التفاصیل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
|عنوان = التفاصیل | |عنوان = التفاصیل | ||
|تصویر = Tafasil.jpg | |تصویر = Tafasil.jpg | ||
|اندازه تصویر = | |اندازه تصویر = 180px | ||
|زیرنویس تصویر = | |زیرنویس تصویر = | ||
|نویسنده = [[فریدون تولَّلی]] | |نویسنده = [[فریدون تولَّلی]] | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان = | |زبان = | ||
|مجموعه = | |مجموعه = | ||
|موضوع = | |موضوع = قطعات طنزآمیز سیاسی و اجتماعی | ||
|سبک = | |سبک = | ||
|ناشر = | |ناشر = کانون تربیت | ||
|ناشر فارسی = | |ناشر فارسی = | ||
|محل انتشارات = | |محل انتشارات = شیراز | ||
|تاریخ نشر = | |تاریخ نشر = | ||
|تاریخ نشر فارسی= | |تاریخ نشر فارسی= | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۶: | ||
===چرا باید این کتاب را خواند=== | ===چرا باید این کتاب را خواند=== | ||
==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | ||
===عناوین قطعات=== | |||
[[فریدون تولَّلی|تولَّلی]] برای هر یک از قطعههای «التفاصیل» عنوانی انتخاب کرده، سپس برای تلفظ صحیح آن عنوان، به سبک فرهنگهای لغت قدیمی یک کلمهٔ هموزن آورده تاابهام تلفظ را برطرف شود. به عنوان نمونه، برای قطعهٔ نخست کتابش عنوان «عراده» را برگزیده است و در توضیح آن چنین نوشته است: «... و عراده بر وزن قلاده اندر لغت، چوبین مرکبی را گویند برسان کجاوهاش محصور کنند و نرده بندند و رنج سفر از مسافران دور دارند. این عجوز فرخاری در طریق سمرقندی بر این مرکب نشسته و در کیفیت آن چنین آورده...». تولَّلی برای قطعههای دیگر التفاصیل عناوین گوناگونی برگزیده که بعضی از آنها اسامی ابزارهایی مانند: اسطرلاب، شاقول، فلاخن و ... است و برای برخی دیگر نام حیواناتی چون: بوزینه، دارکوب، زالو، سمند، قوچ و ...را انتخاب کرده است. بعضی دیگر از قطعات با نام شهرها و کشورهایی چون: بخارا، پاریس، چالوس، موریس، کلمبیا و ...آغاز میشود و یا نام عضوی از بدن مثل: جمجمه، مخ و ...عنوان دستهای از قطعهها را تشکیل میدهد. یا نام اشخاصی مانند: ناصرخسرو، مهالک الممالک، منورالدین و ... عنوان قطعههاست. عنوان بعضی از قطعهها را نیز نمیتوان در دستهبندی خاصی قرار داد، این گونه قطعهها با عناوین متفاوتی چون: اختلاس، انقلاب، باشگاه، بنگ، شیرازه، عجایب البلدان، قرتی، حلقه، خان، درویش، رصد، سلمانی، کابینه، کوسه، ماتیک، نخجیر و ... نامگذاری شده است. در اکثر این عناوین ضمن ذکر وزن آن عنوان، به وجه تسمیه آن نیز پرداخته است. در بین واژگان قطعههای التفاصیل، گاهی لغات عامیانهای چون: ممه، پستو، گزلک، لولو، بادنجان، ملنگ، تقلی، گاله، تنبان و ... به کار رفته است.<ref name=''نقیضه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://ensani.ir/fa/article?ArticleSearch%5Btitle%5D=%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86+%D8%AA%D9%88%D9%84%D9%84%DB%8C|عنوان=التفاصیل نقیضهٔ گلستان}}</ref> | |||
===دربارهٔ '''نقیضه''' بیشتر بدانیم=== | |||
''نقیضه'' معادل واژهٔ فرنگی ''پارودی'' (parodie) است و در لغت به معنی مخالف و در اصطلاح، وارونه پاسخ دادن شعر کسی را گویند. «نقیضه» یک نوع ادبی خاص محسوب نمیشود، بلکه اصطلاحی است برای نامگذاری محتوای یک اثر. نقیضهپردازی در آثار منظوم و همچنین آثار منثور ادب فارسی وجود دارد.{{سخ}} اصل کلی در همهٔ نقیضهها این است که اثر نقیضه شده مشهورتر از نقیضهاش باشد تا اینکه سبب کاستن از ارزش ادبی و هنری اثر اصلی نشود. نقیضه خوب، نقیضهای است که به گونهای یادآور اثر اصلی (اثر مورد نقیضه واقع شده) باشد. این اصول بستگی به میزان هنر نویسندگی نقیضهپرداز دارد که تا چه حد بتواند رعایت کند. «التفاصیل» از این اصول برخوردار است؛ زیرا [[فریدون تولَّلی|تولَّلی]] هرچند در سرتاسر اثر خود قطعات طنزآمیز به کار برده است، اما این طنز هرگز از ارزش ادبی و همچنین اشتهار و مقبولیت گلستان سعدی نکاسته است. اصل متذکر شدن سرمشق نیز در التفاصیل رعایت شده است، چون در سرتاسر این اثر عبارت منثور و منظومی دیده میشود که به صورت نقیضه بیان شده و خواننده با مشاهدهٔ این عبارات به اصل آنها که در گلستان سعدی به کار رفته، پی میبرد. به عنوان نمونه کمتر خوانندهای پیدا میشود که مقدمهٔ زیبای گلستان سعدی را خوانده باشد و با دیدن این عبارت از التفاصیل، متوجه اصل آن در گلستان نشود؛ «چندان که پای به درون نهادم، بوی کبابم چنان مست کرد که نیزهام از دست بیفتاد». اصل این عبارت در گلستان چنین است: «چون برسیدم، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت». | |||
و یا این بیت در التفاصیل: | |||
{{شعر|نستعلیق|سبک=color:black}} | |||
{{ب|'''شـــد امـــامـــی کـــه تـــا گـــهـــر آرد'''|'''کـــوســـهای آمـــد و امـــام بـــبـــرد'''}}{{پایان شعر}} | |||
که اصل این بیت در گلستان چنین آمده است: | |||
{{شعر|نستعلیق|سبک=color:black}} | |||
{{ب|'''شـــد غـــلـــامـــی که آب جـــوی آرد'''|'''آب جـــوی آمـــد و غـــلـــام بـــبـــرد'''}}{{پایان شعر}} | |||
نقیضهها براساس فرم و قالب به دو دسته؛ نقیضههای مختصر و نقیضههای مفصل تقسیم میشوند. التفاصیل بر اساس این تقسیمبندی در دستهٔ دوم از نقیضهها جای میگیرد. ویژگی نقیضهها از نظر طرح و فرم آن است که هر نقیضهای باید ساختار و قالب اثر اصلی را داشته باشد و از آن پیروی کند و اگر چنانچه تغییراتی هم در طرح داده شود، باید نقیضهپرداز به آن تغییرات اشاره کند تا فرم اثر اصلی فراموش نشود.<ref name=''نقیضه''/> | |||
===داستانکها=== | ===داستانکها=== | ||
====مجوز==== | ====مجوز==== | ||
خط ۷۱: | خط ۸۱: | ||
====نظرات داوری در مراسمهای گوناگون==== | ====نظرات داوری در مراسمهای گوناگون==== | ||
====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ====اظهارنظر دیگر شخصیتها==== | ||
در تاریخ هزاروصد سالهٔ طنز پارسی، دوران مشروطیت و سالهای پس از سقوط رضاشاه، دورهای زرّین و درخشان است و [[فریدون تولَّلی|تولَّلی]] در این میان پایگاهی بسیار بلند و والا دارد. اگر روزی موانع سیاسی موجود رفع شود و تاریخ طنز در سدهٔ اخیر به درستی بررسی شود و چهرههای برجسته و سرآمد آن معرفی شوند، صاحب «التفاصیل» از جمله صدرنشینان این محفل است، در کنار ایرج و دهخدا و بهروز و افراشته و هدایت. برای نسل امروز که عملاً محروم از ادبیات نوع التفاصیل است، پرداختن به ارزیابی جوانب کار تولَّلی شاید کار آسانی نباشد؛ اینقدر میتوان گفت که از همان نخستین شمارههایی که تولَّلی در روزنامهٔ سروش (شیراز۱۳۲۴) به نوشتن قطعات التفاصیل پرداخت، ذهن و ضمیر همهٔ نخبگان عصر را متوجه خویش کرد و همه را به تحسین خود واداشت.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=شفیعی کدکنی|تاریخ=بهمن و اسفند۱۳۹۰|عنوان=فریدون تولَّلی|ژورنال= بخارا(ویژهنامهٔ فریدون تولَّلی)|صفحه=۱۹۴}}</ref> | =====[[محمدرضا شفیعی کدکنی|شفیعی کدکنی]]===== | ||
در تاریخ هزاروصد سالهٔ طنز پارسی، دوران مشروطیت و سالهای پس از سقوط رضاشاه، دورهای زرّین و درخشان است و [[فریدون تولَّلی|تولَّلی]] در این میان پایگاهی بسیار بلند و والا دارد. اگر روزی موانع سیاسی موجود رفع شود و تاریخ طنز در سدهٔ اخیر به درستی بررسی شود و چهرههای برجسته و سرآمد آن معرفی شوند، صاحب «التفاصیل» از جمله صدرنشینان این محفل است، در کنار ایرج و دهخدا و بهروز و افراشته و [[صادق هدایت|هدایت]]. برای نسل امروز که عملاً محروم از ادبیات نوع التفاصیل است، پرداختن به ارزیابی جوانب کار تولَّلی شاید کار آسانی نباشد؛ اینقدر میتوان گفت که از همان نخستین شمارههایی که تولَّلی در روزنامهٔ سروش (شیراز۱۳۲۴) به نوشتن قطعات التفاصیل پرداخت، ذهن و ضمیر همهٔ نخبگان عصر را متوجه خویش کرد و همه را به تحسین خود واداشت.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=شفیعی کدکنی|تاریخ=بهمن و اسفند۱۳۹۰|عنوان=فریدون تولَّلی|ژورنال= بخارا(ویژهنامهٔ فریدون تولَّلی)|صفحه=۱۹۴}}</ref> | |||
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب==== | ====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب==== |
نسخهٔ ۱۷ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۱۰
التفاصیل | |
---|---|
نویسنده | فریدون تولَّلی |
ناشر | کانون تربیت |
محل نشر | شیراز |
موضوع | قطعات طنزآمیز سیاسی و اجتماعی |
کتاب التفاصیل اثر فریدون تولَّلی یکی از نقیضههای گلستان سعدی است متشکل از ۷۶ قطعهٔ کوتاه. این اثر از نظر قالب داستانی با حکایتهای گلستان سعدی و حکایتهای آثار منثور طنزآمیز عبید زاکانی شباهتهایی دارد.
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
عناوین قطعات
تولَّلی برای هر یک از قطعههای «التفاصیل» عنوانی انتخاب کرده، سپس برای تلفظ صحیح آن عنوان، به سبک فرهنگهای لغت قدیمی یک کلمهٔ هموزن آورده تاابهام تلفظ را برطرف شود. به عنوان نمونه، برای قطعهٔ نخست کتابش عنوان «عراده» را برگزیده است و در توضیح آن چنین نوشته است: «... و عراده بر وزن قلاده اندر لغت، چوبین مرکبی را گویند برسان کجاوهاش محصور کنند و نرده بندند و رنج سفر از مسافران دور دارند. این عجوز فرخاری در طریق سمرقندی بر این مرکب نشسته و در کیفیت آن چنین آورده...». تولَّلی برای قطعههای دیگر التفاصیل عناوین گوناگونی برگزیده که بعضی از آنها اسامی ابزارهایی مانند: اسطرلاب، شاقول، فلاخن و ... است و برای برخی دیگر نام حیواناتی چون: بوزینه، دارکوب، زالو، سمند، قوچ و ...را انتخاب کرده است. بعضی دیگر از قطعات با نام شهرها و کشورهایی چون: بخارا، پاریس، چالوس، موریس، کلمبیا و ...آغاز میشود و یا نام عضوی از بدن مثل: جمجمه، مخ و ...عنوان دستهای از قطعهها را تشکیل میدهد. یا نام اشخاصی مانند: ناصرخسرو، مهالک الممالک، منورالدین و ... عنوان قطعههاست. عنوان بعضی از قطعهها را نیز نمیتوان در دستهبندی خاصی قرار داد، این گونه قطعهها با عناوین متفاوتی چون: اختلاس، انقلاب، باشگاه، بنگ، شیرازه، عجایب البلدان، قرتی، حلقه، خان، درویش، رصد، سلمانی، کابینه، کوسه، ماتیک، نخجیر و ... نامگذاری شده است. در اکثر این عناوین ضمن ذکر وزن آن عنوان، به وجه تسمیه آن نیز پرداخته است. در بین واژگان قطعههای التفاصیل، گاهی لغات عامیانهای چون: ممه، پستو، گزلک، لولو، بادنجان، ملنگ، تقلی، گاله، تنبان و ... به کار رفته است.[۱]
دربارهٔ نقیضه بیشتر بدانیم
نقیضه معادل واژهٔ فرنگی پارودی (parodie) است و در لغت به معنی مخالف و در اصطلاح، وارونه پاسخ دادن شعر کسی را گویند. «نقیضه» یک نوع ادبی خاص محسوب نمیشود، بلکه اصطلاحی است برای نامگذاری محتوای یک اثر. نقیضهپردازی در آثار منظوم و همچنین آثار منثور ادب فارسی وجود دارد.
اصل کلی در همهٔ نقیضهها این است که اثر نقیضه شده مشهورتر از نقیضهاش باشد تا اینکه سبب کاستن از ارزش ادبی و هنری اثر اصلی نشود. نقیضه خوب، نقیضهای است که به گونهای یادآور اثر اصلی (اثر مورد نقیضه واقع شده) باشد. این اصول بستگی به میزان هنر نویسندگی نقیضهپرداز دارد که تا چه حد بتواند رعایت کند. «التفاصیل» از این اصول برخوردار است؛ زیرا تولَّلی هرچند در سرتاسر اثر خود قطعات طنزآمیز به کار برده است، اما این طنز هرگز از ارزش ادبی و همچنین اشتهار و مقبولیت گلستان سعدی نکاسته است. اصل متذکر شدن سرمشق نیز در التفاصیل رعایت شده است، چون در سرتاسر این اثر عبارت منثور و منظومی دیده میشود که به صورت نقیضه بیان شده و خواننده با مشاهدهٔ این عبارات به اصل آنها که در گلستان سعدی به کار رفته، پی میبرد. به عنوان نمونه کمتر خوانندهای پیدا میشود که مقدمهٔ زیبای گلستان سعدی را خوانده باشد و با دیدن این عبارت از التفاصیل، متوجه اصل آن در گلستان نشود؛ «چندان که پای به درون نهادم، بوی کبابم چنان مست کرد که نیزهام از دست بیفتاد». اصل این عبارت در گلستان چنین است: «چون برسیدم، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت».
و یا این بیت در التفاصیل:
شـــد امـــامـــی کـــه تـــا گـــهـــر آرد | کـــوســـهای آمـــد و امـــام بـــبـــرد |
که اصل این بیت در گلستان چنین آمده است:
شـــد غـــلـــامـــی که آب جـــوی آرد | آب جـــوی آمـــد و غـــلـــام بـــبـــرد |
نقیضهها براساس فرم و قالب به دو دسته؛ نقیضههای مختصر و نقیضههای مفصل تقسیم میشوند. التفاصیل بر اساس این تقسیمبندی در دستهٔ دوم از نقیضهها جای میگیرد. ویژگی نقیضهها از نظر طرح و فرم آن است که هر نقیضهای باید ساختار و قالب اثر اصلی را داشته باشد و از آن پیروی کند و اگر چنانچه تغییراتی هم در طرح داده شود، باید نقیضهپرداز به آن تغییرات اشاره کند تا فرم اثر اصلی فراموش نشود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
داستانکها
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
سبک کتاب
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
ویژگیهای مهم کتاب
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
شفیعی کدکنی
در تاریخ هزاروصد سالهٔ طنز پارسی، دوران مشروطیت و سالهای پس از سقوط رضاشاه، دورهای زرّین و درخشان است و تولَّلی در این میان پایگاهی بسیار بلند و والا دارد. اگر روزی موانع سیاسی موجود رفع شود و تاریخ طنز در سدهٔ اخیر به درستی بررسی شود و چهرههای برجسته و سرآمد آن معرفی شوند، صاحب «التفاصیل» از جمله صدرنشینان این محفل است، در کنار ایرج و دهخدا و بهروز و افراشته و هدایت. برای نسل امروز که عملاً محروم از ادبیات نوع التفاصیل است، پرداختن به ارزیابی جوانب کار تولَّلی شاید کار آسانی نباشد؛ اینقدر میتوان گفت که از همان نخستین شمارههایی که تولَّلی در روزنامهٔ سروش (شیراز۱۳۲۴) به نوشتن قطعات التفاصیل پرداخت، ذهن و ضمیر همهٔ نخبگان عصر را متوجه خویش کرد و همه را به تحسین خود واداشت.[۲]
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
جوایز کتاب
مشخصات کتابشناختی
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «التفاصیل نقیضهٔ گلستان».
- ↑ شفیعی کدکنی. «فریدون تولَّلی». بخارا(ویژهنامهٔ فریدون تولَّلی)، بهمن و اسفند۱۳۹۰، ۱۹۴.