روایتشناسی درام
کتاب «روایتشناسی درام، نگاهی روایتشناسانه به ادبیات نمایشی ایران» نوشتهٔ دکتر پرستو محبی است و به همت نشر جام زرین انتشار یافته است.[۱]
روایتشناسی درام | |
---|---|
نویسنده | پرستو محبی |
ناشر | نشر جام زرین |
زبان | فارسی |
نوع رسانه | کتاب |
نویسنده در این کتاب کوشیده است تا درام سه دههٔ اخیر ایران بهعنوان بستری برای بازاندیشی در مفاهیم روایتشناسانه، عناصر روایی و شیوههای روایتگری به کار گرفته شود و از آن به واسطهٔ پلی برای ورود و پیادهسازی قاب روایتشناسی در بدنهٔ درام استفاده شود. آنچه در حکم مناسبت و حتی ضرورت این تحقیق بینارشتهای به شمار میرود، زبان روایی و ساختار کلام محور درام ایران است که از بدو شکلگیریاش تمایلی به وضوح روایتگرانه، در مقابل ماهیت نمایشگرانهٔ درام، بروز داده است.[۱]
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
داستان نگارش کتاب از زبان نویسندهٔ کتاب
وقتی ده سال پیش وارد حوزهٔ روایتشناسیِ درام شدم، در زمینهٔ روایتشناسی در درام کمتر کار شده بود. از طرف دیگر، ساختار روایی درام ایرانی آن را در موقعیت خاصی در درام جهان قرار میداد که روایتشناسی آن را بایسته میکرد. نحوهٔ گفتن، ساختار و جنبهی کلامی و ادبی کاملاً روایتمند درام ایرانی آن را در مقابل جنبهٔ نمایشی بیشتر درامهای جهان قرار میدهد.[۲]
اولین کتاب
اینکتاب، اولین کتاب جامع درباره روایتشناسی درام است که بهتازگی توسط نشر جام زرین منتشر و راهی بازار نشر شده است. کتابهای مورد اشاره شما، مربوط به حوزه عمومی روایتشناسی هستند اما این کتاب بهطور مشخص و تخصصی به روایتشناسی در بحث درام و نمایش میپردازد. میتوانم بگویم از دید بینالمللی هم اینکتاب اولین اثر جامعی است که درباره روایتشناسی درام منتشر شده است. آثار پیشین که در اینحوزه منتشر شدهاند، کتاب نیستند بلکه مقالات یا بخشهایی از کتاب بودند.[۳]
آغاز حرکتی سخت
واردشدن به روایتشناسی درام برای من حرکت بسیار سختی بود. چراکه در بدو پیدایش علم روایتشناسی، دو تن از بزرگترین روایتشناسان جهان (ژنت و دیگری) عالَم درام را از عالم روایتشناسی جدا کرده بودند و این باعث میشد که بحث روایتشناسی برای دههها به حوزهٔ درام وارد نشود. پس، یکی از مشکلات من در شروع این کار این بود که تقریباً منبع جامعی در اینباره وجود نداشت و پیشینهٔ کار از سال ۲۰۰۰ و به چند مقاله و بخشهایی از یکیدو کتاب محدود بود. در این کارها هم بیشتر تمرکز بر واردکردن زبانِ روایتشناسی به حوزهٔ درام بود و زبان خاصِ درام بررسی نشده بود. بهبیاندیگر، ظرفیتهای دراماتیک در این آثار مورد توجه قرار نگرفته بود. این در حالی است که در اولین کتابِ حوزهٔ روایتشناسی سینما دوربین بهمنزلهٔ راوی مطرح میشود.[۲]
امتیازهای فرصت مطالعاتی
آشنایی با بزرگان روایتشناسی درام و دسترسی به کتابخانههای مجهز از امتیازهای فرصت مطالعاتی من در خارج از ایران بود؛ در گام اول، کوشیدم مباحث کلی روایتشناسی وارد حوزهٔ درام شود و به بحث گذاشته شود. در گام دوم، کوشیدم ظرفیتهای درام را برای روایتگری مشخص کنم و کارم صرفاً تطابق دو چیز بر روی یکدیگر نباشد. مثلاً در این مساله دقیق شدم که عناصری مانند «زاویهدید» در درام به چه شکلی تغییر میکنند. از سوی دیگر، بهطور مشخص روی متون سه دههٔ اخیر درام ایرانی کار کردم. گرچه به آثار پیشین تا دههٔ چهل نیز برگشتهام. در نهایت، علاوه بر مباحث قدیمیتر در باب روایتشناسی مثل «زاویهدید» و «راوی» و «شخصیت» و «زمان»، کوشیدم مباحث متأخرتری مانند «روایت طبیعی و غیرطبیعی»، «فرادرام و فراداستان»، «فراداستان تاریخنگارانه»، بحث زاویهدید با نگاه خاص دراماتیک را نیز مطرح کنم.[۲]
ترجمه به زبانهای دیگر
بخشهای زیادی از متن کتاب، ترجمه شده که تعدادی از آنها در قالب مقالات یا مجموعهمقاله در کتابها و مجلات خارجی، پذیرش شدهاند. بخشهایی از مطالب را هم در قالب کنفرانس بیان کردهام که سپس در قالب مقاله کاملی که از آن کنفرانس مستخرج شده بود، منتشر شدهاند. کتاب با همینوضعیت فعلی هم، قابلیت ترجمه کامل و انتشار را دارد و در فکر اینکار هستم. تا به حال هم بخشهایی از آن بهصورت پراکنده به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شدهاند. برای اینکار با چندنفر از اساتید زبان فارسی در خارج از کشور، صحبت کردهام اما هنوز توافقی قطعی حاصل نشده است.[۳]
نقدهای مثبت و منفی
علیاصغر محمدخانی
در این اثر فقط وجه نوشتاری درام بررسی شده است و نه شکل اجرایی آن.[۲]
بهروز محمودیبختیاری
نویسنده اولبار معرفی جامع و دقیقی از متنِ متکی به نقل و متنِ متکی بر اجرا ارائه کرده است. سپس در حرکتی تنظیمشده و الگوریتموار از روایتهای نقلی بهسوی روایتهای محاکاتی حرکت میکند و در این میان، توضیح میدهد که ما به اندازهای آدمهای نقل بودیم که نقل را وارد تعزیه کردیم. او با ادله ثابت میکند که تعزیه نیز کماکان نمایشی نقلی است تا اجرایی. کمااینکه خیلی وقتها دو نقشخوان رو به تماشاگر میایستند و از روی نسخه میخوانند. او توضیح میدهد که ساختار تعزیه به ساختار نمایشهای امروزی شبیهتر است، اما باز هم نمایشی تشبیهی است و در چارچوب نقل و جهان نقلی میماند.[۲]
ابوالفضل حری
درخشانترین بخش این اثر خوانشهای روایتشناسانهٔ محبی از نمایشنامههای انتخابی است؛ دستهای از نمایشنامهها برای خواندن نوشته میشوند و دستهٔ دیگر برای اجرا شدن. عمدهٔ کارهای روایتشناسی شده در این کتاب نمایشنامههای خواندنیاند. منتها بحث اجرا مطرح میشود که بهنظرم نویسنده در اینجا وارد آن نشده است. چراکه دو اجرا هیچوقت مثل هم نیستند و روایتشناسی امروز یک درام اجرایی با روایتشناسی روز دیگر آن درام متفاوت است. پس، اینجا نمایشنامه متنی مکتوب در نظر گرفته شده است. به نظر در بخش اول جمعبندی خوبی ارائه شده است، اما به همهٔ منابع در بحث روایتشناسی توجه نشده است. مونیکا فلودرنیک در این زمینه بسیار شناخته شده است. اما افراد دیگری هم در این زمینه کار کردهاند. اینجا به ژنت و چتمن اشاره شد که مطالبی در له و علیه تفاوتهای میان روایتشناسی داستان و روایتشناسی نمایش ارائه میکنند. بهنظرم جمعبندی خوبی ارائه شده است. اما شاید لازم باشد قدری جزئیتر و دقیقتر به این بحث رسید.[۲]
نشست نقد و بررسی کتاب
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه ۵آذر۱۳۹۸ به نقد و بررسی این کتاب اختصاص داشت که با حضور دکتر ابوالفضل حری، دکتر بهروز محمودیبختیاری و دکتر پرستو محبی در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم برگزار شد.[۱]
نقد و بررسی کتاب
بنیان نظری کتاب
بنیان نظری این کتاب براساس دو واژهی «دایجتیک/نقل» و «میمتیک/محاکات» است که به فضای کنشورزی شخصیتها برمیگردند. اگر جهان داستانی برمبنای نقل و خودگویی پیش برود، در دستهٔ نقلی قرار میگیرد و اگر برمبنای کنش پیش برود، وارد دستهٔ محاکاتی شده است. نویسنده به سیری اشاره میکند که از بیضایی شروع شده است. بهخصوص برخوانیهای بیضایی نقلیاند. کمکم در برخی نمایشنامهها مرز میان نمایشنامهٔ نقلی و محاکاتی مخدوش میشود و در نهایت، نمایشنامههای اکبر رادی تجسم نمایشنامههای تقریباً محاکاتی میشوند. این بررسیها توجه ما را به وجه روایی این نمایشنامهها جلب میکند. اما به نظر میرسد اگر گزیدهای از کارها ارائه میشد، نمونههای بیشتری در پیکرهٔ کار قرار میگرفت و نتیجهٔ بهتری حاصل میشد. البته نویسنده اشاره کرده است که اینها از حدودوثغور کار او خارج است.
ایرادهایی در چارچوببندی
ایرادهایی در چارچوببندی نظری و ضرورت تبیین بهتر و روشمندتر کار وجود دارد، بیشتر بار نظری مباحث روی روایتشناسی شاخهٔ آلمان است. خوب بود که به دیگر شاخهها هم اشارهای میشد. جالب است که روایتشناسی درام در آلمان طرفداران بیشتری دارد و در فرانسه و امریکا نه. شاید این سنت دیرینهٔ ادبیات نمایشی در آلمان است که باعث میشود شاخهٔ جدید روایتشناسی در شاخهٔ آلمانی دنبال شود. در این میان، فلودرنیک بحث روایت طبیعی و غیرطبیعی را مطرح میکند. وقتی در مورد غیرطبیعی سخن میگوید، موارد فراواقعگرایانه را هم در نظر دارد. اما بیشتر نمایشنامههایی را در نظر دارد که از جنبهٔ مصنوع شدگی و ساختگیبودن جدا شده و وارد حوزههایی مانند زبان محاورهٔ هر روزه میشوند.
فصل دوم کتاب
فصل دوم حرکت از سنت داستانگویی و نمایش سنتی به نمایشنامهٔ مکتوب نام دارد. نویسنده از کارهای بیضایی شروع کرده و چندین دهه را مرور کرده است. شاید بهتر بود به گزیدهای از منابع اشاره میشد. او مبنای نظری غلبهی جهان داستانی (نقلی) به جهان نمایشی (اجرایی) را میآورد. اما از آنها در بررسی آثار بیضایی و رادی و بهصورت مشخصتر در بررسی آثار نمایشنامهنویسان جوانتری مثل رحمانیان کمتر استفاده میکند. به هر جهت، جمعوجور کردن این مباحث نظری بسیار سخت است. جاهایی که محبی خوانشی روایتشناسانه از کارهای بیضایی و رادی و نسل جدیدتر بهدست میدهد، حضوری پررنگ و ارزشمند دارد و قدری این موارد را بومی کرده است. ولی میتوانست بیشتر در این حوزه بماند و مباحثی مانند تعزیه و شمایلخوانی را بیشتر تئوریزه و دستهبندی کند. همچنین، محبی کمتر وارد بحث دیالوگ و مکالمه شده است. این در حالی است که ریموند کنان حتی مکالمه را نابترین شکل نشاندادن زمان دانسته بحث زمانِ مستقیم در دستهبندیهای تداوم ژنت قرار گرفته است. پس با توجه به اینکه دیالوگ خاص نمایشنامهنویسی است، نویسنده میتوانست با پرداختن به دیالوگ به این کار نوآورانه و خلاقانه غنا ببخشد. مواردی در بخش روایتهای غیرطبیعی نامفهوم است و امید است که گرتهبرداریهای وارد شده در فرایند ترجمه با ویراستاری در چاپ بعدی برطرف شود.[۲]