امین فقیری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
میرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
| سال‌های نویسندگی        =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =  
|سبک نوشتاری            =  
|کتاب‌ها                  = دهکده‌ی پرملال، غم‌های کوچک، پلنگ‌های کوهستان و...
|کتاب‌ها                  = [[دهکده پرملال|دهکده‌ٔ پرملال]]، غم‌های کوچک، پلنگ‌های کوهستان و...
|مقاله‌ها                =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            = شب، دوست مردم و کرکید(قالیبافان)
|نمایشنامه‌ها            = شب، دوست مردم و کرکید(قالی‌بافان)
|فیلم‌نامه‌ها              =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار            =
|دیوان اشعار            =
|تخلص                    =  
|تخلص                    =  
|فیلم(های) ساخته براساس اثر(ها)=
|فیلم ساخته براساس اثر   =
| همسر                  =  
| همسر                  =  
| شریک زندگی            =
| شریک زندگی            =
| فرزندان                =
| فرزندان                =
|تحصیلات                  = فوق دیپلم فنی  
|تحصیلات                  = فوق‌دیپلم فنی  
|دانشگاه                =
|دانشگاه                =
|حوزه                    =  
|حوزه                    =  
خط ۴۴: خط ۴۴:
| imdb_id                =
| imdb_id                =
| soure_id              =
| soure_id              =
| جوایز                  = برنده لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران در سال ۱۳۷۶
| جوایز                  = برندهٔ لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران در سال۱۳۷۶
|آثار                    =  
|آثار                    =  
|گفتاورد                =
|گفتاورد                =
خط ۵۰: خط ۵۰:
}}
}}


'''امین فقیری''' داستان نویس، نمایش نامه نویس و پژوهشگر ایرانی است<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری|ناشر= ویکی‌پدیا|}}</ref> که در کنار شغل دبیری آثار ارزشمندی از جمله دهکده ی پرملال را خلق کرده است.
'''امین فقیری''' داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری|ناشر= ویکی‌پدیا}}</ref> که در کنار شغل دبیری آثار ارزشمندی نظیر [[دهکده پرملال|دهکدهٔ پُرملال]] را خلق کرده است.
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>


 
فقیری در سال۱۳۲۳ در شیراز به‌دنیا آمد و در خانوادهٔ فرهنگی بزرگ شد. او با الهام از زندگی تلخ روستاییان و مشاهدات خود دربارهٔ آن‌ها می‌نویسد و درد و رنج روستاییان را به زیباترین شکل بیان می‌کند. فقیری نخستین داستان‌هایش را در مجلهٔ [[فردوسی]] و [[خوشه]] منتشر می‌کرد. سپس به چاپ مجموعه داستان پرداخت. با انتشار ''دهکدهٔ پرملال'' که حاصل مشاهدات او از مدارس نقاط دورافتادهٔ فارس و کرمان بود کار خود را شروع کرد و توجه منتقدان را برانگیخت.<ref>{{پک|میرعابدینی|۱۳۸۶|ک= فرهنگ داستان‌نویسان ایران|ص= ۲۱۳}}</ref> فقیری همراه [[محمود دولت‌آبادی]] موفق به کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران در سال۱۳۷۶ شد و درحال‌حاضر در روزنامهٔ عصر مردم شیراز مشغول به کار است.
فقیری در سال ۱۳۲۳ در شیراز به دنیا آمد و در خانواده ی فرهنگی بزرگ شد. ایشان با الهام از زندگی تلخ روستاییان و مشاهدات خود درباره آنها می‌نویسد و درد و رنج روستاییان را به زیباترین شکل بیان می‌کند. نخستین داستان های خود را در مجله ی فردوسی و خوشه منتشر می‌کرد، سپس به چاپ مجموعه داستان پرداخت. با انتشار دهکده پرملال که حاصل مشاهدات او از مدارس نقاط دور افتاده فارس و کرمان بود کار خود را شروع کرد و توجه منتقدان را برانگیخت.<ref>{{پک|میرعابدینی|۱۳۸۶|ک= فرهنگ داستان‌نویسان ایران|ص= ۲۱۳}}</ref> ایشان  همراه محمود دولت آبادی موفق به کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران در سال ۱۳۷۶ شد و در حال حاضر در روزنامه ی عصر مردم شیراز مشغول به کار است.
 
 


==داستانک‌ها==
==داستانک‌ها==
===خودش، اولین مشتری کتابش شد!===
ناشر برای اینکه اکثر داستان‌ها در مجلهٔ خوشه چاپ شده بود برای چاپ مجموعه [[دهکده پرملال|دهکده‌ٔ پرملال]] تردید داشت. درنهایت شرطی گذاشت با این مضمون که صد جلد از کتاب را باید خودت بخری! من هم برای اینکه علاقه‌مند بودم داستان‌هایم چاپ شود قبول کردم. قیمت کتاب شش تومان بود. صد جلد کتاب را بین دوستان و اقوام پخش کردم. سه ماه بعد چاپ، کتاب تمام شد و ناشر دنبالم آمد و ششصد تومان پولم را برگرداند و پیشنهاد داد حق چاپ آثار بعدیم را به او واگذار کنم. با مشورت با بزرگ‌ترهای این حوزه پیشنهادش را نپذیرفتم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷ بهمن ۱۳۹۶|}}</ref>


===ممیزی و رمان سگ‌های تاریکی===
امین فقیری: دوستان می‌گویند وضعیت ممیزی و تولید کتاب بهتر از گذشته است؛ ولی هنوز من تفاوت چندانی ندیده‌ام. زیرا یکی از کتاب‌هایم از سال۸۷ تاکنون اجازه چاپ نیافته است. این رمان با عنوان «سگ‌های تاریکی» چه در دورهٔ پیشین و چه در دورهٔ کنونی ممنوع‌چاپ اعلام شده است. ماجرای این رمان، دربارهٔ معلمی روستایی است که مسائلی میان او و دانش‌آموزان و مردم روستا رخ می‌دهد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/213823/%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%B5%D8%AF%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF|عنوان= «نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۱۳۸۲۳|تاریخ انتشار= ۳۰آذر۱۳۹۳}}</ref>


*'''خودش، اولین مشتری کتابش شد!'''
===کم‌رویی و انزوا===
 
از بچگی منزوی و خلوت‌گزین بار آمده بودم. بیشتر اوقات در تنهایی خودم بودم و درگیر فکر و تخیل، شاید علتش همان مشکل عفونت و درد گوشم بود که باعث شده بود در کودکی تنهایی را به حضور در جمع ترجیح بدهم. حتی بعد از کلاس هفتم که منتهی شد به جراحی دوم گوشم، باز هم روحیه‌ام این گونه بود که بیشتر دنبال کتاب خواندن و پیگیر ماجرا و قصه باشم؛ البته نه به آن صورت که هیچ دوستی نداشته باشم یا همه‌اش در خانه باشم؛ خب در دوران دبیرستان و بعد از آن اهل فوتبال و بسکتبال بودم و طبیعتاً دوستان زیادی داشتم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
ناشر برای این که اکثر داستان‌ها در مجله خوشه چاپ شده بود برای چاپ مجموعه دهکده‌ی پرملال تردید داشت. در نهایت شرطی گذاشت. گفت: صد جلد از کتاب را باید خودت بخری! من هم برای اینکه علاقه مند بودم داستان هایم چاپ شود قبول کردم. قیمت کتاب شش تومان بود. صد جلد کتاب را بین دوستان و اقوام پخش کردم. سه ماه بعد چاپ، کتاب تمام شد و ناشر دنبالم آمد و ششصد تومان پولم را برگرداند و پیشنهاد داد حق چاپ آثار بعدیم را به او واگذار کنم. با مشورت با بزرگ ترهای این حوزه پیشنهادش را نپذیرفتم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷ بهمن ۱۳۹۶|}}</ref>
 
 
 
*'''ممیزی و رمان سگ‌های تاریکی '''
 
امین فقیری: دوستان می‌گویند وضعیت ممیزی و تولید کتاب بهتر از گذشته است، ولی هنوز من تفاوت چندانی ندیده‌ام. زیرا یکی از کتاب‌هایم از سال ۸۷ تاکنون اجازه چاپ نیافته است. این رمان با عنوان «سگ‌های تاریکی» چه در دوره پیشین و چه در دوره کنونی ممنوع الچاپ اعلام شده است. ماجرای این رمان، درباره معلمی روستایی است که مسائلی میان او و دانش‌آموزان و مردم روستا رخ می‌دهد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/213823/%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%B5%D8%AF%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF|عنوان= «نوشتن بزرگ ترین عشق من/صدا و سیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۱۳۸۲۳|تاریخ انتشار= ۳۰ آذر ۱۳۹۳ |}}</ref>
 
 
*'''کم‌رویی و انزوا'''
 
از بچگی منزوی و خلوت‌گزین بار آمده بودم، بیشتر اوقات در تنهایی خودم بودم و درگیر فکر و تخیل، شاید علتش همان مشکل عفونت و درد گوشم بود که باعث شده بود در کودکی تنهایی را به حضور در جمع ترجیح بدهم.حتی بعد از کلاس هفتم که منتهی شد به جراحی دوم گوشم، باز هم روحیه‌ام اینگونه بود که بیشتر دنبال کتاب خواندن و پیگیر ماجرا و قصه باشم؛ البته نه به آن صورت که هیچ دوستی نداشته باشم یا همه‌اش در خانه باشم؛ خب در دوران دبیرستان و بعد از آن اهل فوتبال و بسکتبال بودم و طبیعتا دوستان زیادی داشتم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
 
 
*'''دهکده‌ی پرملال به چشمه رسید!'''
 
دهکده‌ی پرملال بعداز چاپ پنجم توسط انتشارات سپهر دیگر چاپ نمی‌شود تا سال ۱۳۸۱ امین فقیری به منیرو روانی‌پور که به همراه بابک تختی نشر قصه را داشتند زنگ می‌زدند. «گفتم: شما دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ از پشت تلفن شنیدم داد زد گفت: بابک! فلانی است، می‌گوید دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ تختی گفت: چرا چاپ نمی‌کنیم؟ بعد رفته بودند با نشر چشمه شریک شده بودند، چاپ ششم را با هم منتشر کردند. بعد که آن‌ها به آمریکا رفتند، دیگر کتاب افتاد دست نشر چشمه و تا چاپ هشتم بیرون آمد.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>البته با حذف داستان حمام از این مجموعه.
 
 
 
*'''برام بنویس!'''
 
از مکافات‌های نویسنده بودن این است که، هرچقدر هم کم‌رو باشی و سرت توی کار خودت، باز هم همه از تو توقع دارن و مجبورت می‌کنن برایشان بنویسی درست مثل امین فقیری که در دوره تحصیلی هنرستان برای همکلاسی‌هایش انشا و از آن بالاتر برای آن‌ها نامه‌های عاشقانه می‌نوشته!
 
 
 
*'''کتاب‌های مورد علاقه‌'''
 
امین فقیری در۶۹ سالگی می‌گوید: آن‌قدر کتاب خوانده‌ام که همه‌ کتاب‌ها توی ذهنم به‌هم ریخته است، اما از بین آن‌ها «جنگ و صلح» نوشته لئو تولستوی،‌ «گور به گور» نوشته ویلیام فاکنر، «ینگه دنیا» نوشته جان دوس پاسوس، «خوشه‌های خشم» نوشته جان اشتاین بک، «تراژدی آمریکا» نوشته تئودور درایزر، «اتحادیه ابلهان» نوشته جان کندی تول، «ناتور دشت» نوشته جی دی سالینجر و «کافکا در ساحل» نوشته هاروکامی موراکامی واز بین آثار فارسی هم «جای خالی سلوچ» نوشته محمود دولت‌آبادی، «رود راوی» نوشته ابوتراب خسروی، «ارکستر شبانه چوب‌ها» نوشته رضا قاسمی،‌ «سفر شب» نوشته بهمن شعله‌ور و «سنگ صبور» نوشته صادق چوبک را بیش‌تر می‌پسندم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/92092919727/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-69-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C|عنوان= «کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۲۱۵|تاریخ انتشار= ۲۹ آذر ۱۳۹۲|}}</ref>


===[[دهکده پرملال| دهکده‌ٔ پرملال]] به چشمه رسید!===
''دهکده‌ٔ پرملال'' بعداز چاپ پنجم توسط انتشارات سپهر دیگر چاپ نمی‌شود. تا سال۱۳۸۱ امین فقیری به منیرو روانی‌پور که به‌همراه بابک تختی نشر قصه را داشتند زنگ می‌زدند. گفتم: شما دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ از پشت تلفن شنیدم داد زد گفت: بابک! فلانی است، می‌گوید دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ تختی گفت: چرا چاپ نمی‌کنیم؟ بعد رفته بودند با نشر چشمه شریک شده بودند، چاپ ششم را باهم منتشر کردند. بعد که آن‌ها به آمریکا رفتند، دیگر کتاب افتاد دست نشر چشمه و تا چاپ هشتم بیرون آمد.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>البته با حذف داستان حمام از این مجموعه.


===برام بنویس!===
از مکافات‌های نویسنده‌بودن این است که هرچقدر هم کم‌رو باشی و سرت توی کار خودت، بازهم همه از تو توقع دارن و مجبورت می‌کنن برایشان بنویسی. درست مثل امین فقیری که در دورهٔ تحصیلی هنرستان برای همکلاسی‌هایش انشا و از آن بالاتر برای آن‌ها نامه‌های عاشقانه می‌نوشته!


*'''امین فقیری را دوست دارد'''
محمدرضا آل‌ابراهیم نویسنده و ناشری که با ارادتمندی و اظهار علاقه به نویسنده آثار ارزشمندی چون[[دهکده‌ی پر ملال]]، کتابی با عنوان «امین فقیری را دوست دارم» تألیف و گردآوری کرده است. کاری که نشان می‌دهد دوست داشتن را و کمتر کسی در حق دیگری انجام می‌دهد.[http://www.shiraznovinnews.ir/Uploads/Newspaper/Pdf/62596714-26a8-4323-ab99-4ad69eab5ea1.pdf (شرح  اثر منتشر شده )]


===کتاب‌های موورد علاقه‌===
امین فقیری در ۶۹سالگی می‌گوید: آن‌قدر کتاب خوانده‌ام که همه‌ٔ کتاب‌ها توی ذهنم به‌هم ریخته است؛ اما از بین آن‌ها «جنگ و صلح» نوشته لئو تولستوی،‌ «گوربه‌گور» نوشتهٔ ویلیام فاکنر، «ینگه دنیا» نوشتهٔ جان دوس پاسوس، «خوشه‌های خشم» نوشتهٔ جان اشتاین بک، «تراژدی آمریکا» نوشتهٔ تئودور درایزر، «اتحادیه ابلهان» نوشتهٔ جان کندی تول، «ناتور دشت» نوشتهٔ جی دی سالینجر و «کافکا در ساحل» نوشتهٔ هاروکامی موراکامی واز بین آثار فارسی هم «جای خالی سلوچ» نوشتهٔ [[محمود دولت‌آبادی]]، «رود راوی» نوشتهٔ ابوتراب خسروی، «ارکستر شبانه چوب‌ها» نوشتهٔ [[رضا قاسمی]]،‌ «سفر شب» نوشته بهمن شعله‌ور و «سنگ صبور» نوشتهٔ [[صادق چوبک]] را بیشتر می‌پسندم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/92092919727/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-69-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C|عنوان= «کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۲۱۵|تاریخ انتشار= ۲۹ آذر ۱۳۹۲|}}</ref>


===امین فقیری را دوست دارد===
محمدرضا آل‌ابراهیم نویسنده و ناشری که با ارادتمندی و اظهار علاقه به نویسنده آثار ارزشمندی چون [[دهکده پرملال|دهکده‌ٔ پر ملال]]، کتابی با عنوان «امین فقیری را دوست دارم» تألیف و گردآوری کرده است. کاری که نشان می‌دهد دوست‌داشتن را و کمتر کسی در حق دیگری انجام می‌دهد.[http://www.shiraznovinnews.ir/Uploads/Newspaper/Pdf/62596714-26a8-4323-ab99-4ad69eab5ea1.pdf (شرح اثر منتشرشده)]






==زندگی و تراث==
==زندگی و تراث==
===سوانح عمر===
* ۱۳۲۳: تولد در شیراز
* ۱۳۴۱: انتشار اولین داستان کوتاه با عنوان چتر در روزنامهٔ کیهان
* ۱۳۴۶: انتشار مجموعه‌داستان دهکده‌ٔ پر ملال
* ۱۳۴۸: انتشار مجموعه‌داستان کوچه باغ‌های اضطراب
* ۱۳۴۹: انتشار نمایشنامه شب
* ۱۳۵۰: انتشار مجموعه داستان کوفیان
* ۱۳۵۲: انتشار نمایشنامه غم‌های کوچک
* ۱۳۵۳: انتشار مجموعه‌داستان سیری در جذبه درد
* ۱۳۵۴: انتشار نمایشنامه دست مردم
* ۱۳۵۵: انتشار نمایشنامه قالی‌بافان
* ۱۳۵۸: انتشار مجموعه داستان سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر
* ۱۳۶۴: انتشار مجموعه داستان دو چشم کوچک خندان
* ۱۳۶۶: انتشار کتاب تمام باران‌های دنیا
* ۱۳۶۸: انتشار مجموعه‌داستان مویه‌های منتشر؛ انتشار کتاب آهوی زیبای من
* ۱۳۷۲: انتشار کتاب اگر باران ببارد
* ۱۳۷۵: انتشار رمان رقصندگان
* ۱۳۷۶: کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران
* ۱۳۷۷: انتشار کتاب زندگی با ورزش
* ۱۳۷۸: کسب جایزۀ اول معلمان مؤلف
* ۱۳۸۲: انتشار مجموعه‌داستان انگار هیچ‌وقت نبوده؛ انتشار پلنگ‌های کوهستان
* ۱۳۸۵: انتشار مجموعه‌داستان زمستان پشت پنجره
* ۱۳۸۸: انتشار مجموعه‌داستان ببینم نبض‌تان می‌زند؟!
* ۱۳۸۹: انتشار نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ
* ۱۳۹۳: انتشار مجموعه‌داستان من و محمد فری
* ۱۳۹۵: انتشار مجموعه‌داستان گربه؛انتشار مجموعه داستان شهربازی
* ۱۳۹۶: کسب نشان درجهٔ یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی




===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
 
امین فقیری در ۳۰آذر۱۳۲۳ در شیراز به‌دنیا آمد و در خانواده‌ای اهل کتاب و فرهنگ بزرگ شد. وی برادر ابوالقاسم فقیری فارس‌شناس معروف است. وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفت زندگانی تلخ روستاییان او را واداشت  تااز آن‌ها بنویسد.از هیجده‌سالگی داستان‌های او در مجلات ادبی [[خوشه]]، [[سخن]] و [[فردوسی]] به‌چاپ می‌رسید. وی حاصل چهار سال نوشتن را همگی در نخستین مجموعهٔ داستانی خود به نام دهکدهٔ پرملال در ۲۳سالگی انتشار داد<ref>{{یادکرد وب|نشانی =  https://koodak24.ir/directories/details/14770/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری |ناشر= کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان|}}</ref> و بعداز آن درکنار شغل معلمی به روزنامه‌نگاری و خلق آثار ارزشمند دیگری پرداخته است.
امین فقیری در ۳۰ آذر ۱۳۲۳ در شیراز به دنیا آمد و در خانواده‌ای اهل کتاب و فرهنگ بزرگ شد. وی برادر ابوالقاسم فقیری فارس شناس معروف است. وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفت زندگانی تلخ روستاییان او را واداشت  تااز آنها بنویسد.از هيجده سالگی داستان هاي او در مجلات ادبی خوشه، سخن و فردوسی به چاپ می رسيد. وی حاصل چهار سال نوشتن را همگی در نخستین مجموعه داستانی خود به نام دهکده پرملال در سن ۲۳ سالگی انتشار داد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =  https://koodak24.ir/directories/details/14770/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری |ناشر= کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان|}}</ref>و بعداز آن درکنار شغل معلمی به روزنامه‌نگاری و خلق آثار ارزشمند دیگری پرداخته است.
 


===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===
===سوانح عمر===
'''سال‌شمار زندگی امین فقیری'''
'''۱۳۲۳'''
*تولد در شیراز
'''۱۳۴۱'''
*انتشار اولین داستان کوتاه با عنوان چتر در روزنامه کیهان
'''۱۳۴۶'''
*انتشار مجموعه داستان[[دهکده‌ی پر ملال]]
'''۱۳۴۸'''
*انتشار مجموعه داستان کوچه باغ‌های اضطراب
'''۱۳۴۹'''
*انتشار نمایشنامه شب
'''۱۳۵۰'''
*انتشار مجموعه داستان کوفیان
'''۱۳۵۲'''
*انتشار نمایشنامه غم‌های کوچک
'''۱۳۵۳'''
*انتشار مجموعه داستان سیری در جذبه  درد
'''۱۳۵۴'''
*انتشار نمایشنامه دست مردم
'''۱۳۵۵'''
*انتشار نمایشنامه قالیبافان
'''۱۳۵۸'''
*انتشار مجموعه داستان سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر
'''۱۳۶۴'''
*انتشار مجموعه داستان دو چشم کوچک خندان
'''۱۳۶۶'''
*انتشار کتاب تمام باران‌های دنیا
'''۱۳۶۸'''
*انتشار مجموعه داستان مویه‌های منتشر
*انتشار کتاب آهوی زیبای من
'''۱۳۷۲'''
*انتشار کتاب اگر باران ببارد
'''۱۳۷۵'''
*انتشار رمان رقصندگان
'''۱۳۷۶'''
*کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران
'''۱۳۷۷'''
*انتشار کتاب زندگی با ورزش
'''۱۳۷۸'''
*کسب جایزۀ اول معلمان مؤلف
'''۱۳۸۲'''
*انتشار مجموعه داستان انگار هیچ وقت نبوده
*انتشار پلنگ‌های کوهستان
'''۱۳۸۵'''
*انتشار مجموعه داستان زمستان پشت پنجره
'''۱۳۸۸'''
*انتشار مجموعه داستان ببینم نبض‌تان می‌زند؟!
'''۱۳۸۹'''
*انتشار نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ
'''۱۳۹۳'''
*انتشار مجموعه داستان من و محمد فری
'''۱۳۹۵'''
*انتشار مجموعه داستان گربه
*انتشار مجموعه داستان شهربازی
'''۱۳۹۶'''
*کسب نشان درجه یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی




===زمینهٔ فعالیت===
===زمینهٔ فعالیت===
* نویسنده
* نویسنده
* پژوهشگر
* پژوهشگر
خط ۲۳۳: خط ۱۲۲:
* معلم(تدریس هنر مقطع راهنمایی(خط و نقاشی)در مدارس شیراز)
* معلم(تدریس هنر مقطع راهنمایی(خط و نقاشی)در مدارس شیراز)


 
[[پرونده:Amin Faghiri01.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| <center>امین وابوالقاسم فقیری در کنار پرتره نقاشی شده خود</center>]]
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
[[پرونده:Amin Faghiri01.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|امین وابوالقاسم فقیری در کنار پرتره نقاشی شده خود]]
* نکوداشت امین و ابوالقاسم فقیری دو نویسنده و پژوهشگر نامدار فارس در سال ۱۳۹۶ با رونمایی از پرتره نقاشی شده آنها و اعطای نشان مفاخر استان فارس به برادران فقیری.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/96053018737/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF|عنوان= ««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۳۷۸|تاریخ انتشار= ۳۰ مرداد ۱۳۹۶|}}</ref>
* نکوداشت امین و ابوالقاسم فقیری دو نویسنده و پژوهشگر نامدار فارس در سال ۱۳۹۶ با رونمایی از پرتره نقاشی شده آنها و اعطای نشان مفاخر استان فارس به برادران فقیری.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/96053018737/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF|عنوان= ««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۳۷۸|تاریخ انتشار= ۳۰ مرداد ۱۳۹۶|}}</ref>


* بزرگداشت امین فقیری، نویسنده و شاعر شیرازی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در سال ۱۳۹۷ با حضور استادان، نویسندگان، فرهنگوران و دوستداران ادبیات.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459240/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= «نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۴۰|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}</ref>
* بزرگداشت امین فقیری، نویسنده و شاعر شیرازی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در سال ۱۳۹۷ با حضور استادان، نویسندگان، فرهنگوران و دوستداران ادبیات.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459240/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= «نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۴۰|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}</ref>


===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
===از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)===
====دیدگاه مهدی زمانی====
{{گفتاورد تزیینی|مهدی زمانی پژوهشگر حوزهٔ ادبیات و نویسنده شیرازی با اشاره به برخی از آثار امین فقیری می‌گوید:
:فقیری چهره مبارز و سربلندی مردم روستا را تغییر داده و به چهره خشن و دور از فرهنگ شهری روستائیان پرداخته است.امین فقیری ۳۴ سال پیش کار خود را آغاز می کند و از ابتدای کار حسابش را از ادبیاتی که از زندگی واقعی بیگانه است و از دریچه احساس به زندگی می نگرد و با امیدی واهی به آینده نگاه می کند و یا افتخار اعراق آمیز به گذشته دارد، جدا می کند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://shabestan.ir/detail/News/740095|عنوان= «امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری شبستان|شناسه خبر= ۷۴۰۰۹۵|تاریخ انتشار= ۲۴آبان ۱۳۹۷|}}</ref>}}


*'''دیدگاه مهدی زمانی'''
====همایون امامی====
این مستندساز، پژوهشگر و مدرس فیلم‌سازی چنین نظر می‌دهد:
:فقیری توصیفی‌نویسی است که دغدغه سینما دارد؛ نگاه سینمایی در یک متن توصیفی در آثارش به خوبی دیده می‌شود. همچنین می‌گوید: تعلیق در کارهای فقیری از سینما الهام گرفته می‌شود و گرایش بی شک به تعلیق و روایت موازی در رمان‌های وی لمس‌شدنی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459253/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF|عنوان= «امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۵۳|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}</ref>


مهدی زمانی پژوهشگر حوزه ادبیات و نویسنده شیرازی با اشاره به برخی از آثار امین فقیری می‌گوید: فقیری چهره مبارز و سربلندی مردم روستا را تغییر داده و به چهره خشن و دور از فرهنگ شهری روستائیان پرداخته است.امین فقیری ۳۴ سال پیش کار خود را آغاز می کند و از ابتدای کار حسابش را از ادبیاتی که از زندگی واقعی بیگانه است و از دریچه احساس به زندگی می نگرد و با امیدی واهی به آینده نگاه می کند و یا افتخار اعراق آمیز به گذشته دارد، جدا می کند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://shabestan.ir/detail/News/740095|عنوان= «امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری شبستان|شناسه خبر= ۷۴۰۰۹۵|تاریخ انتشار= ۲۴آبان ۱۳۹۷|}}</ref>
====[[سیروس رومی]]====
 
{{گفتاورد تزیینی|اگر کسی بخواهد بزرگ بشود باید زمینه‌ها را در دو جهت داشته باشد. یکی استعداد و دیگری تلاش و پشتکار.امین فقیری هر دو را داشت. در آن سه سالی که با او در سروستان هم‌خانه بودم چیزهای بسیاری آموختم. مسئله مهم دیگر این بود که ما در سروستان چهار نفر بودیم و امین فقیری همه‌مان را به سمت مطالعه سوق داد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک‌تک قصه‌ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷ بهمن ۱۳۹۶|}}</ref>}}
*'''همایون امامی'''
 
همایون امامی مستندساز، پژوهشگر و مدرس فیلم‌سازی درباره قلم امین فقیری می‌گوید: فقیری توصیفی نویسی است که دغدغه سینما دارد؛ نگاه سینمایی در یک متن توصیفی در آثارش به خوبی دیده می شود. همچنین می‌گوید: تعلیق در کارهای فقیری از سینما الهام گرفته می شود و گرایش بی شک به تعلیق و روایت موازی در رمان های وی قابل لمس است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459253/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF|عنوان= «امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۵۳|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}</ref>
 
*'''[[سیروس رومی]]'''
 
[[سیروس رومی]] شاعر و روزنامه نگار درباره امین فقیری می‌گوید: اگر کسی بخواهد بزرگ بشود باید زمینه ها را در دو جهت داشته باشد. یکی استعداد و دیگری تلاش و پشتکار.امین فقیری هر دو را داشت. در آن سه سالی که با او در سروستان هم خانه بودم چیزهای بسیاری آموختم. مسئله مهم دیگر این بود که ما در سروستان چهار نفر بودیم و امین فقیری همه مان را به سمت مطالعه سوق داد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷ بهمن ۱۳۹۶|}}</ref>
 
*'''[[محمدرضا آل‌ابراهیم]]'''
[[پرونده:Amin Faghiri05.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| محمدرضا آل‌ابراهیم در کنار ابوالقاسم و امین فقیری]]
[[پرونده:Amin Faghiri05.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| محمدرضا آل‌ابراهیم در کنار ابوالقاسم و امین فقیری]]
 
====[[محمدرضا آل‌ابراهیم]]====
[[محمدرضا آل‌ابراهیم]]  پژوهشگر و نویسنده درباره امین فقیری می‌گوید: او نمی‌نویسد که نویسنده باشد، او می‌نویسد تا نوشتن را خلق کند، او همگام با [[جلال آل‌احمد]] در نفرین زمین قدم می‌زند، او با [[غلام‌حسین ساعدی]] به بیل می‌رود و بیل می‌زند، با [[منوچهر شفیانی]] همراه می‌شود و در بلندای کوه‌های بختیاری مردم زحمت‌کش ایل را می‌نگرد و می‌گرید، او علاوه بر ساردوئیه کرمان، با [[صمد بهرنگی]] به روستاهای آذربایجان می‌رود و از مردم آنجا سخن می‌گوید.<ref>{{پک|محمدرضا آل‌ابراهیم|۱۳۹۴|ک= امین فقیری را دوست دارم|ص= ۳}}</ref>
[[محمدرضا آل‌ابراهیم]]  پژوهشگر و نویسنده درباره امین فقیری می‌گوید: او نمی‌نویسد که نویسنده باشد، او می‌نویسد تا نوشتن را خلق کند، او همگام با [[جلال آل‌احمد]] در نفرین زمین قدم می‌زند، او با [[غلام‌حسین ساعدی]] به بیل می‌رود و بیل می‌زند، با [[منوچهر شفیانی]] همراه می‌شود و در بلندای کوه‌های بختیاری مردم زحمت‌کش ایل را می‌نگرد و می‌گرید، او علاوه بر ساردوئیه کرمان، با [[صمد بهرنگی]] به روستاهای آذربایجان می‌رود و از مردم آنجا سخن می‌گوید.<ref>{{پک|محمدرضا آل‌ابراهیم|۱۳۹۴|ک= امین فقیری را دوست دارم|ص= ۳}}</ref>




===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش===
 
*هیچ‌چیز نمی‌توانست مانع نوشتن من بشود. از بچگی عشق و زندگی من خواندن و نوشتن بود. من کار خودم را می‌کردم، کاری به حرف‌ها نداشتم، ولی نظر منتقدان هم برایم همیشه ارزشمند بوده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
*هیچ چیز نمی‌توانست مانع نوشتن من بشود. از بچگی عشق و زندگی من خواندن و نوشتن بود. من کار خودم را می‌کردم، کاری به حرف‌ها نداشتم، ولی نظر منتقدان هم برایم همیشه ارزشمند بوده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
 
 


===تفسیر خود از آثارش===
===تفسیر خود از آثارش===
* [[دهکده پرملال|دهکده‌ٔ پرملال]] برایم خاطره‌انگیز است؛ ولی یک رمان دارم به نام «رقصندگان» که این رمان از نظر ادبی برایم ارزشمند و یکی از بهترین کارهای من است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>


* دهکده‌ی پرملال برایم خاطره‌انگیز است، ولی یک رمان دارم به نام «رقصندگان»؛ این رمان از نظر ادبی برایم ارزشمند و یکی از بهترین کارهای من است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
* من بعد از چاپ «دهکدۀ پرملال» در سال۴۷، دیگر به‌ترتیب سالی یک کتاب چاپ می‌کردم؛ ولی خودم حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم در این کتاب‌ها از هر ده تا داستان، پنج‌شش تایش خوب است، پنج‌شش تایش ارزش چاپ نداشته؛ ولی متأسفانه در چاپشان عجله کردم. فکر می‌کردم هرچه می‌نویسم باید چاپ بشود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
 
 
 
* من بعد از چاپ «دهکدۀ پرملال» در سال ۴۷، دیگر به‌ترتیب سالی یک کتاب چاپ می‌کردم؛ ولی خودم حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم در این کتاب‌ها از هر ده تا داستان، پنج-شش تایش خوب است، پنج-شش تایش ارزش چاپ نداشته، ولی متأسفانه در چاپشان عجله کردم. فکر می‌کردم هر چه می‌نویسم باید چاپ بشود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>
 
 


===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
===موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران===
====[[سیمین دانشور]]====
امین فقیری با نام بردن از سیمین دانشور به‌عنوان بانوی بزرگ قصه‌نویسی ایران، مهمترین دغدغه او در آثارش را پای‌بند بودن به شرافت انسانی می‌داند و دربارهٔ [[سووشون]] دانشور می‌گوید: یکی از پرخواننده‌ترین رمان‌های فارسی است که تا امروز نوشته شده است. همچنین سیمین دانشور، به‌نوعی معلم همه‌ٔ ماست و کاری جز تشویق نویسندگان جوان نداشته است. او در نامه‌هایش به من، تماماً امید داده و این باعث شده که من ادبیات را جدی‌تر بگیرم و سعی کنم از دید مخاطب بهتر بنویسم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ٔ خالق «سووشون» درباره= «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸اردیبهشت ۱۳۸۲}}</ref>


*'''درباره [[سیمین دانشور]]'''
====[[جلال آل‌احمد]]====
 
{{گفتاورد تزیینی| جلال، خود نویسنده‌اس پرخاش‌جو و پرجوش و خروش بود؛ اما دانشور هیچ‌گاه تحت تأثیر آل‌احمد قرار نگرفت، بلکه حتی با اعتراف خود آل‌احمد، این او بود که بیشتر تحت تأثیر همسرش قرار داشت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ٔ خالق «سووشون»، «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸اردیبهشت ۱۳۸۲}}</ref>}}
امین فقیری با نام بردن از [[سیمین دانشور]] به عنوان بانوي بزرگ قصه‌نويسي ايران، مهمترين دغدغه او در آثارش را پاي‌بند بودن به شرافت انساني می‌داند و درباره سووشون دانشور می‌گوید: يكي از پرخواننده‌ترين رمان‌هاي فارسي است كه تا امروز نوشته شده است. همچنین [[سيمين دانشور]]، به نوعي معلم همه‌ي ماست و كاري جز تشويق نويسندگان جوان نداشته است. او در نامه‌هايش به من، تماما اميد داده و اين باعث شده كه من ادبيات را جدي‌تر بگيرم و سعي كنم از ديد مخاطب بهتر بنويسم.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومين سالروز تولد سيمين دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلي، امين فقيري و مسعود توفان درباره‌ خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸ارديبهشت ۱۳۸۲|}}</ref>
 


*'''درباره [[جلال آل‌احمد]]'''
====[[محمود دولت‌آبادی]]====
 
به نظرم یک مقداری خسته شده، ولی خودش را از تک‌وتا نمی‌اندازد. بعضی کارهای او اگر موجزتر می‌شد بهتر بود. من همیشه اعتقاد داشته‌ام [[کلیدر]] یکی دو جلدش زیادی است؛ مثلاً صحنۀ عروسی ۳۰۰ صفحه است، جلو نمی‌رود، نفس آدم می‌برد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸}}</ref></ref>
فقیری درباره[[جلال آل‌احمد]] می‌گوید: جلال، خود نويسنده‌اي پرخاشجو و پرجوش و خروش بود،اما دانشور هيچ گاه تحت تاثير آل احمد قرار نگرفت، بلكه حتی با اعتراف خود آل احمد، اين او بود كه بيشتر تحت تاثير همسرش قرار داشت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومين سالروز تولد سيمين دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلي، امين فقيري و مسعود توفان درباره‌ خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸ارديبهشت ۱۳۸۲|}}</ref>
 
 
*'''درباره[[محمود دولت‌آبادی]]'''
 
فقیری درباره[[محمود دولت‌آبادی]] می‌گوید: به نظرم یک مقداری خسته شده، ولی خودش را از تک‌وتا نمی‌اندازد. بعضی کارهای او اگر موجزتر می‌شد بهتر بود. من همیشه اعتقاد داشته‌ام کلیدر یکی دو جلدش زیادی است؛ مثلا صحنۀ عروسی 300 صفحه است، جلو نمی‌رود، نفس آدم می‌برد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}</ref>


===همراهی‌های سیاسی===
===همراهی‌های سیاسی===
خط ۳۲۹: خط ۱۹۰:
===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===
===برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است===


===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===


===بنیان‌گذاری===
===بنیان‌گذاری===
خط ۳۴۳: خط ۲۰۳:
===علت شهرت===
===علت شهرت===


===فیلم ساخته شده براساس===
===فیلم ساخته‌شده براساس===


===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
===حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود===
خط ۳۶۲: خط ۲۲۲:


===سبک و لحن و ویژگی آثار===
===سبک و لحن و ویژگی آثار===
 
* اغلب آثار امین فقیری در حوزه‌ٔ ادبیات روستایی و اقلیمی می‌گنجد.
* اغلب آثار امین فقیری در حوزه‌ی ادبیات روستایی و اقلیمی می‌گنجد.


===کارنامه و فهرست آثار===
===کارنامه و فهرست آثار===
====مجموعه‌داستان‌ها====
* [[دهکده پرملال|دهکده‌ٔ پر ملال]]، سپهر ۱۳۴۶
* کوچه باغ‌های اضطراب، ۱۳۴۸
* کوفیان، سپهر ۱۳۵۰
* غم‌های کوچک، سپهر ۱۳۵۲
* سیری در جذبه و درد، سپهر ۱۳۵۳
* [[سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر]]، زردیس ۱۳۵۸
* دو چشم کوچک خندان، نویدشیراز ۱۳۶۴
* تمام باران‌های دنیا، نوشتار ۱۳۶۶
* مویه‌های منتشر، نوید شیراز ۱۳۶۸
* زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷
* انگار هیچ‌وقت نبوده، نیکا ۱۳۸۲
* [[زمستان پشت پنجره]]، نیم نگاه ۱۳۸۵
* ببینم نبضتان می‌زند؟!، چشمه ۱۳۸۸
* من و محمد فری، هیلا ۱۳۹۳
* [[گربه]]، نویدشیراز۱۳۹۵
* [[شهربازی]]، ماه باران ۱۳۹۵


====نمایشنامه====
* شب، سپهر ۱۳۴۹
* دوست مردم، ۱۳۵۴
* قالی‌بافان، ۱۳۵۵
* نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ، نوید شیراز ۱۳۸۹


* [[دهکده‌ی پر ملال]] (مجموعه داستان)،سپهر ۱۳۴۶
====برای کودکان و نوجوانان====
* کوچه باغ‌های اضطراب (مجموعه داستان) ۱۳۴۸
* آهوی زیبای من، صدف ۱۳۶۸
* کوفیان (مجموعه داستان)، سپهر ۱۳۵۰
* اگر باران ببارد، سروا ۱۳۷۲
* شب (نمایشنامه)، سپهر ۱۳۴۹
* زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷
* غم‌های کوچک، سپهر ۱۳۵۲
====سایر====
* دوست مردم (نمایشنامه) ۱۳۵۴
* سیری در جذبه و درد (مجموعه داستان)، سپهر ۱۳۵۳
* قالیبافان (نمایشنامه) ۱۳۵۵
* [[سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر]] (مجموعه داستان)، زردیس ۱۳۵۸
* دو چشم کوچک خندان(مجموعه داستان)، نویدشیراز ۱۳۶۴
* تمام باران‌های دنیا، نوشتار ۱۳۶۶
* مویه‌های منتشر (مجموعه داستان) نوید شیراز ۱۳۶۸
* آهوی زیبای من(برای کودکان)، صدف ۱۳۶۸
* اگر باران ببارد(برای نوجوان)، سروا ۱۳۷۲
* گزیده داستان‌ها ۱۳۶۴
* گزیده داستان‌ها ۱۳۶۴
* [[رقصندگان]] (رمان)، انشارات سروا ۱۳۷۵
* [[رقصندگان]] (رمان)، انشارات سروا ۱۳۷۵
* زندگی با ورزش (برای نوجوانان)، سروا ۱۳۷۷
* انگار هیچ وقت نبوده (مجموعه داستان)، نیکا ۱۳۸۲
* [[پلنگ‌های کوهستان]] (رمان)، شاهد ۱۳۸۲
* [[پلنگ‌های کوهستان]] (رمان)، شاهد ۱۳۸۲
* [[زمستان پشت پنجره]] (مجموعه داستان)، نیم نگاه ۱۳۸۵
* قوام‌الدین شیرازی، مدرسه ۱۳۸۵
* قوام‌الدین شیرازی، مدرسه ۱۳۸۵
* سعدی، مدرسه ۱۳۸۶
* سعدی، مدرسه ۱۳۸۶
* میرعمادقزوینی، مدرسه ۱۳۸۶
* میرعمادقزوینی، مدرسه ۱۳۸۶
* ببینم نبض‌تان می‌زند؟!(مجموعه داستان)، چشمه ۱۳۸۸
* نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ(نمایشنامه)، نوید شیراز ۱۳۸۹
* من و محمد فری (مجموعه داستان)، هیلا ۱۳۹۳
* [[گربه]](مجموعه داستان)، نویدشیراز(۱۳۹۵)
* داستان‌هایی از ساردو در بیش از نیم قرن قبل،  فانوس ۱۳۹۵
* داستان‌هایی از ساردو در بیش از نیم قرن قبل،  فانوس ۱۳۹۵
* [[شهربازی]] (مجموعه داستان)، ماه باران (۱۳۹۵)


===جوایز و افتخارات===
===جوایز و افتخارات===
* کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران در سال۱۳۷۶
* جایزۀ اول معلمان مؤلف در سال۱۳۷۸
* کسب نشان درجه یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۶


* کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران در سال ۱۳۷۶


===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===


* جایزۀ اول معلمان مؤلف در سال ۱۳۷۸
* کسب نشان درجه یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال ۱۳۹۶
===منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)===


[[پرونده:Amin Faghiri02.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| <center>دهکده‌ٔ پرملال شامل ۱۷ داستان کوتاه</center>]]
===بررسی چند اثر===
===بررسی چند اثر===
[[پرونده:Amin Faghiri02.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| دهکده‌ی پر ملال شامل ۱۷ داستان کوتاه]]
====[[دهکده‌ پرملال|دهکدهٔ پرملال]]====
 
مجموعه داستانی است شامل ۱۷ داستان کوتاه با نام‌های: آب، آبی و عشق، آقای صابری، از ته چاه، با باران ببار، حمام، دهکدهٔ پرملال، دود، ره آورد، شاهگل، عاشورا، غمهای کوچک، کنیز، کوچ، گرگ، گنو و مادر است.
 
«این داستان‌ها مشاهدات صمیمانه‌ٔ یک معلم روستا از زندگی ی کشاورزان کرمان و فارس است. نویسنده در اغلب آن حضور دارد و ماجرای ده نشینان را با غم و غربت ملالِ روحی ی خویش در هم می‌آمیزد. روشن فکر شهری ی نا آشنا با مناطق دور افتاده‌ٔ میهن، با اعجاب به محیط می‌نگرد و برای درهم شکستن نظرهای نویسندگان رومانتیکی که صلای بازگشت به ده را سر داده بودند٬ می‌کوشد خشونت زندگی مردمی را وصف کند که به طرق گوناگون استثمار می‌شوند؛ اما تنبلی و جهل دیرینه‌ٔ آن‌ها را به‌شرایط غیرانسانی خو گر می‌کند، انسان‌های کوچکی که زندگی را با مشقت می‌گذرانند و در فقر و فلاکت از دست می‌روند.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = میرعابدینی| نام = حسن | عنوان = صد سال داستان نویسی ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = تهران | شابک =| صفحه = ۵۳۷| پیوند = | تاری باخزبینی =}}</ref>
* '''[[دهکده‌ی پر ملال]]'''
 
مجموعه داستانی است شامل ۱۷ داستان کوتاه با نام‌های: آب، آبی و عشق، آقای صابری، از ته چاه، با باران ببار، حمام، دهکده پرملال، دود، ره آورد، شاهگل، عاشورا، غمهای کوچک، کنیز، کوچ، گرگ، گنو و مادر می‌باشد.
«این داستان‌ها مشاهدات صمیمانه‌ی یک معلم روستا از زندگی ی کشاورزان کرمان و فارس است. نویسنده در اغلب آن حضور دارد و ماجرای ده نشینان را با غم و غربت ملالِ روحی ی خویش در هم می‌آمیزد. روشن فکر شهری ی نا آشنا با مناطق دور افتاده‌ی میهن٬ با اعجاب به محیط می‌نگرد و برای در هم شکستن نظرهای نویسندگان رومانتیکی که صلای بازگشت به ده را سر داده بودند٬ می‌کوشد خشونت زندگی مردمی را وصف کند که به طرق گوناگون استثمار می‌شوند٬ اما تنبلی و جهل دیرینه‌ی آن‌ها را به شرایط غیر انسانی خو گر می‌کند٬ انسان‌های کوچکی که زندگی را با مشقت می‌گذرانند و در فقر و فلاکت از دست می‌روند.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = میرعابدینی| نام = حسن | عنوان = صد سال داستان نویسی ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = تهران | شابک =| صفحه = ۵۳۷| پیوند = | تاری باخزبینی =}}</ref>
 


* '''[[رقصندگان]]'''
[[پرونده:Amin Faghiri03.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| <center>رقصندگان رمانی با درونمایه فقر</center>]]
[[پرونده:Amin Faghiri03.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| رقصندگان رمانی با درونمایه فقر]]
====[[رقصندگان]]====
 
[[رقصندگان]] دربردارنده‌ٔ دو داستان مستقل است که به قسمی رضایت بخش با حادثه‌ای فرعی به‌هم پیوسته شده است و از این رو نمی‌تواند رمان به‌شمار آید. داستان نخست درباره‌ٔ مهاجرت باران مردی عشایری با همسر و پسر خردسالش به شهر بزرگ است. در این قصه کمابیش مفصل که سه بخش از چهار بخش کتاب را به خود اختصاص داده مناظری دردناک از قحطسالی و شوربختی روستاییان و مردم عشایر، وصف و گاه مجسم می‌شود. داستان دوم، داستان خانم اختر، توصیف تنهایی و افسردگی زنی فقیر در شهر است که در مالیخولیاهای تنهایی‌اش به عالم جنون نزدیک می‌شود.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «نقدی بر کتاب رقصندگان» | ژورنال = مجله ادبیات داستانی | مکان = | دوره = | شماره = ۴۳ | سال = ۱۳۷۶| تاریخ بازبینی = }}</ref>
[[رقصندگان]]در بر دارنده‌ی دو داستان مستقل است که به قسمی رضایت بخش با حادثه‌ای فرعی به هم پیوسته شده است و از این رو نمی‌تواند رمان بشمار آید. داستان نخست درباره‌ی مهاجرت باران_مردی عشایری_با همسر و پسر خردسالش به شهر بزرگ است. در این قصه کمابیش مفصل که سه بخش از چهار بخش کتاب را به خود اختصاص داده مناظری دردناک از قحطسالی و شوربختی روستاییان و مردم عشایر، وصف و گاه مجسم می‌شود. داستان دوم، داستان خانم اختر، توصیف تنهایی و افسردگی زنی فقیر در شهر است که در مالیخولیاهای تنهایی‌اش به عالم جنون نزدیک می‌شود.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «نقدی بر کتاب رقصندگان» | ژورنال = مجله ادبیات داستانی | مکان = | دوره = | شماره = ۴۳ | سال = ۱۳۷۶| تاریخ بازبینی = }}</ref>
این رمان جزو شش رمان برتر بیست سال داستان‌نویسی شد و سال ۱۳۷۸ هم جایزه اول معلمان مؤلف را برد.
این رمان جزو شش رمان برتر بیست سال داستان‌نویسی شد و سال ۱۳۷۸ هم جایزه اول معلمان مؤلف را برد.


[[پرونده:Amin Faghiri04.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>شهربازی شامل ۴ داستان  بلند که به دوران قبل از انقلاب مربوط می‌شوند.</center>]]
====[[شهربازی]]====
مجموعه‌داستان شهربازی شامل چهار داستان با نام‌های شهربازی، مهمان، کاش بین ما بود و تیمسار است.   


*'''[[شهربازی]]'''
داستان شهربازی همان‌طورکه از نامش پیداست، بازی‌گرفتن افرادی است که خود ناخواسته به این شهر پا می‌گذارند. آدم‌هایی که برای این بازی و شهر ساخته نشده‌اند؛ اما به بازی گرفته می‌شوند. داستان شهربازی،آدم تهی‌دستی را که مایحتاج خود و خانواده‌اش را به‌زور به‌دست می‌آورد، نشان می‌دهد. دولتمردان او را به بازی می‌گیرند تازمانی‌که به مقام رسید، بتوانند از او سوءاستفاده‌های اقتصادی و سیاسی کنند.
[[پرونده:Amin Faghiri04.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ| شهربازی شامل ۴داستان  بلند که تمامی به دوران قبل از انقلاب مربوط می شوند.]]
مجموعه داستان شهربازی شامل چهار داستان با نام‌های شهربازی، مهمان، کاش بین ما بود و تیمسار می‌باشد. 
 
داستان شهربازی همان‌طور که از نامش پیداست، بازی گرفتن افرادی است که خود ناخواسته به این شهر پا می‌گذارند. آدم‌هایی که برای این بازی و شهر ساخته نشده‌اند اما به بازی گرفته می‌شوند. داستان شهربازی،آدم تهی‌دستی را که مایحتاج خود و خانواده‌اش را به‌زور به دست می‌آورد، نشان می‌دهد. دولتمردان او را به بازی می‌گیرند تا زمانی که به مقام رسید، بتوانند از او سوءاستفاده‌های اقتصادی و سیاسی کنند.  


داستان مهمان تمام عناصر یک داستان خوب را در خود جای داده است. داستان، از تعلیقی بسیار قوی برخوردار است. زمان و مکان و پیرنگ داستانی و نقاط اوج و فرود و گره‌گشایی در داستان به‌خوبی مشخص است.
داستان مهمان تمام عناصر یک داستان خوب را در خود جای داده است. داستان، از تعلیقی بسیار قوی برخوردار است. زمان و مکان و پیرنگ داستانی و نقاط اوج و فرود و گره‌گشایی در داستان به‌خوبی مشخص است.
خط ۴۴۱: خط ۲۹۵:
داستان تیمسار، داستانی با مشخصه‌های نظامی است. تیمسار که شخصیت اصلی و نمادین این داستان است، خصوصیات رضا شاهی دارد. مستبد و سختگیر است. البته با منطق. او قصد دارد که پاسبان‌های بی‌سواد را با سواد کند و به آن‌ها قول می‌دهد که اگر تصدیق ششم ابتدایی بگیرند، می‌توانند تا مقام ستوانی ارتقا پیدا کنند.
داستان تیمسار، داستانی با مشخصه‌های نظامی است. تیمسار که شخصیت اصلی و نمادین این داستان است، خصوصیات رضا شاهی دارد. مستبد و سختگیر است. البته با منطق. او قصد دارد که پاسبان‌های بی‌سواد را با سواد کند و به آن‌ها قول می‌دهد که اگر تصدیق ششم ابتدایی بگیرند، می‌توانند تا مقام ستوانی ارتقا پیدا کنند.


===ناشرینی که با او کار کرده‌اند===
===ناشرانی که با او کار کرده‌اند===
 
سپهر، زردیس، نویدشیراز، صدف، چشمه، سروا، نوشتار، شاهد، مدرسه، نیکا، ققنوس، فانوس، ماه باران و نیم‌نگاه
*اتشارات سپهر
 
*اتشارات زردیس
 
*اتشارات نویدشیراز
 
*اتشارات صدف
 
*اتشارات چشمه
 
*اتشارات سروا
 
*اتشارات نوشتار
 
*اتشارات شاهد
 
*اتشارات مدرسه
 
*اتشارات نیکا
 
*اتشارات ققنوس
 
*اتشارات فانوس
 
*اتشارات ماه باران
 
*اتشارات نیم نگاه
 


===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
===تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها===
 
بیشتر آثار ایشان بارها تجدیدچاپ شده، برای نمونه می‌توان به این آثار اشاره کرد:
بیشتر آثار ایشان بارها تجدید چاپ شده، برای نمونه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: مجموعه داستان«[[دهکده پر ملال]]» به چاپ هشتم که پیش از انقلاب پنج چاپ و بعد از انقلاب سه چاپ داشته است البته با حذف داستان حمام از این مجمموعه، «آهوی زیبای من(برای کودکان)» به چاپ پنجم، رمان «رقصندگان» به چاپ دوم، رسیده‌اند.
* مجموعه داستان«[[دهکده پرملال|دهکدهٔ پرملال]]» به چاپ هشتم که پیش از انقلاب پنج چاپ و بعد از انقلاب سه چاپ داشته است البته با حذف داستان حمام از این مجمموعه، «آهوی زیبای من(برای کودکان)» به چاپ پنجم، رمان «رقصندگان» به چاپ دوم، رسیده‌اند.
 


==نوا، نما، نگاه==
==نوا، نما، نگاه==
خط ۴۸۲: خط ۳۰۷:


== پانویس ==
== پانویس ==
 
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
== منابع ==
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرعابدینی| نام =حسن | عنوان =فرهنگ داستان‌نویسان ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = | شابک =| صفحه = ۲۱۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرعابدینی| نام =حسن | عنوان =فرهنگ داستان‌نویسان ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = | شابک =| صفحه = ۲۱۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = میرعابدینی| نام = حسن | عنوان = صد سال داستان نویسی ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = تهران | شابک =| صفحه = ۵۳۷| پیوند = | تاری باخزبینی =}}
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = میرعابدینی| نام = حسن | عنوان = صد سال داستان نویسی ایران | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۸۶| ناشر = نشر چشمه|مکان = تهران | شابک =| صفحه = ۵۳۷| پیوند = | تاری باخزبینی =}}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «نقدی بر کتاب رقصندگان» | ژورنال = مجله ادبیات داستانی | مکان = | دوره = | شماره = ۴۳ | سال = ۱۳۷۶| تاریخ بازبینی = }}
# {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = | نام = | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = «نقدی بر کتاب رقصندگان» | ژورنال = مجله ادبیات داستانی | مکان = | دوره = | شماره = ۴۳ | سال = ۱۳۷۶| تاریخ بازبینی = }}
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = آل‌ابراهیم | نام = محمدرضا | عنوان = امین فقیری را دوست دارم | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۴| ناشر = نشر سته بان|مکان = استهبان(فارس) | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاری باخزبینی =}}
# {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = آل‌ابراهیم | نام = محمدرضا | عنوان = امین فقیری را دوست دارم | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۴| ناشر = نشر سته بان|مکان = استهبان(فارس) | شابک =| صفحه = | پیوند = | تاری باخزبینی =}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
 
# {{یادکرد وب|نشانی = https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری|ناشر= ویکی‌پدیا}}
# {{یادکرد وب|نشانی = https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری|ناشر= ویکی‌پدیا|}}
# {{یادکرد وب|نشانی =  https://koodak24.ir/directories/details/14770/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری |ناشر= کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان}}
 
# {{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸اردیبهشت۱۳۸۲}}
# {{یادکرد وب|نشانی =  https://koodak24.ir/directories/details/14770/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C |عنوان= امین فقیری |ناشر= کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان|}}
# {{یادکرد وب|نشانی = http://shabestan.ir/detail/News/740095|عنوان= «امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری شبستان|شناسه خبر= ۷۴۰۰۹۵|تاریخ انتشار= ۲۴آبان۱۳۹۷}}
 
# {{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین۱۳۹۸}}
# {{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/8202-02328/%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%88%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B3%D9%8A%D9%85%D9%8A%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A|عنوان= «هشتادودومين سالروز تولد سيمين دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلي، امين فقيري و مسعود توفان درباره‌ خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۸۲۰۲-۰۲۳۲۸|تاریخ انتشار= ۸ارديبهشت ۱۳۸۲|}}
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459240/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= «نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۴۰|تاریخ انتشار= ۲۴آبان۱۳۹۷}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/96053018737/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF|عنوان= ««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۳۷۸|تاریخ انتشار= ۳۰مرداد۱۳۹۶}}
# {{یادکرد وب|نشانی = http://shabestan.ir/detail/News/740095|عنوان= «امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری شبستان|شناسه خبر= ۷۴۰۰۹۵|تاریخ انتشار= ۲۴آبان ۱۳۹۷|}}
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459253/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF|عنوان= «امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۵۳|تاریخ انتشار= ۲۴آبان۱۳۹۷}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷بهمن۱۳۹۶}}
# {{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/273127/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%85|عنوان= «امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۷۳۱۲۷|تاریخ انتشار= ۱۰فروردین ۱۳۹۸|}}
#{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/213823/%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%B5%D8%AF%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF|عنوان= «نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۱۳۸۲۳|تاریخ انتشار= ۳۰آذر۱۳۹۳}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/92092919727/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-69-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C|عنوان= «کتاب‌های محبوب امین فقیری در ۶۹سالگی» درباره= امین فقیری|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۲۱۵|تاریخ انتشار= ۲۹آذر۱۳۹۲}}
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459240/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= «نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۴۰|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/92092919727/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-69-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C|عنوان= «کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۲۱۵|تاریخ انتشار= ۲۹ آذر ۱۳۹۲}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/96053018737/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF|عنوان= ««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۳۷۸|تاریخ انتشار= ۳۰ مرداد ۱۳۹۶|}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.mehrnews.com/news/4459253/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF|عنوان= «امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری مهر|شناسه خبر= ۴۴۵۹۲۵۳|تاریخ انتشار= ۲۴ آبان ۱۳۹۷|}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/book/257094/%D8%AA%DA%A9-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85|عنوان= «تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۵۷۰۹۴|تاریخ انتشار= ۷ بهمن ۱۳۹۶|}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = http://www.ibna.ir/fa/doc/shortint/213823/%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%B5%D8%AF%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF|عنوان= «نوشتن بزرگ ترین عشق من/صدا و سیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»|ناشر= خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)|شناسه خبر= ۲۱۳۸۲۳|تاریخ انتشار= ۳۰ آذر ۱۳۹۳ |}}
 
#{{یادکرد وب|نشانی = https://www.isna.ir/news/92092919727/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-69-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C|عنوان= «کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری|ناشر= خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)|شناسه خبر= ۷۱۲۱۵|تاریخ انتشار= ۲۹ آذر ۱۳۹۲|}}

نسخهٔ ‏۲۱ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۱

امین فقیری

زمینهٔ کاری نویسنده، پژوهشگر و روزنامه‌نگار
زادروز ۳۰آذر۱۳۲۳
شیراز
ملیت ایرانی
پیشه معلم بازنشسته
کتاب‌ها دهکده‌ٔ پرملال، غم‌های کوچک، پلنگ‌های کوهستان و...
نمایشنامه‌ها شب، دوست مردم و کرکید(قالی‌بافان)
مدرک تحصیلی فوق‌دیپلم فنی

امین فقیری داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی است.[۱] که در کنار شغل دبیری آثار ارزشمندی نظیر دهکدهٔ پُرملال را خلق کرده است.

* * * * *

فقیری در سال۱۳۲۳ در شیراز به‌دنیا آمد و در خانوادهٔ فرهنگی بزرگ شد. او با الهام از زندگی تلخ روستاییان و مشاهدات خود دربارهٔ آن‌ها می‌نویسد و درد و رنج روستاییان را به زیباترین شکل بیان می‌کند. فقیری نخستین داستان‌هایش را در مجلهٔ فردوسی و خوشه منتشر می‌کرد. سپس به چاپ مجموعه داستان پرداخت. با انتشار دهکدهٔ پرملال که حاصل مشاهدات او از مدارس نقاط دورافتادهٔ فارس و کرمان بود کار خود را شروع کرد و توجه منتقدان را برانگیخت.[۲] فقیری همراه محمود دولت‌آبادی موفق به کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران در سال۱۳۷۶ شد و درحال‌حاضر در روزنامهٔ عصر مردم شیراز مشغول به کار است.

داستانک‌ها

خودش، اولین مشتری کتابش شد!

ناشر برای اینکه اکثر داستان‌ها در مجلهٔ خوشه چاپ شده بود برای چاپ مجموعه دهکده‌ٔ پرملال تردید داشت. درنهایت شرطی گذاشت با این مضمون که صد جلد از کتاب را باید خودت بخری! من هم برای اینکه علاقه‌مند بودم داستان‌هایم چاپ شود قبول کردم. قیمت کتاب شش تومان بود. صد جلد کتاب را بین دوستان و اقوام پخش کردم. سه ماه بعد چاپ، کتاب تمام شد و ناشر دنبالم آمد و ششصد تومان پولم را برگرداند و پیشنهاد داد حق چاپ آثار بعدیم را به او واگذار کنم. با مشورت با بزرگ‌ترهای این حوزه پیشنهادش را نپذیرفتم.[۳]

ممیزی و رمان سگ‌های تاریکی

امین فقیری: دوستان می‌گویند وضعیت ممیزی و تولید کتاب بهتر از گذشته است؛ ولی هنوز من تفاوت چندانی ندیده‌ام. زیرا یکی از کتاب‌هایم از سال۸۷ تاکنون اجازه چاپ نیافته است. این رمان با عنوان «سگ‌های تاریکی» چه در دورهٔ پیشین و چه در دورهٔ کنونی ممنوع‌چاپ اعلام شده است. ماجرای این رمان، دربارهٔ معلمی روستایی است که مسائلی میان او و دانش‌آموزان و مردم روستا رخ می‌دهد.[۴]

کم‌رویی و انزوا

از بچگی منزوی و خلوت‌گزین بار آمده بودم. بیشتر اوقات در تنهایی خودم بودم و درگیر فکر و تخیل، شاید علتش همان مشکل عفونت و درد گوشم بود که باعث شده بود در کودکی تنهایی را به حضور در جمع ترجیح بدهم. حتی بعد از کلاس هفتم که منتهی شد به جراحی دوم گوشم، باز هم روحیه‌ام این گونه بود که بیشتر دنبال کتاب خواندن و پیگیر ماجرا و قصه باشم؛ البته نه به آن صورت که هیچ دوستی نداشته باشم یا همه‌اش در خانه باشم؛ خب در دوران دبیرستان و بعد از آن اهل فوتبال و بسکتبال بودم و طبیعتاً دوستان زیادی داشتم.[۵]

دهکده‌ٔ پرملال به چشمه رسید!

دهکده‌ٔ پرملال بعداز چاپ پنجم توسط انتشارات سپهر دیگر چاپ نمی‌شود. تا سال۱۳۸۱ امین فقیری به منیرو روانی‌پور که به‌همراه بابک تختی نشر قصه را داشتند زنگ می‌زدند. گفتم: شما دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ از پشت تلفن شنیدم داد زد گفت: بابک! فلانی است، می‌گوید دهکدۀ پرملال مرا چاپ می‌کنید؟ تختی گفت: چرا چاپ نمی‌کنیم؟ بعد رفته بودند با نشر چشمه شریک شده بودند، چاپ ششم را باهم منتشر کردند. بعد که آن‌ها به آمریکا رفتند، دیگر کتاب افتاد دست نشر چشمه و تا چاپ هشتم بیرون آمد.»[۶]البته با حذف داستان حمام از این مجموعه.

برام بنویس!

از مکافات‌های نویسنده‌بودن این است که هرچقدر هم کم‌رو باشی و سرت توی کار خودت، بازهم همه از تو توقع دارن و مجبورت می‌کنن برایشان بنویسی. درست مثل امین فقیری که در دورهٔ تحصیلی هنرستان برای همکلاسی‌هایش انشا و از آن بالاتر برای آن‌ها نامه‌های عاشقانه می‌نوشته!


کتاب‌های موورد علاقه‌

امین فقیری در ۶۹سالگی می‌گوید: آن‌قدر کتاب خوانده‌ام که همه‌ٔ کتاب‌ها توی ذهنم به‌هم ریخته است؛ اما از بین آن‌ها «جنگ و صلح» نوشته لئو تولستوی،‌ «گوربه‌گور» نوشتهٔ ویلیام فاکنر، «ینگه دنیا» نوشتهٔ جان دوس پاسوس، «خوشه‌های خشم» نوشتهٔ جان اشتاین بک، «تراژدی آمریکا» نوشتهٔ تئودور درایزر، «اتحادیه ابلهان» نوشتهٔ جان کندی تول، «ناتور دشت» نوشتهٔ جی دی سالینجر و «کافکا در ساحل» نوشتهٔ هاروکامی موراکامی واز بین آثار فارسی هم «جای خالی سلوچ» نوشتهٔ محمود دولت‌آبادی، «رود راوی» نوشتهٔ ابوتراب خسروی، «ارکستر شبانه چوب‌ها» نوشتهٔ رضا قاسمی،‌ «سفر شب» نوشته بهمن شعله‌ور و «سنگ صبور» نوشتهٔ صادق چوبک را بیشتر می‌پسندم.[۷]

امین فقیری را دوست دارد

محمدرضا آل‌ابراهیم نویسنده و ناشری که با ارادتمندی و اظهار علاقه به نویسنده آثار ارزشمندی چون دهکده‌ٔ پر ملال، کتابی با عنوان «امین فقیری را دوست دارم» تألیف و گردآوری کرده است. کاری که نشان می‌دهد دوست‌داشتن را و کمتر کسی در حق دیگری انجام می‌دهد.(شرح اثر منتشرشده)


زندگی و تراث

سوانح عمر

  • ۱۳۲۳: تولد در شیراز
  • ۱۳۴۱: انتشار اولین داستان کوتاه با عنوان چتر در روزنامهٔ کیهان
  • ۱۳۴۶: انتشار مجموعه‌داستان دهکده‌ٔ پر ملال
  • ۱۳۴۸: انتشار مجموعه‌داستان کوچه باغ‌های اضطراب
  • ۱۳۴۹: انتشار نمایشنامه شب
  • ۱۳۵۰: انتشار مجموعه داستان کوفیان
  • ۱۳۵۲: انتشار نمایشنامه غم‌های کوچک
  • ۱۳۵۳: انتشار مجموعه‌داستان سیری در جذبه درد
  • ۱۳۵۴: انتشار نمایشنامه دست مردم
  • ۱۳۵۵: انتشار نمایشنامه قالی‌بافان
  • ۱۳۵۸: انتشار مجموعه داستان سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر
  • ۱۳۶۴: انتشار مجموعه داستان دو چشم کوچک خندان
  • ۱۳۶۶: انتشار کتاب تمام باران‌های دنیا
  • ۱۳۶۸: انتشار مجموعه‌داستان مویه‌های منتشر؛ انتشار کتاب آهوی زیبای من
  • ۱۳۷۲: انتشار کتاب اگر باران ببارد
  • ۱۳۷۵: انتشار رمان رقصندگان
  • ۱۳۷۶: کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان‌نویسی ایران
  • ۱۳۷۷: انتشار کتاب زندگی با ورزش
  • ۱۳۷۸: کسب جایزۀ اول معلمان مؤلف
  • ۱۳۸۲: انتشار مجموعه‌داستان انگار هیچ‌وقت نبوده؛ انتشار پلنگ‌های کوهستان
  • ۱۳۸۵: انتشار مجموعه‌داستان زمستان پشت پنجره
  • ۱۳۸۸: انتشار مجموعه‌داستان ببینم نبض‌تان می‌زند؟!
  • ۱۳۸۹: انتشار نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ
  • ۱۳۹۳: انتشار مجموعه‌داستان من و محمد فری
  • ۱۳۹۵: انتشار مجموعه‌داستان گربه؛انتشار مجموعه داستان شهربازی
  • ۱۳۹۶: کسب نشان درجهٔ یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی


کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

امین فقیری در ۳۰آذر۱۳۲۳ در شیراز به‌دنیا آمد و در خانواده‌ای اهل کتاب و فرهنگ بزرگ شد. وی برادر ابوالقاسم فقیری فارس‌شناس معروف است. وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفت زندگانی تلخ روستاییان او را واداشت تااز آن‌ها بنویسد.از هیجده‌سالگی داستان‌های او در مجلات ادبی خوشه، سخن و فردوسی به‌چاپ می‌رسید. وی حاصل چهار سال نوشتن را همگی در نخستین مجموعهٔ داستانی خود به نام دهکدهٔ پرملال در ۲۳سالگی انتشار داد[۸] و بعداز آن درکنار شغل معلمی به روزنامه‌نگاری و خلق آثار ارزشمند دیگری پرداخته است.

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

  • نویسنده
  • پژوهشگر
  • روزنامه‌نگار(روزنامه عصر مردم شیراز)
  • معلم(تدریس هنر مقطع راهنمایی(خط و نقاشی)در مدارس شیراز)
امین وابوالقاسم فقیری در کنار پرتره نقاشی شده خود

یادمان و بزرگداشت‌ها

  • نکوداشت امین و ابوالقاسم فقیری دو نویسنده و پژوهشگر نامدار فارس در سال ۱۳۹۶ با رونمایی از پرتره نقاشی شده آنها و اعطای نشان مفاخر استان فارس به برادران فقیری.[۹]
  • بزرگداشت امین فقیری، نویسنده و شاعر شیرازی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در سال ۱۳۹۷ با حضور استادان، نویسندگان، فرهنگوران و دوستداران ادبیات.[۱۰]

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

دیدگاه مهدی زمانی

همایون امامی

این مستندساز، پژوهشگر و مدرس فیلم‌سازی چنین نظر می‌دهد:

فقیری توصیفی‌نویسی است که دغدغه سینما دارد؛ نگاه سینمایی در یک متن توصیفی در آثارش به خوبی دیده می‌شود. همچنین می‌گوید: تعلیق در کارهای فقیری از سینما الهام گرفته می‌شود و گرایش بی شک به تعلیق و روایت موازی در رمان‌های وی لمس‌شدنی است.[۱۲]

سیروس رومی

محمدرضا آل‌ابراهیم در کنار ابوالقاسم و امین فقیری

محمدرضا آل‌ابراهیم

محمدرضا آل‌ابراهیم پژوهشگر و نویسنده درباره امین فقیری می‌گوید: او نمی‌نویسد که نویسنده باشد، او می‌نویسد تا نوشتن را خلق کند، او همگام با جلال آل‌احمد در نفرین زمین قدم می‌زند، او با غلام‌حسین ساعدی به بیل می‌رود و بیل می‌زند، با منوچهر شفیانی همراه می‌شود و در بلندای کوه‌های بختیاری مردم زحمت‌کش ایل را می‌نگرد و می‌گرید، او علاوه بر ساردوئیه کرمان، با صمد بهرنگی به روستاهای آذربایجان می‌رود و از مردم آنجا سخن می‌گوید.[۱۴]


نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

  • هیچ‌چیز نمی‌توانست مانع نوشتن من بشود. از بچگی عشق و زندگی من خواندن و نوشتن بود. من کار خودم را می‌کردم، کاری به حرف‌ها نداشتم، ولی نظر منتقدان هم برایم همیشه ارزشمند بوده است.[۱۵]

تفسیر خود از آثارش

  • دهکده‌ٔ پرملال برایم خاطره‌انگیز است؛ ولی یک رمان دارم به نام «رقصندگان» که این رمان از نظر ادبی برایم ارزشمند و یکی از بهترین کارهای من است.[۱۶]
  • من بعد از چاپ «دهکدۀ پرملال» در سال۴۷، دیگر به‌ترتیب سالی یک کتاب چاپ می‌کردم؛ ولی خودم حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم در این کتاب‌ها از هر ده تا داستان، پنج‌شش تایش خوب است، پنج‌شش تایش ارزش چاپ نداشته؛ ولی متأسفانه در چاپشان عجله کردم. فکر می‌کردم هرچه می‌نویسم باید چاپ بشود.[۱۷]

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

سیمین دانشور

امین فقیری با نام بردن از سیمین دانشور به‌عنوان بانوی بزرگ قصه‌نویسی ایران، مهمترین دغدغه او در آثارش را پای‌بند بودن به شرافت انسانی می‌داند و دربارهٔ سووشون دانشور می‌گوید: یکی از پرخواننده‌ترین رمان‌های فارسی است که تا امروز نوشته شده است. همچنین سیمین دانشور، به‌نوعی معلم همه‌ٔ ماست و کاری جز تشویق نویسندگان جوان نداشته است. او در نامه‌هایش به من، تماماً امید داده و این باعث شده که من ادبیات را جدی‌تر بگیرم و سعی کنم از دید مخاطب بهتر بنویسم.[۱۸]

جلال آل‌احمد

محمود دولت‌آبادی

به نظرم یک مقداری خسته شده، ولی خودش را از تک‌وتا نمی‌اندازد. بعضی کارهای او اگر موجزتر می‌شد بهتر بود. من همیشه اعتقاد داشته‌ام کلیدر یکی دو جلدش زیادی است؛ مثلاً صحنۀ عروسی ۳۰۰ صفحه است، جلو نمی‌رود، نفس آدم می‌برد.[۲۰]</ref>

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

امین فقیری کاملا مستقل و خودجوش، بی‌مدد هیچ استادی، از هشت سالگی شروع به خواندن رمان‌های معروف دنیا می‌کند و استعداد خالص خود را خود شکوفا کرده و پرورش داده است.


علت شهرت

فیلم ساخته‌شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

  • اغلب آثار امین فقیری در حوزه‌ٔ ادبیات روستایی و اقلیمی می‌گنجد.

کارنامه و فهرست آثار

مجموعه‌داستان‌ها

  • دهکده‌ٔ پر ملال، سپهر ۱۳۴۶
  • کوچه باغ‌های اضطراب، ۱۳۴۸
  • کوفیان، سپهر ۱۳۵۰
  • غم‌های کوچک، سپهر ۱۳۵۲
  • سیری در جذبه و درد، سپهر ۱۳۵۳
  • سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر، زردیس ۱۳۵۸
  • دو چشم کوچک خندان، نویدشیراز ۱۳۶۴
  • تمام باران‌های دنیا، نوشتار ۱۳۶۶
  • مویه‌های منتشر، نوید شیراز ۱۳۶۸
  • زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷
  • انگار هیچ‌وقت نبوده، نیکا ۱۳۸۲
  • زمستان پشت پنجره، نیم نگاه ۱۳۸۵
  • ببینم نبضتان می‌زند؟!، چشمه ۱۳۸۸
  • من و محمد فری، هیلا ۱۳۹۳
  • گربه، نویدشیراز۱۳۹۵
  • شهربازی، ماه باران ۱۳۹۵

نمایشنامه

  • شب، سپهر ۱۳۴۹
  • دوست مردم، ۱۳۵۴
  • قالی‌بافان، ۱۳۵۵
  • نمایشنامه در یک پرده: تکرار نمی‌شود در تو آن گل سرخ، نوید شیراز ۱۳۸۹

برای کودکان و نوجوانان

  • آهوی زیبای من، صدف ۱۳۶۸
  • اگر باران ببارد، سروا ۱۳۷۲
  • زندگی با ورزش، سروا ۱۳۷۷

سایر

  • گزیده داستان‌ها ۱۳۶۴
  • رقصندگان (رمان)، انشارات سروا ۱۳۷۵
  • پلنگ‌های کوهستان (رمان)، شاهد ۱۳۸۲
  • قوام‌الدین شیرازی، مدرسه ۱۳۸۵
  • سعدی، مدرسه ۱۳۸۶
  • میرعمادقزوینی، مدرسه ۱۳۸۶
  • داستان‌هایی از ساردو در بیش از نیم قرن قبل، فانوس ۱۳۹۵

جوایز و افتخارات

  • کسب لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستان نویسی ایران در سال۱۳۷۶
  • جایزۀ اول معلمان مؤلف در سال۱۳۷۸
  • کسب نشان درجه یک ادبیات از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۶


منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

دهکده‌ٔ پرملال شامل ۱۷ داستان کوتاه

بررسی چند اثر

دهکدهٔ پرملال

مجموعه داستانی است شامل ۱۷ داستان کوتاه با نام‌های: آب، آبی و عشق، آقای صابری، از ته چاه، با باران ببار، حمام، دهکدهٔ پرملال، دود، ره آورد، شاهگل، عاشورا، غمهای کوچک، کنیز، کوچ، گرگ، گنو و مادر است. «این داستان‌ها مشاهدات صمیمانه‌ٔ یک معلم روستا از زندگی ی کشاورزان کرمان و فارس است. نویسنده در اغلب آن حضور دارد و ماجرای ده نشینان را با غم و غربت ملالِ روحی ی خویش در هم می‌آمیزد. روشن فکر شهری ی نا آشنا با مناطق دور افتاده‌ٔ میهن، با اعجاب به محیط می‌نگرد و برای درهم شکستن نظرهای نویسندگان رومانتیکی که صلای بازگشت به ده را سر داده بودند٬ می‌کوشد خشونت زندگی مردمی را وصف کند که به طرق گوناگون استثمار می‌شوند؛ اما تنبلی و جهل دیرینه‌ٔ آن‌ها را به‌شرایط غیرانسانی خو گر می‌کند، انسان‌های کوچکی که زندگی را با مشقت می‌گذرانند و در فقر و فلاکت از دست می‌روند.»[۲۱]

رقصندگان رمانی با درونمایه فقر

رقصندگان

رقصندگان دربردارنده‌ٔ دو داستان مستقل است که به قسمی رضایت بخش با حادثه‌ای فرعی به‌هم پیوسته شده است و از این رو نمی‌تواند رمان به‌شمار آید. داستان نخست درباره‌ٔ مهاجرت باران مردی عشایری با همسر و پسر خردسالش به شهر بزرگ است. در این قصه کمابیش مفصل که سه بخش از چهار بخش کتاب را به خود اختصاص داده مناظری دردناک از قحطسالی و شوربختی روستاییان و مردم عشایر، وصف و گاه مجسم می‌شود. داستان دوم، داستان خانم اختر، توصیف تنهایی و افسردگی زنی فقیر در شهر است که در مالیخولیاهای تنهایی‌اش به عالم جنون نزدیک می‌شود.[۲۲] این رمان جزو شش رمان برتر بیست سال داستان‌نویسی شد و سال ۱۳۷۸ هم جایزه اول معلمان مؤلف را برد.

شهربازی شامل ۴ داستان بلند که به دوران قبل از انقلاب مربوط می‌شوند.

شهربازی

مجموعه‌داستان شهربازی شامل چهار داستان با نام‌های شهربازی، مهمان، کاش بین ما بود و تیمسار است.

داستان شهربازی همان‌طورکه از نامش پیداست، بازی‌گرفتن افرادی است که خود ناخواسته به این شهر پا می‌گذارند. آدم‌هایی که برای این بازی و شهر ساخته نشده‌اند؛ اما به بازی گرفته می‌شوند. داستان شهربازی،آدم تهی‌دستی را که مایحتاج خود و خانواده‌اش را به‌زور به‌دست می‌آورد، نشان می‌دهد. دولتمردان او را به بازی می‌گیرند تازمانی‌که به مقام رسید، بتوانند از او سوءاستفاده‌های اقتصادی و سیاسی کنند.

داستان مهمان تمام عناصر یک داستان خوب را در خود جای داده است. داستان، از تعلیقی بسیار قوی برخوردار است. زمان و مکان و پیرنگ داستانی و نقاط اوج و فرود و گره‌گشایی در داستان به‌خوبی مشخص است.

داستان کاش بین ما بود، تلفیقی از داستان و خاطره است و نثر ساده و شسته رفته‌ای دارد. شیوه روایت بسیار بارز و چشمگیر است. زمان و مکان داستان و پیرنگ و حوادث داستانی کاملاً در داستان تنیده شده است. تعلیق داستان بسیار قوی و دلهره‌آور است و خواننده را لحظه‌ای رها نمی‌کند.

داستان تیمسار، داستانی با مشخصه‌های نظامی است. تیمسار که شخصیت اصلی و نمادین این داستان است، خصوصیات رضا شاهی دارد. مستبد و سختگیر است. البته با منطق. او قصد دارد که پاسبان‌های بی‌سواد را با سواد کند و به آن‌ها قول می‌دهد که اگر تصدیق ششم ابتدایی بگیرند، می‌توانند تا مقام ستوانی ارتقا پیدا کنند.

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

سپهر، زردیس، نویدشیراز، صدف، چشمه، سروا، نوشتار، شاهد، مدرسه، نیکا، ققنوس، فانوس، ماه باران و نیم‌نگاه

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

بیشتر آثار ایشان بارها تجدیدچاپ شده، برای نمونه می‌توان به این آثار اشاره کرد:

  • مجموعه داستان«دهکدهٔ پرملال» به چاپ هشتم که پیش از انقلاب پنج چاپ و بعد از انقلاب سه چاپ داشته است البته با حذف داستان حمام از این مجمموعه، «آهوی زیبای من(برای کودکان)» به چاپ پنجم، رمان «رقصندگان» به چاپ دوم، رسیده‌اند.

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. «امین فقیری». ویکی‌پدیا. 
  2. میرعابدینی، فرهنگ داستان‌نویسان ایران، ۲۱۳.
  3. ««تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۷ بهمن ۱۳۹۶. 
  4. ««نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۳۰آذر۱۳۹۳. 
  5. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  6. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  7. ««کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹ آذر ۱۳۹۲. 
  8. «امین فقیری». کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. 
  9. «««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۳۰ مرداد ۱۳۹۶. 
  10. ««نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۷. 
  11. ««امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری شبستان، ۲۴آبان ۱۳۹۷. 
  12. ««امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۷. 
  13. ««تک‌تک قصه‌ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۷ بهمن ۱۳۹۶. 
  14. محمدرضا آل‌ابراهیم، امین فقیری را دوست دارم، ۳.
  15. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  16. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  17. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  18. ««هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ٔ خالق «سووشون» درباره= «سیمین دانشور»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۸اردیبهشت ۱۳۸۲. 
  19. ««هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ٔ خالق «سووشون»، «سیمین دانشور»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۸اردیبهشت ۱۳۸۲. 
  20. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین ۱۳۹۸. 
  21. میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). صد سال داستان نویسی ایران. تهران: نشر چشمه. ص. ۵۳۷.
  22. ««نقدی بر کتاب رقصندگان»». مجله ادبیات داستانی، ش. ۴۳ (۱۳۷۶). 

منابع

  1. میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). فرهنگ داستان‌نویسان ایران. نشر چشمه. ص. ۲۱۳.
  2. میرعابدینی، حسن (۱۳۸۶). صد سال داستان نویسی ایران. تهران: نشر چشمه. ص. ۵۳۷.
  3. ««نقدی بر کتاب رقصندگان»». مجله ادبیات داستانی، ش. ۴۳ (۱۳۷۶). 
  4. آل‌ابراهیم، محمدرضا (۱۳۹۴). امین فقیری را دوست دارم. استهبان(فارس): نشر سته بان.

پیوند به بیرون

  1. «امین فقیری». ویکی‌پدیا. 
  2. «امین فقیری». کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان. 
  3. ««هشتادودومین سالروز تولد سیمین دانشور/ گفت‌وگو با محمد محمدعلی، امین فقیری و مسعود توفان درباره‌ خالق «سووشون»» درباره= «سیمین دانشور»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۸اردیبهشت۱۳۸۲. 
  4. ««امین فقیری تعریف همیشگی از روستاییان را برهم زده است» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری شبستان، ۲۴آبان۱۳۹۷. 
  5. ««امین فقیری در گفت‌وگو با ایبنا» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۱۰فروردین۱۳۹۸. 
  6. ««نکوداشت امین فقیری، نویسنده شیرازی/نمودار درد و رنج روستاییان» درباره= «بزرگداشت امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴آبان۱۳۹۷. 
  7. «««برادرانِ فقیری» راویان روح تاریخ شیراز هستند» درباره= «نکوداشت امین فقیری»». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۳۰مرداد۱۳۹۶. 
  8. ««امین فقیری توصیفی نویسی که دغدغه سینما دارد» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری مهر، ۲۴آبان۱۳۹۷. 
  9. ««تک تک قصه ها را بلعیدم» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۷بهمن۱۳۹۶. 
  10. ««نوشتن بزرگ ترین عشق من/صداوسیما برای معرفی کتاب نباید پول بگیرد!» درباره= «امین فقیری»». خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ۳۰آذر۱۳۹۳. 
  11. ««کتاب‌های محبوب امین فقیری در ۶۹سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹آذر۱۳۹۲. 
  12. ««کتاب‌های محبوب امین فقیری در 69 سالگی» درباره= امین فقیری». خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۲۹ آذر ۱۳۹۲.