تلفظ در شعر کهن فارسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نویسنده معتقد است دستنویسها ما را از خوانشهای نادرست و مندرآوردی به دور میدارند و از خوانشهای به ظاهر درست و ادبی اما بیپایه آگاه میکنند. برای نمونه بسیاری میپندارند که در متنهای ادبی باید حرف پایانی واژههای انجامیده به ضمیر '''ش''' را به فتحه بخوانند تا سخن ادبی شود و از گفتار امروز فاصله بگیرد. بهگمان مؤلف این در صورتی است که نمونههای متعددی خلاف این تصور را ثابت میکنند و به آنها مانند دورانِش، فرمانِش، ایمانِش و غیره اشاره میکند که با کسر '''ش''' و اتفاقاً مطابق تلفظ امروز است.<ref name=''آگاه''>{{پک|وحید عیدگاه طرقبهای|۱۳۹۹|ک= تلفلظ در شعر کهن فارسی|ص=۴۴}}</ref> | نویسنده معتقد است دستنویسها ما را از خوانشهای نادرست و مندرآوردی به دور میدارند و از خوانشهای به ظاهر درست و ادبی اما بیپایه آگاه میکنند. برای نمونه بسیاری میپندارند که در متنهای ادبی باید حرف پایانی واژههای انجامیده به ضمیر '''ش''' را به فتحه بخوانند تا سخن ادبی شود و از گفتار امروز فاصله بگیرد. بهگمان مؤلف این در صورتی است که نمونههای متعددی خلاف این تصور را ثابت میکنند و به آنها مانند دورانِش، فرمانِش، ایمانِش و غیره اشاره میکند که با کسر '''ش''' و اتفاقاً مطابق تلفظ امروز است.<ref name=''آگاه''>{{پک|وحید عیدگاه طرقبهای|۱۳۹۹|ک= تلفلظ در شعر کهن فارسی|ص=۴۴}}</ref> | ||
نگارنده در بخش دیگری مینویسند، اگر مصحح یا پژوهشگری واژهای را در یک متن به گونهای خاص حرکتگذاری کرد، باید از او پرسید که چنین حرکتگذاریای را در کدام دستنویس کهن دیده است. برای نمونه، در متن ویراسته جلال خالقی مطلق از شاهنامه صورت '''کِش''' (کهش) همواره به شکل '''کَش''' حرکتگذاری شده است. چنین حرکتگذاریای خلاف سندهای مکتوب کهن است. در دستنویسهای کهن آنچه هست '''کِش''' است که هم نتیجه منطقی '''که + اِش''' است و هم در قافیهپردازی شاعران تأیید میشود. در این حرکتگذاری مصحح به '''کَش''' پهلوی نظر داشته است؛ اما هیچ سندی در دست نیست که نشان دهد '''کَش''' به طور بسیط وارد زیان فارسی شده است. گو این که در پهلوی نیز بسیط نبوده است. ترکیبی بوده است از '''کَی''' شرطی یا قیدی و ضمیر '''-ش'''، و هر گاه که حالت جمله شرطی یا قیدی نبوده است '''کِ+ش''' به کار میرفته است و این در متنهای گوناگون فارسی میانه شاهد دارد.<ref name=''مصحح''>{{پک|وحید عیدگاه طرقبهای|۱۳۹۹|ک= تلفلظ در شعر کهن فارسی|ص=۴۶}}</ref> نویسنده در ادامه نمونه را در این باره بیان کرده است. | |||
*گویشها | *گویشها | ||
از دیگر موارد مورد بحث نگارنده در شناخت تلفظها، گویش است. «توجه به گویشهای گوناگون نیز میتواند پژوهشگر را در شناخت تلفظها یاری رساند، یا دستکم توجیه برخی از تلفظهای کهن را برای خواننده امروزی آسانتر کند. اگر اطلاعی از تلفظ واو معدوله در زبان مردم کُرد دشته باشیم و این مصوت به گوشمان خورده باشد، درک صورتهایی چون آبخوَست، خوَد، خوَش در متنهای کهن برایمان سادهتر خواهد بود. اما باید توجه داشت که گویشوران تنها نشاندهنده تلفظ یک سرزمین و یک دوره تاریخیاند و شنیدن گفتوگوهای ایشان الزماً به این معنی نیست که در روزگاران و سرزمینهای دیگر، یا حتی گذشته همان سرزمین، دقیقاً همین آواها با همین کیفیت از پیشینیان شنیده میشده است». | |||
در بخش دیگری این بحث آمده که آگاهیهای آوایی برگفته از گویشها را میتوان در تأیید برخی از یافتههای زبانشناسی تاریخی یا برای گمانهزنی درباره برخی از صورتهای آوایی کهن به کار برد. نگارنده برای نمونه به تلفظ '''ابریشُم''' اشاره کرده است. | |||
*ریشهشناسی و زبانشناسی تاریخی | *ریشهشناسی و زبانشناسی تاریخی | ||
*اشارههای پیشینیان | *اشارههای پیشینیان |
نسخهٔ ۹ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۰۱
تلفظ در شعر کهن فارسی اثر وحید عیدگاه طرقبهای است که با بهرهگیری از شعر به بررسی تلفظ واژهها و کلمات در اشعار فارسی دری از آغاز تا حمله مغول پرداخته تا از این رهگذر بتوان به ملاکهایی برای تشخیص تلفظ واژگان دست یافت.
این کتاب که برای نخستین بار در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات دکتر محمود افشار روانه بازار نشر شده است دارای یک سرسخن، ۱۹ فصل اصلی، نمایه و منابع است.
مؤلف در این کتاب که دارای جنبه نظری و هم جنبه عملی در بررسی واژه در اشعار کهن است، سعی کرده نشان دهد که شعر فارسی جدا از دیگر کاربردهایش، میتواند ابزاری برای تشخیص چگونگی تلفظ برخی از واژهها باشد. از اینرو سرودههای شاعران فارسی زبان از آغاز تا حمله مغول بررسی شده است. در همین راستا، وزن، قافیه و بدیع وسیله تشخیص تلفظ واژهها در اشعار قرار گرفته است.
هدف دیگر مؤلف از این پژوهش این است که اطلاعات به دست آمده از چگونگی تلفظ واژهها تا جایی که ممکن است در متنشناسی به کار رود که شامل تصحیح متن، شرحنویسی، درستخوانی، لغتشناسی و غیره است.
به عقیده صاحب اثر، با تحقق این هدف میتوان به لغزشهای بزرگی در کار مصصحان پی برد و به ملاکهای استواری برای درستخوانی، متنپژوهی و سایر زمینهها دست یافت. «نخستین فایده این پژوهش این است که تصور معمول را درباره پارهای از تلفظهای فارسی دری دقیقتر میکند و توده دانستههای زبانی را که معمولاً در ذهن پژوهشگران آشنا به زبان و ادب فارسی شکل میگیرد، به آگاهیهای دارای جزئیات بدل میسازد و تا آنجا که ممکن است اظهارنظرهای حدودی و تخمینی را به گزارههای مرزبندیشده دگرگون میکند.»[۱]
این پژوهش اهمیت توجه به ویژگی های آوایی را در متن به گونهای روشمند، کارآمد و به دور از حدس های شخصی مبتنی بر شم، سلیقه و لهجه ی مادری نشان میدهد و به اثبات می رساند.
در این بررسی که شامل شعر فارسی دری از آغاز تا حمله مغول می شود، گاهی مسائل جغرافیایی از تاریخ مهمتر جلوه میکند. برای نمونه میشد هیچ سخنی از سعدی و مولانا به میان نیاید، اما با پرداختن به این دو شاعر نشان داده شد که چگونه در یک عصر واحد تفاوت جغرافیایی به تفاوت آوایی منجر شده است. سعدی قاعده دال و ذال را رعایت کرده است اما مولانا و برخی از پیشینیان خراسانی او چنین نکرده اند. نظامی برخلاف مولانا و برخی از پیشینیان خراسانی او واو مجهول و معروف را رعایت کرده است.
در کتاب تلفظ در شعر کهن فارسی، تلفظ کلمه بر پایه شعر فارسی و نه خط فارسی بررسی شده است. بنابراین پایه کار زبان است نه خط. به همین دلیل نگارنده خود را ملزم نکرده که برای یافتههای خود از نسخههای حرکتگذاریشده گواهی بیاورد. هدف از نگارش این کتاب این است که از دل زبان نمودیافته در شعر میتوان آگاهیهای آوایی به دست آورد.
فصلهای کتاب
تلفظ و راههای تشخیص آن
پژوهش در تلفظ واژههای فارسی را میتوان با شیوهها و ابزارهای مختلفی انجام داد. این شیوهها و ابزارها میتوانند آگاهیهای ارزندهای از تلفظ واژهها به دست دهند. منتها باید توجه داشت که هر یک از آنها در کنار کارآمدیشان محدودیتهایی نیز دارند. به برخی از شیوه ها و ابزار های پژوهش در تلفظ اشاره کرده است و مهمترین دلایل کارآمدی یا ضعف این شیوهها را با ذکر مثالهایی آورده است.
- واژهنامهها
واژهنامهها از منابع درجه دوم پژوهش در تلفظ به شمار میآیند؛ زیرا خواننده را با واسطه با تلفظها آشنا میکنند؛ آنهم به شرطی که اطلاعات آوایی داشته باشند در آن صورت نیز ممکن است آوانگاری تغییری نداشته باشند و افزونبر این امکان دارد که اشتباهات گوناگونی در فراهم آمدن دادههای آنها روی داده باشد.[۲]
نویسنده معتقد است از بسیاری از واژهنامهها آگاهیهای مختصری میتوان کسب کرد که بعضاً نیز سطحی بهشمار میآیند. در لغتنامه دهخدا واژه دره به من (شکاف ژرف میان دو کوه) با تلفظ بیتشدید و باتشدید ضبط شده است و شاهدهای آن هم اغلب گویا هستند؛ یعنی وزن دره را نشان میدهند. با خواندن این شاهدها بیآنکه مؤلف اشاره کرده باشد، میتوان دریافت که تلفظ رایج دره در قدیم بیتشدید بوده است:
من رهی را از جفای دشمن اولاد تو | خوابگاه و جای غیر از دره و کهسار نیست |
لغت نامه دهخدا: مدخل دره
نویسنده در ادامه تاکید میکند که تلفظ تشدیددار دره در شعر ناصر خسرو تنها برخاسته از تحریف شعر اوست و با نگاهی به دیوان ناصر خسرو که معتبرترین ویراست آن سالها پس از تألیف شدن لغتنامه دهخدا انتشار یافته است، صورت درست بیت را میتوان دید:
من رهی را از جفای دشمن اولاد تو | خوابگاه و جای خور جز غار یا کهسار نیست |
(دیوان ناصرخسرو، ۱۳۵۷:۳۱۴)[۳]
نویسنده در ادامه اعتماد کامل به واژهنامهها و یا لغتنامههایی چون لغتنامه دهخدا را مشکلزا میخواند و نوشت چنین اعتمادی گاه پیآمدهای نامطلوبی به بار خواهد آورد و این نشان میدهد که واژهنامههای دارای شاهد نیز گاهی مشکل را حل نمیکند. در ادامه چند واژه دیگر را که تلفظ آن در لغتنامه دهخدا مغایر با تلفظ کهن بوده است را ذکر میکند. نویسنده معتقد است اطلاعات ریشهشناختی بسیاری از واژگان نیز قابل اعتماد نیست و نمونههایی نیز ذکر میکند.[۴]
- دستنویسها
دستنویسها از نگاه نویسنده از دیگر منابع مهم در حوزه شناخت تلفظ هستند. طبق عقیده مؤلف، دستنویسها در شناخت تلفظ بسیار کارآمدند، چه آنها که حرکتگذاریشده باشند چه آنها که بدون حرکتگذاری، با انضباطی که در نگاشتن یا ننگاشتن نقطه برخی از حرفها در آنها رعایت شده است، برخی از صورتهای آوای را نشان میدهند. آشکار است که دستنویسهایی که دارای هر دو این ویژگیها هستند ارزش چندانی ندارند. از آنجا که شماری از ویژگیهای آوایی در قافیه و جناس و دیگر تناسبهای شعری بازتاب نمییابند ارزش دستنویسها و به ویژه اینگونه دستنویسها بیشتر احساس میشود. از کجا بدانیم که فلان شاعر پدید را بدید یا باژگونه را بازگونه یا کژدم را گزدم میگفته است؟ این چیزها کمتر با بدیع و قافیه اثبات میشوند و اثباتشان به سند مکتوب نیاز دارد.[۵]
نویسنده معتقد است دستنویسها ما را از خوانشهای نادرست و مندرآوردی به دور میدارند و از خوانشهای به ظاهر درست و ادبی اما بیپایه آگاه میکنند. برای نمونه بسیاری میپندارند که در متنهای ادبی باید حرف پایانی واژههای انجامیده به ضمیر ش را به فتحه بخوانند تا سخن ادبی شود و از گفتار امروز فاصله بگیرد. بهگمان مؤلف این در صورتی است که نمونههای متعددی خلاف این تصور را ثابت میکنند و به آنها مانند دورانِش، فرمانِش، ایمانِش و غیره اشاره میکند که با کسر ش و اتفاقاً مطابق تلفظ امروز است.[۶]
نگارنده در بخش دیگری مینویسند، اگر مصحح یا پژوهشگری واژهای را در یک متن به گونهای خاص حرکتگذاری کرد، باید از او پرسید که چنین حرکتگذاریای را در کدام دستنویس کهن دیده است. برای نمونه، در متن ویراسته جلال خالقی مطلق از شاهنامه صورت کِش (کهش) همواره به شکل کَش حرکتگذاری شده است. چنین حرکتگذاریای خلاف سندهای مکتوب کهن است. در دستنویسهای کهن آنچه هست کِش است که هم نتیجه منطقی که + اِش است و هم در قافیهپردازی شاعران تأیید میشود. در این حرکتگذاری مصحح به کَش پهلوی نظر داشته است؛ اما هیچ سندی در دست نیست که نشان دهد کَش به طور بسیط وارد زیان فارسی شده است. گو این که در پهلوی نیز بسیط نبوده است. ترکیبی بوده است از کَی شرطی یا قیدی و ضمیر -ش، و هر گاه که حالت جمله شرطی یا قیدی نبوده است کِ+ش به کار میرفته است و این در متنهای گوناگون فارسی میانه شاهد دارد.[۷] نویسنده در ادامه نمونه را در این باره بیان کرده است.
- گویشها
از دیگر موارد مورد بحث نگارنده در شناخت تلفظها، گویش است. «توجه به گویشهای گوناگون نیز میتواند پژوهشگر را در شناخت تلفظها یاری رساند، یا دستکم توجیه برخی از تلفظهای کهن را برای خواننده امروزی آسانتر کند. اگر اطلاعی از تلفظ واو معدوله در زبان مردم کُرد دشته باشیم و این مصوت به گوشمان خورده باشد، درک صورتهایی چون آبخوَست، خوَد، خوَش در متنهای کهن برایمان سادهتر خواهد بود. اما باید توجه داشت که گویشوران تنها نشاندهنده تلفظ یک سرزمین و یک دوره تاریخیاند و شنیدن گفتوگوهای ایشان الزماً به این معنی نیست که در روزگاران و سرزمینهای دیگر، یا حتی گذشته همان سرزمین، دقیقاً همین آواها با همین کیفیت از پیشینیان شنیده میشده است».
در بخش دیگری این بحث آمده که آگاهیهای آوایی برگفته از گویشها را میتوان در تأیید برخی از یافتههای زبانشناسی تاریخی یا برای گمانهزنی درباره برخی از صورتهای آوایی کهن به کار برد. نگارنده برای نمونه به تلفظ ابریشُم اشاره کرده است.
- ریشهشناسی و زبانشناسی تاریخی
- اشارههای پیشینیان
- شعر فارسی
- محدودیتهای بررسی بر پایه شعر فارسی
پیشینه پژوهشهای آوایی بر پایه شعر
- دانشوران شرقی و ایرانی
- دانشوران فرنگی
کارآمدیهای روش مورد نظر در این کتاب
آسیبشناسی پرداختن به تلفظها
- توجیه صورتهای آوایی با جوازهای ادبی
- نگاه دستوری به قافیه
- محتمل دانستن مسامحه
- نگاه یکسانساز و تعمیمگر
- نتیجهگیری نادرست از ویژگیهای آوایی
مقولههای مورد بحث و مبانی بررسی تلفظ
- مبانی بررسی بر پایه قافیه و صناعات بدیعی
- مبانی بررسی بر پایه وزن
تشخیص صامت
تشدید (تکرار صامت)
- تشدید صامت ساکن
- تشدید صامت متحرک
تخفیف(نبود تشدید)
حذف صامت(تلفظ نشدن صامت)
تبدیل صامت
تشخیص مصوت کوتاه
تعیین جنس مصوت
- مصوت آ
- اِ (کسره اضافه)
- او به جای اُ
- واو مجهول
- یای مجهول
تبدیل مصوت بلند به مصوت کوتاه (کوتاه شدن مصوت بلند
- پیش از یک صامت
- پیش از دو صامت
- در هجای باز
کوتاه نشدن مصوبه بلند
حذف مصوت کوتاه
کشش هجای دارای مصوت کوتاه
سکون به جای حرکت
حرکت به جای سکون
حرکت و سکون و برخلاف معمول
امکان بررسیهای مشابه در نثر
نمایهها
- واژهها و صورتهای املایی
- کتابها و دیوانها
- کسان
- جایها
منابع
نوا، نما، نگاه
پانویس
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۲۸.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۳۰.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۳۱.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۳۲.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۴۲.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۴۴.
- ↑ وحید عیدگاه طرقبهای، تلفلظ در شعر کهن فارسی، ۴۶.
منابع
- عیدگاه طرقبهای، وحید (۱۳۹۹). تلفظ در شعر کهن فارسی. تهران: انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن. شابک ۹۷۸-۶۲۲-۶۴۴۱-۶۵-۰.
پیوند به بیرون
منابع