عباس یمینیشریف
عباس یمینیشریف | |
---|---|
پرونده:0000.jpg | |
زمینهٔ کاری | شعر، داستان و ترجمه |
زادروز | ۱ خرداد ۱۲۹۸ تهران |
مرگ | ۲۸ آذر ۱۳۶۸ تهران |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | تهران |
علت مرگ | بیماری سرطان |
جایگاه خاکسپاری | گورستان شهرری |
مذهب | شیعه، مسلمان |
در زمان حکومت | سلسله پهلوی |
نام(های) دیگر |
منوچهر یمینیشریف |
بنیانگذار | ادبیات کودک در ایران |
همسر(ها) | توراندخت مقومی |
فرزندان | هومن، بهمن، فرشته |
مدرک تحصیلی | دکتری ادبیات |
دانشگاه | تهران |
وبگاه رسمی | http://www.yaminisharif.net |
عباس یمینیشریف نویسنده، شاعر، مترجم، روزنامهنگار، معلم و مدیر مدرسه و بنیانگذار ادبیات کودک در ایران است.
عباس یمینیشریف در سال ۱۲۹۸ به دنیا آمد و دوران کودکی را در روستا دربند تهران گذارند.او پس از طی تحصیلات ابتدایی، به دانشسرا رفت و از این طریق معلم شد. یمینی در دوران تحصیل در دانشسرا شعر کودک سرود و برای این رده سنی کتاب نوشت، ترجمه کرد، به تاسیس مجله و نهاد آموزشی همت گمارد. تا پیش از او، شعرایی برای کودکان شعر سروده بودند، اما تنها او بود که به صورت تخصصی این حوزه را به حوزهای مستقل در ادبیات تبدیل کرد، تاآن زمان کار بر روی ادبیات کودک چندان مرسوم نبود و در اصطلاح فخر ادبی نمیآفرید. او در سه صنف کتاب، تاسیس نهاد آموزشی و تاسیس مجله کودکان کار کرد و در هر سه حوزه نوآوری داشت. [۱]
یمینیشریف در خودنوشت خاطرات کودکی، پرورش ذهن ادبی و علاقمندی به ادبیات را حاصل پیوند عمیق خود با فولکلور یعنی فرهنگ عامه معرفی میکند. او متاثر از یک نویسنده یا شاهکار ادبی خاص نیست. شعر کودک او تمام خصوصیات ادبیات فولکلور مانند فرم خاص، درونمایههای اخلاقی و عدم گرایشات سیاسی را دارد. این موضوع شاخصه شعر و نویسندگی او شمرده میشود که در میان چهرههای ادبی طرفداران و منتقدانی پیدا کرد. یمینی پایههای ادبیات کودک را در ایران بنیان نهاد و برای اولین بار این رشته درسی را به نهاد دانشگاه در ایران آورد.[۱]
حکایتها
آوازخوانی
او خود مینویسد «فرخی آوازخوانی را استخدام کرده بود که اشعار سیاسی و انتقادی او را در باغی که بر روی کوه مشرف به رودخانه و جاده دربند بود، شبهای جمعه و شبهای شنبه که جمعیت فراوانی برای تفریح در درهی دربند و سربند به آنجا میآمدند، به صورت آواز بخواند و پیام او را به گوش مردم برساند. آوازخوان سواد نداشت و چون من در آن موقع کودکی ده ساله بودم و میتوانستم شعرها را بخوانم، فرخی آنها را به من میداد و من در کنار آن آوازخوان که در بلندترین محل باغ مشرف به رودخانه دربند مینشست، مینشستم و شعرها را از روی دستنویسهای فرخی آهسته میخواندم و او آنها را با صدایی رسا، که چند بار در کوهستان میپیچید میخواند و دره دربند را در شور و حالی فرو میبرد.» [۲]
نام دوم
یمینی میگوید: «مادر من مثل چیزهای دیگر هوس کرده است که بر روی هریک از بچههای خود نام دومی هم بگذارد.انتخاب نام اول را به عهده پدر گذاشته و او هم به سلیقه خود، نام امام یا یکی از فرزندان امام را انتخاب کرده و تام دوم را مادرم به میل خود و به سلیقه خود«منوچهر» گذاشته است» [۳]
آوارگی در خیابان
همسر و فرزند عباس یمینیشریف تایید کردهاند که شخصیت داستان کتاب همسایه عجیب ما خود یمینیشریف است. در این داستان از نام خانوادگی خود یعنی منوچهر و نام ساختگی دیگری با نام خسرو برای بیان خاطرات کودکی استفاده شده و از رنج زیادی صحبت میکند که آغاز آن با مرگ مادر و ورود نامادری به خانه است. در میان این داستان جایی به رها کردن برادر در خیابان و سپس به اجرای این اتفاق در مورد خود صحبت میکند. پدر او را صدا میزند: «خسرو زود بلند شو لباس بپوش تا با هم بیرون برویم. خسرو که چند ماه پیش همین جمله را از دهان پدرش شنیده بود که به بیژن گفت و با او بیرون رفت و بی او برگشت، به شنیدن این حرف دلش فرو ریخت... محمود خان (نام مستعار برای پدر) شروع به خواندن دو رکعت نماز صبح کرد. نماز و دعای محمود خان که تمام شد، خسرو هم که دو تکه لباس به تن کشیدن و کفش به پا کردنش چندان کاری نداشت، در کنار اطاق نزدیک در آماده ایستاده بود. خسرو کم کم به خود آمد و متوجه شد که مدتی گذشته است و پدرش خود را به او نرسانده است، به عقب نگاه کرد، خبری از پدرش نبود جز مردم رنگارنگ و جوراجور بیگانه که هر کس به راه خود می رفت ، کسی را نمی دید.»[۴]
مکتبخانه
به مکتبدار «آمیرزا» میگفتند که همیشه مراقب رفت و آمدهای اعیان و اشراف بود و هروقت خبردار میشد که گذارشان به کوچه مجاور مکتب میافتد، بچه مکتبیها را آماده میکرد و شعری را که قبلا به آنها یاد داده بود، به یادشان میآورد و به محض نزدیکی شخص به مکتبخانه بچهها را به صورت گروه سرودخوان در میآورد و آنها را به پیشباز آن شخص میبرد. به بچهها فرمان میداد شعر بخوانند. من هم در میان آنها بودم و میخواندم. شعر که تمام میشد، پولی از آن عابر متشخص میگرفت و راه را برایش باز میکرد. دل ناشاد ما به همان حال که بود باقی میماند ولی دل آمیرزا شاد میشد.[۵]
کاغذپارههای کودکان
یمینیشریف درباره استعداد شاعری خود در کتاب نیم قرن مینویسد: «عزمم را جزم کرده بودم که اشعار سادهای برای کودکان بگویم. پس از جستجو در میان کتابها چند شعر انگلیسی و عربی کودکان را به فارسی ترجمه کردم و چند شعر به فارسی برای کودکان سرودم. از معلمان دانشسرا آقای ابراهیم بنیاحمد مرا به عنوان شاعر و نویسنده آینده کودکان معرفی کرد. تشویقها بود که از هر سو نثارم میشد. آقای بنیاحمد علاوه بر تشویق و تحسین گفت: «من باید مجلهای برای کودکان به وجود بیاورم و اشعار تو را در آن به چاپ برسانم». و مرا بر آن داشت که گفتن اشعار کودکان را ادامه دهم تا گرفتن امتیاز مجله عملی شود. از تشویقها و وعده او چنان به شوق آمدم که هر جا و همه وقت، چه در مدرسه، چه در خانه، چه در کوچه و خیابان و چه در اتوبوس شعر میگفتم و بر روی کاغذپارههایی که همیشه در جیب داشتم مینوشتم».[۶]
سنگ نپران سنگ نپران
«یمینیشریف درباره چگونگی سروده شدن شعر خاطرهانگیز سنگ نپران خاطرهای نقل میکند: «در ایام تابستان بچهها در کوچهها جمع میشدند و به یکدیگر سنگ میزدند یا به خانههای مردم سنگ میانداختند و شیشهها را میشکستند. ما تصمیم گرفتیم در مجله بازی کودکان، که من سردبیرش بودم، مطلبی بنویسیم. در همین اندیشه بودیم که یکی از همین سنگها به سر فرزند صاحب امتیاز مجله، ابراهیم بنی احمد، خورد و سر او را شکست. این اتفاق سبب شد که من آن مطلب را به شعر درآوردم، به طوری که وزن آن نشاطآور و برای بچهها مناسب باشد. بدین ترتیب شعر سنگ نپران ساخته شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
اثر مگس
یکی در بیوگرافی کتاب همسایه عجیب ما مینویسد «من به روستاها میرفتم، به کویر میرفتم. یک بار سقف اتاقی دیدم سیاه از مگس، بچهای دیدم با کپهای مگس روی صورتش. انگار که صورتش را زغال مالیده بود. باید برای بچه میگفتم که پاهای مگس ناخوشی میآورد. و این بچه، وقتی شعر مگس را میخواند ناخوشی را از خودش دور میکرد. من که برای دل خودم شعر نمیگفتم، من مطبوعاتی بودم، جریانات روز را میدیدم، متاثر میشدم.» [۷]
شعار آموزشی
هومن یمینیشریف در خاطرهای نقل میکند «در دفتر پدر من دو تابلو نصب شده بود که وقتی من و سایر دانشآموزان به دفتر میرفتیم، این دو تابلو جلوی چشم ما بود و نوشتههای آن در ذهنمان حک شده است. بعدها از شاگردان دیگر هم تعریف این مشاهده شان را شنیدم. یکی تابلوی شعر: «درس معلم ار بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را» بود و تابلو دوم این عبارت بود: «طفل را با طفل مقایسه نمیکنند، امروز هر کس را با دیروز خود او میسنجند.» این دو شعار اصلی کار پدرم بود. به نظر او، باید کاری کرد که بچه علاقمند به درس و مدرسه شود، نه اینکه با تنبیه و تهدید و زور و ترس درس بخواند؛ و یکی دیگر اینکه، دانشآموزان را به منظور تشویق یا تحریک و تنبیه نباید با هم مقایسه کرد، معیار پیشرفت هر دانشآموز، وضعیت گذشته خود اوست.» [۸] این مطلب در مقاله عباس یمینیشریف در مجله کیهان بچهها با عنوان «چرا بچهها از مدرسه فرار میکنند؟» نیز به چشم میخورد. [۱]
دلگرمیهای پیش از مرگ پدر
هومن یمینیشریف فرزند عباس نقل میکند که «روزی برای پدرم نامهای رسید از دوست قدیمی او آقای محسن دانا بهشتی. پدرم نامه را خواند و در ادامه، با خواندن نوشته دیگری که ضمیمه آن نامه بود، متاثر و منقلب شد. به آرامی گفت: «چنین سخنانی از شخصی چون احسان یارشاطر چقدر ارزشمند است.» نامه را از او گرفتم و خواندم. آقای بهشتی نوشته بود که چندی پیش یک جلد از کتاب "نیم قرن در باغ شعر کودکان" را برای احسان یارشاطر فرستاده است و یارشاطر پس از خواندن کتاب، تاییدیهای بر شخصیت ادبی و آثار پدر در فصلنامه "ایران نامه" نوشت. آقای بهشتی آن متن را در نامه خود به پدرم ضمیمه کرده بود. در نوشته آقای یارشاطر از نقش عباس یمینیشریف در پایهگذاری ادبیات کودکان به گونهای تجلیل شده بود که از خواندن این نوشته من نیز متاثر شدم. [۹]
آخرین نشانی
یمینیشریف در آخرین دوبیتی که در روزهای واپسین زندگی برای حک بر روی سنگ مزار خویش سرود، گفته است:
- من نغمهسرای کودکانم
- شاد است ز مِهرشان روانم
- عبّاسِ یَمینیِ شریفم
- گیرید ز کودکان نشانم[۱۰]
زندگی و تراث
سالشمار زندگی
- ۱۲۹۸ تولد در پامنار تهران
- ۱۳۰۳ عزیمت به دهکده دربند به همراه خانواده، شروع به تحصیلات در مکتبخانه روستا
- ۱۳۰۸ آشنایی با فرخی یزدی بواسطه خواندن اشعار وی برای آوازهخوان بیسواد روستا
- ۱۳۱۴ اخذ مدرک شش ساله ابتدایی از دبستان دولتی تجریش
- ۱۳۱۷ ورود به دانشسرای مقدماتی، اخذ مدرک دوره اول متوسطه از دبیرستان دارالفنون تهران، آشنایی با ادبیات کودک و شروع به کار ترجمه
- ۱۳۱۹ اخذ گواهینامه از دانشسرای مقدماتی و ورود به دانشسرای عالی
- ۱۳۲۰ در دانشسرای عالی به راهنمایی جلال همائی کتاب گلستان را خوشنویسی کرد.
- ۱۳۲۱ انتشار اولین شعر در مجله «نونهالان»
- ۱۳۲۳ انتشار مجله «بازی کودکان»، اخذ لیسانس در رشته ادبیات فارسی از دانشسرای عالی (تربیت دبیری) در آبان ماه، استخدام در آموزش و پروش به عنوان معلم و اعزام به شهر اراک
- ۱۳۲۴ چاپ اشعار در کتب درسی اول، دوم و سوم ابتدایی
- ۱۳۲۵ انتشار اولین کتاب او به نام «آواز فرشتگان»
- ۱۳۲۶ ارائه پایاننامه دکتری با موضوع «داستانهای منثور و روشهای مختلف آنها»، دریافت یک قطعه مدال درجه دوم فرهنگ از شورای عالی فرهنگ
- ۱۳۲۸ انتصاب به مدیریت مجلات دانش آموز و سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ
- ۱۳۳۲ عدم موافقت هیات نظارت دانشکده با پایاننامه و انصراف از تحصیل، اعزام به نیویورک آمریکا برای تحصیل دوره یکساله در دانشگاه کلمبیا، ترجمه کتاب «ابران و تیتانیا»
- ۱۳۳۳ دریافت تقدیرنامه جایزه سلطنتی برای تالیف کتاب بازی با الفبا، تاسیس باشگاه تربیتی روش نو
- ۱۳۳۴ کسب مجوز تاسیس مدرسه پسرانه روش نو
- ۱۳۳۵ سردبیری مجله «کیهان بچهها»
- ۱۳۳۶ کسب مجوز تاسیس مدرسه دخترانه روش نو
- ۱۳۳۹ تالیف کتاب اول ابتدایی معروف به کتاب «دارا و آذر»
- ۱۳۴۱ تاسیس شورای کتاب کودک
- ۱۳۴۵ کسب تقدیرنامه جایزه سلطنتی برای تالیف کتاب «آوای نوگلان»
- ۱۳۴۵ نگارش کتابهای سوادآموزی به بزرگسالان برای کلاسهای پیکار با بیسوادی
- ۱۳۵۳ قبول و تعهد برای پرداخت جایزه یکصد هزار ریالی به منظور تشویق هنرمندان به عنوان «جایزه عباس یمینیشریف»
- ۱۳۵۴ راهیابی ادبیات کودک به دانشگاه با تدریس واحد درسی «ادبیات کودک» در دانشگاه تهران
- ۱۳۵۶ تاسیس انجمن ملی پژوهشی در آموزش و پرورش،
- ۱۳۵۸ تاسیس انتشارات روش نو
- ۱۳۶۳ نگارش و انتشار آخرین کتاب او در زمان حیاتش با نام سیاهک و سفیدک
- ۱۳۶۸ در ۲۸ آذر به سبب بیماری سرطان درگذشت
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
کودکی و نوجوانی: عباس یمینیشریف در محله پامنار تهران در اول خرداد ۱۲۹۸ متولد شد. او در پنج سالگی همراه با خانواده به دربند رفت.بیشتر دوران کودکی و نوجوانی را در دره ی دربند، که در آن زمان هنوز خاصیت روستایی خود را از دست نداده بود، گذارند. به نظر خودش همین صفای روستایی بود که بعدها در اشعار کودکانه او متجلی شد.[۱۲] قصهها و لالاییهای مادران در دوران کودکی و خانوادهای که اهل شعر و فرهنگ بودند سبب علاقه او به شعر و ادب شد. [۱۳]
دلیل دیگر گرایش یمینیشریف به ادبیات، رابطه خانوادگی و دوستی و همسایگی او با فرخی یزدی شاعر آزادی خواه عصر رضاخانی بود. [۱۴] علت آشنایی و دوستی با خانواده فرخی یزدی هم این بود که فرخی چه در زمان وکالت مجلس و چه پس از بازگشت از تبعید آلمان، در قسمتی از باغی که در دربند داشتیم و به نام باغ کلاه فرنگی بود، ساکن شده و محیط را محیط شعر و ادب ساخته بود.[۱۵]
یمینی شروع تحصیلات خود را از مکتب خانه روستا آغاز کرد. سپس تحصیلات ابتدایی را در دبستان انتصاریه و شاهپور تجریش ادامه داد. اول متوسطه را در سال ۱۳۱۷ در ۱۹ سالگی در دارالفنون گذارند.[۱۶] و به علت مشکلات خانوادگی به دانشسرا رفت. دانشسرا محل خواب و کمک هزینه تحصیلی در اختیار دانشآموز میگذاشت و او از فضای خانه دور میشد.
جوانی: یمینیشریف در سال ۱۳۱۹ به دانشسرای عالی رفت و در رشته ادبیات تحصیل کرد. در دانشسرا پای او به کتابخانه باز شد و شروع به مطالعه و ترجمه کتابهایی از زبان انگلیسی کرد. [۱۷] یمینی شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکان خارجی درآورد و به شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایران سازگار ساخت.[۱۸] اولین ترجمه یمینی کتابی از «افسانههای پریان» بود که به معاون دانشسرا داد و مورد تشویق معاون دانشسرا قرار گرفت. این دوران، دوران شکوفایی خلاقیت ادبی یمنیشریف و درک وجود استعداد شعری جهت سرودن اشعاری برای کودکان بود.[۱۹] به طوری که خودش میگوید: «از آن پس هرگز نمیخواستم درباره چیزی جز درباره کودک بیندیشم، چیز بنویسم و شعر و سخن بگویم».[۲۰] اولین شعر او در سال ۱۳۲۱ در روزنامه «نونهالان» که در سفارت انگلیس آماده میشد، چاپ شد. سپس مجله «سخن» دو شعر غاز و ستاره را درج کرد که این نقطه آغاز زندگی مطبوعاتی او نیز بود.
در سال ۱۳۲۳ از دانشسرای عالی فارغالتحصیل شد، رسم بود که شاگردان برتر با ۱۰ ساعت کار در هفته در تهران به کار گماشته میشدند و اجازه تحصیل در دوره دکتری ادبیات دریافت میکردند. یمینی میگوید «محل حقوقی مرا به دانشجویی دادند که به جای کلیه شرایط پارتی داشت و من ناچار شدم که برای کار به اراک بروم».او به استخدام آموزش و پرورش در میآید و به عنوان دبیر راهی اراک میشود. در اراک پیشنهاد چاپ شعرهایش را به کتابهای درسی میدهد، که ابتدا در کتابهای درسی اراک و سپس در کتابهای ابتدایی سراسر کشور چاپ شد.[۲۱]
سپس در سال ۱۳۲۵ به تهران بازمیگردد و در مهر آن سال در دوره دکتری ادبیات دانشگاه تهران ثبت نام میکند. بدیعالزمان فروزانفر مدیر گروه ادبیات و هیات نظارت دکتری با موضوع انتخابی یمینیشریف «داستانهای منثور و روشهای مختلف آن» موافقت میکنند [۱] اما چهار سال بعد در سال ۱۳۳۲ قیدی بر موضوع پایان میزنند و موضوع «داستانهای منثور قرن هفتم و هشتم» را تصویب میکنند. یمینیشریف که علاقهای به پژوهش در ادبیات کلاسیک ندارد پایاننامه را ارائه نمیکند و از تحصیل انصراف میدهد.[۲۲] در همین دوره استادان او در دانشگاه تهران عیسی صدیق، احمد بهمنیار، علیاصغر حکمت، محمدباقر هوشیار، پرویز ناتل خانلری و ذبیحلله صفا یودند که یمینیشریف مورد تشویق آنان بود. [۲۳] پس از دو بار ناکامی در همین سال برای طی دوره یکساله به «دانشگاه کلمبیا» نیویورک آمریکا میرود تا در رشته ادبیات کودک تحصیل کند.[۲۴] البته برخی عنوان کردهاند که مدرک فوق لیسانس هنر از این دانشگاه دریافت کرد. [۲۵]
میانسالی و پیری: یمینیشریف در سال ۱۳۳۴ دبستان روش نو را با همسرش توران مقومی پایه گذاشت که بعدها با گسترش فعالیت به مجموعه آموزشی از کودستان تا پایان دوره راهنمایی تبدیل شد. آنها تا سال ۱۳۵۸ این مدرسه را اداره میکردند. در سال ۱۳۳۵ به پیشنهاد عباس یمینیشریف و جعفر بدیعی اولین شماره مجله کیهان بچهها از طرف موسسه کیهان انتشار یافت. [۲۶] از فعالیتهای دیگر یمینی علاوه بر کارآموزشی و چاپ کتاب و مجله میتوان به پیوستن و نگارش کتابهای سوادآموزی به بزرگسالان برای کلاسهای «پیکار با بیسوادی» در سال ۱۳۴۵ و تدریس ادبیات کودکان در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به دانشجویان لیسانس در سال ۱۳۵۶ اشاره کرد. [۱] یمینیشریف در ۲۸ آذر ۱۳۶۸ به سبب بیماری سرطان درگذشت.
اندیشه
یمینیشریف دنیا را کودکانه میدید. او سالها پس از شکلگیری شخصیت و اندیشه ادبی خود آموزش آکادمیک در حوزه ادبیات کودک دید که پس از این دوره هم تغییری در قلمش حس نمیشود. او خودآموز، غریزی و تجربی این فن را آموخت و به همین دلیل انتقاداتی چه در زمان حیات و چه از طرف نسلهای دیگر به آثار او وارد است. انتقاداتی که به نسبت اثر این نویسنده بر ضمیر چند نسل و ابتکار عملی که داشت، ناچیز جلوه میکند و در سطح اساتید حوزه کودک مانده است. یمینیشریف اعتقادی به رعایت قوانین رسمی خلق اثر ادبی نداشت و آنچه در تاثیر ادبیات محلی و عامیانه دیده بود را ساختارمند و به روز کرد. لطافت و زیبایی اشعار و داستانهای او حاصل پیوند عمیق با سنتها و ادبیات نانوشته محلی و کوچه و بازاری بود. او را میتوان بنیانگذار ادبیات کودک در ایران دانست.[۲۷]
او پس از گذراندن دوره آموزشی در آمریکا، در کنار کار مطبوعات به فعالیت آموزشی پرداخت و در این حوزه صاحب نظر بود.به طوری که در سالهای ۵۶ و ۵۷ که اجتماع، ملاکهای خود را از میان مبارزه، انقلاب و فروپاشی نهادها و ساختارهای سیاسی دنبال میکرد، به دور از هیاهو در پی اصلاحات آموزشی بود. به اعتماد یمینیشریف مدرسه نمایی کوچک از جامعه است. هر آنچه در مدرسه دیده میشود، در سطحی گستردهتر در جامعه قابل مشاهده است. پس باید اصلاح اجتماع را از مدرسهها آغاز کنیم و هر تغییری را که برای جامعه آرزو داریم، در مدرسهها ایجاد کنیم. [۲۸] مقالههای انتقادی او در ماههای منتهی به انقلاب، صراحت بیان بیشتری به خود میگیرد، انتقاد به سیستم آموزشی مدرک گرا، انتقاد به محرومیت و نابرابریهای آموزشی در کشور بالاخص در شهرهای حاشیهای که در مقاله «کاسه حلیم و سیاست عدم تمرکز» به اوج میرسد [۲۹]، نقد هدفها، شیوههای تدریس و گزینش نیروی انسانی در آموزش و پرورش، این ضرورت را ایجاد میکند که با توجه به مردودیها و اتلاف ۱۸۰ هزار سال عمر بچهها، اصلاحات اساسی صورت گیرد.[۳۰]
یمینیشریف ساختار نظام را دعوت به تغییرات بنیادی در حوزه آموزش میکند و معتقد است آموزش و پرورش در کشور استعدادکشی میکند. او یکی از مقالات خود میگوید در سامانه آموزش و پرورش ما، تنها افرادی مفید و با ارزش قلمداد میشوند که در تمام زمینهها استعداد داشته باشند. در حالی که افرادی که در چند درس یا حتی فقط در یک درس موفق و ممتازند نیز برای جامعه مفید است و حتی شاید فردی با توانایی بالا در یک موضوع، مفیدتر از فردی با توانایی یکسان در چندین موضوع باشد. گاهی بیتفاوتی و نداشتن قاطعیت در انتخاب یک حوزه موضوعی، سبب یکسان بودن توانایی فرد در تمام درسها میشود.[۳۱]از دیگر انتقادات صریح یمینیشریف پایبندی به میثاق بینالمللی حقوق کودک و برنامهریزی آموزشی برای احقاق حق کودکان است.[۳۲]
زمینهٔ فعالیت
مطبوعات
تاسیس و چهار سال مدیریت مجله بازی کودکان(۱۳۲۳ تا ۱۳۲۷)، تاسیس و بیست و دو سال مدیریت کیهان بچهها (۱۳۳۶ تا ۱۳۵۸)، دو سال مدیریت مجله دانشآموز (۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹) و مجله کودکان سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ (۱۳۲۷تا۱۳۲۹) و همکاری با تمام نشریات وقت حوزه کودک نظیر نونهالان، مجله دانشسرای عالی، تهران مصور کوچولوها، سپیده فردا کارنامه پر باری را برای وی رقم زده است. [۳۳] از روزنامهنگاری او کمتر سخن رفته است در حالی که تعداد مجلاتی که پدید آورد و مطالبی که منتشر کرد، در مقایسه با ۳۵ کتاب او، حجمی چند ده برابر دارد. [۳۴]
یمینیشریف تنها در دوران مجله بازی کودکان تجربه کار در رسانه مستقل را داشت. مجله دانش آموز زیرنظر وزارت فرهنگ بود، ماهنامه کودکان و نوجوانان سازمان شیر و خورشید سرخ همچون دیگر نشریههای سازمانی بیش از آنکه مطالب سرگرمکننده برای مخاطبان عام داشته باشد، مقالههایی در راستای افزایش اعضای خود و سازماندهی آنها به چاپ میرساند و کیهان بچهها نیز یکی از مجلات موسسه کیهان وابسته به شاه بود. اما او بیاعتنا به سیاست، دغدغههای فرهنگی داشت و در آثار او جز مقالاتی که در نقد نظام آموزشی در سالهای ۵۶ و ۵۷ نوشت، نمیتوان اثر سوگیریهای سیاسی یافت. این مطبوعات در کنار شورای کتاب کودک و کانون فرهنگی کودکان و نوجوانان در عرصه عمومی و رشد ادبیات کودک و فرهنگ اهمیت یگانهای دارد. نشریات و مطالبی که ابتدا فکاهی و با هدف سرگرمی منتشر میشد اما کم کم بعدی دیگر به خود گرفت.[۱]
کتاب
قصه نویسندگی یمینیشریف که به دور از خانواده دیگر پشتوانهای نداشت و در جامعهای که کار ادبیات کودک مبتذل شمرده میشد، هزار قصه است. او خود درباره آن روزهای سخت چنین مینویسد: «با هزار خون دل و با هزار جان کندن شعری میگفتم، کتابی فراهم میکردم، بغل میزدم و به چاپخانه میبردم و به حساب جیب خودم به دستگاه چاپ میدادم. توزیع کننده هم خودم بودم، کتابها را به کتابفروشیها میبردم که آن روزها دکههایی بودند کنار خیابانها و بعد که میرفتم برای حسابرسی تازه چیزی هم بدهکار میشدم.» [۳۵] اما تلاشهای او بی اجر نماند و توانست به یکی از فعالترین نویسندگان حوزه کودک تبدیل شود و آثاری زیادی در این زمینه به چاپ برساند.[۸]
فعالیتهای آموزشی
یمینی پس از تحصیل در آمریکا با ایدههای زیادی در زمینه کار آموزشی به ایران بازگشت و در این زمینه اقدام به تاسیس مراکزی به نام روش نو کرد. در این برنامه آموزشی، یمینی فقط به درس کودکان فکر نکرد و برای رشد همه جانبه آنان مرکزی هم برای آموزشهای هنری و ورزشی تاسیس کرد. او با کارهای مطبوعاتی و شاعری و نویسندگی برای کودکان به یکی از چهرههای آموزشی معتبر تبدیل شده بود به طوری که علاوه بر مدیریت مؤسسههای آموزشی روش نو، مشاور مجموعههای دیگر از جمله کودکستان پوپک بود.[۱] نام او برای هر مجموعهای اعتبار میآورد و یمینی نیز در مقابل دست رد نمیزد و از هر فرصتی برای ارتقای سطح کودکان استفاده میکرد[۸]
یادمان و بزرگداشتها
اولین بزرگداشت یمینیشریف در دانشگاه UCLA امریکا در بهمن ۱۳۶۸ برگزار شد که در آن ثمینه باغچهبان و احسان یارشاطر سخنرانی کردند. سال بعد در دی ماه ۱۳۶۹ مراسمی به همت شورای کتاب کودک برگزار شد.[۱] در سالهای اخبر، میتوان به شب عباس یمینیشریف از شبهای مجله بخارا اشاره کرد که با همکاری بنیاد فرهنگی ملت، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار در مهر ماه ۱۳۹۳ برگزار شد. همچنین در صدمین زادروز یمینیشریف، به همت شورای کتاب کودک و با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در تیر۱۳۹۸ تازهترین بزرگداشت وی برگزار شده است.
-
رونمایی از تمبر عباس یمینیشریف در روز ملی کودکان و در زادروزش -
شبهای بخارا مجالسی در بزرگداشت بزرگان فرهنگ و هنر ایران و گاهی غیر از ایران است که مجلهٔ بخارا برگزار میکند. -
اسدالله شعبانی در حال سخنرانی در مراسم بزرگداشت یمینیشریف تیر سال ۱۳۹۸ -
شورای کتاب کودک در سالهای متمادی بانی بزرگداشت یمینیشریف بوده است
جایزه ادبی یمینیشریف
عباس یمینیشریف از سال ۱۳۵۴ تا زمان مرگ خود هر سال مبلغ یکصد هزار ریال در اختیار شورای کتاب کودک قرار میداد تا بر طبق آییننامه مصوب آن شورا این جایزه به نویسنده برگزیده، تصویرگر برگزیده و نویسنده دستنویس برگزیده در حوزه ادبیات کودک داده شود. پس از مرگ یمینیشریف، از سال ۹۱ برگزیده جایزه یمینیشریف از سوی گروه شعر شورای کتاب کودک، از میان کتابهای شعر منتشر شده در سال انتخاب و معرفی میشود. جایزه یمینیشریف براساس نظر داوران، جایزه خود را به یک مجموعه شعر با چند شاعر میدهد. تندیس دختری با پرندهای در دست جایزه این جشنواره است.[۳۶]
در ذهن و ضمیر دیگران
صمد بهرنگی
جنس نقدهای بهرنگی که در نقد کتاب آوای نوگلان یمینیشریف طرح شده، سیاسی ایدئولوژیک است. او در مقاله «سخنی درباره آوای نوگلان» که در مجموعه مقالاتش چاپ شده، نخست به نکاتی که که از نظر خود لازم است در کتابهای کودکان بیاید، اشاره کرده و سپس درباره محتوا، معنی و وزن شعرها صحبت کرده است.[۱] او در این مقالات مینویسد «میتوان گفت اثر عباس یمینیشریف خیلی از مرحله پرت است. این «جزوه ناظم» هیچ پیامی برای بچهها ندارد جز مقداری سرگرمی از راه لفاظی و پرحرفی و مشتی احکام کلی اخلاقی و احیانا متحجر... ادبیات کودک نباید فقط مبلغ محبت و نوعدوستی و قناعت و تواضع از نوع اخلاق مسیحیت باشد، به هرآنچه و به هرکه ضدبشری و غیرانسانی و سد راه تکامل تاریخی جامعه است، باید کینه ورزید و این کینه باید در ادبیات کودکان راه باز کند.» [۳۷] سپس بهرنگی با تحلیل طبقاتی اثر ادامه میدهد «تمام نوشتههای کتاب مخصوص شهر و قابل فهم آن دسته از فارسیزبانان اعیان و اشراف بود، به ندرت میتوان چیزی در کتابها یافت که با زندگی روستایی جور دربیاید.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
مصطفی رحماندوست
« | «من به شریف بدهکارم. مدیون مقدماتی که آن یار مهربان برای نویسندگان کودکان ایران فراهم آورد. تا پیش از یمینیشریف هیچ کس خودش را «شاعر کودکان» معرفی نمیکرد. نقدهایی مانند سرودههای او آموزشی بود، تخیل برانگیز نبود، نقص در وزن داشت، به کودکان از بالا نگاه میکرد، ... مطرح میشود. به نظر من، این گونه نقدها، بوی بیمعرفتی میدهد. یمینیشریف زمانی شروع کرد که باید خودش با آزمون و خطا پیش میرفت.[۳۴] من بدهکاری دیگر هم به یمینیشریف دارم؛ خیلی جاها مانند ادارات آموزش و پرورش رفتهام و تابلوها و پردهنوشتهای دیدهام که مرا به نوعی صاحب شعر «یار مهربان» قلمداد کردهاند. حداقل باید از او تشکری کنم که بخشی از پاداش معنوی شعر یار مهربانش به من رسیده است.»[۳۴] | » |
کاووس حسنلی
« | «در شعر گذشتهی فارسی، مخاطب کودک و غیرکودک جدا نبودند و کودکان، مخاطبان مستقل به شمار نمیرفتند. شعر یمینیشریف چون مرحوم باغچهبان حلقهی اتصال شعر پیش از او و پس از اوست. باغچهبان و یمینیشریف در سرودههای خود مخاطب کودک را با مخاطب غیرکودک جدا کردند و آنان را با هویتی مستقل نگاه کردند. بیگمان این خود پیشرفتی اساسی در شعر کودک بود. اما یادآوری این نکته نیز در همین جا شایسته است که هر دو نفر آنان در جایگاهی بلند، نصیحتگرانه به کودک نگاه کردند و نتوانستند خود را به جای کودک بگذارند و از دریچهی چشم او جهان هستی را نگاه کنند.» [۳۸] | » |
هوشنگ مرادی کرمانی
« | «درونمایه سرودههایش بیشتر تعلیمی و نصیحتی هستند. اگرچه اکنون «کودک درون» تبدیل به شعار شده است، اما او به واقع کودک درونش فعال بود و کفشهای کودکی به پایش تنگ نبود. از دریچه صنعت شعر، شاید اشعارش آن قوت و قدرت را نداشت اما او هیچگاه برای هنرنمایی شعر نمیگفت. شعرهای او نه تنها خشونت را القا نمیکرد بلکه مثل وجود خودش، خیلی هم لطیف بود. به قول صمد بهرنگی که میگفت او برای کودکان نازک نارنجی شعر میسراید! من به جرات میتوانم بگویم عباس یمینیشریف «سعدی شعر کودک» است.»[۳۹] | » |
سیدعلی کاشفی خوانساری
« | «چرا بزرگترهای ادبیات کودک، کمتر از یمینی میگویند و گفتهاند و مینویسند و نوشتهاند؟از قدیمیترهای ادبیات کودک، دو ایراد بر یمینیشریف شنیدهام. یکی آن که شعرهایش نظمهای ساده و آموزشی و فاقد عنصر زیبایی شناسی است و دیگر آن که برای شاه و فرح و ولیعهد شعر گفته است. گمان میکنم آوردههای او بسیار بیشتر از چنین نقصهایی است. یمینی بیشک یک دوستدار کودکان بود. او اذعان دارد که در حد ذوق و توان خود اشعاری ساده و مفید پدید آورده و بیش از این ادعایی نداشته است. یمینیشریف در نوشتههای روزهای تنهایی، با تواضع و صداقت اشعار مصطفی رحماندوست، اسدالله شعبانی، جعفر ابراهیمی و ناصر کشاورز را ستوده است. به هر رو، گذشت زمان تب طرفداریها و مخالفتها را فرومینشاند و جایگاه تاریخی هر کس را نشان میدهد.»[۳۴] | » |
احسان یارشاطر
« | «یمینی نزدیک نیم قرن است برای کودکان شعر میگوید، شعرهای مناسب، شعرهای سنجیده، شعرهای درخور فهم کودکان و سنهای مختلف آنها، شعرهایی که هم کودکان راخوش میکند، هم آموزنده است و هم درس زندگی و رفتار نیکو به آنها میدهد. شعر خوب برای کودکان گفتن تنها به سادهگویی برنمیآید. نکتههای باریکتر هست که رعایت آنها هم قریحهی فکری میخواهد و هم دانستن فن. کودکان وزن و تکرارهای صوتی رادوست دارند. غالب اشعار اتل متل مانند، معنی منطقی روشنی ندارند. وزن و بازیهای صوتی است که آنها را مطلوب بچهها میکند. عالم کودکان عالم دیگری است. منطق بزرگها هنوز آن را مهار نکرده است و در آن آزادیهایی هست که ما آنها را از دست دادهایم. افراد نادری میتوانند به آن عالم برگردند و با کودکان دمساز شوند و به زبان خودشان برای آنها شعر بگویند و قصه بنویسند. یمینیشریف سرآمد آنهاست .اشعار او نونهالان را شاد و سیراب میکند و بزرگسالان را با تاثیری که در آنهاست به عالم کودکان بازمیگرداند.»[۴۰] | » |
محمدهادی محمدی
« | «در دهه چهل با آغاز کار موسسههایی مانند شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موضوع ادبیات کودک ایران نهادینه شد و رسمیت یافت. عباس یمینیشریف یکی از کسانی است که پیش از آن که در شکلگیری نهاد ادبیات کودک در ایران نقش داشته باشد، در شکلگیری مولفههای مفهوم و نهاد کودکی مدرن در ایران نقش داشته و کوشش نموده است.»[۴۱] البته «اندیشهها و آثار هنری او برای کودکان از سوی صمد بهرنگی و محمود کیانوش به نقد بیرحمانه گرفته شد و توانایی و استعداد او خوار شمرده شد.» [۴۲] | » |
محمود کیانوش
« | «رفته رفته از میان کسانی که دل به تعلیم و تربیت کودک سپرده بودند، تنی چند به نیاز عمیق کودک امروز به شعر پیبردند و خود به ساختن شعر ویژه کودک پرداختند. جبار باغچهبان و عباس یمینیشریف از آن جمله بودند، که اولی پاکدل و بیادعا بود و دوستدار واقعی کودک و میکوشید که چیزهایی شعرگونه برای کودکان در حد نیازی که خود در باغچهاش داشت، بسازد. و اما دومی هرگز باور نکرد که شاعر نیست و آنچه که میسازد نه شعر است، نه حتی وسیلهای برای سرگرمی کودکان، چنان که انتظارشان را از شعر گمراه نکند و بتوانند میان آگهیهای منظوم بازرگانی و شعر تفاوتی بگذارند، و باز باور نکرد که قبول او نشانه خالی بودن میدان بود، نه پهلوانی او» [۴۳] | » |
اسدالله شعبانی
« | «در روزگاری که چریکبازی کشور را فرا گرفته بود او تجربههای خود از زندگی کودکان ایران زمین را در قالب شعر منتقل میکرد.آموزههای ایران کهن را با دستاوردهای آموزشی مدرن گره زده و خوراک مناسبی برای بچههای ایران فراهم میآورد. مضامین او ایرانی است و سفرنامههای منظوم او جالب توجه است که به ایران بزرگ میاندیشیده است. او در آثارش فرهنگ شادی ایرانی را به کودکان یادآوری میکند. در زبان ساده یمینیشریف که به زبان کوچه نزدیک است، ردپای شاهنامه را میبینیم.» [۴۴] | » |
پرویز کلانتری
در خاطرهای چگونگی همکاری خود با یمینیشریف توصیح میدهد. او میگوید وقتی کتاب بازی با الفبا را از یمینی گرفت تا برای آن نقاشی کند، فضاسازی نشده بود. نوشته نشده بود که باید نقاشیها چگونه باشد. کلانتری «آن نانوشتههای داستان را به قدرت تخیل و چیزهائی که میدید و آن وفاداری که با عناصر بومی داشت» نقاشی کرد. کلانتری میگوید «و این درست همان چیزی بود که یمینیشریف میخواست. من حیرت میکردم، وقتی نقاشی من را دید، گفت: «من همین را میخواستم». بنابراین ارتباط من با این شاعر، اینجوری است که هر دو ما به عناصر بومی علاقمند بودیم. او شعر ساده میگفت، من نقاشی را ساده میکشیدم. یک پیوند ارگانیک داشتیم که ما دو تا را به هم میکشاند، بدون اینکه حرف بزنیم، آن چیزی که او خواسته بود من میدیدیم. میدیدم آن نانوشتهها همان چیزهایی است که او دلش خواسته و من نقاشی کردم.»[۸]
ایلیا دیانوش
« | «از خودش و آثارش بگویم یا از تأثیری که با اشعار و اوزان سادهاش بر من و هم نسلانم و نسل پیش از من داشته است. یکی از اثرات ماندگار اشعار یمینیشریف، فرهنگسازی است. همه کسانی که از سال 1322 تا امروز به مدرسه رفته و میروند، از پدرم گرفته تا پسرم، یک یا چند شعر از او را خواندهاند یا حتی از بر هستند.[۳۴] او براستی همچون پیشهاش، معلمی بود که به زیبایی و به سادگی از مفاهیمی همچون خدا، خوبی، پدر و مادر، وطن، بزرگان ایرانزمین سخن گفت و با خلق شخصیتهای کودکانه برای بچهها الگو ساخت. شعرهای او حتی این قابلیت را داشته و دارند که در گذر زبان از زمان، با اندک تغییراتی خودآگاه و ناخودآگاه، به حیات خود در دل کودکان ادامه دهند. شعر «جوجه طلایی» که هنوز هم در مهدهای کودک خوانده میشود، نمونهی خوبی است؛ نسخهی امروزی این شعر که از 8 بیت به 6 بیت کاهش یافته، به نرمی و سادگی تحول زبانی را پذیرا شده است.»[۳۴] | » |
محمود برآبادی
« | «برخی از نویسندگان و جریانهای ادبی، آثار یمینیشریف را جزء نوشتههایی میدانند که هدفی جز سرگرمی کودکان و دورکردن آنان از واقعیتهای گاه تلخ اجتماعی ندارد. این دسته از نویسندگان معتقدند که باید کودک را با واقعیتهای اجتماعی، تبعیض جنسی و قومی، اختلاف طبقاتی، بیعدالتی، فقر و بیکاری آشنا کرد تا برای ورود به جامعه، شناخت کافی پیدا کند. یمینیشریف سعی داشت با به کارگیری عناصر بازی و تخیل و با زبان و توصیفی ساده، اشعار سرگرمکننده و لذتبخشی درخور فهم کودکان بسراید و در موارد بسیاری موفق شد. مهم است که یک: فضا برای گفتوگو و نقدونظر همه این نحلهها فراهم باشد و دو: هر اثری چه شعر و چه داستان سوای محتوای آن، از گوهر هنر و ادب خالی نباشد.»[۴۵] | » |
شهرام اقبالزاده
« | «اگر سیر تحولات ادبیات کودک و نطفههای اولیه ادبیات کودک نوین را، از مشروطیت تابهحال، بررسی کنیم میبینیم که سرآغاز شعر کودک به صورت نوشتاری و کتاب اختصاصی شعر کودک به یمینیشریف برمیگردد؛ آن هم در زمانی که کودک و شعر کودک خیلی جدی گرفته نمیشد. یمینیشریف زمانی شروع به شعر گفتن برای کودکان و نوجوانان میکند که ادبیات کودک و شعر کودک برهوتی بیش نیست و شاعر کودک به آن معنا که باید وجود ندارد و همه آثار بیشتر حول محور داستان بوده است. یمینیشریف از پیشتازان شعر کودک در ایران محسوب میشود، که خیلی جدی وارد این عرصه شد و همه نقدها را به جان خرید.» [۴۶] | » |
علیاصغر سیدآبادی
« | «به نظرم با نگاهی به مجموعه فعالیتهای او در مییابیم که تاثیر او در آموزش و پرورش مهمتر از ادبیات کودک است و دغدغه اصلی نه ادبیات کودک که آموزش و پرورش بود و ادبیات کودک راهی به دیار بود. یکی از دیگر ویژگیهای عباس یمینیشریف که در روزگار ما، فقدان آن معضل مهمی در آموزش و پرورش رسمی است، ارتباطات گسترده او با چهرههای فرهنگی کشور و مشارکت دادن آنان در امر آموزش بود.»[۴۷] | » |
گفتند بعضیها چرا پند و نصیحت
گاه آورم در شعر کودک بر زبانم
تشویقشان بهر چه کردم، خوب
آید چرا بدگویی از بد بر زبانم
آنها، بلی، باید چنین ایراد گیرند
اندیشهشان از گفتههاشان خوب دانم
از بهر این خودخواهها کودک بهانه است
با نام کودک، سود میجویند، دانم
هر عقدهای بر دل ز ناکامی گرفتند
با کودکان بازش کنند اینها، گمانم
هر مطلبی را جرات گفتن ندارند
گویند با کودک بگویم در امانم
گویید کام تخم کین و قتل و غارت؟
از دزدی و ظلم و جنایت دُرفشانم؟
از زشتی و ناپاکی و بد باز گویم؟
از مستی و دیوانگی گویم؟ نه آنم!
تا کودکان را یاغی و دیوانه سازم؟
توفنده چون غولان به میدانها برانم؟
این کودکان ای سنگدلها بیگناهند!
تا کی زدیده از بدیتان خون چکانم؟
بهتر که لب بر بندم و دیگر نگویم
سر زیر بال خود برم در آشیانم
گر کودکان را اندکی بهتر شناسید
بهتر شوید ای دسته نامهربانم».[۴۸]
از نظر شریف
«پنجاه سال پیش که به سرودن شعر برای کودکان و نوجوانان پرداختم، کس دیگری به نام شاعر کودکان وجود نداشت. تنها چند شاعر مانند ایرج میرزا، یحیی دولتآبادی، مهدی قلیخان هدایت، ملکالشعرا بهار، حبیب یغمایی، پروین اعتصامی، گل گلاب و یکی دو تن دیگر چند شعری برای کودکان سروده بودند.» خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
«در اینجا یادآوری میکنم که در زمینه نویسندگی برای کودکان نیز باید آزادی قلم و روش و سبک باشد. مشروط بر اینکه محصول قلم به زبان فکری و روحی کودک باشد و معلومات و اطلاعات غلط ندهد» بهتر شوید ای دسته نامهربانم».[۴۹]
«من نمیتوانم با آن عدهای که میگویند زبان شعر باید همیشه زبانی از ابهام داشته، مرموز و به طور حتم خیالانگیز باشد، هم عقیده باشم. به خصوص در مورد شعر کودک. زبان شعر مانند زبان نثر زبانی است قابل کاربرد برای اندیشهی شاعر و بیان نظر او دربارهی هر چیزی از چیزها و امری از امور و موضوعی از موضوعات. اینکه عدهای حدود شعر را محدود و دامنه آن را کوتاه میکنند، کاری به جا نیست. در حالی که زبان شعر زبانی زیبا، موزون، خوشآهنگ ،جالب، جاذب است که سریع تأثیر میگذارد، چرا از آن برای امور زندگی استفاده نشود و اگر استفاده شد بگویند شعر نیست! پس چیست؟ اگر میگویند نام آن نظم است، کلمهی نظم از ارزش این گونه شعرها نمیکاهد.» خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
اگر کودک در برابر شعر این سه عکسالعمل را داشته باشد شعر خوبی به او عرضه شده است:
- لذت و شور و شعف
- کنجکاوی و اکتشاف
- عمیشق شدن فهم و ادراک [۵۰]
جای تاسف و حیرت است که این رشته از ادبیات در کتب تاریخ ادبیات ایران جای به حق خود را باز نکرده و مورد عنایت و توجه ادبا قرار نگرفته است. امید است که از این پس در هر تاریخ ادبیات ایران، فصل بزرگ و پر محتوایی به ادبیات کودکان و نوجوانان اختصاص داده شود. چنان که حق مطلب ادا و جبران مافات گردد. [۵۱]
پاسخ به بهرنگی
یمینیشریف شعری با عنوان اندیشهشان از گفتههاشان خوب دانم در پاسخ به بهرنگی منتشر کرد. او در این شعر بر این تاکید میکرد که نباید از کودکان انتظار کارهایی که بزرگسالان از انجام آن بازماندهاند داشت و آنان را در اغراض سیاسی فرو برد. علاوه بر این پاسخ صریح تغییر نگرش شاعر پس از انتقاد بهرنگی با نگارش کتاب «همسایه عجیب ما» به نیت بازگویی زندگی سخت معیشتی و روانی دوران خردسالی و کودکیاش و تمرکز بر وضعیت زندگی در روستا به خوبی ملموس است. [۵۲]
همراهیهای سیاسی
عملکرد یمینیشریف در روزنامه کیهان بچهها در روزهای انقلاب در سال ۱۳۵۷ قابل بررسی است. تا پیش از آن، او صرفا به ادبیات کودک میاندیشید و از موضعگیریهای سیاسی پرهیز میکرد. فعالیت در نشریات وابسته به نظام پهلوی در حوزه کودکو متقابلا تشویقها و حمایتهایی که میشد او را در نزد روشنفکران بالاخص صمد بهرنگی به چهرهای حاکمیتی تبدیل کرده بود. او را شخصی که دغدغه اجتماعی سیاسی ندارد و حامی وضع موجود است میشناختند.[۵۳]
بررسی مجله کیهان بچهها در روزهای انقلاب که یمینیشریف مدیر مسئول آن بود، شخصیتی تازه و متاثر از آن روزها به ما معرفی میکند. کیهان بچهها همگام با دیگر نشریات در اعتصاب سراسری مطبوعات در آذر و دی ۱۳۵۸ شرکت کرد و قبل و بعد از آن مطالبی در خصوص تغییر نظام آموزشی کشور منتشر میکرد که حتی در میان نشریات مذهبی کودک قم نمونه نداشت.او در سالهای آخر عمر با بیمهریها و کمتوجهیهایی روبهرو بوده است.[۳۴]
گزارشی از سفرها
با نظر به گذرنامه یمینیشریف درمییابیم که وی در سال ۱۳۳۲ ویزای لبنان و امریکا، در سال ۱۳۳۳ ویزای امریکا و انگستان و در سال ۱۳۵۴ ویزای یونان را دریافت کرده است. بدین صورت به نظر میرسد به جز سفر تحصیلی او، تنها یک سفر تفریحی به آکروپولیس آتن داشته است.[۱]
بنیانگذاری
مجله بازی کودکان
اردیبهشت ۱۳۲۳ انتشار بازی کودکان با صاحب امتیازی ابراهیم بنیاحمد، دانشآموخته و مدرس دانشسرای عالی تهران، و با همکاری عباس یمینیشریف، شاگرد بنیاحمد و آموزگار مدرسههای تهران، آغاز شد. کار نقاشی با بنیاحمد بود و سرودن شعر کودکانه به یمینیشریف سپرده شد. بازی کودکان در نخستین دوره با قطع بسیار کوچک شش در هفت سانتیمتر و جلد چهار رنگ با نقاشیهای کودکانه و مطالب و شعرهایی ساده برای کودکان خردسال پیش دبستان منتشر میشد. [۵۴]
تا پایان دوره انتشار که رویهمرفته چهار سال به درازا کشید، چهار بار قطع و سه بار نام آن دگرگون شد. با هربار بزرگ شدن قطع مجله، زبان آن نیز دشوارتر میشد و گروه سنی مخاطبان نیز بالاتر میرفت، به گونهای که در پایان به مجلهای برای نوجوانان دبیرستانی تبدیل شد که صفحهای برای کودکان خردسال نیز داشت. نامهای دیگر این نشریه، رهنمای آینده، جهان تربیت و کتاب ادب و تربیت بوده است.[۵۴] برخی این نشریه را پیشگام مجلههای کودکان ایران میدانند. بازی کودکان، نه تنها نخستین نشریه مستقل کودکان با نگرش آموزشی و پرورشی و الگوی مجلههای بیشمار پس از خود بود، بلکه نخستین مجلهی کودکان بود که با وجود دشواریهای بسیار، چهار سال دوام آورد.[۵۴]
مجله کیهان بچهها
به پیشنهاد عباس یمینیشریف و جعفر بدیعی در روز پنجشنبه ۶دی۱۳۳۵ با شمارگان ۲۰ هزار نسخه اولین شماره مجله کیهان بچهها از طرف مؤسسه کیهان انتشار یافت. [۸] در این مجله جعفر بدیعی سردبیر و عباس یمینیشریف مدیر و مشاور بود. پس از آنکه صاحبامتیازی به بدیعی رسید، عباس یمینیشریف، مدیرمسئول و سردبیر مجله شد. [۵۵] یمینی در کنار سردبیری برای مجله ترجمه میکرد، شعر میسرود و مقاله مینوشت. کیهان بچهها سهم موثری در ایجاد و رشد علاقه کودکان به ادبیات و شعر داشت، به طوری که نویسندگانی چون هوشنگ مرادی کرمانی از تاثیر عمیق کیهان بچهها در ایجاد علاقه به نویسندگی یاد کرده است.[۸] از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ نام نشریه کیهان بچهها به مجله «دخترها و پسرها» تغییر یافت، اما در سال ۱۳۴۷ دوباره با نام پیشین منتشر شد.[۵۶] ۲۳ سال تمام از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۸ یمینی مسئول انتشار مجله کیهان بچهها بود. کیهان بچهها همچنان از سوی موسسه کیهان منتشر میشود.
شورای کتاب کودک
در دی ماه سال ۱۳۴۱ شورای کتاب کودک به کوشش ۳۷ نفر از کارشناسان ادبیات کودکان و آموزش و پرورش، نویسندگان، تصویرگران، ناشران، کتابداران و آموزگاران، کار رسمی خود را آغاز کرد. یمینیشریف از سال تاسیس عضو هیئت مدیره و مسئول خزانهداری شورا بود. شورای کتاب کودک نخستین سازمان غیردولتی ادبیات کودکان در ایران بود و میکوشید با برگزاری نشستها و هماندیشیهای کارشناسی، بررسی پیوسته کتابهای کودکان و نوجوانان، انتشار فهرست سالانه از کتابهای مناسب منتشر شده کودکان و نوجوانان، گزینش کتابهای برگزیده سال و اعطای پلاک یادبود، برگزاری روز کودک، تشکیل کلاسهای کتابداری، کمک به گسترش فرهنگ کتابخوانی و پیوند با نهادهای بینالمللی ادبیات کودکان، در بالا بردن جایگاه ادبیات کودکان ایران نقش شایسته داشته باشد.[۱]
فهرست نام هیأت مؤسس شورای کتاب کودک که براساس موقعیت شغلی هر یک در خارج از شورا تنظیم گردیده بدین شرح است: عباس یمینیشریف، ناصر آزاد، ماه آفریده آدمیت، مهدی آذریزدی، مهری آهی، هما آهی، ایران احتشامی، عبدالرحیم احمدی، فاطمه اختیاری، توران اشتیاقی، منوچهر انوار، پرویز اهور، لیلی ایمن (آهی)، جعفر بدیعی، عفت حبیبی، مهیندخت خلیلی (جهانداری)، زهرا دیدهبان، عباسعلی روحانی، محمدامین ریاحی، نورالدین زرینکلک، معصومه سهراب (مافی)، عباس سیاحی، حسن شریف، جعفر صمیمی، فریده فرجام (مفید)، حبیبه فیوضات، مهوش قوامیان (سیاح)، پرویز کلانتری، بیژن مفید، نصرت ا... مجتبائی، شمس الملوک مصاحب، یحیی مافی، مرتضی ممیز، توران میرهادی، اسماعیل والیزاده، هرمز وحید، ابراهیم هاشمی [۵۷]
مدرسه روش نو
عباس یمینیشریف با همراهی همسرش در سال ۱۳۳۶ دبستان روش نو را باز کرد که بعدها به یک مجتمع آموزشی از کودکستان تا پایان دوره راهنمایی گسترش یافت.[۱] ابتدا واحد پسرانه در خیابان فیشر آباد (سپهبد قرنی کنونی) و واحد دخترانه در خیابان ایرانشهر بود که پس از افتتاح ساختمان جدید در سال ۱۳۴۵ در خیابان آبان شمالی مختلط شد و انتقال یافت. در محل جدید سالن ناهارخوری برای دانشآموزان و کارکنان مدرسه در نظر گرفته شده بود و کلاسهای ویژه آزمایشگاه، حرفه و فن، علوم طبیعی، کتابخانه و کارهای هنری دایر شد و مجتمع آموزشی روش نو دارای ۴۰ کلاس و سالن اجتماعات گردید. سرویس رفت وآمد دانشآموزان هم شامل بیش از ۱۰ مینیبوس بود.[۸]
یمینیشریف اعتقاد داشت که میتوان روشهای نو آموزشی غرب را با دگرگونیهایی در مدرسههای ایران اجرا کرد. در هنگام نامنویسی در مدرسه روش نو والدین به تعدادی از سئوالات در مورد کودکان پاسخ میدادند و در ورقه نامنویسی خصوصیات اطفالشان را روشن میساختند و سپس آموزگاران و خود مدیر به مشاهده و مطالعه تک تک ایشان میپرداخت و هوش و استعداد و حافظه آنها را مشاهده میکرد.[۱] در اواسط دهه ۱۳۵۰ دولت تصمیم به دولتی کردن تمام مدارس خصوصی گرفت. چندی بعد ساختمان مدرسه روش نو به دورههای آموزشی برای دختران اختصاص یافت و نام آن هم به دبیرستان نور تغییر داده شد. هنوز درب جنوبی مدرسه نور در کوچهای به نام روش نو باز میشود. [۸]
انتشارات روش نو
انتشارات روش نو توسط عباس یمینیشریف در سال ۱۳۵۸ در تهران تاسیس شد. در زمان حیات او آخرین کتابهای عباس یمینیشریف توسط روش نو به چاپ رسید. بعد از او همسرش توراندخت مقومی فعالیت انتشارات را ادامه داد و کتابهای جدید و نایاب یمینیشریف را منتشر نمود. روش نو کلیه اثار یمینیشریف را به چاپ میرساند. [۸]
انجمن ملی پژوهشی در آموزش و پرورش
سازمانی غیردولتی، غیرانتفاعی و مستقل است که در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به همت گروهی از معلمان، مربیان، کارشناسان در زمینه آموزش و پرورش شکل گرفت و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود را آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، اساسنامه انجمن تدوین و به نام «انجمن ملی پژوهشی در آموزش و پرورش» به تصویب مجمع عمومی آن رسید. در سال ۱۳۵۹ اولین خبرنامه انجمن که منعکس کننده فعالیتهای آن بود، منتشر شد. پس از انقلاب اسلامی، اساسنامه جدید انجمن در سال ۱۳۶۷ تدوین شد و به نام «انجمن پژوهشهای آموزشی پویا» به ثبت رسید.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
مهمترین اهداف انجمن کمک به بهبود وضعیت آموزشی نظیر بررسی محتوای کتابهای درسی، شیوههای ارزشیابی از طریق انجام پژوهش، تشکیل سمینارها، تألیف و ترجمه منابع، کمک به توانمندسازی مدیران، معلمان و مربیان و ارتقای سطح آگاهی آنان با برگزاری کارگاههای آموزشی، جلسات آموزشی، جمع آوری تجربیات، کمک به توانمندسازی کودکان با نیازهای خاص از جمله کودکان کار، کودکان در معرض تبعیض، آزار، بدرفتاری و...از طریق حمایتهای آموزشی، پژوهشی، روانشناختی، مشاورهای مطرح شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
باشگاه تربیتی روش نو
در کشورهای خارجی موسساتی به نام «پس از مدرسه» [۸] وجود دارد که خانوادهها میتوانند کودکان خود را به آنجا بسپارند و به دنبال کارهای خود بروند. در این مؤسسات برای کودکان امکانات تفریح و سرگرمی وجود دارد. در تهران برای اولین بار در سال ۱۳۳۳ عباس یمینیشریف چنین مؤسسهای، به نام «باشگاه تربیتی روش نو» بنیان نهاد. [۵۸] او در سفر خود به آمریکا درباره تعلیم و تربیت کودکان مطالعاتی کرد و پس از بازگشت به ایران با همکاری همسرش باشگاه را تاسیس کرد.در این باشگاه کودکان اعم از دختر و پسر از ۵ تا ۱۳ سال زیرنظر توراندخت مقومی و عباس یمینیشریف و ۱۵ مربی که ۵ نفر از آنها خانم هستند تعلیم میدیدند.[۱] در باشگاه عصرها بعد از مدرسه بچهها به تکمیل مشق مشغول میشدند و سپس در یکی از سه گروه شطرنج، ورزش و نمایش فعالیت میکردند.[۸]
باشگاه بسیار مورد استقبال قرار گرفت. داود پیرنیا مدیر رادیو فرزند خود را عضو باشگاه نمود و اغلب شبها با اجراکنندگان برنامه رادیو مثل فضل الله مهتدی (صبحی) گوینده، سیما بینا، الیس و بلا و نیکل الوندی خواننده و نوازنده به باشگاه میآمدند. [۵۹] وزیر فرهنگ وقت پس از بازدید از این باشگاه از یمینیشریف درخواست کرد تا طرحی برای ایجاد این نوع موسسات تهیه کند تا پس از تصویب در شورای عالی فرهنگ به مورد اجرا گذاشته شود.[۶۰]
تأثیرپذیریها
اثرپذیری در شعر شریف
یمینیشریف در خودزندگینامه یکی از دلایل گرایش به ادبیات را آشنایی با فرخی یزدی معرفی میکند. مسئلهای که در سبک و لحن شعرهای ابتدای جوانی او مشخص است. پس از فرخی و در سالهای آتی زندگی یمینی، میتوان به تاثیرپذیری او از ادیبانی نظیر پرویز ناتل خانلری ذبیحالله صفا و علیاصغر حکمت اشاره کرد. [۶۱]
میراث شریف بر ادبیات کودک
بنابر گفته توران میرهادی، بنیانگذار شورای کتاب کودک و محمد هادی محمدی پژوهشگر ادبیات کودک، او معمار ادبیات کودک در ایران به شمار میرود. تاثیر او در شاعران و نویسندگان خردسال و کودک و نوجوان آشکار است. در این زمینه مصطفی رحماندوست و اسدالله شعبانی تا حد زیادی از مولفه های شعر و لحن عباس یمینیشریف تبعیت میکنند تا حدی که شعبانی گفته است «من حتی در تاسیس نشری برای انتشار نوشته های خودم از او پیروی کرده ام و نشر توکا را راه انداخته ام» و مصطفی رحماندوست گفته است «او راهی را رفته است که اکنون به راحتی ما ادبیات کودک را به رسمیت میشناسیم» [۶۲] بالا رفتن سطح نشریات کودکان که یمینیشریف با اغلب آنان همکاری داشت یا موسسشان بود باعث توجه مدرسهها و مردم به ضرورت ادبیات کودکان شد و به تدریج تعداد افرادی که در زمینه ادبیات کودک فعالیت میکردند افزایش یافت. [۱]
توصیهنامههای وزیر فرهنگ
از سوی وزیر فرهنگ وقت نامههایی موجود است که توصیه میکند کتابهای عباس یمینیشریف از جمله بازی با الفبا در سطح وسیع چاپ شود و در کودکستانها، مدارس و کتابخانهها توزیع گردد.[۱]
تصویرگری کتابها
یمینیشریف برای کتابهایش با گرافیستها، نقاشان خبرهای نظیر مرتضی ممیز، پرویز کلانتری، فرشید مثقالی، هلن راغب، منوچهر صفرزاده، بهرام خائف، علیاصغر معصومی، علیاکبر فرهادیان همکاری داشته است. آتلیه پاته کتاب دنیاگردی جمشید و مهشید را تصویر نگاری کرد. او در یک نوآوری، تصویرگری کتاب «در میان ابرها» را به عهده دانشآموزان ۱۰ و ۱۱ ساله و یکی از معلمان هنرآموز گذاشت.[۱]
در هنرهای هفتگانه
سینما
فیلممستند نغمه سرای کودکان، به تهیه کنندگی هومن یمینیشریف، کارگردانی هومن ظریف، تدوین اسماعیل جعفری و پویانمایی محبوبه سادات موسوی به زندگی و فعالیتهای فرهنگی عباس یمینیشریف میپردازد. در این فیلم ۷۵ دقیقهای توران مقومی تهرانی، یحیی مافی، توران میرهادی، نوشآفرین انصاری، پرویز کلانتری، هوشنگ مرادی کرمانی، اسدالله شعبانی، مصطفی رحماندوست، محمدهادی محمدی، بیژن پیرنیا، علی دهباشی، انوشیروان روحانی، نیما پتگر، فرشته یمینیشریف و بهمن یمینیشریف درباره عباس یمینیشریف سخن گفتهاند. تنها ویدئو از عباس یمینیشریف در وب در همین فیلم مستند به کار رفته و از آرشیو خانوادگی او عاریه گرفته شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
هنرهای تجسمی
تمام عمر فرهنگی یمینیشریف به ارتباط با تصویرگرانی گذشت که مجلات و کتابهای او را با هنرمندی خود مزین کرده و آماده طبع میکردند. یمینیشریف خود در نقد و درک آثار تجسمی دانش و تجربه بسیار داشت، چه تحصیلات آکادمیک که در آمریکا دیده بود و چه ارتباط مستمر یا اساتید و چهرههای ملی این حوزه. بدین ترتیب هنرمندان زیادی از او خاطره نقل کردند و در تابلو نقاشی و اثر هنری خویش از او یاد کردند.
-
طرح عروسکی مژده دانش پژوه از شمایل یمینیشریف در موزه عروسکهای ملل تهران -
اثری از حمید دریکوند مجسمهساز ۱۳۹۸ -
اثری از محمد پیرحیاتی(مونس) برای عباس یمینیشریف از مجموعه نقاشیهای «چهرهها و چارهها» -
پرتره شریف اثری از سلمان طاهری
آثار و کتابشناسی
یمینیشریف در کتاب «نیم قرن در باغ شعر کودکان» فهرستی شامل ۲۷ کتاب خود را ارائه داد. ظریف در زندگینامهای که نوشت، تعداد آن را با حساب کتابهایی که پس از «نیم قرن» منتشر کرده است، چیزی در حدود ۳۰ اثر دانست.(۳۳) اما تعداد کتابهایی که از او چاپ شده، چیزی بیش از این عدد است. او فعالیتهای نوشتاری خود را طی نیم قرن در حوزه کودک و نوجوان اینطور تقسیمبندی میکند: «۱.شعرهای مختلف ۲.قصههای منظوم ۳.نمایشنامه منظوم برای کودکستانها و دبستانها ۴.ترجمه اشعار کودکان از زبانهای دیگر به فارسی ۵.قصههای منثور ۶.نمایشنامههای منثور برای خیمهشببازی و نمایش در باشگاه کودکان، کودکستان، دبستان و راهنمایی ۷.ترجمه داستان از زبان انگلیسی ۸.ترجمه کتاب و مطالب ساده علمی برای کودکان ۹.نوشتن داستانهای مصور ۱۰. ترجمه داستانها و مطالب اجتماعی مربوط به ملل دیگر ۱۱.نوشتن کتاب اول ابتدایی برای دبستانها».خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سبک و لحن و ویژگی آثار
استفاده از اسم صوت که میتواند در کودکانه جلوه دادن داستانها و محبوبیت آنها از سوی کودکان تاثیرگذار باشد. [۶۳] در کتاب دو کدخدا میخوانیم «جوجه ریزهای با جوجههای دیگر زیر پر و بال مادر مهربان جمع شده بودند و خود را گرم میکردند و لذت خود را با جیک جیکهای مبهم و صداهای درهم و برهم آشکار میساختند»[۶۴]
به کار رفتن مترادفات به هدف درک بهتر کودکان، در آثار رایج است.[۶۳] برای نمونه از کتاب دنیاگردی جمشید و مهشید به «حالا که با جدیت و پشتکار و پافشاری این گنجها را به دست آوردهای، برای بیرون بردن آنها با چکش به دیوار صندوق بزن»[۶۵] میتوان اشاره کرد.
نثر یمینیشریف بستگی به نوع مخاطب خود متفاوت است. در داستانهای «بیژن و شیر» و «توکا» که گروه سنی «ب» را در برمیگیرد او سعی میکند از جملات کوتاه و ساده استفاده کند. اما در «دنیاگردی جمشید و مهشید» که مربوط به گروه سنی «ج» است، جملات طولانیتری انتخاب شده است.[۶۳]
تشبیه در داستان یمینیشریف به دلیل گروه سنی مخاطبان، اغلب مفرد به مفرد و حسی به حسی است. او در ساخت تشبیهات از تصویرهای روزمره و عادی استفاده میکرد. [۶۳]
یمینیشریف با استفاده از مقدمه و موخره سعی در نزدیکتر شدن به کودکان و تفهیم بهتر مطالب برای آنها را داشت.[۶۳] او در داستان «دنیاگردی جمشید و مهشید» ابتدا در مورد قصههای قبلی و محتوای آنها با بچهها حرف میزند بعد در مورد داستان میگوید «حالا در این کتاب میخواهیم، با جمشید و مهشید همسفر شویم و به دیدن همسالان خود در میان اسکیموها و سرخپوستان آمریکا و چینیها و ژاپونیها و مردم کشورهای اروپا برویم و چیزهای عجیب ببینیم و قصههای شیرین بشنویم. امیدوارم که در این سفر از قصههایی که میشنویم و چیزهایی که میبینیم لذت ببریم و خوشحال بشویم و راضی برگردیم»[۶۶]
یمینیشریف حوادث و اشخاص را توصیف مبسوط میکند. او در توصیفات مناظر خود از زبانی شاعرانه مدد میگیرد و بر زیبایی آنها میافزاید.[۶۳]
یمینیشریف به نثر نوشتاری بیشتر گرایش داشت تا گفتاری. در آثار او به فراوان صنعت تکرار که برای موزون کردن و تاکید است، به چشم میخورد.[۶۳]
ویژگی آثار
در میان پیشتازان عرصه ادبیات کودک، یمینیشریف دارای ادبیات تعلیمی است. او در آثارش از هر چیزی که غیرمنطقی، غیرعقلی و غیرواقعی باشد دوری میکند و در دل متن خود آرمان شهر ندارد، از همین باب در تمام آثارش با پایان خوش روبروییم نه پایانی بسته یا غمانگیز و شخصیتهایی او همه سفیداند نه سیاه و خواکستری. او در آثار خود صرفا به دنبال نتایج اخلاقی و تعلیم فردی است.[۶۳]
تالیفات کودک و نوجوان
- آواز فرشتگان یا اشعار کودکان، ۱۳۲۵، مجموعه ۵۶ شعر، شامل شعر الفبا، ایران، سماور جوش آمد و... به همراه نقدی از احمد بهمنیار برای کودکان ۴ تا ۸ سال.
- گربههای شیپورزن ، ۱۳۲۸، قصههای منظوم برای ۸ تا ۱۲ سال
- قصههای شیرین ، ۱۳۲۶، مجموعه ۱۲ داستان منطوم برای کودکان و نوجوانان شامل شاعر و دهقان، چاره موش بزرگ، خیر و چراغ و...
- دو کدخدا، ۱۳۲۹، قصهای منثور برای کودکان ۸ تا ۱۲ سال
- دنیاگردی جمشید و مهشید، ۱۳۳۲، داستان سفر دو کودک به نامهای جمشید و مهشید به کشورهای مختلف و شرحی از آن کشورها. عنوان فرعی این کتاب «قصههای کشورهای دیگر» است.
- بازی با الفبا، ۱۳۳۳، کتابی برای آموختن الفبا در کودکستان
- داستان عروسک ۱۳۳۷، با همکاری اسماعیل والیزاده، کتابی است کمک درسی که در آن واژگان و جملههای ساده به کودکان اول دبستانی برای پرورش مهارت آنها در خواندن آموزش داده میشود.
- داستان نیکان و پاکان، گردآورنده جواد فاضل، تنظیم و انشاء مطالب از اسماعیل والی زاده و عباس یمینیشریف، مجموعه داستانهای کوتاه دینی برای دانشآموزان سال چهارم، پنجم و ششم دبستان شامل کودک خداشناس، علی یا مبارک، دو پسر عمو و...
- کتاب اول دبستان، ۱۳۳۹، با همکاری شمسالملوک مصاحب. این کتاب معروف به «دارا و آذر» و مدتها کتاب درسی بود.
- فری به آسمان میرود، ۱۳۴۴، داستانی است از حوادثی که بر سر دختر گمشدهای میآید برای کودکان ۸ تا ۱۲ سال، این داستان ۳۳ قطعه منظوم است شامل یک روز گردش، فریاد شادی، خوردن ناهار و...
- آوای نوگلان، ۱۳۴۵، مجموعه اشعار برای کودکان قبل از دبستان و سالهای اول و دوم شامل ۳۶ شعر قطعه شعر به نامهای الفبا، ما بچهها، زاغی من و...
- جشنواره درخت در دبستان، ۱۳۴۶، این کتاب مطالبی درباره ضرورت آشنایی کودکان با درخت و طبیعت و مجموعه شعر و نت موسیقی است شامل فصول ایران، سرود درخت کاری، نوروز و...
- پرویز و آیینه، ۱۳۴۶ داستانی است به شعر و نثر برای قبل از دبستان و سالهای اول و دوم دبستان
- در میان ابرها، ۱۳۴۹، مجموعه ۹ داستان شامل گاو مهربان، دعوای دیگ و کماجدان، سیل در ده بالا و... کتاب را ۵ کودک و ۳ هنرآموز کودکان تصویرگری کردهاند.
- گلهای گویا، ۱۳۵۰، مجموعه ۴۱ شعر، شامل خدایا، شهبانوی مهربان، روز مادر و... این کتاب در بخش پایانی دارای ۱۱ چیستان برای کودکان است.
- پوری و لباسهایش، ۱۳۵۰، داستانی است به شعر و نثر برای قبل از دبستان و سالهای اول و دوم.
- همسایه عجیب، ۱۳۵۰، خودزندگینامه نوشتهای از دوران کودکی خاطراتی نویسنده و همسایگان او برای نوجوانان شامل ۸ داستان روزگار کودکی، خاکروبه دانی محل ما، مرا به مدرسه گذاشتند و...
- باغ نغمهها، ۱۳۵۲، مجموعه ۳۳ شعر برای نوجوانان شامل پرچم ایران، آهنگسانی، بهترین منظره و...
- کتاب توکا، ۱۳۵۶، وصف حال کسی است که آرزوی خواندن کتاب دارد. برای کودکان 8 تا 12 سال
- خانه باباعلی، ۱۳۶۱، کتابی است برای قبل از دبستان و کمکی کلاسهای اول و دوم دبستان
- شعر با الفبا، ۱۳۶۲، کتابی است به شعر برای آموختن الفبا در خانه و کودکستان و کمکی کلاس اول
- سیاهک و سفیدک، ۱۳۶۳، داستانی است به نثر برای قبل از دبستان و کمکی کلاسهای اول و دوم دبستان
- آواز سوسک، ۱۳۸۴
- شهر ناپدیدان، ۱۳۸۴، چاپ دوم
- باغ دوستی، ۱۳۸۵، چاپ دوم
- پلنگ یکهتاز، ۱۳۸۵، چاپ دوم
- درکودکستان، ۱۳۸۷
- سرود گلها، ۱۳۸۹، این کتاب با نام سرود گلزار نیز آماده طبع شده است.
- پرندگان شاد، ۱۳۸۹
- بهار شد، ۱۳۸۹
- دنیای زیبا، ۱۳۸۹
- کاوشگران طلا در مدارس، ۱۳۸۹ شامل ده مقاله منتخب از مقالاتی که در سالهای ۵۶ و ۵۷ درباره کیفیت آموزش و پرورش در ایران نوشته است.
تالیفات بزرگسال
- آه ایران عزیز، ۱۳۵۳، اشعاری است با وزن شکسته درباره طبیعت ایران و زیباییها و محصولاتش و دانشمندان و سرداران رشید آن و بررسی نام خلیج فارس
- سفر با تور، چاپ ۱۳۵۵، مجموعه شعر بزرگسال شامل نامه خواستگار، دست بردار، دوشیزه محبوب من، و ...
- نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۱۳۶۶
- جدال در پرتگاه توچال، ۱۳۶۸
- فارسی زبان ایرانیان، ۱۳۶۸
- ما و بچههای ما، ۱۳۴۱، از مجموعه خواندنیهای نوسوادان برای مربیان درباره شیوههای تربیتی کودکان.
ترجمهها
- برق و حریق، ۱۳۳۰، معلومات عمومی برای آگاهی از برق و آتشسوزی
- روی زمین و زیر زمین، ۱۳۳۰، گیاهشناسی برای کودکان، اثر اریاوبر، کتاب علمی برای پیش از دبستان و سالهای اول دبستان
- جزیره مرجان، ۱۳۳۶، داستانی انگلیسی اثر بلنتاین و رابرت مایکل با عنوان اصلی: «The Coral island»
- داستان بیژن و شیر، ۱۳۳۸، با همکاری اسماعیل والیزاده، کمک درسی برای کلاس دوم ابتدایی. عنوان نیمصفحه پایین جلد کتاب «حکایتی از مهربانی و نیروی حق شناسی که همیشه به یاد خواهد ماند. ترجمه از کتاب «Andy and the Lion: A Tale of Kindness Remembered or the Power of Gratitude»
- داستانهای مصور، نوشته اندرسن و هانس کریستیان با ترجمه یمینیشریف، عباس توانگر، سهیم فروغ. این کتاب کمیک استریپ مجموعه ۱۰ داستان شامل غاز طلائی، بلبل، پسرک چوپان و ... است.
- غاز طلائی، گردآورنده برادران گریم
- ابران و تیتانیا، ۱۳۳۲ داستانی از افسانههای پریان
نمایشنامه
- داستان خر و خرکچی(نمایشنامه تک پرده)، ۱۳۵۵، داستانی است از یک روستایی که به شهر مهاجرت کرده و پشیمان شده است. برای سالهای آخر دبستان و راهنمایی
- دستمال گلدار و گنج بیصاحب، ۱۳۵۴، (نمایشنامه تک پرده)، داستانی تاریخی برای کودکان دبستان و راهنمایی
مقالات
مقالات یمینیشریف در مجلات، را میتوان به سه دسته شعر، داستان و مقالات فرهنگی اجتماعی که بیشتر در حوزه آموزش نگارش یافته است، تفکیک کرد.
«سبزی بیار، سیر بیار
سیب و سماق، گیر بیار
سنجد و سرکه پیدا کن
در وسطِ سفره گذار
وقتی که گوید آن عمو
آی سَمَنو آی سَمَنو
صداش بزن بیاد جلو
کاسه بده بخر از او
ماهی و آرد و آب و شیر
سبزه و گل، نون و پنیر
شمع و گلابِ خوب بیار
هر چه که لازمه بیار
سفره بینداز به زمین
تمام چیزِ هفت سین
ظرف به ظرف، پیشِ هم
درست و پاکیزه بچین
تا به خوشی، سالِ دگر
به شادی و بی دردسر
آسوده زندگی کنی
از غم و غصه، بی خبر».[۶۷]
«آهای آهای آی بچه جان
در کوچهها سنگ نپران
سنگ بزنی سر بشکنی
خدانکرده ناگهان
سر که شکستی شر و شر
خون میریزه از جای آن
صاحب سر داد میزنه
آی پاسبان آی پاسبان
میبرنت کلانتری
به ضرب و زور و کشکشان
آن جا تو را حبس میکنند
بین تمام حبسیان
نه خواب خوش کنی دگر
نه این که داری آب و نان
از پدرت پول میگیرند
به اسم جرم یا که زیان
تا بجهی ازین بلا
کندی تو هفت دفعه جان
مخر برای خود ستم
سنگ نپران سنگ نپران».[۶۸]
«ما گلهای خندانیم
فرزندان ایرانیم
ایران پاک خود را
مانند جان میدانیم
ما باید دانا باشیم
هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران
باید توانا باشیم
آباد باش ای ایران
آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود
دلشاد باش ای ایران».[۶۹]
«بِینِ زمین و آسِمان
مثلِ پرِ کبوتران
برف میاد ریز و دُرشت
دانه به دانه مُشت مُشت
باد به هر طرف وَزَد
پنبه زنی به پا شَوَد
به پشت بام و بر زمین
بر سر و روی آن و این
از آسِمان برف میباره
دنیا به زیرِ چِلواره
برف نشسته بر چنار
بسته به شاخهها نَوار
کاج، تنش سفید شد
ز برف، ناپدید شد
سَرو کشیده تا کمر
تورِ عروس روی سر
یک شبه کوه، پیر شد
سرش به رنگ شیر شد
ببین ببین که دیدنی ست
روی هوا پنبه زنی ست».[۷۰]
مجلات | نوع متن | شماره صفحه | تاریخ | دوره | شماره مجله |
---|---|---|---|---|---|
دانشآموز | |||||
از حرف تا عمل | نثر (داستان) | ۲۵تا۲۸ | ۱خرداد١٣٢٩ | ||
باغبان و ریشهکن | شعر | ۲تا۴ | ١آذر١٣٣٣ | ||
ترس از مجسمه | نثر (داستان) | ۳۰تا۳۲ | ۱بهمن١٣٣٣ | ||
بگو و نگو | شعر | ۱۱ | ۱خرداد١٣٢٩ | ||
مگو ناتوانم | شعر | ۱۳ | ١٥دی١٣٢٨ | ||
در جستجوی بهترین آفریده خدا | نثر (داستان) | ۱۱تا۱۵ | ١مهر١٣٣٣ | ||
بازی کودکان | |||||
درخت چنار | شعر | ۵ | سوم | ۵۷ | |
درخت سرشکسته | شعر | ۳ | سوم | ۵۸ | |
تخم مرغ | شعر | ۳ | سوم | ۶۱ | |
چهار فصل و دوازده ماه | شعر | ۱۲و۱۳ | سوم | ۶۴ | |
پیرمرد و گل زرد | شعر | ۸ | سوم | ۶۵ | |
دانه اشک ، دانه اشک | شعر | ۴ | سوم | ۶۸ | |
دست بردار | شعر | ۵ | چهارم | ۷۰ | |
دعوای دیگ و کماجدان | نثر (داستان) | ۶تا۸ | چهارم | ۷۵ | |
بازی کودکان | شعر | ۹ | پنجم | ۸۵ | |
نونهالان | |||||
آواز خاله سوسکه | شعر | ۶ | ٢١مهر١٣٢٢ | ||
ابر شتابان | شعر | ۲ | ٣آذر١٣٢٢ | ||
دماوند | شعر | ۲ | ١٧آذر١٣٢٢ | ||
غمگین مباش یک آن | نثر (داستان) | ۶ | ۷اردیبهشت۱۳۲۳ | ||
تیر و نوا | نثر (داستان) | ۲ | ٢٨مرداد١٣٢٣ | ||
درخت من | شعر | ۶ | ٢٩تیر١٣٢٣ | ||
آسیاب | شعر | ۶ | ١٨خرداد١٣٢٣ | ||
کیهان اندیشه | |||||
پول کار نکرده | نثر (داستان) | ۲۳تا۲۶ | ٢٥بهمن١٣٣٥ | ||
خرچنگ پیر | نثر (داستان) | ۲۴تا۲۶ | ٩اسفند١٣٣٥ | ||
مرد گلدوست | نثر (داستان) | ٣تا٥و٨ | ٦خرداد١٣٤١ | ||
غرق در خاطراتم | شعر | ۲ | ۹دی۱۳۵۲ | ||
انقلاب آموزشی فکری باشد نه تغییر سطحی | مقاله | ۱۲ | ٢١شهریور١٣٥٥ | ||
در فکر بچهها باشید | مقاله | ۳۱ | ١١اسفند١٣٥٦ | ||
مدرسه را در دل مردم جا دهیم | مقاله | ۱۸ | ١٩آبان١٣٥٦ | ||
در آموزش و پرورش پیرو کدام مکتبیم؟ | مقاله | ۲۴ | ٢٩تیر١٣٥٦ | ||
کاوشگران طلا در مدارس | مقاله | ۲۳ | ٨آذر١٣٥٦ | ||
قلدورهای مدرسه و قلدورهای جامعه | مقاله | ۱۵ | ٢شهریور١٣٥٦ | ||
اگر تنها دو در صد دانشآموزان مردود شوند | مقاله | ۱۴ | ٦مهر١٣٥٦ | ||
کاسه حلیم و سیاست عدم تمرکز | مقاله | ۱۵ | ١٦آذر١٣٥٦ | ||
نقش اعلامیه حقوق کودک در آموزش و پرورش ایران | مقاله | ۱۴ | ١٧تیر١٣٥٧ | ||
سخن | |||||
ستاره | شعر | ۲۵۶ | شهریورومهر۱۳۲۲ | ||
غاز | شعر | ۵۲۰ | خردادوتیر۱۳۲۳ | ||
شیر و خورشید سرخ ایران | |||||
بهترین بخشش | نثر (داستان) | ۷تا۸ | آبان١٣٣١ | ||
تهران مصور کوچولوها | |||||
سنگ نپران | شعر | ۸ | ٤آبان١٣٣٦ | ||
خواب خوش | شعر | ۸ | ٤آبان١٣٣٦ | ||
من دخترم | شعر | ۸ | ٤آبان١٣٣٦ | ||
خر چموش | شعر | ۹ | ١٨آبان١٣٣٦ | ||
سپیده فردا | |||||
کودکان چه نوع کتابهایی را دوست دارند؟ | مقاله | ۳۹تا۴۳ | ١٣٣٦ | ||
چند خاطره از کودکی | مقاله | ۳۵تا۳۸ | ۱۳۳۶ | ||
بید | شعر | ۱۲۰ | شهریور١٣٣٦ | ||
رستاخیز | |||||
مدرسه اولین تجربه اجتماعی کودک | شعر | ۱۹ | ۱۱مهر۱۳۵۶ | ||
آینده | |||||
برای کودکی (خاطرات کودکی) | مقاله | ۷۰۷تا۷۲۵ | ۱۳۶۲ |
جوایز و افتخارات
- دریافت مدال درجه دوم فرهنگ در سال ۱۳۲۶: گواهینامه اعطای یک قطعه مدال درجه دوم فرهنگ که در جلسه ی ۶۲۱ شورای عالی فرهنگ در تاریخ ۴ مهر ۱۳۲۶ تصویب شده است.[۷۱]
- برنده دو جایزه از بنیاد پهلوی در سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۴۵: از سال ۱۳۳۳ بنیاد پهلوی اعلام کرد به بهترین کتابهای سال، جایزه سلطنتی میدهد. بنیاد با همکاری دانشگاه تهران کمیسیونی برای گزینش کتاب تشکیل داد. جوائز سلطنتی به سه نوع تقسیم میشد. جوائز درجه اول به مصنفین، جوائز درجه دوم به مولفین و درجه سوم به مترجمین. جایزه سلطنتی برای کتابهای کودکان و نوجوانان تالیف ۳۰ هزار ریال و ترجمه ۲۰ هزار ریال بود.[۷۲] در نخستین فهرست برندگان جوایز کتابهای سال ۱۳۳۳، نام «بازی با الفبا» عباس یمینیشریف به چشم میخورد. در خبر مجله کتابهای ماه درباره برنده جایزه سلطنتی کتابهای کودکان آمده است: «آقای عباس یمینیشریف که در ده سال اخیر کتابهای متعددی به نظم و نثر برای کودکان تهیه و چاپ کردهاند نیز از برندگان جایزه در رشته ادبی شناخته شد.» در سال ۱۳۴۵ بار دیگر عباس یمینیشریف برای تالیف «آوای نوگلان»، با نقاشی مرتضی ممیز جایزه گرفت.[۷۲]
- جایزه شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۵: بهترین کتاب سال شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۵ برای سنین ۸ تا ۱۲ سال به کتاب "فری به آسمان میرود" سروده عباس یمینیشریف با نقاشی مرتضی ممیز اختصاص یافت.[۷۳]
- رقابت در جایزه بینالمللی (IBBY) در سال ۱۳۴۷: دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان(IBBY) هشت سال پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۵۳/۱۳۳۲ در سویس تاسیس شد. دفتری که در بنیادگذاری سازمانهای ملی ادبیات کودکان تأثیر گذاشت. این دفتر در طی برگزاری فستیوالی جایزهای بینالمللی برای آثار برتر ادبیات کودکان جهان داشت. اثر عباس یمینیشریف در سال ۱۹۶۸/۱۳۴۷ جزو آثار برتر این جشنواره شناخته شد.
بررسی چند اثر
همسایه عجیب ما
نشانههای متعددی در این کتاب، نشانگر این است که این کتاب، شرح زندگی تلخ شاعری است که مایل نیست این کتاب دیگر چاپ شود و حتی برای چاپ نخست آن هم، چنان نمادهای مربوط به زندگی خود را مستتر و مضمر گذاشته است که کمتر کسی متوجه این مطلب شود. تلخترین اتفاقات زندگی عباس کوچک از پنج سالگی او تا ۱۴سالگی رقم میخورد. اگرچه یمینیشریف یا راوی داستان، نام خود را که «عباس» است، به صراحت، نمی گوید، اما برای تلخ ترین بخش های کتاب که درباره ضرب و شتم مادر، جدایی مادر، ازدواج مجدد پدر، تنبیههای روحی و جسمی توسط نامادری و آوارگی عباس ۱۰ ساله در پایتخت ایران توسط پدر است زاویه دید را عوض میکند و با حجب و حیا و شرم، این خانواده مشوش، که در حقیقت خانواده خود اوست، را در فصلی از کتاب به عنوان «همسایه عجیب»، معرفی میکند. شاید این شیوه نگارش اتوبیوگرافی، یکی از نوادر خاطرهنویسی در عرصه بیوگرافینویسی نویسندگان دنیا باشد. این کتاب در شهریور ۱۳۵۰ چاپ شد و دیگر هرگز چاپ مجدد نشده است. هومن فرزند عباس یمینیشریف که مدیریت انتشارات روش نو را بر عهده دارد. در بین کتابهایی که بارها به چاپ رسانده است درباره این کتاب، تاکنون برای چاپ مجدد تصمیم نگرفته است. [۷۴]
نیم قرن در باغ شعر کودکان
این کتاب شامل آثار منظوم و خودزندگینامه عباس یمینیشریف است. کتاب «نیم قرن» اصلی ترین مرجع نویسندگان و منتقدانی است که درباره زندگی ادبی یمینی اظهارنظر کردهاند. نویسنده در برابر نقدها بالاخص نقدهای کیانوش و بهرنگی بسیاری از اشعار خود را در این کتاب تصحیح، بازنویسی و حتی محو کرده، کتابی که حاصل عمر شاعری و مهمترین اشعار او است. [۷۵]
جدول درونمایه کتب[۶۳]
کتاب | درونمایه |
---|---|
دنیاگردی جمشید و مهشید | ستایش شجاعت و درایت |
بازی با الفبا | آموزش الفبا |
دو کدخدا | ستایش اخلاق خوب و دانش و عقل |
پرویز و آیینه | ستایش اخلاق خوب |
گاو مهربان | عطوفت مادرانه |
دعوای دیگ و کماجدان | پرهیز از دعوا و نزاع |
غار گنج | ستایش کار و تلاش |
آشیانه دو کلاغ | وجود خانه و آشیانه و میهن باعث خوشبختی است |
در میان ابرها | ستایش همکاری و شجاعت و درایت |
توکا | ستایش کتابخوانی |
نمایشنامه دستمال گلدار و گنج بیصاحب | نکوهش نزاع |
نمایشنامه بیژن و شیر | ستایش مهربانی و نیروی حقشناسی |
پوری و لباسهایش | نکوهش کثیفی |
گربههای شیپورزن | مزمت دزدی |
داستان نیکان و پاکان | الگو قرار دادن بزرگان مذهبی |
باغ نغمه | ستایش عشق به میهن |
آه ایران عزیز | عظمت تاریخی ایران |
خر و خرکچی | مزمت مهاجرت به شهر |
ناشرانی که با او کار کردهاند
یمینیشریف ابتدا آثارش را با خودش منتشر میکرد. در دورانی که یمینیشریف شروع به نوشتن و چاپ کتاب کرد، هنوز قوانین منسجمی برای انتشار کتاب حاکم نبود. او ابتدا بدون ناشر و به صورت زیراکسی کتابها را چاپ میکرد. پس از ساماندهی صنعت نشر تا سال ۱۳۵۸ او با ناشران متفاوتی همکاری کرد. در سال ۱۳۵۸ اقدام به تاسیس انتشارات روش نو کرد و از آن زمان تاکنون کتابهای او از طریق این نشر چاپ و منتشر میشود.[۱] همچنین انتشارات شورای کتاب کودک مدعی است که آثار یمینی را تجدید چاپ کرده است. [۷۶]
- انتشارات علمی و فرهنگی (بنگاه ترجمه و نشر کتاب): «باغ نغمهها»، ترجمه «جزیره مرجان»، «گلهای گویا»
- انتشارات ابنسینا: «بازی با الفٰبا»
- انتشارات امیر کبیر: سری کتابهای طلایی (مجموعه آموزشی کودکان و نوجوانان) شامل «قصههای شیرین»، «دو کدخدا»، «دنیاگردی جمشید و مهشید» (این کتاب ابتدا از سوی مجله خواندنیها چاپ شد)، «فری به آسمان میرود»، «گربه های شیپور زن»، «آواز فرشتگان یا اشعار کودکان»، «پرویز و آیینه»، «پوری و لباسهایش»
- انتشارات پدیده: «سفر با تور»، «آه ایران عزیز»، «در میان ابرها»
- انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: «آوای نوگلان»، «کتاب توکا»
- انتشارات موسسه کیهان: ترجمه «بیژن و شیر»، «داستان عروسک»، ترجمه «داستانهای مصور»، ترجمه «غاز طلائی»
- انتشارات موسسه مطبوعاتی عطایی: «خر و خرکچی»
- انتشارات همگام با کودکان و نوجوانان: «دستمال گلدار و گنج بیصاحب»
- انتشارات دانش آموز: «بگو و نگو»
- انتشارات ابن سینا، فرانکلین: ترجمه «روی زمین و زیر زمین»
- انتشارات بنیاد دوستداران درخت و طبیعت: «جشنواره درخت در دبستان»
- انتشارات اداره کل آموزش بزرگسالان، سازمان تربیتی و علمی و فرهنگی ملل متحد یونسکو: «ما و بچههای ما»
- انتشارات وزارت فرهنگ (اداره کل تعلیمات ابتدایی): «داستان نیکان و پاکان»
- انتشارات روش نو: تمام کتابهایی که پس از ۱۳۵۸ به چاپ رسیدند.
نمونه داستانها
«در فصل بهار مرد کشاورز در کنار جویبار دانه ای را کاشت. آن دانه پس از مدتی تبدیل به درختی سرسبز شد که به درختان کهن طعنه میزد و نهالان جوان را از سر راه خود کنار میزد. روزی یک کودک بی ادب به سوی او آمد، شاخه هایش را شکست و برای خود یک چوبدستی درست کرد. درخت که سرشکسته شده بود به پسر گفت که من آرزوهای زیادی برای آینده ی خود داشتم. ولی تو آمدی و هوس کردی که مرا بشکنی و چوبدست خود کنی و با این کارت تمام امیدهای مرا تبدیل به ناامیدی کردی..» [۷۷]
«خرچنگ پیری در ته دریا زندگی میکرد. او از چیزهایی که در زندگیاش دیده بود برای بچه خرچنگها تعریف میکرد. روزی از اینکه همواره در لانهاش میماند، خسته شد و شروع کرد به راهپیمایی در کف دریا. به کشتیای رسید که مدتها پیش غرق شده بود. از داخل آن کشتی خنجری پیدا کرد و با خود به لانهاش برد. بچه خرچنگها از آن خنجر خوششان آمد و خواستند برای خودشان خنجر بسازند، اما خرچنگ پیر به آنها گفت که چون مانند انسان صاحب عقل نیستند، نمیتوانند خنجر بسازند. انسانها با کمک گرفتن از عقلشان کارهای زیادی میکنند، اما آنها نباید زیاد به انسانها نزدیک شوند، چون ممکن است با استفاده از حیله و ابزاری که دارند آنها را شکار کنند.» [۷۸]
«روزی دیگ و کماجدان دعوایشان شد. هر کدام به دیگری میگفت که رنگ تو سیاه است و کثیفی. آنها با کفگیر و ملاقه به جان هم افتادند تا اینکه هر دوتاشان افتادند روی زمین و غذاهای داخلشان روی زمین ریخت. موشها و گربهها و مرغها و خروس که برای تماشای دعوا آمده بودند، شروع کردند به خوردن و جمع کردن غذاهایی که روی زمین ریخته شده بود. صاحبخانه که آمد فکر کرد گربهها دیگ و کماجدان را انداختهاند. با دسته جارو دنبالشان کرد. بعد هم دیگ و کماجدان را به مسگر داد تا تعمیرشان کند. مسگر هم آن دو را با چکش صاف کرد که آه و ناله آنها بلند شد. بعد هم با قلع سفیدشان کرد. آن وقت دیگ و کماجدان به هم نگاه کردند و از دعوایی که کرده بودند پشیمان شدند. لگن به آن دو گفت سعی کنید از این به بعد با هم مهربان باشید و بدانید که سیاه بودن به خاطر کار کردن بهتر از سفیدی است که نتیجه بیکاری است.» [۷۹]
«پروین و پرویز بر سر دستمال گلدار با هم دعوا میکنند. پدر بین آنها میانجیگری میکند و برای آرام ساختن فرزندانش، حکایتی از انوشیروان و بزرگمهر حکیم، وزیر او، درباره حکمیت در فروش زمین را بازگو میکند: خریدار زمین، گنجی در زمین پیدا میکند و به فروشنده میدهد، اما فروشنده آن را نمیپذیرد. در فرجام کار، وزیر انوشیروان راه چاره را در این میبیند که فرزندان خریدار و فروشنده با هم ازدواج کنند تا گنج، سرمایه زندگی و کار آنها باشد. بچهها با شنیدن این حکایت از درگیری بر سر دستمال گلدار دست میکشند.»[۱]
«پیرزن تنگدستی با کمک همسایهها روزگار میگذراند. روزی پیرزن، شاهموشان را میگیرد. شاهموشان قول میدهد اگر پیرزن او را رها کند، برای همیشه آذوقهاش را تامین میکند. با آزادی شاهموشان، همه موشها موظف میشوند برای پیرزن آذوقه فراهم کنند. موشها به خانه و مغازه مردم شهر هجوم میبرند. از آن روز به بعد در خانه پیرزن همه جور خوراکی پیدا میشود، اما مردم شهر از دست موشها آسایش ندارند. گربهها هم دیگر موشها را نمیبینند تا شکار کنند. اخلاق پیرزن هم تغییر کرده است و غذاهای همسایهها را قبول نمیکند. وقتی یکی از گربهها متوجه میشود که همه موشها در خانه پیرزن هستند، گربههای دیگر را نیز خبر میکند. آنها پس از دوبار حمله به خانه پیرزن وارد میشوند و موشها را میگیرند. بعد از آن گربهها تصمیم میگیرند به پیرزن بافندگی یاد بدهند. تا پیرزن برای به دست آوردن روزی محتاج دیگران نباشد.» [۱]
«فرد توانگری تا جایی که میتوانست به دیگران کمک میکرد. روزی کودکی به در خانه او آمد و از او تقاضا کمک کرد، اما غذا و لباس نمیخواست. بلکه از او خواست کمک کند تا درس بخواند. آن مرد تا دو سال خرج تحصیل او را داد، ولی دیگر از آن کودک خبری نشد. سالها از این ماجرا گذشت. پس از ۲۰ سال روزی در خانه آن توانگر را کوبیدند. توانگر در را باز کرد. جوان خوش سیما و آراستهای به او سلام کرد ولی مرد او را نشناخت. جوان خود را معرفی کرد و گفت که همان کودک ۸، ۹ ساله ۲۰ سال پیش است که او برای تحصیل کمکش کرده است و گفت که پس از دو سال کاری پیدا کرده و همراه درس خواندن کار هم میکرده است و حالا پزشکی برجسته است. سپس از پیرمرد توانگر خواست که به عنوان یک دوست احسان دیده کنار او بماند.» [۱]
منبعشناسی
کتب
- داستان عروسک، توران میرهادی (خمارلو)، انتشارات راهنمای کتاب، آبان ۱۳۳۹: در آغاز توضیحاتی درباره ویژگیهای کتاب های کمک آموزشی آمده است. سپس این ویژگیها با کتاب داستان عروسک، نوشته عباس یمینیشریف و اسمعیل والیزاده از انتشارات کیهان، مقایسه شدهاند.[۸۰]
- نغمهسرای کودکان به یاد عباس یمینیشریف، احسان یارشاطر، انتشارات روش نو ۱۳۷۰: مجموعه مقالات درباره زندگی، آثار و فعالیتهای عباس یمینیشریف، که در مراسم بزرگداشت او در دانشگاه UCLA امریکا در بهمن ۱۳۶۸ و در شورای کتاب کودک در دی ماه ۱۳۶۹ ارائه شده است، همراه با گزیدهای از اشعار و فهرست کتابهای منتشر شده او برای کودکان و نوجوانان [۱]
- یمینیشریف،آنچه بود،آنچه هست، هومن ظریف، انتشارات اندیشه عصر ۱۳۹۷: در این کتاب، رفتارشناسی شاعر، آثار منظوم و منثور یمینیشریف و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی او بررسی شده است (شماره شابک کتاب ۶۰۰۴۲۱۱۳۳۸). [۸۱] این کتاب در سال ۱۳۹۸ از سوی انتشارات ماهریس با نام «عباس یمینیشریف» تجدید چاپ شد (شماره شابک کتاب ۹۷۸۶۰۰۹۹۲۹۳۵۱). [۸۲]
مقالات
- مریم جهان تیغ. سبکشناسی اشعار کودک و نوجوان عباس یمینیشریف. . فصلنامه تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی(بهار ادب) ۴، ش. ۱ (۱۳۹۰).
- کاووس حسنلی. فرازها و فرودهای یمینیشریف. . مجله شعر، ش. ۶۹ (خرداد۱۳۶۹).
- محمدهادی محمدی. نگرش همزمانی و نگرش در زمانی در تحلیل تاریخی ادبیات کودکان با نگاه ویژه به نقش عباس یمینیشریف در تاریخ ادبیات کودکان ایران. . ارائه شده در مراسم بزرگداشت عباس یمینیشریف، آذر۱۳۸۵.
پایان نامه
- بررسی مضامین برجسته شعر کودک در اشعار عباس یمینیشریف، محمود کیانوش و ناصر کشاورز، زهرا خانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۷
- توصیف سبک شناسیک شعر کودک از مشروطیت به بعد (عباس یمینیشریف، جبار باغچهبان، محمود کیانوش، احمد شاملو، ترانهها، متلها و لالاییها)، مسعود زندوانی، کارشناسی ارشد، ۱۳۸۹
- بررسی وضعیت ادبیات کودک در نثر داستانی معاصر فارسی از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ (با تکیه بر آثار عباس یمینیشریف، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی)، فاطمه بیدقی، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰
- بررسی ادبیات تعلیمی کودک و نوجوان در اشعار پروین اعتصامی، محمدتقی بهار، جبار باغچهبان، محمود کیانوش، عباس یمینیشریف، فاطمه اکبرنتاج بیشه، کارشناسی ارشد، ۱۳۹۲[۸۳]
شنیداری
- گفتگو مهدی اخوان ثالث با رادیو ایران، بهمن ۱۳۶۰
- گفتار صدرالدین الهی، برنامه رادیویی ویژه عباس یمینیشریف، صدای آمریکا، ۱۳۶۹
نوا، نما، نگاه
مدرسه روش نو به روایت تصویر
صداست که میماند
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ ۱٫۱۶ ۱٫۱۷ ۱٫۱۸ ۱٫۱۹ ۱٫۲۰ ۱٫۲۱ موزه کودکی ایرانک، اسناد عباس یمینیشریف
- ↑ سلیمانی، همنوا با مرغ سحر، ۱۷تا۹۴.
- ↑ یمینیشریف، همسایه عجیب ما، ۷.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۱۷۱.
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۱۶.
- ↑ گیرید ز کودکان نشانم،
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۱۵۵.
- ↑ ۸٫۰۰ ۸٫۰۱ ۸٫۰۲ ۸٫۰۳ ۸٫۰۴ ۸٫۰۵ ۸٫۰۶ ۸٫۰۷ ۸٫۰۸ ۸٫۰۹ ۸٫۱۰ وبسایت عباس یمینیشریف
- ↑ انسان طراز نوین، وبسایت عباس یمینیشریف
- ↑ سالروز درگذشت یمینیشریف، خبرگزاری ایبنا
- ↑ یمینیشریف، شهر ناپدیدان، ۹۴.
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۱۳.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۱۰.
- ↑ عباس یمینیشریف، سایت جزیره دانش
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۱۸.
- ↑ زندگی نامه عباس یمینیشریف، همشهری آنلاین
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۲۲.
- ↑ زندگی نامه عباس یمینیشریف، مردان پارس
- ↑ عباس یمینیشریف، سایت جزیره دانش
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۲۶.
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۳۷.
- ↑ زندگي خبرگان، جامجم آنلاین
- ↑ کاووس حسنلی. فرازها و فرودهای یمینیشریف. . مجله شعر، ش. ۶۹ (خرداد۱۳۶۹).
- ↑ تحصیل در دانشگاه کلمبیا، موزه کودکی ایرانک
- ↑ زندگي خبرگان، جامجم آنلاین
- ↑ زندگی نامه عباس یمینیشریف، همشهری آنلاین
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۶۴.
- ↑ عباس یمینیشریف. قلدورهای مدرسه و قلدورهای جامعه. . کیهان بچهها، ٢شهریور١٣٥٦.
- ↑ عباس یمینیشریف. کاسه حلیم و سیاست عدمتمرکز. . کیهان بچهها، ١٦آذر١٣٥٦.
- ↑ عباس یمینیشریف. اگر تنها دو در صد دانشآموزان مردود شوند. . کیهان بچهها، ٦مهر١٣٥٦.
- ↑ عباس یمینیشریف. کاوشگران طلا در مدارس. . کیهان بچهها، ٨آذر١٣٥٦.
- ↑ عباس یمینیشریف. نقش اعلامیه حقوق کودک در آموزش و پرورش ایران. . کیهان بچهها، ١٧تیر١٣٥٧.
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۶۰.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ ۳۴٫۳ ۳۴٫۴ ۳۴٫۵ ۳۴٫۶ به یاد یک «یار مهربان»، وبسایت موسسه فرهنگی هنری گل آقا
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۳۲.
- ↑ نخستین جایزه «یمینیشریف». . روزنامه ایران، ش. ۵۳۰۶ (۵ اسفند ۱۳۹۱).
- ↑ بهرنگی، مجموعه مقالات، ۱۷تا۳۷.
- ↑ کاووس حسنلی. فراز و فرودهای شعر یمینیشریف؛ نگاهی به شعر و زندگی عباس یمینیشریف. . مجله شعر، ش. ۶۹ (بهار ۱۳۹۰).
- ↑ هوشنگ مرادی کرمانی. سعدی شعر کودک. . روزنامه شرق، ۲۸ آذر ۱۳۸۳.
- ↑ شاعر کودکان، وبسایت عباس یمینیشریف
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۲۵.
- ↑ جایگاه عباس یمینیشریف از دیدگاه تاریخی به ادبیات معاصر کودکان، محمدهادی محمدی، تارنمای زبان و ادبیات فارسی (آریا ادیب)
- ↑ کیانوش، محمود (۱۳۷۹). نقد و بررسی شعر کودک در ایران. تهران: نشر آگاه. ص. ۳۵.
- ↑ صدمین سال تولد نغمهسرای کودکان برگزار شد، خبرگزاری فارس
- ↑ محمود برآبادی. یادی از نغمه سرای کودکان. . روزنامه شرق، ش. ۲۳۱۲ (۹ خرداد ۱۳۹۴).
- ↑ شعرهای یمینیشریف نوعی آموزش مدرن است، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
- ↑ علیاصغر سیدآبادی. یمینیشریف و کم و کسریهای آموزش رسمی. . گزارش میراث، ش. ۲۸۵۵ (۲۸ آذر ۱۳۹۲): ۱۶.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۷۴.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۹۳.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۲۲.
- ↑ یمینیشریف، نیم قرن در باغ شعر کودکان، ۲۱۵.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۴۸.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۵۰.
- ↑ ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ ۵۴٫۲ نخستین نشریه مستقل کودکان، وبسایت عباس یمینیشریف
- ↑ تصاویر و خاطراتی از ۵۶ سال انتشار کیهان بچهها، خبرگزاری مهر
- ↑ کیهان بچهها با سابقه ترین نشریه در حال انتشار برای کودکان، مطبوعات ایرانی
- ↑ اسامی هیأت مؤسس شورای کتاب کودک. . ماهنامه شورای کتاب کودک، اردیبهشت۱۳۴۲.
- ↑ باشگاه تربیتی روش نو. . سپیده فردا، بهمن١٣٣٦.
- ↑ فیلم مستند از زندگی و کار عباس یمینیشریف، کتابک
- ↑ باشگاه تربیتی روش نو. . سپیده فردا، بهمن١٣٣٦.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۵۳.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۵۴.
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ ۶۳٫۲ ۶۳٫۳ ۶۳٫۴ ۶۳٫۵ ۶۳٫۶ ۶۳٫۷ ۶۳٫۸ فاطمه بیدقی. بررسی وضعیت ادبیات کودک در نثر داستانی معاصر فارسی از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ (با تکیه بر آثار عباس یمینیشریف، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی). . کارشناسی ارشد، ۱۳۹۰.
- ↑ یمینیشریف، دو کدخدا، ۱۸.
- ↑ یمینیشریف، دنیاگردی جمشید و مهشید، ۱۰۶.
- ↑ یمینیشریف، دنیاگردی جمشید و مهشید، ۵.
- ↑ کتاب؛ یارِ مِهربانِ من، دبیر فارسی
- ↑ جایگاه عباس یمینیشریف بر ادبیات کودکان،
- ↑ درخت و کتاب و میهن: در یک صدمین زادروز عباس یمینیشریف، همسایگان
- ↑ کتاب؛ یارِ مِهربانِ من، دبیر فارسی
- ↑ گواهینامه اخذ مدال درجه دوم فرهنگ، موزه کودکی ایرانک
- ↑ ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ جایزه سلطنتی بهترین کتاب، موزه کودکی ایرانک
- ↑ مقاله بهترین کتاب سال چگونه انتخاب شد. . ماهنامه شورا کتاب کودک، خرداد ۱۳۴۵.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۱۸۰.
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۱۳۰.
- ↑ وبسایت شورای کتاب کودک،
- ↑ عباس یمینیشریف. درخت سرشکسته. . بازی کودکان ۳ (۵۸).
- ↑ عباس یمینیشریف. خرچنگ پیر. . کیهان بچهها ۲، ش. ۴۴ (٩اسفند١٣٣٥).
- ↑ عباس یمینیشریف. دعوای دیگ و کماجدان. . بازی کودکان سال چهارم (۷۵).
- ↑ داستان عروسک، موزه کودکی ایرانک
- ↑ انتشارکتاب یمینیشریف،آنچه بود،آنچه هست، خبرگزاری پانا
- ↑ رضاییان (ظریف)، عباس یمینیشریف، ۲.
- ↑ پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، سامانه گنج، جستجو پایاننامههای مرتبط با عباس یمینیشریف
منابع
- یمینیشریف، عباس (۱۳۶۶). نیم قرن در باغ شعر کودکان. تهران: نشر روش نو. شابک ۴-۰-۹۰۹۸۷-۹۶۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - بهرنگی، صمد (۱۳۴۸). مجموعه مقالات. تبریز: نشر شمس. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۳۶۱۶.
- رضاییان (ظریف)، هومن (۱۳۹۸). عباس یمینیشریف. تهران: نشر ماهریس. شابک ۹۷۸۶۰۰۹۹۲۹۳۵۱.
- یمینیشریف، عباس (۱۳۵۰). همسایه عجیب ما. تهران.
پیوند به بیرون
- «جستوجو پایاننامههای مرتبط با عباس یمینیشریف». ایرانداک. بازبینیشده در ۲۲مهر۱۳۹۸.
- . وبسایت عباس یمینیشریف. http://www.yaminisharif.net/. بازبینیشده در ۲۳مهر۱۳۹۸.
- «جایگاه عباس یمینیشریف از دیدگاه تاریخی به ادبیات معاصر کودکان، محمدهادی محمدی». تارنمای زبان و ادبیات فارسی (آریا ادیب). بازبینیشده در ۲۳مهر۱۳۹۸.
- «به یاد یک «یار مهربان»». موسسه فرهنگی هنری گل آقا، ۲۸آذر۱۳۸۸. بازبینیشده در ۲۴مهر۱۳۹۸.
- . موزه کودکی ایرانک. https://iranak.org/. بازبینیشده در ۲۲مهر۱۳۹۸.
- «انتشارکتاب یمینیشریف،آنچه بود،آنچه هست.». خبرگزاری پانا، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷. بازبینیشده در ۶آبان۱۳۹۸.
- . وبسایت شورای کتاب کودک،. http://old.cbc.ir/. بازبینیشده در ۲۸مهر۱۳۹۸.
- «جایگاه عباس یمینیشریف بر ادبیات کودکان،». مفدا، ۲۸ آذر ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۶آبان۱۳۹۸.
- «درخت و کتاب و میهن: در یک صدمین زادروز عباس یمینیشریف». همسایگان. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «کتاب؛ یارِ مِهربانِ من». دبیر فارسی. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «کیهان بچهها با سابقه ترین نشریه در حال انتشار برای کودکان». مطبوعات ایرانی، ۷ دی ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «تصاویر و خاطراتی از 56 سال انتشار کیهان بچهها». خبرگزاری مهر، ۸ دی ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «صدمین سال تولد نغمهسرای کودکان برگزار شد». خبرگزاری فارس، ۱۹تیر۱۳۹۸. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «جایگاه عباس یمینی شریف از دیدگاه تاریخی به ادبیات معاصر کودکان». محمدهادی محمدی. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «زندگی نامه عباس یمینیشریف». همشهری آنلاین، ۱۰ آذر ۱۳۸۸. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «زندگي خبرگان». جامجم آنلاین، ۲۵ آذر ۱۳۸۷. بازبینیشده در ۲۲مهر۱۳۹۸.
- «عباس یمینیشریف». جزیره دانش، ۲۰ شهریور ۱۳۸۴. بازبینیشده در ۲۶مهر۱۳۹۸.
- «زندگی نامه عباس یمینیشریف». مردان پارس. بازبینیشده در ۲۷مهر۱۳۹۸.