ه‍.ا.سایه

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
هوشنگ ابتهاج

آدمی که از پشت کوه آمده.[۱]خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نام اصلی امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانیخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زمینهٔ کاری سرایش و تصحیح و پژوهش
زادروز ۶اسفند۱۳۰۶ [۲] [۳]
رشت
پدر و مادر میرزا آقاخان ابتهاج و فاطمه رفعت
محل زندگی رشت، تهران و کلن آلمان
پیشه شاعر، مصحح و پژوهشگر
کتاب‌ها نخستین نغمه‌ها، سیاه‌مشق(۱، ۲، ۳، ۴ و شعر نو)، شبگیر، چند برگ از یلدا، تا صبح شب یلدا و...
تخلص سایه و ه‍.ا.سایه
همسر(ها) آلما مایکیال (۱۳۳۷-تاکنون)
فرزندان آسیا، یلدا، کیوان و کاوه
اثرپذیرفته از شهریار و نیما یوشیج
امضا
سایه و خاطرات رادیو
۱۰مهر، سالگرد ازدواج
تورق گذشته برای ثبتش
لحظه‌های ناب خواندن اثر
سایه و لطفی در حیاط رادیو
کاروان شعر و موسیقی
نشود فاشِ کسی
آنچه میان من و توست
سایه و شهریار جداشدنی نبودند


امیرهوشنگ ابتهاج معروف به هوشنگ ابتهاج و متخلص به سایه و ه‍.ا.سایه غزل‌سرا، مصحح دیوان حافظ و موسیقی‌پژوه است که آثارش نشان از ارادت هم‌زمان به شعر نیما یوشیج و غزل شهریار دارد.

* * * * *

سایه شعر را از نوجوانی آغاز کرد و پس از گام‌های آغازین خود، به تجربه‌های فریدون تَوَلَلی و نیما یعنی شعر جدید گرایش پیدا کرد و البته هرگز از سرودن غزل غافل نشد. درواقع تلاش‌هایش در مسیر اعتلابخشی به غزل فارسی است و لذا در شعر نو از پیشگامان سرشناس و در غزل‌سرایی از گزیده‌گویان و پاکیزه‌گویان عصر خویش است، به‌گونه‌ای که سِحر کلامش همواره مخاطبان را به‌سمت خود می‌رباید.[۴] ابتهاج همچنین مدتی به‌عنوان مدیرکل شرکت دولتی سیمان تهران به‌کار اشتغال داشت و از سال ۱۳۵۰تا۱۳۵۶ برنامهٔ گل‌های تازه و گلچین هفته رادیو ایران را سرپرستی می‌کرد.


داستانک

شیطنت دوران کودکی

از آشپزی تا موسیقی

گرچه در درس و مدرسه کوشا نبوده، شیفتهٔ مهارت‌آموزی است. در کنار نقاشی و مجسه‌سازی به دیگر هنرها نیز هرکدام در دوره‌ای علاقه‌اش را جلب کرده است:

«در همان هشت تا ده‌سالگی برای غذاپختن حرص می‌زدم. یک بار هم سه ماه تابسان مرا فرستادند پیش یک خام خیاط. شاید چون در خانه شلوغ می‌کردم. گلدوزی و دِسْمِه‌دوزی هم از او یاد گرفتم. مدت کوتاهی هم پیش «موسیو یرواندی» پدر «جرج مارتیرسیان» نوازندهٔ ارکسر سمفونی تهران، مشق ویلون کردم.»

کُشتی و وزنه‌برداری تفریحی، بیلیارد حرفه‌ای

داستانک‌های انتشار

عاشقانه‌های سایه با آلما

نمی‌گم دوستت دارم

یکی از گلایه‌های همیشگی آلما اینه که من تاحالا نگفتم: «دوستت دارم.» برای اینکه گفتن این جمله برام بوی حقه‌بازی می‌ده... به من می‌گفت: «بمیر»، می‌مُردم؛ یعنی فراتر از دوست‌داشتن... حالا چه اهمیتی داره که به زبون بیارم. موضوع غرور و تفرعن نیست به‌خدا... من طوری نشون می‌دم که اصلاً هیچم. اصلاً چه نیازی داره که آدم این جملات توخالی مضحک رو بگه. [۷]

زندان و آلما و غزل سایه

ٰ
بود که بار دگر بشنوم صدای تو را؟ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را؟!
مباد روزی چشم من ای چراغ امیدکه خالی از تو ببینم شبی سرای تو را
دل گرفتهٔ من کی چو غنچه باز شودمگر صبا برساند به من هوای تو را
چنان تو در دل من جا گرفته‌‌ای ای جانکه هیچ‌کس نتواند گرفت جای تو را
به پایداری آن عشق سربلند قسمکه سایه‌ٔ تو به‌سر می‌برد وفای تو را

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

کسرایی ناجی چای‌خوردن

چایی می‌خوردیم، پنج زار. پول چایی رو نداشتیم. کسرایی رو می‌نشوندیم توی کافه و می‌رفتیم توی خیابون. داد می‌زدیم: کمیتهٔ نجاتِ شاعر مردم سیاوش کسرایی! کمیتهٔ نجاتِ کسرایی! می‌گفتن: چی شده؟ کسرایی رو گرفتن؟ می گفتیم: نه پول چایی رو ندادیم اون رو گرو گذاشتیم. دو تومن جمع می‌شد. هم کسرایی نجات پیدا می‌کرد و هم دو تا چایی دیگه می‌خوردیم. هرچی پول داشتیم خرج می‌کردیم. فردا هم خدا بزرگه! [۸]

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

سایه در نیمهٔ دوم دههٔ۱۳۲۰

انتساب دو مطلب جعلی به سایه

بااینکه کذب‌بودن هر دو مطلب برایم مسجل بود؛ اما از خود سایه پرسیدم و او نیز هر دو را تکذیب کرد:

  • پهنِ تر کف قبر مسلمان مستحب است!
به‌نقل از شفیعی کدکنی گفته‌اند که ابتهاج تعریف می‌کند در مراسم کفن‌ودفن شخصی دیدم شخصی یک وجب سرگین و فضولات تَر گوسفند کف قبر می‌ریزد. از او پرسدیم این چه رسمی است که شما دارید؟! پاسخ داد در رساله نوشته که این کار مستحب است. چون برایم تعجب‌آور بود، به‌سرعت و البته به‌زحمت رساله‌ای یافتم و خواستم تا صفحهٔ مربوط آن مطلب را نشان دهند. او نیز بخش آیین کفن‌ودفن میت را می‌آورد و گفت بفرما. دیدم، نوشته:«کف قبر مسلمان، مستحب است یک وجب پهنِ تر باشد.»
  • سرودهٔ «مرگ بر آمریکا» اثری از سایه!

آفت نوع بشر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن علم و هنر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن راه امام آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
... [۹]

به حنّانه نگفتم پیانو بلد نیستی!

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

نگاهش به مرگ و آرزویش برای بعد از خود

سایه در پاسخ به مسعود بهنود که در گفت‌وگویی دوستانه از او می‌پرسید هیچ‌وقت به مرگ فکر کردی، چنین پاسخ می‌دهد:

نه، البته این اواخر چرا. دیگه حالا هر روز آدم بهش فکر می‌کنه؛ ولی چیز زشت و بدی نیست یا اینکه آدم بترسه یا حیفش بیاد. چون دیگه خب آدم می‌گه همهٔ کارام رو کردم.

و وقتی بهنود پرسید که فکر می‌کنی چطور از سایه یاد کنند، آرزو کرد چنین از یاد او کنند:

امیدوارم به اینکه هرچی می‌گفت باصداقت گفت و باور داشت.

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سال‌شمار زندگی

پرونده:Saeh javan.jpg
سایه در رادیوخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
  • ۱۳۰۶ زاده‌ٔ ۶اسفند در شهر رشت
  • ۱۳۱۳ آغاز تحصیلات، مدارس عنصری، قاآنی، لقمان و شاپور در رشت و دبیرستان تمدن در تهران
  • ۱۳۱۸ سرودن نخستین شعر و آشنایی با موسیقی
  • ۱۳۲۵ انتشار اولین نغمه‌ها در مهروماه؛ مهاجرت به تهران؛ آشنایی با مهدی حمیدی شیرازی و فریدون تَوَلَلی
  • ۱۳۲۶ درگذشت مادر
  • ۱۳۲۷ آشنایی با محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)، ابوالحسن صبا، حسین تهرانی،‌ احمد عبادی و...
  • ۱۳۲۸ آشنایی با نادر نادرپور
  • ۱۳۳۰ انتشار سراب در فروردین؛ آشنایی با مرتضی کیوان، نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سیاوش کسرایی، منوچهر شیبانی، اسماعیل شاهرودی، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری
  • ۱۳۳۱ ورود به حزب توده
  • ۱۳۳۲ انتشار سیاه‌مشق۱ با یاداشتی از مرتضی کیوان و مقدمهٔ شهریار از سوی انتشارات امیرکبیر
  • ۱۳۳۲ انتشار شبگیر در مردادماه؛ درگذشت پدر در آبان‌ماه؛ استخدام در شرکت ساختمان‌های کشوری و شرکت سیمان تهران
  • ۱۳۳۳ تیرباران‌شدن مرتضی کیوان همرزم وی در حزب توده و از یاران بسیار محبوبش، در ۲۷مهرماه
  • ۱۳۳۴ انتشار زمین در دی‌ماه از سوی انتشاارت نیل
  • ۱۳۳۷ ازدواج با آلما مایکیال؛ سفر به تبریز برای دیدار شهریار
  • ۱۳۳۸ تولد «یلدا»، تک‌دخترش؛ شرکت در «شب شعر» انجمن ایران و آمریکا
  • ۱۳۳۹ تولد «کیوان»، اولین پسرش
  • ۱۳۴۰ تولد «آسیا»، پسر دوم؛ انتشار ۲۴ قطعه شعر در مجموعهٔ غزلیات معاصر ایران به‌روسی با همت جهانگیر دُرّی و ورا کلاشتورنیا
  • ۱۳۴۱ تولد «کاوه»، آخرین فرزند خانواده؛ نگارش مقدمه‌ای برای مجموعهٔ خون سیاوشِ کسرایی
  • ۱۳۴۶ شرکت در آیین شعرخوانی بر مزار حافظ
  • ۱۳۴۸ انتشار یادنامه ترجمهٔ شعر تومانیان شاعری ارمنی، با همکاری نادر نادپور، گاموست خاننس و ر.بن در مهرماه
  • ۱۳۵۱ آغاز فعالیت در رادیو ایران با سمت سرپرست موسیقی ایرانی در خردادماه و تهیه‌کنندگی دو برنامهٔ گل‌های تازه و گلچین هفته
  • ۱۳۵۲ انتشار سیاه‌مشق۲؛ حضور در کنفرانس نویسندگان آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی در شهر آلماتای قزاقستان؛ شرکت در سمینار شعر آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین در شهر ایروان ارمنستان به‌همراه دکتر غلامعلی رعدی آذرخشی و صادق چوبک
  • ۱۳۵۳ راه‌اندازیِ گروه موسیقی «شیدا» با همکاری محمدرضا لطفی
  • ۱۳۵۴ راه‌اندزیِ گروه موسیقی «عارف» با همکاری حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان؛ خروج از شرکت سیمان تهران
  • ۱۳۵۷ استعفا از رادیو به‌اتفاق گروه «شیدا» و «عارف» در ۱۸شهریورماه
  • ۱۳۵۸ راه‌اندازیِ «کانون چاووش» با همکاری محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و گروه شیدا و گروه عارف؛ مصاحبه با نشریه «آفتاب»
  • ۱۳۶۰ انتشار تا صبح شب یلدا همراه‌با دو کاست صدای شاعر؛ انتشار یادگار خون سرو تقدیمی به مرتضی کیوان در بهمن‌ماه
  • ۱۳۶۲ زندانی‌شدن در اردیبهشت‌ماه
  • ۱۳۶۳ آزادی از زندان در اردیبهشت‌ماه با وساطت شهریار؛ تحقیق و تصحیح دیوان حافظ
  • ۱۳۶۴ انتشار سیاه‌مشق۳ در فروردین‌ماه
  • ۱۳۶۶ سفر به تبریز همراهِ محمدرضا شفیعی کدکنی برای آخرین دیدار با شهریار؛ سفر به آلمان و اقامت در شهر کلن
  • ۱۳۶۷ برپایی شب شعر در آلمان و اتریش و دانمارک
  • ۱۳۶۸ برپایی شب شعر در آلمان و دانمارک
  • ۱۳۶۹ انتشار آینه در آینه گزیده‌ای از اشعار به‌انتخاب محمدرضا شفیعی کدکنی
  • ۱۳۷۱ انتشار سیاه‌مشق۴؛ برپایی شب شعر در هلند
  • ۱۳۷۲ انتشار دیوان حافظ به‌سعی سایه و پیشکش به آلما؛ برپایی شب شعر و سخنرانی دربارٔ دیوان حافظ در بابل و لندن؛ برپایی شب شعر در سوئد، نروژ و دانمارک
  • ۱۳۷۴ سفر به آمریکا و کانادا و شعرخوانی و سخنرانی دربارهٔ «دیوان حافظ» در شهرهای برکلی، لوس‌آنجلس، دالاس، نیویورک، فیلادلفیا، سن‌دیو‌گو، سیاتل، واشنگتن، بالتیمور، شیکاگو، سن‌خوزه و اُکلاهاماسیتی در آمریکا و تورنتو و ونکوو در کانادا؛ انتشار دفتر هنر «ویژه‌نامهٔ سایه» طی اسفندماه در نیوجرسی
  • ۱۳۷۸ انتشار سیاه‌مشق (سیاه‌مشق۴،۳،۲،۱ و اشعار جدید)
  • ۱۳۸۵ انتشار تاسیان (مجموعه شعر نو از ۱۳۲۵تا۱۳۸۲)
  • ۱۳۸۶ انتشار ویژه‌نامهٔ سایه در مجلات «نگاه نو و بخارا»؛ چاپ شعر در مجلات و نشریات بسیاری چون: سخن، کاویان، صدف، مصلحت، جهان نو، جام‌جم، خروس جنگی، کبوتر صلح، فرهنگ نو، سپیدوسیاه، اندشه و هنر، خوشه، پیام نوین، راهنمای کتاب، فردوسی، هیرمند، آرش و...
  • ۱۳۸۷ ثبت ملی منزل او به نام «ارغوان»، از سوی سازمان میراث فرهنگی، خانه‌ای از منازل سازمانی شرکت سیمان تهران
  • ۱۳۸۵تا۱۳۹۱ گفت‌وگوی شش ساله با میلاد عظیمی و عاطفه طیه برای تدوین کتاب پیر پرنیان‌اندیش حاصلی از خاطرات قریبِ ۹دهه زندگی سایه

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

جان خانهٔ پدری نجات می‌یابد

یادمان و بزرگداشت‌ها

ثبت ملی خانه کودکی

در آستانهٔ ۹۰سالگی امیرهوشنگ ابتهاج، دو فوریت الزام شهرداری رشت به خرید خانه مادری ابتهاج جایی که وی چشم و لب گشود و تبدیل آن خانه به بنیاد شعر و ادب سایه با رأی قاطع اعضای شورای شهر تصویب شد که گویی آبی بود که بر آتش جان همشهریانش ریخته شد تا دل‌نگران تخریب منزل بزرگ شهرشان نباشد. یلدا ابتهاج دختر سایه برای تقدیر از تمام پیگیرانه این مهم، چنین پیام می‌فرستد: «اگر طالب گنجید، به ویرانه بگردید.» [۱۱]

شب سایه

غروب یکشنبه ۵آبان۱۳۹۲، این چهره‌ها در «شب سایه» گردهم‌ می‌آیند: سیمین بهبهانی، داریوش شایگان، نجف دریابندری، پوری سلطانی، آیدین آغداشلو، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج پارسی‌نژاد،فخرالدین فخرالدینی، منوچهر پارسادوست، محبوبه مهاجر، ناصرالدین پروین، داود موسایی، اصغر علمی، شهرام ناظری، داریوش طلایی، یلدا ابتهاج و محمدافشین وفایی.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
یکصدوسی‌وهفتمین شب بخارا همان آیین نکوداشت امیرهوشنگ ابتهاج است که در کانون زبان فارسی برگزار می‌شود. هرکس سخنش را با زبانی خاص خود به سایه می‌گوید:


در آیینهٔ آرا

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

اولین کتابش را از خودش هم پنهان می‌کند

تفسیر خود از آثارش

نیش‌ و نوش‌های سایه

جلال آل‌احمد

شهریار در شعر سایه

ترانه غزل دلکشم مگر نشنفتیکه رام من نشدی آخر ای غزال رمیده
خموش سایه که شعر تو را دگر نپسندمکه دوش گوش دلم شعر شهریار شنیده

تخیل نیما یوشیج

در رثای اخوان(امید)

رفت آن یار و داغ صدافسوسبر دل داغدار یار گذاشت
ما سپس‌ماندگان قافله‌ایماو به منزل رسید و بار گذاشت
در جوانی کنار هم بودیمچون جوانی، مرا کنار گذاشت
پی تیشه‌زدن به ریشهٔ خویشدست در دست روزگار گذشت
او به پایان راه خویش رسیدهمراهان را درانتظار گذاشت
نام امید داشت؛ اما گامدر ره ناامیدوار گذاشت
مست هشیار بود و رندانهدست بر مست و هوشیار گذاشت
تا قیامت غم از خزانش نیستآن‌که این باغ پربهار گذاشت
سینهٔ سایه بین که داغ امیدبر سر داغ شهریار گذاشت
اشک خونین من ازین ره دورگل سرخی بر آن مزار گذاشت[۱۴]

پروین اعتصامی در غوغا فراموش شد!

همراهی‌های سیاسی

  • سایه به‌گفتهٔ خودش از نوجوانی چیزهایی در سرش می‌گذشته است.
همراه شد عزیز! خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

اقدامی بی‌سابقه[۱۶]

شاعر «ایران ای سرای امید» نیم‌روز ۷اسفند۱۳۹۴ با همراهی میلاد عظیمی در دبیرستان نرگس که ظاهراً از شعب اخذ رأی نزدیکِ منزلش است، حضور می‌یابد و به فهرست امید برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری رأی می‌دهد. سایه که آن روز با واکر به محل آرا رفته، نام ۳۰ نامزد را در برگه‌ٔ رأی مجلس شورای اسلامی و ۱۶ نامزد را در برگه‌ٔ رأی خبرگان رهبری نوشته است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

ما چند نفر جوان که همیشه در خیابان‌ها و کافه‌های شهر پورشور حاضر می‌شدیم و همیشه هم بی‌پول بودیم، وقتی می‌گفتیم پول نداریم کسی باور نمی‌کرد؛ چون همگی کت و شلوار مرتب و شیک می‌پوشیدم با پیراهن یقه آهاردار و همیشه کروات‌زده بودیم.


تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته‌شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

  • نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵
  • سراب، ۱۳۳۰
  • سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
  • شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
  • زمین، دی ۱۳۳۴
  • چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
  • یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
  • تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
  • یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
  • حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
  • آینه در آینه (برگزیده شعر)، به‌اهتمام: محمدرضا شفیعی‌کدکنی، نشر چشمه، ۲۱۷ صفحه، چ.اول۱۳۶۹ و چ.سی‌وسوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: حدودِ ۱۰۰هزار نسخه
  • تأسیان(اشعار ابتهاج در قالب نو)، نشر کارنامه، ۲۰۸ صفحه، چ.اول۱۳۸۵ و چ.پانزدهم۱۳۹۷، جمع تیراژ: بیش از ۶۰هزار نسخه
  • بانگ نی، نشر کارنامه، ۱۳۶ صفحه، چ.اول۱۳۹۵ و چ.دوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: ۱۸۷۰۰ نسخه
  • حافظ، شمس‌الدین‌محمد حافظ؛ مصحح:هوشنگ ابتهاج، توس، ۷۱۶ صفحه، چ.اول۱۳۷۳، جمع تیراژ:
  • حافظ، بهاء‌الدین خرمشاهی؛ به‌اهتمام:هوشنگ ابتهاج - طرح نو، چ.اول، جمع تیراژ:


جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. «شناخت آدم ساده، ساده است.». 
  2. عابدی، کامیار. در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. ص. ۱۷.
  3. «گزارشی از شب سایه». بخارا(جشن‌نامهٔ سایه، ۱۳۹۲. 
  4. عابدی، کامیار (۱۳۹۰). در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. تهران: ثالث. ص. ۷تا۱۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  5. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  6. «سایه از شهریار چرا رنجید؟!». خبر آن‌لاین، ۲۷شهریور۱۳۹۴. بازبینی‌شده در ۱۵اسفند۱۳۹۷. 
  7. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. ص. ۳۲۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  8. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۶). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. ص. ۱۷۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  9. [@MilaadAzimi «نور سیاه»]. کانال تلگرامی یادداشت‌های ایران‌شناسیِ میلاد عظیمی، ۹اسفند۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۲اسفند۱۳۹۷. 
  10. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۲. تهران: سخن. ص. ۱۲۵۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  11. «میراث ملی شد، خانهٔ کودکیش!». ایران‌آن‌لاین، ۱۴دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۱اسفند۱۳۹۷. 
  12. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. ص. ۴۲۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  13. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۲. تهران: سخن. ص. ۸۶۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  14. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۲. تهران: سخن. ص. ۹۳۹و۹۴۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  15. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۱). پیر پرنیان‌اندیش. ۲. تهران: سخن. ص. ۸۷۸و۸۷۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  16. «ابتهاج رأی خود را در صندوق انداخت». ایران آن‌لاین به‌نقل از ایلنا، ۲۹اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۳اسفند۱۳۹۷. 

منابع

  • عابدی، کامیار (۱۳۹۰). در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. تهران: ثالث. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • دهباشی، علی. «جشن‌نامهٔ سایه (گزارشی از شب سایه)». دو ماهنامه ادبی‌فرهنگی بخارا (تهران)، ش. ۹۵و۹۶ (۱۳۹۲). 
  • پیر پرنیان‌اندیش(۲جلد)؛ نويسندگان: میلاد عظیمی و عاطفه طیه، انتشارات سخن، ۶۳۲ صفحه، ج.اول، وزیری (گالینگور)، چ۱۱، ۱۳۹۶، ۱۱۰۰ نسخه، شابک: ۳-۵۹۸-۳۷۲-۹۶۴-۹۷۸
  • پیر پرنیان‌اندیش(۲جلد)؛ نويسندگان: میلاد عظیمی و عاطفه طیه، انتشارات سخن، ۸۶۰ صفحه، ج.دوم، وزیری (گالینگور)، چ۱۱، ۱۳۹۶، ۱۱۰۰ نسخه، شابک: ۰-۵۹۹-۳۷۲-۹۶۴-۹۷۸


پیوند به بیرون