شانزده سال
شانزده سال | |
---|---|
نویسنده | منیژه آرمین |
ناشر | سوره مهر |
محل نشر | تهران |
تعداد صفحات | ۴٠٠ |
موضوع | تاریخی |
سبک | واقعگرایی |
رمان شانزده سال به قلم منیژه آرمین، رمانی در مورد تاریخ معاصر ایران است. این رمان سلطنت رضا شاه، بهقدرترسیدن آن و تبعید آخرین بازماندهٔ قاجار را شرح میدهد.
شانزده سال رمانیست تاریخی، مستندگونه و پازلوار؛ یعنی برخی از بخشها کاملاً مستند و برخی دیگر ادامهٔ رمان «شب و قلندر» و «شباویز» است. «شب و قلندر» اولین جلد این چهارگانه به شمار میرود که طی سالهای اخیر منتشر شد. این کتاب، از اواخر دورهٔ قاجار شروع میشود و تا دوران مشروطه را در برمیگیرد. جلد دوم آن نیز «شباویز» نام دارد که در سالهای مشروطه میگذرد و جلد سوم «شانزده سال» است که به دوران رضاشاه اختصاص یافته است. در رمان شانزده سال شاهد حضور طیفی از هنرمندان در یک مقطع سرنوشتساز از تاریخ کار هنری هستیم؛ هنرمندانی که با هنر غرب کاملاً درگیر هستند و این افراد مجبور به موضعگیری اجتماعی و سیاسی در مقابل قدرت میشوند؛ استاد علیاکبر صنعتی، کمالالملک، کلنل علینقیخان وزیری.[۲]
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
رمان «شانزده سال» در ۲۴ قسمت روایت شده و به شانزده سال حکومت رضاشاه پرداخته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
جلسات نقد و بررسی
اهدا
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
سبک کتاب
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
زاویه دید
راوی یا زاویه دید رمان دانای کل است و در بعضی از بخشها تبدیل به راوی محدود به ذهن شده است. همچنین راوی داستان در سه بخش تبدیل به اول شخص شده است. با این حال و در مجموع باید گفت که راوی این کتاب، دانای کل است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
شخصیتهای داستان
نویسنده خطوط کلی تاریخ را بیان کرده و دربارهٔ شخصیتهای فرعی صحبتی نکرده است. از این منظر، نویسنده روی دو شخصیت متمرکز شده است؛ اولی رضاخان است و دیگری خانوادهٔ آن مبارز (رضا داد) است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
ویژگیهای مهم کتاب
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
حسین فتاحی
« | به نظرم این رمان رمانی تاریخی است. رمانهای تاریخی به چند دسته تقسیمبندی میشوند. دستهٔ اول، آنهایی هستند که در مورد یک شخصیت تاریخی حرف میزنند و عملاً همه چیز تاریخی است و هیچ تخیلی در آن راه ندارد. برای مثال، رمان «خداوند الموت» از جمله این آثار است. این رمانها بسیار پژوهشیاند و شخصیت محوری یک نفر را مورد بررسی قرار میدهند. علاوه بر این، همه چیز در آن واقعی و مستند است. نوع دیگری از رمانهای تاریخی آنهایی هستند که فضای داستان و دوره زمانی آن یک دوره تاریخی است. بعضی از شخصیتهای داستان نیز تاریخی هستند، اما آنچه نخ تسبیح داستان میشود تخیل نویسنده است. رمان شانزده سال جز این دسته از رمانهای تاریخی است. شاید هم بتوان گفت که این رمان ترکیبی از دو مدل رمان تاریخی است؛ چرا که در ابتدای داستان، با احمد شاه شروع میکنیم و یک حادثه واقعی پیرامون او را بیان میکنیم، اما در ادامه و در فصول سه و چهار به بعد، نویسنده وارد فضای تخیلی شده و رمان آمیختهای از واقعیت و تخیل میشود. در مورد رمانهای تاریخی خیلی نمیتوانیم، تجربهٔ زیستی داشته باشیم؛ چرا که نویسنده در آن زمان حضور نداشته است که تجربه زیستی داشته باشد. در حقیقت او زمان احمدشاه را تجربه نکرده و اتفاقات آن زمان را فقط شنیده است. آنچه میتواند جای این تجربه زیستی را بگیرد، تجربهٔ پژوهشی نویسنده و تخیل او است. علاوه بر اینکه نویسنده داستاننویسی را به خوبی بلد بوده و به تکنیکهای آن واقف است، پژوهشگر بسیار خوبی نیز بوده است و سعی کرده تصویری نسبتاً خوب و زنده از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی ارائه بدهد. اطلاعاتی که نویسنده درباره این برهه از تاریخ میدهد، اطلاعات ساده و کمی نیست. او بهخوبی محلههای تهران را تعریف میکند و حتی دربارهٔ درباریان، اطرافیان شاه و اتفاقات جانبی دیگر نظیر تأسیس دانشگاه تهران نیز اطلاعات داده است. ارائه این اطلاعات پژوهش بسیار دقیقی میخواهد که نویسنده موفق شده به این اطلاعات دست یابد. این رمان، یکی از بهترین رمانهای تاریخی است. رمانی که هم تاریخ را به خوبی دیده و هم از نظر تکنیک ادبیاتی بسیار قوی است. دلیل این موضوع این است که نویسنده هم رمان را بهخوبی بلد است و هم پژوهش بسیار دقیق و چندبعدی انجام داده است.[۳] | » |
محمدرضا گودرزی
« | تاریخ از نظر روایتشناسی یک روایت است. یعنی ایدئولوژی و جهانبینی در آن تأثیر دارد. اگر یک مورخ بیاید و بگوید که من کاملاً بیطرف نوشتم، دروغ میگوید؛ چرا که بیطرفی کامل وجود ندارد و هر مورخی یک جهانبینی دارد که به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه بر روی روایت او از واقعه تأثیرگذار است. من هم معتقدم که این رمان بیشتر تاریخی است. در مورد رمان تاریخی کلاسیک به نوع پوشش، اعمال شخصیتها، اتفاقات و ... توجه ویژهای میشد. اما بعد روانی شخصیتها بدون بررسی میماند. این مسئله در رماننویسی جدید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و مزیتی برای آن به شمار میرود. منیژه آرمین نیز این کار را در رمان خود انجام داده است. متأسفانه خیلی از نویسندهها به نگاه امروز به سوژه تاریخی خود نگاه میکنند، در حالی که نباید اینگونه باشد. ما باید گذشته را در شکل خودش بازسازی کنیم. دقت کنید که یکسری از رفتارها وجود دارد که مختص همان دوره است و در دورهای دیگر آن اعمال تغییر میکند. مثلاً نوع برخورد شاه با کارگران در آن دوران به یک صورتی است، درحالیکه آن برخورد امروز فرق کرده است. این مسئله در رمان شانزده سال بهخوبی مدنظر قرار گرفته است. در مواردی رمان میتوانست کوتاهتر شود. در آن موارد، بعضی اتفاقات حاشیهای بیهوده بیان شده و بخش زیادی را گرفته است درحالیکه اگر آن را حذف کنیم لطمهای به داستان نمیزند. یکی از مهمترین ایرادات فنی این داستان، به تأخیرانداختن بیهوده اطلاعات است. اگر دقت کنید میبینید که هر فصل به معرفی یکی از افراد میپردازد. بنابراین در همان خط اول باید گفته میشد که این فصل راجع به فلانی است. این موضوع در حالی است که دوسه صفحه گذشته است و نویسنده تازه شخصیت را معرفی کرده. این موضوع چه دلیلی دارد؟ دقت کنید که این تأخیر کاذب است و نویسنده باید تلاش کند تا از راه دیگری مخاطب را با خود همراه کند. به نظرم یکی از دلایلی که باعث ضعف رمانهای ایرانی در برابر رمانهای خارجی شده همین موضوع است. در رمانهای ایرانی همیشه دنبال فهمیدن روابط بین آدمها هستیم، در حالی که در رمانهای خارجی این مسئله از همان ابتدا مشخص است. یکی دیگر از موارد اشکال این است که در مواردی به صورت بیدلیل، زمان رمان عوض شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
« | بعضی از ابهاماتی که از سوی منتقدان مطرح میشود، مربوط به دو کتاب دیگری است که قبل از آن به چاپ رسیده است. من توصیه میکنم که مخاطبان این دو کتاب را حتماً بخوانند تا «شانزده سال» را بهتر درک کنند. چرا که بسیاری از شخصیتهایی که در این رمان میبینید، قبلاً در دو رمان دیگر معرفی شده و داستان زندگیشان بیان شده است. طبق تحقیقاتی که در خاطرات و سفرنامهها داشتم، متوجه شدم که زنان در گذشته نیز فعالیتهای اجتماعی خوبی داشتند، اما به دلیل شرایط خاصی که وجود داشته، اسم آنان هیچگاه ثبت نشده است. برای مثال در کتاب تاریخ موسیقی ایران دیدم که زنان در گذشته در حوزهٔ موسیقی حضور داشتند. به همین دلیل هم بود که دو زن موسیقیزن را در این رمان قرار دادم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
{{گفتاورد تزیینی| بحران هویت و اطلاع نداشتن از تاریخ معاصر در بین نسل جوان بیشتر مشاهده میشود. ضمن اینکه این نسل به دلایل مختلف و در مقایسه با نسلهای گذشته به آن شکلی که باید به کتابخوانی گرایش ندارند، روی این اصل تصمیم گرفتم رمانی بنویسم که صرفنظر از داشتن عناصر و فضای داستانی، به روایت برهههای حساس ایران درگذر تاریخ نیز بپردازد، بلکه، نگارش این اثر شاید باعث شود تا جرقهای نزد نسل جوان زده شود و بهواسطه خواندن این کتاب به دیگر آثار مکتوب تاریخی نیز مراجعه کنند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد}
تورقی در کتاب
صدای قاقار کلاغها با صدای مویهٔ زنان حرمسرا به گوش می رسید. زنهایی که تا چندی پیش در حریر و اطلس میخوابیدند و زندگیشان در سکوتی وحشتناک میگذشت، اینک با حرفهایی که از خواجهها و خبرچینها میشنیدند، نمیدانستند که شب را در کجا به سر خواهند برد و بر سر و صورت خود میکوفتند. ولیعهد هم این صداها را میشنید ولی نمیتوانست باور کند که همه چیز تمام شده است.