محمود دولت‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
شریف پرندی (بحث | مشارکت‌ها)
شریف پرندی (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:


===استادان و شاگردان===
===استادان و شاگردان===
دولت آبادی:« من در زندگی ادبی‌ام هیچ استادی نداشته‌ام.استاد‌های من، مترجم‌هایی بوده‌اند که آثار بزرگان ادبیات را ترجمه کرده‌اند و کاشفان ادبیات قدیم ایران، و نویسندگان و شاعران معاصر خودمان.»<ref>{{پک|دولت‌آبادی|۱۳۹۶|ک= این گفت و سخن‌ها|ص=۱۹۶}}</ref>


===علت شهرت===
===علت شهرت===

نسخهٔ ‏۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۵۹

محمود دولت‌آبادی

زمینهٔ کاری رمان و داستان کوتاه
زادروز ۱۵مرداد۱۳۱۹
دولت‌آباد (سبزوار)
پدر و مادر عبدالرسول و فاطمه
محل زندگی تهران
پیشه نویسنده و نمایشنامه و فیلم‌نامه‌نویس
سال‌های نویسندگی ۱۳۳۹ تاکنون
سبک نوشتاری واقع‌نگاری
کتاب‌ها ‌‌کلیدر، جای خالی سلوچ، روزگار سپری شده مردم سالخورده، زوال کلنل و...
فرزندان سیاوش و فرهاد و سارا
اناری که محمود از احمد گرفت

محمود دولت‌آبادی نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس، خالق رمان بلند ده‌جلدی کلیدر و برندهٔ جوایز ادبی ایران و جهان است.

* * * * *

دولت‌آبادی در خانواده‌ای پرجمعیت متولد شد. ثمره‌ٔ دو ازدواج دوم و سوم پدر وی شش فرزند پسر و یک فرزند دختر بود.


داستانک

داستانک‌های انتشار

ماجرای ساخت سوییت کلیدر

داود موسایی، بنیان‌گذار فرهنگ معاصر، تصمیم گرفت که چاپ بیستم کلیدر را با ویژگیِ خاصی منشتر کند تا با چاپ‌های قبلی متفاوت باشد. می‌خواست از کتاب و نویسنده، هم‌زمان قدرشناسی کند. ضمن‌اینکه روی این اثر، موسیقی هم بگذارد که وقتی کتاب چاپ شد یک یا دو سی‌دی با صدای نویسنده و موسیقی‌ِ زیر متن عرضه کند. محمدرضا درویشی را صدا زد تا موسیقی این داستان را بنویسد. ضبط این کار در کشور اوکراین بود و حاصل کار زیاد به مذاق دولت‌آبادی خوش نیامد. می‌گفت این موسیقی ایرادهایی اساسی دارد که یکی از آن‌ها نبود ساز ایرانی است. بعد از مدتی، بااینکه هنوز تکلیف این اثر مشخص نشده بود درویشی کارش را در کنسرت اجرا کرد. دولت‌آبادی و موسایی به‌رغم‌اینکه کار درویشی را دور از اخلاق حرفه‌ای می‌دانستند؛ ولی چون اعتقاد داشتند نباید جلوی اجرای اثر هنری را گرفت، مخالفتی با درویشی نکردند. بلیت کنسرت برای دولت‌آبادی و موسایی فرستاده شد؛ ولی هر دو تصمیم گرفتند، شرکت نکنند تا به‌نوعی اعتراض خاموش خود را به کار درویشی اعلام کنند و این حرکت، اثر خود را گذاشت: غیبت نویسنده و ناشر کتاب، سؤالی شد که ذهن همگان را درگیر کرد.[۱]

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

دیدگاه‌ها

علت بازداشت در قبل از انقلاب

فکر می‌کنم هیچ‌کدام از آثار من نمی‌توانست موجب حساسیت دستگاه بشود، اما کتاب‌های باشُبیرو و گاواره‌بان‌ باعث شده‌بود که آقایان بهانه‌ای برای بازداشتم پیدا کنند و این بهانه وقتی تقویت شد که من در عرصه‌ی تئاتر،کمتر با گروه‌هایی کار می‌کردم که از دولت کمک مالی دریافت می‌کردند یا زیرمجموعه تلویزیون یا اداره فرهنگ و هنر بودند. در بازجویی‌ها هم می‌گفتم که من این کتاب‌ها را پس از نگارش نوشته و به اداره ممیزی اداره‌ی فرهنگ و هنر داده‌ام و آن‌ها هم مجوز دادند.[۲]

مشاهیر در زندان اوین

در زندان اوین آقایان روحانیونی هم حضور داشتند که عبارت بودند از [آیت‌الله] طالقانی، [آیت‌الله] مهدوی کنی، [آیت‌الله] منتظری، [آیت‌الله] لاهوتی، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای کروبی، آقای حاجی عراقی که من خیلی به او ارادت داشتم و آقای معادی‌خواه و از ترور حسنعلی منصور هم آقای عسگر‌اولادی و آقای لاجوردی و سپس آقای بادامچیان که برخی از اشخاص ربطی به ترور منصور نداشتند.من با همه‌ی این طیف‌ها محشور بودم؛آقای کنی خیلی محبت داشتند؛آقای عراقی هم که به نظر من شخصیت بسیار محترم و مؤقری بود و البته من بیشتر با آقای طالقانی صحبت می‌کردم.[۳]

زمینهٔ فعالیت

رونمایی‌شده در۱۷مرداد۱۳۹۳

یادمان و بزرگ‌داشت‌ها

  • تمبر یادبود محمود دولت‌آبادی هم‌زمان با هفتادوچهارمین سالگرد تولد این نویسنده با عنوان «آقای رمان ایران» در زادگاهش سبزوار رونمایی شد.

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

دولت آبادی:« من در زندگی ادبی‌ام هیچ استادی نداشته‌ام.استاد‌های من، مترجم‌هایی بوده‌اند که آثار بزرگان ادبیات را ترجمه کرده‌اند و کاشفان ادبیات قدیم ایران، و نویسندگان و شاعران معاصر خودمان.»[۴]

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

  1. دولت‌آبادی، محمود (۱۳۹۶). این گفت و سخن‌ها. نشر چشمه.

پیوند به بیرون