حمید سبزواری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
شریف پرندی (بحث | مشارکت‌ها)
شریف پرندی (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
===کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری===
حمید سبزواری دوران نوجوانی و جوانی را در زادگاهش سبزوار گذراند. او از ۱۴ سالگی چند شعر می‌سرود که اغلب مضامین آن مسائل اجتماعی بود اما به مرور با تشویق پدر به اشعار مذهبی روی آورد. پدر حمید سبزواری که کفّاش بود در ۲۴ سالگی نابینا شد و کارگاه کفّاشی‌اش از رونق افتاد. به دلیل مشکلات اقتصادی، سبزواری در جوانی تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت. در همان دوران اولین اشعار او در سبزوار چاپ شد اما وقتی به تهران آمد نتوانست اشعارش را در تهران چاپ کند. پس از بازگشت به سبزوار به استخدام ادارهٔ فرهنگ درآمد. مدّت کوتاهی از ازدواجش نگذشته بود که حوادث ۲۸ مرداد رخ داد و سبزواری تحت تعقیب قرار گرفت و ناچار شد مدتی در اسفراین مخفی شود. سبزواری در آن دوران تمایلات چپ‌گرایانه داشت ولی هیچ‌گاه به عضویت حزب توده درنیامد.  پس از اینکه آب‌ها از آسیاب افتاد او به مشهد رفت و در "کانون نشر حقایق اسلامی" با محمدتقی شریعتی، پدر علی شریعتی آشنا شد. سبزواری با علی شریعتی نیز آشنایی داشت. سبزواری پس از تجربهٔ کارهای مختلف، سرانجام به استخدام بانک بازرگانی (تجارت) درآمد. سبزواری پس از انقلاب خود را از کارمندی بانک بازنشسته کرد و عضو شورای شعر رادیو و تلویزیون شد.<ref name=''شعار سبزواری''>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.bbc.com/persian/arts/2016/06/160611_l51_hamid_sabzevari_obit/|عنوان =حمید سبزواری و شعر و شعار انقلابی|ناشر = بی‌بی‌سی فارسی |تاریخ بازدید = ۳۰ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۲ خرداد ۱۳۹۵}}</ref>
حمید سبزواری دوران نوجوانی و جوانی را در زادگاهش سبزوار گذراند. او از ۱۴ سالگی چند شعر می‌سرود که اغلب مضامین آن مسائل اجتماعی بود اما به مرور با تشویق پدر به اشعار مذهبی روی آورد. پدر حمید سبزواری که کفّاش بود در ۲۴ سالگی نابینا شد و کارگاه کفّاشی‌اش از رونق افتاد. به دلیل مشکلات اقتصادی، سبزواری در جوانی تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت. در همان دوران اولین اشعار او در سبزوار چاپ شد اما وقتی به تهران آمد نتوانست اشعارش را در تهران چاپ کند. پس از بازگشت به سبزوار به استخدام ادارهٔ فرهنگ درآمد. مدّت کوتاهی از ازدواجش نگذشته بود که حوادث ۲۸ مرداد رخ داد و سبزواری تحت تعقیب قرار گرفت و ناچار شد مدتی در اسفراین مخفی شود. سبزواری در آن دوران تمایلات چپ‌گرایانه داشت ولی هیچ‌گاه به عضویت حزب توده درنیامد.  پس از اینکه آب‌ها از آسیاب افتاد او به مشهد رفت و در «کانون نشر حقایق اسلامی» با محمدتقی شریعتی، پدر علی شریعتی آشنا شد. سبزواری با علی شریعتی نیز آشنایی داشت. سبزواری پس از تجربهٔ کارهای مختلف، سرانجام به استخدام بانک بازرگانی (تجارت) درآمد. سبزواری پس از انقلاب خود را از کارمندی بانک بازنشسته کرد و عضو شورای شعر رادیو و تلویزیون شد.<ref name=''شعار سبزواری''>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.bbc.com/persian/arts/2016/06/160611_l51_hamid_sabzevari_obit/|عنوان =حمید سبزواری و شعر و شعار انقلابی|ناشر = بی‌بی‌سی فارسی |تاریخ بازدید = ۳۰ فروردین ۱۳۹۸|تاریخ = ۲۲ خرداد ۱۳۹۵}}</ref>


===شخصیت و اندیشه===
===شخصیت و اندیشه===

نسخهٔ ‏۳۰ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۲۷

حمید سبزواری
نام اصلی حسین آقاممتحنی
زمینهٔ کاری شاعری
زادروز ۱۳۰۴
سبزوار
پدر و مادر عبدالوهاب
مرگ ۲۲ خرداد ۱۳۹۵
تهران
محل زندگی تهران
علت مرگ کهولت سن و بیماری
لقب پدر شعر انقلاب
سبک نوشتاری خراسانی
تخلص حمید سبزواری
مدرک تحصیلی دیپلم ادبی


حسین آقاممتحنی مشهور به حمید سبزواری نویسنده و شاعر ملقب به پدر شعر انقلاب است.

* * * * *


داستانک

داستانک‌های انتشار

سرودن شعر «خمینی ای امام»

این شعر اولین شعری است که سبزواری برای انقلاب اسلامی سرود. این سرود زمانی شکل گرفت که امام خمینی از بغداد به پاریس رفته بود. دوستان آمدند و به سبزواری گفتند: «ما سرود می‌خواهیم و تو باید سرود بسازی.» سبزواری گفت: «آهنگی، راهنمایی، کمکی به من بدهید.» گفتند: «ما کسی را نداریم؛ فقط می‌خواهیم سرود بسازیم.» سبزواری گفت: «آخر من سرود را برای چه آهنگی بسازم؟ اگر به شما شعر بدهم به عنوان سرود می‌پذیرید؟» گفتند: «نه.» سبزواری آن شب به خانه آمد «خمینی ای امام» را سرود. بعد‌ها این سرود هنگام ورود امام خمینی به فرودگاه در مقابل او اجرا شد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سوانح عمر

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

حمید سبزواری دوران نوجوانی و جوانی را در زادگاهش سبزوار گذراند. او از ۱۴ سالگی چند شعر می‌سرود که اغلب مضامین آن مسائل اجتماعی بود اما به مرور با تشویق پدر به اشعار مذهبی روی آورد. پدر حمید سبزواری که کفّاش بود در ۲۴ سالگی نابینا شد و کارگاه کفّاشی‌اش از رونق افتاد. به دلیل مشکلات اقتصادی، سبزواری در جوانی تحصیل را رها کرد و به دنبال کار رفت. در همان دوران اولین اشعار او در سبزوار چاپ شد اما وقتی به تهران آمد نتوانست اشعارش را در تهران چاپ کند. پس از بازگشت به سبزوار به استخدام ادارهٔ فرهنگ درآمد. مدّت کوتاهی از ازدواجش نگذشته بود که حوادث ۲۸ مرداد رخ داد و سبزواری تحت تعقیب قرار گرفت و ناچار شد مدتی در اسفراین مخفی شود. سبزواری در آن دوران تمایلات چپ‌گرایانه داشت ولی هیچ‌گاه به عضویت حزب توده درنیامد. پس از اینکه آب‌ها از آسیاب افتاد او به مشهد رفت و در «کانون نشر حقایق اسلامی» با محمدتقی شریعتی، پدر علی شریعتی آشنا شد. سبزواری با علی شریعتی نیز آشنایی داشت. سبزواری پس از تجربهٔ کارهای مختلف، سرانجام به استخدام بانک بازرگانی (تجارت) درآمد. سبزواری پس از انقلاب خود را از کارمندی بانک بازنشسته کرد و عضو شورای شعر رادیو و تلویزیون شد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

تعهد، جایگزین میهن‌‌دوستی

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

پیوند به بیرون