راضیه تجار: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* | *{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان = گفتوگو با راضیه تجّار | ژورنال = پیام زن| مکان = | دوره = | شماره =۱۲۱ | سال =۱۳۸۱ | تاریخ بازبینی = ۲۴ خرداد ۱۳۹۸}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
*{{یادکرد وب|نشانی =https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = راضیه تجار |ناشر= سایت پاتوق کتاب فردا |تاریخ بازدید = ۲۵ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ =۲۳ آذر ۱۳۹۳}} | *{{یادکرد وب|نشانی =https://bookroom.ir/people/1712/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1 |عنوان = راضیه تجار |ناشر= سایت پاتوق کتاب فردا |تاریخ بازدید = ۲۵ خرداد ۱۳۹۸|تاریخ =۲۳ آذر ۱۳۹۳}} |
نسخهٔ ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۶
زمینهٔ کاری | داستاننویسی و رماننویسی |
زادروز | ۵ آذر ۱۳۲۶ تهران |
کتابها | نرگسها ، سنگ صبور، |
مدرک تحصیلی | کارشناسی روانشناسی |
دلیل سرشناسی | نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه |
راضیه تُجار از فعالان عرصه نويسندگی است. او همچنين تاكنون مسئولتهای ادبی هنری زيادی بر عهده داشتهاست.
در خانوادهای سنتی و مذهبی در یکی از محلات قدیمی تهران به دنیا آمد. علاقه زیاد به نوشتن داشت و منشأ این علاقه، به سالهای دور زندگی او، یعنی سنین نوجوانی، باز می گردد. در آن زمان بزرگترین لذت او خواندن بود و نوشتن. بیشتر با داستانهای کوتاهش نزد منتقدان و اهل قلم شناخته شده است، اما همواره در دو بخش رمان و داستان کوتاه فعالیت میکند و بیش از ۲۲ اثر را در کارنامهٔ ادبی خود به ثبت رسانده است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
تجار از جمله نویسندگان زن معاصر است که در زمینه ادبیات دفاع مقدس آثاری فرمال و ماندگار نوشته است.
او در داستانهایش با نثری شاعرانه و احساسی به نقش زنان در مسائل مربوط به جبهه و جنگ میپردازد.
[۱]
داستانک
داستانکهای انتشار
داستانک عشق
آموختن با خواندن
دخترکی حساس را تصور کنید که دائم توی لاک خودش است و احساس میکند تیلهای است روی سطح صیقلی آینه. نه جرأت میکند و نه دلش میخواهد از لاکش بیرون بیاید و به دیدار کسانی برود که تشنگی روحش را سیراب میکنند. جلال آلاحمد، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و بسیاری از نویسندگان و شعرا که با آنها از طریق مجلات و کتابهایشان ارتباط روحی برقرار می کرد. میخواندشان و در خود غرق میشد. از این دریای مواج تنها دوچیز نجاتش میداد؛ اول، عشقی بود که به خدا داشت و دوم، عشق به کلمه. کلماتی که در کنار هم مینشست و داستان میشد یا شعر. چه آنچه از دیگران میخواند، چه آنچه، خودش خلق میکرد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
آتشی که از قصههای مادربزرگ شعله گرفت
قصهگویی مادربزرگهایش را دوست داشت، مخصوصاَ مادربزرگ مادری که برایش قصه میگفت، او را تا دوردستِ سرزمین رؤیا میبرد. همین قصهها دریچهای شد تا با کاغذ و قلم آمیخته شود و قصههایی را توی ذهنش بسازد و روی کاغذ بریزد. بعد هم آنها را برای دوستانش بخواند. همان سالها و همان قصهها، شعلهٔ نوشتن را در جانش انداخت و روز به روز مسیر رفتنش را روشنتر کرد تا اینکه سال ۱۳۶۴ این شعله به گرمایی مطبوع و دل پذیر تبدیل شد واو را راهنشین داستان کرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
عکس سنگ قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
ازجمله سوابق کاری راضیه تجار به موارد زیر میتوان اشاره داشت:
- از مؤسسین انجمن قلم و دبیر انجمن آن؛
- عضو شورای کارگاه رمان؛
- مسئول صفحه ادب و هنر روزنامه جام جم و همکاری با این روزنامه از سال..
- عضو شورای کارگاه رمان؛
- همکاری با پیک قصهنویسی؛
- مدرس و داور داستاننویسی در آموزشوپرورش؛
- عضو هیئتعلمی بنیاد پروین اعتصامی؛
- عضو شورای فیلمنامهنویسی و ادبیات در بنیاد فارابی؛
- دبیر تحریریه فصلنامه قصه؛
- عضو شورای داستاننویسی بنیاد دفاع مقدس؛
- عضو شورای داستاننویسی بنیاد شهید؛
- عضو شورای داستاننویسی بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی؛
- داستاننویس داستانهای رئالیستی برای مجله زن روز به مدت نه سال؛
- داستاننویس روزنامه حوادث با نام مریم مهاجر.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
دیدگاه عبدالعلی دستغیب
ازنظر عبدالعلی دستغیب، یکی از منتقدان ادبی، داستان کوتاه گلریزان بهترین داستان راضیه تجار و یکی از بهترین داستانهای اخیر ایران است که مقام تجار را در هنر داستان کوتاه تثبیت میکند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
حتی اگر شخصیت داستانهایم مذکر باشند، باز به موضوعهایی میپردازم که در بین زن و مرد به طور یکسان اتفاق میافتد، همچون عشق یا رنجهای بشری. در هر حال، آنچه را که حس و دریافت کردهام، به آن رویکرد دارم و قائل به تفاوت بین دیدگاه و برخوردهای عقلانی یا احساسی زن و مرد، هستم. من یک زن هستم و زن آماجگاه رنج و احساس. به همین جهت آبشخور فکرم جایی است که تجلیگاه زن است و معتقدم با وجودی که این همه گفتهام، باز ناگفته ها بیشتر است. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
بیشتر شخصیتهای اصلی داستانهای راضیه تجار را زناناند؛ و نشان میدهند که نویسنده از دردهای زنان آگاه است؛ زنانی که گرفتار مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی هستند؛ فشارهایی که جامعه بر آنها تحمیل میکند. زنان داستانهای او برای بیرون آمدن از شرایط خود تلاش خاصی نمیکنند. زنانی که نه راه بیرون آمدن را میدانند و نه توان قدم گذاشتن به این راه را دارند. آنان گرفتارانی اند پیچیده در شرایط، و آنچه تقدیر و زمانه و دیگران برایشان رقمزدهاند و میزنند. این نویسنده، زندگی به رنگ خاکستری و پر از مشکل را که میبیند، همان را به تصویر میکشد و داستان را در همان فضا تمام میکند. این، ویژگی دیگری از نوشتههای اوست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نخستین داستان
او در نخستین داستانش با نام هفتبند که در سال 1364 نوشتهشده، به مسائل جنگ و تبعات آن پرداخته است. مردی به خاطر اینکه شغلش ایجاب میکند- یا رزمنده است- مرتب در سفر باشد، همیشه از همسرش دور است. این امر همسر او را آزار میدهد. هر دو منتظر زمانی هستند که با خیالی آسوده بهارها و بقیه فصلها را برکنار هم بگذرانند، اما هنوز این فرصت به وجود نیامده است. مرد برای هر سفری که میرود روی چوبدستیاش که چون نی است و آن را در همه سفرها همراه داشته است، خطی میکشد. این بار هفتم است که او به سفر میرود و خط هفتم را میکشد، ولی آن را با خود نمیبرد. زن در هفت فصل از داستان از شرایط احساسات و درونیات خود خبر میدهد در آخرین فصل از داستان خبر شهادت همسرش را میآورند. این همان چیزی است که زن آن را حس کرده بود.در بخشی از داستان در آن هنگامه آتش و خون آمده است:
- وقتیکه خانه را ترک میکردی، چکمههایت را جفت کرد. چفیه را به گردنت انداخت، قرآن و آب و آینه را طاق نصرت راهت ساخت. چون نگاهش کردی، اشکهایش را با پسدست پاک کرد اما نگفت نرو. و تو ماندی، ماندی تا آخرین گلولهات را بهسوی دشمن انداخته باشی. ماندی با سرفههای پیدرپی و پایی که دیگر نبود. چشمی که برق نمیزد یا آستینی خالی در باد. اما نشکستی. محکم و استوار ماندی.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
- وقتیکه خانه را ترک میکردی، چکمههایت را جفت کرد. چفیه را به گردنت انداخت، قرآن و آب و آینه را طاق نصرت راهت ساخت. چون نگاهش کردی، اشکهایش را با پسدست پاک کرد اما نگفت نرو. و تو ماندی، ماندی تا آخرین گلولهات را بهسوی دشمن انداخته باشی. ماندی با سرفههای پیدرپی و پایی که دیگر نبود. چشمی که برق نمیزد یا آستینی خالی در باد. اما نشکستی. محکم و استوار ماندی.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
رمان کوچه اقاقیا از زبان راوی سوم شخص روایت میشود، نویسنده به نابسامانیای خانوادگی و اجتماعی زندگی زنان ایرانی در سالهای دهه 20 و 30 پرداخته است. این رمان درباره اقشار مختلفی از زنان جامعهای است که به مظلومیت خو گرفتهاند و در ناکامیها و ناملایمات زندگی تسلیم میمانند. تجار همچنین فیلمنامهای را بر اساس این رمان برای مرکز سیما فیلم به نگارش درآورده است. در مجموعه داستان آرام شببهخیر نیز دغدغه تجار، پرداختن به مسائل زنان در اجتماع و خانواده و مشکلات آنان در جامعه امروزی است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
کارنامه و فهرست آثار
ازجمله آثار تجار عبارتاند از:
- نرگسها
- زن شیشهای
- هفت بند بندهای روشنایی
- سفر به ریشهها
- شعله و شب سنگ صبور
- از خاک تا افلاک
- ستاره من
- برگزیده ادبیات معاصر
- جایی که آسمانش آینه کاریست
- گمان مبر که شعله بمیرد
- کوچه اقاقیا فانوسی بیفروز
- زندگینامه داستانی شهید شیرودی
- زندگینامه داستانی شهید بابایی
- مجموعه داستان آرام شببهخیر و جای خالی آفتابگردان.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «راضیه تجار». سایت پاتوق کتاب فردا.
منابع
- «گفتوگو با راضیه تجّار». پیام زن، ش. ۱۲۱ (۱۳۸۱).
پیوند به بیرون
- «راضیه تجار». سایت پاتوق کتاب فردا، ۲۳ آذر ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۲۵ خرداد ۱۳۹۸.