نورالدین پسر ایران
نورالدین پسر ایران | |
---|---|
نویسنده | معصومه سپهری |
ناشر | سوره مهر |
تاریخ نشر | ۱۳۹۰ |
نوع رسانه | کتاب |
کتاب نورالدین، پسر ایران روایتی از عملیات بدر، عملیات والفجر۸ و عملیات کربلای۴ به قلم معصومه سپهری است.
«نورالدين پسر ايران» كتاب خاطرات كسی است كه بیتعارف و بدون ترديد، هشت سال در متن جنگ زندگی كرده و امروز برای ماندگاری آن لحظههای بینظير از خاطراتش گفته است. كتاب «نورالدين پسر ايران » اگرچه به خاطرات یک نوجوان خطهٔ آذربايجان پرداخته است، اما در جای جای كتاب ويژگيهای «فرزند ايران بودنی» نورالدين كاملاً پيدا است؛ ويژگیهايی چون صفا و صميميت، صداقت و صراحت، سادگی و بیتكلفی، سر نترس داشتن و شهادتطلبی كه بهخوبی هم تصوير شده است. اينها خُلقيات و صفات تمام فرزندان ايران بود كه در جبهههای نبرد حاضر بودند. برای ورود به كتاب، حتی بد نيست كه از مرور عكسهای آخر كتاب شروع كنيم. عكسهای نورالدين و همرزمانش كه به ترتيب زمان و تاريخ عكسها پشت سر هم چيده شدهاند، همهی ماجرای نورالدين از آغاز تاكنون را مانند یک سرآغاز و یک روايت بصری بازگو میكنند. پس از آن بايد سراغ متن كتاب رفت كه بسيار روان و شيوا و ضمناً متعهد به استناد و حتی لحن صاحب خاطرات، روايت شده است.[۱]
کتاب «نورالدین پسر ایران» که انتشارات سورهٔ مهر آن را در آذر ماه ۱۳۹۰ منتشر کرده، ششصدمین کتاب دفتر ادبیات و هنر حوزهٔ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در ۲۳ سال فعالیت این دفتر به حساب میآید. خاطرات سید نورالدین عافی را ابتدا در سال ۱۳۷۳، آقای موسی غیور طی ۴۰ ساعت مصاحبه به زبان ترکی ضبط کرد و معصومه سپهری از سال ۱۳۸۳ کار پیادهسازی و تنظیم این مصاحبهها را برعهده گرفت. ایشان برای فراهم آوردن این کتاب ۷۰۰ صفحهای شخصاً نیز چندین مصاحبهٔ تکمیلی از صاحب خاطرات و همرزمان او گرفت.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
خلاصه کتاب
کتاب «نورالدین پسر ایران» از هجده فصل و عکسهای ضمیمه و فهرست اعلام تشکیل شده است. سید نورالدین عافی در سال ۱۳۴۳ در روستای خلجان در نزدیکی تبریز متولد میشود. خانواده او پرجمعیت و کشاورزند. در دوران انقلاب در راهپیماییها و فعالیتهای انقلابی شرکت میکند. با شروع جنگ ایران و عراق میخواهد راهی جبهه شود؛ ولی بهخاطر سن کمش او را نمیپذیرند. بارها و بارها اقدام میکند و بالاخره موفق میشود. در پاییز سال ۱۳۵۹ دوره آموزش نظامی میبیند و راهی مناطق غرب کشور میشود و در سپاه مهاباد به فعالیت میپردازد. در سال ۱۳۶۰ عضو رسمی سپاه کردستان میشود و پانزده ماه آنجا میماند؛ ولی مدام در اندیشه راهیشدن به مناطق جنگی جنوب کشور است. وقتی به منطقه جنگ ایران و عراق عازم میشود، برادر کوچکتر صادق هم به همراهش میرود و در یک بمباران حمله هوایی عراق در برابر چشمان نورالدین شهید میشود. بیست و چهار ترکش به بدن نورالدین اصابت میکند و او در بیمارستانهای کرمانشاه و مشهد بارها تحت عمل جراحی قرار میگیرد؛ ولی چون از قسمت شکم و صورت و چشم و بینی آسیبهای جدی دیده، حتی با این عملها، بهطورکامل بهبود نمییابد. به تبریز میرود و بعد از شش ماه به جبهه برمیگردد. در مرخصیهایی که در تبریز میگذراند به فعالیتهای مذهبی و تبلیغی و عیادت از خانواده شهدا و مجروحان بیمارستانها میپردازد و هربار بعد از استراحتی کوتاه به جبهه برمیگردد. در عملیاتهای زیادی از جمله مسلم بن عقیل، کربلای چهار، و ... شرکت میکند و بارها بهشدت مجروح میشود و با وجودی که جانباز ۷۰ درصد است، هر بار بعد از بهبودی نسبی به جبهه برمیگردد. در هجدهسالگی چهرهاش در اثر جراحتهای شدید و جراحیهای زیاد کاملاً شکل خود را از دست میدهد. در سال ۱۳۶۳ با دختری شانزدهساله به نام معصومه عقد میکند. در ۱۳۶۶ ازدواج میکند و در سال ۱۳۶۷ اولین فرزندش، که دختر است، متولد میشود. در مناطق جنگی بهعنوان غواص در عملیاتهای زیادی شرکت میکند. پس از قبول قطعنامه و پایان جنگ برای مداوا به آلمان میرود و باز هم تحت عمل جراحی قرار میگیرد و بنا به درخواست خودش زودتر از موعد به ایران برمیگردد. نورالدین هنوز دردها و ناراحتیهای جسمی و دلتنگی دوری از دوستان شهیدش، مخصوصاً امیر مارالباش، را دارد.[۲]
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه پُرکار و اعجازگونهٔ هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحه ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشیِ نویسنده، بهخوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرئت راوی در بیان گوشههایی که عادتاً در بیان خاطرهها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانهٔ همسری است که تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پراَجر با او را پذیرفته است. ساعات خوش و باصفایی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم. والحمد لله ۲۰ / ۱۰ /۹۰»[۱]
جلد دوم "نورالدین، پسر ایران
سید نورالدین عافی از انتشار جلد دوم کتاب «نورالدین پسر ایران» خبر داده و گفت: جلد دوم کتاب «نورالدین پسر ایران» در چهار بخش منتشر خواهد شد. بخش اول ناگفتههایی که از کتاب «نورالدین پسر ایران» جا مانده است، و مسائلی که الان متناسب با جو جامعه میتوان آنها را بیان کرد. بخش دوم به تاثیری که کتاب اول روی جوانها گذاشته پرداخته میشود. بخش سوم در مورد نقش همسرم است و بخش آخر کتاب هم به قضایای بعد از جنگ و سختیهای بعد از جنگ برمیگردد.
جوایز
کتاب «نورالدین پسر ایران» طی مراسم اختتامیه پنجمین جایزه ادبی جلال آلاحمد، گرانترین جایزه ادبی ایران، که با بررسی بیش از چهار هزار و پانصد اثر همراه بود، در گروه مستندنگاری و بخش خاطرهنگاری موفق به کسب عنوان برترین کتاب شد.
پویانمایی نورالدین پسر ایران
پویانمایی «نورالدین پسر ایران»، بر اساس خاطرات چاپ شده سید نورالدین عافی، به کارگردانی میثم حسینی ساخته شد. این مجموعه شامل سی قسمت پانزده دقیقهای است. علی تقیپور تهیهکننده برنامه «نورالدین پسر ایران» درباره آن میگوید: محمد صالح علا، آتیلا پسیانی، مسعود فروتن و پژمان بازغی از جمله هنرمندانی هستند که در نخستین قسمتهای «نورالدین پسر ایران» شاهد حضور آنها در برنامه خواهید بود.
از ویژگی های این کتاب به موارد زیر می توان اشاره کرد:
- بیان روان و سلیس کتاب است. بخش مهم این ویژگی مدیون زحمات سرکار خانم سپهری است که این خاطرات را امانتدارانه و شیوا و روان، پرداخت دادهاند.
- صداقت و پرهیز از هرنوع مقدس نمایی و تطهیر و بیان بزک شدهٔ وقایع است.
- طنز مستتر در برخی گفتوگوها و مناظرهها است.
- واقعنمایی و بیان صادقانه و مواجهه بسیار واقعی با زندگی است.
- اشارات معرفتی اثرگذار کتاب است.
- نمایش وضعیت جامعه آن هنگام و نشاندادن برخی افراد یا گروههایی است که در آن زمان که بسیاری از مردم غیور این سرزمین مشغول دفاع از دین و کشور و امامشان بودند، آنها با بیتفاوتی یا سهلانگاری یا کارشکنی، بر خلاف جهت مردم حرکت و عمل میکردند.
- نمایش عظمت روحی خانواده شهدا است.
- تأثیر توسل به ائمه اطهار علیهمالسلام و خصوصا امام رضا علیهالسلام است.
- بیان دقیق برخی حوادث جبههها به صورتی واقعی و نه اغراقآمیز و نه بزکشده است.
- پرهیز از بیان خاطره برای کسب شهرت و امتیاز است.[۳]
فهرست مطالب کتاب
- مقدمه
- فصل اول: کوچه باغهای کودکی
- فصل دوم: کردستان
- فصل سوم: من ماندنی هستم
- فصل چهارم: دو برادر، یک پرواز
- فصل پنجم: زخم بر زخم
- فصل ششم: اردوگاه شهدای خیبر
- فصل هفتم: پاسگاه زید
- فصل هشتم: زندگی در جنگ
- فصل نهم: کربلای بدر
- فصل دهم: گردان ابوالفضل
- فصل یازدهم: خداحافظ امیر!
- فصل دوازدهم: کارخانه نمک
- فصل سیزدهم: غواصان حبیب
- فصل چهاردهم: زخم کربلای۴
- فصل پانزدهم: خط شلمچه
- فصل شانزدهم: زهوار در رفته!
- فصل هفدهم: وقتی اشک کم آوردم
- فصل هجدهم: دردهای ناتمام
- عکسها[۴]