امین فقیری
امین فقیری داستاننویس، نمایشنامهنویس و پژوهشگر ایرانی است.[۱] که در کنار شغل دبیری آثار ارزشمندی نظیر دهکدهٔ پُرملال را خلق کرده است.
امین فقیری | ||||
---|---|---|---|---|
زمینهٔ کاری | نویسنده، پژوهشگر و روزنامهنگار | |||
زادروز | ۳۰آذر۱۳۲۳ شیراز | |||
ملیت | ایرانی | |||
پیشه | معلم بازنشسته | |||
کتابها | دهکدهٔ پرملال، غمهای کوچک، پلنگهای کوهستان و... | |||
نمایشنامهها | شب، دوست مردم و کرکید(قالیبافان) | |||
مدرک تحصیلی | فوقدیپلم فنی | |||
|
فقیری در سال۱۳۲۳ در شیراز بهدنیا آمد و در خانوادهٔ فرهنگی بزرگ شد. او با الهام از زندگی تلخ روستاییان و مشاهدات خود دربارهٔ آنها مینویسد و درد و رنج روستاییان را به زیباترین شکل بیان میکند. فقیری نخستین داستانهایش را در مجلهٔ فردوسی و خوشه منتشر میکرد. سپس به چاپ مجموعه داستان پرداخت. با انتشار دهکدهٔ پرملال که حاصل مشاهدات او از مدارس نقاط دورافتادهٔ فارس و کرمان بود کار خود را شروع کرد و توجه منتقدان را برانگیخت.[۲] فقیری همراه محمود دولتآبادی موفق به کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستاننویسی ایران در سال۱۳۷۶ شد و درحالحاضر در روزنامهٔ عصر مردم شیراز مشغول به کار است.
داستانکها
خودش، اولین مشتری کتابش شد!
ناشر برای اینکه اکثر داستانها در مجلهٔ خوشه چاپ شده بود برای چاپ مجموعه دهکدهٔ پرملال تردید داشت. درنهایت شرطی گذاشت با این مضمون که صد جلد از کتاب را باید خودت بخری! من هم برای اینکه علاقهمند بودم داستانهایم چاپ شود قبول کردم. قیمت کتاب شش تومان بود. صد جلد کتاب را بین دوستان و اقوام پخش کردم. سه ماه بعد چاپ، کتاب تمام شد و ناشر دنبالم آمد و ششصد تومان پولم را برگرداند و پیشنهاد داد حق چاپ آثار بعدیم را به او واگذار کنم. با مشورت با بزرگترهای این حوزه پیشنهادش را نپذیرفتم.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ممیزی و رمان سگهای تاریکی
امین فقیری: دوستان میگویند وضعیت ممیزی و تولید کتاب بهتر از گذشته است؛ ولی هنوز من تفاوت چندانی ندیدهام. زیرا یکی از کتابهایم از سال۸۷ تاکنون اجازه چاپ نیافته است. این رمان با عنوان «سگهای تاریکی» چه در دورهٔ پیشین و چه در دورهٔ کنونی ممنوعچاپ اعلام شده است. ماجرای این رمان، دربارهٔ معلمی روستایی است که مسائلی میان او و دانشآموزان و مردم روستا رخ میدهد.[۳]
کمرویی و انزوا
از بچگی منزوی و خلوتگزین بار آمده بودم. بیشتر اوقات در تنهایی خودم بودم و درگیر فکر و تخیل، شاید علتش همان مشکل عفونت و درد گوشم بود که باعث شده بود در کودکی تنهایی را به حضور در جمع ترجیح بدهم. حتی بعد از کلاس هفتم که منتهی شد به جراحی دوم گوشم، باز هم روحیهام این گونه بود که بیشتر دنبال کتاب خواندن و پیگیر ماجرا و قصه باشم؛ البته نه به آن صورت که هیچ دوستی نداشته باشم یا همهاش در خانه باشم؛ خب در دوران دبیرستان و بعد از آن اهل فوتبال و بسکتبال بودم و طبیعتاً دوستان زیادی داشتم.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
دهکدهٔ پرملال به چشمه رسید!
دهکدهٔ پرملال بعداز چاپ پنجم توسط انتشارات سپهر دیگر چاپ نمیشود. تا سال۱۳۸۱ امین فقیری به منیرو روانیپور که بههمراه بابک تختی نشر قصه را داشتند زنگ میزدند. گفتم: شما دهکدۀ پرملال مرا چاپ میکنید؟ از پشت تلفن شنیدم داد زد گفت: بابک! فلانی است، میگوید دهکدۀ پرملال مرا چاپ میکنید؟ تختی گفت: چرا چاپ نمیکنیم؟ بعد رفته بودند با نشر چشمه شریک شده بودند، چاپ ششم را باهم منتشر کردند. بعد که آنها به آمریکا رفتند، دیگر کتاب افتاد دست نشر چشمه و تا چاپ هشتم بیرون آمد.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهالبته با حذف داستان حمام از این مجموعه.
برام بنویس!
از مکافاتهای نویسندهبودن این است که هرچقدر هم کمرو باشی و سرت توی کار خودت، بازهم همه از تو توقع دارن و مجبورت میکنن برایشان بنویسی. درست مثل امین فقیری که در دورهٔ تحصیلی هنرستان برای همکلاسیهایش انشا و از آن بالاتر برای آنها نامههای عاشقانه مینوشته!
کتابهای موورد علاقه
امین فقیری در ۶۹سالگی میگوید: آنقدر کتاب خواندهام که همهٔ کتابها توی ذهنم بههم ریخته است؛ اما از بین آنها «جنگ و صلح» نوشته لئو تولستوی، «گوربهگور» نوشتهٔ ویلیام فاکنر، «ینگه دنیا» نوشتهٔ جان دوس پاسوس، «خوشههای خشم» نوشتهٔ جان اشتاین بک، «تراژدی آمریکا» نوشتهٔ تئودور درایزر، «اتحادیه ابلهان» نوشتهٔ جان کندی تول، «ناتور دشت» نوشتهٔ جی دی سالینجر و «کافکا در ساحل» نوشتهٔ هاروکامی موراکامی واز بین آثار فارسی هم «جای خالی سلوچ» نوشتهٔ محمود دولتآبادی، «رود راوی» نوشتهٔ ابوتراب خسروی، «ارکستر شبانه چوبها» نوشتهٔ رضا قاسمی، «سفر شب» نوشته بهمن شعلهور و «سنگ صبور» نوشتهٔ صادق چوبک را بیشتر میپسندم.[۴]
امین فقیری را دوست دارد
محمدرضا آلابراهیم نویسنده و ناشری که با ارادتمندی و اظهار علاقه به نویسنده آثار ارزشمندی چون دهکدهٔ پر ملال، کتابی با عنوان «امین فقیری را دوست دارم» تألیف و گردآوری کرده است. کاری که نشان میدهد دوستداشتن را و کمتر کسی در حق دیگری انجام میدهد.(شرح اثر منتشرشده)
زندگی و تراث
سوانح عمر
- ۱۳۲۳: تولد در شیراز
- ۱۳۴۱: انتشار اولین داستان کوتاه با عنوان چتر در روزنامهٔ کیهان
- ۱۳۴۶: انتشار مجموعهداستان دهکدهٔ پر ملال
- ۱۳۴۸: انتشار مجموعهداستان کوچه باغهای اضطراب
- ۱۳۴۹: انتشار نمایشنامه شب
- ۱۳۵۰: انتشار مجموعه داستان کوفیان
- ۱۳۵۲: انتشار نمایشنامه غمهای کوچک
- ۱۳۵۳: انتشار مجموعهداستان سیری در جذبه درد
- ۱۳۵۴: انتشار نمایشنامه دست مردم
- ۱۳۵۵: انتشار نمایشنامه قالیبافان
- ۱۳۵۸: انتشار مجموعه داستان سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر
- ۱۳۶۴: انتشار مجموعه داستان دو چشم کوچک خندان
- ۱۳۶۶: انتشار کتاب تمام بارانهای دنیا
- ۱۳۶۸: انتشار مجموعهداستان مویههای منتشر؛ انتشار کتاب آهوی زیبای من
- ۱۳۷۲: انتشار کتاب اگر باران ببارد
- ۱۳۷۵: انتشار رمان رقصندگان
- ۱۳۷۶: کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستاننویسی ایران
- ۱۳۷۷: انتشار کتاب زندگی با ورزش
- ۱۳۷۸: کسب جایزۀ اول معلمان مؤلف
- ۱۳۸۲: انتشار مجموعهداستان انگار هیچوقت نبوده؛ انتشار پلنگهای کوهستان
- ۱۳۸۵: انتشار مجموعهداستان زمستان پشت پنجره
- ۱۳۸۸: انتشار مجموعهداستان ببینم نبضتان میزند؟!
- ۱۳۸۹: انتشار نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمیشود در تو آن گل سرخ
- ۱۳۹۳: انتشار مجموعهداستان من و محمد فری
- ۱۳۹۵: انتشار مجموعهداستان گربه؛انتشار مجموعه داستان شهربازی
- ۱۳۹۶: کسب نشان درجهٔ یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
امین فقیری در ۳۰آذر۱۳۲۳ در شیراز بهدنیا آمد و در خانوادهای اهل کتاب و فرهنگ بزرگ شد. وی برادر ابوالقاسم فقیری فارسشناس معروف است. وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفت زندگانی تلخ روستاییان او را واداشت تااز آنها بنویسد.از هیجدهسالگی داستانهای او در مجلات ادبی خوشه، سخن و فردوسی بهچاپ میرسید. وی حاصل چهار سال نوشتن را همگی در نخستین مجموعهٔ داستانی خود به نام دهکدهٔ پرملال در ۲۳سالگی انتشار داد[۵] و بعداز آن درکنار شغل معلمی به روزنامهنگاری و خلق آثار ارزشمند دیگری پرداخته است.
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
- نویسنده
- پژوهشگر
- روزنامهنگار(روزنامه عصر مردم شیراز)
- معلم(تدریس هنر مقطع راهنمایی(خط و نقاشی)در مدارس شیراز)
یادمان و بزرگداشتها
- نکوداشت امین و ابوالقاسم فقیری دو نویسنده و پژوهشگر نامدار فارس در سال ۱۳۹۶ با رونمایی از پرتره نقاشی شده آنها و اعطای نشان مفاخر استان فارس به برادران فقیری.[۶]
- بزرگداشت امین فقیری، نویسنده و شاعر شیرازی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در سال ۱۳۹۷ با حضور استادان، نویسندگان، فرهنگوران و دوستداران ادبیات.[۷]
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
دیدگاه مهدی زمانی
این پژوهشگر حوزهٔ ادبیات و نویسنده شیرازی با اشاره به برخی از آثار امین فقیری میگوید:
« | فقیری چهره مبارز و سربلندی مردم روستا را تغییر داده و به چهره خشن و دور از فرهنگ شهری روستائیان پرداخته است.امین فقیری ۳۴ سال پیش کار خود را آغاز می کند و از ابتدای کار حسابش را از ادبیاتی که از زندگی واقعی بیگانه است و از دریچه احساس به زندگی می نگرد و با امیدی واهی به آینده نگاه می کند و یا افتخار اعراق آمیز به گذشته دارد، جدا می کند.[۸] | » |
همایون امامی
این مستندساز، پژوهشگر و مدرس فیلمسازی چنین نظر میدهد:
« | فقیری توصیفینویسی است که دغدغه سینما دارد؛ نگاه سینمایی در یک متن توصیفی در آثارش به خوبی دیده میشود. همچنین میگوید: تعلیق در کارهای فقیری از سینما الهام گرفته میشود و گرایش بی شک به تعلیق و روایت موازی در رمانهای وی لمسشدنی است.[۹] | » |
سیروس رومی
این شاعر و روزنامه نگار چنین نظر میدهد:
{{گفتاورد تزیینی|اگر کسی بخواهد بزرگ بشود باید زمینهها را در دو جهت داشته باشد. یکی استعداد و دیگری تلاش و پشتکار.امین فقیری هر دو را داشت. در آن سه سالی که با او در سروستان همخانه بودم چیزهای بسیاری آموختم. مسئله مهم دیگر این بود که ما در سروستان چهار نفر بودیم و امین فقیری همهمان را به سمت مطالعه سوق داد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
محمدرضا آلابراهیم
این پژوهشگر و نویسنده درباره امین فقیری میگوید:
« | او نمینویسد که نویسنده باشد، او مینویسد تا نوشتن را خلق کند، او همگام با جلال آلاحمد در نفرین زمین قدم میزند، او با غلامحسین ساعدی به بیل میرود و بیل میزند، با منوچهر شفیانی همراه میشود و در بلندای کوههای بختیاری مردم زحمتکش ایل را مینگرد و میگرید، او علاوه بر ساردوئیه کرمان، با صمد بهرنگی به روستاهای آذربایجان میرود و از مردم آنجا سخن میگوید.[۱۰] | » |
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
- هیچچیز نمیتوانست مانع نوشتن من بشود. از بچگی عشق و زندگی من خواندن و نوشتن بود. من کار خودم را میکردم، کاری به حرفها نداشتم، ولی نظر منتقدان هم برایم همیشه ارزشمند بوده است.خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تفسیر خود از آثارش
- دهکدهٔ پرملال برایم خاطرهانگیز است؛ ولی یک رمان دارم به نام «رقصندگان» که این رمان از نظر ادبی برایم ارزشمند و یکی از بهترین کارهای من است.خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه - من بعد از چاپ «دهکدۀ پرملال» در سال۴۷، دیگر بهترتیب سالی یک کتاب چاپ میکردم؛ ولی خودم حالا که فکر میکنم، میبینم در این کتابها از هر ده تا داستان، پنجشش تایش خوب است، پنجشش تایش ارزش چاپ نداشته؛ ولی متأسفانه در چاپشان عجله کردم. فکر میکردم هرچه مینویسم باید چاپ بشود.خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
سیمین دانشور
« | امین فقیری با نام بردن از سیمین دانشور بهعنوان بانوی بزرگ قصهنویسی ایران، مهمترین دغدغه او در آثارش را پایبند بودن به شرافت انسانی میداند و دربارهٔ سووشون دانشور میگوید: یکی از پرخوانندهترین رمانهای فارسی است که تا امروز نوشته شده است. همچنین سیمین دانشور، بهنوعی معلم همهٔ ماست و کاری جز تشویق نویسندگان جوان نداشته است. او در نامههایش به من، تماماً امید داده و این باعث شده که من ادبیات را جدیتر بگیرم و سعی کنم از دید مخاطب بهتر بنویسم.[۱۱] | » |
جلال آلاحمد
{{گفتاورد تزیینی| جلال، خود نویسندهاس پرخاشجو و پرجوش و خروش بود؛ اما دانشور هیچگاه تحت تأثیر آلاحمد قرار نگرفت، بلکه حتی با اعتراف خود آلاحمد، این او بود که بیشتر تحت تأثیر همسرش قرار داشت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
محمود دولتآبادی
{{گفتاورد تزیینی|به نظرم یک مقداری خسته شده، ولی خودش را از تکوتا نمیاندازد. بعضی کارهای او اگر موجزتر میشد بهتر بود. من همیشه اعتقاد داشتهام کلیدر یکی دو جلدش زیادی است؛ مثلاً صحنۀ عروسی ۳۰۰ صفحه است، جلو نمیرود، نفس آدم میبرد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
امین فقیری کاملا مستقل و خودجوش، بیمدد هیچ استادی، از هشت سالگی شروع به خواندن رمانهای معروف دنیا میکند و استعداد خالص خود را خود شکوفا کرده و پرورش داده است.
علت شهرت
فیلم ساختهشده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
- مستند «دهکده پرملال» توسط نویسنده، کارگردان و تهیهکننده: «همایون امامی» ساخته شد.
- مستند «استاد امین فقیری» به نویسندگی: «سید مهدی میرعظیمی و کارگردانی: « پویا کنگاوری» و تهیه کنندگی: «اداره کل فرهنگ و ارشاد فارس» درسال ۱۳۹۶ ساخته شد.مشاهده مستند استاد امین فقری
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
- اغلب آثار امین فقیری در حوزهٔ ادبیات روستایی و اقلیمی میگنجد.
- پایبندی به ادبیات شفاهی مردم شیراز و استفاده از واژههای محلی در آثار.
- تفاوت های زندگی در شهر و روستا را در آثار خود به خوبی نشان میدهد.
کارنامه و فهرست آثار
مجموعهداستانها
- دهکدهٔ پر ملال، سپهر ۱۳۴۶
- کوچه باغهای اضطراب، ۱۳۴۸
- کوفیان، سپهر ۱۳۵۰
- غمهای کوچک، سپهر ۱۳۵۲
- سیری در جذبه و درد، سپهر ۱۳۵۳
- سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر، زردیس ۱۳۵۸
- دو چشم کوچک خندان، نویدشیراز ۱۳۶۴
- تمام بارانهای دنیا، نوشتار ۱۳۶۶
- مویههای منتشر، نوید شیراز ۱۳۶۸
- زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷
- انگار هیچوقت نبوده، نیکا ۱۳۸۲
- زمستان پشت پنجره، نیم نگاه ۱۳۸۵
- ببینم نبضتان میزند؟!، چشمه ۱۳۸۸
- من و محمد فری، هیلا ۱۳۹۳
- گربه، نویدشیراز۱۳۹۵
- شهربازی، ماه باران ۱۳۹۵
نمایشنامه
- شب، سپهر ۱۳۴۹
- دوست مردم، ۱۳۵۴
- قالیبافان، ۱۳۵۵
- نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمیشود در تو آن گل سرخ، نوید شیراز ۱۳۸۹
برای کودکان و نوجوانان
- آهوی زیبای من، صدف ۱۳۶۸
- اگر باران ببارد، سروا ۱۳۷۲
- زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷
سایر
- گزیده داستانها ۱۳۶۴
- رقصندگان (رمان)، انشارات سروا ۱۳۷۵
- پلنگهای کوهستان (رمان)، شاهد ۱۳۸۲
- قوامالدین شیرازی، مدرسه ۱۳۸۵
- سعدی، مدرسه ۱۳۸۶
- میرعمادقزوینی، مدرسه ۱۳۸۶
- داستانهایی از ساردو در بیش از نیم قرن قبل، فانوس ۱۳۹۵
جوایز و افتخارات
- کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران در سال۱۳۷۶
- جایزۀ اول معلمان مؤلف در سال۱۳۷۸
- کسب نشان درجه یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۶
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
دهکدهٔ پرملال
مجموعه داستانی است شامل ۱۷ داستان کوتاه با نامهای: آب، آبی و عشق، آقای صابری، از ته چاه، با باران ببار، حمام، دهکدهٔ پرملال، دود، ره آورد، شاهگل، عاشورا، غمهای کوچک، کنیز، کوچ، گرگ، گنو و مادر است. «این داستانها مشاهدات صمیمانهٔ یک معلم روستا از زندگی ی کشاورزان کرمان و فارس است. نویسنده در اغلب آن حضور دارد و ماجرای ده نشینان را با غم و غربت ملالِ روحی ی خویش در هم میآمیزد. روشن فکر شهری ی نا آشنا با مناطق دور افتادهٔ میهن، با اعجاب به محیط مینگرد و برای درهم شکستن نظرهای نویسندگان رومانتیکی که صلای بازگشت به ده را سر داده بودند٬ میکوشد خشونت زندگی مردمی را وصف کند که به طرق گوناگون استثمار میشوند؛ اما تنبلی و جهل دیرینهٔ آنها را بهشرایط غیرانسانی خو گر میکند، انسانهای کوچکی که زندگی را با مشقت میگذرانند و در فقر و فلاکت از دست میروند.»[۱۲]
رقصندگان
رقصندگان دربردارندهٔ دو داستان مستقل است که به قسمی رضایت بخش با حادثهای فرعی بههم پیوسته شده است و از این رو نمیتواند رمان بهشمار آید. داستان نخست دربارهٔ مهاجرت باران مردی عشایری با همسر و پسر خردسالش به شهر بزرگ است. در این قصه کمابیش مفصل که سه بخش از چهار بخش کتاب را به خود اختصاص داده مناظری دردناک از قحطسالی و شوربختی روستاییان و مردم عشایر، وصف و گاه مجسم میشود. داستان دوم، داستان خانم اختر، توصیف تنهایی و افسردگی زنی فقیر در شهر است که در مالیخولیاهای تنهاییاش به عالم جنون نزدیک میشود.[۱۳] این رمان جزو شش رمان برتر بیست سال داستاننویسی شد و سال ۱۳۷۸ هم جایزه اول معلمان مؤلف را برد.
شهربازی
مجموعهداستان شهربازی شامل چهار داستان با نامهای شهربازی، مهمان، کاش بین ما بود و تیمسار است.
داستان شهربازی همانطورکه از نامش پیداست، بازیگرفتن افرادی است که خود ناخواسته به این شهر پا میگذارند. آدمهایی که برای این بازی و شهر ساخته نشدهاند؛ اما به بازی گرفته میشوند. داستان شهربازی،آدم تهیدستی را که مایحتاج خود و خانوادهاش را بهزور بهدست میآورد، نشان میدهد. دولتمردان او را به بازی میگیرند تازمانیکه به مقام رسید، بتوانند از او سوءاستفادههای اقتصادی و سیاسی کنند.
داستان مهمان تمام عناصر یک داستان خوب را در خود جای داده است. داستان، از تعلیقی بسیار قوی برخوردار است. زمان و مکان و پیرنگ داستانی و نقاط اوج و فرود و گرهگشایی در داستان بهخوبی مشخص است.
داستان کاش بین ما بود، تلفیقی از داستان و خاطره است و نثر ساده و شسته رفتهای دارد. شیوه روایت بسیار بارز و چشمگیر است. زمان و مکان داستان و پیرنگ و حوادث داستانی کاملاً در داستان تنیده شده است. تعلیق داستان بسیار قوی و دلهرهآور است و خواننده را لحظهای رها نمیکند.
داستان تیمسار، داستانی با مشخصههای نظامی است. تیمسار که شخصیت اصلی و نمادین این داستان است، خصوصیات رضا شاهی دارد. مستبد و سختگیر است. البته با منطق. او قصد دارد که پاسبانهای بیسواد را با سواد کند و به آنها قول میدهد که اگر تصدیق ششم ابتدایی بگیرند، میتوانند تا مقام ستوانی ارتقا پیدا کنند.
ناشرانی که با او کار کردهاند
سپهر، زردیس، نویدشیراز، صدف، چشمه، سروا، نوشتار، شاهد، مدرسه، نیکا، ققنوس، فانوس، ماه باران و نیمنگاه
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
بیشتر آثار ایشان بارها تجدیدچاپ شده، برای نمونه میتوان به این آثار اشاره کرد:
- مجموعه داستان«دهکدهٔ پرملال» به چاپ هشتم که پیش از انقلاب پنج چاپ و بعد از انقلاب سه چاپ داشته است البته با حذف داستان حمام از این مجمموعه، «آهوی زیبای من(برای کودکان)» به چاپ پنجم، رمان «رقصندگان» به چاپ دوم، رسیدهاند.
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «امین فقیری». ویکیپدیا.
- ↑ میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). فرهنگ داستاننویسان ایران. نشر چشمه. ص. ۲۱۳.
- ↑ ««نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۳۰آذر۱۳۹۳.
- ↑ ««کتابهای محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹ آذر ۱۳۹۲.
- ↑ «امین فقیری». کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
- ↑ «««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۳۰ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ ««نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۷.
- ↑ ««امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری شبستان، ۲۴آبان ۱۳۹۷.
- ↑ ««امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۷.
- ↑ محمدرضا آلابراهیم، امین فقیری را دوست دارم، ۳.
- ↑ ««هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفتوگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان دربارهٔ خالق «سووشون» درباره= «سیمین دانشور»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۸اردیبهشت ۱۳۸۲.
- ↑ میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). صد سال داستان نویسی ایران. تهران: نشر چشمه. ص. ۵۳۷.
- ↑ ««نقدی بر کتاب رقصندگان»». مجله ادبیات داستانی، ش. ۴۳ (۱۳۷۶).
منابع
- میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). فرهنگ داستاننویسان ایران. نشر چشمه. ص. ۲۱۳.
- میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). صد سال داستان نویسی ایران. تهران: نشر چشمه. ص. ۵۳۷.
- ««نقدی بر کتاب رقصندگان»». مجله ادبیات داستانی، ش. ۴۳ (۱۳۷۶).
- آلابراهیم، محمدرضا (۱۳۹۴). امین فقیری را دوست دارم. استهبان(فارس): نشر سته بان.
پیوند به بیرون
- «امین فقیری». ویکیپدیا.
- «امین فقیری». کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان.
- ««هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفتوگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۸اردیبهشت۱۳۸۲.
- ««امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری شبستان، ۲۴آبان۱۳۹۷.
- ««امین فقیری در گفتوگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین۱۳۹۸.
- ««نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴آبان۱۳۹۷.
- «««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۳۰مرداد۱۳۹۶.
- ««امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴آبان۱۳۹۷.
- ««تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۷بهمن۱۳۹۶.
- ««نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۳۰آذر۱۳۹۳.
- ««کتابهای محبوب امین فقیری در ۶۹سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹آذر۱۳۹۲.
- ««کتابهای محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹ آذر ۱۳۹۲.