بحث کاربر:آقای مستقیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸۳: خط ۸۳:
https://emla.virastaran.net/?q=%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%81%DA%A9%D8%B1
https://emla.virastaran.net/?q=%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%81%DA%A9%D8%B1
* برای سال‌شمار هم لطفاً منبع بده. البته توی تمام مدخل‌هات نگاه کردم، نبود. این کار رو حتماً انجام بده.
* برای سال‌شمار هم لطفاً منبع بده. البته توی تمام مدخل‌هات نگاه کردم، نبود. این کار رو حتماً انجام بده.
* این جمله دو رو بخون:{{سخ}}
* در آخرین داستانک نوشتی:{{سخ}}
در این سفر که از راه زمینی طی شد، هدایت در توس، آرامگاه فردوسی را می‌بیند و از مزار غزّالی بازدید می‌کند. در ازبکستان در شهر نیچرودک، به دیدار مزار و موزهٔ او می‌رود.{{سخ}}
«نگاهی گذرا به آثاری که در دههٔ اخیر ...» چرا دههٔ اخیر؟ یعنی سوءاستفاده از نام هدایت فقط مربوط به دههٔ نود است؟
منظور از «او» انتهای جملهٔ دوم کیست؟ و «نیچ‌رودک» درست است یا خیر؟
* این جمله رو بخون:{{سخ}}
آخرین شغلی که او در ایران <font color=darkred>پس</font> از سفر بی‌بازگشتش برعهده داشت، مترجمی برای دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.
این یعنی صادق از پاریس برای دانشگاه تهران کار ترجمه می‌کرده؟ اگه این طور باشه که نمی‌شه «در ایران»‌. می‌شه برای ایران. اگه هم نباشه که احتمالش خیلی بیشتره که نباشه، «پس» می‌شه «پیش». این احتمال دوم رو قطعی‌تر دونستم و برات درستش کردم؛ ولی باز خودت هم سر بزن.
* این جمله رو حتماً بررسی کن که درست باشه:{{سخ}}
انسان با جسم خود حس می‌کند که محدود و جداست و گاهی بدبخت. نه‌تنها باید با جسمی هم‌منزل شد؛ <font color=darkred>بلکه</font> از همه بدتر یک جسم پست پلید است که پستی آن نسبی نیست، <font color=darkred>بلکه</font> مطلق است و به ما چسپیده.{{سخ}}
بعیده که دو تا «بلکه» توی جمله به این صورت اومده باشه. لطفاً ببین منبع شما از چه منبعی استفاده کرده، ظاهراً طی فراینده گزینش و خلاصه‌گوی جمله از دستورزبان و حتی مفهوم فاصله گرفته.
* در زیرزون «پژوهشگری» آوردی:{{سخ}}
هدایت از <font color=darkred>دیدگاه تخیلی</font>، داستان‌نویسِ آگاه با زبان و روح عامهٔ مردم، ترانه‌ها و افسانه‌های فولکوریک را «صدای درونی هر ملتی» می‌نامد.{{سخ}}
یعنی چی از «دیدگاه تخیلی»؟ می‌فهمم که حرف سر داستان‌نویسی است و داستان‌نویس تخیل داره. ولی مطمئناً بحث آگاهی به زبان و...، یعنی بخشی از داستان‌نویس یه داستان‌نویس که به پژوهش و مطالعهٔ او برمی‌گرده. درست کاری که خودش می‌کرد.{{سخ}}
لطفاً جمله رو بررسی کن. تشکر
* در زیرزون نقاشی، این جمله: «آثار مشهور او در این زمینه:[۵۹]»، قطعاً نیاز به منبع ندارد، به‌ویژه آنکه برای دو نقاشی آخر جداگانه منبع آمده است. درنتیجه اگر منبع سه نقاشی اول همین منبع شماره۵۹ است باید انتهای هرکدام درج شود. من ضمن ویرایش این جمله، با این فرض که منبع یکی است، رف‌نیم زدم و در پایان سه نقاشیِ اول درج کردم؛ اما شاید شمارهٔ صفحهٔ فرق کند و لازم باشد که برای هریک منبعی مجزا نوشت. درست مثل دو نقاشی آخر که تفاوت منبع صرفاً شماره صفحه است. لطفاً بررسی و اصلاح کن.
* زیر عکسی که هدایت توی قایق نشسته نوشته بودی: «صادق هدایت در ساموا، پاریس». متوجهٔ ارتباط این دو نام نشدم؛ «ساموا» و «پاریس» لطفاً بررسی کن که ارتباط این دو نام چیه؟ من باتوجه‌به اطلاعاتم نام عکس رو تغییر دادم و نوشتم «گردشی بر صحن آب‌های ساموا». اما شاید اشتباه کرده باشم.
* این جمله رو توی زیرزون «دستاوردهای سفر به ازبکستان» بخون: «باری، جای شما خالی،... دانشگاه تاشکند دعوت به آن <font color=darkred>صفحات </font> شدیم». منظورش چیه عزیز؟
* توی زیرزون اظهارنظر خانلری درباره صادق، یه منبعی دادی از مجله که شمارهٔ صفحه نداره. این موضوع توی چند بخش دیگه از مدخل هم رخ داده. لطفاً یه نگاهی بهشون بنداز که منابعت کامل بشه.
* راستی این شابک رو قبول نکرده. لطفاً توی چند منبع بررسی کن؛ چون توی بخش رده‌ها الان خطای بدی گرفته.{{سخ}}
فرزانه، مصطفی (۱۳۷۲). آشنایی با صادق هدایت. تهران: مرکز. شابک ۹۶۴۳۰۵۱۰۱۹ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).{{سخ}}
درضمن اولین نوبت چاپ این اثر که خانه کتاب فهرست کرده مربوط به ۱۳۷۳ است که شابک هم نداره.
* این جمله، در بخش دوم نظر هدایت دربارهٔ مینوی اومده.{{سخ}}
همین دوست و آشنایی‌هایی که در لندن نشسته‌اند... تو بحبوحهٔ جنگ... آقای مینوی، آقای [[محسن فرزاد|فرزاد]].{{سخ}}
# جمله قبلش خیلی خنثی است: «البته نظرات گاهی ضدونقیض می‌شود» و مشخص هم نیست چه کسی داره می‌گه که نظرها متناقض شده. با این پیش‌فرض که حرف هدایت است، چنین نوشتم: «و البته جایی دیگر هدایت چنین می‌گوید:»
# محسن فرزاد یا مسعود فرزاد؟ با این پیش‌فرض که مسعود است، درست کردم.
* توی زیرزون سیمای صادق هدایت نوشتی: «به‌طوری گفته می‌شود». بگو کی گفته این رو. البته من الان نوشتم مونتی در کتابش می‌نویسید اگه اون به‌‌نقل از کسی نوشته، لطفاً بگو کیه.
* زیرزون خانه‌های هدایت رو با آپارتمانی که در پاریس داشت، کامل کردم. فقط شما زمان سفر آخر به فرانسه رو بگو که دیگه کامل بشه.
* توی زیرزون پیش از خودکشی، آمده: «هدایت پانزده‌ سال پیش از دومین اقدام به خودکشی‌، به یکی از دوستانش چنین گفته‌ بود:» این دوستش کیه؟ همون شهیدنورانی است؟ یا کس دیگری. لطفاً اسمش رو پیدا کن که با یه تیر دو تا نشون زده باشیم. هم دوستش از مجهول‌بودن دربیاد هم معلوم بشه کی داره نقل می‌کنه این حرف رو از صادق.
* این منبع رو گفتم شمارهٔ‌صفحه‌اش رو بده عزیزجان. {{یادکرد ژورنال|نام‌ خانوادگی= رنجبر|عنوان= شعر عقاب خانلری و صادق هدایت|ژورنال= حافظ|شماره= ۹|ص=}}
* این پاراگراف رو بخون. مربوط به زیرزون اقتباس از بوف کور می‌شه. می‌تونه همش درست باشه‌ ها و یه جور خود رو مسخره کردنه.{{سخ}}
«''بزرگمهر رفیعا'' که در آن زمان در آمریکا به‌سرمی‌برد، برای [[جهانگیر هدایت]]، وکیل و برادرزادهٔ صادق، نامه‌ای نوشت تا برای اقتباس از ''بوف کور'' اجازه بگیرد؛ اما جهانگیر هدایت موافقت نکرد. رفیعا فیلم «بوف کور» را در آمریکا ساخت و باتوجه‌به پیگیری‌های جهانگیر هدایت، امکان نمایش آن در سینماهای ایران فراهم نشد. در سال۱۳۵۴، ''کیومرث درم‌بخش'' نسخه‌ٔ دیگری از بوف کور را ساخت.{{سخ}}
اگه پیگیری جهانگیر برای پخش‌شدن باشه:
# فکر کن، طرف نامه نوشته که اجازه بگیره. این بابا اجازه نداده. اون کار خودش رو کرده. خب یعنی چی؟ این خودش هم اجازه‌گرفتن رو بی‌ارزش کرده هم جهانگیر رو بی‌اعتبار.
# خب حالا جهانگیر که اجازهٔ ساخت رو نداده، خودش برای نمایش فیلم در ایران پیگیر می‌شه. خب چرا؟ یعنی پشیمون شد از اجازه‌ندادن؟ اینجاست که می‌گم مثل مسخره‌کردن خود آدم می‌مونه.{{سخ}}
اگه پیگیری جهانگیر برای پخش‌نشدن باشه، باید «عبارت امکان نمایش... فراهم نشد» به «از نمایش آن جلوگیری شد.» تغییر کنه. درضمن لطفاً برامون بگو فیلم درم‌بخش توی ایران پخش شد یا نه؟
* لطفاً به این نشانی سر بزن. http://sadegh-khan-hedayat.com/faWorks.aspx به‌نظرم می‌تونه مفید باشه.
* بخش مربوط به جایزهٔ ادبی صادق هدایت، من توی منبع ردپایی از نشر هنوز پیدا نمی‌کنم و تاجایی که دیدم برگزارکنندگان این جایزه کسان دیگری‌اند. این سایت خودش منبع نیست قطعاً؛ اما واسه ردگیری خوبه. یه سری بهش‌ بزن.{{سخ}}
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA
*  
*  
:::::::::::::::::::::::::'''''موفق باشی'''''
:::::::::::::::::::::::::'''''موفق باشی'''''

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۹

درود ضمن سپاس از تلاش‌ شما در مدخل‌نویسی، یادداشت‌های زیر مربوط به بررسی مدخل‌هاست:

بیژن الهی

  • جمله‌ای که در آغازنامه آمده، جمله‌ای است که شما در لید نوشته بودی. چون هر دو جمله رو پشت‌سرهم آوردی، یکی به آغازنامه منتقل شد تا اثرگذار باشد. ضرورتی بر حذفش نیست؛ اما درصورت جایگزینی با مطلبی دیگر و تصمیم بر ماندگاریش در مدخل به جایی منتقل کن که دیده و خوانده شود.
  • برای متن رنگی از دو رنگ قرمز و آبی استفاده نکن؛ چون این دو رنگ در ویکی معنادار است و معرف لینک ساخته‌شده و لینک ساخته‌ نشده است.
  • به درستیِ نویسه‌ها دقت کن که ماهیتشان دقیقاً فارسی باشد.
  • براکت‌زدن در عکس‌ها برای اسامی یا عناوین را همیشه حفظ کن. مثال: نوری‌علاء را هر دو بار براکت زدی؛ اما غزاله را خیر.

اخوان ثالث

سپاس از تلاشت در تقویت مدخل، ضمن‌اینکه درنظر بگیر از هر ابزار کمک‌آموزشی متناسب با نیاز محتوا استفاده کنی تا کاربردی‌بودن ابزار برای غنای مفهوم، معنادار باشه، به این نکات نیز توجه کن لطفاً.

  • جداولی که ایجاد کردی یک ستون خالی داره. هم می‌تونی این ستون رو حذف کنی و هم می‌توان شمارهٔ ردیف بگذاری. به این جدول نگاه کن:
نام اثر محل نشر انتشارات سال انتشار
۱ گفت‌وشنودی با مهدی اخوان ثالث؛ به‌کوشش ناصر حریری بابل کتابسرای بابل ۱۳۶۸
۲ گفت‌وگوی محمد محمدعلی با مهدی اخوان ثالث تهران قطره ۱۳۷۲
  • ‌ درخصوص تصاویر:
  1. هم باید نام مناسب برای عکسا بگذاری. یعنی با همان نامی که از اینترنت دانلود کردی، بارگذاری نکن. حتماً تغییر نام بده و حتماً‌ هم انگلیسی نام‌گذاری کن.
  2. هم حجم عکس رو کم کن. یعنی با کاهش ابعادش حجم رو کم کن که از یک‌سو برای تمام مخاطبان با سرعت‌های متفاوت اینترنتی امکان بازگشایی عکس باشه یا لااقل اکثر افراد بتونند ببینند و هم سِرور بیش از حد اشغال نشه.
  3. هم تصاویر قدیمی رو با روشن‌کردن از حالت ماتی دربیار. به نسخهٔ اصلاح‌شدهٔ این دو عکس بنگر:

اولی هم نام نادرستی داره هم بسیار مات و نازیباست و مدخل را هم دل‌مرده کرده.

دومی با حجمی معادل ۱و۹دهم مگابایت بارگذاری شده و بسیار هم ماته. پرونده:Akhavan.mazarehedayat.jpg

حجم این عکس به ۳۱۹کیلوبایت رسید، فقط با تغییر سایزش. البته هنوز هم سنگینه. سعی کن عکس‌ها حداکثر ۲۵۰کیلوبایت فضا اشغال کنه. اگه عکسی خیلی مهم و باارزشی گذاشتی می‌تونی با درج منبع مخاطب رو به نسخهٔ اصلی ارجاع بدی؛ ولی به‌هیچ‌وجه نباید عکسی با حجم زیاد در سایت بارگذاری کرد؛ چون گاهی به‌دلیل کم‌بودن سرعت حتی در خود مدخل هم باز نمی‌شه و مدخل مدام با پیام‌های خطای بازگشایی تصاویر روبه‌روست.

  • از این دو تا عکس اصلاح‌شده برای مدخلت استفاده کن. من اون دو تایی که خودت بارگذاری کردی پاک می‌کنم. برای اصلاح بقیه، برو توی انبار عکست رو باز کن هم با نام متناسب ذخیره کن هم از ماتی درشون بیار و هم سایزشون درست کن بعد که بارگذاری کردی و توی مدخلت هم درج کردی بگو تا من پاکشون کنم. این کار واجبه.
  • بقیه نکات مدخلت هم صبر کن که بررسی بشه.
موفق باشی

صادق هدایت

  • در اولین برخورد با نام هر مدخل، باید آن نام را پررنگ کنی.
  • برای نگارش درست واژه‌ها از این نشانی استفاده کن: فرهنگ املایی مثلاً «نمایشنامه‌» درست است نه «نمایش‌نامه»
  • تاریخ یک واحد خوانشی است؛ بنابراین بدون فاصله نوشته می‌شود. مثال ۲۸بهمن۱۲۸۱
  • در بخش سال‌شمار، فقط یک بار باید شماره سال آورده شود؛ یعنی کارهایی در یک سال انجام شده همگی باهم نوشته شود و با نقطه‌کاما جدا کن. درضمن خلاصه‌تر هم بنوی. مثلاً

۱۳۱۵: استخدام در شرکت سهامی کل ساختمان؛ سفر به هندوستان، فراگرفتن زبان پهلوی و انتشار بوف کور در هند با خط خودش به‌صورت پلی‌کپی.

  • در مدخل مهدی اخوان ثالث هم‌زمان با اصلاح تصاویر، برخی نکات دیگر را هم درست کردم؛ مثلاً برای منبع‌دهی کتاب در متن الگوی یادکرد کتاب خلاصه نمی‌شه. از الگوی «پک» باید استفاده کرد؛ چون این الگو را ویکی اساساً برای خلاصه‌نوشتن الگوی یادکرد کتاب ساخته است. مثال: موسوی، لولی‌وش مغموم، ۳۷.
  • منبع شماره یک هم چون عنوان نگذاشتی، داره خود لینک رو نشون می‌ده. لطفاً بررسی کن.
  • لطفاً از تصاویر موضوعی استفاده کن نه صرفاً پرتره.
  • برای عنوان زیر عکس هم حتماً به فکر متن‌های دانشنامه‌ای باشید.
  • عکس‌های ارزشمند کم‌کیفیت را قبل از بارگذاری بفرست تا برایت در فتوشاپ درست کنم.
  • بقیه نکات بهت می‌گم. برو جلو همین مسیر رو. بازهم بهت سرمی‌زنم.

صادق هدایت

کلمات یا جملاتی در این مدخل دیده می‌شده که نیاز به بازنگری دارد:

  • در زیرزون «پس از خودکشی» آوردی: «این زوح شب، پس از اینکه چند بار در می‌زنند...»، مشخص نیست «زوح» یعنی چی و اگر «روح» هم باشد با بافت جمله هم‌خوانی ندارد.
  • در زیرزون سال‌های نویسندگی آمده:
«هدایت در مدت ۲۲ سال فعالیت ادبی، بیش از یک‌صد اثر ادبی از خود به‌جا گذاشت. آثارش را در دوره باید دید:
  1. دورهٔ اول، از سال‌های ۱۳۰۲ تا ۱۳۲۰
  2. دورهٔ دوم، پس از شهریور‌۱۳۲۰ تا پایان عمر.[۲۸]»

با علم به تاریخ فوت، سال‌های نویسندگی از ۱۳۰۲ تا ۱۳۳۰ معادل ۲۸ است.

  • در زیرزون دستاوردهای سفر به هندوستان آمده: «هدایت اجازهٔ انتشار این کتاب را در ایران نمی‌دهد و فقط پنجاه نسخه از آن در هند منتشر می‌شود.»

آثا هدایت اجازه انتشار اثر را نداده یا به هدایت اجازه اثر را ندادند؟

  • زیرزونی چنین نام‌گذاری شده: «گفت‌وگو با سایه». درحالی‌که متن چنین شروع می‌شود: «فیلم گفت‌وگو در سایه»
  • تصویری که به این نام «The_last_page_of_The_Blind_Owl.png» که در دستور پرونده قرار دارد، اساساً در سامانه بارگذاری نشده است.
  • این لینک درست‌نویسی واژه‌ها را نشان می‌دهد:

https://emla.virastaran.net/?q=%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%E2%80%8C%D9%81%DA%A9%D8%B1

  • برای سال‌شمار هم لطفاً منبع بده. البته توی تمام مدخل‌هات نگاه کردم، نبود. این کار رو حتماً انجام بده.
  • در آخرین داستانک نوشتی:

«نگاهی گذرا به آثاری که در دههٔ اخیر ...» چرا دههٔ اخیر؟ یعنی سوءاستفاده از نام هدایت فقط مربوط به دههٔ نود است؟

  • این جمله رو بخون:

آخرین شغلی که او در ایران پس از سفر بی‌بازگشتش برعهده داشت، مترجمی برای دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. این یعنی صادق از پاریس برای دانشگاه تهران کار ترجمه می‌کرده؟ اگه این طور باشه که نمی‌شه «در ایران»‌. می‌شه برای ایران. اگه هم نباشه که احتمالش خیلی بیشتره که نباشه، «پس» می‌شه «پیش». این احتمال دوم رو قطعی‌تر دونستم و برات درستش کردم؛ ولی باز خودت هم سر بزن.

  • این جمله رو حتماً بررسی کن که درست باشه:

انسان با جسم خود حس می‌کند که محدود و جداست و گاهی بدبخت. نه‌تنها باید با جسمی هم‌منزل شد؛ بلکه از همه بدتر یک جسم پست پلید است که پستی آن نسبی نیست، بلکه مطلق است و به ما چسپیده.
بعیده که دو تا «بلکه» توی جمله به این صورت اومده باشه. لطفاً ببین منبع شما از چه منبعی استفاده کرده، ظاهراً طی فراینده گزینش و خلاصه‌گوی جمله از دستورزبان و حتی مفهوم فاصله گرفته.

  • در زیرزون «پژوهشگری» آوردی:

هدایت از دیدگاه تخیلی، داستان‌نویسِ آگاه با زبان و روح عامهٔ مردم، ترانه‌ها و افسانه‌های فولکوریک را «صدای درونی هر ملتی» می‌نامد.
یعنی چی از «دیدگاه تخیلی»؟ می‌فهمم که حرف سر داستان‌نویسی است و داستان‌نویس تخیل داره. ولی مطمئناً بحث آگاهی به زبان و...، یعنی بخشی از داستان‌نویس یه داستان‌نویس که به پژوهش و مطالعهٔ او برمی‌گرده. درست کاری که خودش می‌کرد.
لطفاً جمله رو بررسی کن. تشکر

  • در زیرزون نقاشی، این جمله: «آثار مشهور او در این زمینه:[۵۹]»، قطعاً نیاز به منبع ندارد، به‌ویژه آنکه برای دو نقاشی آخر جداگانه منبع آمده است. درنتیجه اگر منبع سه نقاشی اول همین منبع شماره۵۹ است باید انتهای هرکدام درج شود. من ضمن ویرایش این جمله، با این فرض که منبع یکی است، رف‌نیم زدم و در پایان سه نقاشیِ اول درج کردم؛ اما شاید شمارهٔ صفحهٔ فرق کند و لازم باشد که برای هریک منبعی مجزا نوشت. درست مثل دو نقاشی آخر که تفاوت منبع صرفاً شماره صفحه است. لطفاً بررسی و اصلاح کن.
  • زیر عکسی که هدایت توی قایق نشسته نوشته بودی: «صادق هدایت در ساموا، پاریس». متوجهٔ ارتباط این دو نام نشدم؛ «ساموا» و «پاریس» لطفاً بررسی کن که ارتباط این دو نام چیه؟ من باتوجه‌به اطلاعاتم نام عکس رو تغییر دادم و نوشتم «گردشی بر صحن آب‌های ساموا». اما شاید اشتباه کرده باشم.
  • این جمله رو توی زیرزون «دستاوردهای سفر به ازبکستان» بخون: «باری، جای شما خالی،... دانشگاه تاشکند دعوت به آن صفحات شدیم». منظورش چیه عزیز؟
  • توی زیرزون اظهارنظر خانلری درباره صادق، یه منبعی دادی از مجله که شمارهٔ صفحه نداره. این موضوع توی چند بخش دیگه از مدخل هم رخ داده. لطفاً یه نگاهی بهشون بنداز که منابعت کامل بشه.
  • راستی این شابک رو قبول نکرده. لطفاً توی چند منبع بررسی کن؛ چون توی بخش رده‌ها الان خطای بدی گرفته.

فرزانه، مصطفی (۱۳۷۲). آشنایی با صادق هدایت. تهران: مرکز. شابک ۹۶۴۳۰۵۱۰۱۹ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).
درضمن اولین نوبت چاپ این اثر که خانه کتاب فهرست کرده مربوط به ۱۳۷۳ است که شابک هم نداره.

  • این جمله، در بخش دوم نظر هدایت دربارهٔ مینوی اومده.

همین دوست و آشنایی‌هایی که در لندن نشسته‌اند... تو بحبوحهٔ جنگ... آقای مینوی، آقای فرزاد.

  1. جمله قبلش خیلی خنثی است: «البته نظرات گاهی ضدونقیض می‌شود» و مشخص هم نیست چه کسی داره می‌گه که نظرها متناقض شده. با این پیش‌فرض که حرف هدایت است، چنین نوشتم: «و البته جایی دیگر هدایت چنین می‌گوید:»
  2. محسن فرزاد یا مسعود فرزاد؟ با این پیش‌فرض که مسعود است، درست کردم.
  • توی زیرزون سیمای صادق هدایت نوشتی: «به‌طوری گفته می‌شود». بگو کی گفته این رو. البته من الان نوشتم مونتی در کتابش می‌نویسید اگه اون به‌‌نقل از کسی نوشته، لطفاً بگو کیه.
  • زیرزون خانه‌های هدایت رو با آپارتمانی که در پاریس داشت، کامل کردم. فقط شما زمان سفر آخر به فرانسه رو بگو که دیگه کامل بشه.
  • توی زیرزون پیش از خودکشی، آمده: «هدایت پانزده‌ سال پیش از دومین اقدام به خودکشی‌، به یکی از دوستانش چنین گفته‌ بود:» این دوستش کیه؟ همون شهیدنورانی است؟ یا کس دیگری. لطفاً اسمش رو پیدا کن که با یه تیر دو تا نشون زده باشیم. هم دوستش از مجهول‌بودن دربیاد هم معلوم بشه کی داره نقل می‌کنه این حرف رو از صادق.
  • این منبع رو گفتم شمارهٔ‌صفحه‌اش رو بده عزیزجان. «شعر عقاب خانلری و صادق هدایت». حافظ، ش. ۹. 
  • این پاراگراف رو بخون. مربوط به زیرزون اقتباس از بوف کور می‌شه. می‌تونه همش درست باشه‌ ها و یه جور خود رو مسخره کردنه.

«بزرگمهر رفیعا که در آن زمان در آمریکا به‌سرمی‌برد، برای جهانگیر هدایت، وکیل و برادرزادهٔ صادق، نامه‌ای نوشت تا برای اقتباس از بوف کور اجازه بگیرد؛ اما جهانگیر هدایت موافقت نکرد. رفیعا فیلم «بوف کور» را در آمریکا ساخت و باتوجه‌به پیگیری‌های جهانگیر هدایت، امکان نمایش آن در سینماهای ایران فراهم نشد. در سال۱۳۵۴، کیومرث درم‌بخش نسخه‌ٔ دیگری از بوف کور را ساخت.
اگه پیگیری جهانگیر برای پخش‌شدن باشه:

  1. فکر کن، طرف نامه نوشته که اجازه بگیره. این بابا اجازه نداده. اون کار خودش رو کرده. خب یعنی چی؟ این خودش هم اجازه‌گرفتن رو بی‌ارزش کرده هم جهانگیر رو بی‌اعتبار.
  2. خب حالا جهانگیر که اجازهٔ ساخت رو نداده، خودش برای نمایش فیلم در ایران پیگیر می‌شه. خب چرا؟ یعنی پشیمون شد از اجازه‌ندادن؟ اینجاست که می‌گم مثل مسخره‌کردن خود آدم می‌مونه.

اگه پیگیری جهانگیر برای پخش‌نشدن باشه، باید «عبارت امکان نمایش... فراهم نشد» به «از نمایش آن جلوگیری شد.» تغییر کنه. درضمن لطفاً برامون بگو فیلم درم‌بخش توی ایران پخش شد یا نه؟

  • لطفاً به این نشانی سر بزن. http://sadegh-khan-hedayat.com/faWorks.aspx به‌نظرم می‌تونه مفید باشه.
  • بخش مربوط به جایزهٔ ادبی صادق هدایت، من توی منبع ردپایی از نشر هنوز پیدا نمی‌کنم و تاجایی که دیدم برگزارکنندگان این جایزه کسان دیگری‌اند. این سایت خودش منبع نیست قطعاً؛ اما واسه ردگیری خوبه. یه سری بهش‌ بزن.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA

موفق باشی