ساعد باقری شاعر، گوینده، مجری رادیو و تلویزیون و سرایندهٔ سرود ملی جمهوری اسلامی ایران است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه وی را در شمار ردیف‌های نخست واردشدگان به حلقهٔ حوزه هنری می‌دانند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ساعد باقری

زین رفتن کاهل چه تمنّای فتوحی؟
تیمور نخواهی شد از این لنگشدن‌ها
زمینهٔ کاری شعر و پژوهش و اجرا
زادروز ۱۳شهریور۱۳۳۹
تهران، محلهٔ نازی‌آباد
مذهب مسلمان شیعه
پیشه شاعر، پژوهشگر و مجری رایووتلویزیون
سبک نوشتاری غزل انقلابی، غزل حماسی و شعر سپید
کتاب‌ها شعر امروز و...
دلیل سرشناسی سرودن سرود ملی ایران
اثرپذیرفته از تحولات شعر پس ز انقلاب

داستانک

نگاه استاد به شاگرد

سال۱۳۹۰ خانهٔ هنرمندان بزرگداشتی برای باقری برگزار کرد که محمد خواجوی استادِ باقری، قرآن‌خواندنِ دوران نوجوانی او را از خاطرات شیرین خود، بیان كرد:

ساعد باقری در سنين ۱۴تا۱۵سالگی شاگرد كلاس قرآن من بود. معتقدم حديثِ «اگر جوانی با قرآن مأنوس شود، قرآن با گوشت و خونش درمی‌آميزد» دربارهٔ باقری صدق می‌كند. خميرمايه و بنيان انديشه و شعر باقری با قرآن پايه‌ريزی شده است.[۱]


 
در جوار مشفق کاشانی
روز شعر و ادب فارسی

وفاداری به پیمان

۲۷شهریور۱۳۹۲ مشفق کاشانی‌، مصطفی رحمان‌دوست، ساعد باقری، محمدعلی بهمنی‌، علی‌رضا قزوه، حمید سبزواری، فاطمه راکعی، فاضل نظری، غلام‌علی حداد عادل و... در مراسم روز «شعر و ادب فارسی»، بر شیوهٔ برخورد وزارت ارشادِ دولت نهم با اهالی فرهنگ‌وهنر و نیز عملکردش در ممیزی‌ِ کتاب‌ها نقد تندی وارد کردند. ساعد باقری هم خطاب به وزیر وقت، گفت: «امیدواریم به پیمانی که بسته‌اید، وفادار بمانید و عمل کنید.»[۲]

سَحر ساعد

باقری، سال۱۳۹۸ به تلویزیون بازگشت تا پس از ۱۰ سال غیبت، برنامهٔ سحرگاهی شبکه چهار را اجرا کند. رسانه‌ها می‌گفتند غیبتش ۱۰ساله بوده؛ اما طبق آنچه خبرنگاران خبر داشتند آخرین حضور باقری در رسانهٔ ملی، به سال‌های ۹۰ و ۹۱ برمی‌گشت؛ یعنی بعد از اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری۱۳۸۸ که می‌گفتند سبب دوری ساعد باقری از تلویزیونی شده است. هرچه بود، برگشت ساعد باقری خبر خوشایندی برای اهل فرهنگ‌وهنر بود و شبکه چهار برنامه «سحوری» متفاوتی را در حضور باقری تجربه کرد:

مرور و پرداخت بر نیایش‌های ادبی و معرفتی در نسخ مرجع و در آینه شعر و ادب فارسی

[۱]

زندگی و تراث

از میلاد تا به امروز

ساعد باقری به‌سال۱۳۳۹ در محله نازی‌آباد تهران دیده به‌دنیا گشود و تا ۳۵سالگی در همان محله زندگی کرد. در سال۱۳۶۱ به جلسات شعر حوزهٔ هنری ورود کرد و دو سال بعد، مجموعه‌شعر «نجوای جنون» را چاپ کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
۱۳۶۲ بود که باقری همکاری با رادیو را شروع کرد و نویسندهٔ برنامهٔ ادبی‌هنریِ «راه‌ِشب» شد. سال۱۳۶۸ مدیریت گروه کودک‌ونوجوان رادیو را پذیرفت و طی سال‌های ۷۲تا۷۴ مدیرکل موسیقی و سرود صداوسیما بود. کتاب «شعر امروز» را که کوششی است برای جست‌وجوی تحولات هریک از قالب‌های شعری سال‌های ۵۷تا۷۰ با همکاریِ محمدرضا محمدی‌ِنیکو به‌سال ۱۳۷۱ نگاشت.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

 
همراه قیصر امین‌پور بر مزار سلمان هراتی
لنگرود، ۱۳۶۵

شخصیت و اندیشه

گام در راه ترانه‌سرایی

ساعد باقری در سا۱۳۶۸ به عرصهٔ ترانه‌سرایی پا گذاشت و آثار ارزنده‌ای چون آلبوم «شبانگاهان» با صدای عبدالحسین مختاباد، تصنیف سریال «آوای فاخته» با صدای محمد اصفهانی و «کاستی‌های ساقی سرمستان»، «هنگام» و.. با علیرضا افتخاری را پدید آورد. اغلب تصنیف‌های باقری را علاقه‌مندان به موسیقی، با صدای حسام‌الدین سراج شنیده‌اند. «مجموعه شمارهٔ ۳۰ انتشارات نیستان» حاویِ ترانه‌های این شاعر است که در سال۱۳۸۳ دوباره همکاری خود را با مرکز موسیقی و سرود صداوسیما آغاز کرد و رئیس شورای شعر و عضو شورای عالی شعر و موسیقی سازمان صداوسیما شد.[۳]

تماشاگه راز

برنامه‌ٔ تلویزیونیِ ۱۲۰ نوبت که ساعد باقری طی سال۱۳۷۲ اجرا کرد «تماشاگه راز» است. مجموعهٔ پژوهشی که به تحقیق شعر در سبک هندی می‌پرداخت و در جشنوارهٔ دوم سیما جایزه برترین تحقیق و پژوهش را گرفت.[۴][۵]

یادمان و بزرگداشت‌ها

آیین پاسداشت ۳۰ سال فعالیت‌های فرهنگی و ادبی ساعد باقری، هم‌زمان با زادروز اين شاعر در ۱۳شهریور۱۳۹۰ در خانه‌ٔ هنرمندان ايران برگزار ‌شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

باقری از خود می‌گوید

ساعد باقری در مراسم رونمایی کتاب (مدیر باش، رئیس) در شهر کتاب فرشته درباره خود گفت: (اکثر کسانی که با من در ارتباط هستند می‌دانند که بیشتر آدم شفاهی هستم، و در نوشتن بسیار تنبل هستم. با این حال چند وقتی است که دنیای مجازی با همه ایرادهایی که برخی برایش برمی‌شمارند، انگیزه در من ایجاد می‌کند که بنویسم. چون گاهی‌ می‌بینم که نزدیک به چهار صفحه در آنجا نوشته‌ام و با خودم می‌گویم چرا تابه‌حال این‌قدر جدی ننوشته‌ام؟ انگار که خودکار به دست گرفتن دشوارتر است)[۲]


نگاه به نقد امروزی

امروزه نقد و بررسی جدی جایگاهش را از دست داده و معنایش به دشمنی تبدیل شده است. وقتی فضا مسموم باشد، همه‌چیز معنایش را از دست می‌دهد. شعر و ادبیات اولویتش را از دست داده. صاحبان ذوق فراوانند. جوان‌های شاعر استعدادهای غریبی دارند، اما چقدر از پشتوانه گران‌سنگ ادب این مرز و بوم و دانش و بینشی که می‌تواند به آنها بدهد، برخوردارند؟ فقط قناعت کرده‌اند به خواندن شعرهای یکدیگر و تأثیرپذیری از هم. از نقد به شکل جدی هم نه خبری هست و نه طبعاً حمایتی. می‌گوییم ایران سرزمین حافظ، سعدی و مولاناست اما نمی‌توانیم هیچ تعریفی از نگاه و اندیشه این بزرگان در عمل ارائه بدهیم[۳]

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

واکنش باقری به سخنان رهبری درباره اهمیت زبان فارسی

باقری به سخنان رهبری درباره اهمیت زبان فارسی در شب دیدار با شاعران جوان و ادبای فارسی چنین اظهاری را داشت: همه ما شرایط حساس کشورمان را می شناسیم و درجریان اتفاق هایی که درمنتطقه رخ می دهد هستیم و در چنین شرایطی رهبر ما در مورد زبان چنین هشدار و زنهاری را می دهند. پس چرا نباید این همت و همیت در مدیران فرهنگی ما باشد. ببینید گذشتگان ما چگونه این زبان را برای ما حفظ کرده‌اند، دوستان جوان ما زبان فارسی ما با هوشیاری زنده مانده است و الا چه بسا ما نیز، هم اکنون مثل مصری ها زبان خود را از دست می‌دادیم. متپن ادبی قرن چهارم به طبیعت زبان بسیار نزدیک بود و چگونه شد که اینقدر فاصله ایجاد شد؟ زبان رفته رفته تخریب شده و متاسفم که باید این را بگویم ما چنان که باید و شاید هوای زبان فارسی را نداشته‌ایم. کار سختی نیست کافی است مردم زبان درست را بشنوند با بخوانند؛ این البته مسئولیت کسانی که این زبان را منتشر می‌کنند بسیار سخت‌تر می‌کند. [۴]

فاضل نظری پدیده شعر روزگار ماست

ساعد باقری، شاعر و منتقد ادبی، درباره شخصیت فاضل نظری و آثارش چنین گفت: این همه مواجهه و مخالفت با یک شاعر طبیعی نیست، در حالی که باید همه جامعه ادبی کشور خوشحال باشند از اینکه چنین استقبالی از شعر می شود؛ نباید ما در مواجهه با فاضل نظری نسبت به جامعه ادبیات کشور خودزنی کنیم. باز عده‌ای دیگر می گویند شعر فاضل سبک نو هندی است. من در ۲۰ قسمت در تلویزیون در سال ۱۳۷۲ سبک هندی را با تفاسیر بسیار ارائه کردم و به خوبی این سبک را می‌شناسم اما اعتقاد دارم همه شعرهای فاضل هندی نیست، او همه تلاشش این است که در اثرش تاثیرگذاری بر مخاطب روی دهد، او فرزند شریعت است در بسیاری از اشعار او زیست دین‌دارانه و اثری از قرآن و روایات به وفور وجود دارد.فاضل نظری پدیده شعر روزگار ماست. [۵]


خداوندگار غزل فارسی

باقری در مصاحبه‌ای باعبدالجواد موسوی درباره اظهار نظر خود من باب هوشنگ ابتهاج چنین می‌گوید: من رجز نمی‌خوانم، اما هیچ‌وقت از گفتن حرف حق نترسیده‌ام، یادم هست سال ۱۳۶۸ برنامه‌ای داشتم دررادیو، یک روز مدیر وقت رادیو مرا احضار کرد که چرا گفته‌ای‌ "سایه"‌ خداوندگار غزل فارسی معاصر است، مگر نمی‌دانی که این شخص توده‌ای بوده. آن روز دوازده هزار و هشتصد تومان که معادل یک ماه حقوقم بود مرا جریمه کردند. یک‌بار دیگر بحثی بر سر شعر اخوان درگرفت و من به خاطر اظهارنظری که کرده بودم دچار دردسر شدم.[۶]

درباره سید حسن حسینی

اگر سيد را به حق جزو پيشگامان شعر انقلاب بدانيم بدان معنا نيست كه او را در زمره مدافعان از هر چيزی كه جاری است بپنداريم و معرفی كنيم.اين پنداشت غلط از يك طرف نيست. در دوسر طيف آدم‌هايی پيدا مي‌شوند كه متاسفانه تعبير و تفسيرهای دل‌بخواهی و نادرست از سيد و مرام او ارائه می‌دهند. [۷]


نزدیک‌ترین شاعر به حافظ

در مراسم نکوداشت حسین منزوی ساعد باقری بااشاره به غزلیات منزوی گفت: حدود پنجاه سال پیش نظریه مطرح مطرح شد مبنی بر این‌که عمر غزل پارسی به پایان رسیده است اما منزوی خط بطلان روی این نظریه کشید،‌ او ثابت کرد غزل در سپیده‌دم میلاد شعر پارسی متولد شده و عمرش به پایداری شعر و زبان پارسی است. منزوی به برخی واژه‌ها که به نظر می‌رسید دیگر در شعر پارسی جایگاهی ندارند، جان دوباره‌ای داد. او این تجربه را از حافظ داشت و بدون تردید منزوی نزدیک‌ترین شاعر ایرانی به حافظ است. [۸]


نظر وی بر موسیقی و کلام

ساعد باقری معتقد است کهقطعه موسیقی با کلام، هنری ترکیبی است که در آن قرار است شعر و موسیقی هدفی را سامان دهند. وی بیان می کند: اگر قرار باشد آهنگ ساز ترجمه شعری را به زبان موسیقی ارائه کند با شاعری آهنگی را دریافت کند و تمام تلاشش این باشد که آن را به شعر تبدیل کند، اثر خوبی ارائه می شود. وی براین عقیده است که شعر و موسیقی باید در موسیقی های باکلام، مکمل هم باشند. وی می گوید: تلفیق موسیقی با شعر، باید جذابیت نوینی را پدید آورد یا بخشی به اثر اضافه شود و اگر قرار باشد آوردن کلام بر موسیقی از تاثیرگذاری آن کم کند و بر کیفیت آن تاثیر منفی بگذارد، بهتر است این کار انجام نشود. [۹]


نظر وی بر عنوان شعر آیینی

ساعد باقری در محفل شعر فاطمی از برنامه های سیزدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر درباره آیین و شعرهای آیین اظهار داشت: شعر آیینی را ما به مسامحه می گوییم، ولی تاکنون کلمه مناسبتری جایگزین آن نکردیم، در کشور آیین های زیاد داریم، اگر کسی برای چهارشنبه سوری و یا به طور مثال برای مراسم سردوشی افسران که نوعی آیین است، شعر گفته بود، آیا آن را در شمار شعر آیینی به شمار می آوریم؟ شعر آیینی اسم جامعی نیست به معنای اینکه ممکن است شعرهایی مناسب آیین هایی باشند ولی شعرهایی الزاما 'آیینی' نباشند اما 'حسینی'، 'علوی' باشند، بالاخره اهل ذوق باید نام مناسبی برای آن بیابند. [۱۰]


همراهی‌های سیاسی

در سال ۱۳۸۸ ساعد باقری حمایت خود را از میرحسین موسوی اعلام کرد. [۱۱]


انتقاد کیهان از حضور ساعد باقری در تلویزیون

روزنامه کیهان در آستانه ماه مبارک رمضان در مطلبی با اتنقاد از مجری گری ساعد باقری در ویژه‌برنامه سحرگاهی شبکه چهار سیما نوشت: ساعد باقری، از شاعرانی که در سال ۱۳۸۸ به طور رسمی از فتنه حمایت کرده بود اجرای برنامه سحرگاهی شبکه چهار سیما را عهده‌دار شده است. باقری، هیچ‌گاه از همراهی خود با فتنه۱۳۸۸ابراز پشیمانی نکرد و همچنان بر کودتا علیه رأی مردم پافشاری می‌کند؛ با این اوصاف، جای سؤال است که چرا مدیریت شبکه چهار، اجرای برنامه ماه رمضان خود را به وی سپرده است؟ [۱۲]


آرمان‌گرایی

ما از همان ابتدا موضع داشتیم، آرمان داشتیم، هجده سالمان بود و آرمان‌گرا بودیم. اگرچه امروزه گویا آرمان‌خواه بودن در نگاه و زبان بعضی‌ها تبدیل به فحش شده انگار آرمان‌گرا بودن همان در هپروت به سر بردن است و با آرزوهای دور و دراز غیرقابل تحقق دلخوش بودن ولی ما موضع و آرمان داشتیم. این آرمان داشتن برای نسل ماست. نه آنکه فقط مختص نسل ما باشد ولی خب بالاخره نسبت ما با این خواست‌ها و آرمان‌ها هیچ‌گاه فانتزی نبوده. در شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی همپای یکان‌یکان آدم‌های این ملت بودیم، نه جلوتر نه عقب‌تر. بحث بر سر همان آرمان‌هاست.[۱۳]

واکنش به تهمت‌ها

تلقی بعضی‌ها(اشاره بر صحبت‌های علیرضا قزوه) بر این است که این جمع الان نگاه‌شان عوض شده، ما عوض نشدیم. آن مجموعه‌ای که ژنتیک ادبیات انقلاب از دل آنها بیرون آمد، یعنی همان جمع حوزه هنر و اندیشه اسلامی (قیصر، حسینی، سهیل، نیکو و...) از آغاز بر همین عهد و پیمان بودند و باقی ماندند. از همان اول این‌طور بودیم و همه‌جا یکسان عمل کردیم.همیشه هم آماج حملات و تهمت‌ها و کینه‌توزی‌ها بوده‌ایم. [۱۴]


ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

چگونگی انتخاب و تایید سرود ملی

در مراسم بزرگداشت ساعد باقری که در سال ۱۳۹۰ انجام شد٬ مرحوم کی منش٬ ملقب به مشفق کاشانی، رییس انجمن شاعران وقت، در سخنرانی خود ضمن بیان خاطره‌ای این موضوع را رسانه‌ای کرد و گفت: «در شورای عالی صدا و سیما این بحث مطرح بود که سرود ملی ایران که با شعر استاد حالت و موسیقی استاد بیگلری پور ساخته شده بود، به دلیل طولانی بودن قابلیت اجرا در مراسم های رسمی را ندارد، لذا طی فراخوانی آهنگ سرود جدیدی را به فراخوان گذاشتند که در بین ۵۰ آهنگ رسیده، آهنگ دکتر منوچهر ریاحی که زمان آن ۵۹ ثانیه بود، مورد توجه قرار گرفت. برای شعر این سرود در شورای سازمان که با حضور من و استاد اوستا، شاهرخی، باقری، سبزواری، معلم و... برگزار شد، شعر آقای باقری و سرود ملی ما مورد تایید قرار گرفت.[۱۵]

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

آثار منتشر شده:

  • نجوای جنون (مجموعه شعر، سال ۱۳۶۳ انتشارات برگ
  • شعر امروز (با موضوع تحولات قالب‌های شعری، سال ۱۳۷۱)
  • مدیرباش، رئیس (سال ۱۳۹۴)
  • شبانگاهان (مجموعه شعر و تصنیف)نشر علم
  • ترانه‌های شیدایی (انتشارات نیستان)
  • پیاده‌روی در اتوبوس (شامل غزل ها، شعر های نیمایی و شعر های سپید) نشر علم[۱۶]

[۱۷] [۱۸]


برنامه تلویزیونی (به عنوان مجری):

  • تماشاگه راز (پژوهش در سبک هندی) پخش در سال ۱۳۷۲ شبکه دو
  • سحوری ( ویژه‌برنامه ماه رمضان در سحر) پخش در سال ۱۳۹۸ شبکه چهار
  • دبیر جشنواره:

دبير اولين دوره جايزه ملي «قيصر» ۱۳۸۷[۱۹]

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

نمونه شعر

سرخوشم ، این ناگهان مستی ز بوی جام کیست ؟ شعله می ریزد زبانم ، بر زبانم نام کیست ؟

کوچه های روشن دل ، در صدای او رهاست می رود منزل به منزل ، این طنین گام کیست ؟

اینک آن خون ؛ خون تلخ سنگ بودنهای ِ‌ من نذر شیرینکاری شمشیر خون آشام ِ کیست ؟

آن جنون لا اُبالی ،‌ وحشی صحرای وهم در پناه کیست امروز ای عزیزان ! رام ِ کیست ؟

از پی هم مهر و قهر و مهر و قهر و مهر و قهر دانه ها پاشیده اینجا ، پیش پایم دام کیست ؟

شام ؛ هر شام این شرار شعله شعله از کجاست ؟ صبح ؛ هر صبح این نسیم نو به نو ، پیغام کیست ؟[۲۰]

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

پیوند به بیرون