محمدعلی جمال‌زاده

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمدعلی جمال‌زاده

نام اصلی سیدمحمدعلی جمال‌زاده اصفهانی
زمینهٔ کاری داستان‌نویسی، روزنامه‌نگاری و ترجمه
زادروز دی۱۲۷۰ شمسی خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
اصفهان
پدر و مادر سیدجمال‌الدین و مریم بانو
مرگ ۱۷آبان۱۳۷۶ خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ژنو، سوئیس
محل زندگی اصفهان، تهران، برلین و ژنو
جایگاه خاکسپاری ژنو، سوئیس
لقب شاهرخ [۱]
بنیانگذار داستان کوتاه
سبک نوشتاری واقع‌گرایی
کتاب‌ها یکی بود یکی نبود، راه‌آب‌نامه، قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار و...
مدرک تحصیلی دیپلم حقوق از دانشگاه دیژون [۲]
دانشگاه دانشگاه لوزان سوئیس
دیژون فرانسه

سیدمحمدعلی جمال‌زاده اصفهانی معروف به محمدعلی جمال‌زاده نویسنده، داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، مترجم، منتقد ادبیِ و فعال سیاسی در دوران مشروطیت بود.

جمهور ادبا و نویسندگان، جمال‌زاده را پدر داستان‌نویسی نو و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات معاصر می‌دانند.

جمال‌زاده به‌تبعیت از پدر زبان داستان‌هایش را بر پایه شیوهٔ محاوره، تعابیر عامیانه و اَمثال نهاد. او چنین تحت‌تأثیر پدر است که آزادی‌خواهی، ساده‌زیستی و بی‌باکی او در برابر متحجران، به الگوی زندگی پسر تبدیل می‌شود و همان لحن پندآمیز و کلام خطابه‌گونه‌اش بر سبک تعلیمی و انتقادی جمال‌زاده اثر می گذارد.

داستان کوتاه نوعِ ادبیِ تازه‌ای است که پیشینهٰ آن به سال ۱۳۰۰ ش بازمی‌گردد زمانی که جمال‌زاده یکی بود و یکی نبود را به چاپ سپرد. از این جهت او را آغازگر داستان‌نویسی کوتاه می‌دانند که با آمیختن هنر قصه‌سرایی شرقی و قصه‌گویی شفاهی با صناعت داستان‌نویسی غربی، طرحی نو درانداخت و داستان‌های واقع‌گرایانه‌ را به منصه ظهور رسانید. [۳]

جمال‌زاده از بنیان‌گذاران نثر داستانی جدید فارسی و یکی از مشهورترین نویسندگان ایرانی در غرب است. از نخستین نثرنویسانی است که مواد نوشته‌هایش را از قصه‌ها، شیوهٔ‌ محاوره عامه، اصطلاحات و امثال گرفت و سبک نویی را خلق کرد و بر کارِ نویسندگان پس از خود مؤثر افتاد.

او نزدیک به نود سال از عمر خود را در خارج از ایران و در غربت گذراند اما تقریبا مواد الهام‌بخش در نوشته‌هایش، خاطرات دوره کودکی و نوجوانی‌اش در اصفهان و تهران است. گویی که هرگز از این دیار خارج نشده است. البته دوری از ایران و با درنگ و فاصله نگریستن به تحولات و تغییرات به او امکان دورنگری در مسائل فرهنگی و اخلاقی را داد.

دنیای دوست‌داشتنی دورهِ کودکی، که امنیت خاطری برای او داشت با کشته شدن پدر، ناگهان از دست رفت. غیبت پدر، خلا زندگی اوست. بعدها کوشید ان را با افسانه‌پردازی درباره اصفهان دورهٔ کودکی‌اش پر کند. جدایی از پدر، به عنوان اولین شکاف دردناک در جوانیِ او، کابوس سال‌های بعد و تعیین‌کنندهٔ احساسات او می‌شود. امتداد این دنیای از دست‌رفته در آثارش به‌خوبی نمایان است. خود را در حال‌وهوای اصفهانِ به‌خاطره‌پیوسته غرق کرد تا واقعیت‌ها را فراموش کند. هم از رنج‌های ایران گریزان بود و هم دلبسته سنت‌های پسندیدهٔ آن بود به نحوی که ردپای آن را به‌خوبی می‌توان در جای‌جای نوشته‌های دنبال کرد.[۴]

جمال‌زاده می‌کوشد با طنزی مبالغ‌‌آمیز و طنعی حزن‌انگیز خُلقیات و صفات ناپسند ایرانیان را به آنها بنمایاند. به بیانی دیگر قصد دارد ادبیات را وسیله‌ای برای اصلاح اخلاق و صفات مردم قرار دهد. خواندن آفریده‌های وی برای آگاهی از خوی و خصلت ایرانیان و شناخت جامعه ایرانی فایده‌بخش است.

احاطه چشم‌گیر جمال‌زاده به زبان فارسی و گسترهٔ ذخیره واژگانی‌اش از جمله ویژگی آثار اوست.

نخستین مرحله از زندگی ادبیِ جمال‌زاده با درگیری با سیاست و روزنامه‌نگاری گذشت. او مقالات ادبی و تاریخی برای مجله کاوه می‌نوشت. این دوره مرحلهٔ تعیین‌کننده در زندگی حرفه‌ای او بود. او پیش از انتشار داستان‌هایش برای کاوه و چند نشریهٔ دیگر با نام خود یا نام مستعار «شاهرخ»، مقاله‌هایی مانند تاریخ روابط ایران و روس (چاپ کتابی در سال ۱۳۷۲) و بالشویسم در ایرانِ قدیم-مزدکمی‌نویسد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد نخستین کتاب او درباره اقتصاد ایران است با عنوان گنج شایگان (برلین ۱۹۱۷). دانشگاه واقعی او دورهٔ همکاری‌اش با کاوه بود؛ چرا که در اثر حشرونشر با افرادی چون حسن تقی‌زاده، محمد قزوینی و مستشرقان آلمانی، با راه و روش تحقیق و پژوهش‌ به سبک اروپایی آشنا شد. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه جمال‌زاده پس از تعطیلی کاوه، مقالاتی برای نامهٔ فرهنگستان (۱۳۰۳ تا ۱۳۰۴) نوشت و هفت شماره از نشریهٔ فنی و ادبیِ علم و هنر (۱۳۰۶ تا ۱۳۰۷) را مدیریت کرد. او همچنین برای مطبوعات ایران مثل کوشش، شفق سرخ، مجلهٔ‌ مهر مقاله‌هایی نوشت. در سی‌وشش سالگی از روزنامه‌نگاری دست کشیداما تا سال‌های پایانی عمر برای مطبوعات فارسی‌زبان، مقاله می‌نوشت.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ایرج افشار آن‌دسته از مقالات جمال‌زاده را که در مجله کاوه‌ به‌چاپ رسیده، «جدی‌تر» و «مبتکرانه‌تر» و «مفید‌تر» می‌داند و معتقد است اغلب مقالات او به‌ویژه آنچه دربارهٔ شعر است، حاوی‌ِ نکتهٔ تازه‌ای نیست. افشار. محمدعلی جمال‌زاده. . نامه فرهنگستان ۳، ش. ۳ (۱۳۷۶). </ref> خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نوشته‌های جمال‌زاده بارها چاپ شده است و این بیانگر آن است که آثارش همچنان خواننده دارد.

داستانک

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

ابرهای آسمان

جمال‌زاده در خاطراتش تعریف می‌کند وقتی همراه پدرش سوار بر کالسکه جایی می‌رفتند، برای‌اینکه حوصله‌شان سر نروود، پدر با آنها بازیِ خیالی می‌کرد. می‌گفت هر کس به‌نوبت دربارهٔ ابرهای آسمان بگوید که آن ابر به چه می‌ماند. با این بازی بود که «قوهٔ تصور من به این شکل پرورش یافت». پدر اهمیت توجه به جزئیات و نحوه توصیف طبیعت را به فرزند می‌آموزد.

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سوانح عمر

  • ۱۲۷۰ زادروز در اصفهان
  • ۱۲۸۲ مهاجرت به تهران
  • ۱۲۸۷ سفر به بیروت برای ادامه تحصیل
  • ۱۲۸۹ سفر به پاریس
  • ۱۲۸۹ تا۱۲۹۰ آغاز تحصیل در دانشگاه لوزان سوئیس
  • ۱۲۹۱ تا ۱۲۹۳ ادامه تحصیل در دانشگاه دیژون فرانسه و ازدواج اول
  • ۱۲۹۴ تا ۱۳۰۱ همکاری با کمیتهٔ ملیون ایرانی و مجلهٰ کاوه
  • ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۰ سرپرستی محصلین ایرانی در برلین
  • ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۰ عضویت در دفتر بین‌المللی کار و ازدواج دوم
  • ۱۷ آبان ۱۳۷۶ درگذشت در ژنو

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

سیدمحمدعلی جمال‌زاده به‌سال ۱۳۰۹ جمادی‌الآخر - ژانویه ۱۸۹۲ - ۱۲۷۰ در اصفهان زاده شد. گرچه خود او در نامه‌ای به ایرج افشار در ماه می ۱۹۵۰ می‌نویسد: «سال تولدم را خواسته‌اید دوستان آن را از جملهٔ اسرارمگو می‌دانند ولی حقیقت این است که بر خودم مجهول است. ولی یقین دارم که تاریخ وفاتم روشن‌تر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجه آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه جمال‌زاده همچنین درشرح‌حالی به‌قلم خودش می‌نویسد: «سنم را درست نمی‌دانم. در حدود نیم قرن پیش در اصفهان به‌دنیا آمده‌ام» [۵]البته ایرج افشار در مقاله خودش اضافه می‌کند که جمال‌زاده بعدها براساس قراین و تواریخی که از اطلاعات خانوادگی به‌دست آورده بود، سال ۱۳۰۹ قمری را به‌عنوان تاریخ تولدش پذیرفته بود.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

مادر محمدعلی، مریم خانم دختر یکی از بزرگان اصفهان بود و پدرش سیدجمال‌الدین از سادات جبل عامل لبنان؛ واعظی شناخته‌شده در اصفهان معروف به صدرالمحققین. پدر از خطیبان برجسته مشروطه‌خواه بود که غالبا برای وعظ به‌شهرهای مختلف سفر می‌کرد. جمال‌زاده دوران کودکی‌اش را در اصفهان سپری کرد و چون ده سالگی را پشت‌سر گذاشت همراه پدر به‌سفر می‌رفت. حسن تقی‌زاده شهرت سیدجمال‌الدین را به‌سبب تلاش گسترده او در راه تحقق آزادی، عدالت می‌داند: او «مبارز قهرمان بر ضد استبداد و جور دولتیان و متنفذین ظالم در کسوت روحانی و دشمن بی‌امان جابرین بود». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه نیز یکی از شایسته‌ترین صفات سیدجمال‌الدین سخنگویی‌اش بود به‌زبان عوام.از این جهت واعظی بود بی‌نظیر و کلامش بر دل مردم نفوذ بسیار داشت. مردم مجذوب کلام او می‌شدند که سرشار بود از تعبیرات و مثل‌های عامیانه؛ تا جایی که دوستداران تعلیماتش خطابه‌ها و مواعظ او را در روزنامه‌ای به نام "الجمال" منتشر کردند.[۶] سرگذشت سیدجمال به‌تفصیل در مقدمه کتاب شهید راه آزادی سیدجمال واعظ اصفهانی به‌قلم محمدابراهیم باستانی پاریزی و سیدعلی آل‌داود آمده است.

محمدعلی تحصیلات مقدماتی خود را در مکتب‌خانه‌های اصفهان آغاز می‌کند؛ اما به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی پدر و ظلم و جور حاکم وقت اصفهان (ظل‌السطان) دیگر ماندن در اصفهان میسر نیست و در سال ۱۲۸۲ شمسی همراه خانواده راه تهران در پیش می‌گیرد. در مدارس ثروت و ادب و دارالفنون درس می‌خواند تا اینکه پدر او را در سال ۱۲۸۷ شمسی برای ادامه تحصیل به‌بیروت می‌فرستد.

در دوران حضور محمدعلی در لبنان، اوضاع سیاسی ایران دگرگون می‌شود. محمدعلی شاه قاجار (سلطنت ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ ق/ ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۹ م) مجلس را به‌توپ می‌بندد آزادی‌خواهان را سرکوب می‌کند که هر یک به‌سرنوشتی دچار می‌شوند. سیدجمال مخفیانه خود را به‌همدان می‌رساند تا به عتبات برود اما گرفتار عمّال دولتی بروجرد می‌شود و بنا به‌دستور حاکم وقت(امیر افخم) به‌قتل می‌رسد.

محمدعلی در بیروت از این واقعه مطلع شد. اندوه ناشی از شکست مشروطیت، کشته شدن پدر و ترس از محیط خفقان‌آور ایران چنان ضربه‌ای به روح او وارد کرد که برای همیشه ایران را ترک گفت و جز در چند سفر کوتاه، حاضر نشد به وطنی بیاید که هم از آن گریزان بود و هم غنای فرهنگ و ادبیات آن را می‌ستود.

جمال‌زاده در ۱۲۸۹ ش/ ۱۹۱۰م به‌قصد تحصیلات دانشگاهی از راه مصر خود را به فرانسه رسانید. به‌پیشنهاد ممتازالسلطنه سفیر وقت ایران، برای ادامه تحصیل راهی لوزان سوئیس شد. اما یک سال بعد مجدد به فرانسه بازگشت و دیپلم خود را در رشته حقوق در دانشگاه دیژون اخذ کرد.

در بحبوحه جنگ جهانی اول، کمیته‌ای به زعامت حسن تقی‌زاده با هدف مبارز بر ضد دولت‌های روس و انگلیس تشکیل می‌شود. جمال‌زاده یکی از دعوت‌شدگان برای همکاری با این کمیته است. او در سال ۱۲۹۴ ش به برلین می‌رود. مدت اندکی پس از پیوستن به کمیته ملّیون، از طرف آن به بغداد و کرمانشاه اعزام می‌شود. او شش‌ماه برای سازمان‌دادن به ایل‌نشینان غرب کشور در این مناطق می‌ماند. در بازگشت به برلین، به همکاریِ قلمی مجلهٔ‌ کاوه و اداره امور آن دعوت می‌شود و تا تعطیلی آن، با تقی‌زاده کار می‌کند. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

پس از تعطیلی مجلهٔ کاوه،‌ در سال ۱۲۹۹ ش به خدمت سفارت ایران در برلین درمی‌آید و حدود هشت سال مشغول این کار می‌شود. در همین ایام سرپرستی محصلین ایرانی در خارج از کشور را نیز به‌عهده می‌گیرد. جمال‌زاده از سال ۱۳۱۰ به ژنو می‌رود و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۳۳۵ ش به‌عنوان کارمند دفتر بین‌المللی کار وابسته به جامعه‌ ملل به فعالیت خود ادامه می‌دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


شخصیت و اندیشه

حسن تقی‌زاده درباره شخصیت جمال‌زاده می‌گوید: «یکی از خصائص عمدهٔ فطرت جمال‌زاده آزادفکری و آزادی‌طلبی روح او و انزجار طبیعی نفس و طبع او است از تعصبات و افکار قشری و ظلم و جور و این صفت در نهاد او فوق‌العاده متمکن و با خون او سرشته است؛ به‌طوری که آثار آن همیشه نمایان است» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

شب «سیدمحمدعلی جمال‌زاده» در آبان ۱۳۸۵ به‌همت علی دهباشی سردبیر مجله بخارا در خانه هنرمندان برگزار شد.

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

محمد قزوینی

قزوینی کتاب روابط روس و ایران جمال‌زاده را نمونه‌ای از «وسعت اطلاعات و قوه انتقادی و تدقیق او به‌سبک اروپاییان» می‌داند و نیز معتقد است: «کتاب یکی بود و یکی نبود او نموداری از شیوه انشای شیرین سهل ساده خالی از عناصر خارجی اوست و اگرچه این سبک انشاء کار آسانی نیست و به‌اصطلاح سهل ممتنع است ولی معذلک فقط این طرز و شیوه است که باید سرمشق چیزنویسی هر ایرانی جدیدی باشد که میل دارد به‌زبان پدر مادری خودش چیز بنویسد و نمی‌خواهد که به‌واسطه عجز از ادای مقصود خود به‌زبان فارسی محتاج به‌دریوزه نمودن کلمات و جمل و اسالیب تعبیر کلام از اروپائی‌ها بشود؛ چنان‌که شیوه ناخوش بعضی از نویسندگان دوره جدید است.»[۷]

فیلیپ ولتی

«فیلیپ ولتى» سفیر سوئیس در ایران، جمال‌زاده را در قلمرو ادبیات فارسى یک «اصلاح‏گر» و «انقلابى» می‌داند.

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته‌شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

آثار جمال‌زاده را می‌توان در سه دسته کلان کتاب، مقالات و ترجمه‌ها طبقه‌بندی کرد.

کتاب‌

داستان
  • یکی بود و یکی نبود (۱۳۴۰ق)
  • دارالمجانین (۱۳۲۱)
  • عمو حسینعلی (۱۳۲۱)
  • صحرای محشر (۱۳۲۳)
  • قلتشن‌دیوان (۱۳۲۵)
  • راه‌ آب‌نامه (۱۳۲۶)
  • معصومهٔ شیرازی (۱۳۳۳)
  • سر و ته یک‌ کرباس یا اصفهان‌نامه (۱۳۳۴)
  • مجموعه تلخ و شیرین (۱۳۳۴)
  • شاهکار (دو جلدی؛ ۱۳۳۷)
  • مجموعه کهنه و نو (۱۳۳۸)
  • مجموعه غیر از خدا هیچ کس نبود (۱۳۴۰)
  • مجموعه آسمان و ریسمان (۱۳۴۳)
  • مجموعه قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریشدار (۱۳۵۳)
  • قصهٔ ما به سر رسید (۱۳۵۷)
تاریخ و ادبیات
  • گنج شایگان ( ۱۳۳۵ق؛ چاپ برلین)
  • تاریخ روابط روس با ایران (۱۳۷۲؛ چاپ برلین و بعد چاپ تهران)
  • پندنامه سعدی یا گلستان نیک‌بختی (۱۳۱۳؛ چاپ تهران)
  • قصهٔ قصه‌ها (۱۳۲۱؛ از روی قصص العلمای تنکابنی)
  • بانگ نای (۱۳۳۷؛ داستان‌های مثنوی مولانا)
  • فرهنگ لغات عوامانه (۱۳۴۱)
  • طریقهٔ نویسندگی و داستان‌سرایی (چاپ شیراز)
  • سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی (۱۳۴۸)
  • اندک آشنایی با حافظ (۱۳۶۶)
اجتماعی و سیاسی
  • آزادی و حیثیت انسانی (۱۳۳۸)
  • خاک و آدم (۱۳۴۰)
  • زمین، ارباب و دهقان (۱۳۴۱)
  • خلقیات ما ایرانیان (۱۳۴۵)
  • تصویر زن در فرهنگ ایرانی (۱۳۵۷)

ترجمه

  • قهوه‌خانهٔ سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (از برناردن دوسن پیر؛ ۱۳۴۰)
  • ویلهلم تل (۱۳۳۴؛ از شیللر)
  • داستان یشر (از هندریک وان‌لون؛ ۱۳۳۵)
  • دون کارلوس (از مولیر؛ ۱۳۳۵)
  • خسیس (۱۳۳۶)
  • داستان‌های برگزیده از چند نویسندهٔ خارجی (۱۳۳۶)
  • دشمن ملت (از ایبسن؛ ۱۳۴۰)
  • داستان‌های هفت کشور (مجموعه‌ای از داستان‌های ترجمه‌ شده؛ ۱۳۴۰)
  • بلای ترکسن در ایران قاجاریه (از بلوک ویل که در مجلهٔ نگین چاپ شده است؛ ۱۳۴۹)
  • قنبرعلی جوانمرد شیراز (از آرتور کنت دوگوبینو؛ ۱۳۵۲)
  • سیروسیاحت در ترکستان و ایران (از هانری موزر که در مجلهٔ نگین چاپ شده است؛ ۱۳۵۷)
  • جنگ ترکمن (از آرتور کنت دوگوبینو؛ ۱۳۵۷. ابتدا در سال ۱۳۴۹-۱۳۵۰ در مجلهٔ نگین چاپ شده است.)

مقالات

جمال‌زاده مقالات پژوهشی متعددی در قلمرو ادبیات و تاریخ و تصوف دارد. به‌عقیده افشار مقالاتی که در مجلهٔ کاوه به‌چاپ سپرده شده است، «جدی‌تر»، «مبتکرانه‌تر» و «مفیدتر» است. تعداد مقالاتش از سیصد درمی‌گذرد. چهل‌پنجاه مقاله‌اش زمینهٔ تاریخی دارد و به‌همین اندازه نیز به مباحث ادبی مربوط می‌شود.

درباره ایران پیش از اسلام
  • اولین لشکرکشی اروپا به ایران
  • نوروز جمشیدی
  • نامهٔ تنسر
  • بالشویسم در ایران، مزدک
  • دخمهٔ انوشیروان کجاست؟
دوران ایرانِ اسلامی
  • بیرق‌های ایران در عصر صفویه
  • شیر و خورشید در پرچم ایران و سکه‌های قدیمی
  • شیر در ایران و در ماوراءالنهر
  • جیغه‌های پادشاهان قاجاری
  • حاجی میرزا آقاسی برای خود مردی بوده
  • قدیمی‌ترین روابط سیاسی ایران و آلمان
ادبی

در قلمر مقالات ادبی، عمدهٔ مطالب او به مباحث شعری مربوط می‌شود؛ چراکه دلبستگی خاصی به‌ شعر فارسی داشت.

  • مولوی و مثنوی
  • سیر و سیاحتی در مثنوی
  • کلمات عربی در شاهنامه
  • شعر مهستی
  • از حافظت تا برشت
  • یغمای جندقی
  • فلکی شروانی
  • واقع‌گرایی در سعدی
  • چهل مجلس علاءالدوله سمنانی
  • رواج بازار شعر و شاعری
  • فاب در ادبیات فارسی
  • شعرای کاسب‌کار
  • تاریخ وفات سعدی
  • اشکالات تاریخی در گلستان

به‌عقیده افشار هیچ‌یک از این مقالات، حامل «نکتهٔ تازه‌ای» نیست و چنین به‌نظر می‌رسد که همه آن‌ها به‌منظور عرضه‌‌کردن مطالبی است که حین خواندن کتاب‌ها به‌ذهن جمال‌زاده خطور می‌کرد. البته افشار دو مقالهٔ اخیر «تاریخ وفات سعدی» و «اشکالات تاریخی در گلستان» را «خواندنی» و «ماندنی» توصیف می‌کند. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه علاقمندی جمال‌زاده به ثبت و ضبط اسناد و نامه‌های تاریخی، سبب شد او از این‌دست مدارک را در کتاب «هزار بیشه» به‌چاپ برساند.

نوشته‌هایش درخصوص زبان
  • چگونه باید نوشت
  • زبان عامیانه
  • بلای انشاء و املای عوامانه
  • ققنوس
  • دری و کبک دری
  • زبان داستان
  • شیوهٔ نقطه‌گذاری
مردم‌شناسی
  • منزل با سلیقهٔ‌ایرانی
  • حمام‌های خزانه‌دار
  • قصهٔ دویدم و دویدم
  • مکتب
  • آوازهای قدیمی ایران
  • حاضرجوابی‌های اصفهانی

نوشته‌های تفننی

  • هزار بیشه (جلد اول؛ ۱۳۲۶)
  • کشکول جمالی (دو جلد؛ ۱۳۳۹)
  • صندوقچهٔ‌اسرار (دو جلد؛ ۱۳۴۲)

نوشته‌های خاطراتی

قسمتی از آنها به سرگذشت دوستان و هم‌روزگارانش اختصاص دارد.

  • دربارهٔ ابراهیم پورداود
  • سیدحسن تقی‌زاده
  • حاج‌میرزا یحیی دولت‌آبادی
  • محمد قزوینی
  • خاندان علوی
  • دکتر محمود افشار
  • حسن جابری انصاری اصفهانی
  • عارف قزوینی
  • سیداشرف‌الدین نسیم شمال
  • محمد معین
  • امیرمهدی بدیع
  • مجتبی مینوی
  • دکتر غلامحسین یوسفی
  • صادق هدایت

قسمت دیگر نوشته‌های خاطراتی او به سرگذشت پدر و خودش مربوط می‌شود که عمدتاً در مجله‌های راهنمای کتاب، یغما، وحید و آینده به‌چاپ رسیده است.

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

کتاب‌ها دربارهٔ جمال‌زاده

صدها کتاب درباره زندگی و آثار جمال‌زاده به‌رشته تحریر درآمده است. برخی از آن‌ها به‌این شرح است:

نخستین سرگذشت از جمال‌زاده که حاوی فهرست تألیفاتش نیز هست، به‌قلم ایرج افشار و به‌درخواست سعید نفیسیدر پایان کتاب شاهکارهای نثر فارسی معاصر (تألیف نفیسی) در سال ۱۳۲۹ به‌چاپ سپرده شد.

پایان‌نامه و رساله‌های دربارهٔ جمال‌زاده

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

  1. نفیسی، سعید (۱۳۳۶). شاهکارهای نثر فارسی معاصر۲. کانون معرفت.
  2. میرعابدینی، حسن (۱۳۹۶). شهروندِ شهرهای داستانی. چشمه.
  3. افشار، دهباشی، ایرج، علی (۱۳۷۸). خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده. شهاب ثاقب، سخن.
  4. افشار، ایرج، «محمدعلی جمال‌زاده»، نامه فرهنگستان، ۱۳۷۶.
  5. قزوینی، محمد (۱۳۳۲). بیست‌مقاله قزوینی. ۱. کتاب‌فروشی ابن‌سینا و کتاب‌فروشی ادب.

پیوند به بیرون