محمدرضا توکلی صابری

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۱ توسط محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمدرضا توکلی صابری

زادروز ۱۳۵۲
ملیت ایرانی
پیشه روزنامه‌نگار، نویسنده، پژوهشگر تاریخ پزشکی، مترجم، پژوهشگر ادبی، داستان‌نویس
کتاب‌ها «فرهنگ دارویی»، «فرهنگ داروسازی»، «گیاهان دارویی»، «فرهنگ طب سنتی»، «چنین گویند طبیبان»، «گزیده بهترین آثار جابربن حیان در کیمیاگری»، «شش نظریه که جهان را تغییر داد»، «پیگیری دیوانه‌وار»، «به ژنوم خوش آمدید»، «سفر برگذشتنی»، «سفر دیدار» و «چرا اندازه مهم است؟»
مدرک تحصیلی فوق دکترای شیمی پزشکی

محمدرضا توکلی صابری، نویسنده و پژوهشگر ایرانی است.[۱]

* * * * *

دکتر محمدرضا توکلی صابری متولد سال ۱۳۲۵، فارغ‌التحصیل دانشکدۀ داروسازی دانشگاه تهران است. او همچنین از دانشگاه دومونفورت در انگلستان درجۀ دکتری شیمی پزشکی و فوق دکتری را از دانشگاه اکس‌تر اخذ کرده است. چند سالی هم در دانشگاه‌های ایران، انگلیس و آمریکا به تدریس و تحقیق مشغول بوده و اکنون ازیک کمپانی انتشارات علمی در آمریکا به‌عنوان نویسنده علمی بازنشسته شده است. دکتر توکلی صابری در ایران سردبیر نشریۀ «طب و دارو» بوده و با چند نشریۀ دیگر مانند «دارو و درمان»، «پیام»، و «رازی» نیز همکاری داشته است.

وی مؤلف و متر جم حدود چهل کتاب در زمینه پزشکی، داروسازی، علم، ادبیات و فلسفه است. عناوین برخی آثار وی عبارت است از: «فرهنگ دارویی»، «فرهنگ داروسازی»، «گیاهان دارویی»، «علم چیست؟»، «جهان فراطبیعی»، «فرهنگ طب سنتی»، «چنین گویند طبیبان»، «گزیده بهترین آثار جابربن حیان در کیمیاگری»، «شش نظریه که جهان را تغییر داد»، «پیگیری دیوانه‌وار»، «چند تا لیس؟»، «قوانین و نظریه‌های علمی و چیزهای دیگر»، «به ژنوم خوش آمدید»، و «چرا اندازه مهم است؟»

دکتر محمدرضا توکلی صابری با دو کتاب سفر برگذشتنی، پابه‌پای ناصرخسرو بر جاده ابریشم و سفر دیدار سفر به کوهستان‌های بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو برگزیدۀ جایزۀ ادبی جلال آل‌احمد شده است.[۱] دكتر توكلى صابرى علاوه بر مقالات تحقيقاتى در زمينه تخصصى خود در ژورنال‌هاى اروپايى و آمريكايى نويسنده و مترجم بيش از پنجاه كتاب در زمينه پزشكى، داروسازى، ادبيات و فلسفه است. دكتر توكلى صابرى در سال ١٣۵٢ اولين فرهنگ دارويى ، در سال ١٣٨٩ اولين فرهنگ داروسازى، و در سال ١٣٩۵ اولين فرهنگ طب سنتى انگليسى‌فارسى و فارسى‌انگليسى را منتشر كرد.

انجمن ترویج علم ایران به دلیل فعالیت‌های گسترده و پیگیر دکتر محمدرضا توکلی صابرى در انتشار کتاب‌های دانشگاهی، عمومی و ترویجی با هدف معرفی علم به عموم مردم و تلاش‌های مسئولانه در راه پژوهش و تحقیق درباره تاریخ علم و مبارزه با شبه‌علم، جایزه ترویج علم سال ١٣٩٧ را به ايشان داد. در سال ١٣٨٢ براى اولين‌بار مسير سفر ناصرخسرو را به تدريج در طى هفت سال رفت و از روستاها، شهرها و كشورهايى كه ناصرخسرو گذر كرده و از بناها، مسجدها، قلعه ها، دروازه ها، دولاب‌ها، کاريزها، مزارها، گورستان‌ها، بازارها، کليساها، چشمه‌ها، نيل‌سنج‌ها، آبشارها، و زيارتگاه‌هايى كه ناصرخسرو بازديد كرده، عكس و فيلم گرفته و گزارش خود را از اين ديدارها در كتاب سفر برگذشتنى نوشته است. دكتر توكلى صابرى در پايان اين مسير دراز به ديدار مزار ناصرخسرو در كوهستان‌هاى بدخشان رفته و گزارش سفر و اولين عكس‌هاى آرامگاه ناصرخسرو را در كتاب «سفر ديدار» منتشر كرده است. هر دو كتاب بزرگترين جايزه ادبى ايران، يعنى جايزه جلال آل‌احمد، را دريافت كردند. علاوه برآن دكتر توكلى صابرى پس از جستجوهاى زياد دو نسخه قديمى از سفرنامه را كتابخانه‌هاى انگلستان و هندوستان پيدا كرده است كه به ترتيب ١٩٢ و ٢٨٨ سال قديمى‌تر از نسخه‌هاى موجود است و بر مبناى آن متن جديدى از سفرنامه ناصرخسرو را در دست انتشار دارد. توكلى صابرى در سى سال گذشته مبارزه جدى را با شيادان و مروجان خرافات و مدعيان روش‌هاى پزشكى دروغين آغاز كرده و افراد مشهورى افشاء كرده است. بعضى از مقالات او در اين‌باره در كتاب‌هاى علم چيست؟ و جهان فراطبيعى منتشر شده است و موجب توقف كار اين مدعيان شده است.[۲]

زندگی و یادگار

دیدگاه و اندیشه

وابستگی تجارب نزدیک به مرگ به فرهنگ و ملیت

تجربه نزدیک به مرگ وابستگی زیادی به فرهنگ، ملیت و اعتقادات افراد دارد، کسانی که مسیحی هستند صلیب می‌بینند و هندوها هم از چیزهایی از نمادهای اعتقادی خودشان در این تجارب حرف می‌زنند؛ حتی افراد بدون مذهب هم این تجارب را داشته‌اند. آنچه در برنامه زندگی پس از زندگی دیدم دقیقا کپی‌برداری از برنامه‌های آمریکایی است به‌خصوص ژست مجری و نوع فیلمبرداری و ....؛ از جمله در یکی از برنامه‌ها کودکی را آورده بودند که این پسربچه، عمویش را در حالت خون‌آلود و زخمی دیده بود در‌حالی‌که وقتی عموی او مرده بود در کفن دفن شده است و به نظر می‌رسد بچه دچار خیال‌پردازی شده است. چگونه می‌توان در چنین مسائل مهمی به خاطره افرادی جایزالخطا اعتماد کنیم. آیا ممکن نیست رؤیا باشد؟ در سال ۲۰۰۸، پژوهشگران گزارشات متعددی را در آمریکا و اروپا روی ۱۵۰۰ بازمانده ایست قلبی ثبت کرده‌ بودند و نشان دادند که این‌ها به علت کاهش اکسیژن و استفاده از دارو به چنین حالاتی مبتلا شده‌اند، بنابراین این تجارب واقعیت علمی ندارد.[۳]

تجارب نزدیک به مرگ را با دین پیوند نزنیم

مغز حتی در حال هوشیاری هم گول می‌خورد و بینایی او دچار خطا می‌شود بنابراین نمی‌توان این ادعاها را پذیرفت؛ اینکه این تجارب با مسائل دینی پیوند بخورد خطرناک و شبه علم است و آثار بدی هم دارد. تک مثال‌ها یا تجارب فردی را انکار نمی‌کنیم ولی این با واقعیت علمی و عمومی تفاوت دارد و اگر بخواهیم از نظر دانشی، بررسی کنیم باید تجربه‌پذیر باشد و هر قدر آن فرد درستکار و عالم و فرهیخته هم باشد نمی‌توان به‌عنوان علم از آن دفاع کرد. روش‌های مختلفی برای اثبات وجود دارد از جمله روش عقلی، روش علمی، روش شهودی و عرفانی وجود دارد دانش امروز مخلوطی از امور تجربی وعقلانی است و شهود با اینکه برای عرفا واقعیت دارد ولی تجارب شخصی و اعتقادی است و نمی‌توان آن را به همه تعمیم داد؛ بر این اساس غالب این نوع تجارب نزدیک به زندگی قابل پذیرش نیست.[۳]

محمدرضا توکلی صابری و آثارش از نگاه دیگران

مهدی قزلی درمورد سفر برگذشتنی

کتاب دکتر توکلی صابری کتاب خاصی است؛ نویسنده هزار سال بعد از تولد ناصر خسرو، سفرنامه او را با طی همین مسیر بازآفرینی کرده است. در کشورهایی مثل افغانستان، عراق، سوریه و لبنان شرایط این بازآفرینی سخت بوده است، اما اگر فرض را بر این بگذاریم که کسی همه شرایط بازآفرینی این سفرنامه را داشته باشد، معلوم نیست بتواند دوباره این مسیر را طی کند.[۴]

نظر جواد محقق، داور بخش مستندنگاری هفتمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد در مورد کتاب سفر برگذشتنی

یکی از ویژگی‌های مهم مورد نظر داوران بخش مستندنگاری در این دوره از جایزه جلال، ابداع و ابتکار بود. در کتاب سفر برگذشتنی با یک نوع ابتکار مواجهیم به نام سفرنامه تطبیقی که تا‌کنون وجود نداشته است. سفرنامه تطبیقی وجود ندارد و در مجموع تا‌کنون دو سفرنامه تطبیقی در ایران منتشر شده: یکی سفرنامه مهدی قزلی در مسیر جلال که با نام «جای پای جلال» منتشر شده است و دیگری همین کتاب «سفر برگذشتنی» که نویسنده، مسیر طی شده توسط ناصرخسرو را از نو طی کرده و به شکلی تطبیقی سفرنامه خود را از این مسیر می‌نویسد. زمانی که ناصر خسرو این مسیر را طی می‌کرده، در طول سفر از یک مملکت عبور می‌کند، اما امروز‌‌ همان مسیر در مرزهای چندین کشور است و به این ترتیب سفر کردن به این مجموعه کشور‌ها که امروزه هر کدامشان درگیر مناسبات و روابط مختلفی هستند نیازمند همت والائی است و نویسنده کتاب این همت را داشته است. از نکات جالب و مهم این کتاب این است که نویسنده در ایران زندگی نمی‌کند و به دلیل زندگی در آمریکا، فاصله بسیاری با منطقه داشته است. آن‌طور که نویسنده نوشته است، برای سفر به این کشور‌ها، به چند کشور دیگر سفر می‌کرده. چنین سفر عظیمی با چنین حجم جغرافیایی برای ما راحت نیست. نویسنده مدتی پیش از سفر در باشگاهی تمرین می‌کرده تا بتواند در سختی‌های سفر را تحمل کند. هر نویسنده‌ای که سفرنامه‌ای می‌نویسد، خود قهرمان بلامنازع سفرنامه‌اش است. درحالی‌که دکتر توکلی صابری در این کتاب با مخاطب صادق است. هرجا که نتوانسته مسیر را ادامه دهد، صادقانه به مخاطب خود اعلام کرده است. در عین حال او نگاه خود باخته‌ای هم به کشورهای دیگر ندارد.[۴]

نظر رضا امیرخانی در مورد کتاب «سفر برگذشتنی»

بعضی از انسان‌ها هستند که سفر بازند. دکتر توکلی صابری از آن دست نویسنده‌ها هستند که خود سفر برایشان مساله است. بسیاری از سفربازان قائل به اشتراک لذت سفر با دیگران نیستند، بسیاری از سفربازان راجع به خاطراتشان از سفر چیزی نمی‌نویسند، باید خوشحال باشیم که دکتر توکلی صابری لذت سفر‌هایشان را با ما به اشتراک گذاشته‌اند. سفرنامه‌ای گونه‌ای ادبیِ منسوخ شده است. این گونه ادبی کاربردهای سابق را ندارد. اگر کسی سفرنامه بنویسد نباید راجع به جغرافیای محیط، اندازه و طول و عرض و ارتفاع یک اثر تاریخی صحبت کند، چرا که همه این‌ها با یک جستجوی ساده اینترنتی قابل دستیابی است. نویسنده در سفرنامه بیش از آن‌که به محیط بپردازد، به رابطه خود با محیط می‌پردازد. ما در این اثر با یک نویسنده حرفه‌ای مواجه نیستیم و من اگر ادیتور کارهای ایشان بودم، بخش‌هایی از این کتاب را عوض می‌کردم. بخش ایران کتاب به اندازه بخش ترکمنستان و عربستان جذاب نیست و در این بخش‌ها، نگاه خودِ نویسنده کتاب وارد می‌شود.[۴]

نظر ابراهیم زاهدی مطلق درباره کتاب سفر برگذشتنی

تحلیل و نوع نگاه نویسنده در کتاب بسیار مهم است. مهم‌ترین بخش سفر انسان‌ها هستند. نویسنده سفر برگذشتنی باید یازده کشور را رد می‌کرد تا مسیر ناصرخسرو را در سفرنامه‌اش طی کند. اگر در این مسیر بخشی از جزئیات را ذکر می‌کرد بخش‌هایی از مسائل کشور‌ها حل می‌شد. به‌طور مثال بعضی از راننده‌های تاکسی در همه‌جای دنیا برای گرفتن کرایه بیشتر از مسافر‌ها راه‌هایی بلدند. تحلیل آدم‌ها موجب تفسیر سفرنامه می‌شود. نوع نگاه نویسنده صادقانه است، اما الگوی او سفرنامه‌نویسی غربی است. گرچه نویسنده مسیر ناصر خسرو را برای نگارش کتاب طی کرده، اما به سیاق او سفرنامه خود را ننوشته است. کتاب سناریو ندارد، اگر نویسنده برای کتابش سناریو طراحی می‌کرد، می‌توانست جریان سفرنامه‌اش را به شکلی هدایت شده به مخاطب بدهد. به‌عنوان مثال ناصر خسرو در تبریز به شاعری تبریزی می‌رسد به نام قطران؛ نویسنده کتاب هم می‌توانست در سفر تبریز به یکی از شاعران تبریزی برسد و گزارشی از دیدار با او بدهد. مصر جای مهمی است، هم در دورانی که ناصر خسرو سفرنامه‌اش را تنظیم کرده است و هم در دوران حاضر. ناصرخسرو زمانی که به مصر می‌رسد به اسماعیلیون می‌پیوندد و امروز هم مصر یک منطقه مهم محسوب می‌شود. اما این اهمیت در کتاب نمود ندارد.[۴]

دیگران از نگاه توکلی صابری

توکلی از آشنایی با احمد فردید می‌گوید

در دهۀ ۴٠ خورشیدى به هنگامى که در دانشگاه تهران دانشجو بودم و جلال آل‌احمد کتاب غرب‌زدگى را منتشر کرده بود، اسم فردید بر سر زبان‌ها افتاده بود، زیرا در آن کتاب آل‌احمد گفته بود که «این تعبیر "غرب‌زدگى" را از افادات شفاهى سرور دیگرم حضرت فردید گرفته‌ام». بعدها هم داریوش آشورى نوشته بود: «با مرگ احمد فردید دفتر یک دوران از تاریخ فکر و روشنفکرى در این کشور بسته شد. نگرش در ماهیت و معناى تاریخ ماست که او را سزاوار داشتن عنوان فیلسوف مى‌کند.» من هم به اقتضاى کنجکاوى به دنبال این بودم تا بدانم فردید کیست که آل‌احمد، برجسته‌ترین روشنفکر آن زمان، این چنین از وى تعریف کرده است و نوشته‌اى از وى بخوانم. اما آرزوى من هیچ‌گاه برآورده نشد و هیچ‌گاه به متن مکتوبى از وى دسترسى نیافتم. تا اینکه چند ماه پیش آگهى انتشار کتاب دیدار فرهى و فتوحات آخرالزمان را در روزنامه دیدم. مانند اینکه گنج گران‌بهایى را یافته باشم، به‌سرعت کتاب را از ایران خواستم. کتاب به دستم رسید و با حرص و ولع به خواندن آن پرداختم. پس از پایان خواندن کتاب، مدتى صبر کردم تا اندیشه‌هاى موجود در این کتاب را هضم کنم. سپس براى نوشتن این مقاله یک بار دیگر این کتاب و منابع مربوط به زندگى و فلسفۀ فردید را بازخواندم.[۵]

جوایز

YesY سفر برگذشتنی (پابه‌پای ناصرخسرو بر جاده ابریشم جلدی) و سفر دیدار سفر به کوهستان‌های بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو) برگزیدۀ جایزۀ ادبی جلال آل‌احمد شده است.

کتابشناسی

تالیفات

  • سفرنامه ناصرخسرو بر پايه كهن‌ترين نسخه موجود (انتشارات علمى فرهنگى)
  • سفر برگذشتنى، پا به پاى ناصرخسرو بر جاده ابريشم در هزارمين زادروز او (انتشارات علمى فرهنگى)
  • سفر ديدار، سفر به كوهستان‌هاى بدخشان و ديدار از مزار ناصرخسرو (نشر اختران)
  • علم چيست؟ جستارهايى در‌باره فلسفه، پژوهش، و آموزش علم (نشر اختران)
  • شبه علم چيست؟ شبه علم، شبه عرفان، شبه پزشكى، و شبه فلسفه در دوران پست مدرن (نشر اختران)
  • جهان فراطبيعى، علم، شبه علم، و ضد علم در دوران پست مدرن (نشر اختران)
  • شوخى‌هاى پزشكى (انتشارات معين)
  • چنين گويند حكيمان (انتشارات معين)
  • فرهنگ انگليسى‌فارسى داروسازى (انتشارات مازيار)
  • فرهنگ انگليسى‌فرانسه‌فارسى داروپزشكى (انتشارات مازيار)
  • فرهنگ انگليسى‌فارسى و فارسى‌انگليسى طب سنتى (انتشارات معين)
  • سفر طواف، دور ايران در ٣٠ روز (نشر اختران)
  • ايران را سراسر گلستان كنيم (نشر اختران)
  • پير دره يمگان (انتشارات معين)

ترجمه‌ها

  • معنى همه اين‌ها چيست؟ (انتشارات معين)،
  • تاريخچه مختصر كيهان، از مهبانگ تا انسان و پس از آن (نشر اختران)،
  • رودخانه‌اى جارى از عدن (انتشارات معين)،
  • گزيده‌اى از بهترين آثار جابربن حيان در كيمياگرى (انتشارات معين)
  • دانشورزى (انتشارات معين)
  • سرگذشت شگفت‌انگيز حيات (انتشارات معين)
  • ده آزمايش برتر علمى (انتشارات معين)
  • شش نظريه كه جهان را تغيير داد (انتشارات مازيار)
  • به ژنوم خوش آمديد (انتشارات مازيار)
  • قوانين، نظريه‌هاى علمى، و چيزهاى ديگر (انتشارات مازيار)
  • پیگيرى ديوانه‌وار (انتشارات مازيار)
  • شش نظريه كه جهان را تغيير داد (انتشارات مازيار)
  • چرا اندازه مهم است (انتشارات مازيار)
  • داروين (انتشارات مازيار)
  • پروفسور اينشتن عزيز، نامه‌هاى كودكان به اينشتن (انتشارات مازيار)
  • دروغ يا درمان (انتشارات مازيار)
  • چند تا ليس؟ چگونه هر چيزى را تخمين بزنيم (انتشارات مازيار)
  • امداد پزشكى (انتشارات مازيار)
  • امداد دندانپزشكى (انتشارات نويسا)
  • امداد پرستارى (نشر ثالث)
  • گياهان دارويى (انتشارات روزبهان)

نگاهی به برخی آثار

کتاب «گزیده بهترین آثار جابر بن‌ حیان»

این کتاب که توسط انتشارات معین منتشر شده است و به زندگی و آثار جابر بن حیان می‌پردازد شامل مجموعه رساله‌های التنور، التحقیق او بحث عن الكمال، رأس الكمال، كشف‌الحقیقه و ، هك الاستار است كه در سال ۱۵۴۵ توسط ریچارد راسل از زبان عربی به زبان لاتین ترجمه و در شهر برن سوئیس منتشر شده است. متن انگلیسی این كتاب در سال ۱۶۷۸ میلادی از روی متن لاتین آن توسط ریچارد راسل، ترجمه و در لندن منتشر شده است. جابر بن حیان یكی از شخصیت‌های مشهور جهان اسلام است كه درباره او و كارهایش كم می‌دانیم. نویسنده، ترجمه این كتاب را برای معرفی چهره واقعی جابر بن حیان لازم می‌داند. برای آشنایی بیش‌تر خواننده با جابر بن حیان، زندگی‌نامه او را همراه با مختصری درباره كیمیاگری و واژه‌نامه‌ای در مورد اصطلاحات كیمیاگری به كتاب افزوده تا درک متن نوشته‌های جابربن حیان و ترجمه آن‌ها را آسان‌تر سازد. از آن‌جا كه این كتاب از متن انگلیسی ترجمه شده است، مترجم برای یافتن زبان كیمیاگری جابر، بسیاری از واژه‌ها و عبارات آن را به عربی ترجمه كرده تا متن فارسی به متن عربی نزدیک‌تر شود. ۴این کتاب در هفتمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد به‌عنوان کتاب برگزیده بخش مستندنگاری انتخاب شده بود.[۴]


بخشی از کتاب

جابر بن‌ حیان یكی از مردان بزرگ علم در تاریخ ایران و جهان اسلام است كه كمتر شناخته شده است. در چند سده گذشته، داستان‌ها و افسانه‌های بسیاری درباره وی گفته و نوشته شده است، ولی فقط در صد سال گذشته و به‌ویژه در چند دهه اخیر است كه پژوهشگران توانسته‌اند اطلاعات جدید و نزدیک به واقعیت درباره زندگی و آثار او به دست آورند . اهمیت كارهای جابر بن حیان در زمینه شیمی به‌حدی است كه جرج سارتون، تاریخ‌نویس علم، او را «پدر و بنیان‌گذار شیمی» می‌داند و اریک جان هولمیار كه آثار او را از عربی و لاتین به انگلیسی ترجمه كرده است، او را هم شأن رابرت بویل، شیمی‌دان انگلیسی و آنتوان لاوازیه، شیمیدان فرانسوی به‌عنوان پایه‌گذاران دانش شیمی می‌داند. اولین ترجمه‌ٔ رساله‌های جابر كه در اوایل قرن دوازدهم میلادی در اروپا ظاهر شد، تا چند سده بعد از وی، مهم‌ترین درس نامه شیمی در اروپا بود. مطالبی كه درباره زندگی او می‌دانیم با افسانه‌های زیادی آمیخته است . امید است با پژوهش‌های بیشتر و یافتن بقیه كتاب‌های او به زبان عربی یا زبان‌های دیگر، زندگینامه دقیق‌تری از او تهیه شود. با یافتن این آثار، بعضی از مطالبی را كه درباره‌ٔ او می‌دانیم، ممكن است اصلاح شده و یا تغییر یابند. در این بخش به مهم‌ترین نكات زندگی او كه بیشتر پژوهشگران در مورد آن هم‌رأی هستند می‌پردازیم. (۴)

کتاب «سفر برگذشتنی»

نحوه شکل‌گیری کتاب از زبان نویسنده

ناصر خسرو متولد سال ۳۸۲ شمسی است. سال ۱۳۷۹ که دیوان ناصر خسرو را می‌خواندم، با خودم فکر کردم چه می‌شود کسی در سالگرد تولد ناصر خسرو از‌‌ همان مسیری که او به حج رفته است، این مسیر را طی کند. در ابتدا می‌خواستم چیزی بنویسم، مثل یادداشت‌های شریعتی یا جلال آل‌احمد. بعد از بررسی متوجه شدم امکان آن‌که همه مسیر را بی‌وقفه بروم وجود ندارد و به نتیجه رسیدم که این مسیر را قطعه‌قطعه طی کنم. در ‌‌نهایت مجموعه این سفر هفت سال به طول انجامید. سفرنامه‌های امروزی از آن جهت مخاطب دارد که برخورد فرهنگ‌ها را نشان می‌دهد، از این رو باید آن را به‌عنوان داستان خواند. در بسیاری از سفر‌ها شاهد مسائلی بودم اما نمی‌خواستم به‌عنوان تحلیل‌گر یا متفکر این روایات را کنار همدیگر بچینم. زمانی که سفر‌هایم به پایان رسید، نمی‌دانستم چطور باید آن را بنویسم تا این‌که دستم شکست و مجبور شدم مدت زیادی را در خانه بمانم. در این مدت یادداشت‌هایم را پیاده و تنظیم کردم. در سفر‌ها هرچه دیده بودم، نوشتم. من در این کتاب نه می‌خواستم تحلیل کنم، نه مبارزه. فقط می‌خواستم مثل یک روزنامه‌نگار، گزارش کنم. قرار نبود مانند نویسنده‌ها سال‌ها وقت بگذارم برای نوشتن. همان‌طور که در آغاز هم نوشته‌ام، این کتاب صرفا یک گزارش است.[۴]


سفر دیدار

این کتاب سفر به کوهستان‌های بدخشان و دیدار از مزار ناصرخسرو قبادیانی است که در سال ۱۳۹۵ توسط نشر اختران به زبان فارسی منشتر شد. این کتاب در زمینه مستندنگاری بوده و در زمستان ۱۳۹۶ در فهرست نامزدهای دریافت جایزه کتاب سال قرار گرفت.

در آغاز این کتاب می‌خوانیم:

سیزده سال پیش که با سفرنامه‌ٔ ناصرخسرو آشنا و شیفته‌ٔ او شدم و تصمیم گرفتم به مناسبت هزارمین سالگرد زادروز او مسیر سفرنامه‌اش را طی کنم، قصد داشتم سفرم را از آرامگاه او آغاز کنم. ولی به علت شرایط بین‌المللی و جنگ داخلی در افغانستان که هنوز هم ادامه دارد این سفر ممکن نشد. آن سفر انجام شد و حاصلش کتاب سفر برگذشتنی بود. در طی این سال‌ها چند بار دیگر سعی داشتم از آرامگاه او در بدخشان دیدار کنم، اما ممکن نشد. تا این‌که تابستان ١٣٩٢ دل را به دریا زدم و راهی تاجیکستان شدم و از آن‌جا به افغانستان رفتم و این آرزو برآورده شد. بخت یار بود و تنها یک حادثه‌ٔ کوچک این سفر را ممکن کرد. پیش از سفر، قصد خویش را از رفتن به افغانستان از خانواده و دوستان پنهان داشتم، زیرا گمان می‌بردم نگران خواهند شد و سعی خواهند کرد تا مرا از این کار منصرف کنند یا مانع از این سفر شوند. این سفر خوشبختانه به انجام رسید و موفق به بازگشت شدم. این کتاب شرح این سفر و دیدار از آن لعل بدخشان است. در این سیزده سال همیشه در رؤیا همراه و هم‌صحبت او بوده‌ام و اکنون که حاصل این آشنایی این دو کتاب شد، امیدوارم این دوستی ادامه یابد و با این کتاب پایان نپذیرد. امیدوارم که هرکس که کتاب سفرنامه‌ٔ ناصر خسرو و سفر برگذشتنی مرا می‌خواند و می‌خواهد تجربه‌ٔ رفتن در این مسیر را تکرار کند، سفرش را از آرامگاه او آغاز کند یا به آن پایان برد. یا هردو.[۶] این کتاب در بخش مستندنگاری دهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آل‌احمد به عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شده است.

ناصرخسرو یکی از شش شاعر بزرگ پارسی‌زبان است. او همانند فردوسی عمر خود را وقف نوشتن کرد و در برابر مراکز قدرت حاکم در زمان خود ایستاد. او پس از بازگشت از سفر هفت سالهٔ خود از شهری به شهری دیگر گریخت تا سرانجام در روستای حضرت سعید در کوهستان‌های بدخشان ماندگار شد و به سرودن و نوشتن پرداخت و سپس در همان‌جا درگذشت.[۷]

محمدرضا توکلی صابری در آستانه‌ٔ هزارمین زادروز ناصرخسرو در سال ۱۳۷۹ تصمیم گرفت که مسیر سفرنامه‌ٔ او را بعد از هزار سال دوباره تکرار کند. او تصمیم گرفت که سفرش را از آرامگاه پیر یمگان در بدخشان افغانستان آغاز کند. ولی به دلیل ناآرامی‌های افغانستان و سپس حمله‌ٔ آمریکا به این کشور، موفق به اجرای پروژه در بخش مربوط به افغانستان نشد. او سفرش را از منتهی‌الیه شمال شرقی ایران و سرخس آغاز کرد و تمام مسیرهایی را که ناصرخسرو در آن روزگار طی کرده بود تکرار کرد و از شام گذشت و به مکه رسید. حاصل آن سفر کتاب سفر برگذشتنی بود. اما زیارت مزار ناصرخسرو برای کسی که مسیر سفر او را تکرار کرده آرزو شده بود. تا این‌که در سال ۱۳۹۲ توکلی صابری از مرز تاجیکستان به افغانستان رفت و با سختی بسیار خودش را به بدخشان و آرامگاه ناصرخسروی قبادیانی رساند. توکلی صابری برای رسیدن به بدخشان از مسیری رفت که ایرانیان کمتری رفته‌اند و این ارزش سفرنامه‌ٔ او را بسیار بالا می‌برد. او از بخش‌هایی از افغانستان عبور کرده که صعب‌العبورترند و جامعه‌ٔ بسته‌تری دارند. فرهنگ مردمان آن خطه از افغانستان در توصیف‌های کتاب به‌خوبی نمود دارند.[۸]

برشی از متن کتاب

از کندوز تا تالقان، مرکز تخارستان، هفتاد کیلومتر است. چهل کیلومتر بعد از تالقان، در کتل زغال، جاده کوهستانی بود و راننده به سرعت می‌رفت و از چند سانتی‌متری ماشین‌های روبه‌رو رد می‌شد. گاهی کاملا از سمت چپ جاده می‌راند و وقتی ماشینی از روبه‌رو می‌آمد، برمی‌گشت سمت راست. چند بار به او تذکر دادم ولی خندید. یک بار چنان از نزدیکی یکی از خودروهای روبه‌رو رد شد که یاعلی بلندی گفتم. گفت: «یا علی نگو، بگو یاالله.» گفتم: «گاهی یاالله و یامحمد هم می‌گویم.» گفت: «یا محمد هم نگو. این دو نفر فوت کرده‌اند، کاری نمی‌توانند بکنند. فقط الله است که می‌تواند کاری بکند.»[۸]

پانویس