غلام‌حسین یوسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ذرّه (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ذرّه (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
|نام                    = غلام‌حسین یوسفی
|نام                    = غلام‌حسین یوسفی
|تصویر                  = Gholamhosin yosefi.jpg
|تصویر                  = Gholamhosin yosefi.jpg
|توضیح تصویر            = با سعدی محشور می‌شوم
|توضیح تصویر            = با سعدی محشور می‌شوم<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۴۳۱-۴۳۲}}</ref>
|زمینه فعالیت            = تألیف، تصحیح، ترجمه
|زمینه فعالیت            = تألیف، تصحیح، ترجمه
|تاریخ تولد              = ۲بهمن۱۳۰۶ <ref>{{پک|زندگی¬نامه و خدمات علمی فرهنگی|1383|ک= انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|ص=155}}</ref>
|تاریخ تولد              = ۲ بهمن ۱۳۰۶ <ref name="زندگی‌نامه">{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک=زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی|ص= ۱۵۵-۱۵۷}}</ref>
|محل تولد                = مشهد
|محل تولد                = مشهد  
|والدین                  =  
|والدین                  =  
|تاریخ مرگ              = ۱۴آذر۱۳۶۹ <ref>{{پک|زندگی¬نامه و خدمات علمی فرهنگی|1383|ک= انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|ص=157}}</ref>
|تاریخ مرگ              = ۱۴ آذر ۱۳۶۹ <ref name="زندگی‌نامه"/>
|محل مرگ                =  
|محل مرگ                =  
|علت مرگ                = سرطان ریه
|علت مرگ                = سرطان ریه
|محل زندگی              = مشهد و تهران
|محل زندگی              = مشهد و تهران
|مدفن                    = حرم امام رضا (دارالعباده)
|مدفن                    = حرم امام رضا (ع) (دارالعباده)
|مذهب                    =
|مذهب                    =
|در زمان حکومت          =  
|در زمان حکومت          =  
خط ۱۸: خط ۱۸:
|لقب                    =  
|لقب                    =  
|بنیانگذار              = مجلۀ فرهنگ
|بنیانگذار              = مجلۀ فرهنگ
|پیشه                    =
|پیشه                    = استاد ادبیات فارسی
|سال‌های نویسندگی        =  
|سال‌های نویسندگی        =  
|سبک نوشتاری            =
|سبک نوشتاری            =
خط ۳۴: خط ۳۴:
|حوزه                    =
|حوزه                    =
|شاگرد                  =
|شاگرد                  =
|جوایز                  = جایزۀ کتاب سال {{سخ}} جایزۀ ادبی موقوفات افشار
|علت شهرت                =
|علت شهرت                =
|تأثیرگذاشته بر          =
|تأثیرگذاشته بر          =
|تأثیرپذیرفته از        =  
|تأثیرپذیرفته از        =  
|وب‌گاه                  =  
|وب‌گاه                  =  
|جوایز                  = جایزۀ کتاب سال {{سخ}} جایزۀ ادبی موقوفات افشار
|امضا                    = Sign_of_Yousofi.jpeg
|امضا                    = Sign_of_Yousofi.jpeg
}}
}}


'''غلام‌حسین یوسفی''' نویسنده، مترجم، مصحح، شاعر، ویراستار و استاد ادبیات فارسی بود.
'''غلام‌حسین یوسفی''' نویسنده، مترجم، مصحح، شاعر و استاد ادبیات فارسی بود.
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.{{سخ}}
به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.{{سخ}}
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت و دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد. چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت.{{سخ}}
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت، دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد، چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = پورنامداریان|نام = تقی|تاریخ= دی‌ ۱۳۷۰|عنوان= دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج |پیوند= |ژورنال= آدینه|دوره= |شماره= ۶۵ و ۶۶|صفحات=۹۰-۹۱ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب های ممتازی چون دیداری با اهل قلم و چشمه روشن نقد ادبی ما را وارد دوره ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی ترین و علمی ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد.{{سخ}}
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب‌های ممتازی چون <span style="color:darkgreen">''دیداری با اهل قلم''</span><noinclude> و <span style="color:darkgreen">''چشمه روشن''</span><noinclude> نقد ادبی ما را وارد دوره‌ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی‌ترین و علمی‌ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد.
نثر وی خوش تراش، خوش آهنگ و خوش آیند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می توان برای خلق واژه های جدید از لهجه های زبان فارسی مدد گرفت، می گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه ها موجود باشد.{{سخ}}
نثر وی خوش‌تراش، خوش‌آهنگ و خوشایند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می‌توان برای خلق واژه‌های جدید از لهجه‌های زبان فارسی مدد گرفت، می‌گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه‌ها موجود باشد<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= ۱۳۶۳|عنوان= یادنامهٔ استاد نامه‌ای که به مقصد نرسید|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۳-۴|صفحات= ۳۳۳-۳۴۵ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
غلامحسین در سنین کودکی پدرش را از دست می دهد و یتیم می شود، امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقش حساس و مهمی را در زندگیش ایفا می کنند، خواهرش معلم ادبیات بود؛ زمانی  که خواهرش را بر اثر سرطان در سال 52 از دست می دهد برای مدتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود برمی گردد تا در غم از دست دادن خواهرش مویه کند.{{سخ}}
[[پرونده:Adolecent.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>دوران جوانی یوسفی]]
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش بکند وسایل دست ساز هنری درست می کند و آنها را می فروشد به مدت یک سال این کار را انجام می دهد تا بتواند نسخه ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند.{{سخ}}
[[پرونده:Yousefi_,_military_service.jpg|250px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>نظام وظیفه و یوسفی]]
به خواست همسرش بعد از بازنشستگی زندکی خود را به تهران منتقل کرد. در مدت 11 سال بعد از بازنشستگی تا جایی که در توان داشت با استفاده از قلم پرتوانش در راه گسترش فرهنگ و ادب پارسی تلاش کرد. بنا به وصیتش پیکرش در مشهد به خاک سپرده شد.
[[پرونده:Germany_1342.jpg|250px|thumb|بندانگشتی|چپ|دانشگاه بن در آلمان غربی دی‌ماه ۱۳۴۲]]
[[پرونده:Yousofi & Minavi.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|دکتر یوسفی و مجتبی مینوی، شهریور ۱۳۵۴]]
[[پرونده:Yousefi_&_Rajaee.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|دکتر احمدعلی رجایی بخارایی و دکتر یوسفی]]
[[پرونده:Yousefi_1340.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|از راست: دکتر مفخم، شهیدی، متینی، یوسفی، گودرزی]]
 
==داستانک==
==داستانک==
===خط خوب===
===خط خوب===
شادروان اشرف‏زاده می‏گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه ‏های دانش‏ آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است.
شادروان اشرف‌‏زاده می‌گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه‌‏های دانش‏‌آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‌‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‌‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= اردیبهشت ۱۳۴۴|عنوان= یادی از معلم بزرگوار |پیوند= |ژورنال= ایرانشناسی|دوره= ۵|شماره= ۹|صفحات=۱-۴ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.
 
===معلم ریاضی===
===معلم ریاضی===
در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در پانزدهم بهمن‏ ماه هر سال، که‏ مصادف با جشن تأسیس دانشگاه تهران بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏ آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ وجه نمی ‏توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‏زاده که‏ دلش نمی‏ خواست یکی از شاگردان او از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می ‏اندیشیدم و تعجب می‏ کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم.
در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در ۱۵ بهمن‏ ماه هرسال، که‏ مصادف با جشن تأسیس <span style="color:darkred">دانشگاه تهران</span><noinclude> بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏‌ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏‌آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ‌وجه نمی‌توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‌‏زاده که‏ دلش نمی‌خواست یکی از شاگردانش از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می‌اندیشیدم و تعجب می‏‌کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‌‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد">{{پک||۱۳۸۸|ک=برگ‌هایی در آغوش باد|ص=}}</ref>.
 
===چهارپایه===
===چهارپایه===
در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‏ایستادم، حاضران مرا نمی‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‏ای زیر پایم‏ می‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن».
در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‌‏ایستادم، حاضران مرا نمی‌‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‌‏ای زیر پایم‏ می‌‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‌‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‌‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏‌خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن»<ref name="برگ‌هایی در آغوش باد"/>.
 
===دفتر جلد سبز===
===دفتر جلد سبز===
یک ماهی بود که به نیویورک سفر کرده بود گفته بود آدرس پستی و نمرۀ تلفنش را از رئیس دفتر دانشکده بگیرم که اگر مشکلی داشتم ازو بپرسم وگرنه در موعد معیّن تکلیف‌ها را برایش ارسال کنم درست به یاد ندارم که رفت و برگشتِ دفترِ چهارصدوچند برگی که یک‌رویه نوشته شده بود چندماه طول کشید، امّا این را فراموش نکردم که وقتی دفتر جلد سبزم با یادداشت چشم‌نواز پایانی‌اش از طریق پست به دستم رسید از سرعت و دقّت و دلسوزی دکتر یوسفی به شگفت درمانده بودم<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یاحقی|نام = محمدجعفر|تاریخ= ۱۳۷۷|عنوان= ره‌شناسی می‌بباید |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات فردوسی مشهد|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات= ۳۰۵-۳۱۰|doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===داستانک مردم===
===نقطۀ اضافی===
آن روزها را هرگز فراموش نمی‌کنم که دکتر دور نقطه‌ای خط کشید و نوشت: «دخترم –مهدخت- به اصل متن رجوع کن، اگر در داخل متن کلمه غصب است بگذار بماند وگرنه آن را حذف کن». وقتی به اصل متن رجوع کردم دیدم که در متن غصب است و من به اشتباه غضب نوشته‌ام، ایشان با صعه‌صدری که داشتند دانشجو را راهنمایی می‌کردند که خود متوجه اشتباهش شود<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک=زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی|ص= ۷۳}}</ref>.


===ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود===
===برادران سحرخیز===
رسم بود که بعضی از بزرگان شهر مشهد حواله‌هایی تهیه می‌کردند و یک نفر رابط آن را به مستمندان می‌داد. او نیز یکی از آنها بود. چندباری او را در مغازۀ پدرمان دیده بودیم آنچه در ذهن و حافظۀ روزهای کودکی‌مان نقش بسته، تواضع و فروتنی او بود<ref name="ارج‌نامه">{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۶۳-۷۱}}</ref>.


===داستانک‌های دشمنی===
===عنوان دکتر===
روزی در منزل ایشان بودم، می‌خواست با [[حبیب یغمایی]] در تهران تماس بگیرد، آن موقع باید با مرکز مخابرات مشهد تماس می‌گرفت و شمارۀ تلفن تهران را می‌داد تا شمارۀ مورد نظر را برایش بگیرند. حدود هفت روز در ساعات مختلف به مرکز مخابرات شماره داده بود، اما تلفن‌چی شمارۀ تهران را نگرفته بود. سرانجام آن روز وقتی خود را با عنوان «دکتر» معرفی کرد چند دقیقه بعد تماس برقرار شد<ref name="ارج‌نامه"/>.


===داستانک‌های دوستی===
===ضبط===
دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد ادیان و اسلام‌شناس <span style="color:darkred">دانشگاه ویرجینیای آمریکا</span><noinclude> می‌گوید: حدود سال‌های ۴۶ تا ۴۷ وارد ایران شدم، در اوایل صدای استاد را ضبط می‌کردم؛ گاهی نوارها را از من می‌گرفت و آن‌ها را گوش می‌داد متوجه شدم بعد از گوش‌دادن سخنرانی‌های خود، منظم‌تر و منسجم‌تر صحبت می‌کند. معلمی سخت‌گیر و بسیار منظمی بود.


===داستانک‌های قهر===
===امتحان شفاهی===
[[پرونده:Abdulaziz_Sachedina.jpg|250px|thumb|بندانگشتی|چپ|عبدالعزیز ساشادینا<center><span style="color:darkcyan"> </span><noinclude></center>]]
یوسفی از ما امتحان شفاهی می‌گرفت و این باعث می‌شد که نوعی ترس و اضطراب بر ما حاکم شود. البته این شیوۀ امتحان برای من لذّت خاصی داشت و بعدها خود من هم در <span style="color:darkred">دانشگاه ویرجینیای آمریکا</span><noinclude> این شیوه را به کار بردم<ref name="ارج‌نامه"/>.


===داستانک‌های آشتی‌ها===
===رادیو===
استاد برای تشویق دانشجویان ادبیات، از مسئولین رادیو مشهد درخواست کرده بود که مقالات بگزیدۀ دانشجویان با معرفی خود ایشان، از رادیو پخش شود.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = سلطانی گردافرازی|نام = علی|تاریخ= پاییز ۱۳۷۰|عنوان= خاطراتی با دکتر غلام‌حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی|دوره= |شماره= ۲۶|صفحات=۴۱-۴۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===داستانک نگرفتن جوایز===
==زندگی و تراث<ref>{{یادکرد ژورنال|تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= سالشمار استاد غلام حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات= ۷ و ۸|doi= |تاریخ بازبینی= }}</ref> <ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۳-۵}}</ref> <ref name="زندگی‌نامه"/><ref name= "سالشمار"/>==
===در گذر تاریخ===
* ۱۳۰۶: متولد دوم بهمن‌ماه در مشهد
* ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۹: تحصیل در دبستان عنصری
* ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۵: تحصیل در دورۀ متوسطه و اتمام ششم ادبی در دبیرستان شاهرضای مشهد؛ اخذ یک قطعه مدال علمی درجۀ دوم به دلیل شاگرد اول شدن در پایۀ ششم ادبی؛ همدرس بودن با طلاب علوم دینی در صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع و عروض همزمان با تحصیل در مدارس قدیمی
* ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸: ترک مشهد به مقصد تهران برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی
* ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰: ادامه تحصیل در <span style="color:darkred">دانشگاه تهران</span><noinclude> تا مقطع دکتری
* ۱۳۲۹: استخدام آموزش و پرورش و تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی در دبیرستان‌های مشهد
* ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰: به پایان رساندن دورۀ لیسانس حقوق قضایی و سیاسی <span style="color:darkred">دانشکده حقوق دانشگاه تهران</span><noinclude>
* ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۱: همکاری با <span style="color:darkred">کمیسیون ملّی یونسکو</span><noinclude>، شرکت در [[انجمن ادبی فرخ]]، [[انجمن ادبی خراسان]] و [[انجمن نگارنده]]
* ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲: تأسیس مجله‌ای به نام [[ماهنامۀ ادبی و تربیتی‏ نامۀ  فرهنگ]] به مدت دو سال
* ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۳: سفر به آمریکا جهت تکمیل مطالعه در باب امور تربیتی
* ۱۳۳۴: تدریس دروس تاریخ ادبیات با تأسیس دانشکده ادبیات در <span style="color:darkred">دانشگاه فردوسی مشهد</span><noinclude>؛ تصدّی تربیت معلم خراسان
* ۱۳۳۵: اخذ درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی با عنوان رسالۀ «'''وصف طبیعت در شعر فارسی تا قرن هفتم هجری'''» به راهنمایی استاد [[بدیع‌الزمان فروزانفر]]
* ۱۳۳۶: ارتقاء به مرتبۀ دانشیاری زبان و ادب فارسی در شهریورماه و انتقال به مشهد
* ۱۳۳۷: ازدواج با خانم نیکو بازرگان [برادرزادۀ مهندس بازرگان] در بیست و پنجم آذرماه
* ۱۳۳۸: تأسيس ادارۀ انتشارات و روابط دانشگاهي و انتصاب به عنوان ریاست آن؛ بنیان نهادن <span style="color:darkred">نشر کتاب‌های دانشگاهی</span><noinclude> و کوشش برای ایجاد چاپخانۀ دانشگاه مشهد؛ تولد نخستین فرزند به نام روشنک در اسفندماه
* ۱۳۴۱: برگزیده شدن کتاب <span style="color:darkgreen">''فرخی سیستانی''</span><noinclude> به عنوان کتاب سال
* ۱۳۴۲: ارتقاء به درجه استادی
* ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳: سفرهای مطالعاتی به کشورهای مختلف از جمله فرانسه و انگلستان
* ۱۳۴۳: تصدّی مديريت گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي به مدت ۱۳ سال
* ۱۳۴۴: بنیان نهادن [[مجلۀ دانشکدۀ ادبیات فردوسی مشهد]] با همکاری دکتر [[احمد علی رجایی]]
* ۱۳۴۵: برگزیده شدن کتاب <span style="color:darkgreen">''قابوس نامه''</span><noinclude> به عنوان تصحیح سال
* ۱۳۴۸: تولد دومین فرزند به نام سروش در آذرماه
* ۱۳۴۹: تأسیس دورۀ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی در مشهد برای نخستین بار پس از تهران
* ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲: تحقیق و تدریس پاره‌ای از دروس ایران‌شناسی در <span style="color:darkred">دانشگاه کلمبیا</span><noinclude> آمریکا
* ۱۳۵۲: فوت خواهرش عصمت در تابستان
* ۱۳۵۵: تأسیس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی پس از تهران در مشهد
* ۱۳۵۶: تصدّی مدیریت دوره‌های تخصصی زبان‌وادبیات فارسی
* ۱۳۵۸: بازنشسته شدن در مهرماه به درخواست خود و انتقال زندگی به تهران
* ۱۳۶۷: انتخاب ترجمۀ کتاب <span style="color:darkgreen">''شیوه‌های نقد ادبی''</span><noinclude> اثر دیوید دیچز به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
* ۱۳۶۹: نپذیرفتن عضویت فرهنگستان زبان‌وادب فارسی؛ فوت در ۱۴ آذرماه بر اثر سرطان ریه و انتقال پیکر وی به مشهد و دفن وی در حرم مطهر؛ اهدای جایزۀ ادبی موقوفات افشار پس از درگذشتش


===داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است===
===کودکی، نوجوانی، جوانی و پیری===
[[پرونده:Yousefi's Biogaraphy.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''زندگی‌نامهٔ خود‌نوشت دکتر یوسفی''</center>]]
غلام‌حسین در سنین کودکی پدرش را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود،امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقشی مهم و حیاتی را در زندگیش ایفا می‌کنند، خواهرش معلم ادبیات بود، او یکی از مشوقینش به رشته ادبی بود؛ زمانی  که خواهرش را بر اثر سرطان در سال ۱۳۵۲ از دست می‌دهد برای مدّتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود بازمی‌گردد تا در غم از دست‌ دادن خواهرش مویه کند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = خدیوجم|نام = حسین|تاریخ= مرداد ۱۳۵۲|عنوان= خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست |پیوند= |ژورنال= یغما|دوره= |شماره= ۵|صفحات= ۲۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.{{سخ}}
[[پرونده:Morning_ceremony.png|270px|thumb|بندانگشتی|چپ|تشییع پیکر دکتر یوسفی در حرم امام رضا (ع) ]]
همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود؛ در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از <span style="color:darkred">دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران</span><noinclude> هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش کند وسایل دست‌ساز هنری درست می‌کند و آنها را می‌فروشد، به مدت یک‌سال این کار را انجام می‌دهد تا بتواند نسخه‌ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند<ref>{{پک|انجمن آثار و مفاخر فرهنگی|۱۳۸۳|ک=زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی|ص= ۹۰}}</ref>.{{سخ}}
به خواست همسرش بعد از بازنشستگی زندگی خود را به تهران منتقل کرد<ref name="ارج‌نامه"></ref>. در مدت ۱۱ سال بعد از بازنشستگی تا جایی که در توان داشت با استفاده از قلم پرتوانش در راه گسترش فرهنگ و ادب پارسی تلاش کرد. بنا به وصیتش پیکرش در مشهد به خاک سپرده شد<ref name="سالشمار">{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= زمستان ۱۳۶۹|عنوان= سالشمار استاد غلام حسین یوسفی |پیوند= |ژورنال= ایرانشناسی|دوره= |شماره= ۸|صفحات= ۶۹۶-۶۹۹ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا===


===داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن===
===جامعه از منظر یوسفی===
====مخالفت‌های سیاسی====
مبارزات آرام، خردمندانه و دور از تظاهر و هیاهو و شعارِ آن زنده یاد با غرب‌زدگی، بی‌دینی و فرهنگ وابسته مصرفی که تبلور آن در مقالاتی چون <span style="color:darkred">«مرد حق»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = مرد حق| ژورنال = نامۀ آستان قدس| مکان = | دوره = ۷| شماره = اوّل|  سال = اسفند ۱۳۴۵ | صفحه = ۱-۸| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> ،<span style="color:darkred">«ایران را بشناسیم»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = ایران را بشناسیم| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = ۲۳| شماره = اوّل| سال =فروردین ۱۳۴۹ | صفحه = ۱۸-۲۱| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> ،<span style="color:darkred">«راه کج»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = راه کج| ژورنال = نشریۀ فرهنگ خراسان| مکان = | دوره = ۲| شماره =۵| سال = مهر ۱۳۴۳| صفحه = ۱۸-۲۰| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> ،<span style="color:darkred">«افسون تبلیغات»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = افسون تبلیغات| ژورنال = مجلۀ یغما| مکان = | دوره = ۲۲| شماره =اوّل| سال = فروردین۱۳۸۴| صفحه = ۱-۵ | تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> و <span style="color:darkred">«لندن میعادگاه تابستانی ایرانیان»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = لندن، میعادگاه تابستانی ایرانیان| ژورنال = نشریۀ هیرمند| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۴| سال = ۱۳۴۴ | صفحه = ۳۹۲-۳۹۷| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> قابل درک است، که بخشی از زندگی اخلاق مدارانه وی بود<ref name="شب بخارا">{{یادکرد وب|نشانی =http://bukharamag.com/1396.11.22167.html ‏|عنوان = شب دکتر غلامحسین یوسفی برگزار شد/ ترانه مسکوب عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref>.


===داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن===
====روان‌شناسی ایرانیان====
* دکتر یوسفی به روان‌شناسی ایرانیان هم توجه دارد و بر این خصلت بد انگشت نهاده است، که برخی ایرانیان بویژه درس‌خواندگان، بر این باورند که کسی ارج و قدر ایشان را نمی‌داند و به اصطلاح <span style="color:darkred">«مجهول‌القدر»</span><noinclude>ند<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = مجهول‌القدر| ژورنال = مجلۀ وحید| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۸| سال = مرداد ۱۳۴۳ | صفحه = ۲۲-۲۶| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>. او با مقایسۀ روش و امکانات زندگی استادان برجسته مغرب‌زمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بی‌پیرایگی آن استادان غربی را می‌ستاید و بر کوته‌بینی و کاهلی و تنبلی این مدعیان خرده می‌گیرد.<ref name="شب بخارا"/>{{سخ}}
* او همچنین در مقالۀ <span style="color:darkred">«خطر جهل»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = خطر جهل | ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل | شماره =۱۲| سال = بهمن ۱۳۳۹ | صفحه = ۴۹-۵۱| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> از نادانی و جهل فراگیر در میان مردم به فغان آمده و بعضی از مطبوعات را عامل اصلی دامن زدن به جهل مردم دانسته است. تا آنجاکه با ترویج جهل و نادانی، قوّهٔ فکر و استدلال و تعقل و فهم را از جوانان سلب کرده و آنان را افرادی سطحی، قشری، ظاهرپرست، بدبین، پرتوقع و کم‌کار بار آورده است<ref name="شب بخارا"/>.


===داستانک‌های دارایی===
====دستگاه تعلیم و تربیت====
در یادداشتی مسخ‌شدن<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| عنوان =مسخ | ژورنال = نامۀ فرهنگ | مکان = | دوره = اوّل| شماره =۵ | سال = اردیبهشت۱۳۳۱ | صفحه = ۱۹۳-۱۹۶| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref> دستگاه تعلیم‌وتربیت را نیز نشان می‌دهد و شعر زیر را در که در کتب درسی آن زمان وجود داشته، به تمسخر می‌گرفت:
:به علی گفت مادرش روزی
::که بترس و کنار حوض مرو
:::رفت و افتاد ناگهان در حوض
::::بچه جان حرف مادرت بشنو<ref name="شب بخارا"/>!


===داستانک‌های زندگی شخصی===
===از نگاه یوسفی===
====[[محمدتقی بهار]]====
به بی‌نظير بودن او معتقدم، از آن جهت كه او شاعر زندگی بود. همان‌طور كه شعر حافظ و سعدی و فردوسی و ديگر هنرمندان را همه دوست می‌دارند و بر چشم هنرشناسان قرار دارد، بدان سبب كه در زمان خود نوای زندگی از خلال كلام خويش را به گوش جهانيان رسانده‌اند، به همين دليل نيز شعر بهار را همه دوست دارند و دوست خواهند داشت و هميشه ارزش هنری خود را حفظ خواهد كرد<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = استاد بهار: شاعری ملی و هنرمند واقعی بود| ژورنال = نامۀ فرهنگ| مکان = | دوره = اوّل| شماره =۱-۳| سال = دی‌ و بهمن‌ واسفند  | صفحه = ۱۶-۱۹، ۷۸-۸۱، ۱۲۳-۱۲۵| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)===
====[[احمد آرام]]====
انس با نثر فصیح و روان <span style="color:darkgreen">''کیمیای سعادت''</span><noinclude> بر توانایی [[احمد آرام]] در زبان فارسی و قدرت تعبیر وی در ترجمه از زبان‌های خارجی افزود. اگر ترجمهٔ [[احمد آرام]] در تعبیر مفاهیم گویا و روان است و مترجم در صورت لزوم به پیشنهاد کلمات تازه‌سازِ موزون دست می‌زند و مثلاْ به جای «ایدئولوژی»، «اندیشه‌ورزی» را به کار می‌برد،‌ نتیجه تأمل در کتاب‌های گرانمایهٔ فارسی است<ref>{{پک||۱۳۸۶|ک=کاغذ زر|ص= ۱۰۳}}</ref>.


===داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده===
====[[علی‌اکبر دهخدا]]====
تصادفی شگفت‌انگیز است که دو نویسندۀ منقد و ظریفِ زبانِ فارسی، عبید زاکانی و دهخدا هردو از شهر قزوین برخاسته‌اند، هردو با نهایت ژرف‌‌‌‌بینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفته‌اند. فکر هردو نکته‌یاب و دقیق، و قلمشان شیرین و طنزآمیزست و بسیار پرتأثیر<ref name="دیدار">{{پک||۱۳۵۷|ک=دیداری با اهل قلم|ص= ۱۵۱ :۱}}</ref>.


===داستانک‌های مشهور ممیزی===
====[[سیّد محمود فرّخ]]====
فرّخ علاوه بر مراتب علمی و ادبی، مردی شریف و اصیل و جوانمرد بود. امانت و درستکاری و مردم‌دوستی او به زندگی‌اش درخششی خاص داده بود و در بین مردم احترام و اعتبار بسیار داشت<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = سرگذشت فرّخ| ژورنال = مجلۀ یغما (زیر نظر مجتبی مینوی)| مکان = | دوره = | شماره =| سال = ۱۳۴۴| صفحه = ۱-۲۳| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری===
====[[ابوالقاسم حبیب‌اللهی]]====
در پس آن قیافۀ آرام، در درون او طوفانی در جوشش بود، از اینرو وقتی پیرامون خویش کاستی و فقر و ستم و تیره‌روزی می‌دید، مرگ را از زندگی خوشتر می‌انگاشت<ref name="یادداشت">{{پک||۱۳۷۰|ک=یادداشت‌ها (مجموعۀ مقالات)، |ص=}}</ref>. بر روی هم اندیشۀ پخته و عواطف انسانی و لطف تخیّل و زبان روشن و گیرا، به شعر نوید زیبایی و حسنِ تأثیری بخشیده است که خوانندۀ سخن‌شناس خود در مطالعۀ دیوان او درمی‌یابد.


===عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن===
====[[سید حسین خدیوجم]]====
نثر فارسی را خوب و روان می‌نوشت و از زبان عربی مایه‌ور بود ترجمه‌هایش رسا و دلپذیر است؛ او توانست متون علمی و دشوار از زبان عربی را به فارسی ترجمه کند<ref name="یادداشت"/>.


===داستان‌های دیگر===
====[[حبیب یغمایی]]====
مردی که بر خویشتن سخت می‌گرفت، چندان که وقتی مطّلع شده بود که ارادتمندان وی درصددند یادگارنامه‌ایی به نام او فراهم آورند به اصرار خواست از این کار منصرف شوند. او حتّی پشت مجموعۀ اشعار خود به نام <span style="color:purple">'''سرنوشت'''</span><noinclude> نوشت: «بها: چهل تومان (و ارزش ندارد)»<ref name="یادداشت"/>.


====[[پرویز ناتل خانلری]]====
شعر <span style="color:purple">'''عقاب '''</span><noinclude> در حقیقت افقی بلند و آرمانی‌زا را فرا روی ما مینهد، میل به رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستی است و پرواز به آسمان بیکران و نورانی شرف و آزادگی<ref name="چشمه">{{پک||۱۳۸۸|ک=چشمه روشن |ص=}}</ref>.


==زندگی و تراث==
====[[مجتبی مینوی]]====
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
با این همه دانش و آگاهی، [[مینوی]]، به‌شیوۀ علمای حقیقی، بیشتر می‌گفت: «نمی‌دانم» یعنی تا چیزی بر او مسلم نبود و در آن باب تحقیق نکرده بود، به اظهار نمی‌پرداخت <ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| عنوان = بدرود با پژوهنده‌ای استاد غلام‌حسین یوسفی| ژورنال = مجلهٔ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد| مکان = | دوره = ۱۲| شماره =۴| سال = زمستان ۲۳۳۵ شاهنشاهی، ۱۳۵۵ هجری شمسی | صفحه = | تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===شخصیت و اندیشه===
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
زندگی او پر از حادثه بود، پیشآمدهای گوناگون سبب شد تا از او پولای آبدیده ساخته، آشنا با فراز و نشیب کار جهان و مردم جهان<ref name="دیدار"/>. ما همه مدیون جمالزاده‌ایم که توانست با استفاده از زبان زندۀ عامّۀ مردم و ترکیب هنرمندانۀ آن با زبان ادبی نثر پرتوان و گرم و حسّاس پدید آورد.


===زمینهٔ فعالیت===
====[[صادق هدایت]]====
علیرغم پرهیز وی از هرگونه خودنمایی و شهرت طلبی، شاید درباب هیچ نویسنده‌ای در ایران این همه بحثهای موافق و مخالف نشده است. چه اثری برتر از آن که نویسنده بتواند نه فقط از نظر هنری در ادبیات کشورش تاثیری بجای نهد، بلکه فکرها را تکان دهد و به ژرفنگری برانگیزد؛ معیارهای ظاهری و پوک را درهم شکند و حکیمانه به زندگی بنگرد و اندیشه‌ها را دگرگون سازد<ref name="دیدار"/>.


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
====[[ابراهیم فیاض]]====
تحقیق و پژوهش در دکتر فیاض انگیزه‌ای جز فهم حقیقت نداشت، به قول [[محمّد قزوینی]] وی دوستدار حقیقت بود «<font color=gold>'''''من حیث هی هی'''''</font>»<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = تصویری از استاد فیاض، یادنامۀ دکتر فیاض| ژورنال = مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد| مکان = | دوره =۷ | شماره =۴| سال = زمستان۱۳۵۰| صفحه = ۷۰۷-۷۱۱| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===یوسفی در آینهٔ نگاه بزرگان===
====[[مهدی اخوان ثالث|اخوان ثالث]]====
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ <span style="color:purple">'''شعر زمستان'''</span><noinclude> را سرود، او زمستانِ اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است<ref name="چشمه"/>.
هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گرانبهایی که به ادب کرده است سخنی به میان آورده باشد .


====[[محمدابراهیم باستانی پاریزی|باستانی پاریزی]]====
====[[فروغ فرخزاد]]====
{{گفتاورد تزیینی| در مراسم بازنشستگی‌اش، چنین گفت:
در برخورد با آثار فروغ با شاعری صاحب ذوق سر و کار داریم، شعر او ما را به عوالم تازهای می‌برد. <span style="color:purple">'''مجموعۀ تولدی دیگر'''</span><noinclude> به دلیل تجدد بیشتر و استقلال سبک و به خصوص طرح مسائل اجتماعی بیشتر مورد پسند واقع شده است<ref name="چشمه"/>.
:با آنکه دستان لرزان او یک استکان چای را به زحمت نگاه می‌داشت ولی همین دست‌ها، پایه‌ها و ستون‌های ادب خراسان را -در زادگاه بهار و فرخ همچنان پایدار و استوار نگه داشته است. او کلام و بیانی دارد که گویی بیهقی و نظام‌الملک و خواجه نصیر، دُرج کلام خود را به وی به امانت سپرده بودند[ ].}}


===یادمان و پاسداشت‌ها===
====شب بخارای غلامحسین یوسفی====
سال۱۳۹۶ به‌ مناسبت نودمین سالگرد تولد غلام‌حسین یوسفی، سیصد و بیست و هفتمین شب از شب‌های بخارا با همکاری <span style="color:darkred">دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد</span><noinclude>، مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، در عصر دوشنبه دوم بهمن‌ماه در <span style="color:darkred">تالار فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد</span><noinclude> با حضور گروه کثیری از دانشجویان و استادان دانشگاه با سخنرانی علی دهباشی برگزار شد؛ در پایان جلسه از کتاب [[روشنان دانشگاه]] با حضور خانم نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی شد.
[[پرونده:Bazargan & Sorosh.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی از تندیس دکتر یوسفی ]]
====کتابخانه====
افتتاح کتابخانۀ غلام‌حسین یوسفی در ۱۷ آذرماه ۱۳۸۱ به عنوان [[کتابخانۀ تخصصی قطب علمی فردوسی‌شناسی و ادبیات خراسان]]، دارای ۴۰۰۰ کتاب نفیس.


===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
====تندیس====
رونمایی از تندیس دکتر یوسفی سال ۱۳۹۶، کار هنرمند هادی عرب نامی در کنار کتابخانه اهدایی ایشان به دانشکدهٔ ادبیات.


===تفسیر خود از آثارش===
===کنگرهٔ جهانی غزنوی===
به دعوت‏ وزارت فرهنگ افغانستان، از بیست و پنجم مهرماه تا اول آبان ۱۳۵۶ در کنگرهٔ جهانی که به‌ مناسبت ۹۰۰ سال پس از روزگار تولد [[سنایی غزنوی]]‏ برای بزرگداشت آن شاعر عارف در کابل برپا بود حضور یافتند و این چکامه را در آن مجلس عرضه‏ داشتند<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| عنوان = زبان فارسی: سلام به سنائی| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره =۵| سال = مرداد۱۳۶۹ | صفحه = ۱۹و۲۰| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ }}</ref>.{{سخ}}
::::::::::::::::::<font color=purple>با دلی پر شوق من از ملک ایران آمدم</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>از دیار جان به سوی شهر جانان آمدم</font> 
::::::::::::::::::<font color=purple>با دلی آکنده از مهر و وفا و دوستی</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>پرکشان تا سرزمین مهربانان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>دامنی پر گل ز شعر پارسی آورده‌ام</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>بهر کسب فیض از انوار عرفان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>آمدم آغوش بگشوده به روی دوستان</font> 
:::::::::::::::::::::::<font color=purple>بر فراز ابرها، من از خراسان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>از دیار پاک فردوسی، به بال آرزو</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>تا سنایی را درود آرم فراوان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>همچنان پروانه‌ای مجذوب نور</font> 
::::::::::::::::::::::<font color=purple>از راه دور دفتر سنایی را ثناخوان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>من که خود پروردهٔ عشقم به نزد پیر عشق</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>نکته آموزان و ره‌پرسان و شادان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>زندگی خود چیست، جز مشتی خیال و آرزو</font> 
::::::::::::::::::::::<font color=purple>روزگار خوش‌خیالی‌ها به پایان آمدم</font>
::::::::::::::::::<font color=purple>رو به سوی عشق بنهادم که نور جان ازوست</font>
::::::::::::::::::::::<font color=purple>زان تعلق‌های جانفرسا پشیمان آمدم</font>
<center>* * * * *</center>


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
===نامهٔ فرهنگ===
در زمانی که کمتر کسی به فکر انتشار مجله فرهنگی بود یوسفی بدون هرگونه شائبه اقتصادی مجله‌ای مرتبط با نیازهای آموزشی تأسیس کرد و نه تنها برخی مقالات هر شماره را نوشت بلکه تلاش کرد مجله با پائین‌ترین قیمت و بهترین کیفیت محتوائی و چاپی ارائه گردد<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = سید قطبی| نام = سید مهدی| عنوان = مجلهٔ نامه فرهنگ؛‌ نخستین نشریه تخصصی فرهنگیان خراسان| ژورنال = نشریه سازمان الکتریکی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی| مکان = | دوره = ۹| شماره = ۳۴-۳۵| سال = بهار و تابستان ۱۳۹۶ | صفحه = ۱-۱۴| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ }}</ref>.{{سخ}}
[[پرونده:مجلهٔ_نامهٔ‌_فرهنگ.jpeg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>مجلهٔ نامهٔ‌ فرهنگ سال ۱۳۳۱]]
صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجلهٔ ''نامه‌فرهنگ'' نامشخص است امّا با توجه به یادداشت مرتضی مدرسی (رئیس فرهنگ خراسان وقت)، ادارهٔ فرهنگ خراسان عهده‌دار این دو سمت بود. سردبیر مجله یوسفی بود. اولین شمارۀ نشریه در دی ۱۳۳۰ در مشهد منتشر شد. نوبت انتشار آن ماهیانه و محل اداره این نشریه مشهد، دبیرستان شاهرضا قرار داشت. از مجله '''نامه فرهنگ''' در طی دو سال جمعاً ‎ ۱۸شماره منتشر شد و پس‌ازآن برای همیشه متوقف شد<ref>{{پک|صدری طباطبا‌ئی نائینی|۱۳۷۸|ک= راهنمای مطبوعات ایران ۱۳۰۴-۱۳۵۷|ص=۶۷۸}}</ref>.


===همراهی‌های سیاسی===
===شاعری گمنام===
یوسفی شعر هم می‌سرود؛ امّا هرگز علاقه‌ای به اینکه شاعر معروفی بشود از خود نشان نداد. بنابراین شعرهای او را پراکنده باید در نشریات و جنگ‌های ادبی خراسان و مانند آن پیدا کرد<ref name="نامه">{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۲۰-۲۱}}</ref>؛ علاوه‌بر شعر کلاسیک، شعر نو هم گفته‌ است. <span style="color:darkgreen">'''در دشت ناپیدا کران شب'''</span><noinclude> یکی از شعرهای نو استاد است که در ۱۳۵۵ در مشهد سروده شد<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = در دشت ناپیدا کران شب| ژورنال = تجدید چاپ در مجلهٔ کلک| مکان = | دوره = | شماره =۶| سال = ابان ۱۳۶۹| صفحه = ۱-۳۸| تاریخ بازبینی = ۱ خرداد ۱۳۹۸ }}</ref>:
:<font color=purple>امشب مرا حالی است دیگ</font>
::<font color=purple>با اختران در گفت‌وگویم</font> 
:::<font color=purple>گویی پیامی آورد از سوی یزدان</font>
::::<font color=purple>هر پرتوی کز آسمان آید به سویم</font>


===مخالفت‌های سیاسی===
===موسیقی===  
در باب آشنایی او به علم موسیقی، مقاله‌ای که محققانه با عنوان <span style="color:darkred">«آواز بنان»</span><noinclude><ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = آواز بنان| ژورنال = کلک| مکان = | دوره = | شماره = ۱۱ و ۱۲| سال =بهمن‌ و اسفند ۱۳۶۹| صفحه = ۴۳-۴۷| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ }}</ref> نوشت خود گویا است که به هنر موسیقی آشنایی داشت؛ یوسفی معتقد بود [[بنان]] روح شعر فارسی را خوب درک کرده و فراز و فرود آواز و زیر و بم صدای خود و تحریرها و تکیه‌ها را با تموج معانی و ظرایف سخن کاملاً پیوند داده است.


===نامه‌های سرگشاده===
===خط===
در باب خط وقتی در شورای سردبیری [[دانشنامۀ ایرانیکا]] خواستند کسی را برای تحریر مقالۀ <span style="color:darkred">«خط و خطاطی»</span><noinclude><ref>{{پک||۱۳۷۱|ک=یادداشت‌هایی دربارهٔ فرهنگ و تاریخ|ص= ۷-۹۶}}</ref> نامزد کنند به اتّفاق نام وی به عنوان شایسته‌ترین کس به میان آمد؛ خود او نستعلیق و به ویژه شکسته نستعلیق را شیرین می‌نوشت<ref name="نامه"/>.


===نام‌های دسته‌جمعی===
===جوایز و افتخارات===
کتاب <span style="color:darkgreen">''فرخی سیستانی''</span><noinclude> در سال ۱۳۴۱ به عنوان کتاب سال، <span style="color:darkgreen">''تصحیح قابوسنامه''</span><noinclude> در سال ۱۳۴۵ به عنوان تصحیح سال و ترجمۀ کتاب <span style="color:darkgreen">''شیوه‌های نقد ادبی''</span><noinclude> در سال ۱۳۷۶ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. هفت سکۀ بهار آزادی به یوسفی تعلق گرفت وی طی نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد آن را وقف <span style="color:darkred">دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد</span><noinclude> کرد تا به دانشجویانی که در زمینۀ نقد ادبی تحقیق شایسته‌ای انجام دهد اهدا شود. {{سخ}}
در سال ۱۳۶۹ دومین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر [[محمود افشار]] برای زبان فارسی به وی تعلق گرفت، متأسفانه برنامه زمانی انجام شد که یوسفی دار فانی را واع گفته بود بنابراین همسر نیکونهاد وی به‌شیوۀ همسرش آن را در اختیار گروه زبان و ادبیات فارسی نهاد تا به صورت قرض‌الحسنه به دانشجویان کم‌بضاعت قرار گیرد. مبلغ این سرمایه بعدها توسط خانم یوسفی تقویت شد و هم اکنون زیر نظر سه تن از اعضای گروه به فعالیت خود ادامه می‌دهد<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۱۶-۱۷}}</ref>.


===بیانیه‌ها===
===از نگاه دیگران===
====[[محمدعلی جمال‌زاده]]====
هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گران‌بهایی که به ادب کرده است سخنی به‌میان آورده باشد<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = جمال‌زاده|نام = محمدعلی|تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= مقام اخلاقی و علمی دکتر غلام‌حسین یوسفی|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات=۴۷-۴۹ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===
====[[محمدابراهیم باستانی پاریزی]]====
در مراسم بازنشستگی‌ یوسفی، خاطر نشان کرد: با آنکه دستان لرزان او یک استکان چای را به زحمت نگاه می‌داشت ولی همین دست‌ها، پایه‌ها و ستون‌های ادب خراسان را -در زادگاه بهار و فرخ همچنان پایدار و استوار نگه داشته است. او کلام و بیانی دارد که گویی بیهقی و نظام‌الملک و خواجه نصیر، دُرج کلام خود را به وی به امانت سپرده بودند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = باستانی پاریزی|نام = محمدابراهیم|تاریخ= ۱۳۶۰|عنوان= فرخنده پیام-مجموعه مقالات تحقیقی و علمی-یادگارنامهٔ‌غلام‌‌حسین یوسفی-مقالهٔ آخر: حرف آخر|پیوند= |ژورنال= انتشارات دانشگاه مشهد|دوره= |شماره= |صفحات=۱۰ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===جمله‌ای از ایشان===
====[[ایرج افشار]]====
او دانشمندی بی‌تکلّف، بی‌تکبّر، مشوّق علم و شیفتۀ معارف ایرانی و مقام انسانیت است که این ویژگی‌ها کمتر در یک شخص جمع می‌‌شوند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = افشار|نام = ایرج|تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= یادآوری مقام علمی و فرهنگی دکتر یوسفی|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات=۵۷-۵۸ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===نحوهٔ پوشش===
====[[بهاءالدین خرمشاهی]]====
تصحیح کتاب گلستان سعدی توسط استاد غلامحسین یوسفی، کاری است کارستان و درجه یک<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = خرمشاهی|نام = بهاءالدین|تاریخ= آبان ۱۳۶۹|عنوان= فرزانه‌ای سعدی خصال|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۸|صفحات=۵۹-۶۲ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===تکیه‌کلام‌ها===
====[[محمدمهدی ناصح]]====
او معلمی واقعی بود. بسیار به درس اهمیت می‌داد. درس و دانشجو برایش مقدس بودند تا آنجا که حتی یک ثانیه از کلاس درس را هدر نمی‌داد و دقت می‌کرد چیزی از قلم نیفتد. همیشه همراه درس و بحث در حوزه ادبیات، منابع و مآخذی نیز معرفی می‌کرد و از ما می‌خواست تا آن‌ها را مطالعه کنیم<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://shahraraonline.ir/shahrara/page,1396,11,2,7,00.html|عنوان = مروری بر آثار، شخصیت و خدمات علمی و ادبی دکتر غلامحسین یوسفی در سالروز تولدش؛ جوینده راه ادب عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید =|تاریخ =}}</ref>.


===خلقیات===
====[[پرویز اتابکی]]====
هنگام مقابلۀ غزلیات سعدی، بارها و بارها به اجمال می‌گفتم ببین فروغی چه آورده؟ یوسفی کتاب را نگاه می‌کرد و می‌گفت: «مرحوم فروغی در متن چنین آورده‌اند ولی دلیل این ترجیح را ذکر نکرده‌اند» گویی شخص فروغی حضور دارند که چنین مؤدبانه از نسخه چاپیِ ایشان سخن می‌گوید<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = اتابکی|نام = پرویز|تاریخ= آذر ۱۳۷۰|عنوان= یاد و یادبودها: پاسداران زبان فارسی|پیوند= |ژورنال= مجلهٔ کلک|دوره= |شماره= ۲۱|صفحات=۱۷۴ -۱۸۷ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.


===منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)===
====[[ابوالقاسم قوام]]====
ارزشی که برای علم و آموزش داشت او را علاقمند به کار و داشتن رابطه‌ای کاملاً عاطفی و دوستانه با شاگردانش می‌کرد. دکتر یوسفی به این وسیله خصوصیات و صفات اخلاقی ممتاز خودش را به شاگردانش منتقل کرد<ref>{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/939/%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C ‏|عنوان = به یاد شادروان دکتر غلام حسین یوسفی عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید = |تاریخ = }}</ref>.


===گزارش جامعی از سفرها (نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)===
====[[علی دهباشی]]====
سردبیر [[مجلۀ دهخدا]] می‌گوید: اصل اول مجله که «حفظ و توسعه و گسترش زبان فارسی» است از راهنمایی‌های دکتر یوسفی است<ref name="شب">{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = |نام = |تاریخ= بهار ۱۳۹۷|عنوان= شب دکتر غلام‌حسین یوسفی|پیوند= |ژورنال= پاژ|دوره= |شماره= ۲۹|صفحات=۱۶۲-۱۶۷ |doi= |تاریخ بازبینی= ۲۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>.
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]====
معلم بی‌نظیری بود، تمام ساعت درس می‌داد و پرانرژی بود. تمام منابع در مورد موضوعی که تدریس می‌کرد معرفی می‌کرد و شاگردان را وادار می‌کرد که همۀ آن‌ها را بخوانند<ref name="ارج‌نامه"/>.


===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
====[[میلاد عظیمی]]====
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به‌قول آخوندها رعایت حال «اضعف مأمومین» را می‌کرد؛ یعنی طوری می‌نوشت که مخاطب عام و فرهنگ دوست هم از خوان رنگارنگ دانشش بهرهمند گردد. اولین کتابی که از دکتر یوسفی خواندم کتاب ''روانهای روشن'' بود، با خواندن این کتاب، ادبیات دوست‌تر و کتاب‌خوان‌تر شدم<ref name="شب"/>.


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
====[[رامپور صدر نبوی]]====
استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ایشان جنبه‌ای داشتند که کمتر کسی از آن برخوردار بود و آن عبارت بود از «کسب علم به معنای نیل به درمان»<ref name="ارج">{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۷۲-۷۳}}</ref>.


===بنیان‌گذاری===
====[[حسین رزمجو]]====
بُعد اول کار یوسفی این است که معلم باسوادی بود. می‌دانید تنها فضل و علم، یک معلم خوب را نمی‌سازد. قدرت رهبری، کلاسداری و طرز برخورد خوب او، حسن سلوکی که این مرد با دوستان و شاگردان خودش داشت، شفقت، دلسوزی و فروتنی این مرد، محبوبیتی برای او فراهم کرد<ref name="ارج"/>.


===تأثیرپذیری‌ها===
====[[احسان یارشاطر]]====
در احوال او من عموماً روح بوستان سعدی را ممثّل می‌دیدم: همان تواضع و قناعت و همان رضا و استغنا که سعدی فضیلت آنها را برشمرده و در حکایات خود آورده است<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی = یارشاطر|نام = احسان|تاریخ= زمستان ۱۳۶۹|عنوان= یادداشت‌ها (۱۳) به یاد دوست|پیوند= |ژورنال= ایرانشناسی|دوره= |شماره= ۸|صفحات= ۷۰۰-۷۰۷ |doi= |تاریخ بازبینی= }}</ref>.


===استادان و شاگردان===
==آثار و کتاب‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
====نامه‌نگاری====
در نامه‌نگاری شکیبایی و حوصله‌ای بی‌مانند داشت. حتّی در نامه‌های دوستانه‌ای که می‌نوشت این نظم و دقت و متانت را در خط و ربط و انشاء و تنظیم مطالب در سطح محدود صفحه کاغذ می‌شد مشاهده کرد. همیشه با خودنویس و جوهر می‌نوشت، اعتقاد داشت که خودکار خط و ربط آدمی را خراب می‌کند<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۷۵}}</ref>.


===علت شهرت===
====ترجمه====
در مقالۀ <span style="color:darkred">«فعل معلوم به‌جای مجهول»</span><noinclude> می‌نویسد، ساخت جملۀ فارسی را تابع بافت جملات بیگانه کردن زیانش به مراتب بیش از ورود لغات بیگانه است<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | عنوان = فعل معلوم به جای فعل مجهول| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = ۸| شماره =۱| سال = آذر و دی ۱۳۶۶| صفحه = ۱۰-۱۵| تاریخ بازبینی = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ }}</ref>. {{سخ}}
تلاش وی موجب شد که با پیشنهاد وی درس ««فارسی عمومی»» به عنوان دو واحد درسی اجباری در برنامۀ درسی دانشکده‌های غیر ادبیات و علوم انسانی گنجانده شود<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۳۱۲}}</ref>.


===فیلم ساخته شده براساس===
====روش تصحیح یوسفی====
یوسفی در تصحیح شیوه‌ای نو اختیار کرد، به این معنی که نه همانند [[قزوینی]] خود را به امانتداری وسوسه‌آمیز، نسبت به نسخه اساس مقید کرد و نه همانند برخی دیگر صرفاً شیوۀ ذوقی را ملاک قرار داد و خود را از تکیه به نسخه‌های خطی بی‌نیاز دید. او شیوۀ بینابین را اختیار کرد<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۱۵۰}}</ref>. یعنی «روش علمی اجتهادی» را برگزید<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = ناصح| نام = محمدمهدی| عنوان = توضیحی در باب روش تصحیح و شیوهٔ متون کهن به شیوه‌ٔ علمی - اجتهادی| ژورنال = کنگرهٔ‌کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی| مکان = مشهد | دوره = اوّل| شماره =| سال = ۱۳۷۴| صفحه = ۱-۱۱| تاریخ بازبینی = ۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>؛ به عبارتی کار وی را می‌توان نوگرایی خواند<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = حمیدیان| نام = سعید| عنوان = بوستان سعدی| ژورنال = نشر دانش| مکان = | دوره = ۵| شماره = ۶| سال = مهر و آبان ۱۳۶۴| صفحه = ۵۶| تاریخ بازبینی = ۱ خرداد ۱۳۹۸}}</ref>. او در تصحیح بعضی از آثاری که قبلاً چاپ شده بود تاکید می‌کرد که تصحیح تازه از ارج زحمات پیشینیان نمی‌کاهد و سعی هریک در حدّ خود محترم و مشکور است<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۱۶۸}}</ref>.


===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
===کارنامه و فهرست آثار===
[[پرونده:چشمه روشن.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]
[[پرونده:تاریخ_تصوف_فرهنگ_ایرانی_اسلامی.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]


===اتفاقات بعد از انتشار آثار===
====تألیف====
* '''تمرین فارسی اول ابتدایی'''، ۱۳۳۳ [کمک درسی، مشتمل بر تمریناتی برای تقویت دانش‌آموزان در یادگیری زبان فارسی]
* '''فرخی سيستانی'''، ۱۳۴۱ [شرح‌حال فرخی به علاوه مطالبی راجع به حکومت غزنویان به ویژه محمود غزنوی]
* '''نامه اهل خراسان'''، ۱۳۴۶ [علل و عوامل ظهور و سقوط قیام ابومسلم خراسانی]
* '''دیداری با اهل قلم'''، دو جلد، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷ [نقد و تحلیل بیست اثر برگزیدۀ نثر فارسی از ادبیات کهن و معاصر؛ نگاه تازه به ادبیات قدیم با بینشی نقدآمیز به آثار نویسندگان و شاعران<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص=۵۹}}</ref>]
* '''برگ‏‌هایی در آغوش باد'''، دوجلد، ۱۳۶۵ [مجموعۀ مقاله، یادداشت، نقد و پژوهش]
* '''کاغذ زر'''، ۱۳۶۳ [مجموعه مقالات ادبی و تاریخی، بعضی از این مقالات ابتدا در دانشنامۀ ایران و اسلام به چاپ رسیده بود]
* '''روان‌‏های روشن'''، ۱۳۶۳ [بیست مقالۀ جداگانه، معرفی یکی از انسانهای کامل در هر بخش]
* '''چشمه روشن'''، ۱۳۶۹ [هفتاد و دو مقالۀ جداگانه در نقد و تحلیل یک شعر برگزیده از هریک از هفتاد شاعر از رودکی تا دوران معاصر؛ در برخی موارد در تجزیه و تحلیل اشعار و شاعران از نظریه‌های نقادان شرق و غرب بهره جسته و در برخی موارد نیز وارد حوزه ادبیات تطبیقی شده است]


===نام جاهایی که به اسم این فرد است===
====ترجمه====
{|class="wikitabl"style="font-size:100%"
|-
! زبان !! کتاب !! مقاله
|-
|فرانسه || * «'''سرگذشت جوان تاجر'''»، ۱۳۲۹ [داستانی است مشتمل بر مضامین اخلاقی و اجتماعی برای مطالعۀ کودکان و نوجوانان]{{سخ}} * «'''انسان دوستی در اسلام'''»، مارسل بوازار، ۱۳۶۲[مؤلف سوئیسی کوشیده است اشتباه غربیان در طرز رفتار نسبت به مسلمانان و اسلام را به نمایش گذاشته است]{{سخ}}  «'''تحقیق دربارۀ سعدی'''»، هنری ماسه، ۱۳۶۴ [پژوهشی در احوال و نقد آثار سعدی همراه با مطالعات تطبیقی و مقایسۀ برخی از افکار و عواطف شاعرانۀ سعدی با نویسندگان و شاعران اروپایی]{{سخ}} * «'''اِما، من شما را دوست دارم'''»، ژیلبر سیرون ۱۳۶۲ [رمان]||* «'''سرگذشت علی بیگ'''»، فنلن  ؟؟؟ {{سخ}} * «'''پدر سیمون'''»، دو مو پاسان، ۱۳۳۱ [داستام کوتاه] {{سخ}} * «'''سرمایۀ عرب'''»، ک.و.گئورگیو، ۱۳۴۲ [زندگانی محمّد(ص)] {{سخ}} * «'''روزی یک سکۀ طلا'''»، ژان دو تور، ۱۳۴۴ [یکی از داستانهای کوتاه]
|-
|انگلیسی || * «'''شیوه‌های نقد ادبی'''»، دیوید دیچز ۱۳۶۶ {{سخ}} * «'''چشم‌اندازی از ادبیات و هنر'''»، رنه وِلک و دیگران ۱۳۷۰    || * «'''دختر شرقی من'''»، درینا ویلز ۱۳۴۳ [طرز تفکر عامۀ مردم اروپا در باب موضوع رنگ و نژاد]{{سخ}}* «'''هدف ادبیات اسلوب عالی و فضایل ادبی'''»، دیوید دیچز ۱۳۶۳ [ترجمۀ بخشی از کتاب شیوه‌های نقد ادبی] {{سخ}} * «'''ادبیات کلی، تطبیقی و ملی'''»، رنه وِلک ۱۳۶۹ [ترجمه فصلی از کتاب چشماندازی از ادبیات و هنر]{{سخ}} * «'''ادب'''»، ؟؟؟ [ترجمۀ سخنرانی یکی از منتقدان انگلیسی دربارۀ «رمان»]
|-
|عربی    || * «'''داستان من و شعر'''»، نزار قبانی، ۱۳۶۵ {{سخ}}‌* «'''برگزیدهایی از شعر عربی معاصر'''»، مصطفی بدوی، ۱۳۶۹      || با همکاری یوسف بکار، همگی در ۱۳۵۴ {{سخ}}* «'''شعری از ایلیا ابوماضی'''»{{سخ}} * «'''شعری از الیاس فرحات'''» {{سخ}} * «'''رقص با کلمات، نزار قبانی'''»
|}
[[پرونده:Critical approach.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>شیوه‌های نقد ادبی]]


===کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند===
====تصحیح====
[[پرونده:گزیده قابوسنامه.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]
[[پرونده:فرخی_سیستانی.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]
[[پرونده:لطائف_الحکمه.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]
[[پرونده:کاغذ_زر.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| ]]


===مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند===
* '''قابوسنامه'''، ۱۳۴۵، تشویق و ترغیب‌ [[مجتبی مینوی]] موجب شد تصحیح جدیدی براساس نسخه‌های قدیمی‌تر ارائه کند<ref name="ارجی">{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۱۲۵-۱۳۵}}</ref>. برای فراهم آوردن مقدمه و تعلیقات از ۱۹۰ منبع فارسی و عربی و ۲۷ منبع به زبان‌های اروپایی سود برده است. او در بخش تعلیقات کوشید تا مشکلات متن را ابتدا با خود متن و بعد هم با عنایت به منابع هم عصر و هم ارز حل کند <ref name="غلام">{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۱۴۷-۱۶۳}}</ref>. چاپ اوّل در سلسله انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب با مقدمۀ کلی [[احسان یارشاطر]] انتشار یافت؛ چاپهای بعدی که جزو انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود، همگی از روی چاپ نخستین افست شده است. از آنجا که وی بهترین تصحیح انتقادی را در سال ۱۳۴۵ فراهم آورد کار تهیۀ گزیده به وی واگذار شد<ref name="ارجی"/>. به مباشرت خود وی چندین گزیده از '''قابوسنامه''' برای استفادهٔ دانشجویان و علاقه‌مندان به ادبیات فراهم آمد از جمله: '''منتخب قابوسنامه'''، '''گزیدهٔ قابوسنامه'''، '''درس زندگی''' (گزیدهٔ قابوسنامه)؛ گزیده دیگری در مجموعهٔ «میراث ادب فارسی» برای علاقه‌مندان از هر گروه و سنی عرضه شد<ref name="غلام"/>. 
* '''التصفیه فی‌احوال المتصوّفه (صوفی‌نامه)'''، ۱۳۴۷، برای تصحیح این کتاب  از ۱۱۹ منبع فارسی و عربی و ۵ منبع به زبان‌های اروپایی استفاده کرد.
* '''ترجمۀ تقویم الصحّه'''، ۱۳۴۹، علاوه‌بر تشویق‌های [[پرویز ناتل خانلری|خانلری]] و دکتر [[فیاض]]، آنچه موجب شد که یوسفی تصحیح این کتاب را برعهده بگیرد ارزش کتاب از لحاظ تاریخ طب بود<ref name="ارجی"/>. از ۳۸ منبع فارسی و عربی و ۱۳ اثر به زبان خارجی استفاده کرد. که مهمترین آثار پس از دانشنامه‌ها آثار مربوط به پزشکی قدیم ایران و اسلام بود <ref name="غلام"/>.
* '''لطائف الحکمة'''، ۱۳۵۱، علاقۀ یوسفی به تصحیح این کتاب به این دلیل بود که سراج‌الدین محمود ارموی در زمان مولوی، قاضی القضاة شهر قونیه را برعهده داشته است و با جلال‌الدین رومی درارتباط بود<ref name="ارجی"/>. برای تدارک مقدمه و تعلیقات آن از ۲۸۱ منبع فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسوی استفاده کرد<ref name="غلام"/>.
* '''ملّخص اللغات'''، ۱۳۶۲، فرهنگی است دو زبانه. و دربردارندۀ ۴۰۰۰ لغت است. برای آنکه کار با دقت صورت پذیرد با بسیاری از فرهنگ‌های فارسی و عربی و بعضی از تفاسیر و متون علمی از جمله منتهی الارب و مهذّب الاسماء مورد استفاده قرار گرفت <ref name="ارجی"/>.


===ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره===
====سعدی پژوهی====
با سعدی از دوران کودکی خو گرفته بود روزی که در مدرسه معلمش به او بوستان را هدیه داد. اهداکنندگان خود توجهی به این نداشتند که رفیق صمیمی را که از آن پس با او مشحور خواهد شد را به او اهدا کردند.{{سخ}} این علاقه کششی را در وی ایجاد کرد و به ترتیب '''تصحیح بوستان''' را در سال ۱۳۵۹، '''تصحیح گلستان''' را در سال ۱۳۶۸ و '''تصحیح غزلهای سعدی'''، ۱۳۸۵ را انجام داد.{{سخ}}
با اینکه یوسفی در روش تصحیح به شیوهٔ واحد تصحیح انتقادی وفادار ماند، امّا در مورد جای نسخه‌بدل‌ها در دو کتاب '''بوستان''' و '''گلستان''' تغییری در روشش داد و آن قرار دادن نسخه‌بدل‌ها در بخش جداگانه و انتقال آن به انتهای کتاب بر اساس شمارهٔ صفحه و سطر متن بود که  بیشتر مورد توجه محققان باشد. در شرح غزل‌ها دکتر به ضبط مرحوم فروغی پرداخت. از میان هشت تصحیح دکتر آنچه این کتابها را در چشم اهل تحقیق آراست جست‌جوی ضبطی بود که حتی‌المقدور به اصالت و سبک واقعی آفرینندگان آثار نزدیک باشد. دومین مقبولیت در تعلیقات آن است. بدین معنی که نویسنده در افزوده‌هایش بر متن، ارتقاء شیوهٔ تحقیق دانشگاهی و آموزش عملی مرجع‌شناسی علمی را در پژوهش‌های ادبی در نظر داشته و به همین سبب همهٔ منابع را دیده و متواضعانه تمامی اقوال را بیان کرده و استنباط‌های شخصی خود را در پایان بدان افزوده است. '''غزل‌های سعدی''' به دلیل فوت دکتر یوسفی نیمه‌تمام رها شد بعد از او مرحوم دکتر [[پرویز اتابکی]] با دستیاری خانم بازرگان و بانو رفعت صفی‌نیا باقی‌ماندهٔ‌ کار او را تصحیح و تدوین کردند و در سال ۱۳۸۵ از سوی انتشارات سخن منتشر شد<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۱۶۴-۱۸۳}}</ref>. از نکات قابل ذکر در شرح دکتر یوسفی آن است که هرجا در زبان‌های دیگر به مثل و موضوعی با همان موضوع برمی‌خوریم به آن اشاره می‌کند.


===برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد===
====مقالات====
 
کتاب <span style="color:darkgreen">برگهایی در آغوش باد</span><noinclude> و <span style="color:darkgreen"> و چشمه روشن</span><noinclude> مجموعه‌ای از مقالات فارسی و انگلیسی یوسفی است؛ علاوه بر این کتاب <span style="color:darkgreen">یادداشت‏ها</span><noinclude> (مجموعهای از مقالات) و کتاب <span style="color:darkgreen">یادداشتهایی در زمینۀ فرهنگ و تاریخ</span><noinclude> (مجموعۀ مقالات چاپ شده در دانشنامۀ ایرانیکا) در سال ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ چاپ شد.
==آثار و منبع‌شناسی==
===سبک و لحن و ویژگی آثار===


===کارنامه و فهرست آثار===
====نقد ادبی====
پرداختن به نقد ادبی در نظر او، معرفت و ادراک صحیح آثار گرانقدر ادب فارسی و شکوفایی استعداد جوانان را موجب می‌شده است. وی بارها ضرورت نیاز به نقد ادبی را متذکر شد. خود او بیشتر منتقدی عمل‌گرا بود تا نظریه‌پرداز. یعنی موازین و اصولی که بیشتر استادان نقد ادبی، فقط توصیف یا گزارش می‌کردند وی عملاً به کار می‌گرفت. در توجه او به موضوعات ادبی از منظر نقد، خواننده نخست با قاضی خویشتن‌دار عدالت پیشهٔ خردورزی مواجه است که تمامی شواهد را کنار هم گذاشته و پس از جمع‌آوری و استماع اقوال با اعتدال و احتیاط سخن گفته یا قضاوت کرده و در پایان طرف‌داری‌ یا شیفتگی‌اش را نمایانده است. از میان چند کتاب یوسفی در نقد ادبی کتاب '''چشمه روشن''' نقد ادبی را روشن‌تر کرد. در این کتاب ۷۰ شاعر را از قدیم تا معاصر در ضمن ۷۲ فصل ارزیابی و نقد کرد. شیوهٔ او در این کتاب مانند آثار قبلی‌اش منصفانه و پرهیز از افراط و تفریط و رعایت اعتدال است. و مجموعهٔ اشعار را فقط به خاطر جوهر هنری شعر انتخاب کرد<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۴۲۵-۴۳۰}}</ref>. 


===جوایز و افتخارات===
====نثر یوسفی====
هم در نثر صاحب سبک بود و هم صاحب نظر. ایشان ۱۳ مقاله اختصاصاً دربارهٔ زبان و نثر فارسی نوشت. استاد در نگارش نه در اسلوب گذشتگان فرو رفت و خود را باخت و نه به شیوهٔ چند قرن پیش سخن نوشت و زبان قلم را از پویایی بازداشت و نه کاربردهای ناهنجار و تازه درآورد<ref>{{پک|یاحقی|۱۳۸۸|ک=ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی|ص= ۴۳۰-۴۳۲}}</ref>.


===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===
=====نمونه‌ای از نثر یوسفی=====
======مقدمهٔ گلستان======
<font color=darkblue>{{گفتاورد تزیینی|... در سراسر عمر از فراز و نشیب‌های بسیاری گذشته، در شیراز- شهرشعر و عشق – و دیگر جاها تأمل‌ها کرده، در بلاد مهم دنیای آن روز از محضر بزرگانی نظیر ابوالفرج ابن جوزی، ابوحفص عمر سهروردی و دیگران نکته‌ها آموخته و بهره‌ها برده، با طبقات مختلف – از پادشاهان و وزیران گرفته تا افراد متوسط و عامهٔ مردم – حشر و نشر داشته، در سفرها با کاروانیان از هر دسته به سر برده، از شهری به شهری رفته، بیابان‌ها درنوردیده، و در هر جا چیزهای تازه دیده، و افزون بر کتابهای بسیار که خوانده جهان را از راه تجربه مستقیم آزموده و شناخته است.}}</font>
======چشمهٔ روشن======
<font color=darkblue>{{گفتاورد تزیینی|وقتی می‌خوانیم که قاآنی مردی با فضل و کمال و نیز ادیبی پرمایه بوده حتی زبان فرانسه و احتمالاً انگلیسی را آموخته و از آن ترجمه می‌کرده، افسوس می‌خوریم که کاش از این طریق دریچه‌ای از معارف جدید بر روی او گشوده می‌شد و با آفاقی تازه آشنایی می‌یافت کاش بیشتر اهل تفکر و تعمق و کاش بیشتر به پیراستن شعر خود می‌پرداخت.}}</font>


===بررسی چند اثر===


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
====فهرست پایان‌نامه‌هایی که دکتر غلامحسین راهنمایی کرده====
بیش از ۵۰ مورد پایان‌نامه را راهنمایی کرد.
# «'''فنّ قصه‌پردازی (فابل‌نگاری) و افسانه‌های جانوران و پرندگان در شعر فارسی'''»، [[تقی وحیدیان کامیار]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸ تا ۳۹
# «'''قافیه و هنر شعر (جست‌وجویی تاریخی و انتقادی دربارۀ قافیه و پیوستگی‌های آن با هنر شعر)'''»، [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳ تا ۴۴
# «'''بررسی لغات و ترکیبات دیوان کبیر مولانا جلال‌الدین بلخی'''»، [[نجیب مایل هروی]]، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶ تا ۵۷
# «'''فرهنگ اشارات داستانی در ادبیات فارسی'''»، استاد مشاور: مهرداد بهار، [[محمّد جعفر یاحقی]]، دکتری، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹
# «'''سیمای انسان در تعلیمات و آثار عرفانی تا پایان قرن دهم هجری'''»، [[محمد مهدی ناصح]]، دکتری، ۱۳۶۰


===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
# '''داستان من و شعر'''. مترجم: غلام‌حسین یوسفی. ناشر: توس. تیراژ ۵۰۰. سال ۱۳۹۷. چاپ ۳.{{سخ}}
# '''گلستان سعدی'''،‌ ناشر: خوارزمی. تعداد صفحات ۸۱۲. تیراژ ۲۲۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۷.چاپ ۱۳. {{سخ}}
# '''بوستان سعدی'''، ناشر: خوارزمی. تعداد صفحات ۶۲۲. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۹۷. چاپ ۱۲. {{سخ}}
# '''برگ‌هایی در آغوش باد''': مجموعه‌ای از مقاله‌ها، پژوهشها، نقدها و یادداشت‌ها (جلد ۲)، ناشر: علمی. تیراژ ۱۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۶. چاپ ۴.{{سخ}}
# '''کاغذ زر'''، ناشر: سخن. تیراژ ۵۵۰ نسخه. سال ۱۳۹۶. چاپ ۲.{{سخ}}
# '''قابوس‌نام'''ه، ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تعداد صفحات ۶۱۲. تیراژ ۲۰۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۵. چاپ ۱۸.{{سخ}}
# '''شیوه‌های نقد ادبی'''. ناشر: علمی. تیراژ ۵۵۰ نسخه. سال ۱۳۹۴. چاپ ۷. {{سخ}}
# '''غزل‌های سعدی'''. ناشر: سخن. تیراژ ۱۱۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۴. چاپ ۲.{{سخ}}
# '''دامنی از گل (گزیده‌ گلستان سعدی)'''. ناشر: سخن. تیراژ ۱۶۵۰. سال ۱۳۹۳. چاپ ۱۵. {{سخ}}
# '''گزیده قابوس‌نامه'''. ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی، موسسه انتشارات امیرکبیر. تیراژ ۱۰۰۰. شال ۱۳۹۳. چاپ ۱۶.{{سخ}}
# '''در آرزوی خوبی و زیبایی''': گزیده بوستان سعدی (از میراث ادب فارسی ۱). ناشر: سخن. تیراژ ۲۲۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۲. چاپ ۱۲.{{سخ}}
# '''چشمه روشن: دیداری با شاعران'''. ناشر: علمی. تیراژ ۱۶۵۰. سال ۱۳۹۲. چاپ ۱۳.{{سخ}}
# '''درس زندگی: گزیده قابوس‌نامه'''. ناشر: سخن. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۸۹. چاپ ۱۲. {{سخ}}
# '''دیداری با اهل قلم''': درباره بیست کتاب نثر فارسی (جلد ۲). ناشر: علمی. تیراژ ۱۱۰۰. سال ۱۳۸۶. چاپ ۸.{{سخ}}
# '''دیداری با اهل قلم''': درباره بیست کتاب نثر فارسی (جلد ۱). ناشر: علمی. تیراژ ۱۱۰۰. سال ۱۳۸۶. چاپ ۸.{{سخ}}
# '''درس زندگی: گزیده قابوس‌نامه'''. ناشر: علمی. تیراژ ۴۴۰۰. سال ۱۳۸۳. چاپ ۹.{{سخ}}
# '''در آرزوی خوبی و زیبایی (گزیده بوستان سعدی)'''. ناشر: سخن. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۸۱. چاپ ۸.{{سخ}}
# '''ابومسلم، سردار خراسان'''. ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تیراژ ۲۰۰۰. سال ۱۳۷۹. چاپ ۳.{{سخ}}
# '''شیوه‌های نقد ادبی'''. ناشر: علمی. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۴.{{سخ}}
# '''روانهای روشن'''. ناشر: به‌نگار. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۳.{{سخ}}
# '''فرخی سیستان'''ی. ناشر:‌ علمی. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۴.{{سخ}}
# '''بهار و ادب فارسی (مجموعه یکصد مقاله از ملک‌الشعرای بهار)'''. ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۱. چاپ ۳. {{سخ}}
# '''بهار و ادب فارسی (جلد ۴۰)'''. غلام‌حسین یوسفی، محمد تقی بهار. ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۱. چاپ ۳.{{سخ}}
# '''تحقیق درباره سعدی'''، مترجم غلام‌حسین یوسفی. ناشر: توس. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۰. چاپ ۲.{{سخ}}


===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===
* ۱۳۶۰: دانشگاه فردوسی مشهد، '''فرخنده پیام'''، مجموعهٔ مقالات تحقیقی - علمی، یادگارنامۀ استاد غلام‌حسین یوسفی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
* ۱۳۶۶: '''رشد آموزش زبان و ادب فارسی'''، ش ۹.
* ۱۳۶۹: آذرماه. '''ماهنامۀ کلک'''، ش۸، سردبیر: علی دهباشی؛ پاییز و زمستان. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، یادنامۀ زنده‌یاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال ۲۳، ش ۳ و ۴؛{{سخ}} دی‌ماه. '''ماهنامۀ خاوران'''، ش۲، سردبیر: احمد فیلی حقیقی؛ {{سخ}}اسفند. '''ماهنامۀ کلک'''، سال ۱۱ و ۱۲، سردبیر: علی دهباشی؛ {{سخ}}زمستان. '''ایرانشناسی'''، سال دوم، ش ۴، به یاد استاد غلام‌حسین یوسفی، سردبیر: جلال متینی؛ چیستا، ش ۸.
* ۱۳۷۰: آذرماه. '''کتاب پاژ'''، ش۲، زیر نظر دکتر محمّد جعفر یاحقی-محمّد رضا خسروی؛ رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش ۲.
* ۱۳۷۲: آبان وآذر. '''بینالود'''، ش ۴۵ و ۴۶.
* ۱۳۷۸: پاییز، '''مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی'''، ویژنامۀ بزرگداشت استاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال ۳۱، ش ۳  و ۴.
* ۱۳۶۳: آذرماه، زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا، دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: '''انجمن آثار و مفاخر فرهنگی'''.
* ۱۳۸۶: محمّد جعفر یاحقی: ارجنامۀ دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: '''مرکز پژوهشی میراث مکتوب'''.
* ۱۳۹۶:‌ دوم بهمن‌ماه. '''مرکز آثار و مفاخر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد'''، روشنان دانشگاه، ش ۳.


==نوا، نما، نگاه==
==نوا، نما، نگاه==
===خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)===


<gallery widths="170px" heights="180px" perrow="5">
پرونده:Postcard.jpg|<center>'''کارت تبریک ژیلبر لازار به مناسب سال نو'''</center>
پرونده:Letter Jalal to Yousefi.jpg|<center>'''نامهٔ جلال آل احمد به یوسفی، اسفند ۱۳۴۷'''</center>
پرونده:هنری ماسه.jpg|<center>'''دست‌نوشته هانری ماسه برای دکتر یوسفی'''</center>
پرونده:Yousefi's clothe.jpg|<center>'''لباس دکتر یوسفی در موزه دانشگاه فردوسی مشهد'''</center>
پرونده:وسایل_شخصی_دکتر_یوسفی.jpg|<center>'''وسایل شخصی دکتر یوسفی'''</center>
</gallery>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۹۹: خط ۴۱۰:


== منابع ==
== منابع ==
 
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = |نام = |عنوان = زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا دکتر غلام‌حسین یوسفی استاد ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد، مجموعهٔ‌ زندگی‌نامه‌ها (۵۷)|ناشر = انجمن آثار و مفاخر فرهنگی |شهر = تهران|سال = ۱۳۸۳}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = صدری طباطبائی نائینی|نام = محمد|عنوان = راهنمای مطبوعات ایران ۱۳۰۴-۱۳۵۷|ناشر = وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |شهر = تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها|سال = ۱۳۷۸|}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = یاحقّی|نام = محمدجعفر|عنوان = ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی (زندگی،‌آثار،‌جستارهای متن‌‌پژوهی)|ناشر = مرکز پژوهشی میراث مکتوب|شهر = تهران|سال = ۱۳۸۸|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۸۷۰۰-۷۷-۰}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = یوسفی |نام = غلام‌حسین (۱۳۵۵، ۱۳۵۷)|عنوان = دیداری با اهل قلم،‌ (۲ جلد)|ناشر = انتشارات دانشگاه فردوسی |شهر = تهران|سال =}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = _______|نام = |عنوان = برگ‌هایی در آغوش باد (مجموعه‌ای از مقاله‌ها،‌پژوهش‌ها، نقدها و یادداشت ها)، (۲ جلد)|ناشر = انتشارات علمی (چاپ چهارم) |شهر = تهران|سال = ۱۳۸۶}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = _______|نام = |عنوان = چشمه روشن|ناشر = نتشارات علمی،‌چاپ دوازدهم |شهر = تهران|سال = ۱۳۸۸|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۵۵۲۴-۳۹-۳}} 
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = _______|نام = |عنوان = یادداشت‌هایی درباهٔ فرهنگ و تاریخ|ناشر = انتشارات سخن |شهر = تهران|سال = ۱۳۷۱}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = _______|نام = |عنوان = یادداشت‌ها (مجموعه مقالات)|ناشر = انتشارات سخن |شهر = تهران|سال = ۱۳۷۷}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = _______|نام = |عنوان = کاغذ زر|ناشر = انتشارات سخن |شهر = تهران|سال = ۱۳۸۶|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۲۴۶-۳}}
# {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =_______|نام =|عنوان = «یادداشتی دربارۀ ترجمۀ تعبیرات خارجی به زبان فارسی»، ناموارۀ دکتر محمود افشار، (جلد ۵)|ناشر = |شهر = تهران |سال = ۱۳۶۸}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
#{{یادکرد وب|نشانی = http://shahraraonline.ir/shahrara/page,1396,11,2,7,00.html|عنوان = مروری بر آثار، شخصیت و خدمات علمی و ادبی دکتر غلامحسین یوسفی در سالروز تولدش؛ جوینده راه ادب عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۲ بهمن ۱۳۹۶}}{{سخ}}
#{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/939/%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C ‏|عنوان = به یاد شادروان دکتر غلام حسین یوسفی عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۰ آذرماه ۱۳۸۱}}{{سخ}}
#{{یادکرد وب|نشانی =http://bukharamag.com/1396.11.22167.html ‏|عنوان = شب دکتر غلامحسین یوسفی برگزار شد/ ترانه مسکوب عنوان خبر|ناشر = |تاریخ بازدید = ۲۱ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ = ۳ بهمن ۱۳۹۶}}{{سخ}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۷

غلام‌حسین یوسفی

با سعدی محشور می‌شوم[۲]
زمینهٔ کاری تألیف، تصحیح، ترجمه
زادروز ۲ بهمن ۱۳۰۶ [۱]
مشهد
مرگ ۱۴ آذر ۱۳۶۹ [۱]
محل زندگی مشهد و تهران
علت مرگ سرطان ریه
جایگاه خاکسپاری حرم امام رضا (ع) (دارالعباده)
بنیانگذار مجلۀ فرهنگ
پیشه استاد ادبیات فارسی
همسر(ها) نیکو بازرگان
فرزندان روشنک و سروش
مدرک تحصیلی دکتری ادبیات فارسی
کارشناس حقوق
امضا

غلام‌حسین یوسفی نویسنده، مترجم، مصحح، شاعر و استاد ادبیات فارسی بود.

* * * * *

به باور بزرگان ادب و فرهنگ ایران یوسفی گام‌های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت. یکی از زمینه‌های مورد علاقۀ او تصحیح متون برپایۀ دقیق‌ترین شیوه‌های علمی بود. از ویژگی‌های وی تسلط بر ادبیات عرب و فرانسه بود که وی را از سایرین ممتاز ‌می‌کرد.
در دیدگاه وی مهم نبود که مخاطب کیست و زمینهٔ موضوعی نوشته‌های او چیست، مهم آن بود که امانت، دقت و متانت در حدّ اعلا رعایت شود. گاهی برای اینکه دریابد دربارۀ کتابی که تصحیح می‌کند یا مطلبی که می‌نویسد چه کاری انجام داده است از هرکس و هرجا پرس‌وجو می‌کرد. هرکس کوچک‌ترین کمکی به او در نوشتن کتاب یا تحقیقاتش می‌کرد در مقدمۀ کتاب از او یاد و تشکر می‌کرد، چنان وسواسی در صحت کارش داشت و نگران بود مبادا اشتباه کند و خواننده دچار خطا شود که تا نگرانی‌اش بر سر یک نکته کاملاً رفع نمی‌شد بر سر نکته دیگری نمی‌رفت[۳].
عرصۀ دومی که دکتر یوسفی در آن ید بیضایی درخور توجه تحسین کرد، نقد ادبی بود. وی با نگارش کتاب‌های ممتازی چون دیداری با اهل قلم و چشمه روشن نقد ادبی ما را وارد دوره‌ای درخشان و تازه کرد و یک دوره کامل از عالی‌ترین و علمی‌ترین نقد ادبی را به شیفتگان دانش ادبی هدیه داد. نثر وی خوش‌تراش، خوش‌آهنگ و خوشایند است و ترکیبات تازه و حتی معانی و تعابیر تازه به زبان اضافه کرده است؛ اعتقاد داشت که می‌توان برای خلق واژه‌های جدید از لهجه‌های زبان فارسی مدد گرفت، می‌گفت چه بسا کلمات مناسب برای مفاهیم گوناگون در این لهجه‌ها موجود باشد[۴].

دوران جوانی یوسفی
نظام وظیفه و یوسفی
دانشگاه بن در آلمان غربی دی‌ماه ۱۳۴۲
دکتر یوسفی و مجتبی مینوی، شهریور ۱۳۵۴
دکتر احمدعلی رجایی بخارایی و دکتر یوسفی
از راست: دکتر مفخم، شهیدی، متینی، یوسفی، گودرزی

داستانک

خط خوب

شادروان اشرف‌‏زاده می‌گفت: «اگر خطّت خوب باشد، خواهی توانست کارنامه‌‏های دانش‏‌آموزان را بنویسی» و من بدین‏ شوق می‌‏کوشیدم هرچه خوش‏تر بنویسم. چنان‌‏که کارنامۀ سال‏ سوم ابتدایی به خط خودم است[۵].

معلم ریاضی

در سال ۱۳۱۶ مقرّر شد که در ۱۵ بهمن‏ ماه هرسال، که‏ مصادف با جشن تأسیس دانشگاه تهران بود، به شاگردان اول‏ آموزشگاه‏‌ها جوایزی داده شود. در آن هنگام من دانش‏‌آموز سال‏ چهارم دبستان بودم. آن روزها به قدری برف و باران آمده بود که من به واسطۀ خردسالی و کوچک اندامی به هیچ‌وجه نمی‌توانستم آن راه را طی کنم؛ مرحوم اشرف‌‏زاده که‏ دلش نمی‌خواست یکی از شاگردانش از تشویقی که مقرر بود، محروم شود، در میان آن‏ همه گل و لای مرا چون فرزند خویش در تمام راه بر دوش گرفت، آن روز در ذهن کودکانۀ خود می‌اندیشیدم و تعجب می‏‌کردم که چه طور ممکن است مدیر مدرسه‌‏ای شاگردش را بر دوش ببرد! و به کلی‏ دست و پای خود را گم کرده بودم[۶].

چهارپایه

در آن ایام چندان خردسال و کوچک‏ بودم که وقتی پشت میز سخنرانی می‌‏ایستادم، حاضران مرا نمی‌‏دیدند و برای رفع این اشکال ناچار چهارپایه‌‏ای زیر پایم‏ می‌‏گذاشتند که سر و گردنم از بالای میز خطابه دیده شود. اشرف‌‏زاده برای تقویت روحیۀ من و تشویقم به‏ سخنرانی همواره می‌‏گفت: «وقتی می‏خواهی سخنرانی کنی، فرض کن که ابداً کسی در مجلس ننشسته است؛ هر طور دلت‏ می‏‌خواهد منظور خود را بگو و اگر اشتباهی کردی، معذرتی‏ بخواه و آن را تصحیح کن»[۶].

دفتر جلد سبز

یک ماهی بود که به نیویورک سفر کرده بود گفته بود آدرس پستی و نمرۀ تلفنش را از رئیس دفتر دانشکده بگیرم که اگر مشکلی داشتم ازو بپرسم وگرنه در موعد معیّن تکلیف‌ها را برایش ارسال کنم درست به یاد ندارم که رفت و برگشتِ دفترِ چهارصدوچند برگی که یک‌رویه نوشته شده بود چندماه طول کشید، امّا این را فراموش نکردم که وقتی دفتر جلد سبزم با یادداشت چشم‌نواز پایانی‌اش از طریق پست به دستم رسید از سرعت و دقّت و دلسوزی دکتر یوسفی به شگفت درمانده بودم[۷].

نقطۀ اضافی

آن روزها را هرگز فراموش نمی‌کنم که دکتر دور نقطه‌ای خط کشید و نوشت: «دخترم –مهدخت- به اصل متن رجوع کن، اگر در داخل متن کلمه غصب است بگذار بماند وگرنه آن را حذف کن». وقتی به اصل متن رجوع کردم دیدم که در متن غصب است و من به اشتباه غضب نوشته‌ام، ایشان با صعه‌صدری که داشتند دانشجو را راهنمایی می‌کردند که خود متوجه اشتباهش شود[۸].

برادران سحرخیز

رسم بود که بعضی از بزرگان شهر مشهد حواله‌هایی تهیه می‌کردند و یک نفر رابط آن را به مستمندان می‌داد. او نیز یکی از آنها بود. چندباری او را در مغازۀ پدرمان دیده بودیم آنچه در ذهن و حافظۀ روزهای کودکی‌مان نقش بسته، تواضع و فروتنی او بود[۹].

عنوان دکتر

روزی در منزل ایشان بودم، می‌خواست با حبیب یغمایی در تهران تماس بگیرد، آن موقع باید با مرکز مخابرات مشهد تماس می‌گرفت و شمارۀ تلفن تهران را می‌داد تا شمارۀ مورد نظر را برایش بگیرند. حدود هفت روز در ساعات مختلف به مرکز مخابرات شماره داده بود، اما تلفن‌چی شمارۀ تهران را نگرفته بود. سرانجام آن روز وقتی خود را با عنوان «دکتر» معرفی کرد چند دقیقه بعد تماس برقرار شد[۹].

ضبط

دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد ادیان و اسلام‌شناس دانشگاه ویرجینیای آمریکا می‌گوید: حدود سال‌های ۴۶ تا ۴۷ وارد ایران شدم، در اوایل صدای استاد را ضبط می‌کردم؛ گاهی نوارها را از من می‌گرفت و آن‌ها را گوش می‌داد متوجه شدم بعد از گوش‌دادن سخنرانی‌های خود، منظم‌تر و منسجم‌تر صحبت می‌کند. معلمی سخت‌گیر و بسیار منظمی بود.

امتحان شفاهی

عبدالعزیز ساشادینا

یوسفی از ما امتحان شفاهی می‌گرفت و این باعث می‌شد که نوعی ترس و اضطراب بر ما حاکم شود. البته این شیوۀ امتحان برای من لذّت خاصی داشت و بعدها خود من هم در دانشگاه ویرجینیای آمریکا این شیوه را به کار بردم[۹].

رادیو

استاد برای تشویق دانشجویان ادبیات، از مسئولین رادیو مشهد درخواست کرده بود که مقالات بگزیدۀ دانشجویان با معرفی خود ایشان، از رادیو پخش شود.[۱۰].

زندگی و تراث[۱۱] [۱۲] [۱][۱۳]

در گذر تاریخ

  • ۱۳۰۶: متولد دوم بهمن‌ماه در مشهد
  • ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۹: تحصیل در دبستان عنصری
  • ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۵: تحصیل در دورۀ متوسطه و اتمام ششم ادبی در دبیرستان شاهرضای مشهد؛ اخذ یک قطعه مدال علمی درجۀ دوم به دلیل شاگرد اول شدن در پایۀ ششم ادبی؛ همدرس بودن با طلاب علوم دینی در صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع و عروض همزمان با تحصیل در مدارس قدیمی
  • ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸: ترک مشهد به مقصد تهران برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی
  • ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰: ادامه تحصیل در دانشگاه تهران تا مقطع دکتری
  • ۱۳۲۹: استخدام آموزش و پرورش و تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی در دبیرستان‌های مشهد
  • ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰: به پایان رساندن دورۀ لیسانس حقوق قضایی و سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران
  • ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۱: همکاری با کمیسیون ملّی یونسکو، شرکت در انجمن ادبی فرخ، انجمن ادبی خراسان و انجمن نگارنده
  • ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲: تأسیس مجله‌ای به نام ماهنامۀ ادبی و تربیتی‏ نامۀ فرهنگ به مدت دو سال
  • ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۳: سفر به آمریکا جهت تکمیل مطالعه در باب امور تربیتی
  • ۱۳۳۴: تدریس دروس تاریخ ادبیات با تأسیس دانشکده ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد؛ تصدّی تربیت معلم خراسان
  • ۱۳۳۵: اخذ درجه دکتری زبان و ادبیات فارسی با عنوان رسالۀ «وصف طبیعت در شعر فارسی تا قرن هفتم هجری» به راهنمایی استاد بدیع‌الزمان فروزانفر
  • ۱۳۳۶: ارتقاء به مرتبۀ دانشیاری زبان و ادب فارسی در شهریورماه و انتقال به مشهد
  • ۱۳۳۷: ازدواج با خانم نیکو بازرگان [برادرزادۀ مهندس بازرگان] در بیست و پنجم آذرماه
  • ۱۳۳۸: تأسيس ادارۀ انتشارات و روابط دانشگاهي و انتصاب به عنوان ریاست آن؛ بنیان نهادن نشر کتاب‌های دانشگاهی و کوشش برای ایجاد چاپخانۀ دانشگاه مشهد؛ تولد نخستین فرزند به نام روشنک در اسفندماه
  • ۱۳۴۱: برگزیده شدن کتاب فرخی سیستانی به عنوان کتاب سال
  • ۱۳۴۲: ارتقاء به درجه استادی
  • ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳: سفرهای مطالعاتی به کشورهای مختلف از جمله فرانسه و انگلستان
  • ۱۳۴۳: تصدّی مديريت گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي به مدت ۱۳ سال
  • ۱۳۴۴: بنیان نهادن مجلۀ دانشکدۀ ادبیات فردوسی مشهد با همکاری دکتر احمد علی رجایی
  • ۱۳۴۵: برگزیده شدن کتاب قابوس نامه به عنوان تصحیح سال
  • ۱۳۴۸: تولد دومین فرزند به نام سروش در آذرماه
  • ۱۳۴۹: تأسیس دورۀ فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی در مشهد برای نخستین بار پس از تهران
  • ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲: تحقیق و تدریس پاره‌ای از دروس ایران‌شناسی در دانشگاه کلمبیا آمریکا
  • ۱۳۵۲: فوت خواهرش عصمت در تابستان
  • ۱۳۵۵: تأسیس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی پس از تهران در مشهد
  • ۱۳۵۶: تصدّی مدیریت دوره‌های تخصصی زبان‌وادبیات فارسی
  • ۱۳۵۸: بازنشسته شدن در مهرماه به درخواست خود و انتقال زندگی به تهران
  • ۱۳۶۷: انتخاب ترجمۀ کتاب شیوه‌های نقد ادبی اثر دیوید دیچز به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
  • ۱۳۶۹: نپذیرفتن عضویت فرهنگستان زبان‌وادب فارسی؛ فوت در ۱۴ آذرماه بر اثر سرطان ریه و انتقال پیکر وی به مشهد و دفن وی در حرم مطهر؛ اهدای جایزۀ ادبی موقوفات افشار پس از درگذشتش

کودکی، نوجوانی، جوانی و پیری

زندگی‌نامهٔ خود‌نوشت دکتر یوسفی

غلام‌حسین در سنین کودکی پدرش را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود،امّا در غیاب پدر، مادر و خواهر نقشی مهم و حیاتی را در زندگیش ایفا می‌کنند، خواهرش معلم ادبیات بود، او یکی از مشوقینش به رشته ادبی بود؛ زمانی که خواهرش را بر اثر سرطان در سال ۱۳۵۲ از دست می‌دهد برای مدّتی از سفر مطالعاتی که به کلمبیا رفته بود بازمی‌گردد تا در غم از دست‌ دادن خواهرش مویه کند[۱۴].

تشییع پیکر دکتر یوسفی در حرم امام رضا (ع)

همسر وی به معنای مطلق خود را وقف کرده بود؛ در ابتدای زندگی خانم بازرگان که خود دارای مدرک عالی هنر از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستند برای اینکه بتواند از نظر مالی کمکی به همسرش کند وسایل دست‌ساز هنری درست می‌کند و آنها را می‌فروشد، به مدت یک‌سال این کار را انجام می‌دهد تا بتواند نسخه‌ای را که همسرش احتیاج دارد خریداری کند و در سالگرد ازدواجش آن را به همسرش تقدیم کند[۱۵].
به خواست همسرش بعد از بازنشستگی زندگی خود را به تهران منتقل کرد[۹]. در مدت ۱۱ سال بعد از بازنشستگی تا جایی که در توان داشت با استفاده از قلم پرتوانش در راه گسترش فرهنگ و ادب پارسی تلاش کرد. بنا به وصیتش پیکرش در مشهد به خاک سپرده شد[۱۳].


جامعه از منظر یوسفی

مخالفت‌های سیاسی

مبارزات آرام، خردمندانه و دور از تظاهر و هیاهو و شعارِ آن زنده یاد با غرب‌زدگی، بی‌دینی و فرهنگ وابسته مصرفی که تبلور آن در مقالاتی چون «مرد حق»[۱۶] ،«ایران را بشناسیم»[۱۷] ،«راه کج»[۱۸] ،«افسون تبلیغات»[۱۹] و «لندن میعادگاه تابستانی ایرانیان»[۲۰] قابل درک است، که بخشی از زندگی اخلاق مدارانه وی بود[۲۱].

روان‌شناسی ایرانیان

  • دکتر یوسفی به روان‌شناسی ایرانیان هم توجه دارد و بر این خصلت بد انگشت نهاده است، که برخی ایرانیان بویژه درس‌خواندگان، بر این باورند که کسی ارج و قدر ایشان را نمی‌داند و به اصطلاح «مجهول‌القدر»ند[۲۲]. او با مقایسۀ روش و امکانات زندگی استادان برجسته مغرب‌زمین با بسیاری از مدعیان ایرانی، سادگی و بی‌پیرایگی آن استادان غربی را می‌ستاید و بر کوته‌بینی و کاهلی و تنبلی این مدعیان خرده می‌گیرد.[۲۱]
  • او همچنین در مقالۀ «خطر جهل»[۲۳] از نادانی و جهل فراگیر در میان مردم به فغان آمده و بعضی از مطبوعات را عامل اصلی دامن زدن به جهل مردم دانسته است. تا آنجاکه با ترویج جهل و نادانی، قوّهٔ فکر و استدلال و تعقل و فهم را از جوانان سلب کرده و آنان را افرادی سطحی، قشری، ظاهرپرست، بدبین، پرتوقع و کم‌کار بار آورده است[۲۱].

دستگاه تعلیم و تربیت

در یادداشتی مسخ‌شدن[۲۴] دستگاه تعلیم‌وتربیت را نیز نشان می‌دهد و شعر زیر را در که در کتب درسی آن زمان وجود داشته، به تمسخر می‌گرفت:

به علی گفت مادرش روزی
که بترس و کنار حوض مرو
رفت و افتاد ناگهان در حوض
بچه جان حرف مادرت بشنو[۲۱]!

از نگاه یوسفی

محمدتقی بهار

به بی‌نظير بودن او معتقدم، از آن جهت كه او شاعر زندگی بود. همان‌طور كه شعر حافظ و سعدی و فردوسی و ديگر هنرمندان را همه دوست می‌دارند و بر چشم هنرشناسان قرار دارد، بدان سبب كه در زمان خود نوای زندگی از خلال كلام خويش را به گوش جهانيان رسانده‌اند، به همين دليل نيز شعر بهار را همه دوست دارند و دوست خواهند داشت و هميشه ارزش هنری خود را حفظ خواهد كرد[۲۵].

احمد آرام

انس با نثر فصیح و روان کیمیای سعادت بر توانایی احمد آرام در زبان فارسی و قدرت تعبیر وی در ترجمه از زبان‌های خارجی افزود. اگر ترجمهٔ احمد آرام در تعبیر مفاهیم گویا و روان است و مترجم در صورت لزوم به پیشنهاد کلمات تازه‌سازِ موزون دست می‌زند و مثلاْ به جای «ایدئولوژی»، «اندیشه‌ورزی» را به کار می‌برد،‌ نتیجه تأمل در کتاب‌های گرانمایهٔ فارسی است[۲۶].

علی‌اکبر دهخدا

تصادفی شگفت‌انگیز است که دو نویسندۀ منقد و ظریفِ زبانِ فارسی، عبید زاکانی و دهخدا هردو از شهر قزوین برخاسته‌اند، هردو با نهایت ژرف‌‌‌‌بینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفته‌اند. فکر هردو نکته‌یاب و دقیق، و قلمشان شیرین و طنزآمیزست و بسیار پرتأثیر[۲۷].

سیّد محمود فرّخ

فرّخ علاوه بر مراتب علمی و ادبی، مردی شریف و اصیل و جوانمرد بود. امانت و درستکاری و مردم‌دوستی او به زندگی‌اش درخششی خاص داده بود و در بین مردم احترام و اعتبار بسیار داشت[۲۸].

ابوالقاسم حبیب‌اللهی

در پس آن قیافۀ آرام، در درون او طوفانی در جوشش بود، از اینرو وقتی پیرامون خویش کاستی و فقر و ستم و تیره‌روزی می‌دید، مرگ را از زندگی خوشتر می‌انگاشت[۲۹]. بر روی هم اندیشۀ پخته و عواطف انسانی و لطف تخیّل و زبان روشن و گیرا، به شعر نوید زیبایی و حسنِ تأثیری بخشیده است که خوانندۀ سخن‌شناس خود در مطالعۀ دیوان او درمی‌یابد.

سید حسین خدیوجم

نثر فارسی را خوب و روان می‌نوشت و از زبان عربی مایه‌ور بود ترجمه‌هایش رسا و دلپذیر است؛ او توانست متون علمی و دشوار از زبان عربی را به فارسی ترجمه کند[۲۹].

حبیب یغمایی

مردی که بر خویشتن سخت می‌گرفت، چندان که وقتی مطّلع شده بود که ارادتمندان وی درصددند یادگارنامه‌ایی به نام او فراهم آورند به اصرار خواست از این کار منصرف شوند. او حتّی پشت مجموعۀ اشعار خود به نام سرنوشت نوشت: «بها: چهل تومان (و ارزش ندارد)»[۲۹].

پرویز ناتل خانلری

شعر عقاب در حقیقت افقی بلند و آرمانی‌زا را فرا روی ما مینهد، میل به رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستی است و پرواز به آسمان بیکران و نورانی شرف و آزادگی[۳۰].

مجتبی مینوی

با این همه دانش و آگاهی، مینوی، به‌شیوۀ علمای حقیقی، بیشتر می‌گفت: «نمی‌دانم» یعنی تا چیزی بر او مسلم نبود و در آن باب تحقیق نکرده بود، به اظهار نمی‌پرداخت [۳۱].

محمدعلی جمال‌زاده

زندگی او پر از حادثه بود، پیشآمدهای گوناگون سبب شد تا از او پولای آبدیده ساخته، آشنا با فراز و نشیب کار جهان و مردم جهان[۲۷]. ما همه مدیون جمالزاده‌ایم که توانست با استفاده از زبان زندۀ عامّۀ مردم و ترکیب هنرمندانۀ آن با زبان ادبی نثر پرتوان و گرم و حسّاس پدید آورد.

صادق هدایت

علیرغم پرهیز وی از هرگونه خودنمایی و شهرت طلبی، شاید درباب هیچ نویسنده‌ای در ایران این همه بحثهای موافق و مخالف نشده است. چه اثری برتر از آن که نویسنده بتواند نه فقط از نظر هنری در ادبیات کشورش تاثیری بجای نهد، بلکه فکرها را تکان دهد و به ژرفنگری برانگیزد؛ معیارهای ظاهری و پوک را درهم شکند و حکیمانه به زندگی بنگرد و اندیشه‌ها را دگرگون سازد[۲۷].

ابراهیم فیاض

تحقیق و پژوهش در دکتر فیاض انگیزه‌ای جز فهم حقیقت نداشت، به قول محمّد قزوینی وی دوستدار حقیقت بود «من حیث هی هی»[۳۲].

اخوان ثالث

در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شعر زمستان را سرود، او زمستانِ اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است[۳۰].

فروغ فرخزاد

در برخورد با آثار فروغ با شاعری صاحب ذوق سر و کار داریم، شعر او ما را به عوالم تازهای می‌برد. مجموعۀ تولدی دیگر به دلیل تجدد بیشتر و استقلال سبک و به خصوص طرح مسائل اجتماعی بیشتر مورد پسند واقع شده است[۳۰].

یادمان و پاسداشت‌ها

شب بخارای غلامحسین یوسفی

سال۱۳۹۶ به‌ مناسبت نودمین سالگرد تولد غلام‌حسین یوسفی، سیصد و بیست و هفتمین شب از شب‌های بخارا با همکاری دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، در عصر دوشنبه دوم بهمن‌ماه در تالار فردوسی دانشگاه فردوسی مشهد با حضور گروه کثیری از دانشجویان و استادان دانشگاه با سخنرانی علی دهباشی برگزار شد؛ در پایان جلسه از کتاب روشنان دانشگاه با حضور خانم نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی شد.

نیکو بازرگان و سروش یوسفی رونمایی از تندیس دکتر یوسفی

کتابخانه

افتتاح کتابخانۀ غلام‌حسین یوسفی در ۱۷ آذرماه ۱۳۸۱ به عنوان کتابخانۀ تخصصی قطب علمی فردوسی‌شناسی و ادبیات خراسان، دارای ۴۰۰۰ کتاب نفیس.

تندیس

رونمایی از تندیس دکتر یوسفی سال ۱۳۹۶، کار هنرمند هادی عرب نامی در کنار کتابخانه اهدایی ایشان به دانشکدهٔ ادبیات.

کنگرهٔ جهانی غزنوی

به دعوت‏ وزارت فرهنگ افغانستان، از بیست و پنجم مهرماه تا اول آبان ۱۳۵۶ در کنگرهٔ جهانی که به‌ مناسبت ۹۰۰ سال پس از روزگار تولد سنایی غزنوی‏ برای بزرگداشت آن شاعر عارف در کابل برپا بود حضور یافتند و این چکامه را در آن مجلس عرضه‏ داشتند[۳۳].

با دلی پر شوق من از ملک ایران آمدم
از دیار جان به سوی شهر جانان آمدم
با دلی آکنده از مهر و وفا و دوستی
پرکشان تا سرزمین مهربانان آمدم
دامنی پر گل ز شعر پارسی آورده‌ام
بهر کسب فیض از انوار عرفان آمدم
آمدم آغوش بگشوده به روی دوستان
بر فراز ابرها، من از خراسان آمدم
از دیار پاک فردوسی، به بال آرزو
تا سنایی را درود آرم فراوان آمدم
همچنان پروانه‌ای مجذوب نور
از راه دور دفتر سنایی را ثناخوان آمدم
من که خود پروردهٔ عشقم به نزد پیر عشق
نکته آموزان و ره‌پرسان و شادان آمدم
زندگی خود چیست، جز مشتی خیال و آرزو
روزگار خوش‌خیالی‌ها به پایان آمدم
رو به سوی عشق بنهادم که نور جان ازوست
زان تعلق‌های جانفرسا پشیمان آمدم
* * * * *

نامهٔ فرهنگ

در زمانی که کمتر کسی به فکر انتشار مجله فرهنگی بود یوسفی بدون هرگونه شائبه اقتصادی مجله‌ای مرتبط با نیازهای آموزشی تأسیس کرد و نه تنها برخی مقالات هر شماره را نوشت بلکه تلاش کرد مجله با پائین‌ترین قیمت و بهترین کیفیت محتوائی و چاپی ارائه گردد[۳۴].

مجلهٔ نامهٔ‌ فرهنگ سال ۱۳۳۱

صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجلهٔ نامه‌فرهنگ نامشخص است امّا با توجه به یادداشت مرتضی مدرسی (رئیس فرهنگ خراسان وقت)، ادارهٔ فرهنگ خراسان عهده‌دار این دو سمت بود. سردبیر مجله یوسفی بود. اولین شمارۀ نشریه در دی ۱۳۳۰ در مشهد منتشر شد. نوبت انتشار آن ماهیانه و محل اداره این نشریه مشهد، دبیرستان شاهرضا قرار داشت. از مجله نامه فرهنگ در طی دو سال جمعاً ‎ ۱۸شماره منتشر شد و پس‌ازآن برای همیشه متوقف شد[۳۵].

شاعری گمنام

یوسفی شعر هم می‌سرود؛ امّا هرگز علاقه‌ای به اینکه شاعر معروفی بشود از خود نشان نداد. بنابراین شعرهای او را پراکنده باید در نشریات و جنگ‌های ادبی خراسان و مانند آن پیدا کرد[۳۶]؛ علاوه‌بر شعر کلاسیک، شعر نو هم گفته‌ است. در دشت ناپیدا کران شب یکی از شعرهای نو استاد است که در ۱۳۵۵ در مشهد سروده شد[۳۷]:

امشب مرا حالی است دیگ
با اختران در گفت‌وگویم
گویی پیامی آورد از سوی یزدان
هر پرتوی کز آسمان آید به سویم

موسیقی

در باب آشنایی او به علم موسیقی، مقاله‌ای که محققانه با عنوان «آواز بنان»[۳۸] نوشت خود گویا است که به هنر موسیقی آشنایی داشت؛ یوسفی معتقد بود بنان روح شعر فارسی را خوب درک کرده و فراز و فرود آواز و زیر و بم صدای خود و تحریرها و تکیه‌ها را با تموج معانی و ظرایف سخن کاملاً پیوند داده است.

خط

در باب خط وقتی در شورای سردبیری دانشنامۀ ایرانیکا خواستند کسی را برای تحریر مقالۀ «خط و خطاطی»[۳۹] نامزد کنند به اتّفاق نام وی به عنوان شایسته‌ترین کس به میان آمد؛ خود او نستعلیق و به ویژه شکسته نستعلیق را شیرین می‌نوشت[۳۶].

جوایز و افتخارات

کتاب فرخی سیستانی در سال ۱۳۴۱ به عنوان کتاب سال، تصحیح قابوسنامه در سال ۱۳۴۵ به عنوان تصحیح سال و ترجمۀ کتاب شیوه‌های نقد ادبی در سال ۱۳۷۶ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. هفت سکۀ بهار آزادی به یوسفی تعلق گرفت وی طی نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد آن را وقف دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه مشهد کرد تا به دانشجویانی که در زمینۀ نقد ادبی تحقیق شایسته‌ای انجام دهد اهدا شود.
در سال ۱۳۶۹ دومین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی به وی تعلق گرفت، متأسفانه برنامه زمانی انجام شد که یوسفی دار فانی را واع گفته بود بنابراین همسر نیکونهاد وی به‌شیوۀ همسرش آن را در اختیار گروه زبان و ادبیات فارسی نهاد تا به صورت قرض‌الحسنه به دانشجویان کم‌بضاعت قرار گیرد. مبلغ این سرمایه بعدها توسط خانم یوسفی تقویت شد و هم اکنون زیر نظر سه تن از اعضای گروه به فعالیت خود ادامه می‌دهد[۴۰].

از نگاه دیگران

محمدعلی جمال‌زاده

هیچ به خاطر ندارم که حتی یک مرتبه از خودش از لحاظ فضل و معرفت و خدمت گران‌بهایی که به ادب کرده است سخنی به‌میان آورده باشد[۴۱].

محمدابراهیم باستانی پاریزی

در مراسم بازنشستگی‌ یوسفی، خاطر نشان کرد: با آنکه دستان لرزان او یک استکان چای را به زحمت نگاه می‌داشت ولی همین دست‌ها، پایه‌ها و ستون‌های ادب خراسان را -در زادگاه بهار و فرخ همچنان پایدار و استوار نگه داشته است. او کلام و بیانی دارد که گویی بیهقی و نظام‌الملک و خواجه نصیر، دُرج کلام خود را به وی به امانت سپرده بودند[۴۲].

ایرج افشار

او دانشمندی بی‌تکلّف، بی‌تکبّر، مشوّق علم و شیفتۀ معارف ایرانی و مقام انسانیت است که این ویژگی‌ها کمتر در یک شخص جمع می‌‌شوند[۴۳].

بهاءالدین خرمشاهی

تصحیح کتاب گلستان سعدی توسط استاد غلامحسین یوسفی، کاری است کارستان و درجه یک[۴۴].

محمدمهدی ناصح

او معلمی واقعی بود. بسیار به درس اهمیت می‌داد. درس و دانشجو برایش مقدس بودند تا آنجا که حتی یک ثانیه از کلاس درس را هدر نمی‌داد و دقت می‌کرد چیزی از قلم نیفتد. همیشه همراه درس و بحث در حوزه ادبیات، منابع و مآخذی نیز معرفی می‌کرد و از ما می‌خواست تا آن‌ها را مطالعه کنیم[۴۵].

پرویز اتابکی

هنگام مقابلۀ غزلیات سعدی، بارها و بارها به اجمال می‌گفتم ببین فروغی چه آورده؟ یوسفی کتاب را نگاه می‌کرد و می‌گفت: «مرحوم فروغی در متن چنین آورده‌اند ولی دلیل این ترجیح را ذکر نکرده‌اند» گویی شخص فروغی حضور دارند که چنین مؤدبانه از نسخه چاپیِ ایشان سخن می‌گوید[۴۶].

ابوالقاسم قوام

ارزشی که برای علم و آموزش داشت او را علاقمند به کار و داشتن رابطه‌ای کاملاً عاطفی و دوستانه با شاگردانش می‌کرد. دکتر یوسفی به این وسیله خصوصیات و صفات اخلاقی ممتاز خودش را به شاگردانش منتقل کرد[۴۷].

علی دهباشی

سردبیر مجلۀ دهخدا می‌گوید: اصل اول مجله که «حفظ و توسعه و گسترش زبان فارسی» است از راهنمایی‌های دکتر یوسفی است[۴۸].

محمدرضا شفیعی کدکنی

معلم بی‌نظیری بود، تمام ساعت درس می‌داد و پرانرژی بود. تمام منابع در مورد موضوعی که تدریس می‌کرد معرفی می‌کرد و شاگردان را وادار می‌کرد که همۀ آن‌ها را بخوانند[۹].

میلاد عظیمی

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به‌قول آخوندها رعایت حال «اضعف مأمومین» را می‌کرد؛ یعنی طوری می‌نوشت که مخاطب عام و فرهنگ دوست هم از خوان رنگارنگ دانشش بهرهمند گردد. اولین کتابی که از دکتر یوسفی خواندم کتاب روانهای روشن بود، با خواندن این کتاب، ادبیات دوست‌تر و کتاب‌خوان‌تر شدم[۴۸].

رامپور صدر نبوی

استاد ادبیات دانشگاه مشهد، ایشان جنبه‌ای داشتند که کمتر کسی از آن برخوردار بود و آن عبارت بود از «کسب علم به معنای نیل به درمان»[۴۹].

حسین رزمجو

بُعد اول کار یوسفی این است که معلم باسوادی بود. می‌دانید تنها فضل و علم، یک معلم خوب را نمی‌سازد. قدرت رهبری، کلاسداری و طرز برخورد خوب او، حسن سلوکی که این مرد با دوستان و شاگردان خودش داشت، شفقت، دلسوزی و فروتنی این مرد، محبوبیتی برای او فراهم کرد[۴۹].

احسان یارشاطر

در احوال او من عموماً روح بوستان سعدی را ممثّل می‌دیدم: همان تواضع و قناعت و همان رضا و استغنا که سعدی فضیلت آنها را برشمرده و در حکایات خود آورده است[۵۰].

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

نامه‌نگاری

در نامه‌نگاری شکیبایی و حوصله‌ای بی‌مانند داشت. حتّی در نامه‌های دوستانه‌ای که می‌نوشت این نظم و دقت و متانت را در خط و ربط و انشاء و تنظیم مطالب در سطح محدود صفحه کاغذ می‌شد مشاهده کرد. همیشه با خودنویس و جوهر می‌نوشت، اعتقاد داشت که خودکار خط و ربط آدمی را خراب می‌کند[۵۱].

ترجمه

در مقالۀ «فعل معلوم به‌جای مجهول» می‌نویسد، ساخت جملۀ فارسی را تابع بافت جملات بیگانه کردن زیانش به مراتب بیش از ورود لغات بیگانه است[۵۲].
تلاش وی موجب شد که با پیشنهاد وی درس ««فارسی عمومی»» به عنوان دو واحد درسی اجباری در برنامۀ درسی دانشکده‌های غیر ادبیات و علوم انسانی گنجانده شود[۵۳].

روش تصحیح یوسفی

یوسفی در تصحیح شیوه‌ای نو اختیار کرد، به این معنی که نه همانند قزوینی خود را به امانتداری وسوسه‌آمیز، نسبت به نسخه اساس مقید کرد و نه همانند برخی دیگر صرفاً شیوۀ ذوقی را ملاک قرار داد و خود را از تکیه به نسخه‌های خطی بی‌نیاز دید. او شیوۀ بینابین را اختیار کرد[۵۴]. یعنی «روش علمی اجتهادی» را برگزید[۵۵]؛ به عبارتی کار وی را می‌توان نوگرایی خواند[۵۶]. او در تصحیح بعضی از آثاری که قبلاً چاپ شده بود تاکید می‌کرد که تصحیح تازه از ارج زحمات پیشینیان نمی‌کاهد و سعی هریک در حدّ خود محترم و مشکور است[۵۷].

کارنامه و فهرست آثار

تألیف

  • تمرین فارسی اول ابتدایی، ۱۳۳۳ [کمک درسی، مشتمل بر تمریناتی برای تقویت دانش‌آموزان در یادگیری زبان فارسی]
  • فرخی سيستانی، ۱۳۴۱ [شرح‌حال فرخی به علاوه مطالبی راجع به حکومت غزنویان به ویژه محمود غزنوی]
  • نامه اهل خراسان، ۱۳۴۶ [علل و عوامل ظهور و سقوط قیام ابومسلم خراسانی]
  • دیداری با اهل قلم، دو جلد، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷ [نقد و تحلیل بیست اثر برگزیدۀ نثر فارسی از ادبیات کهن و معاصر؛ نگاه تازه به ادبیات قدیم با بینشی نقدآمیز به آثار نویسندگان و شاعران[۵۸]]
  • برگ‏‌هایی در آغوش باد، دوجلد، ۱۳۶۵ [مجموعۀ مقاله، یادداشت، نقد و پژوهش]
  • کاغذ زر، ۱۳۶۳ [مجموعه مقالات ادبی و تاریخی، بعضی از این مقالات ابتدا در دانشنامۀ ایران و اسلام به چاپ رسیده بود]
  • روان‌‏های روشن، ۱۳۶۳ [بیست مقالۀ جداگانه، معرفی یکی از انسانهای کامل در هر بخش]
  • چشمه روشن، ۱۳۶۹ [هفتاد و دو مقالۀ جداگانه در نقد و تحلیل یک شعر برگزیده از هریک از هفتاد شاعر از رودکی تا دوران معاصر؛ در برخی موارد در تجزیه و تحلیل اشعار و شاعران از نظریه‌های نقادان شرق و غرب بهره جسته و در برخی موارد نیز وارد حوزه ادبیات تطبیقی شده است]

ترجمه

زبان کتاب مقاله
فرانسه * «سرگذشت جوان تاجر»، ۱۳۲۹ [داستانی است مشتمل بر مضامین اخلاقی و اجتماعی برای مطالعۀ کودکان و نوجوانان]
* «انسان دوستی در اسلام»، مارسل بوازار، ۱۳۶۲[مؤلف سوئیسی کوشیده است اشتباه غربیان در طرز رفتار نسبت به مسلمانان و اسلام را به نمایش گذاشته است]
«تحقیق دربارۀ سعدی»، هنری ماسه، ۱۳۶۴ [پژوهشی در احوال و نقد آثار سعدی همراه با مطالعات تطبیقی و مقایسۀ برخی از افکار و عواطف شاعرانۀ سعدی با نویسندگان و شاعران اروپایی]
* «اِما، من شما را دوست دارم»، ژیلبر سیرون ۱۳۶۲ [رمان]
* «سرگذشت علی بیگ»، فنلن ؟؟؟
* «پدر سیمون»، دو مو پاسان، ۱۳۳۱ [داستام کوتاه]
* «سرمایۀ عرب»، ک.و.گئورگیو، ۱۳۴۲ [زندگانی محمّد(ص)]
* «روزی یک سکۀ طلا»، ژان دو تور، ۱۳۴۴ [یکی از داستانهای کوتاه]
انگلیسی * «شیوه‌های نقد ادبی»، دیوید دیچز ۱۳۶۶
* «چشم‌اندازی از ادبیات و هنر»، رنه وِلک و دیگران ۱۳۷۰
* «دختر شرقی من»، درینا ویلز ۱۳۴۳ [طرز تفکر عامۀ مردم اروپا در باب موضوع رنگ و نژاد]
* «هدف ادبیات اسلوب عالی و فضایل ادبی»، دیوید دیچز ۱۳۶۳ [ترجمۀ بخشی از کتاب شیوه‌های نقد ادبی]
* «ادبیات کلی، تطبیقی و ملی»، رنه وِلک ۱۳۶۹ [ترجمه فصلی از کتاب چشماندازی از ادبیات و هنر]
* «ادب»، ؟؟؟ [ترجمۀ سخنرانی یکی از منتقدان انگلیسی دربارۀ «رمان»]
عربی * «داستان من و شعر»، نزار قبانی، ۱۳۶۵
‌* «برگزیدهایی از شعر عربی معاصر»، مصطفی بدوی، ۱۳۶۹
با همکاری یوسف بکار، همگی در ۱۳۵۴
* «شعری از ایلیا ابوماضی»
* «شعری از الیاس فرحات»
* «رقص با کلمات، نزار قبانی»
شیوه‌های نقد ادبی

تصحیح

  • قابوسنامه، ۱۳۴۵، تشویق و ترغیب‌ مجتبی مینوی موجب شد تصحیح جدیدی براساس نسخه‌های قدیمی‌تر ارائه کند[۵۹]. برای فراهم آوردن مقدمه و تعلیقات از ۱۹۰ منبع فارسی و عربی و ۲۷ منبع به زبان‌های اروپایی سود برده است. او در بخش تعلیقات کوشید تا مشکلات متن را ابتدا با خود متن و بعد هم با عنایت به منابع هم عصر و هم ارز حل کند [۶۰]. چاپ اوّل در سلسله انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب با مقدمۀ کلی احسان یارشاطر انتشار یافت؛ چاپهای بعدی که جزو انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود، همگی از روی چاپ نخستین افست شده است. از آنجا که وی بهترین تصحیح انتقادی را در سال ۱۳۴۵ فراهم آورد کار تهیۀ گزیده به وی واگذار شد[۵۹]. به مباشرت خود وی چندین گزیده از قابوسنامه برای استفادهٔ دانشجویان و علاقه‌مندان به ادبیات فراهم آمد از جمله: منتخب قابوسنامه، گزیدهٔ قابوسنامه، درس زندگی (گزیدهٔ قابوسنامه)؛ گزیده دیگری در مجموعهٔ «میراث ادب فارسی» برای علاقه‌مندان از هر گروه و سنی عرضه شد[۶۰].
  • التصفیه فی‌احوال المتصوّفه (صوفی‌نامه)، ۱۳۴۷، برای تصحیح این کتاب از ۱۱۹ منبع فارسی و عربی و ۵ منبع به زبان‌های اروپایی استفاده کرد.
  • ترجمۀ تقویم الصحّه، ۱۳۴۹، علاوه‌بر تشویق‌های خانلری و دکتر فیاض، آنچه موجب شد که یوسفی تصحیح این کتاب را برعهده بگیرد ارزش کتاب از لحاظ تاریخ طب بود[۵۹]. از ۳۸ منبع فارسی و عربی و ۱۳ اثر به زبان خارجی استفاده کرد. که مهمترین آثار پس از دانشنامه‌ها آثار مربوط به پزشکی قدیم ایران و اسلام بود [۶۰].
  • لطائف الحکمة، ۱۳۵۱، علاقۀ یوسفی به تصحیح این کتاب به این دلیل بود که سراج‌الدین محمود ارموی در زمان مولوی، قاضی القضاة شهر قونیه را برعهده داشته است و با جلال‌الدین رومی درارتباط بود[۵۹]. برای تدارک مقدمه و تعلیقات آن از ۲۸۱ منبع فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسوی استفاده کرد[۶۰].
  • ملّخص اللغات، ۱۳۶۲، فرهنگی است دو زبانه. و دربردارندۀ ۴۰۰۰ لغت است. برای آنکه کار با دقت صورت پذیرد با بسیاری از فرهنگ‌های فارسی و عربی و بعضی از تفاسیر و متون علمی از جمله منتهی الارب و مهذّب الاسماء مورد استفاده قرار گرفت [۵۹].

سعدی پژوهی

با سعدی از دوران کودکی خو گرفته بود روزی که در مدرسه معلمش به او بوستان را هدیه داد. اهداکنندگان خود توجهی به این نداشتند که رفیق صمیمی را که از آن پس با او مشحور خواهد شد را به او اهدا کردند.
این علاقه کششی را در وی ایجاد کرد و به ترتیب تصحیح بوستان را در سال ۱۳۵۹، تصحیح گلستان را در سال ۱۳۶۸ و تصحیح غزلهای سعدی، ۱۳۸۵ را انجام داد.
با اینکه یوسفی در روش تصحیح به شیوهٔ واحد تصحیح انتقادی وفادار ماند، امّا در مورد جای نسخه‌بدل‌ها در دو کتاب بوستان و گلستان تغییری در روشش داد و آن قرار دادن نسخه‌بدل‌ها در بخش جداگانه و انتقال آن به انتهای کتاب بر اساس شمارهٔ صفحه و سطر متن بود که بیشتر مورد توجه محققان باشد. در شرح غزل‌ها دکتر به ضبط مرحوم فروغی پرداخت. از میان هشت تصحیح دکتر آنچه این کتابها را در چشم اهل تحقیق آراست جست‌جوی ضبطی بود که حتی‌المقدور به اصالت و سبک واقعی آفرینندگان آثار نزدیک باشد. دومین مقبولیت در تعلیقات آن است. بدین معنی که نویسنده در افزوده‌هایش بر متن، ارتقاء شیوهٔ تحقیق دانشگاهی و آموزش عملی مرجع‌شناسی علمی را در پژوهش‌های ادبی در نظر داشته و به همین سبب همهٔ منابع را دیده و متواضعانه تمامی اقوال را بیان کرده و استنباط‌های شخصی خود را در پایان بدان افزوده است. غزل‌های سعدی به دلیل فوت دکتر یوسفی نیمه‌تمام رها شد بعد از او مرحوم دکتر پرویز اتابکی با دستیاری خانم بازرگان و بانو رفعت صفی‌نیا باقی‌ماندهٔ‌ کار او را تصحیح و تدوین کردند و در سال ۱۳۸۵ از سوی انتشارات سخن منتشر شد[۶۱]. از نکات قابل ذکر در شرح دکتر یوسفی آن است که هرجا در زبان‌های دیگر به مثل و موضوعی با همان موضوع برمی‌خوریم به آن اشاره می‌کند.

مقالات

کتاب برگهایی در آغوش باد و و چشمه روشن مجموعه‌ای از مقالات فارسی و انگلیسی یوسفی است؛ علاوه بر این کتاب یادداشت‏ها (مجموعهای از مقالات) و کتاب یادداشتهایی در زمینۀ فرهنگ و تاریخ (مجموعۀ مقالات چاپ شده در دانشنامۀ ایرانیکا) در سال ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ چاپ شد.

نقد ادبی

پرداختن به نقد ادبی در نظر او، معرفت و ادراک صحیح آثار گرانقدر ادب فارسی و شکوفایی استعداد جوانان را موجب می‌شده است. وی بارها ضرورت نیاز به نقد ادبی را متذکر شد. خود او بیشتر منتقدی عمل‌گرا بود تا نظریه‌پرداز. یعنی موازین و اصولی که بیشتر استادان نقد ادبی، فقط توصیف یا گزارش می‌کردند وی عملاً به کار می‌گرفت. در توجه او به موضوعات ادبی از منظر نقد، خواننده نخست با قاضی خویشتن‌دار عدالت پیشهٔ خردورزی مواجه است که تمامی شواهد را کنار هم گذاشته و پس از جمع‌آوری و استماع اقوال با اعتدال و احتیاط سخن گفته یا قضاوت کرده و در پایان طرف‌داری‌ یا شیفتگی‌اش را نمایانده است. از میان چند کتاب یوسفی در نقد ادبی کتاب چشمه روشن نقد ادبی را روشن‌تر کرد. در این کتاب ۷۰ شاعر را از قدیم تا معاصر در ضمن ۷۲ فصل ارزیابی و نقد کرد. شیوهٔ او در این کتاب مانند آثار قبلی‌اش منصفانه و پرهیز از افراط و تفریط و رعایت اعتدال است. و مجموعهٔ اشعار را فقط به خاطر جوهر هنری شعر انتخاب کرد[۶۲].

نثر یوسفی

هم در نثر صاحب سبک بود و هم صاحب نظر. ایشان ۱۳ مقاله اختصاصاً دربارهٔ زبان و نثر فارسی نوشت. استاد در نگارش نه در اسلوب گذشتگان فرو رفت و خود را باخت و نه به شیوهٔ چند قرن پیش سخن نوشت و زبان قلم را از پویایی بازداشت و نه کاربردهای ناهنجار و تازه درآورد[۶۳].

نمونه‌ای از نثر یوسفی
مقدمهٔ گلستان

چشمهٔ روشن


فهرست پایان‌نامه‌هایی که دکتر غلامحسین راهنمایی کرده

بیش از ۵۰ مورد پایان‌نامه را راهنمایی کرد.

  1. «فنّ قصه‌پردازی (فابل‌نگاری) و افسانه‌های جانوران و پرندگان در شعر فارسی»، تقی وحیدیان کامیار، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۳۸ تا ۳۹
  2. «قافیه و هنر شعر (جست‌وجویی تاریخی و انتقادی دربارۀ قافیه و پیوستگی‌های آن با هنر شعر)»، محمدرضا شفیعی کدکنی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳ تا ۴۴
  3. «بررسی لغات و ترکیبات دیوان کبیر مولانا جلال‌الدین بلخی»، نجیب مایل هروی، کارشناسی، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۶ تا ۵۷
  4. «فرهنگ اشارات داستانی در ادبیات فارسی»، استاد مشاور: مهرداد بهار، محمّد جعفر یاحقی، دکتری، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹
  5. «سیمای انسان در تعلیمات و آثار عرفانی تا پایان قرن دهم هجری»، محمد مهدی ناصح، دکتری، ۱۳۶۰

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

  1. داستان من و شعر. مترجم: غلام‌حسین یوسفی. ناشر: توس. تیراژ ۵۰۰. سال ۱۳۹۷. چاپ ۳.
  2. گلستان سعدی،‌ ناشر: خوارزمی. تعداد صفحات ۸۱۲. تیراژ ۲۲۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۷.چاپ ۱۳.
  3. بوستان سعدی، ناشر: خوارزمی. تعداد صفحات ۶۲۲. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۹۷. چاپ ۱۲.
  4. برگ‌هایی در آغوش باد: مجموعه‌ای از مقاله‌ها، پژوهشها، نقدها و یادداشت‌ها (جلد ۲)، ناشر: علمی. تیراژ ۱۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۶. چاپ ۴.
  5. کاغذ زر، ناشر: سخن. تیراژ ۵۵۰ نسخه. سال ۱۳۹۶. چاپ ۲.
  6. قابوس‌نامه، ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تعداد صفحات ۶۱۲. تیراژ ۲۰۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۵. چاپ ۱۸.
  7. شیوه‌های نقد ادبی. ناشر: علمی. تیراژ ۵۵۰ نسخه. سال ۱۳۹۴. چاپ ۷.
  8. غزل‌های سعدی. ناشر: سخن. تیراژ ۱۱۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۴. چاپ ۲.
  9. دامنی از گل (گزیده‌ گلستان سعدی). ناشر: سخن. تیراژ ۱۶۵۰. سال ۱۳۹۳. چاپ ۱۵.
  10. گزیده قابوس‌نامه. ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی، موسسه انتشارات امیرکبیر. تیراژ ۱۰۰۰. شال ۱۳۹۳. چاپ ۱۶.
  11. در آرزوی خوبی و زیبایی: گزیده بوستان سعدی (از میراث ادب فارسی ۱). ناشر: سخن. تیراژ ۲۲۰۰ نسخه. سال ۱۳۹۲. چاپ ۱۲.
  12. چشمه روشن: دیداری با شاعران. ناشر: علمی. تیراژ ۱۶۵۰. سال ۱۳۹۲. چاپ ۱۳.
  13. درس زندگی: گزیده قابوس‌نامه. ناشر: سخن. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۸۹. چاپ ۱۲.
  14. دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی (جلد ۲). ناشر: علمی. تیراژ ۱۱۰۰. سال ۱۳۸۶. چاپ ۸.
  15. دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی (جلد ۱). ناشر: علمی. تیراژ ۱۱۰۰. سال ۱۳۸۶. چاپ ۸.
  16. درس زندگی: گزیده قابوس‌نامه. ناشر: علمی. تیراژ ۴۴۰۰. سال ۱۳۸۳. چاپ ۹.
  17. در آرزوی خوبی و زیبایی (گزیده بوستان سعدی). ناشر: سخن. تیراژ ۳۳۰۰. سال ۱۳۸۱. چاپ ۸.
  18. ابومسلم، سردار خراسان. ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تیراژ ۲۰۰۰. سال ۱۳۷۹. چاپ ۳.
  19. شیوه‌های نقد ادبی. ناشر: علمی. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۴.
  20. روانهای روشن. ناشر: به‌نگار. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۳.
  21. فرخی سیستانی. ناشر:‌ علمی. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۳. چاپ ۴.
  22. بهار و ادب فارسی (مجموعه یکصد مقاله از ملک‌الشعرای بهار). ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۱. چاپ ۳.
  23. بهار و ادب فارسی (جلد ۴۰). غلام‌حسین یوسفی، محمد تقی بهار. ناشر: امیرکبیر، کتابهای جیبی. تیراژ ۳۰۰۰. سال ۱۳۷۱. چاپ ۳.
  24. تحقیق درباره سعدی، مترجم غلام‌حسین یوسفی. ناشر: توس. تیراژ ۲۲۰۰. سال ۱۳۷۰. چاپ ۲.

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

  • ۱۳۶۰: دانشگاه فردوسی مشهد، فرخنده پیام، مجموعهٔ مقالات تحقیقی - علمی، یادگارنامۀ استاد غلام‌حسین یوسفی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
  • ۱۳۶۶: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش ۹.
  • ۱۳۶۹: آذرماه. ماهنامۀ کلک، ش۸، سردبیر: علی دهباشی؛ پاییز و زمستان. مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، یادنامۀ زنده‌یاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال ۲۳، ش ۳ و ۴؛
    دی‌ماه. ماهنامۀ خاوران، ش۲، سردبیر: احمد فیلی حقیقی؛
    اسفند. ماهنامۀ کلک، سال ۱۱ و ۱۲، سردبیر: علی دهباشی؛
    زمستان. ایرانشناسی، سال دوم، ش ۴، به یاد استاد غلام‌حسین یوسفی، سردبیر: جلال متینی؛ چیستا، ش ۸.
  • ۱۳۷۰: آذرماه. کتاب پاژ، ش۲، زیر نظر دکتر محمّد جعفر یاحقی-محمّد رضا خسروی؛ رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش ۲.
  • ۱۳۷۲: آبان وآذر. بینالود، ش ۴۵ و ۴۶.
  • ۱۳۷۸: پاییز، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ویژنامۀ بزرگداشت استاد دکتر غلام‌حسین یوسفی، سال ۳۱، ش ۳ و ۴.
  • ۱۳۶۳: آذرماه، زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا، دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
  • ۱۳۸۶: محمّد جعفر یاحقی: ارجنامۀ دکتر غلام‌حسین یوسفی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
  • ۱۳۹۶:‌ دوم بهمن‌ماه. مرکز آثار و مفاخر و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، روشنان دانشگاه، ش ۳.

نوا، نما، نگاه

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی، ۱۵۵-۱۵۷.
  2. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۴۳۱-۴۳۲.
  3. پورنامداریان، تقی. «دکتر غلام‌حسین یوسفی، خویشتن‌دار، نکته‌یاب و سخن‌سنج». آدینه، ش. ۶۵ و ۶۶ (دی‌ ۱۳۷۰): ۹۰-۹۱. 
  4. «یادنامهٔ استاد نامه‌ای که به مقصد نرسید». مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ش. ۳-۴ (۱۳۶۳): ۳۳۳-۳۴۵. 
  5. «یادی از معلم بزرگوار». ایرانشناسی ۵، ش. ۹ (اردیبهشت ۱۳۴۴): ۱-۴. 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ، برگ‌هایی در آغوش باد.
  7. یاحقی، محمدجعفر. «ره‌شناسی می‌بباید». مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات فردوسی مشهد، ش. ۲۶ (۱۳۷۷): ۳۰۵-۳۱۰. 
  8. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی، ۷۳.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۶۳-۷۱.
  10. سلطانی گردافرازی، علی. «خاطراتی با دکتر غلام‌حسین یوسفی». مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، ش. ۲۶ (پاییز ۱۳۷۰): ۴۱-۴۲. 
  11. «سالشمار استاد غلام حسین یوسفی». مجلهٔ کلک، ش. ۸ (آبان ۱۳۶۹): ۷ و ۸. 
  12. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۳-۵.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ «سالشمار استاد غلام حسین یوسفی». ایرانشناسی، ش. ۸ (زمستان ۱۳۶۹): ۶۹۶-۶۹۹. 
  14. خدیوجم، حسین. «خانم عصمت یوسفی، دانشوری وارسته که نابهنگام به جاودانگان پیوست». یغما، ش. ۵ (مرداد ۱۳۵۲): ۲۶. 
  15. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، زندگی‌نامه و خدمات علمی فرهنگی دکتر غلام‌حسین یوسفی، ۹۰.
  16. «مرد حق». نامۀ آستان قدس ۷، ش. اوّل (اسفند ۱۳۴۵): ۱-۸. 
  17. «ایران را بشناسیم». مجلۀ یغما ۲۳، ش. اوّل (فروردین ۱۳۴۹): ۱۸-۲۱. 
  18. «راه کج». نشریۀ فرهنگ خراسان ۲، ش. ۵ (مهر ۱۳۴۳): ۱۸-۲۰. 
  19. «افسون تبلیغات». مجلۀ یغما ۲۲، ش. اوّل (فروردین۱۳۸۴): ۱-۵. 
  20. «لندن، میعادگاه تابستانی ایرانیان». نشریۀ هیرمند اوّل، ش. ۴ (۱۳۴۴): ۳۹۲-۳۹۷. 
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ ۲۱٫۳ ‏ «شب دکتر غلامحسین یوسفی برگزار شد/ ترانه مسکوب عنوان خبر». 
  22. «مجهول‌القدر». مجلۀ وحید اوّل، ش. ۸ (مرداد ۱۳۴۳): ۲۲-۲۶. 
  23. «خطر جهل». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۱۲ (بهمن ۱۳۳۹): ۴۹-۵۱. 
  24. «مسخ». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۵ (اردیبهشت۱۳۳۱): ۱۹۳-۱۹۶. 
  25. «استاد بهار: شاعری ملی و هنرمند واقعی بود». نامۀ فرهنگ اوّل، ش. ۱-۳ (دی‌ و بهمن‌ واسفند): ۱۶-۱۹، ۷۸-۸۱، ۱۲۳-۱۲۵. 
  26. ، کاغذ زر، ۱۰۳.
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ ۲۷٫۲ ، دیداری با اهل قلم، ۱۵۱ :۱.
  28. «سرگذشت فرّخ». مجلۀ یغما (زیر نظر مجتبی مینوی)، ۱۳۴۴، ۱-۲۳. 
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ ، یادداشت‌ها (مجموعۀ مقالات)،.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ ، چشمه روشن.
  31. «بدرود با پژوهنده‌ای استاد غلام‌حسین یوسفی». مجلهٔ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ۱۲، ش. ۴ (زمستان ۲۳۳۵ شاهنشاهی، ۱۳۵۵ هجری شمسی). 
  32. «تصویری از استاد فیاض، یادنامۀ دکتر فیاض». مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد ۷، ش. ۴ (زمستان۱۳۵۰): ۷۰۷-۷۱۱. 
  33. «زبان فارسی: سلام به سنائی». کلک، ش. ۵ (مرداد۱۳۶۹): ۱۹و۲۰. 
  34. سید قطبی، سید مهدی. «مجلهٔ نامه فرهنگ؛‌ نخستین نشریه تخصصی فرهنگیان خراسان». نشریه سازمان الکتریکی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی ۹، ش. ۳۴-۳۵ (بهار و تابستان ۱۳۹۶): ۱-۱۴. 
  35. صدری طباطبا‌ئی نائینی، راهنمای مطبوعات ایران ۱۳۰۴-۱۳۵۷، ۶۷۸.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۲۰-۲۱.
  37. «در دشت ناپیدا کران شب». تجدید چاپ در مجلهٔ کلک، ش. ۶ (ابان ۱۳۶۹): ۱-۳۸. 
  38. «آواز بنان». کلک، ش. ۱۱ و ۱۲ (بهمن‌ و اسفند ۱۳۶۹): ۴۳-۴۷. 
  39. ، یادداشت‌هایی دربارهٔ فرهنگ و تاریخ، ۷-۹۶.
  40. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۶-۱۷.
  41. جمال‌زاده، محمدعلی. «مقام اخلاقی و علمی دکتر غلام‌حسین یوسفی». مجلهٔ کلک، ش. ۸ (آبان ۱۳۶۹): ۴۷-۴۹. 
  42. باستانی پاریزی، محمدابراهیم. «فرخنده پیام-مجموعه مقالات تحقیقی و علمی-یادگارنامهٔ‌غلام‌‌حسین یوسفی-مقالهٔ آخر: حرف آخر». انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۶۰، ۱۰. 
  43. افشار، ایرج. «یادآوری مقام علمی و فرهنگی دکتر یوسفی». مجلهٔ کلک، ش. ۸ (آبان ۱۳۶۹): ۵۷-۵۸. 
  44. خرمشاهی، بهاءالدین. «فرزانه‌ای سعدی خصال». مجلهٔ کلک، ش. ۸ (آبان ۱۳۶۹): ۵۹-۶۲. 
  45. «مروری بر آثار، شخصیت و خدمات علمی و ادبی دکتر غلامحسین یوسفی در سالروز تولدش؛ جوینده راه ادب عنوان خبر». 
  46. اتابکی، پرویز. «یاد و یادبودها: پاسداران زبان فارسی». مجلهٔ کلک، ش. ۲۱ (آذر ۱۳۷۰): ۱۷۴ -۱۸۷. 
  47. ‏ «به یاد شادروان دکتر غلام حسین یوسفی عنوان خبر». 
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ «شب دکتر غلام‌حسین یوسفی». پاژ، ش. ۲۹ (بهار ۱۳۹۷): ۱۶۲-۱۶۷. 
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۷۲-۷۳.
  50. یارشاطر، احسان. «یادداشت‌ها (۱۳) به یاد دوست». ایرانشناسی، ش. ۸ (زمستان ۱۳۶۹): ۷۰۰-۷۰۷. 
  51. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۷۵.
  52. «فعل معلوم به جای فعل مجهول». نشر دانش ۸، ش. ۱ (آذر و دی ۱۳۶۶): ۱۰-۱۵. 
  53. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۳۱۲.
  54. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۵۰.
  55. ناصح، محمدمهدی. «توضیحی در باب روش تصحیح و شیوهٔ متون کهن به شیوه‌ٔ علمی - اجتهادی». کنگرهٔ‌کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی (مشهد) اوّل (۱۳۷۴): ۱-۱۱. 
  56. حمیدیان، سعید. «بوستان سعدی». نشر دانش ۵، ش. ۶ (مهر و آبان ۱۳۶۴): ۵۶. 
  57. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۶۸.
  58. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۵۹.
  59. ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ ۵۹٫۲ ۵۹٫۳ ۵۹٫۴ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۲۵-۱۳۵.
  60. ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ ۶۰٫۲ ۶۰٫۳ یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۴۷-۱۶۳.
  61. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۱۶۴-۱۸۳.
  62. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۴۲۵-۴۳۰.
  63. یاحقی، ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی، ۴۳۰-۴۳۲.

منابع

  1. زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی شادروان استاد دانا و پژوهشگر توانا دکتر غلام‌حسین یوسفی استاد ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد، مجموعهٔ‌ زندگی‌نامه‌ها (۵۷). تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ۱۳۸۳.
  2. صدری طباطبائی نائینی، محمد (۱۳۷۸). راهنمای مطبوعات ایران ۱۳۰۴-۱۳۵۷. تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  3. یاحقّی، محمدجعفر (۱۳۸۸). ارج‌نامهٔ غلام‌حسین یوسفی (زندگی،‌آثار،‌جستارهای متن‌‌پژوهی). تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۷۰۰-۷۷-۰.
  4. یوسفی، غلام‌حسین (۱۳۵۵، ۱۳۵۷). دیداری با اهل قلم،‌ (۲ جلد). تهران: انتشارات دانشگاه فردوسی.
  5. _______ (۱۳۸۶). برگ‌هایی در آغوش باد (مجموعه‌ای از مقاله‌ها،‌پژوهش‌ها، نقدها و یادداشت ها)، (۲ جلد). تهران: انتشارات علمی (چاپ چهارم).
  6. _______ (۱۳۸۸). چشمه روشن. تهران: نتشارات علمی،‌چاپ دوازدهم. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۵۲۴-۳۹-۳.
  7. _______ (۱۳۷۱). یادداشت‌هایی درباهٔ فرهنگ و تاریخ. تهران: انتشارات سخن.
  8. _______ (۱۳۷۷). یادداشت‌ها (مجموعه مقالات). تهران: انتشارات سخن.
  9. _______ (۱۳۸۶). کاغذ زر. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۲۴۶-۳.
  10. _______ (۱۳۶۸). «یادداشتی دربارۀ ترجمۀ تعبیرات خارجی به زبان فارسی»، ناموارۀ دکتر محمود افشار، (جلد ۵). تهران.

پیوند به بیرون

  1. «مروری بر آثار، شخصیت و خدمات علمی و ادبی دکتر غلامحسین یوسفی در سالروز تولدش؛ جوینده راه ادب عنوان خبر». ۲ بهمن ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸. 
  2. ‏ «به یاد شادروان دکتر غلام حسین یوسفی عنوان خبر». ۲۰ آذرماه ۱۳۸۱. بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸. 
  3. ‏ «شب دکتر غلامحسین یوسفی برگزار شد/ ترانه مسکوب عنوان خبر». ۳ بهمن ۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸.