محمدرضا شرفی خبوشان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>


او در کارنامه ادبی خود غزل، شعر سپید، رمان نوجوان و بزرگسال و چند اثر پژوهشی و خاطره ‌نگاری دارد و در کارگاه‌های آموزشی و کلاس‌های داستان نویسی متعدّدی درس گفته است و داوری و دبیرعلمی چند جشنواره داستان‌نویسی را عهده‌دار بوده است. وی از جمله نویسندگانی است که ابتدا به عرصه شعر پانهاد و سپس به جهان داستان نویسی روی آورد. او از دوران راهنمایی و متوسطه و هم‌زمان با برگزاری مسابقات و اردوهای  شعرخوانی در مدارس، سرودن شعر را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرد و حتی در چند دوره نیز به‌عنوان شاعر برتر، منتخب کشوری شد و نخستین اثر خود را در قالب مجموعه شعر  به‌نام '''«از واژه‌ها تهی»''' ، در سال ١٣٨٢ و در سن بیست وپنج سالگی منتشر کرد.<ref name=''زندگی‌نامه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www-ketabnevis-ir.blog.ir/post/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1-%D8%A2%D8%A8%20%D9%87%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C|عنوان= زندگی‌نامه}}</ref> محمدرضا شرفی خبوشان کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و دبیر ادبیاتِ مدارس ورامین و مدرس دانشگاه است.<ref name=''دبیر ادبیات''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13930513000774/شرفی-آموزش-و-پرورش-برای-استفاده-از-ظرفیت-دبیران-صاحب-قلم-برنامه-ندارد|عنوان= دبیر ادبیات}}</ref>   
او در کارنامه ادبی خود غزل، شعر سپید، رمان نوجوان و بزرگسال و چند اثر پژوهشی و خاطره ‌نگاری دارد و در کارگاه‌های آموزشی و کلاس‌های داستان نویسی متعدّدی درس گفته است و داوری و دبیرعلمی چند جشنواره داستان‌نویسی را عهده‌دار بوده است. وی از جمله نویسندگانی است که ابتدا به عرصه شعر پانهاد و سپس به جهان داستان نویسی روی آورد. او از دوران راهنمایی و متوسطه و هم‌زمان با برگزاری مسابقات و اردوهای  شعرخوانی در مدارس، سرودن شعر را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرد و حتی در چند دوره نیز به‌عنوان شاعر برتر، منتخب کشوری شد و نخستین اثر خود را در قالب مجموعه شعر  به‌نام '''«از واژه‌ها تهی»''' ، در سال ١٣٨٢ و در سن بیست وپنج سالگی منتشر کرد.<ref name=''زندگی‌نامه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www-ketabnevis-ir.blog.ir/post/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1-%D8%A2%D8%A8%20%D9%87%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C|عنوان= زندگی‌نامه}}</ref> محمدرضا شرفی خبوشان کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و دبیر ادبیات و مدرس دانشگاه است.<ref name=''دبیر ادبیات''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13930513000774/شرفی-آموزش-و-پرورش-برای-استفاده-از-ظرفیت-دبیران-صاحب-قلم-برنامه-ندارد|عنوان= دبیر ادبیات}}</ref>   


==داستانک==
==داستانک==
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:




{{گفتاورد تزیینی|روشن‌فکر ما فقط یاد گرفته است دین را زیر سوال ببرد، خیال می­‌کند تمام مشکلاتش دین است، مانند '''[[صادق هدایت]]'''؛ آمده است و خیال کرده است تمام مشکلات ما زیر سرِ دین است با تمام توانش آمده، بلندقامت ایستاده در اکثرِ آثارش دارد به سخره می­‌گیرد، این بیراهه رفتن روشن‌فکران ماست<ref name=''تفسیر نویسنده''></ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|روشن‌فکر ما فقط یاد گرفته است دین را زیر سوال ببرد، خیال می­‌کند تمام مشکلاتش دین است، مانند '''[[صادق هدایت]]'''؛ آمده است و خیال کرده است تمام مشکلات ما زیر سرِ دین است با تمام توانش آمده، بلندقامت ایستاده در اکثرِ آثارش دارد به سخره می­‌گیرد، این بیراهه رفتن روشن‌فکران ماست.<ref name=''تفسیر نویسنده''></ref>}}




خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:


===سفرها===
===سفرها===
او معتقد است تماشای بناهای تاریخی در آفرینش جهان داستان‌هایش واقعیتی انکارناپذیرند. قلعه ایرج خان که در زادگاه و سرزمین مادری این نویسنده است تخیل او را برانگیزد و او بارها و بارها با دوچرخه‌اش به قلعه آمده است و قصه‌هایش جان گرفته‌اند. او هم‌چنین  پا در رکاب دوچرخه به شهرهای زیادی سفر کرده است.<ref name=''مستند نویسنده''></ref>  
او معتقد است تماشای بناهای تاریخی در آفرینش جهان داستان‌هایش واقعیتی انکارناپذیرند. قلعه ایرج خان که در زادگاه و سرزمین مادری این نویسنده است تخیل او را برمی‌انگیزد و او بارهاوبارها با دوچرخه‌اش به قلعه آمده است و قصه‌هایش جان گرفته‌اند. او هم‌چنین  پا در رکاب دوچرخه به شهرهای زیادی سفر کرده است.<ref name=''مستند نویسنده''></ref>  
 


[[پرونده:124718.jpg|320px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center></center>]]
===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===
===جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش===




===جمله‌ای از ایشان===
===جمله‌ای از شرفی خبوشان===
ما نویسندگان خوش‌اقبالی هستیم که در این دو موقعیت قرار گرفته‌ایم. انقلاب و جنگ دو رخداد مهمی است که داستان‌های بکر می آفریند.<ref name=''مستند نویسنده''></ref>  
{{گفتاورد تزیینی|'''ما نویسندگان خوش‌اقبالی هستیم که در این دو موقعیت قرار گرفته‌ایم. انقلاب و جنگ دو رخداد مهمی است که داستان‌های بکر می آفریند.<ref name=''مستند نویسنده'''''></ref>}}




===خلقیات===
===خلقیات===
شرفی خبوشان آدم بذله‌گو و نکته‌بینی است و بیشتر از آن‌که حرف بزند و بگوید می شنود.عاشق آموزگاری‌ست و درسش را هنرمندانه می‌دهد.<ref name=''مستند نویسنده''></ref>  
شرفی خبوشان آدم بذله‌گو و نکته‌بینی است و بیشتر از آن‌که حرف بزند و بگوید می شنود.عاشق آموزگاری‌ست و درسش را هنرمندانه می‌دهد.<ref name=''مستند نویسنده''></ref>  
او بر این باور است که اگر معلم نمی‌شد پیشه کتابداری یا صحافی را انتخاب‌ می‌کرد چرا که عاشق کتاب و بوی کاغذ است.<ref name=''کتاب باز''></ref>
او بر این باور است که اگر معلم نمی‌شد پیشه کتابداری یا صحافی را انتخاب‌ می‌کرد چرا که عاشق کتاب و بوی کاغذ است.<ref name=''کتاب باز''></ref>





نسخهٔ ‏۵ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۳

محمدرضا شرفی خبوشان

نوشتن تمرینی است برای زیستن[۱]
زمینهٔ کاری شعر
تدریس
داستان نویسی
خاطره‌نگاری
پژوهش
زادروز ٢٠ مهر ۱۳۵۷
ملیت ایرانی
کتاب‌ها بالای سر آب‌ها
موهای تو خانه ماهی‌هاست
یحیی و یاکریم
عاشقی به‌سبک ونگوک
بی‌کتابی
روایت دلخواه پسری شبیه سمیر
کارخانه اسلحه سازی داوود داله
دیوان سروده‌ها از واژه‌ها تهی
طعم خوش‌واژه‌ها و یادداشت‌های بی‌اهمّیت ...
نامت را بگذار وسط این شعر
راه ناتمام
مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
مجموعه داستان کوتاه «بالای سرِآب‌ها » برنده‌ کتاب سال دفاع مقدس
رمانی برای نقد روشن‌فکری
رمانی برای نوجوانان که از قیام مردم ورامین پس از دستگیری امام خمینی می گوید
مجموعه اشعاری برای دفاع مقدس
روایتی داستانی از قیام ١۵خرداد سال١٣۴٢ برای نوجوانان
مجموعه اشعاری که بخشی از آن‌ها به شیوه‌ طنز سروده شده است.
رمانی که جایزه‌اش به کتابخانه‌های سیل‌زده اهدا شد

محمدرضا شرفی‌ خبوشان شاعر، نویسنده و مدرس زبان و ادبیات فارسی است که برخی از آثارش به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی و جایزه‌ی جلال، کتاب سال دفاع مقدّس، کتاب سال داستان انقلاب و... برگزیده شده‌اند.

* * * * *

او در کارنامه ادبی خود غزل، شعر سپید، رمان نوجوان و بزرگسال و چند اثر پژوهشی و خاطره ‌نگاری دارد و در کارگاه‌های آموزشی و کلاس‌های داستان نویسی متعدّدی درس گفته است و داوری و دبیرعلمی چند جشنواره داستان‌نویسی را عهده‌دار بوده است. وی از جمله نویسندگانی است که ابتدا به عرصه شعر پانهاد و سپس به جهان داستان نویسی روی آورد. او از دوران راهنمایی و متوسطه و هم‌زمان با برگزاری مسابقات و اردوهای شعرخوانی در مدارس، سرودن شعر را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرد و حتی در چند دوره نیز به‌عنوان شاعر برتر، منتخب کشوری شد و نخستین اثر خود را در قالب مجموعه شعر به‌نام «از واژه‌ها تهی» ، در سال ١٣٨٢ و در سن بیست وپنج سالگی منتشر کرد.[۲] محمدرضا شرفی خبوشان کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و دبیر ادبیات و مدرس دانشگاه است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

داستانک

آنچه مرا به دنیای شعر نزدیک کرد

«در دوران جنگ بعضی از اقوام ما برای این‌که از موشک باران در امان باشند از «تهران» به «ورامین» می‌آمدند و ما میزبان آنها بودیم. خیلی از مهمانانی که می‌آمدند با خودشان اثاثیه و وسایل هم می‌آوردند. یکی از این مهمانان کتاب‌هایش را در یک کارتن بسته‌بندی کرده بود و با خودش آورده بود و من هم به صورت مخفیانه در عوالم کودکی گاهی ناخنکی به این کارتن می‌زدم و کتاب‌هایی که در این کارتن بود را به نوعی کشف می‌کردم، و این کار برایم خیلی لذت‌بخش بود! به واسطه کشف این کتاب‌ها و خواندن و مطالعه آنها به دنبال شعر افتادم و در روند شعر قرار گرفتم و شعر دریچه‌ای برای لحظه‌های تنهایی و خلوتم شد.»[۳]


دفترچهل برگ

شرفی خبوشان از دفتر چهل برگ و دست نوشته‌هایی می گوید که بال‌های او را در آسمان شعر گشود: «انتهای کوچه ما شاعری زندگی می‌کرد که بیشترین حجم آثار اشعار عاشورایی را در ایران دارد. ایشان آقای ژولیده نیشابوری بودند. من نخستین بار دوازده ساله بودم که اشعارم را در دفتر چهل برگی نوشتم و فهرست بندی و نامگذاری کردم و به ایشان نشان دادم و گفتم که این را ببینید این کتاب شعر من است!»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


نخستین کتابم وقتی چاپ شد

نخ باریکی که این شاعر را به دنیای حرفه‌ای‌شدن متصل کرد تا نمود آثارش را در نگاه دیگران بچشد این‌گونه آغاز شد: «بین جرأت و جسارت، و حماقت می‌گویند یک نخ باریک وجود دارد. من اولین مجموعه شعرم را در سال ١٣٨٢، زمانی که بیست و پنج سال داشتم چاپ کردم که البته زیاد زود هم نبوده است. سال‌ها قبل از آن‌هم مجموعه‌ شعر آماده داشتم زیرا آغاز شعرسرایی من از دوران تحصیلات راهنمایی بود؛ یعنی تقریباً از دوازده‌سالگی.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند


از خاطره‌نگاری تا داستان‌نویسی

خاطره‌نویسی دریچه‌ای شد تا شرفی خبوشان دنیای پرنور داستان را بیاغازد: «من در مسیری قرار گرفتم که علاقه‌مند شدم خاطرات دوران دفاع مقدس را جمع‌آوری کنم و با کسانی که جنگ رفته‌اند مصاحبه کنم. وقتی در این مسیر قرار گرفتم دیدم که خاطرات چه ظرفیت بالایی برای تأثیرگذاری روی مخاطب دارد و شکل اولیه داستان است از همین جا متوجه ارزش داستان شدم؛ یعنی داستان را با خاطره و تدوین و گردآوری و ویرایش و چاپ خاطرات آغاز کردم و پنج شش کتاب از این‌دست که مربوط به خاطرات و گفت‌وگوهای دفاع مقدس بود را به‌چاپ رساندم که همه آنها با همت و همکاری با اداره حفظ آثار و نشر دفاع مقدس شهرستان ورامین شکل گرفت؛ کتاب‌هایی مانند «مردی که در ارتفاع ماند».خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند


نقاش‌روشن‌فکر به سبک ون‌گوگ

«چیزی که مرا مشتاق کرد رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» را بنویسم شخصیت نقاش‌روشن‌فکر بود که برایم جذاب بود. در تاریخ معاصرمان شخصیت‌هایی را داریم که هم نقاش هستند و هم روشن‌فکر و بخش زیادی از هنر ما در گذشته بر عهده این جماعت بوده است. فضای خاصی برای خودشان داشتند. احساس می‌کردم تکیه بر نقاشی و روشن‌فکری و ارتباط با وقایع پیش از انقلاب می‌تواند موضوع جذابی برای نوشتن باشد.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


نام‌ها ریشه در اسطوره‌ دارند

شرفی خبوشان از ایده انتخاب نام «عاشقی به سبک ون‌گوگ» برای رمانش می گوید: «علت انتخاب این نام را باید در اسطوره‌های تاریخی جستجو کرد. زمانی که جوانان نجات یافته از دست ضحاک به کوه‌های "البرز کوه" پناه می‌برند و روزبه‌روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، و بر ضحاک قیام می‌کنند. در این‌جا کوه جنبه اسطوره‌ای داشته و نام البرز هم شاید بتواند به تعمیق این اسطوره کمک کند.»[۴]


تقدیم جایزه به سیل‌زدگان

شرفی خبوشان برای رمان «کارخانه اسلحه‌سازی داوود داله» یکی از برگزیدگان جشنواره بین‌المللی شعر و داستان انقلاب بود که جایزه نقدی‌اش را به احیای کتابخانه‌های آسیب‌دیده در سیل اختصاص داد.[۵]


روایت‌گری در شاعران ما

این نویسندهٔ شاعر در یکی از دوره‌های داستان نویسی گفته است: «همه شاعران ما روایت‌گر بوده‌اند نه‌تنها فردوسی در شاهنامه حماسه‌پردازی و قهرمان‌‌سازی کرده است و یا مولوی در حکایت‌ها تعالیم عرفانی واخلاقی داده است ؛ حتی حافظ هم یک روایت‌گر است. این تک بیت شخصیت، راوی و مکان دارد و محدوده فشرده زمانی آن، مشابهت‌هایش را با داستان کوتاه بیان می کند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

ای کبک خوش خرام که خوش می روی به نازغره مشو که گربه زاهد نماز کرد


جهانی فراتر از جوایز ادبی

جایزه ادبی جلال آل‌احمد

این نویسنده پس از آن‌که رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» در جوایز ادبی متعدد تنها نامزد شد و به جوایزی دست نیافت گفت: «این جایزه‌ها نه جای شعف دارد نه جای دلخوری. باتوجه به این‌که خودم داور و کارشناس مسابقات و جشنواره‌های متعدد بودم و هستم و کاملاً برایم قابل لمس است که داوری‌کردن جوایز مؤلفه‌های خاص خودش را دارد و بنابر بافت هیأت داوران است . قطعاً هر اثری که انتخاب می‌شود جنبه‌ای از آن ارزشمند بوده است و به این معنا نیست که جایزه گرفتن یا نگرفتن در اثر تأثیر می‌گذارد. فقط می‌تواند در معرفی و فروش اثر تأثیر بگذارد که امیدوارم بگذارد. وگرنه جهان و نگاه نویسنده باید فراتر از جوایز ادبی باشد و برای معنای زیستن در متن ادبی و اهداف والاتر بنویسد؛ اما جایزه ادبی هم خیلی خوب است و می‌تواند به نویسنده کمک کند.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


جایزه‌ای که مردم به من دادند

شرفی خبوشان پس از دریافت جایزه ادبی جلال آل‌احمد گفت: «با افتخار این جایزه را قبول می‌کنم چون جایزه‌ای است که مردم آن را به من داده‌اند و اعتقادی به ذهنیت تفکیکی بین مردم و دولت یا ارگان یا سیستم ندارم و همه را در یک مجموعه می‌بینم. برای همین کتاب بی‌کتابی هم به نوعی می‌خواهد این اندیشه را بگوید که ما رهایی پیدا کنیم از این ذهنیت تفکیکی که ایجاد شده است.»


در رکاب خلق جهان داستان

شرفی خبوشان نویسنده‌ایی که دوچرخه‌سواری را ورزش مجبوش می‌داند و هرروز با تکرارِ رکاب‌زدن، در خلق جهانش، برای داستان غرق می‌شود. او بارها و بارها مسافت‌های طولانی را رکاب زده است و از ورامین تا رشت، ورامین تا قم، ورامین تا کاشان، با دوچرخه‌اش هم‎پا بوده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


داستانک‌های مشهور ممیزی

سر بی‌کلاه دن‌کیشوت

این نویسندهٔ شاعر در برنامه تلویزیونی کتاب باز، پس از آن‌که از رمان و شعرهایش گفت بنا به‌رسم برنامه با سه واژه داستان کوتاه نوشت. این سه واژه آسیاب بادی ، قطب‌نما و کلاه کشی بود و آقای شرفی خبوشان داستان «سر بی‌کلاه دن‌کیشوت» را این‌گونه آغاز کرد: «ریخت هر آسیابی آدم را یاد دن‌کیشوت می‌اندازد. مردی که با کلاه‌خود و زره‌ای قراضه، بدون قطب‌نما ، سوار بر قاطری پیر، به جنگ غول‌ها و دشمنان خیالی می‌رود. شوالیه‌ای خودبزرگ‌بین که اگر سرمای واقعی فصل را حس می‌کرد به جای حماسه‌بافتن، ماترک پدرانش را صرف آن می‌کرد که اول سرِ خودش و بعد همسایه‌هاو همشهریانش بی‌کلاه نماند. گوسفندهای فراوان و پشم و دست‌هایی که می توانند ببافند واقعیت‌هایی‌ست که دن کیشوت می توانست ببیند، بماند و غول واقعی سرما را شکست دهد.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


زندگی و تراث

خدایا به فرشته‌های روی شانه‌هایمان دستور بده به‌جای نوشتن‌اعمالمان برایمان کتاب بخوانند

محمدرضا شرفی خبوشان متولد بیستم مهرماه ١٣۵٧ و متولد شهر ورامین است. خبوشان نام روستایی در نزدیکی قوچان است که پدرش قبل از سال١٣۴٢ از آن‌جا به ورامین مهاجرت کرد و پس از گذشت سال‌ها و ازدواج با دختری از اهالی ورامین، در این شهر ماندگار شد. شرفی خبوشان با شعر به دنیای ادبیات پا نهاد و پس از موفقیت‌هایی که از شاعرانگی کلماتش در قامت یک دانش آموز کسب کرد، اولین مجموعه اشعارش را خیلی زود به چاپ رسانید. پس از دیپلم در «تربیت معلم شهید مفتح شهر ری» قبول شد و سپس به کسوت آموزگاری درآمد . شرفی خبوشان معلمی را شغلی منطبق بر نویسندگی، مطالعه و پژوهش می‌داند. او آموزگاری را از مقطع دبستان شروع کرد و پله‌پله تا کسوت استادی در دانشگاه پیش رفت. وی پس از چاپ چند مجموعه از اشعارش و چند اثر پژوهشی و خاطره‌نگاری به داستان نویسی روی آورد. بیشتر اوقاتش صرف مطالعه می‌شود و پیش‌درآمد رمان‌هایش، پژوهش‌های طولانی و نفس‌گیر است که چند سال به‌طول می‌انجامد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه





سال‌شمار زندگی

  • ۱۳۵۷: تولد در ورامین
  • ١٣٦٩: آغاز شعرسرایی
  • ۱۳٨١: پایان دوره کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
  • ۱۳٨٢: انتشار نخستین مجموعه اشعار «از واژه‌ها تهی»
  • ١٣٨۵: انتشار مجموعه شعر «طعم خوش واژه‌ها و یادداشت‌های بی‌اهمیت یک شاعر شهرنشین»
  • ١٣٨٧: گردآوری مجموعه شعر دفاع مقدس از شاعران جنوب شرق استان تهران «پوتین من کجاست؟»
  • ١٣٨٨: انتشار مجموعه اشعار «راه ناتمام»
  • ١٣٩١: گردآوری مجموعه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس «ایستادن در غرب»،انتشار مجموعه شعر «نامت را بگذار وسط این شعر»
  • ١٣٩٢: دبیر علمی ششمین دوره جایزه ادبی یوسف
  • ١٣٩٣: انتشار رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ»
  • ١٣٩۴: انتشار رمان نوجوان « یحیی و یاکریم» ،نامزد جايزه «قلم زرين» برای رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ»
  • ١٣٩۵: انتشار رمان نوجوان «موهای تو خانه ماهی‌هاست»، انتشار رمان «بی‌کتابی»
  • ١٣٩٧ : دبیر علمی بخش داستان شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره»[۶] ،داور بخش رمان و داستان بلند یازدهمین دوره جایزه «جلال آل احمد»، برنده مقام اول در دهمین جشنواره داستان انقلاب برای رمان«روایت دلخواه پسری شبیه سمیر»
  • ١٣٩٨ :انتشار رمان نوجوان «کارخانه اسلحه سازی داوود داله»، انتشار رمان «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر»، شایسته تقدیر در جشنواره شهید غنی ‌پور برای رمان «کارخانه اسلحه سازی داوود داله»


شخصیت و اندیشه

شرفی خبوشان خواستگاه امورسیاسی و تحولات بزرگ صد سال اخیر کشورش را فرهنگ می‌داند. فرهنگ برای او زیربناست و ورود او به مسائل خودش، کشورش و مردمش از منظر فرهنگ است. تاریخ معاصر ایران دست‌مایه اصلی آثار این نویسنده است و این‌که او به مشروطه، قیام پانزدهم خرداد، انقلاب پنجاه‌وهفت و دفاع مقدس پرداخته است گواه بر این امر است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


زمینهٔ فعالیت

شرفی خبوشان نویسنده و شاعری که است که در گردآوری مجموعه اشعار شاعران دیگر در حوزه دفاع مقدس نیز اهتمام داشته است. او هم‌چنین چند اثر پژوهشی دارد که در آن به خاطره‌نگاری پرداخته است. وی آموزگار مدارس، استاد دانشگاه و دبیر و داور جشنواره‌های ادبی و مدرس کارگاه‌های داستان نویسی بوده است و در ادبیات نوجوان هم چند رمان منتشر کرده است.

اظهارنظرها

نقد رمان عاشقی به سبک ون‌گوگ
داور جشنواره شعر و داستان جوان سوره

برخی از اهالی ادبیات که درباره شرفی خبوشان اظهارنظر کرده‌اند:

حمیدعبداللهیان


حسین قرایی


کامران پارسی‌نژاد



شرفی خبوشان از خودش می گوید

رمان من مطالبه از هیچ‌کس نیست، مطالبه از خویشتن است، یعنی اگر مطالبه‌­ای، طلبی، نگاهی، انتقادی، حرکتی است همه این‌ها از وجود تک‌تک ماست و چیزی است که حس می‌کنم این راه نجاتِ یک انسان است و این مولفه‌ای است که ما از فرهنگ­مان می­‌گیریم، از اسطوره­‌هایمان می­‌گیریم، از ادبیات کهن­‌مان می­‌گیریم یعنی رجعت دادن به شناخت خویشتن، این‌که فرافکنی نکنیم، تقصیرها را به گردن دیگری نیندازیم، ضعف­‌ها را می­‌بینیم نقاط قوت و شاخص­‌های استثنایی وجود خودمان را هم ببینیم.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


موضع‌گیری‌های شرفی خبوشان دربارهٔ دیگران

تجلیل از شرفی خبوشان بااهالی شعر و ادب در خبرگزاری فارس
یادداشت شرفی خبوشان برای علی‌اصغر عزتی‌پاک
نقد رمان موهای تو خانه ماهی‌هاست






سیاست و رمان

محمدرضا شرفی خبوشان رمان را جدا از سیاست می‌انگارد و دراین باره می گوید: «من همیشه خاستگاه رمان را بالاتر از سیاست می­‌بینم، بله یک نفر هم می­‌تواند برداشت روان‌شناختی داشته باشد، یک نفر برداشت سیاسی داشته باشد، یک نفر برداشت فلسفی داشته باشد، یک نفر خویشتنِ خودش را ببیند، ولی بین همه این‌ها کمترین چیزی که من برای آن قائل هستم، برداشت سیاسی است و اصلاً این واژه برای یک رمان واژۀ قشنگی نیست، چون مقولۀ رمان، انسان است.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


شاعرها روایت‌گرند

شرفی خبوشان معتقد است و می‌گوید:« شاعران با نویسندگان شباهت‌های انکار ناپذیری دارند. کارکرد داستان کوتاه با کاری که ذهن یک شاعر انجام می دهد یکسان است. همه داستان نویسان ما شعر هم سروده‌اند. این جمله مشهوری‌ از فاکنر که داستان نویسان شاعران شکست خورده‌انددرست نیست. داستان نویس از جهان شعر استفاده کرده است و به آن ورود پیدا کرده است و همانندی این دو جهان را کشف کرده است و اگر در شعر از امکانات متعدد زبانی و از آرایه های مختلفی که زبان را زیبا و روح انگیز می کند؛ استفاده کرده است در نثر با سازوکارهای روایی این هنر را به نمایش می‌گذارد.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


سفرها

او معتقد است تماشای بناهای تاریخی در آفرینش جهان داستان‌هایش واقعیتی انکارناپذیرند. قلعه ایرج خان که در زادگاه و سرزمین مادری این نویسنده است تخیل او را برمی‌انگیزد و او بارهاوبارها با دوچرخه‌اش به قلعه آمده است و قصه‌هایش جان گرفته‌اند. او هم‌چنین پا در رکاب دوچرخه به شهرهای زیادی سفر کرده است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از شرفی خبوشان


خلقیات

شرفی خبوشان آدم بذله‌گو و نکته‌بینی است و بیشتر از آن‌که حرف بزند و بگوید می شنود.عاشق آموزگاری‌ست و درسش را هنرمندانه می‌دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه او بر این باور است که اگر معلم نمی‌شد پیشه کتابداری یا صحافی را انتخاب‌ می‌کرد چرا که عاشق کتاب و بوی کاغذ است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

رمان «بی‌کتابی» در سی و هشتمین دوره نمایشگاه کتاب پاریس که با حضور پنجاه کشور، اسفند ۱۳۹۶ در محل نمایشگاه‌های «پورت دو ورسای» برگزار شده بود، حضور داشت و مذاکراتی با ناشرانی از آلبانی، هند و الجزایر برای ترجمه و انتشار این اثرِ برگزیده جایزه جلال انجام شد.


کارگاه‌های داستان نویسی

کارگاه تخصصی داستان نویسی مراکز استان‌ها

شرفی خبوشان در کارگاه‌های داستان نویسی بسیاری درس گفته است:

  • مدرس داستان نویسی دوره آل‌جلال در شهرهای مختلف ایران که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار کرد.[۱۱]
  • مدرس کارگاه تخصصی تکنیک‌های داستان‌نویسی که با حضور کارشناسان استان‌های سمنان، لرستان، البرز، آذربایجان شرقی و جمعی از نویسندگان کشور افغانستان در حوزه‌هنری تهران برگزار شد.[۱۲]
  • مدرس کارگاه تخصصی رمان که در حوزه هنری استان سمنان برگزار شد.[۱۳]
  • مدرس داستان‌نویسی در کارگاه عناصر داستانی مکتب مهر که تیر ۱۳۹۸ برگزار شد.[۱۴]
  • کارگاه آموزشی تکمیلی داستان‌نویسی که در گنبدکاووس برگزار شد.[۱۵]
  • مدرس هشتمین کارگاه تخصصی رمان‌نویسی که با همکاری حوزه هنری استان همدان و شهرستان ادب؛برگزار شد.[۱۶]


بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

برخی منتقدان معتقدند فصل آخر رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» متأثر از کلیدر محمود دولت‌آبادی است. شرفی خبوشان در پاسخ گفته است: «من این رمان را خوانده‌ام و به این اثر به‌خوبی به جغرافیای آن منطقه می‌پردازد اما این که چقدر تحت تأثیر این رمان بوده‌ام را خودم نباید بگویم ولی قطعاً سعی کردم این‌طور نباشد و شاید اگر حتی مشابهت‌هایی اندک در ذهن مخاطب با آن رمان به وجود بیاید به خاطر جغرافیای این فصل با رمان «کلیدر» است. اما ضرباهنگ جملات و لغات متفاوت با «کلیدر» است.[۱۷]

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» یکی از نامزدهای آثار برگزیده جایزه ادبی اندرزگو است که قرار است با حمایت موسسه فیلم‌سازی اوج، تبدیل به فیلم سینمایی شود.[۱۸]

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

برنده کتاب سال جمهوری اسلامی
برنده دهمین دوره جایزه‌ جلال
تقدیرشده در جایزه‌ شهید غنی‌پور

سبک و لحن و ویژگی آثار

سایه یک شاعر در رمان‌های شرفی خبوشان دیده می‌شود.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهاین نویسنده از دنیای شعر به جهان داستان روی آورده است و علت نامِ عاشقانه رمان‌هایش را همین شاعرانگی می‌داند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهداستان‌هایش ریشه در تاریخ دارند و بخشی از تاریخ معاصر را در بر می‌گیرد که با انقلاب اسلامی درهم تنیده می‌شود. نثر داستان‌ها با توجه به بافت تاریخ‌گونه اثر، همگون و متناسب است و ردپای شاعرانگی را می‌توان در کلماتش دید. سبک این نویسنده رئالیسم است که در برخی از آثار مانند رمان «عاشقی به سبگ ون‌گوگ» رگه‌هایی از ناتورالیسم در آن نهفته است [۱۹] در حوزه شعر، بیشترین اشعاری که سروده است و یا گردآوری کرده است مربوط به جنگ است که طبق تعریف و تقسیم بندی منتقدین در زمره اشعار دفاع مقدس قرار می‌گیرد. محاوره نویسی، آشنازدایی، غیرخطی بودن روایت شعرها و برجسته کردن تاریخ در برخی از اشعار، از ویژگی‌های سروده‌های محمدرضا شرفی خبوشان است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند


کارنامه و فهرست آثار

شعری که در کنگره سراسری دفاع مقدس رتبه‌‌ اول را کسب کرد

«…برادرم از نماز این قالی به جبهه رفت٭٭٭ مادر بزرگ روی همین قالی سبزی پاک کرد و مرد٭٭٭ بابا روی همین قالی توی گوش همه مان اذان گفت٭٭٭ سی و دو سال است که این قالی پاهای ما را گوش داده است٭٭٭ خواب‌های ما را دیده است و اشک‌های تو را چشیده است.»

روایت اروند

تقدیم به شهدای غواص؛ آنان که مزارشان هنوز هم اروند است

از خاطره عزیز یاران می‌گفت
از گم‌شدن نصیر و سبحان می‌گفت
انگشت بر آب فاتحه سر می داد
محمود به اروند، گلستان می‌گفت
اشنوگلش از کنار پل پیدا بود
فانوسقه‌اش میانه نی‌ها بود
یک تکه لباس پاره غوّاصی
می‌گفت: نشان رفتن سینا بود
باکی زخطر نداشت، هنگامه رزم
از خویش خبر نداشت، هنگامه رزم
معراجگه‌اش جزیره ی مجنون بود
می‌گفت که سر نداشت، هنگامه رزم
از حال گلوی زخمی‌اش پرسیدم
سربندِ سرِ شکسته را بوسیدم
رمز شب حمله: یا ابا عبدالله «ع»
می‌گفت: خودش بود، خودش را دیدم
یک نامه برای بچه ها جیبش بود
تصویر امام و شهدا جیبش بود
وقتی که برای خط شکستن می‌رفت
می‌گفت که: مهر کربلا جیبش بود[۲۰]


YesY از واژه‌ها تهی، مجموعه غزل

YesY طعم خوش واژه‌ها و یادداشت‌های بی‌اهمّیت یک شاعر شهرنشین، مجموعه شعر سپید

YesY نامت را بگذار وسط این شعر، مجموعه شعر سپید

YesY بالای سر آب‌ها، مجموعه داستان

YesY گردآوری ایستادن در غرب (خاطرات پاسدار انقلاب و دفاع مقدس سردار احمد شاهسون از مبارزات غرب کشور)

YesY گردآوری پوتین من کجاست؟ (مجموعه شعر دفاع مقدس)

YesY موهای تو خانه ماهی‌هاست، رمان نوجوان

YesY یحیی و یاکریم، رمان نوجوان

YesY راه ناتمام (اشعار برگزیده نخستین جشنواره شعر دفاع مقدس و جایزه‌ی ادبی سرداران شهید جنوب شرق استان تهران)

YesY عاشقی به سبک ون‌گوگ، رمان

YesY بی‌کتابی، رمان، برنده جایزه ادبی جلال آل‌احمد

YesY کارخانه اسلحه سازی داوود اله، رمان نوجوان

YesYروایت دلخواه پسری شبیه سمیر


جوایز و افتخارات

  • نامزد جایزه قلم زرّین و کتاب سال دفاع مقدس در بخش شعر برای کتاب نامت را بگذار وسط این شعر
  • مقام اول در دهمین جشنواره داستان انقلاب برای رمان«روایت دلخواه پسری شبیه سمیر»
  • شایسته تقدیر در جشنواره شهید غنی ‌پور برای رمان «کارخانه اسلحه سازی داوود داله»


منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

در این‌جا چند اثر از این نویسنده را بررسی می‌کنیم:

رمان برگزیده داستان انقلاب
بُرشی از رمان:
شیخ غریق، درست چند ساعت بعد از هانی عبدالرسول، موفق شده بود همراه طلبه‌های نجف، سوار بر یک مینی‌بوس به کاظمین برود. طلبه‌ها در کاظمین امام را دیدار کرده بودند و به اتفاق امام به زیارت حرم جوادین رفته بودند و دیده بودند که امام با چه خضوع و خشوعی پس از زیارت حرمین، بر سر قبور متبرک علمایی چون شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی و سیدمرتضی و سیدرضی حاضر شده و فاتحه خوانده و دست‌ها را بالا برده و با صدای بلند برایشان دعا کرده. طلبه‌ها همراه امام شده بودند و از دنبال امام به سامرا رفته بودند. آنجا شیوخ سامرا و طلاب مدرسۀ میرزای شیرازی از امام استقبال کرده بودند و همه دیده بودند که چطور امام آنجا هم بعد از زیارت حرم، بالای قبر صاحب فتوای تنباکو ایستاده و دست‌ها را بالا برده و با صدای بلند برایش دعا کرده.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


روایت دلخواه پسری شبیه سمیر

این رمان تازه‌ترین اثر داستانی محمدرضا شرفی خبوشان است که قرار است به‌زودی توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شود و سال ١٣٩٧ مقام اول را در دهمین جشنواره داستان انقلاب از آن خود کرده بود.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه این نویسنده شخصیت‌های کتاب را عراقی و بعضاً از اعضای حزب بعث دانست و عنوان کرد:« بخشی از داستان به سال‌های تبعید حضرت امام در عراق و دوران تبعید می‌پردازد. بر همین اساس داستان در این کشور روایت می‌شود.» او برای تالیف این رمان از مدت‌ها قبل تحقیق و پژوهش را آغاز کرده بود و مطالعات گسترده‌ای انجام داده بود.[۲۱]




اشعاری برای دفاع مقدس و آن‌ها که دلیرانه جنگیدند
شعر «تا آخر دنیا»:

مکالمه چهار جانباز:

چقدر خندیدیم *** به مرتضی گفتم: *** تا وقتی بمیری *** مجبوری مؤدب باشی *** چون پایی نداری که دراز کنی. *** یحیی گفت: *** از تهِ گلویش *** دَمِ خودم گرم *** دیگر سر کسی داد نمی‌­زنم. *** اصغر مرده بود از خنده *** به آستین­‌های خالی­‌اش نگاه کردیم؛ *** دستی نداشت *** که دراز کند. *** تا آخر دنیا *** توی سفرۀ کسی *** دست نمی­‌برد. *** چقدر خندیدیم! *** تا آخر دنیا *** تا آخر دنیا، امّا *** همۀ ما دل داشتیم *** و آن شب *** با دل­‌های وامانده­‌مان *** آنقدر خندیدیم *** که حتی اشک از گوشۀ تنها چشم من *** بیرون آمد.[۲۲]



نامت را بگذار وسط این شعر

«نامت را بگذار وسط این شعر» عنوان مجموعۀ شعر سپیدِ محمدرضا شرفی­ خبوشان است که از طرف انتشارات شهرستان ادب در ٧٨ صفحه در سال ١٣٩١ به‌چاپ رسیده است. عموماً اشعار این مجموعه، شعرهایی برای دفاع مقدس هستند.از ویژگی‌های بارز این کتاب، آشنایی­‌زدایی­‌های برخی اشعار است. در صفحۀ٢٠ این کتاب، سه شعر کوتاه به نام «سه اپیزود» هست که از کلمات یوسف، یونس و سلیمان استفاده شده و شاعر از پیش­‌زمینۀ ذهنی و عقبۀ تاریخی آن کلمات، آشنایی زدایی انجام داده ست. هم‌چنین در برخی از این اشعار روایت غیرخطی وجود دارد و به‌سبب کنش و واکنشی که در روایت غیرخطی بین متن و ذهن مخاطب اتفاق می­‌افتد، مخاطب تلاش بیشتری در اندیشۀ کشفِ پیامِ شاعر می­‌کند.دراین مجموع چند شعر به‌زبان محاوره نوشته شده است و این شکستگی در زبانِ اشعار، که مخاطب بعد از خواندن چند شعر به زبان رسمی، شعری به زبان محاوره می­‌خواند ارتباط خواننده با شعر را بیشتر کند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند




ناشرانی که با او کار کرده‌اند

  • واج
  • روزگار
  • شهرستان ادب
  • انتشارات سوره مهر
  • انتشارات علمی و فرهنگی
  • موسسه علمی و فرهنگی صاحب‌الزمان (عج)

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایان‌نامه)

نوا، نما، نگاه

رونمایی و بازخوانی عاشقی به سبک ون‌گوگ


صدای نویسنده




جستارهای وابسته

پانویس

منابع

پیوند به بیرون