محمدرضا جوادی یگانه
دکتر محمدرضا جوادی یگانه جامعهشناس و نویسندهای است که فعالیتهای پژوهشی و اجرایی او از بطن جامعه آغاز میشود و در دل ادبیات فرو میرود.
محمدرضا جوادی یگانه تحصیلات خود را در رشتهٔ جامعهشناسی به پایان رسانده است. او نویسنده و پژوهشگری است که از دریچهٔ جامعهشناسی به جنبههای بسیاری از زیست اجتماعی انسان نگریسته است؛ از موضوعاتی کلان چون «تأثیر حزب توده بر ادبیات داستانی» تا جزئیاتی چون «میزان مطالعه کتاب دا در تهران». او علاوه بر نگاهی که به گذشته - بهویژه دوره قاجار - دارد به واکاوی وضعیت کنونی و چارهجویی مشکلات جامعهٔ معاصر مثل «مسألهٔ دختران فراری»، حادثه پلاسکو و ... میپردازد. وی که با تدریس دانشگاهی و انتشار کتب و مقالات متعدد جایگاهی مستحکم در فضای آکادمیک به دست آورده است، در حوزهٔ اجرایی نیز دارای تجربیات قابل توجهی اعم از «معاونت فرهنگی شهردار تهران»، «رییس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران» و ... است که به او در پیادهسازی و بهعملدرآوردن نظریاتش کمک کرده است.
نجاتدهنده در گور خفته است
تلویزیون را که روشن میکنی، میخواهی با بغض، خندوانه را ببینی. رامبد جوان به دوربین سلام میکند و بعد به تماشاچیانی که نیستند اشاره میکند. رو میکند به جوادی یگانه، با تأسف میگوید مقصر کیست آقای جوادی یگانه؟ او شروع میکند به حرفزدن از سازمان مدیریت بحران، از نگرانیاش نسبت به ساختمانهای دیگر در سطح شهر و کشور. بعد نقدی میکند که جان میسوزاند. میگوید، حقیقتاً مردم کنجکاو بودند و واقعا میخواستند بدانند چه خبر است. در لحظهای برای تمام انسانهای حاضر، ارضای کنجکاویشان بر حفظ جان دیگران اولویت و برتری داشت؛ سلفی و ثبت خاطرهاشان هم. سری تکان میدهد و میگوید کسانی زیر آوار مانده بودند. کسانی که میشد به آنها کمک کرد. فاجعهٔ پلاسکو فراموش نمیشود. ما مردم تا همیشه به آن پنجشنبه تعلق داریم.
زندگی و تراث
گذری بر کوچهباغهای عمر
محمدرضا جوادی یگانه متولد ۱۳۴۸ در تهران است. او ديپلم رياضي و فيزيكش را در دبيرستان مفيد منطقهٔ ۲ شهر زادگاهش دریافت میکند و سپس موفق به قبولی در رشتهٔ الكترونيك دانشگاه صنعتي شريف میشود؛ اما بعد از دو سال، تحصیلاتش را ناتمام میگذارد. شاید برههٔ زمانی سال های ۶۶ تا ۶۸ برای او مجالی بوده تا راه واقعی خودش را بیابد. او سرانجام پس از تغییر مسیر، از رشتهٔ پژوهشگری اجتماعی دانشگاه تهران فارغ التحصیل می شود.
کارنامهٔ تحصیلاتی وی با كارشناسی ارشد جامعهشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی و دكتری جامعهشناسی دانشگاه تربيت مدرس در سال ۱۳۸۳ به اتمام میرسد، اما او خود را از فضای آکادمیک جدا نمیکند و در یک فرصت مطالعاتي و آموزشي در دانشگاه اوكلند نيوزیلند در مرداد و شهريور ۱۳۹۰ پذیرفته می شود. از علایق پژوهشی او میتوان به جامعهشناسی تاریخی، بهویژه دورهٔ قاجار و رضاشاه در ایران؛ هویت، شخصیت و خلقیات ایرانی؛ جامعهشناسی ادبیات، با تأکید بر خواندن و خوانندگان و بازاریابی اجتماعی اشاره کرد.
از کتابهای او میتوان به «تغييرات اجتماعي برنامهريزي شده»، «دين و رسانه»، «بازاريابي تغييرات اجتماعي»، «اصلاحات سه ساله»، «پرورش رفتار پایدار»، «دانشنامهٔ پنج جلدی جوانمردی و فتوت» و «ایرانیان در زمانهٔ پادشاهی» اشاره کرد.
شخصیت و اندیشه
ترازوی آگاهیبخشی ادبی در دستان گلآقا
در نشست نقد و بررسی ده کتاب طنز از مجموعهٔ «قاف» نشر لبخند، جوادی یگانه میگوید یکی از بهترین نمونههای طنز، طنز کیومرث صابری یا طنزهای نجف دریابندی است که علاوه بر طنز بهنوعی نقد به جامعه است، به صورتی که نویسنده یا شاعر چیزی را به کنایه یا تلویح بیان میکند. كتابهای اين مجموعه بهخوبی توانسته است جامعهٔ ايران را نقد كند اما نتوانسته در جايگاه آگاهیبخشی ادبی قرار بگيرد. به همين دليل هم هست كه بسياری، اساساً ادبيات ايران را ادبيات فراغت میدانند چون در فراغت نوشته شده و در فراغت هم خوانده میشود؛ در حالی كه بنا بر اعتقاد مكتب فرانكفورت، ادبيات بايد انكشاف ايجاد كند و باعث درک تازهتری در مردم شود، اما من در مجموعهكتابهای نشر قاف، نقدی از سيستم نديدم. البته كه قرار نيست طنزپرداز، راهحل ارائه كند ولي انتظار میرفت كه تلنگر و نيشی در نقد سيستم داشته باشد و اين مسأله، به نظرم نقطهضعف كتابهاست و كسی در آينده نه اين مجموعه را به ياد خواهد داشت و نه دوباره آنها را میخواند. [۱]
مسأله جلال سفرنامهنویسی نبود، ایران بود
کتاب «جای پای جلال»، حاصل تکنگاریهای مهدی قزلی است (نویسنده و مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان) از سفرش به شهرهایی از ایران که جلال آلاحمد به آنجاها سفر کرده است. محمدرضا جوادی یگانه (رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) در نشت نقد همین کتاب گفت:
- «قاعدتاً کسی که نویسندهٔ مملکت خود است باید درکی از آن جامعه داشته باشد. متأسفانه یکی از مشکلات اصلی، که نویسندگان و روشنفکران جامعهٔ ایران با آن مواجه بودند، عدم شناخت و درک درست از ایران بود؛ ولی جلال از این ویژگی مثبت برخوردار بود و خود تجربه میکرد و روبهجلو گام بر میداشت. درواقع تعبیر جلال این است که با قدمزدنی کوتاه در یک شهر میتوان کلیت آن را مشاهده و درکی از آن پیدا کرد. بسیاری از نویسندگان ما که راجع به ایران نظر میدهند درکشان از ایران محدود به دنیای کوچکی است که در اطرافشان میبینند. درواقع ضرورت سفرنامه در کار جلال به ضرورت شناخت ایران باز میگردد. تجربهٔ سیاست و شناخت جامعهٔ ایران بخشی از کار این نویسندهٔ فقید بود، تعبیری که جلال آل احمد ابتدای آن را درک کرده، قزلی انتهای آن را در جای پای جلال نشان داده است.
او در ادامه با ارائهٔ پیشنهادی مبنی بر ضمیمهشدن سفرنامهٔ جلال در چاپهای بعدی این کتاب، گفت:
- «سفرنامهنویسی پژوهش نیست بلکه یک ژانر نیمهادبی، نیمهپژوهشی است و میتوان گفت از پژوهش بسیار درونیتر است و نوشتن آن بسیار شجاعت میخواهد که کار قزلی از این نظر بسیار شایسته و قابل تقدیر است. قزلی در این اثر سعی کرده است مکانهایی که جلال ندیده و همچنین تغییرات صورت گرفته را به تصویر بکشد که بسیار ارزشمند است.»
مخاطبان داستان در دل جنگ و مرگ
یکی از اصلیترین کارکردهای ادبیات، رمان و قصهٔ کوتاه، فرایند همذاتپنداری است تا ما را در موقعیتها و تجربههایی قرار دهد که کمتر امتحان کردیم و به تعبیری تجربههای نوظهور برسیم، مثلا تجربهٔ اعدام یا جنگ.
ما جنگی هشتساله داشتیم اما چقدر از مردم جامعهٔ ما تجربه داشتند که کنارشان گلولهٔ تانک منفجر شود یا مانند داستایوفسکی ببرندش به تیرک اعدام ببندند و بگویند میخواهیم اعدامت کنیم؟ چقدر افراد با چنین تجربههایی مواجه میشوند؟ در حالی که کاری که ادبیات میکند این است که تجربههای متفاوت در اختیار ما بگذارد؛ اگر ادبیات و نویسنده نتواند تجربهٔ تازهای به ما ارائه کند، طبیعتاً یکی از دلایل اقبال به ادبیات را از دست میدهد. مخاطب به دنبال تجربهای تازه است. وقتی نویسندگان ما از تجربهٔ متفاوت نمینویسند، چرا خواننده باید اثر را بخواند؟ بسیاری از آثار نویسندگان ایرانی، تجربههایی دمدستی را بیان میکنند. ممکن است بازی زبانی در آثار وجود داشته باشد یا با پیچیدهنویسی یا سادهنویسی، اثر متفاوتی را خلق کنیم اما واقعاً این که تجربهٔ جدیدی در آثار بیان شود کمتر به چشم میخورد. ماجراجوبودن، خطرپذیربودن و به سراغ افراد تازه رفتن شاید بتواند راهی برای برونرفت از این بحران باشد.[۲]
کمیکها به ایران بیایند
او ژانر ادبی کمیک را راهکاری برای افزایش مطالعه و علاقهمندی نوجوانان به کتاب در ایران دانست زیرا کمیک، تصویر و غنای متن را بیشتر میکند و ما با تصویر میتوانیم سطوح و ابعاد متفاوت ایجاد کنیم که طبیعتاً در پی آن تفسیرهای گوناگون برای ما درست میشود. تصویر قادر است درک متن پیچیده را آسان نماید و اینگونه گزندگی متن گرفته میشود؛ یعنی یک چیزهایی را میتوان در متن گذاشت که فقط افرادی که نگاه جدیتری به متن دارند قواعد پنهان آن را دریابند، زیرا کمیک سادهتر از کتاب است و با سرمایهگذاری در حوزهٔ کمیک میتوان قصههای ایرانی را بهصورت انیمیشن و سینمایی تولید کرد.[۳]
چرا رمان می خوانم؟
در زمانی که رمان می خوانم، بهواقع احساس نمیکنم که دارم کتاب میخوانم، بلکه همهٔ احساسم این است که دارم زندگی میکنم. رمان، کتاب نیست؛ زیستنی متأملانه و ساعاتی با خویش بهسربردن است. رمان، پنجرهای به سوی عمیقترین لایههای وجودی انسان، هستی و زندگی میگشاید. دعوتی است برای دیدن از نزدیک و نه خواندن از دور. بزرگترین مزیت رمان در این است که آدمی را مستقیم، بیواسطه و حتی بیحضورِ استدلالهای منطقی و محاسبات عقلانی با کانونیترین لایههای وجودی مواجه میکند. اگرچه نه همیشه، بلکه عموماً چنین است که متعلق اصلی رمان، انسان و زندگی اوست. ترسها، اضطرابها، امیدها، نگرانیها، دردها، رنجها، شادیها، عشقها، غمها، لذتها، پرسشها، سرگشتگیها، دغدغهها، تردیدها، تنهاییها، نفرتها، آرزوها و سایر امور وجودشناسانهٔ آدمی به زبانی آشنا روایت میشود. رمان، پنهانترین زوایای روح آدمی را به نحوی دردناک برملا و آشوبها و سرگشتگیهای رنجآور را که امکان ظهور نمییابند، آشکار می کند.[۴]
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
چه چیزی جلال را جلال کرده است؟
سبک زندگی و ادبیتی به نام جلال، رها شده است.
آن چیزی که جلال را در این فضا جلال کرد، چیزی متفاوت از اتمسفر اجتماعی آن سالهاست. الآن بعد از چهلواندی سال بعد از مرگ جلال، با مراجعه به رمانهایش میبینیم که او رماننویس برجستهای نیست؛ یعنی کدامیک از رمانهایش دوباره خوانده میشود؟ چه چیزی جلال را جلال کرده است؟ رمان و نثر و داستان کوتاه و حتی مقالاتش هم او را جلال نکرده است. یکسری ویژگیها مربوط به شخصیت جلال است که او را اسطوره کرده.
جلال روح اعتراض و نفی مداوم است
کار او، مدام از خود گذرکردن است، یعنی به نقطهای دست پیدا میکند و از آن میگذرد و به نقطهٔ بعدی میرسد و در نهایت از خودش میگذرد تا خودش را انکار کند. به قول اقبال، تراشیدم پرستیدم شکستم. بنابراین تکلیفش با خودش روشن است و اهل مجامله نیست، یعنی اصرار ندارد خودنمایی کند؛ کمااینکه وقتی به سفر حج میرود میگوید لذت نماز صبح خواندن این است که جهان را پیش از طلوع آفتاب درک میکنی و نه اینکه برخی تصور کردند مسألهٔ نماز صبح مورد نظر او بوده است. برجستگی جلال این است که میتواند از خودش بگذرد و البته اصول اخلاقی برجسته دارد و در نامههایش میگوید که افتخارم این است که در یک خانوادهٔ روحانی متولد شدهام.
جلال خودش را انکار نمیکند.
جلال مذهبیبودنش را انکار نمیکند و از پز روشنفکریاش میگذرد. به تعبیر من لااحبالافلین گویان، از هیچ تجربهای ابا نداشت. به قول فروغ من تا سرم به سنگ نخورد، سنگ را باور نمیکنم. ادبیات جلال و داستان کوتاه و رمان او اصلاً اهمیتی ندارد. حتی به نظر من بسیاری از آنچه جلال در مقالاتش می گوید امروزه به کار نمیآید. ما چرا باید جلال بخوانیم؟ چه کسی نفرین زمین را می خواند؟! جلال یک ایده و مفهوم است و بهتر از آن،جلال یک سبک زندگی است و این سبک است که نیاز ادبیات امروز ما است. چنین شخصیتهایی ما در ادبیات امروزمان نداریم. ما همچنان در دوران گذار هستیم و تکلیفمان با خودمان روشن نیست. جلال روشنفکر بوده است ولی همین آدم خدمت و خیانت روشنفکران را مینویسد.
جلال بیرحمانه و با صراحت دوستانش را نقد میکند
صراحتی که جلال در «سنگی در گوری» از زندگی خصوصی خودش دارد من در هیچ نویسنده و روشنفکری ندیدم. جلال با این ویژگیهای شخصیتی، رهبر ادبی ایران شد.
آزادگی و صراحت همراه با حمایت از روشنفکران و نویسندگان
جلال همزمان حواسش به همهٔ بخشهای هنر و ادبیات هست. تئاتر اکبر رادی را همزمان با معماری مسجد اعظم قم، توسط حسین لرزاده رصد میکند. همچنین زیر پر و بال صمد بهرنگی را هم میگیرد. یعنی آزادگی و صراحت، همراه با حمایت از روشنفکران و نویسندگان. جلال آلاحمد سابقهٔ نزدیکی و عضویت در حزب توده را نیز داشته است. سهم حزب توده در جذب روشنفکران ایرانی نیز قابل توجه بوده. نمونهٔ تأثیرات تفکرات حزب توده را بر جلال میتوان در برخی آثارش دید. با کمی تغییر و تعدیل، سرگذشت کندوها نوشتهٔ جلال آلاحمد را شاید بتوان داستان ملت ایران دانست. این داستان، داستان ملتی است که آلاحمد، به انتقاد از توسریخوربودن و مظلومبودنشان پرداخته و زبان به تحقیرشان گشوده و راه حل نهایی
(انقلاب) را پیش پایشان گذاشته است. نکتهٔ اصلی داستان این کتاب، یعنی بازگشت به روزگار طلایی پیشین را میتوان نمادی آشکار از تسلط دیدگاه مارکسیستی بر اندیشهٔ جلال دانست، روزگار طلاییای که توصیفهای نویسنده، بیش از حد، به دوران کمون اولیه شبیهش میکند.
شخصیت اصلی داستان مدیر مدرسه نیز درواقع نماد روشنفکری ایران آن سالها است. مدیر که سعی دارد تا مدرسه را به مکانی مقبول برای آموزش بدل کند، ولی آنچه در نهایت مدیر را میشوراند و به استعفا وامیدارد، داستان تجاوز جنسی یکی از دانشآموزها به دیگری است و مهم اینکه در همین ماجرا هم انگار حرفی مهم برای گفتن هست. پسر متجاوز یا به قول راوی فاعل، پسری خوشبنیه از خانوادهای ثروتمند است و پسر مورد تجاوز یا به قول راوی مفعول، پسری لاغر و نزار از خانوادهای فقیر. این تجاوز را میتوان نماد اغراق شدهٔ تجاوز طبقهٔ مسلط به زندگی طبقهٔ تحت سلطه دانست و جالب اینکه مدیر در این جریان هم پخمگی خود را ثابت میکند و پسر متجاوز را به قصد کشت میزند، حال آنکه در چند روز پس از آن هیچ خبری از خانوادهٔ هیچکدام از بچهها نمیشود؛ چرا که جامعه، بهویژه طبقهٔ تحت سلطه، این قدرت مسلط را پذیرفته است. پس مدیر، ناامید از این اوضاع،
استعفا میدهد.
تنگسیرِ چوبک، مبارزهای به گفتمان حاکم
«تحلیل گفتمان سیاسی رمان تنگسیر صادق چوبک»، عنوان یکی از صدها مقالهایست که جوادی یگانه منتشر کرده است. او با پرسشی کلیدی این رمان را بررسی میکند: چگونه میتوان تنگسیر را در نظم گفتمان سیاسی، به مثابهٔ گفتمان تلقی نمود و محتوای این گفتمان چگونه است؟
پاسخ وی حاکی از آن است که بر اساس افق اجتماعی سالهای نخستین دههٔ چهل، مبارزه به گفتمان حاکم در دستور کار صادق چوبک قرار داشته است. این اثر ادبی، نهتنها در تقابل گفتوگویی با گفتمان حاکم، بلکه در گفتوگو با سایر گفتمانهای موجود آن زمانه، شکل گرفته است. جهان ایدئولوژیکی حاکم بر آن دوران و منافع گروهها و گفتمانهای رقیب، به محتوای تنگسیر جهتگیری خاصی داده است و به همین دلیل، کمترین اثر را از سرمایهٔ فرهنگی چوبک پذیرفته است، و برخلاف اغلب آثار وی، اثری متعهدانه و کاملا سیاسی، قلمداد میشود.[۵]
عزاداران بیل
ساعدی در این کتاب به جای ذکر گفتوگوهایی خاص، بر درونمایهٔ داستانها تأکید کرده است؛ یعنی تقابل فقر و غنا، تقابل با مذهب و تضاد طبقاتی. این کتاب داستان دهی را روایت میکند به نام بیل که مردمش لهجه یا زبان محل خاصی از ایران را ندارند و بر همین مبنا شاید بتوان آن را نماد ایران و یا دست کم جامعهٔ روستایی ایران دانست که در آن روزگار هنوز اکثریت کشور را تشکیل میداد.[۶]
سالهای ابری
سالهای ابری را میتوان شرح زندگی درویشیان از سالهای آغازین کودکی تا انقلاب اسلامی دانست. به جز موضوع خود داستان که بیانگر دغدغهٔ نویسنده راجع به زندگی اقشار محروم است، نشانههای بسیاری از تسلط تفکر سوسیالیستی در این اثر میتوان یافت؛ تا آنجا که بسیاری اوقات دیالوگهایی که نویسنده در دهان شخصی میگذارد به اعلامیههایی سیاسی شبیه شده و همین نکته از قوت اثر کاسته است. [۷]
نشستهای ادبی
نشستی خارج از مرز برای رمان عامه پسند
در سمیناری با عنوان فرهنگ عامهپسند و سیاستهای جهانی که در دانشگاه بریستول انگلستان برگزار شد، جوادی یگانه ضمن تعریف واژهٔ عامهپسند، رمانهای عامهپسند را به جای تعریفکردن، ویژگیهای آنها را برشمرد. او گفت باید بتوانیم تفاوتهای میان رمانهای عامهپسند، جدی و تخصصی را روشن کنیم. وی در این سمینار با بیان ویژگیهای رمانهای عامهپسند که شامل جهانبینی ساده، محوریت فردی در رمان به جای جمعی، وقوع حوادث پیدرپی بر اساس اتفاق یا شانس، استفاده از کلیشهها و شخصیتپردازیهای ساده است از تیراژ بیش از ۲۵۰۰ نسخهٔ این دست رمانها در ایران خبر داد و در آخر به تبیین علل رشد رمانهای عامهپسند پرداخت.[۸]
نقدی بر ایرانیان در زمان پادشاهی
نشست نقد و بررسی کتاب «ایرانیان در زمانهٔ پادشاهی» با سخنرانی شهرام یوسفیفر، ابراهیم توفیق، محمدرضا جوادی یگانه و سعیده زادقناد در تاریخ چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۹۵ در سالن سرای اهل قلم موسسهٔ خانه کتاب برگزار شده است. در این جلسه علاوه بر آن که به مشکلات سفرنامهها اشاره شد، این کتاب را درخور معرفی دانستند و در ادامه شهرام یوسفیفر ضمن آنکه مقولهبندی موضوعات کتاب را کار دشواری عنوان کرد، گفت: «به نظر میرسد این کتاب توانسته با ملاحضاتی که انجام داده الگویی برای کتابها و نویسندگان دیگر باشد. الگویی اندکی مطالعات سفرنامهای ما را سامان می دهد.»[۹]
برگههایی از مصاحبههای جوادی یگانه
رمان هایی از که رحمِ مادری به اسم جنگ زاییده میشوند
رمان روایتی از حماسه است اما حماسهای که دیگر، خدایان در آن وجود ندارند و فقط انسانهای معمولی در آن ایفای نقش میکنند و به خلق حماسه دست میزنند. به تعبير ديگر،از افراد فراانساني به افراد عادي رسيدهایم كه اين افراد در سير روايي اسمی خاص پيدا ميكنند و همين مردم كوچهوبازار با دغدغههاي روزمره هویدا میشوند و روایتگر حماسه میشوند. بنابراين، آن تعاريف ارسطویي و سه وحدت او ديگر صادق نيست.
وقتی از رمان جنگ سخن میگوییم در واقع توقع داریم شخصیتهای کوچهبازار تبدیل به شخصیتهای قهرمان رمانهای دفاع مقدس شوند و حماسه بیافرینند.
اگر با نگاه جوادی یگانه به موضوع بپردازیم، این توقع نشدنی است زیرا ما جنگ را به عنوان پديدهای تحريمشده در نظر ميگيريم ولي در ادبيات جنگ آن را ميخواهيم مدام ترويج و معرفي كنيم (آن را مدام میزاییم).اما رمان جنگ رماني است عمدتا ضدجنگ و ما انتظار داريم كه آن را ترويج كنيم و به همين علت با اين پارادوكسها به طور جدي مواجه ميشويم؛ در نهایت یک فضاي برخوردي با كتابهايي مثل «عقرب» نوشته آبكنار و «من قاتل پسرتان هستم» نوشتهٔ احمد دهقان ايجاد ميشود.اينكه ما مقدسسازي غيرعادي درباره جنگ ميكنيم در حقيقت سبب مي شود ادبيات جنگ استريليزه شود. از يك طرف چهرههاي شوخ را در شخصيتهاي جنگ قرار ميدهند و از سوي ديگر بسيجيان عارفمسلك را كه هر دو افراطي است و تناقض به وجود ميآورد چون حد وسط ندارد. پس تکلیف حماسهسازی همان افراد معمولی در قالب رمان چه میشود؟ برای مخاطبان ادبیات پایداری این سوال مطرح میشود كه چرا تاكنون رمان جنگ طرح نشده؟ آیا به اين دليل است كه رمان جنگ در خدمت جنگ نيست؟ اگر فقط از اين منظر نگاه كنيم كه رمان جنگ قرار است روح حماسه و پايداري را در مردم بيدار كند از نظر من رمان جنگ نميتواند اين كار را بكند.[۱۰]
تلویزیون تصویرسازی را از مخاطب می گیرد
به طور کل آمار کتابخوانی در سطح جهان کاهش پیدا کرده است و در ایران این آمار چشمگیرتر است. رسانه (مثل تلویزیون، سینما و شبکههای اجتماعی) یکی از موانع اصلی رشد فرهنگ کتابخوانی بوده است. هنگام مطالعهٔ کتاب، فرد دست به تصویرسازی میزد در حالی که تلویزیون، تصویر را برای فرد میسازد؛ مثلا شما هنگام مطالعه کتاب، در برخورد با عبارت «خانه مجلل»، آن را مطابق با رویای خودتان میسازید اما تلویزیون این تخیل را از شما میگیرد و آن را به صورت آماده در اختیار شما قرار میدهد. همچنین چون تلویزیون اصولاً از مقولهٔ جزئیات است و در مقابل مقولات کلی قرار دارد؛ هرگز نمیتواند جای کتاب را بگیرد و شاید بتوان گفت که رادیو از حیث بارورکردن تخیل مخاطب، به کتاب نزدیکتر است. از همین رو میتوان گفت که ضرورتی ندارد که افراد همهٔ اوقات فراغت خود را با تلویزیون پر کنند و متاسفانه ما در ایران شاهد رویهای هستیم که در آن تلویزیون رسانهٔ غالب است.[۱۱]
ممیزی ادبیات داستانی را میخراشد اما عامل بحران نیست!
اگر ممیزی علت مرگ خلاقیت نویسندگان باشد نویسندگان ایرانی که خارج از ایران هستند، شاهکار خلق میکردند که نکردند؛ اما همین که نویسنده احساس میکند مانعی جلویش است انگیزهاش کم میشود و روشنشدن فرایند ممیزی به این مسأله کمک میکند. وقتی یک اثر را ترجمه میکنید، اثر تمام شده است و میتوان کمتر یا بیشتر ترجمه کرد اما زمانی که یک اثر را خلق میکنید اگر بخواهید حذف کنید طبیعتاً آنچه با زحمت نوشتهاید به ویژه اگر دلیل قانعکنندهای نباشد نویسنده از آن خیلی استقبال نمیکند و به مشکل تبدیل خواهد شد و انگیزهٔ نویسنده کمتر میشود. وزن ممیزی پایین است اما میخراشد و آزار میدهد. همواره نویسندگان ما ناراضی بودند. برای جلوگیری از آنارشی در ادبیات باید قواعدی را بپذیریم اما در هر حال باید این قواعد روشنتر باشد. زمانی که نویسندهای زحمت کشیده و به او بگویند اینقدر از متن را حذف کن اذیت میشود. آثار ادبی ایران با یک بحران روبرو است. ادبیات در ایران در ابتدا باید بپذیرد که با بحران مواجه است و در وهلهٔ دوم باید بپذیرد که این بحران درونی است و عوامل بیرونی مانند ممیزی به آن اندازه اهمیت ندارد که مرگ خلاقیت به نویسندگی حوزه ادبیات در ایران لطمه وارد کرده است. عامل اصلی که ما در حوزهٔ ادب با آن روبرو هستیم خود نویسندگان هستند.[۲]
آثار و کتابشناسی
تالیف و ویراستاری کتاب
- جوادی یگانه، محمدرضا و سعیده زادقناد (۱۳۹۴) .ایرانیان در زمانه پادشاهی: خلقیات منفی ایرانیان در نگاه بیگانگان به جامعه ایران از اولین نوشتهها تا ۱۳۵۷. تهران: شورای اجتماعی کشور و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
- جوادی یگانه، محمدرضا و سیدمحمدعلی صحفی (۱۳۹۴) .پیدایش مخاطب تازه وسبک نو در ادبیات داستانی ایران و مخاطرات آن: بررسی جامعهشناختی خوانش دا. تهران: علم.
- ولایتی، علی اکبر، با همکاری محمدرضا جوادی یگانه و محمدرضا جعفر آقایی و رضا مختاری اصفهانی (۱۳۹۳) .دانشنامهٔ جوانمردی (فتوت). تهران: امیرکبیر.
- غفاری، غلامرضا و محمدرضا جوادی یگانه (۱۳۹۳) .گزارش وضعیت اجتماعی کشور: کتاب چکیده ها. تهران: شورای اجتماعی کشور.
- جوادی یگانه، محمدرضا و ریحانه جوادی (۱۳۹۲) .اصلاحات سه ساله: بررسی جامعهشناختی شکست روندهای اصلاحی در عصر ناصری. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. (صفحه کتاب در سایت پژوهشگاه) (18 صفحه اول کتاب)
- غفاری، غلامرضا و محمدرضا جوادی یگانه (۱۳۹۰) .طرح اولیهٔ پایان نامههای اجتماعی شهرداری تهران در سال ۱۳۹۰. تهران: طرح آینده (برای معاونت خدمات شهری شهرداری تهران و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران).
- جوادي يگانه، محمدرضا و حميد عبداللهيان (گردآورندگان) (۱۳۸۶) .دين و رسانه. تهران: طرح آينده (براي دفتر پژوهش هاي راديو).
- جوادي يگانه، محمدرضا و اکبر فروع الدين عدل (۱۳۸۴) .مسألهٔ دختران فراري. تهران: طرح آينده (براي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي و دانشگاه تهران).
- جوادي يگانه، محمدرضا و مهدي عباسي لاخاني (۱۳۸۰) .تغييرات اجتماعي برنامهريزي شده. تهران: دفتر تحقيق و توسعه راديو.
گزیدهای از مقالات فارسی
- تحليل محتواي ارزشهاي مذهبي القاءشده توسط مطبوعات (نامهٔ پژوهش، ۱۳۸۰)
- تناقض ايدئولوژيك در دو برنامهٔ اول و دوم توسعه (رفاه اجتماعي، ۱۳۸۲)
- کاربرد نظريهٔ بازي در تحليل رفتار روزمره: با تحليل جامعهشناختي اتلاف بنزين (رفاه اجتماعي، ۱۳۸۳)
- بررسي تاثير دينداري بر رفتارهاي جمعگرايانه از منظر انتخاب عقلاني (مطالعات فرهنگي و ارتباطات، ۱۳۸۴)
- تعارض نفع فردي و نفع جمعي (دوراهي اجتماعي) و عوامل موثر بر آن (نامهٔ علوم اجتماعي، ۱۳۸۴)
- فوتبال و هويت ملي (فصلنامهٔ مطالعات ملي، ۱۳۸۶)
- بررسي اثر موقعيت بازي در فضاي كنش بر رفتار در دوراهي اجتماعي (رفاه اجتماعي، ۱۳۸۶)
- تغييرات ساختاري در آثار ادبی عاشورا (نامهٔ صادق، ۱۳۸۶)
- نگاهي جديد به مناقشهٔ فردگرايي و جمعگرايي در جامعهشناسي (نامهٔ علوم اجتماعي، ۱۳۸۷)
- رويكرد جامعهشناسانه نظريهٔ انتخاب عقلاني (راهبرد فرهنگ، ۱۳۸۷)
- پوشش زنان در سينماي پس از انقلاب اسلامي (مطالعات فرهنگي و ارتباطات، ۱۳۸۷)
- غیبت مشروعيت سيستم در سينماي ايران و مقايسهٔ آن با سينماي آمريکا (جامعه شناسي هنر و ادبيات، ۱۳۸۸)
- دختران جوان و خوانش رمان (پژوهش زنان، ۱۳۸۸)
- شبيهسازي، روشی برای بررسی رفتارهای اجتماعي (مجلهٔ مطالعات اجتماعی ایران، ۱۳۸۸)
- زمينههاي فرهنگي و ادبي كشف حجاب در ايران؛ شعر مخالفان و موافقان (مجلهٔ جامعه شناسي ايران، ۱۳۸۸)
- تجربهٔ خواندن رمان های عاشقانه در فضای زندگی روزمرهٔ خوانندگان زن (مطالعات فرهنگی و ارتباطات؛ ۱۳۸۹)
- زشت و زيباي خلقيات ايرانيان از نگاه درويش دروغين، آرمينوس وامبري (پژوهشنامه، ۱۳۸۹)
- بررسی تطبیقی شاخص تنبلی در ایران و کشورهای جهان و برخی راهحلها (راهبرد فرهنگ، ۱۳۸۹-۱۳۹۰)
- تنبلی اجتماعي و عوامل موثر بر آن (مجلهٔ جامعهشناسي ايران، ۱۳۹۰)
- مرام و مسلک لوطیان در دورهٔ قاجار (جامعهٔ پژوهی فرهنگی، ۱۳۹۰)
- سنجش نگرش دانشجویان نسبت به خواندن رمان جدی (نقد ادبی، ۱۳۹۰)
- کيفيت خوانش رمانهاي عاشقانهٔ عامهپسند توسط زنان (زن در فرهنگ و هنر، ۱۳۹۰)
- نقشِ زنان حرمسرا در اصلاحات دورهٔ ناصری (پژوهشنامه زنان، ۱۳۹۱)
- علل کمبود تبادل خاطرات جنگ ايران و عراق در محافل غیررسمی در شهر تهران (جامعهپژوهی فرهنگی، ۱۳۹۱)
- برزخ یهودی-مسیحیشده در سینمای ایران (دين و ارتباطات، ۱۳۹۱)
- نحوهٔ خوانش رمانهای جنگ تحمیلی در میان دانشجویان و طلاب (مطالعات جامعهشناختی، ۱۳۹۲)
- روایت زنانه از جنگ: تحلیل انتقادی کتاب خاطرات دا (نقد ادبی، ۱۳۹۲)
- تاثیر حزب توده در ادبیات داستانی ایران (جامعهشناسی هنر و ادبیات، ۱۳۹۲)
- استدلالهای مخالفان اصلاحات امیرکبیر از منظر انتخاب عقلانی (جستارهای تاریخی، ۱۳۹۲)
- میزان مطالعهٔ کتاب دا در تهران (ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۹۳)
سبک و لحن و ویژگی آثار
دا از چشمِ مخاطبان، به تحریر جوادی یگانه
زندهبودن فردوسی و هومر تأییدی بر آن است که ادبیات بستری است برای جهانیشدن و ماندگاری حماسهها. در جایی از دنیا جنگی تحمیل میشود و ادبیات با پاگذاشتن بر جبههها، به مخاطب نارنجک می دهد، به مخاطب تفنگ میدهد حتی مخاطب کودکی میشود که در کوچهپسکوچهها از ترس میدود. شاید مخاطب مادری شود که برای پسر شهیدش اشک میریزد و اینچنین ادبیات حماسی در جان مخاطب ریشه میزند و به واسطهٔ آن، خواننده به تجربههایی دست مییابد که شاید هیچگاه آن را تجربه نکند؛ مثل مرگ، ترس و انتظار.
در ادبیات ایران پس از جنگ تحمیلی نیز افرادی برخاسته از متن جنگ، به عرصهٔ ادبیات پا گذاشته و برای تداوم و بقای فرهنگ جنگ تلاش کردند. بعضی از این افراد، همچون احمد دهقان، از خاطرات جنگ با رویکردی کاملا واقعگرایانه آغاز به کار نمودند و پس از چندی به رمان و داستان کوتاه روی آوردند. شاید بتوان دو علت عمدهٔ تغییر شیوهٔ نگارش را در این افراد، جذابیت و آزادی بیان به دور از ترس تحریف واقعیت در رمان دانست. واقعیتی که در خاطره از سویی خواننده را درگیر متن میسازد و از سوی دیگر نویسنده را متعهد به بیان حقیقت مینماید.
اما در سالهای اخیر شاهد استقبال فزایندهای از ادبیات جنگ بودهایم که علت اصلی آن قدمگذاشتن در مسیری متفاوت از پیش بوده است. خاطراتی که با جمعآوری مجموعهمصاحبههایی از یکی از شاهدان جنگ انجام گرفته و به واسطهٔ نویسندهٔ دیگری به رشتهٔ تحریر در آمده است. این موج با حضور کتاب دا آغاز شد و «خاطرات بابانظر»، «من زندهام» و کتبی از ایندست ادامهدهندهٔ آن بود.
در کتابی که محمدرضا جوادی یگانه با عنوان «پیدایش مخاطب تازه و سبک نو در ادبیات داستانی ایران و مخاطرات آن: بررسی جامعه شناختی خوانش دا » منتشر کرده است، به وسیله تهیه پرسشنامه و... به تحلیل کتاب از منظر مخاطبان میپردازد. کتابی که با حجمی نسبتاً سنگین و متنی عاطفی آغازگر این مسیر بود و به کتابی پرتیراژ تبدیل شد. به اعتقاد جوادی یگانه کتاب دا علاوه بر اینکه توانسته با جزییات زیاد اکثر مخاطبان را به خود جذب کند، اما برخی این حجم جزییات در مصاحبهها را که پس از سالها گردآوری شده است شکبرانگیز میدانند و به نظر میرسد این دست آثار ادبی با تلفیق واقعیت و تخیل توانستهاند جذابیتهای زیادی را به متن دهند؛ هرچند مخاطرهآمیز.
از سوی دیگر، سیاستگذاری پخش این کتاب باعث شده تا برخی از مخاطبانش آن را به عنوان کتابی دولتی تصور کرده و نتوانند با نویسنده همسو شوند.
یگانه میگوید: به طور کلی، اتفاقی که در مورد اینگونه ادبیات در جریان است، از سویی این متون را از آثار ادبی فاخر جدا میسازد و از سوی دیگر با درهمآمیختگی واقعیت و تخیل آن را از متون واقعی جنگ دور میگرداند.[۱۲]
چه هستیم و چه دیده شدهایم؟
«ایرانیان در زمانهٔ پادشاهی: خلقیات ایرانیان در نگاه بیگانگان به جامعه ایران از اولین نوشتهها تا ۱۳۵۷» عنوان کتابی است که به همت دکتر محمدرضا جوادی یگانه و خانم سعیده زادقناد توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است. این کتاب یکی از مهمترین منابع تاریخ اجتماعی و فرهنگی در حوزهٔ سفرنامه است. در این اثر دهگانه، بیش از ۵۰۰ سفرنامه، گزارش سفر، سند سیاسی و هرگونه اظهار نظری که در خصوص خلقیات ایرانیان از سوی ناظران فرهنگ ما - از ایران باستان تا ایران پیش از انقلاب اسلامی - ترجمه شده، بررسی شده است. مروری بر محتویات این ده مجلد:
مقدمه
کتاب اول از مجموعهٔ «ایرانیان در زمانهٔ پادشاهی» به بحث دربارهٔ اهمیت حضور پژوهش در باب خلقیات ایرانی پرداخته و به مهمترین پژوهشهای انجامشده در حوزهٔ منش و اخلاق ایرانیان نظر دارد و به طور اجمالی، به معرفی این ادبیات در حوزهٔ جامعهشناسی دست زده است. از ویژگیهای مثبت این کتاب میتوان به وجه انتقادی و کاربردی اثر توجه کرد زیرا اگرچه بهظاهر این اثر یک پژوهش دانشگاهی است؛ اما در عمل دغدغههای فرهنگی و توسعهٔ فرهنگی مولفان نقش مهمی در انجام این کار داشته است. به عبارت دیگر از دل این پژوهش نوعی آسیبشناسی خلقیات ایرانیان و میل به تصحیح آن وجود دارد؛ زیرا این نگاه بیرونی و نقدهای آن به جامعهٔ ایرانی میتواند راهگشای مسیر تعالی باشد.
گزیدهٔ خلقیات مثبت (منش و خلقیات پسندیدهٔ ایرانیها را در خود جای داده و نگاهی نیز به آنها داشته است. گزارههای این کتاب بر اساس ارزشهایی نظیر وسعت نظر؛ برابری؛ عدالت اجتماعی؛ سپردن خویش به دست خدا (دینداری)؛ میانهروی؛ احترام به سنت؛ ادب و انضباط درونی تنظیم شده و بر مبنای همین ارزشها، خلقیاتی همچون تسامح با اقلیتهای دینی؛ عدالتطلبی؛ رشادت و بیباکی؛ شادزیستی و زندهدلی؛ پاسداشت مناسک ملی و مذهبی؛ مهربانی و خونگرمی؛ میهماننوازی؛ عفت و پاکدامنی؛ خیرخواهی و انساندوستی؛ صداقت و درستکاری؛ گذشت و رأفت؛ آزادی عمل و بیان؛ جوانمردی و حفظ اصالت طبقهبندی شدهاند.
خلقیات منفی: عامگرایی (در دو جلد)
بهطور خاص بر خلقیات منفی ایرانیان تمرکز دارد و با روش تحلیل محتوا و بهرهگیری از الگوی ارزشهای اساسی شوارتز، شکل گرفته است. در کتاب سوم این مجموعه، روایت ناظران فرهنگ ایرانی از آن دسته خلقیاتی مطرح میشود که بر مبنای ارزش اساسی عامگرایی، تنظیم شدهاند. این ارزش بر فهم، درك، اهمیت مدارا و حمایت از رفاه همهٔ انسانها و طبیعت ناظر است.
خلقیات منفی: امنیت (در دو جلد)
ارزش اساسی امنیت به معنی ایمنی، هماهنگی و ثبات جامعه، امنیت در روابط اجتماعی و فردی و به عبارتی دیگر، زندگی در محیط امن و اجتناب از هر چیزی كه ممكن است امنیت فرد را بهخطر بیندازد، ارزشی است که بستر طبقهبندی مجموعهای دیگر از گزارهها را فراهم کرده است. به این ترتیب و بر اساس ارزش اساسی مذکور، خردهارزشهایی نظیر تميزی، امنيت ملي و نظم اجتماعي در این کتاب مورد توجه قرار گرفته و مبنای تعریف ضدارزشهایی نظیر رعایتنکردن بهداشت؛ فقدان وطنپرستی و مقاومت در برابر دشمن؛ فساد اقتصادی کارگزاران؛ الواطیگری؛ بینظمی و بیقانونی و دزدی تعریف شدهاند.
خلقیات منفی: انگیزش؛ سنت طلبی
ارزشهای اساسی انگیزش، سنت و لذتطلبی مبنای تنظیم گزارههای استخراج شده از سفرنامهها بودند که به جلد هفتم این مجموعه شکل دادهاند.
خلقیات منفی: همنوایی؛ دستیابی به اهداف
کتاب هشتم این مجموعه، بر مبنای ارزشهای اساسی همنوایی و دستیابی به اهداف قالب پذیرفته است. منظور از همنوایی در این کتاب، خودداری از اَعمال، تمایلات و انگیزشهایی است كه احتمالاً دیگران را ناراحت میكند یا به آنها صدمه میزند و به امتناع از نقض هنجارها و انتظارات اجتماعی اشاره دارد.
خلقیات منفی: نیک خواهی
کتاب نهم این مجموعهٔ، روایت ناظران فرهنگ ایرانی از آن دسته خلقیاتی است که بر مبنای ارزش اساسی نیکخواهی تنظیم شدهاند؛ ارزشی که ناظر به محافظت و افرایش رفاه مردمی است كه فرد با آنها مكرراً در ارتباط و رودررو است و موظف است برای بهبود زندگی آنها تلاش کند)
خلقیات منفی: قدرت؛ خودهدایتگری
در این کتاب از قدرت به عنوان پایگاه اجتماعی، كنترل یا تسلط بر مردم و منابع یاد شده و خودهدایتگری نیز ناظر به توان انتخاب، كاوش و ایجاد است و به عبارتی بر آزادبودن و عدم وابستگی به دیگران، در تصمیمگیریها دلالت دارد.
فارغ از بحث محتوا، از نظر ظاهر نگارشی و ترتیب چینش مطالب نیز، در هر بخش، پس از ذکر نام سفرنامهنویس، سمت یا شغلی که حضور او در ایران را ایجاب میکرده و نیز سال اقامتش در کشور؛ روایت او از ویژگیهای منفی خلقیات ایرانی، با ارجاع به گزارش او ذکر شده است. همچنین ترتیب روایات بر اساس سال حضور سفرنامهنویس در ایران از ایران باستان تا سال 1357 (با ذکر تاریخ میلادی) صورت پذیرفته است. لذا خواننده، ضمن آنکه به نظارهٔ خط سیر هر ضدارزش اخلاقی در طول تاریخ ایران از نگاه دیگران مینشیند، با اثری در مقابل خود مواجه میشود که با ماهیت دایرهالمعارفیاش، بستری مناسب برای انجام پژوهشهای گسترده و متنوع در حوزهٔ تاریخ اجتماعی ایرانی و خلقیات و منش ایرانیان در طول زمان فراهم کرده است؛ پژوهشهایی که شاید بتوانند نشان دهند که کدام ویژگی اخلاقی ما ریشهدار در تاریخ ماست و نیاز به درمان دارد و یا در نقطه مقابل کدام صفت ماست که زاییدهٔ توهم دیگران و تصور نادرست آنها بوده و نگاه به ایرانیان را در چرخهای از بازتولیدهای دائمی اسیر کرده است.
خوانندگان ایندست از کتابها باید توجه داشته باشند که همیشه ترجمه و روایتهای بیرونی از جامعهٔ ایرانی، یک امر سیاسی بوده که ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه هم به صورت صریح و هم به صورت ضمنی این مسأله را تحت تاثیر قرار داده است. مثال بسیار خوبی را جوادی یگانه و زادقناد برای این مسأله در بررسی کتاب سفرنامهٔ کمپفر نقل کردهاند. جهانداری در مقدمهٔ چاپ ۱۳۵۰این کتاب دلیل اعمال سانسور و حذف را بر این کتاب اینگونه نوشته: «مترجم فارسی در قسمت دوم از فصل یازدهم کتاب که وقوف است به بحث دربارهٔ آداب و رسوم درباریان، در حدود یک صفحه از متن را حذف کرد و آن هم بدان دلیل که نویسنده با توقف نسبتاً کوتاهش در کشور ما به خود اجازه داده بود که به صورتی کلی و قطعی دربارهٔ همهٔ ملت ایران قضاوتی نادرست کند و طرز رفتار و اعمال تنی چند از معاشران خود و صاحبمنصبان دیوانی را که معلوم نیست مردانی از چه قماش بوده اند، مبنای اظهار نظر دربارهٔ همهٔ مردم مملکت ما قرار داده» البته جوادی یگانه در این مقدمه برآنست که دلیل اصلی این سانسور مطالب کمپفر در باب خلقیات منفی درباریان، این است که احتمال داشت این همه خصایص منفی که کمپفر به بزرگان و اعیان ایران نسبت میدهد، مسألهساز باشد و خاطر دربار را مکدر سازد.» البته توضیح میدهد در انتشار همین کتاب بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۰این بخش حذفشده بدان اضافه میشود. جوادی یگانه با این نمونه به خوبی نشان میدهد که چگونه نشر و ترجمه و پژوهش در باب سفرنامهها امری سیاسی و فرهنگی است. لذا در جای دیگری در باب سانسور سفرنامه گاسپار دروویل در ۱۳۸۷ به این اشاره می کند که این کار بخشی از همان خلقیات منفی است که همواره همه چیز را بر حقیقت ترجیح دادهایم.[۱۳][۱۴]
دانشنامه جوانمردی
کتابی به قلم علیاکبر ولایتی با همکاری محمدرضا جوادی یگانه، محمدرضا جعفرآقایی و رضا مختاری اصفهانی در پنج جلد توسط نشر امیرکبیر منتشر شده است. این مجلدات با تدوین مقالات تحقیقی دربارة ابعاد مختلف فتوت و زیرشاخههای آن همچون عیاران، شاطران و لوطیان سیر تحول لغوی، مفهومی، سازمانی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دینی و... آن را ردیابی میکند.[۱۵]
اصلاحات سهساله
«اصلاحات سه ساله: بررسی جامعهشناختی شکست روندهای اصلاحی در عصر ناصری» کتابی مشترک با ریحانه جوادی است که توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسیده است. این کتاب با اتخاذ رویکرد جامعهشناسی تاریخی، به دنبال بررسی دلایل شکست اصلاحات در ایران عصر ناصری و ناکام ماندن فرآیندهای اصلاحی در آن دوران است. تکیهٔ اصلی بر اسناد درجهاول، یعنی نوشتههای شاهدان عینی رویدادها، بهویژه نامهنگاریهای باقی مانده از عصر ناصری بوده است که مهمترین اسناد بهجامانده از آن دوره به حساب میآیند. هرچند در کنار این نامهها، خاطرات روزانه و رسالهها و کتابهای نوشته شده توسط کنشگرانِ (مخالفان و موافقان) درگیر در فرآیند اصلاحی نیز بررسی شده است. با اینحال باید توجه داشت که به دلیل ضعف شدید منابع و کمبود دادههای تاریخی، در برخی موارد بهناچار اسناد درجهدو، نظیر تاریخنویسیهای رسمی و بعضا در موارد معدودی غیررسمی آن مقطع و یا مقاطع زمانی دیگر در همان عصر ناصری را نیز ارزیابی شدهاند.[۱۶]
پرورش رفتار پايدار
«پرورش رفتار پايدار: درآمدي بر بازاريابي اجتماعي اجتماع-محور» کتابی نوشتهٔ مکنزی مور و اسمیت که با همکاری جوادی یگانه و علیرضا صادقی ترجمه شده است و توسط نشر علم به چاپ رسیده است. این کتاب رفتار را بر اساس آموزههای جدید بازاریابی اجتماعی مورد بررسی قرار میدهد.[۱۷]
بازاريابي تغييرات اجتماعي
نوشتهٔ آلن آندريسن با ترجمهٔ ناصر بليغ، محمدرضا جوادی يگانه و مهدی عباسي لاخاني است که توسط انتشارات دفتر پژوهشهای راديو در آذر ۱۳۸۴ روانهٔ بازار کتاب شده. این کتاب دربارهٔ بازاريابی اجتماعی (Social Marketing) و كاربرد فناوريیهای بازاريابی تجاری برای تحليل، طراحي، اجرا و ارزيابی برنامههای طراحیشده به منظور تاثيرگذاری بر رفتار اختياری مخاطبان هدف به جهت ارتقای سطح رفاه فردی آنها و جامعهاشان از طريق رسانه است.
دین و رسانه
این کتاب توسط ادارهٔ کل پژوهشهای رادیو منتشر شده است. به زعم دکترجوادی یگانه ، بررسي رابطهٔ دين و رسانه، جدا از بعد آكادميك آن كه يكي از دغدغههای علوم اجتماعي است، برای رسانه نيز حائز اهميت است. صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، تلاش دارد تا يك رسانهٔ ديني - در معناي عام آن - باشد؛ پس نيازمند كالبدشكافی و آسيبشناسی در اين رابطه است. اين موضوع برای راديو كه صاحب دو شبكهٔ دينی خاص، يعنی راديو معارف و راديو قرآن است، ضرورت بيشتری دارد. از طرف ديگر تجربيات ارزشمند رسانهها در موضوع رسانهٔ دينی و بهويژه تجربهٔ صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، میتواند برای مخاطبان دانشگاهی جذاب و آموزنده باشد و بايد فرصتی فراهم میآمد تا دستاندركاران رسانهٔ دينی بتوانند اين تجربيات را در اختيارات صاحبنظران قرار دهند. اين ضرورتها، زمينهساز برپايی همايش بين المللی «دين و رسانه» شد. اين همايش كه اولين همايش با اين موضوع در ايران بود، با همكاری معاونت صدا و دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار گرديد. كتاب حاضر شامل 24 مقاله از برجستهترين اساتيد و صاحبنظران موضوع دين و رسانه در سطح جهان و ايران است كه در اين همايش ارائه گرديد.[۱۸]
جستارهایی در پلاسکو
کتابی مشترک با جبار رحمانی، سعیده زادقناد و عبدالله بیچرانلو است که دربرگیری ٥٨ جستار علمی دربارهٔ حادثهٔ پلاسکو و مقدمهٔ صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به رشتهٔ تحریر درآمده و تلاش داشته است تا نخستین دیدگاههای صاحبنظران علوم اجتماعی و رسانههای ایرانی را در واکنش به این حادثه، نشان دهد. اظهارنظر درخصوص حادثهٔ آتشسوزی و تخریب ساختمان پلاسکو پس از رخ دادن این واقعه، گسترهای وسیع داشت؛ اما نگاه علمی و تخصصی به آن در قالب اثری مدون و روشمند، امری بود که کتاب «جستارهایی در پلاسکو»، از پس تحقق آن بر آمده است.[۱۹]
جوایز و افتخارات
- رتبهٔ سوم كتاب سال دانشجويي (۱۳۸۰)
- پژوهشگر برگزيدهٔ صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران (۱۳۸۳)
- تشويقشده در پژوهش فرهنگي سال (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ۱۳۸۴)
- تشویقشده برای ارتقای علمی و عملی جایگاه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(۱۳۹۲)
- داوری در هفتمین و هشتمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد
پانویس
- ↑ «ادبیاتمان ادبیات فراغت است/مقایسه خندهدار ما و یوسا».
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ «نازایی مولف».
- ↑ «روایت تصویری را باید جدی بگیریم / با سرمایه گذاری در حوزه کمیک می توان قصه های ایرانی را بصورت انیمیشن و سینمایی تولید کرد».
- ↑ «چرا رمان میخوانم؟».
- ↑ جوادی یگانه. «تحلیل گفتمان سیاسی رمان «تنگسیر» صادق چوبک». مجلهٔ مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ش. ۳۶ (پاییز ۱۳۹۳): ۹۵ تا ۱۲۸.
- ↑ جوادگی یگانه. «تاثیر حزب توده در ادبیات داستانی ایران (۱۳۳۲-۱۳۵۷)». جامعه شناسی هنر و ادبیات پنجم، ش. ۱ (۱۳۹۲): ۱۱.
- ↑ جوادگی یگانه. «تاثیر حزب توده در ادبیات داستانی ایران (۱۳۳۲-۱۳۵۷)». جامعه شناسی هنر و ادبیات پنجم، ش. ۱ (۱۳۹۲): ۱۵.
- ↑ «رمان هاي عامه پسند و سياست هاي فرهنگي در ايران».
- ↑ «توفیق: مولفان، منطقه ورود سیاحان به ایران را نادیده گرفتند/ جوادییگانه: ریشهیابی مسائل اجتماعی در سفرنامهها ضروری است».
- ↑ «جوادييگانه: رمان جنگ نميتواند روح پايداري مردم را بيدار كند».
- ↑ «جوادییگانه: لذت خرید کتاب برای مخاطب ایرانی درک نشده است/ نقش کاهنده تلویزیون و شبکههای اجتماعی در میزان کتابخوانی».
- ↑ جوادی یگانه، پیدایش مخاطب تازه وسبک نو در ادبیات داستانی ایران و مخاطرات آن: بررسی جامعه شناختی خوانش دا.
- ↑ «اعتبار و صدق در سفرنامه ها».
- ↑ «ایرانیان در زمانه پادشاهی: توضیح اجمالی مجلدات ده گانه».
- ↑ «دانشنامه جوانمردی (فتوت)».
- ↑ جوادی یگانه، جوادی، اصلاحات سه ساله: بررسی جامعهشناختی شکست روندهای اصلاحی در عصر ناصری، ۷ و ۸.
- ↑ «پرورش رفتار پايدار: درآمدي بر بازاريابي اجتماعي اجتماع-محور».
- ↑ . http://www.mrjavadi.com/Default.aspx?PageName=news&ID=124&Language=1&title=%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-(%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8).
- ↑ «با مقدمه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،کتاب جستارهایی در پلاسکو (+ متن جستارها) منتشر شد».
منابع
- جوادی یگانه، محمدرضا (۱۳۹۴). پیدایش مخاطب تازه وسبک نو در ادبیات داستانی ایران و مخاطرات آن: بررسی جامعه شناختی خوانش دا. تهران: نشر علم. کاراکتر soft hyphen character در
|عنوان=
در موقعیت 77 (کمک) - جوادی یگانه، محمدرضا، فردوس آقاگلزاده، محمدعلی خلیلی، حسینعلی قبادی و دیگران. «تحلیل گفتمان سیاسی رمان «تنگسیر» صادق چوبک». مجلهٔ مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ش. ۳۶ (پاییز ۱۳۹۳): ۹۵ تا ۱۲۸.
- جوادی یگانه، محمدرضا؛ جوادی، ریحانه (۱۳۹۲). اصلاحات سه ساله: بررسی جامعهشناختی شکست روندهای اصلاحی در عصر ناصری. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- جوادگی یگانه، محمدرضا و بشیر تفنگسازی. «تاثیر حزب توده در ادبیات داستانی ایران (۱۳۳۲-۱۳۵۷)». جامعه شناسی هنر و ادبیات پنجم، ش. ۱ (۱۳۹۲): ۱ تا ۲۰.
پیوند به بیرون
- «ادبیاتمان ادبیات فراغت است/مقایسه خندهدار ما و یوسا». خبرگزاری مهر، ۱۲ مهر ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۶ آبان ۱۳۹۸.
- «جوادییگانه: لذت خرید کتاب برای مخاطب ایرانی درک نشده است/ نقش کاهنده تلویزیون و شبکههای اجتماعی در میزان کتابخوانی». ایبنا، ۱۷ اسفند ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۶ آبان ۱۳۹۸.
- «نازایی مولف». روزنامه ابتکار، ۲۴ مرداد ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۶ آبان ۱۳۹۸.
- «روایت تصویری را باید جدی بگیریم / با سرمایه گذاری در حوزه کمیک می توان قصه های ایرانی را بصورت انیمیشن و سینمایی تولید کرد». خبر ایران، ۳۰ آذر ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۶ آبان ۱۳۹۸.
- «رمان هاي عامه پسند و سياست هاي فرهنگي در ايران». ۲۶ شهریور ۱۳۸۷. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «داوری بخش رمان جایزه ادبی جلال آل احمد». ۱۱ اسفند ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «جوادييگانه: رمان جنگ نميتواند روح پايداري مردم را بيدار كند».
- «اعتبار و صدق در سفرنامهها». انسانشناسی و فرهنگ. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «ایرانیان در زمانه پادشاهی: توضیح اجمالی مجلدات ده گانه». ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «دانشنامه جوانمردی (فتوت)». ۲۹ آبان ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «پرورش رفتار پايدار: درآمدي بر بازاريابي اجتماعي اجتماع-محور». ۵ مهر ۱۳۹۲.
- «بازاريابي تغييرات اجتماعي (متن كتاب)». ۱۴ آذر ۱۳۸۶. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «با مقدمه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،کتاب جستارهایی در پلاسکو (+ متن جستارها) منتشر شد». وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۷ بهمن ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «توفیق: مولفان، منطقه ورود سیاحان به ایران را نادیده گرفتند/ جوادییگانه: ریشهیابی مسائل اجتماعی در سفرنامهها ضروری است». ایبنا، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.
- «چرا رمان میخوانم؟». ۳ تیر ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸.