گلوله فیروزهای
«گلوله فیروزهای» رمانی نوشته «فهیمه شهابیان مقدم» است که ماجرای انقلابیشدن یک طرافدار پهلوی را در سال ۱۳۵۷ روایت میکند. این اثر اولین بار توسط انتشارات کتابستان معرفت در سال ۱۴۰۲ در قم به چاپ رسید. این کتاب برگزیده سومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو در بخش رمان بزرگسال میباشد.
رمان «گلوله فیروزهای» ماجرای انقلابیشدن یک طرافدار پهلوی را در ۲۹ فصل روایت میکند. این اثر در ماههای انتهایی حکومت رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ شکل میگیرد. فیروزه، شخصیت اصلی داستان هرچند طرفدار رژیم است. او فقط یک دغدغه دارد آن هم ناراضی بودنش نسبت به یک ازدواج اجباری است؛ ازدواجی که در آن پدربزرگ قصد دارد فیروزه و مسعود را به هم برساند. نویسنده در عین حال از ورای روایت زندگی فیروزه تلاش کرده تا به روایت تاریخ انقلاب نیز در همانماههای پیروزی بپردازد. نویسنده بدون هیچ مقدمه چینی، داستان را از یک صبح معمولی شروع و تکتک افراد خانواده سالاری را به مخاطب معرفی میکند.
خلاصه اثر
رمان «گلوله فیروزهای» قصه دختری به نام «فیروزه» و پسری به نام «مسعود» را با زاویه دید اول شخص و از زبان فیروزه روایت میکند. این دو فرد، پسرعمو و دخترعمو هستند و قرار است با هم ازدواج کنند، اما تفاوتهای عقیدهای عمیق میان آن دو، مانع بزرگی بر سر راه آنهاست. فیروزه پرستار است و وفادار به شاه، درحالیکه مسعود در مبارزات علیه شاه شرکت میکند و افکار خرابکارانه دارد. شغل فیروزه پای او را به مبارزات پسرعمویش باز میکند. حالا فیروزه مانده است بین عشق و عقیده کدام را انتخاب کند.[۱]
فهیمه شهابیان مقدم در این اثر داستانی به سراغ شهر بیرجند در سال 1357 و اندکی پس از مرگ اسدالله علم رفته است؛ البته در بسیاری از قسمتهایش همچنان سایه «اسدالله علم» دیده میشود. داستان از بیرجند آغاز میشود و پس از کشوقوسهایی قهرمان داستان با وقوع زلزله طبس به این شهر میرود و اتفاقات مهمی در زندگی او رخ میدهد.[۲]
نویسنده تلاش کرده تا تاریخ انقلاب را در همانماههای پیروزی در کنار داستان اصلی نیز بیان کند، روایت ماههای پیروزی انقلاب در شهری دور از پایتخت.[۳] این کتاب در 29 فصل تنظیم شده است که عناوین خاصی ندارند و صرفاً شمارهگذاری شدهاند.
درباره نویسنده
«فهیمه شهابیان مقدم» متولد سال ۱۳۷۷، نویسنده جوان ایرانی میباشد. او فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان است و کارشناسیارشد روانشناسی تربیتی دارد. وی اکنون در بشرویه، استان خراسان جنوبی مشغول شغل معلمی است. فهیمه همزمان با آغاز دورهی معلمی در سال ۱۴۰۰، وارد مقطع کارشناسی ارشد نیز میشود. کتاب گلوله فیروزهای اولین اثر این نویسنده است.[۴] این موضوع که یک جوان متولد اواخر دهه ۷۰ از اعتراضات دوران انقلاب اسلامی در دهه 50 مینویسد برای منتقدین ادبی جالب و تحسین برانگیز بوده است. شهابیان مقدم برای رفع این فاصله زمانی خیلی مطالعه کرده و به نظر خودش موفق بوده است. او ساکن خراسان جنوبی است و در دوران دانشگاه بین مسیر بیرجند تا محل سکونتش، دائم در تردد بوده است. همین رفت و آمد زیادی که به این شهر داشته سبب آشنایی او با فضای شهری، قسمتهای تاریخی و حتی اتفاقات تاریخی بیرجند شده است. اولینباری که ایده کتابش را با انتشارات کتابستان معرفت مطرح کرده، ویراستار ادبی اثر او را تشویق کرده است تا به استان سکونت خود بپردازد. تحصیل در بیرجند برای فهم فضای فرهنگی این شهر خیلی به نویسنده اثر کمک کرده است.
نظر نویسنده درباره اثر
تولد گلوله فیروزهای
راستش انقلاب اسلامی همیشه برای من مقدس و تحسینبرانگیز بوده است و کشش و شوقی که از خواندن و شنیدن خاطرات سربازان امام(ره) در خودم حس میکنم هیچوقت برایم تمام نمیشود. اولین ایده «گلوله فیروزهای» هم برگرفته از همین حس با یک «آهان، یافتم» شروع شد که بعد از آن، داستان را در یک گروه دوستانه هفتنفره منتشر کردم که انرژیهایشان باعث شد به دنبال چاپش بروم. البته آن متن و داستان ساده و اولیه با راهنماییها و جرقههای آقای آذرباد ویراستار داستانی اثر، بسیار تغییر کرد و کار پختهتری درآمد. داستان به بیرجند سال 1357 و اندکی پس از مرگ اسدالله علم میرود و البته در بسیاری از قسمتهایش همچنان سایه اسدالله خان علم دیده میشود.[1]
سفری از تاریکی به روشنایی در گلوله فیروزهای
داستان، داستان تغییر از عشق به نفرت، از ظلمپذیری به ظلمستیزی و از تاریکی جهل به نور دانایی است.[2]
علت نامگذاری کتاب
نام شخصیت نخست داستان فیروزه است. او با انتخاب راه درست گلولهای در سینه طرفدران «عَلَم» مینشاند. وقتی فردی به واسطه ارتباط خانوادگیاش با سران پهلوی در حالی که روزگار را با آرامش و رفاه پشت سر میگذارد، به یکباره تغییر نگرش داده و این تحول نقطه عطفی در زندگی او میشود، قطعا یک سوژه ناب برای پرداخت و نگارش کتاب خواهد شد.[3]
جذابترین بخش رمان
همه بخشهای کتاب«گلوله فیروزهای» خواندنی است. برای من به عنوان یک نویسنده جذابترین بخش فصل آخر است زمانی که همه ابرها از پیش چشمان فیروزه کنار میرود و به حقیقت امر آگاه میشود، همراهی او با سایر مردم و همقدم شدن او با مردمیکه برای پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش هستند از جمله بخشهای جذاب کتاب است.[4]
روایت مبارزات مردمی بییرون از پایتخت
رمان انقلابی که وقایع و رخدادهای آنها در تهران و شهرهای بزرگ اتفاق افتاده باشد، زیاد است. ویژگی مهم «گلوله فیروزهای» این است که از مرکز دور شده و مبارزات مردمی دور از پایتخت را روایت میکند. به نظر میرسد که از این قبیل آثار که به شرح مبارزات مردم غیر پایتختنشین پرداخته باشد، خیلی کم داریم.[5]
یادآوری حقایق فراموششده دوران پهلوی
این کتاب سعی دارد تا حقایق فراموششدهای را از حکومت پهلوی به یاد مخاطب بیاورد. اینکه در دورترین نقاط کشور نیز استبداد شاه و حکومت احساس میشد و همه مشتاق پیروزی انقلاب بودند. رمان «گلوله فیروزهای» برای مخاطب جوان که رمان و هنر را به خواندن تاریخ ترجیح میدهد، مفید است و چه بسا مخاطبانش را به تاریخ خواندن و پیدا کردن حقایق به دور از فضای پر از دروغ رسانهها سوق دهد.[6]
جنبه تاریخی این رمان، از ماجرای عاشقانهاش برای من خیلی پررنگتر بوده است
برای من جنبه تاریخی این رمان، از ماجرای عاشقانهاش خیلی پررنگتر بوده است. حالا در این بستر تاریخی، ماجرای زندگی یک دختر و پسر جوان و البته خانوادهای که داستان مربوط به آنان را خواندهاید هم آمده؛ شخصیتهایی که هریک به نوعی با چالشهای سیاسی و اعتقادی خودشان مواجهند. رمان «گلوله فیروزهای» بخشی از وقایع سال 1357 را در شهری دور از پایتخت و با تأکید بر آداب و رسوم آن منطقه و اعتقاداتشان نشان میدهد. در دل این چالشها و تردیدهایی که برای قهرمانان داستان شکل میگیرد، یک ماجرای عاشقانه آرام و بیسر و صدا هم وجود دارد. هرچند بهتر است بگویم که در این رمان، مخاطب با تغییر احساسی هم مواجه میشود؛ تبدیل نفرت به عشق. راستش خودم به دنبال این بودم که داستان عاشقانه شخصیتهای اصلی رمان را در بستر حوادث و اتفاقات سال 1357 و حتی قبلتر از آن در شهر بیرجند به تصویر بکشم. تلاش زیادی هم برای بیان واقعیتها، به دور از شعارزدگی و اغراق به خرج دادم. حالا اینکه تا چه اندازه در این کار موفق بودهام نمیدانم. این مسئلهای است که خوانندگان و اهالی ادبیات باید دربارهاش بگویند.[7]
علت انتخاب بیرجند برای روایت رمان
راستش من در خراسان جنوبی زندگی میکنم و از طرفی دوره دانشگاه را در شهرستان بیرجند که مرکز همین استان است، گذراندم. رفت و آمد زیادی که به این شهر داشتهام سبب شده تا آشنایی زیادی با فضای شهری و قسمتهای تاریخی و حتی اتفاقات تاریخی آن پیدا کنم. حتی وقتی با انتشارات کتابستان معرفت درمورد ایده رمان تاریخیام صحبت کردم، ویراستار ادبی اثر من را تشویق کرد به محل زندگی خودم بپردازم که کمک خوبی بود. فضاهایی را در این رمان به تصویر کشیدم که بارها دیده بودم و همین کارم را سادهتر میکرد و از طرفی فضاسازیها هم باورپذیرتر از آب درمیآمد.[8]
علت پرداختن به اسدالله علم از بین چهرههای تاریخی شاخص
اسدالله علم نفوذ و تأثیر زیادی در منطقهی ما داشته است. در دورانی که رابطه نزدیکی با شاه داشته هم سفرهای زیادی به این شهر میکند. حتی خود علم هم در کتاب خاطراتی که نوشته، تا حد زیادی دست به توصیف خوشگذرانیها و برپایی جشنهایی زده که برای استراحتش در این شهر داشته است.[9]
آقا بزرگ؛ شخصیتی تکراری در تاریخ شفاهی کشور
آقا بزرگ، شخصیتی است که مشابه آن را در تاریخ زیاد داریم. اما به این دلیل که نمیتوان از به تصویر کشیدن مواردی شبیه به او دست کشید، طبیعتاً در داستانها یا آثار متعددی با شخصیتهایی شبیه آقا بزرگ رمان «گلوله فیروزهای» روبهرو میشویم، اتفاقی که محدود به حالا نمیشود و در فیلمها و کتابهای دیگری هم تکرار خواهد شد. اما در خصوص این کتاب باید بگویم که خانها جزئی از تاریخ شفاهیمان هستند و با وجود تکراری بودن شخصیت افرادی نظیر آقابزرگ، ناگزیریم که وجودشان را در آثار ادبی و هنری متعدد بپذیریم. درباره گلوله فیروزهای هم همین است. تأثیر این افراد بر دورههای تاریخی مختلف آنقدر زیاد است که هنوز هم بخشی از خاطره بزرگترها را در خانوادههای بیرجندی، همین افراد تشکیل میدهند.ـ[10]
اغلب شخصیتهای رمان خیالیاند
اغلب اسمها و شخصیتها خیالیاند؛ حتی فیروزه و مسعود. البته ویژگیهای بعضی از شخصیتها مثل آقابزرگ یا نادر برگرفته از یک سری افراد واقعی هستند که برای تبدیل شدن آنان به شخصیتهای داستان، دستکاریهایی در زندگیشان شده است.[11]
برای نگارش کتاب با مردم بومی مصاحبه کردهام
برای حفظ جنبه تاریخی داستان، علاوه بر مطالعه کتاب و مقالات تاریخی آن دوره، بخش زیادی از اطلاعات مورد نیازم را از طریق مصاحبه و گفتوگو با مردم بومی کسب کردهام؛ بهخصوص که منابع مکتوب محدودی درباره این منطقه در دست است. البته ناگفته نماند که سراغ مصاحبهها و گفتوگوهایی که در فضای مجازی منتشر شده هم رفتهام.[12]
دلیل توجه به کتاب
بر اساس آنچه از صحبتهای داوران جایزه اندرزگو در جلسه اختتامیه برداشت کردهام، یکی از دلایل این توجه به این کتاب آن است که ماجرای رمان «گلوله فیروزهای» ربطی به تهران ندارد. درست برخلاف برخی آثار که تمام توجه نویسندهشان به کلانشهرها معطوف شده است. این رمان همانگونه که اشاره شد روایتگر سال منتهی به پیروزی انقلاب، در فضایی دور از تهران است. هر چند شاید این تنها دلیل توجه داوران نبوده، نمیدانم. به هر حال جوایز ادبی از گروههای مختلف داوری برخوردار هستند که هر یک از دریچه نگاه و زاویه خاصی به آثار نگاه میکنند.[13]
در داستان «گلوله فیروزهای» شخصیت اصلی داستان بهمرور دچار تغییر و تحول میشود
در داستان «گلوله فیروزهای» شخصیت اصلی داستان بهمرور دچار تغییر و تحول میشود. این تغییر را هم در عقاید سیاسی و مذهبی میبینیم و هم در احساساتش نسبت به مرد قصه. فکر میکنم اینها کنار هم داستان جالبی را میسازد و به آن کشش و جذابیت میدهد. بهخصوص اینکه داستان در دل یک خانواده اتفاق میافتد و قهرمان قصه به خاطر تغییرش، چیزهای زیادی را از دست میدهد، ولی از آنطرف چیزهای ارزشمندی را به دست میآورد که ابتدای داستان برایش اولویت و ارزش نبود.[14]
[1] «برای نگارش این داستان سعی کردم خیلی مطالعه کنم، بپرسم، ببینم، بشنوم و فکر کنم». خبرگزاری ایبنا. 5 مرداد 1401
[2] «برای نگارش این داستان سعی کردم خیلی مطالعه کنم، بپرسم، ببینم، بشنوم و فکر کنم». خبرگزاری ایبنا. 5 مرداد 1401
[3] «کتاب«گلوله فیروزهای»روایتی از تحولات فکری و اجتماعی بر افراد جامعه را بیان میکند». خبرگزاری میزان. 18 بهمن 1401
[4] «کتاب«گلوله فیروزهای»روایتی از تحولات فکری و اجتماعی بر افراد جامعه را بیان میکند». خبرگزاری میزان. 18 بهمن 1401
[5] ««گلوله فیروزهای» حقایق فراموششدهای را از حکومت پهلوی به یاد میآورد». خبرگزاری ایبنا. 3 آبان 1402
[6] ««گلوله فیروزهای» حقایق فراموششدهای را از حکومت پهلوی به یاد میآورد». خبرگزاری ایبنا. 3 آبان 1402
[7] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[8] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[9] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[10] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[11] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[12] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[13] «گلوله فیروزهای در گفتوگو با فهیمه شهابیان مقدم». کتاب نیوز. 12 اسفند 1402
[14] قاسمی. «مصاحبه با فهیمه شهابیانمقدم، نویسنده کتاب «گلوله فیروزهای»؛ قصه انتخاب روسری بهجای کلاه!». 357.
- ↑ «کتاب «گلوله فیروزهای» نوشته فهیمه شهابیان مقدم / انتشارات کتابستان معرفت». ترنجستان. بیتا. دریافت شده در 27 دی 1403
- ↑ «برای نگارش این داستان سعی کردم خیلی مطالعه کنم، بپرسم، ببینم، بشنوم و فکر کنم». خبرگزاری ایبنا. ۵ مرداد ۱۴۰۱
- ↑ «گلوله فیروزهای». طاقچه. بیتا. دریافت شده 27 دی 1403
- ↑ قاسمی. «مصاحبه با فهیمه شهابیانمقدم، نویسنده کتاب «گلوله فیروزهای»؛ قصه انتخاب روسری بهجای کلاه!». 357.