مجله یغما
سردبیر | حبیب یغمایی |
---|---|
شمارگان | حدود۵۰۰۰ |
چاپکننده | انتشارات مجله یغما |
نخستین شماره | فروردین۱۳۲۷ |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
یغما بزرگترین خدمت حبیب یغمایی به زبان و ادب فارسی و پژوهشهای ایرانی است. مجلهٔ یغما مجلهای است ادبی و پژوهشی که هدف از انتشار آن؛ حفظ و نگهداری از زبان و ادب فارسی است. مجلهٔ مذکور از منظمترین انتشارات دوره خود بود که اول هرماه به چاپ میرسید.
برای کسانی که مجله را نخواندهاند
یغما مجلهای کهن نیست، که مختص افراد پیر باشد بلکه نشریهای ادبی و پژوهشی است که یکی از اهداف آن آشنا کردن مردم این سرزمین با بزرگان علم و ادب، آثار آنها و پیشینهٔ ایران است. یغمایی در این اثر؛ مطالبی از آثار بزرگان را عینا درج کرده، و با شیوهای جذاب و گیرا به آنها میپردازد تا مردم آن روزگار از خواندن داستانها و مجلات بیاساس و دیدن نمایشهای بی بنیاد ستارگان سینما روی برگردانند. همچنین در طی سیویک سال انتشار مجله زمینهای فراهم بود تا مردم بتوانند آثار دست به قلمان تازهکار را نیز بخوانند.
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ مجله
داستانه همان داستانِ شعر بهار و غلط دانشجو است؛
- هنگامی که یغمایی به عنوان رئیس فرهنگ به آن شهر رفت، پیش از آن با خیالی آسوده مجله را به دست برادرش اقبال سپرد و از محمدابراهیم باستانی پاریزی که در آن وقت دانشجو بود درخواست کرد تا اقبال را در این امر همراهی کند. اما خوش خیال بود که فکر میکرد همه چیز مرتب و طبق روال پیش خواهد رفت! چون داستان غلط مشهور و خرابکاری و دست بردن در شهر بهار در نبود یغمایی رخ داد که روحش هم خبردار نبود. محمدابراهیم خانِ باستانی پاریزی میخواستند لطفی کنند و به مناسبت درگذشت علامه قزوینی شعری درخور در مجله به چاپ برسانند که هنگام خواندن دیوان اشعار بهار این فکر به سرش میزند و شعری که ملکالشعرا در رثای عارف قزوینی سروده را اول تغییر داده و سپس با ذوق و شوق در مجله درج میکند و به خیال خود میگوید که حتما ملکالشعرای بهار نیز از این انتخاب و از این تغییر، مشعوف خواهند شد! نمیدانست که در آرامش قبل از توفان است. حبیب خسته و دور از خانه بالاخره از کرمان باز میگردد و ملکالشعرا بلافاصله به او تلفن میکند که ای فلانی! چه کردی؟ تو با شعر زیبای من چه کردی؟ حبیبِ مات و مبهوت فقط میگوید چشم آقا، بله آقا، حق با شماست آقا، درست میفرمایید... و به گردن میگیرد که شعر را خود تغییر داده اگر غیر از اینم کار را میکرد بهار قیامتی به پا میکرد که چرا یک بچه شعر مرا خراب کرده کرده! و اینگونه شد که گفت حبیب شعر مرا خراب کرد!
یک بند در معرفی خلاصهٔ مجله (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
مجلهای با نام یغما، هر سال در ۱۲ شماره به چاپ میرسید. هر شماره تقریبا ۶۴صفحه بود. در طی سیویک سال، ۳۶۶شماره از این نشریه منتشر شد. اولین شماره در فروردین۱۳۲۷ و آخرین شماره در اسفند۱۳۵۷ انتشار یافت. ترتیب انتشار مجلهٔ ادبی و پژوهشی یغما، اول هر ماه بود و سردبیر بسیار اصرار داشت و حساس بود که دقیقا در ابتدای هر ماه، شماره مخصوص همان ماه منشر شود. و از جمله نشریات منظمی بود که نظم و ترتیب آن تا پایان حفظ شد.
گزارشی از بخشها و ستونهای مختلف و شمارههای ویژه
در سال اول سال نخست، ۱۰شماره از مجله انتشار یافت و به جای شمارهٔ ۱۱و۱۲، کتاب اقبال لاهوری که تنوشتهی مجتبی مینوی است به چاپ رسید. از دیگز شمارههای ویژه میتوان به شماره۱۲ سال چهارم(۱۳۳۰) و ششم(۱۳۳۲) اشاره کرد که رسالهای به ضمیمه مجله چاپ شد و برای مشترکین ارسال شد.[۱]
دلیل شهرت
کمتر مجلهای مانند یغما پیدا میشود چه از نظر محتوا و چه از نظر ظاهر و نظم! چون یغما، حاصل سالها تجربه و تلاشِ با عشقِ یغمایی بود و سردبیری عاشق داشت. به جرأت میتوان گفت که یغما ناشر اندیشهی دانشمندان بود. دانشمندانی چون؛ قزوینی، دهخدا، بهار، فروزانفر، مینوی، فروغی، تقیزاده، بهمنیار و... آثار مشهور دهههای سی و چهل و پنجاه نیز در مجله به چاپ رسیدهاند.[۱] هم نویسندگان باتجربه و هم نویسندگان تازهنفس یغما را تریبون مناسبی برای بیان عقاید خاص خود میدانستند.[۲] یکسری مقالههای دل نشین و خواندنی در یغما سالها درج میشد. صاحب اثر دوستعلیخان معیرالممالک، نوهی دختری ناصرالدین شاه بود که قلمی شیرین و طناز داشت. مقالات مذکور در رابطه با رجال عصر ناصری نوشته میشد. نوشتههای معیرالممالک خواهان بسیاری داشت و تعداد زیادی از خ.انندگان را مجذوب خود میکرد.[۳]
چرا باید این مجله را خواند
- سالها فعالیت، تجربه، تلاشِ بیوقفه و هدفی چون حفظ و نگهداری از زبان فارسی در پسِ این نشریه نهفته است.
- یغما تنها یک مجلهی ادبی، تحقیقی و پژوهشی نمیباشد. بلکه به مسایل و موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هم میپردازد.
- یغمایی در رابطه با دغدغههای روزمره نیز مقالاتی منتشر کرده، که نوشتههای محمد علی فروغی، مجتبی مینوی، دکتر فخرالدین شادمان، دکتر محمود صناعی و دکتر اسلامی ندوشن نمونهای از آنهاست. هر چند که هریک از نویسندگان عقاید خاصی داشتند و با یکیگر همسو نبودند!
- صفحات پایانی هر شماره از مجله، اخباری است تا از وقایع و حوادث داخلی و خارجی مطلع شویم.
برای کسانی که مجله را خواندهاند
هدف سردبیر صرفا درج مقالات و اشعار کهن نیست! بلکه به نحوی به تحلیل آنان پرداخته، آثار را معرفی میکند و از نقش آنان در زبان فارسی میگوید، خاطراتی که از دوستان شاعرش نقل میکند تنها برای سرگرمی نیست، بلکه برای شناساندن شخصیت آنان است. حاشیه نویسیها برای متفاوت بودن یا عجیب بودن مجله نیست. این کار، گاه به منظور رفع اشکال مطالب نویسندگان جوان است. و گاهی هم پاسخ به کنایههایی است که در مقالات به چشم میخورد، و گاهی گلایهای است از دوستان!
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ مجله
سالشمار مجله
خلاصهٔ مفصلتر مجله در حد دو بند
داستان انتشار مجله (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است)
حبیب در سال۱۳۰۱ درخواست داد تا امتیاز انتشار مجله یغما را صادر کنند و برای نخستین بار در همان سال امتیاز انتشار مجلهٔ مذکور از سمت وزارت معارف صادر شد. پس از ان تصمیم گرفت مجله را «اندرز» بنامد و درخواست تغییر نام داد. طیِ مصوبهای در سال۱۳۰۲ با تغییر اسم موافقت شد و امتیاز انتشار اندرز را گرفت. اما مجلهای با نام فوق هیچگاه منتشر نشد. او تنها یک دلیل برای منصرف شدنش از چاپ نشریه آورده؛ آن هم گرفتاریهای پیش آمده در زندگیاش بوده! پیش از اقدام یغمایی یرای انتشار یغما، شوهر خواهر او عبدالحسین ادیب یغمایی قصد راهاندازی نشریهای با نام یغما را داشته. اما آن مجله نیز هرگز به چاپ نرسید! درخواست بعدی، برای امتیاز مجله در سال۱۳۲۶ از سوی یغمایی بود که به چاپ مجله در فروردین۱۳۲۷ منجر شد. در این فاصلهی زمانی (از سال۱۳۰۱ تا ۱۳۲۶) سردبیر یغما یک جا ننشست و تجربههای بسیاری در زمینه انتشار مجلات کسب کرد. یک دوره کامل سردبیر مجلهنامهٔ فرهنگستان شد و سه سال مدیر مجله آموزش و پرورش بود. در فروردین۱۳۲۷ با کولهباری از تجربههای ناب و تمامِ قدرتِ خویش انتشار نشریهی خود را آغاز کرد.
رفیق یا یغما؟!
رفیق نامی بود که توسط یغمایی برای مجله انتخاب شده بود ولی دکتر ولیالله نصر با این نام مخالفت کرد به این دلیل؛ تبلیغات حزب توده و اینکه آنان از این واژه استفاده کردهاند. یغما نامی بود که سرانجام انتخاب شد.
سبک مجله
پیشینهٔ مجله
طراحی جلد و تصویرسازی
ویژگیهای مهم مجله
گزارشی از فروش مجله
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با مجله و جریانسازیهای مجله
نشستهای خبرساز دربارهٔ مجله
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نظر سعیدی سیرجانی
« | از بیست و چند هزار صفحه دورهٔ سیویک سالهٔ یغما، بیش از دههزار صفحهاش مطالب بکر و خواندنی است که اگر یغمایی نبود و یغمایی نداشت، غالباً از نهانخانه ضمیر نویسندگان بر صفحه کاغذ نقش نمیبست و به دست خوانندگان نمیرسید. و این خدمت ناچیزی نیست دهها متفکر و نویسنده را به نوشتن واداشتن و با طبایع زودرنج و پرمدعایشان ساختن و از دو سو بار ملامت و جور جفا کشیدن همتی مردانه میخواهد...[۴] | » |
نقدهای منفی
نقد یکی از پسران حبیب
« | یکی از پسران یغمایی که در باستانشناسی کار میکرده شیئی عجیب کشف میکند، پدر خبرش را در روزنامه میخواند و از او میپرسد: چرا به من نگفتی تا در یغما چاپ کنم؟! پسرش گفته: در روزنامهها را خوب میخوانند مجله تو کهنه است. | » |