اینجا سوریه است: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
V.asadi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
V.asadi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
== خلاصه اثر ==
== خلاصه اثر ==
زهره یزدان‌ پناه قره‌تپه، برای نگارش «کتاب اینجا سوریه »است، چند مرتبه به استان‌ها و شهرهای مختلف سوریه سفر کرد و روایت‌های کتاب را به ترتیب زمانی، و در دو بخش تنظیم و تدوین کرده است. بخش اول خاطرات سفر در سال ۲۰۱۷ را دربر می‌گیرد که با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ مصادف شده است و در یازده فصل گردآوری شده و هر فصل به مصاحبه با عده‌ای از زنان سوری اشاره می‌کند؛ در فصل دوم از بخش اول، نویسنده، صدای زنانی را به گوش ما می‌رساند که از فاجعه صلنفه می‌گویند و در فصل سوم روایت‌گر زنانی است که از فوعه و کفریا مهاجرت کرده‌اند و در کارگاه خیاطی برای گذران زندگی خود و فرزندانشان کار می‌کنند؛ بخش دوم کتاب به بازگویی خاطراتی از سفر دوم نویسنده کتاب در تابستان ۱۳۹۷ اشاره می‌کند که آن هم در یازده فصل تقسیم‌بندی شده است؛ خانم یزدان‌پناه در هر فصل از بخش دوم به بیان خاطرات زنانی می‌پردازد که فاجعه انفجار اتوبوس‌های منطقه راشدین و فاجعه حیّ‌البیاضه و ترور شیخ‌اللحام و زینبیه و شهدای مدافع حرم را به چشم دیده‌اند. در نهایت درفصل یازدهم از بخش دوم، آزادی مردم فوعه و کفریا را به تصویر کشیده است. در هر بخش از کتاب'''،''' با ضمیمه‌ها و تصاویری از وضعیت مردم و مناطق مختلف سوریه روبه‌رو هستیم که نگاه نویسنده را به سوریه به ما نشان می‌دهد. این روایت‌ها صدای زنانی است که راوی جنگ هستند و در این میان دیده نمی‌شوند؛ این اثر در تلاش است تا فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصل جدیدی که می‌تواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود، هرچند به دلیل گسترده بودن دریای روایت‌ها، به‌ویژه روایت‌های مقاومت در سوریه، این روایت‌ها ناتمام هستند و روایت‌های این کتاب، فقط گوشه‌ای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.
زهره یزدان‌ پناه قره‌تپه، برای نگارش «کتاب اینجا سوریه »است، چند مرتبه به استان‌ها و شهرهای مختلف سوریه سفر کرد و روایت‌های کتاب را به ترتیب زمانی، و در دو بخش تنظیم و تدوین کرده است. بخش اول خاطرات سفر در سال ۲۰۱۷ را دربر می‌گیرد که با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ مصادف شده است و در یازده فصل گردآوری شده و هر فصل به مصاحبه با عده‌ای از زنان سوری اشاره می‌کند؛ در فصل دوم از بخش اول، نویسنده، صدای زنانی را به گوش ما می‌رساند که از فاجعه صلنفه می‌گویند و در فصل سوم روایت‌گر زنانی است که از فوعه و کفریا مهاجرت کرده‌اند و در کارگاه خیاطی برای گذران زندگی خود و فرزندانشان کار می‌کنند؛ بخش دوم کتاب به بازگویی خاطراتی از سفر دوم نویسنده کتاب در تابستان ۱۳۹۷ اشاره می‌کند که آن هم در یازده فصل تقسیم‌بندی شده است؛ خانم یزدان‌پناه در هر فصل از بخش دوم به بیان خاطرات زنانی می‌پردازد که فاجعه انفجار اتوبوس‌های منطقه راشدین و فاجعه حیّ‌البیاضه و ترور شیخ‌اللحام و زینبیه و شهدای مدافع حرم را به چشم دیده‌اند. در نهایت درفصل یازدهم از بخش دوم، آزادی مردم فوعه و کفریا را به تصویر کشیده است. در هر بخش از کتاب'''،''' با ضمیمه‌ها و تصاویری از وضعیت مردم و مناطق مختلف سوریه روبه‌رو هستیم که نگاه نویسنده را به سوریه به ما نشان می‌دهد. این روایت‌ها صدای زنانی است که راوی جنگ هستند و در این میان دیده نمی‌شوند؛ این اثر در تلاش است تا فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصل جدیدی که می‌تواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود، هرچند به دلیل گسترده بودن دریای روایت‌ها، به‌ویژه روایت‌های مقاومت در سوریه، این روایت‌ها ناتمام هستند و روایت‌های این کتاب، فقط گوشه‌ای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.
----
 
=== جلد کتاب ===
تصویر روی جلد کتاب  یکی از اهالی فوعه و کفریا (دو شهرسوریه در محاصره تکفیری‌ها) است که با اسیران دشمن معاوضه شد‌ه‌اند .
 
=== داستان نگارش اثر ===
 
==== '''ایده‌ی که به واقعیت رسید''' ====
به‌خوبی خاطرم هست که تنها مدت کمی از شهادت شهید حججی گذشته بود که آقای وحید جلیلی، مسؤول «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» -که آن زمان در سوریه بود- با بنده تماس گرفت و درباره یکی از ایده‌هایش صحبت کرد؛ طرح و ایده ثبت و نگارش خاطرات زنان سوری که زندگی‌شان متأثر از جنگ سوریه به شرایط بحرانی رسیده بود. در واقع آقای جلیلی می‌خواست مقاومت و مظلومیت زنان سوری در قالبی هنری به مخاطبان عرضه شود و از سوی دیگر رنجنامه این زنان به عنوان «تاریخ شفاهی»، برای همیشه ثبت و ضبط شود. به هر حال در ادامه با همکاری مسؤولان فرهنگی ایران در سوریه مراحل ابتدایی و تحقیقاتی پروژه آغاز شد.
 
== درباره نویسنده ==
زهره يزدان پناه قره تپه، متولد ۱۳۴۲ در تهران است، این هنرمند نويسنده، پژوهشگر و مستندساز ضمن بهره مندی از «علوم حوزوی»، کارشناسی «تاریخ»، کارشناسی ارشد «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» و «پژوهش هنر» است. وی به عنوان هنرمند برگزیده (هنرمند زن نویسنده و کارگردان از ایران) در اولین جشنواره بین المللی طلایه داران حجاب و عفاف ، برگزیده در بخش عماد مغنیه سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، به پاس سال‌ها تلاش مستمر در زمینه دفاع مقدس و پایداری شناخته شده‌است.
 
یزدان پناه، علاوه بر کتاب های متعددی که در زمينه های ادبيات داستانی و حوزه دفاع مقدس و شهدا، نقد، تحليل و پژوهش دارد به عنوان کارگردان و مستندساز هم، آثار مختلفی در عرصه داخلی و بین المللی تولید کرده است.
 
او عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما، عضوانجمن قلم ايران (عضو سابق هيئت مديره و...)، عضو سابق انجمن روزنامه نگاران مسلمان، داوری و عضویت هیئت انتخاب در دوره های مختلف جشنواره های بین المللی فیلم و همچنین جشنواره های مختلف کتاب، مدرس دوره های مختلف ادبيات داستانی و فیلمنامه نویسی در مراکز مختلف و مديريت جلسات نقد دراین زمینه بوده‌است؛ و بیش از دو دهه فعالیت در آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه و کارشناسی در مراکز مختلف علمی پژوهشی، فرهنگی ادبی، سینمایی و مطبوعات، دبیر فرهنگی و دبیر تحریریه مجله سروش نوجوان ، عضو شورای هنری ادبی دفتر امور زنان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، عضو شورای تخصصی و کارشناسی نشر کتاب بنیاد شهید و امور ایثارگران و سردبیر فصلنامه اصحاب قلم از جمله فعالیت‌های اوست.
 
یزدان پناه دارای چندین عنوان مقاله و کتاب در زمینه ادبیات داستانی، نقد و پژوهش ادبی است. از جمله آثار او: مجموعه داستان«ستاره های سربی»، پژوهش و تألیف کتاب«زنان عاشورایی» و پژوهش پنج کتاب درباره زندگینامه شهداست که توسط نویسندگان مختلف بازآفرینی و چاپ شده است. همینطور کتاب «گلی در آئینه» که زندگینامه شهید ابوالفتحی را در آن به تصویر کشیده است.
 
== نظر نویسنده درباره اثر   ==
 
=== '''جنگ چه را بر زنان تحمیل کرد''' ===
پرسش اصلی در این سفر جست‌وجوگرانه و پژوهش برای نگارش مطالب کتاب، این بود: «جنگ تحمیل شده به مردم سوریه، چه تبعاتی بر زندگی زنان سوری با ادیان و مذاهب و قومیت‌های مختلف داشته است؟ چگونه زندگی شخصی و خانوادگی این زنان، متأثر از این جنگ تحمیلی قرار گرفته است و زنان چه خاطراتی از این وضعیت دارند؟» بدون شک، یافته‌های چنین پرسشی، نه‌تنها روایت مظلومیت زنان سوری در جنگ تحمیلی بر سوریه است، بلکه بیانگر عمق جنایت‌های دشمنان سوریه و مردم آن هم خواهد بود. وقتی که نام «زن» به میان می‌آید، به طبع در کنارش مسئله خانواده مطرح می‌شود؛ یعنی همسر و فرزندان و همچنین دیگر اعضا مانند پدر، مادر، خواهر و برادر. در این جست‌وجو اما به علت حضور نیروهای ایرانی در سوریه، ردپای فعالیت‌های آن‌ها هم در عرصه‌های مختلف آشکار می‌شود'''[1]'''
 
=== '''لحظه های شیرین''' ===
یکی از به یادماندنی‌ترین قسمت‌های این سفر، حضورم در میان مردم شیعه، سنی، علوی و مسیحی بود؛ که ادیان و مذاهب و فرهنگ‌های مختلفی داشتند. ساعت‌ها با پشتکار برای ثبت روایت آن‌ها تلاش می‌کردم تا صدای مظلومیت‌شان را به گوش مردم صلح طلب، حقیقت‌جو و آزادی‌خواه جهان برسانم. این تلاش از این باب شیرین بود که هم آدم‌های جدیدی یافته بودم که می‌توانستم آن‌ها را از صمیم قلب دوست‌ داشته باشم و هم اینکه کوششی در تقابل با تبلیغات سوء دشمن مشترک‌شان بود؛ دشمنی که قصد ایجاد اختلافات بین مذاهب را داشت؛ به هر حال، به‌رغم همه این اوضاع و احوال، سعی شد این روایت‌ها به همراه اسنادی مانند صوت، مصاحبه‌ها، عکس‌های راویان و مشخصات کامل‌شان ثبت شود و سپس به نگارش درآید؛ برای حفظ سندیت متن‌های پیاده شده از مصاحبه‌های ضبط شده نیز سعی کرده‌ام صوت همه مصاحبه‌ها را پیاده کنم تا از این بابت هم اطمینان خاطر حاصل شود.[2]
 
=== '''نوآوری در مؤلفه‌های تاریخ شفاهی''' ===
این کتاب، تاریخ شفاهی است که از مؤلفه‌های گونه‌های دیگر هم استفاده کرده است؛ خب ممکن است همین شیوه باعث شده که اتفاق جدیدی هم در آن رخ داده باشد. مثلاً ممکن است شاخصه جدیدی به مؤلفه‌های تاریخ شفاهی اضافه شده باشد. به هر حال، در مورد این بحث‌ها، اهالی فن و کارشناسان خبره در حوزه پژوهش و نویسندگی در عرصه تاریخ شفاهی لازم است که وارد میدان بحث و گفتگوهای علمی شوند؛ چرا که در بخش نظری تاریخ شفاهی هنوز چالش وجود دارد[3].
----[1] «خلاصه کتاب». انتشارات راه یار. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳
 
[2] «اینجا سوریه است صدای زنان».خبر گزاری دانشجو.۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳
 
[3] «زنان مسلحین هویت خود را افشا نمی کنند». خبرگزاری مهر. ۵شهریور۱۴۰۲. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳

نسخهٔ ‏۹ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۰

«اینجا سوریه است» نوشته‌ی زهره یزدان پناه قره تپه، مجموعه خاطراتی از زنان سوری در جنگ با داعش است که در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات راه یار چاپ شده است. این اثر برگزیده بخش جنبی پانزدهمین دوره جشنواره جلال آل احمد در سال ۱۴۰۱ می باشد.

* * * * *

کتاب «اینجا سوریه است»، نوشته زهره یزدان پناه قره تپه، اولین عنوان از مجموعه آثار ناشر در رده «زنان مقاومت-فتنه شام» است و در تلاش است تا صدای زنان راوی جنگ باشد. کتاب یزدان‌پناه از چند وجه خواندنی است؛ هم نویسنده و هم راوی. کتاب پژواک صدای زنان سوری است که با چنگ و دندان طی سال‌های اخیر زندگی‌، خانواده‌ و خانه‌شان را حفظ کرده‌اند؛ از همان زمان که جغد جنگ به ناگاه بر سرشان آوار شد و آرزوهایشان را دزدید، آموختند که چگونه در شرایط جدید زندگی کنند و در عین حال، آفریننده زندگی در خط مقاومت باشند. «نویسنده»، دومین نقطه ثقل این کتاب است، او اولین نویسنده زن ایرانی است که در خاک سوریه قدم گذاشته و پای درد دل این زنان نشسته است. «زاویه دید» سومین ویژگی مهم کتاب یزدان‌پناه است، او هنرمندانه «انسان» را ملاک روایت‌هایش قرار داده است؛ فارغ از تمام تعلقات دینی و مذهبی‌اش. تمام این‌ها در کنار نثر شیوا و خواندنی، «اینجا سوریه است» را در مقایسه با بسیاری از آثار متفاوت و متمایز می‌کند.[۱]

خلاصه اثر

زهره یزدان‌ پناه قره‌تپه، برای نگارش «کتاب اینجا سوریه »است، چند مرتبه به استان‌ها و شهرهای مختلف سوریه سفر کرد و روایت‌های کتاب را به ترتیب زمانی، و در دو بخش تنظیم و تدوین کرده است. بخش اول خاطرات سفر در سال ۲۰۱۷ را دربر می‌گیرد که با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ مصادف شده است و در یازده فصل گردآوری شده و هر فصل به مصاحبه با عده‌ای از زنان سوری اشاره می‌کند؛ در فصل دوم از بخش اول، نویسنده، صدای زنانی را به گوش ما می‌رساند که از فاجعه صلنفه می‌گویند و در فصل سوم روایت‌گر زنانی است که از فوعه و کفریا مهاجرت کرده‌اند و در کارگاه خیاطی برای گذران زندگی خود و فرزندانشان کار می‌کنند؛ بخش دوم کتاب به بازگویی خاطراتی از سفر دوم نویسنده کتاب در تابستان ۱۳۹۷ اشاره می‌کند که آن هم در یازده فصل تقسیم‌بندی شده است؛ خانم یزدان‌پناه در هر فصل از بخش دوم به بیان خاطرات زنانی می‌پردازد که فاجعه انفجار اتوبوس‌های منطقه راشدین و فاجعه حیّ‌البیاضه و ترور شیخ‌اللحام و زینبیه و شهدای مدافع حرم را به چشم دیده‌اند. در نهایت درفصل یازدهم از بخش دوم، آزادی مردم فوعه و کفریا را به تصویر کشیده است. در هر بخش از کتاب، با ضمیمه‌ها و تصاویری از وضعیت مردم و مناطق مختلف سوریه روبه‌رو هستیم که نگاه نویسنده را به سوریه به ما نشان می‌دهد. این روایت‌ها صدای زنانی است که راوی جنگ هستند و در این میان دیده نمی‌شوند؛ این اثر در تلاش است تا فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصل جدیدی که می‌تواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود، هرچند به دلیل گسترده بودن دریای روایت‌ها، به‌ویژه روایت‌های مقاومت در سوریه، این روایت‌ها ناتمام هستند و روایت‌های این کتاب، فقط گوشه‌ای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.

جلد کتاب

تصویر روی جلد کتاب  یکی از اهالی فوعه و کفریا (دو شهرسوریه در محاصره تکفیری‌ها) است که با اسیران دشمن معاوضه شد‌ه‌اند .

داستان نگارش اثر

ایده‌ی که به واقعیت رسید

به‌خوبی خاطرم هست که تنها مدت کمی از شهادت شهید حججی گذشته بود که آقای وحید جلیلی، مسؤول «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» -که آن زمان در سوریه بود- با بنده تماس گرفت و درباره یکی از ایده‌هایش صحبت کرد؛ طرح و ایده ثبت و نگارش خاطرات زنان سوری که زندگی‌شان متأثر از جنگ سوریه به شرایط بحرانی رسیده بود. در واقع آقای جلیلی می‌خواست مقاومت و مظلومیت زنان سوری در قالبی هنری به مخاطبان عرضه شود و از سوی دیگر رنجنامه این زنان به عنوان «تاریخ شفاهی»، برای همیشه ثبت و ضبط شود. به هر حال در ادامه با همکاری مسؤولان فرهنگی ایران در سوریه مراحل ابتدایی و تحقیقاتی پروژه آغاز شد.

درباره نویسنده

زهره يزدان پناه قره تپه، متولد ۱۳۴۲ در تهران است، این هنرمند نويسنده، پژوهشگر و مستندساز ضمن بهره مندی از «علوم حوزوی»، کارشناسی «تاریخ»، کارشناسی ارشد «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» و «پژوهش هنر» است. وی به عنوان هنرمند برگزیده (هنرمند زن نویسنده و کارگردان از ایران) در اولین جشنواره بین المللی طلایه داران حجاب و عفاف ، برگزیده در بخش عماد مغنیه سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، به پاس سال‌ها تلاش مستمر در زمینه دفاع مقدس و پایداری شناخته شده‌است.

یزدان پناه، علاوه بر کتاب های متعددی که در زمينه های ادبيات داستانی و حوزه دفاع مقدس و شهدا، نقد، تحليل و پژوهش دارد به عنوان کارگردان و مستندساز هم، آثار مختلفی در عرصه داخلی و بین المللی تولید کرده است.

او عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما، عضوانجمن قلم ايران (عضو سابق هيئت مديره و...)، عضو سابق انجمن روزنامه نگاران مسلمان، داوری و عضویت هیئت انتخاب در دوره های مختلف جشنواره های بین المللی فیلم و همچنین جشنواره های مختلف کتاب، مدرس دوره های مختلف ادبيات داستانی و فیلمنامه نویسی در مراکز مختلف و مديريت جلسات نقد دراین زمینه بوده‌است؛ و بیش از دو دهه فعالیت در آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه و کارشناسی در مراکز مختلف علمی پژوهشی، فرهنگی ادبی، سینمایی و مطبوعات، دبیر فرهنگی و دبیر تحریریه مجله سروش نوجوان ، عضو شورای هنری ادبی دفتر امور زنان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، عضو شورای تخصصی و کارشناسی نشر کتاب بنیاد شهید و امور ایثارگران و سردبیر فصلنامه اصحاب قلم از جمله فعالیت‌های اوست.

یزدان پناه دارای چندین عنوان مقاله و کتاب در زمینه ادبیات داستانی، نقد و پژوهش ادبی است. از جمله آثار او: مجموعه داستان«ستاره های سربی»، پژوهش و تألیف کتاب«زنان عاشورایی» و پژوهش پنج کتاب درباره زندگینامه شهداست که توسط نویسندگان مختلف بازآفرینی و چاپ شده است. همینطور کتاب «گلی در آئینه» که زندگینامه شهید ابوالفتحی را در آن به تصویر کشیده است.

نظر نویسنده درباره اثر  

جنگ چه را بر زنان تحمیل کرد

پرسش اصلی در این سفر جست‌وجوگرانه و پژوهش برای نگارش مطالب کتاب، این بود: «جنگ تحمیل شده به مردم سوریه، چه تبعاتی بر زندگی زنان سوری با ادیان و مذاهب و قومیت‌های مختلف داشته است؟ چگونه زندگی شخصی و خانوادگی این زنان، متأثر از این جنگ تحمیلی قرار گرفته است و زنان چه خاطراتی از این وضعیت دارند؟» بدون شک، یافته‌های چنین پرسشی، نه‌تنها روایت مظلومیت زنان سوری در جنگ تحمیلی بر سوریه است، بلکه بیانگر عمق جنایت‌های دشمنان سوریه و مردم آن هم خواهد بود. وقتی که نام «زن» به میان می‌آید، به طبع در کنارش مسئله خانواده مطرح می‌شود؛ یعنی همسر و فرزندان و همچنین دیگر اعضا مانند پدر، مادر، خواهر و برادر. در این جست‌وجو اما به علت حضور نیروهای ایرانی در سوریه، ردپای فعالیت‌های آن‌ها هم در عرصه‌های مختلف آشکار می‌شود[1]

لحظه های شیرین

یکی از به یادماندنی‌ترین قسمت‌های این سفر، حضورم در میان مردم شیعه، سنی، علوی و مسیحی بود؛ که ادیان و مذاهب و فرهنگ‌های مختلفی داشتند. ساعت‌ها با پشتکار برای ثبت روایت آن‌ها تلاش می‌کردم تا صدای مظلومیت‌شان را به گوش مردم صلح طلب، حقیقت‌جو و آزادی‌خواه جهان برسانم. این تلاش از این باب شیرین بود که هم آدم‌های جدیدی یافته بودم که می‌توانستم آن‌ها را از صمیم قلب دوست‌ داشته باشم و هم اینکه کوششی در تقابل با تبلیغات سوء دشمن مشترک‌شان بود؛ دشمنی که قصد ایجاد اختلافات بین مذاهب را داشت؛ به هر حال، به‌رغم همه این اوضاع و احوال، سعی شد این روایت‌ها به همراه اسنادی مانند صوت، مصاحبه‌ها، عکس‌های راویان و مشخصات کامل‌شان ثبت شود و سپس به نگارش درآید؛ برای حفظ سندیت متن‌های پیاده شده از مصاحبه‌های ضبط شده نیز سعی کرده‌ام صوت همه مصاحبه‌ها را پیاده کنم تا از این بابت هم اطمینان خاطر حاصل شود.[2]

نوآوری در مؤلفه‌های تاریخ شفاهی

این کتاب، تاریخ شفاهی است که از مؤلفه‌های گونه‌های دیگر هم استفاده کرده است؛ خب ممکن است همین شیوه باعث شده که اتفاق جدیدی هم در آن رخ داده باشد. مثلاً ممکن است شاخصه جدیدی به مؤلفه‌های تاریخ شفاهی اضافه شده باشد. به هر حال، در مورد این بحث‌ها، اهالی فن و کارشناسان خبره در حوزه پژوهش و نویسندگی در عرصه تاریخ شفاهی لازم است که وارد میدان بحث و گفتگوهای علمی شوند؛ چرا که در بخش نظری تاریخ شفاهی هنوز چالش وجود دارد[3].


[1] «خلاصه کتاب». انتشارات راه یار. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳

[2] «اینجا سوریه است صدای زنان».خبر گزاری دانشجو.۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳

[3] «زنان مسلحین هویت خود را افشا نمی کنند». خبرگزاری مهر. ۵شهریور۱۴۰۲. دریافت شده در ۱۶آذر۱۴۰۳