فریدون رهنما: تفاوت میان نسخهها
آقای مستقیم (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
آقای مستقیم (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|در زمان حکومت = پهلوی | |در زمان حکومت = پهلوی | ||
|اتفاقات مهم = | |اتفاقات مهم = | ||
|نام دیگر = کاوه | |نام دیگر = کاوه طبرستانی، کوچه، چوبین | ||
|لقب = | |لقب = | ||
|بنیانگذار = | |بنیانگذار = | ||
|پیشه = شاعر، سینماگر و مترجم | |پیشه = شاعر، سینماگر و مترجم | ||
|سالهای نویسندگی = از | |سالهای نویسندگی = از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۴ | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = [[منظومهای برای جهان]]، [[آوازهای رهایی]] و... | |کتابها = [[منظومهای برای جهان]]، [[آوازهای رهایی]] و... | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''فریدون رهنما''' سینماگر، شاعر، نویسنده و مدرّس ایرانی بود. | |||
<center>***</center> | |||
فریدون رهنما یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در شعر معاصر به حساب میآید. او در عین حال از مهمترین سینماگران معاصر ایران است. در دهه چهل شمسی، دوران موسوم به دوران طلایی ادبیات در ایران، شاید کمتر کسی را همچون فریدون رهنما بتوان یافت، که تا این حد در شعر آوانگارد ایران نقش بازی کرده است. <ref name="khamoush">{{یادکرد وب|نشانی= http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/118568-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B1%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE|عنوان =فریدون رهنما و خاموش کردن تاریخ!}}</ref>{{سخ}} | |||
در گفتوگوهای متفاوتی که از فریدون رهنما به جا مانده است، او را به معنای واقعی کلمه روشنفکری ایرانی میبینیم که مدافع حرکتهای نو و مدرن در حیطهٔ هنر، ادبیات، سینما و تئاتر بوده است. در حیطهٔ شعر، میتوان به حمایت او از شاعران نوپرداز اشاره کرد.<ref> {{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=قوکاسیان |نام۱=زاون|عنوان= از فریدون رهنما غافل نشویم }} </ref>{{سخ}} | |||
ساختن سه فیلم کوتاه و انتشار پنج دفتر شعر به زبان فرانسه و یک دفتر شعر به فارسی و نگارش ده ها مقاله در نقد سینما و ادبیات، حاصل عمر کوتاه فریدون رهنما بود. فریدون رهنما را باید در کنار ابراهیم گلستان و فرخ غفاری از پیشگامان سینمای مدرن و روشنفکری در ایران به حساب آورد. او با اینکه سه فیلم بیشتر نساخت اما با نوآوریها و جسارتهای فرمی و بیانی خود، نقش مهمی در ارتقا زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت و الهامبخش سینماگران بعد از خود شد.<ref name="bbc">{{یادکرد وب|نشانی= http://www.bbc.com/persian/arts/2011/08/110808_l06_rahnama_fereydoun_pj|عنوان =به یاد «فریدون رهنما»، سینماگر و اندیشمند ایرانی}}</ref>{{سخ}} | |||
همچنان که گیوم آپولینر در شعر و ادبیات فرانسه شخصیتی تاثیرگذار بود، فریدون رهنما نیز بر جریان شعر مدرن ایران تاثیر بسیار گذاشت، تا جایی که میتوان ردپای فریدون رهنما را در مهمترین جریانهای شعری پس از نیما مشاهده کرد.<ref name="khamoush"/> | |||
==داستانک== | |||
===استعفا=== | |||
[[داریوش شایگان]] در برههای همراه با فریدون رهنما در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی تدریس میکرد. او در بارهٔ این تجربه و استعفای خودشان از این دانشکده چنین شرح میدهد: | |||
{{گفتاورد تزیینی|زمانی که من در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی که توسّط هوشنگ کاظمی افتتاح شده بود، مشغول به کار شدم و قرار شد درس اسطورهشناسی بدهم، برخی از نخبگان هم در آن دانشکده حضور داشتند: پرویز تناولی، [[کریم امامی]]، [[سهراب سپهری]]، [[بیژن صفاری]]، اسدالله بهروزان و خود فریدون که اگر اشتباه نکنم سبکشناسی تدریس میکرد. وقتی قرار شد هوشنگ کاظمی به علّتی که درست در خاطر ندارم، دانشکده را ترک کند، ما دوستان همگی تصمیم گرفتیم استعفا دهیم و نوشتن متن استعفانامه را به فریدون سپردیم که او هم متنی تهیه کرد. فریدون و من استعفا دادیم، دیگر نمیدانم کی ماند و کی رفت.<ref name="shaygan"/>}} | |||
==زندگی و تراث== | |||
===سالشمار زندگی فریدون رهنما=== | |||
*'''۱۳۰۹''': دوم خرداد، تولّد در تهران. | |||
*'''۱۳۲۷''': سرودن دفتر شعر به زبان فارسی «[[دفتر شعر هیچ|هیچ]]» با نام مستعار کوچه.{{سخ}} | |||
سرودن دفتر شعر به فرانسه با نام «Naitre» «زاده شدن». | |||
*'''۱۳۲۸/۲۹''': تحصیل در دانشکدهٔ ادبیات سوربن و مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس،{{سخ}} | |||
سرودن شعر «آن طرف زندگی را»، «کاش من صد هزار زبان داشتم»، «خندهٔ معدن»، «برای بودلر که نمیدانست» | |||
*'''۱۳۳۰''': انتشار دفتر شعر به فرانسه Oda a la Perse «منظومهای برای ایران»، با نام مستعار کاوه طبرستانی، پاریس، انتشارات پیییر سگرس (اکتبر ۱۹۵۱){{سخ}} | |||
نقد سه کتاب: «خورشید میدمد» (کارن)، «حکمت خدا» (دریا)، «آخرین نبرد» (آینده)، «شعر زندگیست» مقدمهای برای دفتر شعر ا. صبح (شاملو) با نام مستعار چوبین، | |||
*'''۱۳۳۲''': کتابدار کتابخانهٔ مجلس، سرودن دفتر شعر Faire Naitre «زادن» | |||
*'''۱۳۳۴''': انتشار Ode au Monde «منظومهای برای جهان» (دو دفتر)، پاریس، انتشارات پیییر سگرس، (۱۹۵۵).{{سخ}} | |||
سرودن دفتر شعر Retours «بازگشت».{{سخ}} | |||
مقالهای دربارهٔ سینمای ایران (سخن) | |||
*'''۱۳۳۵''': سرودن دفتر شعر Renaissances «نوزایشها». | |||
*'''۱۳۳۶/۳۷''': گذراندن رسالهٔ «واقعیتگرایی در فیلم» در مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس.{{سخ}} | |||
سرپرستی مجلهٔ «فیلم و زندگی» (شمارهٔ ۴، ۵ و ۶)، انتشار مقالهٔ «صبای انسان»، «شعر و شاعر» (مجلهٔ صدف) | |||
*'''۱۳۳۸''': انتشار مجموعهٔ شعر poem Anciens «سرودههای کهنه»(۱۳۲۷-۱۳۳۷)، پاریس، انتشارات دبرس (۱۹۵۹){{سخ}} | |||
نمایشنامهٔ «داستان سیاوش»، مقالهٔ «سخنی چند دربارهٔ فردوسی»، انشترا مقالهٔ دربارهٔ م. امید (دفترهای زمانه) | |||
*'''۱۳۳۹''': نخستین نمایش فیلم «سیاوش در تخت جمشید» در مرکز بینالمللی فیلم در پاریس و سخنرانی دربارهٔ «مسائل کنونی هنر ایران».{{سخ}} | |||
انتشار مقالهٔ «[[نیما یوشج]] و دلش که میتپید» (یغما)، «تاریک و روشن [[سهراب سپهری|سپهری]]» (نقش و نگار).{{سخ}} | |||
مقالهٔ روژه لسو دربارهٔ شعر فریدون رهنما، پاریس، مجلهٔ (Orient اوریان) | |||
*'''۱۳۴۰''': نمایش فیلم «تخت جمشید» در کانون فیلم تهران{{سخ}} | |||
«یادداشت دربارهٔ چند نمایش ایرانی»، (تعزیه و نمایش دروازه قزوین) | |||
*'''۱۳۴۱''': آغاز تهیهٔ فیلم «سیاوش در تخت جمشید» با وامهای گوناگون، تدریس سبکشناسی در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی. | |||
*'''۱۳۴۴''': نخستین نمایش «سیاوش در تخت جمشید» در سینماتک فرانسه و معرفی فیلم توسط هانری لانگلوا، رییس سینمانک فرانسه{{سخ}} | |||
سخنرانی هانری کربن با عنوان «سیاوش در تخت جمشید، معرفی فیلم فریدون رهنما» در موزهٔ گیمه و انتشار آن در مجلهٔ Orient اوریان شمارهٔ ۳۹.{{سخ}} | |||
انتشار مقالهٔ «فیلم مستند و پیوند آن با گذشته» (مجلهٔ نگین) | |||
*'''۱۳۴۵''': دریافت جایزهٔ اپستاین به خاطر «پیشبرد زبان سینمایی» در فستیوال لوکارنو (۱۹۶۶){{سخ}} | |||
انتشار «پایان یک تولد» دربارهٔ [[فروغ فرخزاد]] (آرش) | |||
*'''۱۳۴۶''': انتشار «فروغ فرخزاد» (مجلهٔ تلاش){{سخ}} | |||
سرپرستی قسمت پژوهش در سازمان تلوزیون ملّی،{{سخ}} | |||
تدریس هنرشناسی فیلم در مدرسهٔ عالی تلویزیون و سینما،{{سخ}} | |||
سخنرانی «کنونی بودن شخصیتهای شاهنامه» | |||
*'''۱۳۴۷''': انتشار دفتر شعر به فرانسه Chant de delievrance «آوازهای رهایی»، پاریس، انتشارات پ. ژ. اسوالد،{{سخ}} | |||
انتشار «دیباچه برای دفتر شعری از یک شاعر جوان» ( کتاب اول شعر دیگر){{سخ}} | |||
انتشار «ذرههای یک نگاه آینده» دربارهٔ طرحهای بهمن فرمان (تلاش) | |||
*'''۱۳۴۸''': آغاز تهیه فیلم «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» با وام ۱۵ ساله از تلویزیون ملّی. | |||
*'''۱۳۴۹''': انتشار چند ترجمه از شعرهای او (کتاب دوم شعر دیگر) | |||
*'''۱۳۵۰''': انتشار مقالهٔ «اژدرهای نفس ما در چشم اردشیر محصص» (مجلهٔ نگین) | |||
*'''۱۳۵۱''': انتشار کتاب «واقعیتگرایی فیلم» (انتشارات بوف) | |||
*'''۱۳۵۲''': سفر زمینی به اروپا، برداشت چند نمای فیلم «پسر ایران» در پاریس و نوشتن زیرنویس فرانسه برای آن..{{سخ}} | |||
جرّاحی مغز در استکهلم. | |||
*'''۱۳۵۴''': اول خرداد آن سال، نمایش «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» در سینماتک پاریس، با معرفی هانری لانگلوا و در حضور کارگردان.{{سخ}} | |||
۲۷ تیرماه آن سال، نخستین نمایش فیلم در ایران، جشنوارهٔ توس.{{سخ}} | |||
۱۷ مرداد آن سال، در گذشت فریدون رهنما در پاریس.{{سخ}} | |||
۱۹ مرداد، مصاحبه با هانری لانگلوا دربارهٔ فریدون رهنما.{{سخ}} | |||
اعطای جایزهٔ «فریدون رهنما» به فیلم «صدای تازه»، ساختهٔ سهیل سوزنی. | |||
*'''۱۳۵۶''': اعطای جایزهٔ طلایی «فریدون رهنما» به فیلم «یچههای وحشی»، ساختهٔ کینگ یوکفونگ از چین. | |||
*'''۱۳۸۱''': انتشار «واقعیتگرایی فیلم» ویراست دوم، زیر نظر فریده رهنما، انتشارات نوروز هنر. | |||
*'''۱۳۸۳''': انتشار فیلمنامهٔ «سیاوش در تختجمشید»، زیر نظر فریده رهنما، نشر قطره. | |||
*'''۱۳۹۴''': انتشار «واقعیت مادر است»، زیر نظر فریده رهنما، نشر دانه.{{سخ}} | |||
انتشار «گذشته مرگ نیست، نقاب نیست، گندم است، لاله است و جان»(شعرهایی از فریدون رهنما)، با پیشگفتار و ترجمهٔ فریدهٔ رهنما، نشر دانه. | |||
<ref name="bokhara">{{یادکرد ژورنال|عنوان=سالشمار زندگی و آثار فریدون رهنما |}}</ref> | |||
===فراز و نشیب زندگی رهنما=== | |||
فریدون رهنما در دوم خرداد ۱۳۰۹ در تهران زاده شد. پدر او زینالعابدین رهنما، نویسنده مفسّر و مترجم قرآن و مادر او زکیه حائری، نوهٔ شیخ عبدالله مازندرانی بود. فعالیتهای ادبی پدر فریدون، زینالعابدین رهنما در آغاز در زمینهٔ روزنامهنگاری بود و در دوران رضاشاه او بیشتر بهعنوان مدیر مجلهٔ رهنما و سپس روزنامهٔ ایران شهرت یافت، ولی همین فعالیّت او را به جدالهای سیاسی با مقامات دولتی کشانید و به تبعید او به بیروت انجامید. فریدون نیز همراه با خانواده به بیروت رفت. پس از برکناری رضاشاه از سلطنت در سال ۱۳۲۰ و باز شدن فضای سیاسی کشور، خانوادهٔ رهنما به تهران بازگشتند.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=نصر |نام۱=سیدحسین |عنوان=یاد رفتگان:درگذشت زینالعابدین رهنما}} </ref>{{سخ}} فریدون در سال ۱۳۲۱ در دبیرستان «فیروزبهرام» نامنویسی کرد و دانشآموز آنجا شد. حضور او در آن دبیرستان و ایران دیری نپایید و تنها دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۳ همراه پدر به پاریس مهاجرت کردند. فریدون در پاریس در دبیرستان «ژانسون دوسایی» ادامهٔ تحصیل داد و در این ایّام بر زبان فرانسوی تسلط کامل یافت.<ref name="azma">{{یادکرد ژورنال |عنوان=فریدون رهنما در یک نگاه|}} </ref>{{سخ}} | |||
فریدون رهنما در سال ۱۳۳۲ به عنوان کتابدار کتابخانهٔ مجلس شورای ملّی مشغول بهکار شد. خود او در جایی میگوید: «با آنکه به من پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.» دلیل این امر بیزاری او از فضای آن زمان سینمای ایران و یا به اصطلاح «فیلمفارسی» بود.<ref name="bbc"/> او از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸، برروی شعر، به خصوص شعر فرانسوی، میکوشد و کارهایی از جمله اشعاری و مقالاتی از این دوره به یادگار دارد. از جملهٔ اشعار این دوره میتوان به «[[نیست گهواره در خم زمین]]»، «[[دفتر شعر هیچ]]» و «[[دفتر شعر زاده شدن]]» و مقالاتی در رابطه با صادق چوبک و ... نام برد. <ref name="azma"/> او در سال ۱۳۲۸ در «دانشگاه سوربن» پاریس، در رشتهٔ ادبیات فرانسوی به تحصیل پرداخت.<ref name="shaygan"/> | |||
<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://rch.ac.ir/article/Details/14379|عنوان =رهنما فریدون}}</ref>{{سخ}} | |||
فریدون رهنما در سال ۱۳۲۹ در دومین کنگرهٔ جهانی صلح در ورشو شرکت کرد. در آنجا پابلو نرودا با اشعار او آشنا شد. <ref name="azma"/> در سال ۱۳۳۰ رهنما اولین دفتر شعر خود را به زبان فرانسوی با نام «Ode a la parse»(منظومهای برای ایران) با نام مستعار کاوه طبرستانی منتشر کرد.<ref name="bokhara"/> او در همین سال به علّت ابتلا به بیماری سل در بیمارستانی در سوئیس بستری شد. <ref name="azma"/> در سال ۱۳۳۵ او برای گذراندن رسالهاش به نام «واقعیتگرایی فیلم» در مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس به فرانسه سفر کرد. <ref name="azma"/>{{سخ}} | |||
رهنما در سال ۱۳۴۱ همراه با [[داریوش شایگان]]، پرویز تناولی، [[سهراب سپهری]] و دیگر شخصیتهای برجستهٔ آن زمان به تدریس در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی پرداخت. او در آن دانشکده سبکشناسی تدریس میکرد.<ref name="shaygan"/> {{سخ}} | |||
فریدون رهنما با افرادی مثل هانری لانگلوا، مؤسس سینماتک پاریس، پابلو نرودا و پل الوار شاعر و هانری کربن در ارتباط و مورد ستایش آنان بود. به عنوان مثال فیلم «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» برای اوّلینبار توسط هانری لانگلوا در سینماتک پاریس معرفی و پخش شد. همچنین هانری کربن در موزهٔ گیمهٔ پاریس در سال۱۳۴۴ دربارهٔ فیلم او، «سیاوش در تخت جشید» به سخنرانی پرداخت.<ref name="azma"/>{{سخ}} | |||
فریدون رهنما در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ به علت بیماری به بیمارستانی در پاریس منتقل شد و همان روز درگذشت. پس از مرگ او جایزهای برای فیلمسازان منطقهٔ آسیا به نام «جایزه فریدون رهنما» تعیین شد.<ref name="bokhara"/><ref name="azma"/> | |||
===شخصیت و اندیشه=== | |||
به گفتهٔ [[داریوش شایگان]]: | |||
{{نقلقول|فریدون رهنما شخصیتی جامعالاطراف بود. او به ادبیات فرانسه احاطهٔ کامل داشت و این تخصص را در دانشگاه سوربن به دست آورده بود. او به ادبیات ایران بسیار عشق میورزید و زبان فارسی را خوب میدانست. او عاشق ساختن فیلم بود و از انستیتوی پاریس دیپلم گرفته بود. همچنین او دستی در موسیقی داشت و به یاد دارم روزی پشت پیانو نشست و مدتی به بدیههنوازی پرداخت و من ار این همه استعداد، راستی به حیرت افتادم.<ref name="shaygan">{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=شایگان |نام۱=داریوش |عنوان=فریدون رهنما «لبخندی که چون واحهای زمردین در دلم شکفت»}} </ref>}} | |||
===زمینهٔ فعالیت=== | |||
===یادمان و بزرگداشتها=== | |||
===رهنما برای دیگران چگونه بود؟=== | |||
====[[نادر نادرپور]]: «چراغی در شب رؤیا»==== | |||
نادر نادرپور پس از مرگ فریدون رهنما شعر «چراغی در شب رؤیا» را در سوگ او میسراید:{{سخ}} | |||
<span style="color:blue"> | |||
باری به دوش داشتی از دوردستها{{سخ}} باری پر از غرور و درستی{{سخ}} باری که دسترنج کمال و کلام بود{{سخ}} تصویری میکشیدی بر پردهی سپید{{سخ}} تصویری از{{سخ}} همیشه و هرگز{{سخ}} تصویر ناتمام تو ، نقش تمام بود{{سخ}} افسانه میسرودی با لفظ ناشناس{{سخ}} لفظی نقابدار معانی{{سخ}} بدرود در کلام تو، عین سلام بود{{سخ}} در لحظهی هجوم جوانی{{سخ}} زخمی به سینه یافتی از هجر آفتاب {{سخ}}زخمی که لطمههاش پس از التیام بود{{سخ}} شب را همیشه دشمن خود میشناختی{{سخ}} اما ، به نیروز میانسالی{{سخ}} مغز تو را ستاره مسخّر کرد{{سخ}} این انتقام شب بود ، این انتقام بود{{سخ}} آه ای برادر، ای به سفر رفته{{سخ}} گویی ترا ز بندر پنهان صدا زدند{{سخ}} شاید که گمرهان شب دریا{{سخ}} حاجت به نور سرخ چراغ تو داشتند{{سخ}} آری، چراغ قلب تو یاقوت فام بود | |||
</span> | |||
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | |||
===تفسیر خود از آثارش=== | |||
===از چشم رهنما=== | |||
====[[صادق هدایت]]==== | |||
فریدون رهنما پس از دیدار با صادق هدایت، در دوران دانشجوییاش در پاریس، هدایت را چنین توصیف کرده است: | |||
{{گفتاورد تزیینی|دوماه پیش از مرگش بود که او را دیدم. من در آن زمان در پاریس دانشجو بودم. البته او را پیش از آن در خانهٔ پدرم نیز دیده بودم، اما آن سالها کم سالتر از آن بودم که بتوانم با او پرسوجو کنم... من به تدریج حس کردم چه صداقتی دارد، چه انسانیتی دارد. چه بلندپایه است! چه سرافراز است! و حتی به چشمم از نوشتههایش برتر آمد.<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=رهنما |نام۱=فریدون |عنوان=صادق هدایت }}</ref>}} | |||
====[[فروغ فرخزاد]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|نخستین اندیشهای که پس از مرگش به سرم آمد، آن بود که طرحهایش ناتمام خواهد ماند<ref>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=رهنما |نام۱=فریدون |عنوان=فروغ فرخزاد|پیوند= }}</ref>}} | |||
====دربارهٔ [[مروانبیلی]] و [[بیژن الهی]]==== | |||
'''دو نوزاد باورنکردنی'''{{سخ}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|آغاز هر چیز یا هر کار برای من گیرندگی بسیار دارد. در آغازست که هر چیز شکل میگیرد، میتواند شکل گیرد. فردای هر چیز نیز در آغاز آنست.{{سخ}} | |||
این زایشی است که مرگ را نیز در خود ادامه دارد، اما هر چه باشد زندگی است و خاموشی نیست. بیگمان اگر زاده نشویم نمیمیریم ...{{سخ}} | |||
کسی که به زبان میآید ــ خواه زبان عادی و خواه زبان سرایندگی ــ خودبهخود شگفتانگیز است. از لکنت به دور نخواهد بود، اما همین لکنت به نوعی لکنتِ زایش است، آغاز یک زندگی است و شاید آغاز فصلی تازه در واژهنامه مردمان تواند بود. به هر حال گاه دست کم این برتری را خواهد داشت که ما را از ساییدگی گفتار و سرایندگی طوطیوار برهاند. به شرطی که از شکلکها و دلقکبازیها نیز به دور باشد.{{سخ}} | |||
شعر این دو جوان ــ یکی مرد و یکی زن ــ نوید این زایش را میدهد. به زبان آمدهاند و در کشمکش شگفتیهای واژهها و شگفتیهای زندگی که دارند یا میبینند دست و پا میزنند. تلاششان ما را به باور داشتنشان میخواند.{{سخ}} | |||
کارشان به کجا خواهد انجامید؟ کسی نمیداند. به خودنماییها؟ به کسب و کار؟ به بازار تقلیدهای نهانی؟ به گشودن یک دکان شعر؟ یا باز هم به جویندگی؟ به اندیشه پی در پی؟ به پرسشهای دیگر؟ به ایمن داشتن راستی و درستکاری، باز کس نمیداند.{{سخ}} | |||
به هر حال آغازیست که نوید میدهد. فرقی نمیکند به دنبالِ «صدای طبلهایی که از خارکنان» میشنوید بروید یا با «برف» دوستانه گفتگو کنید.{{سخ}} | |||
بر سر دو راهیهاشان شکیبایشان باشیم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://mahdiyazdi.blogfa.com/tag/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B1%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7|عنوان =دو نوزاد باورنکردنی|}}</ref>}} | |||
===همراهیهای سیاسی=== | |||
===مخالفتهای سیاسی=== | |||
===نامههای سرگشاده=== | |||
===نامهای دستهجمعی=== | |||
===بیانیهها=== | |||
===جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش=== | |||
===جملهای از ایشان=== | |||
===نحوهٔ پوشش=== | |||
===تکیهکلامها=== | |||
===خلقیات=== | |||
===منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)=== | |||
===گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)=== | |||
===برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است=== | |||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | |||
===بنیانگذاری=== | |||
===تأثیرپذیریها=== | |||
===استادان و شاگردان=== | |||
===علت شهرت=== | |||
===فیلم ساخته شده براساس=== | |||
===حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود=== | |||
===اتفاقات بعد از انتشار آثار=== | |||
===نام جاهایی که به اسم این فرد است=== | |||
===کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند=== | |||
===مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند=== | |||
===ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره=== | |||
===برگههایی از مصاحبههای فرد=== | |||
==آثار و منبعشناسی== | |||
===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | |||
===کارنامه و فهرست آثار=== | |||
===جوایز و افتخارات=== | |||
===منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)=== | |||
===بررسی چند اثر=== | |||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | |||
===تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها=== | |||
==نوا، نما، نگاه== | |||
===خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)=== | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
#{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=قوکاسیان |نام۱=زاون |تاریخ=۱ تیر ۱۳۸۹|عنوان= از فریدون رهنما غافل نشویم |پیوند= |ژورنال=روزنامه شرق |دوره= |شماره=۹۹۴ |صفحات= |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=شایگان |نام۱=داریوش |تاریخ= خرداد و تیر ۱۳۹۵ |عنوان=فریدون رهنما «لبخندی که چون واحهای زمردین در دلم شکفت» |پیوند= |ژورنال=مجلهٔ بخارا |دوره= |شماره=۱۱۲ |صفحات=۱۰۲-۱۰۸ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |تاریخ= خرداد و تیر ۱۳۹۵ |عنوان=سالشمار زندگی و آثار فریدون رهنما |پیوند= |ژورنال=مجلهٔ بخارا |دوره= |شماره=۱۱۲ |صفحات=۹۲-۹۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=رهنما |نام۱=فریدون |تاریخ= خرداد و تیر ۱۳۹۵ |عنوان=صادق هدایت |پیوند= |ژورنال=مجلهٔ بخارا |دوره= |شماره=۱۱۲ |صفحات=۱۶۴-۱۶۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=رهنما |نام۱=فریدون |تاریخ= خرداد و تیر ۱۳۹۵ |عنوان=فروغ فرخزاد|پیوند= |ژورنال=مجلهٔ بخارا |دوره= |شماره=۱۱۲ |صفحات=۱۶۷-۱۶۸ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |تاریخ= آبان و آذر ۱۳۹۱ |عنوان=فریدون رهنما در یک نگاه|پیوند= |ژورنال=مجلهٔ آزما |دوره= |شماره=۹۲ |صفحات=۳۲ و ۳۳ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱=نصر |نام۱=سیدحسین |تاریخ= تابستان ۱۳۶۸ |عنوان=یاد رفتگان:درگذشت زینالعابدین رهنما|پیوند= |ژورنال=مجلهٔ ایران نامگ|دوره= |شماره=۴ |صفحات=۷۲۳-۷۲۶ |doi= |تاریخ بازبینی= ۵ مرداد ۱۳۹۸}} | |||
==پیوند به بیرون== | |||
* {{یادکرد وب|نشانی= http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/118568-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B1%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE|عنوان =فریدون رهنما و خاموش کردن تاریخ!|ناشر = وبگاه هنرآنلاین|تاریخ = ۱ خرداد ۱۳۹۷|تاریخ بازدید = ۵ مرداد۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی= http://rch.ac.ir/article/Details/14379|عنوان =رهنما فریدون|ناشر = وبگاه دانشنامه جهان اسلام|تاریخ =|تاریخ بازدید = ۵ مرداد۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.com/persian/arts/2011/08/110808_l06_rahnama_fereydoun_pj|عنوان =به یاد «فریدون رهنما»، سینماگر و اندیشمند ایرانی|ناشر = وبگاه بیبیسی فارسی|تاریخ = ۱۷ مرداد ۱۳۹۰|تاریخ بازدید = ۵ مرداد۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی= http://rch.ac.ir/article/Details/14379|عنوان =رهنما فریدون|ناشر = وبگاه دانشنامه جهان اسلام|تاریخ =|تاریخ بازدید = ۵ مرداد۱۳۹۸}} | |||
* {{یادکرد وب|نشانی=http://mahdiyazdi.blogfa.com/tag/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B1%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7|عنوان =دو نوزاد باورنکردنی|ناشر = وبلاگ تاووش|تاریخ = ۱۱ تیر ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۵ مرداد۱۳۹۸}} |
نسخهٔ ۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۱۷
فریدون رهنما | ||||
---|---|---|---|---|
' | ||||
زمینهٔ کاری | سرایش، فیلمسازی، نویسندگی و ترجمه | |||
زادروز | ۲ خرداد ۱۳۰۹ تهران | |||
پدر و مادر | زینالعابدین رهنما و زکیه حائری | |||
مرگ | ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ پاریس | |||
محل زندگی | تهران، بیروت، پاریس | |||
در زمان حکومت | پهلوی | |||
نام(های) دیگر |
کاوه طبرستانی، کوچه، چوبین | |||
پیشه | شاعر، سینماگر و مترجم | |||
سالهای نویسندگی | از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۴ | |||
کتابها | منظومهای برای جهان، آوازهای رهایی و... | |||
نوشتارها | «پایان یک تولد»، «نیما یوشیج و دلاش که میتپید» | |||
فیلمنامهها | «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است»، «سیاوش در تخت جمشید» و ... | |||
دانشگاه | دانشگاه سوربن، مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس | |||
دلیل سرشناسی | فیلم و اشعار آوانگاردش | |||
اثرگذاشته بر | بیژن الهی، یدالله رویایی، احمد شاملو، محمدرضا اصلانی و... | |||
اثرپذیرفته از | نیما یوشیج، هنری لانگلوا، پل الوار و... | |||
|
فریدون رهنما سینماگر، شاعر، نویسنده و مدرّس ایرانی بود.
فریدون رهنما یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در شعر معاصر به حساب میآید. او در عین حال از مهمترین سینماگران معاصر ایران است. در دهه چهل شمسی، دوران موسوم به دوران طلایی ادبیات در ایران، شاید کمتر کسی را همچون فریدون رهنما بتوان یافت، که تا این حد در شعر آوانگارد ایران نقش بازی کرده است. [۱]
در گفتوگوهای متفاوتی که از فریدون رهنما به جا مانده است، او را به معنای واقعی کلمه روشنفکری ایرانی میبینیم که مدافع حرکتهای نو و مدرن در حیطهٔ هنر، ادبیات، سینما و تئاتر بوده است. در حیطهٔ شعر، میتوان به حمایت او از شاعران نوپرداز اشاره کرد.[۲]
ساختن سه فیلم کوتاه و انتشار پنج دفتر شعر به زبان فرانسه و یک دفتر شعر به فارسی و نگارش ده ها مقاله در نقد سینما و ادبیات، حاصل عمر کوتاه فریدون رهنما بود. فریدون رهنما را باید در کنار ابراهیم گلستان و فرخ غفاری از پیشگامان سینمای مدرن و روشنفکری در ایران به حساب آورد. او با اینکه سه فیلم بیشتر نساخت اما با نوآوریها و جسارتهای فرمی و بیانی خود، نقش مهمی در ارتقا زبان و فرهنگ سینما در ایران داشت و الهامبخش سینماگران بعد از خود شد.[۳]
همچنان که گیوم آپولینر در شعر و ادبیات فرانسه شخصیتی تاثیرگذار بود، فریدون رهنما نیز بر جریان شعر مدرن ایران تاثیر بسیار گذاشت، تا جایی که میتوان ردپای فریدون رهنما را در مهمترین جریانهای شعری پس از نیما مشاهده کرد.[۱]
داستانک
استعفا
داریوش شایگان در برههای همراه با فریدون رهنما در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی تدریس میکرد. او در بارهٔ این تجربه و استعفای خودشان از این دانشکده چنین شرح میدهد:
« | زمانی که من در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی که توسّط هوشنگ کاظمی افتتاح شده بود، مشغول به کار شدم و قرار شد درس اسطورهشناسی بدهم، برخی از نخبگان هم در آن دانشکده حضور داشتند: پرویز تناولی، کریم امامی، سهراب سپهری، بیژن صفاری، اسدالله بهروزان و خود فریدون که اگر اشتباه نکنم سبکشناسی تدریس میکرد. وقتی قرار شد هوشنگ کاظمی به علّتی که درست در خاطر ندارم، دانشکده را ترک کند، ما دوستان همگی تصمیم گرفتیم استعفا دهیم و نوشتن متن استعفانامه را به فریدون سپردیم که او هم متنی تهیه کرد. فریدون و من استعفا دادیم، دیگر نمیدانم کی ماند و کی رفت.[۴] | » |
زندگی و تراث
سالشمار زندگی فریدون رهنما
- ۱۳۰۹: دوم خرداد، تولّد در تهران.
- ۱۳۲۷: سرودن دفتر شعر به زبان فارسی «هیچ» با نام مستعار کوچه.
سرودن دفتر شعر به فرانسه با نام «Naitre» «زاده شدن».
- ۱۳۲۸/۲۹: تحصیل در دانشکدهٔ ادبیات سوربن و مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس،
سرودن شعر «آن طرف زندگی را»، «کاش من صد هزار زبان داشتم»، «خندهٔ معدن»، «برای بودلر که نمیدانست»
- ۱۳۳۰: انتشار دفتر شعر به فرانسه Oda a la Perse «منظومهای برای ایران»، با نام مستعار کاوه طبرستانی، پاریس، انتشارات پیییر سگرس (اکتبر ۱۹۵۱)
نقد سه کتاب: «خورشید میدمد» (کارن)، «حکمت خدا» (دریا)، «آخرین نبرد» (آینده)، «شعر زندگیست» مقدمهای برای دفتر شعر ا. صبح (شاملو) با نام مستعار چوبین،
- ۱۳۳۲: کتابدار کتابخانهٔ مجلس، سرودن دفتر شعر Faire Naitre «زادن»
- ۱۳۳۴: انتشار Ode au Monde «منظومهای برای جهان» (دو دفتر)، پاریس، انتشارات پیییر سگرس، (۱۹۵۵).
سرودن دفتر شعر Retours «بازگشت».
مقالهای دربارهٔ سینمای ایران (سخن)
- ۱۳۳۵: سرودن دفتر شعر Renaissances «نوزایشها».
- ۱۳۳۶/۳۷: گذراندن رسالهٔ «واقعیتگرایی در فیلم» در مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس.
سرپرستی مجلهٔ «فیلم و زندگی» (شمارهٔ ۴، ۵ و ۶)، انتشار مقالهٔ «صبای انسان»، «شعر و شاعر» (مجلهٔ صدف)
- ۱۳۳۸: انتشار مجموعهٔ شعر poem Anciens «سرودههای کهنه»(۱۳۲۷-۱۳۳۷)، پاریس، انتشارات دبرس (۱۹۵۹)
نمایشنامهٔ «داستان سیاوش»، مقالهٔ «سخنی چند دربارهٔ فردوسی»، انشترا مقالهٔ دربارهٔ م. امید (دفترهای زمانه)
- ۱۳۳۹: نخستین نمایش فیلم «سیاوش در تخت جمشید» در مرکز بینالمللی فیلم در پاریس و سخنرانی دربارهٔ «مسائل کنونی هنر ایران».
انتشار مقالهٔ «نیما یوشج و دلش که میتپید» (یغما)، «تاریک و روشن سپهری» (نقش و نگار).
مقالهٔ روژه لسو دربارهٔ شعر فریدون رهنما، پاریس، مجلهٔ (Orient اوریان)
- ۱۳۴۰: نمایش فیلم «تخت جمشید» در کانون فیلم تهران
«یادداشت دربارهٔ چند نمایش ایرانی»، (تعزیه و نمایش دروازه قزوین)
- ۱۳۴۱: آغاز تهیهٔ فیلم «سیاوش در تخت جمشید» با وامهای گوناگون، تدریس سبکشناسی در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی.
- ۱۳۴۴: نخستین نمایش «سیاوش در تخت جمشید» در سینماتک فرانسه و معرفی فیلم توسط هانری لانگلوا، رییس سینمانک فرانسه
سخنرانی هانری کربن با عنوان «سیاوش در تخت جمشید، معرفی فیلم فریدون رهنما» در موزهٔ گیمه و انتشار آن در مجلهٔ Orient اوریان شمارهٔ ۳۹.
انتشار مقالهٔ «فیلم مستند و پیوند آن با گذشته» (مجلهٔ نگین)
- ۱۳۴۵: دریافت جایزهٔ اپستاین به خاطر «پیشبرد زبان سینمایی» در فستیوال لوکارنو (۱۹۶۶)
انتشار «پایان یک تولد» دربارهٔ فروغ فرخزاد (آرش)
- ۱۳۴۶: انتشار «فروغ فرخزاد» (مجلهٔ تلاش)
سرپرستی قسمت پژوهش در سازمان تلوزیون ملّی،
تدریس هنرشناسی فیلم در مدرسهٔ عالی تلویزیون و سینما،
سخنرانی «کنونی بودن شخصیتهای شاهنامه»
- ۱۳۴۷: انتشار دفتر شعر به فرانسه Chant de delievrance «آوازهای رهایی»، پاریس، انتشارات پ. ژ. اسوالد،
انتشار «دیباچه برای دفتر شعری از یک شاعر جوان» ( کتاب اول شعر دیگر)
انتشار «ذرههای یک نگاه آینده» دربارهٔ طرحهای بهمن فرمان (تلاش)
- ۱۳۴۸: آغاز تهیه فیلم «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» با وام ۱۵ ساله از تلویزیون ملّی.
- ۱۳۴۹: انتشار چند ترجمه از شعرهای او (کتاب دوم شعر دیگر)
- ۱۳۵۰: انتشار مقالهٔ «اژدرهای نفس ما در چشم اردشیر محصص» (مجلهٔ نگین)
- ۱۳۵۱: انتشار کتاب «واقعیتگرایی فیلم» (انتشارات بوف)
- ۱۳۵۲: سفر زمینی به اروپا، برداشت چند نمای فیلم «پسر ایران» در پاریس و نوشتن زیرنویس فرانسه برای آن..
جرّاحی مغز در استکهلم.
- ۱۳۵۴: اول خرداد آن سال، نمایش «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» در سینماتک پاریس، با معرفی هانری لانگلوا و در حضور کارگردان.
۲۷ تیرماه آن سال، نخستین نمایش فیلم در ایران، جشنوارهٔ توس.
۱۷ مرداد آن سال، در گذشت فریدون رهنما در پاریس.
۱۹ مرداد، مصاحبه با هانری لانگلوا دربارهٔ فریدون رهنما.
اعطای جایزهٔ «فریدون رهنما» به فیلم «صدای تازه»، ساختهٔ سهیل سوزنی.
- ۱۳۵۶: اعطای جایزهٔ طلایی «فریدون رهنما» به فیلم «یچههای وحشی»، ساختهٔ کینگ یوکفونگ از چین.
- ۱۳۸۱: انتشار «واقعیتگرایی فیلم» ویراست دوم، زیر نظر فریده رهنما، انتشارات نوروز هنر.
- ۱۳۸۳: انتشار فیلمنامهٔ «سیاوش در تختجمشید»، زیر نظر فریده رهنما، نشر قطره.
- ۱۳۹۴: انتشار «واقعیت مادر است»، زیر نظر فریده رهنما، نشر دانه.
انتشار «گذشته مرگ نیست، نقاب نیست، گندم است، لاله است و جان»(شعرهایی از فریدون رهنما)، با پیشگفتار و ترجمهٔ فریدهٔ رهنما، نشر دانه. [۵]
فراز و نشیب زندگی رهنما
فریدون رهنما در دوم خرداد ۱۳۰۹ در تهران زاده شد. پدر او زینالعابدین رهنما، نویسنده مفسّر و مترجم قرآن و مادر او زکیه حائری، نوهٔ شیخ عبدالله مازندرانی بود. فعالیتهای ادبی پدر فریدون، زینالعابدین رهنما در آغاز در زمینهٔ روزنامهنگاری بود و در دوران رضاشاه او بیشتر بهعنوان مدیر مجلهٔ رهنما و سپس روزنامهٔ ایران شهرت یافت، ولی همین فعالیّت او را به جدالهای سیاسی با مقامات دولتی کشانید و به تبعید او به بیروت انجامید. فریدون نیز همراه با خانواده به بیروت رفت. پس از برکناری رضاشاه از سلطنت در سال ۱۳۲۰ و باز شدن فضای سیاسی کشور، خانوادهٔ رهنما به تهران بازگشتند.[۶]
فریدون در سال ۱۳۲۱ در دبیرستان «فیروزبهرام» نامنویسی کرد و دانشآموز آنجا شد. حضور او در آن دبیرستان و ایران دیری نپایید و تنها دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۳ همراه پدر به پاریس مهاجرت کردند. فریدون در پاریس در دبیرستان «ژانسون دوسایی» ادامهٔ تحصیل داد و در این ایّام بر زبان فرانسوی تسلط کامل یافت.[۷]
فریدون رهنما در سال ۱۳۳۲ به عنوان کتابدار کتابخانهٔ مجلس شورای ملّی مشغول بهکار شد. خود او در جایی میگوید: «با آنکه به من پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.» دلیل این امر بیزاری او از فضای آن زمان سینمای ایران و یا به اصطلاح «فیلمفارسی» بود.[۳] او از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸، برروی شعر، به خصوص شعر فرانسوی، میکوشد و کارهایی از جمله اشعاری و مقالاتی از این دوره به یادگار دارد. از جملهٔ اشعار این دوره میتوان به «نیست گهواره در خم زمین»، «دفتر شعر هیچ» و «دفتر شعر زاده شدن» و مقالاتی در رابطه با صادق چوبک و ... نام برد. [۷] او در سال ۱۳۲۸ در «دانشگاه سوربن» پاریس، در رشتهٔ ادبیات فرانسوی به تحصیل پرداخت.[۴]
[۸]
فریدون رهنما در سال ۱۳۲۹ در دومین کنگرهٔ جهانی صلح در ورشو شرکت کرد. در آنجا پابلو نرودا با اشعار او آشنا شد. [۷] در سال ۱۳۳۰ رهنما اولین دفتر شعر خود را به زبان فرانسوی با نام «Ode a la parse»(منظومهای برای ایران) با نام مستعار کاوه طبرستانی منتشر کرد.[۵] او در همین سال به علّت ابتلا به بیماری سل در بیمارستانی در سوئیس بستری شد. [۷] در سال ۱۳۳۵ او برای گذراندن رسالهاش به نام «واقعیتگرایی فیلم» در مؤسسهٔ فیلمشناسی پاریس به فرانسه سفر کرد. [۷]
رهنما در سال ۱۳۴۱ همراه با داریوش شایگان، پرویز تناولی، سهراب سپهری و دیگر شخصیتهای برجستهٔ آن زمان به تدریس در دانشکدهٔ هنرهای تزیینی پرداخت. او در آن دانشکده سبکشناسی تدریس میکرد.[۴]
فریدون رهنما با افرادی مثل هانری لانگلوا، مؤسس سینماتک پاریس، پابلو نرودا و پل الوار شاعر و هانری کربن در ارتباط و مورد ستایش آنان بود. به عنوان مثال فیلم «پسر ایران از مادرش بیاطلاع است» برای اوّلینبار توسط هانری لانگلوا در سینماتک پاریس معرفی و پخش شد. همچنین هانری کربن در موزهٔ گیمهٔ پاریس در سال۱۳۴۴ دربارهٔ فیلم او، «سیاوش در تخت جشید» به سخنرانی پرداخت.[۷]
فریدون رهنما در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ به علت بیماری به بیمارستانی در پاریس منتقل شد و همان روز درگذشت. پس از مرگ او جایزهای برای فیلمسازان منطقهٔ آسیا به نام «جایزه فریدون رهنما» تعیین شد.[۵][۷]
شخصیت و اندیشه
به گفتهٔ داریوش شایگان:
فریدون رهنما شخصیتی جامعالاطراف بود. او به ادبیات فرانسه احاطهٔ کامل داشت و این تخصص را در دانشگاه سوربن به دست آورده بود. او به ادبیات ایران بسیار عشق میورزید و زبان فارسی را خوب میدانست. او عاشق ساختن فیلم بود و از انستیتوی پاریس دیپلم گرفته بود. همچنین او دستی در موسیقی داشت و به یاد دارم روزی پشت پیانو نشست و مدتی به بدیههنوازی پرداخت و من ار این همه استعداد، راستی به حیرت افتادم.[۴]
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
رهنما برای دیگران چگونه بود؟
نادر نادرپور: «چراغی در شب رؤیا»
نادر نادرپور پس از مرگ فریدون رهنما شعر «چراغی در شب رؤیا» را در سوگ او میسراید:
باری به دوش داشتی از دوردستها
باری پر از غرور و درستی
باری که دسترنج کمال و کلام بود
تصویری میکشیدی بر پردهی سپید
تصویری از
همیشه و هرگز
تصویر ناتمام تو ، نقش تمام بود
افسانه میسرودی با لفظ ناشناس
لفظی نقابدار معانی
بدرود در کلام تو، عین سلام بود
در لحظهی هجوم جوانی
زخمی به سینه یافتی از هجر آفتاب
زخمی که لطمههاش پس از التیام بود
شب را همیشه دشمن خود میشناختی
اما ، به نیروز میانسالی
مغز تو را ستاره مسخّر کرد
این انتقام شب بود ، این انتقام بود
آه ای برادر، ای به سفر رفته
گویی ترا ز بندر پنهان صدا زدند
شاید که گمرهان شب دریا
حاجت به نور سرخ چراغ تو داشتند
آری، چراغ قلب تو یاقوت فام بود
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
از چشم رهنما
صادق هدایت
فریدون رهنما پس از دیدار با صادق هدایت، در دوران دانشجوییاش در پاریس، هدایت را چنین توصیف کرده است:
« | دوماه پیش از مرگش بود که او را دیدم. من در آن زمان در پاریس دانشجو بودم. البته او را پیش از آن در خانهٔ پدرم نیز دیده بودم، اما آن سالها کم سالتر از آن بودم که بتوانم با او پرسوجو کنم... من به تدریج حس کردم چه صداقتی دارد، چه انسانیتی دارد. چه بلندپایه است! چه سرافراز است! و حتی به چشمم از نوشتههایش برتر آمد.[۹] | » |
فروغ فرخزاد
« | نخستین اندیشهای که پس از مرگش به سرم آمد، آن بود که طرحهایش ناتمام خواهد ماند[۱۰] | » |
دربارهٔ مروانبیلی و بیژن الهی
دو نوزاد باورنکردنی
« | آغاز هر چیز یا هر کار برای من گیرندگی بسیار دارد. در آغازست که هر چیز شکل میگیرد، میتواند شکل گیرد. فردای هر چیز نیز در آغاز آنست. این زایشی است که مرگ را نیز در خود ادامه دارد، اما هر چه باشد زندگی است و خاموشی نیست. بیگمان اگر زاده نشویم نمیمیریم ... |
» |
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه و فهرست آثار
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «فریدون رهنما و خاموش کردن تاریخ!».
- ↑ قوکاسیان، زاون. از فریدون رهنما غافل نشویم.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «به یاد «فریدون رهنما»، سینماگر و اندیشمند ایرانی».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ شایگان، داریوش. فریدون رهنما «لبخندی که چون واحهای زمردین در دلم شکفت».
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ سالشمار زندگی و آثار فریدون رهنما.
- ↑ نصر، سیدحسین. یاد رفتگان:درگذشت زینالعابدین رهنما.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ فریدون رهنما در یک نگاه.
- ↑ «رهنما فریدون».
- ↑ رهنما، فریدون. صادق هدایت.
- ↑ رهنما، فریدون. فروغ فرخزاد.
- ↑ «دو نوزاد باورنکردنی».
منابع
- قوکاسیان، زاون. «از فریدون رهنما غافل نشویم». روزنامه شرق، ش. ۹۹۴ (۱ تیر ۱۳۸۹).
- شایگان، داریوش. «فریدون رهنما «لبخندی که چون واحهای زمردین در دلم شکفت»». مجلهٔ بخارا، ش. ۱۱۲ (خرداد و تیر ۱۳۹۵): ۱۰۲-۱۰۸.
- «سالشمار زندگی و آثار فریدون رهنما». مجلهٔ بخارا، ش. ۱۱۲ (خرداد و تیر ۱۳۹۵): ۹۲-۹۶.
- رهنما، فریدون. «صادق هدایت». مجلهٔ بخارا، ش. ۱۱۲ (خرداد و تیر ۱۳۹۵): ۱۶۴-۱۶۶.
- رهنما، فریدون. «فروغ فرخزاد». مجلهٔ بخارا، ش. ۱۱۲ (خرداد و تیر ۱۳۹۵): ۱۶۷-۱۶۸.
- «فریدون رهنما در یک نگاه». مجلهٔ آزما، ش. ۹۲ (آبان و آذر ۱۳۹۱): ۳۲ و ۳۳.
- نصر، سیدحسین. «یاد رفتگان:درگذشت زینالعابدین رهنما». مجلهٔ ایران نامگ، ش. ۴ (تابستان ۱۳۶۸): ۷۲۳-۷۲۶.
پیوند به بیرون
- «فریدون رهنما و خاموش کردن تاریخ!». وبگاه هنرآنلاین، ۱ خرداد ۱۳۹۷. بازبینیشده در ۵ مرداد۱۳۹۸.
- «رهنما فریدون». وبگاه دانشنامه جهان اسلام. بازبینیشده در ۵ مرداد۱۳۹۸.
- «به یاد «فریدون رهنما»، سینماگر و اندیشمند ایرانی». وبگاه بیبیسی فارسی، ۱۷ مرداد ۱۳۹۰. بازبینیشده در ۵ مرداد۱۳۹۸.
- «رهنما فریدون». وبگاه دانشنامه جهان اسلام. بازبینیشده در ۵ مرداد۱۳۹۸.
- «دو نوزاد باورنکردنی». وبلاگ تاووش، ۱۱ تیر ۱۳۹۶. بازبینیشده در ۵ مرداد۱۳۹۸.