زمستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
پرواز (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
پرواز (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
در سال ۱۳۳۵ بود که مجموعه زمستان به چاپ رسید. اما این انتظار نمی‌رفت که به همین زودی دیده شود و نشد! مهدی اخوان ثالث شاعری بی‌طرف و به دور از هر حاشیه سیاسی  بود او طرفدار یا عضو هیچ حزبی نبود که تبلیغش کنند یا رسانه‌ای نداشت که مبلغ آن باشد درست مثل نیما و به اندازه‌ای که اشعار نیما زمان لازم داشتند تا درک شوند؛ زمستان هم به همان اندازه فرصت می‌خواست.  
در سال ۱۳۳۵ بود که مجموعه زمستان به چاپ رسید. اما این انتظار نمی‌رفت که به همین زودی دیده شود و نشد! مهدی اخوان ثالث شاعری بی‌طرف و به دور از هر حاشیه سیاسی  بود او طرفدار یا عضو هیچ حزبی نبود که تبلیغش کنند یا رسانه‌ای نداشت که مبلغ آن باشد درست مثل نیما و به اندازه‌ای که اشعار نیما زمان لازم داشتند تا درک شوند؛ زمستان هم به همان اندازه فرصت می‌خواست.  
اما پس از گذشت دوره‌ها زمستان آغاز فصل تازه‌ای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازه‌اش بر جاست.
اما پس از گذشت دوره‌ها زمستان آغاز فصل تازه‌ای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازه‌اش بر جاست.
===خلاصهٔ مفصل‌تر شعر در حد دو بند===
===خلاصهٔ مفصل‌تری از این اثر===
«زمستان» اخوان ثالث در حرکت روبه جلو شعر نو فارسی، یعنی جایی که احمد شاملو یک سال بعد «هوای تازه» را منتشر می‌کند و می‌کوشد که از چارچوب وزن نیمایی رها شود، جایی که یک سال قبل هوشنگ ایرانی را به خود دیده است و پنج سال بعد احمدرضا احمدی را به خود می‌بیند، نوعی بازگشت به عقب است. از منظری نوگرایانه که بنگریم اخوان قصیده‌سرایی خراسانی است که در صورت شبیه شعر نیمایی است و در حقیقت لحن شعر کهن را دارد و زبانی شبیه قصیده‌های خراسانی که قدری روزآمد شده است. از منظری نوگرایانه همه این‌ها می‌تواند درست باشد، اما بازگشت به عقب شعر اخوان‌ به تثبیت و استحکام بنای شعر نیمایی که هنوز متزلزل می‌نماید، منجر می‌شود. از یک‌سو مخاطبانی که حافظه تاریخی‌شان به شعر نو عادت ندارد، از طریق شعرهای او با شعر نو مأنوس می‌شوند (همچنان‌که هنوز هم بسیاری از ایشان اخوان را معیار شعر نو می‌دانند) و از سوی دیگر اتهام همیشگی شاعران سنت‌گرا به نوگرایان که از سر استیصال و عدم توانایی در سرودن شعر سنتی به سراغ شعر نو رفته‌اند، در مواجهه با بنای شکوهمند شعر او محکمه‌ای برای عرضه پیدا نمی‌کند.
اگر بخواهیم جایگاه زمانی و اهمیت زمستانِ اخوان را بررسی کنیم باید یگوییم درست در زمانی که یک سال یعد شاملو هوای تازه را منتشر کرد و کوشید از وزن شعر نو رهایی یابد، یک سال قبل از آن هم هوشنگ ایرانی ظهور می‌کند و پنج سال بعد هم احمدرضا احمدی دیده می‌شود، قرار دارد با بررسی این جایگاه زمانی شهر مهدی اخوان ثالث حرکتی به عقب دارد. از دیدگاه نوگرایانه اخوان قصیده سرایی خراسانی است که اشعارش ظاهرا شبیه به شعر نیمایی است با لحن شعر کهن و زبانش هم خراسانی است اما کمی به روزتر. این ویژگی ها از نظر نوگرایی صحیح است. اما آنچه که مهم است دقیقا همین بازگشت به عقب شعر اخوان است زیرا منجر می‌شود تا شعر نیمایی که هنوز دچار تزلزل است تثبیت و استحکام پیدا کند. این موارد مشهود در شعر اخوان موجب دو اتفاق مثبت برای شعر نو شد؛ مخاطبانی که عادت به خواندن شعر نو ندارند بنابر زبان کهن اخوان آن را می‌خوانند و با این سبک انس می‌گیرند، هنوز هم هستند کسانی که مهدی اخ.ان ثالث را معیار شعر نو می‌دانند. و دیگری اینکه، اتهام همیشگی شاعران سنت‌گرا از روی نوگرایان برداشته شد همان اتهامی که در آن بیان کرده بودند شعرای نوگرا از روی عدم توانایی در سرودن شعر سنتی به شعر نو پناه برده‌اند. اخوان آن چنان سروده که اشعارش بنای شکوهمندی دارند و انان مه اتهام میزدند دیگر ایرادی برای عرضه پیدا نمی‌کنند.  
===سبک شعر===
===سبک شعر===
شعر نو و نیمایی
شعر نو و نیمایی

نسخهٔ ‏۱۵ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۲

زمستان
نویسندهمهدی اخوان ثالث
تاریخ نشر۱۳۳۵
موضوعشعر
سبکشعرنو
سریزمستان
نوع رسانهکتاب

پس از ظهور نیما یوشیج، انتشار ‌مجموعه زمستان، سروده مهدی اخوان ثالث از مهم‌ترین اتفاقات شعر نو فارسی بود.

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

درست زمانی که عده‌ای از نوگرایان بعد از نیما شعر نو را رها کردند و زمانی که شاعرانی چون شاملو و سپهری هنوز در مسیر خود روان نبودند اخوان ثالث از راه می‌رسد و اثری بر جای می‌گذارد که گویی حاصل دهه‌ها تجربه است. اگر اخوان، نیما و شعرش را نمی‌شناخت شاید شاعری می‌شد مثل شهریار یا قصیده‌سرایی مثل ملک‌الشعرا بهار یا امیری فیروزکوهی. اما زمانی که به شعر نیما یوشیج رسید، به سروده‌هایش حیاتی دوباره بخشید و شعرهای درخشانی خلق کرد. پس از رویارویی با نیما شعر سنتی برای او بیشتر تفنن شد و یاد ایام گذشته گاه گاهی می‌سرود.

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند، که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه اورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت و سوزان است
نفس کز گرمگاه سینه می‌آید برون
ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

اگر نخوانده‌ای بخوان

از زبان صاحب اثر

«من کوشیده‌ام از راه میان‌بری از خراسان به مازندران بروم. از خراسان دیروز به مازندران امروز. اما همچنان‌که نخواستم یک زائر بی‌خیال دخیل‌بند روستایی بمانم، که چیزی جز گنبد زرینه‌پوش و کهنه‌پاره‌هایی که می‌خواهد «دخیل» ببندد، نمی‌بیند، نیز نمی‌خواهم در ابهام و تیرگی آبکندها و فراز و فرودهای جنگلی تاریک گم شوم.» ===حکایتِ شعر===‌

دلیل شهرت و اهمیت

منتشر شدن این اثر به سال ۱۳۳۵ تثبیتی بود برای شعر نیمایی؛ در دورانی که شعر نو دچار کشمکش و ظهور و خاموشی شد.

چرا باید این اثر را خواند

شاعر در بیست و هشت سالگی زمستان را سرود. پیش از آن نیز در سبک‌های مختلفی سرایش می‌کرد از جمله به سبک خراسانی. و مجموعه‌ای هم به انتشار رسانده بود. او ارغنون را پیش از زمستان در قالب سنتی به اشتراک گذاشت. وی شاعری است که ضعف‌ تألیف‌ها و دشواری‌های نیما را تکرار نکرده. او آنقدری در سرایش شعر کهن فارسی بامهارت بود که گویی شاعری کهن‌سال است. چنان سروده است که سنت‌گرایان و ادیبان دانشگاهی نتوانستند به شعرش خرده بگیرند و ضعف‌های زبانی، وزنی و پیچیدگی‌های کلامی و غلط‌های دستوری‌اش را متذکر شوند. چنان آثاری بر جای گذاشته که فصیح و بلیغ‌اند. به گونه‌ای از وزن نیمایی بهره می‌گیرد و شکل‌های متفاوتی از آن را نشان می‌دهد که گویی چنین وزنی سال‌ها در شعر فارسی موجود بوده است.

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

در سال ۱۳۳۵ بود که مجموعه زمستان به چاپ رسید. اما این انتظار نمی‌رفت که به همین زودی دیده شود و نشد! مهدی اخوان ثالث شاعری بی‌طرف و به دور از هر حاشیه سیاسی بود او طرفدار یا عضو هیچ حزبی نبود که تبلیغش کنند یا رسانه‌ای نداشت که مبلغ آن باشد درست مثل نیما و به اندازه‌ای که اشعار نیما زمان لازم داشتند تا درک شوند؛ زمستان هم به همان اندازه فرصت می‌خواست. اما پس از گذشت دوره‌ها زمستان آغاز فصل تازه‌ای شد برای شعر نو فارسی و اخوان هم از شاعران بزرگ آن روزگار که اینک هم آوازه‌اش بر جاست.

خلاصهٔ مفصل‌تری از این اثر

اگر بخواهیم جایگاه زمانی و اهمیت زمستانِ اخوان را بررسی کنیم باید یگوییم درست در زمانی که یک سال یعد شاملو هوای تازه را منتشر کرد و کوشید از وزن شعر نو رهایی یابد، یک سال قبل از آن هم هوشنگ ایرانی ظهور می‌کند و پنج سال بعد هم احمدرضا احمدی دیده می‌شود، قرار دارد با بررسی این جایگاه زمانی شهر مهدی اخوان ثالث حرکتی به عقب دارد. از دیدگاه نوگرایانه اخوان قصیده سرایی خراسانی است که اشعارش ظاهرا شبیه به شعر نیمایی است با لحن شعر کهن و زبانش هم خراسانی است اما کمی به روزتر. این ویژگی ها از نظر نوگرایی صحیح است. اما آنچه که مهم است دقیقا همین بازگشت به عقب شعر اخوان است زیرا منجر می‌شود تا شعر نیمایی که هنوز دچار تزلزل است تثبیت و استحکام پیدا کند. این موارد مشهود در شعر اخوان موجب دو اتفاق مثبت برای شعر نو شد؛ مخاطبانی که عادت به خواندن شعر نو ندارند بنابر زبان کهن اخوان آن را می‌خوانند و با این سبک انس می‌گیرند، هنوز هم هستند کسانی که مهدی اخ.ان ثالث را معیار شعر نو می‌دانند. و دیگری اینکه، اتهام همیشگی شاعران سنت‌گرا از روی نوگرایان برداشته شد همان اتهامی که در آن بیان کرده بودند شعرای نوگرا از روی عدم توانایی در سرودن شعر سنتی به شعر نو پناه برده‌اند. اخوان آن چنان سروده که اشعارش بنای شکوهمندی دارند و انان مه اتهام میزدند دیگر ایرادی برای عرضه پیدا نمی‌کنند.

سبک شعر

شعر نو و نیمایی

نقد و بررسی

کمتر تحلیل و تفسیری است که درباره زمستان نوشته شده باشد و شعر را به روزهای تلخ و یأس‌آلود جامعه در سال‌های پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مرتبط نکرده باشد. میزان تفسیرها آن‌قدر هست که نزد بسیاری زمستان معادل شعری ۲۸ مرداد است. شعر شکست آشناترین لقبی است که به زمستان داده‌اند. از منظری زمستان سیاسی‌ترین شعر امروز است و بیشترین قرائت‌های سیاسی از این شعر صورت گرفته، اگرچه هیچ‌ نشانه آشکاری از اتفاق‌های سیاسی در شعر به چشم نمی‌خورد و در بهترین حالت می‌توان گفت همه شعر استعاره‌ای از موقعیت یأس‌آلود سیاسی اجتماعی. شاید یکی دیگر از هنرمندی‌های بسیار اخوان این باشد که سیاسی‌ترین شعر امروز را بدون هیچ اشاره آشکاری سروده است. شاید هم قرائت‌های سیاسی زمستان به سده اخیر محدود شود و در سده بعد دیگر کسی زمستان را سیاسی نخواند، چرا که زمستان اثری است که فراتر از همه قرائت‌ها و جایی بالاتر از همه تفسیرها و تأویل‌ها، بر ارتفاعات شعر نو فارسی ایستاده است.

زمستان در نگاه‌ها

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)

۱.«تحلیل ساختاری شعر زمستان اخوان ثالث»، به کوشش طاهره موسیوند، امیرحسین مغیت. منتشر شده در رخسار زبان، سال دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، شماره ۶ و۷ ۲.«تأویل نشانه شناختی ساختارگرایی شعر زمستان» به قلم علیرضا انوشیروانی، منتشر شده در پژوهش‌ زبان‌های خارجی ۱۳۸۴، شماره ۲۳ ۳. «شب و زمستان در شعر معاصر فارسی»، به قلم سعید قره آغاجلو، منشر شده در ادبیات فارسی (دانشگاه ازاد اسلامی خوی)، ۱۳۸۴، شماره ۳ ۴.« نقد شعر زمستان از منظر نظریه روانکاوی لاکان»، به قلم حسین پاینده، منتشر شده در زبان و ادبیات پارسی دانشگاه علامه طباطبایی۷ زمستان ۱۳۸۸، شماره۴۲ ۵.«روانکاوی معنای زمستان در دوشعر (عبدالصبور شهریار)»، به قلم فرهاد رحیی، منتشر شده در کاوش نامه ادبیات تطبیقی۷ سال سوم۷ بهار۱۳۹۲، شماره۹ ۶. «دیالکتیک شکل و محتوا در شعر زمستان اخوان ثالث»، به قلم مجتبی جوادی‌نیا، محمد خسروی شکیب، منتشر شده در بوستان ادب، سال چهارم۷ تابستان۱۳۹۱، شماره۲

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

پیوند به بیرون