محسن کاظمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آرامش (بحث | مشارکت‌ها)
آرامش (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
کاظمی خود را مشوق خود در امر نویسندگی تلقی می‌کند و خواندن و نوشتن را مهم‌ترین اصل یک زندگی می‌داند و البته به بیان کاظمی وضعیت کتاب و کتابخانی در کشور ما فاجعه‌بار است و به گفتۀ او حیف است که کتاب‌هایی که به گونه‌ای به علم می‌افزاید خوانده نشوند.<ref name="خبرنگاران" />{{سخ}}
کاظمی خود را مشوق خود در امر نویسندگی تلقی می‌کند و خواندن و نوشتن را مهم‌ترین اصل یک زندگی می‌داند و البته به بیان کاظمی وضعیت کتاب و کتابخانی در کشور ما فاجعه‌بار است و به گفتۀ او حیف است که کتاب‌هایی که به گونه‌ای به علم می‌افزاید خوانده نشوند.<ref name="خبرنگاران" />{{سخ}}
محسن کاظمی با همکاری با دفتر انقلاب اسلامی از سال۱۳۴۱ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و گفت‌وگوهایی بدیع با شخصیت‌های مبارز به انجام رساند. اولین کتاب او خاطرات شهید صیاد شیرازی است که این کتاب از یک عطیۀ الهی که بر کاظمی نازل شده است خبر می‌دهد.<ref name="شیرازی" /> از وی گزارش‌ها و مقالات بسیاری در جراید و نشریات منتشر شده‌است. برخی نوشته‌ها و مقالات تحقیقی وی در همایش‌ها و نشست‌های تخصصی ارائه شده‌است.<ref name="کاظمی" />{{سخ}}
محسن کاظمی با همکاری با دفتر انقلاب اسلامی از سال۱۳۴۱ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و گفت‌وگوهایی بدیع با شخصیت‌های مبارز به انجام رساند. اولین کتاب او خاطرات شهید صیاد شیرازی است که این کتاب از یک عطیۀ الهی که بر کاظمی نازل شده است خبر می‌دهد.<ref name="شیرازی" /> از وی گزارش‌ها و مقالات بسیاری در جراید و نشریات منتشر شده‌است. برخی نوشته‌ها و مقالات تحقیقی وی در همایش‌ها و نشست‌های تخصصی ارائه شده‌است.<ref name="کاظمی" />{{سخ}}
 
او نویسندگی و کارشناسی چندین برنامه و فیلم مستند تاریخ انقلاب را در رادیو و تلویزیون به عهده داشته و از فعالان عرصۀ «خاطره‌نگاری» و «تاریخ شفاهی» است؛ که در سال ۱۳۸۶ سایت «تاریخ شفاهی ایران» و در سال ۱۳۸۹ «هفته‌نامۀ الکترونیکی تاریخ شفاهی» را بنیان نهاد.<ref name="سوره" />


[[پرونده:Mohsenkazemi.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
[[پرونده:Mohsenkazemi.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
==داستانک==
==داستانک==
===همکاری با دفتر انقلاب اسلامی===
محسن کاظمی:
همکاری من با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به‌صورت ناپیوسته از سال ۷۲ شروع شد، ولی به‌صورت پیوسته از سال ۷۸ تمام‌وقت در خدمت این دفتر هستم. دفترادبیات انقلاب پیرامون موضوعات انقلاب اسلامی و اتفاقات و حوادث آن کار می‌کند. این دفتر بخش‌های مختلفی دارد. ‌یکی از بخش‌های این دفتر واحد "تاریخ شفاهی" است. رسالت اصلی این واحد بازگویی هنرمندانۀ مسائل و موضوعات نظری و تاریخی ‌انقلاب است، نه بیانی از تاریخی وقایع. از همین روست که تاکنون کتاب‌های قابل توجه و پرطرفدار را در اختیار مخاطبان قرار داده است.
===جلال‌آل‌احمد را می‌پسندم===
===جلال‌آل‌احمد را می‌پسندم===
محسن کاظمی:
محسن کاظمی:
خط ۱۱۴: خط ۱۱۷:
[[پرونده:mikonos.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مطیعی وخاطرات میکونوس '''</center>]]
[[پرونده:mikonos.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''مطیعی وخاطرات میکونوس '''</center>]]
[[پرونده:darabi.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حاشیه‌پردازی در صفحۀ اینستاگرام'''</center>]]
[[پرونده:darabi.jpg|180px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''حاشیه‌پردازی در صفحۀ اینستاگرام'''</center>]]
===خلیل عبدی===
من عاشق قلم آقای کاظمی و سبک محققانه نویسندگی ایشان هستم. ایشان در این اواخر متاسفانه کم کار شده‌اند و من شخصا بی‌صبرانه منتظر انتشار آثار جدیدی از ایشان هستم.<ref name="سوره">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.sooremehr.ir/fa/author/199|عنوان=زندگی‌نامۀ محسن کاظمی}}</ref>
====مطیعی و نقاشی قهوه‌خانه====
====مطیعی و نقاشی قهوه‌خانه====
:۲۶ سال قبل در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲، چهار نفر در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان ترور شدند: صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان و سه تن از همکاران و همفکرانش.<ref name="میکونوس" />{{سخ}}
:۲۶ سال قبل در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲، چهار نفر در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان ترور شدند: صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان و سه تن از همکاران و همفکرانش.<ref name="میکونوس" />{{سخ}}

نسخهٔ ‏۹ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۶

محسن کاظمی

زمینهٔ کاری نویسنده و پژوهش‌گر و تاریخ‌نویس
زادروز سال۱۳۴۸
تهران
ملیت ایرانی
کتاب‌ها خاطرات جواد منصوری، خاطرات احمد احمد، خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ، یادداشت‌های سفر صیاد شیرازی و....
مدرک تحصیلی لیسانس اقتصاد
دانشگاه علامۀ طباطبایی

محسن کاظمی، نویسنده، پژوهش‌گر و تاریخ‌نویس، از فعالان عرصۀ خاطره‌نگاری شفاهی به‌شمار می‌رود.[۱]

* * * * *

شاید نسل جوان امروز بازها این جمله را شنیده‌باشند که تو آن روزها را ندیده‌ای اما در لابلای این روزهای دیده نشده برای نسل امروز وقایع دیگری نیز باشد که حتی مردمان همان روزگار نیز آن‌‌ها را ندیده‌اند مگر عده‌ای خاص.[۲]
عده‌ای تاریکی، نمناکی، تنهایی، خشونت و لطف خدا را با تمام وجودشان درک کرده بودند، کسانی که همۀ تاریکی‌های مسکن کوچک خود را با نور خدا روشن می‌کردند، همانانی که بر وحشت صدای خشک و بی‌رحم زندان لبخند می‌زدند.[۲]
محسن کاظمی با قلمی توانا برای این که بتواند حال و هوای آن روزهای مردم را برای نسل امروز و فردا و بر پیشانی تاریخ پرافتخار این مملکت ثبت کند، دربارۀ آن دوران تحقیقات گسترده‌ای کرده است. تحقیقاتی که با بینش و نگرش خاصی از رویدادهای واقعی و انسان‌هایی واقعی می‎گوید.[۲]
کاظمی خود را مشوق خود در امر نویسندگی تلقی می‌کند و خواندن و نوشتن را مهم‌ترین اصل یک زندگی می‌داند و البته به بیان کاظمی وضعیت کتاب و کتابخانی در کشور ما فاجعه‌بار است و به گفتۀ او حیف است که کتاب‌هایی که به گونه‌ای به علم می‌افزاید خوانده نشوند.[۳]
محسن کاظمی با همکاری با دفتر انقلاب اسلامی از سال۱۳۴۱ فعالیت ادبی خود را آغاز کرد و گفت‌وگوهایی بدیع با شخصیت‌های مبارز به انجام رساند. اولین کتاب او خاطرات شهید صیاد شیرازی است که این کتاب از یک عطیۀ الهی که بر کاظمی نازل شده است خبر می‌دهد.[۴] از وی گزارش‌ها و مقالات بسیاری در جراید و نشریات منتشر شده‌است. برخی نوشته‌ها و مقالات تحقیقی وی در همایش‌ها و نشست‌های تخصصی ارائه شده‌است.[۱]
او نویسندگی و کارشناسی چندین برنامه و فیلم مستند تاریخ انقلاب را در رادیو و تلویزیون به عهده داشته و از فعالان عرصۀ «خاطره‌نگاری» و «تاریخ شفاهی» است؛ که در سال ۱۳۸۶ سایت «تاریخ شفاهی ایران» و در سال ۱۳۸۹ «هفته‌نامۀ الکترونیکی تاریخ شفاهی» را بنیان نهاد.[۵]

'

داستانک

همکاری با دفتر انقلاب اسلامی

محسن کاظمی: همکاری من با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به‌صورت ناپیوسته از سال ۷۲ شروع شد، ولی به‌صورت پیوسته از سال ۷۸ تمام‌وقت در خدمت این دفتر هستم. دفترادبیات انقلاب پیرامون موضوعات انقلاب اسلامی و اتفاقات و حوادث آن کار می‌کند. این دفتر بخش‌های مختلفی دارد. ‌یکی از بخش‌های این دفتر واحد "تاریخ شفاهی" است. رسالت اصلی این واحد بازگویی هنرمندانۀ مسائل و موضوعات نظری و تاریخی ‌انقلاب است، نه بیانی از تاریخی وقایع. از همین روست که تاکنون کتاب‌های قابل توجه و پرطرفدار را در اختیار مخاطبان قرار داده است.

جلال‌آل‌احمد را می‌پسندم

محسن کاظمی:

کتاب‌ها و نوشته‌های جلال‌آل‌احمد را بیشتر از همه دوست‌ دارم چون در آن‌ها مردم‌کاری می‌شود و با سبک آن‌ها راحت‌تر هستم.[۳]
'

همراهی با صیادشیرازی

محسن کاظمی که به جبر سن کم خود را از قافلۀ جنگ جامانده پنداشته بود و جنگ چون آرزویی دست‌نیافتنی در لحظه‌هایش تکرار می‌شد، ناگهان دست تقدیر فرصتی پیش‌ رویش نهاد که همراه با فاتحی دلاور در فضای جنگ مشتاقانه کاغذ و قلمش را توشۀ سفر کند و به جمع مسافران عشق بپیوندد و فرصت الهی یابد که تا واپسین سال‌های حیات آن دلاور در کنارش قرار گیرد. آن فاتح نام‌آور علی صیادشیرازی است.[۴]

نوشتنم نمی‌آید

کاظمی می‌گوید:

در خواندن و نوشتن هیچگاه دچار یأس و ناامیدی نمی‌شوم، ولی گاهی اوقات خواندن و نوشتنم نمی‌آید. آن وقت‌هاست که ترجیح می‌دهم فیلم ببینم.[۳]

دوست‌دارم مثل هیچ‌کس باشم

محسن کاظمی:

معمولا دلم نمی‌گیرد، با اینکه خانواده از کارهایم خوشحال‌اند اما گاهی گلایه می‌کنند، زندگی برای من بدون قلم و کتاب زندگی نیست راستش را بخواهید من دوست دارم مثل هیچ‌کس باشم.[۳]

روزنامه نمی‌خوانم

کاظمی‌:

هزینه‌های زندگی من از طریق کتاب تأمین نمی‌شوند، من کتاب می‌نویسم اما هرگز روزنامه نمی‌خوانم و بیشتر دوست دارم اخبار ایمیل شده را دنبال کنم.[۳]

عزیزترین فرد زندگی

کاظمی‌:

خانواده مهم‌ترین پشتوانۀ یک انسان در برخورد با مشکلات است. من عزیزترین و مهم‌ترین افراد زندگی‌ام را بدون شک افراد خانواده‌ام می‌دانم.[۳]

لطیف‌ترین کلمه

کاظمی می‌گوید:

من تحت تأثیر فضای زندگی خودم لطیف‌ترین کلمه را برگزیدم. از نگاه من آن کلمه، کلمۀ مادر است. من آن‌ را لطیف‌ترین کلمه می‌دانم.[۳]

توصیه‌ای به دیگران

کاظمی در توصیه‌ای به کارورزها و مخاطبان و حتی شاگردانش می‌گوید:

کار نیکوکردن از پرکردن است و من دوست‌دارم که آن‌ها برای همیشه در نگارش تمرین و تکرار داشته باشنذ.[۳]

گرانبهاترین‌ها برای کاظمی

کاظمی می‌گوید: من قرآن و نهج‌البلاغه را گرانبهاترین کتاب‌ها می‌دانم و البته قشنگ‌ترین کتابی هم که تاکنون خوانده‌ام، اسمش را به خاطر نمی‌آورم اما می‌دانم کتابی بود که در آن یکی از مسئولین مملکتی دورۀ رژیم پهلوی، بیست‌وچهار کودک بی‌سرپرسرت را به فرزندی پذیرفته بود.[۳]

جمله‌سازی با کلمات

محسن کاظمی در رابطه با کلمات زیر می‌گوید:

سانسور: بده ولی هیچ فرهنگی بدون آن نمی‌شود.
قلم: خداوند به آن قسم یاد کرده است.
نویسنده: دوستم علی‌یار.[۳]
'
'
'
'
'

زندگی و تراث

سال‌شمار زندگی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

میزگردهایی تخصصی برای نقاشی قهوه‌خانه

«گزار‌ش‌گاه نقاشی قهوه‌خانه» با میزگردهایی تخصصی برپا می‌شود

«گزارش‌گاه نقاشی قهوه‌خانه» از ۱۴ تا ۱۷ مرداد و همزمان با روز ‏حقوق بشراسلامی و کرامت انسانی در گالری ابوالفضل عالی حوزۀ هنری برپا خواهد شد و طی آن منابع و ‏فرایند پژوهش‌ یازده‌سالۀ محسن کاظمی برای تألیف این کتاب، مستندات ارائه شده از سوی کاظم دارابی در ‏جریان محاکمه در دادگاه‌های آلمان و دیگر اسناد و مدارک مربوط به واقعۀ میکونوس در معرض دیدعموم ‏قرار می‌گیرد.[۶]

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

از نگاه دیگران

مطیعی وخاطرات میکونوس
حاشیه‌پردازی در صفحۀ اینستاگرام

خلیل عبدی

من عاشق قلم آقای کاظمی و سبک محققانه نویسندگی ایشان هستم. ایشان در این اواخر متاسفانه کم کار شده‌اند و من شخصا بی‌صبرانه منتظر انتشار آثار جدیدی از ایشان هستم.[۵]

مطیعی و نقاشی قهوه‌خانه

۲۶ سال قبل در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲، چهار نفر در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان ترور شدند: صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان و سه تن از همکاران و همفکرانش.[۷]

پس از این اتفاق چندین نفر را به اتهام مشارکت در این عملیات دستگیر کردند که بیشترشان لبنانی بودند. اما یکی از آنان هم ایرانی بود؛ این مرد ایرانی را بیش از ۲۷۰ بار در آلمان به دادگاه کشاندند. دادگاهی نمایشی که فقط یک هدف داشت: آن هم متهم کردن «جمهوری اسلامی ایران».[۷]
خبر خوشی که پس از این‌همه سال از بازار کتاب به گوشم رسید این بود: انتشار کتاب نقاشی قهوه خانه، خاطرات کاظم دارابی، متهم ایرانی دادگاه میکونوس. همین خبر باعث شد به سرعت کتاب را تهیه کنم. کتابی که در مورد یکی از مهم‌ترین پرونده‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی است و به سال‌ها روایت یک‌طرفه و نامنصفانه این روی‌داد تا حدی پایان می‌دهد.[۷]
بی‌تعارف «نقاشی قهوه‌خانه» از آن دست کتاب‌های جذابی است که تا تمامش نکنی نمی‌توانی زمینش بگذاری. همچنین کتاب پر از ارجاعات، تحقیقات و پاورقی‌های سودمند است که پژوهششان از آغاز تا انجام و نهایتاً انتشار، ۱۱ سال زمان برده است. از این بابت باید از آقای محسن کاظمی پژوهش‌گر کتاب هم تشکر کنیم.[۷]
با خودم فکرمی‌کنم «نقاشی قهوه‌خانه» در چه موقعیت زمانی خوبی هم از چاپ بیرون آمد. چرا که هرکس کتاب را بخواند درمی‌یابد که این ماجرا نشانه‌ای از حقانیت و در عین حال مظلومیت جمهوری اسلامی ایران است. یکی از نکاتی که خواننده در جای‌جای کتاب آن را لمس می‌کند، تلاش خستگی‌ناپذیر کاظم دارابی، برای حفظ خانواده است. مخاطب وقتی در جریان جزئیات این ماجرا قرارمی‌گیرد هم شگفت‌زده می‌شود و هم به ایرانی بودن خود می‌بالد.[۷]

'

کاظمی دربارۀ نقاشی قهوه‌خانه می‌گوید

از آغاز تا انجام این پژوهش، بیش از ۱۰سال، تلاش مجدانه‌ای صورت گرفت، تا مصاحبه با کاظم دارابی و پژوهش دربارۀ واقعه میکونوس در سکوت پیش برود. به این منظور و برای دوری از شائبۀ تأثیر‌پذیری از فضاهای غیرواقعی و تبلیغاتی که پیرامون این حادثه شکل گرفته و ادامه یافته است، از مراجعه به سازمان‌های ذی‌ربط پرهیز شد چراکه هریک از آن‌ها علاوه‌بر اعلام مواضع خویش، مدارک و مستندات خود را به دستگاه قضایی آلمان ارائه داده بودند.[۸]

در تدوین این اثر هدف حفظ اصالت گفتار و پیام بوده است، اما در پاره‌ای موارد با افزودن ذوق و حال فضای مصاحبه و تزریق داده‌ها و اطلاعات برآمده از پژوهش هم‌ترازی گفتار و نوشتار را درهم ریخته است، با این حال روح کلام و اصالت گفتار راوی حفظ شده است. در مواقعی برای خروج از یکنواختی و برای نشان دادن نحوۀ بیان، گویش و لهجه دارابی، عین جملات وی در داخل «گیومه» درج شده‌اند.[۸]
کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» اولین اثر ایرانی است که از زاویه نگاه متهم اصلی ماجرا نوشته و منتشر شده است و از این جهت اثری بسیار مهم به شمار می‌رود.[۸]

کاظمی و علی صیاد شیرازی

محسن کاظمی می‌گوید:

صیاد شیرازی یک انسان، مثل همه انسان‌های دیگر بود، بنده به دنبال این نبودم که از صیاد شیرازی یک قدیس بسازم اما او دریافته بود که به رسالت‌های انسانی عمل کند و هرگز در پیچ و خم زندگی گم نشود.[۹]
شهید صیاد شیرازی همیشه نگاهش به من یک نگاه دقیق بود؛ یعنی فکر می‌کرد من فردی هستم که حتی پرواز یک مگس را هم از قلم نمی‌اندازم و آن را ثبت می‌کنم و این در تعبیر خودش خطاب به یکی از تیمسارهای همکارش است که شنیدم شهید صیاد دربارۀ بنده گفت: کاظمی خروج این مگس را هم ثبت می‌کند» و این نشان می‌دهد که او همه حرکات را زیرنظر داشت.[۹]

آن چیزی که در ذات شهید صیاد شیرازی نهادینه شده بود، کل جریان انقلاب اسلامی بود، چرا که او تجربۀ رژیم شاهنشاهی را داشت و قساوت و ناعدالتی‌ها و تبعیض‌ها را دیده بود و انقلاب را یک نعمت بزرگ برای ملت می‌دید و تمام کارهای او در راستای تربیت انقلابی بود و این برون‌داد رفتاری او بود.[۹]

شجاعت برخورد با جریان شهادتش را نداشتم

محسن کاظمی نویسندۀ کتاب «یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی» گفت: پس از شهادت شهید صیاد، من تا یک سال شجاعت برخورد با جریان شهادتش را نداشتم، به طوری که حتی در مراسم تشیع، ختم و جلسات زیادی که برای وی برگزار می‌کردند حاضر نمی‌شدم، چون دوست نداشتم انسانی مانند صیاد شیرازی، شهید شود آن هم در عصری که ما خلأ خیلی از سرداران جنگ که الگوی ما بودند را داشتیم و این برای خیلی‌ها که مرا می‌شناختند، تعجب‌برانگیز بود لذا طی این مدت به این موضوع فکر کردم چیزهایی را که نوشته‌ام، زنده کنم.[۹]

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

خاطره بن‌مایۀ تاریخ شفاهی است

محسن کاظمی:

اغلب تصور می‌شود که تاریخ شفاهی فقط با یک مصاحبه و به آسانی به دست می‌آید. در حالی که این حوزۀ تاریخ‌نگاری تکنیک‌های ویژه‌ای دارد و کاملا با آنچه به صورت مصاحبه انجام شده و در قالب خاطره منتشر می‌شود، متفاوت است.[۱۰]

وقایع و رویدادها موضوع اصلی در تاریخ‌شفاهی‌اند که بخشی از آن‌ها را شاهدان و فاعلان این وقایع شامل می‌شوند؛ در واقع تاریخ شفاهی فرآیندی است که قصد دارد این رویدادها را روایت کند.: در این فرآیند، راوی فقط مطالب ذهنش را عرضه نمی‌کند، بلکه مصاحبه‌گر فعال یا مورخ شفاهی در جریان کار حضور دارد و با تنوع سوال‌هایش ذهن راوی را به تکاپو وامی‌دارد. در این دیالوگ «شنیدن» برای مصاحبه‌گر، مقدم بر سخن «گفتن» است.[۱۰]
خالق کتاب «احمد احمد» با اشاره به اهمیت توجه مصاحبه‌گر فعال به استخراج بدون آسیب از ذهن راوی گفت: باید به شکلی باشد که به این گنجینه‌های ملی صدمه وارد نشود و همچنین مطالب آن‌ها به بهترین شکل در اختیار مخاطبان قرار گیرند. البته در این کار بایدها و نبایدها و تنگناهای بسیاری وجود دارد. اولویت در حوزۀ تاریخ شفاهی با «ثبت» است. بسیاری از کسانی که صاحب تجربه و خاطره‌اند در معرض آسیب‌هایی مانند، تضعیف ذهن آن‌ها با گذر زمان قرار دارند. بنابراین ثبت خاطرات مقدم به نشر آن‌ها است.[۱۰]
وی اضافه کرد: فرصت‌ها در تاریخ شفاهی یکی از بحث‌های مهم‌اند. زیرا هرچه از وقایع فاصله بگیریم کار نگارش سخت‌تر می‌شود. این اتفاق، موقع تدوین «خاطرات عزت شاهی» و کتاب «نوشتم تا بماند» نیز رخ داد. زیرا راوی هر دو کتاب بخش بسیاری از خاطراتشان را از دست داده بودند. به همین دلیل ثبت خاطرات وقایع دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نسبت به دوره‌های دیگر تاریخی کشور در اولویت قرار دارند.[۱۰]

'

مردم ما نسبت به تاریخ‌نگاری‌ها نگاه تدافعی دارند

محست کاظمی:

نگاه تدافعی به تاریخ‌نگاری‌ها عملکرد نادرستی از حاکمان است و این کتاب‌ها اگر کتاب‌های رسمی هستند به‌تبع مردم هم با چیزهای رسمی، رسمی برخورد می‌کنند. به نظر من این عدم‌اعتماد به این دلیل است که این تصور به حق در آن‌ها شکل گرفته که کتاب‌هایی که در دورن مدرسه نوشته می‌شوند رسمی است. روایت‌هایی ایدئولوژیک و هدفمندانه، که هدفی غیر از هدف تاریخی را دنبال می‌کند، که اخیرا‍‌ً‌ در برخی موارد آشکارا زیر سوال رفته‌اند، مردم ما به اندازه کافی روایت‌های رسمی را که از صداوسیما و رسانه‌های رسمی منتشر می‌شود، می‌بینند، و می‌خوانند. همین روایت‌های رسمی وارد کتاب‌های درسی می‌شود. بنابراین همان رویگردانی که نسبت به صداوسیما وجود دارد، همان رویگردانی از این دست کتاب‌ها هم وجود دارد.
'

در سرای اهل قلم

نشست «خاطره نگاری انقلاب با نگاهی به آثار محسن کاظمی» روز سه‌شنبه ۲۱ بهمن‌ماه با حضور محسن کاظمی، سعید علامیان و علی‌اله سلیمی از ساعت ۱۴در سرای‌اهل قلم برگزار خواهد شد.

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

داستانی از متهم دادگاه میکونوس

کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» نوشته محسن کاظمی به بیان خاطرات کاظم دارابی دانشجو و تاجر ایرانی مقیم آلمان و از متهمان اصلی حادثه تروریستی رستوران میکونوس یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های تاریخ قضائی آلمان می‌پردازد که منجر به کشته شدن تعدادی از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران گردید.
از زمان وقوع حادثۀ میکونوس تا امروز، افراد، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی هریک با زاویۀ دید خود به ماجرا نگریسته‌اند، و هریک نقش خود را بر دیوار میکونوس زدند. اما تا امروز دارابی امکان و فرصتی نداشته که نقد و نگاه خود را در معرض داوری بگذارد.
او به عنوان یکی از متهمان اصلی این واقعه حق دارد آنچه را که دیده، شنیده، خوانده و متحمل شده است بر روی دیوار میکونوس رسم کند. بنابراین این کتاب پرده‌ای است از نگاره‌ها و نقش‌های مختلف، که نقال آن کاظم دارابی است، که هم نقش‌پرده خود می‌زند، هم نقال و پرده‌خوان دیگر نقش‌هاست.[۱۱]


ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایان‌نامه)

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

پیوند به بیرون