حبیب‌الله چایچیان

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حبیب‌الله چایچیان
زادروز ۱۳۰۲
تبریز
مرگ ۹آذر۱۳۹۶
تخلص حسان

حبیب‌الله چایچیان، شاعر آئینی معاصر است.[۱]

* * * * *

حبیب‌الله چایچیان متخلّص به «حسان» در سال ۱۳۰۲ در تبریز متولد شد و در شش‌سالگی همراه خانواده‌اش به تهران آمد. او نخستین شعرش را در پانزده‌سالگی سرود و پس از اولین سفر کربلایش، طبع شعر خود را وقف ۱۴ معصوم کرد و در حوزه شعر آیینی و مذهبی به فعالیت پرداخت.[۲] حبیب‌الله چایچیان، متخلّص به حسان، شاعر و مرثیه سرای اهل بیت(ع) در قرن چهاردهم شمسی، بیشتر سروده‌هایش مدح و مرثیه اهل بیت(ع) است. خود او به تاثیرپذیری از اندیشه‌های علامه امینی و عسکری اشاره کرده است. او بارها از سوی علامه امینی و آیت الله خامنه‌ای مورد تحسین و تشویق قرار گرفته است. دیوان اشعار او در سه جلد به چاپ رسیده است. «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» و «آمدم‌ ای شاه پناهم بده» از سروده‌های معروف اوست.[۳] «حسان» از جمله شاعران آئینی است که صبغه سرودن شعرش از هشتاد سال گذشته است. او با توجه به مطالعات عمیق که در حوزه دین و معارف اسلامی داشته، توانسته است این مفاهیم متعالی را در قالب شعر و نوحه بریزد. حضور هنرمندانه او در این عرصه باعث شده است که شعرهای وی زبانزد خاص و عام باشد.[۱]

گل‌های پرپر، خزان گلریز، باغستان عشق، سایه‌های غم،‌ ای اشک‌ها بریزید (جلد اول دیوان اشعار)، خلوتگه راز (جلد دوم دیوان اشعار)، چهل حدیث جالب از علی بن ابی‌طالب (ع) و جلد سوم دیوان اشعار از جمله آثار اوست. او همچنین کتاب «بَطَلَةُ کربلا»، اثر «دکتر بنتُ الشّاطی» را با نام «زینب (س) بانوی قهرمان کربلا» به فارسی ترجمه کرد. فاطمه زهرا ام‌ابیها؛ مجموعه‌ای از مطالب علامه امینی درباره حضرت زهرا (س) است که توسط وی گردآوری شده است.[۴] حبیب‌الله چایچیان در روز پنج‌شنبه، ۹ آذر ۱۳۹۶ درگذشت.[۲]


[۵]

آیینه‌ای از حبیب‌الله چایچیان

اولین شعر

حسان ۶ ساله بود که همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. او تحصیلات خود را در تهران در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند؛ سپس به استخدام بانک ملی ایران در آمد. نخستین شعری که سرود در ۱۵ سالگی و در رثای پدرش بود که با این مطلع آغاز شد:

«پدرم رخت از این جهان بر بست‌/ کمرم از غم و محن بشکست

می‌کنم لیک شکر یزدان را/ گر پدر نیست باز مادر هست»[۴]


نقش مادر در تغییر مسیر شاعری

چایچیان با تشویق مادرش به سرودن اشعار در مدح و مرثیه ائمه (ع) پرداخت. او پس از سفر به کربلا فقط به سرودن مدح آل علی (ع) پرداخت و آثار دیگرش را در آتش انداخت. اشعارش مورد توجه جامعه مذهبی ایران و پارسی‌زبانان است و در جمع عزاداران عاشورایی زمزمه می‌شود. گفته شده که او در مقطعی از زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد که جز برای خاندان رسول (ص) خدا برای کسی شعری نسراید.[۴]

تخلص «حسان» از کجا آمد؟

من برای اشعار آیینی دنبال تخلص می‌گشتم. وقتی بنا شد تخلص انتخاب کنم، با مادر و مادربزرگم اولین بار به کربلا مشرف شده بودیم. جلوی ضریح متوجه شدم که جای استجابت دعاست. در جوار ضریح حضرت خواستم طبع من به مناجات، قرآن، مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم‌السلام و پند و اندرز اختصاص یابد. تصادفاً بعدها متوجه شدم، دعایم مستجاب شده است. بعد از این، تمام اشعار گذشته‌ام را از بین بردم؛ زیرا اگر از بین نمی‌بردم، هر موضوعی به‌نظرم می‌رسید بنا داشتم به آن دیوان ملحق کنم. در مقدمه کتاب «گل‌های پرپر» هم این موضوع را نوشتم. برای تخلص هم به قرآن مراجعه کردم، سوره الرحمن آمد و از میان تمام کلمات، «حسان» جامع و کوتاه و برای تخلص مناسب بود. حسان به معنای نیکو و زیباست.[۴]


مشهورترین شعر

یکی از مشهورترین اشعار حسان که در شب عاشورا ورد زبان هیأتی‌هاست، همان است که سالیان سال عزاداران حسینی با این شعر برای حضرت اشک ریخته‌اند.

امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شودفردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می‌شود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفیفردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می‌شود
امشب بود بر پا اگر، این خیمه خون خدافردا به دست دشمنان، بر کنده از جا می‌شود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولیفردا صدای الامان، زین دشت بر پا می‌شود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته استفردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می‌شود
امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده‌اندفردا به زیر خارها، گمگشته پیدا می‌شود
امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوشفردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می‌شود
امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبانفردا کنار علقمه، بی دست، سقا می‌شود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی استفردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می‌شود
امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرشفردا چو گل‌ها پیکرش، پا مال اعدا می‌شود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله رافردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می‌شود
امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگینفردا به دست ساربان، این حلقه یغما می‌شود
امشب سر سرّ خدا، بر دامن زینب بودفردا انیس خولی و دیر نصاری می‌شود
ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسانفردا اسارت نامه زینب چو اجرا می‌شود[۴]

ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده»

«اشعارم عنایتی است که از سوی ائمه اطهار (ع) به من می‌شود. به‌طور مثال، شعر «ای شاه پناه بده» که درباره امام رضا (ع) است، زمانی به من الهام شد که با مادرم به مشهد رفته بودیم. مادرم همیشه ارادت ویژه‌ای به چهارده معصوم (ع) داشت. مادر دوبار پشت سر هم و در فاصله زمانی نزدیک به هم سکته کرد. دکتر به من گفت: فردی که این‌گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند. آن موقع به مادرم گفتم که چه آرزویی داری. او گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. با اینکه راه رفتن برایش دشوار بود و حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند و به مشهد رفتیم. حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم مشکل و برای مادرم غیرممکن بود.

گفتم: مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم به دلمان نمی‌چسبد. گفتم: دلچسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهند. بازوی مادر را گرفته بودم و همین‌طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم که در همین حال این شعر را سرودم: آمدم ای شاه، پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده/ ای حَرمَت ملجأ درماندگان/ دور مران از در و راهم بده/ ای گل بی‌خار گلستان عشق/ قرب مکانی چو گیاهم بده/ لایق وصل تو که من نیستم/ اِذن به یک لحظه نگاهم بده.

وقتی شعر به «تخلص» رسید، دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رساند و ضریح را بوسید. من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت، زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.»[۴]

یک خاطره

در یکی از شب شعرهایی که به مناسبت ایام فاطمیه در دانشگاه برگزار شده بود به خواندن غزل–مرثیه‌ای زهرایی پرداختم. وقتی شعرخوانی‌ام تمام شد –قبل از این‌که بنشینم– دیدم یک جوان دانشجو با چهرهٔ نورانی و در‌حالی‌که مثل ابر بهاری گریه می‌کند، دارد با عجله به طرف من می‌آید. جوان وقتی به من رسید، مرا عاشقانه در آغوش گرفت و با اشتیاق گفت:

«استاد! من به شما و اشعارتان خیلی علاقه دارم و دیوان «ای اشک‌ها بریزید» شما را تا‌کنون بارها و بارها خوانده‌ام و گریه کرده‌ام و اکنون نیز بی‌صبرانه منتظر چاپ مجموعه شعر بعدی شما هستم.»

من که از مراتب ارادت و شیفتگی آن جوان دانشجو نسبت به خودم سخت شرمنده شده بودم، دستی به نوازش بر سر او کشیدم و گفتم:

«پسرم! شما لطف داری. من قابل این حرف‌ها نیستم و اگر هم تا‌کنون چیزی گفته‌ام که به دل نشسته است، از الطاف خدا و نتیجه عنایات خاندان رسالت (علیهم السلام) بوده است، ولا غیر.»

جوان دانشجو که بعد از شنیدن این حرف‌ها با من احساس صمیمیت بیشتری می‌کرد، با شور و حرارت بیشتری ادامه داد: «استاد! شما شکسته نفسی می‌کنید، شأن و مقام شما و خلوصی که در حوزه شعر آیینی دارید، چیزی نیست که قابل انکار باشد.» و سپس با اشتیاقی زاید‌الوصف پرسید:

«راستی استاد! مجموعه شعر بعدی شما کی چاپ می‌شود؟»

من که از شور و اشتیاق آن جوان دل‌شدهٔ اهل بیت به وجد آمده بودم، برای این‌که دل جوان را نشکسته باشم گفتم: «صلاح را بر این دیده‌ام که دیگر در زمان حیات خود چیزی چاپ نکنم، به‌همین‌خاطر وصیت کرده‌ام که دیوان بعدی اشعارم را بعد از فوت من چاپ کنند.»

و جوان که با شنیدن خبر چاپ دیوان اشعارم بد جوری ذوق زده شده بود، با شنیدن این خبر، خیلی محکم گفت: «انشاالله!!»[۶]

از غزل تا مراثی

اشعاری را که قبلا می‌گفتم، مذهبی و خاص اهل بیت نبود؛ بیشتر غزل‌سرایی بود. وقتى به حرم اباعبدالله الحسین (ع) مشرف شدم، از مولا خواستم حالا که طبع شاعری را خودشان به من عنایت فرموده‌اند، فلذا عنایت نمایند که در خدمت به باری تعالی و قرآن و اهل بیت باشم. از آن به بعد(که سال‌ها مى‌گذرد) تمامى اشعارم را وقف حضرات معصومین علیهم السلام کردم زیرا این طبع خداداى را خودشان مرحمت مرحمت فرموده‌اند و مى‌بایستى براى خودشان که عزیزترین نفرات خلقت هستند ،خرج و هزینه شود.[۷]

تاثیرپذیری از علما برای سرودن نوحه

وقتی پای نقد شاعران و نوحه‌سرایان به میان می‌آید و ضعفی مشاهده می‌شود، بسیاری معتقدند شاعر و نوحه‌سرا باید با عالمان گره بخورد و از آنان تأثیر بپذیرد. حسان از علامه امینی و علامه عسکری تأثیر پذیرفته بود. چایچیان، زمانی که علامه امینی در نجف ساکن بوده است، نامه‌هایی به او می‌فرستاده و او را شاعر اهل بیت (ع) خطاب می‌کرده است. علامه امینی از کسانی است که چایچیان را مورد تحسین و تشویق قرار داد. وسیله آشنایی وی با علامه امینی، شعری بود که از زبان عباس بن علی (ع) در شب عاشورا خطاب به امام حسین (ع) سروده است. چایچیان نیز اشعاری را درباره الغدیر، علامه امینی و کتابخانه او سروده است. بخشی از شعر حسان برای حضرت عباس (ع) این بود:

دوست دارم شمع باشم در دل شب‌ها بسوزمروشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم
شمع باشم اشک بر خاکستر پروانه ریزمیا سمندر گردم و در شعله بی‌پروا بسوزم[۴]

دیدار با علامه امینی

تقدیر و رحمت خدا بود که ایشان را در مسیر زندگی من قراردهد به طوری‌که دیدار با علامه امینی یکی از بهترین حادثه‌های زندگی من است، ایشان در نجف گاهی برای من نامه می‌فرستادند، مرا با عنوان شاعر اهل‌بیت‌(ع) خطاب می‌کردند و من این عنوان را با هیچ عنوان دیگری عوض نمی‌کنم و برای من کافی است، امیدوارم حضرت زهرا سلام‌الله علیها نیز به زحمتی که شما عزیزان در نشر معارف اهل‌بیت‌(ع) می‌کشید اجر و مزدی در خور عنایت فرماید.

آثار علامه امینی خصوصاً کتاب شریف الغدیر قله رفیعی در بین تمام نوشته‌ها و گفته‌های افرادی است که در این مسیر بوده‌اند، خدا را شاکرم که مرا در مسیری قرارداد به راحتی توانستم با علامه دیدار داشته باشم و حضور ایشان را درک کنم؛ این خود دلیلی بر عنایات الهی نسبت به حقیر است وگرنه در این دنیای پر از آشوب، من چگونه می‌توانستم علامه امینی را ببینم و محضر ایشان را درک کنم؛ علامه در زمینه عشق به ۱۴ معصوم به من خیلی علاقه‌ داشت و هرگاه از نجف به ایران تشریف می‌آوردند، با من تماس می‌گرفتند تا اشعارم را در محضرشان بخوانم من نیز در این ملاقات‌ها از مطالب و فرمایشات ایشان بسیار استفاده می‌کردم، اگر بگویم ملاقات با علامه امینی یکی از صله‌هایی است که من از اهل‌بیت‌(ع) گرفته‌ام، مبالغه نکرده‌ام؛ علامه نعمت ناشناخته‌ای است که ما هنوز نتوانسته‌ایم از ایشان تجلیل شایسته‌ای داشته باشیم.[۸]

خانه ابدیِ «حسان»

چایچیان پس از شکستگی پا، دچار سکته مغزی شد و بدنش تقریباً بی‌حرکت بود و حدود دو سال و اندی در منزل تحت درمان قرار گرفت و نهایتاً ۹ آذرماه ۱۳۹۶ دار فانی را وداع گفت. خانه ابدی «حسان» در قطعه ۷۳ بهشت زهرا، ردیف ۱۷۷، شماره ۷۵ است.[۴]

زندگی و یادگار

دیدگاه و اندیشه

توصیه استاد چایچیان به شعرا و مداحان

خبرنگاران و رسانه‌ها، ‌اخباری که به نفع ملت و امت اسلامی است را ضبط و نشر کنند و در مسیر عزت قرآن قدم بردارند که این به خودی خود عبادت است. اگر نیت شاعران، مداحان و گویندگان بزرگ که سخنرانی می‌کنند، نیت‌شان خدمت‌ به عترت قرآن باشد، عبادت محسوب می‌شود؛ در خبرگزاری‌ها هم اگر خبرهای مربوط به چهارده معصوم (ع) را طوری به جامعه عرضه کنند که امر به معروف و نهی از منکر باشد، عبادت است. جوان‌ها اگر بدانند که مسیر عترت قرآن، عزت آفرین، موضوع آفرین و شعر آفرین است و دائم در اجتماع می‌ماند، دیگر اصلاً به جای دیگر روی نخواهند کرد یعنی اگر جوانان بخواهند آثارشان باقی بماند و یا طبق فرمایشات ائمه اطهار (ع) برای هر بیت شعر خانه‌ای در بهشت ساخته شود، راهش این است که مدح، مرثیه و یا اشعارشان امر به معروف و نهی از منکر باشد.[۹]

حبیب‌الله چایچیان از نگاه دیگران

کامران شرفشاهی

استاد چایچیان از شاعران پیشکسوت شعر آیینی است که تمام شاعران هم نسل من با سروده‌های ایشان از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب آشنا بودند. شعرهای ایشان به‌واسطه حس و حال خاصی که دارد همیشه زبان‌زد بوده و این شعرها از قدیم‌الایام در هیئت‌ها و دسته‌های سینه‌زنی و در ذهن و زبان مردم و علاقه‌مندان به خاندان عصمت و طهارت جاری بوده است. شعر معروف «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» که در شب عاشورا تمام دسته‌های عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) زمزمه می‌کنند، یکی از کارهای ارزنده ایشان است و همچنین شعرهای دیگری که به هر حال مردم ما از زمان‌های دور با آن مأنوس بوده‌اند. آقای حسان، جایگاه شعری‌اش بسیار والا و ارزشمند است و از سال‌های بسیار دور بین مردم بوده است. نکته ارزنده‌ای که در خصوص جناب چایچیان وجود دارد، این واقعیت است که ایشان زمانی وارد سرودن و گفتن از مصائب اهل بیت شدند که فضای جامعه ما فضایی بود که به شعر آیینی چندان اهمیت نمی‌داد! و بیشتر روشنفکرنمایان این فضای شعری را در تسخیر خودشان داشتند و تمام رسانه‌ها و مطبوعات و جراید در خدمت آن جریان بود. قطعا در این فضا کار ایشان سخت‌تر بوده است. در آن دوران حتی نسبت به شاعران آئینی بی‌احترامی‌هایی صورت می‌گرفت و این شاعران ارجمند را اُمّل می‌نامیدند! و به شکل‌های مختلفی چنین شاعرانی را تحقیر می‌کردند، اما حسان با پایمردی و با اعتقاد عمیقی که داشت در این جبهه ایستادگی کرد. آثاری که خلق کرد مورد توجه توده‌های مردم و علاقه‌مندان به حضرت سیدالشهدا(ع) قرار گرفت و گذشت زمان حقانیت این شاعر و آن تلاش ارزنده‌ای را که عمری را صرف کرده بود بیشتر آشکار کرد و امروز شاهد این هستیم که نام «حسان» با تکریم در بین مردم برده می‌شود. یکی از نکات برجسته در شعر حسان، اندیشه بلند شاعر است.[۱]

یادداشت محمدمهدى عبدالهى به مناسبت درگذشت حبیب‌الله چایچیان

در محضر استاد بزرگوارم، حبیب الله چایچیان همیشه احساس آرامش خاصى داشتیم و همواره لبخند محبت‌آمیزى برلبانشان نقش می‌بست که غم و غصه را از دل دور مى‌کرد. شیفته اهل بیت (ع) بود و همواره اهل روضه و منبر و حشر و نشر با عالمان دینى از جمله علامه امینى و ... بود؛ اشعار زلالش، همواره زمزمه جلسات مداحى و هیئت‌هاى مختلف بود در حالی‌که به دلیل تواضع بیش از حدشان، بسیارى از مداحان نمى‌دانستند حتى شاعر آن شعر یا نوحه مرحوم استاد حسان است. در موقع خواندن شعر مراثى اهل بیت حال خوشى به ایشان دست مى‌داد. سراسر زندگى پربرکتشان با نام و یاد اهل بیت (ع) عجین بود و نورانیت خاصى در چهره‌شان نمایان بود و مى‌فرمودند اشکى که براى حضرات معصومین با اخلاص و از روى معرفت ریخته شود قطعا حضرت زهرا سلام الله علیها خریدار آن خواهد بود. خیلى در مورد اخلاص در شعر و مداحى تاکید داشتند.

حضرت استاد همواره نکات ارزشمندى را گوشزد مى‌کردند که یک شاعر اهل بیت مى‌بایستى به آن اصول پایبند و متعهد باشد، بسیار تاکید داشتند شاعر اهل بیت مى‌بایستى مطالعات گسترده داشته باشد و معلومات دینى و مذهبى خود را بالا ببرد و فقط به طبع شاعرى خود اکتفا ننماید.

شعرى که براى اهل بیت سروده مى‌شود مى‌بایستى از بهترین الفاظ و واژگان بهره برده باشد و شاعر اهل بیت مى‌بایستى همواره توسل نماید تا زیباترین و بهترین و قویترین و عالی‌ترین شعر را براى اهل بیت بسراید در عین حال این شعر مطابق آیات و روایات باشد و کوچکترین مغایرتى با مفاهیم دینى و روایات نداشته باشد.

توصیه‌اى را که مرحوم استاد همواره گوشزد مى‌کردند سرودن شعر در فراق حجت خدا، امام زمان(ع) بود. مى‌فرمودند در زمان غیبت معشوقمان امام زمان باید بسوزیم، فلذا این سوختن مقدمه مى‌شود تا در فراق حضرت بهتر شعر بسراییم، اگر غیبت امام زمان نبود، این همه شعر عاشقانه سروده نمی‌شد. بسیارى از اشعار را، اگر در وصف یک معشوق باشد، فقط در سنّ خاص می‌توان سرود. شاعر اگر سنش بالا باشد، هرگز نمی‌تواند در وصف یک معشوق، اشعار عاشقانهٔ آنچنانی بسراید، امّا شاعر اهل بیت در هر سنّ و سالى که باشد، می‌تواند در فراق امام زمانش (عج) مهدى موعود اشعار عاشقانه زیادى بسراید.[۷]

چند رباعی‌ رضا اسماعیلی تقدیم مرحوم چایچیان شد

بر لب سخن امیر دارد، آرییک لهجه دلپذیر دارد، آری
سیمای علی به قاب روحش پیداستدر سینه‌اش "الغدیر" دارد، آری


در حنجره‌اش، نوای جان دارد اوسرخ است و خبر ز ناگهان دارد او
یک عمر ز داغ کربلا می‌سوزدهفتاد و دو شعله بر زبان دارد او


سبز است و هوای باغ در دل دارددر ظلمت شب، چراغ در دل دارد
او حنجرهٔ بریدهٔ عاشوراستهفتاد و دو فصل داغ، در دل دارد


در حنجره‌اش، چه شور و شینی داردبر گردن خود ز عشق، دینی دارد
این دل شده راوی قیام خون استدر سینه حماسهٔ حسینی دارد


این دل شده، پیر مکتب عرفان استمست از می ناب کوثر قرآن است
گلبوست لبش ز آیهٔ «بسم الله»در حنجره‌اش، حقیقت ایمان است


بر روی لبش، همیشه ذکر «یا هو»ستروحش ز تبسم «هُوَالله» گلبوست
از باغ گل محـــــمدی می‌آیـــــــداین دل شده، قبله‌ای ندارد جز دوست


این مرد که از قبیلهٔ سلمان استدر دست دلش صحیفهٔ عرفان است
شیخی‌ست که شب‌چراغ در کف دارداو آینه‌دار فطــــــرت انسان است


هم قبله و هم قبیله "دعبل" بودشاعر نه فقط، که عارفی واصل بود
مفهوم غزل تبسم "جاءالحق"تفسیر کلام "زهق الباطل" بود[۱۰]

سعید حدادیان

مرحوم حسان در عصر حاضر تقریباً در زبان فارسی پدر شعر جلسات مذهبی محسوب می‌شوند. ما خیلی اشعار مذهبی که در جلسات مذهبی کاربرد داشته باشند و از بسامد کافی برخوردار باشند در آن روزگار نداشتیم، نکته دیگر آن‌که هر ستایشگر اهل بیت(ع) و مداحی سعی می‌کرد داشته‌های خود را برای خود داشته باشد و کمتر پیش می‌آمد که اشعاری را که حفظ کرده در اختیار دیگران قرار دهد، از این جهت به‌ویژه آموزان لطمه می‌خوردند چون جوهر اصلی کار ستایشگری اهل بیت(ع) همانا شعر است و شعر است و شعر. امروز شاهد انتشار کتاب‌های آقای حاج علی انسانی از جمله «چراغ صاعقه» هستیم که کتاب مفیدی است و یا کتاب‌های آقای مجاهدی متخلص به «پروانه» و شخصیتی که به لحاظ کاری کم نظیر است یعنی آقای سازگار که حدود ۲۰ جلد کتاب از ایشان در دسترس همگان است شش جلد «نخل میثم» و بیش از ده جلد کتاب‌های «یک ماه خون گرفته» البته فراموش نکنیم که شاعرانی مثل جناب «شفق» و «موید مشهدی» نیز از علم داران برجستهٔ شعر جلسات مذهبی هستند منتها جناب آقای حسان طلایه دار این راه بود. ایشان را باید آغازگری برای نسل خودشان بودند که شاعران برتر که آمدند این حرکت را ادامه دادند و به کمال بیشتر رساندند. این شاعر اهل بیت هرگاه شعری را می‌خواند، با اشک همراه بود، او اهل اشک و بکا و سوزدل بود و باید دانست خمیرمایه این اشعارش با اشک عجین می‌شد. او هنگام خوانش اشعار سر از پا نمی‌شناخت و همواره اشعارش را با گریه می‌خواند. نوآموزان ادبیات مذهبی باید بدانند ایشان نفس علما را غنیمت می‌شمردند و برای ایشان حضور در محضر علما مغتنم بود. مرحوم چایچیان با علامه امینی هم‌دوره بودند و صاحب سلسه کتاب‌های الغدیر نیز به مرحوم حسان محبت بسیار داشتند.[۱۱]

خاطرهٔ سعید حدادیان از حبیب‌الله چاپچیان

من شعری برای حضرت امیر(ع) گفته بودم، در جیبم گذاشته و فراموش کرده‌ بودم، شب بعد به محضر علامه رسیدم، فردی که تازه شیعه شده بود در جلسه شروع به شعرخوانی به زبان عربی کرد، من نیز تا وارد جلسه مذهبی شدم، علامه امینی فرمودند: شعری را که برای حضرت امیر سروده‌ای بخوان، من که فراموش کرده بودم گفتم کدام شعر؟ جناب علامه فرمودند همان شعری که در جیبت داری و دیشب سروده‌ای"؛ این نکته حائز اهمیت است که گاهی از دعای علما به شاعران مطالبی می‌رسد که باید یک شاعر با یک عالم هم‌نفس باشد تا به دین لطمه نزند.[۱۱]

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدزمانی

زنده‌یاد چایچیان از شخصیت‌های مشهور و شاعران برجسته طی دهه‌های مختلف پیش و پس از انقلاب بود. من چندبار توفیق دیدار او را داشتم. زنده‌یاد چایچیان شخصیت برجسته‌ای بود که چند ویژگی بارز داشت؛ مردم‌داری و شاگردپروری از جمله ویژگی‌های اخلاقی او بود که به صورت بارز در این شاعر اهل بیت(ع) دیده می‌شد.

مرحوم چایچیان برای زائران و محبان اهل بیت(ع) به‌ویژه امام حسین(ع) احترام ویژه‌ای قائل بود، خاطرم هست در جلسه‌ای شاعر جوانی شعر بسیار کوتاهی در حد یکی دو بیت برای مرحوم چایچیان خواند. شعر از نظر ادبی خیلی قوی نبود، اما مرحوم چایچیان از جوان خواست تا شعر را در کاغذی نوشته و به او بدهد. جوان شاعر علت را جویا شد و استاد در پاسخ گفت که قصد دارد این شعر را برای خانواده‌اش بخواند. این حرف استاد در شاعر جوان تأثیر بسیاری گذاشت و او را نسبت به ادامه کار مصمم‌تر کرد. از این دست ویژگی‌ها در روحیه زنده‌یاد چایچیان بسیار دیده می‌شد. علاقه به علمای دین را از دیگر ویژگی‌های اخلاقی مرحوم چایچیان بود مرحوم چایچیان با وجود اینکه شاعری آیینی بود، اما نسبت به مسائل روز هم واکنش نشان می‌داد و رد این موضوعات را می‌توان در اشعار او دید. زنده‌یاد حسان اشعار متعددی درباره امام(ره)، انقلاب و دفاع مقدس و شهدا داشت. نسبت به مسائل روز حساس بود.

شعر ایشان بارها مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفته بود و من خودم چندبار شاهد این ماجرا بودم. خاطرم هست در جلسه‌ شعری که در سال ۹۰ در محضر رهبر معظم انقلاب برگزار شده بود، نوبت به مرحوم چایچیان رسید. همه می‌دانستند که مرحوم چایچیان معمولاً اشعار بلندی می‌خوانند. رهبر معظم انقلاب خطاب به مرحوم حسان از ایشان خواستند که سروده‌ای را قرائت کنند. مرحوم حسان نیز گفت که چند بیتی می‌خوانم. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند که ۳۰-۴۰ بیت شعر که چیزی نیست. مرحوم چایچیان سنگ‌تمام می‌گذاشت.

زندگی هرکدام از بزرگان درس‌های متعددی برای جوان‌ترها دارد، «حسن معاشرت» یکی از درس‌هایی است که می‌توان از زندگی مرحوم چایچیان گرفت. کسی ندیده است که مرحوم چایچیان با حالت ناراحتی و پرخاش با کسی رفتار کند و این درس بزرگی است که می‌توان از زندگی این شاعر اهل بیت(ع) داشت.[۱۲]

دیگران از نگاه حبیب‌الله چایچیان

علامه امینی

آثار علامه امینی خصوصاً کتاب شریف الغدیر قله رفیعی در بین تمام نوشته‌ها و گفته‌های افرادی است که در این مسیر بوده‌اند، خدا را شاکرم که مرا در مسیری قرارداد به راحتی توانستم با علامه دیدار داشته باشم.

به راستی بنده برای علامه امینی از پدرم بیشتر دعا می‌کنم؛ خدمتی که ایشان به ۱۴ معصوم‌(ع) کردند، کم نظیر، شاید بی‌نظیر بوده و این هم لطف خدا بود از آنجایی که بنده با علامه امینی (ره) بیش از دیگر شاعران مأنوس بوده‌ام صداوسیما و برخی رسانه‌ها انتظار مصاحبه و گفتگو داشته‌اند، اما متأسفانه به علت کهولت سن نسبت به بسیاری از مطالب حضور ذهن کافی ندارم و از همگان التماس دعای خیر دارم و امیدم به شفابخشی ذوات مقدس ائمه اطهار علیهم السلام است.

زمانی علامه امینی را به هیئتی دعوت کرده بودند و من هم در معیت ایشان بودم از آنجا که دوستان می‌دانستند حضرت علامه نسبت به من لطف دارند، خواستند تا درباره مقام حضرت علی‌اکبر(ع) از وی سئوالاتی بپرسم، من هم چون تازه با ایشان آشنا شده بودم و شناخت کاملی نسبت به حالات ایشان نداشتم، ناشیانه این سئوال را در حین عبور از خیابان پرسیدم و چنان انقلابی در ایشان رخ داد که همان جا در وسط خیابان نشستند و عبور و مرور وسایل نقلیه برای مدتی با اختلال مواجه شد؛ این عالم ربانی نسبت به ۱۴ معصوم حال عجیبی داشتند و من هیچ عالمی را در عشق به معصومین‌(ع) مانند ایشان سراغ ندارم و به معنی واقعی کلمه؛ مجسمه عشق و علاقمندی به قرآن و عترت علیهم السلام بودند و این‌که بنده توفیق داشتم تا در محضر ایشان، اشعارم را بخوانم نعمتی است که هیچ‌گاه نمی‌توانم در چند دقیقه، مراتب شکرگذاری آن را در درگاه الهی به جای آورم.[۸]


پیام‌های تسلیت

پیام تسلیت رهبر انقلاب

رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود برای درگذشت این شاعر نوشتند: «شعر خوش‌لفظ و از دل برآمده‌ٔ این شاعر عزیز در شمار یادگارهای ارزنده‌ٔ شعر دینی و آئینی روزگار ما است و در خاطره‌ها و زبان‌ها خواهد ماند ان‌شاءالله. خداوند درجات وی را عالی فرماید.»[۴]

پیام حداد عادل در پی درگذشت «حسان»

بسمه تعالی

درگذشت شاعر آئینی ارجمند شادروان حبیب‌الله چایچیان (حسان) را به خانواده آن مرحوم و عموم اهل ادب و دوستداران اهل بیت پیامبر (ص) تسلیت می‌گویم. او با اعتقاد پاک و ذوق سلیم خود توانست جایگاه ادبی شعر آئینی را در دوران ما ارتقاء بخشد. برای آن مرحوم از درگاه خداوند کریم علو درجات مسئلت می‌کنم.[۳]

پیام تسلیت مجمع ناشران انقلاب

«من ماتَ عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهیدًا

خبر درگذشت نویسنده، مترجم و شاعر نامدار اهل‌بیت علیهم‌السلام و انقلاب اسلامی، استاد حبیب‌الله چایچیان رحمه‌الله، جامعۀ مذهبی‌فرهنگی کشور را در اندوه و ماتم فرو برد. پیرغلام خاندان وحی و عترت، مرحوم استاد حبیب‌الله چایچیان، متخلص به «حسان»، عمری را وقف سرایش اشعار در ستایش و منقبت اهل‌بیت علیهم‌السلام کرده بود. اشعار خالصانه و زیبای ایشان در قلب و زبان ملت ایران جایگاهی ویژه دارد.

اینک اهالی فرهنگ و ادب کشور بزرگ‌مردی صاحب نفس، پیرغلامی خالص و یاوری صادق برای انقلاب اسلامی را از دست داده است. مجمع ناشران انقلاب اسلامی ضایعۀ درگذشت استاد چایچیان را به رهبر معظم انقلاب، خانوادۀ محترم آن شاعر بزرگ و جامعۀ فرهنگی‌کشور تسلیت گفته و علو مرتبت و دوام انس و هم‌نشینی آن مرحوم با ائمۀ اطهار علیهم‌السلام و شهدای مکتب سرخ تشیع را از خداوند منان مسئلت می‌دارد.»[۳]

پیام تسلیت محسن مومنی‌شریف، رئیس حوزه هنری

«انا لله و انا الیه راجعون

استاد حبیب الله چایچیان (حسان) از ملک فنا رخ بر بست و به دیار بقا پیوست. رحلت این شاعر پیش‌کسوت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) خانواده سترگ شعر فارسی را داغدار کرد و موجبات اندوه دوست‌داران ادبیات آیینی را فراهم آورد. استاد حسان از میان ما پر کشید اما اشعار کامل‌عیار و ماندگار ایشان مانند «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» و «آمدم ای شاه پناهم بده» و «بار بگشایید اینجا کربلاست» تا هماره زنده خواهد ماند و در گوش عاشقان پژواک خواهد داشت.

درگذشت این مدیحه‌سرا و مرثیه‌پرداز متعهد را خدمت خانواده مکرم و معزز ایشان و اهالی ادبیات به‌ویژه شاعران و ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) تسلیت عرض می‌کنیم و برای آن استاد فقید، بهره‌مندی از مغفرت الهی و شفاعت ذوات مقدس معصومین (ع) را مسئلت داریم.»[۳]

پیام تسلیت علی لاریجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

انالله و اناالیه راجعون

درگذشت شاعر و مرثیه‌سرای اهل بیت (علیهم السلام) آقای حبیب الله چایچیان متخلص به "حسان "موجب تاسف گردید.

مرحوم چایچیان سروده‌های ارزشمند و پرمعنایی در مدح و رثای ائمه اطهار (ع) داشتند و از جمله شاعران تاثیرگذار در شعر آیینی بودند.

اینجانب ضمن تسلیت به شاعران، مداحان و خادمان اهل بیت (ع) و خانواده محترم ایشان ، برای آن مرحوم رحمت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر از درگاه خداوند متعال مسئلت می‌کنم.


علی لاریجانی

رییس مجلس شورای اسلامی[۱۳]

پیام تسلیت محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین

خبر درگذشت شاعر با اخلاص اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام مرحوم حبیب الله چایچیان متخلص به حسان موجب تألم و تأسر فراوان گردید. اینجانب درگذشت این شاعر متعهد و آئینی را که اشعارش در دل شیفتگان آل الله جای دارد به عموم ملت عزیز ایران، جامعه شعرای فرهیخته کشور و خانواده آن مرحوم تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال علو درجات برای آن مرحوم مغفور و صبر جزیل برای خانواده ایشان مسئلت دارم.[۱۴]

سبک و لحن و ویژگی آثار

سروده‌های تاثیرگذار

نکته‌ای که در آثار استاد حسان به چشم می‌آید بار تعلیمی اشعار است.

با تو گر خواهی سخن گوید خدا قرآن بخوانتا شود روح تو با حق آشنا قرآن بخوان
رَتَّل القرآن ترتیلا، ندای رحمت استمی‌دهد قرآن به جان و دل صفا قرآن بخوان
ای بشر یاد خدا آرامش دل می‌دهددردمندان را بود قرآن دوا، قرآن بخوان ...

حبیب‌الله چایچیان تنها در حوزه ادبیات آئینی کار نکرده، در زمینه اخلاقیات، دفاع مقدس، و در بسیاری زمینه‌های دیگر سروده‌های ارزنده‌ای دارند. یکی از نکات برجسته در شعر حسان، اندیشه بلند شاعر است. مطالعات گسترده و اندیشه شاعر موجب شده تا اشعار او سطحی نباشد و به همین لحاظ شاهد این هستیم که در تک تک سروده‌های ایشان مسائل بسیار مهم و پیام‌های ارزنده‌ای وجود دارد که سودمند است و در زندگی مخاطب تاثیر بسیار مستقیم دارد.[۱]

نو‌حه‌سرایی

استاد حسان نوحه را سلیس و روان می‌گوید، یعنی که ایشان هنر نوحه‌سرایی را دارد. یکی از نکاتی که می‌بایست در نوحه‌ها مورد توجه قرار بگیرد این است که «نوحه» با عامه جامعه سر و کار دارد، یعنی تمامی اقشار جامعه را در بر می‌گیرد و به همین لحاظ نوحه‌سرا می‌بایست از کلمات و شیوه‌ای برای بیان موضوعات استفاده کند که برای همگان قابل فهم باشد. ساده‌گویی، روان‌گویی و انتقال پیام‌های بزرگ به شیواترین و رساترین شکل ممکن از کارهایی است که نوحه‌سرا باید انجام دهد و ما این ویژگی را در آثار جناب چایچیان می‌بینیم. این رویکرد ایشان از یک سو بیانگر استادی و توانمندی ایشان در کار سرودن است و از سویی دیگر از بعد روانی مسئله اشرافی است که ایشان بر مخاطبان خودشان دارند.[۱]

فضای شعرهای ژولیده نیشابوری در اشعار حبیب‌الله چاپچیان

فضای شعرهای استاد حسان با شعرهای مرحوم ژولیده نیشابوری نزدیک است و صغیر اصفهانی هم به کارهای ایشان نزدیک است. از شاعرانی که هنوز در بین ما هستند به اشخاصی مانند آقایان غلامرضا سازگار، موید و علی انسانی می‌توان اشاره کرد که در نوحه‌سرایی در شمار اشخاص متقدم بودند. جا دارد که از جناب خوشدل تهرانی هم یاد کنیم.[۱]

بزرگداشت

YesY سه شنبه ۲۸آبان۱۳۹۲ بزرگداشت شاعر آیینی حبیب الله چایچیان (حسان) در موسسه اوج برگزار شد.[۶]

YesY مراسم یادبود مرحوم استاد چایچیان عصر ۱۲آذر۱۳۹۶ در مسجد ارک برگزار شد.

YesY پانزدهمین دوره همایش سوختگان وصل با عنوان «کبوتران حرم» در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در دو بخش شعر و داستان برگزار شد که در این دوره بخش ویژه‌ای به مرحوم «حسان» اختصاص داشت.[۱۱]

[۱]
ای درگهت حریم مناجات و راز منالله من، پناه من، ای کارساز من
تنها و بی‌سپاهم و از غیر بی‌نیازچون سوی توست چشم امید و نیاز من
بهر حمایتم نکشم ناز هیچکستا رحمت تو می‌کشد از لطف، ناز من
مسلم نکرد بیعت و با دشمنان نساختپیداست راه و رسم من از پیشتاز من
هانی بداد جان و به دشمن نداد دستصد آفرین به همت این پاک باز من
این دشت کربلاست خدایا، که رحمتتدر برگرفته این دل پرسوز و ساز من
در سینه‌ام که آتش سینای دیگری استاز شوق توست، این همه سوز و گداز من
در کربلا و کوفه و دیر و تنور و شاممقصد تویی ازین راه دور و دراز من

آثار و کتاب‌شناسی

شعری در رثای حضرت زینب (س)

سر به دریای غم‌ها فرو می‌کنم گوهر خویش را جست‌وجو می‌کنم
من اسیر توام، نی اسیر عدو من تو را جست‌وجو کوبه‌کو می‌کنم
تا مگر بر مشامم رسد بوی تو هر گلی را به یاد تو، بو می‌کنم
استخوانم شود آب از داغ تو چون تماشای آب و سبو می‌کنم
صبر من آب چشم مرا سد کند عقده‌ها را نهان در گلو می‌کنم
تا دعایت کنم در نماز شبم نیمه‌شب با سرشکم وضو می‌کنم
هم‌کلامم تویی روز بر روی نی با خیال تو شب گفت‌وگو می‌کنم
جان عالم تو هستی و دور از منی مرگ خود را دگر آرزو می‌کنم[۲]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ «شرفشاهی: در شعر حسان شاهد انحراف و کژتابی نیستیم». 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «شعر مرحوم چایچیان برای حضرت زینب (س)». 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ «مرحوم چایچیان با اعتقاد و ذوق سلیم خود جایگاه ادبی شعر آئینی را ارتقاء بخشید». 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ ۴٫۸ «فراق شاعر «آمدم ای شاه پناهم بده» 4 ساله شد/ حسان: این شعر، زبان حال مادرم بود». 
  5. . 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ «نمی‌خواهم دیگر در زمان حیاتم اشعارم را چاپ کنم». 
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ «یادداشت محمدمهدى عبدالهىبه مناسبت درگذشت حبیب‌الله چاپچیان». 
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ «ماجرای آشنایی مرحوم چایچیان با علامه امینی». 
  9. «توصیه استاد چایچیان به شعرا و مداحان». 
  10. «چند رباعی‌ «رضا اسماعیلی» تقدیم مرحوم چایچیان شد». 
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ «خاطره سعید حدادیان از مرحوم چایچیان». 
  12. «خاطره‌ای از شعرخوانی مرحوم چایچیان در محضر رهبر انقلاب». 
  13. «پیام تسلیت علی لاریجانی». 
  14. «پیام تسلیت محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین».