راضیه تجار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ثریا (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
|نام                    =
|نام                    = راضیه تُجّار
|تصویر                  = راضیه تجار.jpg   
|تصویر                  = راضیه تجار.jpg   
|توضیح تصویر            =  
|توضیح تصویر            =  
خط ۶: خط ۶:
|زمینه فعالیت          =  داستان‌نویسی و رمان‌نویسی
|زمینه فعالیت          =  داستان‌نویسی و رمان‌نویسی
|ملیت                  =  
|ملیت                  =  
|تاریخ تولد            =  ۵ آذر ۱۳۲۶
|تاریخ تولد            =  ۵آذر۱۳۲۶
|محل تولد              =  تهران  
|محل تولد              =  تهران  
|والدین                =  
|والدین                =  
خط ۱۴: خط ۱۴:
|محل زندگی              =   
|محل زندگی              =   
|مختصات محل زندگی      =
|مختصات محل زندگی      =
|محل خاکسپاری          =  
|مدفن                  =  
|تقارن زندگی با نظام‌های سیاسی =  
|تقارن زندگی با نظام‌های سیاسی =  
|اتفاقات مهم            =  
|اتفاقات مهم            =  
خط ۲۳: خط ۲۳:
|سال‌های نویسندگی        =   
|سال‌های نویسندگی        =   
|سبک نوشتاری            =  
|سبک نوشتاری            =  
|کتاب‌ها                =  [[نرگس‌ها]] ، [[سنگ صبور]]‌،
|کتاب‌ها                =  [[نرگس‌ها]] و [[سنگ صبور]]
|مقاله‌ها                =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =  
|نمایشنامه‌ها            =  
خط ۲۹: خط ۲۹:
|دیوان اشعار            =
|دیوان اشعار            =
|تخلص                  =  
|تخلص                  =  
|فیلم(های) ساخته براساس اثر(ها) =  
|فیلم ساخته براساس اثر =  
|همسر                  =  
|همسر                  = منوچهر حقانی‌پرست (کارگردان سینما)<ref name=''همسر''>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/83515/%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B3%D9%84%D9%8A%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA|عنوان= مؤسسهٔ خانه کتاب درگذشت همسر راضیه تجار را تسلیت گفت}}</ref>
|شریک زندگی            =
|شریک زندگی            =
|فرزندان                =   
|فرزندان                =   
|تحصیلات                = کارشناسی روانشناسی؛ مدرک درجه یک هنری معادل دکترا در رشته ادبیات داستانی<ref name=''انجمن قلم''/>  
|تحصیلات                = کارشناسی روان‌شناسی{{سخ}}مدرک درجه‌یک هنری معادل دکترا در ادبیات داستانی<ref name=''انجمن قلم''/>  
|دانشگاه                =   
|دانشگاه                =   
|حوزه                  =  
|حوزه                  =  
خط ۴۸: خط ۴۸:
|امضا                  =  
|امضا                  =  
}}
}}
[[پرونده:Raziehtojjarb.jpg|200px|thumb|left|]]
[[پرونده:راضیه تجار۲.jpg|200px|thumb|left|alt text]]
[[پرونده:File.png|200px|thumb|left|alt text]]
'''راضیه تُجار''' از فعالان عرصه نويسندگی است. او همچنين تاكنون مسئولت‌های ادبی هنری زيادی بر عهده داشته‌است. 


[[پرونده:راضیه تجار۲.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>تقدیر از راضیه تجار</center>]]
'''راضیه تُجار''' رمان‌نویس و داستان‌نویسی است که مسئولت‌های ادبی‌هنری نیز برعهده دارد. 
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
در خانواده‌ای سنتی و مذهبی در یکی از محلات قدیمی تهران به دنیا آمد. علاقه زیاد به نوشتن داشت و منشأ این علاقه، به سال‌های دور زندگی او، یعنی سنین نوجوانی، باز می گردد. در آن زمان بزرگترین لذت او خواندن بود و نوشتن.  بیشتر با داستان‌های کوتاهش نزد منتقدان و اهل قلم شناخته شده است، اما همواره در دو بخش [[رمان]] و [[داستان کوتاه]] فعالیت می‌کند و بیش از ۲۲ اثر را در کارنامهٔ ادبی خود به ثبت رسانده است.<ref name=''پیام زن''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام =محمدرضا | نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان = گفت‌وگو با راضیه تجّار | ژورنال = پیام زن }}</ref>  
راضیه تجار علاقه زیاد به نوشتن داشت و منشأ این علاقه، به نوجوانی، بازمی‌گردد. بیشتر با داستان‌های کوتاهش نزد منتقدان و اهل قلم شناخته شده است؛ اما همواره در دو بخش [[رمان]] و [[داستان کوتاه]] قلم می‌زند و بیش از ۲۲ اثر را در کارنامهٔ ادبی خود ثبت کرده است.<ref name=''پیام زن''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= گفت‌وگو با راضیه تجّار|ژورنال= پیام زن}}</ref>{{سخ}}
{{سخ}} تجار از جمله نویسندگان زن معاصر است که در زمینه ادبیات دفاع مقدس آثاری فرمال و ماندگار نوشته است.
تجار که آثاری فرمال و ماندگار دارد از زنان داستان‌نویسان ادبیات دفاع مقدس  است و در داستان‌هایش با نثری شاعرانه و احساسی به نقش زنان در مسائل مربوط به جبهه و جنگ می‌پردازد.<ref name=''تجار۱''>{{یادکرد وب|نشانی= https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1|عنوان= راضیه تجار}}</ref>
او در داستان‌هایش با نثری شاعرانه و احساسی به نقش زنان در مسائل مربوط به جبهه و جنگ می‌پردازد.
<ref name=''تجار۱''>{{یادکرد وب|نشانی =https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = راضیه تجار |ناشر= سایت پاتوق کتاب فردا}}</ref>
 
==داستانک==
===داستانک‌های انتشار===
 
===داستانک عشق===


در آن زمان بزرگ‌ترین لذتش او خواندن بود و نوشتن.
==از میان یادها==
===آموختن با خواندن===
===آموختن با خواندن===
دخترکی حساس را تصور کنید که دائم توی لاک خودش است و احساس می‌کند تیله‌ای است روی سطح صیقلی آینه. نه جرأت می‌کند و نه دلش می‌خواهد از لاکش بیرون بیاید و به دیدار کسانی برود که تشنگی روحش را سیراب می‌کنند. [[جلال آل‌احمد]]، [[فروغ فرخ‌زاد]]، [[احمد شاملو]]، [[ مهدی اخوان ثالث]]، [[هوشنگ ابتهاج]] و بسیاری از نویسندگان و شعرا که با آن‌ها از طریق مجلات و کتاب‌هایشان ارتباط روحی برقرار می کرد. می‌خواندشان و در خود غرق می‌شد. از این دریای مواج تنها دوچیز نجاتش می‌داد؛ اول، عشقی بود که به خدا داشت و دوم، عشق به کلمه. کلماتی که در کنار هم می‌نشست و داستان می‌شد یا شعر. چه آنچه از دیگران می‌خواند، چه آنچه، خودش خلق می‌کرد.<ref name=''پیام زن''/>
راضیه تجار در گفت‌وگو با «پیام زن» کودکی‌اش را این گونه توصیف کرد:
 
:''دخترکی حساس را تصور کنید که دائم توی لاک خودش است و احساس می‌کند تیله‌ای است روی سطح صیقلی آینه. نه دلش می‌خواهد از لاکش بیرون بیاید و نه جرئت می‌کند به دیدار کسانی برود که تشنگی روحش را سیراب می‌کنند. ادیبانی چون [[جلال آل‌احمد]]، [[فروغ فرخزاد]]، [[احمد شاملو]]، [[ مهدی اخوان ثالث]]، [[هوشنگ ابتهاج]] و بسیاری دیگر که با آن‌ها از طریق مجلات و کتاب‌هایشان ارتباط روحی برقرار می‌کرد. می‌خواندشان و در خود غرق می‌شد. از این دریای مواج تنها دو چیز نجاتش می‌داد؛ اول، عشقی بود که به خدا داشت و دوم، عشق به کلمه. کلماتی که در کنار هم می‌نشست و داستان می‌شد یا شعر. چه آن‌ها که از دیگران می‌خواند، چه آن‌ها که خودش خلق می‌کرد.''<ref name=''پیام زن''/>
===داستانک شاگرد===
 
 
 
 
 
===داستانک‌های دوستی===
 
 
 
===داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است===
===داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا===
 
===آتشی که از قصه‌های مادربزرگ شعله‌ گرفت ===
قصه‌گویی مادربزرگ‌هایش را دوست داشت، مخصوصاَ مادربزرگ مادری که برایش قصه می‌گفت، او را تا دوردستِ سرزمین رؤیا می‌برد. همین‌ قصه‌‌ها دریچه‌ای شد تا با کاغذ و قلم آمیخته شود و قصه‌هایی را توی ذهنش بسازد و روی کاغذ بریزد. بعد هم آن‌ها را برای دوستانش بخواند. همان سال‌ها و همان قصه‌ها، شعلهٔ نوشتن را در جانش انداخت و  روز به روز مسیر رفتنش را روشن‌تر کرد تا اینکه سال ۱۳۶۴ این شعله به گرمایی مطبوع و دل پذیر تبدیل شد واو را راه‌نشین داستان کرد.<ref name=''تجار۱''/>
 
==زندگی و تراث==


[[پرونده:Raziehtojjarb.jpg|260px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>درحال مطالعه</center>]]
===آتشی که از قصه‌های مادربزرگ شعله‌ گرفت===
قصه‌گویی مادربزرگ‌هایش را دوست داشت، مخصوصاَ مادربزرگ مادری که برایش قصه می‌گفت، او را تا دوردستِ سرزمین رؤیا می‌برد. همین‌ قصه‌‌ها دریچه‌ای شد تا با کاغذ و قلم آمیخته شود و داستان‌هایی را در ذهنش بسازد و روی کاغذ بریزد. بعد هم آن‌ها را برای دوستانش بخواند. همان سال‌ها و همان قصه‌ها، شعلهٔ نوشتن را در جانش انداخت و  روزبه‌روز مسیر رفتنش را روشن‌تر کرد تا اینکه سال۱۳۶۴ این شعله به گرمایی مطبوع و دلپذیر تبدیل شد و او را در مسیر داستان‌نویسی انداخت.<ref name=''تجار۱''/>


==زندگی و یادگار==
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
راضیه تجار متولد ۵آذر۱۳۲۶ است که خانواده‌ای سنتی و مذهبی داشته و در یکی از محلات قدیمی تهران، کودکی را گذرانده است. پدرش رستوران‌دار بود. هم پدر و هم مادرش ذوق شعر و شاعری داشتند که راضیه تجار نیز از آن بهره‌ها برده است. به‌طوری‌که در مدرسه همیشه از معلم‌های انشا بیشترین نمره‌ را می‌گرفت.
سال۱۳۶۴ به حوزهٔ هنری رفت و کارش را شروع کرد. اولین جرقه‌های حضور در عرصهٔ داستان‌نویسی را با چاپ چند اثر در مطبوعات زد.{{سخ}}
۲۸ سال در آموزش‌وپرورش خدمت کرد و هم‌اکنون نیز بخشی از وقتش صرف خواندن کارهای نوقلم‌ها می‌شود و در دفتر کار خود و همسرش، هر سه‌شنبه کلاس داستان‌نویسی برگزار می‌کند.<ref name=''رسالت''>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی= بی‌نیاز|نام= امید|عنوان= دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند|ژورنال= روزنامهٔ رسالت|مکان= تهران}}</ref>
منوچهر حقانی‌پرست، از نخستین کارگردانان سینمای ایران پس از انقلاب و همسر راضیه تجار در سن ۵۹سالگی به‌دلیل عارضه قلبی درگذشت. او سنگ‌بنای فیلم دینی در ایران را با ساخت فیلم '''توجیه''' گذاشت و شاگردانی را نیز در این عرصه تربیت کرده است.<ref name=''همسر''/>


[[پرونده:RAZITOJ.png|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>گفت‌وگو با روزنامهٔ رسالت، {{سخ}}اردیبهشت ۱۳۸۸</center>]]
===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===
شخصیت توانمند، سخت کوش و روحیه شاگردپروری از ویژگی‌های راضیه تجار است. برخی ویژگی‌های مثبت او توجه و احترام به استعدادهای نوپا است.  
راضیه تجار به‌گفتهٔ خودش آدمی صادق، جسور، متنفر از دروغ، متعهد و لجباز است.<ref name=''رسالت''/>
یکی از ویژگی‌های خاص تجار سخت کوشی اوست که در جشنواره‌های مختلف تهران و شهرستان‌ها حضور و مسئولیت‌های اجرایی داشتند که شاخص شخصیت او است. برخی‌ها وقتی در مسئولیتی قرار می‌گیرند شخصیتشان فرق می‌کنند اما تجار چنین نبود.<ref name=''دفاع''>{{یادکرد وب |نشانی= http://defapress.ir/298431 |عنوان جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی قدردان راضیه تجار خواهد بود |ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس}}</ref>
توانمندی و سخت‌کوشی از دیگر شاخصه‌های شخصیت تجار است که منجر می‌شد در جشنواره‌های مختلف تهران و شهرستان‌ها حضور یابد و مسئولیت‌های اجرایی برعهده گیرد. روحیهٔ شاگردپروری وی معرف توجه‌ و احترامش به استعدادهای نوپاست.<ref name=''دفاع''>{{یادکرد وب|نشانی= http://defapress.ir/298431|عنوان= جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی قدردان راضیه تجار خواهد بود}}</ref>
 
===امضای بیانیه===
تجار به‌همراه جمعی از اعضای مؤسسهٔ هنرمندان پیشکسوت، طی امضای بیانیه‌ای '''سیدرضا صالحی امیری''' را شخصیتی تحلیلگر، اهل دانش و آشنا به حوزهٔ فرهنگ و هنر معرفی کرد و از او برای انتخاب وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی حمایت کرد.<ref name= ''بیانیه''>{{یادکرد وب|نشانی= https://aftabnews.ir/fa/news/405487/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-140-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C|عنوان= بیانیه‌ای از هنرمند پیشکسوت در حمایتِ صالحی‌ امیری}}</ref>


===زمینهٔ فعالیت===
[[پرونده:DIDARRAZI.jpg|220px|thumb|چپ|بندانگشتی|<center>دیدار هیئت مدیرهٔ انجمن قلم با استاد سبزواری</center>]]
ازجمله سوابق کاری راضیه تجار به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: <ref name=''انجمن قلم''>{{یادکرد وب|نشانی =https://anjomanghalam.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1/ |عنوان = صفحهٔ راضیه تجار |ناشر=  انجمن قلم ایران}}</ref>
[[پرونده:TOJJAR4.jpg|220px|thumb|چپ|بندانگشتی|<center>آیین تجلیل از همسران جانبازان با حضور راضیه تجار</center>]]
*از مؤسسین انجمن قلم و دبیر انجمن آن؛
[[پرونده:RAZIYETOJJAR3.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center></center>]]
*عضو شورای هنر؛
===زمینهٔ فعالیت<ref name=''انجمن قلم''>{{یادکرد وب|نشانی= https://anjomanghalam.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1/|عنوان= صفحهٔ راضیه تجار}}</ref>===
*مسئول جلسات نقد و بررسی داستان حوزه هنری؛
====سمت‌ها و مسئولیت‌ها====
*عضو هیئت علمی [[جشنواره پروین اعتصامی]] و [[جایزهٔ جلال آل احمد]]؛
* کارمند بازنشستهٔ آموزش‌وپرورش در سمت‌های معلم، دبیر، معاون و مدیر
*عضو شورای بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس؛
* از مؤسسان انجمن قلم و دبیر انجمن
*دبیر جشنواره قلم زرین دو دوره؛
* عضو شورای هنر
*عضو هیئت علمی بنیاد پروین اعتصامی؛
* عضو شورای کارگاه قصه و رمان و مسئول جلسات نقد و بررسی داستان در حوزهٔ هنری
*کارشناس داستان وزارت ارشاد اسلامی، کارشناس داستان جشنواره‌های آموزش و پرورش.
* عضو هیئت علمی بنیاد و [[جشنواره پروین اعتصامی]] و [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد|جایزهٔ جلال]]
* عضو شورای داستان‌نویسی بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس و بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی
* دبیر جشنوارهٔ قلم زرین دو دوره
* کارشناس داستان در وزارت ارشاد اسلامی و جشنواره‌های آموزش‌وپرورش
* عضو شورای فیلم‌نامه‌نویسی و ادبیات در بنیاد فارابی


====فعالیت‌ در مجلات تخصصی====
====فعالیت‌ در عرصه مطبوعات====
*سردبير فصلنامهٔ ادبيات داستانی؛
* سردبیر فصلنامه‌های «ادبیات داستانی» و «اصحاب قلم» و نیز دبیر تحریریه فصلنامه «قصه»
*سردبیر و فصلنامه اصحاب قلم؛
* مسئول صفحهٔ ادب و هنر روزنامه جام‌جم و همکار مجله‌های جام‌جم، کیهان فرهنگی و سروش
*مسئول صفحه ادب و هنر روزنامه جام جم و همکاری با این روزنامه از سال..
* داستان‌نویس داستان‌های [[واقع‌گرایی|واقع‌گرایانه]] برای مجله زن روز به‌مدت نه سال؛  
*عضو شورای کارگاه و قصه و رمان حوزه هنری
* داستان‌نویس روزنامه حوادث با نام مریم مهاجر<ref name=''تجار۱''/>
*همکاری با پیک قصه‌نویسی؛
* همکاری با پیک «قصه‌نویسی» حوزهٔ هنری
*مدرس و داور داستان‌نویسی در آموزش‌وپرورش؛
*عضو هیئت‌علمی بنیاد پروین اعتصامی؛
*عضو شورای فیلم‌نامه‌نویسی و ادبیات در بنیاد فارابی؛
*دبیر تحریریه فصلنامه قصه؛
*عضو شورای داستان‌نویسی بنیاد دفاع مقدس؛
*عضو شورای داستان‌نویسی بنیاد شهید؛
*عضو شورای داستان‌نویسی بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی؛
*داستان‌نویس داستان‌های رئالیستی برای مجله زن روز به مدت نه سال؛  
*داستان‌نویس روزنامه حوادث با نام مریم مهاجر.<ref name=''تجار۱''/>
*عضو شورای سردبیری فصلنامه ادبیات داستانی؛
*عضو شورای فصلنامه قصه
*همکاری با نشریاتی چون جام جم، کیهان فرهنگی، سروش، زن روز؛
*همکاری با پیک قصه‌نویسی حوزه هنری؛
*عضو شورای فیلمنامه نویسی و ادبیات در بنیاد فارابی؛
*عضو شورای ادبی بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی.


====داوری در جشنواره‌های ادبی====
====داوری در جشنواره‌های ادبی:====
*کتاب سال؛
کتاب سال، کتاب فصل، گام اول، قلم زرین، پروین اعتصامی، نقد سال، جشنواره ادبی یوسف، کتاب سال شهیدغنی‌پور، ادبیات داستانی، بنیاد شهید، بسیج و قصه‌های قرآنی
*کتاب فصل؛
*گام اول؛
*قلم زرین؛
*پروین اعتصامی؛
*نقد سال؛
*جشنواره ادبی یوسف؛
*کتاب سال شهید غنی پور؛
*ادبیات داستانی انقلاب چند دوره؛
*جشنواره ادبی بنیاد شهید؛
*جشنواره بسیج طی چند دوره؛
*قصه‌های قرآنی چند دوره.


====تدریس====
====تدریس====
*فرهنگی بازنشسته (معلم، دبیر، معاون، مدیر)؛
* مدرس داستان‌نویسی از سال۱۳۶۷ تا به امروز
*مدرس داستان نویسی از سال ۶۷ تا به امروز؛
* مدرس داستان در فرهنگ‌سراهای انقلاب، بهمن و آیه در تهران
*مدرس داستان در فرهنگسراهای تهران (انقلاب، بهمن، آیه
* تدریس اصول و عناصر داستان‌نویسی در دانشکدهٔ صداوسیما
*تدریس اصول و عناصر داستان‌نویسی در دانشکدهٔ صدا و سیما؛
* مدرس و داور جشنواره‌های داستان آموزش‌وپرورش
*مدرس و داور جشنواره‌های داستان آموزش و پرورش.


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
* نکوداشت '''راضیه تجار''' در شانزدهمین جایزهٔ قلم زرین و هم‌زمان با [[روز قلم]] به‌تاریخ چهاردهم تیر۱۳۹۷ در محل [[انجمن قلم]]<ref name=''ایسنا''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/97041408197/|عنوان= نکوداشت راضیه تجار در جایزه قلم زرین}}</ref>


====نکوداشت '''راضیه تجار''' در جایزهٔ قلم زرین====
===در قاب نگاه‌ها===
در مراسم پایانی شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ قلم زرین، روز پنجشنبه چهاردهم تیرماه ۱۳۹۷ همزمان با [[روز قلم]] در محل [[انجمن قلم]] از راضیه تجار تجلیل شد.<ref name=''ایسنا''>{{یادکرد وب |نشانی=https://www.isna.ir/news/97041408197/ |عنوان = نکوداشت راضیه تجار در جایزه قلم زرین|ناشر= سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)}}</ref>
====[[عبدالعلی دستغیب]]====
داستان کوتاه «گلریزان» بهترین داستان راضیه تجار و یکی از داستان‌های قوی در بین آثار اخیر ایران است که مقام تجار را در هنر داستان کوتاه تثبیت می‌کند.<ref name=''تجار۱''/>


====دیدگاه [[عبدالعلی دستغیب]]====
====[[غلامعلی حداد عادل]]====
ازنظر عبدالعلی دستغیب، یکی از منتقدان ادبی، داستان کوتاه گلریزان بهترین داستان راضیه تجار و یکی از بهترین داستان‌های اخیر ایران است که مقام تجار را در هنر داستان کوتاه تثبیت می‌کند.<ref name=''تجار۱''/>
راضیه تجار هم داستان‌ساز بعد از انقلاب است هم داستان‌نویس و هم داستان‌نویس آفرین. یعنی تلاش می‌کرد داستا‌ن‌نویسان عرصهٔ انقلاب را در حوزه زنان پرورش دهد.<ref name=''افکارنیوز''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/759430-%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1|عنوان= صحبت‌های حداد عادل دربارهٔ راضیه تجار}}</ref>


====دیدگاه [[غلامعلی حداد عادل]]====
====[[محمد میرکیانی]]====
راضیه تجار هم خود داستان‌ساز در انقلاب بود و هم داستان‌نویس و از سوی دیگر داستان‌نویس آفرین هم بود یعنی تلاش می‌کرد داستا‌ن‌نویسان عرصه انقلاب را در حوزه زنان پرورش دهد. <ref name=''افکار نیوز''>{{یادکرد وب|نشانی =https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/759430-%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = صحبت‌های حداد عادل دربارهٔ راضیه تجار|ناشر= سایت افکار نیوز}}</ref>
راضیه تجار یکی از نویسندگان فعال و پرتلاش است. در دوره‌ای که نویسندگان به‌شدت دلبستهٔ نثر بودند و موجی از آثار داستان منتشر می‌شد، داستان کوتاه ''هفت‌بند'' از تجار سرآغاز موج جدیدی از داستان‌نویسی بود. این اثر، نه‌تنها بازی با کلمات نبود؛ بلکه فضاسازی و شخصیت‌پردازی به‌وضوح در آن دیده می‌شد.{{سخ}}
 
تجار شاگردپرور است. او به کسانی که می‌خواهند وارد عرصه ادبیات شوند، تعهد دارد. معمولاً در هر عرصه‌ای، کسانی که به‌تازگی وارد می‌شوند، هراس دارند. راضیه تجار معمولاً به این افراد توجه می‌کند و به آن‌ها آرامش می‌دهد که این از ویژگی‌های شاخص اوست. دیگر ویژگی‌ِ تجار سخت‌کوشی اوست. تجار زن نویسنده‌ای است که از سفر، تفریح و باخانواده‌بودن گذشت تا به ادبیات و فرهنگ کشور خدمت کند.<ref name=''ایسنا''/>
====دیدگاه [[محمد میرکیانی]]====
راضیه تجار یکی از نویسندگان فعال و پرتلاش است. در دوره‌ای که نویسندگان به شدت دلبستهٔ نثر بودند و موجی از آثار داستانی نثر منتشر می‌شد، داستان کوتاه ''هفت‌بند'' از تجار منتشر شد که سرآغاز موج جدیدی از داستان‌نویسی بود. بازی با کلمات در این کتاب وجود نداشت و فضاسازی و شخصیت‌پردازی از ویژگی‌های آن بود.
{{سخ}} یکی از ویژگی‌های تجار شاگردپروری اوست. او به کسانی که می‌خواهند وارد عرصه ادبیات شوند، تعهد دارد. معمولاَ کسانی که در هر عرصه‌ای به تازگی وارد می‌شوند، هراس دارند. راضیه تجار معمولا به این افراد توجه می‌کند و به آن‌ها آرامش می‌دهد که این یکی از ویژگی‌های شاخص اوست. دیگر ویژگی‌ای که درباره راضیه تجار کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، سخت‌کوشی این نویسنده است. او از سفر، تفریح و با خانواده بودن گذشت تا به ادبیات و فرهنگ کشور خدمت کند.<ref name=''ایسنا''/>
 
====زن در آثار راضیه تجار====
زنان در آثار تجار جایگاه سنتی دارند؛ در رنج و ناراحتی هستند و حالتی از نارضایتی مداوم را نشان می‌دهند، در سكون و وابستگی به سر می‌برند، در مقابلِ مردان و  سرنوشت تسلیم محض هستند و از خود قدرت، اراده و اختیاری ندارند. <ref name=''سنندج''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = جمالی | نام =شهروز | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار  | ژورنال = فصلنامهٔ تخصصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد سنندج| ۳۹۴ }}</ref>
{{سخ}}بیشتر شخصیت‌های اصلي داستان‌های تجار زنان‌اند؛ و نشان می‌دهند كه نويسنده از دردهاي زنان آگاه است؛ زناني كه گرفتار مشكلات خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي هستند؛ فشارهايي كه جامعه بر آن‌ها تحميل می‌کند. زنان داستان‌های او براي بيرون آمدن از شرايط خود تلاش خاصي نمی‌کنند. زناني كه نه راه بيرون آمدن را می‌دانند و نه توان قدم گذاشتن به اين راه را دارند. آنان گرفتاراني‌اند پيچيده در شرايط و آنچه تقدير و زمانه و ديگران برايشان رقم‌زده‌اند و می‌زنند. اين نويسنده، زندگي به رنگ خاكستري و پر از مشكل را كه می‌بیند، همان را به تصوير می‌کشد و داستان را در همان فضا تمام می‌کند. اين ويژگي.( ديگري از نوشته‌های اوست (<ref name=''مرادی''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =ولی مرادی | نام =فرشته | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او | ژورنال = مجلهٔ ادبیات داستانی| ۱۳۸۴}}</ref>
{{سخ}} در داستان‌های خانم راضيه تجار، با زناني روبر و می‌شویم كه بيشتر به خصوصيات سنتي نزديك و اكثر آنان تسليم و وابسته مردان و شرايط هستند. آن‌ها توان تغيير اوضاع را ندارند و هر آنچه پيش می‌آید پذيرا در مقابل سرنوشت، سنت‌ها و مردان « گلريزان » می‌شوند. به‌عنوان نمونه زنان در داستان كاملاٌ تسليم و وابسته هستند و هيچ اختيار و اراده‌ای از خود ندارند، تنها واکنش آن‌ها به حوادث يا نفرين و آه و ناله است. <ref name=''سنندج''/>
::سوار شويد. آن‌ها حركتي كردند. اول عزيز خانم و بعد مرجان، ميان اثاث‌ها خود را جابه‌جا كردند. كاميون كه به راه افتاد، يكي دو پنجره بسته نیمه‌باز شد و آن‌ها روي خود را محکم‌تر گرفتند. از خم كوچه كه گذشتند، آقا مصطفي از اتاق جلوي كاميون به شيشه مربعي شكلي كه صورت آن‌ها ر ا در خود قاب كرده بود كوبيد و از آن‌ها پرسيد راحتيد هیچ‌کدام جوابي ندادند. 
زن بدون مرد تنها و ناتمام است و تمام هستي زن در اين داستان با مرد واقعيت پيدا می‌کند و فقدان مرد، بيم و نااميدي، رنج و شكست را به همراه دارد. نيز می‌بینیم كه حيات و سلامتي زن، وابسته به مرد و توجه «زن شیشه‌ای » در داستان او است. زن با فكر اينكه شوهرش او را باوجود بيماري رها كرده است، حالش وخیم‌تر شده و درنهایت می‌میرد. <ref name=''سنندج''/>
::حتي دكتر باور كرده بود كه رويش مرگ در او متوقف شده است و اين وقتي بود كه مرد كلامش گرم بود و نفسش هم؛ اما بعد پنجره باز شد و سوز سردي آمد.  زن شیشه ای ۱۳۹۳ چاپ دوم سوره مهر
::نگاهش به سقف دوخت. يك لبخند گيج، مثل پروانه‌ای، بال زد و از گوشه لبش و يك شاخه با لبه‌ای تيز، پوستش را شكافت و بيرون « ترق »: گريخت. صدايي گفت زد.دقايقي بعد، سر زن به یک‌سو افتاد و نگاهش خيره به شاخ‌های كه مدام می‌بالید و همه سالن را پر می‌کرد.و بر آن فراز، قلبش آرام‌آرام، ياد مرد را گريه می‌کرد. همان: 93 زن شیشه ای ۱۳۹۳ چاپ دوم سوره مهر
زنان آثار تجار محصور در خانه هستند و اكثر داستان‌ها در فضاي دروني و در منزل اتفاق ميافتد. كار خانگي مشخصه اصلي آن‌ها است. تنها در دو مورد زن در بيرون از خانه كار زنان در، « ريزش زردها - رويش سبزها » و « بیست‌وچهار ساعت » می‌کند، در داستان‌های بيرون از خانه شاغل هستند اما مسئله اصلي هر دو داستان، مردها و تنهايي و ناخشنودي است. آن‌ها براي فرار از اوضاع موجود به رؤيابافي و خیال‌پردازی پناه می‌برند و از اين لحاظ بيشتر با توصیفاتی رؤیا گونه مواجه هستيم. در بعضي از داستان‌های تجار زن هيچ نقشي ستاره » يا اصلاً زن حضوري ندارد مثل داستان از، « تصويرهاي شكسته » ندارد مثل داستان زنان در داستان‌های موردبررسی از تجار، افرادي ناراحت، ناراضي، افسرده،.« تا ستارگان مضطرب، نااميد و ناتوان هستند، موجودات ضعيفي كه هيچ توان و اراده‌ای براي تغيير وضع موجود ندارند. آن‌ها مغلوب، اسير و تسليم شرايط هستند. <ref name=''سنندج''/>
{{سخ}} بيشتر شخصیت‌های اصلي داستان‌های او زنان‌اند؛ و نشان می‌دهند كه نويسنده از دردهاي زنان آگاه است؛ زناني كه گرفتار مشكلات خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي هستند؛ فشارهايي كه جامعه بر آن‌ها تحميل می‌کند. زنان داستان‌های او براي بيرون آمدن از شرايط خود تلاش خاصي نمی‌کنند. زناني كه نه راه بيرون آمدن را می‌دانند و نه توان ق دم گذاشتن به اين راه را دارند. آنان گرفتاراني اند پيچيده در شرايط و آنچه تقدير و زمانه و ديگران برايشان رقم‌زده‌اند و می‌زنند.  اين نويسنده، زندگي به رنگ خاكستري و پر از مشكل را كه می‌بیند، همان را به تصوير می‌کشد و داستان را در همان فضا تمام می‌کند. اين ویژگی ديگري از نوشته‌های اوست . <ref name=''مرادی''/>


===تفسیر '''راضیه تجار''' از آثارش===
===تفسیر '''راضیه تجار''' از آثارش===
حتی اگر شخصیت داستان‌هایم مذکر باشند، باز به موضوع‌هایی می‌پردازم که در بین زن و مرد به طور یکسان اتفاق می‌افتد، همچون عشق یا رنج‌های بشری. در هر حال، آنچه را که حس و دریافت کرده‌ام، به آن رویکرد دارم و قائل به تفاوت بین دیدگاه و برخوردهای عقلانی یا احساسی زن و مرد، هستم. من یک زن هستم و زن آماجگاه رنج و احساس. به همین جهت آبشخور فکرم جایی است که تجلی‌گاه زن است و معتقدم با وجودی که این همه گفته‌ام، باز ناگفته ها بیشتر است. <ref name=''پیام زن''/>
حتی اگر شخصیت داستان‌هایم مذکر باشند، باز به موضوع‌هایی می‌پردازم که در بین زن و مرد به‌طور یکسان اتفاق می‌افتد؛ همچون عشق یا رنج‌های بشری. درهرحال، به آنچه حس و دریافت کرده‌ام، عمل می‌کنم و بین دیدگاه و برخوردهای عقلانی یا احساسی زن و مرد تفاوت قائلم. زن آماجگاه رنج و احساس است و من هم از این جنسم. به‌همین‌دلیل آبشخور فکرم جایی است که تجلیگاه زن است و معتقدم با وجودی که این‌همه گفته‌ام، باز ناگفته‌ها بیشتر است.<ref name=''پیام زن''/>
من نخست برای خودم می‌نويسم. يعنی همهٔ كتاب‌های «دلي» مثل «نرگس‌ها»، «زن شيشه‌ای»، «شعله و شب»، «آرام شب به خير»، «كوچه اقاقيا» و... كار «دلی» هستند؛ اما برخی كارها را هم با جنبهٔ ژورناليستی نوشته‌ام. مثل «فانوسی بيفروز» كه برای مخاطبان خانم نوشته‌ام. برای تيپی كه ساده‌تر و عام‌تر هستند. سعی كردم در اين كار درد اين تيپ اجتماعی را منعكس كنم؛ اما وقتی كه می‌خواهم يک كار خلاقانه انجام دهم، به اين فكر نمی‌كنم كه مخاطب از چه متنی خوشش می‌آيد.<ref name=''امید''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =بی‌نیاز | نام =امید | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = دست‌هايی برای نوشتن بالا می‌روند | ژورنال = روزنامهٔ ایران}} </ref>
من نخست برای خودم می‌نویسم. یعنی همهٔ کتاب‌های «دلی» مثل «نرگس‌ها»، «زن شیشه‌ای»، «شعله و شب»، «آرام، شب به خیر»، «کوچه اقاقیا» و... کار «دلی» است؛ اما برخی کارها را هم با جنبهٔ ژورنالیستی نوشته‌ام. مثل «فانوسی بیفروز» که برای مخاطبان خانم نوشته‌ام. برای تیپی که ساده‌تر و عام‌ترند. سعی کردم در این کار درد این تیپ اجتماعی را منعکس کنم؛ اما وقتی که می‌خواهم یک کار خلاقانه انجام دهم، به این فکر نمی‌کنم که مخاطب از چه متنی خوشش می‌آید.<ref name=''امید''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند|ژورنال= روزنامهٔ ایران}}</ref>


==آثار و کتابشناسی==
===فهرست آثار<ref name=''تجار۱''/>===
# سنگ صبور: رمان (۱۳۹۵)
# از خاک تا افلاک: زندگی‌نامه داستانی محمدفریدالدین عطار (۱۳۹۵)
# سه‌شنبه‌های عزیز۳ (۱۳۹۵)
# سهیلیان به‌روایت همسر شهید (۱۳۹۵)
# محبوبه صبح: زندگی‌نامه داستانی محبوبه دانش (۱۳۹۳)
# این چراغ نباید خاموش شود (۱۳۹۳)
# نرگس‌ها (۱۳۹۳)
# زن شیشه‌ای (۱۳۹۳)
# سفر به ریشه‌ها (۱۳۹۳)
# زندگی‌نامه داستانی شیرودی (۱۳۹۳)
# شعله و شب (۱۳۹۱)
# بندهای روشنایی (۱۳۹۱)
# آرام شب‌به‌خیر؛ مجموعه داستان (۱۳۸۹)
# زندگی‌نامه داستانی شهیدبابایی
# جای خالی آفتابگردان‌ها (۱۳۸۸)
# هم سیب، هم ستاره: مجموعه داستان (۱۳۸۸)
# کوچهٔ اقاقیا (۱۳۸۸)
# پاورچین تا عشق (و چند داستان دیگر) (۱۳۸۸)
# ستاره من: خاطرات سردار شهیدحمید عرب‌نژاد (۱۳۸۸)
# سه‌شنبه‌های عزیز۲ (۱۳۸۸)
# بانوی رنگین‌کمان: زندگی‌نامه داستانی اشرف قندهاری (۱۳۸۷)
# فانوسی بیفروز (۱۳۸۷)
# بانوی آبی‌ها: زندگی‌نامه داستانی خلبان شهلا ده بزرگی اولین زن خلبان ایران (۱۳۸۷)
# خورشید باران (۱۳۸۷)
# آواز پرواز (۱۳۸۷)
# جایی که آسمانش آینه‌کاری است گمان مبر که شعله بمیرد، براساس زندگی‌نامه محمد سلیمانی(۱۳۸۱)
# سه‌شنبه‌های عزیز: داستان‌های کوتاه‌کوتاه (۱۳۸۱)
# بندهای روشنایی (۱۳۷۵)
# هفت‌ بند (۱۳۶۴)


===سبک و لحن و ویژگی آثار===
====زن در آثار راضیه تجار====
بیشتر شخصیت‌های اصلی داستان‌های راضیه تجار، زنان‌اند. نویسنده از دردهای زنان آگاه است. زنانی که گرفتار مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی شدند. فشارهایی که جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌کند. زنان داستان‌های او برای بیرون‌آمدن از وضعیت خود تلاش خاصی نمی‌کنند. زنانی که نه راه بیرون‌آمدن را می‌دانند و نه توان قدم‌گذاشتن به این راه را دارند. گرفتارهایی هستند پیچیده در بحران خویش و آنچه تقدیر و زمانه و دیگران برایشان رقم‌زده‌ و می‌زنند. تجار، زندگیِ خاکستری و پر از مشکلی را که می‌بیند، به‌تصویر می‌کشد و داستان را در همان فضا تمام می‌کند.<ref name=''تجار۱''/><ref name=''مرادی''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او|ژورنال= مجلهٔ ادبیات داستانی}}</ref>


===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===
زنان در آثار تجار جایگاه سنتی دارند. در رنج و ناراحتی، روزگار می‌گذرانند و در نارضایتی همیشگی، در سکون و وابستگی به‌سر می‌برند. در مقابلِ مردان و سرنوشت، تسلیم محض‌اند و از خود قدرت، اراده و اختیاری ندارند و تنها واکنش آن‌ها به حوادث یا نفرین و آه و ناله است.<ref name=''سنندج''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار}}</ref>
 
===جمله‌ای از ایشان===
 
 
===تکیه‌کلام‌ها===
 
===خلقیات===
 


===گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)===
====برشی از داستان زن شیشه‌ای====
:آن‌ها حرکتی کردند. اول عزیزخانم و بعد مرجان، میان اثاث‌ها خود را جابه‌جا کردند. کامیون که به‌راه افتاد، یکی دو پنجره بسته نیمه‌باز شد و آن‌ها روی خود را محکم‌تر گرفتند. از خم کوچه که گذشتند، آقامصطفی از اتاق جلوی کامیون به شیشه مربعی‌شکلی که صورت آن‌ها را در خود قاب کرده بود کوبید و از آن‌ها پرسید راحتید؟! هیچ‌کدام جوابی ندادند.<ref name=''شیشه''>{{پک| تجار|۱۳۹۳|ک= زن شیشه‌ای}}</ref>


===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
====نمایش ناتمام‌بودن زن====
زن بدون مرد تنها و ناتمام است و تمام هستی زن در داستان‌ با مرد واقعیت پیدا می‌کند و فقدان مرد، بیم و ناامیدی، رنج و شکست را به‌همراه دارد. حیات و سلامتی زن، وابسته به مرد و توجه '''زن شیشه‌ای''' در داستان او است. زن با فکر اینکه شوهرش او را با وجود بیماری رها کرده است، حالش وخیم‌تر شده و درنهایت می‌میرد.<ref name=''سنندج''/>


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
====بخشی دیگر از زن شیشه‌ای====
::حتی دکتر باور کرده بود که رویش مرگ در او متوقف شده است و این وقتی بود که مرد کلامش گرم بود و نفسش هم؛ اما بعد پنجره باز شد و سوز سردی آمد.<ref name=''شیشه''/>
::نگاهش را به سقف دوخت. یک لبخند گیج، مثل پروانه‌ای، بال زد و از گوشه لبش و یک شاخه با لبه‌ای تیز، پوستش را شکافت و بیرون «ترق» گریخت. صدایی گفت: «زد.» دقایقی بعد، سر زن به یک‌‌سو افتاد و نگاهش خیره به شاخ‌های که مدام می‌بالید و همهٔ سالن را پر می‌کرد و بر آن فراز، قلبش آرام‌آرام، یاد مرد را گریه می‌کرد.<ref name=''شیشه''/>


===بنیان‌گذاری===
====خانه، حصار ابدیِ زنان تجار====
زنان آثار تجار محصور در خانه‌اند و اکثر داستان‌ها در فضای درونی و در منزل اتفاق می‌افتد. کار خانگی مشخصهٔ اصلی آن‌هاست. تنها در دو داستان زن در بیرون از خانه کار می‌کند آن‌هم کار زنان. یکی '''ریزش زردها رویش سبزها''' و دیگری '''بیست‌وچهار ساعت'''. و در همین دو داستان نیز مسئلهٔ اصلی مردها و تنهایی و ناخشنودی است. آن‌ها برای فرار از اوضاع موجود به رؤیابافی و خیال‌پردازی پناه می‌برند و از این لحاظ، داستان بیشتر به توصیفاتی رؤیاگونه پرداخته است.<ref name=''سنندج''/>


===تأثیرپذیری‌ها===
===استادان و شاگردان===
در دهه ۶۰، یک آگهی از کلاس داستان‌نویسی در حوزه هنری، باعث ورود او به وادی داستان‌نویسی شد که توانست از همان‌سال‌ها یاد بگیرد، بنویسد و آموزش دهد. 
{{سخ}}او روحیهٔ شاگردپروری دارد. معمولاَ افراد و عناصر نوپا به شدت حساس و نگران و دغدغه‌مند هستند که مورد توجه قرار گیرند و اینجاست که نقش اساتید به میان می‌آید. خانم تجار تحریک چنین ویژگی‌هایی را داشتند.<ref name=''دفاع''/>
===علت شهرت===
راضیه تجار از نویسندگان صاحب سبک و شناخته شدهٔ کشورمان است که اهالی ادبیات او را هم به خاطر نوشته‌هایش و هم به خاطر حضور فعالش در جشنواره‌های ادبی به خوبی می‌شناسند.<ref name=''دفاع۲''>{{یادکرد وب |نشانی= https://www.farsnews.com/news/13950428001065/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%AF|عنوان= خانم‌های نویسنده با من در تماس باشند |ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس }}</ref>
==آثار و منبع‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
بیشتر شخصیت‌های اصلی داستان‌های '''راضیه تجار''' را زنان‌اند؛ و نشان می‌دهند که نویسنده از دردهای زنان آگاه است؛ زنانی که گرفتار مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی هستند؛ فشارهایی که جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌کند. زنان داستان‌های او برای بیرون آمدن از شرایط خود تلاش خاصی نمی‌کنند. زنانی که نه راه بیرون آمدن را می‌دانند و نه توان قدم گذاشتن به این راه را دارند. آنان گرفتارانی اند پیچیده در شرایط، و آنچه تقدیر و زمانه و دیگران برایشان رقم‌زده‌اند و می‌زنند. این نویسنده، زندگی به رنگ خاکستری و پر از مشکل را که می‌بیند، همان را به تصویر می‌کشد و داستان را در همان فضا تمام می‌کند. این، ویژگی دیگری از نوشته‌های اوست.<ref name=''تجار۱''/>
====نخستین داستان====  
====نخستین داستان====  
او در نخستین داستانش با نام هفت‌بند که در سال ۱۳۶۴ نوشته‌شده، به مسائل جنگ و تبعات آن پرداخته است. مردی به خاطر این‌که شغلش ایجاب می‌کند- یا رزمنده است- مرتب در سفر باشد، همیشه از همسرش دور است. این امر همسر او را آزار می‌دهد. هر دو منتظر زمانی هستند که با خیالی آسوده بهارها و بقیه فصل‌ها را برکنار هم بگذرانند، اما هنوز این فرصت به وجود نیامده است. مرد برای هر سفری که می‌رود روی چوب‌دستی‌اش که چون نی است و آن را در همه سفرها همراه داشته است، خطی می‌کشد. این بار هفتم است که او به سفر می‌رود و خط هفتم را می‌کشد، ولی آن را با خود نمی‌برد. زن در هفت فصل از داستان از شرایط احساسات و درونیات خود خبر می‌دهد در آخرین فصل از داستان خبر شهادت همسرش را می‌آورند. این همان چیزی است که زن آن را حس کرده بود.در بخشی از داستان در آن هنگامه آتش و خون آمده است:  
او در نخستین داستانش با نام «هفت‌ بند» که در سال۱۳۶۴ نوشته‌ شد، به مسائل جنگ و تبعات آن پرداخته است. مردی به‌علت اینکه شغلش مرتب در سفر و همیشه از همسرش دور است. هر دو زمانی را انتظار می‌کشند که با خیالی آسوده بهار را در کنار هم بگذرانند؛ اما هنوز این فرصت دست نداده است. مرد برای هر سفری که می‌رود روی چوب‌دستی‌اش خطی می‌کشد. این بارِ هفتم است که او به سفر می‌رود و خط هفتم را می‌کشد؛ ولی آن را با خود نمی‌برد. زن در هفت فصل از داستان، اوضاع روحی و احساسی و درونیِ خود را خبر می‌دهد در آخرین فصلِ داستان خبر شهادت همسرش را می‌آورند. در بخشی از داستان آمده است:  
::وقتی‌که خانه را ترک می‌کردی، چکمه‌هایت را جفت کرد. چفیه را به گردنت انداخت، قرآن و آب و آینه را طاق نصرت راهت ساخت. چون نگاهش کردی، اشک‌هایش را با پس‌دست پاک کرد اما نگفت نرو. و تو ماندی، ماندی تا آخرین گلوله‌ات را به‌سوی دشمن انداخته باشی. ماندی با سرفه‌های پی‌درپی و پایی که دیگر نبود. چشمی که برق نمی‌زد یا آستینی خالی در باد. اما نشکستی. محکم و استوار ماندی.<ref name=''تجار۱''/>
:وقتی‌ که خانه را ترک می‌کردی، چکمه‌هایت را جفت کرد. چفیه را به گردنت انداخت، قرآن و آب و آینه را طاق نصرت راهت ساخت. چون نگاهش کردی، اشک‌هایش را با پس‌دست پاک کرد؛ اما نگفت نرو. و تو ماندی، ماندی تا آخرین گلوله‌ات را به‌سوی دشمن انداخته باشی. ماندی با سرفه‌های پی‌درپی و پایی که دیگر نبود. چشمی که برق نمی‌زد یا آستینی خالی در باد. اما نشکستی. محکم و استوار ماندی.<ref name=''تجار۱''/>
 
===کارنامه و فهرست آثار===
ازجمله آثار تجار عبارت‌اند از: <ref name=''تجار۱''/>
#نرگس‌ها (۱۳۹۳)
#زن شیشه‌ای (۱۳۹۳)
#هفت بند بندهای روشنایی هفت بند بندهای روشنایی
#سفر به ریشه‌ها (۱۳۹۳)
#شعله و شب (۱۳۹۱)
#سنگ صبور: رمان(۱۳۹۵)
#از خاک تا افلاک: زندگی نامه داستانی محمدفرید الدین عطار (۱۳۹۵)
#سه‌شنبه‌های عزیز۳ (۱۳۹۵)
#فانوسی بیفروز (۱۳۸۷)
#زندگینامه داستانی شهید شیرودی (۱۳۹۳)
#زندگینامه داستانی شهید بابایی
#جای خالی آفتابگردان ها (۱۳۸۸)
#هم سیب، هم ستاره: مجموعه داستان (۱۳۸۸)
#کوچهٔ اقاقیا (۱۳۸۸)
#آرام شب‌به‌خیر؛ مجموعه داستان (۱۳۸۹)
#پاورچین تا عشق (و چند داستان دیگر) (۱۳۸۸)
#ستاره من: خاطرات سردار شهید حمید عربنژاد (۱۳۸۸)
#بانوی رنگین‌کمان: زندگی نامه داستانی اشرف قندهاری(۱۳۸۷)
#محبوبه صبح: زندگی نامه داستانی محبوبه دانش(۱۳۹۳)
#سهیلیان به روایت همسر شهید (۱۳۹۵)
#این چراغ نباید خاموش شود (۱۳۹۳)
#بندهای روشنایی (۱۳۹۱)
#بانوی آبی ها: زندگی نامه داستانی خلبان شهلا ده بزرگی اولین زن خلبان ایران (۱۳۸۷)
#سه‌شنبه‌های عزیز ۲ (۱۳۸۸)
#آواز پرواز (۱۳۸۷)
#جایی که آسمانش آینه‌کاریست گمان مبر که شعله بمیرد، براساس زندگینامه شهید محمد سلیمانی(۱۳۸۱)
#سه‌شنبه‌های عزیز: داستان‌های کوتاه کوتاه (۱۳۸۱)
#خورشید باران (۱۳۸۷)
#هفت‌بند (۱۳۶۴)


===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
*«جای خالی آفتابگردان‌ها» مجموعه داستان‌های كوتاه جنگ، سال ۱۳۸۴ كتاب برگزيده بنياد حفظ آثار و ارزش‌ها دفاع مقدس
* «جای خالی آفتابگردان‌ها» مجموعه داستان‌های کوتاه جنگ، سال۱۳۸۴ کتاب برگزیده بنیاد حفظ آثار و ارزش‌ها دفاع مقدس
*«آرام، شب بخير»، جايزه اول از سوی دفتر زنان وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی <ref name=''روزنامهٔ ایران''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =محمدی | نام =سایر | عنوان = نگذاريم سوژه‌های جنگ فراموش شوند|ژورنال=روزنامهٔ ایران }}</ref>
* «آرام، شب به خیر»، جایزه اول از سوی دفتر زنان وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی<ref name=''روزنامهٔ ایران''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= نگذاریم سوژه‌های جنگ فراموش شوند|ژورنال= روزنامهٔ ایران}}</ref>
*نویسنده زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس
* نویسندهٔ زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس
*کوچه اقاقیا رمان برگزیده یک دهه از سوی آموزش و پرورش
* کوچه اقاقیا رمان برگزیده یک دهه از سوی آموزش‌وپرورش
*هفت بند برنده جایزه سطرهای سرخ از بنیاد شهید
* هفت بند برندهٔ جایزهٔ سطرهای سرخ از بنیاد شهید
*تقدیر شده به عنوان سی سال فعالیت ادبی جشنوارهٔ پروین اعتصامی
* تقدیرشده به‌عنوان سی سال فعالیت ادبی جشنوارهٔ پروین اعتصامی


===بررسی چند اثر از تجار===
====رمان «پرنده پریدنی است»====
راضیه تجار در زمینهٔ زندگی‌نامه داستانی تبحر خاصی دارد و با قلمی شاعرانه رمان ''پرنده پریدنی است'' را برای نوجوانان براساس زندگی شیرودی و «آواز پرواز» را براساس زندگی بابایی نوشته است.<ref name= ''روزنامهٔ ایران''/>


===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===
====مجموعه‌ داستان‌ [[هفت بند]]====
''هفت بند'' مجموعه‌ای از داستان‌های راضیه تجار است که براساس زندگی زنان و خانواده‌های رزمندگانی نوشته شده که در انتظار بازگشت عزیزان خود نشسته‌اند.<ref name=''روزنامهٔ ایران''/>{{سخ}}
تجار، در دو دههٔ اخیر، از نویسندگان برجسته ادبیات داستانی دفاع مقدس است. در میان داستان‌های کوتاه وی، داستان ''هفت بند'' از مجموعه داستانی با همبن نام، در زمرهٔ بهترین آثار اوست. تحلیل این اثر نشان می‌دهد که ''تجار''، با مبانی و اصول فنی داستان‌نویسی کوتاه به‌خوبی آشنا بوده و توانسته است با آغاز و پایان‌بندی مناسب، طرح و پیرنگ منسجم و استوار، شخصیت‌پردازی مناسب، فضاسازی و صحنه‌پردازی‌های تاثیرگذار و به‌کارگیریِ سبک بیانیِ خاص و نثری ویژه، اثر داستانی برجسته‌ای را به عرصهٔ ادبیات داستانی دفاع مقدس عرضه کند.<ref name=''بجنورد''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت)|ژورنال= نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی|سال= ۱۳۹۶}} </ref>


*تحلیل عناصر داستانی داستانهای کوتاه راضیه تجار ( پایان‌نامه. دولتی - دانشگاه پیام نور (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری) - دانشگاه پیام نور استان گیلان - مرکز پیام نور رشت . ۱۳۹۵، مقطع کارشناسی ارشد)
====رمان [[کوچهٔ اقاقیا]]====
دانشجو: لیلا رنجبر سرایدشتی
رمان ''کوچه اقاقیا'' از زبان راوی سوم شخص روایت می‌شود. نویسنده به نابسامانی‌ِ خانوادگی و اجتماعی زندگی زنان ایرانی در دههٔ ۲۰و۳۰ پرداخته است. اقشار مختلفی از زنان جامعه‌ که به مظلومیت خو گرفته‌اند و در ناکامی‌ها و ناملایمات زندگی تسلیم می‌مانند. تجار همچنین فیلم‌نامه‌ای را براساس این رمان برای مرکز سیما فیلم نوشت.<ref name=''تجار۱''/>{{سخ}}
{{سخ}}در این پایان‌نامه به بررسی عناصرداستانی در پنج مجموعه داستانی راضیه تجار پرداخته شده است. <ref name=''پایان‌نامه۲''>{{یادکرد وب |نشانی=https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/929362 |عنوان =تحلیل عناصر داستانی داستانهای کوتاه راضیه تجار |ناشر= سایت گنج|تاریخ بازدید = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ=}}</ref>
مؤلّفه‌­های مؤثر در نگارش این رمان:
*بررسی جلوه‌های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار
* زبان زنانه
{{سخ}}دانشجو: فاطمه غلامی
* عواطف زنانه
{{سخ}}پایان‌نامه . دولتی - دانشگاه پیام نور (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری) - دانشگاه پیام نور استان گیلان - مرکز پیام نور رشت . 1395 . کارشناسی ارشد<ref name=''پایان‌نامه۳''>{{یادکرد وب |نشانی=https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/955745 |عنوان =تبررسی جلوه های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار |ناشر= سایت گنج|تاریخ بازدید = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ=}}</ref>
* مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان.{{سخ}}
*مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد
زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اجزای جمله برای تشدید و تأکید بر حس عاطفی مدنظر است. بیشتر زنان این رمان از گفتارهای قطعی می‌پرهیزند و در گفتار اغلب آن‌ها نوعی تعریض به‌چشم می‌خورد. حضور دویست‌ونودوهشت واژهٔ رنگی و تعدّد به‌­کارگیری رنگ‌­های مختلف با جزئیّات آن در زبان اشخاص این رمان، بدان رنگ‌ زنانه بخشیده­ است. علاوه‌بر این، عاطفهٔ مادری یکی از قوی­‌ترین انواع و اشکال عواطف زنانه در این رمان است. کاربرد کمتر دشواژه‌ها نیز بر سبک زنانهٔ آن تأکید دارد. همچنین به‌دلیل فقر علمی و فرهنگی اغلب زنان در موقعیت‌های مبهم، به خرافات و باورهای عامیانه‌­ای روی آورده­‌اند. در این رمان مصادیق متعددی از مسائل فرهنگی و اجتماعی آورده شده است که نگاه ابزاری به زنان را آشکار می­‌کند و نشان می‌دهد که حقوق اجتماعی زنان آن دوران همسطح مردان نیست.<ref name="زن و فرهنگ">{{یادکرد ژورنال|عنوان= بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا|ژورنال= زن و فرهنگ}}</ref>
{{سخ}} دانشجو:  ساره دانشفر ساره دانشفر ،
{{سخ}}وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - ۱۳۸۹- (کارشناسی ارشد) <ref name=''پایان‌نامه۱''>{{یادکرد وب |نشانی=https://elmnet.ir/article/10524867-72178/%D9%85%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D9%88%DB%8C%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF |عنوان = مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد|ناشر= سایت علم‌نت|تاریخ بازدید = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ= ۱۴ تیر ۱۳۹۷}}</ref>


===بررسی چند اثر از راضیه تجار===
====داستان [[گلریزان]]====
در این بخش چند اثر از راضیه تجار بررسی می‌شود. آثاری که بیشتر مورد توجه منتقدان قرار گرفته‌اند و دربارهٔ آن‌ها سخن گفته‌اند.
داستان گلریزان، قصه درد، رنج، ناکامی و نادیده‌انگاشتن زنان است. زنانی از سه نسل متفاوت و با سرنوشتی مشابه. بی‌بی از غصه دق می‌کند، مرجان و مادرش همانند کالای جنسی تن به ازدواجی ناخواسته و دردناک می‌دهند که درواقع طی معامله‌ٔ آقامصطفی با اوس‌رجب، مصادره می‌شوند. زنان این داستان در مقابل سرنوشت، سنت‌ها و مردان کاملاً تسلیم و وابسته‌اند و هیچ اختیار و اراده‌ای از خود ندارند. تنها واکنش آن‌ها به حوادث یا نفرین و آه و ناله است، یا گریه. طی داستان، زنان در فضای خانه محصور بوده، وابسته مردان، سنت و سرنوشت‌اند. از لحاظ زمانی هم تفاوتی بین این سه نسل نیست. هم بی‌بی و عزیزخانم و هم مرجان محکوم‌ به یک سرنوشت تلخ و مشابه‌اند و شیوهٔ زندگی آن‌ها کاملاً شبیه هم است.<ref name=''سنندج''/>
 
====بررسی رمان [[پرنده پريدنی است]]====
راضيه تجار در زمينه زندگينامه داستانی تبحر خاصي دارد و با قلمی شاعرانه رمان ''پرنده پريدنی است'' را برای نوجوانان براساس زندگی شهيد شيرودی و «آواز پرواز» را براساس زندگی شهيد بابايی تأليف كرده است.<ref name=''روزنامهٔ ایران''/>
 
====بررسی مجموعه‌ داستان‌ [[هفت بند]]====
''هفت بند'' مجموعه‌ای از داستان‌های راضیه تجار است که براساس زندگی زنان و خانواده‌های رزمندگانی نوشته شده كه در انتظار بازگشت عزيزان خود نشسته‌اند. <ref name=''روزنامهٔ ایران''/>
{{سخ}}راضیه تجار، در دو دههٔ اخیر، از نویسندگان برجسته ادبیات داستانی دفاع مقدس است. در میان داستان‌های کوتاه وی، داستان ''هفت بند'' از مجموعه داستانی با همبن نام، در زمرهٔ بهترین آثار اوست. تحلیل این اثر نشان می‌دهد که ''تجار''، با مبانی و اصول فنی داستان‌نویسی کوتاه به‌خوبی آشنا بوده و توانسته است با آغاز و پایان‌بندی مناسب، طرح و پیرنگ منسجم و استوار، شخصیت‌پردازی مناسب، فضاسازی و صحنه‌پردازی‌های تاثیرگذار و به کارگیری سبک بیانی خاص و نثری ویژه، اثر داستانی برجسته‌ای را به عرصه ادبیات داستانی دفاع مقدس عرضه کند.<ref name=''بجنورد''>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =گل‌پرور | نام =یوسف | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت) | ژورنال = نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی| مکان = بجنورد | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۹۶  | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸}} </ref>
 
====بررسی رمان [[کوچهٔ اقاقیا]]====
رمان ''کوچه اقاقیا'' از زبان راوی سوم شخص روایت می‌شود، نویسنده به نابسامانی‌ای خانوادگی و اجتماعی زندگی زنان ایرانی در سال‌های دههٔ ۲۰ و ۳۰پرداخته است. این رمان درباره اقشار مختلفی از زنان جامعه‌ای است که به مظلومیت خو گرفته‌اند و در ناکامی‌ها و ناملایمات زندگی تسلیم می‌مانند. تجار همچنین فیلم‌نامه‌ای را بر اساس این رمان برای مرکز سیما فیلم به نگارش درآورده است. در مجموعه داستان آرام شب‌به‌خیر نیز دغدغه تجار، پرداختن به مسائل زنان در اجتماع و خانواده و مشکلات آنان در جامعه امروزی است.<ref name=''تجار۱''/>
{{سخ}}مؤلّفه‌­های زنانه‌­نگاری در سبک نگارش رمان کوچۀ اقاقیا مؤثّر بوده‌اند این مؤلّفه­‌ها عبارت‌اند از:
*زبان زنانه؛
*عواطف زنانه؛
*مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان.
زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اجزای جمله برای تشدید و تأکید بر حس عاطفی مورد نظر است. بیشتر زنان این رمان از گفتارهای قطعی می‌پرهیزند و در گفتار اغلب آن‌ها نوعی تعریض وجود دارد. حضور دویست و نود و هشت واژهٔ رنگی و تعدّد به‌­کارگیری رنگ‌­های مختلف با جزئیّات آن در زبان اشخاص این رمان، بدان صبغه­‌ای زنانه بخشیده­ است؛ علاوه ­براین، عاطفهٔ مادری یکی از قوی­ترین انواع و اشکال عواطف زنانه در این رمان است. کاربرد کمتر دشواژه‌ها نیز بر سبک زنانهٔ آن تأکید دارد. همچنین در این رمان بنا به دلایلی همچون، فقر علمی و فرهنگی اغلب زنان در موقعیت‌های مبهم، به خرافات و باورهای عامیانه‌­ای روی آورده­‌اند. در این رمان مصادیق متعددی از مسائل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که نگاه ابزاری به زنان را آشکار می­‌کند و نشان می‌دهد که حقوق اجتماعی زنان آن دوران همسطح مردان نیست.<ref name="زن و فرهنگ">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=عرب یوسف‌آبادی|نام=فائزه|عنوان= بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا |ژورنال=زن و فرهنگ}}</ref>
 
====بررسی داستان [[گلريزان]]====
داستان گلريزان، قصه درد، رنج، ناكامي و ناديده انگاشتن زنان است، زناني كه از سه نسل متفاوت، سرنوشت مشابهي دارند. بی‌بی از غصه دق می‌کند، مرجان و مادرش همانند يك كالاي جن سي تن به ازدواجي ناخواسته و دردناك می‌دهند كه درواقع طي معامله‌ٔ آقا مصطفي با اوس رجب، مصادره می‌شوند. زنان اين داستان در مقابل سرنوشت، سنت‌ها و مردان کاملاً تسليم و وابسته هستند و هيچ اختيار و اراده‌ای از خود ندارند، تنها واكنش آن‌ها به حوادث يا نفرين و آ ه و ناله است، يا گريه. در طول داستان، زنان در فضاي خانه محصور بوده، وابسته مردان، سنت و سرنوشت هستند. ازلحاظ زماني هم تفاوتي بين سه نسل از زنان وجود ندارد و هم بی‌بی و عزيز خانم و هم مرجان محکوم‌به يك سرنوشت تلخ و مشابه هستند و شيوه زندگي آن‌ها کاملاً شبيه هم است. <ref name=''سنندج''/>


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
بیشتر آثارش در انتشارات حوزهٔ هنری (سوره مهر) به چاپ رسیده است. همچنین با ناشرانی چون نشر شاهد نیز کار کرده است.<ref name=''انجمن قلم''/>  
بیشتر آثار تجار در انتشارات حوزهٔ هنری (سوره مهر) به‌چاپ رسیده است. همچنین با ناشرانی چون نشر شاهد نیز کار کرده است.<ref name=''انجمن قلم''/>  


===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
در طول ۳۰ سال فعالیت ادبی، بیش از ۴۰ عنوان کتاب به چاپ رسانده است که بسیاری از آن‌ها بارها و بارها تجدید چاپ شده‌اند.<ref name=''انجمن قلم''/>  
راضیه تجار طی ۳۰ سال فعالیت ادبی، بیش از ۴۰ عنوان کتاب به‌چاپ رسانده است که بسیاری از آن‌ها بارها و بارها تجدید چاپ شده‌اند.<ref name=''انجمن قلم''/>
 
==منبع‌شناسی==
* تحلیل عناصر داستانی داستان‌های کوتاه راضیه تجار: پایان‌نامه، دولتی، دانشگاه پیام نور استان گیلان، مرکز پیام نور رشت . ۱۳۹۵، مقطع کارشناسی ارشد<ref name=''پایان‌نامه۲''>{{یادکرد وب|نشانی= https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/929362|عنوان= تحلیل عناصر داستانی داستان‌های کوتاه راضیه تجار}}</ref>
* بررسی جلوه‌های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار: پایان‌نامه دولتی، دانشگاه پیام نور استان گیلان، ۱۳۹۵، کارشناسی ارشد<ref name=''پایان‌نامه۳''>{{یادکرد وب|نشانی= https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/955745|عنوان= بررسی جلوه های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار}}</ref>
* مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد: پایان‌نامه، دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۹، (کارشناسی‌ارشد)<ref name=''پایان‌نامه۱''>{{یادکرد وب|نشانی= https://elmnet.ir/article/10524867-72178/%D9%85%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D9%88%DB%8C%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF|عنوان= مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد}}</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۰۱: خط ۲۲۶:


== منابع ==
== منابع ==
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = گفت‌وگو با راضیه تجّار | ژورنال = پیام زن| مکان = | دوره = | شماره =۱۲۱ | سال =۱۳۸۱ | تاریخ بازبینی = ۲۴ خرداد ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|عنوان= گفت‌وگو با راضیه تجار|ژورنال= پیام زن|شماره= ۱۲۱|سال= ۱۳۸۱|تاریخ بازبینی= ۲۴خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =محمدی | نام =سایر | عنوان= نگذاريم سوژه‌های جنگ فراموش شوند | ژورنال = روزنامهٔ ایران| مکان = تهران | دوره = | شماره =۳۶۷۱ | سال = ۱۳۸۶ | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= محمدی|نام= سایر|عنوان= نگذاریم سوژه‌های جنگ فراموش شوند|ژورنال= روزنامهٔ ایران|مکان= تهران|شماره= ۳۶۷۱|سال= ۱۳۸۶| تاریخ بازبینی= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =گل‌پرور | نام =یوسف | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت) | ژورنال = نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی| مکان = بجنورد | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۹۶ | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸}}  
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= گل‌پرور|نام= یوسف|عنوان= بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت)|ژورنال= نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی|مکان= بجنورد|سال= ۱۳۹۶|تاریخ بازبینی= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}  
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = عرب یوسف آبادی | نام =فائزه | نام خانوادگی۲ = کلبعلی | نام۲ =شهلا | عنوان = بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا | ژورنال = زن و فرهنگ| مکان = تهران | دوره = ۱۰| شماره =۳۵ | سال = بهار ۱۳۹۷ | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸}}  
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی۱= عرب یوسف‌آبادی|نام۱= فائزه|نام خانوادگی۲= کلبعلی|نام۲= شهلا|عنوان= بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا|ژورنال= زن و فرهنگ|مکان= تهران|دوره= ۱۰|شماره= ۳۵|سال= بهار ۱۳۹۷|تاریخ بازبینی= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}  
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = جمالی | نام =شهروز | نام خانوادگی۲ = سجادی| نام۲ =سیده رؤیا | عنوان = بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار | ژورنال = فصلنامهٔ تخصصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد سنندج| مکان = سنندج | سال =هفتم | شماره = ۲۴ | سال = پاییز ۱۳۹۴ | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی۱= جمالی|نام۱= شهروز|نام خانوادگی۲= سجادی|نام۲= سیده رؤیا|عنوان= بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار|ژورنال= فصلنامهٔ تخصصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد سنندج|مکان= سنندج|سال= هفتم|شماره= ۲۴|سال= پاییز۱۳۹۴|تاریخ بازبینی= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =ولی مرادی | نام =فرشته | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او | ژورنال = مجلهٔ ادبیات داستانی| مکان = تهران | دوره = | شماره = ۸۸| سال = اسفند ۱۳۸۳ و فروردین ۱۳۸۴  | تاریخ بازبینی = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ۱۳۸۴}}
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= ولی‌مرادی|نام= فرشته|عنوان= راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او | ژورنال= مجلهٔ ادبیات داستانی|مکان= تهران|شماره= ۸۸|سال= اسفند۱۳۸۳وفروردین۱۳۸۴|تاریخ بازبینی= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =بی‌نیاز | نام =امید | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = دست‌هايی براي نوشتن بالا می‌روند | ژورنال = روزنامهٔ ایران| مکان = تهران | دوره = | شماره = ۳۶۳۰| سال = ۱۳۸۶ | تاریخ بازبینی = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸}}  
# {{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= بی‌نیاز|نام= امید|عنوان= دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند|ژورنال= روزنامهٔ ایران|مکان= تهران|شماره= ۳۶۳۰|سال= ۱۳۸۶|تاریخ بازبینی= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= تجار|نام= راضیه|عنوان= زن شیشه‌ای|سال= ۱۳۹۳|ناشر= سورهٔ مهر|مکان= تهران}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
*{{یادکرد وب|نشانی =https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = راضیه تجار |ناشر= سایت پاتوق کتاب فردا |تاریخ بازدید = ۲۵ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ =۲۳ آذر ۱۳۹۳}}
* {{یادکرد وب|نشانی= https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1|عنوان= راضیه تجار|ناشر= سایت پاتوق کتاب فردا|تاریخ بازدید= ۲۵خرداد ۱۳۹۸|تاریخ= ۲۳آذر۱۳۹۳}}
*{{یادکرد وب|نشانی =https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/759430-%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = صحبت‌های حداد عادل دربارهٔ راضیه تجار|ناشر= سایت افکار نیوز |تاریخ بازدید = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۷}}  
* {{یادکرد وب|نشانی= https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/759430-%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1|عنوان= صحبت‌های حداد عادل دربارهٔ راضیه تجار|ناشر= سایت افکار نیوز|تاریخ انتشار= ۱۴تیر۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}  
*{{یادکرد وب |نشانی=https://www.isna.ir/news/97041408197/ |عنوان = نکوداشت راضیه تجار در جایزه قلم زرین|ناشر= سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) |تاریخ بازدید = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۷}}
* {{یادکرد وب |نشانی= https://www.isna.ir/news/97041408197/|عنوان= نکوداشت راضیه تجار در جایزه قلم زرین|ناشر= سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)|تاریخ انتشار= ۱۴تیر۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی =https://anjomanghalam.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1/ |عنوان = صفحهٔ راضیه تجار |ناشر= انجمن قلم ایران |تاریخ بازدید = ۲۶ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۴ اسفند ۱۳۹۵  }}
* {{یادکرد وب|نشانی= https://anjomanghalam.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1/ |عنوان= صفحهٔ راضیه تجار|ناشر= انجمن قلم ایران|تاریخ انتشار= ۲۴اسفند۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ۲۶خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب |نشانی= https://www.farsnews.com/news/13950428001065/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%AF|عنوان= خانم‌های نویسنده با من در تماس باشند|ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس |تاریخ بازدید = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۹ تیر ۱۳۹۵}}
* {{یادکرد وب |نشانی= https://www.farsnews.com/news/13950428001065/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%AF|عنوان= خانم‌های نویسنده با من در تماس باشند|ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس|تاریخ انتشار= ۲۹تیر۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب |نشانی= http://defapress.ir/298431 |عنوان= جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی قدردان راضیه تجار خواهد بود |ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس|تاریخ بازدید = ۲۷ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۱۴ تیر ۱۳۹۷}}
* {{یادکرد وب |نشانی= http://defapress.ir/298431|عنوان= جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی قدردان راضیه تجار خواهد بود|ناشر= سایت خبرگزاری دفاع مقدس|تاریخ انتشار= ۱۴تیر۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب |نشانی= https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/929362|عنوان= تحلیل عناصر داستانی داستان‌های کوتاه راضیه تجار|ناشر= سایت گنج|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب |نشانی= https://ganj-old.irandoc.ac.ir/articles/955745|عنوان= بررسی جلوه‌های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار|ناشر= سایت گنج|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب |نشانی= https://elmnet.ir/article/10524867-72178/%D9%85%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D9%88%DB%8C%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF|عنوان= مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد|ناشر= سایت علم‌نت|تاریخ انتشار= ۱۴تیر۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/83515/%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D9%8A%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B3%D9%84%D9%8A%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA|عنوان= مؤسسه خانه کتاب درگذشت همسر راضیه تجار را تسلیت گفت|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران|تاریخ= ۱۴مهر۱۳۸۹|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}
* {{یادکرد وب|نشانی= https://aftabnews.ir/fa/news/405487/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-140-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C|عنوان= بیانیه بیش از ۱۴۰ هنرمند پیشکسوت در حمایت از صالحی‌امیری|ناشر= پایگاه خبری آفتاب|تاریخ انتشار= ۱۰آبان۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ۲۷خرداد۱۳۹۸}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۳۹

راضیه تُجّار

زمینهٔ کاری داستان‌نویسی و رمان‌نویسی
زادروز ۵آذر۱۳۲۶
تهران
کتاب‌ها نرگس‌ها و سنگ صبور‌
همسر(ها) منوچهر حقانی‌پرست (کارگردان سینما)[۱]
مدرک تحصیلی کارشناسی روان‌شناسی
مدرک درجه‌یک هنری معادل دکترا در ادبیات داستانیخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
دلیل سرشناسی نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه
تقدیر از راضیه تجار

راضیه تُجار رمان‌نویس و داستان‌نویسی است که مسئولت‌های ادبی‌هنری نیز برعهده دارد.

* * * * *

راضیه تجار علاقه زیاد به نوشتن داشت و منشأ این علاقه، به نوجوانی، بازمی‌گردد. بیشتر با داستان‌های کوتاهش نزد منتقدان و اهل قلم شناخته شده است؛ اما همواره در دو بخش رمان و داستان کوتاه قلم می‌زند و بیش از ۲۲ اثر را در کارنامهٔ ادبی خود ثبت کرده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تجار که آثاری فرمال و ماندگار دارد از زنان داستان‌نویسان ادبیات دفاع مقدس است و در داستان‌هایش با نثری شاعرانه و احساسی به نقش زنان در مسائل مربوط به جبهه و جنگ می‌پردازد.[۲]

در آن زمان بزرگ‌ترین لذتش او خواندن بود و نوشتن.

از میان یادها

آموختن با خواندن

راضیه تجار در گفت‌وگو با «پیام زن» کودکی‌اش را این گونه توصیف کرد:

دخترکی حساس را تصور کنید که دائم توی لاک خودش است و احساس می‌کند تیله‌ای است روی سطح صیقلی آینه. نه دلش می‌خواهد از لاکش بیرون بیاید و نه جرئت می‌کند به دیدار کسانی برود که تشنگی روحش را سیراب می‌کنند. ادیبانی چون جلال آل‌احمد، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و بسیاری دیگر که با آن‌ها از طریق مجلات و کتاب‌هایشان ارتباط روحی برقرار می‌کرد. می‌خواندشان و در خود غرق می‌شد. از این دریای مواج تنها دو چیز نجاتش می‌داد؛ اول، عشقی بود که به خدا داشت و دوم، عشق به کلمه. کلماتی که در کنار هم می‌نشست و داستان می‌شد یا شعر. چه آن‌ها که از دیگران می‌خواند، چه آن‌ها که خودش خلق می‌کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
درحال مطالعه

آتشی که از قصه‌های مادربزرگ شعله‌ گرفت

قصه‌گویی مادربزرگ‌هایش را دوست داشت، مخصوصاَ مادربزرگ مادری که برایش قصه می‌گفت، او را تا دوردستِ سرزمین رؤیا می‌برد. همین‌ قصه‌‌ها دریچه‌ای شد تا با کاغذ و قلم آمیخته شود و داستان‌هایی را در ذهنش بسازد و روی کاغذ بریزد. بعد هم آن‌ها را برای دوستانش بخواند. همان سال‌ها و همان قصه‌ها، شعلهٔ نوشتن را در جانش انداخت و روزبه‌روز مسیر رفتنش را روشن‌تر کرد تا اینکه سال۱۳۶۴ این شعله به گرمایی مطبوع و دلپذیر تبدیل شد و او را در مسیر داستان‌نویسی انداخت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

زندگی و یادگار

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

راضیه تجار متولد ۵آذر۱۳۲۶ است که خانواده‌ای سنتی و مذهبی داشته و در یکی از محلات قدیمی تهران، کودکی را گذرانده است. پدرش رستوران‌دار بود. هم پدر و هم مادرش ذوق شعر و شاعری داشتند که راضیه تجار نیز از آن بهره‌ها برده است. به‌طوری‌که در مدرسه همیشه از معلم‌های انشا بیشترین نمره‌ را می‌گرفت. سال۱۳۶۴ به حوزهٔ هنری رفت و کارش را شروع کرد. اولین جرقه‌های حضور در عرصهٔ داستان‌نویسی را با چاپ چند اثر در مطبوعات زد.
۲۸ سال در آموزش‌وپرورش خدمت کرد و هم‌اکنون نیز بخشی از وقتش صرف خواندن کارهای نوقلم‌ها می‌شود و در دفتر کار خود و همسرش، هر سه‌شنبه کلاس داستان‌نویسی برگزار می‌کند.[۳] منوچهر حقانی‌پرست، از نخستین کارگردانان سینمای ایران پس از انقلاب و همسر راضیه تجار در سن ۵۹سالگی به‌دلیل عارضه قلبی درگذشت. او سنگ‌بنای فیلم دینی در ایران را با ساخت فیلم توجیه گذاشت و شاگردانی را نیز در این عرصه تربیت کرده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

گفت‌وگو با روزنامهٔ رسالت،
اردیبهشت ۱۳۸۸

شخصیت و اندیشه

راضیه تجار به‌گفتهٔ خودش آدمی صادق، جسور، متنفر از دروغ، متعهد و لجباز است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد توانمندی و سخت‌کوشی از دیگر شاخصه‌های شخصیت تجار است که منجر می‌شد در جشنواره‌های مختلف تهران و شهرستان‌ها حضور یابد و مسئولیت‌های اجرایی برعهده گیرد. روحیهٔ شاگردپروری وی معرف توجه‌ و احترامش به استعدادهای نوپاست.[۴]

امضای بیانیه

تجار به‌همراه جمعی از اعضای مؤسسهٔ هنرمندان پیشکسوت، طی امضای بیانیه‌ای سیدرضا صالحی امیری را شخصیتی تحلیلگر، اهل دانش و آشنا به حوزهٔ فرهنگ و هنر معرفی کرد و از او برای انتخاب وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی حمایت کرد.[۵]

دیدار هیئت مدیرهٔ انجمن قلم با استاد سبزواری
آیین تجلیل از همسران جانبازان با حضور راضیه تجار

زمینهٔ فعالیتخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

سمت‌ها و مسئولیت‌ها

  • کارمند بازنشستهٔ آموزش‌وپرورش در سمت‌های معلم، دبیر، معاون و مدیر
  • از مؤسسان انجمن قلم و دبیر انجمن
  • عضو شورای هنر
  • عضو شورای کارگاه قصه و رمان و مسئول جلسات نقد و بررسی داستان در حوزهٔ هنری
  • عضو هیئت علمی بنیاد و جشنواره پروین اعتصامی و جایزهٔ جلال
  • عضو شورای داستان‌نویسی بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس و بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی
  • دبیر جشنوارهٔ قلم زرین دو دوره
  • کارشناس داستان در وزارت ارشاد اسلامی و جشنواره‌های آموزش‌وپرورش
  • عضو شورای فیلم‌نامه‌نویسی و ادبیات در بنیاد فارابی

فعالیت‌ در عرصه مطبوعات

  • سردبیر فصلنامه‌های «ادبیات داستانی» و «اصحاب قلم» و نیز دبیر تحریریه فصلنامه «قصه»
  • مسئول صفحهٔ ادب و هنر روزنامه جام‌جم و همکار مجله‌های جام‌جم، کیهان فرهنگی و سروش
  • داستان‌نویس داستان‌های واقع‌گرایانه برای مجله زن روز به‌مدت نه سال؛
  • داستان‌نویس روزنامه حوادث با نام مریم مهاجرخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • همکاری با پیک «قصه‌نویسی» حوزهٔ هنری

داوری در جشنواره‌های ادبی:

کتاب سال، کتاب فصل، گام اول، قلم زرین، پروین اعتصامی، نقد سال، جشنواره ادبی یوسف، کتاب سال شهیدغنی‌پور، ادبیات داستانی، بنیاد شهید، بسیج و قصه‌های قرآنی

تدریس

  • مدرس داستان‌نویسی از سال۱۳۶۷ تا به امروز
  • مدرس داستان در فرهنگ‌سراهای انقلاب، بهمن و آیه در تهران
  • تدریس اصول و عناصر داستان‌نویسی در دانشکدهٔ صداوسیما
  • مدرس و داور جشنواره‌های داستان آموزش‌وپرورش

یادمان و بزرگداشت‌ها

  • نکوداشت راضیه تجار در شانزدهمین جایزهٔ قلم زرین و هم‌زمان با روز قلم به‌تاریخ چهاردهم تیر۱۳۹۷ در محل انجمن قلم[۶]

در قاب نگاه‌ها

عبدالعلی دستغیب

داستان کوتاه «گلریزان» بهترین داستان راضیه تجار و یکی از داستان‌های قوی در بین آثار اخیر ایران است که مقام تجار را در هنر داستان کوتاه تثبیت می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

غلامعلی حداد عادل

راضیه تجار هم داستان‌ساز بعد از انقلاب است هم داستان‌نویس و هم داستان‌نویس آفرین. یعنی تلاش می‌کرد داستا‌ن‌نویسان عرصهٔ انقلاب را در حوزه زنان پرورش دهد.[۷]

محمد میرکیانی

راضیه تجار یکی از نویسندگان فعال و پرتلاش است. در دوره‌ای که نویسندگان به‌شدت دلبستهٔ نثر بودند و موجی از آثار داستان منتشر می‌شد، داستان کوتاه هفت‌بند از تجار سرآغاز موج جدیدی از داستان‌نویسی بود. این اثر، نه‌تنها بازی با کلمات نبود؛ بلکه فضاسازی و شخصیت‌پردازی به‌وضوح در آن دیده می‌شد.
تجار شاگردپرور است. او به کسانی که می‌خواهند وارد عرصه ادبیات شوند، تعهد دارد. معمولاً در هر عرصه‌ای، کسانی که به‌تازگی وارد می‌شوند، هراس دارند. راضیه تجار معمولاً به این افراد توجه می‌کند و به آن‌ها آرامش می‌دهد که این از ویژگی‌های شاخص اوست. دیگر ویژگی‌ِ تجار سخت‌کوشی اوست. تجار زن نویسنده‌ای است که از سفر، تفریح و باخانواده‌بودن گذشت تا به ادبیات و فرهنگ کشور خدمت کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

تفسیر راضیه تجار از آثارش

حتی اگر شخصیت داستان‌هایم مذکر باشند، باز به موضوع‌هایی می‌پردازم که در بین زن و مرد به‌طور یکسان اتفاق می‌افتد؛ همچون عشق یا رنج‌های بشری. درهرحال، به آنچه حس و دریافت کرده‌ام، عمل می‌کنم و بین دیدگاه و برخوردهای عقلانی یا احساسی زن و مرد تفاوت قائلم. زن آماجگاه رنج و احساس است و من هم از این جنسم. به‌همین‌دلیل آبشخور فکرم جایی است که تجلیگاه زن است و معتقدم با وجودی که این‌همه گفته‌ام، باز ناگفته‌ها بیشتر است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه من نخست برای خودم می‌نویسم. یعنی همهٔ کتاب‌های «دلی» مثل «نرگس‌ها»، «زن شیشه‌ای»، «شعله و شب»، «آرام، شب به خیر»، «کوچه اقاقیا» و... کار «دلی» است؛ اما برخی کارها را هم با جنبهٔ ژورنالیستی نوشته‌ام. مثل «فانوسی بیفروز» که برای مخاطبان خانم نوشته‌ام. برای تیپی که ساده‌تر و عام‌ترند. سعی کردم در این کار درد این تیپ اجتماعی را منعکس کنم؛ اما وقتی که می‌خواهم یک کار خلاقانه انجام دهم، به این فکر نمی‌کنم که مخاطب از چه متنی خوشش می‌آید.[۸]

آثار و کتابشناسی

فهرست آثارخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

  1. سنگ صبور: رمان (۱۳۹۵)
  2. از خاک تا افلاک: زندگی‌نامه داستانی محمدفریدالدین عطار (۱۳۹۵)
  3. سه‌شنبه‌های عزیز۳ (۱۳۹۵)
  4. سهیلیان به‌روایت همسر شهید (۱۳۹۵)
  5. محبوبه صبح: زندگی‌نامه داستانی محبوبه دانش (۱۳۹۳)
  6. این چراغ نباید خاموش شود (۱۳۹۳)
  7. نرگس‌ها (۱۳۹۳)
  8. زن شیشه‌ای (۱۳۹۳)
  9. سفر به ریشه‌ها (۱۳۹۳)
  10. زندگی‌نامه داستانی شیرودی (۱۳۹۳)
  11. شعله و شب (۱۳۹۱)
  12. بندهای روشنایی (۱۳۹۱)
  13. آرام شب‌به‌خیر؛ مجموعه داستان (۱۳۸۹)
  14. زندگی‌نامه داستانی شهیدبابایی
  15. جای خالی آفتابگردان‌ها (۱۳۸۸)
  16. هم سیب، هم ستاره: مجموعه داستان (۱۳۸۸)
  17. کوچهٔ اقاقیا (۱۳۸۸)
  18. پاورچین تا عشق (و چند داستان دیگر) (۱۳۸۸)
  19. ستاره من: خاطرات سردار شهیدحمید عرب‌نژاد (۱۳۸۸)
  20. سه‌شنبه‌های عزیز۲ (۱۳۸۸)
  21. بانوی رنگین‌کمان: زندگی‌نامه داستانی اشرف قندهاری (۱۳۸۷)
  22. فانوسی بیفروز (۱۳۸۷)
  23. بانوی آبی‌ها: زندگی‌نامه داستانی خلبان شهلا ده بزرگی اولین زن خلبان ایران (۱۳۸۷)
  24. خورشید باران (۱۳۸۷)
  25. آواز پرواز (۱۳۸۷)
  26. جایی که آسمانش آینه‌کاری است گمان مبر که شعله بمیرد، براساس زندگی‌نامه محمد سلیمانی(۱۳۸۱)
  27. سه‌شنبه‌های عزیز: داستان‌های کوتاه‌کوتاه (۱۳۸۱)
  28. بندهای روشنایی (۱۳۷۵)
  29. هفت‌ بند (۱۳۶۴)

سبک و لحن و ویژگی آثار

زن در آثار راضیه تجار

بیشتر شخصیت‌های اصلی داستان‌های راضیه تجار، زنان‌اند. نویسنده از دردهای زنان آگاه است. زنانی که گرفتار مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی شدند. فشارهایی که جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌کند. زنان داستان‌های او برای بیرون‌آمدن از وضعیت خود تلاش خاصی نمی‌کنند. زنانی که نه راه بیرون‌آمدن را می‌دانند و نه توان قدم‌گذاشتن به این راه را دارند. گرفتارهایی هستند پیچیده در بحران خویش و آنچه تقدیر و زمانه و دیگران برایشان رقم‌زده‌ و می‌زنند. تجار، زندگیِ خاکستری و پر از مشکلی را که می‌بیند، به‌تصویر می‌کشد و داستان را در همان فضا تمام می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد[۹]

زنان در آثار تجار جایگاه سنتی دارند. در رنج و ناراحتی، روزگار می‌گذرانند و در نارضایتی همیشگی، در سکون و وابستگی به‌سر می‌برند. در مقابلِ مردان و سرنوشت، تسلیم محض‌اند و از خود قدرت، اراده و اختیاری ندارند و تنها واکنش آن‌ها به حوادث یا نفرین و آه و ناله است.[۱۰]

برشی از داستان زن شیشه‌ای

آن‌ها حرکتی کردند. اول عزیزخانم و بعد مرجان، میان اثاث‌ها خود را جابه‌جا کردند. کامیون که به‌راه افتاد، یکی دو پنجره بسته نیمه‌باز شد و آن‌ها روی خود را محکم‌تر گرفتند. از خم کوچه که گذشتند، آقامصطفی از اتاق جلوی کامیون به شیشه مربعی‌شکلی که صورت آن‌ها را در خود قاب کرده بود کوبید و از آن‌ها پرسید راحتید؟! هیچ‌کدام جوابی ندادند.[۱۱]

نمایش ناتمام‌بودن زن

زن بدون مرد تنها و ناتمام است و تمام هستی زن در داستان‌ با مرد واقعیت پیدا می‌کند و فقدان مرد، بیم و ناامیدی، رنج و شکست را به‌همراه دارد. حیات و سلامتی زن، وابسته به مرد و توجه زن شیشه‌ای در داستان او است. زن با فکر اینکه شوهرش او را با وجود بیماری رها کرده است، حالش وخیم‌تر شده و درنهایت می‌میرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

بخشی دیگر از زن شیشه‌ای

حتی دکتر باور کرده بود که رویش مرگ در او متوقف شده است و این وقتی بود که مرد کلامش گرم بود و نفسش هم؛ اما بعد پنجره باز شد و سوز سردی آمد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
نگاهش را به سقف دوخت. یک لبخند گیج، مثل پروانه‌ای، بال زد و از گوشه لبش و یک شاخه با لبه‌ای تیز، پوستش را شکافت و بیرون «ترق» گریخت. صدایی گفت: «زد.» دقایقی بعد، سر زن به یک‌‌سو افتاد و نگاهش خیره به شاخ‌های که مدام می‌بالید و همهٔ سالن را پر می‌کرد و بر آن فراز، قلبش آرام‌آرام، یاد مرد را گریه می‌کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

خانه، حصار ابدیِ زنان تجار

زنان آثار تجار محصور در خانه‌اند و اکثر داستان‌ها در فضای درونی و در منزل اتفاق می‌افتد. کار خانگی مشخصهٔ اصلی آن‌هاست. تنها در دو داستان زن در بیرون از خانه کار می‌کند آن‌هم کار زنان. یکی ریزش زردها رویش سبزها و دیگری بیست‌وچهار ساعت. و در همین دو داستان نیز مسئلهٔ اصلی مردها و تنهایی و ناخشنودی است. آن‌ها برای فرار از اوضاع موجود به رؤیابافی و خیال‌پردازی پناه می‌برند و از این لحاظ، داستان بیشتر به توصیفاتی رؤیاگونه پرداخته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نخستین داستان

او در نخستین داستانش با نام «هفت‌ بند» که در سال۱۳۶۴ نوشته‌ شد، به مسائل جنگ و تبعات آن پرداخته است. مردی به‌علت اینکه شغلش مرتب در سفر و همیشه از همسرش دور است. هر دو زمانی را انتظار می‌کشند که با خیالی آسوده بهار را در کنار هم بگذرانند؛ اما هنوز این فرصت دست نداده است. مرد برای هر سفری که می‌رود روی چوب‌دستی‌اش خطی می‌کشد. این بارِ هفتم است که او به سفر می‌رود و خط هفتم را می‌کشد؛ ولی آن را با خود نمی‌برد. زن در هفت فصل از داستان، اوضاع روحی و احساسی و درونیِ خود را خبر می‌دهد در آخرین فصلِ داستان خبر شهادت همسرش را می‌آورند. در بخشی از داستان آمده است:

وقتی‌ که خانه را ترک می‌کردی، چکمه‌هایت را جفت کرد. چفیه را به گردنت انداخت، قرآن و آب و آینه را طاق نصرت راهت ساخت. چون نگاهش کردی، اشک‌هایش را با پس‌دست پاک کرد؛ اما نگفت نرو. و تو ماندی، ماندی تا آخرین گلوله‌ات را به‌سوی دشمن انداخته باشی. ماندی با سرفه‌های پی‌درپی و پایی که دیگر نبود. چشمی که برق نمی‌زد یا آستینی خالی در باد. اما نشکستی. محکم و استوار ماندی.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جوایز و افتخارات

  • «جای خالی آفتابگردان‌ها» مجموعه داستان‌های کوتاه جنگ، سال۱۳۸۴ کتاب برگزیده بنیاد حفظ آثار و ارزش‌ها دفاع مقدس
  • «آرام، شب به خیر»، جایزه اول از سوی دفتر زنان وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی[۱۲]
  • نویسندهٔ زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس
  • کوچه اقاقیا رمان برگزیده یک دهه از سوی آموزش‌وپرورش
  • هفت بند برندهٔ جایزهٔ سطرهای سرخ از بنیاد شهید
  • تقدیرشده به‌عنوان سی سال فعالیت ادبی جشنوارهٔ پروین اعتصامی

بررسی چند اثر از تجار

رمان «پرنده پریدنی است»

راضیه تجار در زمینهٔ زندگی‌نامه داستانی تبحر خاصی دارد و با قلمی شاعرانه رمان پرنده پریدنی است را برای نوجوانان براساس زندگی شیرودی و «آواز پرواز» را براساس زندگی بابایی نوشته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

مجموعه‌ داستان‌ هفت بند

هفت بند مجموعه‌ای از داستان‌های راضیه تجار است که براساس زندگی زنان و خانواده‌های رزمندگانی نوشته شده که در انتظار بازگشت عزیزان خود نشسته‌اند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
تجار، در دو دههٔ اخیر، از نویسندگان برجسته ادبیات داستانی دفاع مقدس است. در میان داستان‌های کوتاه وی، داستان هفت بند از مجموعه داستانی با همبن نام، در زمرهٔ بهترین آثار اوست. تحلیل این اثر نشان می‌دهد که تجار، با مبانی و اصول فنی داستان‌نویسی کوتاه به‌خوبی آشنا بوده و توانسته است با آغاز و پایان‌بندی مناسب، طرح و پیرنگ منسجم و استوار، شخصیت‌پردازی مناسب، فضاسازی و صحنه‌پردازی‌های تاثیرگذار و به‌کارگیریِ سبک بیانیِ خاص و نثری ویژه، اثر داستانی برجسته‌ای را به عرصهٔ ادبیات داستانی دفاع مقدس عرضه کند.[۱۳]

رمان کوچهٔ اقاقیا

رمان کوچه اقاقیا از زبان راوی سوم شخص روایت می‌شود. نویسنده به نابسامانی‌ِ خانوادگی و اجتماعی زندگی زنان ایرانی در دههٔ ۲۰و۳۰ پرداخته است. اقشار مختلفی از زنان جامعه‌ که به مظلومیت خو گرفته‌اند و در ناکامی‌ها و ناملایمات زندگی تسلیم می‌مانند. تجار همچنین فیلم‌نامه‌ای را براساس این رمان برای مرکز سیما فیلم نوشت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
مؤلّفه‌­های مؤثر در نگارش این رمان:

  • زبان زنانه
  • عواطف زنانه
  • مسائل فرهنگی مربوط به زنان در این رمان.

زبان زنان در این رمان دارای تکرار کلمات یا اجزای جمله برای تشدید و تأکید بر حس عاطفی مدنظر است. بیشتر زنان این رمان از گفتارهای قطعی می‌پرهیزند و در گفتار اغلب آن‌ها نوعی تعریض به‌چشم می‌خورد. حضور دویست‌ونودوهشت واژهٔ رنگی و تعدّد به‌­کارگیری رنگ‌­های مختلف با جزئیّات آن در زبان اشخاص این رمان، بدان رنگ‌ زنانه بخشیده­ است. علاوه‌بر این، عاطفهٔ مادری یکی از قوی­‌ترین انواع و اشکال عواطف زنانه در این رمان است. کاربرد کمتر دشواژه‌ها نیز بر سبک زنانهٔ آن تأکید دارد. همچنین به‌دلیل فقر علمی و فرهنگی اغلب زنان در موقعیت‌های مبهم، به خرافات و باورهای عامیانه‌­ای روی آورده­‌اند. در این رمان مصادیق متعددی از مسائل فرهنگی و اجتماعی آورده شده است که نگاه ابزاری به زنان را آشکار می­‌کند و نشان می‌دهد که حقوق اجتماعی زنان آن دوران همسطح مردان نیست.[۱۴]

داستان گلریزان

داستان گلریزان، قصه درد، رنج، ناکامی و نادیده‌انگاشتن زنان است. زنانی از سه نسل متفاوت و با سرنوشتی مشابه. بی‌بی از غصه دق می‌کند، مرجان و مادرش همانند کالای جنسی تن به ازدواجی ناخواسته و دردناک می‌دهند که درواقع طی معامله‌ٔ آقامصطفی با اوس‌رجب، مصادره می‌شوند. زنان این داستان در مقابل سرنوشت، سنت‌ها و مردان کاملاً تسلیم و وابسته‌اند و هیچ اختیار و اراده‌ای از خود ندارند. تنها واکنش آن‌ها به حوادث یا نفرین و آه و ناله است، یا گریه. طی داستان، زنان در فضای خانه محصور بوده، وابسته مردان، سنت و سرنوشت‌اند. از لحاظ زمانی هم تفاوتی بین این سه نسل نیست. هم بی‌بی و عزیزخانم و هم مرجان محکوم‌ به یک سرنوشت تلخ و مشابه‌اند و شیوهٔ زندگی آن‌ها کاملاً شبیه هم است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بیشتر آثار تجار در انتشارات حوزهٔ هنری (سوره مهر) به‌چاپ رسیده است. همچنین با ناشرانی چون نشر شاهد نیز کار کرده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

راضیه تجار طی ۳۰ سال فعالیت ادبی، بیش از ۴۰ عنوان کتاب به‌چاپ رسانده است که بسیاری از آن‌ها بارها و بارها تجدید چاپ شده‌اند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

منبع‌شناسی

  • تحلیل عناصر داستانی داستان‌های کوتاه راضیه تجار: پایان‌نامه، دولتی، دانشگاه پیام نور استان گیلان، مرکز پیام نور رشت . ۱۳۹۵، مقطع کارشناسی ارشد[۱۵]
  • بررسی جلوه‌های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار: پایان‌نامه دولتی، دانشگاه پیام نور استان گیلان، ۱۳۹۵، کارشناسی ارشد[۱۶]
  • مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد: پایان‌نامه، دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۹، (کارشناسی‌ارشد)[۱۷]

پانویس

  1. «مؤسسهٔ خانه کتاب درگذشت همسر راضیه تجار را تسلیت گفت». 
  2. «راضیه تجار». 
  3. بی‌نیاز، امید. «دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند». روزنامهٔ رسالت (تهران). 
  4. «جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی قدردان راضیه تجار خواهد بود». 
  5. «بیانیه‌ای از هنرمند پیشکسوت در حمایتِ صالحی‌ امیری». 
  6. «نکوداشت راضیه تجار در جایزه قلم زرین». 
  7. «صحبت‌های حداد عادل دربارهٔ راضیه تجار». 
  8. «دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند». روزنامهٔ ایران. 
  9. «راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او». مجلهٔ ادبیات داستانی. 
  10. بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار. 
  11. تجار، زن شیشه‌ای.
  12. «نگذاریم سوژه‌های جنگ فراموش شوند». روزنامهٔ ایران. 
  13. «بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت)». نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی، ۱۳۹۶. 
  14. «بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا». زن و فرهنگ. 
  15. «تحلیل عناصر داستانی داستان‌های کوتاه راضیه تجار». 
  16. «بررسی جلوه های پایداری در آثار داستانی راضیه تجار». 
  17. «مقایسه تحلیلی شخصیت زن در آثار راضیه تجار و زویا پیرزاد». 

منابع

  1. «گفت‌وگو با راضیه تجار». پیام زن، ش. ۱۲۱ (۱۳۸۱). 
  2. محمدی، سایر. «نگذاریم سوژه‌های جنگ فراموش شوند». روزنامهٔ ایران (تهران)، ش. ۳۶۷۱ (۱۳۸۶). 
  3. گل‌پرور، یوسف. «بررسی شکل و ساختار داستان کوتاه هفت بند (از مجموعه آثار داستانی ادبیات مقاومت)». نخستین همایش ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجو استان خراسان شمالی (بجنورد)، ۱۳۹۶. 
  4. عرب یوسف‌آبادی، فائزه و شهلا کلبعلی. «بررسی سبک زنانه در رمان کوچهٔ اقاقیا». زن و فرهنگ (تهران) ۱۰، ش. ۳۵ (بهار ۱۳۹۷). 
  5. جمالی، شهروز و سیده رؤیا سجادی. «بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار». فصلنامهٔ تخصصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد سنندج (سنندج)، ش. ۲۴ (پاییز۱۳۹۴). 
  6. ولی‌مرادی، فرشته. «راضیه تجار و نگاهی به کوچه اقاقیای او». مجلهٔ ادبیات داستانی (تهران)، ش. ۸۸ (اسفند۱۳۸۳وفروردین۱۳۸۴). 
  7. بی‌نیاز، امید. «دست‌هایی برای نوشتن بالا می‌روند». روزنامهٔ ایران (تهران)، ش. ۳۶۳۰ (۱۳۸۶). 
  8. تجار، راضیه (۱۳۹۳). زن شیشه‌ای. تهران: سورهٔ مهر.

پیوند به بیرون