سَووشون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
===سالشمار کتاب=== | ===سالشمار کتاب=== | ||
۱۳۴۸: رمان سووشون برای نخستین بار منتشر شد. | |||
{{سخ}}۱۳۴۹: در خردادماه و دیماه به چاپ دوم و سوم رسید. پرتو نوریعلا نقدی بر این کتاب نوشت که در نشریهٔ فردوسی منتشر شد. | |||
{{سخ}}۱۳۵۲: به چاپ پنجم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۵۳: در چاپ ششم منتشر شد. | |||
{{سخ}}۱۳۵۵: با چاپ هفتم منتشر شد. | |||
{{سخ}}۱۳۵۶: به چاپ هشتم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۵۷: انتشار کتاب در چاپ نهم. | |||
{{سخ}}۱۳۶۰: به چاپ دهم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۶۳: کتاب به چاپ یازدهم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۶۸: انتشار رمان در چاپ دوازدهم. | |||
{{سخ}}۱۳۷۱: به چاپ سیزدهم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۸۸: در چاپ شانزدهم منتشر شد.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عبداللهی| نام =مهناز| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =سالشمار سیمین دانشور | ژورنال =بخارا| مکان = | دوره = | شماره =۷۵ | سال =۱۳۸۹ | تاریخ بازبینی = ۲۲فروردین۱۳۹۸}}</ref> | |||
{{سخ}}۱۳۹۲: به چاپ نوزدهم رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۹۳: در بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب عرضه شد.<ref name=''نوار''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=سیمین دانشور|انتشارات=سایت نوار|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=}}</ref> | |||
===خلاصه مفصلتر کتاب در حد دو پاراگراف=== | ===خلاصه مفصلتر کتاب در حد دو پاراگراف=== | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۳۸: | ||
===گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر=== | ===گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر=== | ||
رمان سووشون تا کنون به زبانهای انگلیسی، روسی، ژاپنی، | رمان سووشون تا کنون به زبانهای انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است. | ||
{{سخ}}در سال۱۹۹۰ محمدرضا قانونپرور سووشون را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و برایان سیونر مقدمهای بر آن نوشته که در شهر واشینگتنِ آمریکا با نام فرعی «رمانی در مورد ایران مدرن» منتشر شده است. | |||
{{سخ}}رکسانا زند نیز ترجمهٔ انگلیسی دیگری در سال۱۹۹۳ با نام فرعی «یک مرثیهٔ ایرانی» در انگلستان به چاپ رساند.<ref name=''نوار''/> | |||
{{سخ}}سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر میپسندد، چون ساختمان زبانهای فارسی و عربی به هم نزدیک هستند و عربزبانها به خاطر سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارسها همسنت هستند.<ref>{{پک|دهباشی|۱۳۷۹|ک=گفتوگوها|ص=}}</ref> امام موسی صدر سووشون را به ربان عربی برگردانده است. ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمههای انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچکدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به ویژه نثر فارسی به خوبی منعکس نشده است. با این حال از آنها تشکر کرده است. | {{سخ}}سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر میپسندد، چون ساختمان زبانهای فارسی و عربی به هم نزدیک هستند و عربزبانها به خاطر سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارسها همسنت هستند.<ref>{{پک|دهباشی|۱۳۷۹|ک=گفتوگوها|ص=}}</ref> امام موسی صدر سووشون را به ربان عربی برگردانده است. ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمههای انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچکدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به ویژه نثر فارسی به خوبی منعکس نشده است. با این حال از آنها تشکر کرده است. | ||
===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ||
رمان تاریخی سووشون پرمخاطبترین رمانی است که به شرح مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی نیمهٔ اول دههٔ بیست یعنی سال۱۳۲۲ و اواخر جنگ جهانی دوم و وضع حاکم بر ناحیهٔ فارس میپردازد و مقاومتهای مردم را شرح میدهد. | رمان تاریخی سووشون پرمخاطبترین رمانی است که به شرح مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی نیمهٔ اول دههٔ بیست یعنی سال۱۳۲۲ و اواخر جنگ جهانی دوم و وضع حاکم بر ناحیهٔ فارس میپردازد و مقاومتهای مردم و وقایعی از کودتای ۲۸مرداد را شرح میدهد. | ||
===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۸۲: | ||
====گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته از کتاب==== | ====گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته از کتاب==== | ||
در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ تئاتر سووشون با اقتباس از این رمان در تهران به روی صحنه رفته است.<ref name=''نوار''/> | |||
====فهرست امکان نامگذاری شده از روی نام کتاب==== | ====فهرست امکان نامگذاری شده از روی نام کتاب==== | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۲۳: | ||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =پناهیفرد| نام =سیمین | پیوند نویسنده =سیمین پناهیفرد | عنوان =[[سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =انتشارات سمیر |مکان =تهران | شابک =۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰| صفحه = | پیوند = }} | #{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =پناهیفرد| نام =سیمین | پیوند نویسنده =سیمین پناهیفرد | عنوان =[[سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =انتشارات سمیر |مکان =تهران | شابک =۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰| صفحه = | پیوند = }} | ||
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =| ژورنال =یادنامهٔ جلال آلاحمد| مکان =تهران | دوره = | شماره = | سال =۱۳۷۸ }} | #{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =| ژورنال =یادنامهٔ جلال آلاحمد| مکان =تهران | دوره = | شماره = | سال =۱۳۷۸ }} | ||
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عبداللهی| نام =مهناز| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =سالشمار سیمین دانشور | ژورنال =بخارا| مکان = | دوره = | شماره =۷۵ | سال =۱۳۸۹ | تاریخ بازبینی = ۲۲فروردین۱۳۹۸}} | |||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال میرصادقی| عنوان =[[داستاننویسهای نامآور معاصر ایران]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۸۲| ناشر =انتشارات اشاره|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }} | #{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال میرصادقی| عنوان =[[داستاننویسهای نامآور معاصر ایران]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۸۲| ناشر =انتشارات اشاره|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }} | ||
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| پیوند نویسنده =علی دهباشی| عنوان =[[گفتوگوها]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۷۹| ناشر =انتشارات صالحان|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }} | #{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| پیوند نویسنده =علی دهباشی| عنوان =[[گفتوگوها]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۷۹| ناشر =انتشارات صالحان|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }} | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۳۳: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان=رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان|انتشارات=خبرگزاری ایسنا|کد خبر=۹۶۱۲۲۲۱۲۲۶۵|تاریخ انتشار=۲۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹)}} | *{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان=رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان|انتشارات=خبرگزاری ایسنا|کد خبر=۹۶۱۲۲۲۱۲۲۶۵|تاریخ انتشار=۲۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹)}} | ||
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=سیمین دانشور|انتشارات=سایت نوار|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=}} |
نسخهٔ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۱
سووشون | |
---|---|
نویسنده | سیمین دانشور |
ناشر | انتشارات خوارزمی |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۴۸ |
سبک | واقعگرا، نمادگرا |
نوع رسانه | کتاب |
سَووشون (به فتح سین[۱]) رمانی است به قلم سیمین دانشور که در سال۱۳۴۸ منتشر شد.
این رمان به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است و از دسته کتابهای پرفروش میباشد که تا کنون به چاپ نوزدهم رسیده است.
فرانچسکو بریوسکی که مدیر انتشارات بریوسکی در ایتالیا است؛ در مراسم رونمایی از ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در نمایشگاه کتاب شهر میلان، این کتاب را از مهمترین و زیباترین رمانهای نیمقرن اخیر ایران معرفی کرد.[۲]
سووشون آمیزهای است از واقعیت و تخیل. ساختار کاملی دارد و از آن میتوان به عنوان یک معیار قابل اعتماد برای سنجیدن رمانهای دیگر از لحاظ ساختار استفاده کرد.
این کتاب تسلط بیگانگان بر کشور را که عامل بدبختی مردم و قحطی و مرگومیر آنها است روایت میکند.[۳]
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
سووشون به معنی سوگ سیاوش است که در ادبیات فارسی بعد از مرگ سیاوش مرسوم شد. این عزاداری هنوز در برخی از نواحی فارس و کهکیلویه و بویراحمد برگزار میشود.[۴]
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
کیکاووس پادشاه ایران پسری داشت به نام سیاوش که از نژاد فریدون بود. سیاوش را از کودکی به رستم میسپارند تا او را پرورش دهد و فنون رزم را به او آموزش دهد. رستم هم در تربیت او میکوشد. زمانی که سیاوش نزد پدرش برمیگردد؛ جوانی برومند و زیبا شده است. نامادری سیاوش دل به او میسپارد، ولی سیاوش به خواستهٔ او تن نمیدهد؛ بنابراین زن به سیاوش تهمت میزند. کیکاووس به تحریکِ اخترشناسان و سرانِ سپاه دستور میدهد برای اثبات این موضوع، سیاوش باید از آتش عبور کند. عبور از آتش برای اثبات بیگناهی یک سنت قدیمی و مرسوم بوده است. سیاوش به سلامت از آتش میگذرد و بیگناهی او بر همگان اثبات میشود. در همین هنگام، افراسیابِ تورانی به ایران حمله میکند و رستم و سیاوش به همراه سپاهی به جنگ با او برمیخیزند. افراسیاب پیشنهاد صلحی میدهد که به نفع ایرانیان است. صلح از جانی رستم و سیاوش پذیرفته میشود، ولی کیکاووس صلح را قبول ندارد و رستم را خلعِ وظیفه میکند و طوس را به جای او به عنوان مأمور جنگ برمیگزیند. سیاوش عهدشکنی را خلاف جوانمردی میپندارد و به پیمان صلح خود وفادار میماند و رهسپارِ توران میشود. افراسیاب هم مقدم او را گرامی میدارد و حکومت بخشی از توران را به او میسپارد. گرسیوز که برادر افراسیاب است؛ به سیاوش حسادت میورزد و از وی نزد افراسیاب بدگویی میکند که سیاوش قصد سرنگونی تخت و تاج تورانیان را دارد. نیرنگِ گرسیوز کارساز میشود و سیاوش را اسیر میکنند و مظلومانه میکشند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
یک بند در معرفی خلاصه کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
در زمان جنگ جهانی دوم مردم جنوب ایران با نیروهای متفقین و دستنشاندههای آنان درگیر بودند. در این بین انسانی آزاده به نام یوسف بر خلاف خواستههای متفقین، آذوقههای خود را به آنان نمیفروخت؛ بلکه آذوقهها را در اختیار اهالی شهر و کشاورزان قرار میداد و از هشدارهای نیروهای اشغالگر و پیامدهای این تصمیم بیم نداشت. زری میکوشید تا همسرش یوسف را از این مخالفتها بازدارد تا جان خود و فرزندان و همسرش در امان بماند، ولی یوسف به هدفش ایمان داشت و بدون هیچ تزلزلی در راهی که انتخاب کرده بود، قدم برمیداشت. سرانجام یوسف جانش را فدا کرد و تحولی شگرف بر روح و جان زری پدیدار شد. همهٔ ترس او به شجاعت تبدیل شد و تصمیم گرفت راه یوسف را دنبال کند و شهر شیراز نیز یک تن با او همراه شد. حاکم وقت اجازهٔ تشییع جنازهٔ یوسف را نمیداد. خانوادهٔ یوسف شبانه پیکر او را به خاک سپردند و مهر او برای همیشه در دل مردم باقی ماند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان - گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای مختلف کتاب پژوهش
الهام از شخصیتهای واقعی
در رمان سووشون بسیاری از شخصیتهای واقعی گرتهبرداری شدهاند و در کورهٔ تخیل نویسنده به شخصیتهای متفاوتی تبدیل شدهاند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
یوسف آیینهٔ جلال آلاحمد است. او مردی مهربان، صمیمی، صادق و البته کمی عصبی، سازشناپذیر و سرسخت است. یک روشنفکر صریح و خشمگین که قصد دارد شیوهٔ زندگی جامعه را تصحیح کند. او با احزاب چپ موافق نیست و گروه راست را هم قبول ندارد، بلکه طرفدار مبارزهای مستمر و آرام است. یوسف شخصیت پایداری دارد ولی زری در طول داستان متحول میشود؛ او که در آغاز داستان تنها در فکر آرامش خانواده بود و قصد داشت مقابل اهداف شوهرش بایستد، در پایان رمان دگرگون میشود، اهداف یوسف برایش روشن میشود و میگوید: «میخواستم بچههایم را در آرامش و با محبت بزرگ کنم اما حالا با کینه بزرگ میکنم و دست خسرو تفنگ میدهم.»
شخصیت نویسنده در زری حلول کرده است. زری زنی است که صلح و دوستی را به جنگ ترجیح میدهد. فعالیتهای سیاسی شوهرش سبب نگرانیهایش است. زری همچون سیمین تحصیلکرده است با این تفاوت کوچک که زری خانهدار ولی سیمین شاغل بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد سیمین در رمان سووشون به آرزوی بچهدار شدنش رسیده است؛ زری سه بچه دارد. در رمان مشاهده میکنیم زمانی که بچههای زری گم میشوند، چه اضطراب عمیقی بر قلب او سایه میافکند.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
چهرهٔ واقعی دکتر عبدالله خان، پدر سیمین دانشور یعنی دکتر محمدعلی دانشور است. هر دو با مردم به مهر رفتار میکنند و مخالف ستم هستند. هر هفته با دوستان بر مزار خواجه حافظ شیرازی میرفتند و غزل میخواندند. دکتر عبدالله خان حامی یوسف است.
داستان روزه گرفتن مهری و شکستن روزهٔ او توسط مدیر مدرسه یکی از واقعههایی است که سیمین دانشور زمانی که در مدرسهٔ مهرآیین درس میخواند با آن مواجه شده بود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
دلیل شهرت کتاب
اغلب منتقدان رمان سووشون را شاهکار سیمین دانشور دانستهاند. جمال میرصادقی اظهار میکند رمان سووشون در بدو انتشار توجه خوانندگان و منتقدان را جلب کرد. این رمان نهتنها بر ذهن خوانندگان هموطن تأثیر گذاشت؛ بلکه با ترجمه به زبانهای دیگر بر ذهن خوانندگان ممالک دیگر نیز مؤثر افتاد و این تأثیر، ذهنیت مخاطبان را نسبت به درونمایهٔ سووشون که ایستادگی در برابر خواستههای ناروای زورمندان و بیگانگان بود متحول و متعالی ساخت.
زمان معیاری است که اعتبار یا بیاعتباری اثری را معین میکند. رمان سووشون را دو نسل خواندهاند و هنوز هم خواندنش برای جوانها جالب و جذّاب است. این رمان اثری باارزش و ماندگار است که در شمار رمانهای تثبیتشده و کلاسیک ادبیات داستانی معاصر در آمده است.[۵]
چرا باید این کتاب را خواند؟
قشرها و گروههای مختلف و با ذوق و سلیقههای گوناگون و در سن و سالهای متفاوت، پیر و جوان، زن و مرد رمان سووشون را خواندهاند و پسندیدهاند و از آن لذت بردهاند و خود را با آن سرگرم کردهاند. همهٔ بزرگان ادبیات معاصر ایران، این رمان را اثری ماندگار در ادب فارسی و باارزش در نشان دادن دورهای از تاریخ معاصر ایران میدانند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
سیمین دانشور دلیل نامگذاری این رمان را به سووشون اینگونه بیان میکند: «این رمان بدان علت سووشون نام گرفته که شخصیت اول و قهرمانش به صورتی ناجوانمردانه و مظلومانه همچون سیاوش به دست بیگانگان، همچون امام حسین (ع) در صحرای کربلا، در ده خود و به تیر ناشناسی به شهات میرسد. برای سیاوش کسی عزاداری نکرد. دور از وطن کشته شد و میزبانانش به عهد خود وفا نکردند. برای امام حسین (ع) به جز افراد باقیماندهٔ خاندانش کسی نگریست. یوسف سووشون هم در میان خیل دشمنان یکه و تنها میماند و به شهادت میرسد. مراسم تشییع جنازهاش به وسیلهٔ پلیس به هم میخورد و جنازهاش شبانه و با حضور عدهٔ قلیلی از مردم و خانوادهاش دفن میشود. زری در سووشون در روز تشییع جنازهٔ یوسف از سخنان عمهخانوم که دربارهٔ انتقام و زنده نگهداشتن یاد یوسف است، به یاد حضرت زینب (س) میافتد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
سالشمار کتاب
۱۳۴۸: رمان سووشون برای نخستین بار منتشر شد.
۱۳۴۹: در خردادماه و دیماه به چاپ دوم و سوم رسید. پرتو نوریعلا نقدی بر این کتاب نوشت که در نشریهٔ فردوسی منتشر شد.
۱۳۵۲: به چاپ پنجم رسید.
۱۳۵۳: در چاپ ششم منتشر شد.
۱۳۵۵: با چاپ هفتم منتشر شد.
۱۳۵۶: به چاپ هشتم رسید.
۱۳۵۷: انتشار کتاب در چاپ نهم.
۱۳۶۰: به چاپ دهم رسید.
۱۳۶۳: کتاب به چاپ یازدهم رسید.
۱۳۶۸: انتشار رمان در چاپ دوازدهم.
۱۳۷۱: به چاپ سیزدهم رسید.
۱۳۸۸: در چاپ شانزدهم منتشر شد.[۶]
۱۳۹۲: به چاپ نوزدهم رسید.
۱۳۹۳: در بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب عرضه شد.[۷]
خلاصه مفصلتر کتاب در حد دو پاراگراف
رمان از مجلس عقدکنان دختر حاکم آغاز میشود. زری و یوسف نیز در این مراسم حضور دارند. در همین مراسم عروسی، فضای اجتماعی سال۱۳۲۰ ترسیم شده است؛ استان فارس پایگاهی برای نیروهای اشغالگر انگلیس شده و قحطی و فقر مردم را از پای در آورده بود، حاکم ایرانی این ناحیه دست نشاندهٔ اشغالگران بود. خانها و تاجران آذوقهٔ مردم را به ارتش بیگانه میفروختند و بر قحطی دامن میزدند. در این میان خان روشنفکر و آگاهی به نام یوسف آذوقهٔ خود را به بیگانگان نمیفروشد و قصد دارد همه را با خود همراه کند. او سمبل آگاهی ملی است. یوسف در مراسم عروسی رفتارهایی از خود بروز میدهد که به مزاج انگلیسیها خوش نمیآید، ولی زری میکوشد تا او را آرام کند. زری در این بلوا و آشوب به فکر آرام کردن محیط خانهاش است. همهٔ زنانِ رمان سووشون نمادی از ستمدیدگی، ناکامی، فداکاری و تحمل زن ایرانی هستند. سه فصل نخست فضای کلی رمان را به نمایش میگذارد و شخصیتهای اصلی را به مخاطب میشناساند. زینگر جاسوس انگلیسیها و مأمور فروش چرخخیاطی است. عزتالدوله پیرزنی دسیسهگر و ابوالقاسمخان، برادر یوسف، مزدور است. مک ماهون خبرنگار ایرلندی است که از طرفی شعر درخت استقلال را در وصف یوسف میخواند و از طرف دیگر جشن ارتش انگلیس را توصیف میکند. ملک رستم و ملک سهراب، دو خان قشقایی، که دستنشاندهٔ اشغالگران هستند، به سمت یوسف میآیند تا آذوقهٔ او را بخرند و به انگلیسیها بفروشند و در عوض از انگلیسیها اسلحه بخرند و علیه ایران بجنگند. یوسف دست بر سینهٔ آنها میکوبند. وقتی که یوسف خانه نیست، از طرف حاکم میآیند و اسب خسرو پسر یوسف را با زور برای دختر خان می برند. زری مقاومت میکند ولی فایدهای ندارد. او به همراه عمهخانوم و خواهر یوسف برای چارهجویی نزد عزتالدوله میروند.
زری وارد اجتماع میشود و نویسنده از نگاه او ناامنی، فقر و بیماری را به مخاطب نشان میدهد. نگرانی جدیدی برای زری ایجاد میشود که از جانب آقای فتوحی معلم خسرو است. آقای فتوحی مقاومت و مقابلهٔ جسورانه در برابر دشمن را برای دانشآموزان دیکته میکند و ازقضا خسرو نیز به این تعلیمات گرایش دارد و پدرش هم او را تشویق میکند. زری به یاد مقاومتهای خود و دوستانش در دوران مدرسه میافتد. تردید به قلبش رخنه میکند که از تعلقات شخصی فاصله بگیرد و بذر این تحول و دگرگونی در وجودش کاشته میشود. نخستین نشانههای این دگرگونی ایستادگی او در برابر خواستههای عزتالدوله است.
ملک رستم و ملک سهراب با اسلحههای انگلیسی آشوب به راه انداختهاند و برای حملهٔ بیگانگان زمینهچینی میکنند. یوسف از راه افسری زخمی را به خانه میآورد. اضطراب از به خطر افتادن یوسف بر قلب زری سایه میافکند و او در خوابهایش یوسف را همچون سیاووش میبیندو سرانجام جسد یوسف را میآورند. با مرگ یوسف بدر دگرگونی در وجود زری جوانه میزند، به هدف یوسف ایمان میآورد و ادامهدهندهٔ راه یوسف میشود. خاطرهٔ شیرین اولین روز آشنایی با یوسف از مقابل چشمان زری میگذرد و او زن ایلیاتی را به یاد میآورد که مراسم سیاووشون (سوگ سیاووش) را برایش تعریف کرده بود. زری یوسف را همچون سیاووش تصور میکند. مراسم تشییع جنازهٔ یوسف به تظاهراتی ضدّ استعماری تبدیل میشود که یکی از مؤثرترین وصفهای حرکت مردم در ادبیات معاصر ایران است. مراسم به هم میخورد و زری به همراه خانواده، یوسف را شبانه به خاک میسپارند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
محل نوشته شدن در کتاب
داستان سووشون در شهر شیراز روایت میشود. مربوط به سال۱۳۲۲ است که نواحی جنوبی ایران در جنگ جهانی دوم درگیر بودند و حضور انگلیسیها و نیروهای متفقین موجب فقر، قحطی و گرسنگی شده بود. سیمین دانشور علاوه بر نشان دادن فقر و قحطی، بوی گلهای شیرازی و عطر عرقیات خوشبو را نیز به مشامِ مخاطب میرساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است)
سبک کتاب
سبک رمان واقعگرایانه با زمینهٔ سیاسی و اجتماعی است. سیمین دانشور سبک خود را ترکیب تخیل و مستند میداند، مستند رویدادهای تاریخی هستند که در سووشون با ورقههای روزنامه نشان داده میشوند. فضای جنگ جهانی نیز در رمان هست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
رمان سووشون به عنوان بهترین رمان اجتماعی شناخته میشود، دلیلش هم این است: دلالهایی که به حاکم وابسته هستند تلاش میکنند تا یوسف را راضی کنند آذوقهٔ خود را بفروشد، ولی یوسف قبول نمیکند و حتی مردمِ دیگر را نیز با خود همراه میکند. سرانجام همین سر باز زدن از دستور حاکم باعث جان یوسف میشود و به تیری ناشناس کشته میشود. در مراسم تشییع جنازهٔ او مردم برای حمایت از یوسف تظاهرات میکنند و قشون دولتی به دستهٔ عزاداران حمله میکنند و مراسم ناتمام میماند، بنابراین زری به همراه خانواده، یوسف را شبانه و غریبانه به خاک میسپارند. مرگ یوسف جانی تازه به پیکر مقاومت و شجاعت میبخشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
رمان سووشون تحولات ناحیهٔ فارس را در جنگ جهانی دوم به زیبایی به تصویر میکشد. تفکر غالبی که در رمان وجود دارد؛ پرداختن به انسان مبارز است، به همین خاطر در جایجای داستان، درگیریهای یوسف با انسانهای خودفروخته مشاهده میشود. و خانوادهٔ یوسف که میکوشند تا او را از این حرکت آزادیخواهانه بازدارند و ریزهکاریهای عاطفی که زندگی مردم یک منطقه را در یک دورهٔ خاص به نمایش میگذارد. بااینکه یوسف به شهادت میرسد ولی عامل بیداری زری و سایرین میشود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زاویهٔ دید
زاویهٔ دید سوم شخص محدود به ذهن زری است. در فصلهای شش و هشت داستان با زاویه دید درونی و به شیوهٔ تکگویی روایت میشود. در فصل هفدهم رمان رمان نیز زاویهٔ دید از سومشخص به اولشخص تغییر میکند؛ برای اینکه نویسنده قصد دارد داستان خود را گسترش بدهد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نثر کتاب
نثر رمان دلنشین، ساده، روان، زیبا و قابل انعطاف است. دورانی که دانشور نویسندگی میکرد؛ نثر آلاحمد حرفِ اول را میزد. در آن دوران اغلب نویسندگان سعی داشتند همچون جلال بنویسند، رفتار کنند و حرف بزنند، به جز یکی دو نفر مثل بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری. سیمین نثر مسلط زمانهٔ خود را که دقیق، خشن و بریده بود نادیده انگاشت و نثر محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت را که سرشار از اصطلاحات و تعابیر عامیانه بود ادامه داد. دانشور بااینکه نزدیکترین فرد به جلال بود هرگز از او تقلید نکرد. خودش میگوید: «به حدّ کافی از سبک جلال تقلید میکردند. من دیگر نمیخواستم مقلّد جلال باشم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
هوشنگ گلشیری بر این باور است که سیمین دانشور در نوشتن رمان اطوارِ نثر نیامد یعنی قصد نداشت نثر جدیدی را به وجود بیاورد. آنتون چخوف میگوید وقتی نثر خوانده شد باید فراموش شود. نثر نباید مزاحم مخاطب باشد. مخاطبِ سووشون خواه مخاطب عادی و خواه مخاطب متخصص، وقتی جملهای را خواند؛ احتیاجی ندارد که دوباره برگردد و جمله را بخواند. ممکن است دوباره بخواهد صحنه را دوباره ببیند یا شخصیتی را دوباره بشناسد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
فضاسازی
سووشون در نشان دادن اوضاع اجتماعی شیراز در دوران جنگ جهانی دوم موفق است. نمونههایی از این اوضاع نابسامان قحطی، شیوع تیفوس، بیتوجهی حاکمان به اوضاع آشفتهٔ اجتماع، اسراف و فساد دستگاه حکومتی هستند که در رمان بیان شده است.[۸]
صحنهٔ تشییع جنازهٔ یوسف و غوغای مردم، وصف حمام رفتن زری، بدبختی مردم بر اثر کمیابی دارو و خواروبار بسیار هیجانآور وصف شدهاند. یکی از عمیقترین و مؤثرترین صحنههای رمان جایی است که زن بر مرگ شوهرش سوگواری میکند، این صحنه از بدیعترین قطعاتی است که به زبان فارسی نگاشته شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
در رمان سووشون ۲۶۷۹بار به عنصر رنگ توجه شده است که ۱۴درصد از آن مربوط به رنگ سیاه است. میزان کاربرد رنگ سیاه در سووشون با ۴۵۲بار تکرار در جایگاه اول قرار دارد و اغلب بازگوکنندهٔ مفهوم نمادین مرگ و زندگی است.[۹]
شخصیتپردازی
شخصیتهایی که در رمان سووشون هستند جاذبهٔ انقلابی دارند، در جستوجوی عدالت هستند و جنبههای اخلاقی مبارزه را به صورت پررنگتر جلوه میدهند. میرعابدینی اظهار میکند: «شخصیتهای رمان با قدرت مشاهدهٔ درخشانی ترسیم شدهاند؛ آنقدر مشخص که هر یک روحیه و عملکرد گروه اجتماعی معینی را مجسم میکنند. البته هیچیک از آنان در حد تیپ نمیمانند، همهشان فردیتی خاص دارند و به آسانی از یکدیگر تمییز داده میشوند.»
زری زنی تحصیلکرده است. هنوز سی سالش تمام نشده. پسری به نام خسرو دارد که حدوداً یازدهساله است و دخترهای دوقلو به نامهای مینا و مرجان را دارد.زری قصد دارد بنیان خانوادهاش را حفظ کند و میکوشد تا ایستادگی شوهرش در برابر بیگانگان، زندگیشان را خدشهدار نکند. او قهرمان اصلی داستان است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد نویسنده خود را در قالب زری جا کرده است. قدرت مشاهدهٔ او بسیار دقیق است که ما صحنههای حساس داستان را از نگاه او میبینیم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
یوسف مردی شجاع و مهربان است. او در فرنگ تحصیل کرده است و با اینکه از قشر ثروتمندان است، سنگ رعیت را به سینه میزند و حاضر نیست آذوقهٔ خود را به بیگانگان بفروشد. او به مبارزهٔ آزادیخواهانهاش ادامه میدهد تا اینکه در این راه به شهادت میرسد. به همین خاطر بسیار شبیه به سیاوش شاهنامه است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
ابوالقاسم خان: برادر یوسف است ولی بر خلاف یوسف با نیروهای حاکم همکاری میکند و مزدور است.
مک ماهون: شاعری ایرلندی است که آگاه و دوستداشتنی مینماید.
مستر زینگر: در سابق جاسوس انگلیس بوده که اکنون چهرهٔ اصلی خود را نشان میدهد.
عزتالدوله: پیرزنی بدقلب، بدچشم، اشرافی و کینهتوز است که روزی قصد داشته زری را برای پسرش خواستگاری کند.
خانمفاطمه: خواهر یوسف، زنی عاقل است که خیال دارد به عتبات برود و در جوار قبر مادرش مقیم شود.
خانکاکا، مستر زینگر و عزتالدوله که شخصیتهای منفی کتاب هستند بسیار خوب توصیف شدهاند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
ماندگاری سووشون مدیون ایفای نقش شخصیتهای آن است که روایت را به خوبی نقل میکنند. این رمان، رمان شخصیت است، چون همهٔ رویدادهایی که در رمان شاهد آن هستیم برای نمایش دادن سیر تعالی یکی از شخصیتها است.[۱۰]
طراحی جلد و تصویرسازی
مشخصات کتابشناختی
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمعکل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
این رمان بیست و سه فصل دارد.
ویژگیهای مهم کتاب
سووشون علاوه بر صورت بیانی که دارد رمان رمزی نیز محسوب میشود؛ یعنی با قصد آگاهانه یا ناآگاهانهٔ نویسنده دو معنای قریب و بعید دارد. وقتی مخاطب داستان را میخواند؛ معنای ضمنی و قریب را متوجه میشود و اگر دانا باشد معنای دور و بعیدی را نیز دریافت میکند. البته با پدیدار شدن معنای بعید، معنای قریب از ذهن مخاطب پاک نمیشود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
گزارشی از فروش کتاب
سیمین دانشور اظهار میکند اگر رمان سووشون پرفروش است و تیراژ بالایی دارد به خاطر آنچه در بطن رمان میگذرد و ایهامِ موجود در رمان نیست، بلکه به خاطر سطحِ رمان است. در جامعه افراد باسواد و فهمیده زیاد نیستند. سووشون کشش دارد و زبانش شیرین، ساده و در خورِ رمان است. نثر کتاب هم از هیچکس تقلید نشده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
رمان سووشون تا کنون به زبانهای انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.
در سال۱۹۹۰ محمدرضا قانونپرور سووشون را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و برایان سیونر مقدمهای بر آن نوشته که در شهر واشینگتنِ آمریکا با نام فرعی «رمانی در مورد ایران مدرن» منتشر شده است.
رکسانا زند نیز ترجمهٔ انگلیسی دیگری در سال۱۹۹۳ با نام فرعی «یک مرثیهٔ ایرانی» در انگلستان به چاپ رساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر میپسندد، چون ساختمان زبانهای فارسی و عربی به هم نزدیک هستند و عربزبانها به خاطر سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارسها همسنت هستند.[۱۱] امام موسی صدر سووشون را به ربان عربی برگردانده است. ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمههای انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچکدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به ویژه نثر فارسی به خوبی منعکس نشده است. با این حال از آنها تشکر کرده است.
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
رمان تاریخی سووشون پرمخاطبترین رمانی است که به شرح مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی نیمهٔ اول دههٔ بیست یعنی سال۱۳۲۲ و اواخر جنگ جهانی دوم و وضع حاکم بر ناحیهٔ فارس میپردازد و مقاومتهای مردم و وقایعی از کودتای ۲۸مرداد را شرح میدهد.
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
حسن میرعابدینی
سووشون آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستاننویسی ایران به شمار میآید. موضوع اصلی داستان زورگویی مزدوران حاکم و انگلیس بر ملت ایران است که متعاقب آن به خانهای فارس حکم میکنند که آذوقه به مردم بفروشند تا آذوقه را برای ارتش خود تأمین کرده و با فروش اسلحه به آنها، مردم آن ناحیه را به جان هم بیندازند تا عقبمانده و ضعیف باقی بمانند. یوسف نمونهٔ انسانی است که به تنهایی قد علم کرده و با خون خود میخواهد مردم منطقه را از این خفت و خواری نجات دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
عبدالعلی دستغیب
جهان بیرون در آینهٔ ضمیر زری منعکس میشود. کوچهباغهای شیراز، دشت و صحرا، مردم ساده و اشرافی و رویدادهای زمان که گاه دلهرهانگیز و گاه عشقانگیز است، با عواطف او در هم میآمیزند. بین همهٔ این اوصاف، عشق زری به یوسف و فرزندانش جای نمایانی دارد. این عشقی است ژرف و سر به رُمانسهای شرقی میزند و به همان اندازه همسایهٔ رنج و هراس است. یوسف، محبوب زری و در همان زمانه مایهٔ رنج اوست و در ضمیر زری با سیاوش یکی میشود. مگر نه این است که سیاوش را نیز بیگناه کشتند؟ یوسف نیز در زمان دیگر به همینسان کشته میشود، اما همانطور که مک ماهون، شاعر ایرلندی، به زری نوشته است: «درختی خواهد رویید و درختهای بسیار در شهر و سرزمین او.» بیجهت نیست که ملک رستم در جمع یاران یوسف میگوید: «تا هزاران سال خون همهٔ ما به کین خواهد جوشید کاکا!... جامش را سر کشید و ادامه داد: خون سیاوشان.»
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهار نظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
سووشون با فتح سین، شکستهشده یا تلفظ محلی یا تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری کردن بر سوگ سیاوش است. چون شیرازیها سیاوش را به فتح واو تلفظ میکنند، بنابراین تعزیهٔ سیاوش را هم سووشون به فتح سین میگویند؛ اما سووشون به ضمّ واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست؛ چرا که در تهران سیاووش میگویند، به ضمّ هر دو واو، اما چون صحنهٔ اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدتها در ممسنی و بیشتر اطراقگاههای عشایر میدادند و سووشون را به فتح سین تلفظ میکردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیدهام و هر بار وقتی سر بریدهٔ سیاوش در طشت به حرف میآمد و میگفت: «و جدا کردن رأس مُنیرم»، بر ستمهایی که بر مردم ایران رفته، گریستهام. اینجور مواقع نمیشود خندید.»[۱۲]
سووشون یک رمان تاریخی- سیاسی و ایهامی- رمزی است. ایهامی است چون لایههای نختلف دارد، مثلاً من ۲۹مرداد یوسف را کشتم، در حالی که مقصودم ۲۸مرداد روز سقوط مصدق بود. این موضوع را فقط جلال فهمید و گفت تاریخش را عوض کن. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی چون خانهٔ زری خود ایران است و یوسف نمایندهٔ یک قشر روشنفکر این مملکت است. زری نمایندهٔ کل زنان این کشور است، اما رمان تاریخی است چون ما ناگزیر از دید تاریخی هستیم، در هر رمانی و در هر قصهای. چرا که از برکت زمان است هرچه شدهایم. پس نمیتوان زمان را نادیده گرفت؛ چرا که زمان هست که ما را میسازد و اما رمان سیاسی است، چون سیاست جزء زندگی است و از سیاست هم نمیشود منفک شد. ولی من میخواستم یک رمان فلسفی بنویسم و خواستم بگویم که زندگی تکرار میشود و تاریخ تکرار میشود. خواستم منعکس کنم که یحیای تعمید دهنده و امام حسین سرنوشت مشابه دارند و سیاوش و یوسف هم هم همینطور. هر چند یوسف هنوز یک انسان اسطورهای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یک هستند، اولی را پدر کشت و دومی را جامعهٔ پدرسالار. این رمان فلسفی هم هست و من هم شهودیام. سرنوشت امام حسین و یحیای تعمید دهنده خیلی شبیه به هم است. سرش را میبُرند و توی طشت میگذارند و میآورند جلوی یزید و او با عصا میزند به لب آن حضرت که به حرف میآید. سر سیاوش را هم میبُرند میآورند پیش افراسیاب که به حرف میآید. برای یوسف چنین اتفاقی نمیافتد. شاید در یک دون دیگر یا یک دون خیلی بعدتر بیفتد، ولی در حقیقت همان سرنوشت تکرار میشود و تمام عزاداریهای سووشون که کفته شد، فقط به همین قصد است. البته من وابسته به هیچ مکتب عرفانی نیستم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته از کتاب
در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ تئاتر سووشون با اقتباس از این رمان در تهران به روی صحنه رفته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
فهرست امکان نامگذاری شده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
جوایز کتاب
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نوا، نما، نگاه
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساخته شده درباهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنهٔ کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور.
- ↑ «رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان». خبرگزاری ایسنا، ۲۲اسفند۱۳۹۶. بازبینیشده در ۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹).
- ↑ پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
- ↑ عرفانی بیضایی، محمدجواد و اشرف جوادی. «تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه». مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه ۳، ش. ۴ (۱۳۹۶).
- ↑ میرصادقی، جمال (۱۳۸۲). داستاننویسهای نامآور معاصر ایران. تهران: انتشارات اشاره.
- ↑ عبداللهی، مهناز. «سالشمار سیمین دانشور». بخارا، ش. ۷۵ (۱۳۸۹).
- ↑ «سیمین دانشور». سایت نوار.
- ↑ غلامی، فتانه. «تحلیل رمان سووشون». مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی، ش. ۳ (۱۳۸۹).
- ↑ «بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانهشناسی رنگ سیاه». ادبیات پارسی معاصر ۲، ش. ۱ (۱۳۹۱).
- ↑ حیدری. «تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس». نقد زبان و ادبیات خارجی ۳، ش. ۶ (۱۳۹۰).
- ↑ دهباشی، گفتوگوها.
- ↑ دهباشی، علی. یادنامهٔ جلال آلاحمد (تهران)، ۱۳۷۸.
منابع
- گلشیری، هوشنگ (۱۳۷۶). جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴۴۴۸۰۳۵X.
- پناهیفرد، سیمین (۱۳۹۰). سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش. تهران: انتشارات سمیر. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰.
- دهباشی، علی. یادنامهٔ جلال آلاحمد (تهران)، ۱۳۷۸.
- عبداللهی، مهناز. «سالشمار سیمین دانشور». بخارا، ش. ۷۵ (۱۳۸۹).
- میرصادقی، جمال (۱۳۸۲). داستاننویسهای نامآور معاصر ایران. تهران: انتشارات اشاره.
- دهباشی، علی (۱۳۷۹). گفتوگوها. تهران: انتشارات صالحان.
- عرفانی بیضایی، محمدجواد و اشرف جوادی. «تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه». مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه ۳، ش. ۴ (۱۳۹۶).
- میرعابدینی، حسن (۱۳۹۴). صد سال داستاننویسی ایران. ۲. نشر چشمه.
- غلامی، فتانه. «تحلیل رمان سووشون». مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی، ش. ۳ (۱۳۸۹).
- حیدری. «تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس». نقد زبان و ادبیات خارجی ۳، ش. ۶ (۱۳۹۰).
- «بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانهشناسی رنگ سیاه». ادبیات پارسی معاصر ۲، ش. ۱ (۱۳۹۱).
پیوند به بیرون
- «رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان». خبرگزاری ایسنا، ۲۲اسفند۱۳۹۶. بازبینیشده در ۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹).
- «سیمین دانشور». سایت نوار.