محمد حنیف
محمد حنیف | |
---|---|
زمینهٔ کاری | رماننویس، منتقد و پژوهشگر |
زادروز | ۱۳۳۹ بروجرد |
ملیت | ایرانی |
پیشه | نویسنده |
مدرک تحصیلی | دکتری تخصصی تاریخ |
دانشگاه | دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات |
محمد حنیف رماننویس، منتقد و پژوهشگر ادبیات داستانی است.[۱]
حنیف در کودکی و نوجوانی در کنار تحصیل، انواع کارهای یدی را تجربه کرد؛ دیپلم خود را از دبیرستان پهلوی (دکتر علی شریعتی) بروجرد گرفت؛ سپس آموزگار روستاهای بروجرد و ازنا شد. پس از یک دوره اخراج و انقطاع به دانشگاه رفت و دورهٔ کارشناسی دبیری تاریخ را در دانشگاه تربیت معلم تهران، دورهٔ کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و دورهٔ دکتری تخصصی تاریخ را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران گذراند. از این نویسنده تاکنون علاوه بر چندین رمان، مقالههایی با موضوعات نقد ادبی، تاریخی، فولکلور و کتابهایی در حوزهٔ ادبیات داستانی و پژوهشهای تاریخی و ادبیات عامه منتشر شده است. هر چند حنیف در ابتدا مقالهها و پژوهشهایی در حوزهٔ تاریخ و فرهنگ عامه نوشت اما سالهاست که روی ادبیات داستانی متمرکز شده است.[۱]
از میان یادها
زندگی و یادگار
دیدگاه و اندیشه
نویسنده، اثر داستانی، جامعه؛ سه ضلع یک مثلت
بین ادبیات داستانی و جامعه رابطهٔ تنگاتنگی وجود دارد.نویسنده، اثر داستانی و جامعه سه ضلع یک مثلث هستند که از هم تاثیر میگیرند و بر هم تاثیر میگذارند. نویسنده وقتی میبیند وضعیت جامعهاش خراب است آن را خود به خود در اثر داستانی منتقل میکند. وضعیت ادبیات داستانی ما هم تابعی از بقیهٔ وجوه جامعه است. اگر وضعیت اجتماعی و وضعیت اقتصادی جامعه خوب باشد قطعا حال ادبیات داستانی هم خوب میشود و بالعکس.[۱]
ادبیات و طبقهٔ متوسط
شهرنشینی ما از اواخر دورهٔ قاجار آرامآرام تحول پیدا میکند. مثلا تهران در اوایل دورهٔ پهلوی جمعیت خیلی کمی داشت و آرامآرام با پول نفت و اصلاحات ارضی جمعیت تهران بیشتر شد. مهاجرت روستاییان به شهر باعث تقویت طبقهٔ تازهای از مردم میشود که این بر ادبیات تاثیر میگذارد. رمان و ادبیات داستانی یک پدیدهٔ مختص به زندگی طبقهٔ متوسط و مختص به زندگی شهرنشینی است و برای رشد آن لازم است که طبقهٔ متوسط قدرت خرید کتاب و وقت مطالعه داشته باشند.اما سالهاست که شاهد هستیم طبقهٔ متوسط روز به روز ضعیفتر میشود. طبیعی است که وقتی طبقهٔ متوسط ضعیف و بودجههای فرهنگی کم شود تیراژ کتاب از دوهزار نسخه میرسد به اعداد خیلی کمتر. رادیو و تلوزیون هم آنگونه که شایسته است بهدنبال تشویق مردم به سمت کتاب خواندن نیست. به این دلیل اقبال نسبت به آثار عامهپسند بیشتر میشود و آثاری که باعث برانگیختن احساسات مختلف انسانی در خواننده میشود و او را به فکر وا میدارد و به چرایی و چگونگی سوق میدهد، بسیار کم میشود.[۱]
جنگ
دفاع مقدس
یکی از دلمشغولیهای اصلی محمد حنیف موضوع جنگ و خاصه واقعیت بزرگی به اسم جنگ ایران و عراق است. او در کتاب جنگ از سه دیدگاه، در مورد جنگ و ادبیات میگوید: جنگ همواره با بشر بوده و همین است اگر منابع تاریخی کشورها اغلب شرح جنگهاست و بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز مدیون این پدیدهٔ زشتاند، اما شک نیست که این زشتی هرگاه رنگ دفاع گرفته است و به بهانهٔ بیرون راندن متجاوزی از خاک مردمی رخ داده، به عمل مقدس تبدیل شده و زیبایش دانستهاند و شرکت در آن را شجاعت نام نهادهاند... . جنگ حادثهٔ بزرگی است که در تمام عرصهها، جامعه را دگرگون میکند. این دگرگونی شامل موضوعاتی نظیر ایجاد موج مهاجرت میلیونی، تضاد فرهنگی، وحشت در بمبارانها، شهادت، معلولیت و... است. از این روی، یکی از کارکردهای ادبیات این است که این تاثیرات را به صورت عینی و جزئینگارانه ارائه بدهد.[۱] از جنگ جهانی اول و دوم سالهای زیادی میگذرد اما هنوز هم شاهد رمانهای زیادی هستیم که در این بستر نوشته میشود. شاید دلیل این موضوع این باشد که جنگ، وحشتی عمومی به همراه دارد یا تعداد زیادی جان خود را در این راه از دست میدهند؛ اما زلزله و سونامی و آتشفشان هم اینچنین هستند. بنظرم جنگ بر خلاف این موارد مشابه، همهگیر است؛ یعنی تمام آحاد یک ملت را درگیر میکند و البته با غرور و هویت ملی درگیر میشود و به همین دلیل در ذهنها باقی میماند. از طرف دیگر، بعد فرهنگی جنگ، بیش از هر بعد دیگری از آن باقی میماند.[۲]
تاثیر دفاع مقدس بر ادبیات داستانی
یکی از اولین تاثیرات مهم آن، خلق آثار قابل توجهی با موضوع جنگ و دفاع مقدس در ادبیات داستانی ایران است درحالیکه تا پیش از این، چنین موج بزرگی را نداشتیم. آماری که کتابخانهٔ تخصصی جنگ واقع در حوزهٔ هنری از شهریور ۱۳۵۹ تا آذر ۱۳۹۸ میدهد این است که از مجموع ۱۷۷۰۸ کتاب که با موضوع دفاع مقدس نوشته شده است، ۱۵۶۹ عنوان آن یعنی نزدیک به ۹ درصد آن داستان است. دومین تاثیر آنکه دس از جنگ رخ میدهد این است که ادبیات عامهپسند رو به افول رفته و ادبیات متعهد خصوصا در دههٔ اول انقلاب اوج میگیرد. تاثیر سوم، رواج مفاهیمی نظیر ایثار، از خودگذشتگی، دلاوری، غیرت و ... است. این مسائل تا پیش از این کمتر بیان شده است. اگر جنگ نبود شاید بسیاری از سردارانی که امروز آنان را میشناسیم، هرگز شناخته نمیشدند.[۲]
خدمات ادبیات داستانی بر دفاع مقدس
اولین تاثیر این است که ادبیات داستانی کمک کرد تا آثاری نوشته شود که باعث غرور ملی ماست و از این منظر باعث ماندگاری خیلی از مفاهیم شد. همچنین ادبیات داستانی در بسیاری از هنرهای دیگر نظیر سینما، نمایش، انیمیشن و... متجلی شده است. در حقیقت، ادبیات داستانی از این طریق به ثبت هنری حماسههای جنگ کمک کرد. سومین تاثیر این است که ادبیات داستانی، عوارض جنگ و تاثیرات آن را در جامعه نشان میدهد و از این منظر ادبیات دفاع مقدس صلح را ترویج میکند. این ادبیات به سیاستمداران کمک میکند تا جایی که میتوانند از دیپلماسی استفاده کرده و به آتش جنگ ندمند. همچنین ادبیات داستانی و هنر به تقویت روحیهٔ حماسی در کشور کمک میکند و باعث پالایش روح میشود. تاثیر پایانی نیز این است که ادبیات داستانی دفاع مقدس در مقاطعی میزان مخاطبان کتاب را بالا برد. البته در کنار این تاثیرات مثبت میتوان گفت که بعضی از اشران متاسفانه با اقداماتی غیرحرفهای، ذائقهٔ مخاطب را پایین آوردند و جایگاه ادبیات داستانی ما را تضعیف کردند.[۲]
موضوعات جدید پس از دفاع مقدس
از جمله موضوعات جدیدی که پس از دفاع مقدس داشتیم، مهاجرت و جنگزده است که مثلا در کتاب مهاجر کوچک آقای رهگذر به آن اشاره شده است. یا مثلا حضور کودکان و نوجوانان در جنگ، پیش از دفاع مقدس کمتر در ادبیات ما مطرح شده است اما نمونهٔ این موضوع را در کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه آقای دهقان میبینید. جنگ شهرها و مردم موضوع جدید دیگری است که پس از دفاع مقدس رنگ و بوی جدیدتری به خود گرفت. برای مثال کتاب دختر لوطی شهریار عباسی از جمله همانهاست. طنز در جنگ یکی دیگر از موضوعات جدید است. این موضوع در کتاب گردان قاطرچیها داود امیریان آمده است. موضوعات ماوراءالطبیعه در جنگ، جانبازان، تاثیر روانی جنگ بر مردم و جامعه و به ویژه زنان، مباحث فلسفی و ... از جمله مباحثی است که پس از دفاع مقدس بیشتر مورد توجه قرار گرفت.[۲]
انقلاب
مکتب ادبی انقلاب
مکتب ادبی دربارهٔ گروهی از نویسندگان کاربرد دارد که تحت تاثیر امری به یکدیگر نزدیک شده و سر یک سلسله چارچوبها به توافق رسیدهاند. مکتب برخلاف سبک که کاملا شخصی است، بعد عمومی و نقطهٔ شروع و اوج و فرود دارد. مکتب ادبی انقلاب باید گونههای مختلفی اعم از تراژدی، احساسی و نمایشی را دربرگیرد. همچنین داستان انقلاب باید دارای معیارهای مشخصی باشد و نهتنها بر چگونه گفتن بلکه بر چه گفتن نیز نظر داشته باشد. مکتب ادبی انقلاب باید بر اساس نظریهپردازان ادبی تدوین شود. آثار فراوانی با موضوع انقلاب وجود دارد اما هنوز مکتب ادبی انقلاب اسلامی شکل نگرفته است چرا که برای تشکیل این مکتب باید چند گروه آن را تئوریزه کنند؛ نخست افرادی که هم ادبیات و هم فلسفه می دانند و گروهی که تئوریسین های انقلاب بودنند و در نهایت داستاننویسانی که با هناصر داستانی آشنایی دارند.[۳]
ادبیات داستانی بعد از انقلاب
از آنجایی که ذات رمان در خودش یک جریان ضد سنت- ضد قطعیت دارد و حکومت اسلامی دارای یک ایدئولوژی غیرقابلنقد است تناقض در جریان رماننویسی بعد از انقلاب دیده میشود. داستاننویسان ما به شرایط زمانهٔ خود بیاعتنا نبودهاند. رگههایی از اندیشههای اصلاحطلبی و ضداستبدادی، سنتگریزی و تجددخواهی، ترویج مبارزهٔ مسلحانه و عدالتخواهی در جامعهٔ روستایی و شهری از مسائلی است که در داستانهای نویسندگان این دوره به چشم میخورد. اندیشهٔ دینی در ادبیات داستانی قبل از انقلاب ضعیف بود علاوه بر ادبیات سیاسی با موضوع انقلاب، رشد قابلتوجه ادبیات دینی هم از نتایج انقلاب اسلامی است. پس از انقلاب ما درگیر جنگ شدیم، پس نمیشود داستان جنگ و دفاع مقدس را از داستان انقلاب جدا کرد.
ادبیات داستانی ایران بعد از انقلاب پیشرفت چشمگیری داشته است. این پیشرفت در تمامی دورهها دارای آهنگ یکسانی نبوده است. ادبیات داستانی بعد از انقلاب تا سال ۱۳۷۶ به نگاهی میرسند که به ذائقهٔ مردم نزدیک است؛ اشرافیگرایی و مستضعفزدایی از مفاهیمی است که در آثار این دوره به ویژخ بامداد خمار دیده میشود. بعد از سال ۱۳۷۶ که وارد دورهٔ تساهل و تسامح میشویم، ادبیات داستانی حتی نسبت به ادبیات قبل از انقلاب فردگراتر میشود. انتخاب موضوعات عامهپسندتر است و موضوعات تعهدگریز و غیراجتماعی میشود. اما در یک پژوهش آماری دیگر دورهٔ سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ دورهٔ آرمانگرایی و حرفهای نگفته بوده، از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ دورهٔ صداهای تازه است. سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴ دورهٔ مطالبهگری و نقد گذشته است. در این دوره که دورهٔ ناامیدی نیز نامیده شده به موضوعات روز پرداخته میشود و تنوع در موضوع و ساختار داستانها را داریم. از سال ۱۳۸۵ تا امروز نویسنده دورهای را انتخاب میکند که حرفش را بزند یا به نماد و سمبل میپردازد. از سال ۱۳۵۷تا ۱۳۵۹ دورهٔ آزادی مطلق را داریم. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸شاهد دورهٔ جنگ و انسداد سیاسی هستیم. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ دورهٔ سازندگی را داریم. در این دوره با توجه به نگاه حاکمیت، سلیقه و نظر وزیر ارشاد و وضعیت جهانی در خلق اثر ویژگیهایی داشتیم. از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ دورهٔ جدیدی شروع میشود که به نظر من به سمت آرمانگریزی، نقد گذشته و فردگرایی در ادبیات داستانی پیش میرود.[۴]
ادبیات انقلاب از نظر موضوعی
داستاننویسی ما بعد از انقلاب و در این ۴۰ سال از نظر کمیت داستاننویسان زن و مرد رشد داشته است. همچنین از نظر پرداختن به تکنیکهای نو و فضاهای تازه، رشد بسیار خوبی داشته است. از نظر موضوعی باید بگویم که داستاننویسی قبل از انقلاب و بعد از آن، تفاوتهای بسیاری دارد. در ابتدا با داستانهای اجتماعی و سیاسی مواجه هستیم که به آرمانخواهی میپردازد اما از سال ۱۳۷۴ به بعد یک اتفاق بسیار مهم رخ میدهد. در این مقطع، با نشر رمان بامداد خمار افکار جامعهٔ ایرانی دچار تحولات زیادی میشود و فضای داستاننویسی عوض میشود. از سال ۱۳۷۶ به بعد تحولات بسیار وسیعی در داستاننویسی ایران ایجاد میشود و مفاهیم مطرحشده در آن به سمت مطالبهگری، حقطلبی، نقد گذشته و ستیز با حاکمیت میرود. علاوه بر این در این مقطع داستاننویسی ما تابع تابع تحولات اجتماعی جامعهمان میشود. باید دقت داشت که وقوع انقلاب اسلامی در ایران، باعث ایجاد تحول سیاسی در کشور میشود و آزادی وسیعی را ایجاد میکند. این مقطع، در جریان داستاننویسی ما بهشدت تاثیر میگذارد.[۵]
دلایل رشد داستاننویسی پس از انقلاب
ادبیات ما پس از انقلاب رشد چشمگیری داشته است البته آهنگ رشد در مقاطع مختلف متفاوت بوده است. دلیل این رشد این است که رمان معلول جامعهٔ شهری است. بعد از انقلاب، از نظر شهرنشینی پیشرفت کردیم، جمعیت طبقهٔ متوسط افزایش یافت، تعداد دانشگاهها و باسوادها بیشتر شد و ... . در دههٔ ۲۰ و ۳۰ تنها دو داستاننویس خانم داشتیم در حالیکه این روزها تعداد بسیار زیادی داستاننویس زن داریم. در سالهای قبل از انقلاب نسبت زنان به مردان داستاننویس ۱ به ۷ بوده است در حالیکه پس از انقلاب، این رقم به ۱ به ۳ رسیده است. درمورد ادبیات ایران یک نظریهٔ کلی وجود دارد؛ عدهای اعتقاد دارند که داستاننویسی ما در بازهٔ زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ دوران آرمانگرایی و بیان حرفهای نگفته است. در دورهٔ بعد یعنی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ حرفهای تازه را میشنویم و در دوران سوم، نقد به گذشته و فردگرایی دنبال میشود. در این نظریه گفته میشود که قبل از انقلاب، سه جریان قوی داستاننویسی داشتیم، مارکسیسم، ملی و دینی. البته جریان داستاننویسی دینی در این مقطع بسیار کمرنگتر از دو جریان دیگر بوده است. با اینحال بعد از وقوع انقلاب اسلامی، شاهد تحول در عرصهٔ داستاننویسی در زمینهٔ موضوعگزینی هستیم. در سالهای بعد از انقلاب شاهد رشد ادبیات دینی، اجتماعی و سیاسی هستیم و نویسندگان متعددی در این زمینه ورود پیدا کردند. بیان مفاهیم جدیدی نظیر شهادت، ایثار، دفاع مقدس و ... از جمله دستاوردهای این بخش است. در مجموع، در سالهای پس از انقلاب، ادبیات عامهپسند گسترش بسیار خوبی داشته است و نویسندگان زیادی در این زیمنه قلم زدند.[۵]
ترجمهٔ ادبیات داستانی
در بخش مبانی نظری و ترجمهٔ شاهکارها ما اصلا بهروز نیستیم. مطالعاتمان بهروز نیست که بهروز بنویسیم. مشکل دیگر ما ضعف و کمکاری در بخش ترجمهٔ معکوس است. آثاری که میتوانند حرفهای ما را در سطح جهانی بزنند ترجمه نمیشوند و برنامهای برای ترجمهٔ آنها نیست.[۴]
اظهارنظر دیگران دربارهٔ او
سعید تشکری
کتابها و مقالات تحلیلی محمد حنیف بسیار منحصر به فرد است که من یکی از خوانندگان آن هستم. کتاب با اعمال شاقه اثری شاق است و البته که برای من هم چنان عقیقی است دردانه.[۶]
جوایز
- 'برگزیدهٔ سیوهفتمین دورهٔ جایزهٔ کتاب سال۱۳۹۸ برای کتاب بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران
- برگزیدهٔ دوازدهمین دورهٔ جشنوارهٔ جایزه جلال آلاحمد سال ۱۳۹۸ برای کتاب «بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران»
- قلم زرین هفدهمین جشنوارهٔ قلم زرین سال ۱۳۹۸ برای کتاب بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران
- قلم زرین پانزدهمین جشنوارهٔ قلم زرین سال ۱۳۹۶ برای کتاب داستان سیاسی، داستان انقلاب
- نامزد بخش رمان بزرگسال هفدهمین جایزهٔ ادبی شهید غنیپور سال ۱۳۹۶ برای کتاب این مرد از همان موقع بوی مرگ میداد
- نامزد بخش رمان بزرگسالان پانزدهمین دورهٔ جشنوارهٔ قلم زرین سال ۱۳۹۶ برای کتاب خرمالوها را به گنجشگها بفروش
- تقدیر چهاردهمین جایزهٔ ادبی شهید غنیپور سال ۱۳۹۳ برای کتاب کلاه جادویی و مجسمه مسی
- تقدیر شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ کتاب سال دفاع مقدس سال ۱۳۹۳ برای کتاب آسایشگاه شمارهٔ ۶
- تندیس دهمین جایزهٔ ادبی شهید غنیپور سال ۱۳۸۹ برای کتاب قفس
- تندیس سیزدهمین دورهٔ کتاب سال دفاع مقدس سال ۱۳۸۹ برای کتاب کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس
- برگزیدهٔ یازدهمین جشنوارهٔ تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر کشور وزارت علوم تحقیقات و فناوری سال ۱۳۸۹
- نامزد دریافت بهترین رمان فصل سال ۱۳۸۸ برای کتاب «قفس»
- تقدیر دوازدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس سال ۱۳۸۷ برای کتاب جنگ از سه دیدگاه
- نامزد بخش پژوهش و نقد ادبی پنجمین و ششمین دورهٔ جشنوارهٔ قلم زرین سال ۱۳۸۷ برای کتاب «جنگ از سه دیدگاه»
- نامزد بخش رمان نوجوانان هفتمین دورهٔ جایزهٔ ادبی شهید غنیپور سال ۱۳۸۶ برای کتاب برفها آب میشوند
- برگزیدهٔ چهارمین جشنوارهٔ بزرگداشت پژوهشگران برگزیدهٔ سال، وزارت علوم تحقیقات و فناوری سال ۱۳۸۲
- تندیس بلورین بهترین برنامهساز رادیویی، بهترین نویسنده و بهترین تهیهکننده رادیویی مراکز صداوسیما شیراز سال ۱۳۷۶
- برگزیده بخش داستان جشنوارهٔ فرهنگی هنری فجر، وزارت ارشاد سال ۱۳۶۶[۱]
آثار و کتابشناسی
رمان و داستان
- با اعمال شاقه، (رمان)، انتشارات کتاب نیستان، ۱۳۹۸
- جادوی گوبتا، (رمان)، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۹۸
- خرمالوها را به گنجشکها بفروش، (رمان)، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ۱۳۹۷
- این مرد از همان موقع بوی مرگ میداد، (رمان)، نشر اسم، ۱۳۹۶
- کلاه جادویی و مجسمهٔ مسی، (رمان)، انتشارات عصر داستان، ۱۳۹۱
- زمانی برای فریاد، (مجموعه داستان)، انتشارات مدرسه، ۱۳۹۱
- قفس، (رمان)، نشر عروج، ۱۳۹۰
- آسایشگاه شمارهٔ ۶، (داستان بلند)، سورهٔ سبز، ۱۳۹۰
- برفها آب میشوند، (داستان بلند)، انتشارات مدرسه، ۱۳۹۰
- شب ماهرخ، (مجموعه داستان)، نشر تکا، ۱۳۸۸
- رویای آهوان، (رمان)، نشر ایدون، ۱۳۸۷
- گلهای یخی، (رمان)، نشر حوزهٔ هنری، ۱۳۷۷[۱]
پژوهشهای ادبی
- دموکراسی روی کرسی، نشر کانون اندیشهٔ جوان، ۱۳۹۹
- بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران، (به همراه محسن حنیف)، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۷
برگزیدهٔ دوازدهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد و سیوهفتمین دوره کتاب سال ایران.
- انقلاب، جنگ و تحولات اجتماعی در ادبیات داستانی، نشر موزهٔ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ۱۳۹۷
- نوشتن در سایهٔ جنگ، (به همراه محسن حنیف)، نشر شهرستان ادب، ۱۳۹۶
- از نگاه داستاننویس، (به همراه طاهره رضایی)، نشر سورهٔ مهر، ۱۳۹۵
- داستان سیاسی، داستان انقلاب، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهٔ اسلامی، ۱۳۹۵
- هویت ملی در قصههای عامهٔ دورهٔ صفوی، نشر عصر داستان، ۱۳۹۳
- راز و رمزهای داستاننویسی، انتشارات مدرسه، ۱۳۹۱
- قابلیتهای نمایشی شاهنامه، انتشارات سروش و مرکز تحقیقات صدا و سیما، ۱۳۸۹
- قصهگویی در رادیو و تلوزیون، انتشارات سروش و مرکز تحقیقات صدا و سیما، ۱۳۸۹
- کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس (به همراه محسن حنیف)، انتشارات صریر، ۱۳۸۸
- جنگ از سه دیدگاه (نقد و بررسی ۲۰ رمان و داستان بلند جنگ)، انتشارات صریر، ۱۳۸۶
- چگونه ادبیات داستانی را تحلیل کنیم (به همراه مهرداد ترابینژاد)، انتشارات زیبا، ۱۳۸۰
- مراحل خلق داستان، نشر حوزهٔ هنری، ۱۳۷۲[۱]
مقالات
- داستان سیاسی و داستان انقلاب در ایران، ویژهنامهٔ فرهنگستان، خرداد۱۳۹۳ شمارهٔ ۱.
- قابلیتهای استفاده از نمایشهای بومی در رسانهٔ ملی، فرهنگ مردم ایران، پاییز و زمستان ۱۳۹۳، شمارهٔ ۳۸ و ۳۹.
- آسیبهای کار و تلاش در ادبیات مکتوب و شفاهی ایران، فرهنگ مردم ایران، بهار و ابستان ۱۳۹۱، شمارهٔ ۲۸ و ۲۹.
- قصهگویی و تفاوتهای کاربرد آن در رادیو و تلوزیون، فرهنگ مردم ایران، پاییز ۱۳۹۱، شمارهٔ ۳۰.
- مولفههای هویت ملی در چهار قصهٔ مکتوب دورهٔ صفوی، فرهنگ مردم ایران، بهار ۱۳۹۰، شمارهٔ ۲۴.
- ویژگیهای قصههای عامهٔ فارسی، فرهنگ مردم ایران، تابستان ۱۳۸۸، شمارهٔ ۱۷.
- تحلیلی بر قصههای شفاهی مربوط به شاه عباس صفوی، فرهنگ مردم ایران، زمستان ۱۳۸۷، شمارهٔ ۱۵.
- آواهای کار اقوام و همبستگی ملی، فرهنگ مردم ایران، زمستان ۱۳۸۶، شمارهٔ ۱۱.
- مثلهای منظوم در رمانس امیرارسلان نامدار، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۶، شمارهٔ۴.
- اعرابی، شخصیت ماندگار داستانهای مثنوی معنوی، ادیان و عرفان، زمستان ۱۳۸۶، شمارهٔ ۱۴.
- انقلاب مشروطه و ادبیات عامه، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۶، شمارهٔ۳.
- آسیبشناسی شبکههای استانی رادیو، رادیو، ۱۳۸۶، شمارهٔ ۳۹.
- رادیو و هنر مخاطبشناسی، رادیو، ۱۳۸۶، شمارهٔ ۳۶.
- تاثیرپذیری و تاثیرگذاری قصههای عامیانه، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۶، شمارهٔ۵ و ۶.
- بهار و نوروز در فرهنگ مردم لرستان، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۵، شمارهٔ ۲.
- قابلیتهای نمایشی قصهٔ اسکندرنامه، نجوای فرهنگ، ۱۳۸۵، شمارهٔ ۱.
- بازتاب کار و تلاش در ترانههای عامیانه مردم لرستان، فرهنگ مردم ایران، بهار ۱۳۸۳، شمارهٔ ۲.
- ادبی: فردوسی و هنرمندی در خلق قهرمان و ضد قهرمانهای ماندگار، فردوسی، خرداد ۱۳۸۳، شمارهٔ ۱۸.
- امثال و حکم در تاریخ بیهقی، فرهنگ مردم ایران، زمستان ۱۳۸۳، شمارهٔ ۵ و ۶.
- فایدههای قصهگویی، کتاب ماه کودک و نوجوان، فروردین ۱۳۸۳، شمارهٔ ۷۸.
- تاریخچهٔ اقتباس از شاهنامه، تئاتر، ۱۳۸۲، شمارهٔ ۳۶.
- تعریف قصهگویی، کتاب ماه کودک و نوجوان، دی ۱۳۸۲، شمارهٔ ۷۵.
- مقایسهٔ جنبههای دراماتیک داستانهای پهلوانی شاهنامه، ادبیات داستانی، فروردین و اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۰، شمارهٔ ۵۴.
- خانواده ما حرفی از سر درد (بررسی مجموعه داستان خانوادهٔ ما)، ادبیات داستانی، پاییز و زمستان ۱۳۷۹، شمارهٔ ۵۳.
- ده سال رمان و داستان بلند جنگ، ادبیات داستانی، تابستان و پاییز ۱۳۷۸، شمارهٔ ۵۱.[۷]
بررسی تعدادی از آثار
دربارهٔ رمان با اعمال شاقه
این رمان با مرور خاطرات زندگی قهرمانش مانوش شروع میشود در حالیکه در هواپیمایی در حال سفر است و در همین حین در سفری اودیسهوار خود را در خاطراتش غرق میکند و داستانش را از دل این خاطرات روایت میکند. طنز نهان پیچیده در تار و پود این روایت در کنار تعلیق متوازن موجود در نثر رمان و نیز ایجاد کشش روایی به واسطهٔ تلفیق متن و تصویر و نیز سادهنویسی منحصربهفردی که در آثار دیگر او نیز میشود از آن سراغ گرفت دست در دست هم «با اعمال شاقه» را به یک رمان قابل اعتنا و خواندنی مبدل کرده است. نویسنده در این کتاب اصرار زیادی برای نمایش جهانبینی خاص خود در دل داستانهایش دارد، جهانبینی که بر پایهٔ نگاه منتقدانه بر ساختارهای رایج شده و در زیست بوم خانوادهٔ ایرانی و فرهنگ حاکم بر آن ساخته و پرداخته شده است. این کتاب با چنین رویکردی مخاطب خود را با سبکبالی به درون ساختارهای زیستی خانوادههای کلاسیک ایرانی برده و صرفنظر از موقعیت اقتصادی و به قصد نقد نگاه فکری آنها، تصویری اغراقنشده و در عین حال بسیار رئال از بافت رفتاری و ذهنی آنها را به نمایش میکشد و از این رهگذر سعی میکند داستان خود را به سرمنزل مقصود خود هدایت کند.[۸]
دربارهٔ رمان خرمالوها را به گنجشگها بفروش
داستان این رمان دربرگیرندهٔ ماجراهایی از عشق و نیرنگ، وفا و خدعه و عزت و ذلت است. «خرمالوها را به گنجشگها بفروش» داستان زندگی دختر و پسری است که سرنوشتشان به رسم خویشاوندی به نام هم خورده اما طمع و زیادهخواهی، این رابطه را وارد چالشهای جدیدی میکند. چالشهایی که همگی از حرامخواری و بیمبالاتی آدمها سرچشمه میگیرد. در این داستان به حکم عشق و طمع شخصیتها، داستانهای هر کدام را با هم پیوندی میخورد و در مسیر جدیدی قرار میگیرند.[۹]
منبعشناسی
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ «محمد حنیف».
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «دفاع مقدس، ادبیات متعهد را به اوج محبوبیت رساند».
- ↑ «آیا چیزی به نام ادبیات انقلاب داریم».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «انتشار داستان انقلاب با ممیزیهای غیر کارشناسانه دشوار شده است».
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «ادبیات ایران پس از انقلاب به تکنیک و فضاهای تازه ای دست پیدا کرد».
- ↑ «عقیقی دردانه با اعمال شاقه».
- ↑ «مقالات محمد حنیف».
- ↑ «رمانی تازه از محمد حنیف منتشر شد».
- ↑ ««خرمالوها را به گنجشکها بفروش» به چاپ چهارم رسید».