محسن کاظمی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
در تدوین این اثر هدف حفظ اصالت گفتار و پیام بوده است، اما در پارهای موارد با افزودن ذوق و حال فضای مصاحبه و تزریق دادهها و اطلاعات برآمده از پژوهش همترازی گفتار و نوشتار را درهم ریخته است، با این حال روح کلام و اصالت گفتار راوی حفظ شده است. در مواقعی برای خروج از یکنواختی و برای نشان دادن نحوۀ بیان، گویش و لهجه دارابی، عین جملات وی در داخل «گیومه» درج شدهاند.<ref name="انتشار روایت ایرانی از واقعه میکونوس" />{{سخ}} | در تدوین این اثر هدف حفظ اصالت گفتار و پیام بوده است، اما در پارهای موارد با افزودن ذوق و حال فضای مصاحبه و تزریق دادهها و اطلاعات برآمده از پژوهش همترازی گفتار و نوشتار را درهم ریخته است، با این حال روح کلام و اصالت گفتار راوی حفظ شده است. در مواقعی برای خروج از یکنواختی و برای نشان دادن نحوۀ بیان، گویش و لهجه دارابی، عین جملات وی در داخل «گیومه» درج شدهاند.<ref name="انتشار روایت ایرانی از واقعه میکونوس" />{{سخ}} | ||
کتاب «نقاشی قهوهخانه» اولین اثر ایرانی است که از زاویه نگاه متهم اصلی ماجرا نوشته و منتشر شده است و از این جهت اثری بسیار مهم به شمار میرود.<ref name="انتشار روایت ایرانی از واقعه میکونوس" /> | کتاب «نقاشی قهوهخانه» اولین اثر ایرانی است که از زاویه نگاه متهم اصلی ماجرا نوشته و منتشر شده است و از این جهت اثری بسیار مهم به شمار میرود.<ref name="انتشار روایت ایرانی از واقعه میکونوس" /> | ||
===بهروز رضوی «عزت شاهی» می خواند=== | |||
در برنامه « شب قصه» رادیو؛ همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، کتاب خاطرات «عزت شاهی»؛ خاطرات عزت الله مطهری نوشتۀ محسن کاظمی از شبکۀ رادیویی فرهنگ پخش خواهد شد. بهگزارش پایگاه خبری سوره مهر کتاب خاطرات «عزت شاهی» قرار است با صدای بهروز رضوی به مدت سههفته در برنامۀ «شب قصه» پخش شود.<ref name="شاه">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.sooremehr.ir/fa/content/2191/%d8%a8%d9%87%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%b1%d8%b6%d9%88%db%8c-%c2%ab%d8%b9%d8%b2%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c%c2%bb-%d9%85%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af|عنوان=در برنامه « شب قصه» رادیو؛ بهروز رضوی «عزت شاهی» می خواند}}</ref>{{سخ}} | |||
یاسر نوروزی سردبیر برنامه «شب قصه» دربارۀ دلایل انتخاب خاطرات «عزت شاهی» برای روایت در این برنامه گفت: این کتاب بهجهت فعالیتهای مبارزاتی راوی، تعقیب و گریزها و اتفاقات به اندازه یک رمان خوب شنیدنی و جذاب است. ضمن اینکه توصیفات او از فضای ساواک، کمیتۀ مشترک و اقدامات تنگ نظرانۀ سازمان مجاهدین خلق، اطلاعات فوق العادهای در اختیار مخاطب قرار میدهد. او همچنین دربارۀ انتخاب کتاب خاطرات به جای رمان و داستان کوتاه گفت: ما در زمینۀ انتشار کتاب خاطرات بسیار موفقتر از رمان عمل کردهایم و چاپهای متعدد این کتابها نیز از همین نکته حکایت دارد. کتاب مذکور مجموعهای از خاطرات عزتشاهی؛ مبارز انقلابی است که توانست در جریان رویارویی قهرآمیز با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجههای روحی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم «اما زنده» به دربرد و خود را به پیروزی انقلاب اسلامی برساند. کتاب خاطرات «عزت شاهی » تولید دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری بوده و تاکنون توسط انتشارات سوره مهر به چاپ چهاردهم رسیده است.<ref name="شاه" /> | |||
===پرمخاطب بودن اثر از زبان نویسنده=== | ===پرمخاطب بودن اثر از زبان نویسنده=== | ||
کاظمی میگوید: | کاظمی میگوید: |
نسخهٔ ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۳
محسن کاظمی، نویسنده، پژوهشگر و تاریخنویس، از فعالان عرصۀ خاطرهنگاری شفاهی بهشمار میرود.[۱]
شاید نسل جوان امروز بازها این جمله را شنیدهباشند که تو آن روزها را ندیدهای اما در لابلای این روزهای دیده نشده برای نسل امروز وقایع دیگری نیز باشد که حتی مردمان همان روزگار نیز آنها را ندیدهاند مگر عدهای خاص.[۲]
عدهای تاریکی، نمناکی، تنهایی، خشونت و لطف خدا را با تمام وجودشان درک کرده بودند، کسانی که همۀ تاریکیهای مسکن کوچک خود را با نور خدا روشن میکردند، همانانی که بر وحشت صدای خشک و بیرحم زندان لبخند میزدند.[۲]
محسن کاظمی با قلمی توانا برای این که بتواند حال و هوای آن روزهای مردم را برای نسل امروز و فردا و بر پیشانی تاریخ پرافتخار این مملکت ثبت کند، دربارۀ آن دوران تحقیقات گستردهای کرده است. تحقیقاتی که با بینش و نگرش خاصی از رویدادهای واقعی و انسانهایی واقعی میگوید.[۲]
محسن کاظمی یکی از فعالان عرصۀ خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی بهشمار میرود که دارای واژههای خاص خود در روایت تاریخ انقلاب اسلامی است؛ روایتی که در کتابهای وی با زبان تأمل و پرسش به نگارش درآمدهاند. کاظمی در نگارش آثارش نگاه متعهدانه را مدنظر خود قرار میدهد و تلاشی را که برای معرفی سوژههای خود صرف کرده است میتوان در سطرها و پانوشتهای آثارش دید و به آن صحه گذاشت؛ کوششی که به زعم همکاران و فعالان عرصه تاریخ شفاهی، کارهای او را قابل اعتبار کرده است.[۳]
کاظمی خود را مشوق خود در امر نویسندگی تلقی میکند و خواندن و نوشتن را مهمترین اصل یک زندگی میداند و البته به بیان کاظمی وضعیت کتاب و کتابخانی در کشور ما فاجعهبار است و به گفتۀ او حیف است که کتابهایی که به گونهای به علم میافزاید خوانده نشوند.[۴]
محسن کاظمی با همکاری با دفتر انقلاب اسلامی از سال۱۳۴۱ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و گفتوگوهایی بدیع با شخصیتهای مبارز به انجام رساند. اولین کتاب او خاطرات شهید صیاد شیرازی است که این کتاب از یک عطیۀ الهی که بر کاظمی نازل شده است خبر میدهد.[۵] از وی گزارشها و مقالات بسیاری در جراید و نشریات منتشر شدهاست. برخی نوشتهها و مقالات تحقیقی وی در همایشها و نشستهای تخصصی ارائه شدهاست.[۱]
او نویسندگی و کارشناسی چندین برنامه و فیلم مستند تاریخ انقلاب را در رادیو و تلویزیون به عهده داشته و از فعالان عرصۀ «خاطرهنگاری» و «تاریخ شفاهی» است؛ که در سال ۱۳۸۶ سایت «تاریخ شفاهی ایران» و در سال ۱۳۸۹ «هفتهنامۀ الکترونیکی تاریخ شفاهی» را بنیان نهاد.[۶]
داستانک
همکاری با دفتر انقلاب اسلامی
محسن کاظمی: همکاری من با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی بهصورت ناپیوسته از سال ۷۲ شروع شد، ولی بهصورت پیوسته از سال ۷۸ تماموقت در خدمت این دفتر هستم. دفترادبیات انقلاب پیرامون موضوعات انقلاب اسلامی و اتفاقات و حوادث آن کار میکند. این دفتر بخشهای مختلفی دارد. یکی از بخشهای این دفتر واحد "تاریخ شفاهی" است. رسالت اصلی این واحد بازگویی هنرمندانۀ مسائل و موضوعات نظری و تاریخی انقلاب است، نه بیانی از تاریخی وقایع. از همین روست که تاکنون کتابهای قابل توجه و پرطرفدار را در اختیار مخاطبان قرار داده است.[۷]
شوق نوشتن
انگیزهام از فعالیت و نوشتن، در مقدمۀ کتابهایم منعکس شدهاند. دلیل من برای رفتن به سمت خاطرهنگاری وجود پرسشهای بزرگ در ذهنم دربارۀ انقلاب بود. من سالهای نوجوانی و جوانی خود را در انقلاب گذراندهام و مانند نسل پیش به دلیل محیطی که در آن رشدونمو داشتم، شیفتگی نسبت به انقلاب پیدا کردم. با وجود علاقۀ خاص به انقلاب، این مقوله برایم سرشار از پرسش بود. برای یافتن پاسخ این پرسشها کاوش بسیاری کردم تا جوابی برای آنها بیابم.[۳]
چرا تاریخنگاری انقلاب؟!
من به دلیل تعهدی که به حوزۀ انقلاب دارم همچنان به پژوهش در این زمینه مشغول هستم، اگرچه قلم زدن در حوزۀ دفاع مقدس برایم بسیار آسانتر است زیرا اسناد و مدارک آن در دسترس و کارهای این حوزه زودبازدهتر از انقلابی است که در فاصلۀ دورتری قرار دارد و در حال تبدیلشدن به واقعۀ تاریخی است.اگرچه من در حوزۀ جنگ نیز آثاری را منتشر کردهام اما بیشتر در حوزۀ تاریخ انقلاب چشم سفتهام.[۳]
دوست دارم نویسندۀ انقلاب باشم
من هم در حوزۀ دفاع مقدس کتاب نوشتهام و هم در حوزۀ قبل از انقلاب، ولی دوست دارم نویسندۀ انقلاب باشم. من با موضوع انقلاب کار میکنم ولی لزوما خاطره نمینویسم، تحقیقات میدانی، بررسی مکتوبات و... هم میتواند در حوزۀ کار من قرار بگیرد. بههمین دلیل برای جلوگیری از پراکندهکاری دوست دارم در همین زمینه کار کنم و با تجربهتر و صاحب تخصص بیشتری شوم. اما به طور خاص دوست دارم روزی خاطرات استاد محمود فرشچیان یگانه هنرمندنقاش معاصر جهان با آن روحیات الهی و عرفانی اشرا بنویسم. چراکه وقتی کاری را شروع میکنم غرق درآن می شوم و میخواهم به این طریق لمحهای از زندگی او را دربیابم.[۷]
به محتوای روایت وفادارم
- من کاملاًً به محتوای روایت و خاطره وفادارم. شاید رمز موفقیت هم همین است. چون در عین وفاداری، سلیقۀ مخاطب را میشناسم و میچشم و بر اساس آن سلیقه، این غذا را میپزم و در اختیار مخاطب قرار میدهم. آشپزهای مختلف از یک مادۀ غذایی، غذاهای متعدد و مختلفی تهیه میکنند. کار ما هم شبیه همین است. ما در آن مواد و منابع و محتوا، به هیچوجه دخل و تصرف نمیکنیم و دست نمیبریم، چرا که رسالت تاریخی هم داریم. ولی سعی میکنیم بدون قضاوت و ارزشگذاری اتفاقات را گویا کنیم و اطلاعات و دادهها را شیرینتر و در قالب هنری در اختیار مخاطب قرار دهیم. بهعنوان یک محقق و نویسنده، من نیز صاحب رأی و نظر هستم. من رأی و نظر و قضاوت خودم را در مقدمهی کتاب برای مخاطب بازگو میکنم.[۷]
گرایشهای شخصی در نگارش آثار
من معتقدم باید به شعور مخاطب احترام قائل شد گرچه گاهی شاهد این هستم که مخاطب به اشتباه در صحنههایی وارد میشود که نباید بشود، و ابزار دست این و آن میشود. در همین امر هم ما مقصریم، اگر ما کار فرهنگی صحیح و اطلاعات درست به مخاطب بدهیم این اتفاق نمیافتد. در کارهایم سعی میکنم اطلاعات دربارۀ موضوعات سیاسی و رخدادهای اجتماعی به مخاطب بدهم تا او به راحتی تصمیم بگیرد و درست یا نادرست بودن صحبتهای راوی را تشخیص بدهد. گاهی یافتهای مغایر با گرایشهای فکری من بوده اما بهدلیل مخاطب آن مطلب را آوردهام زیرا با پژوهشهایم ابزار شناخت را در اختیار مخاطب قرار میدهم. اگر در آثارم خلالی مبنی بر نبود اطلاعات دیده میشود به دلیل نیافتن اطلاعات بود.[۳]
موفقیتهای دیده شدهۀ ما در عرصۀ تاریخ شفاهی منتشر میشوند اما عدم موفقیتهای ما در این حوزه منعکس نمیشوند، به عنوان مثال ما به بسیاری افراد برای مصاحبه مراجعه میکنیم اما درشکستن سد ذهنی آنها موفق نمیشویم. گاهی آنچه در پانوشتهای کتابهایم آورده میشود درصد کوچکی از رنج و زحمتی بسیاری است که برای آن کشیدهام.[۳]
نگارش آثار با وقفۀ زیاد
آثار من دیربازده هستند و شتابی برای انتشار کارهایم ندارم و نسبت به نشر آنها بسیار صبورم. آرامش لازمه کارهای من است و این فرایند موجب میشود به اطلاعات بایستهای نائل شوم. در حال حاضر کاری در دست انجام دارم که بیش از ده سال از آغاز آن میگذرد. البته من پژوهش مضاعف دارم یعنی درحالیکه در انتظار به ثمر نشستن برخی مراجعات و جستوجوهایم هستم، پژوهش دیگری را نیز سرانداخته و جلو میبرم.[۳]
جلالآلاحمد را میپسندم
محسن کاظمی:
- کتابها و نوشتههای جلالآلاحمد را بیشتر از همه دوست دارم چون در آنها مردمکاری میشود و با سبک آنها راحتتر هستم.[۴]
همراهی با صیادشیرازی
محسن کاظمی که به جبر سن کم خود را از قافلۀ جنگ جامانده پنداشته بود و جنگ چون آرزویی دستنیافتنی در لحظههایش تکرار میشد، ناگهان دست تقدیر فرصتی پیش رویش نهاد که همراه با فاتحی دلاور در فضای جنگ مشتاقانه کاغذ و قلمش را توشۀ سفر کند و به جمع مسافران عشق بپیوندد و فرصت الهی یابد که تا واپسین سالهای حیات آن دلاور در کنارش قرار گیرد. آن فاتح نامآور علی صیادشیرازی است.[۵]
نوشتنم نمیآید
کاظمی میگوید:
- در خواندن و نوشتن هیچگاه دچار یأس و ناامیدی نمیشوم، ولی گاهی اوقات خواندن و نوشتنم نمیآید. آن وقتهاست که ترجیح میدهم فیلم ببینم.[۴]
دوستدارم مثل هیچکس باشم
محسن کاظمی:
- معمولا دلم نمیگیرد، با اینکه خانواده از کارهایم خوشحالاند اما گاهی گلایه میکنند، زندگی برای من بدون قلم و کتاب زندگی نیست راستش را بخواهید من دوست دارم مثل هیچکس باشم.[۴]
روزنامه نمیخوانم
کاظمی:
- هزینههای زندگی من از طریق کتاب تأمین نمیشوند، من کتاب مینویسم اما هرگز روزنامه نمیخوانم و بیشتر دوست دارم اخبار ایمیل شده را دنبال کنم.[۴]
شجاعت برخورد با جریان شهادتش را نداشتم
محسن کاظمی نویسندۀ کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» گفت: پس از شهادت شهید صیاد، من تا یک سال شجاعت برخورد با جریان شهادتش را نداشتم، به طوری که حتی در مراسم تشیع، ختم و جلسات زیادی که برای وی برگزار میکردند حاضر نمیشدم، چون دوست نداشتم انسانی مانند صیاد شیرازی، شهید شود آن هم در عصری که ما خلأ خیلی از سرداران جنگ که الگوی ما بودند را داشتیم و این برای خیلیها که مرا میشناختند، تعجببرانگیز بود لذا طی این مدت به این موضوع فکر کردم چیزهایی را که نوشتهام، زنده کنم.[۸]
عزیزترین فرد زندگی
کاظمی:
- خانواده مهمترین پشتوانۀ یک انسان در برخورد با مشکلات است. من عزیزترین و مهمترین افراد زندگیام را بدون شک افراد خانوادهام میدانم.[۴]
لطیفترین کلمه
کاظمی میگوید:
- من تحت تأثیر فضای زندگی خودم لطیفترین کلمه را برگزیدم. از نگاه من آن کلمه، کلمۀ مادر است. من آن را لطیفترین کلمه میدانم.[۴]
توصیهای به دیگران
کاظمی در توصیهای به کارورزها و مخاطبان و حتی شاگردانش میگوید:
- کار نیکوکردن از پرکردن است و من دوستدارم که آنها برای همیشه در نگارش تمرین و تکرار داشته باشنذ.[۴]
گرانبهاترینها برای کاظمی
کاظمی میگوید: من قرآن و نهجالبلاغه را گرانبهاترین کتابها میدانم و البته قشنگترین کتابی هم که تاکنون خواندهام، اسمش را به خاطر نمیآورم اما میدانم کتابی بود که در آن یکی از مسئولین مملکتی دورۀ رژیم پهلوی، بیستوچهار کودک بیسرپرسرت را به فرزندی پذیرفته بود.[۴]
برندۀ جایزۀ کتاب سال شد
کاظمی در بارۀ جایزۀ کتاب عزت شاهی گفت:
- این را باید از داوران پرسید. اما به نظر من این کتاب چند ویژگی دارد که شاید بیتاثیر در این انتخاب نبوده است؛ اول روایت اصیل و ناب و صادقانۀ آقای عزت شاهی و دوم غنای تحقیق و پژوش که پشتوانۀ عالی کتاب است و آن را لبالب از اطلاعات و دادههایی درخصوص تحولات و وقایع سه دهه ؛چهل، پنجاه و شصت کرده است. به طوری که این کتاب با اینکه ژانر خاطره است اما در سال ۱۳۸۵ توانست رتبۀ دوم پژوهش علومانسانی را بهدست بیاورد و سوم مستند بودن آن و نثر ساده وروان آن و در آخر تدوین منسجم و قرص ومحکم آن و ساختار قابل قبول.[۷]
جملهسازی با کلمات
محسن کاظمی در رابطه با کلمات زیر میگوید:
- سانسور: بده ولی هیچ فرهنگی بدون آن نمیشود.
- قلم: خداوند به آن قسم یاد کرده است.
- نویسنده: دوستم علییار.[۴]
زندگی و تراث
سالشمار زندگی
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
«گزارشگاه نقاشی قهوهخانه» با میزگردهایی تخصصی برپا میشود
«گزارشگاه نقاشی قهوهخانه» از ۱۴ تا ۱۷ مرداد و همزمان با روز حقوق بشراسلامی و کرامت انسانی در گالری ابوالفضل عالی حوزۀ هنری برپا خواهد شد و طی آن منابع و فرایند پژوهش یازدهسالۀ محسن کاظمی برای تألیف این کتاب، مستندات ارائه شده از سوی کاظم دارابی در جریان محاکمه در دادگاههای آلمان و دیگر اسناد و مدارک مربوط به واقعۀ میکونوس در معرض دیدعموم قرار میگیرد.[۹]
از نگاه دیگران
خلیل عبدی
من عاشق قلم آقای کاظمی و سبک محققانه نویسندگی ایشان هستم. ایشان در این اواخر متاسفانه کم کار شدهاند و من شخصا بیصبرانه منتظر انتشار آثار جدیدی از ایشان هستم.[۶]
مطیعی و نقاشی قهوهخانه
- ۲۶ سال قبل در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲، چهار نفر در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان ترور شدند: صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان و سه تن از همکاران و همفکرانش.[۱۰]
پس از این اتفاق چندین نفر را به اتهام مشارکت در این عملیات دستگیر کردند که بیشترشان لبنانی بودند. اما یکی از آنان هم ایرانی بود؛ این مرد ایرانی را بیش از ۲۷۰ بار در آلمان به دادگاه کشاندند. دادگاهی نمایشی که فقط یک هدف داشت: آن هم متهم کردن «جمهوری اسلامی ایران».[۱۰]
خبر خوشی که پس از اینهمه سال از بازار کتاب به گوشم رسید این بود: انتشار کتاب نقاشی قهوه خانه، خاطرات کاظم دارابی، متهم ایرانی دادگاه میکونوس. همین خبر باعث شد به سرعت کتاب را تهیه کنم. کتابی که در مورد یکی از مهمترین پروندههای بینالمللی جمهوری اسلامی است و به سالها روایت یکطرفه و نامنصفانه این رویداد تا حدی پایان میدهد.[۱۰]
بیتعارف «نقاشی قهوهخانه» از آن دست کتابهای جذابی است که تا تمامش نکنی نمیتوانی زمینش بگذاری. همچنین کتاب پر از ارجاعات، تحقیقات و پاورقیهای سودمند است که پژوهششان از آغاز تا انجام و نهایتاً انتشار، ۱۱ سال زمان برده است. از این بابت باید از آقای محسن کاظمی پژوهشگر کتاب هم تشکر کنیم.[۱۰]
با خودم فکرمیکنم «نقاشی قهوهخانه» در چه موقعیت زمانی خوبی هم از چاپ بیرون آمد. چرا که هرکس کتاب را بخواند درمییابد که این ماجرا نشانهای از حقانیت و در عین حال مظلومیت جمهوری اسلامی ایران است. یکی از نکاتی که خواننده در جایجای کتاب آن را لمس میکند، تلاش خستگیناپذیر کاظم دارابی، برای حفظ خانواده است. مخاطب وقتی در جریان جزئیات این ماجرا قرارمیگیرد هم شگفتزده میشود و هم به ایرانی بودن خود میبالد.[۱۰]
کاظمی و نقاشی قهوهخانه
- از آغاز تا انجام این پژوهش، بیش از ۱۰سال، تلاش مجدانهای صورت گرفت، تا مصاحبه با کاظم دارابی و پژوهش دربارۀ واقعه میکونوس در سکوت پیش برود. به این منظور و برای دوری از شائبۀ تأثیرپذیری از فضاهای غیرواقعی و تبلیغاتی که پیرامون این حادثه شکل گرفته و ادامه یافته است، از مراجعه به سازمانهای ذیربط پرهیز شد چراکه هریک از آنها علاوهبر اعلام مواضع خویش، مدارک و مستندات خود را به دستگاه قضایی آلمان ارائه داده بودند.[۱۱]
در تدوین این اثر هدف حفظ اصالت گفتار و پیام بوده است، اما در پارهای موارد با افزودن ذوق و حال فضای مصاحبه و تزریق دادهها و اطلاعات برآمده از پژوهش همترازی گفتار و نوشتار را درهم ریخته است، با این حال روح کلام و اصالت گفتار راوی حفظ شده است. در مواقعی برای خروج از یکنواختی و برای نشان دادن نحوۀ بیان، گویش و لهجه دارابی، عین جملات وی در داخل «گیومه» درج شدهاند.[۱۱]
کتاب «نقاشی قهوهخانه» اولین اثر ایرانی است که از زاویه نگاه متهم اصلی ماجرا نوشته و منتشر شده است و از این جهت اثری بسیار مهم به شمار میرود.[۱۱]
بهروز رضوی «عزت شاهی» می خواند
در برنامه « شب قصه» رادیو؛ همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، کتاب خاطرات «عزت شاهی»؛ خاطرات عزت الله مطهری نوشتۀ محسن کاظمی از شبکۀ رادیویی فرهنگ پخش خواهد شد. بهگزارش پایگاه خبری سوره مهر کتاب خاطرات «عزت شاهی» قرار است با صدای بهروز رضوی به مدت سههفته در برنامۀ «شب قصه» پخش شود.[۱۲]
یاسر نوروزی سردبیر برنامه «شب قصه» دربارۀ دلایل انتخاب خاطرات «عزت شاهی» برای روایت در این برنامه گفت: این کتاب بهجهت فعالیتهای مبارزاتی راوی، تعقیب و گریزها و اتفاقات به اندازه یک رمان خوب شنیدنی و جذاب است. ضمن اینکه توصیفات او از فضای ساواک، کمیتۀ مشترک و اقدامات تنگ نظرانۀ سازمان مجاهدین خلق، اطلاعات فوق العادهای در اختیار مخاطب قرار میدهد. او همچنین دربارۀ انتخاب کتاب خاطرات به جای رمان و داستان کوتاه گفت: ما در زمینۀ انتشار کتاب خاطرات بسیار موفقتر از رمان عمل کردهایم و چاپهای متعدد این کتابها نیز از همین نکته حکایت دارد. کتاب مذکور مجموعهای از خاطرات عزتشاهی؛ مبارز انقلابی است که توانست در جریان رویارویی قهرآمیز با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجههای روحی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم «اما زنده» به دربرد و خود را به پیروزی انقلاب اسلامی برساند. کتاب خاطرات «عزت شاهی » تولید دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری بوده و تاکنون توسط انتشارات سوره مهر به چاپ چهاردهم رسیده است.[۱۲]
پرمخاطب بودن اثر از زبان نویسنده
کاظمی میگوید:
- خواندن تاریخ با زبان تاریخ فاقد جذابیتهای لازم است. من در غالب کتابهایم و اول بار در خاطرات جواد منصوری کوشیدم سبکی را پدید بیاورم که امروزه از آن به سبک خاطرات تدوینی یاد میشود. در این روش بدون دخل و تصرف در محتوا و در عین وفاداری به متن اصلی روایت؛ درتمام مراحل تدوین به فکر مخاطبم هستم تا وقت او را هدر ندهم و به شعور فهم و وقت او بسیار احترام میگذارم، نمیخواهم با ارائۀ اطلاعات غلط و اغراقآمیز به او خیانت کنم. وقتی یک کتاب با سبک و سیاق نو نوشته و منتشر شود، برق شادی را در چشم مخاطب میتوان دید. اینها همه در تاریخ آمده است ولی تا به حال کسی نیامده برای جوانان این حرفها را بگوید. بههمین دلیل بین نسلها گسستگی ایجاد شده است،آن هم به خاطر نبود چنین جنسها و مواد تاریخی، حتی بعضی از جوانها میگویند ما انقلاب را با بیان این کتاب شناختیم.. عشق و علاقۀ ما به انقلاب، چیزی دیگر است که با این کتاب احیا شده است. هدف آقای عزت شاهی اصلاح امور بوده است. ایشان غیر از این، دلیلی برای بازگو کردن خاطرات نداشتند. یادم میآید که آن اوایل راضی به گفتوگو نبودند. ولی بعد از این که کتابهایی از افراد دیگر، چاپ شد و بیرون آمد و ایشان انحرافاتی در آن کتابها دیدند، در صدد برآمدند که خاطراتشان را بازگو کنند. مطالب این کتاب برای خوشآمد و بدآمد کسی نیست، تمام گروهها بدون حب وبغض مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. و کتاب هم مورد استقبال مردم قرار گرفته است .[۷]
کاظمی و علی صیاد شیرازی
محسن کاظمی میگوید:
- صیاد شیرازی یک انسان، مثل همه انسانهای دیگر بود، بنده به دنبال این نبودم که از صیاد شیرازی یک قدیس بسازم اما او دریافته بود که به رسالتهای انسانی عمل کند و هرگز در پیچ و خم زندگی گم نشود.[۸]
- شهید صیاد شیرازی همیشه نگاهش به من یک نگاه دقیق بود؛ یعنی فکر میکرد من فردی هستم که حتی پرواز یک مگس را هم از قلم نمیاندازم و آن را ثبت میکنم و این در تعبیر خودش خطاب به یکی از تیمسارهای همکارش است که شنیدم شهید صیاد دربارۀ بنده گفت: کاظمی خروج این مگس را هم ثبت میکند» و این نشان میدهد که او همه حرکات را زیرنظر داشت.[۸]
آن چیزی که در ذات شهید صیاد شیرازی نهادینه شده بود، کل جریان انقلاب اسلامی بود، چرا که او تجربۀ رژیم شاهنشاهی را داشت و قساوت و ناعدالتیها و تبعیضها را دیده بود و انقلاب را یک نعمت بزرگ برای ملت میدید و تمام کارهای او در راستای تربیت انقلابی بود و این برونداد رفتاری او بود.[۸]
محسن كاظمی: خاطرات حميد حسام «روايت ذهن» است
حميد حسام، عمر خود را صرف ادبيات كرد و حالا خاطراتش را از جنگ تعريف كرده است و كتاب «سهم من از چشمان او» منتشر شده است. من اين كتاب را با اشتياق خواندم. در طول يک سال اخير، هيچ كتابی را با اين دقت و علاقه نخوانده و ادامه نداده بودم.[۱۳]
نویسندۀ کتاب «خاطرات عزت شاهی»، كتاب «سهم من از چشمان او» را اثري پركشش خواند و افزود: كتاب خاطرات حميد حسام، روايت ذهن است، نه روايت ذهنی و چنين كتابی، در اين فضا كه بيشتر كتابها دچار روايت ذهنی و دستكاری شدهاند، مغتنم است و میتوان آن را ترازی برای ديگر آثار قرار داد.[۱۳]
كاظمی، خاطرهنگاری را يكی از مهمترين روشهای ثبت تاريخ دفاعمقدس دانست و گفت: منابع مكتوب پژوهشی، كمبودها و كاستیهايی دارند كه خاطرات نهفته در سينهها، نقاط تاريک آنها را روشن میكنند. از آنجایی كه برداشتهای مختلفی از زوايای جنگ میشود، كنار هم قراردادن اين روايتها، تصوير روشنی را از زمان دفاعمقدس خلق میكند.[۱۳]
وی با اشاره به بخشهایی از كتاب «سهم من از چشمان او» تصريح كرد: يكی از كاركردهای خاطرهگویی، آزادسازز اطلاعات و عبرتآموزی و التيامبخشی به خاطرهگوست. اين افراد، بار سنگينی در سينه و ذهن دارند كه با بازگویی خاطرات، اين بار را سبک و ما را به فضای نوستالژیک خود نزديکتر میكنند.[۱۳]
اين خاطرهنگار انقلاب و دفاعمقدس در توصيف شخصيت حميد حسام در كتاب «سهم من از چشمان او» گفت: حميد حسام، نهتنها مختصات مناطق مختلف را رصد كرده، بلكه حالتهای روحی آدمها را هم زيرنظر داشته است. و يكی از اتفاقات خوب درمسیر تدوین كتاب «سهم من از چشمان او»، اين است كه كتاب قبل از چاپ، به سه كارشناس سپرده شده كه اميدوارم اين روند مانند دفتر مطالعات و ادبيات پايداري حوزههنری، در همۀ نهادهای پژوهشی نیز انجام شود.[۱۳]
کتاب صوتی خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ
کتاب صوتی خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ که خیلی سخت و با تلاشهای زیاد به ثمر رسیده است، متن گفتهها و خاطرات خانم دباغ و تا جای ممکن با رعایت تقدم و تأخر زمانی رویدادهای تاریخی مرتب و منظم شود. خاطرات خانم دباغ حکایت و واگویهای است در دامنۀ زمانی تولد تا پیروزی انقلاب همراه با برخی مصائب و مسائل وارد بر مبارزین به انتشار درآمده است.[۱۴]
محسن کاظمی در مقدمۀ اثرش با اشاره به گستردگی آن میگوید: «اگر حافظه به یاری خانم دباغ میآمد و او تمام دیدهها، شنیدهها، مواجهات و برخوردها را با ذکر جزییات و مشخصات میگفت، امروز شما کتابی چندجلدی از خاطرات وی را پیش روی داشتید. از این رو ما نیز انتشار این کتاب را به منزلۀ خاتمه شرح نکات و نقاط مهم خاطرات خانم دباغ نمی دانیم و برای تکمیل آن در فکر تدارک دفتری دیگر با استفاده از خاطرات افراد خانواده، هم رزمان، دوستان و حتی منتقدین وی خواهیم بود».[۱۴]
کاظمی و جایزۀ جلال
جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد مهمترین جایزهٔ ملی در ادبیات داستانی ایران است که اسم آن به نام بزرگمردِ روشنفکر معاصر، جلال آلاحمد مهمور شده است. نخستین دورهٔ جایزه جلال در سال۱۳۸۷ با مصوبهٔ شورای عالی انقلاب فرهنگی و همزمان با زادروز آلاحمد برگزار شد.[۱] کاظمی میگوید: مهمترین ویژگی هیئت علمی این دوره (هفتمین دوره) تعادلی است که در حوزۀ نظر از آنها تا به امروز بهثبت رسیده است و به آن شهرت دارند. این هیئت علمی قرار است که کمکاریهای دورههای قبلی را با یک کار مضاعف و در جهت ارتقای ادبیات کشور اصلاح کند. تمام این دوستان در حوزۀ ادبی صاحب تخصص هستند. این ترکیب بهدلیل وجه ادبی جایزه که باید قوی و معتبر باشد انتخاب شدهاند.[۱۵][۱۶]
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
خاطره بنمایۀ تاریخ شفاهی است
محسن کاظمی:
- اغلب تصور میشود که تاریخ شفاهی فقط با یک مصاحبه و به آسانی به دست میآید. در حالی که این حوزۀ تاریخنگاری تکنیکهای ویژهای دارد و کاملا با آنچه به صورت مصاحبه انجام شده و در قالب خاطره منتشر میشود، متفاوت است.[۱۷]
وقایع و رویدادها موضوع اصلی در تاریخشفاهیاند که بخشی از آنها را شاهدان و فاعلان این وقایع شامل میشوند؛ در واقع تاریخ شفاهی فرآیندی است که قصد دارد این رویدادها را روایت کند.: در این فرآیند، راوی فقط مطالب ذهنش را عرضه نمیکند، بلکه مصاحبهگر فعال یا مورخ شفاهی در جریان کار حضور دارد و با تنوع سوالهایش ذهن راوی را به تکاپو وامیدارد. در این دیالوگ «شنیدن» برای مصاحبهگر، مقدم بر سخن «گفتن» است.[۱۷]
خالق کتاب «احمد احمد» با اشاره به اهمیت توجه مصاحبهگر فعال به استخراج بدون آسیب از ذهن راوی گفت: باید به شکلی باشد که به این گنجینههای ملی صدمه وارد نشود و همچنین مطالب آنها به بهترین شکل در اختیار مخاطبان قرار گیرند. البته در این کار بایدها و نبایدها و تنگناهای بسیاری وجود دارد. اولویت در حوزۀ تاریخ شفاهی با «ثبت» است. بسیاری از کسانی که صاحب تجربه و خاطرهاند در معرض آسیبهایی مانند، تضعیف ذهن آنها با گذر زمان قرار دارند. بنابراین ثبت خاطرات مقدم به نشر آنها است.[۱۷]
وی اضافه کرد: فرصتها در تاریخ شفاهی یکی از بحثهای مهماند. زیرا هرچه از وقایع فاصله بگیریم کار نگارش سختتر میشود. این اتفاق، موقع تدوین «خاطرات عزت شاهی» و کتاب «نوشتم تا بماند» نیز رخ داد. زیرا راوی هر دو کتاب بخش بسیاری از خاطراتشان را از دست داده بودند. به همین دلیل ثبت خاطرات وقایع دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نسبت به دورههای دیگر تاریخی کشور در اولویت قرار دارند.[۱۷]
مردم ما نسبت به تاریخنگاریها نگاه تدافعی دارند
محست کاظمی:
- نگاه تدافعی به تاریخنگاریها عملکرد نادرستی از حاکمان است و این کتابها اگر کتابهای رسمی هستند بهتبع مردم هم با چیزهای رسمی، رسمی برخورد میکنند. به نظر من این عدماعتماد به این دلیل است که این تصور به حق در آنها شکل گرفته که کتابهایی که در دورن مدرسه نوشته میشوند رسمی است. روایتهایی ایدئولوژیک و هدفمندانه، که هدفی غیر از هدف تاریخی را دنبال میکند، که اخیراً در برخی موارد آشکارا زیر سوال رفتهاند، مردم ما به اندازه کافی روایتهای رسمی را که از صداوسیما و رسانههای رسمی منتشر میشود، میبینند، و میخوانند. همین روایتهای رسمی وارد کتابهای درسی میشود. بنابراین همان رویگردانی که نسبت به صداوسیما وجود دارد، همان رویگردانی از این دست کتابها هم وجود دارد.
در سرای اهل قلم
نشست «خاطره نگاری انقلاب با نگاهی به آثار محسن کاظمی» روز سهشنبه ۲۱ بهمنماه با حضور محسن کاظمی، سعید علامیان و علیاله سلیمی از ساعت ۱۴در سرایاهل قلم برگزار خواهد شد.
آثار و کتابشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
کاظمی در نگارش آثار خود اعتقادی به آوردن واژه به واژه یا کلمه به کلمۀ مصاحبه شوندگان ندارد اما معتقد است که اصالت کلام و بار معنایی را باید نگه داشت. در سبک پیشروی کاظمی دربهکارگیری ادبیات و واژهها دقت میشود، به همین دلیل عدهای معتقدند کتابهای او به ادبیات نزدیکترند تا به تاریخ.[۳]
انتشار کتاب «خاطرات احمد احمد» جریان خاصی از خاطرهنگاری را به وجود آورد بهطوریکه کتاب خاطرات با پاورقیهای گویاشده نسبت به اشخاص، اماکن و حوادث و رخدادها منتشر میشود؛ تجربهای که تا آن زمان حاصل نشده بود.[۳]
کاظمی میگوید: در نگارش کتابهایم گاهی از اسامی مستعار برای بعضی افراد استفاده میکنم تا آبروی آنها حفظ شود و خانوادۀ آنها به دلیل بعضی اشتباهات این اشخاص دچار مشکل نشوند. اما بعد از انتشار اطلاعات دربارۀ این افراد در دیگر کتابها، من هم دیگر سعی در پنهان کردن نام آنها نمیکنم. اخلاقیات در کار ما وجود دارد و به قیمت بیان وقایع تاریخی نباید آن را زیر سوال ببریم. نگاه من به آینده است اما اخلاق امروز را هم در نظر میگیرم. من سعی میکنم به پارهای از سوالات که در ذهن خوانندگان از فضایی که مصاحبه در آن شکل گرفته است، جواب دهم؛ به ویژه مصاحبههایی که برای من مشکل ایجاد کرده است. گاهی سعی میکنم بخش کوچکی از رنج و زحمتی را که در انجام کار به من وارد شده به خواننده منتقل یا با او تقسیم کنم.[۳]
رکن اصلی در آثارم مصاحبه است، اینکه مصاحبهگر بتواند با وجود طرح سوالات خوب، ارتباط و اعتماد افراد را جلب کند و به اخلاقیات هم پایبند باشد. همۀ این موارد در کیفیت مصاحبه تاثیرگذار است. عوامل اولیه و ثانویهای در مصاحبه تعریف شدهاند و به عقیدۀ من عوامل ثانویه مهمتر از عوامل اولیه هستند. حضور بهموقع برای انجام مصاحبه و مراعات اخلاقی در مواجه با افراد جزو عوامل ثانویه محسوب میشوند که بسیار دارای اهمیت هستند. در کار تاریخ شفاهی سه نکته دارای اهمیت زیادی است؛ نحوۀ مصاحبه، خاطرۀ تعریف شده و پژوهش.[۳]
کسانی که امروز بدون انجام پژوهش مصاحبه انجام میدهند کار تاریخ شفاهی انجام نمیدهند.[۳]
کارنامه و فهرست آثار[۱۸]
- تدوین خاطرات "جواد منصوری"(۱۳۷۶)
- تالیف یادداشتهای سفر شهید "صیاد شیرازی"(۱۳۷۸)
- تدوین و نگارش کتاب "شبهای مهتابی"(۱۳۸۳)،اثر برتر نهمین کتاب سال دفاع مقدس در سال ۱۳۸۴
- تدوین ونگارش "خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)(۱۳۸۴)
- تدوین و نگارش "خاطرات احمد احمد"(۱۳۸۵)
- تدوین ونگارش "خاطرات عزت شاهی" (۱۳۸۵)
- "نوشتم تا بماند" خاطرات مرحوم آیت الله جمی (۱۳۸۷)، برگزیدۀ کتاب سال دفاع مقدس در سال۱۳۸۷
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
داستانی از متهم دادگاه میکونوس
کتاب «نقاشی قهوهخانه» نوشته محسن کاظمی به بیان خاطرات کاظم دارابی دانشجو و تاجر ایرانی مقیم آلمان و از متهمان اصلی حادثه تروریستی رستوران میکونوس یکی از جنجالیترین پروندههای تاریخ قضائی آلمان میپردازد که منجر به کشته شدن تعدادی از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران گردید.
از زمان وقوع حادثۀ میکونوس تا امروز، افراد، گروهها و جریانهای سیاسی هریک با زاویۀ دید خود به ماجرا نگریستهاند، و هریک نقش خود را بر دیوار میکونوس زدند. اما تا امروز دارابی امکان و فرصتی نداشته که نقد و نگاه خود را در معرض داوری بگذارد.
او به عنوان یکی از متهمان اصلی این واقعه حق دارد آنچه را که دیده، شنیده، خوانده و متحمل شده است بر روی دیوار میکونوس رسم کند. بنابراین این کتاب پردهای است از نگارهها و نقشهای مختلف، که نقال آن کاظم دارابی است، که هم نقشپرده خود میزند، هم نقال و پردهخوان دیگر نقشهاست.[۱۹]
خاطرات عزت شاهی
عزت شاهی ،که بعد از انقلاب نام خانوادگی خود را به مطهری تغییر داد، نام یکی از مبارزین دوران پهلوی است که پس از عملیاتهای گوناگون، دستگیر و تحت شدیدترین شکنجهها قرار میگیرد. محسن کاظمی توانسته در این کتاب به خوبی با مصاحبههای فراوان و انتقال احساسات گوناگون راوی، مفاهیم و فضا را به خواننده منتقل کند و در کنار آن با استفاده از پاورقیهای گوناگون در معرفی شخصیتها و البته ارائۀ اسناد در پایان کتاب، کار خواننده را سهل نماید.[۲۰]
عزت مطهری که راوی این کتاب است در این کتاب از ابتدای کودکی و نحوۀ بزرگ شدن خود و سپس جوانی و جدایی از خانواده و چگونگی علاقهمند شدن به مبارزه سخن میگوید و پس از آن به تشریح عملیاتهای گوناگون علیه رژیم شاه، نحوۀ دستگیری و شکنجههای غیرانسانی ساواک میپردازد. سالهای حضور در بازداشتگاه و زندان که قسمت زیادی از کتاب را شامل میشود نیز بسیار جالب و خواندنی است. پس از آن راوی به چرایی آزادی خودش چند ماه مانده به انقلاب اسلامی و تشریح نقشآفرینی در انقلاب میپردازد. پس از انقلاب نیز عزت شاهی فعالیتهای گوناگونی انجام میدهد که بارزترین آن حضور در کمیتۀ انقلاب اسلامی است و پس از اختلافاتی که به وجود میآید به شغل آزاد روی میآورد.[۲۰]
زیبایی کتاب در این است که خواننده با خوانش این کتاب، به بسیاری از حوادث پیش از انقلاب، حین انقلاب و پس از انقلاب پی میبرد. چگونگی دستهبندی گروههای مختلف و شخصیتهای سیاسی و طرز تفکر و رفتار آنها در موقعیتهای گوناگون از فرازهای زیبای این کتاب است.[۲۰]
کتاب «خاطرات عزت شاهی» در سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد و پس از آن انتشارات سوره مهر به چاپ مجدد آن در ۸۶۶ صفحه پرداخت که تا سال۱۳۹۳ به چاپ بیستویکم رسید.[۲۰]
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
منبعشناسی
منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایاننامه)
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «محسن کاظمی کیست».
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «ادبیات زندان در گفتگو با محسن کاظمی».
- ↑ ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ «تاریخ شفاهی تریبون ملت است».
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ «محسن کاظمی: اصلاً روزنامه نمیخوانم/ زندگی بدون قلم و کتاب، زندگی نیست».
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «روایت یک نویسنده از 3 سال همراهی با شهید «صیاد شیرازی»».
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «زندگینامۀ محسن کاظمی».
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ «گفتگو با محسن کاظمی: تاریخ را با ادبیات ممزوج میکنم».
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ «نویسندۀ یادداشتهای صیاد شیرازی میگوید».
- ↑ ««گزارشگاه نقاشی قهوهخانه»با میزگردهایی تخصصی برپا میشود».
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ «میثم مطیعی در صفحه اینستاگرامش درباره انتشار کتاب خاطرات میکونوس نوشت».
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ «پس از ۲۶ سال، انتشار روایت ایرانی از واقعه میکونوس؛ چه کسی شلیک کرد؟».
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ «در برنامه « شب قصه» رادیو؛ بهروز رضوی «عزت شاهی» می خواند».
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ «محسن كاظمي: خاطرات حميد حسام «روايت ذهن» است».
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ «کتاب صوتی خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)».
- ↑ «جایزۀ ادبی جلالآلاحمد».
- ↑ [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C_%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF «جایزه ادبی جلال آلاحمد و محسن کاظمی در دورۀ هفتم برگزاری»].
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ «محسن کاظمی: «خاطره» بنمایه تاریخشفاهی است».
- ↑ «جوایز و افتخارات محسن کاظمی».
- ↑ «کتاب «نقاشی قهوهخانه» نوشته محسن کاظمی خاطرات کاظم دارابی».
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ ۲۰٫۳ «خاطرات عزت شاهی».