خلق داستان کوتاه داشته است. بسیاری از ادبا و نویسندگان ایرانی و خارجی جمال‌زاده را عملدار سبک رئالیسم و اثرش را پیشقدم نثر فارسی جدید می‌دانند.
جمال‌زاده با [[یکی بود و یکی نبود]]، به‌عنوان یکی از احیاگران نثر فارسی مطرح شد. به‌عقیده بسیاری، او یک انقلابی است که با طرز نگارش جدید خود، جنبش ادبی جدید را در نثر فارسی به وجود‌ آورد. <ref name=''احیاگر نثرفارسی''>{{پک|میراانصاری|۱۳۸۲|ک=مشاهیر ادب معاصر ایران|ص=۴۵۲}}</ref>   
جمال‌زاده با [[یکی بود و یکی نبود]]، به‌عنوان یکی از احیاگران نثر فارسی مطرح شد. به‌عقیده بسیاری، او یک انقلابی است که با طرز نگارش جدید خود، جنبش ادبی جدید را در نثر فارسی به وجود‌ آورد. <ref name=''احیاگر نثرفارسی''>{{پک|میرانصاری|۱۳۸۲|ک=مشاهیر ادب معاصر ایران|ص=۴۵۲}}</ref>   
===چرا باید این کتاب را خواند===
===چرا باید این کتاب را خواند===
خواندن این کتاب به عنوان سرآغاز داستان‌نویسی جدید فارسی از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است.
====مانیسفت ادبیات جدید فارسی است====
====مانیسفت ادبیات جدید فارسی است====
دیباچه مجموعه یکی بود و یکی نبود، یکی از مهم‌ترین مانیفیست‌های ادبی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. جمال‌زاده در مقدمه کتاب، از «دموکراسی ادبی» و آزادی در خلق آثار و نوشته‌های ادبی سخن می‌گوید. از نثر نویسندگان دوران گذشته انتقاد می‌کند و آن را مختص طبقه خواص و نخبگان می‌داند. معتقد است این نثر نمی‌تواند با عامه مردم ارتباط برقرار کند. به‌عقیده او باید اصلاحاتی در شیوه نثرنویسی ایجاد شود و با بهره‌گیری از زبان مردم، اصطلاحات و تعابیر، ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها، آن را به مردم نزدیک کرد. نیز، ضمن آنکه ادبیات داستانی را برای رشد معنوی مردم امری حیاتی می‌داند، بر نقش بسزای داستان در غنا بخشیدن به زبان تأکید می‌کند.
دیباچه مجموعه یکی بود و یکی نبود، یکی از مهم‌ترین مانیفیست‌های ادبی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. جمال‌زاده در مقدمه کتاب، از «دموکراسی ادبی» و آزادی در خلق آثار و نوشته‌های ادبی سخن می‌گوید. از نثر نویسندگان دوران گذشته انتقاد می‌کند و آن را مختص طبقه خواص و نخبگان می‌داند. معتقد است این نثر نمی‌تواند با عامه مردم ارتباط برقرار کند. به‌عقیده او باید اصلاحاتی در شیوه نثرنویسی ایجاد شود و با بهره‌گیری از زبان مردم، اصطلاحات و تعابیر، ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها، آن را به مردم نزدیک کرد. نیز، ضمن آنکه ادبیات داستانی را برای رشد معنوی مردم امری حیاتی می‌داند، بر نقش بسزای داستان در غنا بخشیدن به زبان تأکید می‌کند.
====آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار====
====آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار====
جمال‌زاده در داستان‌هایش خواننده را با مردم عوام، کاسب‌کارها، بازاری‌ها، بازرگانان، پیشه‌وران، ملاها، نظامی‌ها، سیاست‌مداران و سایر طبقات مردم با عادات و رسوم ویژه خودشان در آن روزگار آشنا می‌کند. ظلم، ستم، مظلومیت، خست، شاعرمنش بودن، اهل حساب‌وکتاب بودن، ساده‌لوحی، دیوانگی، دانایی از جمله خصلت‌های شخصیت‌های این داستان‌هاست. به‌همین جهت جمال‌زاده را می‌توان ثبت‌کنندهٔ عادات و رفتارهای ایرانیان دانست.
جمال‌زاده در داستان‌هایش خواننده را با مردم عوام، کاسب‌کارها، بازاری‌ها، بازرگانان، پیشه‌وران، ملاها، نظامی‌ها، سیاست‌مداران و سایر طبقات مردم با عادات و رسوم ویژه خودشان در آن روزگار آشنا می‌کند. ظلم، ستم، مظلومیت، خست، شاعرمنش بودن، اهل حساب‌وکتاب بودن، ساده‌لوحی، دیوانگی، دانایی از جمله خصلت‌های شخصیت‌های این داستان‌هاست. به‌همین جهت جمال‌زاده را می‌توان ثبت‌کنندهٔ عادات و رفتارهای ایرانیان دانست.
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب===
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب===
==== مُهر نویسندگی‌اش خورده شد====
==== مُهر نویسندگی‌اش خورده شد====
دل به دریا می‌زند. با ترس و لرز داستان را می‌خواند. در محضر اساتید و بزرگانی چون محمد قزوینی و سید حسن تقی‌زاده است. منتظر پرخاش است اما همه ساکت هستند و به‌دقت‌ گوش می‌دهند. چشم‌هایش به سمت قزوینی می‌چرخد. برق را در چشم‌هایش می‌بیند اما نمی‌داند برق غضب است یا برق قبول. هنوز داستان به پایان نرسیده که از سوی حضار به ویژه شخص قزوینی مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرد. غرق در تعجب و حیرت است، از این‌جاست که مُهر نویسندگی‌اش خورده می‌شود. بدین‌ترتیب اولین قصه جمال‌زاده با عنوان فارسی شکر است به‌چاپ می‌رسد. «تشویق بزرگوارانه سرورهای محترم به‌جایی رسید که در همان شب و همان ساعت مهر قطعی و دائمی نویسندگی بر دامن سرنوشت من زده شد و در سایه عنایت آمیخته به دلالت و هدایت آنها نویسنده از آب درآمدم و از آن تاریخ به‌بعد... این دو انیس و مؤنس روسفید و روسیاه یعنی قرطاس و قلم دست از سرم برنداشته‌اند و اطمینان دارم که تا به لب گور همراه و هم‌رکابم خواهند بود». <ref name=''تمجید قزوینی''>{{پک|افشار|دهباشی|۱۳۷۶|ک=خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده|ص=۲۳۲ تا ۲۳۳}}</ref>  
دل به دریا می‌زند. با ترس و لرز داستان را می‌خواند. در محضر اساتید و بزرگانی چون محمد قزوینی و سید حسن تقی‌زاده است. منتظر پرخاش است اما همه ساکت هستند و به‌دقت‌ گوش می‌دهند. چشم‌هایش به سمت قزوینی می‌چرخد. برق را در چشم‌هایش می‌بیند اما نمی‌داند برق غضب است یا برق قبول. هنوز داستان به پایان نرسیده که از سوی حضار به ویژه شخص قزوینی مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرد. غرق در تعجب و حیرت است، از این‌جاست که مُهر نویسندگی‌اش خورده می‌شود. بدین‌ترتیب اولین قصه جمال‌زاده با عنوان فارسی شکر است به‌چاپ می‌رسد. «تشویق بزرگوارانه سرورهای محترم به‌جایی رسید که در همان شب و همان ساعت مهر قطعی و دائمی نویسندگی بر دامن سرنوشت من زده شد و در سایه عنایت آمیخته به دلالت و هدایت آنها نویسنده از آب درآمدم و از آن تاریخ به‌بعد... این دو انیس و مؤنس روسفید و روسیاه یعنی قرطاس و قلم دست از سرم برنداشته‌اند و اطمینان دارم که تا به لب گور همراه و هم‌رکابم خواهند بود». <ref name=''تمجید قزوینی''>{{پک|افشار|دهباشی|۱۳۷۶|ک=خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده|ص=۲۳۲ تا ۲۳۳}}</ref>  
====جوایز====
====جلسات نقد و بررسی====
====جلسات نقد و بررسی====
====اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور====
نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود در ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ در کارگاه نقد انجمن داستان‌نویسی سمر برگزار شد.استاد علی‌اکبر ترابیان و سایر نویسندگان نیز در این کارگاه حضور داشتند. <ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://samarsabz.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%8C%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF/|عنوان = نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود|ناشر = انجمن ادبیات داستانی سمر|تاریخ انتشار = |تاریخ بازدید =}}</ref>
====تقریظ بر کتاب====
====استحال و اقتباس====


===سال‌شمار کتاب===
===سال‌شمار کتاب===


===خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند===
===خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند===
او سیاست‌مداران و صاحب‌مناصبان ر عامل اصلی هرج‌ومرج و آشفتگی در کشور می‌داند و با زبانی تند و گزنده به آن‌ها می‌تازد.
در داستان «فارسی شکر است» است دغدغه جمال‌زاده زبان است. زبان فارسی چنان در میان مردم افول می‌کند که دیگر مردم حرف همدیگر را نمی‌فهمند. تیپ‌های مختلف جامعه در کنار هم قرار می‌گیرند.
 
===محل نوشته‌شدن در کتاب (در صورت مهم‌بودن این امر)===
===محل نوشته‌شدن در کتاب (در صورت مهم‌بودن این امر)===


خط ۸۵: خط ۹۴:
====استفاده از نامه‌ و مستندات====
====استفاده از نامه‌ و مستندات====
استفاده از نامه، یادداشت، گزارش، سفرنامه از دیگر ویژگی‌های سبک جمال‌‌زاده به‌شمار می‌رود. در داستان «بیله دیگ بیله چغندر» بخشی از سفرنامهٔ دلاک را عینا می‌آورد.
استفاده از نامه، یادداشت، گزارش، سفرنامه از دیگر ویژگی‌های سبک جمال‌‌زاده به‌شمار می‌رود. در داستان «بیله دیگ بیله چغندر» بخشی از سفرنامهٔ دلاک را عینا می‌آورد.
====تضاد میان شخصیت‌ها====
====تضاد میان شخصیت‌ها====
جمال‌زاده در داستان‌های این کتاب شخصیت‌های متضادی را کنار هم می‌چیند تا اوضاع جامعه را به‌طور واقع‌بینانه شرح دهد. تضاد میان برخی شخصیت‌ها و نیز جدال شخصیت‌ها با خود یا دیگران، یکی از ویژگی‌های سبک جمال‌زاده به‌شمار می‌رود.<ref name=''دیالکتیک''>{{یادکرد|نویسنده= زارع| مقاله= کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه|ترجمه=|ژورنال= فصلنامه مطالعات نقد ادبی|تاریخ= ۱۳۹۴|دوره=|شماره= ۴۰|صفحه ۱۳۴ تا ۱۵۸}}</ref>
جمال‌زاده در داستان‌های این کتاب شخصیت‌های متضادی را کنار هم می‌چیند تا اوضاع جامعه را به‌طور واقع‌بینانه شرح دهد. تضاد میان برخی شخصیت‌ها و نیز جدال شخصیت‌ها با خود یا دیگران، یکی از ویژگی‌های سبک جمال‌زاده به‌شمار می‌رود.<ref name=''دیالکتیک''>{{یادکرد|نویسنده= زارع| مقاله= کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه|ترجمه=|ژورنال= فصلنامه مطالعات نقد ادبی|تاریخ= ۱۳۹۴|دوره=|شماره= ۴۰|صفحه ۱۳۴ تا ۱۵۸}}</ref>
خط ۹۴: خط ۱۰۴:


===شخصیت‌پردازی===
===شخصیت‌پردازی===
جمال‌زاده علاقه خاصی به شخصیت‌پردازی داد اما شخصیت‌های داستان‌های او چندان پیچیده نیستند و به سبب سادگی و سطحی بودن بیشتر به تیپ نزدیک می‌شود. او از شیوه‌های مدرن برای پردازش شخصیت‌هایش کمتر بهره برده است. شخصیتی را برای نخستین‌بار معرفی می‌کند. پس از آن، خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را به‌تفصیل شرح می‌دهد. «می‌توان گفت که همهٔ شخصیت‌های جمال‌زاده ساده، مسطح و تک‌بعدی‌اند. وی در خلق شخصیت‌های پیچیده، مدور و چندبعدی ناتوان می‌نماید. تنها «ملا قربانعلی» توانسته است به مرزهای شخصیت گرد و مدور نزدیک شود.» <ref name=''مقاله چاپی''>{{یادکرد|نویسنده= مشتاق‌مهر|مقاله= روایت‌شناسی داستان‌های کوتاه محمدعلی جما‌ل‌زاده|ترجمه=|ژورنال= نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز|تاریخ= ۱۳۸۷|دوره=|شماره= ۲۰۷|صفحه از ۱۵۳ تا ۱۶۱}}</ref>
جمال‌زاده علاقه خاصی به شخصیت‌پردازی داد اما شخصیت‌های داستان‌های او چندان پیچیده نیستند. او از شیوه‌های مدرن برای پردازش شخصیت‌هایش کمتر بهره برده است. شخصیتی را برای نخستین‌بار معرفی می‌کند. پس از آن، خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را به‌تفصیل شرح می‌دهد. «می‌توان گفت که همهٔ شخصیت‌های جمال‌زاده ساده، مسطح و تک‌بعدی‌اند. وی در خلق شخصیت‌های پیچیده، مدور و چندبعدی ناتوان می‌نماید. تنها «ملا قربانعلی» توانسته است به مرزهای شخصیت گِرد و مدور نزدیک شود.» <ref name=''مقاله چاپی''>{{یادکرد|نویسنده= مشتاق‌مهر|مقاله= روایت‌شناسی داستان‌های کوتاه محمدعلی جما‌ل‌زاده|ترجمه=|ژورنال= نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز|تاریخ= ۱۳۸۷|دوره=|شماره= ۲۰۷|صفحه از ۱۵۳ تا ۱۶۱}}</ref>
تعداد شخصیت‌ها در داستان‌های کوتاه جمالزاده کم است و بسیاری از آنها بر اساس واقعیت و برگفته از دیده‌ها و شنیده‌های اویند نه مخلوق تخیلش.
 
هیچ‌یک از شخصیت‌ها در سایر ابعاد وجود‌شان گسترش ‌نمی‌یابند؛ در  تعامل با سایر شخصیت‌ها و حوادث گوناگون قرار نمی‌گیرند و تنها یک رفتار واحد دارند و اغلب با یک جمله در بدو ورود به داستان توصیف می‌شوند. نویسنده پس از آن توصیف، حرف تازه‌ای درباره آن‌ها بیان نمی‌کند.<ref name=''داستان''/> تعداد شخصیت‌ها در داستان‌های کوتاه جمالزاده کم است و بسیاری از آنها بر اساس واقعیت و برگفته از دیده‌ها و شنیده‌های اویند نه مخلوق تخیلش.<ref name=''مقاله چاپی''/>
 
===طراحی جلد و تصویرسازی===
===طراحی جلد و تصویرسازی===


===ویژگی‌های مهم کتاب===
===ویژگی‌های مهم کتاب===
====زبان ====
====زبان ====
جمال‌زاده به‌وفور در داستان‌هایش از اصطلاحات، تعابیر، ضرب‌المثل‌های عوامانه بهره برده است. زبان او در داستان‌هایش در مرز «سنت» و «تجدد» قرار دارد و مایه‌ها و عناصر و عبارات کهن در آن بسیار دیده می‌شود. <ref name=''مقاله چاپی''/> استفاده از این زبان برای تاختن به وضع سیاسی و اجتماعی زمانه، عقب‌ماندگی قشرهای مختلف مذهبی و سیاسی و ناآگاهی و جهل مردم از جمله ویژگی‌های مهم این اثر به‌شمار می‌رود.
جمال‌زاده به‌وفور در داستان‌هایش از اصطلاحات، تعابیر، ضرب‌المثل‌های عوامانه بهره برده است. زبان او در داستان‌هایش در مرز «سنت» و «تجدد» قرار دارد و مایه‌ها و عناصر و عبارات کهن در آن بسیار دیده می‌شود. <ref name=''مقاله چاپی''/> استفاده از این زبان برای تاختن به وضع سیاسی و اجتماعی زمانه، عقب‌ماندگی قشرهای مختلف مذهبی و سیاسی و ناآگاهی و جهل مردم از جمله ویژگی‌های مهم این اثر به‌شمار می‌رود.
====طنز====
====طنز====
جمال‌زاده طنزپرداز توانمندی است. با طنزی شاد عیوب و زشتی‌های اجتماعی را گوشزد و برای اصلاح آن تلاش می‌کند.
جمال‌زاده طنزپرداز توانمندی است. با طنزی شاد عیوب و زشتی‌های اجتماعی را گوشزد می‌کند. او سیاست‌مداران و صاحب‌مناصبان را عامل اصلی هرج‌ومرج و آشفتگی در کشور می‌داند و با زبانی تند و گزنده به آن‌ها می‌تازد.
====انتقادهای نیش‌دار====
====انتقادهای نیش‌دار====
انتقاد از وضعیت سیاسی جامعه، رفتار و عادات اقشار مختلف مردم و تلاش برای اصلاح عیوب آنها از دیگر ویژگی‌های داستان‌های جمال‌زاده است.
انتقاد از وضعیت سیاسی جامعه، رفتار و عادات اقشار مختلف مردم و تلاش برای اصلاح عیوب آنها از دیگر ویژگی‌های داستان‌های جمال‌زاده است.
===گزارشی از فروش کتاب===
===گزارشی از فروش کتاب===


خط ۲۰۴: خط ۲۱۲:
#زارع، معصومه، کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه، فصل‌نامه مطالعات نقد ادبی، سال ۱۰، ش ۴۰، پاییز ۱۳۹۵، صص ۱۳۴ تا ۱۵۸.
#زارع، معصومه، کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه، فصل‌نامه مطالعات نقد ادبی، سال ۱۰، ش ۴۰، پاییز ۱۳۹۵، صص ۱۳۴ تا ۱۵۸.
#افشار، معصومه، توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود، مجله ادبیات داستانی، ش ۱۱۰، شهریور ۱۳۸۶، صص ۷۸ تا ۸۵.
#افشار، معصومه، توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود، مجله ادبیات داستانی، ش ۱۱۰، شهریور ۱۳۸۶، صص ۷۸ تا ۸۵.
==پیوند به بیرون==
* {{یادکرد وب|نشانی =http://www.ketab.ir/BookList.aspx|عنوان=خانه کتاب|ناشر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی= ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do|عنوان= سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران|ناشر=|تاریخ انتشار= |تاریخ بازبینی= ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =https://www.noormags.ir/view/fa/search?{{جعبه اطلاعات کتاب
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* {{یادکرد وب|نشانی =http://www.ketab.ir/BookList.aspx|عنوان=خانه کتاب|ناشر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی= ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی =http://www.ketab.ir/BookList.aspx|عنوان=خانه کتاب|ناشر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی= ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
خط ۲۱۱: خط ۲۲۳:
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.bookcity.org/detail/8117|عنوان= ترجمه کتاب یکی بود و یکی نبود به زبان سوئدی|ناشر= پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب|تاریخ انتشار=۲۲ تیر ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی= ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.bookcity.org/detail/8117|عنوان= ترجمه کتاب یکی بود و یکی نبود به زبان سوئدی|ناشر= پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب|تاریخ انتشار=۲۲ تیر ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی= ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی = https://ganj.irandoc.ac.ir//#/search?basicscope=2&keywords=%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%20%D9%88%20%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF&sort_by=1&fulltext_status=1&results_per_page=1&year_from=0&year_to=1398&page=1|عنوان = پایان‌نامه‌ درباره یکی بود و یکی نبود|ناشر = ایرانداک|تاریخ انتشار = |تاریخ بازدید = ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی = https://ganj.irandoc.ac.ir//#/search?basicscope=2&keywords=%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%20%D9%88%20%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF&sort_by=1&fulltext_status=1&results_per_page=1&year_from=0&year_to=1398&page=1|عنوان = پایان‌نامه‌ درباره یکی بود و یکی نبود|ناشر = ایرانداک|تاریخ انتشار = |تاریخ بازدید = ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = https://samarsabz.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%8C%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF/|عنوان= نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود |ناشر= انجمن ادبیات داستانی سمر|تاریخ انتشار= ۱۹ خرداد ۱۳۹۷|تاریخ بازبینی= ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = http://www.bookcity.org/detail/8117|عنوان= ترجمه کتاب یکی بود و یکی نبود به زبان سوئدی|ناشر= پایگاه اطلاع‌رسانی شهر کتاب|تاریخ انتشار=۲۲ تیر ۱۳۹۵|تاریخ بازبینی= ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی = https://ganj.irandoc.ac.ir///search?basicscope=2&keywords=%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%20%D9%88%20%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF&sort_by=1&fulltext_status=1&results_per_page=1&year_from=0&year_to=1398&page=1|عنوان = پایان‌نامه‌ درباره یکی بود و یکی نبود|ناشر = ایرانداک|تاریخ انتشار = |تاریخ بازدید = ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی = https://samarsabz.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%8C%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF/|عنوان= نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود |ناشر= انجمن ادبیات داستانی سمر|تاریخ انتشار= ۱۹ خرداد ۱۳۹۷|تاریخ بازبینی= ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸}}

نسخهٔ ‏۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۳۶

یکی بود و یکی نبود
نویسندهسیدمحمدعلی جمال‌زاده
ناشرمجله کاوه
محل نشربرلین
تاریخ نشر۱۳۳۰ ش
تعداد صفحات۱۲۸
موضوعداستان
سبکرئالیسم
زبانفارسی
نوع رسانهکتاب


یک بود و یکی نبود از نظرگاه نویسندگان و منتقدان ادبی، اتفاق بزرگی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. بهترین اثر سید محمدعلی جمال‌زاده و نخستین مجموعه‌داستان کوتاه فارسی به سبک جدید به‌شمار می‌رود. این کتاب را سرآغاز سبک واقع‌گرایی در ادبیات معاصر فارسی می‌دانند. نثر فارسی با این مجموعه‌داستان قدم در دنیای جدید می‌گذارد و عرصه جدیدی به‌نام داستان‌نویسی کوتاه را تجربه می‌کند.

برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود را سوزاندن

یکی بود و یکی نبود در تهران غوغا به‌پا کرد و به جان کهنه‌پرستان که به همان سبک و سیاق سنتی معتقد بودند، ولوله انداخت. محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران با آن مخالفت کردند. این کتاب، بوی آزادی، دموکراسی، تغییر،‌ حرکت به سوی اصلاحات می‌داد. توجه به اقشار مختلف مردم و زبان و عادات و خصلت‌های آنان برای نخستین بار بود که در نثر فارسی معاصر مطرح می‌شد؛ اما تعصب و کهنه‌اندیشی این‌بار نیز خود را نشان داد و سوزان کتاب در ملأعام و اتهام کفر به نویسنده نخستین برخورد قدرتمندان و مرتجعان با این کتاب بود. عبدالرحیم خلخالی صاحب کتاب‌فروشی «کاوه» در خیابان ناصریه آن زمان، به دنبال انتشار این کتاب به جمال‌زاده نوشت: «چماق‌های تکفیر به حرکت و فریادهای واشریعتا بلند شد. علمای اعلام و ذاکرین ذوی العز و الاحترام و سایر مؤمنین عالی‌مقام در مساجد و منابر اجتماع نمودند در مقابل کفر و زندقه مشغول صف‌آرایی گشتند... مجازات و تبعید دو نفر جریده‌نگار که یکی از آنها همان ناشر قصه شما بود، جدّا خواسته شد. بازار و دکاکین بسته گردید و از هر طرف حملات شروع شد. عجالتا به‌واسطه کتاب شما کم مانده بود کتابخانه ما آتش بگیرد و خودمان نیز شهید این راه بشویم.» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود نخستین بار در سال ۱۳۰۰ ش توسط چاپخانه کاویانه در برلین به‌دست چاپ سپرده می‌شود. این مجموعه، یک دیباچه، شش داستان کوتاه و بخشی به‌نام مجموعه عوامانه کلمات فارسی دارد. جمال‌زاده در این کتاب با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابه‌سامانی‌ها و معایب جامعهٰ طوفان‌زاده ایران را پس از شکست دوران مشروطیت، توصیف می‌کند که به‌عقیده برخی «نقطهٔ عطفی» در ادبیات انتقادی عصر به‌شمار می‌رود. فارسی شكر است، رجل سياسی، دوستی خاله‌خرسه، درد دل ملّا قربانعلی، بيله ديگ بيله چغندر، ويلان‌الدوله داستان‌های این مجموعه هستند.

گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش

شخصیت‌های موجود در هر یک از داستان‌های این مجموعه نماینده قشر‌ خاصی از جامعه ایران آن‌روز هستند که جمال‌زاده با توصیف خوی و خصلت‌های آنان‌، تصویر روشنی از خصوصیت‌های ایرانیان را ترسیم کرده است.

فارسی شکر است

در فارسی شکر است که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دربه‌دری به وطن بازگشته است؛ در همان بدو ورود بی‌دلیل به عنوان فردی خارجی شناخته‌ می‌شود و به زندان‌ می‌افتد. هر یک از هم‌سلولی‌های راوی در زندان نماینده طبقهٔ‌ خاصی از مردم ایران هستند.

مأموران تذکره نماینده «طبقه حاکم، سودجو و ستمگر» هستند. مردی که به عربی نامفهوم سخن می‌گوید نمایندهٔ طبقه «سنت گرایان» است. جوان فرهنگی‌ماب نماینده قشر «روشن‌فکر نماها و متجددان بیگانه از وطن» و رمضان نماینده «عامه مردم ایران» است. [۱]

رجل سیاسی

داستان رجل سیاسی روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. روزی در یکی از اجتماعات مردمی با صدای بلند صبحت‌ می‌کند و با جمعی از عوام بازار به سوی مجلس می‌رود. او از طرف مردمی که سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسی چیزی نمی‌دانستند، به عنوان نماینده انتخاب می‌شود. در این داستان بسیاری از زشتی‌های عالم سیاست نمایانده شده است.

در ادامه این داستان، پادوی سیاسی یکی از نمایندگان مجلس به حلاج رشوه می‌دهد اما او به پیشنهاد حاج‌علی پس از سخنرانی در جمع مردم، پول را به شاگردش می‌دهد تا به رشوه‌دهندگان برگرداند. اما کیسهٔ پول نادانسته به خانه‌اش بازمی‌گردد و همهٔ این حوادث موجب می‌شود مردم او را به‌عنوان سیاستمداری امین و مورداعتماد بشناسند... جمال‌زاده به‌خوبی تملق‌گویی و چاپلویسی این پادوی سیاسی را توصیف کرده است. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

دوستی خاله‌خرسه

داستان درباره ایام حضور نیروهای بیگانه در ایران است. روای داستان برای دیدن مادرش به سفر می‌رود. در میانه راه، یکی از همسفرانش به‌نام حبیب‌الله که خوش‌مشرب، دلسوز و خون‌گرم است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات می‌دهد اما در نزدیکی کنگاور به گروهی سرباز روسی برخورد می‌کند. آنها پاسخ نیک‌رفتاری او را با گرفتن جانش می‌دهند؛ به‌اتهام بدرفتاری با قزاق مجروح و در واقع برای ربودن پول‌هایش.

درد دل ملاقربانعلی

روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت شغل روضه‌خوانی سوق می‌دهد. او نماینده جامعه روحانی‌نمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.

بیله دیگ بیله چغندر

راوی داستان یک ایرانی است که در فرنگستان با دلاکی فرنگی هم‌کلام می‌شود. دلاک در این داستان که دست تصادف او را به مستشاری کارهای مهم در ایران رسانده از خاطرات خود سخن می‌گوید.

سخنان دلاک فرنگی، انتقاد آمیز و به‌گونه‌ای با طنز و هجو همراه است. او به‌صراحت از برخی خصوصیات و صفات ایرانیان انتقاد می‌کند. اما هرجا سخنی از آداب و رسوم ملی یا ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی آنان به میان می‌آید، برای کاستن از لبهٔ تیز انتقاداتش، از نوعی تجاهل‌العارف بهره می‌گیرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

ویلان‌الدوله

حکایت زندگی سربازی است که به‌شیوه خودش زندگی می‌کند. حالت مفت‌خوری دارد. آدم بی‌هویی که سربار دیگران است.

این شخصیت قادر به بازیابی جایگاه اصلی خود در جامعه نیست. هر شب در جایی می‌خوابد و هر روز میهمان کسی است. سرانجام از این وضعیت خسته و دلزده‌ می‌شود و خودکشی می‌کند. خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

دلیل شهرت

شهرت و آوازهٔ این اثر مرهون حق‌تقدمی است که جمال‌زاده در خلق داستان کوتاه داشته است. بسیاری از ادبا و نویسندگان ایرانی و خارجی جمال‌زاده را عملدار سبک رئالیسم و اثرش را پیشقدم نثر فارسی جدید می‌دانند. جمال‌زاده با یکی بود و یکی نبود، به‌عنوان یکی از احیاگران نثر فارسی مطرح شد. به‌عقیده بسیاری، او یک انقلابی است که با طرز نگارش جدید خود، جنبش ادبی جدید را در نثر فارسی به وجود‌ آورد. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

چرا باید این کتاب را خواند

خواندن این کتاب به عنوان سرآغاز داستان‌نویسی جدید فارسی از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است.

مانیسفت ادبیات جدید فارسی است

دیباچه مجموعه یکی بود و یکی نبود، یکی از مهم‌ترین مانیفیست‌های ادبی در ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. جمال‌زاده در مقدمه کتاب، از «دموکراسی ادبی» و آزادی در خلق آثار و نوشته‌های ادبی سخن می‌گوید. از نثر نویسندگان دوران گذشته انتقاد می‌کند و آن را مختص طبقه خواص و نخبگان می‌داند. معتقد است این نثر نمی‌تواند با عامه مردم ارتباط برقرار کند. به‌عقیده او باید اصلاحاتی در شیوه نثرنویسی ایجاد شود و با بهره‌گیری از زبان مردم، اصطلاحات و تعابیر، ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها، آن را به مردم نزدیک کرد. نیز، ضمن آنکه ادبیات داستانی را برای رشد معنوی مردم امری حیاتی می‌داند، بر نقش بسزای داستان در غنا بخشیدن به زبان تأکید می‌کند.

آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار

جمال‌زاده در داستان‌هایش خواننده را با مردم عوام، کاسب‌کارها، بازاری‌ها، بازرگانان، پیشه‌وران، ملاها، نظامی‌ها، سیاست‌مداران و سایر طبقات مردم با عادات و رسوم ویژه خودشان در آن روزگار آشنا می‌کند. ظلم، ستم، مظلومیت، خست، شاعرمنش بودن، اهل حساب‌وکتاب بودن، ساده‌لوحی، دیوانگی، دانایی از جمله خصلت‌های شخصیت‌های این داستان‌هاست. به‌همین جهت جمال‌زاده را می‌توان ثبت‌کنندهٔ عادات و رفتارهای ایرانیان دانست.

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

مُهر نویسندگی‌اش خورده شد

دل به دریا می‌زند. با ترس و لرز داستان را می‌خواند. در محضر اساتید و بزرگانی چون محمد قزوینی و سید حسن تقی‌زاده است. منتظر پرخاش است اما همه ساکت هستند و به‌دقت‌ گوش می‌دهند. چشم‌هایش به سمت قزوینی می‌چرخد. برق را در چشم‌هایش می‌بیند اما نمی‌داند برق غضب است یا برق قبول. هنوز داستان به پایان نرسیده که از سوی حضار به ویژه شخص قزوینی مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرد. غرق در تعجب و حیرت است، از این‌جاست که مُهر نویسندگی‌اش خورده می‌شود. بدین‌ترتیب اولین قصه جمال‌زاده با عنوان فارسی شکر است به‌چاپ می‌رسد. «تشویق بزرگوارانه سرورهای محترم به‌جایی رسید که در همان شب و همان ساعت مهر قطعی و دائمی نویسندگی بر دامن سرنوشت من زده شد و در سایه عنایت آمیخته به دلالت و هدایت آنها نویسنده از آب درآمدم و از آن تاریخ به‌بعد... این دو انیس و مؤنس روسفید و روسیاه یعنی قرطاس و قلم دست از سرم برنداشته‌اند و اطمینان دارم که تا به لب گور همراه و هم‌رکابم خواهند بود». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

جلسات نقد و بررسی

نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود در ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ در کارگاه نقد انجمن داستان‌نویسی سمر برگزار شد.استاد علی‌اکبر ترابیان و سایر نویسندگان نیز در این کارگاه حضور داشتند. [۲]

سال‌شمار کتاب

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند

در داستان «فارسی شکر است» است دغدغه جمال‌زاده زبان است. زبان فارسی چنان در میان مردم افول می‌کند که دیگر مردم حرف همدیگر را نمی‌فهمند. تیپ‌های مختلف جامعه در کنار هم قرار می‌گیرند.

محل نوشته‌شدن در کتاب (در صورت مهم‌بودن این امر)

داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است)

سبک کتاب

واقع‌گرایی

سبک این کتاب رئالیسم است. مؤلف با واقع‌بینی و بدون ستایش و تمجید که ناشی از احساسات است، زندگانی شخصیت‌های داستانی این مجموعه را به‌تصویر کشیده است.

توصیف

جمال‌زاده بیشتر به توصیف مستقیم ظاهر و اخلاق و عادات شخصیت‌ها می‌پردازد و به‌طور سطحی از کنارش رد می‌شود و نمی‌تواند وارد درون پیچیده انسان‌ها شود.

استفاده از شعر

استفاده از اشعار کلاسیک در عنوان، میان و پایان داستان‌ها برای هدایت خواننده به‌سوی مضمون اصلی داستان، یکی از ویژگی‌های سبکی جمال‌زاده به‌شمار‌ می‌رود.

راوی دانای کل است

بیشتر داستان‌های او به غیر از چند داستان مانند ویلان‌الدوله، توسط «اول شخص» روایت می‌شود. شکل روایت در آن‌ها «دانای کل مطلق» است که یکی از اشکال قدیمی روایت به‌شمار می‌ود. راوی در این داستان‌ها خود جمال‌زاده است که یکی از شخصیت‌های اصلی یا غیر اصلی داستان به‌شمار می‌رود.

استفاده از نامه‌ و مستندات

استفاده از نامه، یادداشت، گزارش، سفرنامه از دیگر ویژگی‌های سبک جمال‌‌زاده به‌شمار می‌رود. در داستان «بیله دیگ بیله چغندر» بخشی از سفرنامهٔ دلاک را عینا می‌آورد.

تضاد میان شخصیت‌ها

جمال‌زاده در داستان‌های این کتاب شخصیت‌های متضادی را کنار هم می‌چیند تا اوضاع جامعه را به‌طور واقع‌بینانه شرح دهد. تضاد میان برخی شخصیت‌ها و نیز جدال شخصیت‌ها با خود یا دیگران، یکی از ویژگی‌های سبک جمال‌زاده به‌شمار می‌رود.[۳]

پیشینهٔ کتاب

پیرنگ

جدال بر سر کهنه و نو، مسئله زبان فارسی، فساد سیاسی، بی‌دانشی و جهل مردم، ریاکاری‌، خسّت، زُهدنمایی، خرافات، آشفتگی اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم در سال‌های پس از مشروطه، شاد زیستن و نیکوکاری، از عمده‌ترین مضمامین و مفاهیم به‌کار رفته در داستان‌های جمال‌زاده است. می‌توان گفت که پیرنگ‌های داستان‌های او اغلب ساده و مشابه یکدیگر است.

شخصیت‌پردازی

جمال‌زاده علاقه خاصی به شخصیت‌پردازی داد اما شخصیت‌های داستان‌های او چندان پیچیده نیستند. او از شیوه‌های مدرن برای پردازش شخصیت‌هایش کمتر بهره برده است. شخصیتی را برای نخستین‌بار معرفی می‌کند. پس از آن، خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را به‌تفصیل شرح می‌دهد. «می‌توان گفت که همهٔ شخصیت‌های جمال‌زاده ساده، مسطح و تک‌بعدی‌اند. وی در خلق شخصیت‌های پیچیده، مدور و چندبعدی ناتوان می‌نماید. تنها «ملا قربانعلی» توانسته است به مرزهای شخصیت گِرد و مدور نزدیک شود.» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

هیچ‌یک از شخصیت‌ها در سایر ابعاد وجود‌شان گسترش ‌نمی‌یابند؛ در تعامل با سایر شخصیت‌ها و حوادث گوناگون قرار نمی‌گیرند و تنها یک رفتار واحد دارند و اغلب با یک جمله در بدو ورود به داستان توصیف می‌شوند. نویسنده پس از آن توصیف، حرف تازه‌ای درباره آن‌ها بیان نمی‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد تعداد شخصیت‌ها در داستان‌های کوتاه جمالزاده کم است و بسیاری از آنها بر اساس واقعیت و برگفته از دیده‌ها و شنیده‌های اویند نه مخلوق تخیلش.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

طراحی جلد و تصویرسازی

ویژگی‌های مهم کتاب

زبان

جمال‌زاده به‌وفور در داستان‌هایش از اصطلاحات، تعابیر، ضرب‌المثل‌های عوامانه بهره برده است. زبان او در داستان‌هایش در مرز «سنت» و «تجدد» قرار دارد و مایه‌ها و عناصر و عبارات کهن در آن بسیار دیده می‌شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه استفاده از این زبان برای تاختن به وضع سیاسی و اجتماعی زمانه، عقب‌ماندگی قشرهای مختلف مذهبی و سیاسی و ناآگاهی و جهل مردم از جمله ویژگی‌های مهم این اثر به‌شمار می‌رود.

طنز

جمال‌زاده طنزپرداز توانمندی است. با طنزی شاد عیوب و زشتی‌های اجتماعی را گوشزد می‌کند. او سیاست‌مداران و صاحب‌مناصبان را عامل اصلی هرج‌ومرج و آشفتگی در کشور می‌داند و با زبانی تند و گزنده به آن‌ها می‌تازد.

انتقادهای نیش‌دار

انتقاد از وضعیت سیاسی جامعه، رفتار و عادات اقشار مختلف مردم و تلاش برای اصلاح عیوب آنها از دیگر ویژگی‌های داستان‌های جمال‌زاده است.

گزارشی از فروش کتاب

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

  • کتاب یکی بود و یکی نبود با عنوان سوئدی «Det Var en gang» که برگردان همان یکی بودو یکی نبود داستان است، توسط «نیلز ویکلند» به سوئدی ترجمه شده است. [۴]
  • ترجمه آن به زبان اکراینی توسط ب.نی کی تین و ا. صفراف، ن. فورزنکو با مقدمه‌ای به‌قلم م. دیاکونوف در سال ۱۹۳۲.
  • ترجمه روسی کتاب توسط استاد زاخو فارسی دان روسی در ده هزار جلد در مسکو.

اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب

اظهارنظرها

نقدهای مثبت

چایکین

چایکین خاورشناس روس یکی بود و یکی نبود راا آغازگر مکتب و سبک رئالیستی در ایران می‌داند و می‌نویسد: «همین سبک و مکتب است که در واقع شالودهٰ جدید ادبیات داستان‌سرایی در ایران گردید و فقط از آن روز به‌بعد می‌توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزار سالهٰ ایران سخن راند... و هم باید اضافه کرد که در میان نام‌های بهترین نویسندگان امروز ایران، نام جمال‌زاده به‌خصوص به‌عنوان نویسنده یکی بود و یکی نبود، نه‌تنها از لحاظ تقدم تاریخی بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی، مقام اول را دارد. به‌طور خلاصه باید گفت که جمال‌زاده...از عهدهٰ وظیفهٰ بسیار مشکلی برآمده و آن اینکه روح و فرهنگ نثر اروپایی و نیروی تجسم و بیان بدیع آن را به قالب دو هزارسالهٰ نثر فارسی درآورده است. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یاکووماشیاه

یاکوماشیاه استاد دانشگاه اوهیو در آمریکا معتقد است که یکی بود و یکی نبود در نثر دوره خود «حکم کاخی» را داشت و «سرمشق زنده‌ای» شد برای نویسندگانی که پس از آن تاریخ ظهور کردند. «مقدمه جمال‌زاده را بر کتاب یکی بود و یکی نبود در عین حال هم نویسندگان و هم ارباب نقد و انتقاد، «مانیفست» نثر فارسی دانستند و به‌همین ملاحظه، سند ادبی بسیار مهمی گردید. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ژورژ رودار

رودار ایران‌شناس سوئیسی در کتاب خود به نام «ایران» به زبان فرانسه، جمال‌زاده را ترقی‌خواه و آثارش را بسیار آموزنده و اجتماعی می‌داند و معتقد است که نخستین کتاب او ملت ایران را بیدار و تشویق به کتاب خواندن کرد... نیز بر این عقیده است که نخستین کتاب او «مایه جنگ و جدال گردید میان او طرفداران سبک و طرز انشای قدیمی و مباحثانی درگرفت که آیا انشاء و طرز نگارش تحسین‌انگیز جمال‌زاده با قواعد انشاء و فن نگارش سنتی موافق است یا نه.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ا. شوی تف

این نویسنده روس در مقاله‌ای،‌ سال ۱۹۲۲ که جمال‌زاده کتاب یکی بود و یکی نبود را منتشر کرد، سال «آغاز یک دورهٔ‌ جدید در توسعه داستانسرائی فکاهی فارسی می‌داند». وی مقدمه این کتاب را «مانیفست ظهور یک مکتب ادبی جدید به‌شمار می‌آورد؛ یعنی مکتب رئالیسم در نثر فارسی». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

محمد قزوینی

«کتاب یکی بود و یکی نبود او نموداری از شیوه انشای شیرین سهل ساده خالی از عناصر خارجی اوست و اگرچه این سبک انشاء کار آسانی نیست و به‌اصطلاح سهل ممتنع است ولی معذلک فقط این طرز و شیوه است که باید سرمشق چیزنویسی هر ایرانی جدیدی باشد که میل دارد به‌زبان پدر مادری خودش چیز بنویسد و نمی‌خواهد که به‌واسطه عجز از ادای مقصود خود به‌زبان فارسی محتاج به‌دریوزه نمودن کلمات و جمل و اسالیب تعبیر کلام از اروپائی‌ها بشود؛ چنان‌که شیوه ناخوش بعضی از نویسندگان دوره جدید است.» این اظهارنظر قزوینی درباره اثر جمال‌زاده است. [۵]

قزوینی در نامه‌ای دیگر می‌نویسد: «حکایت اول کتاب یکی بود و یکی نبود آقای جمال‌زاده که گمان می‌کنم بنظر مبارک رسیده باشد، تا اندازه‌ای این نمونه‌ای از عقیده و مسلک بنده (و عقیده و مسلک هر ایرانی معمولی متعارفی) است در خصوص شیوه چیزنویسی به‌ زبان فارسی امروزه که آقای جمال‌زاده تشریح کرده و مثال‌های قشنگی برای آن زده‌اند و عنوان آن حکایت این است: فارسی شکر است.» [۶]

بزرگ علوی

علوی معتقد است که استفاده هنرمندانه از زبان عامه باعث شده که قهرمانان جمال‌زاده به چهرها‌های داستانیِ واقعی و طبیعی و بومی تبدیل شوند.

نقدهای منفی

بسیاری معتقدند که جمال‌زاده در ادامه نویسندگی‌اش گرفتار تکرار شد و از آن شتاب نخستن در مسیر نوآوری و خلاقیت بازماند.

اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران

برخی از اهالی ادبیات معتقدند که آثار جمال‌زاده با همه بدایع و بدعت‌هایش نتوانست مرزهای قرن نوزدهم داستان‌نویسی جهان را درنوردد. او هر چند که در خلق داستان کوتاه جزو پیشگامان تلقی می‌شود اما گویی تقدیر آن بود که ادبیات فارسی با صادق هدایت به سمت‌وسوی قرن بیستم هدایت شود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

تأثیرپذیرفته از

طهمورث ساجدی استاد زبان و ادبیات فرانسه معتقد است که جمال‌زاده تحت تأثیر کتاب آرتور دوگوبینو، یکی بود و یکی نبود را نوشته است: «جمال‌زاده با خواندن «داستان‌های آسیایی» به این فکر می‌افتد که حوادث و رویدادهایی که در ایران گذشته، مانند گوبینو به صورت کتاب منتشر کند و «یکی بود و یکی نبود» را می‌نویسد که آن هم ۶ داستان دارد. فاصله زمانی بین گوبینو و جمالزاده ۵۰ سال بوده است.» [۷]

تأثیرگذاشته بر

آثار و نوشته‌های جمال‌زاده سرمشق و الگویی برای نویسندگان پس از او شد.صادق هدایت، بزرگ علوی،‌ صادق چوبک، جلال آل‌احمد و ... تحت‌تأثیر مکتب او دست به‌قلم بردند.. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

فهرست اماکن نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب

جمله «یکی بود یکی نبود» بخشی از فرهنگ ایرانیان و ادبیات فرهنگی و داستانی آنهاست. این جمله در کتاب‌ها و آثار و نوشته‌های بسیاری آمده است.

جمله‌های ماندگار کتاب

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)

نخستین نقدها و بررسی آثار داستانی جمال‌زاده از سال ۱۳۲۵ - ۱۳۲۶ آغاز شد. بیش از ۱۰ پایان نامه به بررسی و نقد یکی بود و یکی نبود به لحاظ جامعه‌شناختی، سبک‌شناسی، تجزیه و تحلیل گفتمانی و ... پرداخته است.[۸] ده‌ها مقاله‌ به زبان‌های فارسی و انگلیس و ... نیز درباره داستان‌های این اثر، به رشته تحریر درآمده است و داستان‌های این مجموعه را از جنبه‌های مختلفی از جمله کارکرد و کاربرد مَثل، کارکرد دیالکتیک، تحلیل شخصیت‌های داستان و ... بررسی کرده‌‌اند. «نقد و بررسی کتاب: یکی بود و یکی نبود» اثر حسن کامشاد در سال ۱۳۶۶ و «توصیف شخصیتهای داستانی در یکی بود و یکی نبود» از معصومه افشار در سال ۱۳۸۶ از جمله این نوشته‌هاست.

  1. یاکووماشیاه مقاله‌ای مفصل درباره «یکی بود و یکی نبود» در مجله دانمارکی «Acto orientalia» به‌سال ۱۹۷۱ منتشر کرد.
  2. بولو تنیکوف نویسنده و نقاد نامدار روسیه، مقاله‌ای درباره جمال‌زاده و یکی بود و یکی نبود چاپ کرد.
  3. ا. شوی تف در مقاله‌ای با عنوان «فکاهیات امروزی ایران» به جمال‌زاده و نخستین اثر داستانی او پرداخته است.
  4. مجله «ادبیات جهانی» چاپ پراگ، مقاله‌ای درباره ادبیات ایران کنونی دارد که بخشی از آن درباره جمال‌زاده و یکی بود و یکی نبود است.


مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

یکی بود و یکی نبود برای نخستین بار توسط چاپخانه کاویانی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین به دست چاپ سپرده شد. بعدها، این کتاب در صفحاتی بین ۱۲۸ تا ۲۳۴ بیش از ۱۰ بار توسط ناشران مختلف در ایران به چاپ رسید. چاپخانه کاویانی (در برلین)، کانون معرفت، شهاب ثاقب، بنگاه پروین و سخن از جمله نشرهایی هستند که یکی بود و یکی نبود را از آغاز ورود آن به بازار نشر تاکنون منتشر کرده‌اند. تیراژ این کتاب در سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۲ بین ۳۳۰۰ تا ۵۵۰۰ نسخه بوده است.

نوا، نما و نگاه

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

  1. افشار. توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود. . مجله ادبیات داستانی، ش. ۱۱۰ (۱۳۸۶). 
  2. «نقد و بررسی کتاب یکی بود و یکی نبود». انجمن ادبیات داستانی سمر. 
  3. زارع. کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه. . فصلنامه مطالعات نقد ادبی، ش. ۴۰ (۱۳۹۴). 
  4. «ترجمه یکی بود و یکی نبود». پایگاه اطلاع‌‌رسانی شهر کتاب. 
  5. قزوینی، بیست‌مقاله قزوینی، ۲۰.
  6. میراانصاری، مشاهیر ادب معاصر ایران، ۴۶۱.
  7. «یکی بود یکی نبودِ جمالزاده متاثر از گوبینو». پایگاه اطلاع‌‌رسانی شهر کتاب. 
  8. «پایان‌نامه‌ درباره یکی بود و یکی نبود». ایرانداک. 

منابع

  1. میرانصاری، علی (۱۳۸۲). مشاهیر ادب معاصر ایران. ۵. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
  2. قزوینی، محمد (۱۳۳۲). بیست‌مقاله قزوینی. ۱. کتاب‌فروشی ابن‌سینا و کتاب‌فروشی ادب.
  3. افشار، دهباشی، ایرج، علی (۱۳۷۸). خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده. شهاب ثاقب، سخن.
  4. مشتاق‌مهر،رحمان و قره‌بابا، سعید کریمی، روایت‌شناسی داستان‌های کوتاه محمد‌علی جمال‌زاد، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، سال۵۱، ش ۲۰۷، پاییز و زمستان ۱۳۸۷، صص ۱۳۶ تا ۱۶۱.
  5. زارع، معصومه، کارکرد دیالکتیک بود و نبود در مجموعهٔ یکی بود یکی نبود جمال‌زاده و میخائیل نعیمه، فصل‌نامه مطالعات نقد ادبی، سال ۱۰، ش ۴۰، پاییز ۱۳۹۵، صص ۱۳۴ تا ۱۵۸.
  6. افشار، معصومه، توصیف شخصیت‌های داستانی در یکی بود و یکی نبود، مجله ادبیات داستانی، ش ۱۱۰، شهریور ۱۳۸۶، صص ۷۸ تا ۸۵.

پیوند به بیرون

پیوند به بیرون