حمید سبزواری
حمید سبزواری | |
---|---|
نام اصلی | حسین آقاممتحنی |
زمینهٔ کاری | شاعری |
زادروز | ۱۳۰۴ سبزوار |
پدر و مادر | عبدالوهاب |
مرگ | ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ تهران |
محل زندگی | تهران |
علت مرگ | کهولت سن و بیماری |
لقب | پدر شعر انقلاب |
سبک نوشتاری | خراسانی |
تخلص | حمید سبزواری |
مدرک تحصیلی | دیپلم ادبی |
حسین آقاممتحنی مشهور به حمید سبزواری نویسنده و شاعر ملقب به پدر شعر انقلاب است.
داستانک
داستانکهای انتشار
سرودن شعر «خمینی ای امام»
این شعر اولین شعری است که سبزواری برای انقلاب اسلامی سرود. این سرود زمانی شکل گرفت که امام خمینی از بغداد به پاریس رفته بود. دوستان آمدند و به سبزواری گفتند: «ما سرود میخواهیم و تو باید سرود بسازی.» سبزواری گفت: «آهنگی، راهنمایی، کمکی به من بدهید.» گفتند: «ما کسی را نداریم؛ فقط میخواهیم سرود بسازیم.» سبزواری گفت: «آخر من سرود را برای چه آهنگی بسازم؟ اگر به شما شعر بدهم به عنوان سرود میپذیرید؟» گفتند: «نه.» سبزواری آن شب به خانه آمد «خمینی ای امام» را سرود. بعدها این سرود هنگام ورود امام خمینی به فرودگاه در مقابل او اجرا شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
داستانک عشق
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
عکس سنگقبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
سوانح عمر
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
حمید سبزواری دوران نوجوانی و جوانی را در زادگاهش سبزوار گذراند. او از ۱۴ سالگی چند شعر میسرود که اغلب مضامین آن مسائل اجتماعی بود اما به مرور با تشویق پدر به اشعار مذهبی روی آورد. پدر حمید سبزواری که کفّاش بود در ۲۴ سالگی نابینا شد و کارگاه کفّاشیاش از رونق افتاد. به دلیل مشکلات اقتصادی، سبزواری در جوانی تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت. در همان دوران اولین اشعار او در سبزوار چاپ شد اما وقتی به تهران آمد نتوانست اشعارش را در تهران چاپ کند. پس از بازگشت به سبزوار به استخدام ادارهٔ فرهنگ درآمد. مدّت کوتاهی از ازدواجش نگذشته بود که حوادث ۲۸ مرداد رخ داد و سبزواری تحت تعقیب قرار گرفت و ناچار شد مدتی در اسفراین مخفی شود. سبزواری در آن دوران تمایلات چپگرایانه داشت ولی هیچگاه به عضویت حزب توده درنیامد. پس از اینکه آبها از آسیاب افتاد او به مشهد رفت و در «کانون نشر حقایق اسلامی» با محمدتقی شریعتی، پدر علی شریعتی آشنا شد. سبزواری با علی شریعتی نیز آشنایی داشت. سبزواری پس از تجربهٔ کارهای مختلف، سرانجام به استخدام بانک بازرگانی (تجارت) درآمد. سبزواری پس از انقلاب خود را از کارمندی بانک بازنشسته کرد و عضو شورای شعر رادیو و تلویزیون شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
شخصیت و اندیشه
دیدگاه در مورد «شعر نو»
من شعر نو را به لحاظ این که وزن را شکسته و قافیه را از بین برده، یعنی در واقع اساس شعر را درهم ریخته است، نمیپسندم. چون معتقدم که نیمی از زیبایی شعر به موزون بودن و مقفی بودن آن است. به هر حال من با شعر نو مخالف نیستم و خودم نیز سرودههایی به سبک نو دارم و آثار پایه گذران شعر نو را هم دوست دارم و میپسندم؛ مانند سرودههای لطیف نیما و اشعار فخیم اخوان ثالث. متأسفانه پیروان این بزرگان، شعر نو را خراب کردهاند. این افراد چون توانایی سرودن شعر نو ندارند قلم بطلان بر تمام قواعد شعر فارسی کشیدهاند. شعری که می سرودهاند، فقط مخصوص روزگار خودشان نبوده، شعر روزگاران بوده یعنی مردم هر زمان به نوعی خود را مخاطب آن احساس میکنند . از جهت دیگر «سخن کز دل برآید لاجرم بردل نشیند». به نظر من چیزهایی که باعث ماندگاری شعر آنها شده انتخاب موضوع، جهان نگری، بینش شاعر، درنظر گرفتن عواطف و علایق مردم و خلاقیت است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
انتخاب تخلص «حمید سبزواری»
نام اصلی بنده« حسین ممتحنی» است. من به چند دلیل نام « حمید» را تخلص خود قرار دادم. یکی به این علت که به کاربردن حمید در شعر راحت تر از حسین است. ثانیاً من تا مدتها نمیخواستم کسی بداند که چه کسی این شعرها را سروده است ؛ « حمید سبزواری» به نوعی اسم مستعار من است. « سبزواری» هم به این علت برگزیدم چون سبزوار زادگاهم بود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران
آیتالله خامنهای
اوّلاً ایشان قریحهی شعریاش خیلی خوب بود؛ واقعاً شاعر بود؛ یعنی شاعر بالذّات بود، متصنّع نبود. ثانیاً تسلّط بر انواع شعر داشت، تسلّط بر گسترهای واژگانی داشت، یعنی واژگان وسیعی در اختیارش بود، تنوّع در شعر داشت، بهروز بود، مهم این است که بهروز بود؛ یعنی از وقتی من شناختم آقای حمید را. بنده از اوایل انقلاب «از همان ماههای اوّل انقلاب» با آقای حمید آشنا شدیم و مراودهی ادبی و شعری با ایشان پیدا کردیم در آن گرفتاریها و اشتغالات عجیب و غریب آن روز ما. به نظر من ویژگی بینظیر حمید سبزواری سرودهای اوست؛ هم از لحاظ کمّیت و هم از لحاظ کیفیت و محتوا.[۱]
محمدکاظم کاظمی
من از حمید سبزواری عمدتاً در سه قالب غزل، قصیده و مثنوی شعر دیدهام. اگر از مثنوی «همپای جلودار» همچون یک استثناء بگذریم، کار شاعر ما در این قالب هیچگاه به برجستگی غزلها و قصیدههایش نیست. سبزواری بیش از اینکه متخیل باشد زبانآور است. این شاعر خراسانی از وارثان سنّت قصیدهسرایی قدیم است و از این نظر میتوان او را نقطهٔ مقابل شاعری تصویرپرداز مثل نصرالله مردانی دانست. به همین سبب در غزل که غالباً میدان تصویرگری است، نتوانستهاست درخشش چندانی داشته باشد. شعرش خالی از تصویر نیست، ولی اینها غالباً از نوع تلفیقیاند و حاصل بازسازی تصویرهای موجود در کار شاعران دیگر. در نهایت میتوان گفت که شهرت شعر حمید سبزواری، بیش از آنکه مرهون قوّت هنری آن باشد، مرهون ویژگیهای محتوایی و مناسبتی آن است و نیز مرهون موقعیتی که شاعر به واسطهٔ این محتوا و همراهی با مناسبتها در رسانهها یافتهاست.[۲]
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
سبک شعری
اشعار من بیشتر در قالب قصیده و به پیروی از «سبک خراسانی» است. بنده به این سبک تعلق خاطر خاصی دارم چون معتقدم سرمایه گران بهایی است که از بزرگانمان به میراث رسیده است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
سبک آثار سبزواری را در دههٔ سی و چهل به سه دسته تقسیم کرد: دستهٔ اول به طور آشکار در دو عالم سیر میکند. یکی حالوهوای معمول شعر سنّتی فارسی آن دهههاست؛ یعنی تغزل و عرفانی رقیق همراه گلایههایی گاهبهگاه از پیری و زمانه و دیگری موضوعات رایج در این نوع شعر. مثل شعر «در حکومت شیطان» از مجموعهٔ شعر «تو عاشقانه سفر کن». دستهٔ دوم، شعرهایی است که هرچند در دایرهٔ کلی تغزل میگنجد، خالی از انتقادهای سیاسی و اجتماعی نیست. اینجا لحن شاعر به لحن حافظ شباهتی مییابد. مثل شعر «یاد باد...؟». دستهٔ سوم شعرهایی است که به طور صریح یا ضمنی به ماجرا یا موقعیتی خاص اشاره دارد و تا بدان مایهٔ عینی و ملموس سروده شدهاست که میتواند موضع صریح و روشن شاعر را دربارهٔ آن واقعه یا موقعیت را روشن کند. [۳]
تعهد، جایگزین میهندوستی
کارنامه و فهرست آثار
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «بیانات در دیدار شاعران». دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، ۳۱ خرداد ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۳۱ فروردین ۱۳۹۸.
- ↑ کاظمی، ده شاعر انقلاب، ۵۳-۵۰.
- ↑ کاظمی، ده شاعر انقلاب، ۴۴-۴۱.
منابع
- کاظمی، محمدکاظم (۱۳۹۰). ده شاعر انقلاب. سورهٔ مهر.
پیوند به بیرون
# «حمید سبزواری و شعر و شعار انقلابی». https://bbc.com، بیبیسی فارسی، ۲۲ خرداد۱۳۹۵.
- «استاد حمید سبزواری». https://tebyan.net، مؤسسهٔ فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان، ۲۰ آذر ۱۳۸۲.