یکی بود و یکی نبود

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۳۵ توسط بهار (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
یکی بود و یکی نبود
نویسندهسیدمحمدعلی جمال‌زاده
ناشرمجله کاوه
محل نشربرلین
تاریخ نشر۱۳۳۰ ش
تعداد صفحات۱۲۸
موضوعداستان
سبکرئالیسم
زبانفارسی
نوع رسانهکتاب


یک بودو یکی نبود مهمترین مجموعه‌داستان کوتاه از سیدمحمدعلی جمال‌زاده است که با انتشار آن به شهرت رسید.

برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود در تهران غوغا به‌پا کرد. محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران با آن مخالفت کردند. از این جهت، کتاب را در ملاعام سوزاندند و جمال‌زاده را به کفر متهم کردند.

یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب

یکی بود و یکی نبود نام مجموعه‌داستانی از محمدعلی جمال‌زاده است که نخستین بار در سال ۱۳۰۰ ش در برلین به‌دست چاپ سپرده شد. این مجموعه، یک دیباچه و شش داستان کوتاه را در دل خود جای داده است. جمهور ادبا و نویسندگان آن را سرآغاز داستان‌نویسی کوتاه به سبک جدید در زبان فارسی و ادبیات واقع‌گرایانه دانسته‌اند. جمال‌زاده در داستان‌های این مجموعه با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابه‌سامانی‌ها و معایب جامعهٰ طوفان‌زاده ایران را پس از شکست مشروطیت، توصیف می‌کند. فارسی شكر است، رجل سياسی، دوستی خاله‌خرسه، درد دل ملّا قربانعلی، بيله ديگ بيله چغندر، ويلان‌الدوله داستان‌های این مجموعه هستند.

گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش

شخصیت‌های داستان‌های این مجموعه آدم‌های ساده و عامه‌ای هستند که هر یک نماینده قشرهای مختلف جامعه ایران در آن روزگار هستند و مشکلات و دغدغه‌هایی را بازگو می‌کنند که ایرانیان با آن درگیر بودند. در فارسی شکر است که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دوری از وطن به ایران بازگشته است؛ اما بی‌دلیل به زندان‌ می‌افتد و هم‌سلولی‌هایش یا به عربی نامفهوم سخن می‌گویند و یاب به فرنگی سنگین، تنها با یک روستایی به زبان ساده فارسی می‌تواند ارتباط برقرار کند. این داستان، دربردارنده رویارویی سنت و مدرنتیه از خلال تنوع زبانی شخصیت‌های آن است.

داستان رجل سیاسی روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. او نماينده قشر وكلاي مجلس در دوره اول است؛ كساني كه سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسي چیزی نمی دانستند، اما به‌واسطه جهل مردم یا حرافی به وكالت برگزيده‌ می‌شوند.

دوستی خاله‌خرسه، داستان کمک جوان خوش‌مشرب و دلسوز و خون‌گرمی به‌نام حبیب‌الله است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات می‌دهد اما سربازان روس پاسخ نیک‌رفتاری او را گرفتن جانش می‌دهند. داستان درد دل ملا قربانعلی، روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت شغل روضه‌خوانی سوق می‌دهد. او نماینده جامعه روحانی‌نمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.

دلیل شهرت

جمال‌زاده با یکی بود و یکی نبود، داستان‌نویسی جدید را بنیان گذاشت و با آن به شهرت رسید.

چرا باید این کتاب را خواند

مانیسفت ادبیات جدید فارسی است

آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار

جمال‌زاده در این مجموعهٔ شش داستانی ما را با مردم عوام، کاسب‌کار، بازاری، بازرگان، پیشه‌وران، ملاها، نظامی‌ها، سیاست‌مداران سایر طبقات مردم با عادات و رسوم ویژه خودشان در آن روزگار آشنا می‌کند. ظلم، ستم، مظلومیت، خست، شاعرمنش بودن، اهل حساب‌وکتاب بودن، ساده‌لوحی، دیوانگی، دانایی از جمله خصلت‌های شخصیت‌های این داستان‌هاست.

نخستین نوشته به سبک جدید است

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

مُهر نویسندگی‌اش خورده شد

دل به دریا می‌زند. با ترس و لرز داستان را می‌خواند. در محضر اساتید و بزرگانی چون محمد قزوینی و سید حسن تقی‌زاده است. منتظر پرخاش است اما همه ساکت هستند و به‌دقت‌ گوش می‌دهند. چشم‌هایش به سمت قزوینی می‌چرخد. برق را در چشم‌هایش می‌بیند اما نمی‌داند برق غضب است یا برق قبول. هنوز داستان به پایان نرسیده که از سوی حضار به ویژه شخص قزوینی مورد تمجید و تشویق قرار می‌گیرد. غرق در تعجب و حیرت است، از این‌جاست که مُهر نویسندگی‌اش خورده می‌شود. بدین‌ترتیب اولین قصه جمال‌زاده با عنوان فارسی شکر است به‌چاپ می‌رسد. «تشویق بزرگوارانه سرورهای محترم به‌جایی رسید که در همان شب و همان ساعت مهر قطعی و دائمی نویسندگی بر دامن سرنوشت من زده شد و در سایه عنایت آمیخته به دلالت و هدایت آنها نویسنده از آب درآمدم و از آن تاریخ به‌بعد... این دو انیس و مؤنس روسفید و روسیاه یعنی قرطاس و قلم دست از سرم برنداشته‌اند و اطمینان دارم که تا به لب گور همراه و هم‌رکابم خواهند بود». خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


سال‌شمار کتاب

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند

محل نوشته‌شدن در کتاب (در صورت مهم‌بودن این امر)

داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است)

سبک کتاب

جمال‌زاده سبک جدیدی در داستان‌هایش در پیش می‌گیرد و در آن‌ها به زندگی کسانی توجه می‌کند که پیش از این جایگاهی در ادبیات نداشتند. نثر او هم روایی است و هم خطابی. سبک این کتاب رئالیسم است. مؤلف با واقع‌بینی و بدون ستایش و تمجید که ناشی از احساسات است، زندگانی شخصیت‌های داستانی این مجموعه را به‌تصویر کشیده است.

پیشینهٔ کتاب

پیرنگ

جدال کهنه و نو، مسئله زبان فارسی، فساد سیاسی، بی‌دانشی و جهل مردم، شکست آرمان‌های انقلاب مشروطه، ریاکاری‌، زُهدنمایی، آشفتگی اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم در سال‌های پس از مشروطه، عمده‌ترین مضمامین و مفاهیم به‌کار برده شده در داستان‌هاست.

شخصیت‌پردازی

طراحی جلد و تصویرسازی

ویژگی‌های مهم کتاب

جمال‌زاده به‌وفور در این داستان‌هایش از اصطلاحات، تعابیر، ضرب‌المثل‌های عوامانه بهره برده است و چون بسیاری از این تعابیر و اصطلحات ممکن است در بعضی از نقاط ایران نامأنوس باشد، جمال‌زاده مجموعهٔ کوچکی از لغات عوامانه را به انتهای کتاب ضمیمه کرده است.

زبان محاوره

بهره‌گیری از زبان محاوره، استفاده از امثال و اصطلاحات عامیانه و تاختن به وضع سیاسی و اجتماعی زمانه، عقب‌ماندگی قشرهای مختلف مذهبی و سیاسی و ناآگاهی و جهل مردم از جمله ویژگی‌های مهم این اثر به‌شمار می‌رود.

طنز

انتقادهای نیش‌دار

گزارشی از فروش کتاب

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

  • کتاب یکی بود و یکی نبود با عنوان سوئدی «Det Var en gang» که برگردان همان یکی بودو یکی نبود داستان است، توسط «نیلز ویکلند» به سوئدی ترجمه شده است. [۱]
  • ترجمه آن به زبان اکراینی توسط ب.نی کی تین و ا. صفراف، ن. فورزنکو با مقدمه‌ای به‌قلم م. دیاکونوف در سال ۱۹۳۲


اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب

اظهارنظرها

نقدهای مثبت

چایکین

چایکین خاورشناس روس یکی بود و یکی نبود راا آغازگر مکتب و سبک رئالیستی در ایران می‌داند و می‌نویسد: «همین سبک و مکتب است که در واقع شالودهٰ جدید ادبیات داستان‌سرایی در ایران گردید و فقط از آن روز به‌بعد می‌توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزار سالهٰ ایران سخن راند... و هم باید اضافه کرد که در میان نام‌های بهترین نویسندگان امروز ایران، نام جمال‌زاده به‌خصوص به‌عنوان نویسنده یکی بود و یکی نبود، نه‌تنها از لحاظ تقدم تاریخی بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی، مقام اول را دارد. به‌طور خلاصه باید گفت که جمال‌زاده...از عهدهٰ وظیفهٰ بسیار مشکلی برآمده و آن اینکه روح و فرهنگ نثر اروپایی و نیروی تجسم و بیان بدیع آن را به قالب دو هزارسالهٰ نثر فارسی درآورده است. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

یاکووماشیاه

یاکوماشیاه استاد دانشگاه اوهیو در آمریکا معتقد است که یکی بود و یکی نبود در نثر دوره خود «حکم کاخی» را داشت و «سرمشق زنده‌ای» شد برای نویسندگانی که پس از آن تاریخ ظهور کردند. «مقدمه جمال‌زاده را بر کتاب یکی بود و یکی نبود در عین حال هم نویسندگان و هم ارباب نقد و انتقاد، «مانیفست» نثر فارسی دانستند و به‌همین ملاحظه، سند ادبی بسیار مهمی گردید. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

محمد قزوینی

«کتاب یکی بود و یکی نبود او نموداری از شیوه انشای شیرین سهل ساده خالی از عناصر خارجی اوست و اگرچه این سبک انشاء کار آسانی نیست و به‌اصطلاح سهل ممتنع است ولی معذلک فقط این طرز و شیوه است که باید سرمشق چیزنویسی هر ایرانی جدیدی باشد که میل دارد به‌زبان پدر مادری خودش چیز بنویسد و نمی‌خواهد که به‌واسطه عجز از ادای مقصود خود به‌زبان فارسی محتاج به‌دریوزه نمودن کلمات و جمل و اسالیب تعبیر کلام از اروپائی‌ها بشود؛ چنان‌که شیوه ناخوش بعضی از نویسندگان دوره جدید است.» این اظهارنظر قزوینی درباره اثر جمال‌زاده است. [۲]

قزوینی در نامه‌ای دیگر می‌نویسد: «حکایت اول کتاب یکی بود و یکی نبود آقای جمال‌زاده که گمان می‌کنم بنظر مبارک رسیده باشد، تا اندازه‌ای این نمونه‌ای از عقیده و مسلک بنده (و عقیده و مسلک هر ایرانی معمولی متعارفی) است در خصوص شیوه چیزنویسی به‌ زبان فارسی امروزه که آقای جمال‌زاده تشریح کرده و مثال‌های قشنگی برای آن زده‌اند و عنوان آن حکایت این است: فارسی شکر است.» خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

بزرگ علوی

علوی معتقد است که استفاده هنرمندانه از زبان عامه باعث شده که قهرمانان جمال‌زاده به چهرها‌های داستانیِ واقعی و طبیعی و بومی تبدیل شوند.

نقدهای منفی

اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران

نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

تأثیرپذیرفته از

طهمورث ساجدی استاد زبان و ادبیات فرانسه معتقد است که جمال‌زاده تحت تأثیر کتاب آرتور دوگوبینو، یکی بود و یکی نبود را نوشته است: «جمال‌زاده با خواندن «داستان‌های آسیایی» به این فکر می‌افتد که حوادث و رویدادهایی که در ایران گذشته، مانند گوبینو به صورت کتاب منتشر کند و «یکی بود و یکی نبود» را می‌نویسد که آن هم ۶ داستان دارد. فاصله زمانی بین گوبینو و جمالزاده ۵۰ سال بوده است.» [۳]

تأثیرگذاشته بر

فهرست اماکن نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب

جمله «یکی بود یکی نبود» بخشی از فرهنگ ایرانیان و ادبیات فرهنگی و داستانی آنهاست. این جمله در کتاب‌ها و آثار و نوشته‌های بسیاری آمده است.

جمله‌های ماندگار کتاب

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)

نخستین نقدها و بررسی آثار داستانی جمال‌زاده از سال ۱۳۲۵ - ۱۳۲۶ آغاز شد. بیش از ۱۰ پایان نامه به بررسی و نقد یکی بود و یکی نبود به لحاظ جامعه‌شناختی، سبک‌شناسی، تجزیه و تحلیل گفتمانی و ... پرداخته است.[۴] ده‌ها مقاله‌ به زبان‌های فارسی و انگلیس و ... نیز درباره داستان‌های این اثر، به رشته تحریر درآمده است و داستان‌های این مجموعه را از جنبه‌های مختلفی از جمله کارکرد و کاربرد مَثل، کارکرد دیالکتیک، تحلیل شخصیت‌های داستان و ... بررسی کرده‌‌اند. «نقد و بررسی کتاب: یکی بود و یکی نبود» اثر حسن کامشاد در سال ۱۳۶۶ و «توصیف شخصیتهای داستانی در یکی بود و یکی نبود» از معصومه افشار در سال ۱۳۸۶ از جمله این نوشته‌هاست.

یاکووماشیاه مقاله‌ای مفصل درباره «یکی بود و یکی نبود» در مجله دانمارکی «Acto orientalia» به‌سال ۱۹۷۱ منتشر می‌کند.


مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

یکی بود و یکی نبود برای نخستین بار توسط چاپخانه کاویانی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین به دست چاپ سپرده شد. بعدها، این کتاب در صفحاتی بین ۱۲۸ تا ۲۳۴ بیش از ۱۰ بار توسط ناشران مختلف در ایران به چاپ رسید. چاپخانه کاویانی (در برلین)، کانون معرفت، شهاب ثاقب، بنگاه پروین و سخن از جمله نشرهایی هستند که یکی بود و یکی نبود را از آغاز ورود آن به بازار نشر تاکنون منتشر کرده‌اند. تیراژ این کتاب در سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۲ بین ۳۳۰۰ تا ۵۵۰۰ نسخه بوده است.

نوا، نما و نگاه

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «ترجمه یکی بود و یکی نبود». پایگاه اطلاع‌‌رسانی شهر کتاب. 
  2. قزوینی، بیست‌مقاله قزوینی، ۲۰.
  3. ««یکی بود یکی نبود» جمالزاده متاثر از گوبینو». پایگاه اطلاع‌‌رسانی شهر کتاب. 
  4. «پایان‌نامه‌ درباره یکی بود و یکی نبود». ایرانداک. بازبینی‌شده در ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸. 

منابع

  1. میرانصاری، علی (۱۳۸۲). مشاهیر ادب معاصر ایران. ۵. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
  2. قزوینی، محمد (۱۳۳۲). بیست‌مقاله قزوینی. ۱. کتاب‌فروشی ابن‌سینا و کتاب‌فروشی ادب.
  3. افشار، دهباشی، ایرج، علی (۱۳۷۸). خاطرات سید محمدعلی جمال‌زاده. شهاب ثاقب، سخن.

پیوند به بیرون