زمستان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|پیش از = | |پیش از = | ||
}} | }} | ||
زمستان از مشهورترین سرودههای مهدی اخوان ثالث به سال ۱۳۳۵ منتشر شد.{{سخ}} پس از ظهور [[نیما یوشیج]]، انتشار مجموعه زمستان،از مهمترین اتفاقات شعر نو فارسی بود. | زمستان از مشهورترین سرودههای مهدی اخوان ثالث است که به سال ۱۳۳۵ منتشر شد.{{سخ}} پس از ظهور [[نیما یوشیج]]، انتشار مجموعه زمستان،از مهمترین اتفاقات شعر نو فارسی بود. | ||
<center> ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ </center> | <center> ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ </center> | ||
درست زمانی که عدهای از نوگرایان بعد از نیما شعر نو را رها کردند و زمانی که شاعرانی چون [[احمد شاملو|شاملو]] و [[سهراب سپهری|سپهری]] هنوز در مسیر خود روان نبودند اخوان ثالث از راه میرسد و اثری بر جای میگذارد که گویی حاصل دههها تجربه است. | درست زمانی که عدهای از نوگرایان بعد از نیما شعر نو را رها کردند و زمانی که شاعرانی چون [[احمد شاملو|شاملو]] و [[سهراب سپهری|سپهری]] هنوز در مسیر خود روان نبودند اخوان ثالث از راه میرسد و اثری بر جای میگذارد که گویی حاصل دههها تجربه است. | ||
اگر اخوان، نیما و شعرش را نمیشناخت شاید شاعری میشد مثل [[محمدحسین بهجت تبریزی|شهریار]] یا قصیدهسرایی مثل [[محمدتقی بهار|ملکالشعرا بهار]] یا [[امیری فیروزکوهی]]. اما زمانی که به شعر نیما یوشیج رسید، به سرودههایش حیاتی دوباره بخشید و شعرهای درخشانی خلق کرد. پس از رویارویی با نیما شعر سنتی برای او | اگر اخوان، نیما و شعرش را نمیشناخت شاید شاعری میشد مثل [[محمدحسین بهجت تبریزی|شهریار]] یا قصیدهسرایی مثل [[محمدتقی بهار|ملکالشعرا بهار]] یا [[امیری فیروزکوهی]]. اما زمانی که به شعر نیما یوشیج رسید، به سرودههایش حیاتی دوباره بخشید و شعرهای درخشانی خلق کرد. پس از رویارویی با نیما شعر سنتی برای او کمرنگ شد و به یاد ایام گذشته گاه گاهی میسرود. | ||
:<span style="color:#33cccc">''سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است | :<span style="color:#33cccc">''سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است | ||
</span><noinclude> | </span><noinclude> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==اگر نخواندهای بخوان== | ==اگر نخواندهای بخوان== | ||
===از زبان صاحب اثر=== | ===از زبان صاحب اثر=== | ||
«من کوشیدهام از راه میانبری از خراسان به مازندران بروم. از خراسان دیروز به مازندران امروز. اما همچنانکه نخواستم یک زائر بیخیال دخیلبند روستایی بمانم، که چیزی جز گنبد زرینهپوش و کهنهپارههایی که میخواهد «دخیل» ببندد، نمیبیند، نیز نمیخواهم در ابهام و تیرگی آبکندها و فراز و فرودهای جنگلی تاریک گم شوم.» | :«من کوشیدهام از راه میانبری از خراسان به مازندران بروم. از خراسان دیروز به مازندران امروز. اما همچنانکه نخواستم یک زائر بیخیال دخیلبند روستایی بمانم، که چیزی جز گنبد زرینهپوش و کهنهپارههایی که میخواهد «دخیل» ببندد، نمیبیند، نیز نمیخواهم در ابهام و تیرگی آبکندها و فراز و فرودهای جنگلی تاریک گم شوم.» | ||
===حکایتِ شعر=== | ===حکایتِ شعر=== | ||
===دلیل شهرت و اهمیت=== | ===دلیل شهرت و اهمیت=== | ||
منتشر شدن این اثر به سال ۱۳۳۵ تثبیتی بود برای شعر نیمایی؛ در دورانی که شعر نو دچار | منتشر شدن این اثر به سال ۱۳۳۵ تثبیتی بود برای شعر نیمایی؛ در دورانی که شعر نو دچار کشمکش، ظهور و خاموشی شد. | ||
===چرا باید این اثر را خواند=== | ===چرا باید این اثر را خواند=== | ||
شاعر در بیست و هشت سالگی زمستان را سرود. پیش از آن نیز در سبکهای مختلفی سرایش میکرد از جمله به سبک خراسانی. و مجموعهای هم به انتشار رسانده بود. | شاعر در بیست و هشت سالگی زمستان را سرود. پیش از آن نیز در سبکهای مختلفی سرایش میکرد از جمله به سبک خراسانی. و مجموعهای هم به انتشار رسانده بود. | ||
او ارغنون را پیش از زمستان در قالب سنتی | او ارغنون را پیش از زمستان در قالب سنتی منتشر کرد. | ||
وی شاعری است که ضعف تألیفها و دشواریهای نیما را تکرار نکرده. او آنقدری در سرایش شعر کهن فارسی بامهارت بود که گویی شاعری کهنسال است. چنان سروده است که سنتگرایان و ادیبان دانشگاهی نتوانستند به شعرش خرده بگیرند و ضعفهای زبانی، وزنی و پیچیدگیهای کلامی و غلطهای دستوریاش را متذکر شوند. چنان آثاری بر جای گذاشته که فصیح و بلیغاند. | وی شاعری است که ضعف تألیفها و دشواریهای نیما را تکرار نکرده. او آنقدری در سرایش شعر کهن فارسی بامهارت بود که گویی شاعری کهنسال است. چنان سروده است که سنتگرایان و ادیبان دانشگاهی نتوانستند به شعرش خرده بگیرند و ضعفهای زبانی، وزنی و پیچیدگیهای کلامی و غلطهای دستوریاش را متذکر شوند. چنان آثاری بر جای گذاشته که فصیح و بلیغاند. | ||
به گونهای از وزن نیمایی بهره میگیرد و شکلهای متفاوتی از آن را نشان میدهد که گویی چنین وزنی سالها در شعر فارسی موجود بوده است. | به گونهای از وزن نیمایی بهره میگیرد و شکلهای متفاوتی از آن را نشان میدهد که گویی چنین وزنی سالها در شعر فارسی موجود بوده است. | ||
==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ||
در سال ۱۳۳۵ | در سال ۱۳۳۵ که مجموعه زمستان به چاپ رسید، این انتظار نمیرفت که به همین زودی دیده شود و نشد! مهدی اخوان ثالث شاعری بیطرف و به دور از هر حاشیه سیاسی بود او طرفدار یا عضو هیچ حزبی نبود که تبلیغش کنند یا رسانهای نداشت که مبلغ آن باشند درست مثل نیما و به اندازهای که اشعار نیما زمان لازم داشتند تا درک شوند؛ زمستان هم به همان اندازه فرصت میخواست. | ||
اما پس از گذشت دورهها زمستان آغاز فصل تازهای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازهاش بر جاست. | اما پس از گذشت دورهها زمستان آغاز فصل تازهای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازهاش بر جاست. | ||
===خلاصهٔ مفصلتری از این اثر=== | ===خلاصهٔ مفصلتری از این اثر=== | ||
اگر بخواهیم جایگاه زمانی و اهمیت | اگر بخواهیم جایگاه زمانی و اهمیت زمستان را بررسی کنیم باید بگوییم زمستان درست در زمانی که یک سال بعد شاملو «هوای تازه» را منتشر کرد و کوشید از وزن شعر نو رهایی یابد و یک سال قبل از آن هم هوشنگ ایرانی ظهور کرد و پنج سال بعد هم احمدرضا احمدی دیده شد، قرار دارد. با بررسی این جایگاه زمانی، شهر [[مهدی اخوان ثالث]] حرکتی به عقب دارد. از دیدگاه نوگرایانه شاعر قصیده سرایی خراسانی است که اشعارش ظاهری نیمایی دارد با لحنی از شعر کهن. زبانش هم خراسانی است اما کمی به روزتر. این ویژگیها از نظر نوگرایی صحیح است. اما آنچه که مهم است دقیقا همین بازگشت به عقب شعر اخوان است زیرا منجر شد تا شعر نیمایی که دچار تزلزل بود تثبیت و استحکام پیدا کند. این موارد مشهود در شعر شاعر موجب دو اتفاق مثبت برای شعر نو شد؛ مخاطبانی که عادت به خواندن شعر نو نداشتند بنابر زبانِ کهنِ وی آن را میخوانند و با این سبک انس میگیرند، هنوز هم هستند کسانی که مهدی اخوان ثالث را معیار شعر نو میدانند. و دیگری اینکه، اتهام همیشگی شاعران سنتگرا از روی نوگرایان برداشته شد همان اتهامی که اظهار داشتند شعرای نوگرا از روی عدم توانایی در سرودن شعر سنتی به شعر نو پناه بردهاند. این اثر چنان شکوهمند است که شعر نو و سرایندگانش را از هر اتهام و کوتاهی مبرا میسازد. | ||
===سبک شعر=== | ===سبک شعر=== | ||
شعر نو و نیمایی | شعر نو و نیمایی | ||
===نقد و بررسی=== | ===نقد و بررسی=== | ||
اغلب تحلیلها حاکی از آن است که زمستان بیانگر روزهای یأسِ جامعه در سالهای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. حتی برخی به آن لقب شعر شکست هم می دهند. | اغلب تحلیلها حاکی از آن است که زمستان بیانگر روزهای یأسِ جامعه در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. حتی برخی به آن لقب شعر شکست هم می دهند. | ||
زمستان که جایگاهی در ارتفاعات شعر نو فارسی دارد اکثراً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته | زمستان که جایگاهی در ارتفاعات شعر نو فارسی دارد اکثراً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اما ممکن است این تحلیل و بررسی محدود به یک دوره شود و در دورههای بعدی آن را از منظری دیگر ببینند اما آن چه که در این سروده شگفت است هنر اخوان ثالث است. او بدون اینکه نشانهٔ آشکاری از سیاست در شعر خود آورد وضعیت آن روزگار تلخ را بیان کرده است! | ||
===زمستان در نگاهها=== | ===زمستان در نگاهها=== | ||
==منبعشناسی== | ==منبعشناسی== |
نسخهٔ ۱۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۱
زمستان | |
---|---|
نویسنده | مهدی اخوان ثالث |
تاریخ نشر | ۱۳۳۵ |
موضوع | شعر |
سبک | شعرنو |
سری | زمستان |
نوع رسانه | کتاب |
زمستان از مشهورترین سرودههای مهدی اخوان ثالث است که به سال ۱۳۳۵ منتشر شد.
پس از ظهور نیما یوشیج، انتشار مجموعه زمستان،از مهمترین اتفاقات شعر نو فارسی بود.
درست زمانی که عدهای از نوگرایان بعد از نیما شعر نو را رها کردند و زمانی که شاعرانی چون شاملو و سپهری هنوز در مسیر خود روان نبودند اخوان ثالث از راه میرسد و اثری بر جای میگذارد که گویی حاصل دههها تجربه است. اگر اخوان، نیما و شعرش را نمیشناخت شاید شاعری میشد مثل شهریار یا قصیدهسرایی مثل ملکالشعرا بهار یا امیری فیروزکوهی. اما زمانی که به شعر نیما یوشیج رسید، به سرودههایش حیاتی دوباره بخشید و شعرهای درخشانی خلق کرد. پس از رویارویی با نیما شعر سنتی برای او کمرنگ شد و به یاد ایام گذشته گاه گاهی میسرود.
- سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است
- کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
- نگه جز پیش پا را دید، نتواند، که ره تاریک و لغزان است
- وگر دست محبت سوی کس یازی
- به اکراه اورد دست از بغل بیرون
- که سرما سخت و سوزان است
- نفس کز گرمگاه سینه میآید برون
- ابری شود تاریک
- چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
اگر نخواندهای بخوان
از زبان صاحب اثر
- «من کوشیدهام از راه میانبری از خراسان به مازندران بروم. از خراسان دیروز به مازندران امروز. اما همچنانکه نخواستم یک زائر بیخیال دخیلبند روستایی بمانم، که چیزی جز گنبد زرینهپوش و کهنهپارههایی که میخواهد «دخیل» ببندد، نمیبیند، نیز نمیخواهم در ابهام و تیرگی آبکندها و فراز و فرودهای جنگلی تاریک گم شوم.»
حکایتِ شعر
دلیل شهرت و اهمیت
منتشر شدن این اثر به سال ۱۳۳۵ تثبیتی بود برای شعر نیمایی؛ در دورانی که شعر نو دچار کشمکش، ظهور و خاموشی شد.
چرا باید این اثر را خواند
شاعر در بیست و هشت سالگی زمستان را سرود. پیش از آن نیز در سبکهای مختلفی سرایش میکرد از جمله به سبک خراسانی. و مجموعهای هم به انتشار رسانده بود. او ارغنون را پیش از زمستان در قالب سنتی منتشر کرد. وی شاعری است که ضعف تألیفها و دشواریهای نیما را تکرار نکرده. او آنقدری در سرایش شعر کهن فارسی بامهارت بود که گویی شاعری کهنسال است. چنان سروده است که سنتگرایان و ادیبان دانشگاهی نتوانستند به شعرش خرده بگیرند و ضعفهای زبانی، وزنی و پیچیدگیهای کلامی و غلطهای دستوریاش را متذکر شوند. چنان آثاری بر جای گذاشته که فصیح و بلیغاند. به گونهای از وزن نیمایی بهره میگیرد و شکلهای متفاوتی از آن را نشان میدهد که گویی چنین وزنی سالها در شعر فارسی موجود بوده است.
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
در سال ۱۳۳۵ که مجموعه زمستان به چاپ رسید، این انتظار نمیرفت که به همین زودی دیده شود و نشد! مهدی اخوان ثالث شاعری بیطرف و به دور از هر حاشیه سیاسی بود او طرفدار یا عضو هیچ حزبی نبود که تبلیغش کنند یا رسانهای نداشت که مبلغ آن باشند درست مثل نیما و به اندازهای که اشعار نیما زمان لازم داشتند تا درک شوند؛ زمستان هم به همان اندازه فرصت میخواست. اما پس از گذشت دورهها زمستان آغاز فصل تازهای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازهاش بر جاست.
خلاصهٔ مفصلتری از این اثر
اگر بخواهیم جایگاه زمانی و اهمیت زمستان را بررسی کنیم باید بگوییم زمستان درست در زمانی که یک سال بعد شاملو «هوای تازه» را منتشر کرد و کوشید از وزن شعر نو رهایی یابد و یک سال قبل از آن هم هوشنگ ایرانی ظهور کرد و پنج سال بعد هم احمدرضا احمدی دیده شد، قرار دارد. با بررسی این جایگاه زمانی، شهر مهدی اخوان ثالث حرکتی به عقب دارد. از دیدگاه نوگرایانه شاعر قصیده سرایی خراسانی است که اشعارش ظاهری نیمایی دارد با لحنی از شعر کهن. زبانش هم خراسانی است اما کمی به روزتر. این ویژگیها از نظر نوگرایی صحیح است. اما آنچه که مهم است دقیقا همین بازگشت به عقب شعر اخوان است زیرا منجر شد تا شعر نیمایی که دچار تزلزل بود تثبیت و استحکام پیدا کند. این موارد مشهود در شعر شاعر موجب دو اتفاق مثبت برای شعر نو شد؛ مخاطبانی که عادت به خواندن شعر نو نداشتند بنابر زبانِ کهنِ وی آن را میخوانند و با این سبک انس میگیرند، هنوز هم هستند کسانی که مهدی اخوان ثالث را معیار شعر نو میدانند. و دیگری اینکه، اتهام همیشگی شاعران سنتگرا از روی نوگرایان برداشته شد همان اتهامی که اظهار داشتند شعرای نوگرا از روی عدم توانایی در سرودن شعر سنتی به شعر نو پناه بردهاند. این اثر چنان شکوهمند است که شعر نو و سرایندگانش را از هر اتهام و کوتاهی مبرا میسازد.
سبک شعر
شعر نو و نیمایی
نقد و بررسی
اغلب تحلیلها حاکی از آن است که زمستان بیانگر روزهای یأسِ جامعه در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. حتی برخی به آن لقب شعر شکست هم می دهند. زمستان که جایگاهی در ارتفاعات شعر نو فارسی دارد اکثراً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اما ممکن است این تحلیل و بررسی محدود به یک دوره شود و در دورههای بعدی آن را از منظری دیگر ببینند اما آن چه که در این سروده شگفت است هنر اخوان ثالث است. او بدون اینکه نشانهٔ آشکاری از سیاست در شعر خود آورد وضعیت آن روزگار تلخ را بیان کرده است!
زمستان در نگاهها
منبعشناسی
- «تحلیل ساختاری شعر زمستان اخوان ثالث»، به کوشش طاهره موسیوند، امیرحسین مغیت. منتشر شده در رخسار زبان، سال دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، شماره ۶ و۷
- «تأویل نشانه شناختی ساختارگرایی شعر زمستان» به قلم علیرضا انوشیروانی، منتشر شده در پژوهش زبانهای خارجی ۱۳۸۴، شماره ۲۳
- «شب و زمستان در شعر معاصر فارسی»، به قلم سعید قره آغاجلو، منشر شده در ادبیات فارسی (دانشگاه ازاد اسلامی خوی)، ۱۳۸۴، شماره ۳
- « نقد شعر زمستان از منظر نظریه روانکاوی لاکان»، به قلم حسین پاینده، منتشر شده در زبان و ادبیات پارسی دانشگاه علامه طباطبایی۷ زمستان ۱۳۸۸، شماره۴۲
- «روانکاوی معنای زمستان در دوشعر (عبدالصبور شهریار)»، به قلم فرهاد رحیی، منتشر شده در کاوش نامه ادبیات تطبیقی۷ سال سوم۷ بهار۱۳۹۲، شماره۹
- «دیالکتیک شکل و محتوا در شعر زمستان اخوان ثالث»، به قلم مجتبی جوادینیا، محمد خسروی شکیب، منتشر شده در بوستان ادب، سال چهارم۷ تابستان۱۳۹۱، شماره۲[۱]