سیمین دانشور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
===سالشمار زندگی=== | ===سالشمار زندگی=== | ||
۱۳۰۰ شمسی = ۱۹۲۱ میلادی: تولد در اردیبهشتماه، برابر با آوریل۱۹۲۱، در شیراز. سومین فرزند دکتر محمدعلی دانشور و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان و هنرمند) | |||
{{سخ}}۱۳۰۶ش = ۱۹۲۷م: شروع تحصیل دورهٔ ابتدایی در مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین در شهر شیراز. | |||
{{سخ}}۱۳۱۲ش = ۱۹۳۳م: ادامهٔ تحصیل برای دورهٔ متوسطه در همان مدرسهٔ مهرآیین. | |||
{{سخ}}۱۳۱۶ش = ۱۹۳۷م: آغاز کار نویسندگی. نخستین مقالهٔ او با عنوان ''زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست'' در روزنامهای محلی به چاپ رسید. | |||
{{سخ}}۱۳۱۷ش = ۱۹۳۸م: در امتحانات نهایی دورهٔ متوسطه، شاگرد اول سراسر کشور میشود. ورود به دانشگاه تهران و شروع تحصیل در دانشکدهٔ ادبیات. | |||
{{سخ}}۱۳۲۰ش = ۱۹۴۱م: فوت دکتر محمدعلی دانشور، شروع همکاری با رادیو تهران به عنوان معاون ادارهٔ تبلیغات خارجی. | |||
{{سخ}}۱۳۲۱ش = ۱۹۴۲م: کار مقالهنویسی در رادیو | |||
{{سخ}}۱۳۲۲ش = ۱۹۴۳م: کنارهگیری از کار رادیو و شروع کار با روزنامهٔ ایران. | |||
{{سخ}}۱۳۲۴ش = ۱۹۴۵م: نوشتن و ترجمهٔ مقالات برای نشریات مختلف. | |||
{{سخ}}۱۳۲۷ش = ۱۹۴۸م: انتشار چاپ اول کتاب ''آتش خاموش''؛ حاوی شانزده داستان کوتاه. (اولین مجموعهٔ داستانی یک زن ایرانی). آشنایی با جلال آلاحمد. | |||
{{سخ}}۱۳۲۸ش = ۱۹۴۹م: دریافت مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران. رسالهٔ دکترای او «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری» نام داشت که آن را با راهنمایی دکتر فاطمه سیاح و سپس دکتر بدیعالزمان فروزانفر ارائه داد. ترجمه و انتشار کتاب ''سرباز شکلاتی'' اثرِ جرج برنارد شاو. چاپ مقالات و داستانهای کوتاه در روزنامهٔ کیهان، مجلهٔ بانو و امید. | |||
{{سخ}}۱۳۲۹ش = ۱۹۵۰م: ازدواج با جلال آلاحمد | |||
{{سخ}}۱۳۳۱ش = ۱۹۵۲م: سفر به آمریکا با استفاده از بورس تحصیلی «فولبرایت». اقامت در آمریکا برای دو سال و مطالعه در رشتهٔ زیباییشناسی در دانشگاه استنفورد. چاپ دو داستان کوتاه در مجلهٔ ادبی اسپکتاتور و کتاب داستانهای کوتاه استنفورد؛ (اولین داستان کوتاه از یک نویسندهٔ زن ایرانی در نشریات ادبی آمریکا). ترجمه و انتشار کتابهای ''باغ آلبالو'' و ''دشمنان'' به قلمِ آنتون چخوف. | |||
{{سخ}}۱۳۳۲ش = ۱۹۵۳م: ترجمه و انتشار کتاب ''بئاتریس'' اثرِ شیلر. ترجمه و انتشار کتاب ''رمز موفق زیستن'' اثرِ دیل کارنگی. | |||
{{سخ}}۱۳۳۳ش = ۱۹۵۴م: بازگشت به ایران و شروع تدریس در هنرستان زیبای دختران و پسران. ترجمه و انتشار کتاب ''کمدی انسانی'' اثرِ ویلیام سارویان. ترجمه و انتشار کتاب ''داغ ننگ'' اثرِ ناتانیل هاثورن. | |||
{{سخ}}۱۳۳۴ش = ۱۹۵۵م: مدیریت مجلهٔ نقش و نگار. | |||
{{سخ}}۱۳۳۶ش = ۱۹۵۷م: سفر به اروپا به همراه جلال آلاحمد. | |||
{{سخ}}۱۳۳۷ش = ۱۹۵۸م: ترجمه و انتشار کتاب ''همراه آفتاب'' با ویراستاری هارولد کورلند. | |||
{{سخ}}۱۳۳۸ش = ۱۹۵۹م: شروع کار به عنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر در دانشگاه تهران، کار او در این سِمَت به مدت بیست سال ادامه یافت. | |||
{{سخ}}۱۳۴۰ش = ۱۹۶۱م: انتشار چاپ اول کتاب ''شهری چون بهشت''؛ حاوی ده داستان کوتاه. | |||
{{سخ}}۱۳۴۸ش = ۱۹۶۹م: درگذشت همسرش جلال آلاحمد. انتشار چاپ اول کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۴۹ش = ۱۹۷۰م: کتاب ''سووشون'' در خردادماه و دیماه به چاپ دوم و سوم میرسد. انتشار نقد پرتو نوریعلا بر این کتاب در نشریهٔ فردوسی. | |||
{{سخ}}۱۳۵۱ش = ۱۹۷۲م: ترجمه و انتشار ''بنال وطن'' اثرِ آلن پیتون. انتشار کتاب ''چهل طوطی'' کار مشترک با جلال آلاحمد. انتشار چاپ چهارم کتاب سووشون. | |||
{{سخ}}۱۳۵۲ش = ۱۹۷۳م: انتشار چاپ پنجم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۵۳ش = ۱۹۷۴م: انتشار چاپ ششم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۵۴ش = ۱۹۷۵م: انتشار «چشم خفته» در جلد ششم مجلهٔ الفبای [[غلامحسین ساعدی]]. | |||
{{سخ}}۱۳۵۵ش = ۱۹۷۶م: انتشار چاپ هفتم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۵۶ش = ۱۹۷۷م: مصاحبه با مریم مافی. انتشار چاپ هشتم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۵۷ش = ۱۹۷۸م: انتشار چاپ نهم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۵۸ش = ۱۹۷۹م: دانشیار بازنشستهٔ دانشگاه تهران. گفتوگو با فرزانه میلانی که بعدها (۱۳۶۲) چاپ شد. | |||
{{سخ}}۱۳۵۹ش = ۱۹۸۰م: انتشار چاپ اول کتاب ''به کی سلام کنم؟'' حاوی ده داستان کوتاه. انتشار کتاب ''شاهکارهای فرش ایران'' با همکاری خانم دکتر نای، در دو جلد، به فارسی و انگلیسی. انتشار جزوهٔ ''راهنمای صنایع ایران''. انتشار کتاب شعر ''سهمی از سالها'' به قلمِ پرتو نوریعلا که به سیمین دانشور هدیه شده است. | |||
{{سخ}}۱۳۶۰ش = ۱۹۸۱م: انتشار کتاب ''غروب جلال'' در زمستانِ این سال. انتشار چاپ دهم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۶۲ش = ۱۹۸۳م: ترجمه و انتشار کتاب ''ماه عسل آفتابی''؛ داستانهای ملل مختلف. انتشار «پای صحبت سیمین دانشور»؛ گفتوگوی فرزانه میلانی با سیمین دانشور که در نشریهٔ الفبای غلامحسین ساعدی در پاریس منتشر شد. انتشار چاپ سوم ''به کی سلام کنم؟''. انتشار متن انگلیسی کتاب ''غروب جلال'' با ترجمهٔ فرزانه میلانی. | |||
{{سخ}}۱۳۶۳ش = ۱۹۸۴م: انتشار نوشتهٔ [[هوشنگ گلشیری]] بر کارهای سیمین دانشور با عنوان ''جدال نقش با نقاش'' در مجموعهٔ نقد آگاه (تهران). انتشار چاپ یازدهم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۶۵ش = ۱۹۸۶م: انتشار شمارهٔ ویژهٔ سیمین دانشور؛ مجلهٔ نیمهٔ دیگر (شمارهٔ۵). این شمارهٔ نیمهٔ دیگر با نظر فرزانه میلانی منتشر گردید. | |||
{{سخ}}۱۳۶۶ش = ۱۹۸۷م: گفتوگوی هوشنگ گلشیری با سیمین دانشور که در دو شمارهٔ ماهنامهٔ مفید به چاپ رسید. انتشار کتاب ''هنر و ادبیات امروز: گفتوشنودی با سیمین دانشور'' به کوشش ناصر حریری. | |||
{{سخ}}۱۳۶۸ش = ۱۹۸۹م: انتشار ''صورتخانه''؛ حاوی شش داستان کوتاه از او به زبان انگلیسی به ترجمهٔ مریم مافی. انتشار چاپ دوازدهم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۷۱ش = ۱۹۹۲م: انتشار کتاب ''حجب و حجاب'' از فرزانه میلانی که بخشی از آن به سیمین دانشور اختصاص یافته است. انتشار چاپ سیزدهم کتاب ''سووشون''. | |||
{{سخ}}۱۳۷۲ش = ۱۹۹۳م: انتشار چاپ اول کتاب ''جزیرهٔ سرگردانی''، انتشارات خوارزمی تهران. | |||
{{سخ}}۱۳۷۳ش = ۱۹۹۴م: گفتوگوی نشریهٔ گردون (چاپ تهران) با سیمین دانشور، شمارههای ۳۷ و ۳۸ فروردین۱۳۷۳. انتشار بخشی ویژه برای کتاب ''جزیرهٔ سرگردانی'' در نشریهٔ تکاپو (چاپ تهران). | |||
{{سخ}}۱۳۷۴ش = ۱۹۹۵م: انتشار ویژهنامهٔ دفتر هنر (سال دوم، شمارهٔ چهارم، مهرماه) دربارهٔ سیمین دانشور به مدیریت و سردبیری بیژن اسدیپور در نیوجرسی آمریکا، به همراه مقالات و عکسهای منتشرشده. | |||
{{سخ}}۱۳۷۵ش = ۱۹۹۶م: شناخت و تحسین هنر/ مجموعهٔ مقالات سیمین دانشور. تهران انتشارات سیامکی، ۱۳۷۵، دو جلد در یک جلد (۸۲۸ صفحه) مصور. | |||
{{سخ}}۱۳۷۶ش = ۱۹۹۷م: انتشار مجموعه داستان ''از پرندههای مهاجر بپرس'' نشر کانون با همکاری نشر نو. | |||
{{سخ}}۱۳۷۸ش = ۱۹۹۹م: «یاد جلال آلاحمد در گفتوگو با سیمین دانشور» در یادنامهٔ جلال آلاحمد به کوشش علی دهباشی، تهران، شهاب ثاقب، بهدید. | |||
{{سخ}}۱۳۸۰ش = ۲۰۰۱م: انتشار چاپ اول رمان ''ساربان سرگردان'' که جلد دوم تریلوژی ''جزیرهٔ سرگردانی'' محسوب میشود. | |||
{{سخ}}۱۳۸۸ش = ۲۰۰۹م: انتشار چاپ شانزدهم رمان ''سووشون''. | |||
===گریزی بر زندگی=== | ===گریزی بر زندگی=== | ||
وقتی که سیمین به تازگی مدرک کارشناسی خود را دریافت کرده بود؛ پدرش را از دست داد. با اینکه خانواده در رفاه به سر میبُرد، ولی سیمین که دختری تحصیلکرده و کوشا بود، به امرار معاش اقدام کرد. او معاونت اداره تبلیغات خارجی را بر عهده گرفت، برای روزنامهٔ ایران با نام مستعار «شیرازی بینام» مقاله مینوشت و مدتی هم در رادیو تهران بود. {{سخ}}۲۲ساله بود که اولین داستان خود را به نام ''آتش خاموش'' نوشت. وقتی سیمین این داستان را به صادق هدایت نشان داد؛ او گفت: ''اگر من به تو بگویم چطور بنویس و چکار کن، دیگر خودت نخواهی بود، بنابراین بگذار دشنامها و سیلیها را بخوری تا راه بیفتی.'' دانشور این اثر را وقتی که ۲۷ سالش بود؛ به چاپ رساند و لقب نخستین زن داستاننویس ایرانی را به خود اختصاص داد. {{سخ}}در بهار سال ۱۳۲۷ که از شیراز به تهران بازمیگشت؛ در اتوبوس با پسر جوانی آشنا شد و دو سال بعد با هم ازدواج کردند، و آن پسر جوان جلال آلاحمد بود. {{سخ}}سیمین دانشور به هنگام دریافت مدرک دکتری ادبیات فارسی، رسالهٔ زیباییشناسی علمالجمال و جمال را قلم زد. {{سخ}}در سال ۱۳۳۱ زمانی که سیمین در دانشگاه استنفورد آمریکا تحصیل میکرد، داستاننویسی را نزد والاس استنگر و نمایشنامهنویسی را زیر نظر فیل پریک آموخت. {{سخ}}وقتی که در دانشگاه تهران استادِ رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر بود؛ در سال ۱۳۴۸ رمان پرفروش سووشون را منتشر نمود. در همان سال بود که جلال، مونس هیشگیاش، چهره در نقاب خاک کشید و بانویش را تنها گذاشت. سیمین دانشور ده سال بعد از دانشگاه تهران بازنشسته شد. {{سخ}}زمانی که سیمینبانو از آمریکا به ایران بازگشت، ''شهری چون بهشت'' را نوشت. او در آمریکا تکنیکهای داستانی و فضاسازی را آموخت و با شیوههای روایی مدرن در داستان آشنا شد، بههمینخاطر پیشرفتِ قلم او در شهری چون بهشت بسیار محسوس میباشد. | وقتی که سیمین به تازگی مدرک کارشناسی خود را دریافت کرده بود؛ پدرش را از دست داد. با اینکه خانواده در رفاه به سر میبُرد، ولی سیمین که دختری تحصیلکرده و کوشا بود، به امرار معاش اقدام کرد. او معاونت اداره تبلیغات خارجی را بر عهده گرفت، برای روزنامهٔ ایران با نام مستعار «شیرازی بینام» مقاله مینوشت و مدتی هم در رادیو تهران بود. {{سخ}}۲۲ساله بود که اولین داستان خود را به نام ''آتش خاموش'' نوشت. وقتی سیمین این داستان را به صادق هدایت نشان داد؛ او گفت: ''اگر من به تو بگویم چطور بنویس و چکار کن، دیگر خودت نخواهی بود، بنابراین بگذار دشنامها و سیلیها را بخوری تا راه بیفتی.'' دانشور این اثر را وقتی که ۲۷ سالش بود؛ به چاپ رساند و لقب نخستین زن داستاننویس ایرانی را به خود اختصاص داد. {{سخ}}در بهار سال ۱۳۲۷ که از شیراز به تهران بازمیگشت؛ در اتوبوس با پسر جوانی آشنا شد و دو سال بعد با هم ازدواج کردند، و آن پسر جوان جلال آلاحمد بود. {{سخ}}سیمین دانشور به هنگام دریافت مدرک دکتری ادبیات فارسی، رسالهٔ زیباییشناسی علمالجمال و جمال را قلم زد. {{سخ}}در سال ۱۳۳۱ زمانی که سیمین در دانشگاه استنفورد آمریکا تحصیل میکرد، داستاننویسی را نزد والاس استنگر و نمایشنامهنویسی را زیر نظر فیل پریک آموخت. {{سخ}}وقتی که در دانشگاه تهران استادِ رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر بود؛ در سال ۱۳۴۸ رمان پرفروش سووشون را منتشر نمود. در همان سال بود که جلال، مونس هیشگیاش، چهره در نقاب خاک کشید و بانویش را تنها گذاشت. سیمین دانشور ده سال بعد از دانشگاه تهران بازنشسته شد. {{سخ}}زمانی که سیمینبانو از آمریکا به ایران بازگشت، ''شهری چون بهشت'' را نوشت. او در آمریکا تکنیکهای داستانی و فضاسازی را آموخت و با شیوههای روایی مدرن در داستان آشنا شد، بههمینخاطر پیشرفتِ قلم او در شهری چون بهشت بسیار محسوس میباشد. |
نسخهٔ ۲۴ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۳۱
سیمین دانشور | |
---|---|
زمینهٔ کاری | نویسندگی |
زادروز | ۸اردیبهشت۱۳۰۰ شیراز |
پدر و مادر | پدر: محمدعلی دانشور مادر: قمرالسلطنه حکمت |
مرگ | ۱۸اسفند۱۳۹۰ تهران |
محل زندگی | شیراز، تهران کوچهٔ سماوات، بنبست ارض |
علت مرگ | کهولت سن و بیماری آنفلوآنزا |
پیشه | استاد دانشگاه |
کتابها | سووشون، آتش خاموش، به کی سلام کنم؟،... |
همسر(ها) | جلال آلاحمد |
فرزندان | نداشت |
مدرک تحصیلی | دکتری ادبیات فارسی |
دانشگاه | روزانه تهران، استنفورد آمریکا |
استاد | بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، صادق هدایت و... |
اثرپذیرفته از | جلال آلاحمد، صادق هدایت، نیما یوشیج و... |
سیمین دانشور از نخستین زنان داستاننویس، منتقد ادبی، مترجم و استاد دانشگاه بود.
سیمین دانشور را از این جهت که نخستین زن داستاننویس است همسان با فروغ فرخزاد در شعر میدانند.
سیمین دانشور در شهر شیراز چشم به این جهان باز کرد. پدرش محمدعلی دانشور و مادرش قمرالسلطنه حکمت نام داشت. پیشهٔ پدر پزشکی و مادر مدیر هنرستان دخترانه بود. پدر دوستدارِ ادبیات و مردی بافرهنگ بود. او را احیاءالسلطنه میگفتند و از اعضای ثابت گروه حافظیون بود. اعضای این گروه شبهای جمعه در حافظیه گردِ هم میآمدند تا یاد و نامِ حافظِ بزرگ را زنده نگهدارند. سیمینبانو در رمان سووشون پدرش را با نام دکتر عبدالله خان یاد میکند. مادر، زنی هنرمند و خوشذوق بود. شعر میسرود و نقاشی را خوب میدانست و هنر را در روح و جان فرزندانش پرورش میداد.
او الفبای نوشتن را در مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین آموخت و دیپلم خود را با کسب رتبهٔ شاگرد اول کل کشور دریافت کرد. سیمینبانو تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ ادبیات فارسی در دانشکدهٔ ادبیاتِ دانشگاه تهران ادامه داد.
او اولین مجموعه داستان کوتاه خود را با نام آتش خاموش به چاپ رساند. مهربانو سیمین نخستین زن ایرانی است که مجموعه داستان منتشر کرده است.
او در اتوبوس با مردی آشنا شد و با هم ازدواج کردند و آن مرد جلال آلاحمد است.
دانشور در سال ۱۳۲۸ مدرک دکترای ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. سه سال بعد یک بورس تحصیلی از مؤسسهٔ فولبرایت دریافت کرد و به دانشگاه استنفورد آمریکا راه یافت و به مدت یک سال در رشتهٔ زیباییشناسی تحصیلِ دانش کرد.
زمانی که به ایران بازگشت؛ به تدریس در هنرستان هنرهای زیبا پرداخت. او به سال ۱۳۳۸ در دانشگاه تهران از اساتید رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر شد.
مشکلات حاد تنفسی گریبان سیمین را گرفت و منجر به بستری او در بیمارستان پارس شد. همان موقع شایعهای بین عوام منتشر شد که او درگذشته است، ولی به زودی تکذیب شد. پس از بیست و سه روز او از بیمارستان مرخص شد. سیمینبانو بعد از تحمل یک دوره بیماری آنفلوآنزا در روز ۱۸اسفند۱۳۹۰ در سن ۹۰سالگی در تهران در خانهاش جان به جانآفرین تسلیم کرد.
داستانک
داستانکهای انتشار
داستانک عشق
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
عکس سنگقبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
سالشمار زندگی
۱۳۰۰ شمسی = ۱۹۲۱ میلادی: تولد در اردیبهشتماه، برابر با آوریل۱۹۲۱، در شیراز. سومین فرزند دکتر محمدعلی دانشور و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان و هنرمند)
۱۳۰۶ش = ۱۹۲۷م: شروع تحصیل دورهٔ ابتدایی در مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین در شهر شیراز.
۱۳۱۲ش = ۱۹۳۳م: ادامهٔ تحصیل برای دورهٔ متوسطه در همان مدرسهٔ مهرآیین.
۱۳۱۶ش = ۱۹۳۷م: آغاز کار نویسندگی. نخستین مقالهٔ او با عنوان زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست در روزنامهای محلی به چاپ رسید.
۱۳۱۷ش = ۱۹۳۸م: در امتحانات نهایی دورهٔ متوسطه، شاگرد اول سراسر کشور میشود. ورود به دانشگاه تهران و شروع تحصیل در دانشکدهٔ ادبیات.
۱۳۲۰ش = ۱۹۴۱م: فوت دکتر محمدعلی دانشور، شروع همکاری با رادیو تهران به عنوان معاون ادارهٔ تبلیغات خارجی.
۱۳۲۱ش = ۱۹۴۲م: کار مقالهنویسی در رادیو
۱۳۲۲ش = ۱۹۴۳م: کنارهگیری از کار رادیو و شروع کار با روزنامهٔ ایران.
۱۳۲۴ش = ۱۹۴۵م: نوشتن و ترجمهٔ مقالات برای نشریات مختلف.
۱۳۲۷ش = ۱۹۴۸م: انتشار چاپ اول کتاب آتش خاموش؛ حاوی شانزده داستان کوتاه. (اولین مجموعهٔ داستانی یک زن ایرانی). آشنایی با جلال آلاحمد.
۱۳۲۸ش = ۱۹۴۹م: دریافت مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران. رسالهٔ دکترای او «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری» نام داشت که آن را با راهنمایی دکتر فاطمه سیاح و سپس دکتر بدیعالزمان فروزانفر ارائه داد. ترجمه و انتشار کتاب سرباز شکلاتی اثرِ جرج برنارد شاو. چاپ مقالات و داستانهای کوتاه در روزنامهٔ کیهان، مجلهٔ بانو و امید.
۱۳۲۹ش = ۱۹۵۰م: ازدواج با جلال آلاحمد
۱۳۳۱ش = ۱۹۵۲م: سفر به آمریکا با استفاده از بورس تحصیلی «فولبرایت». اقامت در آمریکا برای دو سال و مطالعه در رشتهٔ زیباییشناسی در دانشگاه استنفورد. چاپ دو داستان کوتاه در مجلهٔ ادبی اسپکتاتور و کتاب داستانهای کوتاه استنفورد؛ (اولین داستان کوتاه از یک نویسندهٔ زن ایرانی در نشریات ادبی آمریکا). ترجمه و انتشار کتابهای باغ آلبالو و دشمنان به قلمِ آنتون چخوف.
۱۳۳۲ش = ۱۹۵۳م: ترجمه و انتشار کتاب بئاتریس اثرِ شیلر. ترجمه و انتشار کتاب رمز موفق زیستن اثرِ دیل کارنگی.
۱۳۳۳ش = ۱۹۵۴م: بازگشت به ایران و شروع تدریس در هنرستان زیبای دختران و پسران. ترجمه و انتشار کتاب کمدی انسانی اثرِ ویلیام سارویان. ترجمه و انتشار کتاب داغ ننگ اثرِ ناتانیل هاثورن.
۱۳۳۴ش = ۱۹۵۵م: مدیریت مجلهٔ نقش و نگار.
۱۳۳۶ش = ۱۹۵۷م: سفر به اروپا به همراه جلال آلاحمد.
۱۳۳۷ش = ۱۹۵۸م: ترجمه و انتشار کتاب همراه آفتاب با ویراستاری هارولد کورلند.
۱۳۳۸ش = ۱۹۵۹م: شروع کار به عنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر در دانشگاه تهران، کار او در این سِمَت به مدت بیست سال ادامه یافت.
۱۳۴۰ش = ۱۹۶۱م: انتشار چاپ اول کتاب شهری چون بهشت؛ حاوی ده داستان کوتاه.
۱۳۴۸ش = ۱۹۶۹م: درگذشت همسرش جلال آلاحمد. انتشار چاپ اول کتاب سووشون.
۱۳۴۹ش = ۱۹۷۰م: کتاب سووشون در خردادماه و دیماه به چاپ دوم و سوم میرسد. انتشار نقد پرتو نوریعلا بر این کتاب در نشریهٔ فردوسی.
۱۳۵۱ش = ۱۹۷۲م: ترجمه و انتشار بنال وطن اثرِ آلن پیتون. انتشار کتاب چهل طوطی کار مشترک با جلال آلاحمد. انتشار چاپ چهارم کتاب سووشون.
۱۳۵۲ش = ۱۹۷۳م: انتشار چاپ پنجم کتاب سووشون.
۱۳۵۳ش = ۱۹۷۴م: انتشار چاپ ششم کتاب سووشون.
۱۳۵۴ش = ۱۹۷۵م: انتشار «چشم خفته» در جلد ششم مجلهٔ الفبای غلامحسین ساعدی.
۱۳۵۵ش = ۱۹۷۶م: انتشار چاپ هفتم کتاب سووشون.
۱۳۵۶ش = ۱۹۷۷م: مصاحبه با مریم مافی. انتشار چاپ هشتم کتاب سووشون.
۱۳۵۷ش = ۱۹۷۸م: انتشار چاپ نهم کتاب سووشون.
۱۳۵۸ش = ۱۹۷۹م: دانشیار بازنشستهٔ دانشگاه تهران. گفتوگو با فرزانه میلانی که بعدها (۱۳۶۲) چاپ شد.
۱۳۵۹ش = ۱۹۸۰م: انتشار چاپ اول کتاب به کی سلام کنم؟ حاوی ده داستان کوتاه. انتشار کتاب شاهکارهای فرش ایران با همکاری خانم دکتر نای، در دو جلد، به فارسی و انگلیسی. انتشار جزوهٔ راهنمای صنایع ایران. انتشار کتاب شعر سهمی از سالها به قلمِ پرتو نوریعلا که به سیمین دانشور هدیه شده است.
۱۳۶۰ش = ۱۹۸۱م: انتشار کتاب غروب جلال در زمستانِ این سال. انتشار چاپ دهم کتاب سووشون.
۱۳۶۲ش = ۱۹۸۳م: ترجمه و انتشار کتاب ماه عسل آفتابی؛ داستانهای ملل مختلف. انتشار «پای صحبت سیمین دانشور»؛ گفتوگوی فرزانه میلانی با سیمین دانشور که در نشریهٔ الفبای غلامحسین ساعدی در پاریس منتشر شد. انتشار چاپ سوم به کی سلام کنم؟. انتشار متن انگلیسی کتاب غروب جلال با ترجمهٔ فرزانه میلانی.
۱۳۶۳ش = ۱۹۸۴م: انتشار نوشتهٔ هوشنگ گلشیری بر کارهای سیمین دانشور با عنوان جدال نقش با نقاش در مجموعهٔ نقد آگاه (تهران). انتشار چاپ یازدهم کتاب سووشون.
۱۳۶۵ش = ۱۹۸۶م: انتشار شمارهٔ ویژهٔ سیمین دانشور؛ مجلهٔ نیمهٔ دیگر (شمارهٔ۵). این شمارهٔ نیمهٔ دیگر با نظر فرزانه میلانی منتشر گردید.
۱۳۶۶ش = ۱۹۸۷م: گفتوگوی هوشنگ گلشیری با سیمین دانشور که در دو شمارهٔ ماهنامهٔ مفید به چاپ رسید. انتشار کتاب هنر و ادبیات امروز: گفتوشنودی با سیمین دانشور به کوشش ناصر حریری.
۱۳۶۸ش = ۱۹۸۹م: انتشار صورتخانه؛ حاوی شش داستان کوتاه از او به زبان انگلیسی به ترجمهٔ مریم مافی. انتشار چاپ دوازدهم کتاب سووشون.
۱۳۷۱ش = ۱۹۹۲م: انتشار کتاب حجب و حجاب از فرزانه میلانی که بخشی از آن به سیمین دانشور اختصاص یافته است. انتشار چاپ سیزدهم کتاب سووشون.
۱۳۷۲ش = ۱۹۹۳م: انتشار چاپ اول کتاب جزیرهٔ سرگردانی، انتشارات خوارزمی تهران.
۱۳۷۳ش = ۱۹۹۴م: گفتوگوی نشریهٔ گردون (چاپ تهران) با سیمین دانشور، شمارههای ۳۷ و ۳۸ فروردین۱۳۷۳. انتشار بخشی ویژه برای کتاب جزیرهٔ سرگردانی در نشریهٔ تکاپو (چاپ تهران).
۱۳۷۴ش = ۱۹۹۵م: انتشار ویژهنامهٔ دفتر هنر (سال دوم، شمارهٔ چهارم، مهرماه) دربارهٔ سیمین دانشور به مدیریت و سردبیری بیژن اسدیپور در نیوجرسی آمریکا، به همراه مقالات و عکسهای منتشرشده.
۱۳۷۵ش = ۱۹۹۶م: شناخت و تحسین هنر/ مجموعهٔ مقالات سیمین دانشور. تهران انتشارات سیامکی، ۱۳۷۵، دو جلد در یک جلد (۸۲۸ صفحه) مصور.
۱۳۷۶ش = ۱۹۹۷م: انتشار مجموعه داستان از پرندههای مهاجر بپرس نشر کانون با همکاری نشر نو.
۱۳۷۸ش = ۱۹۹۹م: «یاد جلال آلاحمد در گفتوگو با سیمین دانشور» در یادنامهٔ جلال آلاحمد به کوشش علی دهباشی، تهران، شهاب ثاقب، بهدید.
۱۳۸۰ش = ۲۰۰۱م: انتشار چاپ اول رمان ساربان سرگردان که جلد دوم تریلوژی جزیرهٔ سرگردانی محسوب میشود.
۱۳۸۸ش = ۲۰۰۹م: انتشار چاپ شانزدهم رمان سووشون.
گریزی بر زندگی
وقتی که سیمین به تازگی مدرک کارشناسی خود را دریافت کرده بود؛ پدرش را از دست داد. با اینکه خانواده در رفاه به سر میبُرد، ولی سیمین که دختری تحصیلکرده و کوشا بود، به امرار معاش اقدام کرد. او معاونت اداره تبلیغات خارجی را بر عهده گرفت، برای روزنامهٔ ایران با نام مستعار «شیرازی بینام» مقاله مینوشت و مدتی هم در رادیو تهران بود.
۲۲ساله بود که اولین داستان خود را به نام آتش خاموش نوشت. وقتی سیمین این داستان را به صادق هدایت نشان داد؛ او گفت: اگر من به تو بگویم چطور بنویس و چکار کن، دیگر خودت نخواهی بود، بنابراین بگذار دشنامها و سیلیها را بخوری تا راه بیفتی. دانشور این اثر را وقتی که ۲۷ سالش بود؛ به چاپ رساند و لقب نخستین زن داستاننویس ایرانی را به خود اختصاص داد.
در بهار سال ۱۳۲۷ که از شیراز به تهران بازمیگشت؛ در اتوبوس با پسر جوانی آشنا شد و دو سال بعد با هم ازدواج کردند، و آن پسر جوان جلال آلاحمد بود.
سیمین دانشور به هنگام دریافت مدرک دکتری ادبیات فارسی، رسالهٔ زیباییشناسی علمالجمال و جمال را قلم زد.
در سال ۱۳۳۱ زمانی که سیمین در دانشگاه استنفورد آمریکا تحصیل میکرد، داستاننویسی را نزد والاس استنگر و نمایشنامهنویسی را زیر نظر فیل پریک آموخت.
وقتی که در دانشگاه تهران استادِ رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر بود؛ در سال ۱۳۴۸ رمان پرفروش سووشون را منتشر نمود. در همان سال بود که جلال، مونس هیشگیاش، چهره در نقاب خاک کشید و بانویش را تنها گذاشت. سیمین دانشور ده سال بعد از دانشگاه تهران بازنشسته شد.
زمانی که سیمینبانو از آمریکا به ایران بازگشت، شهری چون بهشت را نوشت. او در آمریکا تکنیکهای داستانی و فضاسازی را آموخت و با شیوههای روایی مدرن در داستان آشنا شد، بههمینخاطر پیشرفتِ قلم او در شهری چون بهشت بسیار محسوس میباشد.
شخصیت و اندیشه
فعالیتها
نخستین رییس کانون نویسندگان ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
یادمان و بزرگداشتها
تأثیرگرفته از
زبانِ سعدی در نثرِ بوستان و همینطور اشعار حافظ بر قلم سیمین تأثیر داشته است. او نثر بیهقی و ناصرخسرو را مطالعه کرده و مدتزمانِ کوتاهی هم مانندِ زبان بریدهبریدهٔ ناصرخسرو نوشته است، ولی آن زبان را رها کرده و میگوید: من به خودم برمیگردم و اصلاً کاری به بیهقی ندارم. میخواهم خودم باشم.
نیما یوشیج که خانهاش در همسایگی خانهٔ جلال بود، تأثیرات بسیاری بر سیمین گذاشت. نیما بیشتر شعرهایش را در حضور سیمین میسرود.
فاطمه سیاح سیمین را با چخوف آشنا کرد.
رفتوآمد نویسندگان و شاعرانی چون: رضا براهنی، غلامحسین ساعدی، احمد شاملو، شاهرودی، مهدی اخوانثالث و... به خانهٔ جلال و سیمین.
صادق هدایت از دیگر همسایگان نزدیک جلال بود. سیمین قلم او را شناخته و درک کرده بود. آن دو با هم نشست و برخاستهای داستانیِ زیادی داشتند.
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
صادق هدایت
صادق هیچگاه عروسی نمیرفت، اصلاً اعتقاد به این مراسم نداشت، ولی عروسی من و جلال را آمد. هدایت تا درک و تجربهٔ شخصی نداشت نمینوشت، به هند رفت و برگشت تا بوف کور را بنویسد. هدایت هیچگاه خیالی کار نکرد، او بزرگترین نویسندهٔ ایرانی است. من از هدایت خیلی استفاده کردم و تا وقتی ایران بود، هر چه مینوشتم، میدادم تا بخواند. او اولین کسی بود که به اهمیت ادبیات عامیانه واقف شد و بوف کور را نوشت که فوقالعاده بود، او با سایهاش حرف میزد و من این کتاب را بارها و بارها بلعیدم.
همراهیهای سیاسی
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
وصیتنامه
۷مرداد۱۳۸۵
اینجانب سیمین دانشور فرزند دکتر محمدعلی- شماره شناسنامه ۴۶۶۲۵- صادره از شیراز متولد ۱۳۰۰ در شیراز- فرزندخوانده و خواهرزادهام، خانم لیلا ریاحی فرزند احمد- دارای شناسنامه شماره ۷۶۸ صادره از اصفهان حوزه یک متولد سال ۱۳۲۷ را وصی خود قرار میدهم که پس از مرگم ترتیب قرارداد کتابها و ترجمههایم و ترجمههای خارج از کشورم را به عهده بگیرد، و در عوض ثلث از کل اموالم را دریافت دارد.
الف- کتابها و یا ترجمههایی که کردهام و ناشرانم به قرار زیر است:
خانم ریاحی میتواند به اتکای این وصیتنامه قرارداد با ناشرانم را لغو یا تمدید نماید و وجوه حاصله از فروش کتابها را دریافت دارد.
- نوشتهها یا تألیفات: شهری چون بهشت- سووشون- به کی سلام کنم؟- جزیره سرگردانی- ساربان سرگردان (جلد دوم جزیره سرگردانی)
- ترجمه: کمدی انسانی- داغ ننگ- بنال وطن
- تألیف: شناخت و تحسین هنر
نُه کتاب فوق از انتشارات خوارزمی (مدیر عامل علیرضا حیدری) میباشد. - دشمنان ترجمه از چخوف نشر نگاه (مدیر عامل رییس دانا)
- از پرندههای مهاجر بپرس (نشر قطره، مدیر عامل فیاضی)، باغ آلبالو (ترجمه از چخوف) ایضاً نشر قطره
- همراه آفتاب (نشر امیرکبیر که اینک در اختیار انتشارات دولتی است)
- آتش خاموش- راز موفق زیستن- بئاتریس- ماه عسل آفتابی
کتابهای فوق قرارداد تازهای پس از چاپ اول بسته نشده است.
ب-۱.پول نقد در بانک صادرات ایران- تجریش
۲.دو میلیون تومان سپرده ثابت در بانک ملی ایران شعبه تجریش توأم با دفترچه ثبت حاصل از سپرده (مدارک در فایل خاکستری در کتابخانه موجود است)
لیلی خانم وصی من طبق این وصیتنامه و اختیاردار چاپ آثارم میتواند با وارث دیگر ثلث اثاث خانه و لباسهایم را مالک شود.
سیمین دانشور[۱]
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملههای ماندگار
من از پایان غمانگیز بدم میآید. ما به حدّ کافی غم داریم. رمان یا داستان باید شاد، محرک و شوقانگیز باشد و من از رمانهای سیاه و پر از قتل و مصیبت بدم میآید. رمان باید شکوه و زیبایی را به یاد مردم بیاورد.
لذّت یعنی همین که در متن کاری باشی که آن را دوست داری.
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
استادان و شاگردان
اساتید
بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، پرویز ناتل خانلری، فاطمه سیاح، بهمنیار، ملکی، صادق هدایت.
علت شهرت
فیلم ساخته شده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
مجموعهداستانها
- آتش خاموش، (۱۳۲۷)
- شهری چون بهشت، (۱۳۴۰)
- به کی سلام کنم؟، (۱۳۵۹)
- از پرندههای مهاجر بپرس، (۱۳۷۶)
رمانها
- سووشون، (۱۳۴۸)
- جزیره سرگرداانی، (۱۳۷۲)
- ساربان سرگردان، (۱۳۸۰)
- کوه سرگردان
ترجمهها
- سرباز شکلاتی به قلم جرج برنارد شاو، (۱۳۲۸)
- دشمنان به قلم آنتون چخوف، (۱۳۲۸)
- بنال وطن به قلم آلن استوارت پیتون، (۱۳۵۱)
- داغ ننگ به قلم ناتانیل هاثورن
- باغ آلبالو به قلم آنتون چخوف، (۱۳۸۱)
- ماه عسل آفتابی به قلم ریونوسوکه آکوتاگاوا
- کمدی انسانی به قلم ویلیام سارویان
آثار دیگر
سبک و لحن و ویژگی آثار
دانشور به اصول رئالیسم در داستان اهمیت میداد و روایتهای انتزاعی موردِ پسندش نبود و بر واقعگرایی در داستان تأکید میکرد.
او در آثار خود جایگاه زن ایرانی را که در تحول اجتماعی قرار گرفته بررسی مینمود.
تعهد، جایگزین میهن دوستی
کارنامه و فهرست آثار
جوایز و افتخارات
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
جدال نقش با نقاش به قلم هوشنگ گلشیری
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «متن وصیتنامهٔ سیمین دانشور». خبرگزاری ایسنا، ۲۵اردیبهشت۱۳۹۱. بازبینیشده در ۲۲فروردین۱۳۹۸ (۱۱آوریل۲۰۱۹).