محمدرضا شرفی خبوشان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:دیدار با امام.jpg|بندانگشتی]] | |||
[[پرونده:Ab.png|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مجموعه داستان کوتاه «بالای سرِآبها » برنده کتاب سال دفاع مقدس'''</center>]] | [[پرونده:Ab.png|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مجموعه داستان کوتاه «بالای سرِآبها » برنده کتاب سال دفاع مقدس'''</center>]] | ||
[[پرونده:vangog.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center> '''رمانی برای نقد روشنفکری '''</center>]] | [[پرونده:vangog.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center> '''رمانی برای نقد روشنفکری '''</center>]] | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
===کارگاههای داستان نویسی=== | ===کارگاههای داستان نویسی=== | ||
[[پرونده:Karga.jpg|320px|thumb|بندانگشتی|راست|<center>'''کارگاه تخصصی داستان نویسی مراکز استانها'''</center>]] | [[پرونده:Karga.jpg|320px|thumb|بندانگشتی|راست|<center>'''کارگاه تخصصی داستان نویسی مراکز استانها'''</center>]] | ||
شرفی خبوشان در کارگاههای داستان نویسی بسیاری درس گفته است | شرفی خبوشان در کارگاههای داستان نویسی بسیاری درس گفته است: | ||
* مدرس داستان نویسی دوره آلجلال در شهرهای مختلف ایران که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4034173/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C|عنوان=دوره آلجلال}}</ref> | * مدرس داستان نویسی دوره آلجلال در شهرهای مختلف ایران که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4034173/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C|عنوان=دوره آلجلال}}</ref> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
==آثار و کتابشناسی== | ==آثار و کتابشناسی== | ||
===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ||
===کارنامه و فهرست آثار=== | ===کارنامه و فهرست آثار=== | ||
{{بلی}} '''از واژهها تهی'''، مجموعه غزل، نشر واج، سال۱۳۸۲ | {{بلی}} '''از واژهها تهی'''، مجموعه غزل، نشر واج، سال۱۳۸۲ | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۲: | ||
===منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)=== | ===منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)=== | ||
===بررسی چند اثر=== | ===بررسی چند اثر=== | ||
در اینجا چند اثر از این نویسنده را بررسی میکنیم: | |||
[[پرونده:Samir.jpg|320px|thumb|بندانگشتی|راست|<center>'''رمان برگزیده داستان انقلاب'''</center>]] | |||
{{جعبه گفتاورد|نقلقول=<center><span style="color:purple">'''بُرشی از رمان:{{سخ}}شیخ غریق، درست چند ساعت بعد از هانی عبدالرسول، موفق شده بود همراه طلبههای نجف، سوار بر یک مینیبوس به کاظمین برود. طلبهها در کاظمین امام را دیدار کرده بودند و به اتفاق امام به زیارت حرم جوادین رفته بودند و دیده بودند که امام با چه خضوع و خشوعی پس از زیارت حرمین، بر سر قبور متبرک علمایی چون شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی و سیدمرتضی و سیدرضی حاضر شده و فاتحه خوانده و دستها را بالا برده و با صدای بلند برایشان دعا کرده. طلبهها همراه امام شده بودند و از دنبال امام به سامرا رفته بودند. آنجا شیوخ سامرا و طلاب مدرسۀ میرزای شیرازی از امام استقبال کرده بودند و همه دیده بودند که چطور امام آنجا هم بعد از زیارت حرم، بالای قبر صاحب فتوای تنباکو ایستاده و دستها را بالا برده و با صدای بلند برایش دعا کرده.<ref name=''روایت سمیر''>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10611/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D9%84%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D9%85%DB%8C%D8%B1|عنوان= روایت سمیر}}</ref> | |||
'''|تراز=چپ|عرض=22%|رنگ پسزمینه=#c8c0ad}} | |||
===='''روایت دلخواه پسری شبیه سمیر'''==== | |||
این رمان تازهترین اثر داستانی ''محمدرضا شرفی خبوشان'' است که قرار است بهزودی توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شود و سال ١٣٩٧ مقام اول را در دهمین جشنواره داستان انقلاب از آن خود کرده بود.<ref name=''روایت سمیر''></ref> این نویسنده شخصیتهای کتاب را عراقی و بعضاً از اعضای حزب بعث دانست و عنوان کرد:« بخشی از داستان به سالهای تبعید حضرت امام در عراق و دوران تبعید میپردازد. بر همین اساس داستان در این کشور روایت میشود.» او برای تالیف این رمان از مدتها قبل تحقیق و پژوهش را آغاز کرده بود، مطالعات گستردهای انجام داده بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://ehavadar.com/fa/news-details/118639/|عنوان=روایت سمیر در عراق}}</ref> | |||
[[پرونده:Sheer.jpg|320px|thumb|بندانگشتی|راست|<center>'''اشعاری برای دفاع مقدس و آنها که دلیرانه جنگیدند'''</center>]] | |||
{{جعبه گفتاورد|نقلقول=<center><span style="color:purple">'''شعر «تا آخر دنیا»:{{سخ}}{{سخ}}مکالمه چهار جانباز:{{سخ}}{{سخ}} چقدر خندیدیم *** به مرتضی گفتم: *** تا وقتی بمیری *** مجبوری مؤدب باشی *** چون پایی نداری که دراز کنی. *** یحیی گفت: *** از تهِ گلویش *** دَمِ خودم گرم *** دیگر سر کسی داد نمیزنم. *** اصغر مرده بود از خنده *** به آستینهای خالیاش نگاه کردیم؛ *** دستی نداشت *** که دراز کند. *** تا آخر دنیا *** توی سفرۀ کسی *** دست نمیبرد. *** چقدر خندیدیم! *** تا آخر دنیا *** تا آخر دنیا، امّا *** همۀ ما دل داشتیم *** و آن شب *** با دلهای واماندهمان *** آنقدر خندیدیم *** که حتی اشک از گوشۀ تنها چشم من *** بیرون آمد.<ref name=''شعر''>{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadabpub.ir/content/ID/219/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%AE%D8%A8%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86|عنوان= شعر}}</ref> | |||
'''|تراز=چپ|عرض=22%|رنگ پسزمینه=#dae4a8}} | |||
====نامت را بگذار وسط این شعر ==== | |||
«نامت را بگذار وسط این شعر» عنوان مجموعۀ شعر سپیدِ محمدرضا شرفی خبوشان است که از طرف انتشارات شهرستان ادب در ٧٨ صفحه در سال ١٣٩١ بهچاپ رسیده است. عموماً اشعار این مجموعه، شعرهایی برای دفاع مقدس هستند.از ویژگیهای بارز این کتاب، آشناییزداییهای برخی اشعار است. در صفحۀ٢٠ این کتاب، سه شعر کوتاه به نام «سه اپیزود» هست که از کلمات یوسف، یونس و سلیمان استفاده شده و شاعر از پیشزمینۀ ذهنی و عقبۀ تاریخی آن کلمات، آشنایی زدایی انجام داده ست. همچنین در برخی از این اشعار روایت غیرخطی وجود دارد و بهسبب کنش و واکنشی که در روایت غیرخطی بین متن و ذهن مخاطب اتفاق میافتد، مخاطب تلاش بیشتری در اندیشۀ کشفِ پیامِ شاعر میکند.دراین مجموع چند شعر بهزبان محاوره نوشته شده است و این شکستگی در زبانِ اشعار، که مخاطب بعد از خواندن چند شعر به زبان رسمی، شعری به زبان محاوره میخواند ارتباط خواننده با شعر را بیشتر کند.<ref name=''شعر''></ref> | |||
نسخهٔ ۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۱
محمدرضا شرفی خبوشان | ||||
---|---|---|---|---|
زمینهٔ کاری | شعر، داستان نویسی، تدریس | |||
زادروز | ٢٠ مهر ۱۳۵۷ | |||
ملیت | ایرانی | |||
کتابها | بالای سر آبها موهای تو خانه ماهیهاست یحیی و یاکریم عاشقی بهسبک ونگوک بیکتابی روایت دلخواه پسری شبیه سمیر کارخانه اسلحه سازی | |||
دیوان سرودهها | از واژه ها تهی طعم خوشواژهها و یادداشتهای بیاهمّیت ... نامت را بگذار وسط این شعر راه ناتمام | |||
مدرک تحصیلی | کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی | |||
|
محمدرضا شرفی خبوشان نویسنده، شاعر و مدرس زبان و ادبیات فارسی و اهل ورامین است که در بیستم مهر ۱۳۵۷ متولد شد و برخی از آثارش به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی و جایزهی جلال، کتاب سال دفاع مقدّس، کتاب سال داستان انقلاب و... برگزیده شدهاند.
شرفی خبوشان در کارنامه ادبی خود کتاب غزل، شعر سپید، رمان نوجوان و رمان بزرگسال دارد و در کارگاههای آموزشی و کلاسهای داستان نویسی متعدّدی تدریس کرده است و داوری و دبیرعلمی چند جشنواره داستاننویسی را عهدهدار بوده است. او از دوران راهنمایی و متوسطه و همزمان با برگزاری مسابقات و اردوهای شعرخوانی در مدارس، سرودن شعر را بهصورت حرفهای آغاز کرد و حتی در چند دوره نیز بهعنوان شاعر برتر، منتخب کشوری شد. وی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی است و اولین اثر خود را در قالب مجموعه شعر بهنام «از واژهها تهی» ، در سال ١٣٨٢ و در سن ٢۵ سالگی منتشر کرد.[۱]
داستانک
اولین کارم وقتی چاپ شد
- «بین جرأت و جسارت، و حماقت میگویند یک نخ باریک وجود دارد. من اولین مجموعه شعرم را در سال ١٣٨٢، زمانی که ٢۵سال داشتم چاپ کردم که البته زیاد زود هم نبوده است. سالها قبل از آنهم مجموعه شعر آماده داشتم زیرا آغاز شعرسرایی من از دوران تحصیلات راهنمایی بود؛ یعنی تقریباً از ١٢ سالگی.»خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
نقاشروشنفکر به سبک ونگوگ
- «چیزی که مرا مشتاق کرد رمان «عاشقی به سبک ونگوگ» را بنویسم شخصیت نقاشروشنفکر بود که برایم جذاب بود. در تاریخ معاصرمان شخصیتهایی را داریم که هم نقاش هستند و هم روشنفکر و بخش زیادی از هنر ما در گذشته بر عهده این جماعت بوده است. فضای خاصی برای خودشان داشتند. احساس میکردم تکیه بر نقاشی و روشنفکری و ارتباط با وقایع پیش از انقلاب میتواند موضوع جذابی برای نوشتن باشد.»خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
ونگوگ و اسطورهها
شرفی خبوشان از ایده انتخاب نام «عاشقی به سبک ونگوگ» برای رمانش می گوید: «علت انتخاب این نام را باید در اسطورههای تاریخی جستجو کرد. زمانی که جوانان نجات یافته از دست ضحاک به کوههای "البرز کوه" پناه میبرند و روزبهروز بر تعداد آنها افزوده میشود، و بر ضحاک قیام میکنند. در اینجا خود کوه جنبه اسطورهای داشته و نام البرز هم شاید بتواند به تعمیق این اسطوره کمک کند.»[۲]
تقدیم جایزه به سیلزدگان
شرفی خبوشان برای رمان «کارخانه اسلحهسازی داوود داله» یکی از برگزیدگان جشنواره بینالمللی شعر و داستان انقلاب بود که جایزه نقدیاش را به احیای کتابخانههای آسیبدیده از سیل نوروز٩٨ اختصاص داد.[۳]
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
- «این جایزهها نه جای شعف دارد نه جای دلخوری. باتوجه به اینکه خودم داور و کارشناس مسابقات و جشنوارههای متعدد بودم و هستم و کاملاً برایم قابل لمس است که داوریکردن جوایز مؤلفههای خاص خودش را دارد و بنابر بافت هیأت داوران است و هر اثری که انتخاب میشود جنبهای از آن ارزشمند بوده است و به این معنا نیست که جایزه گرفتن یا نگرفتن در اثر تأثیر میگذارد. فقط میتواند در معرفی و فروش اثر تأثیر بگذارد که امیدوارم بگذارد. وگرنه جهان و نگاه نویسنده باید فراتر از جوایز ادبی باشد و برای معنای زیستن در متن ادبی و اهداف والاتر بنویسد؛ اما جایزه ادبی هم خیلی خوب است و میتواند به نویسنده کمک کند.»خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
داستانک جایزه جلال آلاحمد
- «با افتخار این جایزه را قبول میکنم چون جایزهای است که مردم آن را به من دادهاند و اعتقادی به ذهنیت تفکیکی بین مردم و دولت یا ارگان یا سیستم ندارم و همه را در یک مجموعه میبینم. برای همین کتاب بیکتابی هم به نوعی میخواهد این اندیشه را بگوید که ما رهایی پیدا کنیم از این ذهنیت تفکیکی که ایجاد شده است.»
داستانکهای زندگی شخصی
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
سالشمار زندگی
- ۱۳۵۷: تولد در ورامین
- ١٣٦٩: آغاز شعرسرایی
- ۱۳٨١: پایان دوره کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
- ۱۳٨٣: انتشار نخستین مجموعه اشعار «از واژهها تهی»
- ١٣٨۵: انتشار مجموعه شعر «طعم خوش واژهها و یادداشتهای بیاهمیت یک شاعر شهرنشین»
- ١٣٨٧: گردآوری مجموعه شعر دفاع مقدس از شاعران جنوب شرق استان تهران «پوتین من کجاست؟»
- ١٣٨٨: انتشار مجموعه اشعار «راه ناتمام»
- ١٣٩١: گردآوری مجموعه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس «ایستادن در غرب»،انتشار مجموعه شعر «نامت را بگذار وسط این شعر»
- ١٣٩٢: دبیر علمی ششمین دوره جایزه ادبی یوسف
- ١٣٩٣: انتشار رمان «عاشقی به سبک ونگوگ»
- ١٣٩۴: انتشار رمان نوجوان « یحیی و یاکریم» ،نامزد جايزه «قلم زرين» برای رمان «عاشقی به سبک ونگوگ»
- ١٣٩۵: انتشار رمان نوجوان «موهای تو خانه ماهیهاست»، انتشار رمان «بیکتابی»
- ١٣٩٧ : دبیر علمی بخش داستان شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره»[۴] ،داور بخش رمان و داستان بلند یازدهمین دوره جایزه «جلال آل احمد»، برنده مقام اول در دهمین جشنواره داستان انقلاب برای رمان«روایت دلخواه پسری شبیه سمیر»
- ١٣٩٨ :انتشار رمان نوجوان «کارخانه اسلحه سازی داوود داله»، انتشار رمان «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر»، شایسته تقدیر برای رمان «کارخانه اسلحه سازی داوود داله»
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
شرفی خبوشان علاوه بر این که خود چندین مجموعه شعر به چاپ رسانده است در گردآوری مجموعه اشعار شاعران دیگر نیز اهتمام داشته است. او در حوزه داستان نویسی نوجوان نیز کار کرده است و دبیر جشنواره های ادبی در زمینه شعر و داستان هم بوده است.
یادمان و بزرگداشتها
شرفی خبوشان از دیدگاه دیگران
حمیدعبداللهیان(مدرس و منتقد ادبیات)
شرفی خبوشان، دولتآبادیِ مدرن است. نخست، نثر انعطافپذیر و متناسبی برای داستانها دارد. دوم، روایتها جذابیت دارند. اینکه به چه مواردی و چگونه اشاره شود، جزء شم نویسندگی است و بر اساس این دو فاکتور میتوان شرفی خبوشان را یک دولتآبادیِ مدرن دانست.[۵]
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
- «رمان من مطالبه از هیچ کس نیست، مطالبه از خویشتن است، یعنی اگر مطالبهای، طلبی، نگاهی، انتقادی، حرکتی است همه اینها از وجود تک تک ماست و چیزی است که حس میکنم این راه نجاتِ یک انسان است و این مولفهای است که ما از فرهنگمان میگیریم، از اسطورههایمان میگیریم، از ادبیات کهنمان میگیریم یعنی رجعت دادن به شناخت خویشتن، اینکه فرافکنی نکنیم، تقصیرها را به گردن دیگری نیندازیم، ضعفها را میبینیم نقاط قوت و شاخصهای استثنایی وجود خودمان را هم ببینیم.»خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
- «روشنفکر ما فقط یاد گرفته است دین را زیر سوال ببرد، خیال میکند تمام مشکلاتش دین است، مانند صادق هدایت؛ آمده است و خیال کرده است تمام مشکلات ما زیر سرِ دین است با تمام توانش آمده، بلندقامت ایستاده در اکثرِ آثارش دارد به سخره میگیرد، این بیراهه رفتن روشنفکران ماست»خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
سیاست و رمان
این نویسنده رمان را جدا از سیاست می انگارد و دراین باره می گوید:«من همیشه خاستگاه رمان را بالاتر از سیاست میبینم، بله یک نفر هم میتواند برداشت روانشناختی داشته باشد، یک نفر برداشت سیاسی داشته باشد، یک نفر برداشت فلسفی داشته باشد، یک نفر خویشتنِ خودش را ببیند، ولی بین همه اینها کمترین چیزی که من برای آن قائل هستم، برداشت سیاسی است و اصلاً این واژه برای یک رمان واژۀ قشنگی نیست، چون مقولۀ رمان انسان است.»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
رمان «بیکتابی» در سی و هشتمین دوره نمایشگاه کتاب پاریس که با حضور ۵۰ کشور، اسفند ۱۳۹۶ در محل نمایشگاههای «پورت دو ورسای» برگزار شده بود، حضور داشت و مذاکراتی با ناشرانی از آلبانی، هند و الجزایر برای ترجمه و انتشار این اثرِ برگزیده جایزه جلال انجام شد.
کارگاههای داستان نویسی
شرفی خبوشان در کارگاههای داستان نویسی بسیاری درس گفته است:
- مدرس داستان نویسی دوره آلجلال در شهرهای مختلف ایران که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار کرد.[۶]
- مدرس کارگاه تخصصی تکنیکهای داستاننویسی که با حضور کارشناسان استانهای سمنان، لرستان، البرز، آذربایجان شرقی و جمعی از نویسندگان کشور افغانستان در حوزههنری تهران برگزار شد.[۷]
- مدرس کارگاه تخصصی رمان که در حوزه هنری استان سمنان برگزار شد.[۸]
- مدرس داستاننویسی در کارگاه عناصر داستانی مکتب مهر که تیر ۱۳۹۸ برگزار شد.[۹]
- کارگاه آموزشی تکمیلی داستاننویسی که در گنبدکاووس برگزار شد.[۱۰]
- مدرس هشتمین کارگاه تخصصی رماننویسی که با با همکاری حوزه هنری استان همدان و شهرستان ادب؛برگزار شد.[۱۱]
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
برخی منتقدان معتقدند فصل آخر رمان «عاشقی به سبک ونگوگ» متأثر از کلیدر محمود دولتآبادی است. شرفی خبوشان در پاسخ گفته است: «من این رمان را خواندهام و به این اثر بهخوبی به جغرافیای آن منطقه میپردازد اما این که چقدر تحت تأثیر این رمان بودهام را خودم نباید بگویم ولی قطعاً سعی کردم اینطور نباشد و شاید اگر حتی مشابهتهایی اندک در ذهن مخاطب با آن رمان به وجود بیاید به خاطر جغرافیای این فصل با رمان «کلیدر» است. اما ضرباهنگ جملات و لغات متفاوت با «کلیدر» است.[۱۲]
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
رمان «عاشقی به سبک ونگوگ» یکی از نامزدهای آثار برگزیده جایزه ادبی اندرزگو است که قرار است با حمایت موسسه فیلمسازی اوج، تبدیل به فیلم سینمایی شود.[۱۳]
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و کتابشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه و فهرست آثار
از واژهها تهی، مجموعه غزل، نشر واج، سال۱۳۸۲
طعم خوش واژهها و یادداشتهای بیاهمّیت یک شاعر شهرنشین، مجموعه شعر سپید، نشر واج، سال۱۳۸۵
نامت را بگذار وسط این شعر، مجموعه شعر سپید،انتشارات شهرستان ادب، سال۱۳۹۱
بالای سر آبها، مجموعه داستان، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، سال۱۳۹۵
موهای تو خانه ماهیهاست، رمان نوجوان، عصر داستان، چاپ اول، سال ۱۳۹۲، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ سوم، سال۱۳۹۵، چاپ چهارم، شهرستان ادب ،سال۱۳۹۶
یحیی و یاکریم، رمان نوجوان، سوره مهر، سال۱۳۹۴
راه ناتمام (اشعار برگزیده نخستین جشنواره شعر دفاع مقدس و جایزهی ادبی سرداران شهید جنوب شرق استان تهران)
عاشقی به سبک ونگوگ، رمان، انتشارات شهرستان ادب، چاپ دوم، سال۱۳۹۷
بیکتابی، رمان، انتشارات شهرستان ادب، چاپ پنجم، سال ۱۳۹۷
گردآوری ایستادن در غرب (خاطرات پاسدار انقلاب و دفاع مقدس سردار احمد شاهسون از مبارزات غرب کشور)، سال ١٣٩١
گردآوری پوتین من کجاست؟ (مجموعه شعر دفاع مقدس)، سال ١٣٨٧
جوایز و افتخارات
- نامزد جایزه قلم زرّین و کتاب سال دفاع مقدس در بخش شعر برای کتاب نامت را بگذار وسط این شعر
- بهترین اثر برگزیده کتاب سال دفاع مقدّس درسال ۱۳۸۹ برای کتاب بالایسر آبها
- بهترین اثر برگزیده رمان نوجوان جشنواره داستان انقلاب برای کتاب موهای تو خانه ماهیهاست
- نامزد جایزه کتاب سال جایزه جلال آلاحمد، قلمزرّین و شهید غنیپور برای کتاب عاشقی به سبک ونگوگ
- کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و جایزه جلال آلاحمد و تقدیرشده در جایزه شهید غنیپور برای رمان بیکتابی
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
در اینجا چند اثر از این نویسنده را بررسی میکنیم:
شیخ غریق، درست چند ساعت بعد از هانی عبدالرسول، موفق شده بود همراه طلبههای نجف، سوار بر یک مینیبوس به کاظمین برود. طلبهها در کاظمین امام را دیدار کرده بودند و به اتفاق امام به زیارت حرم جوادین رفته بودند و دیده بودند که امام با چه خضوع و خشوعی پس از زیارت حرمین، بر سر قبور متبرک علمایی چون شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی و سیدمرتضی و سیدرضی حاضر شده و فاتحه خوانده و دستها را بالا برده و با صدای بلند برایشان دعا کرده. طلبهها همراه امام شده بودند و از دنبال امام به سامرا رفته بودند. آنجا شیوخ سامرا و طلاب مدرسۀ میرزای شیرازی از امام استقبال کرده بودند و همه دیده بودند که چطور امام آنجا هم بعد از زیارت حرم، بالای قبر صاحب فتوای تنباکو ایستاده و دستها را بالا برده و با صدای بلند برایش دعا کرده.خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
روایت دلخواه پسری شبیه سمیر
این رمان تازهترین اثر داستانی محمدرضا شرفی خبوشان است که قرار است بهزودی توسط انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شود و سال ١٣٩٧ مقام اول را در دهمین جشنواره داستان انقلاب از آن خود کرده بود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه این نویسنده شخصیتهای کتاب را عراقی و بعضاً از اعضای حزب بعث دانست و عنوان کرد:« بخشی از داستان به سالهای تبعید حضرت امام در عراق و دوران تبعید میپردازد. بر همین اساس داستان در این کشور روایت میشود.» او برای تالیف این رمان از مدتها قبل تحقیق و پژوهش را آغاز کرده بود، مطالعات گستردهای انجام داده بود.[۱۴]
مکالمه چهار جانباز:
چقدر خندیدیم *** به مرتضی گفتم: *** تا وقتی بمیری *** مجبوری مؤدب باشی *** چون پایی نداری که دراز کنی. *** یحیی گفت: *** از تهِ گلویش *** دَمِ خودم گرم *** دیگر سر کسی داد نمیزنم. *** اصغر مرده بود از خنده *** به آستینهای خالیاش نگاه کردیم؛ *** دستی نداشت *** که دراز کند. *** تا آخر دنیا *** توی سفرۀ کسی *** دست نمیبرد. *** چقدر خندیدیم! *** تا آخر دنیا *** تا آخر دنیا، امّا *** همۀ ما دل داشتیم *** و آن شب *** با دلهای واماندهمان *** آنقدر خندیدیم *** که حتی اشک از گوشۀ تنها چشم من *** بیرون آمد.[۱۵]
نامت را بگذار وسط این شعر
«نامت را بگذار وسط این شعر» عنوان مجموعۀ شعر سپیدِ محمدرضا شرفی خبوشان است که از طرف انتشارات شهرستان ادب در ٧٨ صفحه در سال ١٣٩١ بهچاپ رسیده است. عموماً اشعار این مجموعه، شعرهایی برای دفاع مقدس هستند.از ویژگیهای بارز این کتاب، آشناییزداییهای برخی اشعار است. در صفحۀ٢٠ این کتاب، سه شعر کوتاه به نام «سه اپیزود» هست که از کلمات یوسف، یونس و سلیمان استفاده شده و شاعر از پیشزمینۀ ذهنی و عقبۀ تاریخی آن کلمات، آشنایی زدایی انجام داده ست. همچنین در برخی از این اشعار روایت غیرخطی وجود دارد و بهسبب کنش و واکنشی که در روایت غیرخطی بین متن و ذهن مخاطب اتفاق میافتد، مخاطب تلاش بیشتری در اندیشۀ کشفِ پیامِ شاعر میکند.دراین مجموع چند شعر بهزبان محاوره نوشته شده است و این شکستگی در زبانِ اشعار، که مخاطب بعد از خواندن چند شعر به زبان رسمی، شعری به زبان محاوره میخواند ارتباط خواننده با شعر را بیشتر کند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
ناشرانی که با او کار کردهاند
- واج
- روزگار
- شهرستان ادب
- انتشارات سوره مهر
- انتشارات علمی و فرهنگی
- موسسه علمی و فرهنگی صاحبالزمان (عج)
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
منبعشناسی
منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایاننامه)
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
شرفی خبوشان در برنامه کتاب باز شبکه تلویزیونی نسیم حضور یافته است واز رمانهایش گفته است.[۱۶]
او همچنین بهمناسبت کسب جایزه ادبی جلال برای رمان بیکتابی در شبکه چهار صداسیما حضور یافت و مصاحبهایی انجام داد.[۱۷]
شرفی خبوشان با شبکه آرت تالکس نیز درباره ادبیات داستانی مصاحبه کرده است.[۱۸]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «زندگینامه».
- ↑ «ونگوگ و اسطورهها».
- ↑ «کمک به سیلزدگان».
- ↑ «دبیرعلمی جوان سوره».
- ↑ «دولتآبادی مدرن».
- ↑ «دوره آلجلال».
- ↑ «کارگاه تخصصی مراکز استانها».
- ↑ «کارگاه رمان سمنان».
- ↑ «کارگاه مکتب مهر».
- ↑ «کارگاه گنبد کاووس».
- ↑ «کارگاه حوزه هنری همدان».
- ↑ «تاثیر دولت آبادی».
- ↑ «اقتباس سینمایی از عاشقی به سبک ونگوگ».
- ↑ «روایت سمیر در عراق».
- ↑ «شعر».
- ↑ «کتاب باز».
- ↑ «مصاحبه شبکه چهار».
- ↑ «آرت تالکس».