احمد مهدوی دامغانی
احمد مهدوى دامغانى، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، متخصص در ادبیات عرب، فقه و كلام اسلامى، استاد دانشگاه تهران و دانشگاه هاروارد آمریکا است.
احمد مهدوی دامغانی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | ادبیات عرب |
زادروز | ۱۳شهریور۱۳۰۵ مشهد |
پدر و مادر | آیتالله محمدکاظم مهدوی دامغانی |
مرگ | ۲۸خرداد۱۴۰۱ فیلادلفیا آمریکا |
ملیت | ایرانی |
پیشه | استاد دانشگاه |
همسر(ها) | عصمت سعیدی، تاجماه آصفی شیرازی |
فرزندان | مرتضی، زهرا و فریده مهدوی دامغانی |
دانشگاه | دانشگاه تهران، دانشگاه هاروارد آمریکا |
استاد | آيتالله ميرزا مهدى غروى اصفهانى، آيتالله حاج شيخ محمدرضا خدائى دامغانى، شيخ محمدتقى نيشابورى، مجتبى قزوينى |
[۱] احمد مهدوی دامغاني فرزند آيتالله محمدكاظم مهدوي دامغاني، از مفاخر خراسان است. وی در خانواده ای متدین و مذهبی در سال ۱۳۰۵ در مشهد پای به عرصه وجود گذاشت. پدرش علامه محمد کاظم مهدوی دامغانی از چهره های معروف در مشهد بود و نسیت فامیلی و خویشاوندی نیز با محمود مهدوی دامغانی دارد. علوم متداول قدیم و جدید را در آن شهر فراگرفت و سپس در تهران اقامت گزید. در سال ۱۳۲۷ از دانشکدهٔ معقول و منقول دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی از دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه تهران درجهٔ دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. استاد دامغانی در عنفوان جوان ازدواج کرده و دارای ۳ فرزند به نام های مرتضی، زهرا و فریده مهدوی دامغانی می باشد. او دارای چند نوه و نتیجه نیز می باشد استاد دامغانی پس از گذراندن دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدههای ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود.[۲] وي كه علاوه بر دانشگاه، علوم ديني را در حوزههاي علميه خوانده است، شاگرد استادان بزرگي بوده كه اكنون هر گاه يادي از آنان ميكند اشك ميريزد و ميگويد تمامي استادانم را از صميم قلب دوست دارم. دختر وي نيز، بر پنج زبان مسلط است و در سال 2003 به عنوان مترجم برگزيده جهان، جايزه گرفت. فريده مهدوي دامغاني كتابهاي ديني بسياري را ترجمه كرده است. وي كه از شناختهشدهترين استادان ايراني در زمينه ادبيات عرب و كلام اسلامي در دانشگاههاي معتبر جهان است، او كه داراي دو دكترا در رشتههاي ادبيات فارسي و كلام اسلامي است.[۳]
از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید به تدریس ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی اشتغال داشت. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پست دکترا بودهاست. احمد مهدوی دامغانی مقالههای متعددی در مجلههای یغما، کلک، گلچرخ، ایراننامه، ایرانشناسی، رهآورد و گلستان به چاپ رساندهاست. از مشهورترین مقالههای او مآخذ ابیات عربی کلیله و دمنه و مآخذ ابیات عربی مرزباننامه است. این نویسنده و محقق پیشکسوت، جمعه ۲۸ خردادماه در ۹۵ سالگی در فیلادلفیا، آمریکا در سن ۹۵ سالگی درگذشت. وصیت وی بر خاکسپاری در مشهد و حرم مطهر رضوی بوده است و گفته شده قبل از انقلاب قبری را نیز خریداری نمودهاند. پیکر استاد مهدوی دامغانی برای تشییع و خاکسپاری در حرم امام رضا (ع) به ایران منتقل خواهد شد.[۲]
آیینهای از احمد مهدوی دامغانی
مأنوس با قرآن
در 5 سالگي قرآن را ياد گرفتم. جلو ضريح مطهر امام رضا ميايستادم و زيارت جامعه و زيارت عاشورا را حفظ ميكردم. در 60 سال اخير هم زيارت جامعه و غسل جمعهام ترك نشده است. در همان دوران كودكي قرآن را حفظ ميكردم و به قرآن متبرك ميشدم و اين امر زبان مرا به عربيت باز ميكرد، چون قرآن را از حفظ داشتم.[۳]
زندگی و یادگار
تولد
در 13 شهريور سال 1304ش در بيت علم و فضيلت و تقوى، در شهر مقدس مشهد به دنيا آمد. پدرش آیتالله محمدکاظم مهدوی دامغانی از فقهای بزرگ و متقی خراسان و از مدرسان نامدار حوزه علمیه مشهد بود.[۴]
تحصیلات
او تحصيلات مقدماتى را در مشهد گذراند و از محضر پرفيض علماى برجسته آن سامان همچون آيتالله ميرزا مهدى غروى اصفهانى، آيتالله حاج شيخ محمدرضا خدائى دامغانى، شيخ محمدتقى نيشابورى، مجتبى قزوينى بهرهمند شد. وى همزمان با پايان دوره سطح علوم حوزوى، به دانشگاه تهران راه يافت. در سال 1327ش از دانشكده معقول و منقول (الهيات) دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد و در سال 1333ش با كسب رتبه اول از رشته كارشناسى ادبيات فارسى از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، درجه ليسانس گرفت. در سال 1342ش از دانشگاه تهران درجه دكترى در زبان و ادبيات فارسى گرفت و موضوع رساله دكترى او تصحيح كتاب «كشف الحقايق عزيزالدين نسفى» به راهنمايى محمدتقى مدرس رضوى بود.[۴]
مشاغل و فعالیتها
پس از گذراندن دوره دكترى زبان و ادبيات فارسى، به تدريس در دانشكدههاى ادبيات و الهيات دانشگاه تهران پرداخت. از سال 1353 تا 1354ش در دانشگاه مادريد به تدريس عرفان اسلامى اشتغال داشت. وى چندين سال سردفتر اسناد رسمى در تهران و از سال 1354ش رئيس كانون سردفتران اسناد رسمى بود. وى در سال 1353-1354ش بنا به دعوت دانشگاه مادريد، جهت تدريس عرفان اسلامى به اسپانيا رفت و پس از بازگشت به ايران، تا سال 1364ش، به تدريس در دورههاى كارشناسى ارشد و دكتراى زبان و ادبيات فارسى اشتغال داشت. وى از سال 1366ش مقيم آمريكا بوده و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسيلوانيا مشغول به فعاليت آموزشى مىباشد. رشتههاى تدريس او در آمريكا شامل معارف اسلامى، ادبيات عرب، متنهاى فارسى تصوف و فلسفه اسلامى بوده است. ايشان تا پایان عمر در دانشگاههاى پنسيلوانيا و هاروارد امريكا، به تدريس ادبيات عرب، فقه و كلام اسلامى، اهتمام داشت.[۴]
چاپ مقالات
ايشان مقالههاى متعددى در مجلههاى يغما، كلك، گلچرخ، ايراننامه، ايرانشناسى، رهآورد و گلستان به چاپ رسانده است. از مشهورترين مقالههاى او مآخذ ابيات عربى كليلة و دمنة و مآخذ ابيات عربى مرزباننامه مىباشد.[۴]
اساتید استاد
او در تهران از درس استادانى همچون ميرزا مهدى آشتيانى، شيخ محمد آملى، علامه محمد قزوينى و جلالالدين همايى استفاده كرد و همچنين اجازه روايت حديث را از علامه حائرى سمنانى و آيتالله سيد شهابالدين مرعشى نجفى دريافت نمود.وى در ميان حوزويان، همدرس بزرگانى چون آيتالله سيستانى و در ميان دانشگاهیان، همدوره سيد جعفر شهيدى بوده است.[۴]
آموختن قرآن
اين استاد بزرگ، اهتمام فراوانى به آموختن قرآن داشته و معتقد است كسى كه نمىتواند قرآن را درست بخواند، نبايد اجازه ورود به دوره كارشناسى ارشد و دكتراى رشته زبان و ادبيات عرب داد.[۴]
درگذشت
سرانجام در روز جمعه 27 خرداد 1401ش برابر با 17 ذیالقعده 1443ق در سن 95سالگی در فیلادلفیا آمریکا درگذشت.[۱] پیکر دکتر مهدوی دامغانی پس از انتقال به ایران، در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) آرام خواهد گرفت.[۴]
پیام تسلیت حسن بلخاری قهی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
انا لله و انا الیه راجعون
قلب تپنده پیر فرزانه ایراندوست از تپش باز ایستاد!
استاد احمد مهدوی دامغانی با عشقی سرشار به اسلام وتاریخ و تمدن ایران زیبا و سعادتمند و پس از سالها رنج و تعب در وادی تحقیق و تفحص در سپهر ِ فرهنگ سترگ ایرانِ اسلامی روی در نقاب خاک کشید و به بزم جاودان حضرت حق پیوست.
اینک ما ماندهایم و حضور همیشگی او در سطر به سطر آثار ارجمندش که بیتردید سیرابگر جان ِ عطشناک ِجویندگان طریقت ِ دانشورزی و حقیقتجویی خواهد بود.
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، فقدان این استاد خردمند را به جامعه فرهنگی کشور تسلیت گفته و از خداوند منّان برای ایشان آمرزش الهی و برای خانواده محترمشان، شاگردان و علاقمندان آثارشان صبر و سلامتی مسئلت مینماید.[۵]
دیدگاه و اندیشه
تأكيد بر آموزش قرآن
به كسي كه نميتواند قرآن را درست بخواند، نبايد اجازه ورود به دوره كارشناسي ارشد و دكتراي رشته زبان و ادبيات عرب داد. من از تمامي استادان ادبيات عرب در سراسر جهان ميخواهم كه به اين نكته مهم توجه كنند. من در دانشگاه، روز اول درس، قرآن را به دانشجويان ميدادم و اگر قرآن را بلند نبودند، به كلاس راه نميدادم. محال است كسي كه قرآن را درست نميخواند و نميفهمد، بر ادبيات فارسي و عرب مسلط باشد. اگر چنين كسي ميگويد ادب فارسي يا عربي ميدانم، خيلي بيحيا بايد باشد. زيرا مبنا و پايه ادب فارسي و عربي قرآن كريم است.[۳]
احمد مهدوی دامغانی از نگاه دیگران
مهدی فیروزان، مدیرعامل موسسه شهر کتاب
آدمهای بزرگ، دو گونه تاثیرگذاری دارند؛ تاثیرات مشهود و تاثیرات غیرمشهود. تاثیرات مشهود شاید مصداقی و شاید عمومی باشند. همیشه این سوال در ذهنم بود و با وجود استاد احمدی مهدوی دامغانی جوابش را گرفتم که «ایرانیهای باسواد و اهل دانش که به خارج از کشور می روند، چه نسبتی با دیگر ایرانی ها پیدا می کنند؟» حضور استاد احمد مهدوی دامغانی به نیابت از ایرانیان در آن سوی مرزها، یعنی حضور ایرانیان در جهان جدیدی که در حال شکل گیری است. اگر رجال ما بتوانند حضور موثری در عرصه بین الملل داشته باشند، ایران در آینده جهان سهیم خواهد بود.[۶]
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، مدیر موسسه مطبوعاتی اطلاعات
با رسیدگی های مقام معظم رهبری، استاد به هیچ عنوان ممنون الورود نیستند و می توانند به ایران بیایند. در برنامه ای به خدمت آیت الله شاهرودی رسیدم و ایشان هم به من گفت که رهبر انقلاب، بر روی حق تدریس و علم آقای دکتر تاکید زیادی دارند. دکتر مهدوی دامغانی علاوه بر دانشگاه هاروارد، استاد پروازی بسیاری از دانشگاه های معتبر دنیاست. آیت الله العظمی سیستانی در سفری که برای مداوا به لندن داشتند، هیچ کس را به حضور نپذیرفتند، اما دکتر دامغانی را پذیرفتند و ساعت ها با هم گپ و گفت داشته و صفا کردند.[۶]
فتحالله مجتبایی
دکتر مهدوی از آن وجودهای باقیمتی است که وقتی در ایران بود، همه از وجودش بهره میبردند و حالا هم که خارج از ایران است، یک وجود قابل استفاده و بهره بردن است. آشنایی من با ایشان به سال 50 قبل بر میگردد که از دانشگاه ادبیات به دانشگاه الهیات دانشگاه تهران منتقل شدم. دکتر مهدوی در دانشگاه الهیات، زبان عرب تدریس میکرد. ما غالبا در اتاق دکتر یزدگردی یکدیگر را ملاقات میکردیم. دکتر یزدگردی کتابی درباره پرندگان مینوشت و از دکتر مهدوی کمک میگرفت. من از دیدن اطلاعاتی که دکتر مهدوی در اختیار دکتر یزدگردی میگذاشت، بسیار متعجب میشدم و میدیدم که این مرد چه میزان از زبان عربی آگاه است. مثلا نامهای مختلف گنجشک را در دورههای عمرش میدانست و این لغات را به دکتر یزدگردی منتقل میکرد. دکتر مهدوی از نظر اخلاق و تواضع علمی، شایسته هزار گونه تقدیر و تجلیل است. ایشان به هیچ وجه دچار خودبزرگ بینی و اینگونه بیماریها که برخی از جوانان و پیران رشته ما به آن مبتلا هستند، نیست. فروتنی خاص ایشان واقعا دکتر محمدی را متعجب میکرد چون یک بار که سوالی از دکتر مهدوی پرسید، ایشان گفت جواب این سوال را باید از استاد بدیع الزمانی پرسید. معمولاً رقبای علمی چنین کاری را در حق یکدیگر انجام نمیدهند.[۷]
یک خاطره
یک بار بعد از انقلاب، با مرحوم مطهری و مرحوم مفتح در اتاق دکتر مفتح در دانشکده الهیات بودیم. گفته شد که نسبت به دکتر مهدوی بیمهریهایی میشود. مرحوم مطهری برآشفت و گفت این حرفها صحیح نیست و مهدوی از ستونهای دانشکده الهیات است و حرفهایی که درباره ایشان زدهاند، بیهوده است. با وجود سفارشهایی که مرحوم مطهری درباره دکتر مهدوی کرده بود، شرایطی پیش آمد که ایشان از ایران رفت و من هم دیگر ایشان را ندیدم تا چند سال پیش که در دانشگاه دنور آمریکا سخنرانی داشتم. ایکاش شرایط به گونهای شود که اینجا و در ایران هم بشود از حضور دکتر استفاده کرد.[۷]
مهدی محقق، مدیرعامل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور
به یاد دارم که در سالهای جوانی در مدرسه سپهسالار با مرحوم مطهری، محیط طباطبایی و دکتر مهدوی جمع میشدیم و جلساتی داشتیم. در یکی از آن جلسات رهبر انقلاب هم آمدند. من با دکتر مهدوی قوم و خویش هستم و با هم ارتباط خانوادگی داریم. زمانی که داشتم معمم میشدم، آشیخ کاظم پدر دکتر مهدوی عمامه را روی سرم گذاشت. دکتر مهدوی هم به شوخی گفت: «اللهم توجّه به تاج العمامه». آشیخ کاظم هم به او گفت: تو لیاقتش را نداشتی. البته بعدها معلوم شد که من هم لیاقتش را نداشتم. به هر حال دکتر مهدوی علاقه فراوانی به ادبیات عرب داشت و همیشه هنگام ورود به مدرسه مشهد، اشعار عربی را با صدای بلند میخواند. بعدها استاد بزرگی را کشف کردیم که استاد بدیع الزمانی کردستانی نام داشت و نامش در این مجلس رفت. جالب و دردآور است که این مرد بزرگ ناچار بوده دفترنویس پادگانی در کرمانشاه باشد. بعد کسی ایشان را شناخته بود و کاری کرده بود که در یک دبیرستان به دبیری مشغول شود. به یاد دارم در جوانی میخواستم برای طلبگی به قم بروم که آیت الله وحید خراسانی رای من را زد و گفت قم از نظر ادبی قوی نیست. به مدرسه مشهد برو. به این ترتیب من هم به حوزه مشهد رفتم. در آن زمان 3 نفر الگوی من بودند و من را ترغیب به رفتن سر درس ادیب نیشابوری کردند. یکی از آنها دکتر مهدوی دامغانی بود. حالا که نگاه میکنم این سوال به نظرم میرسد که واقعا آیا حیف نیست که دانشجویان ایرانی از محضرش استفاده نمیکنند؟ او در هاروارد است و ما از وجودش بی بهره. البته در هاروارد، ایشان به دانشجوها درس نمیدهد بلکه اساتید را تربیت میکند. این هم از ضایعات مملکت ماست که به جای جذب کردن، دفع میکنیم.[۷]
جلال خالقی مطلق
دکتر مهدوی و فردوسی 3 شباهت با یکدیگر دارند. اول، ارادت هر دو به خاندان نبوت است. دوم، دلبستگیشان به زبان و ادبیات فارسی و سوم مهر این دو به میهن و ایران است. البته یک مورد هم هست که من درباره فردوسی حدس میزنم و درباره دکتر مهدوی مطمئن هستم و آن هم تواضع این مرد است. به این نکته هم اشاره کنم که بهترین و مستندترین مقاله درباره مذهب فردوسی، توسط دکتر مهدوی دامغانی نوشته شده است.[۷]
بهاءالدین خرمشاهی
من شاگردی دکتر مهدوی دامغانی را کردهام. ممکن است بپرسید چگونه؟ انتشارات امیرکبیر از من خواست تا 4 هزار بیت بوستان سعدی را که فروغی تصحیح کرده، دوباره تصحیح کنم و غلطهایش را بگیرم. خُب 700 بیت از این 4 هزار بیت، عربی هستند و من هم اصلا عربی بلد نیستم. به همین دلیل از دکتر مهدوی کمک خواستم. به این ترتیب من 20 جلسه به خدمت ایشان رسیدم و دکتر هم ابیات عربی بوستان را معنی کرد. یک بار هم به خاطر دارم که از دست من به فریاد درآمد که: خرمشاهی تو چرا این قدر، کم عربی میدانی؟[۷]
حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد حجتی کرمانی
بشریت مقصدی بالاتر از زندگی مادی دارد. انبیا و عالمان هم انسان را به خلیفه اللهی بودن و ارزش معنوی اش دعوت می کنند. استاد دامغانی، بقیه السلف ادبیات گذشته است و کسی را مثل او نمی شناسم که تا این اندازه نسبت به ادبیات گذشتگان وفادار باشد. مخاطب وقتی مقاله ای از استاد را می خواند، محظوظ می شود و به استاد آفرین می گوید. بسیاری از آیتالله های ما، بعد از لفظ آیت الله، عنوان دکتر دارند. حالا چرا آدمی مانند دکتر احمدی مهدوی دامغانی که در دنیای غرب به معنای واقعی حجت اسلام و آیت الله است، نباید آیت الله نامیده شود؟ این چه نوع انحصارطلبی است که ما آخوندها داریم که عنوان آیت الله را فقط برای خودمان می خواهیم؟ من می خواهم گلایه کنم. استاد مهدوی در زمینه آیت اللهی همه چیز دارد، فقط عمامه ندارد. پیشنهاد می کنم این مساله را به ایشان بگوییم.[۸]
حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد موسوی بجنوردی
دکتر احمدی مهدوی دامغانی، فرزند دانشمند معظم و ادیب توانا آشیخ کاظم دامغانی است. ایشان به حق در فقه و اصول مجتهد است و هم در ادبیات و فلسفه هم تا حدودی. اما در ادبیات به معنای واقعی مجتهد است. یعنی در ادبیات عرب اجتهاد می کرد و می کند. من، ادیب نیشابوری دوم را درک نکردم ولی می گویند که دکتر احمد در حوزه ادبیات عرب از او بهتر است. ایشان در دانشگاه هاروارد، بسیار منشا اثر است و با دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز در ارتباط است. باید همه دعا کنیم تا خدا طول عمرش بدهد و بیت مهدوی دامغانی همیشه فروزان باشد.[۸]
آثار و کتابشناسی
[[پرونده:|250px|thumb|چپ]]
کتابها
- از علی آموز اخلاص عمل
- رساله دربارهٔ خضر
- شاهدخت والاتبار شهربانو
- در باغ روشنایی (تهران، سخن، ۱۳۸۲) گزیدهٔ حدیقة الحقیقة
- گزیدهای از شعر سعدی به زبان عربی )
کتب تحقیقی
۱. کشف الحقائق نَسَفی _ تحقیق و تحشیه ۲. المَجدی فی أنساب الطّالبیّین _ تحقیق ۳. نَسمةالسَّحر بذکر من تشیَّع و شعر _ تصحیح،تحقیق ۴. دیوان خازن (عبداللّٰه بن احمد خازن) تصحیح و تحقیق ۵.الوحشیات[۲]
معرفی تعدادی از آثار
[[پرونده:|60px|بیقاب|راست|هیچ]]
چهار مقاله درباره مولی الموالی علی (ع) و داستان ضامن آهو
در این کتاب با استناد به منابع مختلف از مایملک حضرت علی(ع) و وقف نمودن آنها، ازدواج حضرت امیرالمومنین علی(ع) با فاطمه زهرا(س)، نیز داستان به عروسی یا مهمانی رفتن فاطمه زهرا(س) و ضامن آهو شدن امام رضا(ع) سخن رفته است. گفتنی است منظومهٔ "مهمانی رفتن حضرت زهرا" پیشتر در مکتبخانهها تدریس میشده و در حدود هفتاد بیت داشته است. اولین بیت این منظومه چنین است: "باز به طرف چمن بر اثر نوبهار/ آنچه به دل غنچه داشت کرد همه آشکار" این منظومه بعدها در مجالس مولودیخوانی به کار گرفته شد.[۹]
منبعشناسی
برخی مکاتبات استاد جلال الدین آشتیانی با استاد احمد مهدوی دامغانی، اثر منوچهر صدوقی سها[۱۰]
پانویس
- ↑ .
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «بیوگرافی احمد مهدوی دامغانی نویسنده و همسر و فررندانش».
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «تأكيد استاد دانشگاه هاروارد آمريكا بر آموزش قرآن».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ «مهدودی دامغانی احمد».
- ↑ «رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی».
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «دعایی: رهبری روی علم دکتر مهدوی تاکید زیادی دارند».
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ «شباهتهای مهدوی دامغانی و فردوسی از نظر خالقی مطلق».
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «حجتی کرمانی: چرا نباید دکتر مهدوی را آیتالله بنامیم؟».
- ↑ «چهار مقاله درباره مولی الموالی علی (ع) و داستان ضامن آهو».
- ↑ «کتاب برخی مکاتبات استاد جلال الدین آشتیانی با استاد احمد مهدوی دامغانی».