محمدکاظم مزینانی: تفاوت میان نسخهها
محمد ایذجی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
محمد ایذجی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==آیینهای از محمدکاظم مزینانی== | ==آیینهای از محمدکاظم مزینانی== | ||
===نویسنده شدم=== | |||
پدرم دوست داشت من بنا شوم و مادرم دوست داشت که طلبه شوم. ولی من نویسنده شدم. بعدها مادرم دعا کرد که شهید شوم ولی من کتابهای «[[شاه بیشین]]» و «[[آه با شین]]» را نوشتم.<ref name="اسرارنامه">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.asrarnameh.com/news/8520 |عنوان=اسرارنامه: محمدکاظم مزینانی «با شاه بی شین» گام مهمی در بومی کردن رمان برداشته است}}</ref> | |||
==زندگی و یادگار== | ==زندگی و یادگار== | ||
===محمدکاظم مزینانی و آثارش از نگاه دیگران=== | |||
====نظر [[یوسفعلی میرشکاک]] دربارهٔ رمان [[شاه بی شین]]==== | |||
اولین کسی که توانست رمان را بومی این سرزمین کند، [[صادق هدایت]] بود و آخرین کسی که بعد از ۳۵ سال وقفه در بومیکردن رمان، حرکت مهمی انجام داد، محمد کاظم مزینانی است. مزینانی دو رمان نوشته که خیلی بهتر از بسیاری از رمانهایی است که سرمایههای بزرگ دولتی را در اختیار نویسندگانشان قرار دادهاند. صادق هدایت فضای کابوسوار کافکا را وارد ادبیات ایران و آن را بومی کرد. و مزینانی رئالیسم جادویی را برای اولینبار در ادبیات ما بومی کرد. | |||
نویسنده در این رمان، یک دید کلی دارد و یک راوی کلی. جمعکردن زاویههای دید مختلف، کرامت رمان مزینانی است. در جامعهای که موفقترین رمانش دو یا سه شخصیت دارد، این رمان اثر قابل توجهی به شمار میآید. مزینانی در «شاه بیشین» با رئالیسم جادویی نگاه انسانی به شاه داشته است و توانسته بیان شاعرانه خود را در قالب رمانی تاریخی پیاده کند. «شاه بیشین» حاصل تلاش مثلث شاعر، مورخ و نویسنده است که با یکدیگر ترکیب شدهاند و نقطه قوت کتاب را تشکیل دادهاند. از طرفی، «شاه بیشین» یک منبع تاریخی به حساب میآید. منبعی تاریخی از نویسندهای که توانایی شاعری بالایی دارد و توانسته شعر خود را به نثر وارد کند. به عبارت دیگر، «شاه بیشین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است. ترکیب کردن شعر و تاریخ از نقاط قوت این اثر است. کاظم مزینانی نه فقط در وصف، بلکه در گزینش دقیق صفات نیز هنرمندانه قلم زده است. زیرا گاهی نویسنده با انتخاب چند صفت مناسب، مخاطب را از خواندن وصفهای چندین صفحهای برای نشان دادن مفهوم، رها میکند. | |||
====[[حسن محمودی]]: [[شاه بی شین]] تاریخ مصرف ندارد==== | |||
مزینانی در این رمان از جهانبینی خاص خود استفاده کرده است. او در این دو جلد کتاب، حتی از روی دست خود رونویسی نکرده است. زیرا هر کدام فضایی کاملا متفاوت دارند. | |||
مزینانی هوشمندانه راوی دوم شخص را برای «[[شاه بیشین]]» انتخاب میکند. درحالیکه در رمانهای ایرانی کمتر به این زاویه دید توجه شده است. همواره برایم سوال بوده که چرا دوم شخص؟ راوی این اثر یک شاه بیتاج و تخت را به محاکمه دعوت میکند، محاکمهای که در واقع تفهیم اتهام است. با خواندن رمان «شاه بیشین» خواننده فقط به محمدرضا پهلوی فکر نمیکند. بلکه به دیکتاتورهای فراتر از آن میاندیشد، مانند دیکتاتورهایی که در مصر و بحرین حضور دارند. بخشی از هنر مزینانی در خلق این رمان بود. ولی ما برای او و رمانش چه کردهایم؟ چرا تلاشی برای ترجمه آن به زبانهای دیگر نداشتهایم؟ | |||
خوانش این رمان از جلد آن آغاز میشود. در این رمان نوعی آشناییزدایی وجود دارد. این رمان ابتدا خواننده را از همه آنچه درباره شاه میداند، تخلیه میکند. بعد کمکم این شخصیت را از نو برای مخاطب بازسازی میکند و سپس، خواننده این شخصیت جدید را میپذیرد و بهواسطه آن تاریخ معاصر را در ذهن او بازسازی میکند. این رمان سندی برای نسل بعد به حساب میآید که در ذهن خواننده ساخته میشود. مزینانی آگاهانه با تکنیکهای منحصر به فرد خود «رمان تاریخی» یا «رمان مستند» نوشته است. «شاه بیشین» هیچ تاریخ مصرفی ندارد و هشداری به تک تک مخاطبانش است که مبادا اگر ما نیز در مسند قدرت قرار بگیریم، دچار چنین مشکلاتی بشویم. مزینانی تمام کلیشههای ذهنی مخاطب خود را از بین میبرد و آشناییزدایی میکند.<ref name="اسرارنامه"/> | |||
===جوایز و افتخارات=== | ===جوایز و افتخارات=== | ||
* دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب کودک و نوجوان 2000-Ibby برای کتاب"سوار سوم"،۱۳۷۸ | * دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب کودک و نوجوان 2000-Ibby برای کتاب"سوار سوم"،۱۳۷۸ |
نسخهٔ ۲ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۰۳
محمدکاظم مزینانی |
---|
محمدکاظم مزینانی متولد سال ۱۳۴۲ در شهر دامغان و فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی است. از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۴ در روزنامههای کیهان و همشهری فعالیت روزنامهنگاری داشته که این فعالیتها تا به امروز هم به صورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. در بخش تالیف کتاب هم اغلب آثار وی در حوزه شعر کودک و نوجوان است که تعداد آنها به بیش از ۲۰ عنوان میرسد.
در حوزه ادبیات داستانی این نویسنده کتابهای متعددی را برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ سپرده که از میان آنها میتوان به «ماه در گهواره»، «پسری که تنها بود»،«رازهای زندگی یک کلاغ» و «پاییز در قطار» اشاره کرد. در بخش داستان بزرگسال، رمان «شاه بیشین» اولین تجربه این نویسنده در این حوزه محسوب میشود که پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده شد و پس از بازنویسی نهایی در سال ۱۳۸۹ چاپ اول آن توسط انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شد که در ادامه بارها تجدید چاپ شد.[۱]
آیینهای از محمدکاظم مزینانی
نویسنده شدم
پدرم دوست داشت من بنا شوم و مادرم دوست داشت که طلبه شوم. ولی من نویسنده شدم. بعدها مادرم دعا کرد که شهید شوم ولی من کتابهای «شاه بیشین» و «آه با شین» را نوشتم.[۲]
زندگی و یادگار
محمدکاظم مزینانی و آثارش از نگاه دیگران
نظر یوسفعلی میرشکاک دربارهٔ رمان شاه بی شین
اولین کسی که توانست رمان را بومی این سرزمین کند، صادق هدایت بود و آخرین کسی که بعد از ۳۵ سال وقفه در بومیکردن رمان، حرکت مهمی انجام داد، محمد کاظم مزینانی است. مزینانی دو رمان نوشته که خیلی بهتر از بسیاری از رمانهایی است که سرمایههای بزرگ دولتی را در اختیار نویسندگانشان قرار دادهاند. صادق هدایت فضای کابوسوار کافکا را وارد ادبیات ایران و آن را بومی کرد. و مزینانی رئالیسم جادویی را برای اولینبار در ادبیات ما بومی کرد. نویسنده در این رمان، یک دید کلی دارد و یک راوی کلی. جمعکردن زاویههای دید مختلف، کرامت رمان مزینانی است. در جامعهای که موفقترین رمانش دو یا سه شخصیت دارد، این رمان اثر قابل توجهی به شمار میآید. مزینانی در «شاه بیشین» با رئالیسم جادویی نگاه انسانی به شاه داشته است و توانسته بیان شاعرانه خود را در قالب رمانی تاریخی پیاده کند. «شاه بیشین» حاصل تلاش مثلث شاعر، مورخ و نویسنده است که با یکدیگر ترکیب شدهاند و نقطه قوت کتاب را تشکیل دادهاند. از طرفی، «شاه بیشین» یک منبع تاریخی به حساب میآید. منبعی تاریخی از نویسندهای که توانایی شاعری بالایی دارد و توانسته شعر خود را به نثر وارد کند. به عبارت دیگر، «شاه بیشین» شعر مستند و تاریخی مزینانی است. ترکیب کردن شعر و تاریخ از نقاط قوت این اثر است. کاظم مزینانی نه فقط در وصف، بلکه در گزینش دقیق صفات نیز هنرمندانه قلم زده است. زیرا گاهی نویسنده با انتخاب چند صفت مناسب، مخاطب را از خواندن وصفهای چندین صفحهای برای نشان دادن مفهوم، رها میکند.
حسن محمودی: شاه بی شین تاریخ مصرف ندارد
مزینانی در این رمان از جهانبینی خاص خود استفاده کرده است. او در این دو جلد کتاب، حتی از روی دست خود رونویسی نکرده است. زیرا هر کدام فضایی کاملا متفاوت دارند. مزینانی هوشمندانه راوی دوم شخص را برای «شاه بیشین» انتخاب میکند. درحالیکه در رمانهای ایرانی کمتر به این زاویه دید توجه شده است. همواره برایم سوال بوده که چرا دوم شخص؟ راوی این اثر یک شاه بیتاج و تخت را به محاکمه دعوت میکند، محاکمهای که در واقع تفهیم اتهام است. با خواندن رمان «شاه بیشین» خواننده فقط به محمدرضا پهلوی فکر نمیکند. بلکه به دیکتاتورهای فراتر از آن میاندیشد، مانند دیکتاتورهایی که در مصر و بحرین حضور دارند. بخشی از هنر مزینانی در خلق این رمان بود. ولی ما برای او و رمانش چه کردهایم؟ چرا تلاشی برای ترجمه آن به زبانهای دیگر نداشتهایم؟ خوانش این رمان از جلد آن آغاز میشود. در این رمان نوعی آشناییزدایی وجود دارد. این رمان ابتدا خواننده را از همه آنچه درباره شاه میداند، تخلیه میکند. بعد کمکم این شخصیت را از نو برای مخاطب بازسازی میکند و سپس، خواننده این شخصیت جدید را میپذیرد و بهواسطه آن تاریخ معاصر را در ذهن او بازسازی میکند. این رمان سندی برای نسل بعد به حساب میآید که در ذهن خواننده ساخته میشود. مزینانی آگاهانه با تکنیکهای منحصر به فرد خود «رمان تاریخی» یا «رمان مستند» نوشته است. «شاه بیشین» هیچ تاریخ مصرفی ندارد و هشداری به تک تک مخاطبانش است که مبادا اگر ما نیز در مسند قدرت قرار بگیریم، دچار چنین مشکلاتی بشویم. مزینانی تمام کلیشههای ذهنی مخاطب خود را از بین میبرد و آشناییزدایی میکند.[۲]
جوایز و افتخارات
- دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب کودک و نوجوان 2000-Ibby برای کتاب"سوار سوم"،۱۳۷۸
- جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، پاییز در قطار، ۱۳۸۵
- برگزیدهٔ بیست سال ادبیات کودک و نوجوان، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، ۱۳۷۹
- دیپلم افتخار نخستین جشنوارهٔ کانون پرورش فکری، آب یعنی ماهی"، ۱۳۶۸
- برگزیدهٔ مجلهٔ سروش نوجوان، آب یعنی ماهی، ۱۳۶۸
- برگزیدهٔ کانون پرورش فکری و مجله سروش نوجوان، پنج روز در نیمروز، ۱۳۷۰
- برگزیدهٔ شورای کتاب کودک، دریای گمشده، ۱۳۷۷
- برگزیدهٔ کتاب سال مجلهی سلام بچهها، شعرهای ناتمام، ۱۳۷۶
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ کتابهای دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ای زمین،ای سنگدل، ۱۳۸۲
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ کتاب رشد، " زندگی نامهی شهریار و داریوش هخامنشی"، ۱۳۸۴
- تقدیر شده در جشنوارهٔ رشد، فیه مافیه، ۱۳۸۶
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ ادبیات دینی، سوار سوم، ۱۳۸۵
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ مطبوعات، شعر اتفاق سرخ، ۱۳۷۸
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ شهید غنی پور، پاییز در قطار، ۱۳۸۵1385
- تقدیر شده در اولین جشنوارهٔ داستان انقلاب، شاهِ بیشین (درباره محمدرضا و فرح پهلوی) ۱۳۸۶
- برگزیده جشنواره شهید غنیپور، رمان شاه بیشین، ۱۳۹۰
- کتاب سال دفاع مقدس، منظومهٔ سه گانهی: ۱- ساعت هفت و ربع ۲- کتاب و آب ممنوع ۳- بوی هلو و باروت، ۱۳۸۷
- دیپلم افتخار کتاب فصل، تابستان ۱۳۸۸، کلیله و دمنه
- شاعر برگزیده جشنواره شعر فجر، ۱۳۸۸
- برگزیدهٔ جشنوارهٔ داستان انقلاب، رمان آه با شین، ۱۳۹۰
- برگزیده جشنواره قلم زرین، رمان آه با شین، ۱۳۹۳
- برگزیده جایزه ادبی جلال آلاحمد، رمان آه با شین، ۱۳۹۳[۳]
آثار و کتابشناسی
- شیمو، پایین و بالا تو باغ آرزوها
- آهن و سنگ و شیشه شیمو چی کاره میشه
- شیمو، خورشید، آسمون تو خونه میشه مهمون
- شیمو، شیرینی، شادی کادو بهش چی دادی؟
- شیمو نه دور نه نزدیک عکس میگیره چیک و چیک
- شیمو، چراغ، جیک و جیک همه توی ترافیک
- شیمو، کادو، خیابان با دوستای مهربان
- شیمو، بازی، خوشحالی جای شماها خالی
- شیمو، نقاشی، بازی یه وقت منو نندازی
- شیمو، سوار، پیاده یه اتفاق ساده
- شیمو، قایق، دوچرخه دور زمین میچرخه
- شیمو، صدف، ستاره دریا چه کیفی داره
- لیلی و مجنون
- حافظ
- ۲۰ غزل حافظ
- ترانههای نینی عینکی
- حکایت لیلی و مجنون
- نینی عسلی من کجاست؟
- فنجون خانوم سلام سلام!
- شب به خیر اسباب بازیا!
- آبجی نینی عسلی
- غول اومده به خونهمون!
- نینی دخملی عروسکه،جاش توی مهد کودکه
- نینی دخملی چی خورده؟ قند و نخودچی خورده
- نینی دخملی ما تکه، یه نینی دارن عروسکه
- نینی دخملی چه داغ شده، فکر میکنه کلاغ شده
- نینی دخملی مهربونه، با خرسکش درس میخونه
- حکایتهای خواندنی منطقالطیر عطار
- قصههای خواندنی فیه ما فیه مولوی
- ادبیات ایران از دیروز تا امروز (جلدهای ۶تا۱۹)
- آه با شین
- حرفهای چرخ خیاطی
- بازی نکن با دمب من!
- شاه بیشین
- قصههای شیرین حسنک
- پسری که کلاغ شد
- خرسی همش گل میخوره بدو بیا دایناسوره
- از سر راه برید کنار همه بیاین توی قطار
- سنگ پا گل[۴]